فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۶۱ تا ۵٬۹۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش تصویر بدنی و مقایسه اجتماعی در سلامت جنسی زنان سالمند بود. روش : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه زنان سالمند آسایشگاه کهریزک شهر تهران بودند که سن آن ها شصت سال به بالا بود. حجم نمونه براساس فرمول تاباکینگ (2007)، 200 نفر و این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد سیاهه نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون، آکسوم و پوری (2005)، مقیاس جهت گیری مقایسه اجتماعی گیبونز و بانک (1999) و سلامت جنسی معنوی پور، پیرخائفی، روحانی و دیباجی (1388) بود. جهت تحلیل از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد یافته ها: نتایج نشان داد که متغیر تصویر بدنی و مقایسه اجتماعی قادر به پیش بینی سلامت جنسی زنان سالمند هستند، با توجه به مقدار Beta متغیر تصویر بدنی سهم بیشتری (409/0) نسبت به سهم مقایسه اجتماعی (307/0) در پیش بینی سلامت جنسی زنان سالمند داشت نتیجه گیری : نتایج به دست آمده در این مطالعه مبنی بر نقش پیش بینی کننده تصویر بدنی و مقایسه اجتماعی در سلامت جنسی سالمندان، لزوم توجه به جنبه های مختلف سلامت جنسی در سالمندان به را می رساند.
ویژگی های روان سنجی مقیاس پرطاقتی روانی برای نوجوانان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
153 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تحلیل روان سنجی نسخه کوتاه مقیاس پرطاقتی روانی برای نوجوانان (مک گیوئن، کلیر تامپسون و پوتوین، 2016) در بین گروهی از نوجوانان تیزهوش ایرانی انجام شد. روش: در این پژوهش همبستگی، 300 نوجوان تیزهوش (150 پسر و 150 دختر) به مقیاس پرطاقتی روانی و پرسشنامه نظم بخشی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی مقیاس پرطاقتی روانی از روش آماری تحلیل عامل تأییدی و به منظور بررسی همسانی درونی مقیاس پرطاقتی روانی از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعه روایی ملاکی مقیاس پرطاقتی روانی، ضرایب همبستگی بین ابعاد پرطاقتی روانی با راهبردهای انطباقی و غیرانطباقی نظم بخشی شناختی هیجان در نوجوانان گزارش شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تاییدی بر پایه نرم افزار AMOS نشان داد که در نمونه نوجوانان تیزهوش ساختار شش عاملی مقیاس پرطاقتی روانی شامل چالش، تعهد، کنترل هیجانی، کنترل زندگی، اعتماد به توانایی ها و اعتماد بین فردی با داده ها برازش مطلوبی داشت. نتایج مربوط به همبستگی بین ابعاد پرطاقتی روانی با راهبردهای انطباقی و ناانطباقی نظم بخشی شناختی هیجان نیز به طور تجربی از روایی سازه مقیاس پرطاقتی روانی حمایت کرد. مقادیر ضرایب همسانی ابعاد مقیاس پرطاقتی روانی شامل چالش، تعهد، کنترل هیجانی، کنترل زندگی، اعتماد به توانایی ها و اعتماد بین فردی به ترتیب برابر با 88/0، 90/0، 80/0، 91/0، 81/0 و 96/0 به دست آمد. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مقیاس پرطاقتی روانی برای سنجش خصیصه شخصیتی پرطاقتی روانی در نوجوانان ایرانی ابزاری روا و پایا است.
نقش میانجی پریشانی روان شناختی در رابطه بین کانون کنترل سلامت و اضطراب کرونا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
251 - 261
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای پریشانی روان شناختی در رابطه بین کانون کنترل سلامت و اضطراب کرونا صورت پذیرفت. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 230 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب بیماری کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس پریشانی روان شناختی کسلر (KPDS-10) و مقیاس چند وجهی کانون کنترل سلامت (MHLC) بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، بین کانون کنترل سلامت مربوط به شانس و اضطراب کرونا رابطه علّی مستقیم وجود داشت (01/0>p)؛ اما کانون کنترل سلامت درونی با واسطه گری پریشانی روان شناختی می تواند از میزان اضطراب کرونا بکاهد و کانون کنترل سلامت مربوط به افراد مؤثر با واسطه گری پریشانی روان شناختی می تواند بر اضطراب کرونای دانشجویان بیفزاید. بنابراین، به روان شناسان و مشاوران پیشنهاد می گردد در درمان مشکلات روان شناختی دانشجویان بر کانون کنترل سلامت درونی به عنوان متغیری مهم در ارتقای سلامت جسمی و روانی تأکید کنند و دانشجویان را به سمت این مؤلفه سوق دهند تا بهتر بتوانند با شرایط بحرانی سازگار شوند.
پیش بینی سرسختی روانشناختی براساس شادکامی و پایبندی مذهبی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی سرسختی روان شناختی براساس شادکامی و پایبندی مذهبی اجرا شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود؛ بدین منظور 114نفر از جوانان 18 تا 34سال استان قم با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های سرسختی روان شناختی اهوازی، جهات شادکامی آکسفورد و پایبندی مذهبی جان بزرگی پاسخ دادند. برای تحلیل داه های مرتبط با فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد: الف) بین سرسختی روان شناختی و شادکامی همبستگی مثبت و معنا داری وجود دارد؛ ب) بین سرسختی روان شناختی و پایبندی مذهبی همبستگی مثبت و معنا داری وجود دارد؛ ج) بین شادکامی و پایبندی مذهبی همبستگی مثبت و معنا داری وجود دارد؛ د) نتایج تحلیل مسیر نشان داد پیش بینی سرسختی روان شناختی براساس پایبندی مذهبی و شادکامی معنادار است و دو متغیر پیش بین مدل در مجموع 4/46 درصد از سرسختی روان شناختی پاسخ گویان را پیش بینی می کنند. درنتیجه تقویت شادکامی و پایبندی مذهبی از سوی متولیان این حوزه ها در خانواده و مراکز آموزشی، دینی و مشاوره ای سبب ارتقای بیشتر سرسختی روان شناختی افراد می شود.
اثربخشی درمان فلورتایم بر سیستم فعالساز رفتاری کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فلورتایم بر سیستم فعالساز رفتاری کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم مراجعه کننده به مراکز درمانی منطقه 5 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان فلورتایم ولز (2009) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل مقیاس تجدیدنظر شده حساسیت به تقویت جکسون (2009) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر سیستم فعالساز رفتاری (15/6 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (درمان فلورتایم) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیر وابسته (سیستم فعالساز رفتاری) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای درمان فلورتایم بر گروه آزمایش بود. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان فلورتایم بر سیستم فعالساز رفتاری کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
اثربخشی توانبخشی شناختی و بازی درمانی بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان دارای تومور مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی و بازی درمانی بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان دارای تومور مغزی انجام گرفته است. روش: پژوهش حاضر، یک مطالع ه کاربردی و نیمه آزمایشی با طرح سری های زمانی با چند گروه است. نمونه پژوهش، شامل 45 کودک 7 تا 10 ساله مبتلا به تومور مغزی بود که به صورت هدفمند و با در نظر گرفتن ملاک هایی برای ورود و خروج از بیمارستان محک انتخاب شدند. این افراد به روش تصادفی در 3 گروه 15 نفره (گروه 1: توانبخشی شناختی، گروه 2: توانبخشی شناختی همراه با بازی درمانی، گروه 3: گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایش در 8 جلسه مداخلات مربوطه را اخذ کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 1 ماهه ازگروه ها، با پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف (BRIEF) انجام یافت. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس بین- درون آزمودنی های آمیخته (SPANOVA) با نرم افزار spss21 استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج حاصل، نقص کارکردهای اجرایی، در کودکان هر دو گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود و در پیگیری ثبات داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، این مداخلات می توانند برای کودکان دارای تومور مغزی به کار روند. البته درمان توانبخشی ادغام شده با بازی درمانی، برای بهبود مهارت های شناختی کودکان دارای تومور مغزی مناسب تر است.
اثر حمایت سازمانی ادراک شده بر اشتیاق شغلی و رفتار مدنی سازمانی با میانجی گری سرمایه های روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر حمایت سازمانی ادراک شده بر اشتیاق شغلی و رفتار مدنی سازمانی با میانجی گری سرمایه های روا ن شناختی بود. جامعه پژوهش کارکنان شرکت فولاد اکسین در اهواز در سال 1395 را در بر می گیرد که از این میان تعداد 300 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسش نامه های حمایت سازمانی ادراک شده ایزنبرگر و همکاران (1997)، سرمایه های روا ن شناختی لوتانز و همکاران (2007)، اشتیاق شغلی شافلی و همکاران (2002) و رفتار مدنی سازمانی پودساکف و همکاران (1990) استفاده شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS ویراست 22 انجام گرفت. جهت تعیین معنی داری اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ در برنامه ی ماکرو پریچر و هایز (2008) استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته های پژوهش حاکی از تأیید اثرهای مستقیم حمایت سازمانی ادراک شده و سرمایه های روا ن شناختی بر اشتیاق شغلی و رفتار مدنی سازمانی بود هم چنین اثر مستقیم حمایت سازمانی ادراک شده به سرمایه های روا ن شناختی ( متغیر میانجی گر) مورد تأیید قرار گرفت. یافته های مربوط به فرضیه های غیرمستقیم نشان دهنده تأیید نقش میانجی گر متغیر سرمایه های روا ن شناختی در رابطه ی بین حمایت سازمانی ادراک شده با اشتیاق شغلی و رفتار مدنی سازمانی بود. ادراک حمایت سازمانی توسط کارکنان موجب افزایش سرمایه های روا ن شناختی و در نتیجه اشتیاق بیشتر کارکنان نسبت به شغل هم چنین بروز رفتار های مدنی سازمانی می گردد. با توجه به نتایج این تحقیق، برای ارتقاء حمایت سازمانی ادراک شده به سازمان توصیه می شود مکرر به کارکنان اعلام کند فعالیت ها و اقدامات مطلوبی که سازمان برای کارکنان فراهم می آورد مانند فرصت های آموزش، ترفیع و پاداش، امنیت شغلی، دادن استقلال و خودمختاری به کارکنان و کاهش عوامل استرس زای شغلی و سازمانی، ناشی از خواست و صلاحدید سازمان به منظور رفاه بیشتر کارکنان در محیط کار است. عملی ساختن این رویکرد از طریق مدیران ارشد سازمان که به میزان زیادی مترادف با سازمان پنداشته می شوند صورت می گیرد. مدیران ارشد می بایست ارزشمندی بالای کارکنان و خوش بینی نسبت به آنان را نشان دهند و توجه خود را نسبت به رفاه و آسایش کارکنان در شرایط مختلف معطوف سازند. هم چنین می بایست فرهنگی در سازمان پرورش داده شود که در آن حمایت سرپرست از زیردست مورد پاداش و توجه قرار گیرد و بخشی از ارزیابی عملکرد سرپرستان به کیفیت رابطه آنان با زیردستان اختصاص داده شود.
مواجهه ای انتقادی با دغدغه های فلسفه دانشگاهی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است با تکیه بر پژوهش ها و آموزش هایی که در گروه فلسفه دانشگاه تهران صورت گرفته است، عناصر و مؤلفه های فلسفه دانشگاهی در ایران صورت بندی شوند و بر پایه اصل «معاصر بودن در فلسفه ورزی» مورد بررسی انتقادی قرار گیرند. گروه فلسفه دانشگاه تهران، در این نوشته، از آن رو نماد فلسفه دانشگاهی قلمداد شده است که این نهاد، نخستین گروه رسمی و تثبیت شده فلسفه در ایران بوده و بسیاری از استادانی که در دیگر گروه های فلسفه در سطح کشور مشغول تدریس شده اند از دانش آموختگان این گروه بوده اند. ازاین رو توجه به دغدغه های آموزشی-پژوهشی این گروه می تواند در فهم پدیدار فلسفه دانشگاهی ایران بینش آفرین و رهگشا باشد. در این مقاله بحث شده است که از پیشینه یک صدساله گروه فلسفه دانشگاه تهران شش ویژگی قابل استخراج است که کمابیش می توانند در پیوند با یکدیگر عناصر و مؤلفه های فلسفه دانشگاهی در ایران به شمار آیند. این عناصر عبارت اند از: ۱. کانونی بودن توجه به مسائل مابعدالطبیعی؛ ۲. حضور پررنگ فلسفه اسلامی، تاریخ و لوازم آن (زبان عربی، منطق، کلام و عرفان اسلامی)؛ ۳. حضور دائمی فلسفه تطبیقی با همه تنوعاتش؛ ۴. دغدغه هایی ناظر بر مسائل فلسفی معاصر (در مقیاسی به مراتب کمتر از سه ویژگی پیشین)؛ ۵. جهت گیری تدریجی و بطئی از رویکردی عمومی و کلی به رویکردی تخصصی و فنی با تاریخ و مسائل فلسفی در هر دو حوزه آموزش و پژوهش؛ و ۶. حضور برخی از چهره های گروه فلسفه در ساختار قدرت سیاسی. مؤلفه های مذکور در بخشی دیگر از این مقاله با این پرسش ها مواجه شده اند که تا چه حد مسائلی که فلسفه دانشگاهی در حوزه های مذکور با آن ها سروکار داشته است، مسائل فلسفی امروز آن حوزه ها بوده اند؟ شیوه فلسفه خوانی در فلسفه دانشگاهی آیا اصولاً واجد امکانی برای دعوت به فلسفه ورزی بوده است؟ اگر قرار بر صورت بندی «شرایط امکان تأسیس تفکر فلسفی در ایران» باشد، فلسفه دانشگاهی آیا می تواند خود را همراه چنین دغدغه ای بداند و مشارکتی در آن داشته باشد؟
کتاب کودک و نقش آن در رشد کودکان با تکیه بر آرای علامه طباطبایی از مفهوم «کتاب» در قرآن کریم
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
109 - 126
حوزههای تخصصی:
کتاب کودک بر رشد زبانی، شناختی، شخصیتی و اجتماعی کودکان اثرگذار است. داشتن تعریف دقیق از این مفهوم می تواند به رشد همه جانبه کودک کمک نماید. به این ترتیب هدف از این پژوهش آن بود که بر مبنای تعریفی که علامه طباطبایی از کتاب در قرآن ارائه کرده است، به مفهوم کتاب کودک دست پیدا کنیم. برای این منظور از روش کتابخانه ای و گروه کانونی استفاده شد. 6 نفر از متخصصان که مطالعات قرآنی داشتند در گروه کانونی مشارکت داده شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های کیفی، سه نوع کتاب را در زندگی کودک شناسایی کرد: کتاب فیزیکی دربردارنده خاطرات و تجربیات کودک و تثبیت باورها از طریق آن؛ کتاب والدین و سبک زندگی آنان (رفتار و گفتار والدین و اطرافیان کودک، امکانات و محل زندگی او)؛ کتاب طبیعت و پدیده های طبیعی. به این ترتیب بر اساس یافته ها پیشنهاد می شود والدین از اثر ارتباطی خود بر کودک غافل نبوده و تلاش نمایند از طریق انواع کتاب های شناسایی شده رشد همه جانبه ای را برای کودک فراهم آورند.
جایگاه مفاهیم سلامت روانی در کتاب های درسی تفکر و سبک زندگی دوره اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه مفاهیم و مؤلفه های سلامت روانی در کتاب های تفکر و سبک زندگی پایه های هفتم و هشتم دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1410-1400 با روش تحلیل محتوای کمی انجام پذیرفته است. ابزار گردآوری داده ها، سیاهه تحلیل محتوا می باشد، که روایی آن توسط متخصصان این حوزه تأییدشده. به منظور تعیین پایایی ابزار تحقیق از روش بازآزمایی استفاده شد و مقدار ضریب همبستگی 87/0 حاصل گردید. یافته های حاصل از تحلیل با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 25) و روش آماری غیر پارامتریک نشان داد که بین فصل های کتاب های تفکر و سبک زندگی هر دوپایه از نظر پرداختن به مؤلفه سلامت جسمی و رفتاری و روحیات فردی تفاوت معنادار وجود ندارد و تنها مؤلفه کنش ورزی اجتماعی به طور یکسان توزیع نشده است و بین میزان توجه به مفاهیم سلامت روانی تفاوت معناداری وجود ندارد و تقریباً توزیع مفاهیم سلامت روانی در این دو کتاب یکنواخت می باشد.
اضطراب کووید-19 در کارکنان مراکز توانبخشی شهر سقز: نقش پیش بین سازگاری اجتماعی و سلامت روان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس سازگاری اجتماعی و سلامت روان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان مراکز توان بخشی شهر سقز در سال 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تمام شماری 103 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند و به علت مخدوش بودن بعضی از پرسشنامه درنهایت 100 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398)، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (۱۹62) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزارSPSS نسخه ۲3 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که 60 نفر (60 درصد) از کارکنان مرد و 40 نفر (40 درصد) از کارکنان زن بودند. میانگین و انحراف معیار سن برای کارکنان مرد 3/14± 35/32 و میانگین و انحراف معیار سن برای کارکنان زن 2/50 ± 31/03بود. همبستگی مثبت معنی داری بین سازگاری اجتماعی و سلامت روان و همچنین همبستگی منفی معنی داری بین سازگاری اجتماعی و سلامت روان با اضطراب کرونا وجود داشت. 28/1 درصد از واریانس اضطراب کرونا توسط سازگاری اجتماعی و درمجموع 44/6 درصد از واریانس اضطراب کرونا توسط سازگاری اجتماعی و سلامت روان تبیین شد. با توجه به نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که جهت بالا بردن سازگاری و سلامت روان افراد تدابیری اتخاذ شود که اضطراب کاهش یافته و کارکنان با سازگاری و سلامت روان بیشتری فعالیت خود را انجام دهند.
شناسایی مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه در راستای توسعه منابع انسانی جهت ارائه مدل مطلوب (رویکرد آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (خرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
۶۴۰-۶۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: با وجودی که تحقیقات نشان داده است معنویت در سازمان باعث توسعه منابع انسانی می شود، اما پژوهشی که به مدل یابی مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه در راستای توسعه منابع انسانی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: هدف شناسایی مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه در راستای توسعه منابع انسانی جهت ارائه مدل مطلوب (رویکرد آمیخته) بود. روش: روش پژوهش برحسب هدف، بنیادی - کاربردی؛ برحسب نوع داده، آمیخته از نوع اکتشافی بود. مشارکت کنندگان بخش کیفی متخصصان دانشگاهی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری با 23 نفر مصاحبه شد و در بخش کمی 260 نفر از اساتید دانشگاه های خراسان شمالی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده ها در بخش کیفی، به روش تحلیل محتوا (کراسول، 2011) انجام شد و در بخش کمی از روش های آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی تأییدی) استفاده شد. یافته ها: مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه های خراسان شمالی شایستگی، سازگاری، خودآگاهی، هدفمندی، خودباوری و معنویت شناسایی شدند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که تمامی بارهای عاملی بالاتر از 0/5 است و مدل در سطح اطمینان (99) درصد معنادار است و برازش مدل با مقدار 2/36 مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند که هر یک از مؤلفه های شایستگی، سازگاری، خودآگاهی، هدفمندی، خودباوری و معنویت در دانشگاهی با محیطی معنوی، می تواند افراد را در راستای توسعه منابع انسانی یاری دهد.
پیش بینی ابعاد شخصیت جامعه پسند بر اساس سلامت اجتماعی و منبع کنترل در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
143 - 165
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار جامعه پسند به مطالعه رابطه شخصیت جامعه پسند با سلامت اجتماعی و منبع کنترل در بین دانشجویان پرداخت. روش : روش پژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین بود. گروه نمونه 100 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های شخصیت جامعه پسندِ پنر، سلامت اجتماعیِ کیز و منبع کنترل بیرونی- درونیِ راتر بود. داده ها توسط روش های رگرسیون گام به گام معکوس و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد، تمام ابعاد شخصیت جامعه پسند با مؤلفه های سلامت اجتماعی همبستگی مثبت معنادار دارند؛ به غیر از خرده مقیاسهای مسئولیت اجتماعی و نوعدوستی خودگزارشی که با شکوفایی اجتماعی از ابعاد سلامت اجتماعی همبستگی منفی معنادار دارند و خرده مقیاس نگاه از منظر دیگران که رابطه معنادار با هیچ کدام از مؤلفه های سلامت اجتماعی ندارد. هم چنین تمام ابعاد شخصیت جامعه پسند با منبع کنترل رابطه مثبت معنادار دارند به غیر از خرده مقیاس های ارتباط همدلانه و نگاه از منظر دیگران که با منبع کنترل هیچ رابطه معناداری ندارند. تحلیل رگرسیون نشان داد، منبع کنترل و هم چنین مؤلفه هایی از سلامت اجتماعی پیش بینی کننده های مناسبی برای برخی از ابعاد جامعه پسندی هستند. نتیجه گیری : بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که ارتقاء سلامت اجتماعی و تقویت منبع کنترل درونی در افراد می تواند موجب افزایش رفتار جامعه پسند شود.
پیش بینی اخلاق کاری بر اساس صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، با میانجیگری سازگاری شغلی در کارکنان قوّه قضاییه
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
79 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف طرّاحی یک الگوی آماری به منظور پیش بینی اخلاق کاری و سازمانی بر اساس صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، با میانجیگری سازگاری شغلی، در میان کارکنان قوّه قضاییه انجام شده است. جامعه تحقیق، شامل کلّیه کارکنان قوّه قضاییه بود. از این جامعه، تعداد 76 نفر، به روش نمونه گیری غیرتصادفی و دردسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطّلاعات،شامل پرسشنامه اخلاق کاری گریگوری پتی، سیاهه پنج عاملی شخصیت مک کری و کاستا، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور، پرسشنامه طرحواره های شناختی ناسازگار اوّلیه یانگ و پرسشنامه سازگاری شغلی دیویس و لافکوئیست بود. داده های حاصل از تحقیق، به شیوه تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و آموس مورد تحلیل آماری قرار گرفت. بر اساس یافته های تحقیق، هر یک از مفاهیم صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، به طور مناسبی پیش بینی کننده اخلاق کاری بودند و متغیّر سازگاری شغلی، در رابطه میان هر یک از متغیّرهای صفات شخصیت، سبک های دلبستگی، طرحواره های شناختی و اخلاق کاری میانجی گری می کند. در مجموع، الگوی ارائه شده در پژوهش حاضر، به لحاظ مبانی نظری در روان شناسی معاصر، مورد تأیید می باشد و قابلیت کاربرد در گزینش کارکنان و مشاوره شغلی را دارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده، علائم سایکوسوماتیک و پریشانی هیجانی در زنان تحت درمان ناباروری با روش IVF(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
496 - 516
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده، علائم سایکوسوماتیک و پریشانی هیجانی در زنان تحت درمان ناباروری با روش IVF انجام شد. روش: این پژوهش، نیمه تجربی و به صورت طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل 140 زن تحت درمان ناباروری با روش IVF بود که به مراکز درمان ناباروری شهر تهران در پاییز 1398 مراجعه نمودند. برای تعیین حجم نمونه از جدول کوهن استفاده شد. طبق این جدول با اندازه اثر 5/0 و توان 76/0 با آلفای 05/0 ، حجم نمونه 30 نفر براورد و براساس ملاک های ورود با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری (آزمایش و گواه) به طور تصادفی جایگزین شدند. پرسشنامه های استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، اضطراب، فشار روانی و افسردگی لوی باند و لوی باند (1995)، علائم روان تنی لاکورت و همکاران (2013) و پذیرش و عمل نسخه دوم بوند و همکاران (2011)، جهت جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش تحت مداخله پذیرش و تعهد براساس بسته درمانی هیز (2002)، در طی 8 جلسه90 دقیقه ای قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. جهت بررسی نتایج از نرم افزار 22SPSS- استفاده شده است. یافته ها: نتایج آزمون واریانس اندازه های مکرر حاکی از تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش استرس ادراک شده، علائم سایکوسوماتیک و پریشانی هیجانی در زنان تحت درمان ناباروری با روش IVF (0001/0≥ P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود، درمانگران و مشاوران مراکز درمانی افراد نابارور با به کارگیری درمان پذیرش و تعهد در درمانگاه های مختص ناباروری در جهت کاهش نیازها و مشکلات روانشناختی زنان نابارور تحت درمان IVF اقدام نمایند.
Female Students and Reflection in Care Ethics: The Case Study of Guilan University Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Care is a multidimensional concept that has been reflected in the process of modernity. The aim of this study was to investigate care ethics among female students of Guilan University. Methods: In this research, a qualitative method based on semi-structured interviews and purposive sampling was used. The statistical sample includes 33 students of Guilan University. In total, 11 interviewees were interviewed as a group and 22 interviewees as an individual. The analysis method in this research was thematic analysis. Results: In data analysis, twelve basic themes, three organizing themes, and one global theme were obtained. The first type was autonomous girls: these types of girls are less inclined to marriage and maternal roles and less interested in circular motherhood and more inclined to linear time and they believed that a circular mother is a boring role that will reduce their agency. The second was heteronomous girls: these types of female students were in maximal motherhood level because they have known a mother with the semiotic such as sacrifice, kindness, self-sacrifice, altruism, etc. Third types of girls were eclectic: this type of female student has both a tendency to linear time (employment and education) and a cyclical time (marriage and motherhood). Conclusion: Among the existing types, the ideal form was eclectic ethics in which female students have two ethics of heteronomy and autonomy (semiotic and symbolic).
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و توانایی های شناختی زنان مبتلا به بی خوابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان بی خوابی مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر کیفیت خواب و توانایی های شناختی زنان مبتلا به بی خوابی انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان با اختلال بی خوابی بودند که در سال 1399 به مرکز مشاوره یکی از دانشگاه های تهران مراجعه کرده بودند و از میان آن ها تعداد 63 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 21نفر) جای داده شدند. هر دو گروه آزمایش به طور جداگانه در طی 8 جلسه، هفته ای یک جلسه ی 45 تا 60 دقیقه ای و به صورت انفرادی، تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه کیفیت خواب و توانایی های شناختی پیش از آغاز درمان، پایان جلسات درمان و 3ماه بعد به صورت انفرادی اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو درمان بی خوابی مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر کیفیت خواب و توانایی های شناختی زنان مبتلا به بی خوابی تأثیرگذار بود. بین دو گروه در اثرگذاری تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین تفاوت بین پس آزمون و پیگیری معنادار نبود. نتیجه گیری: درمان بی خوابی مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری با کاهش برانگیختگی فیزیولوژیکی و نشخوار فکری، افزایش توجه و تمرکز می توانند کیفیت خواب و توانایی های شناختی را بهبود بخشند. بنابراین کاربرد دو روش درمان برای کاهش مشکلات زنان مبتلا به بی خوابی پیشنهاد می شود.
ارزیابی مدل معادلات ساختاری تبیین اضطراب تحصیلی دانش آموزان دختر بر اساس نظریه ذهن با نقش واسطه ای سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(مرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
۱۰۳۶-۱۰۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از این است که در تبیین اضطراب تحصیلی نوجوانان متغیرهای مختلفی تأثیر می گذارد، اما نقش نظریه ذهن و سازگاری به عنوان یک مدل یکپارچه مغفول مانده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی مدل معادلات ساختاری تبیین اضطراب تحصیلی نوجوانان دختر بر اساس نظریه ذهن با نقش واسطه ای سازگاری بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی نوجوانان دختر پایه نهم مدارس دولتی متوسطه اول شهر قائم شهر در سال تحصیلی 1399-1398 تشکیل می دادند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1993)، پرسشنامه اضطراب پیشرفت تحصیلی آلبرت و هابر (1960) و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ نظریه ذهن استیرمن (1994) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSSV18 و AMOSV23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای نظریه ذهن و سازگاری بر اضطراب تحصیلی اثر مستقیم و معنی داری دارند (0/01 >P). همچنین اثر غیرمستقیم نظریه ذهن با اضطراب تحصیلی از طریق میانجی گری سازگاری مورد تأیید واقع شد. به طور کلی مدل پژوهش تأیید شد و متغیرهای پژوهش توان پیش بینی 67 درصدی از متغیر اضطراب تحصیلی را داشتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، متغیر نظریه ذهن به واسطه سازگاری بر اضطراب تحصیلی نوجوانان دختر اثر غیر مستقیم داشته و ازاین رو آگاهی معلمان، مدیران، والدین، دانش آموزان و سایر متخصصان حوزه تعلیم و تربیت از این متغیرها می تواند در جهت کاهش اضطراب تحصیلی نوجوانان دختر کمک کننده باشد.
تجارب اولیه شرم و امنیت و خستگی ناشی از شفقت در روان درمانگران: نقش میانجی شفقت به دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی شفقت به دیگران در رابطه تجارب اولیه شرم و امنیت با خستگی ناشی از شفقت در روان درمانگران انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه روان درمانگران، مشاوران و متخصصین سلامت روان در تابستان سال 1400 تشکیل دادند. تعداد 200 نفر به روش در دسترس از اعضای گروه ها و صفحات شبکه های اجتماعی مرتبط با روانشناسی و مشاوره انتخاب شدند و مقیاس های خستگی ناشی از شفقت (CFST؛ فیگلی، 1995)، شفقت به دیگران (گو و همکاران، 2020)، خاطرات اولیه محبت و امنیت (EMWSS؛ ریچتر و همکاران، 2009) و مقیاس تأثیر رویداد تجدیدنظر شده IES-R)؛ ویس و مامار ۱۹۹۷؛ نسخه سازگارشده با خاطرات شرم توسط ماتوس و پینتو-گوویا، ۲۰۱۱) را تکمیل کردند. درنهایت داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای 26-SPSS و 3-PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که خاطرات اولیه محبت و امنیت به طور مستقیم (05/0< P) و غیرمستقیم از طریق شفقت به دیگران (01/0< P) با خستگی ناشی از شفقت رابطه منفی و معنادار داشت. خصوصیات تروماتیک خاطرات شرم فقط به طور مستقیم با خستگی ناشی از شفقت رابطه مثبت و معنادار (01/0< P) داشت. همچنین مدل به دست آمده از پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. درمجموع یافته ها نشان دادند شفقت به دیگران نقش میانجی معنی داری در رابطه تجربیات اولیه محبت و امنیت و خستگی ناشی از شفقت در روان درمانگران دارد، اما در رابطه ی بین تجربیات شرم تروماتیک اولیه و خستگی ناشی از شفقت نقش میانجی معنی داری ندارد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر انحراف جنسی،اضطراب اجتماعی و خودکنترلی کاربران سایت های پورنوگرافی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی تنظیم هیجانی بر انحراف جنسی، اضطراب اجتماعی و خودکنترلی کاربران سایت های پورنوگرافی پرداخت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر شامل نوجوانان کاربر فعال شبکه های اجتماعی اینترنتی ساکن شهر آبادان بود که به مراکز مشاوره مراجعه نموده بودند. جهت اعتیاد به شبکه های مجازی از این جامعه نمونه ای شامل 20 نوجوان پسر در رده سنی 14 الی 18 سال، که در طول روز بیش از 3 ساعت وقت خود را در شبکه های مجازی صرف می کردند انتخاب شدند. افراد در هر دو گروه بدون سابقه آموزش های مهارت های شناختی و هیجانی منظم هستند که داوطلبانه و به طور تصادفی در گروه های کنترل و آزمایشی تقسیم و بررسی شد. ابزارهای پژوهش شامل ﻣﻘیﺎس ﭘﺎراﻓیﻠیﺎ (کﻮرت ﻓﺮویﻨﺪ، 1968)، ﻣﻘیﺎس اﺿﻄﺮاب اﺟﺘﻤﺎﻋی ﺑﺮاى ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎنSAS-A ﻻﺟﺮﺳﺎ (١٩٩٨) و پرسشنامه خود کنترلی تانجی (2004) بود و جهت آموزش راهبردهای تنظیم هیجان از محتوای جلسات آموزشی تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس (2014) استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش تنظیم هیجانی در انحراف جنسی، خود کنترلی و اضطراب اجتماعی مؤثر بوده است. به این معنا که آموزش تنظیم هیجانی باعث کاهش انحراف جنسی و اضطراب اجتماعی و افزایش خود کنترلی شده است.