فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۸۱ تا ۷٬۸۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
This study aimed to evaluate causal explanation of the relationship between emotional expression and marital maladjustment based on the mediating role of empathy among divorce stage couples. This research conducted through a descriptive method and the study design was correlation in the form of path analysis. The statistical population consisted all couples applied for divorce (aged 30-50) who referred to the counseling centers of the Judiciary in Tehran during 2020-2021. The sample size determined 396 cases and selected through convenience sampling method. In order to collect the information, standard questionnaires of marital maladjustment, couple empathy, and emotional expression were used. Data's analyzed in the SPSS 21 and AMOS 24 software's. Data analysis showed the model fit of emotional expression relationship with marital maladjustment by mediated role of couple's empathy. The model explained about 34% of the variance of marital maladjustment in divorce applicants. Based on these findings, it can be said that the relationship between marital maladjustment and emotional expression is not a direct relationship and factors such as marital empathy can strengthen or weaken this relationship, so in trainings related to emotional expression, it is suggested to consider these variables.
اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد – فرزندی در مادران دارای نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
185-198
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون فرزندپروری و کیفیت رابطه والد - فرزندی انجام شده است، اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی در مادران دارای نوجوان پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی در مادران دارای نوجوان پسر انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل مادران دارای دانش آموز سیزده تا پانزده سال در شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بود. 16 آزمودنی با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (8 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: پرسشنامه والدگری مؤثر آلاباما (1991)، پرسشنامه کیفیت روابط والد – فرزندی (1983) و برنامه فرزندپروری مثبت (لارزره و همکاران، 2016). تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: برنامه فرزند پروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی تأثیر معنادار داشت (0/001 P< ). نتیجه گیری: میزان والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد – فرزندی در مادرانی که در برنامه فرزندپروری مثبت شرکت داشتند افزایش یافت.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود تائید طلبی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تائید طلبی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر در سال 1397 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 40 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروه درمانی قرار داشتند. از پرسشنامه تائید طلبی تریپاتی و تریپاتی (1997) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معنی داری باعث بهبود تائید طلبی نوجوانان شد؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به کاررفته در این پژوهش می تواند تائید طلبی نوجوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان نوشهر را بهبود بخشد. بر اساس نتایج، استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود تائید طلبی نوجوانان پیشنهاد می گردد.
اثربخشی سایکودرام بر سلامت روان و شادکامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روش نمایش گری بر سلامت روانی و شادکامی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر شیراز انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول پایه هشتم ناحیه 4 شهر شیراز در سال تحصیلی 1399-1398 بود. برای تعیین حجم نمونه 30 نفر دانش آموزان مدرسه پسرانه «اوریاد»، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به صورت تصادفی در گروه های گواه و آزمایشی گمارده شدند (گروه آزمایش: 15 نفر/ گروه گواه: 15 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه های پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ، 1972) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد هیلز و آرجیل (2002، فرم کودک) بود. برای تحلیل داده ها در سطح توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل کورایانس نشان داد که نمایش درمانی (سایکودرام) بر سلامت روان و شادکامی دانش آموزان مقطع متوسطه اول مؤثر بوده است (01/0>p) ؛ به عبارت دیگر نمایش درمانی باعث افزایش میزان سلامت روانی و شادکامی دانش آموزان شده است. میزان تأثیر درمان بر بر سلامت روانی 78/0 و شادکامی 88/0 بود.
رسیدگی به دعوای ورشکستگی از نگاه قانون آیین دادرسی مدنی ایران و افغانستان
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
249 - 239
حوزههای تخصصی:
ورشکستگی وضعیت بازرگان یا شرکت تجاری است که توانایی پرداخت دیون خود را از دست می دهد. در نظام حقوقی جمهوری اسلامی افغانستان، برای بیان وضعیت ورشکستگی تجار و شرکت های تجاری، اصطلاح «افلاس» به کار رفته است که از لحاظ مفهوم، شرایط و آثار، معادل ورشکستگی بیان شده است. آیین دادرسی مدنی که، مجموعه از مقررات و تشریفاتی است که باید از سوی اصحاب دعوی در مقام مراجعه به محاکم حقوقی برای دادخواهی و نیز از سوی محاکم حقوقی در مقام رسیدگی به دعوی و صدور رأی و اجرای آن، باید رعایت شود. بنابراین، یکی از موضوعات مهم که در آیین دادرسی مطرح است این است که چه شخصی حق دارد رسیدگی به امری را از دادگاه تقاضا نماید و اصطلاحا ذینفع دعوی کیست. و دیگر اینکه مرجع صالح کدام است یعنی کدام دادگاه صلاحیت رسیدگی به دعوای مطروحه را دارد و ابلاغ حکم و اقدامات تامینی و اجرای حکم اموری است که در دادرسی مدنی مطرح است مشابه همین مسئله در ورشکستگی نیز قابل طرح و حایز اهمیت است اینکه چه شخص یا اشخاص حق دارند که بحران ورشکستگی را در خواست و اعلام نمایند.و کدام دادگاه صلاحیت رسیدگی به امر ورشکستگی را دارد. اگرچه در خود قانون تجارت، تشریفات خاصی در امر ورشکستگی پیش بینی نشده است ولی طبق قانون آ. د. م می گوید هر تقاضایی باید به موجب دادخواست باشد، و بلکه شروع هر دعوی را با تقدیم دادخواست دانسته است، بنابراین، روند رسیدگی به امر ورشکستگی نیز این قاعده مستثنی نخواهد بود. و مطلب اصلی در بحث حاضر این است که چه اشخاص می توانند ذینفع بحساب آیند و می توانند تقاضای حکم ورشکستگی را داشته باشند که در مقاله حاضر این مهم به بحث گرفته می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیم گری و کنترل عواطف در نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیم گری و کنترل عواطف در نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر در مقطع متوسطه دوره دوم در شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه پژوهشی شامل 30 نفر از جامعه آماری مذکور بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه (آزمایش 15 نفر و گروه کنترل 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 75 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (سلیمانی نسب و همکاران، 1397)، مقیاس کنترل عواطف (ویلیامز و همکاران، 1997) و پرسشنامه خودتنظیم گری بوفارد (بوفارد و همکاران، 1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) صورت گرفت. یافته ها نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تأثیر معناداری بر بهبود خودتنظیم گری (01/0 P< ، 11/23= F ) و کنترل عواطف (01/0 P< ، 94/18= F ) در نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر داشت. با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان نمود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان یک مداخله موثر به منظور بهبود خودتنظیمی و کنترل عواطف در نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
124-115
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ زنان سالمند انجام شد. روش پژوهش، نیم ه آزمایش ی ب ا ط رح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی سالمندان زن ساکن در سرای سالمندان امین اسلام مهاباد در زمستان 1398 تشکیل دادند. از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش، پروتکل شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کردند و گروه گواه به مدت 2 ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و اضطراب مرگ (تمپلر، 1970) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه های آزمایش و گواه در متغیرهای اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ، تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود تا مشاوران، روان شناسان و روان درمانگران از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان مداخله ای تأثیرگذار در جهت کاهش اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ سالمندان بهره ببرند.
پدیدارشناسی مدیریت تعارضات والد-فرزند در دوران شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه پدیدارشناسی شیوه های مدیریت تعارضات والد فرزند در دوران شیوع ویروس کرونا انجام شد. روش این تحقیق کیفی بوده و با استفاده از طرح پدیدارشناسی به توصیف عمیق موضوع پرداخته است شرکت کنندگان در این پژوهش 12 نفر از والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده ها در طول مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. درنهایت پس از تحلیل داده ها، 4 مقوله اصلی در حوزه های بهداشتی، تحصیلی، مالی و روابط بین فردی و 11 مقوله فرعی به دست آمد. می توان نتیجه گرفت این پژوهش درک تازه ای از رابطه والد فرزند در شرایط فعلی ارائه داده است. بدین صورت که ایجاد محیط رابطه مدار در خانواده و تأمین نیازهای رشدی فرزند و حمایت و مراقبت از او در کنار متعهد کردن او به مسئولیت هایش می تواند به افزایش کیفیت رابطه والدین و فرزندانشان کمک کند و منجر به ایجاد جوی امن و آرام در کانون خانواده حتی در دوران همه گیری بیماری کرونا و ترس جهانی از آن شود.
نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افکار غیر منطقی در پیش بینی افکار خودکشی در زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۱۸۰-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ﺑﺮرﺳﯽ نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افکار غیر منطقی در پیش بینی افکار خودکشی در زنان دارای همسر وابسته به مواد شهر اسلام آباد غرب در سال های 1396 و 1397 بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل همه زنانی بود که دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز کاهش آسیب افق تازه بهاران اسلام آباد غرب بودند که از بین این زنان 300 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس افکار خودکشی بک، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان و مقیاس باور غیر منطقی استفاده شد. برای تحلیل داده ها، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان به کار برده شد. یافته ها: میانگین سنی افراد 8/37 سال با انحراف معیار 2/4 بود. افکار غیر منطقی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه رابطه مثبت معناداری با افکار خودکشی داشتند. بین افکار خودکشی و راهبردهای تنظیم شناختی سازگارانه رابطه منفی معناداری وجود داشت. نتایج نشان داد افکار غیر منطقی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با هم توانستند 47 درصد واریانس افکارخودکشی را تبیین کنند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده، می توان اقداماتی در راستای افزایش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و کاهش افکار غیر منطقی انجام داد که باعث کاهش افکار خودکشی در بین زنان دارای همسر وابسته به مواد شود.
مروری بر محیط غنی و اثرات آن بر یادگیری، حافظه و اختلالات شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به عدم وجود درمان های قطعی برای اختلالات شناختی، پژوهشگران در مطالعات مختلف به ارائه روش های جدید به منظور بهبود نسبی و یا جلوگیری از تشدید اختلالات حافظه و شناخت به منظور کاهش وابستگی بیمار به دیگران تمرکز نموده اند. یکی از درمان های غیر دارویی که در مطالعات حیوانی جهت بهبود اختلالات شناختی مورد توجه قرار گرفته است، محیط غنی می باشد. محیط غنی اشاره به محیطی دارد که تحریکات اجتماعی، شناختی، و فیزیکی را برای یک موجود فراهم می آورد. در این مقاله مروری به چگونگی تأثیر محیط غنی بر اختلالات شناختی و مکانیسم های دخیل در آن پرداخته شده است. لذا این مطالعه با هدف مروری بر مقالات انگلیسی پیرامون محیط غنی و تأثیر آن بر حافظه و اختلالات شناختی انجام شد. روش کار: در این مقاله کلید واژه هایEnriched environment ، Memory و Cognitive impairment در عنوان و چکیده مقالات چاپ شده در پایگاه های علمی معتبر بین المللی مورد جستجو قرار گرفت. پس از چند مرحله حذف موارد تکراری و غیر مرتبط در نهایت از ۶9 مقاله استفاده شد. یافته ها: محیط غنی می تواند به واسطه ایجاد مجموعه ای از تحریکات حسی، حرکتی، اجتماعی و شناختی، موجب بهبود حافظه و روندهای شناختی شود. تغییرات ایجاد شده می تواند به دلیل تأثیرات گوناگونی باشد که حضور در محیط غنی بر تعداد نورون ها، مورفولوژی نورون ها، میلین سازی، سیناپس ها و انتقال دهنده های عصبی، عوامل نوروتروفیک و التهاب عصبی دارد. نتیجه گیری: با توجه به نقش محیط غنی در بهبود اختلالات مولکولی و عملکردی سیستم عصبی مرکزی در بیماری هایی مانند افسردگی و سکته مغزی و کاهش خطر ابتلا به زوال عقل در انسان؛ می توان امیدوار بود تا در آینده نزدیک محیط غنی به معنی فراهم آوردن محیط زندگی مناسب و دلپذیر به عنوان یک راهکار غیر دارویی موثر در درمان بیماری های تحلیل برنده عصبی در انسان مورد استفاده قرار گیرد.
شیوع اختلالات روانی در دانش آموزان مقطع ابتدایی استان گلستان در سال 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خطر ابتلاء به اختلال روانی در هر زمان و مکان برای انسان وجود دارد، از این رو شناخت این اختلالات و میزان شیوع و بروز آنها بسیار لازم به نظر می رسد و پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوع اختلالات روانی در دانش آموزان مقطع ابتدایی استان گلستان انجام شده است. روش: روش پژوهش توصیفی مقطعی است و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی استان گلستان در سال تحصیلی 1393-1392 بود. همچنین حجم نمونه 843 دانش آموز از جامعه مذکور بوده است که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. جهت جمع آوری داده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان بر اساس چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (اسپیرافکین و همکاران، 2002) استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده آمار توصیفی (فراوانی و درصد) و آزمون مجذور کا انجام شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد شایع ترین اختلال در دانش آموزان مورد مطالعه، اختلال خلقی خفیف (29 درصد) است و اختلال افسردگی شدید (0/3 درصد) کمترین میزان شیوع را دارد. همچنین در میزان شیوع اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی (از سه ریخت غلبه بر نارسایی توجه، غلبه بر فزون کنشی، و ترکیبی)، اختلال نافرمانی مقابله ای، اختلال رفتار هنجاری، ترس مرضی خاص، افکار وسواسی، تیک حرکتی، تیک صوتی، درخودماندگی، اضطراب جدایی، بی اختیاری ادرار و دفع بین دو جنس (پسر و دختر) تفاوت معنادار وجود دارد (0/01 p<)، اما در میزان شیوع اختلال اضطراب فراگیر، اعمال وسواسی، تنیدگی پس از سانحه، اسکیزوفرنی، افسردگی شدید، اختلال خلقی خفیف، آسپرگر، و اختلال ترس مرضی اجتماعی بین کودکان دختر و پسر تفاوت معناداری مشاهده نشده است (0/05 p>). نتیجه گیری: اختلالات روانی، از جمله اختلال خلقی خفیف در دانش آموزان ابتدایی استان گلستان شیوع بالایی دارد و عوامل محیطی مانند وجود اقوام مختلف، شرایط اقتصادی و اجتماعی و جو عاطفی خانواده در بروز اختلالات روانی کودکان این منطقه نقش مهمی دارند.
پدیدارشناسی عوامل موثر در ناتوانی های یادگیری و کاهش انگیزه دانش آموزان تراجنسیتی در مشارکت فعال درس تربیت بدنی مدارس (با ارائه راهکار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۱۵۸-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان تراجنسیتی به دلیل برخی مشکلات نظیر: نبود یادگیری مناسب و فقدان انگیزه مشارکت در حین درس تربیت بدنی، به نسبت دیگر دانش آموزان امکان حضور فعال در فعالیت های ورزشی را ندارند. هدف پژوهش حاضر شناسایی مشکلات و ارائه راهکارهای کاربردی در زمینه بهبود یادگیری و افزایش انگیزه دانش آموزان تراجنسیتی بود تا شرایط مشارکت فعال دانش آموزان تراجنسیتی در ورزش مدارس فراهم شود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد پدیدارشناسی در شیوه کلایزی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان تراجنسیتی، معلمان تربیت بدنی، مدیران مدارس، اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در گروه روانشناسی و مدیریت ورزشی در استان مازندران و در سال 1400 تشکیل دادند؛ که 19 نفر از این افراد به عنوان نمونه آماری به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار سنجش مصاحبه نیمه ساختاریافته با پرسش های باز بود و مصاحبه ها تا زمانی که امکان استخراج مفاهیم کاملا غیرتکراری وجود داشت؛ یعنی مصاحبه شماره 19 ادامه یافت. در راستای معتبرسازی نهایی پژوهش از ملاک های اعتبار و قابلیت اعتماد استفاده شد. یافته های عوامل موثر در ناتوانی های یادگیری و کاهش انگیزه مشارکت ورزشی دانش آموزان تراجنسیت را 48 مضمون فرعی در قالب 9 مضمون اصلی؛ روانی، اجتماعی، حمایتی، جسمانی، محیطی، فردی، مقبولیت، وضعیت پوششی و ناهنجاری ها تشکیل می دهند. در بخش ارائه راهکارهای کاربردی نیز 32 مضمون فرعی در قالب 5 مضمون اصلی؛ روانی، حمایتی، فرهنگ سازی، پیشگیرانه و محیطی شناسایی شدند. برخی از راهکارهای پیشنهادی شامل: ایجاد انگیزه در دانش آموزان تراجنسیت به مشارکت در فعالیت های ورزشی با استفاده از ابزارهای تشویقی، آموزش روش های مواجهه با استرس، کمک به شناخت هویت جنسی آنان با استفاده از ابزارهایی نظیر؛ مشاوره و یا عمل تغییر جنسیت، ایجاد فضای رشد و یادگیری مناسب همسان با دیگر دانش آموزان، ایجاد برنامه آموزش عمومی به تمامی دانش آموزان در زمینه آشنایی و نحوه ارتباط با افراد تراجنسیت، شناسایی تراجنسیتی ها از 6-5 سالگی با بررسی های تخصصی توسط خانواده و روانشناسان و ایجاد محیطی ایمن و بهداشتی به منظور انگیزه مشارکت دانش آموزان تراجنسیت در فعالیت های ورزشی می باشد.
مطالعه ی کیفی کیفیت زندگی زنان معتاد داوطلب مراکز ترک اعتیاد شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۲۳۸-۲۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه کیفی کیفیت زندگی زنان معتاد شهر اصفهان بود. نوع این پژوهش کیفی، تحلیل محتوا بود و داده ها با روش تحلیل مضمون شش مرحله ای کلارک و براون (2006) ارزیابی شد. جامعه ی آماری پژوهش، زنان معتاد در مراکز ترک اعتیاد شهر اصفهان در سال 1397 بودند که 17 نفر به شکل هدفمند و به روش نمونه گیری همگون انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که حاوی سوالات مرتبط با کیفیت زندگی زنان معتاد براساس نظریه ی فریش (2006) بود. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی زنان معتاد در چهار حوزه قابل بررسی است: (1) وضعیت سلامت جسمانی و روانشناختی، (2) جایگاه اقتصادی، (3) وضعیت اجتماعی و (4) وضعیت خانوادگی. با توجه به چارچوب نظریه فریش می توان چنین نتیجه گرفت که کیفیت زندگی زنان معتاد بیشتر در سایه این چهار حوزه ذکر شده تغییر می کند و درمانگران اعتیاد برای درمان این زنان معتاد بایستی توجه خود را به بهبود و بالا بردن سطح این چهار حیطه متمرکز کنند.
اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجانی، استرس ادراک شده و پیروی از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
157 - 175
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر تنظیم هیجانی، استرس ادراک شده و پیروی از درمان بر بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای اضافه وزن بود. روش: جامعه آماری، شامل مردان مبتلا به دیابت نوع 2 و دارای اضافه وزن شهر تهران بود که از طریق نمونه گیری در دسترس 40 نفر از مردان مبتلا به دیابت که دارای اضافه وزن بوده و در انجمن دیابت ایرانیان عضویت داشتند، انتخاب شدند و به طور داوطلبانه در مرحله پیش آزمون پرسشنامه های پژوهش که شامل مقیاس دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004)، استرس ادراک شده کوهن، کامارک و مرسلستین (1983) و پیروی از درمان موریسکی (1992) می باشد را تکمیل کرده و به طور تصادفی در طرح مطالعاتی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت درمان MBSR قرار گرفت، سپس در مرحله پس آزمون هر دو گروه، به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان MBSR، باعث بهبود تنظیم هیجانی، استرس ادراک شده و پیروی از درمان در گروه آزمایش و مرحله پس آزمون شد (0001/0P < ). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان MBSR بر تنظیم هیجانی، استرس ادراک شده و پیروی از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای اضافه وزن می توان از این درمان جهت کاهش مشکلات روانشناختی مبتلایان به دیابت بهره گرفت. علاوه بر این سازمان ها و انجمن های مرتبط با دیابت نیز می توانند از نتایج پژوهش حاضر به منظور ارتقای کیفیت زندگی مبتلایان به دیابت بهره گیرند.
نقش خوش بینی در رابطه بین حمایت اجتماعی و پیروی از درمان بیماران هپاتیت شهر زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: بیماری هپاتیت، مشکل عمده بهداشتی در دنیا بوده و یکی از ده علت اصلی منجر به مرگ در انسان ها می باشد. این بیماری از علل مهم سرطان و اختلال کبدی بوده و ناتوانی هایی را در افراد ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش خوش بینی در رابطه بین حمایت اجتماعی و پیروی از درمان بیماران هپاتیت شهر زنجان بود.روش: روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به هپاتیت مراجعه کننده به مرکز جامع سلامت شماره 5 شهر زنجان در نیمه اول سال 1398 به تعداد 999 نفر بودند که 210 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در این مطالعه گزینش شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های پرسشنامه خوش بینی شییر و کارور(1985)، حمایت اجتماعی شربورن و استوارت (1991) و پیروی از درمان موریسکی و همکاران (2008) استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار Spss نسخه 25 استفاده شد. سطح معنی داری برای همه آزمون ها 05/ لحاظ گردید.یافته ها: نتایج نشان داد بین حمایت اجتماعی با پیروی از درمان (001/0 P<،360/0R=)، بین حمایت اجتماعی با خوش بینی (001/0 P<،390/0R=) و نیز بین خوش بینی با پیروی از درمان همبستگی مستقیم و معناداری وجود داشت (001/0 P<، 417/0R=). همچنین نتایج نشان داد اثر کل حمایت اجتماعی بر خوش بینی معنادار بود (001/0 P<،422/0Β=). نقش میانجی جزئی خوش بینی در رابطه حمایت اجتماعی و پیروی از درمان معنادار بود(05/0> P).نتیجه گیری: به طورکلی نتیجه این پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی با میانجی گری جزئی خوش بینی رابطه معناداری با پیروی از درمان بیماران هپاتیت داشت.
Evaluation of the effectiveness of motivational interview group therapy on pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Multiple sclerosis affects the quality of life of patients due to its association with numerous neurological problems; it may lead to job loss and reduced participation in social activities and, in general, have a negative impact on their professional and social life. In the present study, the effectiveness of motivational interview group therapy on pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis was investigated. The present study is quasi-experimental in which 24 patients were selected from the population of patients with multiple sclerosis in Borujen city in Chaharmahal and Bakhtiari province, using the available sampling method. Research tools included pain self-efficacy and resilience questionnaires. Data analysis was performed by repeated variance analysis using SPSS-22 software. The results showed that motivational interview group therapy had a significant effect on increasing pain self-efficacy (Partial ŋ2= 0.24, p = 0.002, F = 6.92). Also, motivational interview group therapy had a significant effect on increasing resilience (Partial ŋ2 = 0.58, p = 0.001, F = 30.06). The present study showed that motivational interview group therapy improves pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis. Accordingly, in the process of motivational interview group therapy, patients learn to become aware of the mental process by teaching behavioral, cognitive and metacognitive strategies, and in this way, they improve the resilience and pain self-efficacy.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی و افکار خودکشی در نوجوانان دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی و افکار خودکشی در نوجوانان دارای افکار خودکشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان نوجوان شهر ساوجبلاغ در سال 1398 بودند که از میان آن ها تعداد 60 نفر داوطلب واجد شرایط براساس خط برش مقیاس افکار خودکشی بک (1979) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) وارد مطالعه شدند و در دو گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری و ذهن آگاهی و یک گروه گواه به صورت تصادفی تقسیم شدند به طوری که در هر گروه 20 نفر قرار گرفتند. آزمودنی ها برای پیش آزمون و پس آزمون به مقیاس افکار خودکشی بک (1979) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) پاسخ دادند. 6 جلسه درمان شناختی رفتاری براساس پروتکل مداخله ای لیهی (2017) و 6 جلسه درمان ذهن آگاهی براساس پروتکل مداخله ای بوردیک (2014) هر کدام به مدت زمان هر جلسه 90 دقیقه برای 2 گروه آزمایش برگزار شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر، نرم افزار SPSS و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. یافته ها: تحلیل آماری نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی به افزایش معنادار تحمل پریشانی (0/044=P) و کاهش معنادار افکار خودکشی (0/001>P) در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، می توان برای بهیود افکار خودکشی و افزایش تحمل پریشانی نوجوان دارای افکار خودکشی، از درمان شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی سود جست.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین با مداخله تدوین آنلاین بر مؤلفه های فراهیجان در زنان باردار مبتلا به پریشانی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۴
104 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین با مداخله تدوینی آنلاین مبتنی بر آموزش ذهن-آگاهی، تاب آوری و تنظیم هیجان بر مولفه های فراهیجان مثبت و منفی در زنان باردار مبتلا به پریشانی روان شناختی می باشد. این پژوهش نوعی کارآزمایی بالینی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری متشکل از کلیه زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان بروجرد بودکه پس از غربال گری اولیه، 45 زن باردار مبتلا به پریشانی روان-شناختی به روش هدفمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر)، به صورت تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه های استرس ادراک شده کوهن، اضطراب خاص بارداری، افسردگی ادینبورگ و مقیاس فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران. تحلیل داده ها بااستفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد هر دو رویکرد مداخله ای بر بهبود تمامی مولفه های فراهیجان اثربخش بوده اند (05/0 >p) و در پیگیری یک ماهه فقط در مورد مولفه علاقه (002/0=P) میان دو گروه درمانی، تفاوت معنادار آماری به دست آمد. به نظر می رسد نتایج این پژوهش می تواند مراقبین سلامت را در جهت ارتقای سلامت روان زنان باردار یاری نماید.
مقایسه سبک های هویت، سبک های دفاعی و طرحواره های هیجانی در افراد عادی و افراد مبتلا به آلرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور مقایسه سبک های هویت، سبک های دفاعی و طرحواره های هیجانی در افراد عادی و افراد مبتلا به آلرژی در شهر شیراز صورت گرفت. روش: این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل تمامی افراد سالم و افراد مبتلا بع آلرژی پوستی، آلرژی تنفسی و آلرژی غذایی در سطح شهر شیراز بودند که از این میان به روش هدفمند تعداد ۱۳۵ نفر (۴۵ نفر سالم، ۳۰ نفر آلرژی پوستی، ۳۰ نفر آلرژی تنفسی و ۳۰ نفر آلرژی غذایی) که در طول یک سال گذشته به متخصصان و کلینیک های آلرژی در سطح شهر شیراز مراجعه داشته اند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از نسخه فارسی پرسشنامه های سبک های هویت برزونسکی (ISI)، سبک های دفاعی اندروز (DSQ-40) و طرحواره های هیجانی لیهی (LESS) استفاده شد. همچنین داده های پژوهش به وسیله تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که در سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و سردرگم، سبک های دفاعی رشد نایافته و روان آزرده، و طرحواره های هیجانی نشخوار ذهنی، ذهن آگاهی، تایید طلبی از دیگران، قابل درک بودن، سرزنش، تلاش برای منطقی بودن و توافق در بین افراد سالم و افراد مبتلا به آلرژی تفاوت معناداری دیده می شود. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که سبک هویت، سبک دفاعی و طرحواره های هیجانی نقش موثری در بیماری آلرژی دارد.
مدل ساختاری رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های پردازش هویت با میانجیگری فرسودگی تحصیلی در نوجوانان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش طراحی مدل ساختاری رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های پردازش هویت با میانجیگری فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم بود. روش: در این پژوهش از طرح همبستگی و رگرسیون چند متغیره برای تبیین رابطه میان متغیرها بر اساس هدف پژوهش استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر و پسران متوسطه دوم شهر شیراز در سال تحصیلی 1399-1400 بوده است. آزمودنی ها شامل 221 دانش آموز و ابزارهای تحقیق شامل مقیاس رفتارهای پرخطر نوجوانان ایرانی (IARS)، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی مسلش (MBI) و پرسشنامه سبک های پردازش هویت (ISI 6G) بوده است. برای تحلیل آماری از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان دادند که این مدل به شکل معناداری می تواند رفتار پرخطر در نوجوانان متوسطه دوم را بر اساس سبک های پردازش هویت هنجاری و اجتنابی پیش بینی کند. همچنین سبک های پردازش هویت هنجاری و اطلاعاتی به صورت غیرمستقیم و با میانجیگری فرسودگی تحصیلی رفتارهای پرخطر را در این دانش آموزان پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت پیشگیری از رفتارهای با پیامدهای طولانی و آسیب رسان نتایج این تحقیق می تواند در اختیار سیاست گذاران آموزشی کشور، آموزش و پرورش، مدارس و خانواده ها قرار بگیرد.