فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۲۱ تا ۶٬۳۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
خودکارآمدی تحصیلی یکی از عوامل مهمی است که در موفقیت تحصیلی نقش دارد، بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر آن از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای نشانگان وانمودگرایی در رابطه ی بین خودپنداره ی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در سال تحصیلی 1401-1400 بود. 294 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس های خودپنداره ی تحصیلی دانشجویان (رینولدز، رامیرز، ماگرینا و آلن، 1980)، نشانگان وانمودگرایی (کلانس، 1985) و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان (اوون و فرامن، 1988) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی بر اساس روش بارون و کنی و آزمون سوبل استفاده شد. یافته ها نشان داد بین نشانگان وانمودگرایی با خودپنداره ی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی همبستگی منفی معنادار و بین خودکارآمدی تحصیلی و خودپنداره ی تحصیلی همبستگی مثبت معنادار وجود داشت. همچنین یافته های تحلیل رگرسیون نشان داد نشانگان وانمودگرایی در رابطه ی بین خودپنداره ی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی نقش واسطه ای دارد. نتایج این پژوهش نشان داد خودپنداره ی تحصیلی منفی، دانشجویان را مستعد وانمودگرایی کرده که به نوبه ی خود به احساس بی کفایتی تحصیلی و بی اعتمادی به توانایی های تحصیلی منجر می شود و در نتیجه خودکارآمدی تحصیلی آن ها را تضعیف می کند.
اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر افزایش حس خودارزشمندی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
687 - 700
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر افزایش حس خودارزشمندی زنان مطلقه بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مطلقه مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهرآور شهر تهران در سال 1400 بود که از بین کسانی که نمره کم تری در مقیاس خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003) به دست آورده بودند، نمونه ای به تعداد 20 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گواه (10 زوج) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش، 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله مبتنی بر توانمندی اسمیت (2006) را به صورت گروهی دریافت و اعضای گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش به مقیاس خودارزشمندی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشاوره مبتنی بر توانمندی میزان نمرات خودارزشمندی (23/63=F، 001/0=P) و خرده مقیاس های حمایت خانواده (31/46=F، 001/0=P)، عشق خدایی (10/32=F، 001/0=P)، شایستگی علمی (58/29=F، 001/0=P)، تقوا و پرهیزکاری (16/6=F، 019/0=P) زنان مطلقه را به طور معنی داری افزایش داد و این افزایش در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که مشاوره مبتنی بر توانمندی خودارزشمندی زنان مطلقه را افزایش می دهد.
تأثیر مداخله ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده و سطوح ایمنوگلوبین A درکشتی گیران نخبه طی دوره رقابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
25 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده و سطوح ایمنوگلوبین A درکشتی گیران نخبه طی دوره رقابت انجام گرفت. روش : 20 کشتی گیر آزادکار نخبه مرد (سن: 38/2±36/22) در این پژوهش شرکت کردند که به صورت تصادفی در گروه های تجربی (مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی) و کنترل قرار گرفتند. از دو مسابقه رسمی به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. استرس ادراک شده با استفاده از مقیاس کوتاه شده استرس ادراک شده کوهن سنجیده شد. مقادیر بیداری و رقابتی ایمنوگلوبین A بزاقی با استفاده از روش الایزا اندازه-گیری شد. گروه تجربی در 8 هفته مداخله ذهن آگاهی (هفته ای دو جلسه) شرکت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تی مستقل تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بعد از 8 هفته مداخله، استرس ادراک شده در گروه تجربی کاهش داشته است. اما مقادیر بیداری و رقابتی ایمنوگلوبین A در گروه تجربی تفاوت معنی داری را نسبت به گروه کنترل از پیش آزمون تا پس آزمون نشان نداد. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که مداخله ذهن آگاهی می تواند راهبردی برای کاهش استرس ادراک شده در کشتی گیران نخبه طی دوره رقابت باشد. مطالعات آینده با نمونه های بزرگتر و در سایر رشته ها می تواند جامعیت پذیری نتایج را بهتر نشان دهد.
اثربخشی مشاوره گروهی فراشناختی بر اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی و پیامدهای آن ها در میان نوجوانان و دانش آموزان، عواقب خطرناکی داشته و همچنین شیوع بالایی در بین دانش آموزان دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره گروهی فراشناختی بر اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان بود. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهرستان تاکستان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ تشکیل دادند که ۳۰ نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) جایگزین شدند. جمع آوری اطلاعات براساس پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راث بلوم، ۱۹۸۴) و اعتیاد به اینترنت (یانگ، ۱۹۹۶) صورت گرفت. گروه آزمایش مشاوره گروهی فراشناختی را دریافت نمودند. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری و اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در کاهش اعتیاد به اینترنت (F=۱۴/۶۳, P<۰/۰۱, η۲=۰/۳۶) و اهمال کاری تحصیلی (F=۱۵/۳۴, P<۰/۰۱, η۲=۰/۳۷) تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج تحلیل واریانس مکرر تک گروهی نشان دهنده پایداری تأثیر درمان فراشناختی در کاهش اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی در طولانی مدت بود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، مشاوره گروهی فراشناختی بر کاهش اهمال کاری تحصیلی و اعتیاد به اینترنت دانش آموزان تأثیرگذار بود. بنابراین پیشنهاد می گردد، برای پیشرفت تحصیلی و کاهش وابستگی به اینترنت دانش آموزان، جلسات مشاوره گروهی فراشناختی برای دانش آموزان در فعالیت های مدرسه در نظر گرفته شود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر توانمندی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۲۰۱-۱۹۴
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مسایل و مشکلات اساسی زندگی تحصیلی افراد و نظام آموزشی هر کشور، مسئله افت تحصیلی و پایین بودن سطح عملکرد تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان آن کشور است. بنابراین، هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر توانمندی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. بدین منظور از جامعه آماری دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب (مجتمع ولیعصر(عج)) به صورت نمونه گیری تصادفی شناسایی 16 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش (8 نفر) و گواه (8 نفر) گمارش تصادفی شدند و عملکرد تحصیلی آن ها مورد سنجش قرار گرفت. این افراد در جلسه های آموزش مبتنی بر توانمندی اسمیت (2004) به صورت فردی در 10 جلسه 90 دقیقه ای شرکت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره با به کارگیری نرم افزار تحلیل آماری SPSS تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که عملکرد تحصیلی (001/0P< ، 018/41= F) در گروه آزمایشی به طور معناداری افزایش یافته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از آموزش مبتنی بر توانمندی می تواند به بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان کمک کند.
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان در مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
135 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش شفقت به خود بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان در مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی و جامعه آماری پژوهش شامل مجروحان جنگ تحمیلی نیروهای مسلح، مراجعه کننده به بیمارستان های نیروهای مسلح شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، پرسش نامه تاب آوری (کونور و دیویسیون، 2003) و پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، 2004) استفاده شده است. بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، آموزش شفقت به خود اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داده است که مشاوره گروهی با رویکرد شفقت به خود، بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی مؤثر است (p<0/05).
طراحی نقش سرمایه روان شناختی، حمایت اجتماعی و استرس ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روان شناختی در کارکنان نیروهای مسلح با نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
161 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش سرمایه روان شناختی، حمایت اجتماعی و استرس ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روان شناختی در کارکنان نیروهای مسلح با نشانگان افسردگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان نیروهای نظامی با علائم افسردگی بود. برای شناسایی کارکنان نیروهای نظامی با علائم افسردگی، پرسش نامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) در میان 600 نفر توزیع و 100 نفر با نمرات بالا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های افسردگی (بک و همکاران، 1996)، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی (ریف و همکاران، 2004)، پرسش نامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، پرسش نامه حمایت اجتماعی (واکس و همکاران، 1986) و پرسش نامه استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون هم بستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش هم زمان استفاده شد. نتایج نشان داده است که بین سرمایه روان شناختی (امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی)، حمایت اجتماعی و ادراک تنیدگی مثبت با بهزیستی روان شناختی، ارتباط مثبت و معنادار و بین ادراک تنیدگی منفی با بهزیستی روان شاختی، ارتباط منفی و معناداری وجود دارد (05/0>p).
Developing a Conceptual Model of Coping with the Maternal Stress based on Coping Strategies of Satisfied Women: A Grounded Theory Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Unmanaged stress during parenthood can lead to poor performance of the family and inappropriate parenting in general. Therefore, it is necessary to identify optimal methods of dealing with stress. Methods: The present qualitative study was based on a grounded theory approach. The population included women (living in Tehran in 2021), who were satisfied with their lives and had at least one 6-year old child. After the initial investigation, from among 51 women, 11 women whose level of satisfaction with life was above the mean were selected through purposive sampling method. The research instrument included Diener's (1985) Satisfaction with Life scale and semi-structured interviews. The data obtained from the interview were analyzed through Strauss and Corbin’s method. Results: The qualitative analysis of the interviews showed that satisfied women used strategies, such as preventing the spread of the problem, changing the situation, self-empowerment in processing negative emotions, communication activism, educational activism, conscious problem solving, and seeking professional help to deal with their maternal stress. The central factors included not giving up, solving the problem and activism to solve it. The causal factors included worrying about child's developmental delay/ developmental disorders, financial pressure, and role density/ role conflict. The underlying factors included agreement or disagreement in spouses' training methods, dynamism and activism, modeling and gaining experience, persistence and perseverance, feeling self-inefficiency in training, realism/ perfectionism, mother's independent personality/ feeling lonely, and living in the present time/ worrying about the future. The intervening factors included unwanted pregnancy/ spouse’ unwillingness to have children, perceiving the ineffectiveness of the efforts, comparing the growth of peers, worrying about providing facilities for the child's growth, and weakness in emotional regulation/ depression. The facilitating factors included the calmness of the child, the mother's personal space and recreation, the support of the spouse and families, and the mother's openness to experience. Finally, the consequences of coping with maternal stress included managing the emotions of the mother and the child, the child's taking responsibility, the enrichment of the marital relationship, the intimate relationship/ acceptance, and parents’ acceptance of the child and their companionship. Conclusion: The results of the current study can be the basis for future studies. It can also assist formulating educational and therapeutic programs aimed at dealing with the stress caused by the birth of the first child.
اعتبار سنجی الگوی آموزشی صمیمیت و رضایتمندی زناشویی در بین زوجین ناسازگار با دیدگاه ذهن آگاهی الن لنگر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
91 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف : با توجه به افزایش تعارض بین زوجین ، محققان بر شناسایی عوامل موثر بر ناسازگاری زوجین که منجر به فروپاشی خانواده می شود تمرکز نموده اند . هدف از انجام پژوهش حاضر اعتبارسنجی الگوی صمیمیت و رضایتمندی زوجین ناسازگار با تاکید بر نظریه الن لنگر بود . روش : متغییرهای مورد نظر برای تحلیل عاملی تاییدی عبارت بودند از : عوامل خانوادگی و 4 گویه معرف آن ، عوامل بین فردی و 10 گویه آن، عوامل فردی و 9 گویه. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان و متخصصان حوزه مورد مطالعه اعم از متخصصان مشاوره و روانشناسی بودند که 230 نفر ( 103 زن ، 127 مرد ) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به فرم نظرسنجی 23 گویه ای عوامل موثر بر تعارض زوجین پاسخ دادند . داده های پژوهش حاضر به کمک نرم افزار SPSS وAMOSبا استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی انجام شدند. یافته ها : نشان داد که بارهای عاملی مربوط به همه مؤلفه های خانوادگی، بین فردی و فردی در وضعیت بسیار مطلوبی قرار دارند (بین 8/0 تا 9/0). به عبارت دیگر، همبستگی مؤلفه ها در حد بالا برآورد می شوند. نتیجه گیری :در نتیجه ابزار سنجش این متغیرها از اعتبار عاملی برخوردار است.
مقارنه و تطبیق مهریه و نفقه زن در نظام حقوقی اسلام و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
614 - 630
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقارنه و تطبیق مهریه و نفقه زن در نظام حقوقی اسلام و غرب بود. روش پژوهش: این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفت. در این راه از متون تالیفی در قالب کتاب ها و مقاله های فارسی و انگلیسی و همچنین روزنامه ها استفاده شد. همچنین از سایت های معتبر جستجوگر اینترنتی از قبیل گوگل، یاهو در تدوین این پژوهش استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش حقوق مالی زن و شوهر نسبت به یکدیگر، استقلال مالی زوجین و قوانین مربوط به مهریه و نفقه در اسلام و غرب مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه گیری: نظام حقوقی اسلام بنابر فقه مذاهب پنج گانه آن، امتیازهای مالی ویژه ای را برای زوجه در نظر گرفته است که در مقایسه با نظام های حقوقی غربی تقریبا منحصر به فرد می باشد. از جمله این امتیازها «مهریه» می باشد. مهریه، هدیه و عطیه واجبی است که به زوجه تعلق می گیرد و اگرچه ذکر و تعیین آن در صحت عقد شرط نمی باشد. ولی به مجرد عقد، حداقل به مقدار مهرالمثل به عهده زوج قرار می گیرد.مهریه در نظام حقوقی خانواده در اسلام، یکی از حقوق مالی زن در جریان ازدواج است. سیستم قضایی انگلستان و ولز یکی از مشهورترین سیستم های قضایی در حل و فصل پرونده های طلاق و رعایت حقوق برابر برای زن و مرد است، در حدی که لندن را پایتخت طلاق جهان می نامند. در دادگاه های این کشور، مرد به عنوان ستون اصلی خانواده درنظر گرفته می شود، اما در هنگام طلاق، دارایی های هر دوطرف دعوی، و حتی حقوق بازنشستگی که در آینده دریافت خواهند کرد، بررسی خواهد شد و براساس این بررسی ها، اموال مازاد بر نیاز هر طرف شناسایی شده و به صورت مساوی میان زن و شوهر تقسیم خواهد شد. این روند در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکایی مشابه است، اگرچه تفاوت های ساختاری در قانون و سیستم قضایی هر کشور ممکن است تغییراتی را در نحوه اجرای حکم دادگاه به وجود آورد.
مقایسه ی تأثیر درمان وجودی و درمانِ رفتاریِ عقلانی- هیجانی بر معنای زندگی و مدیریت خشم نوجوانان دارای افکار خودکشی گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی معاصر دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
140 - 153
حوزههای تخصصی:
تقریباً یک سوم از نوجوانانی که افکار خودکشی دارند در سنین نوجوانی برای خودکشی برنامه ریزی می کنند. هدف پژوهش جاری، مقایسه ی اثربخشی درمان وجودی و درمان رفتاریِ عقلانی- هیجانی بر معنای زندگی و مدیریت خشم دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی دوم با افکار خودکشی گرایانه بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری تمام دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه دوم دارای افکار خودکشی در سال تحصیلی 1401-1402 شهر ایذه بود، که از بین آن ها 45 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای با در نظر گرفتن ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و سپس به صورت تصادفی در سه گروه درمان وجودی، درمانِ رفتاریِ عقلانی- هیجانی و گروه کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه ی سنجش افکار خودکشی (بک 1979)، مقیاس معنای زندگی (استیگر و همکاران، 2006) و پرسشنامه ی خشم صفت- حالت اسپیلبرگر (1999) بود. شرکت کنندگان به طور همزمان و موازی در جلسات درمان وجودی (10 جلسه) و درمان رفتاریِ عقلانی- هیجانی (8 جلسه) حضور یافتند. داده های پژوهش از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بونفرنی در نرم افزار SPSS نسخه ی 26 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش درمان وجودی و درمان رفتاریِ عقلانی- هیجانی بر معنای زندگی و مدیریت خشم مؤثر بود (01/0p≤) و حاکی از ثبات مداخلات در مرحله ی پیگیری بر روی نمرات معنای زندگی و مدیریت خشم بود. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد بین اثربخشی هر دو درمان تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0p>). همچنین نتایج این پژوهش از تأثیر مداخلات آموزشی بر معنای زندگی و مدیریت خشم نوجوانان دارای افکار خودکشی گرایانه حمایت می کند.
ساخت و رواسازی پرسشنامه پویایی های خانواده کودکان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش ساخت و بررسی پایایی و روایی پرسشنامه پویایی های خانواده کودکان با ناتوانی های یادگیری بود. روش: روش پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی با مدل توسعه ابزار بود که در دو بخش کیفی (پدیدارشناسی توصیفی) و کمی (توصیفی همبستگی) انجام شد. جامعه ی آماری والدین کودکان با ناتوانی های یادگیری در سال تحصیلی 1400-1401 در شهر مشهد بودند. نمونه در بخش کیفی 20 نفر و در بخش کمی 409 نفر در مطالعه نخست و 351 نفر در مطالعه دوم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، روایی سازه و بررسی همسانی درونی به وسیله نرم افزارهای SPSS 16 و AMOS 20 انجام گرفت. یافته ها: نتایج بخش کیفی نشان داد پویایی های خانواده شامل سه مضمون اصلی مسائل کودک، مسائل مدرسه و مسائل خانواده است. نتایج بخش کمی نشان داد پرسشنامه ساخته شده از ساختاری شش عاملی برخوردار است که 77/67 درصد واریانس را تبیین می کند. تحلیل عاملی تأییدی نیز این ساختار و نیز ساختار شش عاملی را تأیید کرد. همسانی درونی مقیاس با آلفای کرونباخ برای مسائل کودک، مسائل مدرسه، کارکردهای تحولی-تربیتی خانواده، چالش های محیطی، تأثیر روی خانواده و چالش های والدین و کل مقیاس به ترتیب 94/0، 91/0، 95/0، 89/0، 76/0، 94/0 و 93/0 و ضرایب دونیمه کردن نیز به ترتیب 92/0، 87/0، 94/0، 80/0، 73/0، 88/0 و 63/0 به دست آمد. بر اساس یافته های این پژوهش نتیجه می شود که پرسشنامه پویایی های خانواده کودکان با ناتوانی های ویژه یادگیری در نمونه دانش آموزان شهر مشهد از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و می تواند به عنوان یک ابزار جهت سنجش پویایی های خانواده این گروه از کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس کنترل روان شناختی والدین: نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
1 - 11
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین کنترل روانشناختی والدین با افکار خودکشی بود. شرکت کنندگان شامل 375 نفر (204دختر و 171پسر) ازدانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیرازبودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس کنترل روانشناختی والدین سونز و همکاران (2010)، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بایر و همکاران (2006) و مقیاس افکار خودکشی بک و همکاران (1988) را تکمیل کردند. اعتبار ابزارهای پژوهش با استفاده از روش آلفای کرونباخ و روایی نیز به وسیله روش های تحلیل عامل تاییدی و همسانی درونی تعیین شد. نتایج تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری نشان دادند مدل پیشنهادی با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد و کنترل روانشناختی والدین به صورت منفی ابعاد ذهن آگاهی را پیش بینی می کند. هم چنین یافته ها نشان داد کنترل روانشناختی والدین با واسطه ی ذهن آگاهی بر افکار خودکشی تاثیر غیرمستقیم دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، نتیجه گیری می شود که القای شرم و گناه توسط والدین به منظور پیشرفت یا وابستگی فرزندان مانع بهره گیری آنان از ذهن آگاهی شده و از این طریق افکار خودکشی در فرزندان تقویت می شود.
تدوین بسته آموزشی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند پیش دبستانی تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
212 - 221
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت پرورش هوش، سنین حساس رشد، خاصیت انعطاف پذیری مغز و تغییر رویکردهای هوشی هدف از این پژوهش تدوین بسته آموزشی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند پیش دبستانی تیزهوش بود. با کمک مقیاس هوشی تهران- استنفورد بینه هوش کودکان زیادی (46 نفر از 497 کودک) در طی دو سال سنجیده و در نهایت 20 کودک تیزهوش با بهره هوشی بالای 130 انتخاب شدند. با خانواده های این کودکان مصاحبه شد، مصاحبه ها ضبط شده و با کمک روش کلایزی تحلیل شدند و مضامین اصلی و فرعی پرورش هوش مشخص شد. سپس با مطالعه منابع متعدد و نتایج حاصل از پژوهش، بسته فرزندپروری برای داشتن فرزند تیزهوش آماده و جهت بررسی روایی محتوایی، صوری و روایی محتوایی کمی در اختیار 7 متخصص حوزه هوش و کودک قرار گرفت. نتایج پایانی دلالت بر 13 مضمون اصلی و 32 مضمون فرعی همراه با شواهد و مثال را داشت و 13 جلسه برای بسته آموزش رفتار والدین طراحی و تأیید شد. با توجه به تأیید این بسته توسط متخصصان، محتوای تهیه شده می تواند راهنمای جامعی برای تربیت هوشی فرزندان برای والدین دارای فرزند زیر شش سال باشد. امیدواریم که این نتایج ارمغان خوبی برای آینده فرزندان ایران باشد.
پیش بینی کیفیت خواب در نوجوانان بر اساس نگرش ناکارآمد درباره خواب، روان آزردگی گرایی، اعتیاد به اینترنت و حساسیت اضطرابی با میانجی گری راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۵۳۸-۱۵۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: اگر چه عوامل متعددی در سطح شناختی، صفات شخصیت، هیجانی و رفتاری با کیفیت خواب نوجوانان مرتبط شده اند اما تصویر جامعی در مورد آ ن ها وجود ندارد. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت خواب بر اساس نگرش ناکارآمد به خواب، روان آزردگی گرایی، اعتیاد به اینترنت و حساسیت اضطرابی با میانجی گری راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در نوجوانان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه نوجوانان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهرستان دامغان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 329 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس باورها و نگرش های ناکارآمد درباره خواب (مورین و همکاران،1993)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو (کوستا و مک کری، 1989)، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، شاخص حساسیت اضطرابی (ریس، پترسون، گارسکی و مک نالی، 1986)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان کودکان (گراس و جان، 2003)، پرسشنامه ذهن آگاهی (رایان و براون، 2003) و پرسشنامه کیفیت خواب (بویس و همکاران، 1989) استفاده شد. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ذهن آگاهی و راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم هیجان در ارتباط بین روان آزردگی گرایی، حساسیت اضطرابی، نگرش ها و باورهای ناکارآمد به خواب، اعتیاد به اینترنت و کیفیت خواب نقش میانجی دارد (0/001 >P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود و ازاین رو به درمانگران بالینی متخصص حوزه سلامت نوجوانان توصیه می شود در مداخلات نقش این مؤلفه ها را مدنظر قرار دهند.
نقش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در سازش یافتگی زوجین با میانجی گری سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۶۱۲-۱۵۹۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: پیشینه پژوهش نشان دهنده نقش مهم راهبردهای نظم جویی هیجان در سازش یافتگی زوجین است. از سوی دیگر، سبک زندگی می تواند ارتباط عوامل مؤثر در سازش یافتگی زوجین را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین مطالعه روابط ساختاری این عوامل در سازش یافنتگی زوجین و بررسی نقش میانجی سبک زندگی می تواند در غنی تر شدن این زمینه پژوهشی مؤثر باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در سازش یافتگی زوجین با میانجی گری سبک زندگی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه مراجعه کنندگان متاهل به مراکز مشاوره شهر تهران در نیمه اول سال 1400 بود. از طریق قاعده 10 نفر به ازای هر متغیر اندازه گیری شده، حجم نمونه به تعداد 250 نفر تعیین شده و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازش یافتگی زوجی اصلاح شده، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه سبک زندگی LSQ استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق شاخص های آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری به شیوه حداکثر درست نمایی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین راهبردهای سازش یافته (0/001 =P، 0/47 =β) و سازش نایافته (0/004 =P، 0/24- =β) با سبک زندگی رابطه مستقیم وجود دارد. بین راهبردهای سازش یافته (0/012 =P، 0/226 =β) و سازش نایافته (0/027 =P، 0/117- =β) با سازش یافتگی زوجین رابطه غیرمستقیم وجود دارد. مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش داشت (0/052 =RMSEA، 0/959 =CFI). نتیجه گیری: نظم جویی شناختی هیجان و سبک زندگی نقش مهمی در پیش بینی سازش یافتگی زوجین دارند. بنابراین جهت افزایش سازش یافتگی زوجین، توجه بر نقش این متغیرها ضروری است.
غنی سازی کار-خانواده: الگویی از پیشایندها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های مرتبط با دو حوزه کار و خانواده، از رویکردهای تعارض محور به رویکردهای تعادل محور و امروزه به غنی سازی این دو حوزه تغییر دیدگاه داده است. در غنی سازی کار- خانواده و غنی سازی خانواده -کار تصور بر این است که کار و خانواده به یکدیگر وابسته اند؛ بنابراین تجربه، منابع، مهارت ها و فرصت های به دست آمده در محل کار، زندگی خانوادگی فرد را بهبود می بخشد و برعکس خلق و خو و رفتار مثبت و حس موفقیت در زندگی شخصی بر عملکرد افراد در محیط کار اثرگذار است. پژوهش حاضر به بررسی پیشایندها و پیامدهای غنی سازی کار- خانواده پرداخته است. پیشایندهای مستخرج از پیشینه تحقیق عبارتند از حمایت اجتماعی، ویژگی های شخصیتی و ویژگی های شغل است که در این تحقیق، از طریق تعهد سازمانی بر غنی سازی کار-خانواده و غنی سازی خانواده -کار تأثیر می گذارند. پیامدهای مدنظر نیز عبارتند از رفتارهای نوآورانه، رضایت از زندگی و خشنودی شغلی که غنی سازی کار-خانواده و غنی سازی خانواده -کار از طریق سرمایه روان شناختی و ویژگی های عاطفی اجتماعی بر آن ها تأثیر می گذارند. جامعه آماری پژوهش را 220 نفر از کارکنان پردیس فارابی دانشگاه تهران تشکیل می دهند. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه های استاندارد هریک از متغیرهای پیشایند و پیامد می باشد نمونه آماری 139 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شد. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و SMART PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان پیشایندهای مورد بررسی، حمایت اجتماعی و ویژگی های شخصیتی با غنی سازی کار-خانواده و خانواده-کار و ویژگی های شغل تنها با غنی سازی خانواده-کار از طریق تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنی دار دارند. هم چنین هر دو بعد غنی سازی کار-خانواده با پیامدهای در نظرگرفته شده رابطه معنی داری ندارند. با توجه به نتایج پژوهش، تطبیق برنامه های شغلی کارکنان با مسئولیت های خانوادگی آن ها، اعطای تسهیلات مختلف مربوط به محیط کار و نیز زندگی شخصی آن ها، برگزاری دوره های محتلف آموزشی برای تغییر نگرش و باورهای افراد و به طور کلی ارائه حمایت های متنوع سازمانی پیشنهاد می گردد.
تجربه زیسته افراد خبره از هوش اقتصادی: یک مطالعه پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۴۰۸-۱۳۹۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: هوش اقتصادی نگرشی است در مورد توانایی و یادگیری و استفاده از پول که برای بقا و موفقیت در زندگی قرن بیست و یکم الزامی است . هوش اقتصادی منجر به افزایش حل مسأله و نقادی، سازگاری ، تجزیه و تحلیل اطلاعات و ک ارآفرینی می شود در حالی که خلاء آن منجر به مشکلات مالی و فشارهای اقتصادی، سر درگم بودن، ناامیدی و افسردگی و مشکلات اجتماعی - اقتصادی می گردد. با وجودی که کشف و فهم پدیدارشناسانه و تجربه زیسته افراد خبره موجب شناسایی عوامل بالقوه می شود اما در زمینه کاربرد این روش در جامعه هدف شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تجربه زیسته افراد خبره از هوش اقتصادی در قالب یک مطالعه پدیدار شناسی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نوع ماهیت داده ها کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. جامعه مورد مطالعه پژوهش حاضر شامل کلیه اساتید رشته روانشناسی صنعتی، مدیریت مالی، اقتصاد و روانشاسی تربیتی و روانسنجی در دانشگاه های آزاد و دولتی با بیش از 5 سال سابقه تدریس و همچنین چند تن از کارآفرینان برتر بود. 17 نفر (10 نفر از اساتید و 7 نفر از کارآفرینان برتر) براساس اصل اشباع و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (نمونه گیری نظری) و با توجه به ملاک های ورود انتخاب شدند. شرکت کنندگان، از طریق مصاحبه ﻧیﻤﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎریﺎﻓﺘﻪ ﻣﻮرد ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. به منظور تحلیل داده های مصاحبه ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: پس از استخراج موضوعی و طبقه بندی آن ها، یافته ها شامل ٥ مضمون اصلی (روحیه کارآفرین، نگرش مثبت، رفتار مالی مناسب، تجربه پذیری، الگو برداری) و 21 مضمون فرعی بود. ارتباط این مضامین اصلی و فرعی در اصل مقاله آورده شده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که مواردی مانند خودباوری، دانش اندوزی، مثبت اندیشی، نفکر کارآفرین، وقت شناسی، سرمایه گذاری مدبرانه، خلاقیت، مدیریت زمان، برنامه ریزی راهبردی، کسب تجربه و توجه به فرصت های پیشرفت و تعامل با کارآفرینان از مؤلفه های مهم هوش اقتصادی هستند و آگاهی افراد از این مؤلفه ها می تواند به موفقیت و پیشرفت اقتصادی آن ها کمک کند.
بررسی مدل ساختاری رابطه بین کنترل روانشناختی والدین و خودکارآمدی عمومی با رفتارهای پرخطر نوجوانان با میانجی گری خودنظم جویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۴۸۴-۱۴۶۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: رفتارهای پرخطر یکی از عمده ترین عامل تهدیدکننده نظام سلامت تلقی می شود. گرایش به خطرپذیری در نوجوانان نسبت به دیگر گروه های سنی بالاتر است و کنترل والدین نقش مهمی در پیشگیری از بروز رفتارهای پرخطر دارد. فقدان مهارت ابرازگری هیجانی عامل زمینه ساز مهمی در جهت بروز رفتارهای پرخطر می باشد. مرور پژوهش های مرتبط با خطرپذیری نشان می دهد پژوهش های زیربنایی به ندرت به ارزیابی متغیرهای مربوط پرداخته اند. هدف: بررسی مدل ساختاری رابطه بین کنترل روانشناختی والدین و خودکارآمدی عمومی با رفتارهای پرخطر نوجوانان با میانجی گری خودنظم جویی هیجانی بود. روش: جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دوره اول متوسطه ی شهر زنجان بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از طریق فضای مجازی به خاطر عدم کلاس حضوری دانش آموزان نمونه ای به حجم 403 نفراز هر دو جنس انتخاب (که 214 نفر در گروه دختران و 189 نفر در گروه پسران بودند) شد، و به صورت مجازی به پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان (گالونه و همکاران، 2000)، خودتنظیمی عاطفی مارس (1988)، کنترل روانشناختی وابسته مدار و پیشرفت مدار والدین سوننز و همکاران (2010)، و خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: اثر مستقیم کنترل روانشناختی والدین بر خودنظم جویی هیجانی (0/01p< ، 0/28- β=) و رفتارهای پرخطر (0/01p< ، 0/22 β=) معنادار بود. اثر مستقیم خودکارآمدی بر خودنظم جویی هیجانی (0/01p< ، 0/31 β=) و رفتارهای پرخطر (0/01p< ، 0/24- β=) معنادار بود. همچنین رابطه بین کنترل روانشناختی والدین و خودکارآمدی با رفتار پرخطر از طریق خودنظم جویی هیجانی معنادار بود. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، حمایت و کنترل خانواده نقش مهمی در پیشگیری از گرایش به رفتارهای پرخطر دارد. همچنین تجهیز دانش آموزان به مهارت های فردی همچون خودکارآمدی در زمینه مدیریت و خودنظم جویی هیجانی می تواند در پیشگیری به انجام رفتارهای پرخطر مؤثر باشد.
روابط ساختاری اضطراب امتحان بر پایه کمال گرایی با تاکید بر نقش میانجی راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
۲۰۶-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
اضطراب امتحان از مشکلات رایج دانش آموزان است که کارآیی شان را می کاهد و عملکرد فرد را هنگام امتحان مختل کند. هدف از این پژوهش روابط ساختاری اضطراب امتحان بر پایه کمال گرایی با تاکید بر نقش میانجی راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 456 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. ابزارها شامل سیاهه اضطراب امتحان (TAI) ابوالقاسمی و همکاران (1375)، مقیاس کمال گرایی چندبعدی (MPS) هویت و فلت (1991)، فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) گارنفسکی و کرایج (2006) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری توسط نرم افزار SPSS نسخه 24 و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کمال گرایی و راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان، رابطه مستقیم و غیرمستقیم معنادار به طور مثبت اضطراب امتحان را در دانش آموزان پیش بینی کردند (05/0>p). همچنین، علاوه بر آن تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته نقش میانجیگری در این پیش بینی داشت (05/0p<). با توجه به یافته های پژوهش، کمال گرایی و تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته در دانش آموزان می توانند بر اضطراب امتحان آنان اثرگذار باشد. لذا پیشنهاد می شود مداخلات درمانی مبتنی بر غلبه بر کمال گرایی و مداخلات مبتنی بر تنظیم شناختی هیجان در درمان اضطراب امتحان دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد.