فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۶۱ تا ۵٬۲۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۳۱-۴
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مفهومی ازدواج موفق بر اساس سیره حضرت امیرالمؤمنین(ع) و حضرت صدیقه(س) انجام شد. روش: در این پژوهش بنیادی، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. بدین منظور، منابع مستندی مانند بحارالانوار، وسائل الشیعه و کشف الاسرار و دانشنامه فاطمی و... در زمینه سبک زندگی پیش از ازدواج، نحوه آشنایی و خواستگاری، برگزاری مراسم عروسی، رضایت زوجی و بررسی زندگی مشترک امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) مورد مطالعه قرار گرفت و به صورت هدف مند به بررسی خصائص علوی، فاطمی و سیره ایشان پیش از ازدواج و پس از ازدواج پرداخته شد. سپس روایات و سیره ایشان با تأکید بر رابطه زوجی شان، انتخاب شد. یافته ها: یافته های به دست آمده شامل مضمون هسته ای ازدواج متعالی بود که دربرگیرنده پنج مضمون اصلی 1)فضائل مبتنی بر جهان بینی اسلامی 2)فضائل فردی 3) فضائل رابطه ای 4)فضائل والدینی و 5) فضائل اجتماعی بود. هریک از مضامین اصلی نیز شامل مضامین فرعی و مصادیق مرتبط با آن بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش، بیان گر این امر است که مضامین فرعی کفویت مبتنی بر جهان بینی، علاقه مندی، ازدواج آسان، صمیمیت، احترام متقابل، همدلی، تفاهم، همکاری، همراهی سیاسی و اجتماعی، مسئولیت پذیری، تعهد، قداست رابطه زوجی، رضایت زناشویی از عوامل زوجی موثر ازدواج موفق در سیره امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) است. بر اساس عوامل شناسایی شده، مدل مفهومی ازدواج موفق بر اساس سیره زندگی امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) طراحی شد.
بررسی اثربخشی درمان تصمیم گیری مجدد بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
209 - 216
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان تصمیم گیری مجدد بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض انجام گرفت. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، زوج های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بیجار (۲ مرکز) در سال ۱۳۹۸ بود. با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد ۳۰ زوج (۶۰ نفر) که نمرات آن ها در پرسشنامه تعارض زناشویی بالاتر از میانگین بودند، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی تحت مداخله درمان تصمیم-گیری مجدد در ۱۰ جلسه ۱/۵ ساعت قرار گرفتند. در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان (نلسون و کاول، ۲۰۰۶)، الگوهای ارتباطی (کریستنسن و هاوی، ۱۹۹۰) و نارسایی هیجانی تورنتو (باگبی، تیلور و پارکر، ۱۹۹۴) استفاده شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-21و در سطح استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین پس آزمون دو گروه آزمایشی و گروه کنترل از نظر متغیرهای وابسته (پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، نارسایی هیجانی و الگوهای ارتباطی سازنده متقابل، اجتنابی متقابل، توقع/ کناره گیری) تفاوت معنی داری وجود دارد (۰/۰۰۰p<). این نتایج بیانگر اثربخشی درمان تصمیم گیری مجدد بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض است.
رابطه نگرش به بزهکاری با استرس ادراک شده و سبک های دلبستگی دانشجویان دانشگاه آزاد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
13 - 29
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضربررسی رابطه نگرش به بزهکاری با استرس ادراک شده و سبک های دلبستگی دانشجویان دانشگاه آزاد تهران بود. . پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان یک پژوهش مقطعی، از لحاظ نوع داده ها کمی و از نظر روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانشجویان روان شناسی دانشگاه آزاد تهران به تعداد 2400 نفر بود. از جامعه آماری مذکور بر اساس فرمول مورگان و کرجسی 331 نفر انتخاب شد. نمونه مذکور با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه نگرش به رفتارهای بزهکارانه ، پرسشنامه استرس ادراک شده وپرسشنامه سبک های دلبستگی گردآوری شد. جهت پردازش، تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش ازنرم افزارهای آماری spssو lisrelاستفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که برازش مدل مفهومی مورد تأیید قرار گرفت. بررسی مسیرهای مستقیم ارتباط متغیرهای مورد بررسی نشان داد که استرس ادراک شده و دلبستگی اضطرابی دارای رابطه مثبت با نگرش منفی به بزهکاری می باشد. نگرش منفی به بزهکاری با سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی دارای رابطه مثبت هستند. همچنین نگرش مثبت به بزهکاری با هیچ کدام از متغیرهای تحقیق رابطه معنادار نشان نداد.یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان از روابط ساختاری متغیرهای نگرش به بزهکاری ، استرس ادراک شده با سبک های دلبستگی می باشد و می تواند مورد استفاده روانشناسان جنایی، جرم شناسان و سایر متخصصان مرتبط قرار گرفته و در جهت پیشگیری از بزهکاری نقش داشته باشد.
اثربخشی بسته آموزشی راهبردهای تقویت فرایندهای روانشناختی پایه بر بهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی فرایندهای روانشناختی پایه بر بهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری در ریاضی انجام شد. روش پژوهش، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه ی دانش آموزان دختر با اختلال ریاضی دوم ابتدایی بود که درسال تحصیلی 1399 -1400 به مرکز آموزش مشکلات ویژه یادگیری طلوع قاین مراجعه کرده اند، تعدادکل این دانش آموزان 20 نفر بودند که به صورت نمونه در دسترس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کاربرگ هایی در 20 حیطه متفاوت فرایندهای روانشناختی تهیه وگروه آزمایش به مدت20 جلسه ی 45 دقیقه ای مورد آموزش قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از خرده مقیاس سرعت پردازش ویراست چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان(وکسلر، 2003)، آزمون ریاضی ایران کی مت و دو آزمون محقق ساخته پیشرفت ریاضی (قربانپور،1399) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج به دست آمده تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون نشان داد. بدین معنی که آموزش، توانسته دربهبود سرعت پردازش و پیشرفت ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی مؤثر واقع شود. براساس نتایج به دست آمده توجه به راهبردهای آموزشی فرایندهای روانشناختی پایه می تواند در آموزش و توانبخشی دانش آموزان با اختلال یادگیری نتایج امید بخشی در پی داشته باشد و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر بهره گرفت.
تجارب زیسته جوانان معتاد از نقش حمایت اجتماعی در پیشگیری از عود اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
67 - 101
حوزههای تخصصی:
عود اعتیاد پدیده ای پیچیده، چند وجهی و پویا است که تحت تاثیر عوامل زیستی ، روانی و اجتماعی قرار می گیرد. هدف این پژوهش واکاوی تجارب زیسته جوانان معتاد از نقش حمایت اجتماعی در پیشگیری عود اعتیاد بود. به منظور کشف تجارب زیسته جوانان از نقش حمایت اجتماعی در بازگشت مجدد آنان به اعتیاد از روش پدیدار شناسی توصیفی هوسرل بهره گرفته شد. جامعه هدف را کلیه جوانانی تشکیل داد، که در فاصله سنی بین 18 تا 35 سالگی قرار داشتند؛ و جهت ترک اعتیاد مجدد به مراکز ترک اعتیاد استان گلستان مراجعه کردند. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت؛ که این هدف در نمونه 15 تحقق یافت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود؛ که بین 50 تا 70 دقیقه طول کشید. داده ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. به منظور دستیابی به روایی و پایایی مصاحبه ها از معیارهای پیشنهادی لینکلن و گوبا استفاده شد. از تحلیل تجارب زیسته جوانان از نقش حمایت اجتماعی در عود اعتیاد 5 مضمون اصلی و 38 مضمون فرعی بدست آمد. مضمون های اصلی عبارت بودند از: دوستان ناباب، حمایت و پشتوانه ناکافی خانوادگی، کنترل ضعیف خانواده، اجبار خانواده و ناسازگاری زناشویی. حمایت اجتماعی در پیشگیری از اعتیاد از اهمیت زیادی برخوردار است؛ و توجه ویژه ای را به خصوص از سوی خانواده ها طلب می کند.
همدلی شناختی و عاطفی در افراد با سطوح بالا و پایین ناگویی هیجانی: نقش واسطه ای الگوی نگاه به تصاویر چهره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
75 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی همدلی شناختی و عاطفی در افراد با سطوح ناگویی هیجانی بالا و پایین با میانجی گری الگوی نگاه (مدت زمان تا اولین تثبیت در چشم ها و میزان نگاه بر دهان) بود. روش: روش پژوهش علی مقایسه ای بود. جامعه ی پژوهش را دانشجویان دانشگاه های شهر تهران تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 41 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه ی ناگویی هیجانی تورنتو (باگبی، پارکر و تیلور، 1994) پاسخ داده و بر اساس نمره ی این پرسشنامه به دو گروه با ناگویی هیجانی بالا و پایین تقسیم شدند. سپس در تکلیف همدلی برای درد (تیمرز و همکاران، 2018) شرکت کردند، در حالی که حرکات چشم هایشان ثبت می شد. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر بررسی شد. یافته ها: افراد با سطح ناگویی هیجانی بالا نسبت به افراد با سطح ناگویی هیجانی پایین همدلی شناختی (005/0 = p) و عاطفی (020/0 = p) پایین تری از خود نشان داده اند. همچنین این افراد کمتر و دیرتر به چشم های چهره ی هدف نگاه کرده و در مقابل بیشتر به دهان نگاه کرده اند (026/0 = p). در نهایت مدت زمان تا اولین نگاه به چشم ها میانجی گر رابطه ی ناگویی هیجانی و همدلی شناختی و مدت زمان نگاه به دهان میانجی گر رابطه ی ناگویی هیجانی و همدلی عاطفی بود. نتیجه گیری: بر مبنای نتایج این پژوهش، الگوی نگاه به تصاویر برانگیزاننده ی همدلی با کاهش همدلی افراد با ناگویی هیجانی رابطه دارد و بخشی از همدلی عاطفی و شناختی پایین این افراد به اختلال آن ها در زمینه ی ردیابی چهره ها مرتبط است.
تدوین و بررسی برخی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سبک زندگی سهم گذارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
۸۷-۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و تعیین برخی از ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه سبک زندگی سهم گذارانه انجام گرفت و این مطالعه با هدف کاربردی انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد 18 تا 60 سال ساکن شهر تهران در سال 1401 بود که از میان آنها 389 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه پاسخ دادند. بمنظور بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مولفه های اصلی استفاده گردید و روایی محتوایی ابزار نیز توسط متخصصان مشاوره تایید شد. بمنظور بررسی میزان پایایی ابزار نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. کلیه تحلیل های آماری توسط نرم افزار SPSS-25 انجام پذیرفت. یافته ها: براساس یافته های پژوهش، تحلیل عاملی اکتشافی با مولفه های اصلی نشان داد که پرسشنامه سبک زندگی سهم گذارانه یک ابزار 13 مولفه ای است که 24/57 درصد واریانس سهم گذاری را تبیین می کند. میزان آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 93/0 و برای مولفه های معنامداری 78/0، مسئولیت مندی 74/0، عاملیت 73/0، امنیت مداری 71/0، معیارمندی 73/0، احترام مداری 71/0، نیت مداری 73/0، آرامش شخصی 80/0، نقش گذاری احسن 72/0، روابط تکوین بخش 67/0، پیوندزایی 63/0، هماهنگی با اهداف 63/0، و انتخاب گری 65/0 گزارش شد. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها میتوان نتیجه گرفت که پرسشنامه سبک زندگی سهم گذارانه، در نمونه شرکت کننده در پژوهش دارای روایی و پایایی مناسب و قابل قبولی است.
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
37 - 21
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر کاهش خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر بوکان انجام گرفت. روش پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر بوکان به تعداد تقریباً 4150 نفر در سال تحصیلی 93-1392 بود که 52 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (26 نفر) و گواه (26 نفر) جایگزین شدند. متغیر مستقل، بسته ی آموزش مصاحبه انگیزشی بر اساس الگوی فیلدز (2006) بود که در مدت 5 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایشی آموزش داده شد در حالی که گروه گواه در این مدت، برنامه عادی خود را دنبال می کرد. ابزار مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی میدگلی و همکاران (2000) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره (آنکوا) استفاده گردید. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس اثربخشی مصاحبه انگیزشی را بر کاهش خودناتوان سازی تحصیلی نشان داد (01/0>p). بر اساس نتایج این مطالعه مصاحبه انگیزشی موجب کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان می شود.
پیش بینی نظم جویی شناختی هیجان بر اساس خداپنداره/خداپنداشت و خودپنداره/خودپنداشت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : با توجه به نقش امور معنوی و مذهبی در نظم جویی شناختی هیجان، پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش خداپنداره/ خداپنداشت و خودپنداره/ خودپنداشت در پیش بینی راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجانی انجام شد.روش : روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. شرکت کنندگان شامل 250 نفر از دانشجویان دانشگاه شاهد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های خداپنداره – خودپنداره برای مداخلات معنوی و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.نتایج : نتائج حاصل همبستگی نشان می دهد که بین متغیرهای خداپنداره/خداپنداشت و خودپنداره/خودپنداشت و نظم جویی شناختی هیجان، همبستگی معنادار وجود دارد و رگرسیون چندگانه هم نشان می دهد که این مدل رگرسیونی 17.7 درصد از تغییرات واریانس راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجان و 15.5 درصد از تغییرات واریانس راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان را پیش بین می کند.بحث و نتیجه گیری : نتائج نشان می دهد که خودپنداشت در جهت مثبت و خودپنداره در جهت منفی، راهبردهای سازگار نظم جویی شناختی هیجان را به صورت معنادار پیش بینی می کند. هم چنین خداپنداشت و خودپنداشت در جهت منفی و خداپنداره و خودپنداره در جهت مثبت راهبردهای ناسازگار نظم جویی شناختی هیجان را به صورت معنادار پیش بینی می کند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر تحمل ابهام زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
65 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طلاق یکی از تجارب تنش زای خانواده است که می تواند منجر به بروز تعارضات و ناسازگاری در بین زوجین شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر تحمل ابهام زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی بود. روش: روش این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر تبریز در شش ماهه دوم سال 1402-1401 تشکیل می دهد که از این بین تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شد. پیش آزمون و پس آزمون بعد از مداخلات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تحمل ابهام مکلین (1993) و برای تحلیل فرضیه ها نیز از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که هر دو مداخله بر روی متغیر تحمل ابهام اثربخشی داشتند (05/0>p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر بین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی در متغیر وابسته تفاوت وجود داشت که میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر از طرحواره درمانی بود. نتیجه گیری : نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل ابهام و بهبود وضعیت زنان مطلقه تاثیر دارد.
مطالعه تطبیقی راهبردهای نشاط سازمانی در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود چالش های گوناگون در محیط فعالیت سازمان های امروزی، ایجاد سازمانی بانشاط یکی از نیازهای راهبردی برای موفقیت بلند مدت محسوب می گردد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی راهبردهای نشاط سازمانی در شهرداری انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت روش جز تحقیقات توصیفی- تحلیلی و از نظر شیوه گردآوری داده ها تحقیقی پیمایشی میدانی است. جامعه آماری این تحقیق خبرگان شهرداری های مورد مطالعه می باشند که تعداد 26 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسش نامه ماتریسی محقق ساخته است. روایی پرسش نامه توسط خبرگان تأیید گردید. با استفاده از تکنیک تکسونومی داده های پژوهش تحلیل شدند. با توجه به آنالیز داده ها براساس دیدگاه خبرگان شهرداری شهر رزوه، اعتماد به نفس و بر اساس دیدگاه خبرگان شهرداری شهر چادگان، علاقه به کار و اعتماد به نفس و بر اساس دیدگاه خبرگان شهرداری شهر داران علاقه به کار به ترتیب به عنوان مهمترین شاخص های مؤثر در رتبه بندی قرار دارند. با توجه به یافته های پژوهش، راهبردهای رعایت عدالت و مساوات، امنیت شغلی و توجه به مسائل رفاهی به عنوان مهم ترین راهبردهای نشاط در کارکنان شهرداری معرفی می شوند و لازم است مدیران ارشد تدابیری در خصوص پیاده شدن آن ها به طور مؤثر و چشم گیری به منظور تقویت نشاط اتخاذ کنند.
تحلیل محتوای کتاب درسی ریاضی پایه هفتم، از منظر فرآیند ساخت مفهوم متغیر و عبارت های جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
58 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نحوه ساخت مفهوم متغیر و عبارت های جبری، در کتاب درسی ریاضی پایه هفتم، بر اساس نظریه های ساخت مفهوم Sfard (1991) و Tall and Gray (1994) است. این تحقیق، با رویکرد تفسیری از نوع کیفی است. روش مورداستفاده، روش تحلیل محتوا است. ازنظر هدف در گروه تحقیقات کاربردی و ازنظر جمع آوری و کنترل متغیرها در گروه تحقیقات غیرآزمایشی قرار دارد. فصل سوم کتاب ریاضی پایه هفتم، شامل 4 بخش الگوهای عددی، عبارت های جبری، مقدار عددی یک عبارت جبری و معادله است که این پژوهش به بررسی روند ساخت مفاهیم جبری در دو بخش متغیر و عبارت های جبری، می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که آموزش این دو مفهوم به گونه ای است که فرصت آموزشی لازم برای مرحله فشرده سازی (مرحله دوم ساخت مفهوم) پیش بینی نشده است و این مرحله، اغلب حذف شده است. همچنین در روند آموزشی، فرصت عبور از مرحله فشرده سازی به مرحله شی انگاری (مرحله سوم) فراهم نشده است. بنا بر نظریه گری و تال، ساخت مفهوم در مرحله رویه مانده و به مرحله آخر یعنی درک مفهوم نرسیده است؛ بنابراین با توجه به نظریه های ساخت مفهوم، مراحل درک ساختاری و مفهومی برای متغیر و عبارت های جبری در نگارش کتاب درسی پیش بینی نشده است.
اثربخشی روان درمانگری مبتنی بر بن مایه تعارضی ارتباط در تحول یافتگی من و خودتخریب گری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
143 - 160
حوزههای تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن سـودمندی مداخلـۀ روان درمانگـری مبتـنی بـر بن مایـه تعـارضی در ارتقـای تحول یافتـگی مـن و کاهـش خودتخریب گـری و طـرح پژوهـش شـبه تجربی بـا دو گـروه آزمایـش و گـواه بـود. جامعـة آمـاری دانشـجویان دانشـگاه تهـران و شـهید بهشـتی بـود کـه نمـرة آن هـا در نســخۀ فــارسی سیاهــۀ افســردگی بــک (دابســون و محمدخــانی، 2007) نشــانگر افســردگی متوســط و شــدید بــود. نمونه بــرداری به صــورت هدفمنــد و براسـاس معیارهـای ورود و خـروج بـرای گـروه آزمایـش و گـواه 12 نفـر بـود. بـرای گـردآوری داده هـا مقیـاس خودتخریب گـری مزمـن (کلی و دیگـران، 1985)، آزمـون تکمیـل جملـه دانشـگاه واشـنگتن (منـرز و دورکیـن، 2001)، ویرایـش دوم سیاهـۀ افسـردگی بـک (1996) و زیر مقیـاس افسـردگی مقیـاس افسـردگی، اضطـراب، تنیـدگی (لوی بانـد و لوی بانـد، 1995) و زیر مقیـاس افسـردگی فهرسـت نشـانگان 90 مـادّه ای بـه کار رفتنـد. گـروه آزمایـش تحـت مداخلـۀ روان درمانگـری مبتـنی بـر بن مایـه تعـارضی به صـورت انفـرادی قـرار گرفتنـد. بـرای ارزیـابی آثـار درمـانی، ابتـدا، میانـه و انتهـای درمـان و یـک و سـه مـاه پـس از خاتمـه درمـان، هـر دو گـروه مـورد ارزیـابی قـرار گرفتنـد. داده هـا بـه روش تحلیـل واریانـس اندازه هـای مکـرر بـا تکـرار روی یـک عامـل تحلیـل شـدند. تحلیـل رونـد نشـان داد در گـروه آزمایـش روان درمانگـری مبتـنی بـر بن مایـه تعـارضی بـا حرکـت در مسیـر ارتقـای سـطح تحـول مــن، بــه کاهــش خودتخریب گــری (بــا دو شــاخص نمــرة مقیــاس خودتخریب گــری مزمــن و نشــانه های افســردگی) منجــر شــد. اســتفاده از روش هــای روان درمانگــری کــه ســازش یافتگی بیشــتر مــن را هــدف قــرار می دهنــد، به عنــوان روی آوردی مناســب در تقلیــل گرایش هــای خودتخریب گرانــه محــ سوب می ــ شود
تدوین و ارزیابی اثر بخشی برنامه آموزش خلاق بر نشاط معنوی ، تفکر خلاق و مهارت حل مساله در دانشجویان دانشگاه های مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
47 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، تدوین و ارزیابی اثر بخشی برنامه آموزش خلاق بر نشاط معنوی ، تفکر خلاق و مهارت حل مساله در دانشجویان دانشگاه هاست. براساس پژوهش کاربردی - آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و اجرای آزمون های سنجش خلاقیت عابدی(CT) ، نشاط معنوی افروز (SHS ) و مهارت حل مساله باسادر ( CPS ) ، اطلاعات لازم در مولفه های تفکر خلاق ( سیالی، بسط، انعطاف پذیری، و ابتکار) نشاط معنوی ( احساس و رفتار، و باور ) و مهارت حل مساله جمع آوری شد. نمونه مورد مطالعه، متشکل از 72 نفر از دانشجویان ، در مقطع کارشناسی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از دانشکده های مختلف علوم انسانی دانشگاه های مشهد انتخاب شدند. پس از 10 جلسه برگزاری جلسات مربوط به تکنیک های آموزش خلاق تریز ، اسکمپر و بارش فکری با موضوعات درسی در گروه های آزمایشی و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل کوواریانس ( نسخه 22 نرم افزار SPSS ) ، نتایج نشان داد که برنامه آموزش خلاق بر نشاط معنوی، مهارت های تفکر خلاق و مهارت حل مسئله دانشجویان ، تأثیر مثبت داشته است، به طوری که میزان اثر آن با توجه به مجذور ضریب ایتا 2/53% بوده است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد ، مهارت سیالی در گروه آزمایش به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل نبوده است. همچنین نتایج نشان داد در بین دانشجویان دختر و پسر از نظر تاثیر برنامه آموزش خلاق تفاوتی وجود ندارد.
اثربخشی برنامه آگاهی واج شناختی چندرسانه ای بر مهارت خواندن دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
80 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی برنامه آگاهی واج شناختی چندرسانه ای بر مهارت خواندن دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی پایه اول ابتدایی بود. در این پژوهش که به روش تک آزمودنی و به شیوه ی خط پایه اجرا شد، جامعه-ی آماری شامل دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی پایه اول ابتدایی در شهر تهران بود که از میان آنان، دو دانش آموز دختر با عملکرد هوشی مرزی به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یکی از این دانش آموزان دارای مشکلاتی در خواندن بود و دیگری مشکلی در خواندن نداشت. سپس، برنامه ی آگاهی واج شناختی طی 12 جلسه 45 دقیقه ای به آنان ارائه شد. همچنین، آزمودنی ها در سه مرحله، با آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از تحلیل دیداری داده ها و شاخص اندازه اثر نشان داد که عملکرد هر دو آزمودنی در خرده مقیاس های مهارت خواندن در مرحله مداخله نسبت به مرحله خط پایه افزایش معناداری داشته است. بنابراین، به نظر می رسد برنامه آگاهی واج شناختی چندرسانه ای بر افزایش مهارت خواندن دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی پایه اول ابتدایی موثر است.
نقش سبک های تربیتی و سبک های اسنادی در پیش بینی اختلال سلوک با واسطه گری سبک های هویت در بین دانش آموزان دختر دوره ی دوم متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش سبک های تربیتی و سبک های اسنادی در پیش بینی اختلال سلوک با واسطه گری سبک های هویت در دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. مواد و روش کار: جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد در سال تحصیلی 1402-1401 بود و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 350 نفر به عنوان نمونه گزینش شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های علائم مرضی کودکان CSI-4، پرسشنامه ی سبک های فرزند پروری بامریند، پرسشنامه ی سبک های اسنادی، پرسشنامه ی سبک های هویت برزونسکی استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Smart-PLS3 و Spss-25 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین سبک های تربیتی سهل گیرانه و مستبدانه با اختلال سلوک و همچنین رابطه منفی و معناداری بین سبک تربیتی قاطعانه با اختلال سلوک وجود دارد(05/0≥ P). رابطه بین سبک اسنادی موقعیت مثبت با اختلال سلوک منفی و معنادار و سبک اسنادی موقعیت منفی مثبت و معنادار است(05/0≥ P). رابطه بین سبک های هویتی هنجاری و اجتنابی با اختلال سلوک مثبت و معنادار و سبک هویت اطلاعاتی منفی و معنادار می باشد (05/0≥ P). بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای مذکور توانایی پیش بینی اختلال سلوک را دارند.
نقش تعدیل کننده خودکارآمدی مقابله ای در رابطه استرس نوجوانی و گرایش به مصرف مواد در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
315 - 332
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلی خودکارآمدی مقابله ای در رابطه بین استرس نوجوانی و گرایش به مصرف مواد در دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 1402- 1401 بود که از این میان تعداد 318 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مقیاس استرس نوجوان، پرسشنامه خطرپذیری جوانان ایرانی و مقیاس خودکارآمدی مقابله ای بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین استرس نوجوانی و گرایش به مصرف مواد در دانش آموزان رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین، خودکارآمدی مقابله ای تعدیل کننده رابطه بین استرس نوجوانی و گرایش به مصرف مواد دانش آموزان بود. نتیجه گیری: براساس نتایج می توان گفت که افزایش استرس نوجوانی عامل مهمی در گرایش بیشتر دانش آموزان به مصرف مواد است که خودکارآمدی مقابله ای بالا موجب کاهش این اثر و خودکارآمدی مقابله ای پایین موجب افزایش این اثر می شود.
اثربخشی شناخت درمانی هیجان مدار بر اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد پس آسیبی در زنان بهبود یافته از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
672 - 687
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی هیجان مدار بر اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد و رشد پس آسیبی در زنان بهبود یافته از کرونا انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان بهبود یافته از کرونا در شهر بابل در سال 1400 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان بهبود یافته از کرونا بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش، مداخله شناخت درمانی هیجان مدار را براساس پروتکل ارائه شده توسط پاور (2010) در 10 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمود. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (1996)، پرسشنامه اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398) و پرسشنامه حس انسجام آنتونووسکی (1993) بود. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در پس آزمون بین گروه های آزمایش و گواه از نظر اضطراب کرونا (86/12=F، 001/0>P)، حس انسجام (34/60=F، 001/0>P)، و رشد پس آسیبی (61/79=F، 001/0>P) تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، مداخله شناخت درمانی هیجان مدار باعث بهبود میزان اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد پس آسیبی زنان بهبود یافته از کرونا شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله شناخت درمانی هیجان مدار را به عنوان یک روش کارا جهت افزایش اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد پس آسیبی زنان بهبود یافته از کرونا پیشنهاد داد.
چگونگی بازتاب مؤلفه های هویتی و شخصیتی سربازان ایرانی در سفرنامه های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
61 - 84
حوزههای تخصصی:
سیاحان خارجی دوره صفویه و قاجار، ضمن توصیف جامعه ایرانی به بیان ویژگی ها و ساختار ارتش در ایران و نیز ویژگی های سربازان ایرانی و مقایسه آنان با قوای نظامی دیگر کشورها پرداختند. بررسی ویژگی سربازان ایرانی به مثابه یکی از عناصر اجتماعی و گروه های صنفی در جامعه ایرانی و مقایسه آن با دیگر جوامع می تواند به توصیف دقیق تری از هویت جامعه ایرانی بیانجامد. در این پژوهش تلاش شده است تا با اتخاذ رویکردی توصیفی و تحلیلی با استفاده از منابع تاریخی و مردم شناسی چگونگی توصیف ویژگی های قوای نظامی ایرانی از نگاه سفرنامه نویسان خارجی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد اگر چه در بخشی از سفرنامه ها بر ضعف نظام ارتش در ایران به طور کلی اشاره شده است اما در اغلب سفرنامه ها، ویژگی های سربازان و قوای نظامی ایران مورد ستایش سیاحان قرار گرفته و در گاهی موارد سربازان ایرانی به مثابه عنصری برابر و حتی برتر در مقایسه با سربازان کشورهای اروپایی معرفی شده اند. از نگاه سیاحان خارجی ، مسئولیت پذیری و سختکوشی و پشتکار ، شجاعت و مهارت ، باهوش و مستعد و آموزش پذیر، دینداری و داشتن تعلقات مذهبی و رفق و مدارا با مردم از جمله برجسته ترین و مهمترین ویژگی های سربازان ایرانی به شمار می رود. با اتکا بر نتایج این پژوهش می توان به تصویر نسبتاً روشنی از شخصیت و هویت جامعه ایرانی دست یافت.
تأثیر الگوی شنیداری و دیداری بر سرکوب ریتم میو در شوت سه گام بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
27-39
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر الگوی شنیداری و دیداری بر سرکوب ریتم میو در شوت سه گام بسکتبال بود. روش: 13 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه شهید رجایی تهران به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. ترتیب مشاهده الگوی بینایی و الگوی شنیداری، در بین شرکت کنندگان به صورت موازنه متقابل کنترل شد. شرکت کنندگان به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند: گروه اول، ابتدا الگوی بینایی را مشاهده و سپس الگوی شنیداری مربوط به صدای اجرای شوت سه گام بسکتبال را دریافت کردند و گروه دوم، الگوی بینایی را پس از الگوی شنیداری مشاهده و در نهایت هر دو گروه الگوی ترکیبی را مشاهده کردند. امواج مغزی شرکت کنندگان در سه حالت، توسط دستگاه الکتروانسفالوگرافی ثبت و توسط نرم-افزار نروگاید به داده های کمی تبدیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس دوراهه با اندازه های تکراری در یک طرح (منطقه عصبی)3 × (نوع الگو)3 نشان داد اثر اصلی منطقه عصبی معنادار است، به این معنی که، ریتم میو در منطقه CZ به طور معناداری سرکوب بیشتری نسبت به منطقه 3C داشته است (014/0= P). علاوه بر این، نتایج نشان دادند که ریتم میو در منطقه CZ به طور معناداری سرکوب بیشتری نسبت به منطقه عصبی 3C در هر دو حالت مشاهده الگوی بینایی (025/0= P) و بینایی- شنیداری (014/0= P) داشته است، درحالیکه بین ریتم میو در حالت الگوی شنیداری بین سه منطقه مذکور تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: یکپارچگی بینایی شنوایی سبب سرکوب بیشتری در ریتم میو و در نتیجه فعال سازی نورون های آینه ای می شود.