فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۴۱ تا ۶٬۴۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
207 - 228
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی گروهی از قابلیت ها و ظرفیت های استفاده از منابع ، ارزش ها و خصایص معنوی در راستای ارتقای کنش و سلامت زندگی روزمره است . از این رو توجه روزافزون به این مولفه ضروری به نظر می رسد . در این پژوهش مدل کیفی همبسته های هوش معنوی در شواهد تجربی داخلی و خارجی تبیین می گردد . نوع مطالعه کاربردی و کیفی است و از روش سنتز پژوهشی و تکنیک فراترکیب استفاده شد . حوزه بررسی مقالات پژوهشی بین سال های 2005 تا 2020 برای تحقیقات خارجی و 1390 تا 1400 برای تحقیقات داخلی است . با استفاده از نگرش یکپارچه سازی و مدل سندلوسکی و باروسو (2007) 170 مقاله گزینش و پس از معیار های ارزیابی 70 مقاله نهایی انتخاب شد . یافته ها در قالب مقولات ، مفاهیم و کد ها تحلیل و پیاده سازی شد . نتایج نشان داد همبسته های آموزشی ، خانوادگی ، فردی ، جامعه شناختی ، روانی ، شغلی ، خلقی و جسمانی همبسته های مرتبط با هوش معنوی در شواهد تجربی داخلی و خارجی است . نتیجه گیری : هوش معنوی با فراهم کردن زمینه های موثر یافته شده در پژوهش می تواند در ابعاد مختلف زندگی افراد اثر گذار باشد
تأثیر روش تدریس لایه به لایه بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانش آموزان ابتدایی در مقایسه با روش های اکتشافی و برخط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
107 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه تأثیر روش های لایه به لایه، اکتشافی و تدریس در کلاس های مجازی برخط بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان ابتدایی بود. روش پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس نحوه گردآوری داده ها، شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه ششم در مقطع ابتدایی شهر سنندج بوده که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. پژوهش حاضر با هماهنگی سه تن از آموزگاران مجرب در سه کلاس 15 نفره، که هر کدام عهده دار یک نوع روش تدریس بودند، اجرا شد. تعداد جلسات تدریس 8 جلسه بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که روش تدریس لایه به لایه در مقایسه با روش تدریس آنلاین و اکتشافی دارای میانگین نمرات بالاتری (73/9، 05/0<p) می باشد. براین اساس توجه به روش های نوین تدریس از جمله روش تدریس لایه به لایه، باید بیشتر مورد بررسی و استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر شیفتگی شغلی و شکوفایی شخصی در روان درمانگران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۳)
141 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر شیفتگی شغلی و شکوفایی شخصی در درمانگران شهر تهران بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه درمانگران شهر تهران بود. تعداد 30 درمانگر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شیفتگی شغلی و شکوفایی شخصی بود که در سه مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری سه ماهه توسط هر دو گروه تکمیل شد. برنامه آموزش ذهن آگاهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSSV22 تحلیل شد. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر شیفتگی شغلی (54/5=F و 010/0=P) و شکوفایی شخصی (65/4=F و 018/0=P) تأثیر دارد. به این معنی که پس از دریافت مداخله ذهن آگاهی گروه آزمایش نمرات بالاتری در شیفتگی شغلی و شکوفایی شخصی نسبت به گروه کنترل کسب کرد. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر شیفتگی شغلی و شکوفایی شخصی درمانگران اثربخش بوده و می توان از این آموزش جهت ارتقای شیفتگی نسبت به شغل و شکوفایی شخصی درمانگران استفاده کرد و لذا آگاهی درمانگران، مشاوران، روانشناسان و سایر متخصصان از این آموزش می تواند کمک کننده باشد.
فراتحلیل اثربخشی آموزش تربیت جنسی بر متغیرهای روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
113 - 132
حوزههای تخصصی:
فراتحلیل اثربخشی آموزش تربیت جنسی بر متغیرهای روانشناختی هدف پژوهش حاضر بررسی نتایج کمی حاصل از پژوهش های آزمایشی انجام گرفته در زمینه تاثیر تربیت جنسی در والدین و فرزندان با بهره-گیری از روش فراتحلیل در بین سال های1394- 1400 در ایران بود. جامعه آماری پژوهش کلیه پژوهش های مرتبط با تربیت جنسی است که در نشریات علمی پژوهشی چاپ شده است. از میان آنها 10 مطالعه که از لحاظ روش شناختی مورد پذیرش بود انتخاب و فراتحلیل روی آنها صورت گرفت. ابزار پژوهش چک لیست فرا تحلیل بود و از روش اندازه اثر کوهن برای دستیابی به مقدار رابطه کلی استفاده شد. تحلیل داده با نسخه 2 نرم افزار CMA انجام شده است. یافته ها نشان داد که میانگین این اندازه اثرها 17/1 می باشد که اندازه اثر بالایی است. بنابراین می-توان گفت به طور کلی آموزش تربیت جنسی بر متغیرهای روانشناختی استفاده شده در مطالعات به طور معناداری اثرگذار بوده است. اگرچه تحقیقات جدید در این حوزه با توجه به خلاءهای موجود ضروری به نظر می رسد.
رابطه بین مرزهای بیرونی خانواده و مسئولیت پذیری: نقش واسطه ای خودمهارگری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه مرزهای بیرونی خانواده و مسئولیت پذیری همسران با نقش میانجی خودمهارگری اسلامی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است که از میان جامعه آماری همسران متأهل استان اصفهان به صورت نمونه گیری تصادفی 156 نفر انتخاب شدند و به خرده مقیاس مرزهای بیرونی خانواده از پرسشنامه مرزهای خانواده H.FBQ، خرده مقیاس مسئولیت پذیری پرسشنامه کالیفرنیا CPI-Re و پرسشنامه خودمهارگری براساس منابع اسلامی SCS-BIS پاسخ دادند. رابطه بین متغیرها با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون خطی بررسی و تحلیل داده های پژوهش با روش چهارمرحله ای باورن و کنی انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد بین متغیر پیش بین (مرزهای بیرونی خانواده) و متغیر ملاک (مسئولیت پذیری) رابطه مثبت معنا داری وجود دارد؛ همچنین براساس یافته ها بین متغیر میانجی (خودمهارگری) و متغیر پیش بین (مرزهای بیرونی خانواده) رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد و نیز نتایج نشان داد که بین متغیر ملاک (مسئولیت پذیری) و متغیر میانجی (خودمهارگری) رابطه مثبت معنا داری وجود دارد؛ درنتیجه می توان گفت خودمهارگری در رابطه با مرزهای بیرونی خانواده و مسئولیت پذیری نقش میانجی ایفا می کند.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی مبتنی بر توجه آگاهی و گروه درمانی شناختی رفتاری بر کاهش احساس گناه، افکار خودکشی و ناامیدی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
135 - 145
حوزههای تخصصی:
زمینه: ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺗﻌییﻦ ﻣﻘﺎیﺴﻪ اﺛﺮﺑﺨﺸی درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ذهن آﮔﺎﻫی و درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری ﺑﻪﺷیﻮه ﮔﺮوﻫی در کﺎﻫﺶ ﻋﻼﺋﻢ احساس گناه ، ناامیدی و افکار خودکشی ﺑیﻤﺎران ﺑﺰرﮔﺴﺎل ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اﺧﺘﻼل اﻓﺴﺮدﮔی اﺳﺎﺳی اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. روش پژوهش: در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻃﺮح ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﺠﺮﺑی ﭘیﺶآزﻣﻮن و ﭘﺲآزﻣﻮن و ﭘیﮕیﺮی ﺑﺎ ﮔﺮوه آزﻣﺎیﺸی و ﮔﺮوه کﻨﺘﺮل اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﻤﻮﻧﻪﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻌﺪاد ۶۰ ﺑیﻤﺎر ﻣﺒﺘﻼﺑﻪ اﺧﺘﻼل اﻓﺴﺮدﮔی اﺳﺎﺳیﺑﻮد. ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺎ روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔیﺮی ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ از ﻣیﺎن ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ. ﺷﺮکﺖکﻨﻨﺪﮔﺎن ﺑﺎﮔﻤﺎرش ﺗﺼﺎدﻓی ﺑﻮﺳیﻠﻪ ﻗﺮﻋﻪ در یکی از ﺳﻪﮔﺮوه درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ذهن آﮔﺎﻫی، درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری و ﮔﺮوه ﺷﺎﻫﺪ اﺧﺘﺼﺎص یﺎﻓﺘﻨﺪ (ﻫﺮﮔﺮوه ۲۰ﻧﻔﺮ). درﻣﺎن MBCT در ﻃی ﻫﺸﺖ ﺟﻠﺴﻪ یک ﺳﺎﻋﺘﻪ (ﭘکیﺞﮔﺮوه درﻣﺎﻧیکﺎﺑﺎت زیﻦ) و CBT در ﻃی ﻫﺸﺖ ﺟﻠﺴﻪ یک ﺳﺎﻋﺘﻪ (ﭘکیﺞ ﮔﺮوه درﻣﺎﻧی ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری ﻣﺎیکﻞﻓﺮی) اﺟﺮا ﮔﺮدیﺪ. ابزار پژوهش: پرسشنامه های؛ افسردگی ویلیام زانگ، شدت افسردگی بک-2، احساس گناه موشر، ناامیدی بک ، افکار خودکشی بک ﻧﺘﺎیﺞ: درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ذهن آﮔﺎﻫی ﺑﺮای ﻣﻮﻟﻔﻪ اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه و افکار خودکشی از اﺛﺮﺑﺨﺸی ﺑیﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﻮد و در زﻣیﻨﻪ ناامیدی دارای ﺳﻄﺢﻣﻌﻨﺎداری یکﺴﺎﻧی در ﻣﻘﺎیﺴﻪ ﺑﺎ درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری ﺑﻮد. کﻠیﺪواژه:ﻣﻘﺎیﺴﻪ اﺛﺮﺑﺨﺸی، درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ذهن آﮔﺎﻫی، درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری
شناسایی اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه مادر در ارتباط با نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، شناسایی اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه مادر در ارتباط با نوجوان بود. پژوهش به روش کیفی انجام شد. با روش نمونه گیری هدفمند، 10 مادر دارای نوجوان 12 تا 18 ساله انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته چهره به چهره بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل تماتیک انجام شد. پنج مضمون اصلی با استخراج و کدگذاری مصاحبه ها به دست آمد که عبارت اند از: خوش بینی دیدن نکات مثبت از دریچه یک ذهن مثبت گرا، بدبینی دیدن نکات منفی از دریچه یک ذهن منفی گرا، خوش بینی تسهیل گر رابطه خوب و مؤثر والدین با نوجوان، اسنادهای خوش بینی (تداوم، علت و شخصی سازی) و چالش های فرزندپروری است. براساس پژوهش، هنگامی که مادر از اسنادهای خوش بینانه در تعامل با نوجوان استفاده می کند، روابط سازنده ای بین نوجوان و مادر به وجود می آید، رضایت و آرامش بیشتری بین آنها ایجاد می شود و مادر با چالش های فرزندپروری کمتری مواجه می شود. درمقابل، استفاده از اسنادهای بدبینانه به کلافکی و عصبانیت بیشتر نوجوان منجر می شود. نارضایتی، نداشتن آرامش و تنش داشتن از پیامدهای استفاده از اسنادهای بدبینانه است؛ بنابراین، آشنایی مادران با اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه در روابط سازنده با نوجوان نقش بسزایی دارد.
مقایسه ی اثربخشی آموزش روانی فرندز، مشاوره ی کوتاه مدت راه حل محور و ورزش های هوازی بر میزان مهارت های ارتباطی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش روان شناختی فرندز، درمان راه حل محور کوتاه مدت و تمرین هوازی بر مهارت های ارتباطی دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری است. جامعه آماری این پژوهش تمامی نوجوانان 13 تا 15 ساله مقطع متوسطه اول ناحیه آموزش و پرورش کهریزک در سال تحصیلی 98-98 بودند که از بین آن ها تعداد 40 نفر با استفاده از نرم افزار G*POWER به عنوان نمونه با روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه قرار گرفتند. گروه آزمایش اول به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای (در هفته دوبار) تحت آموزش برنامه ی فرندز، گروه آزمایش دوم به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای (در هفته یکبار) تحت آموزش درمان کوتاه مدت راه حل محور، گروهسوم به مدت 12جلسه (در هفته سه بار) تحت آموزش برنامه ورزشی فیتنس گرام قرار گرفتند؛ و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه مهارت ارتباطی بارتون استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که در مرحله پیش آزمون-پس آزمون درمان راه حل محور، آموزش روانی فرندز، و ورزش های هوازی به طور معناداری منجر به ارتقاء مهارتهای ارتباطی برای خرده مقیاس بازخورد (0.009p< )، کلامی (0.006 p<)، و شنیداری (0.001p< ) معنادار بوده است. همچنین در پس آزمون–پیگیری خرده مقیاس های بازخورد (0.008 p<)، و شنیداری (0.002 p<)، معنادار بوده اند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد مداخلات آموزش روان شناختی، درمان راه حل محور کوتاه مدت و تمرینات هوازی بر مهارت های ارتباطی دانش آموزان مؤثر است و می توان این دوره های آموزشی روان شناختی را برای بهبود مهارت های ارتباطی استفاده کرد.
اثربخشی خودنظم بخشی هیجانی بر افزایش خودتنظیمی زوجین تازه ازدواج کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
658 - 672
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی خودنظم بخشی هیجانی بر افزایش خودتنظیمی زوجین تازه ازدواج کرده بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش زوجین تازه ازدواج کرده دانشگاههای تهران، الزهرا و شهید بهشتی بودند که طی فراخوان عمومی از کلیه دانشجویان متاهلی که کمتر از 3 سال از ازدواجشان گذشته بود دعوت به همکاری شد و از بین آنها تعداد 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 زوج) و گواه (15 زوج) گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله هفتگی را به شکل گروهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. هر دو گروه در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در نمره خودنظم بخشی ارتباطی (54/27=F، 001/0=P)، و تکاپوی ارتباطی (91/20=F، 001/0=P) در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: از آنجا که آموزش خودنظمی بخشی هیجانی باعث افزایش خودتنظیمی زوجین تازه ازدواج کرده می شود، لذا روانشناسان و مشاوران می توانند برای کمک به زوجین تازه ازدواج کرده از این روش بهره مند شوند.
The Impact of Social Support on Women's Innovative Work Behavior with the Mediating Role of Work-Family Conflict in Advertising Companies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: Given the importance of employee innovation in the performance of advertising organizations, this study seeks to examine the effect of social support (family and work) on women's innovative work behavior with the mediating role of work-family conflict. The answer to the question can help to a better understanding of this issue. Methods: This study was a descriptive/survey in terms of the data collection method and applied in terms of purpose. A questionnaire containing 53 questions was designed by the standard measures of previous studies and randomly distributed among 568 female employees in advertising companies in the two metropolises of Iran to collect data. Then, the structural equation model and the software of Amos software, and SPSS were used to analyze the data and test the assumptions of the relationship between the conceptual model. Results: The hypothesis test showed that work-family conflict mediates the relationship between social support (family and work) and repetitive thought. The role of moderating epetitive thought in the relationship between work-family conflict and innovative work behavior was also demonstrated. Besides, the research findings indicate the negative impact of social support (family and work) on work-family conflict. Conclusion: Innovative work behavior has been studied in various research due to its importance. However, the present study, for the first time, shows how social support can affect innovative work behavior through work-family conflict and repetitive thought
بررسی نیازهای مراقبت مذهبی بیماران بستری در بیمارستان علامه بهلول گنابادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
59-70
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: فعالیت های مذهبی منبعی مهم در مقابله با بیماری ها محسوب می شود. تحقیقات نشان داده است که مذهب و باورهای دینی از عوامل تأثیر گذار در سازگاری با سختی ها است که موجب می شود بیمار سلامتی خود را زودتر به دست آورد. اضطراب ناشی از جداشدن فرد از فرمان های مذهبی سبب تأثیر منفی بر سیر بهبود بیماری و طولانی تر شدن مدت زمان بستری در بیمارستان و ایجاد عوارض روانی نامطلوب در افراد می شود. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نیازهای مراقبت مذهبی بیماران بستری در بیمارستان علامه بهلول گنابادی طراحی شده است. روش کار: این مطالعه توصیفی-مقطعی با شرکت 622 نفر از بیماران بستری در بیمارستان علامه بهلول گنابادی در سال 1397 انجام شده است. داده ها از طریق پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه مراقبت مذهبی در بخش های عمومی بیمارستان جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی انجام گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین و انحراف معیار سنی و مدت زمان بستری افراد شرکت کننده در این مطالعه به ترتیب 21/21±50/46 و 64/2±76/2 بود. 5/60% از شرکت کنندگان زن، 5/78% متأهل و 4/48% خانه دار بودند و 60% این افراد نیز سواد خواندن و نوشتن داشتند. علاوه براین، آزمون خی دو در تمامیِ ابعاد نیازهای مذهبی ارتباط آماری معنی داری نشان داد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل از این پژوهش، نیاز به مراقبت مذهبی از نظر بیماران بسیار مهم و ضروری است. بنابراین، پیشنهاد می شود مدیران و برنامه ریزان بخش مراقبت های بیمارستانی انجام مراقبت های مذهبی را بخشی از مراقبت های جامع بیمارستانی محسوب نمایند که درنتیجه موجب رضایتمندی بیماران از ارائه مراقبت های پرستاری خواهد شد.
رابطه دلبستگی به والدین و دلبستگی به خدا با بهزیستی اجتماعی-هیجانی در دانش آموزان تیزهوش شهر قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
84-97
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش های زیادی درباره ارتباط بین سبک دلبستگی به والدین و سبک دلبستگی به خدا با انواع بهزیستی (روان شناختی، اجتماعی و هیجانی) انجام شده است. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی دلبستگی به والدین و دلبستگی به خدا با بهزیستی اجتماعی و هیجانی در دانش آموزان تیزهوش شهر قم بود. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تمامی دانش آموزان تیزهوش شهر قم بود که 299 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سنجش دلبستگی به پدر و مادر و همسال (IPPA-R)؛ پرسش نامه دلبستگی معنوی مسلمانان (M-SAS)، مقیاس فرعی بهزیستی اجتماعی، عواطف مثبت و رضایت از زندگی؛ و برای تجزیه و تحلیل آماری از روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دلبستگی ایمن به والدین با بهزیستی اجتماعی و بهزیستی هیجانی و همچنین بین سبک دلبستگی ایمن به خدا با بهزیستی اجتماعی و بهزیستی هیجانی در دانش آموزان تیزهوش رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: افراد با دلبستگی ایمن در برقراری روابط صمیمانه احساس راحتی می کنند؛ تمایل دارند برای حمایت به دیگران تکیه کنند و مطمئن هستند که دیگران دوستشان دارند. در تبیین دلبستگی به خدا و بهزیستی اجتماعی و هیجانی می توان گفت ایمان و اعتقاد به خدا و توکل به او موجب حس خوش بینی و اطمینان درباره عملکردهای آینده فرد می شود و فرد با این حسِ خوش بینی وارد صحنه های اجتماعی می شود.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی روان شناختی پیشگیری از مصرف مواد و درمان شناختی-رفتاری بر نگرش نسبت به مصرف مواد در دانش آموزان مستعد مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۷۴-۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی روان شناختی پیشگیری از مصرف مواد و درمان شناختی-رفتاری بر نگرش نسبت به مصرف مواد در دانش آموزان مستعد مصرف مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان دانش آموزان پسر مستعد مصرف مواد مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان در سال 1398، 45 دانش آموز به روش روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در سه گروه 15 نفره گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه نگرش نسبت به مصرف مواد بود. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه آموزش روان شناختی پیشگیری مصرف مواد و گروه آزمایش دوم تحت 8 جلسه درمان شناختی-رفتاری قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر هر دو روش در اصلاح نگرش به مواد در دانش آموزان مستعد مصرف مواد معنادار بود و آموزش روان شناختی پیشگیری از مصرف مواد در اصلاح نگرش به مواد در مرحله پیگیری اثربخش تر از درمان شناختی-رفتاری بود. نتیجه گیری: متخصصان می توانند به منظور اصلاح نگرش دانش آموزان مستعد نسبت به مصرف مواد از بسته آموزشی روان شناختی پیشگیری از مصرف مواد بهره گیرند.
خصوصیات روان سنجی پرسشنامه «هوش اخلاقی» کودکان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
83-100
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت اخلاق در اسلام و رابطه تنگاتنگ دین و اخلاق، از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ مسائل تربیتی در جامعه اسلامی، ﭘﺮورش ﻫﻮش اﺧﻼﻗﯽ اﺳﺖ. در داخل کشور، ابزار اندازه گیری این مفهوم برای کودکان وجود ندارد. این پژوهش با هدف تولید ابزار بومی شده، به بررسی روایی و پایایی «پرسشنامه سنجش هوش اخلاقی» در کودکان 3 تا 7 ساله ایرانی پرداخته است. 387 تن از دختران و پسران 3 تا 7 ساله ساکن مناطق 22گانه شهر تهران با روش «نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده» انتخاب شدند. چارچوب نظری تحقیق براساس عقاید الگوی بوربا (2005) شکل گرفته است. از روش «پیمایشی» استفاده شده و برای بررسی روایی این پرسشنامه از روایی سازه و روایی عاملی، و برای پایایی ابزار نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. یافته ها نشان می دهد با حذف برخی گویه ها و تغییر در برخی گویه ها در عوامل اولیه، این الگو تأیید شده و این مقیاس به عنوان الگویی برای سنجش هوش اخلاقی در کودکان شهر تهران با توجه به تغییرات اجتماعی شناختی در جامعه ایرانی ابزاری پایا و رواست.
Investigating the Role of Emotional Self-Awareness, Cognitive Emotion Regulation and Social Adequacy in Predicting Marital Satisfaction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective The aim of this study was to investigate the role of emotional self-awareness, cognitive emotion regulation, and social adequacy in predicting marital satisfaction.
Methods The method of this research was descriptive-correlational. The statistical population of this study included teachers of Kalibar city, whose number was 1000 and from this number, according to Cochran's formula, 275 statistical samples were selected by stratified random sampling method. Data collection tools was Marital Satisfaction Questionnaire, Emotional Self-Awareness Questionnaire, Cognitive Emotion Regulation Questionnaire, Social Satisfaction Questionnaire. The method used in this study was to test the main hypothesis of multiple regression.
Results The results showed that a total of two independent variables of emotional self-awareness and social adequacy remained in the formation of regression and the net determination coefficient was R = 0.36 and this coefficient indicated that about 0.36 of the variance of marital satisfaction by independent variables in The figure is explained. In general, the results showed that there is a significant relationship between emotional self-awareness and cognitive emotion regulation and social adequacy with marital satisfaction (Sig = 0.000).
Conclusion The results of the present study can be used in premarital education as well as in interventions related to family and couples.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و مهارت های ذهن آگاهی بر آگاهی فراشناختی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر آگاهی فراشناختی دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر کرج را تشکیل دادند؛ و نمونه پژوهش شامل 45 دانش آموز که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی1 (15 نفر) و آزمایشی 2 (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت است از: پرسشنامه آگاهی فراشناختی شراو و دنیسون (1994). برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل موجب بهبود نمرات آگاهی فراشناختی دانش آموزان شده است. بین میزان اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی در آگاهی فراشناختی دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری از نظر آماری تفاوت معنادار نمی باشد؛ بنابراین، آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی یک روش مؤثر در آگاهی فراشناختی دانش آموزان است.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی و بلوغ عاطفی زوجین متقاضی طلاق شهر بابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی و بلوغ عاطفی زوجین متقاضی طلاق بود.
روش: روش این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین متقاضی طلاق شهر بابل در سال 1401 بودند. نمونه آماری در این پژوهش شامل 30 نفر زوجین متقاضی طلاق (15 نفر برای گروه کنترل و 15 نفر برای گروه آزمایش) که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. ابزارگرد آوری دادها پرسشنامه بلوغ عاطفی یاشویر سینک و بهارگاوا و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن بود. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و از آمار استنباطی با رعایت مفروضه های از تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) با نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد.
یافته ها: یافته ها ی پژوهش نشان داد که آموزش طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی و بلوغ عاطفی زوجین متقاضی طلاق تاثیر دارد.
نتیجه گیری: بر طبق نتایج بدست آمده مشخص شد که طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی زوجین متقاضی طلاق موثراست.
Relationship between Attachment Styles and Aggression with Individual-Social Adjustment in Married Women Referring to Family Counseling Centers in Hamedan city(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study was conducted to investigate the relationship between attachment styles and aggression with individual-social adjustment in married women referring to family counseling centers in Hamadan. Methods: The survey research method was correlational and its statistical population included all married women referring to family counseling centers in Hamadan in 2020. They were selected by simple random sampling. Data collection tools were the Collins and Read Attachment Styles Questionnaire (1990), Buss & Perry Aggression Questionnaire (1992) and the California Socio-Individual Adjustment Scale (1993 ). Data analyzed through regression method and by the SPSS-22 software. Results: The results showed that among attachment styles, only between secure attachment style with increasing individual-social adjustment of married women. There was a positive and significant relationship and there is a significant and negative relationship between aggression and increasing individual-social adjustment of married women. Conclusion: It can be concluded that among the attachment styles, there was only a positive and significant relationship between secure attachment style with increasing the individual-social adjustment of married women. Also, there was a negative and significant relationship between aggression and social adjustment. In general, the results have shown that the attachment styles and aggression of married women determine their individual and social adjustment.
Predicting Violence against spouse based on childhood maltreatment experiences in divorce seekers in Isfahan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Violence against spouse is an important and serious social damage that exists between couples and nowadays it is still observed despite cultural advances and changes in thinking style. Therefore, the present study was conducted with the aim of predicting violence against spouse based on childhood maltreatment experiences of divorce seekers in Isfahan.
Methods: The method of this study was descriptive-correlational. In addition, the statistical population of the study included all divorce seekers who were referred to the counseling centers under the contract with Isfahan court of law. These people had already registered in an online divorce platform named Tasmim from May to July in 2021. 211 people were selected by available sampling method for the study and answered the questionnaires. The instruments used in this study were Strauss et al.'s Conflict Tactics Questionnaire (CTS2) and Childhood Trauma Questionnaire (CTQ). Data analysis was performed by SPSS 22 software, Pearson correlation test and multiple regression analysis.
Results: Pearson correlation findings indicated that all types of maltreatment including physical neglect, emotional neglect, physical abuse, emotional abuse and sexual abuse had a positive and significant relationship with violence against spouse. Furthermore, the results of regression analysis showed that among different types of maltreatment, emotional neglect and emotional abuse predict violence against spouse in divorce seekers in Isfahan.
Conclusion: Therefore, it can be concluded that child maltreatment can lead to violence against spouse in the future.
پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی بر اساس سبک های حل تعارض، رضایت و بخشودگی زناشویی زوجین شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
62 - 77
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی بر اساس سبک های حل تعارض، رضایت و بخشودگی زناشویی زوجین شهر کرمانشاه بود. روش : پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1401-1400 بود. در پژوهش حاضر با استفاده از نمونه گیری تصادفی در دسترس از بین مراکز مشاوره تعداد 5 مرکز مشاوره انتخاب و سپس 200 زوج با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با کسب رضایت از آن دسته از زوجینی که حاضر به همکاری در پژوهش بودند به پرسشنامه های نگرش به خیانت زناشویی مارک ویتلی(2008)، سبک های حل تعارض(1990)، رضایت زناشویی انریچ(1989) و بخشودگی زناشویی ری و همکاران(2001) پاسخ دادند. یافته ها : نتایج به دست آمده نشان داد سبک های حل تعارض، رضایت زناشویی و بخشودگی زناشویی بانمره کل نگرش به خیانت زناشویی به ترتیب ضریب همبستگی 31/0 ، 27/0 و 24/0 مشاهده شدکه همگی در سطح 05/0P< معنادار است. همچنین تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای پیش بین باهم 39/0 واریانس نگرش به خیانت زناشویی را تبیین می کنند. همبستگی چندگانه بین متغیرها نیز 58/0 (58/0=R) به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت هر چقدر استفاده از سبک های حل تعارض، رضایت و بخشودگی زناشویی در زوجین بالاتر باشد نگرش منفی نسبت به خیانت زناشویی وجود دارد.