فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۴۱ تا ۶٬۰۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
115 - 147
حوزههای تخصصی:
شیوع نشانگان اختلال سوگ از جمله پیامدهای شیوع ویروس کووید -19 بوده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ زنان مبتلا به اختلال سوگ ناشی از کووید – 19 بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه کنترل بود. از زنان 25 تا 45 ساله مبتلا به اختلال سوگ (ناشی از کووید – 19) شهر تهران در سال 1400-1399 تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و در سه گروه (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه نشانگان سوگ هوگان (2001) بود. یک گروه درمان مبتنی بر هیجان (10 جلسه یک و نیم ساعته) و یک گروه درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (9 جلسه یک و نیم ساعته) را دریافت کردند. گروه کنترل در حین اجرای پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلی ل واریانس با اندازه گیری مکرر با رعایت پیش فرض ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو مداخله در مقایسه با گروه کنترل به هر شش مولفه نشانگان سوگ اثربخشی معناداری دارند و درمان متمرکز بر هیجان در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ (به غیر از رشد شخصی) به صورت معناداری اثربخشی بیشتری دارد. نتایج بیانگر کارامدی بیشتر درمان متمرکز بر هیجان در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر نشانگان سوگ ناشی ازکووید – 19 در زنان بود.
تجارب پدیداری مبتنی بر رودربایستی در روابط زوجی زنان با صمیمیت پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
281 - 309
حوزههای تخصصی:
یکی از آداب فرهنگی ایرانیان، رودربایستی است: نوعی احساس کم رویی و خجالت، مرتبط با حفظ وجهه که در مواقعی که افراد احترام زیادی برای طرف مقابل قائلند، به چشم می خورد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب پدیداری مبتنی بر رودربایستی در روابط زوجی زنان با صمیمیت پایین انجام شد. در این پژوهش، از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده گردید. مشارکت کنندگان شامل 14 زن با صمیمیت زوجی پایین بودند که از طریق روش نمونه گیری هدفمند ملاکی و گلوله برفی؛ با استفاده از مقیاس صمیمیت انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت و صوت مصاحبه ها واژه به واژه پیاده سازی گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناختی هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. تحلیل تجربه پدیداری مبتنی بر رودربایستی در روابط زوجی زنان با صمیمیت پایین منجر به استخراج 11 مضمون اصلی گردید که عبارتند از: ادراک مشارکت کنندگان از مفهوم رودربایستی، حوزه های بروز، دلایل رودربایستی از دید افراد تجربه کننده، نحوه بروز، پیامدهای شناختی، پیامدهای عاطفی، پیامدهای رابطه ای، پیامدهای جسمانی-روا ن شناختی، پیامدهای مثبت، عوامل موثر و نتایج کنارگذاشتن رودربایستی. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که پدیده رودربایستی به دلایل متفاوت و در ابعاد مختلفی از روابط صمیمانه زنان با همسرانشان و در قالب های متنوعی رخ می دهد و رخداد این پدیده و نیز کنارگذاشتن آن موجب ایجاد طیفی از پیامدهای مثبت و منفی برای آنان می گردد. پیشنهاد می شود با توجه به نتایج این پژوهش برنامه ای تدوین گردد تا در فرایند زوج درمانی در بستر فرهنگی، نوع تعاملات زوجین مورد توجه و ارزیابی قرار گرفته و مداخلات متناسب انجام گیرد.
تحلیل شبکه ای روان بنه های ناسازگار اولیه و انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۶۹۶-۱۶۷۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی نشان داده اند که روان بنه های ناسازگار اولیه در ابعاد مختلف زندگی انسان ایفای نقش می کنند، اما در خصوص رابطه این روان بنه ها با انطباق پذیری مسیر شغلی، شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی روابط روان بنه های ناسازگار اولیه و انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان به روش تحلیل شبکه انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی، از نوع هم بستگی و ابزار پژوهش، پرسش نامه روان بنه یانگ (۲۰۱۲) و پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس (۲۰۱۲) بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور در سال ۱۳۹۸، روش نمونه گیری، غیرتصادفی با تغییرات بیشینه و حجم نمونه، ۸۴۹ نفر بود. پرسشنامه ها، از طریق گوگل داکس، در اختیار دانشجویان قرار داده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل شبکه، نرم افزار R استفاده شد. یافته ها: بر اساس شاخص بینیت، روان بنه معیارهای سرسختانه و بعد اعتماد انطباق پذیری، رتبه اول را به خود اختصاص دادند. همچنین کوتاه ترین مسیر، بین ابعاد انطباق پذیری و روان بنه ها به تفکیک زیر به دست آمد: بعد دغدغه، به ترتیب با روان بنه های پذ یرش جویی (10/20)، اطاعت (10/76)، خویشتن داری ناکافی (13/17)، بعد کنترل به ترتیب با روان بنه های محرومیت هیجانی (9/99)، خویشتن داری ناکافی (10/69) و معیارهای سرسختانه (11/76)، بعدکنجکاوی به ترتیب با روان بنه های خویشتن داری ناکافی (10/26)، محرومیت هیجانی (10/99) و بی اعتمادی (11/21) و بعد اعتماد نیز به ترتیب با روان بنه های خویشتن داری ناکافی (8/10)، معیارهای سرسختانه (9/17) و شکست (10/36)، کمترین فاصله را دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از بین ۱۸ روان بنه ناسازگار اولیه، ۸ روان بنه پذیرش جویی، اطاعت، خویشتن داری ناکافی، محرومیت هیجانی، معیارهای سرسختانه، استحقاق، بی اعتمادی و شکست، بیشترین نقش را در ابعاد مختلف انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان دارند.
رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان با میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان به واسطه نقش میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین آنها 366 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و مقیاس خودگزارشی کودک آزاری (CASRS)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و پذیرش و عمل-نسخه دوم (AAQ-II) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نسخه 26 نرم افزار های SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشانگر معناداری نقش میانجی اجتناب تجربه ای برای ارتباط بدرفتاری دوران کودکی با افسردگی (22/0 :β)، اضطراب (12/0 :β) و استرس (17/0 :β) بود. مطابق با نتایج پژوهش حاضر، بدرفتاری های دوران کودکی زمینه ساز استفاده از راهبرد اجتناب تجربه ای است که همین امر منجر به افزایش میزان افسردگی، اضطراب و استرس در قربانیان بدرفتاری دوران کودکی می شود.
ارائه مدل علی اختلال اضطراب اجتماعی براساس طرح واره های ناسازگار اولیه و تروماهای کودکی با نقش واسطه ای راهبرد مقابله هیجان مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل سبب شناسی اختلال اضطراب اجتماعی براساس مؤلفه های طرح واره های ناسازگار اولیه و تروماهای کودکی با نقش واسطه ای راهبرد مقابله هیجان مدار بود. طرح پژوهش، همبستگی و به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. تعداد 306 نفر که در پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور نمره بالای 40 را به دست آورده بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های طرح واره ناسازگار اولیه یانگ (1991)، پرسشنامه تجارب آسیب زای محمدخانی (2003)، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (1990) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور (2000) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS19 و AMOS24 استفاده شد. نتایج نشان داد داده های پژوهش با مدل فرضی پژوهش برازش مطلوبی دارد. متغیرهای پیش بین طرح واره های ناسازگار اولیه و تروماهای کودکی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با میانجی گری راهبرد مقابله هیجان مدار بر اختلال اضطراب اجتماعی تأثیر معنادار داشتند (01/0 >p). همچنین، راهبرد مقابله هیجان مدار بر اختلال اضطراب اجتماعی تأثیر مستقیم داشت (01/0 >p). نتایج پژوهش حاکی از آن است که طرح واره های ناسازگار اولیه و آسیب های دوران کودکی می توانند پیش بین های قوی اختلال اضطراب اجتماعی باشند و در این میان، راهبرد مقابله هیجان مدار به عنوان متغیر میانجی، بخشی از فرایند اثرگذاری در شکل گیری نشانه های اضطراب اجتماعی است. برگزاری کارگاه های آموزشی درزمینه متغیرهای پژوهش توصیه می شود و همچنین، مداخلات درمانی باید به این عوامل بپردازند.
نشانگان مدرسه شاد: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
115 - 147
حوزههای تخصصی:
محیط مدرسه به عنوان یکی از مهمترین عوامل شکل دهنده رفتار افراد می تواند سهم قابل توجهی در ایجاد شادی در افراد درون مدرسه و تسری آن به جامعه داشته باشد و لازم است برای توأم کردن این زمان با شادی بیشتر، این موضوع مورد توجه بیشتری قرار گیرد. با توجه به اهمیت دوره ی ابتدایی در نظام آموزشی، شناسایی نشانگان مرتبط با شادی دانش آموزان ابتدایی ضرورت دارد؛ این پژوهش با هدف شناسایی نشانگان سازنده سازه مدرسه شاد مبتنی بر معناکاوی ادراک دانش آموزان از مدرسه شاد انجام شده است. میدان پژوهش، مدارس ابتدایی شهر تهران است. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند. اشباع داده ها در چهاردهمین مصاحبه بدست آمد. این پژوهش با رویکرد کیفی، روش پدیدارشناسی و طرح توصیفی انجام گردید. داده ها بر اساس مصاحبه نیمه ساختارمند و انشاهای دانش آموزان گردآوری شد. داده ها، مبتنی بر راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی تحلیل گردید. به منظور افزایش اتکاپذیری، تأییدپذیری، باورپذیری صحت داده ها، از شیوه های «بازرسی و بازبینی در زمان کُدگذاری»، «بهره گیری از نظرات همکاران پژوهشی و تأیید آن ها»، و «درگیری طولانی مدت» استفاده شد. یافته ها به شناسایی 32 نشانه، هشت زیرمضمون و سه مضمون شامل «مضمون اجرایی-مدیریتی»، «مضمون مربوط به محیط مدرسه»، «مضمون مربوط به عوامل روان شناختی» منجر گردید. مضامین شناسایی شده، به شناخت عمیق و تشخیص دقیق نشانگان مدرسه شاد برای بررسی میدانی مدارس کمک می نماید. براساس نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که بین انتظارات دانش آموزان از مدارس شاد با وضعیت موجود، فاصله دوچندانی وجود دارد، لذا بازاندیشی فوری و اقدامات هوشمندانه برای بهسازی محیطی مدارس و حرکت به سمت مدارس شاد، از ضرورتی دوچندان برخوردار است.
تأثیر شایستگی اجتماعی هیجانی بر تاب آوری تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی و امیدواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
348 - 357
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود که با هدف تعیین رابطه شایستگی اجتماعی-هیجانی با تاب آوری تحصیلی، با توجه به نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی و امیدواری تحصیلی در نمونه ای از دانش آموزان ایرانی اجرا شد. در این پژوهش 283 نفر دانش آموز رشته علوم انسانی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. متغیرها با استفاده از پرسشنامه های شایستگی اجتماعی-هیجانی (زو و ای، 2012)، تاب آوری تحصیلی کاسیدی (2016) خودکارآمدی تحصیلی (جمالی و همکاران، 2013) و امیدواری اشنایدر(2000) اندازه گیری شدند. تحلیل آماری داده ها به کمک نرم افزار AMOS و با روش تحلیل مسیر انجام شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد مدل نظری با داده ها برازش مطلوب دارد. به علاوه بین شایستگی اجتماعی-هیجانی با تاب آوری (36/0=r)، خودکارآمدی تحصیلی (53/0=r) و امیدواری (47/0=r) با تاب آوری تحصیلی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی و امیدواری نیز در رابطه بین این دو متغیر تأیید شد. چشم-انداز این پژوهش ایجاد زمینه برای انجام تحقیقات آزمایشی در راستای متغیرهای پژوهش است تا اثربخشی مداخلات مبتنی بر شایستگی اجتماعی-هیجانی بر تاب آوری تحصیلی با در نظر گرفتن متغیرهای تعدیل کننده مورد بررسی قرار گیرد.
رابطه بین اهمالکاری سازمانی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در کارکنان: نقش واسطه ای تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
160 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تفکر انتقادی در رابطه بین اهمالکاری و سرمایه روانشناختی(تاب آوری.خود کارآمدی، امید و خوشبینی) در کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرحهای همبستگی و روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان در سال98-99 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، پرسشنامه اهمالکاری سازمانیSOP،مقیاس سرمایه روانشناختی لوتانزوآولیو(2007) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS25 و نرم افزار لیزرل انجام شد. طبق نتایج به دست آمده بار عاملی مسیر مستقیم تاثیر متغیر سرمایه روانشناختی بر متغیر اهمالکاری معنیدار نبود،اما با میانجیگری متغیر تفکر انتقادی این مسیر معنیدار شد. سپس به جهت اصلاح مدل، مسیرهایی که بار عاملی آنها معنیدار نبود، حذف گردید.در نهایت مدل اصلاح شده دارای برازش مطلوب و مناسبی بود.در مدل نهایی همه بارهای عاملی معنیدار بودند که نشان از رابطه قوی بین متغیرهای مشاهده شده و متغیرهای مکنون داشت.
مدل یابی خودهای انگیزشی زبان انگلیسی بر اساس عملکرد زبان با نقش میانجی اضطراب یادگیری زبان انگلیسی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یادگیری زبان محصول تعامل پیچیده عوامل درونی تفکر و شناخت، و عوامل بیرونی هیجانات و تعاملات اجتماعی و فرهنگی است. اضطراب یادگیری زبان دوم به عنوان یکی از انواع اضطراب های آموزشی می تواند بر عملکرد فراگیران تاثیر می گذارد. این پژوهش با هدف مدل یابی خودهای انگیزشی زبان انگلیسی بر اساس عملکرد زبان با نقش میانجی اضطراب یادگیری زبان انگلیسی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را شامل دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه اول شهرستان بابل در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل دادند که تعداد 260 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اضطراب کلاس زبان انگلیسی هوروتیز و همکاران (1986)، پرسشنامه سیستم خودهای انگیزشی زبان تاگوچی و همکاران (2009) و نمره درس زبان عنوان شاخص عملکرد زبان بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها در آمار توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای 24 SPSS و23 Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین سیستم خودهای انگیزشی زبان و اضطراب زبان انگلیسی با عملکرد زبان رابطه معنی داری وجود دارد. اضطراب زبان انگلیسی در رابطه بین سیستم خودهای انگیزشی زبان با عملکرد زبان نقش میانجی دارد. همچنین مدل پژوهش تایید شد و به طور کلی 30 درصد از عملکرد زبان انگلیسی توسط سیستم خودهای انگیزشی زبان و اضطراب زبان انگلیسی قابل تبیین است [001/≥p]. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که سیستم خودهای انگیزشی زبان می تواند سبب کاهش اضطراب زبان گردد و نهایتا منجر به افزایش یادگیری زبان در یادگیرندگان شود.
پیش بینی سرزندگی تحصیلی بر اساس تیپ های شبانه روزی صبحگاهی- شامگاهی با نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت در دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرزندگی تحصیلی پاسخ مثبت و سازنده انطباقی به مشکلات و چالش های دوران تحصیل است و تحت تاثیر ویژگی های شخصیتی و عوامل انگیزشی قرار دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سرزندگی تحصیلی بر اساس تیپ های شبانه روزی صبحگاهی- شامگاهی با نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت در دانشجویان پرستاری انجام شد. روش ها: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال تحصیلی 97 - 1396 بودند. طبق جدول کرجسی و مورگان، 181 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری، تیپ های صبحگاهی- شامگاهی هورن و استبرگ و انگیزش پیشرفت هرمنس را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسه مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: تیپ های شبانه روزی صبحگاهی- شامگاهی و انگیزش پیشرفت پیش بینی کننده مثبت و معنی دار سرزندگی تحصیلی هستند (01/0>P ). همچنین انگیزش پیشرفت روی رابطه تیپ های شبانه روزی صبحگاهی- شامگاهی و سرزندگی تحصیلی نقش واسطه ای دارد (01/0>P ). نتیجه گیری: تیپ شخصیتی صبحگاهی با سرزندگی تحصیلی بالا رابطه دارد. تیپ های صبحگاهی- شامگاهی از طریق انگیزش پیشرفت، سرزندگی تحصیلی را بیشتر پیش بینی می کنند. به منظور افزایش سرزندگی تحصیلی دانشجویان پرستاری، پیشنهاد می شود علاوه بر نقش تیپ های صبحگاهی- شامگاهی، زمینه ارتقاء انگیزش پیشرفت نیز فراهم شود.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر شدت درد و بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: بروز بیماری های مزمن جسمی همچون سردردهای میگرنی سبب آسیب های هیجانی و روان شناختی در بیماران می شود. بر این اساس نیاز است که در کنار درمان های پزشکی معمول، به ویژگی های روان شناختی بیماران نیز توجه کافی صورت پذیرد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر شدت درد و بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه پژوهش شامل بیماران مبتلا به سردرد میگرنی شهرستان شاهین شهر در سه ماهه آخر سال 1397 بود که به مراکز میلاد، هادی، بشتام و یاری مراجعه کرده بودند. در این پژوهش تعداد 30 بیمار مبتلا به سردردهای میگرنی با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (15 بیمار در گروه آزمایش و 15 بیمار در گروه کنترل). گروه آزمایش درمان ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه شدت درد (ملزاک، 1975) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1980) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر شدت درد و بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی موثر بود (001/0≥P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان بیان کرد که درمان ذهن آگاهی با برخورداری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش شدت درد و بهبود بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی مطرح باشد.
رابطه بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی زنان متقاضی جراحی زیبایی با تکیه بر نوع جراحی: نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در گذشته، جراحی زیبایی در جهت بازگشت عملکرد و شکل طبیعی عضوی از بدن انجام می شد، اما امروزه جراحی زیبایی کارکرد اصلی خود را از دست داده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان با تکیه بر نوع جراحی در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر بود.
روش : روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی که در سال 1399 به کلینیک های زیبایی شهر بوشهر مراجعه کرده بودند را شامل می شد. حجم نمونه متشکل از 400 نفر خانم بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های گرایش به جراحی زیبایی اعتمادی فر و امانی (1392)، نگرش به مد رضایی (1393)، تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) بود.
یافته ها : یافته ها حاکی از آن بود که متغیرهای نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان پیش بینی کننده گرایش به جراحی زیبایی در زنان بودند. یافته های مدل ساختاری نشان داد که مسیر نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم و با گرایش به جراحی زیبایی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان معنادار می باشد.
نتیجه گیری : تحلیل داده ها نشان دهنده مناسب بودن شاخص ها بود و نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های این پژوهش می تواند، برای روان درمانگران و مشاوران در ارائه مشاوره تخصصی به زنان متقاضی جراحی پروتکلی مبنی بر اصلاح باورها و شناخت های غیرمنطقی و آموزش سبک های مقابله ای جهت کاهش تصویر بدنی منفی و مدگرایی و افزایش تنظیم شناختی هیجان معرفی نماید.
ایده هومبولتی بیلدونگ و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تحلیلی ایده هومبولتی بیلدونگ و دلالت های تربیتی آن است. امروزه بیلدونگ به عنوان مفهومی بنیادین در تعلیم وتربیت مطرح است و این امر بدان جهت است که بیلدونگ چهارچوبی فلسفی برای مفهوم پردازی در باب رشد و تکامل انسان فراهم می آورد و این تکامل را به صورت هنجارین با تعلیم وتربیت مرتبط می سازد. یک تقریر از مفهوم بیلدونگ، تقریر هومبولتی آن است که این پژوهش با بهره گیری از روش تفسیر مفهومی و مفهوم پردازی و در نهایت تحلیل فلسفی، نخست شروط تحقق بیلدونگ و مؤلفه های آن از نگاه هومبولت را تبیین می کند؛ سپس با نشان دادن ارتباط این مؤلفه ها، مبانی و اصول تعلیم وتربیت را روشن می سازد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است در اندیشه هومبولت، انسان به عنوان یک غایت، از ابتدا تحقق یافته نیست و نیازمند شدن است و این شدن درگرو عمل از روی اراده هدفمند و بی پایان است. تحقق بیلدونگ در این فرایند مستلزم آزادی، تعامل اجتماعی، تعدد و تنوع موقعیت ها، تعامل فراگیر با جهان و همچنین دستیابی به شخصیتی هماهنگ، همگون و متجانس است که به اعتقاد هومبولت هدف و غایت بیلدونگ هست. مبانی انسان شناختی ایده هومبولتی بیلدونگ نشان داد انسان موجودی پویاست و صرفاً جسم نیست؛ بلکه وحدتی از حقیقت روح به همراه جسم است. او موجودی منحصربه فرد است که در متن جامعه و در تعامل با اجتماع به خود-تحققی دست می یابد و سرانجام غنای شرایط و موقعیت های متنوع است که استعدادهای نهفته انسان را شکوفا می سازد. اصول منتج از مبانی انسان شناختی ایده هومبولتی بیلدونگ شامل اصول «عاملیت انسانی»، «تأثیرپذیری دوسویه نیروهای درونی و بیرونی»، «تعامل اجتماعی» و «دیگری» است.
مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران بر کاهش تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران بر کاهش تعلل ورزی تحصیلی فرزندان آن ها بود.
روش : این پژوهش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه 5 شهر تهران و مادران آن ها در سال تحصیلی 1398-1397 بودند. نمونه آماری این پژوهش تعداد 48 نفر از دانش آموزان به همراه مادران آن ها بودند که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس مادران آن ها در چهار گروه (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برنامه آموزشی مدیریت استرس و مدیریت خود و آموزش تلفیقی (مدیریت استرس و مدیریت خود) در 8 جلسه 60 دقیقه ای، دو بار در هفته می باشد.. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی (سواری، 1390)، می باشد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرم افزار spss نسخه 23 تحلیل شد.
یافته ها: آموزش تلفیقی در مقایسه با سه روش دیگر در کاهش نمرات تعلل ورزی روش موثرتری بوده است. نتایج نشان می-دهد که بر خلاف دو مؤلفه تعلل ورزی عمدی و تعلل ورزی ناشی از خستگی، تفاوت میانگین های تعدیل شده مؤلفه تعلل ورزی ناشی از بی برنامگی و نمره کل تعلل ورزی در دو گروه مدیریت خود و گروه کنترل (001/0=p) معنادار است و این موضوع بیانگر اثر بخشی معنادار روش آموزش مدیریت خود در کاهش تعلل ورزی ناشی از بی برنامگی و نمره کل تعلل ورزی است. هم چنین اثر هر سه روش آموزشی به مادران، در مرحله پیگیری، تعلل ورزی تحصیلی فرزندان دختر آنان را کاهش داد و تفاوت معناداری در اثر بخشی این سه روش در کاهش تعلل ورزی تحصیلی وجود ندارد.
نتیجه گیری : آموزش تلفیقی مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران به صورت پایدار تعلل ورزی تحصیلی فرزندان را کاهش می دهد. اجرای برنامه آموزش تلفیقی مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران، تعلل ورزی تحصیلی فرزندان آنان را در مقایسه با گروه گواه کاهش داده است. بر این اساس چنین نتیجه گیری می شود که آموزش تلفیقی مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران، به صورت پایدار ابعاد تعلل ورزی فرزندان را کاهش می دهد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی در دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی در دانش آموزان دختر انجام شد. روش: جامعه آماری مورد مطالعه شامل تمامی دختران دبیرستانی منطقه 2 تهران بود، که از این میان 30 نفر از دانش آموزان دختر که بین رده سنی 12 تا 18 سال بوده و علاقمند شرکت در پژوهش بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در ۲ گروه 15 نفره (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند که گروه آزمایش، 12 جلسه آموزش درمان هیجان مدار را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. شرکت کنندگان با پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (1996) و پرسشنامه کمال گرایی بشارت (1382) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده تحلیل واریانس با اندازگیری مکرر بوسیله نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مقایسه میانگین ها نشان داد مداخله در تغییر نمرات باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی موثر عمل کرده است. تفاوت ها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0<P). به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت اثربخشی درمان هیجان مدار بر باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی در دانش آموزان دختر اثر داشته است و این اثربخشی در طول زمان ثبات دارد.
مدل ساختاری رابطه معنای تحصیلی ، انعطاف پذیری خانواده ، حمایت تحصیلی و ادراک از محیط کلاس با پایستگی تحصیلی با نقش میانجی شکفتگی تحصیلی در دانش آموزان دختر پایه دوازدهم شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
143 - 160
حوزههای تخصصی:
مقدمه : این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین معنای تحصیلی ، انعطاف پذیری خانواده، حمایت تحصیلی و ادراک از محیط کلاس با پایستگی تحصیلی با نقش میانجی انگیزش تحصیلی در دانش آموزان دختر پایه دوازدهم شهرستان شیراز انجام شده است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است . جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر به تعداد 8681 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از شش پرسش نامه استاندارد معنای تحصیلی هندرسون–کینگ و اسمیت (2006) ؛ انعطاف پذیری خانواده شاکری (1382)؛ حمایت تحصیلیساندز و پلانکت (2005)؛ ادراک از محیط کلاسداندی (2001)؛ پایستگی تحصیلی مارتین و مارش ( 2008) و شکفتگی تحصیلی دینر و همکاران ( 2010) استفاده شد. روایی پرسش نامه ها با استفاده از روایی محتوایی و صوری، و پایایی آن نیز از راه ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و به ترتیب 86/0، 84/0، 83/0، 85/0 و 82/0 آورد شد. یافته ها: نتایج نشان داد که انعطاف پذیری خانواده، حمایت تحصیلی و ادراک از محیط کلاس بر پایستگی تحصیلی اثر معنادار و مثبت دارند و شکفتگی تحصیلی در مدل نقش میانجی دارد نتیجه گیری: می توان با افزایش متغیرهای مستقل و میانجی مدل پایستگی تحصیلی دانش آموزان را افزایش داد.
فرا تحلیل اثر بخشی درمان فعال ساز رفتاری برمیزان افسردگی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
161 - 174
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روش فراتحلیل با یکپارچه کردن نتایج بدست آمده از انجام پژوهش های گوناگون، میزان اندازه اثر روش های درمان را مشخص میکند. با انجام فراتحلیل می توان دیدگاه کلی تری نسبت به تاثیر مداخلات گوناگون بدست آورد. هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی درمان فعال ساز رفتاری بر میزان افسردگی می باشد که به صورت فراتحلیل انجام شده است. روش شناسی: به این منظور از بین 15 پژوهش، 8 پژوهش، که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بودند، انتخاب شده و فرا تحلیل روی آنها انجام شده است. تحلیل های آماری مربوطه با استفاده از نرم افزار جامعCMA-2)) صورت گرفته است. یافته ها: یافته های بدست آمده نشان داد که درمان فعال ساز رفتاری به طور معنی داری در سطح خطای کم تر از 05% بر افسردگی موثر بوده است و اندازه ثر کلی بر حسب مقیاس هم بستگی 633% ؛ برحسب تفاوت میانگین استاندارد 857/11 و بر حسب مشخصهg هجز نیز70/1 گزارش شد. بحث و نتیجه گیری: نتیجه این فرا تحلیل نشان می دهد که درمان مبتنی بر فعال سازی رفتاری به عنوان یک روش کاربردی می تواند به کاهش نشانه های افسردگی نوجوانان کمک کند و به عنوان یک روش موثر در جلسات درمانی مورد استفاده درمانگران قرار گیرد. با استفاده از این روش می توان نوجوانان افسرده را به عضوی فعال در جامعه تبدیل کرد و مشارکت آنها را در فعالیت های اجتماعی بهبود ببخشید.
پیش بینی ادراک درد بر اساس تروما دورا ن کودکی با میانجی گری تنظیم هیجان در افراد مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درد مزمن بر نوع تفکر، عملکرد و احساس فرد تأثیر گذاشته، باعث بروز محدودیت های گوناگون در زندگی فرد می شود . هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ادراک درد بر اساس تروما در دوران کودکی با میانجی گری تنظیم هیجان در افراد مبتلا به درد مزمن بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) است. از بین مراجعین به کلینیک های درد شهر تهران در سال ۱۳۹۹ تعداد 300 بیمار مبتلا به درد مزمن به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کرایج (CERQ)، ترومای کودکی برنستاین (CTQ) و مقیاس بصری سنجش درد (VAS) بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss و Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که هرکدام از راهبردهای مثبت و منفی تنظیم هیجان در رابطه بین ادراک درد و ترومای کودکی مبتلایان به درد مزمن نقش میانجی ایفا می کند . نتیجه گیری: گرایش افراد به بهره گیری از راهبردهای مثبت یا منفی تنظیم شناختی هیجان می تواند به عنوان یک عامل تعیین کننده در تأثیر ترومای کودکی بر میزان ادراک درد مزمن باشد.
اثربخشی آموزش خودشفابخشی (کدهای شفابخش) بر بهزیستی هیجانی، سرسختی روانشناختی و بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت شایع ترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسمی با عوارض مخرب است. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش خود شفابخشی (کدهای شفابخش) بر بهزیستی هیجانی، سرسختی روانشناختی و بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود . روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دو گروهی (آزمایشی و گواه) سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) بوده و جامعه آماری آن شامل زنان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز بهداشت اصفهان بود.30 نفر داوطلب مبتنی بر ملاک های ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تمام شرکت کنندگان پرسشنامه های بهزیستی هیجانی از کییز و ماگیارمو (2003) و پرسشنامه سرسختی روانشناختی کیامرثی (1377) را در سه مرحله به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. همچنین قند خون آنان توسط پزشک متخصص در سه مرحله اندازه گیری و ثبت شد. سپس مداخله آموزش خودشفابخشی به مدت 14 جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایشی اجرا و گروه کنترل در انتظار مداخله آموزشی قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: آموزش خود شفابخشی توانست بهزیستی روانشناختی، بهزیستی هیجانی و سرسختی روانشناختی گروه شرکت کننده در آموزش خودشفابخشی را به طور معناداری افزایش دهد (01/0>p). ولی بر بهبود بهزیستی اجتماعی و روند بیماری دیابت تاثیرمعناداری دیده نشد . نتیجه گیری: می توان روش خود شفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید روانشناسی مثبت نگر جهت افزایش بهزیستی هیجانی و سرسختی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو به کار برد.
بررسی رابطه ترومای کودکی و احساس خشم با میزان افسردگی در افراد بالای 18 سال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
74 - 81
حوزههای تخصصی:
بسیاری معتقدند افسردگی از مهمترین چالش های روانشناختی قرن 21 است. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ترومای کودکی و احساس خشم با میزان افسردگی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی در زمره پژوهش های همبستگی قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد بالای 18 سال شهر تهران بود که بر همین اساس با استفاده از روش داوطلبانه و پرسشنامه الکترونیکی 745 نفر از این افراد نمونه گیری شدند. جهت اندازه گیری متغیر ها از ابزار پرسشنامه فرم کوتاه افسردگی بک، ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003) و فرم کوتاه خشم (نواکو،1986) استفاده شد. پس از جمع آوری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش آماری رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد بین بین سوءاستفاده جنسی با (341/0)=β، سوءاستفاده عاطفی (084/0=β) و غفلت عاطفی (020/0=β)با افسردگی رابطه معنی داری دارد و همچنین از بین مولفه های خشم احساس خشم با (122/0)=β؛ تفکر خشم (461/0=β) و رفتار خشم (131/0=β)با افسردگی، رابطه معناداری داشت. در نتیجه ی توان به دیدگاه روانکاوی مبنی بر نقش پر اهمیت وقوع تروما در دوران کودکی و همچنین خشم درونی شده در ابتلا به اختلال افسردگی اشاره کرد.