فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۴۱ تا ۷٬۸۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Few studies have examined the influence of cognitive therapy on schemas in women with psychological disorders. This study explores the effect of mindfulness therapy on early maladaptive schemas of behavioural mistrust and the abandonment instability of 60 women with depression who had been referred to a psychological clinic. The methodology of this study was quasi-experimental with pre-test and post-test design. All participants were randomly placed into experimental (30 individuals) and control (30 individuals) groups and answered Young's Early maladaptive schema questionnaire before and after the treatments. The experimental group received a cognitive intervention program based on mindfulness therapy during eight sessions (90 minutes). Covariance analysis was conducted, and the result indicated the positive effect of mindfulness therapy on the experimental group, not the control group. The result suggested that mindfulness treatment positively affects the early maladaptive schemas of behavioural mistrust and abandonment instability in women with depression
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و بازی درمانی شناختی-رفتاری بر شناخت اجتماعی (سازگاری اجتماعی و پذیرش اجتماعی) کودکان بیش فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و بازی درمانی شناختی-رفتاری بر شناخت اجتماعی (سازگاری اجتماعی و پذیرش اجتماعی) کودکان بیش فعال انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی کودکان بیش فعال پیش دبستانی شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1400-1399 در مراکز پیش دبستانی این شهرستان مشغول تحصیل بودند. بدین منظور، 75 کودک بیش فعال به روش نمونه گیری هدفمند از بین کودکان بیش فعال پیش دبستانی منطقه بهارستان تهران انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 25 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش اول آموزش مهارت های اجتماعی و گروه آزمایش دوم بازی درمانی شناختی-رفتاری مورد مداخله قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﮐﺎﻧﺮز واﻟﺪﯾﻦ، مقیاس سازگاری کودکان و پرسشنامه پذیرش اجتماعی بود. داده های به دست آمده، با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو روش آموزش مهارت های اجتماعی و بازی درمانی شناختی-رفتاری بر سازگاری اجتماعی و پذیرش اجتماعی کودکان بیش فعال اثرگذار بوده است و تأثیر درمان بازی درمانی شناختی- رفتاری در افزایش سازگاری و پذیرش کودکان، بیشتر از درمان آموزش مهارت های اجتماعی بوده است. به نظر می رسد آموزش مهارت های اجتماعی و بازی درمانی شناختی-رفتاری، هر دو در تحول شناخت اجتماعی کودکان بیش فعال مؤثر هستند و می توان از آن ها در مداخلات بالینی استفاده نمود.
تجارب بافتارمند مبتنی بر سرطان: مطالعه پدیدارشناختی تجارب مبتلایان به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تجربه سرطان جنبه های اجتماعی - فرهنگی مهمی دارد که می تواند پیامدهای روانشناختی جدی برای بازماندگان سرطان داشته باشد. این جنبه های بیماری حتی می تواند بر سلامت و بقای آنان تاثیر بگذارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف کاوش تجارب بافتاری که افراد بعد از ابتلا به سرطان با آنها مواجه می شوند صورت گرفت. روش: پژوهش کیفی حاضر از تحلیل پدیدارشناسی تفسیری استفاده کرده است. داده ها از طریق مصاحبه نیم ساختاریافته با 17 فرد مبتلا به سرطان گردآوری شد. یافته ها: از تحلیل مصاحبه ها مفهوم اصلی "تجارب بافتارمند مبتنی بر سرطان" اکتشاف شد که شامل شش خوشه مفهومی است: غیرمنتظره بودن، نگرش فرهنگی، تبیین های بیماری، استعاره های بیماری، بازخوردهای اجتماعی، پیشگویی های وحشتناک. نتیجه گیری: به طورکلی، پس از تشخیص سرطان، افراد با طیفی از تجارب اجتماعی-فرهنگی مواجه می شوند که می تواند بر انطباقشان با بیماری تاثیر بگذارد. بنابراین، ضروری است در مداخلات آموزشی (اجتماعی و فردی) و درمانی مرتبط با سرطان به این مولفه ها توجه شود.
اثر ابعاد شناختی و رفتاری اضطراب اجتماعی بر استفاده آسیب زا از اینترنت با میانجیگری نقش های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
167 - 186
حوزههای تخصصی:
مقدمه : این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین ابعاد اضطراب اجتماعی و استفاده آسیب زا از اینترنت با میانجیگری نقش های جنسیتی صورت گرفت.
روش : پژوهش حاضر توصیفی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در نیمسال دوم تحصیلی 1399-1400 ساکن شهر دامغان بود که از این میان 250 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. در پژوهش حاضر از مقیاس اضطراب اجتماعی (پاپلک و ویدک، 2008)، نقش های جنسیتی (بولدیزار، 1999) و پرسشنامه استفاده آسیب زا از اینترنت (کالوو- فرانسس، 2016) به عنوان ابزار استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی نیز با استفاده از روش بوت استرپ آزموده شدند.
یافته ها : نتایج حاکی از برازش مناسب مدل بود و نشان داد که بعد رفتاری اضطراب اجتماعی با میانجیگری نقش جنسیتی مردانگی اثر غیرمستقیم بر استفاده آسیب زا از اینترنت دارد (05/0 > p).
نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاضر چهارچوب مفیدی را در شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار در حوزه روانشناسی اجتماعی-فرهنگی در استفاده آسیب زا از اینترنت فراهم می کند. نتایج حاصل از این یافته ها به ضرورت توجه به نقش جنسیتی مردانگی در کاهش اضطراب اجتماعی و استفاده آسیب زا از اینترنت در دانش آموزان تأکید ویژه می کند.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیامدهای فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیامدهای فرسودگی شغلی (سلامت عمومی، رضایت از زندگی، انگیزش شغلی، قصد ترک شغل و عملکرد شغلی) بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه این پژوهش شامل 225 نفر از کارکنان شرکت نفت و گاز کارون بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه های فرسودگی شغلی مسلچ (1982)، سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979)، رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985)، انگیزش شغلی رایت (2004)، قصد ترک شغل کامن و همکاران (1979) و عملکرد شغلی پاترسون (1922) جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزارهای AMOS-22 و SPSS-22 انجام گرفت. جهت آزمون اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب الگوی نهایی با داده ها بودند. نتایج همچنین حاکی از معنی داری تمامی مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم در الگوی پیشنهادی بودند. به این معنا که، فرسودگی شغلی اثر مستقیم و غیرمستقیم معنی دار از طریق سلامت عمومی، رضایت از زندگی، انگیزش شغلی و قصد ترک شغل، بر عملکرد شغلی داشت. در مجموع، نتایج این پژوهش بیانگر نقش تعیین کننده فرسودگی شغلی، سلامت عمومی، رضایت از زندگی، انگیزش شغلی و قصد ترک شغل بر عملکرد شغلی است.
نقش اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی در پیش بینی تعارض زناشویی زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
209-218
حوزههای تخصصی:
زمینه: تعارض های زناشویی تأثیر عمیق منفی بر روابط زوجین و پیرو آن بر بافت و روابط خانوادگی می گذارد . اگرچه پژوهش های متعددی بر روی تعارض زناشویی انجام شده است اما پژوهشی که به بررسی نقش اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی در پیش بینی تعارض زناشویی بپردازد مورد غفلت واقع شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی در پیش بینی تعارض زناشویی انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبس تگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به سرای محله های منطقه 1، 2 و 3 شهر تهران در تابستان سال 1398 بود که 324 نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس تعارض زناشویی ثنایی ذاکر و براتی ( ۱۳۸۷) ، مقیاس اجتناب شناختی سکستون و داگاس (۲۰08) و مقیاس ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) استفاده شد. برای تحلیل یافته ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی با تعارضات زناشویی همبستگی معنی دار دارند و 64 درصد از واریانس تعارضات زناشویی را پیش بینی می کنند (0/05 p< ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، لزوم توجه به آگاهی بخشی به افراد در رابطه اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی ضرورت می یابد. از نتایج این پژوهش می توان در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درمانی به منظور کاهش سطح تعارضات زناشویی استفاده کرد.
بررسی مقایسه ای الگوهای تنظیم هیجان در دهه های مختلف سنی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تنظیم هیجان فرایندی است که فرد بداند تحت تأثیر چه هیجاناتی است، چگونه و به چه صورت می تواند آن را تجربه و مدیریت کند. هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی مقایسه ای الگوهای تنظیم هیجان در دهه های مختلف سنی در افراد ۲۰ تا ۷۰ سال شهر تهران بود. روش: طرح پژوهش، علی-مقایسه ای و جامعه آماری شامل تمامی افراد ۲۰ تا ۷۰ سال در سال ۱۳۹۸ در شهر تهران که ۲۳۰ نفر به روش در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان، تنظیم هیجان و تنظیم هیجان دیگران و خود پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل چند متغیره آنالیز واریانس با نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد فقط در عامل استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان در دهه های مختلف سنی تفاوت معنادار وجود دارد (۰/۰۰۲= p ). در مقایسه زوجی دهه های سنی بازه (۳۰-۲۰) با بازه های (۶۰-۵۱) و (۷۰-۶۱) به ترتیب با (۰/۰۲= p ) و (۰/۰۳= p ) و همین طور بازه (۴۰-۳۱) با بازه های (۶۰-۵۱) و (۷۰-۶۱) با (۰/۰۳= p ) و (۰/۰۱= p ) در سطح معنی داری کمتر از ۰/۰۵ تفاوت معنی دار داشت. این تفاوت به گونه ای بود که بیشترین میزان تنظیم هیجان مربوط به بازه (۷۰-۶۱) با میزان ۴/۵۷ و کمترین مربوط به بازه های (۳۰-۱۹) و (۴۰-۳۱) با میزان ۳/۹۶ بود. نتیجه گیری: تفاوت استفاده از راهبردهای تنظیم هیجانی در سنین مختلف و استفاده از راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان در دهه های سنی بالاتر می تواند به درک ما از نقش تفاوت سنی در تجربیات هیجانی افراد کمک نماید.
رابطه فردگرایی با تأثیرات زیست محیطی مصرف در بین شهروندان ارومیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
59 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توسعه ی پایدار چالش بزرگی برای جوامع در حال توسعه است، چرا که شهروندان آن ها با سبک های زندگی مصرفی، فراتر از ظرفیت زیست محیطی شان از منابع طبیعی استفاده می کنند. چنین تأثیری که از آن تحت عنوان « ردپای اکولوژیک» یاد می شود، در کنار عوامل دیگر، تحت تأثیر عوامل ارزشی و نگرشی مانند فردگرایی، مادی گرایی و مصرف گرایی است. روش: روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شهروندان 15-65 سال شهر ارومیه بوده که از میان آنها 516 نفر با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های ردپای اکولوژیک ترنر (2013)، مادی گرایی ریشینس (2004)، مصرف گرایی بیبین (1994) و فردگرایی استفاده شد. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون های مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که متغیرهای فردگرایی (بصورت غیر مستقیم از طریق مصرف گرایی و مادی گرایی) و مادی گرایی (بصورت مستقیم)، اثری مثبت و معنی دار (در سطح معنی داری کمتر از 01/0) بر میزان ردپای اکولوژیک مصرف در بین شهروندان ارومیه ای دارند. بر اساس نتایج حاصل از برازش مدل مسیر، متغیرهای مستقل تحقیق حدود 20 درصد از تغییرات ردپای اکولوژیک را تبیین کردند. نتیجه گیری: جهت گیری های ارزشی فردگرایانه و مادی گرایانه از عوامل اصلی مؤثر بر ردپای اکولوژیک شهروندان است و ضروری است، جهت کاستن اندازه ردپا، مداخلات رسمی و غیررسمی آموزشی و فرهنگ سازی در دستور کار مسئولین امر قرار گیرد.
مرور نظام مند و متاآنالیز اثربخشی مداخلات روان شناختی بر سلامت روان دانش آموزان استعدادهای درخشان ایران
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مرورنظام مند و فراتحلیل به بررسی اثربخشی مداخلات روان شناختی بر سلامت روان دانش آموزان استعدادهای درخشان ایران پرداخت. روش: روش پژوهش مرورنظام مند و فرا تحلیل و جامعه آماری شامل کلیه پژوهش های داخلی بود که با استفاده از کلید واژه های تیزهوشان و استعدادهای درخشان در پایگاه های اطلاعاتی پرتال جامع علوم انسانی، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور، گوگل اسکولار، پایگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و بانک اطلاعات نشریات کشور مورد جستجو قرارگرفتند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 327 پژوهش یافت شد و 18 پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود مورد بررسی نهایی قرار گرفت. ابزار پژوهش در روش مرور نظام مند مطابق با دستورالعمل پریزما و در روش فرا تحلیل، از ابزار چک لیست وارسی فراتحلیل استفاده شد. یافته ها: یافته ها بیانگر آن بود که مداخلات مرتبط با مثبت نگری، تنظیم هیجانی و هوش موفق، و نیز متغیر اضطراب و اعتماد به نفس با بالاترین فراوانی، بیشترین سهم را به لحاظ مداخلات روان شناختی - آموزشی دارا است. بیشترین اندازه اثر، به پژوهش لاهیجانیان و همکاران (1389) بر اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری بر ادراک خود وکمترین اندازه اثر به پژوهش نیکنام و همکاران (1396) بر اثربخشی آموزش حل مسئله خلاقانه بر سازگاری اجتماعی اختصاص داشت. نتیجه گیری : نتایج نشان داد مداخلات روان شناختی بر سلامت روان دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان مؤثر بوده است. بنابراین به نظر می رسد که مداخلات روانشناختی می تواند به عنوان روشی مناسب برای بهبود سلامت روان دانش آموزان مدارس استعداد های درخشان استفاده شود.
اثربخشی نوروفیدبک بر کیفیت خواب و اضطراب افراد در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
59 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به دنبال تعیین اثربخشی نوروفیدبک برکیفیت خواب و اضطراب افراد در دوران کرونا بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مراجعه کنندگان مراکز مشاوره وروانشناسی منطقه 5 تهران در سال 1399 بود. در پژوهش حاضر، جهت انجام نمونه گیری، تعداد 18 نفر به صورت دردسترس از مرکز مشاوره روانشناسی ندای درون انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان با مقیاس کیفیت خواب پیترزبورگ (1989) پرسشنامه اضطراب بک (1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 15 جلسه یک ساعته تحت درمان نوروفیدبک قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت بین گروه کنترل و آزمایشی در مولفه های کیفیت ذهنی خواب، اختلالات خواب، داروهای خواب آور و اختلال عملکرد روزانه موثر بوده و به عبارت دیگر درمان نروفیدبک باعث کاهش نمرات این مولفه ها شده است، ولی این درمان بر سایر مولفه ها اثر معنی داری نداشت و همچنین مقدار نمرات اضطراب در پس آزمون گروه آزمایشی به شکل معنی داری کاهش یافت.نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان نوروفیدبک بر افزایش کیفیت خواب و کاهش اضطراب افراد، می توان در قالب برنامه های درمانی به طور کاربردی از این روش درمانی در شرایط کرونا استفاده کرد.
بررسی ارتباط بازخور 360 درجه و عملکرد سازمانی با کیفیت زندگی کاری مدیران مدارس ابتدایی و متوسطه شهرستان سرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
37 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بازخور 360 درجه و عملکرد سازمانی با کیفیت زندگی کاری مدیران مدارس ابتدایی و متوسطه شهرستان سرایان انجام گردید. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه مدیران ابتدایی و متوسطه شهرستان سرایان در سال تحصیلی 99-1398 که 240 نفر می باشند و نمونه پژوهش که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام شد که با فرمول کوکران حجم نمونه 140 نفر بودند. ابزار پژوهش سه پرسشنامه استاندارد بازخور 360 درجه مورگان، کنان و کولینان (2005)، پرسشنامه هرسی و گلداسمیت (2009) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری هوکول بریف (1996) بود. روایی پرسشنامه ها از نوع محتوایی و پایایی آن ها برمبنای ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.83، 0.86 و 0.89 برآورد گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تی تک نمونه ای، تی دوگروهی، F واریانس یکطرفه و رگرسیون) در محیط نرم افزاری spss نسخه 22 استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمونه پژوهش برای هریک از متغیرها دارای مطلوبیت می باشد. همچنین متغیرهای بازخورد 360 درجه، عملکرد سازمانی و کیفیت زندگی کاری برحسب تحصیلات برای تمام متغیرها و برحسب جنسیت برای متغیرهای بازخورد 360 درجه و کیفیت زندگی کاری معنادار بود. نتایج ضریب همبستگی نیز نشان داد که بین بازخورد 360 با کیفیت زندگی کاری و بین هریک از مؤلفه های عملکرد سازمانی با کیفیت زندگی کاری، نیز ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد.
اثربخشی برنامه مداخله حافظه فعال بر عملکرد وخودکارآمدی ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
59 - 72
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حافظه کاری به عنوان یکی از مفاهیم مهم در حوزه عصب شناختی موردتوجه قرارگرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه مداخله حافظه کاری بر عملکرد و خودکارآمدی ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری ریاضی شهر کرمان بودند که تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفره) گمارده شدند. گروه آزمایش 14 جلسه 45 دقیقه ای مداخله حافظه کاری را دریافت کردند. در این مدت گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پیش آزمون و پس آزمون اجرا و پس از سه ماه آزمون مرحله پیگیری اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس هوشی وکسلر، آزمون عملکرد ریاضی و پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی بود. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخله حافظه کاری بر نمرات پس آزمون تأثیر معناداری داشته و اثر این مداخله پایدار بوده است (05/0>P و F=,eta). نتیجه گیری: مداخله با رویکرد حافظه کاری باعث بهبود عملکرد و خودکارآمدی ریاضی در گروه آزمایش شده است و به عنوان یک روش مداخله ای سودمند محسوب می شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر درهم آمیختگی افکار در افراد دارای نشانه های وسواسی – اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻣﺘﻌﺪدی ارﺗﺒﺎط ﻣﺜﺒﺖ و معنی دار ﺑﯿﻦ علائم وﺳﻮاس و درهم آﻣﯿﺨﺘﮕﯽ اﻓﮑﺎر را ﮔﺰارش ﻧﻤﻮده و آن را پیش بین قدرتمندی برای علائم وسواس دانسته اند. در تحقیقات قبلی اثربخشی ذهن آگاهی براختلال وسواسی – جبری(OCD) بررسی شده، اما تاثیر این روش بر آمیختگی افکار روشن نیست.بنابراین پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر درهم آمیختگی افکار در افراد دارای نشانه های OCD است.این پژوهش، از نوع طرح آزمایش تک آزمودنی با خط پایه چندگانه بود که تعداد 3 دانشجوی دانشگاه تبریز به شکل هدفمند و داوطلبانه و غربال گری در این طرح شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی درآمیختگی افکار (TFI) در مراحل خط پایه، حین آموزش و پیگیری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل نموداری و ترسیمی و همچنین برای تحلیل نتایج، فرمول درصد بهبودی و اندازه اثر به کار رفت. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی، از نظر بالینی تاثیر معنادار در تغییر آمیختگی فکر – عمل، فکر – شی و فکر- رویداد دارد. براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی در تغییر آمیختگی افکار افراد دارای نشانه های OCD اثر بخش است.
اثر بخشی مدل آموزشی تنظیم هیجان ها برکاهش اختلالات رفتاری کودکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی تاثیرمدل آموزشی برگرفته از رویکرد روان پویشی جهت تنظیم هیجان ها در کاهش اختلالات رفتاری کودکان بود. روش: نیمه آزمایشی با گروه آزمایش، کنترل و پیگیری چهارماهه بود. جامعه آماری شامل همه کودکان 8 تا ۱۲ ساله مراجعه کننده به مراکز توان بخشی و روان شناسی شهر تهران در سال ۱۳۹۷ بودند. از جامعه آماری ۶۰ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت چهارده جلسه مداخله انفرادی چهل وپنج دقیقه ای قرار گرفتند. قبل از مداخله، آزمون هوش وکسلر ویرایش چهارم صادقی، ربیعی و عابدی (1390) و سیاهه ی رفتاری کودک، مینایی (1385) و بعد از مداخله و در دوره پیگیری، فقط سیاهه ی رفتاری کودک تکمیل شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند . یافته ها: از تأثیر مداخلات فوق بر افسردگی/اضطراب (۴۷۶/۲۹۵F=؛ ۸۳/۰=اندازه اثر)، گوشه گیری/افسردگی (۶۹۳/۳۴۶F=؛ ۸۵/۰=اندازه اثر)، شکایات جسمانی (۳۱۲/۲۶۶F=؛ ۸۲/۰=اندازه اثر)، مشکلات اجتماعی (۷۱۸/۲۳۹F=؛ ۸۰/۰=اندازه اثر)، مشکلات تفکر (۲۲۴/۱۹۱F=؛ ۸۰/۰=اندازه اثر)، مشکلات توجه (۵۱۱/۳۸۱F=؛ ۸۲/۰=اندازه اثر)، رفتار قانون شکنی (۳۰۴/۲۲۸F=؛ ۷۹/۰=اندازه اثر)، رفتار پرخاشگری (۸۸۹/۴F=؛ ۷۸/۰=اندازه اثر)، درونی سازی (۳۸۶/۲۴۱F=؛ ۸۰/۰=اندازه اثر) و برونی سازی (۴۴۰/۲۳۷F=؛ ۸۰/۰=اندازه اثر) و پایداری در دوره پیگیری بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدل مداخلات آموزشی اصلاح هیجان ها که برگرفته از رویکرد روان پویشی بود؛ جهت کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی در بهبود فرآیند و محتوای خانواده در زوج های متقاضی طلاق توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
61-88
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی در بهبود فرآیند و محتوای خانواده در زوج های متقاضی طلاق توافقی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و یک پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری زوج های ارجاعی متقاضی طلاق توافقی در سال 1396، به مرکز مشاوره بهروان در قزوین بودند. 10 زوج (20 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در گروه های 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های فرآیند و محتوای خانواده سامانی (2008) بودند. برنامه خودمتمایزسازی امامی ریزی و برون (1395) در 10جلسه زوج درمانی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا و تغییرات فرآیند و محتوای خانواده در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش خودمتمایزسازی بر بهبود فرآیند خانواده (14/21= F ، 01/0 > P ) و محتوای خانواده (32/23= F ، 01/0 > P ) تاثیر معناداری داشته و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است و 4 زوج از ادامه طلاق منصرف شدند (01/0-= t ، 01/0 < P ). نتیجه گیری: برنامه آموزش خودمتمایزسازی توانمندی زوج ها از طریق ایجاد تعادل بین عقل و احساسات و تمایز خویشتن از خانواده اصلی، بر کارکردهای فرآیند و محتوای خانواده تاثیر می گذارد. بنابراین از این روش روانی- آموزشی کارآمد می توان برای بهبود فرآیند و محتوای خانواده زوج های متقاضی طلاق توافقی و پیشگیری از طلاق استفاده کرد. واژه های کلیدی: خودمتمایزسازی، فرآیند خانواده، محتوای خانواده، طلاق توافقی
ابعاد روانشناختی رابطه والد-کودک در همه گیری کووید-19: مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
151-160
حوزههای تخصصی:
پیدایش بیماری همه گیر کووید-19 علاوه بر تغییرات گسترده ای که در سطوح مختلف به همراه دارد به طور خاص نیز منجر به بروز تغییراتی در سطح خانواده شده و آثار قابل توجهی را در بسیاری از والدین و رابطه آنها با فرزندانشان در سراسر جهان به وجود آورده است؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی پیامدها ، ابعاد روانشناختی، عوامل خطر و عوامل محافظ در روابط والد-کودک طی بحران همه گیری کووید-19 است. روش این مطالعه مروری بر مطالعات انجام شده در این زمینه بود بدین صورت که یافتههای پژوهشی در پایگاههای اطلاعاتی پاپمد، اسپرینگر، اسکوپس، پروکوئست، ساینس دایرکت و گوگل اسکلار، با جستجوی کلیدواژههای کووید-19، تاثیرات روانشناختی، رابطه والد-کودک، مشکلات رفتاری-هیجانی، عوامل خطر و محافظ، قرنطینه و کودکان مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت براساس معیارهای ورود از بین 58 مقاله مورد بررسی، 12 مقاله وارد پژوهش و نتایج طبقهبندی، خلاصه و گزارش شد . نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که بحران همه گیری آثار قابل توجهی بر کودکان، والدین و نیز نوع رابطه والدین با فرزندانشان داشته و به دنبال افزایش استرس وارد شده بر والدین، احتمال فرسودگی آنها و کودک آزاری افزایش یافته است. در مقابل برخورداری والدین از مهارت های همدلی و خودکارآمدی از عواملی هستند که می توانند در این شرایط رابطه والد-کودک را بهبود بخشند. لذا با توجه به پیامد های اجتناب ناپذیر کووید-19 بر سبک زندگی، سلامت روانشناختی و رابطه والد-کودک؛ طراحی و برنامه ریزی راهبرد های مداخله ای و حمایتی و شناخت بهتر نیاز های روانشناختی خانواده و کودکان در جهت آگاهی بخشی و بهبود روابط والدین با کودکان خود در جهت کاهش آثار منفی و افزایش اثرات مثبت توصیه می شود.
پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس اجتناب تجربه ای و دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اضطراب مرتبط با کرونا تاثیرات نافذی برجنبه های مختلف افراد جامعه گذاشته است. بعضی افراد نسبت به این اوضاع پذیرش بهتری دارند و سایرین هیجانهای منفی زیادی را تجربه می کنند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، مطالعه ارتباط بین اجتناب تجربه ای و دشواری در تنظیم هیجان با میزان اضطراب از کرونا در جامعه شهر کرمانشاه بود. در این مطالعه 317 نفر به صورت آنلاین از طریق شبکه های مجازی به پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رو ئمر (2004)، نسخه دوم پذیرش و عمل بوند و همکاران (2007) و مقیاس اضطراب کرونا لی (2020) پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که اضطراب کرونا با دشواری در تنظیم هیجان همبستگی مثبت معناداری دارد اما با اجتناب تجربه ای همسبتگی منفی دارد ) 01/0 (p< . نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که اجتناب تجربه ای و دشواری در تنظیم هیجان 305/0 از واریانس اضطراب کرونا را پیش بینی می کنند. این نتایج نشان داد افرادی که انعطاف پذیری کمتری دارند؛ نسبت به رویدادهای زندگی پذیرش کمتری نشان می دهند و کسانی که در تنظیم هیجانات خود با مشکل روبرو هستند، حوادثی مثل کرونا تاثیرات منفی بر آنها خواهد گذاشت. بنابراین برگزاری کارگاه های آموزشی آنلاین و طراحی مداخلات روان شناختی مناسب ضروری می باشد.
اثربخشی آموزش روان نمایشگری بر سازش یافتگی کودکان کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات اصلی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف مشکل در سازش یافتگی است، برای کاهش این نارسایی باید از روش های عملیاتی که مناسب با سطح هوشبهر این کودکان باشد استفاده کرد، یکی از روش های مناسب برای آموزش افراد با سطح هوشی عملیاتی، آموزش روان نمایشگری است. از این رو هدف پژوهش حاضر سنجش اثربخشی آموزش روان نمایشگری بر سازش ی افتگی کودکان کم توان ذهنی خفیف بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کودکان پسر با کم توانی ذهنی خفیف شهرستان دامغان در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آنها 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و بر حسب شرایط ورود و خروج از نمونه انتخاب شده و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. هر دو گروه پرسشنامه سازش یافتگی (سینها و سینگ، 1993) را در ابتدا و به عنوان مرحله پیش آزمون تکمیل کردند و پس از ده جلسه روان نمایشگری 90 دقیقه ای گروهی برای گروه آزمایشی، در مرحله پس آزمون، مورد سنجش مجدد قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش روان نمایشگری موجب افزایش سازش یافتگی کلی و خرده مقیاس های عاطفی، آموزشی، و اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد (0/05>p). نتیجه گیری: آموزش روان نمایشگری از طریق ایفای نقش برای کودکان گروه آزمایش، تجربه فهم دقیق تر احساس ها و هیجانات را فراهم کرد و از این طریق به افزایش سازش یافتگی عاطفی، آموزشی، و اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف منجر شد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و افسردگی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از شایع ترین و ناتوان کننده ترین مشکلات دانش آموزان در دوره های مختلف سنی، افسردگی است که پژوهشگران در سبب شناسی افسردگی مؤلفه های مختلفی از جمله تحمل پریشانی را بررسی کرده اند. بدین ترتیب هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در تحمل پریشانی و افسردگی دانش آموزان بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه هفتم شهر قائن در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که 30 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه تجدیدنظر شده افسردگی بک و همکاران (1996) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. سپس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه 60 دقیقه ای تنها بر روی گروه آزمایش انجام شد و گروه گواه در آموزش شرکت نکردند. برای تحلیل داده ها از نسخه 24 نرم افزار SPSS و تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات تحمل پریشانی و افسردگی در گروه آزمایش و گواه تفاوت وجود دارد، به طوری که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش افسردگی و بهبود تحمل پریشانی دانش آموزان شده است (0/01>P). نتیجه گیری: در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق تمرین های ذهن آگاهی، پذیرش افکار، باورها، احساسات و دریافت های حسی و بدنی تسهیل می شود. در نتیجه مجموعه مکانیسم های زیربنایی این شیوه درمان باعث کاهش افسردگی و بهبود تحمل پریشانی در دانش آموزان در این مطالعه شده است.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
276 - 262
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی می باشد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها کمی بود، طرح پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش یک گروه گواه با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش تمام زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر تهران در سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (15 نفر گروه آزمایش هیجان مدار، 15 نفر گروه آزمایش طرحواره درمانی و 15 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. ابتدا هر سه گروه با پرسشنامهٔ تنظیم هیجان گراس همکاران (2003) مورد سنجش قرار گرفتند سپس گروه آزمایش 1، 10 جلسه درمان هیجان مدار مبتنی بر هیجان مدار سوزان جانسون (2019) و گروه ازمایش 2، 10 جلسه طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت یانگ، گلوسکو ویشار (۲۰۰۳) دریافت کردند پس از اتمام دوره ها مجدد از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، که در مجموع هر دو روش درمان هیجان مدار و طراحواره درمانی بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی موثرتر بوده است، همچنین از روند مقایسه دو روش می توان نتیجه گرفت که درمان هیجان مدار نسبت به طرحواره درمانی بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی موثرتر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی درمان هیجان مدار نسبت به طرحواره درمانی می توان نتیجه گرفت که در درمان اختلال شخصیت مرزی، درمان هیجان مدار به عنوان درمانی مؤثر می تواند مورد استفاده قرار گیرد.