فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۸۱ تا ۶٬۵۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۷۶۰-۱۷۴۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال کمبود توجه / فزون کنشی از اختلالات عصبی تحولی کودکی است که در طول زندگی باقی می ماند. نشانگان بالینی اصلی کمبود توجه و فعالیت بیش از حد می باشد. این کودکان نسبت به همسالان خود از نظر توانش های اجتماعی ضعیف تر هستند و مشکلات رفتاری و اجتماعی بیشتری نشان می دهند. تحقیقات نشان می دهد تفاوت های فرهنگی در تشخیص و درمان اختلال در سال های اولیه اهمیت دارد. برای تعدیل اثرات اختلال لازم است از مداخلات اثربخش در زمینه های خانواده، مدرسه و جامعه بهره گرفته شود این درحالی است که در زمینه تجربه زیسته والدین دارای کودک مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی در جامعه مورد تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر فهم مشکلات والدین ایرانی در تحول و پرورش کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی از طریق تجربه زیسته آن ها بود. روش: در این پژوهش از روی آورد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. با 12 والد دارای کودک مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی که از روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند به صورت تلفنی و حضوری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام، و داده ها از روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها به استخراج 4 مضمون اصلی و 19 زیرمضمون منجر شد، مضمون های اصلی عبارتند از: کشاکش های والدین، راه کارهای والدین در برابر مشکلات، رفتارهای تشدیدکننده نشانه مرضی اختلال و تأثیر اختلال بر والدین. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش که متناسب با بافت اجتماعی، فرهنگی و تجارب زیسته والدین دارای کودک مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی است به نظر می رسد بخشی از مشکلات والدین در خانواده هسته ای به دلیل عدم پذیرش تأثیرات اختلال بر ویژگی های کودک است که موجب می شود رفتار نامطلوب کودک در بسیاری از شرایط از سوی والد، عمدی ادراک شود که تأثیر منفی بر رابطه والد - فرزندی دارد. در سطح اجتماعی به دلیل عدم آگاهی تفاوت رفتاری کودک مبتلا به اختلال، والدین با سرزنش روش والدگری و برچسب اشتباه به کودک مواجه هستند که به طور معمول برای مقابله، از پنهان کردن اختلال از کودک و اطرافیان و محدود کردن روابط اجتماعی خود استفاده می کنند، این راهکار به سردرگمی، از دست دادن همراهی کودک و محدود شدن حمایت اجتماعی منجر می شود.
تداخل پیش گستر دیداری و کلامی در اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقایص اجرایی حافظه فعال همچون تداخل پیش گستر نقش موثری را در حفظ علائم اختلال استرس پس از سانحه از جمله جهش به گذشته و تجریه مجدد دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تداخل پیش گستر دیداری و کلامی در افراد مواجه شده با آسیب با و بدون اختلال استرس پس از سانحه بود. روش کار: در این پژوهش علی- مقایسه ای، آزمودنی ها به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد 30 نفر از افراد مواجه شده با سوانح جاده ای و تصادفات رانندگی بدون اختلال استرس پس از سانحه با 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه از نظر تداخل پیش گستر دیداری و کلامی مقایسه شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه ساختاریافته مقیاس علائم اختلال استرس پس از سانحه برایDSM-5 ، پرسشنامه افسردگی بک-2 و آزمایه پروب اخیر بودند. پس از اجرای پژوهش، داده ها با استفاده تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه نقص بیشتری را در کنترل تداخل پیش گستر دیداری و کلامی نسبت به افراد مواجه شده با آسیب بدون این اختلال تجربه می کنند. به علاوه، افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه نقص بیشتری را در حافظه فعال دیداری نسبت به حافظه فعال کلامی نشان دادند. نتیجه گیری: افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه نقایصی را در کنترل تداخل پیش گستر نشان می دهند که پیشنهاد می شود در درمان این افراد مورد توجه قرار گیرد.
الگوی ساختاری سازگاری تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری و سبک های یادگیری با نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین راهبردهای یادگیری و سبک های یادگیری با سازگاری تحصیلی دانشجویان بود. پژوهش حاضر به لحاظ روش، توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری تمام دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1401-1400 (12614) بوده که از بین آنها 693 (446 دختر و 247 پسر) دانشجو به شیوه تصادفی ساده بعنوان نمونه انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه سبک های یادگیری کلب (LSI2، کلب، 1985)، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ، پنتریج و همکاران، 1993)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و همکاران، 2001) و مقیاس سازگاری تحصیلی (AAS، اندرسون و همکاران، 2016) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با الگوی پیشنهادی پژوهش بود. نتایج بیان کننده رابطه مستقیم بین راهبردهای یادگیری و سبک های یادگیری با سازگاری تحصیلی (05/0>P ) و ارتباط بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با سازگاری تحصیلی بود(05/0>P ). همچنین راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان، ارتباط بین راهبردهای یادگیری و سبک های یادگیری با سازگاری تحصیلی را میانجی گری کرده است (01/0>P ) و راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان، فقط رابطه راهبردهای یادگیری با سازگاری تحصیلی را واسطه گری کرده است (01/0>P ). بر اساس یافته های این پژوهش، راهبردهای یادگیری، سبک های یادگیری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان را به عنوان عوامل پیش بینی کننده سازگاری تحصیلی در روش های یادگیری- یاددهی و برنامه های پیشگیری توسط دانشجویان، مدرسان، مشاوران و مدیران دانشگاه ها در نظر گرفته شود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مذهبی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری کلاسیک در افسردگی و خودپنداره و خداپنداره بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مذهبی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری کلاسیک در کاهش افسردگی و بهبود خودپنداره و خداپنداره در مبتلایان به افسردگی بود. روش: روش پژوهش حاضر کارآزمایی تصادفی با پیش آزمون- پس آزمون بود. در این پژوهش 30 نفر شرکت کردند. 15 نفر درمان شناختی رفتاری کلاسیک و 15 نفر درمان شناختی رفتاری مذهبی را بصورت فردی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس DSM (SCID-I)، (1997) بود که شرکت کنندگان در ابتدا و انتهای درمان به پرسشنامه ها پاسخ دادند. هر پروتکل شامل ده جلسه 50 دقیقه ای بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار22 SPSS- مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان شناختی رفتاری مذهبی به صورت معناداری بیش از درمان شناختی رفتاری کلاسیک، موجب افزایش احساس حضور و مراقب خدا و کاهش تصور منفی از خدا می شود(P<0/001). همچنین یافته ها نشان داد اگرچه دو درمان مذهبی و کلاسیک بطور معناداری موجب کاهش افسردگی و بهبود خودپنداره و مولفه های آن شدند اما اثربخشی آنها با یکدیگر تفاوت معناداری نداشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش های بایستی درمان شناختی رفتاری با رویکرد اسلامی به لحاظ مولفه ها و تکنیک ها تقویت شود تا اثربخشی آن در کاهش افسردگی و بهبود خودپنداره افزایش یابد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر برنامه "گربه مقابله ای"در درمان اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
77 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر برنامه " گربه مقابله ای" در درمان اختلال اضطراب جدایی کودکان 8 تا 10 ساله بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر 8 تا 10 ساله با نشانگان اختلال اضطراب جدایی شهرستان سنقر در سال 1401 بود. با روش نمونه گیری هدفمند، 36 کودک انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(18 نفر) و کنترل(18) قرار گرفتند. پس از اجرای مقیاس اضطراب جدایی( نسخه والدین)، به عنوان پیش آزمون، گروه آزمایش 16 جلسه درمان دریافت کرد. پس از مداخله، پس آزمون انجام شد و 2 ماه بعد آزمون پیگیری اجرا شد. داده ها، با تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نمرات گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون، کاهش معناداری داشته است. همچنین، دستاوردهای درمانی در مرحله پیگیری دو ماهه حفظ شده بود. می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر برنامه" گربه مقابله ای" می تواند نشانگان اختلال اضطراب جدایی در کودکان را کاهش دهد. پیشنهاد می شود در درمان اختلال اضطراب جدایی مورد استفاده روان درمانگران قرار گیرد.
تدوین مدل مفهومی نشانگان خودفزون دهی مرضی؛ سازه ای در روان شناسی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
161 - 199
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی نشانگان خودفزون دهی مرضی در منابع اسلامی و بررسی میزان روایی آن بود. با توجه به هدف، از روش آمیخته کیفی و کمی استفاده شده است. در بخش کیفی، ابتدا با استفاده از روش حوزه های معنایی (تریر، 2019) به وسیله 35 واژه مرتبط، 481 گزاره دینی با استفاده از نمونه گیری هدفمند بر اساس اصل اشباع جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مایرینگ به شیوه تحلیل محتوای استقرایی (2004) به وسیله سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. سپس در بخش کمی، اعتبار یافته ها با استفاده از روش ارزیابی نظرات کارشناسان به وسیله 11 متخصص با محاسبه شاخص روایی محتوا ارزیابی شد. یافته های پژوهش نشان داد که سازه خودفزون دهی مرضی دارای 3 محور و 14 نشانه می باشد. بخش اول مولفه های میل محور (سیری ناپذیری خواسته ها، تمایل به بیشتر از مقدار کفایت برای خود، علاقه شدید به جمع آوری و نگهداری مال)، بخش دوم مولفه های هیجان محور (رنج کشیدن از نرسیدن به خواسته ها، نداشتن رضایت، آرزوی عمر طولانی، داشتن غم و اندوه، نداشتن آسایش، حقارت مقابل دیگران بخاطر درخواست ها) و بخش سوم مولفه های رفتار محور (به خود سخت گرفتن در زندگی، بهانه تراشی زیاد برای عدم بخشندگی، نپرداختن حقوق الهی، کسب و نگهداری مال از راه غیردرست، توانایی رد خواسته های خود را نداشتن) می باشد. نتایج حاصل از نشانگان این سازه، زمینه مناسبی برای تشخیص، طراحی مقیاس و تدوین مداخلات درمانی این سازه فراهم کرده است.
اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت بر افزایش خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت بر افزایش خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان بود. طرح پژوهش، شبه آزمایشی با بهره گیری از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه شامل 30 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. ابتدا در مرحله پیش آزمون، هر دو گروه به پرسشنامه های خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی پاسخ دادند، سپس آموزش روانشناسی مثبت نگر در 14 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان دوره برای مرتبه دوم (به عنوان پس آزمون) و پس از دو ماه برای مرتبه سوم (به عنوان پیگیری) هر دو گروه به پرسش نامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش روانشناسی مثبت تغییرات پایداری در خردمندی، میزان تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون ایجاد می کند و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است. با توجه به نتایج پژوهش، از روش آموزش روانشناسی مثبت برای بهبود خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی استفاده می شود.
اثربخشی درمان شناختی بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
89 - 96
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در دانش آموزان نارساخوانی شناختی است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون - پیگیری وگروه کنترل بود. پس از اخذ کد اخلاق از بین دانش آموزان دختر و پسر در سه پایه اول، دوم و سوم ابتدائی شهر قم و مراجع کننده به مراکز اختلالات دولتی و غیر دولتی در سال تحصیلی 98-97، از راه نمونه گیری هدفمند، 102نفر که ملاک ورود به پژوهش را دارا بودند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش(51نفر)وگروه کنترل (51نفر) جایگزین شدند. جلسات درمانی در16 جلسه 45 دقیقه ای و (هفته ای دو جلسه) با استفاده از مدل ایشینر و سبک یادگیری واک در گروه آزمایش اجرا گردید. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس هوش وکسلر کودکان ویرایش چهارم، چک لیست ارزیابی برتر طرفی مغزی، پرسش نامه سبک های یادگیری واک، پرسشنامه ارزیابی برتری دست چاپمن و ادینبرگ، جدول رشدعصبی مغزی دلاکاتو و تحلیل محتوای کتاب فارسی دوره ی اول ابتدایی با شاخص دیداری (مبنای محتوای کتاب های درسی براساس سه سبک دیداری، شنیداری و حرکتی است) استفاده شد. داده ها با استفاده ازنرم افزار spss 23 و روش آماری تحلیل کواریانس و GEE (برآورد معادلات تعمیم یافته) و tزوجی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین نمرات پس آزمون دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0<p) پیگیری دو ماهه نتایج نشان دهنده ثبات نتایج بود. نتیجه گیری: درمان شناختی یک روش مداخله اثر بخش بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در نارسا خوانی شناختی است.
ارائه مدلی برای تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
35 - 48
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های اصلی نظام آموزش عالی کشور به ثمر رسیدن رسالت های تعلیم و تربیت عملی در خروجی فرآیند سیستم دانشگاه ها یعنی دانشجویان است. ازاین رو با توجه به مباحث مرتبط با اثربخشی تدریس استادان، هدف از این پژوهش ارائه مدل تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی و سازوکار اجرایی آن در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی بوده است. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و با مصاحبه های نیمه ساختار یافته از 15 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها و یافته ها حاکی از آن بود که 50 مفهوم در منابع علمی مختلف، 126 مفهوم جدید در متن مصاحبه ها و نهایتاً 150 مفهوم جدید پس از سازمان دهی مفاهیم احصاء شده از مصاحبه ها و منابع علمی مورد شناسایی قرار گرفت. مقوله ها و راهبردهای اصلی در تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی در ابعاد توانمندی علمی-پژوهشی استاد، ویژگی های حرفه ای استاد، مهارت های فردی-آموزشی، راهبردهای مربوط به استادان، راهبردهای مربوط به آموزش و راهبردهای مربوط به دانشگاه طبقه بندی شدند. کاربست این الگو و آگاهی از مؤلفه های آن در بخش های مختلف می تواند در بهبود کارایی و اثربخشی تدریس ایفای نقش کرده و قادر است تا احتمال توسعه دانشگاه های ایران در آینده را افزایش بخشد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر سرزندگی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
310 - 318
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ،بر مبنای یک طرح نیمه آزمایشی بین گروهی تک متغیره با پیش آزمون-پس آزمون وگروه کنترل و با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی اسلامی بر سرزندگی تحصیلی دانشجویان انجام گرفت .در این راستا ازجامعه ی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند در سال تحصیلی98-1397تعداد 66 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی دردوگروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند .آموزش مهارتهای زندگی به مدت 10 جلسه در گروه آزمایش اجرا شد.برای گروه کنترل هیچگونه مداخله ای انجام نشد.بپس از اموزش مهارت های زندگی اسلامی، برای اندازه گیری متغیروابسته از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده استفاده شد تحلیل ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش مهارت های زندگی اسلامی در بهبود سرزندگی تحصیلی در دانشجویان اثر بخش است.این یافته،تلویحات عملی در عرصه های تربیتی داشته که به تفضیل مورد بحث واقع گردیده است
بررسی و تحلیل انتساب جنین اهداشده بر اساس مکتب امامیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
144-154
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: به کارگیری روش های نوین بارداری موجب طرح پرسش هایی در عرصه های مختلف شده و مسائل زیادی را در زمینه حقوق طرفین به وجود آورده است. یکی از این مسائل بررسی نَسَب جنین اهداشده است که موضوع مهم فقهی-اجتماعی است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر فهم و تحلیل نَسَب جنین اهداشده و بررسی انتساب وی به گیرندگان اهداء، آن هم بر اساس دیدگاه فقه شیعی است. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیلی-کتابخانه ای است. کلیدواژه های جنین، اهداء و نَسَب در روایات شیعی و عبارات فقهای شیعه بررسی و بر اساس معیارهای فقهی-اصولی تحلیل و واکاوی دقیق شد. مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: در استفاده از فنون نوین باروری مصنوعی هم زمان با توجه به حل معضل زوج های نابارور، نحوه انتساب نوزاد به دنیاآمده با اهداگیرندگان بسیار حساس است و آثار دیگر اهدای جنین مثل نفقه، ولایت، حضانت، ازدواج، محرمیت و ارث در ذیل موضوع انتساب قابل حل خواهد بود. یافته ها نشان داده است که بر اساس دیدگاه فقه شیعه، نَسَب واقعی فرزند به صاحب اسپرم و تخمک می رسد و ادعای برخی مبنی بر اعراض صاحبان جنین از آن (به دلیل اهدای آن به بانک های جنین به صورت آشکار یا پنهان و یا اهداء به زوج نابارور) و درنتیجه نداشتن ادعای انتساب فرزند به خود، مسموع نیست؛ چون نَسَب با اعراض نفی نمی شود. نتیجه گیری: اگر وجود نَسَب بین پدر، مادر و نوزاد به صورت صحیح اثبات گردد، حقوق و تکالیفی مثل حرمت نکاح، حضانت، نگهداری و تربیت نوزاد، ولایت قهری پدر و جد پدری، نفقه (انفاق)، توارث بین طفل و پدر و مادر و خویشاوندان تحت عنوان آثار نسب به صورت قهری در قالب یک حق برای طرفین ایجاد می گردد.
The Effectiveness of Group Logotherapy on Psychological Distress and Belief in a Just World in MS Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۴ - Serial Number ۱۴, Autumn ۲۰۲۲
59 - 68
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aims to investigate the effectiveness of group logotherapy on psychological distress and belief in a just world in M.S patients. Method: This is a quasi-Experimental study with both control and experimental group. The statistical population of this study was 583 MS patients in Ilam city in 1400. According to the quasi-Experimental research method with the control and experimental group, the number of samples was estimated to be 30 (15 in the control group and 15 in the Experimental group) who were selected by the Iranian MS Society through the introduction of the members of the association. sampling was done as a convenient method. To measure the variables, Kessler's Psychological Distress Assessment Questionnaire (K10), and the Fair World Belief Questionnaire were used by Sutton & Douglas (2005), Dalbert (1999), and Dalbert et al. (2001). The therapeutic intervention in this study was a group logotherapy package for MS patients, and treatment sessions (based on Mohammadi, E-Fard, and Heidari's dual therapy package, 2019). Spss24 software and Covariance or ANCOVA test were used to analyze the data. Results: This study showed a noteworthy contrast between the Experimental and control groups in terms of psychological distress and belief in a just world with a 95% certainty level. Subsequently, two primary theories of affirmation and zero suspicion were rejected. Conclusion: It was found that group logotherapy is compelling to mental trouble and belief in a just world in MS patients.
تدوین مدل ساختاری فرسودگی شغلی بر اساس تکنو استرس، با توجه به نقش میانجی ویژگی های روان شناختی (تعهد سازمانی و حمایت اجتماعی ادراک شده) بر معلمان در زمان تدریس های مجازی دوران شیوع کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرسودگی شغلی معلمان ناشی از تکنواسترس یا استرس تکنولوژی در زمان تدریس های مجازی دوران شیوع کووید ۱۹ از جمله آسیب های نوین جامعه جهانی به حساب می آید. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری فرسودگی شغلی بر اساس تکنواسترس با نقش واسطه ای ویژگی های روانشناختی تعهد سازمانی و حمایت اجتماعی ادراک شده بود. روش تحقیق: جامعه ی آماری شامل معلمان مقطع ابتدایی شهرستان فریدونشهر بودند که در دوران شیوع کرونا به صورت آنلاین تدریس داشتند؛ که از بین آن ها ۸۴ نفر با شیوه ی نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی استاندارد فرسودگی شغلی مسلش(1981)، پرسشنامه ی تکنواسترس طرفدار و همکاران (2008)، پرسشنامه ی حمایت اجتماعی ادراک شده زمن و همکاران (1998) و پرسشنامه ی تعهد سازمانی آلن و مایر(1990) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای 23AMOS و 23SPSS بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تکنواسترس به طور مستقیم نقش معنادار در پیش بینی فرسودگی شغلی دارد، ولیکن تکنواسترس سهم معناداری در پیش بینی فرسودگی شغلی با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده و تعهد سازمانی ندارد. همچنین نتایج نشان داد که جنسیت افراد، سابقه تدریس افراد بر فرسودگی شغلی آن ها به طور معنی دار تأثیر ندارد. از سوی دیگر، مشخص گردید که تفاوت معناداری بین میانگین فرسودگی شغلی در افراد با سنین مختلف وجود داشته است. بنابراین سن افراد بر فرسودگی شغلی آن ها به طور معنی دار تأثیر دارد.
مقارنه و تطبیق مهریه و نفقه زن در نظام حقوقی اسلام و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
614 - 630
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقارنه و تطبیق مهریه و نفقه زن در نظام حقوقی اسلام و غرب بود. روش پژوهش: این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفت. در این راه از متون تالیفی در قالب کتاب ها و مقاله های فارسی و انگلیسی و همچنین روزنامه ها استفاده شد. همچنین از سایت های معتبر جستجوگر اینترنتی از قبیل گوگل، یاهو در تدوین این پژوهش استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش حقوق مالی زن و شوهر نسبت به یکدیگر، استقلال مالی زوجین و قوانین مربوط به مهریه و نفقه در اسلام و غرب مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه گیری: نظام حقوقی اسلام بنابر فقه مذاهب پنج گانه آن، امتیازهای مالی ویژه ای را برای زوجه در نظر گرفته است که در مقایسه با نظام های حقوقی غربی تقریبا منحصر به فرد می باشد. از جمله این امتیازها «مهریه» می باشد. مهریه، هدیه و عطیه واجبی است که به زوجه تعلق می گیرد و اگرچه ذکر و تعیین آن در صحت عقد شرط نمی باشد. ولی به مجرد عقد، حداقل به مقدار مهرالمثل به عهده زوج قرار می گیرد.مهریه در نظام حقوقی خانواده در اسلام، یکی از حقوق مالی زن در جریان ازدواج است. سیستم قضایی انگلستان و ولز یکی از مشهورترین سیستم های قضایی در حل و فصل پرونده های طلاق و رعایت حقوق برابر برای زن و مرد است، در حدی که لندن را پایتخت طلاق جهان می نامند. در دادگاه های این کشور، مرد به عنوان ستون اصلی خانواده درنظر گرفته می شود، اما در هنگام طلاق، دارایی های هر دوطرف دعوی، و حتی حقوق بازنشستگی که در آینده دریافت خواهند کرد، بررسی خواهد شد و براساس این بررسی ها، اموال مازاد بر نیاز هر طرف شناسایی شده و به صورت مساوی میان زن و شوهر تقسیم خواهد شد. این روند در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکایی مشابه است، اگرچه تفاوت های ساختاری در قانون و سیستم قضایی هر کشور ممکن است تغییراتی را در نحوه اجرای حکم دادگاه به وجود آورد.
بررسی عوامل درون و برون خانوادگی مؤثر بر گسست نسلی در خانواده ایرانی
حوزههای تخصصی:
امروزه ساختار روابط میان والدین و فرزندان در خانواده هسته ای مدرن، دستخوش تغییرات بنیادینی شده است. هر چند برخی از این تغییرات امری طبیعی و لازمه پیشرفت و رشد جامعه است، اما هنگامی که گستره این تغییرات در اثر عوامل نسلی با سرعت گسترش یابد؛ به مسئله ای مهم تبدیل می شود و می تواند سرمنشأ آسیب های زیادی در خانواده و به تبع آن جامعه باشد. در این صورت نمی توان گسست بین نسلی را امری طبیعی انگاشت و دیده بر آن فرو بست. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی با مطالعه منابع جامعه شناختی و تربیتی و با استفاده و استناد به آیات، روایات و سخن بزرگان و اندیشمندان دینی، به توصیف و تبیین عوامل تربیتی درون خانوادگی و برون خانوادگی گسست نسلی در خانواده ها پرداخته است. یافته ها نشان داد که عوامل تربیتی درون خانوادگی همچون اشتغال روزافزون والدین، فاصله سنی زیاد والدین با فرزندان، عدم آشنایی والدین و فرزندان با ویژگی های یکدیگر و نیز عوامل تربیتی برون خانوادگی همانند جهانی شدن، مدرنیزاسیون، رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی، موجب ایجاد پدیده گسست نسلی در خانواده ها شده است.
اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر خودکنترلی و تنظیم هیجان زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی پس از طلاق برای بسیاری از افراد نا ممکن به نظر می رسد. بعد از طلاق و جدایی از همسر تازه همه چیز شروع می شود. زنان از روز طلاق به بعد احساسات جدید منفی یا مثبتی را تجربه خواهند کرد. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر خودکنترلی و تنظیم هیجان زنان مطلقه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی منطقه 7 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته رویکرد مبتنی بر توانمندی بر اساس پروتکل تهیه شده توسط Darbani & Parsakia (2022) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجان Gross & John (2003) و پرسشنامه خودکنترلی Tangney et al. (2004) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری مقدار به دست آمده در متغیر تنظیم هیجان (56/7 = F و 002/0 = P) و خودکنترلی (91/6 = F و 002/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (رویکرد مبتنی بر توانمندی) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (تنظیم هیجان و خودکنترلی) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای رویکرد مبتنی بر توانمندی بر گروه آزمایش بود. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد تأثیرات ناشی از رویکرد مبتنی بر توانمندی بر متغیرهای پژوهش پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که رویکرد مبتنی بر توانمندی بر تنظیم هیجان و خودکنترلی زنان مطلقه مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
ساخت پرسشنامه اولیه موفقیت امام جماعت براساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت پرسشنامه اولیه موفقیت امام جماعت مسجد براساس منابع اسلامی انجام شد. بر این اساس روش پژوهش، روش تحلیل محتوا و روش پیماشی بود که پنجاه نفر از ائمه جماعت موفق به صورت تصادفی با روش خوشه ای انتخاب شدند. برای بررسی روایی محتوا، مؤلفه ها و گویه های پرسشنامه از نظر شش نفر از کارشناسان متخصص در نماز و تبلیغ و کارشناسان روان شناسی استفاد شد که محاسبه ضریب کندال نشان دهنده میزان توافق کارشناسان خبره در مورد موافقت گویه ها با مستندات اسلامی و نحوه دلالت آنهاست. جهت محاسبه روایی این پرسشنامه، همبستگی هر گویه با نمره کل محاسبه و گویه هایی تأیید شد که همبستگی بالایی 3/0 با نمره کل دارند؛ همچنین برای بررسی اعتبار پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ 83/0 و همبستگی بین دونیمه پرسشنامه محاسبه شد که نتایج نشان دهنده اعتبار بالای پرسشنامه می باشند.
نقش فراشناخت، تحمل ابهام و انعطاف پذیری روانشناختی در پیش بینی تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۸۱۴-۱۷۹۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان می دهد فراشناخت، تحمل ابهام و انعطاف پذیری روانشناختی با رفتار تاب آوری در ارتباط هستند. اما در زمینه ی گستره مطالعات بومی پژوهشی در جامعه مورد تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این پژوهش باهدف بررسی نقش فراشناخت، تحمل ابهام و انعطاف پذیری روانشناختی در پیش بینی تاب آوری در همسران شهدای استان البرز انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه همسران شهدا در سال 1401- 1400 بود. 451 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های فراشناخت ولز و کاترایت هاتون (2004)، پرسشنامه پذیرش و عمل بوند و همکاران (2007)، پرسشنامه تحمل ابهام بودنر (1960) و پرسشنامه تاب آوری کونور و همکاران (٢٠٠٣) روی آن ها اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون خطی چندگانه انجام شد. یافته ها: مطابق با تحلیل داده ها متغیرهای انعطاف پذیری روانشناختی (0/37 =β)، تحمل ابهام (0/25 =β)، وقوف شناختی (0/22 =β)، کنترل ناپذیری و خطرناک بودن افکار (0/19- =β)، و اعتماد شناختی (0/13- =β) به ترتیب نیرومندترین پیش بینی کننده های تاب آوری هستند. علاوه بر این، انعطاف پذیری روانشناختی (0/001 ≥p، 7/23 =F)، تحمل ابهام (0/001 ≥p، 10/6 =F) و وقوف شناختی (0/001 ≥p،19/5 =F) پیش بینی افزایش تاب آوری هستند، اما باور به کنترل ناپذیری و خطرناک بودن افکار (0/003 ≥p، 99/2 =F) و اعتماد شناختی (0/012 ≥p، 51/2 =F) پیش بینی کننده کاهش تاب آوری هستند. نتیجه گیری: از یافته های بالا می توان نتیجه گرفت که فراشناخت، تحمل ابهام و انعطاف پذیری روانشناختی با تاب آوری در ارتباط مستقیم است و موجب افزایش تاب آوری می شود. تکرار تحقیقات با نمونه های بیشتر در گروه های دیگر مورد نیاز است.
بررسی نقش واسطه گری مهارت های ارتباطی و مهارت های تحصیلی در رابطه هیجان خواهی و باورهای فراشناختی با ریسک پذیری دانش آموزان نوجوان دارای رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری مهارت های ارتباطی و مهارت های تحصیلی در رابطه هیجان خواهی و باورهای فراشناختی با ریسک پذیری دانش آموزان نوجوان دارای رفتارهای پرخطر بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره ی متوسطه ی دوم شهر کرج و در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 300 نفر از میان آن ها انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های رفتارهای پرخطر (RBH) زاده محمدی و همکاران (1390)، رفتارهای ریسک پذیری اجتماعی، تحصیلی و هیجانی (SAEBRS) کیلگوس و همکاران (2016)، هیجان خواهی (SS) زاکرمن و همکاران (1981)، باورهای فراشناختی (MB) ولز و کارترایت- هاتون (2004)، مهارت های ارتباطی بین فردی (AICS) فترو (2000) و مهارت های تحصیلی (AS) شعبانی و همکاران(1397) استفاد شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و آزمون بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بوده است. هیجان خواهی با سح معنی داری (1/0) و باورهای فراشناختی با سطح معنی داری (1/0) به صورت مستقیم با ریسک پذیری اجتماعی، تحصیلی و هیجانی رابطه دارند. هیجان خو.اهی به صورت غیرمستقیم و با واسطه متغیر مهارت های ارتباطی بین فردی با ریسک پذیری اجتماعی، تحصیلی و هیجانی ارتباط دارند (03/0). رابطه غیرمستقیم باورهای فراشناختی با ریسک پذیری اجتماعی، تحصیلی و هیجانی از طریق مهارت های ارتباطی بین فردی تأیید نشد (35/0). همچنین نتایج نشان داد هیجان خواهی به صورت غیرمستقیم و با واسطه متغیر مهارت های تحصیلی با ریسک پذیری اجتماعی، تحصیلی و هیجانی ارتباط دارند (04/0). باورهای فراشناختی به صورت غیرمستقیم و با واسطه متغیر مهارت های تحصیلی با ریسک پذیری اجتماعی، تحصیلی و هیجانی رابطه دارد (01/0).
تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (ISTDP) بر افزایش بهزیستی روانی بیماران دچار اختلال شخصیت هیستریونیک (HPD)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گاهی موانع و مشکلاتی در زندگی آدمی پدید می آید که سازگاری و در نتیجه تعادل روانی فرد را برهم می زند و باعث بروز اختلالات روانی می شود. هدف پژوهش تعیین تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر کاهش نشانگان روانشناختی در بیماران دچار اختلال شخصیت هیستریونیک (نمایشی) بود. روش کار: طرح پژوهش کارآزمایی تصادفی کنترل شده با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان بزرگسال ساکن شهر سمنان مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک بود. برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست نشانه های بیماری 90 سوالی تجدیدنظر شده و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف، استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) و نرم افزار آماری SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: بررسی تفاوت میانگین هریک از مولفه های نشانگان روان شناختی گروه مداخله (روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده) و کنترل حاکی از آن است که با حذف اثر پیش آزمون ها، بین هر دو گروه در مولفه های استقلال، تسلط بر خود، رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی، پذیرش خود و بهزیستی روانی تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: نتیجه به دست آمده نشان می دهد، درمان روان پویشی باعث می شود ابراز هیجانات ناشی از استرس ها در فضای امن همراه با عدم احساس طرد از سوی درمانگر صورت پذیرد که این امر به رشد این افراد منجر می شود. شدلر (2010) معتقد است درمان روانپویشی فشرده کوتاه مدت افزون بر بینش بالا و اثربخشی معنادار، موجب بهبود طولانی مدت مراجعان می شود. این روش از راه تجربه هیجانی اصلاح کننده موجب می شود فرد در محیطی شایسته فرصت یابد با آن چه در طول زندگی از آن اجتناب کرده، روبه رو شود و شیوه های غیرانطباقی را که برای ارتباط با خود و دیگران (یکی ازمولفه های بهزیستی روانی) استفاده می کرده، رها کند.