فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۲۱ تا ۷٬۳۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
19 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری متمرکز بر طرحواره بر بهبود افسردگی،اضطراب و طرحواره های ناسازگار کودکی زنان خشونت دیده می باشد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان خشونت دیده مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهرستان مشهد تشکیل می دهند. 60 زن خشونت دیده مبتلا به اضطراب و افسردگی، در مدت 5 ماه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه طرحواره درمانی و کنترل قرار گرفتند. گروه ه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای طرحواره درمانی را آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرند. همچنین در این پژوهش از پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بک و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ استفاده شده است. داده های نیز به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شده اند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه درمانی شناختی – رفتاری متمرکز بر طرحواره بر بهبود افسردگی و اضطراب زنان خشونت دیده موثر می باشد. همچنین موجب کاهش معنادار نمرات تمامی طرحوارههای ناسازگار اولیه به جز دو طرحواره رهاشدگی/ بی ثباتی و اطاعت در افراد گروه آزمایش شده است .
پنج عامل بزرگ شخصیت در پریشانی روان شناختی جمعیت بهبودیافته ازکرونا: نقش تعدیل کننده جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
366 - 375
حوزههای تخصصی:
شیوع جهانی و بی سابقه ی بیماری COVID-19 همراه با افزایش پریشانی روان شناختی در افراد، تهدیدی جدی بر سلامت عمومی محسوب می شود. بررسی مدل ساختاری عوامل روان شناختی مرتبط با COVID-19، همچنین نپرداختن پژوهش های پیشین به این موضوع به شیوه حاضر در این مطالعه اهمیت بسزایی دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسی مدل یابی معادلات ساختاری و نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه ی پنج عامل بزرگ شخصیت و پریشانی روان شناختی در بهبودیافتگان بستری بیماری COVID-19 (تعداد=705 نفر؛ دامنه سنی 25-80سال، زنان=20%/63 ، میانگین سنی=32/41، انحراف استاندارد=05/11) به شیوه نمونه گیری داوطلبانی و اینترنتی صورت گرفت. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه پنج عامل شخصیت_فرم کوتاه (BFI-S) و مقیاس پریشانی روان شناختی (K10) بود. از نرم افزار R به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. گشودگی در زنان باعث بالا رفتن پریشانی ولی در مردان باعث کاهش پریشانی شده است و اثر گشودگی روی پریشانی در دو گروه مردان و زنان ازنظر آماری اختلاف معنی داری داشته (002/0=P)، همچنین برونگرایی در مردان با کاهش پریشانی همراه بوده است (000/0= P)، بنابراین، جنسیت تعدیل گر این روابط می باشد. این نتایج با تبیین فرایند ابتلا به پریشانی روان شناختی با درنظرگرفتن عوامل شخصیتی و نقش کلیدی جنسیت به عنوان تعدیل گر و لزوم توجه به رویکردهای مداخله ای باهدف کاهش اثرات پریشانی روان شناختی به ادبیات پژوهشی می افزاید.
اثر بخشی آموزش برنامه تاب آوری پنسیلوانیا بر سبک زندگی تحصیلی: رفتارهای بازدارنده سلامت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
35 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه تاب آوری پنسیلوانیا بر رفتارهای بازدارنده تحصیلی در دانشجویان بود. در این پژوهشِ شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس-آزمون همراه با پیگیری، 50 دانشجوی کارشناسی دانشگاه خوارزمی در دو گروه آزمایش و کنترل، قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه رفتارهای بازدارنده سلامت تحصیلی شامل مولفه های درماندگی آموخته شده، اجتناب از کمک طلبی، پرخاشگری منفعلانه، اهمال کاری تحصیلی، خودناتوان سازی، اجتناب از تلاش، فریبکاری تحصیلی، کمال گرایی غیرانطباقی پاسخ دادند. گروه آزمایش در 12 جلسه دو ساعته، آموزش برنامه تاب آوری را به شیوه گروهی دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که برنامه آموزشی تاب آوری در کاهش مولفه های درماندگی آموخته شده، اجتناب از کمک طلبی، پرخاشگری منفعلانه، اهمالکاری تحصیلی و فریبکاری تحصیلی موثر بود. اما بر مولفه های خودناتوان سازی، اجتناب از تلاش و کمال گرایی اثرات معناداری نداشت. به طور کلی، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که برنامه تاب آوری پنسیلوانیا در کاهش رفتارهای بازدارنده تحصیلی و کمک به تامین مصونیت روانی فراگیران در مواجهه با مطالبات زندگی تحصیلی اثرگذار است.
ارتباط اجتماعی خردمندانه؛ بازتعریف مفهوم ارتباط در فرهنگ ایرانی مبتنی بر شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بازتعریف مقهوم ارتباط در ایران تحت عنوان ارتباط اجتماعی خردمندانه مبتنی بر شاهنامه فردوسی به انجام رسید . این تحقیق از نظر هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت تحقیق و گردآوری داده ها، کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد بود. با توجه به هدف پژوهش، بیت، به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شد. جامعه آماری شامل متن کامل شاهنامه فردوسی تصحیح هشت جلدی جلال خالقی مطلق بود. تجزیه و تحلیل آماری مبتنی بر فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری ترکیبی در نرم افزار MAXQUDA نسخه 2018 انجام شد. به منظور اعتباریابی الگوی طراحی شده از دیدگاه صاحب نظران و پژوهشگران با روش نمونه گیری هدفمند بهره گرفته شد. میزان پایایی کدگذاری مولفه ها بر اساس شاخص کاپا برابر با 91/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که ارتباط اجتماعی خردمندانه در شاهنامه فردوسی مشتمل بر هفت خرده مولفه همزیستی مسالمت آمیز با دیگران، گفتار سازنده و اثربخش در ارتباط بین فردی، ارتباط رشدگرا و متعادل با افراد نیک، درک ارزش ها و جایگاه خانواده، کمک رسانی و کمک طلبی زبانی و عملی، شجاعت و جرات مندی در بیان نظر و عمل درست و دغدغه مندی و آگاهی اجتماعی بود. در نتیجه، به سبب ابعاد گسترده و جامعیت تعریف ارتباط اجتماعی خردمندانه به پژوهشگران پیشنهاد می شود که در جهت ساخت ابزارهای معتبر و بسته های آموزش مهارت ارتباط خردمندانه بر ابعاد مفهوم ارتباط اجتماعی خردمندانه که در این مطالعه شناسایی شد، تمرکز کنند.
بررسی بازنمایی فرهنگی زنان در حوزه اختلالات روانی در دهه نود سینمای ایران: روش تحلیل گفتمان، رویکرد پدام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
597 - 613
حوزههای تخصصی:
هدف: زنان و مسائل مربوط به آنان در سالهای اخیر بیش از گذشته مورد توجه رسانه ها قرارگرفته است. همچنین توجه به موضوع «اختلالات روانی در زنان»، به عنوان پدیده ای چندوجهی و امری فرهنگی-اجتماعی، یکی از پرچالش ترین موضوعات قابل بررسی در سینما و تلویزیون است؛ لذا مقاله حاضر برآن است تا از میان گفتمان های موجود در این حوزه، رویکرد فرهنگی بازنمایی شده در فیلم های دهه نود سینمای ایران را استخراج نماید. روش پژوهش: روش استفاده شده جهت بازنمایی فرهنگی اختلالات روانی در این پژوهش تحلیل گفتمان با رویکرد «پدام» است. یافته ها: نتایج این تحلیل نشان می دهد که کارگردانان برای کاراکترهای دارای اختلال روانی در فیلم های خود، ویژگی های مشترکی چون زنانی ضعیف، ناتوان و درمانده، رفتار نامتعارف، بی اعتمادی این افراد نسبت به دیگران و عدم توانایی برقراری تعامل سالم و همچنین نوعی تنهایی و جدا افتادگی این افراد از جامعه را به عنوان مشخصه های فرهنگی جهت بازنمایی انتخاب کرده اند. نتیجه گیری: موضوع "اختلال روانی در زنان" برای به تصویر کشیدن بیش از پیش آسیب پذیرتر بودن زنان در جامعه امروز ایران، به عنوان گفتمان اصلی فیلم ها بازنمایی شده است. این گفتمان حاکم همسو با نظریه روان درمانی فمینیسم است.
مقایسه هوش معنوی در افراد دارای سبک های هویت متفاوت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
23-33
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه هوش معنوی از مهم ترین مباحثی است که در تمامی ابعاد سلامت انسان مطرح شده است و نقش پررنگی دارد. برخورداری از هوش معنوی بالا به کادرهای درمانی کمک می کند تا به خدماتی که به بیماران و جامعه ارائه می دهند، با معنی و هدفمند بنگرند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه هوش معنوی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز با توجه به سبک های هویت صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش مطالعه ای مقطعی از نوع علّی-مقایسه ای است. در پژوهش حاضر 693 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1399 به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت ارزیابی سبک های هویت از پرسش نامه هویت برزونسکی و برای سنجش هوش معنوی از پرسش نامه هوش معنوی کینگ استفاده شد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تجزیه وتحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد نمرات هوش معنوی در دانشجویانی که دارای سبک هویتی اطلاعاتی بودند به طور معناداری بالاتر از سبک های هنجاری و اجتنابی بود. همچنین بین دو گروه دانشجویان با سبک هویتی هنجاری و اجتنابی در متغیّر هوش معنوی تفاوت معنادار وجود داشت و نمرات هوش معنوی در دانشجویان با سبک هویتی هنجاری به طور معناداری بالاتر از گروهی بود که سبک هویتی اجتنابی داشتند. نتیجه گیری: سبک هویت از عوامل مهم در بررسی هوش معنوی است؛ ازاین رو توجه به سبک های هویت دانشجویان می تواند در افزایش هوش معنوی آنان تأثیرگذار باشد.
مقایسه اثربخشی برنامه گروهی گربه سازگار کندال و آموزش مدیریت والدین بر اضطراب و تاب آوری دانش آموزان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
۱۶۶-۱۵۲
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات اضطرابی از اختلال های رایج کودکی است که میزان بهبودی خودبه خودی پایین و همبودی بالایی با سایر اختلالات دارند. تاب آوری روند تحول را از آسیب های روان شناختی حفظ می کند و باعث می شود افراد در مواجهه با فشارهای روانی از سبک های کنار آمدن مؤثرتری استفاده کنند. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه گربه سازگار و آموزش مدیریت والدین بر میزان اضطراب و تاب آوری دانش آموزان دارای اختلال اضطرابی انجام شد. روش: این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایشی ویک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال اضطرابی شهر مبارکه (استان اصفهان) در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. در این پژوهش ۴۵ دانش آموز دبستانی دارای اختلال اضطرابی به صورت تصادفی، در گروه های آزمایشی و گواه جایدهی شدند. دانش آموزان گروه آزمایشی 1 تحت آموزش ده جلسه ۶۰ دقیقه ای برنامه گربه سازگار و مادران گروه آزمایشی 2 تحت آموزش ده جلسه ۷۵ دقیقه ای آموزش مدیریت والدین قرار گرفتند. گروه ها قبل، بعد از مداخله، و ۴۵ روز بعد به پرسش نامه های اضطراب سنج (اسپنس، ۱۹۹۷) و تاب آوری (مرل، ۲۰۱۰) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته در محیط SPSS24 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد هر دو برنامه گربه سازگار و آموزش مدیریت والدین بر کاهش اضطراب و افزایش تاب آوری تأثیر معنادار داشته اند (001/0P<). اثربخشی برنامه گربه سازگار در کاهش اضطراب از برنامه مدیریت والدین بیشتر است (001/0P<) و بین دو برنامه در افزایش تاب آوری، تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: برنامه های گربه سازگار و مدیریت والدین روش هایی مناسب جهت کاهش اضطراب و افزایش تاب آوری دانش آموزان بوده و این الگوها جهت گسترش سلامت روانی پیشنهاد می شود.
مقایسه اثربخشی برنامه یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی با / و بدون تحریک فراجمجمه ای مغز بر توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال نقص توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی با/ و بدون تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 11 تا 14 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره کودک و نوجوان شهر خوی در سال 1401-1400 بود. از میان مراجعان به مراکز درمانی 45 کودک با اختلال نقص توجه/بیش فعالی از نوع مرکب به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز و گروه آزمایش دوم برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی را به مدت 8 هفته دریافت نمودند، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. همه شرکت کنندگان قبل و پس از آموزش با استفاده از آزمون عملکرد مداوم و آزمون برو-نرو مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در برنامه SPSS استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که مداخله یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمه ای نسبت به دو گروه دیگر و نیز یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی بیشتری بر توجه پایدار و بازداری پاسخ داشتند. با توجه به یافته ها می توان مطرح کرد که مداخله یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مداخله مؤثری برای بهبود عملکردهای شناختی کودکان دچار نقص توجه/بیش فعالی است.
The Effectiveness of Image Relationship Therapy on Cohesion - Family Flexibility and Happiness of Couples with Emotional Divorce(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective The aim of this study was the effectiveness of Image Relationship Therapy on family cohesion and flexibility and happiness of couples with emotional divorce.
Methods The method of the present study is Semi-experimental before and after the experiment with a control group. The statistical population includes all couples in Qom who had an emotional divorce. Using the purposive sampling method, 100 couples were selected and an emotional divorce questionnaire was administered to them. A total of 30 couples were selected to participate in this study and were randomly assigned to two experimental groups (15 couples) and a control group (15 couples). Data collection tools include the Guttman Emotional Divorce Scale, the Olson Family Cohesion Questionnaire, and the Tagrian Couple Happiness Questionnaire. Hendrix Image Relationship training package was performed on the experimental group in 10 sessions of 90 minutes per week. The obtained data were calculated by analysis of covariance with SPSS -22 software and then analyzed by the researcher.
Results The results showed that there was a significant difference between the control and experimental groups (P≤0.05); in other words, Communication Imaging Training increased Cohesion - Family Flexibility and Happiness of couples with emotional divorce.
Conclusion As a result, communication imaging training can be used as an intervention to increase the flexibility and happiness of couples seeking divorce.
پیش بینی بنیان های اخلاقی بر پایه تعهد و تأمل دینی و سه گانه تاریک شخصیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ضمن معرفی الگوی جدیدی از جهت گیری دینی، با نام «جهت گیری دینی چرخشی»، نقش تعهد و تأمل دینی و سه گانه تاریک شخصیت (یعنی خودشیفتگی، ماکیاول گرایی، و جامعه ستیزی)، در پیش بینی بنیان های اخلاقی، گروهی از دانشجویان بررسی شد. 190 دانشجوی در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به «پرسش نامه بنیان های اخلاقی»، «مقیاس دوازده کثیفِ سه گانه تاریک شخصیت»، و «پرسش نامه جهت گیری دینی چرخشی» پاسخ دادند. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. یافته های پژوهش نشان داد که بنیان اخلاقی انصاف/ مقابله به مثل، توسط جهت گیری دینی اجتماعی و بنیان اخلاقی قدرت/ احترام، توسط جهت گیری های دینی مرکزیت و نفع و بنیان اخلاقی پاکی، توسط جهت گیری های دینی مرکزیت، نفع، و شک و رگه شخصیتی جامعه ستیزی، توانست بنیان اخلاقی انصاف را پیش بینی می کنند. جهت گیری دینی مرکزیت، با رگه های شخصیتی جامعه ستیزی و ماکیاول گرایی، رابطه منفی داشت. بین جهت گیری دینی شخصی و رگه شخصیتی جامعه ستیزی، رابطه منفی وجود داشت. جهت گیری دینی اجبار، با رگه شخصیتی جامعه ستیزی رابطه مثبت داشت. این یافته ها، حاکی از ارتباط پیچیده اخلاق دینداری، و شخصیت است.
طراحی مشاوره پیش از ازدواج و ارزیابی اثربخشی آن بر نگرش های ناکارآمد نسبت به انتخاب همسر در دانشجویان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی طراحی مشاوره پیش از ازدواج بر اساس تجارب زیسته زنان با انتخاب ناموفق و ارزیابی اثربخشی آن بر نگرش های ناکارآمد نسبت به انتخاب همسر در دانشجویان دختر انجام گرفت. روش : روش پژوهش حاضر در بخش کیفی، پدیدارشناختی و در قسمت کمی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی را زنان متاهل با انتخاب ناموفق شهر اصفهان در سال 1398 و بخش کمی را نیز دانشجویان دختر مجرد دانشگاه های شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1398 تشکیل دادند. در این پژوهش برای تدوین بسته مشاوره پیش از ازدواج تعداد 12 زن با انتخاب ناموفق به شکل هدفمند انتخاب و تحت مصاحبه عمیق قرار گرفتند. در بخش کمی نیز تعداد 40 دانشجوی دختر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش مشاوره پیش از ازدواج (10 جلسه) را دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ) و بر نگرش نسبت به انتخاب همسر ( ATCSQ) بود. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مشاوره پیش از ازدواج بر نگرش های ناکارآمد نسبت به انتخاب همسر (0001≥P؛ 56/0=Eta؛ 23/41=F) در دانشجویان دختر تاثیر دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، بسته مشاوره پیش از ازدواج با بهره گیری از تجارب زنان با انتخاب ناموفق و آشکار نمودن ویژگی های یک انتخاب ناموفق، می تواند به عنوانی روشی کارآمد در جهت کاهش نگرش های ناکارآمد نسبت به انتخاب همسر در جوانان مورد استفاده قرار داد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی دانش آموزان انجام گرفت. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر چمستان در سال تحصیلی 99-98 بود. نمونه های پژوهش شامل 30 آزمودنی که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شده بود، عبارت بودند از: مقیاس انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (۱۹۹۲) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982). برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین های نمرات انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون، تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) یک روش مؤثر در افزایش انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی دانش آموزان است.
اثربخشی آموزش رفتارهای خودمراقبتی بر سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت و کنترل هموگلوبین A1C بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
91 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش رفتارهای خودمراقبتی بر رفتارهای ارتقا دهنده سلامت و کنترل هموگلوبین A1C بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. جامعه مورد مطالعه شامل تعداد 30 نفر مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک دیابت پارسیان واقع در شهر مشهد بوده که در مطالعه ی کارآزمایی بالینی حاضر به روش هدفمند انتخاب و بر اساس روش تصادفی طبقه بندی در دو گروه مداخله (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برنامه ی آموزش گروهی طراحی شده در گروه مداخله طی 6 جلسه ی 60 دقیقه ای به مدت 12 هفته اجرا گردید؛ در حالی که گروه کنترل، مراقبت های معمول کلینیک را دریافت کردند. داده ها با استفاده از فرم سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت و اطلاعات جمعیت شناختی و بیماری و مقیاس تجدیدنظرشده رفتارهای خودمراقبتی دیابت و آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله در بدو ورود به مطالعه و 12 هفته بعد، جمع آوری شدند و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺪند. یافته ها نشان داد که در مراحل پس آزمون و پیگیری بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و هموگلوبین A1C تفاوت معناداری وجود دارد؛ یعنی آموزش رفتارهای ارتقادهنده سلامت باعث کاهش معنادار هموگلوبین A1C و افزایش رفتارهای ارتقادهنده سلامت شده است. با اجرای برنامه های آموزش خودمراقبتی با استفاده از روش های متنوع و آموزش به کمک افراد متخصص می توان میزان کیفیت زندگی و خودمراقبتی افراد مبتلا به دیابت فاقد رفتارهای خودمراقبتی را بهبود بخشید و میزان قند خون آنان را کاهش داد.
پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با میانجی گری منبع کنترل سلامت در زنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
32 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با میانجی گری منبع کنترل سلامت در زنان بود. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متعارض زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره اسلامی شهر دزفول در سال 99-98 بود. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 200 نفر زن دارای تعارض زناشویی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2002)، مقیاس منبع کنترل سلامت والستون و همکاران (1978) و پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی و براتی (1375) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان از تأثیر مستقیم منبع کنترل بیرونی و منبع کنترل درونی بر تعارضات زناشویی در زنان، تأثیر مستقیم تنظیم هیجان کارآمد و ناکارآمد بر تعارضات زناشویی در زنان، و تأثیر غیرمستقیم تنظیم هیجان از طریق متغیر میانجی منبع کنترل سلامت داشت. همچنین برازش مدل پژوهش مطلوب بود و مورد تأیید قرار گرفت (001/≥p). نتیجه گیری: بنابراین می توان این گونه نتیجه گرفت که راهبردهای کارآمد تنظیم هیجان و منبع کنترل سلامت درونی کاهش دهنده تعارضات زناشویی در افراد است.
اثربخشی طرح واره درمانی بر کاهش طلاق عاطفی در زنان دارای همسر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
147 - 164
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی رویکرد طرح واره درمانی بر کاهش طلاق عاطفی در زنان دارای همسر نظامی صورت گرفت. روش تحقیق نیمه آزمایشی به شیوه ی پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمون و گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه زنان دارای همسر نظامی ساکن در منطقه 1 شهر تهران که به مراکز مشاوره و روان شناسی خانواده های نظامی مراجعه نموده اند. در این تحقیق، از مراکز مشاوره و روان شناسی ویژه خانواده های نظامی در سطح شهر تهران براساس موقعیت جغرافیایی، مرکز درمانی آتیه را به عنوان گروه نمونه گیری انتخاب و از میان مراجعه کنندگان به این مرکز نمونه انتخاب شد. با توجه به معیارهای ورود به نمونه نهایتاً 32 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (16 نفر برای گروه آزمایش و 16 نفر برای گروه گواه) گزارش شدند. جلسات طرح واره درمانی براساس پروتکل طرح واره درمانی همتی ثابت، نوابی نژاد و خلعتبری (1395) بود که 8جلسه درمانی بود. جهت تعیین میزان طلاق عاطفی شرکت کنندگان در رابطه زناشویی در مراحل پیش و پس آزمون از پرسش نامه طلاق عاطفی گاتمن (2008) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین و انحراف استاندارد و برای تعیین اثربخشی مداخله از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که طرح واره ی درمانی بر طلاق عاطفی مؤثر واقع شده است. نتیجه کلی تحقیق پیش رو نشان می دهد که طرح واره درمانی بر کاهش طلاق عاطفی در زنان دارای همسر نظامی تأثیر دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که طرح واره درمانی می تواند در کاهش طلاق عاطفی در زنان متأهل دارای همسر نظامی مؤثر باشد و یک روش انتخابی برای بهبود تعارضات در این افراد باشد.
اثربخشی آموزش صلح بر افزایش اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
۳۴۸-۳۳۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: اقدام برای رشد شخصی ساختار پیچیده ای است که از ابعاد مختلفی تشکیل شده و نوعی درگیری فعال و هدفمند است که نمایانگر علاقه و توجه فرد به رشد و تغییر در زندگی شخصی خود و یا مهارت های گسترده تری در رفتار مانند آگاهی از شناخت، نگرش و انگیزش است. اما باتوجه به ماهیت چند بعدی آموزش صلح، در زمینه تأثیر آن بر افزایش رشد فردی در جامعه مورد مطالعه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش صلح بر اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و در نظر گرفتن دو گروه آزمایش و گواه با پیگیری دو ماهه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه منطقه 3 شهر تهران، تشکیل داده اند. 60 نفر نمونه (30 نفر گروه آزمایش 30 نفر گروه گواه) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اقدام برای رشد شخصی بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای در 8 هفته مداوم، تحت آموزش صلح قرار گرفته و گروه گواه، نیز هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. در پایان دوره از گروه آزمایش، پس آزمون و بعد از گذشت دو ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر آموزش صلح بر مؤلفه های اقدام برای رشد شخصی شامل آمادگی برای تغییر، برنامه ریزی، استفاده از منابع و رفتار هدفمند، در سطح 0/01 معنادار است. همچنین آموزش صلح در مقایسه با گروه گواه منجر به افزایش میانگین نمرات مؤلفه های اقدام برای رشد شخصی در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است. نتیجه گیری: باتوجه به تأثیر معنادار آموزش صلح بر اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان، می توان از این روش در موفقیت تحصیلی آن ها استفاده نمود.
اعتبار سنجی و تحلیل عاملی تأییدی نسخه فارسی پرسشنامه بازداری هیجانی کلنر در جمعیت بالینی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
57 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف مطالعه حاضر اعتباریابی مقدماتی نسخه فارسی پرسشنامه بازداری هیجانی کلنر بود. روش : این پژوهش یک مطالعه روان سنجی بود. روش: روش پژوهش از نوع اعتبارسنجی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر خرم آباد، دورود و بروجرد در سال 1399 و 1400 بودند که از میان آنها 400 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در مطالعه حاضر به منظور تعیین روایی عاملی از روش آماری تحلیل عاملی تاییدی، به منظور تعیین اعتبار پرسشنامه از روش ضریب آلفای کرونباخ و به منظور بررسی روایی همزمان ابزار از مقیاس نارسایی در کنش وری اجرایی بارکلی (2011) و همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها : در پژوهش حاضر ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 79/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، ساختار چهار عاملی پرسشنامه بازداری هیجانی کلنر را (بازداری کلامی، کمرویی، پنهان کردن احساسات، خودکنترلی) تائید کرد. نتایج بررسی همبستگی پرسشنامه بازداری هیجانی کلنر با پرسشنامه نارسا کنشوری اجرایی حاکی از همبستگی معنادار مؤلفه های دو ابزار و روایی همزمان پرسشنامه بازداری هیجانی کلنر بود. نتیجه گیری : ازآنجاکه شاخص های برازندگی مدل تحلیل عاملی از برازش مطلوب برخوردار بودند و میزان ضریب آلفای کرونباخ حاکی از همسانی درونی گویه های این ابزار بود این پرسشنامه دارای روایی و پایایی مطلوبی است، که می توان آن را برای ارزیابی بازداری هیجان در پژوهش های آتی مورد استفاده قرار داد.
بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی و روان شناختی با رفتار خموده درکودکان مبتلا به بیش فعالی-کاستی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی و روان شناختی با رفتار خموده در کودکان مبتلا به بیش فعالی-کاستی توجه می باشد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. از میان مادران کودکان ADHD، 136 مادر به شیوه در دسترس در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی و مقیاس های زمان استفاده از صفحه ی نمایش کودک و اضطراب بیماری کرونا استفاده شد. داده ها با همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. میانگین رفتارهای خموده در کودکان ADHD، 84/30 ساعت و بیشترین میانگین مربوط به تماشای تلویزیون و بازی با دستگاه های دستی بود. دختران کمتر از پسران درگیر در رفتارهای خموده بودند (05/0>p). تعامل مادر با کودک، ورزش روزانه ی مادران به صورت منفی و تماشای تلویزیون، جستجو در شبکه های اجتماعی و اضطراب بیماری کرونا به صورت مثبت با رفتارهای خموده ی کودکان ADHD رابطه وجود داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نقش اضطراب بیماری کرونا، رفتارهای خموده ی و ساعات تعامل مادر با کودک در پیش بینی رفتارهای خموده ی کودکان ADHD را تأیید کرد. براساس نتایج، توجه به متغیرهای جمعیت شناختی و روان شناختی مرتبط با رفتارهای خموده در کودکان ADHD در برنامه ریزی های لازم برای کاهش این مشکل کمک خواهد کرد.
تحلیل نگرش، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس ریاضی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل نگرش، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی دانش آموزان ششم ابتدایی در درس ریاضی، شهر بندرلنگه انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان پسر و دختر ششم ابتدایی در سال تحصیلی 99-1400، مجموعاً 800 نفر (475 نفر پسر و 325 دختر) بودند، می باشد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 250 نفر تعیین شد. برای انتخاب نمونه مورد نیاز، روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای مورداستفاده قرار گرفت. ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامه محقق ساخته که یکی برای راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، باورهای انگیزشی و دیگری برای نگرش ریاضی بود، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل آماری داده های تحقیقی در سطح توصیفی از همبستگی پیرسون و در سطح استنباطی از آزمون های رگرسیون چند متغیره و t دو نمونه مستقل، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد، بین نگرش دانش آموزان در خصوص یادگیری ریاضی و راهبرد یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (P<0/01). همچنین پاسخ های دانش آموزان در حیطه نگرش به یادگیری ریاضی، شناختی، فراشناختی، جهت گیری به هدف و اضطراب با توجه به جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین پاسخ های خودکارآمدی و ارزش گذاری درونی تفاوت وجود دارد.
مقایسه اثربخشی بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا و درمان شناختی رفتاری بر اهمال کاری و مسئولیت پذیری دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا در مقایسه با درمان شناختی رفتاری بر اهمال کاری و مسئولیت پذیری دختران نوجوان بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر متوسط دوم ناحیه 5 اصفهان در سال 1400 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه فرسودگی تحصیلی 45 دختر نوجوان به شیوه در دسترس انتخاب و در گروه آزمایشی بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا (15 دختر)، گروه آزمایشی درمان شناختی رفتاری (15 دختر) و گروه گواه (15 دختر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایشی بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا محقق ساخته و گروه آزمایشی درمان شناختی رفتاری به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند؛ هر سه گروه به پرسشنامه اهمال کاری تاکمن (1991) و مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1951) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر نمره اهمال کاری (09/8=F، 007/0 =P) و مسئولیت پذیری (40/9=F، 004/0 =P) و مداخله شناختی رفتاری بر نمره اهمال کاری (51/5=F، 024/0 =P) و مسئولیت پذیری (11/9=F، 005/0 =P) مؤثراست و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله بسته درمان پذیرش و تعهد واقعیت گرا محقق ساخته و درمان شناختی رفتاری برای افزایش مسئولیت پذیری و کاهش اهمال کاری در نوجوانان روش مناسبی است.