فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۸۱ تا ۶٬۳۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
250 - 260
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین یک مدل معادلات ساختاری برای سنجش روابط مستقیم و غیر مستقیم خردمندی بر اساس مولفه های تجارب دانشگاهی با واسطه گری انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان دانشگاه تهران بود. روش پژوهش حاضر در حوزه طرح های توصیفی – همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی ارشد و دکتری دانشگاه تهران در سال 99-1398 تشکیل می دادند که به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس حداقل آزمودنی مورد نیاز به ازای متغیرهای آشکار در مدل، تعداد ۳۵۷ نفر بود. روش نمونه-گیری، خوشه ای چند مرحله ای تصادفی بود. به منظور گردآوری داده ها و اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های خردمندی اشمیت و همکاران (2012)، تجارب دانشگاهی پیس و کووه (2002) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و AMOS-22 صورت گرفت. ارزیابی مدل پژوهش با استفاده از شاخص های برازش مدل معادلات ساختاری و با تکنیک تحلیل مسیر صورت گرفت. بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که تجارب دانشگاهی قادر به پیش بینی مستقیم خردمندی بوده و دارای اثر مستقیم و معنادار می باشد. تعیین معناداری اثر غیر مستقیم نیز حاکی از آن است که انعطاف پذیری شناختی نقش میانجی گری داشته و سهم واسطه گری آن بین متغیرها به صورت کامل است. در نتیجه داده ها با مدل پژوهش برازش مناسبی داشته است.
نقش ذهن آگاهی بر اضطراب کرونا با میانجی گری شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع کرونا ویروس، محدودیت های به وجودآمده، تعطیلی مراکز آموزشی، ناشناخته بودن و ابهامات شناختی این ویروس و نرخ مرگ ومیر ناشی از آن، اضطراب بالایی را به افراد وارد می کند. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای رابطه بین ذهن آگاهی و اضطراب کرونا با میانجی گری شفقت به خود و تعیین برازش مدل براساس داده های تجربی انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. 380 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه یزد (193 دختر و 187 پسر) با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های ذهن آگاهی، شفقت به خود و اضطراب کرونا به صورت آنلاین پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان دادند مدل مفروض با داده های تجربی برازش دارد؛ ذهن آگاهی به طور مستقیم بر اضطراب کرونا اثر معنی دار داشت. همچنین، اثر مستقیم شفقت به خود بر اضطراب کرونا معنی دار بود. افزون بر این، ذهن آگاهی به طور غیرمستقیم و ازطریق متغیر میانجی شفقت به خود بر اضطراب کرونا تأثیر داشت.
Survey of Psychopathological Profile in Cured Patients of COVID-19 Disease(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
63 - 70
حوزههای تخصصی:
Objective: The outbreak of Coronavirus disease 2019, as an epidemic widespread disease has led people to physical and psychological problems as well. Recent studies about the psychological effects of COVID-19 has shown that, health anxiety and also negative emotions due to COVID-19 epidemic, has influenced patient’s health both physically and mentally. This study aimed to survey the psychopathology and personality psychopathology profile of cured patients of COVID-19 disease and also the important factors related to infectious and recovering process of patients in Iran. Method: 30 cured patients of COVID-19 were chosen randomly and voluntarily, and answered the Minnesota Multiphasic Personality Inventory- 2nd restructured form (MMPI-2-rf) questionnaire. Results: The study showed that cured patients of COVID-19 are normal in psychopathology and personality psychopathology scales of MMPI-2-rf. As there were no observed abnormality in psychopathology and personality psychopathology profile of patients. The study also showed that cured patients of COVID-19 disease suffer from somatic/cognitive problems such as head pain, gastrointestinal and neurological problems. Conclusion: Anxiety, depression, negative emotions and also low positive emotions are important factors in not only the infectious but also the recovering process of COVID-19 disease. As the negative emotions and fears are important factors in infectious to COVID-19, Self-Control and normality in the psychopathological profile are important factors in recovering process. Keywords: COVID-19, Psychopathology, Personality Psychopathology, Profile, MMPI-2-rf
بررسی تأثیر مدیریت تصویرپردازی بر موفقیت شغلی با نقش واسط نظریه رهبر-پیرو در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
75 - 93
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه راه کارهایی جهت موفقیت شغلی کارکنان آموزش وپرورش با بررسی تأثیر مدیریت تصویرپردازی (تأثیرگذاری) بر موفقیت شغلی با نقش واسط رابطه رهبر-پیرو در کارکنان آموزش وپرورش است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت جزء پژوهش های فرضیه ای– قیاسی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان و معلمان اداره آموزش پرورش منطقه سردرود در سال تحصیلی 99 -1398 به تعداد 190 نفر بود. حجم نمونه بر اساس جدول دمورگان، 123 نفر به دست آمد، به خاطر افت آزمودنی 130 نفر انتخاب شد و درنهایت 125 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار پژوهش پرسش نامه های استاندارد برگرفته از پژوهش های بولینو و ترنلی (1999) شامل 22 سؤال مدیریت تصویرپردازی؛ پرسشنامه راهبر- پیرو لیدن و ماسلین (1998) شامل 12 سؤال در 4 مقیاس علاقه و دوست داشتن، وفاداری، مشارکت و احترام حرفه ای؛ و پرسشنامه موفقیت شغلی رادسیپ (1984) با ۳۰ سؤال بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS22 و Smart PLS انجام شد. یافته ها نشان داد که رابطه رهبر- پیرو نقش واسط در تأثیر مثبت مدیریت تأثیرگذاری بر موفقیت شغلی کارکنان آموزش وپرورش منطقه سردرود دارد. همچنین مدیریت تأثیرگذاری بر موفقیت شغلی کارکنان آموزش وپرورش منطقه سردرود تأثیر مثبت دارد، مدیریت تأثیرگذاری بر رابطه رهبر- پیرو کارکنان آموزش وپرورش منطقه سردرود تأثیر مثبت دارد و رابطه رهبر- پیرو بر موفقیت شغلی کارکنان آموزش وپرورش منطقه سردرود تأثیر مثبت دارد. نتیجه گیری نشان داد که با افزایش مهارت های مدیریت تصویرپردازی مثبت و تنظیم درست رابطه رهبر- پیرو در سازمان آموزش وپرورش، زمینه های افزایش و ارتقای موفقیت شغلی فرآهم خواهد شد.
ارائه مدلی برای تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
35 - 48
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های اصلی نظام آموزش عالی کشور به ثمر رسیدن رسالت های تعلیم و تربیت عملی در خروجی فرآیند سیستم دانشگاه ها یعنی دانشجویان است. ازاین رو با توجه به مباحث مرتبط با اثربخشی تدریس استادان، هدف از این پژوهش ارائه مدل تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی و سازوکار اجرایی آن در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی بوده است. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و با مصاحبه های نیمه ساختار یافته از 15 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها و یافته ها حاکی از آن بود که 50 مفهوم در منابع علمی مختلف، 126 مفهوم جدید در متن مصاحبه ها و نهایتاً 150 مفهوم جدید پس از سازمان دهی مفاهیم احصاء شده از مصاحبه ها و منابع علمی مورد شناسایی قرار گرفت. مقوله ها و راهبردهای اصلی در تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی در ابعاد توانمندی علمی-پژوهشی استاد، ویژگی های حرفه ای استاد، مهارت های فردی-آموزشی، راهبردهای مربوط به استادان، راهبردهای مربوط به آموزش و راهبردهای مربوط به دانشگاه طبقه بندی شدند. کاربست این الگو و آگاهی از مؤلفه های آن در بخش های مختلف می تواند در بهبود کارایی و اثربخشی تدریس ایفای نقش کرده و قادر است تا احتمال توسعه دانشگاه های ایران در آینده را افزایش بخشد.
اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
97 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی پرداخته است. روش : روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان گروه سنی 16 تا 18 سال اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان و حجم نمونه شامل 30 نفر که بطور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگیری و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش(مبتنی بر اشعار فردوسی، نظامی، خیام، مولوی، سعدی و رودکی) برای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش(در 8 جلسه) اجراء شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه 13 سوالی ایمنی هیجانی مرکز خدمات خانواده کیسی(2007) و پرسشنامه 20 سوالی ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور (1994) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس با اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش و کنترل وجود داشت. نتیجه گیری : با توجه به کاهش ناگویی هیجانی و بهبود ایمنی هیجانی، برای بهبود وضعیت روانی و شخصیتی افراد اقدام کننده به خودکشی، از بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش استفاده کنند.
مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان شناختی –رفتاری(CBT) برمکان کنترل سلامت، باورهای غیر منطقی سلامت و پیروی از درمان در مردان و زنان مبتلا به دیابت II(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
542 - 564
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی –رفتاری بر مکان کنترل سلامت، باورهای غیر منطقی سلامت و پیروی از درمان در افراد مبتلا به دیابت II بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پییگیری همراه با گروه های آزمایش و گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش مردان و زنان دارای تشخیص اختلال دیابت نوع IIمراجعه کننده به درمانگاه امام حسین شهرستان ساری بود که طی یک فراخوان عمومی (درمانگاه امام حسین واقع در ساری)، مردان و زنانی حائز شرایط شرکت در پژوهش به صورت در دسترس 45 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی در سه گروه درمان شناختی –رفتاری (15 نفر)، درمان پذیرش و تعهد (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. گروه درمان شناختی رفتاری پروتکل درمانی فری (2005) را در دوازده جلسه و گروه درمان پذیرش مبتنی بر تعهد پروتکل هیز (2004) را در هشت جلسه دریافت کردند. هر سه گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با پرسشنامه های باورهای منطقی سلامت توسط کریستنسن و همکاران (1999)، چندوجهی کانون کنترل سلامت والستون و والستون (1982) و پرسشنامه پیروی از درمان مدانلو (1392) ارزیابی شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری و درمان پذیرش و تعهد به شیوه گروهی بر باورهای غیرمنطقی سلامت (043/0=P و 497/3=F)، کنترل بیرونی (022/0=P و 342/4=F)، کنترل درونی (023/0=P و 236/5=F) و پیروی از درمان (001/0=P و 606/12=F) در مرحله پس آزمون تاثیر دارد و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد. نتیجه گیری: هر دو روش درمانی می توانند باورهای غیرمنطقی سلامت، کنترل درونی و بیرونی و پیروی از درمان را بهبود بخشند؛ اما درمان پذیرش و تعهد دارای تأثیر بیشتری بر متغیرهای پژوهش بود.
اثربخشی طرحواره درمانی بر کمال گرایی و نگرش های ناکارآمد زنان دارای تعارض زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر کمال گرایی و نگرش های ناکارآمد زنان دارای تعارض زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان دارای تعارضات زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در شش ماهه پاییز و زمستان سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 40 زن دارای تعارضات زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 20 زن). گروه آزمایش طرحواره درمانی را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. در گروه آزمایش 4 نفر و در گروه گواه 3 نفر ریزش وجود داشت. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی ( هیل و همکاران، 2004)، مقیاس نگرش های ناکارآمد ( وایزمن و بک، 1978)، تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، 1375) و طرحواره های ناسازگار اولیه ( یانگ ، 1998) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر کمال گرایی و نگرش های ناکارآمد زنان دارای تعارض زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیر معنادار دارد (p<0/001). بدین صورت که این درمان توانسته منجر به کاهش کمال گرایی و نگرش های ناکارآمد زنان دارای تعارض زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که می توان از طرحواره درمانی در جهت کاهش کمال گرایی و نگرش های ناکارآمد زنان دارای تعارض زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه بهره برد.
مدل ساختاری اضطراب بیماری کووید- 19 بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
۲۰۴-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری اضطراب بیماری کووید 19 بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در سال تحصیلی 400-1399 بودند. حجم نمونه 322 نفر تعین شد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS، علیپور و همکاران، 1398)، استرس ادراک شده (PSS، کوهن و همکاران، 1983)، حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS، زیمت و همکاران، 1998) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای آماری spss 27 و AMOS 24 انجام شد. نتایج نشان داد مدل کلی پژوهش با داده های تجربی برازش دارد. علاوه بر این بین استرس ادراک شده با اضطراب بیماری کووید 19 ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد (001/0=p ،60/0=β). و بین استرس ادراک شده و حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه منفی و معناداری وجود دارد (001/0= p ،72/0-=β). اما نقش میانجی حمایت اجتماعی بین استرس ادراک شده با اضطراب بیماری تایید نشد (05/0<p). نتایج این پژوهش نشان داد که کاهش استرس ادراک شده و برخورداری از حمایت اجتماعی ادراک شده نقش موثری را در کاهش اضطراب بیماری کرونا ایفا می کند.
اثربخشی طرحوراه درمانی بر مهارت های فراشناختی و احساس تنهایی و تحمل ناکامی دانشجویان دانشگاه اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی طرحوراه درمانی بر مهارت های فراشناختی و احساس تنهایی و تحمل ناکامی دانشجویان دانشگاه اسلامشهر انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانشجویان خوابگاهی دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامشهر در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه ی حالت فراشناختی (MQ) انیل و عابدی (1996)، پرسشنامه احساس تنهایی (LQ) راسل (1996) و پرسشنامه تحمل ناکامی (FDQ) هارینگتون (2005) بود. گروه آزمایش 10 جلسه هفتگی به مدت 90 دقیقه تحت طرحوار درمانی قرار گرفت ولی گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد اثر بخشی طرحواره درمانی موجب افزایش مهارت های فراشناختی (001/0=p) و بهبود تحمل ناکامی (001/0=p) و کاهش حس تنهایی (001/0=p) در دانشجویان می شود. با توجه به نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی به عنوان یک مداخله در بهبود مهارت های شناختی، تحمل ناکامی و حس تنهایی در دانشجویان از اثر بخشی لازم برخوردار است.
رابطه آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری و تجربه علائم استرس پس از سانحه با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
۱۸۲-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
در زمان همه گیری کووید-19، سلامت روانی پرستاران و کارکنان بخش های مرتبط با بیماران بسیار حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری و تجربه علائم استرس پس از سانحه در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 است. پژوهش حاضر جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش توصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 شاغل در بیمارستان های شهر تهران در ماه های خرداد و تیر سال 1400 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 677 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (MCCP: کین و همکاران، 1988)، پرسشنامه آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری (PVDQ: دانکن و همکاران، 2009) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ: گارنفسکی و همکاران، 2002) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای Amos نسخه 24 و SPSS نسخه 22 انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدل از برازش مطلوبی برخوردار می باشد، آسیب پذیری ادراک شده بر تجربه علائم PTSD اثر معناداری ندارد، ولی تنظیم شناختی هیجان مثبت بر PTSD اثر معنادار منفی و تنظیم شناختی هیجان منفی بر PTSD اثر معنادار مثبت دارد (001/0>ρ). علاوه بر این، نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه آسیب پذیری ادراک شده و PTSD معنادار بود (001/0>ρ). می توان نتیجه گرفت که آسیب پذیری ادراک شده به واسطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می تواند زمینه تجربه علائم اختلال استرس پس از سانحه باشد.
تأثیر درمان تعامل والد - کودک هیجان محور بر نحوه واکنش والدین به هیجانات منفی کودکان مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(شهریور) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
۱۲۲۸-۱۲۱۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون اثربخشی درمان تعامل والد - کودک بر اختلالات درونی سازی شده کودکان انجام شده است. اما پژوهشی که به اثربخشی درمان تعامل والد - کودک هیجان محور بر علائم اختلال افسردگی کودکان پرداخته باشد مغفول مانده است هدف: این پژوهش با هدف تعیین تأثیر درمان تعاملی والد - کودک هیجان محور بر نحوه واکنش والدین به هیجانات منفی کودکان مبتلا به افسردگی انجام شد. روش: پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمامی کودکان پسر مبتلا به اختلال افسردگی با دامنه سنی 4 الی 5/5 سال شهر اصفهان بود که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر از کودکان و والدین انتخاب و به شیوه تصادفی ساده در دو گروه مساوی جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از چک لیست احساسات کودکان پیش دبستانی (لوبی و همکاران، 2004) و مقیاس نحوه واکنش والدین به هیجانات منفی کودک (میرابل، 2015) استفاده شد. درمان مذکور طی 14 جلسه 1 ساعته هفتگی برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد اما گروه گواه برنامه درمانی دریافت نکرد. داده ها با روش های آمار توصیفی و آنالیز تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین میانگین نمره علائم افسردگی کودکان دو گروه آزمایش (24/63 =F، 0/000 =P و 0/607 =Eta) و گواه از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد. آنالیز کوواریانس نشان داد که این درمان در آزمودنی های گروه آزمایش در مرحله پس آزمون منجر به بهبود نمره نحوه واکنش والدین به هیجانات منفی کودکان شده است (14/46 =F، 0/001 =P و 0/637 =Eta). نتیجه گیری: کودکان و والدین شرکت کننده در این برنامه درمانی بهبود در نشانگان افسردگی و و والدین شرکت کننده در این برنامه درمانی بهبود در نحوه واکنش والدین به هیجانات منفی کودکان مبتلا به افسردگی را نشان دادند.
پاسخگویی ادراک شده همسر یک سازه بازدارنده (محافظت کننده) تأثیرگذار؛ مستحکم ترین پل برای تجربه صمیمیت در روابط: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افراد با استفاده از سازوکارهای مختلف می توانند با یکدیگر صمیمی شوند اما یکی از کلیدی ترین این عوامل، پاسخگویی ادراک شده همسر (PPR) است. ازآنجاکه ادبیات پژوهشی غنی در مورد این سازه در کشور وجود نداشت، هدف مطالعه حاضر روشن ساختن مفهوم پاسخگویی ادراک شده همسر، عناصر سازنده آن، نحوه اثرگذاری این سازه، تأثیرات قابل توجه این سازه بر حوزه های مختلف زندگی افراد و پیامدهای مثبت وجود آن در روابط و پیامدهای منفی فقدان آن در تعاملات انسان ها بود. این مطالعه، مروری نظام مند در بین اکثر منابع علمی مرتبط با این سازه در پایگاه داده های علمی بود. منابع مرتبط از سال 1992 تا سال 2022 از پایگاه های داده گوگل اسکالر، پابمد، اسکوپوس، ساینس دایرکت، سیج، وایلی، اشپرینگر، تیلور و فرانسیس و شبکه اجتماعی- علمی ریسرچ گیت دانلود گردیدند و آن دسته از منابعی که منطبق با ملاک های پژوهش (منابعی که دربردارنده نقش خنثی کنندگی پاسخگویی ادراک شده همسر بودند و هم چنین کلید واژه های PPR و صمیمیت را شامل می شدند) بودند وارد مطالعه شده (57 مطالعه) و منابع نامرتبط (84 مطالعه) کنار گذاشته شدند (درمجموع 141 مطالعه). یافته های پژوهش های مختلف دلالت بر این دارند که پاسخگویی ادراک شده همسر از طریق خنثی کردن پیامدهای منفی و افزایش هیجانات، عواطف مثبت و نگرش سازنده افراد نسبت به یکدیگر در تعاملات، همواره مهم ترین پیش بین صمیمیت و رضایت در روابط بوده است. در نتیجه، PPR خوشبختی و بهزیستی افراد را افزایش می دهد.
بررسی میزان تاثیر راهکارهای طراحی معماری فضاها برمبنای مقایسه عملکرد تفاوت های جنسیتی در توانایی چرخش ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ادراک انسان از فضا باعث تعامل با محیط می شود به گونه ای که بدن، ذهن و محیط به عنوان بخش های تفکیک ناپذیر قرار دارند. با توجه به اهمیت توانایی های فضایی، بدون تردید؛ چرخش ذهنی به عنوان یکی از اساسی ترین بخش های ادراک فضایی، مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. یکی از عوامل مهم تاثیر گذار در چرخش ذهنی تفاوت های جنسیتی است. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه عملکرد چرخش ذهنی با در نظر گرفتن جنسیت برای طراحی فضاها و پلان های معماری می باشد. روش کار: در پژوهش توصیفی_تحلیلی و کاربردی حاضر، 100 مشارکت کننده شامل 50 زن و 50 مرد به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس از نوع داوطلبانه انتخاب شدند. دامنه سنی 15 تا 55 سال بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه، ادراکات فضایی زنان و مردان بر اساس چرخش ذهنی مقایسه شد و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون های فریدمن در نرم ا فزار SPSS-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد؛ رابطه ای مثبت و معناداری میان طراحی فضای معماری از منظر چرخش ذهنی در مردان و زنان را وجود دارد. با توجه به جدول میانگین رتبه ها، رتبه هر یک از مولفه های طراحی فضای معماری از منظر چرخش ذهنی متفاوت است. نتیجه گیری: با توجه به تحلیل داده های آماری، چنین به نظر می رسد که در طراحی پلان فضاهای معماری می توان با استفاده از داده های چرخش ذهنی فضاهایی پیشنهاد داد که در آنها مؤلفه های شناختی جنسیتی لحاظ شود.
بررسی تحول توانایی های مرتبط با توجه در کودکان پیش دبستانی و دبستانی با رشد طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت پرداختن به سیر تحول شناختی کودکان و نقش آن در یادگیری و به تبع زندگی آینده کودکان امری کتمان ناپذیر است. هدف از پژوهش حاضر بررسی سیر تحولی توانایی های مرتبط با توجه در کودکان پیش دبستانی و دبستانی با تحول طبیعی بود. روش کار: پژوهش حاضر، توصیفی_تحلیلی و از نوع مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی در مدارس منطقه ۱، ۲ و ۳ تهران در سال تحصیلی 13۹۸-۱۳۹۷ بودند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 410 کودک انتخاب گردید. بدین ترتیب که ابتدا از مراکز پیش دبستانی و دبستانی مناطق شهر تهران به شکل تصادفی ۳ منطقه و سپس از میان این سه منطقه 3 مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس از هر مدرسه در هر مقطع 2 کلاس به صورت تصادفی برگزیده شد. برای سنجش توانایی های مرتبط با توجه از آزمون N-Back استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی به وسیله SPSS-22 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد توانایی های مرتبط با توجه در کودکان با رشد طبیعی، با افزایش سن، بهبود پیدا می کند. همچنین نتایج حاصل از آزمون تعقیبی نشان می دهد گروه های سنی بالاتر به طور معناداری دقت بالاتر و زمان واکنش کمتری نسبت به گروه های سنی پایین تر نشان می دهند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، توانایی های توجهی در دانش آموزان نقش مهمی در بهبود ارتباطات اجتماعی و عملکرد تحصیلی آنها دارد. از این رو بررسی و تقویت آن در سنین دبستانی در حدود 4 تا 8 سالگی و حتی تا سن 12 سالگی که تحول قطعه های پیشانی کامل می گردد، نقش مهمی در موفقیت تحصیلی دارد.
رابطه رسالت فرزندپروری با بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی فرزندان با میانجی گری بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی مادران معلم جلال آباد افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
97 - 105
حوزههای تخصصی:
مادر اولین کسی است که فرزند با او رابطه برقرار می کند، بنابر این، مهم ترین نقش را در پرورش وی بر عهده دارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون الگویی از رابطه علی بین رسالت فرزندپروری با بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی فرزندان با میانجی گری بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدینی در معلمان خانم کشور افغانستان انجام گردید. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. شرک کنندگان پژوهش شامل 250 معلمان زن و 250 نفر از فرزندان آنها با طیف سنی 16 سال به بالا ساکن در شهر جلال آباد افغانستان بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. زنان شرکت کنندگان پرسش نامه های رسالت فرزندپروری مادر (کولسن و همکاران، 2012)،پرسش نامه بهزیستی روان شناختی (ریف،1989) و خودکارآمدی والدینی (دومکا و همکاران، ۱۹۹۶) را تکمیل کردند. فرزندان پرسش نامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و پرسش نامه خودکارآمدی فرزندان (شرر و همکاران، 1982) را تکمیل نمودند. به منظور ارزیابی الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری و آزمودن اثرهای واسطه ای از روش بوت استراپ با استفاده از نر م افزار AMOS استفاده شد. یافته های تحقیق نشان دادند که الگوی طراحی شده از برازش نسبتاً مطلوبی برخوردار بود. علاوه بر آن یافته های تحقیق نشان دادند که تمام مسیرهای رسالت فرزند پروری به بهزیستی روان شناختی زنان، خودکارآمدی والدینی، بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی فرزندان معنادار بودند. همچنین رسالت فرزند پروری به صورت غیر مستقیم و از طریق بهزیستی روان شناختی زنان و خودکارآمدی والدینی بر بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی فرزندان اثر معنادار داشتند. پیشنهاد می شود برای افزایش بهزیستی روان شناختی و خودکار آمدی فرزندان، زنان با رسالت فرزند پروری خود آشنایی بیشتری پیدا کنند.
مقایسۀ اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور بر سرمایه روان شناختی و شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر با درمان شفقت محور بر سرمایه روان-شناختی و شفقت به خود دختران نوجوان افسرده انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش-آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. در این مطالعه تعداد 45 دختر نوجوان 15 تا 19 سال از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. سپس گروه های آزمایش تحت ده جلسه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. هر سه گروه قبل، بعد و یک ماه پس از مداخله با پرسشنامه های سرمایه روان شناختی و شفقت به خود ارزیابی شدند. داده ها از طریق تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد در مرحله پس-آزمون، گروه های درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور نسبت به گروه کنترل در افزایش سرمایه روان شناختی تفاوت معناداری داشتند . البته در مرحله پیگیری تنها درمان پذیرش و تعهد وجودنگر نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشت. درباره متغیر شفقت به خود، هر دو درمان در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل تفاوت معناداری داشتند. همچنین نتایج نشان داد تفاوت بین دو درمان، تنها در متغیر شفقت به خود در مرحله پس آزمون، معنادار بود. براساس یافته ها، هر دو درمان گزینه های مناسبی برای افزایش سرمایه روان شناختی و شفقت به خود در دختران نوجوان افسرده می باشند.
اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
206 - 229
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود عملکرد خانواده و رضایت زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش 47 زوج متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه عملکرد خانواده مک مستر (1950) و رضایت زناشویی انریچ (1998) 32 زوج به شیوه در دسترس انتخاب و در گروه آزمایش (16 زوج) و گروه گواه (16 زوج) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار جانسون (2004) قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر نمره عملکرد خانواده (0.001=F= 15.78 ,P) و رضایت زناشویی (0.001=F= 15.16 ,P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار برای افزایش رضایت زناشویی و بهبود عملکرد خانواده در زوج های دچار تعارض زناشویی روش مناسبی است.
تبیین ویژگی های سرشتی روان انسان در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین ویژگی های سرشتی روان انسان در قرآن است. این پژوهش به این پرسش می پردازد که قرآن چه مواردی را به عنوان ویژگی های سرشتی روان انسان معرفی می کند. روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل مضمون بود که براساس آن نخست مفاهیم، سپس زیرمقولات و پس از آن مقولات مربوطه از قرآن گردآوری شد؛ بدین ترتیب مشخص شد که نه می توان انسان را یکسره منفی تحلیل کرد و نه محدودیت های او را نادیده گرفت، بلکه انسان متشکل از سه زوج مقوله «خداگرایی فطری−شُحّ»، «دارای بهترین روان ممکن−بی ثباتی شناختی، هیجانی و رفتاری» و «استعداد کمال−سوءاستفاده از خرد» است که به ترتیب «کمال طلبی دوسویه»، «صیانت نفس» و «خرد و اختیار برآمده از آن» تبیین گر رابطه این زوج مقوله های امتیازی−محدودیتی می باشند. با توجه به آنکه «بی ثباتی شناختی، هیجانی و رفتاری» بیشترین تکرار را در میان مقولات دارد، توجه ویژه به این محدودیت انسانی لازم به نظر می رسد.
روابط ساختاری پنج عامل بزرگ شخصیت با نشانه های صفت شخصیتی دگرآزاری با میانجی گری شادنفرود در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
159 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف: لذت بردن از درد و رنج دیگران می تواند به شکل هیجان شادنفرود در اغلب افراد رخ دهد و یا به شکل پایدارتر و عمیق تری در قالب صفت شخصیتی دگرآزاری در بعضی نمایان شود. مطالعه حاضر بررسی روابط ساختاری صفات پنجگانه شخصیتی با دگرآزاری به واسطه گذر از هیجان شادنفرود بود. روش: تعداد 364 نفر از جامعه 24000 نفری دانشجویان دانشگاه تبریز (169 مرد و 167 زن) در سال 1399 با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آن ها به پرسشنامه های میلونIII،NEO-FFI و پرسشنامه سناریویی شادنفرود پاسخ دادند. داده ها با نرم افزارهای SPSS-24و Amos تحلیل شدند. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل اندازه گیری شده برازش دارد. نتیجه گیری: عامل دلپذیری از میان پنج عامل بزرگ شخصیت با میانجی گری شادنفرود بر روی نشانه های شخصیت دگرآزاری اثر معنی داری دارد. یافته ها در کنار حمایت از مدل فرضی برای نشانه های شخصیت دگرآزار، چهارچوب مناسبی برای سبب شناسی این اختلال شخصیت ارائه می دهد. وجه اشتراک سه عامل مدل حاضر، عنصر اجتماعی بودن آن هاست. دلپذیری را می توان اجتماعی ترین عامل شخصیت دانست که بر شادنفرود به عنوان هیجانی اجتماعی و شخصیت دگرآزاری به عنوان تیپ شخصیتی متکی به حضور دیگران، اثرگذار است. یعنی افراد با دلپذیری بالاتر، به دلیل همدلی بیشتر، احتمال کمتری برای تجربه لذت بردن از درد و رنج دیگران خواهند داشت. نتایج حاصل، در درک رفتارهای اجتماعی، خاصه در موقعیت هایی که انتظار همدلی می رود اما رفتارهایی حاکی از دگرآزاری یا لذت بردن از درد و رنج دیگران بروز می کند کاربرد دارد.