فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۸۱ تا ۶٬۴۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر آگاهی فراشناختی دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر کرج را تشکیل دادند؛ و نمونه پژوهش شامل 45 دانش آموز که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی1 (15 نفر) و آزمایشی 2 (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت است از: پرسشنامه آگاهی فراشناختی شراو و دنیسون (1994). برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل موجب بهبود نمرات آگاهی فراشناختی دانش آموزان شده است. بین میزان اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی در آگاهی فراشناختی دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری از نظر آماری تفاوت معنادار نمی باشد؛ بنابراین، آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی یک روش مؤثر در آگاهی فراشناختی دانش آموزان است.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی و بلوغ عاطفی زوجین متقاضی طلاق شهر بابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی و بلوغ عاطفی زوجین متقاضی طلاق بود.
روش: روش این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین متقاضی طلاق شهر بابل در سال 1401 بودند. نمونه آماری در این پژوهش شامل 30 نفر زوجین متقاضی طلاق (15 نفر برای گروه کنترل و 15 نفر برای گروه آزمایش) که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. ابزارگرد آوری دادها پرسشنامه بلوغ عاطفی یاشویر سینک و بهارگاوا و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن بود. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و از آمار استنباطی با رعایت مفروضه های از تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) با نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد.
یافته ها: یافته ها ی پژوهش نشان داد که آموزش طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی و بلوغ عاطفی زوجین متقاضی طلاق تاثیر دارد.
نتیجه گیری: بر طبق نتایج بدست آمده مشخص شد که طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی زوجین متقاضی طلاق موثراست.
Relationship between Attachment Styles and Aggression with Individual-Social Adjustment in Married Women Referring to Family Counseling Centers in Hamedan city(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study was conducted to investigate the relationship between attachment styles and aggression with individual-social adjustment in married women referring to family counseling centers in Hamadan. Methods: The survey research method was correlational and its statistical population included all married women referring to family counseling centers in Hamadan in 2020. They were selected by simple random sampling. Data collection tools were the Collins and Read Attachment Styles Questionnaire (1990), Buss & Perry Aggression Questionnaire (1992) and the California Socio-Individual Adjustment Scale (1993 ). Data analyzed through regression method and by the SPSS-22 software. Results: The results showed that among attachment styles, only between secure attachment style with increasing individual-social adjustment of married women. There was a positive and significant relationship and there is a significant and negative relationship between aggression and increasing individual-social adjustment of married women. Conclusion: It can be concluded that among the attachment styles, there was only a positive and significant relationship between secure attachment style with increasing the individual-social adjustment of married women. Also, there was a negative and significant relationship between aggression and social adjustment. In general, the results have shown that the attachment styles and aggression of married women determine their individual and social adjustment.
Predicting Violence against spouse based on childhood maltreatment experiences in divorce seekers in Isfahan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Violence against spouse is an important and serious social damage that exists between couples and nowadays it is still observed despite cultural advances and changes in thinking style. Therefore, the present study was conducted with the aim of predicting violence against spouse based on childhood maltreatment experiences of divorce seekers in Isfahan.
Methods: The method of this study was descriptive-correlational. In addition, the statistical population of the study included all divorce seekers who were referred to the counseling centers under the contract with Isfahan court of law. These people had already registered in an online divorce platform named Tasmim from May to July in 2021. 211 people were selected by available sampling method for the study and answered the questionnaires. The instruments used in this study were Strauss et al.'s Conflict Tactics Questionnaire (CTS2) and Childhood Trauma Questionnaire (CTQ). Data analysis was performed by SPSS 22 software, Pearson correlation test and multiple regression analysis.
Results: Pearson correlation findings indicated that all types of maltreatment including physical neglect, emotional neglect, physical abuse, emotional abuse and sexual abuse had a positive and significant relationship with violence against spouse. Furthermore, the results of regression analysis showed that among different types of maltreatment, emotional neglect and emotional abuse predict violence against spouse in divorce seekers in Isfahan.
Conclusion: Therefore, it can be concluded that child maltreatment can lead to violence against spouse in the future.
پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی بر اساس سبک های حل تعارض، رضایت و بخشودگی زناشویی زوجین شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
62 - 77
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی بر اساس سبک های حل تعارض، رضایت و بخشودگی زناشویی زوجین شهر کرمانشاه بود. روش : پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1401-1400 بود. در پژوهش حاضر با استفاده از نمونه گیری تصادفی در دسترس از بین مراکز مشاوره تعداد 5 مرکز مشاوره انتخاب و سپس 200 زوج با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با کسب رضایت از آن دسته از زوجینی که حاضر به همکاری در پژوهش بودند به پرسشنامه های نگرش به خیانت زناشویی مارک ویتلی(2008)، سبک های حل تعارض(1990)، رضایت زناشویی انریچ(1989) و بخشودگی زناشویی ری و همکاران(2001) پاسخ دادند. یافته ها : نتایج به دست آمده نشان داد سبک های حل تعارض، رضایت زناشویی و بخشودگی زناشویی بانمره کل نگرش به خیانت زناشویی به ترتیب ضریب همبستگی 31/0 ، 27/0 و 24/0 مشاهده شدکه همگی در سطح 05/0P< معنادار است. همچنین تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای پیش بین باهم 39/0 واریانس نگرش به خیانت زناشویی را تبیین می کنند. همبستگی چندگانه بین متغیرها نیز 58/0 (58/0=R) به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت هر چقدر استفاده از سبک های حل تعارض، رضایت و بخشودگی زناشویی در زوجین بالاتر باشد نگرش منفی نسبت به خیانت زناشویی وجود دارد.
تجربه زیسته والدین کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۷۶۰-۱۷۴۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال کمبود توجه / فزون کنشی از اختلالات عصبی تحولی کودکی است که در طول زندگی باقی می ماند. نشانگان بالینی اصلی کمبود توجه و فعالیت بیش از حد می باشد. این کودکان نسبت به همسالان خود از نظر توانش های اجتماعی ضعیف تر هستند و مشکلات رفتاری و اجتماعی بیشتری نشان می دهند. تحقیقات نشان می دهد تفاوت های فرهنگی در تشخیص و درمان اختلال در سال های اولیه اهمیت دارد. برای تعدیل اثرات اختلال لازم است از مداخلات اثربخش در زمینه های خانواده، مدرسه و جامعه بهره گرفته شود این درحالی است که در زمینه تجربه زیسته والدین دارای کودک مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی در جامعه مورد تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر فهم مشکلات والدین ایرانی در تحول و پرورش کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی از طریق تجربه زیسته آن ها بود. روش: در این پژوهش از روی آورد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. با 12 والد دارای کودک مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی که از روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند به صورت تلفنی و حضوری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام، و داده ها از روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها به استخراج 4 مضمون اصلی و 19 زیرمضمون منجر شد، مضمون های اصلی عبارتند از: کشاکش های والدین، راه کارهای والدین در برابر مشکلات، رفتارهای تشدیدکننده نشانه مرضی اختلال و تأثیر اختلال بر والدین. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش که متناسب با بافت اجتماعی، فرهنگی و تجارب زیسته والدین دارای کودک مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی است به نظر می رسد بخشی از مشکلات والدین در خانواده هسته ای به دلیل عدم پذیرش تأثیرات اختلال بر ویژگی های کودک است که موجب می شود رفتار نامطلوب کودک در بسیاری از شرایط از سوی والد، عمدی ادراک شود که تأثیر منفی بر رابطه والد - فرزندی دارد. در سطح اجتماعی به دلیل عدم آگاهی تفاوت رفتاری کودک مبتلا به اختلال، والدین با سرزنش روش والدگری و برچسب اشتباه به کودک مواجه هستند که به طور معمول برای مقابله، از پنهان کردن اختلال از کودک و اطرافیان و محدود کردن روابط اجتماعی خود استفاده می کنند، این راهکار به سردرگمی، از دست دادن همراهی کودک و محدود شدن حمایت اجتماعی منجر می شود.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس تعادل ذهنی (ES-16)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعادل ذهنی نوعی آگاهی پذیرا همراه با نگرشی غیر واکنشی است که به عنوان مؤلفه اصلی تمرین ذهن آگاهی بوده و ساز و کار کلیدی مداخلات بر پایه ذهن آگاهی است. هدف از این پژوهش بررسی اعتبار و قابلیت روان سنجی نسخه فارسی مقیاس تعادل ذهنی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی مراجعان مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران در سال 1399 بودند که 315 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل مقیاس تعادل ذهنی(ES-16) (راجرز، شیرز و کایون، 2020) پرسشنامه خودکنترلی(SCQ) (تانجی، بامیسر و بون، 2004) و مقیاس تحمل پریشانی (DTS) (سیمونز وگاهر، 2005) بودند. داده های پژوهش به روش تحلیل عاملی تأییدی (CFA)، آلفای کرونباخ و ضریب پیرسون با استفاده از نرم افزارهای SPSS 24 و AMOS 22 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که نسخه ایرانی مقیاس تعادل ذهنی شامل 16 سؤال و دو خرده مقیاس است. شاخص های برازش مدل تحلیل عاملی تأییدی برازش مناسب مدل را تأیید نمود. بین مقیاس تعادل ذهنی با تحمل پریشانی و خودکنترلی رابطه مستقیم معنادار برقرار بود(01/0p<) .آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 79/0 به دست آمد. نسخه فارسی مقیاس تعادل ذهنی از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار است و می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
مطالعه کیفی ادراک معلمان از موانع تحصیل اثربخش در روستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحصیل و یادگیری به عنوان بخش مهمی از پیشرفت و هویت هر فرد از جایگاه ویژه برخوردار است. از این رو توجه به این مقوله و موانع تحقق آن در موقعیت های متفاوت و دارای ساختار ویژه آموزشی مانند روستاها ضروری است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه کیفی ادراک معلمان از موانع تحصیل اثربخش در روستاها بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع کیفی و تحلیل محتوا بود و از تکنیک تحلیل مضمون براون و کلارک (۲۰۰۶) استفاده شد. جامعه آماری معلمان استان قم در سال ۱۴۰۰ بودند که سابقه خدمت در روستا را داشته اند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ۲۴ معلم انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که حاوی سوالات مربوط به موانع تحصیل اثربخش در روستاها بود. نتایج نشان داد که موانع تحصیل اثربخش در روستاها از منظر معلمان در ۶ حوزه قابل بررسی است: ۱) مشکلات و موانع زیر ساختی ۲) موانع خانوادگی ۳) موانع درون شخصی ۴) موانع آموزگار ۵) موانع موقعیتی ۶) موانع اقتصادی. همچنین معلمان برای برون رفت از این مشکلات راه کارهایی را ارائه داده اند که از آن تحت عنوان مولفه های پیشگیرانه مشکلات و عوامل ترمیم کننده یاد شده است. می توان نتیجه گرفت موانع تحصیل اثربخش در روستا از منظر معلمان از زوایای گوناگون که در نتایج به آن اشاره شده است قابل بحث و برنامه ریزی است. از این رون توجه بیشتر به مقوله آموزش و یادگیری در روستاها از اهمیت زیادی برخوردار است.
اثربخشی درمان ترکیبی شناختی رفتاری با حضور ذهن بر نشانگان بالینی و سوگ در نوجوانان دارای ضربه عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان ترکیبی شناختی-رفتاری با حضور ذهن بر مجموع نشانگان بالینی و مجموع نشانگان سوگ پیامد ضربه عاطفی در دختران نوجوان دارای تجربه ضربه عاطفی بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دختران نوجوان 15 تا 18 ساله شهرستان خارگ دارای ضربه عاطفی در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش 30 دختر نوجوان با تجربه ضربه عاطفی با فراخوان در شبکه های اجتماعی مجازی ابتدا با روش نمونه گیری هدفمند گزینش و بعد به طریق نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های نشانگان بالینی دراگوتیس (BSI) ۱۹۸۳ و ضربه عشقی راس(LTS ) 1999 استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه در مجموع نشانگان بالینی و مجموع نشانگان سوگ پیامد ضربه عاطفی در دختران نوجوان با تجربه ضربه عاطفی تفاوت معناداری در سطح001/0>P وجود دارد. این بدین معناست که آموزش درمان ترکیبی شناختی رفتاری با حضور ذهن بر کاهش مجموع نشانگان بالینی و کاهش مجموع نشانگان سوگ پیامد ضربه عاطفی در دختران نوجوان با تجربه ضربه عاطفی تاثیر معناداری داشته است. بنابراین چنین روش درمانی به این افراد در بالابردن سلامت روانی، جلوگیری از مبتلاشدن به بیماری های روانی و کاهش احتمال بازگشت یا عود علائم روانشناسی میتواند مفید باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی بر اسناد خصمانه و فراخشم در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی بر اسنادخصمانه و فراخشم در زنان متقاضی طلاق بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متقاضی طلاق بود که جهت استفاده از خدمات روان شناختی در آبان 1400 لغایت بهمن ماه 1400 به کلینیک های روان شناسی (تحت پوشش سازمان بهزیستی) در شهر سبزوار مراجعه کرده بودند. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از زنان متقاضی طلاق بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. سپس، از میان نمونه پژوهش به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگزین شد. داده ها با استفاده از مقیاس اسنادخصمانه (HDS) (آرنتز و همکاران، 2003) و مقیاس سبک های فراهیجانی (MES) بک و همکاران 2009) جمع آوری شد. مداخله آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار انجام شد؛ اما گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (بااندازه گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد میزان تأثیرگذاری آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی بر اسناد خصمانه و فراخشم در زنان متقاضی طلاق 1/48 درصد است (05/0>p). همچنین ماندگاری آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی بر اسناد خصمانه 6/68 و در فراخشم 89 درصد بود (05/0>P). نتیجه گیری می شود آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی بر اسناد خصمانه و فراخشم در زنان متقاضی طلاق موثر است.
اثربخشی بسته آموزشی تفکر انتقادی بر نحوه استفاده و نگرش نوجوانان به شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
83 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزشی تفکر انتقادی در نگرش نوجوانان و استفاده آسیب زا از شبکه های اجتماعی مجازی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم می باشد.روش پژوهش حاضر، از نوع آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر اسفراین در سال 1400-1401 را شامل می شد، که با توجه به نوع پژوهش 40 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی جایگزین شدند. در این پژوهش به گروه آزمایش در یازده جلسه 60 دقیقه ای بسته آمورشی تفکر انتقادی داده شد؛ اما گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. ابزار تحقیق، پرسش نامه نگرش نسبت به اینترنت (IAS-4)که دارای 40 سوال و پرسش نامه محقق ساخته استفاده آسیب زا از شبکه های اجتماعی که دارای 52 سوال است. اعتبار و پایایی پرسش نامه محقق ساخته با استفاده از روش اعتبار صوری تعیین اعتبار و جهت تعیین پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ (89/0) گزارش شده است.داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بسته آموزشی تفکر انتقادی در استفاده آسیب زا از شبکه های اجتماعی مجازی تفاوت معنی داری را بین دو گروه به وجود آورده است (01/0 > P , 224/44= 51 , 4 F ,150/0=W). همچنین یافته ها نشان داد که بسته آموزشی تفکر انتقادی در نگرش نوجوانان به شبکه های اجتماعی مجازی بین گروه های آزمایشی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0 > P , 451/20= 51 , 4 F ,384/0=W). از نتایج این پژوهش برای کاهش رفتارهای آسیب زا در استفاده از شبکه های مجازی در بین دانش آموزان می توان بهره برد.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر تاب آوری ، خودکارآمدی و خودارزشمندسازی زنان خانه دار شهر کرج
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر تاب آوری، خودکارآمدی و خود ارزشمند سازی زنان خانه دار شهر کرج بود. پژوهش حاضر، ازجمله طرح های نیمه آزمایشی، به صورت پیش آزمون پس آزمون بود که جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه زنان خانه دار مراجعه کننده به مرکز روان شناختی رازی بودند که تعداد آن ها برابر با 400 نفر بود و تعیین حجم نمونه به صورت تصادفی انتخاب و از بین آن ها 30 زن خانه دار گزینش شدند و در هر دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردید، ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق سه پرسشنامه استاندارد تاب آوری (CD-RISC) (2003)، خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982)، پرسشنامه استاندارد وابستگی های ارزش خود کراکر و همکاران 2003 و آموزش شناختی رفتاری استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS-21 انجام شد. در این پژوهش، از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه ها استفاده گردید. نتایج حاکی از تأثیر آموزش شناخت درمانی بر تاب آوری (F=15.30 و P<0.05) و خودکارآمدی (F=21.20 و P<0.05) و خودارزشمندسازی (F=12.45 و P<0.05) می باشد. نتایج نشان داد که آموزش شناختی رفتاری بر تاب آوری، خودکارآمدی و خود ارزشمندی زنان خانه دار شهر کرج اثربخش است؛ که با توجه به شدت اثر، آموزش شناختی رفتاری بر خودکارآمدی زنان خانه دار تأثیر بیشتری دارد.
تبیین مدل علّی فلسفه فراهیجانی والدین مبتنی بر خودآگاهی هیجانی، تمایز یافتگی و اضطراب وجودی
حوزههای تخصصی:
مؤلفه هیجانی رابطه والدین و فرزندان نقش مهمی در شکل گیری رفتارهای مشکل ساز در کودکان و نوجوانان و به طور کلی سلامت روان آنها دارد. مطالعه حاضر با هدف تبیین مدل علّی فلسفه فراهیجانی والدین مبتنی بر خودآگاهی هیجانی، تمایز یافتگی و اضطراب وجودی انجام گرفت. روش مطالعه توصیفی–همبستگی و از نوع تحلیل مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین شهرستان کرمانشاه بود. تعداد 201 تن از والدین به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها عبارت بودند از مقیاس فلسفه فراهیجانی والدین (ایولینی کو، 2006)، مقیاس خودآگاهی هیجانی (گرنت و همکاران، 2002) سیاهه تمایزیافتگی خود – فرم کوتاه (دریک، 2011) و پرسشنامه اضطراب وجودی (ون بروگن و همکاران، 2017). روای ی ابزاره ا ب ا اس تفاده از روای ی محت وا ب ه روش کیف ی و پایای ی ب ه روش همس انی درون ی ب ا محاس به ضری ب آلف ای کرونب اخ ان دازه گی ری ش د. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 وAMOS21 مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم اضطراب وجودی به فلسفه فراهیجانی (24/0= β؛ 01/0P>)؛ تمایزیافتگی به خودآگاهی هیجانی (29/0= β؛ 001/0P>)؛ و خودآگاهی هیجانی به فلسفه فراهیجانی (33/0= β؛ 001/0P>) و همچنین مسیر غیرمستقیم تمایزیافتگی به فلسفه فراهیجانی والدین با نقش واسطه ای خودآگاهی هیجانی (09/0 = β؛ 006/0P>) مثبت و معنادار است. به عبارت دیگر نتایج نشان داد والدینی که تمایزیافتگی بالاتری دارند، خودآگاهی هیجانی بیشتر و همچنین در فلسفه فراهیجانی بیشتر آموزشگر هیجان هستند. در واقع، از نتایج پژوهش به نظر می رسد که تمایزیافتگی بیشتر در والدین به آنها کمک می کند که خودآگاهی هیجانی بیشتری داشته باشند و همین خودآگاهی هیجانی نیز به نوبه خود به ارتقاء آموزشگری هیجانی آنها کمک می کند.
اثربخشی آموزش تاب آوری بر کاهش ریسک طلاق و ناسازگاری زناشویی در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق عامل از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه، یعنی خانواده است که علاوه بر خانواده بر جامعه نیز تأثیر می گذارد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری بر کاهش ریسک طلاق و ناسازگاری زناشویی در زنان متقاضی طلاق بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی بود که به منظور طلاق در سال 1400-1399 به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زن متقاضی طلاق بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج MII (ادواردز، جوهانسون و بوث، 1987) و ناسازگاری بیر- استرنبرگDQ (بیر و استرنبرگ، 1977) استفاده شد. برای گروه آزمایشی آموزش تاب آوری در 8 جلسه یک ساعته و هفته ای دو بار برگزار شد، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش تاب آوری می تواند موجب کاهش ریسک طلاق در زنان متقاضی طلاق شود (05/0>p) اما به طور معناداری قادر به کاهش ناسازگاری زناشویی نشد. این نتایج می تواند پشتوانه ای برای بکارگیری روش آموزش تاب آوری در کاهش ریسک طلاق در زنان متقاضی طلاق باشد تا بدین وسیله مانع فروپاشی بنیان خانواده شود.
اثربخشی درمان پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) بر مکانیسم های دفاعی و ابراز هیجانی در افراد با اضطراب مرگ ناشی از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان پویشی فشرده و کوتاه مدت(ISTDP) بر مکانیسم های دفاعی و ابراز هیجانی در افراد با اضطراب مرگ ناشی از ویروس کرونا بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان کارشناسی رشته حسابداری دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز نیم سال اول 1400 بود که در پرسشنامه اضطراب مرگ ناشی از کرونا نمره بالاتر از خط برش (70 به بالا) کسب کردند که 34 نفر به شیوه هدفمند پس از غربال گری انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 17 نفر) قرار گرفتند. درمان (8 جلسه 75 دقیقه ای به صورت هفتگی) به گروه آزمایش به صورت فردی ارائه گردید. همچنین برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک های دفاعی (DSQ، آندروز و همکاران، 1993)، هیجان ابراز شده (EEQ، کینگ و آمونز، 1990)، اضطراب مرگ ناشی از کرونا (CDA، ناجی، 1400) استفاده شده است و در نهایت داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان پویشی فشرده و کوتاه مدت سبب کاهش اضطراب مرگ ناشی از کرونا، دفاع های روان رنجور و رشدنایافته و افزایش ابراز هیجان و دفاع های رشدیافته می شود (01/0p<). درمان پویشی می تواند با ارائه راهکارهای پویشی روش های مقابله با اضطراب و نیز چگونگی ابراز صحیح هیجان را تسهیل کند و سبب شود مکانیسم های دفاعی مناسب تری استفاده شود. لذا می توان گفت با توجه به اهداف درمانی مدنظر، می توان از درمان پویشی به جهت تأثیرگذاری بر ابعاد مختلف مشکلات فردی استفاده کرد.
کاربرد رویکرد سؤال پاسخ ترستونی در مقیاس های گزینه بایست: ساختار عاملی پرسشنامه سبک های یادگیری کلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(مرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
۹۰۲-۸۸۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی ابزارهای گزینه بایست مباحث بسیاری را بین محققان ایجاد کرده است. بخش زیادی از این مباحث، مربوط به سطحی بودن نتایج به دست آمده از ساختار درونی آن ها، به دلیل ماهیت ایپسیتوی داده های مقیاس گزینه بایست می باشد. هدف: هدف از این مطالعه، استفاده از رویکرد سؤال پاسخ ترستونی (T-IRT) در نمره گذاری و بررسی ساختار عاملی مقیاس های گزینه بایست بود. روش: جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی تهران بودند. از مدل T-IRT در نمره گذاری و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب (LSI) که یک نسخه گزینه بایست می باشد، استفاده شد. یافته ها: نتایج مدل T-IRT در بررسی ساختار عاملی پرسشنامه سبک های یادگیری، نشان داد که مدل چهار عاملی با داده ها برازش مناسبی داشت و همچنین، اگرچه ساختار همبستگی بین عوامل در مدل دو عاملی دو قطبی متعامد، مطابق با ساختار پیشنهادی کلب بود؛ اما این مدل برازش مناسبی با داده ها نداشت. نتایج مدل رگرسیون لجستیک چندجمله ای (MLR) در بررسی رابطه سبک های یادگیری با جنسیت و رشته تحصیلی دانشجویان نشان داد که متغیر جنسیت سهمی در پیش بینی سبک های یادگیری ندارد (خی دو: 4/87، 0/05 P>)، ولی مدل مربوط به رشته تحصیلی معنادار بود (خی دو: 305/26، 0/001 P<). همچنین نتایج ضرایب بتا و معناداری مدل نشان داد که دانشجویان رشته های روانشناسی (بتا: 1/69-، سطح معناداری: 0/01) و حقوق (بتا: 1/48، سطح معناداری: 0/01) بیشتر دارای سبک یادگیری واگرا و جذب کننده می باشند. نتیجه گیری: این یافته ها نشان داد رویکرد T-IRT در حل مشکلات موجود در نمره گذاری و تحلیل مقیاس های FC به خوبی عمل می کند و این می تواند موجب گسترش استفاده از این مقیاس ها شود. همچنین نتایج بررسی سبک های یادگیری بیانگر این است که در تدریس و آموزش به سبک های یادگیری دانشجویان توجه بیشتری شود و از روش های آموزشی متناسب با سبک های یادگیری آنان استفاده گردد.
اثربخشی مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی بر تاب آوری تحصیلی و هیجان های تحصیلی دانش آموزان با افت تحصیلی
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۲۴-۱۴
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان در موقعیت های تحصیلی هیجان های مختلفی را تجربه می کنند. هیجان ها همیشه در محیط های آموزشی و بالینی حضور دارند. تاب آوری تحصیلی نیز اشاره به سطوح بالای انگیزه پیشرفت و عملکرد، به رغم شرایط محدودیت دارد. براین اساس هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش شفقت مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی بر تاب آوری و هیجان های تحصیلی دانش آموزان با افت تحصیلی بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 30 نفر از بین دانش آموزان با افت تحصیلی از دبیرستان های پسرانه پایه دوم دوره دوم منطقه 12 شهر تهران، تعیین شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان در مرحله پیش آزمون، پس آزمون به پرسشنامه های هیجان تحصیلی پکران و همکاران(2002) و تاب آوری تحصیلی مارتین و مارش (2009) پاسخ دادند. پروتکل مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی پاین(2004) برای گروه آزمایش به مدت 8جلسه برگزار شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی بر تاب آوری تحصیلی (001/0= P و 98/19 =F) و هیجان تحصیلی(001/0= P و 001/34= F) مؤثر بود. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد مشاوران مدارس ، از آموزش های گروهی مشاوره تحصیلی مبتنی بر رویکرد روایتی جهت کنترل هیجانات منفی وافزایش تاب آوری تحصیلی استفاده کنند.
ارائه مدل مسئولیت پذیری فردی و حرفه ای دانشجویان
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۴۶۴-۴۵۴
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهارت های مهم زندگی مسئولیت پذیری در ابعاد مختلف شخصی و کاری است که در نظام آموزش به خصوص آموزش عالی برای توسعه و شکوفایی علمی و توسعه جامعه اجتناب ناپذیر است. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارائه مدل مسئولیت پذیری فردی و حرفه ای دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی-کمی) و از نظر هدف کاربردی بود. در بخش کیفی جامعه آماری شامل خبرگان آموزش عالی و متخصصین مرتبط با موضوع در دانشکده های دانشگاه علوم و تحقیقات تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش محقق بعد از انجام 23 مصاحبه با نمونه های مورد نظر به اشباع نظری رسید. همچنین در بخش کمی نیز جامعه پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های ذی ربط دانشگاه علوم و تحقیقات تهران بود که ارسال تحصیلی 96-97 مشغول به تحصیل بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 387 نفر بر اساس فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن با روایی صوری و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ 88/0 حاصل شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز در بخش کیفی از روش کدگذاری و در بخش کمی از معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسئولیت پذیری فردی شامل چهار مقوله (هویت ملی، خودآگاهی، آینده نگری، خود توسعه ای) و مسئولیت پذیری حرفه ای شامل 5 زیر مقوله (دانش حرفه ای، فرهنگ نقد و انتقادپذیری، وجدان کاری، اخلاق حرفه ای، یادگیری مادام العمر) بود. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که بخش ساختاری نیز مدل روابط بین متغیرهای پژوهش مدل اندازه گیری متغیرها با برازش مناسب تائید شد (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت که مسئولیت پذیری فردی و حرفه ای دانشجویان دارای مولفه های متعددی است که برنامه ریزان نظام آموزش عالی می توانند در جهت ارتقای آن و بهبود فرهنگ مسئولیت پذیری بدان توجه کنند.
رابطه بین سلامت معنوی با انسجام خانواده و سبک های هویت در زنان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
128-141
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه پدیده خانوارهای زن سرپرست یا بدسرپرست به دلایل مختلف در تمام دنیا رو به فزونی است. بیشتر این خانوارها مشکلات عدیده ای دارند که موجب شده است قشری آسیب پذیر شناخته شوند و با مشکلات روانی متعددی روبه رو باشند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین سه متغیّر سلامت معنوی، انسجام خانوادگی و هویت در میان زنان بی سرپرست یا بدسرپرست خانواده بود.
اعتبارپژوهی آزمایش های پزشکی در حوزه مسائل فقهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
156-171
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: موضوع سازی آزمایش های پزشکی برای برخی احکام اسلام پیشینه ای به درازای عُمر روایات دارد. ازآنجاکه دستاوردهای جدید علوم آزمایشگاهی موجب ایجاد مسائلِ مستحدثه در فقه شده، هدف این مطالعه بیان انواع آزمایش های پزشکی جدید طبق ملاک های فقهیِ مکتب امامیه، اعتبار و حجیّت این آزمایش ها و محدوده حجیّت، یعنی تعیین شروط و ضوابط حجیّت این نوع از آزمایش ها است.