فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۰۱ تا ۷٬۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Methods This research was administered in three stages. First, a psycho-cognitive remediation treatment manual was developed based on the most reliable existing treatments: Cognitive Behavior Therapy (CBT) and Cognitive Remediation Therapy (CRT). In the second stage, the content validity of the manual was evaluated by 8 experts. Finally, the effectiveness of the developed treatment was evaluated by the quasi-experimental method with an active control group, pretest-posttest follow-up design. 28 adults aged 24-45 years who had been diagnosed with MDD were purposefully selected and assigned to one of the two experimental or control groups. The experimental group participated in 12 two-hour weekly sessions and the control group played video games at home. The Beck Depression Inventory-Second Edition (BDI-II) and the THINC-it tools as neuropsychological tests were used for gathering data. Only 25 patients remained in the study at week 12. To statistically analyze the data, One-way analysis of covariance was used (SPSS 26). Results Data analysis showed that depression and anhedonia were significantly lower at the post-test compared to the pre-test, according to the BDI-II and SHAPS scores. All objective and subjective cognitive functions were significantly improved. Follow-up scores remained significantly constant in the tests that had improved in the post-test which indicates the stability of therapeutic effects in the three-month follow-up. Conclusion This is the first study to evaluate two validated combined therapies in adults with MDD, as far as the authors are aware. It was evaluated based on feasibility, acceptability, and effectiveness. It is suggested that clinicians use these combined treatments in the field of clinical practice. Although this treatment manual had a good effect, some of its limitations must be addressed in future research.
مقایسه سطح حافظه کاری در دانش آموزان ابتدایی نارساخوان ادراکی، زبان شناختی و عادی در خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
149 - 169
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه حافظه کاری دانش آموزان ابتدایی نارساخوان ادراکی، زبان شناختی و عادی در خواندن بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. این پژوهش شامل سه جامعه آماری دانش آموزان پسر ابتدایی پایه سوم و چهارم نارساخوان ادراکی، نارساخوان زبان شناختی و عادی در خواندن در شهر مشهد در سال تحصیلی 99-98 بود که از هر جامعه 15 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه برای جامعه اول و دوم به صورت هدفمند و برای جامعه سوم به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. نمونه ها از نظر هوش همتاسازی شدند. ابزارهای پژوهش آزمون های هوش ریون (1956)، ارزیابی خواندن فارسی پوراعتماد (1380)، تکلیف دیداری کیم کاراد (1945) و حافظه مستقیم و معکوس وکسلر (1945) بودند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد سطح حافظه کاری در سه گروه مورد مطالعه تفاوت معناداری دارد (001/0P). سطح عملکرد دو گروه نارساخوان در متغیرهای حلقه واج شناختی، لوح دیداری- فضایی و مجری مرکزی به طور معناداری پایین تر از دانش آموزان عادی بود. همچنین سطح عملکرد دانش آموزان نارساخوان زبان شناختی از نارساخوان ادراکی در متغیر حلقه واج شناختی به طور معناداری پایین تر بود و تفاوت معناداری بین دانش آموزان نارساخوان ادراکی و نارساخوان زبان شناختی در سایر متغیرها مشاهده نشد. بنابراین بر اساس یافته ها، می توان گفت سطوح حافظه کاری دانش آموزان نارساخوان و عادی با یکدیگر متفاوت است و با تقویت حافظه کاری می توان عملکرد خواندن آنان را افزایش داد. همچنین از آن جا که دانش آموزان نارساخوان زبان شناختی نقص بیشتری در حلقه واج شناختی دارند، باید به طور خاص از این نظر مورد توان بخشی های دقیق تر قرار گیرند.
تدوین مدل رفتارهای جامعه پسند بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی با نقش واسطه ای اعتیاد به بازی های آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل پیشنهادی رفتارهای جامعه پسند بر اساس نیازهای بنیادین با نقش واسطه ای اعتیاد به بازی های آنلاین بود. روش پژوهش، همبستگی - از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که نمونه ای به حجم 388 نفر با استفاده از روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های نیازهای بنیادین لاگوردیا و همکاران (2000)، رفتارهای جامعه پسند کاپررا و همکاران (2005) و اعتیاد به بازی های آنلاین خزل و همکاران (2007) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 22 و LISREL نسخه 8/8 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، مدل پژوهش با داده ها برازش مناسبی دارد. در بررسی نتایج مشخص شد اثر مستقیم نیازهای بنیادین بر اعتیاد به بازی منفی و معنادار و بر رفتارهای جامعه پسند مثبت و معنادار است (p<0.01). اثر اعتیاد به بازی بر رفتارهای جامعه پسند منفی و معنادار است (p<0.01). همچنین نتایج نشان داد، اعتیاد به بازی آنلاین در رابطه بین نیازهای بنیادین روان شناختی و رفتار جامعه پسند نقش واسطه ای معناداری دارد (p<0.01). بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان بیان کرد نیازهای بنیادین در کاهش اعتیاد به بازی آنلاین نقش داشته و کاهش میزان اعتیاد به بازی در بهبود رفتارهای جامعه پسند اثرگذار است.
بررسی مفهوم اختلال روانی با توجه به عامل رشد نایافتگی از منظر قرآن کریم
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
35 - 44
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های مقدماتی و مهم در روانشناسی بالینی، بررسی عوامل و ریشه های آسیب پذیری اختلال های روانی است. چراکه آسیب شناسی اختلالات روان شناختی، در پیشگیری، تشخیص و درمان این اختلالات تأثیر بسزایی دارد. هدف این پژوهش بررسی مفهوم اختلال روانی بر اساس عامل رشدنایافتگی در قرآن است. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با روش تحلیل اختصاصی محتوای قرآن کریم با محوریت تحلیل واژه در آیات قرآن کریم صورت گرفته است. نتایج این مطالعه، حاکی از آن بود که رشدنایافتگی و به عبارت دقیق تر، غاوی بودن، عامل اصلی پذیرش القائات منفی بیرونی و درونی در انسان است. در اثر درهم کنش ویژگی رشدنایافتگی و القائات منفی، فرد دچار انواع اختلالات روانی می شود. بر اساس این پژوهش، اجزای وجود انسان که در مسیر غی (در برابر رشد) قرار می گیرد، فرد را در برابر اختلالات روان شناختی آسیب پذیر می کند. از طرف دیگر، قرارگرفتن انسان در مسیر رشد، او را در برابر اثرپذیری از القائات منفی و ابتلا به اختلالات روانی مصون می دارد.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی با درمان شناختی رفتاری گروهی بر رضایت زناشویی و خودکنترلی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
224 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی با درمان شناختی رفتاری گروهی بر رضایت زناشویی و خودکنترلی زنان دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان دارای تعارض زناشویی بود که در سال 1398 به مراکز مشاوره منطقه 7 شهر تهران مراجعه کرده بودند، که از میان آنها 60 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جلسات واقعیت درمانی به صورت گروهی هفته ای یک جلسه دو ساعته طی 7 هفته برگزار شد. جلسات درمان شناختی رفتاری به صورت گروهی هفته ای یک جلسه دو ساعته طی 8 جلسه برگزار شد. شرکت کنندگان جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس رضایت زناشویی انریچ (1982) و مقیاس خودکنترلی تانجنی و همکاران (2004) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد اثر متقابل زمان * گروه ها موجب افزایش رضایت زناشویی و خودکنترلی (001/0=P) در گروه های آزمایش نسبت به گروه گواه شد. نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از تفاوت معنادار درمان شناختی- رفتاری و واقعیت درمانی با گروه گواه برای متغیرهای رضایت زناشویی و خودکنترلی بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد واقعیت درمانی و درمان شناختی- رفتاری هر دو، به زنان متأهل با بهبود خودکنترل گری به آنها کمک می کند تا روابط زناشویی خود را بهبود بخشند.
رابطه سرمایه اجتماعی و فرهنگی والدین با مهارت های اجتماعی فرزندان: نقش واسطه ای سبک های والدین در برخورد با هیجانات منفی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
121 - 142
حوزههای تخصصی:
مقدمه : والدین در شکل گیری مهارت اجتماعی فرزندان نقش بسیار مهمی دارند، از این رو هدف پژوهش حاضر، تبیین مهارت های اجتماعی فرزندان بر اساس سرمایه اجتماعی و فرهنگی والدین با توجه به نقش واسطه ای سبک های والدین در برخورد با هیجانات منفی فرزندان بود.
روش : روش پژوهش از نوع توصیفی –همبستگی و جامعه آماری والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1399-1400 بود. حجم نمونه 500 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند که در نهایت 419 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های مهارت های اجتماعی، سبک های برخورد والدین با هیجانات منفی فرزندان ، سرمایه اجتماعی خانواده و سرمایه فرهنگی بود. از نرم افزار SmartPls3 نیز جهت تجزیه وتحلیل مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها : یافته ها نشان داد که سرمایه اجتماعی هم به طور مستقیم (001/0> p ، 26/0= β ) و هم به واسطه سبک های حمایتی (009/0> p ، 044/0= β ) و غیر حمایتی (013/0> p ، 033/0= β ) برخورد با هیجانات فرزندان، منجر پیش بینی مهارت های اجتماعی فرزندان می گردد. سرمایه فرهنگی به طور مستقیم با سبک های حمایتی (043/0> p ، 11/0= β ) برخورد با هیجانات فرزندان ارتباط دارد و همچنین سرمایه اجتماعی (001/0> p ، 22/0= β ) نیز نقش قابل توجهی در تبیین نحوه برخورد والدین با هیجانات فرزندان داشت. شاخص های برازش مدل بعد از اصلاح (089/0= SRMR و 61/0= NFI ) نیز نشان داد که مدل مذکور برازش مناسبی دارد.
نتیجه گیری : به طورکلی برخورداری از سرمایه های اجتماعی و فرهنگی موجب تغییرات ذهنی و رفتاری کنشگران اجتماعی (والدین و فرزندان) می شود و این تغییرات خود را در سبک های والدین در برخورد با هیجانات و همچنین مهارت اجتماعی فرزندان نشان می دهد.
پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس ترس از ارزیابی منفی و ادراک رفتار والدین در کودکان با اختلال یادگیری
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس ترس از ارزیابی منفی و ادراک رفتار والدین در کودکان با اختلال یادگیری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقاطع سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال یادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که تعداد 90 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های سازگاری اجتماعی دخانچی (1377)، ادراک رفتار والدینی پارکر و همکاران (1979) و ترس از ارزیابی منفی لیری (1983) بود که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی؛ و بین سازگاری اجتماعی و ادراک رفتار والدین در کودکان با اختلال یادگیری رابطه وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل آماری حاکی از آن بود که ترس از ارزیابی منفی و ادراک رفتار والدین، پیش بینی کننده ی سازگاری اجتماعی کودکان با اختلال یادگیری هستند.
نقش میانجی نگرش به یادگیری و تحمل ابهام در رابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه بر حافظه کاری دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
31 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل علی اثر نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه بر حافظه کاری با میانجی گری نگرش به یادگیری و تحمل ابهام در دانش آموزان دبیرستانی (دوره دوم) شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند.روش اجرای پژوهش توصیفی و با توجه به بررسی روابط میان متغیرها در قالب مدل علّی تحلیل مسیر، طرح پژوهش همبستگی انتخاب شد. برای این منظور، 385 نفر ) 155دختر و 230پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های حافظه کاری (نجاتی1392)، نیاز به شناخت (کاچیوپو 1996)، نیاز به خاتمه (دی بیکر و کراوسون 2008)، نگرش به یادگیری (ایکن 1979) و تحمل ابهام (مک لین 1993) پاسخ دادند. نتایج پژوهش به طور کلی نشان داد که هم نیاز به شناخت و هم نیاز به خاتمه از طریق واسطه گری نگرش به یادگیری و تحمل ابهام بر حافظه کاری دارای اثرغیرمستقیم هستند. یافته ها گویای آن بود که اثر مستقیم نیاز به شناخت بر حافظه کاری معنادار اما اثر مستقیم نیاز به خاتمه بر حافظه کاری معنادار نبود. بعلاوه، اثر مستقیم نیاز به شناخت بر نگرش به یادگیری و تحمل ابهام معنادار بوده اما اثر مستقیم نیاز به خاتمه بر نگرش به یادگیری و تحمل ابهام معنادار نبود. در قسمت نتیجه گیری به طور تفصیلی به بحث در خصوص یافته های حاصله و تبیین آنها پرداخته شده است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر دلزدگی و تعارضات زناشویی مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره گرگان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دلزدگی و تعارضات زناشویی پدیده ای شایع است که باعث سست شدن روابط و افزایش مشکلات زناشویی می شود. هدف: پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر دلزدگی و تعارضات زناشویی مراجعه کنندگان متقاضی طلاق بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی مراجعه کنندگان متقاضی طلاق در سال ۱۳۹۹ بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد ۴۵ نفر در سه گروه درمان پذیرش و تعهد (۱۵نفر)، طرحواره درمانی (۱۵نفر) و گروه گواه (۱۵نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت درمان پذیرش و تعهد (۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای)، طرحواره درمانی (۱۲جلسه ۹۰ دقیقه ای) قرار گرفتند. گروه گواه در طی این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از مقیاس دلزدگی پاینز (۱۹۹۶) و پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی(MCQ-R) استفاده شد. یافته ها با نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد به همین منظور برای پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (F=۷۸/۵۹, P<۰/۰۱) و طرحواره درمانی (F=۴/۴۰, P<۰/۰۱) بر دلزدگی زناشویی و تعارضات زناشویی مؤثر است. نتیجه مقایسه دو مداخله نیز نشان داد که طرحواره درمانی نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دارای اثربخشی بیشتری در کاهش دلزدگی (F=۱۳/۶۰, P<۰/۰۱) و تعارضات زناشویی (F=۲۹/۹۳, P<۰/۰۱) بود. نتیجه گیری: براساس نتایج درمان های اکت و طرحواره درمانی می تواند نقش مهمی در کاهش دلزدگی و تعارض زناشویی زوجین داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این روش ها در کنار سایر روش های درمانی در جهت بهبود رضایت زناشویی و کاهش دلزدگی تعارض زناشویی زوجین استفاده شود.
اثر بخشی آموزش هوش اجتماعی بر خودکارآمدی اجتماعی، اضطراب ناشی از کرونا و کمال گرایی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش هوش اجتماعی بر خودکارآمدی اجتماعی، اضطراب ناشی از کرونا و کمال گرایی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر سمنان را تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای بود؛ و نمونه پژوهش شامل 30 آزمودنی که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش مقیاس خودکارآمدی اجتماعی نوجوان کلنی (1989)، مقیاس اضطراب کرونا ویروس علی پور (1398) و مقیاس کمال گرایی چندبعدی تهران بشارت (1386) بود. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش هوش اجتماعی بر خودکارآمدی اجتماعی، اضطراب ناشی از کرونا و کمال گرایی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول تأثیر دارد.
نقش آزاردیدگی های عاطفی و فیزیکی دوران کودکی ومشکلات هویت در پیش بینی اختلالات شخصیت خوشه ی B
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی نشانگان اختلال های شخصیت در نوجوانان بر اساس تروماهای دوران کودکی، رشد هویت و دشواری در تنظیم هیجان در بین دانش آموزان دوره ی متوسطه ی دوم (16 تا سال 19) شهرستان خوی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع همبستگی بوده و برای انجام آن از بین مدارس دبیرستانی شهرستان خوی 5 مدرسه ی پسرانه و 5 مدرسه ی دخترانه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی بالینی نوجوانان میلون (MACI) و پرسشنامه ی رشد هویت (AIDA) و پرسشنامه ی تروماهای دوران کودکی (CTQ) استفاده شده است. پس از جمع آوری داده های خام، شیوه های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه ی همزمان استفاده شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد بین تروماهای دوران کودکی و نشانگان اختلالات شخصیت رابطه ی معنادار وجود دارد (p<0/01)؛ بنابراین فرضیه اول تحقیق ما تائید شد. نتایج جداول رگرسیون وجود رابطه بین هویت و نشانگان اختلالات شخصیت را نیز تائید کردند (P<0/01, r=0/61) درواقع هر دو فرضیه پژوهش تائید شدند. هرکدام از فرضیه های پژوهش ما دارای 4 فرضیه ی جزئی بودند که به پیش بینی اختلالات خوشه ی B پرداخته اند. تمامی فرضیه ها معنادار بوده و تائید شدند و می توان گفت که تروماهای دوران کودکی و رشد هویت، نشانگان اختلال شخصیت خوشه ی B در نوجوانان را پیش بینی می کنند.
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه با خود ناتوان سازی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودناتوان سازی از جمله مکانیسم های دفاعی جهت حفظ اعتماد به نفس هنگام شکست خوردن می باشد. هدف این تحقیق بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه با خود ناتوان سازی در دانشجویان دانشگاه مراغه بود. روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق توصیف همبستگی استفاده شد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه مراغه در سال تحصیلی 1397-98 بود. از جامعه مذکور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 300 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات ازپرسش نامه های سبک دلبستگی هازن و شیور ، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و مقیاس خود ناتوان سازی جونز و رودوالت استفاده شد. به منظور تحلیل یافته ها از رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه با خود ناتوان سازی رابطه ی معنا داری دارند ( 01/0 P< ) و همچنین از بین سبک های دلبستگی، بین سبک دلبستگی نا ایمن اجتنابی و نا ایمن دوسوگرا با خودناتوان سازی رابطه معناداری وجود دارد ( 01/0 P< ). اما بین سبک دلبستگی ایمن با خود ناتوان سازی رابطه معنادار وجود ندارد. نتیجه گیری: سبک های دلبستگی نا ایمن و دوسوگرا و طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند منجر به خودناتوان سازی در دانشجویان شوند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل رفتار درمانی دیالکتیک، براضطراب، افسردگی و خشم همسران جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
195 - 203
حوزههای تخصصی:
از عوارض مهم جنگ ، بروز مشکلات جسمی و روانی برای جانبازان و همسران آنهاست. بیشتر مسئولیت مراقبت از جانبازان بر عهده همسران آنهاست و این مسئولیت سلامت و کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار داده و زمینه های بروز اختلالات هیجانی مانند، اضطراب، افسردگی، خشم را در آنها فراهم می آورد. هدف: پژوهش حاضر با تعیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان مبتنی برمدل رفتاردرمانی دیالکتیک، براضطراب، افسردگی و خشم همسران جانبازان انجام گرفت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل روی 20 نفر از همسران جانبازان که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، انجام شد.ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: مقیاس خشم اشپیلبرگ، پرسشنامه افسردگی بک(BDI)و پرسشنامه اضطراب اسپیلبرگر. گروه آزمایش در 8 جلسه گروهی آموزش تنظیم هیجان مبتنی برمدل رفتاردرمانی دیالکتیک را دریافت کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند راهه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد میانگین پس آزمون اضطراب، افسردگی و خشم همسران جانبازان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری داشته است (0/05≥ P ). نتیجه گیری: آموزش تنظیم هیجان با روش رفتاردرمانی دیالکتیک می تواند به عنوان یک روش درمانی مورد استفاده باشد. واژگان کلیدی: رفتاردرمانی دیالکتیک، اضطراب، افسردگی، خشم، همسران جانبازان
تدوین و تعیین اثربخشی بسته آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
167 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژهش حاضر، تدوین و تعیین اثربخشی بسته آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان ایرانی مقیم شهر دوحه قطر بود. روش: به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش کاربردی و برای اجرای آن از روش سه مطالعه متوالی استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر دوحه است که در سال تحصیلی 99 - 98 مشغول به تحصیل بودند. برای این منظور ابتدا براساس نمره کسب شده در پیش آزمون به روش همتاسازی، دانش آموزان را به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم نموده، سپس بسته آموزشی تهیه شده توسط محقق طی یک نیم سال تحصیلی در کلاس های موردنظر اجرا و تأثیر این آموزش در محدوده پیش آزمون و پس آزمون ارزش یابی و گزارش گردید. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سواد رسانه استفاده و روایی و پایایی آن ها تأیید شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام و در سطح آمار استنباطی، از آزمون های تحلیل واریانس تک متغیره با گروه کنترل ( Ancova) استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که تأثیر مداخله بسته آموزشی سواد رسانه بر سواد رسانه ای دانش آموزان تأیید شده است. هم چنین نتایج نشان داد که آموزش سواد رسانه ای به طور معناداری بر کاهش قلدری- قربانی سایبری اثربخش است. نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان گران، مشاوران، معلمان و سازمان ها می توانند از نتایج پژوهش حاضر برای کاهش آسیب های ناشی از فضای مجازی در نوجوان استفاده کنند.
اثربخشی بازی شطرنج بر کاهش مشکلات شناخت اجتماعی و ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی شطرنج بر کاهش مشکلات شناخت اجتماعی و ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی با تشخیص ناتوانی یادگیری ارجاع داده شده به مرکز مشاوره آموزش وپرورش شهر شیراز در سال تحصیلی 99-98 بودند، که تعداد 40 نفر از دانش آموزان با نمره بالای میانگین در پرسش نامه مشکلات یادگیری کلورادو (فرم والدین) و عدم آشنایی با بازی شطرنج به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش هفته ای دو جلسه به بازی شطرنج در طی 45 روز پرداختند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد، پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه اجرا گردید و داده های حاصل از اجرای پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری با کنترل پیش آزمون با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 19 مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثربخشی بازی شطرنج بر کاهش مشکلات شناخت اجتماعی و ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری معنادار است. بازی شطرنج می تواند در پیشگیری و بهبود ناتوانی دانش آموزان در مشکلات شناخت اجتماعی و ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مؤثر واقع شود.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
177 - 186
حوزههای تخصصی:
برخی از افراد علیرغم طبیعی یا تقریباً طبیعی بودن ظاهر جسمانی، اشتغال ذهنی مداومی درباره ظاهر جسمانی خود دارند. پژوهش هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین-فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن در کلینیک پویش فهیم شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند، که از بین آنان تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس اصلاح شده ییل- براون برای اختلال بدشکلی بدن، پرسشنامه خودتفسیری هاردین و همکاران، پرسشنامه خلاقیت عاطفی آوریل و پرسشنامه تنظیم هیجان بین فردی هافمن و همک اران بودند. گروه آزمایش مهارت تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. داده های جمع آوری شده توسط تحلیل کوواریانس یک راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش می باشد (05/0>P). بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش خودتفسیری مستقل، افزایش خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجانی بین فردی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش است.
اثربخشی روایت درمانی گروهی بر سرزندگی تحصیلی و بهبود روابط والد- فرزندی در دانش آموزان مقطع متوسطه اول
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
51 - 69
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روایت درمانی گروهی بر بهبود روابط والد- فرزندی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش به حجم 40 نفر از بین کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول منطقه 12 استان تهران به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20نفر) و کنترل (20نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مقیاس ارزیابی روابط والد- فرزند (فاین، مورلند و اسچووبل، 1983) و سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) را تکمیل کردند و آزمودنی های گروه آزمایش در معرض 8 جلسه 120 دقیقه ای روایت درمانی گروهی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج نشان دادند روایت درمانی گروهی به بهبود روابط والد- فرزندی و افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان در مرحله پس آزمون منجر می شود. با توجه به نتایج، روایت درمانی گروهی بر بهبود روابط والد- فرزندی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه اول مؤثر است.
تأثیر برنامه آموزشی نشاط معنوی بر ترس از شکست و امنیت روانی ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۷۴۲-۱۷۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: پیشینه تحقیقات در روانشناسی ورزشی نشان می دهد، کاهش احساس امنیت روانی احتمالا باعث کاهش موفقیت و بنابراین موجب ترس و اضطراب می گردد. در نتیجه روانشناسان ورزشی بر برنامه های آموزشی برای غلبه بر کاهش احساس امنیت روانی و ترس تأکید کرده اند. هدف: هدف از انجام این پژوهش تأثیر برنامه آموزشی نشاط معنوی بر ترس از شکست و امنیت روانی ورزشکاران بود. روش: در این مطالعه شبه تجربی با طرح تحقیق پیش آزمون – پس آزمون، 46 ورزشکار زن به صورت مشارکت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه برنامه آموزشی نشاط معنوی و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پیش آزمون و پس آزمون اقدام به تکمیل پرسشنامه های احساس امنیت روانی (ادموندسون، 1999) و ترس از شکست (کانوری و همکاران، 2002) نمودند. مرحله مداخله در 28 جلسه یک ساعته انجام گرفت. این پروتکل تلفیقی از پروتکل نشاط معنوی (هشت جلسه)، هوشیاری در لحظه (ده جلسه) و پذیرش و آگاهی (ده جلسه) (مهری ورنیاب، 1396) بود. در این مدت شرکت کنندگان گروه کنترل به فعالیت های روزمره خود می پرداختند. داده ها به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که برنامه آموزشی تقویت نشاط معنوی بر کاهش ترس از شکست (یعنی کاهش عزت نفس، ترس از داشتن آینده ای نامعلوم، ترس از ناراحت شدن افراد مهم، ترس از تجربه شرم و خجالت و ترس از دست دادن علاقه افراد مهم) ورزشکاران تأثیر معنی داری دارد (0/05 P<). همچنین نتایج نشان داد که برنامه آموزشی تقویت نشاط معنوی بر افزایش احساس امنیت روانی ورزشکاران تأثیر معنی داری دارد (0/05 P<). نتیجه گیری: بر این اساس می توان گفت، برنامه نشاط معنوی بر کاهش ترس از شکست و افزایش احساس امنیت روانی ورزشکاران مؤثر بوده و آگاهی متخصصان از این برنامه در جهت کاهش ترس از شکست و ارتقای امنیت ورزشکاران حائز اهمیت است.
بررسی اجمالی مفهوم، راه حل مقابله و شیوه های اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
202 - 185
حوزههای تخصصی:
در سالهای کنونی مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی یکی از مهمترین موضوعات حوزه اقتصاد اطلاعات است و تلاش قابل توجهی در این زمینه در بازارهای مالی با هدف گسترش شرکت ها و جدایی مالکیت از مدیریت و تضاد بین آنها ازیک طرف و ایجاد بازارهای سرمایه از طرف دیگر، پررنگتر شده است. اگر مالکان بتوانند تمامی فعالیت های مدیر را زیر نظر بگیرند به واسطه جدایی ذهنی، عدم تقارن اطلاعاتی بازهم وجود خواهد داشت. در ابتدا ضمن بیان عدم تقارن اطلاعاتی به معرفی راه حل مقابله و شیوه های اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی پرداخته می شود. سپس در ادامه، ارتباط هر یک از این معیار ها با عدم تقارن اطلاعاتی بیان می گردد.
اثربخشی برنامه یادگیری اجتماعی - هیجانی بر ابراز وجود، کیفیت زندگی و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه آزاد همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه یادگیری اجتماعی - هیجانی بر ابراز وجود، کیفیت زندگی و خودکارآمدی انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان مرد دانشگاه آزاد همدان تشکیل دادند. نمونه ها به صورت تصادفی هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. 150 پرسشنامه بین دانشجویان پخش شد آنهایی که نمره 90- در آزمون ابراز وجود و نمره 50 و کمتر در آزمون کیفیت زندگی و نمره بین 17 تا 34 در آزمون خودکارآمدی کسب کردند، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش یادگیری اجتماعی_هیجانی قرار گرفت اما مداخله برای گروه کنترل اجرا نگردید. ابزار پژوهش برنامه یادگیری اجتماعی صدری دمیرچی و همکاران (1389)، پرسشنامه ابراز وجود راتوس (1984)، کیفیت زندگی ویر و شربورن (1992) و خودکارآمدی شرر و مادوکس و همکاران (1982) بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و بررسی فرضیه های پژوهش از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه یادگیری اجتماعی- هیجانی در افزایش کیفیت زندگی و ابراز وجود مؤثر بوده اما این برنامه بر افزایش خودکارآمدی تأثیر معناداری نداشت. نتیجه-گیری: بنابراین برای افزایش و بهبود کیفیت زندگی و خودکارآمدی داانشجویان می- توان برنامه یادگیری اجتماعی_هیجانی را مورد استفاده قرار داد.