فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۲۱ تا ۷٬۷۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یادگیری مبتنی بر مغز به روش های آموزشی، طرح های درس و برنامه های مدرسه ای اشاره دارد که بر اساس آخرین پژوهش های علمی شامل نحوه یادگیری مغز از جمله تحول شناختی، اجتماعی، و احساسی است. هدف این پژوهش، بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر مغز در دوره پیش دبستانی و اعتبار بخشی آن است. روش : این پژوهش با روی آورد کیفی و روش تحلیل مضمون به بررسی عناصر اساسی برنامه درسی مبتنی بر مغز می پردازد. برای شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی در دوره پیش دبستانی، از اسناد و مدارک برنامه های درسی دوره پیش دبستانی و برنامه مبتنی بر مغز و نظرات متخصصان علوم اعصاب و علوم تربیتی استفاده شد. روش تحلیل اطلاعات، توصیف مبانی و تحلیل و استنتاج نظری بود. یافته ها: مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی در این برنامه بر سه سازه اصلی شناختی، نگرشی، و مهارتی تکیه دارد. در بخش محتوای آموزشی، هنرهای زیبا، یادگیری مهارت های اجتماعی- هیجانی، یادگیری زبان و ریاضی، مهارت های زندگی، ایمنی، و علوم تجربی؛ و در بخش راهبردهای یاددهی و یادگیری، استفاده از راهبردهای مبتنی بر فعالیت، مبتنی بر هنر، یادگیری مشارکتی، آموزش مستقیم، راهبردهای یادگیری مستقل و مهارت تفکر، و راهبرد کاربست فناورانه شناسایی شدند. توجه به ارزشیابی های تشخیصی، فرایندی و برآیندی، و استفاده از روش های ارزشیابی گوناگون، مورد توجه این الگو بود. روایی الگوهای پیشنهادی با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاشه مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: برنامه درسی طراحی شده ناظر بر توجه به ابعاد مختلف برنامه درسی از جمله هدف، محتوا، روش و ارزشیابی بوده و اعتبار الگوی مذکور توسط متخصصان و صاحب نظران بررسی و مورد تأیید قرار گرفت؛ در نتیجه استفاده از آن در دوره پیش دبستانی پیشنهاد می شود.
مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کارکرد خانواده و انعطاف پذیری شناختی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : سیر صعودی آمار طلاق و وجود تعارضات و آشفتگی های روابط زوجین انگیزه محققان برای یافتن روش های مداخله ای مقرون به صرفه جهت کاهش مشکلات زوجین را افزایش داده است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی پذیرش و تعهد بر کارکرد خانواده و انعطاف پذیری شناختی زوجین انجام شد. روش : این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهرسای شهر آشخانه در سال 1398 بودند، که از بین آن ها تعداد 60 نفر با روش در دسترس انتخاب و در سه گروه مساوی گمارش شدند. مداخلات درمانی برای هر یک از رویکرهای زوج درمانی طی 12 جلسه، 1 جلسه در هفته و هر جلسه 90 دقیقه اعمال شد، اما گروه گواه مداخله درمانی دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از چک لیست اطلاعات دموگرافیک، مقیاس عملکرد خانواده (اپشتاین و همکاران، 1983) و مقیاس انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) استفاده شد. داده ها با روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر با نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها : در ترکیب خطی متغیرهای کارکرد خانواده و ابعاد آن (حل مسأله، ارتباطات، نقش ها، همراهی و پاسخ گویی عاطفی و کنترل رفتار) برحسب عضویت گروهی اثر تعاملی گروه و زمان معنادار بود (001/0=P). تفاوت میانگین نمره گروه زوج درمانی پذیرش و تعهد و زوج درمانی شناختی-رفتاری با گروه گواه در انعطاف پذیری شناختی معنادار بود (009/0=P). زوج درمانی شناختی-رفتاری در مقایسه با زوج درمانی پذیرش و تعهد بر کارکرد خانواده زوجین تأثیر بیشتری داشت (001/0=P)، اما بین روش های مداخله بر انعطاف پذیری شناختی تفاوت معناداری وجود نداشت (092/0=P). نتیجه گیری : نتایج نشان دهنده اهمیت هر دو روش بر کارکرد خانواده و انعطاف پذیری شناختی زوجین بود. بنابراین، مشاوران و درمانگران می توانند از روش های مذکور به ویژه زوج درمانی شناختی -رفتاری برای مداخله در بهداشت روانی زوجین استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی آموزش معنامحور تحصیلی و آموزش روانشناسی مثبت نگر بر خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش معنامحور تحصیلی و آموزش روانشناسی مثبت نگر بر خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیلی دانش آموزان ایرانی ساکن دانمارک اجرا شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان 12 تا 18 ساله ایرانی ساکن شهر کپنهاگ دانمارک در زمستان 2021 بود. 60 نفر ازطریق نمونه گیری دردسترس بر مبنای ملاک های ورود، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. پرسشنامه خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیل برای سنجش متغیرهای وابسته استفاده شد. گروه آموزش معنامحور تحصیلی و آموزش روانشناسی مثبت نگر طی 10 جلسه آموزش داده شدند. داده ها ازطریق تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان می دهند در مرحله پس آزمون در خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیلی به ترتیب بین گروه آموزش معنامحور تحصیلی و گروه آموزش مثبت نگر با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. در خوش بینی تحصیلی بین دو گروه آموزش تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ به هرحال، آموزش معنامحور تحصیلی نسبت به آموزش مثبت نگر در معنای تحصیلی دارای اثربخشی بالاتری بود. همچنین، نتایج نشان دادند در مرحله پیگیری در متغیر خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیل بین گروههای پژوهش تفاوت معناداری وجود ندارد. براساس نتایج، آموزش معنامحور تحصیلی و آموزش مثبت نگر، دو روش مؤثر برای ارتقای خوش بینی و معنای تحصیلی دانش آموزان ایرانی ساکن دانمارک هستند.
مدل علی گرایش به طلاق هیجانی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، باورهای فراشناختی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، تدوین مدل علی گرایش به طلاق هیجانی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، باورهای فراشناختی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه ی اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین شهر کرمانشاه بوند. از میان آنها به شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس با توجه به جدول مورگان تعداد 192 زوج (384 نفر) به عنوان حجم نمونه از مناطق مختلف شهر انتخاب شدند. سپس داده های موردنظر با استفاده از پرسشنامه های طلاق هیجانی Gottman (1999) ، ارضا نیازهای بنیادی روانشناختی Guardia, Deci and Ryan's (2000) باورهای فراشناختی Wells (1997) و ادراک رفتارهای فداکارانه همسر Harper and Figuerres (2008) جمع آوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان دادند: تأثیر غیرمستقیم باورهای فراشناختی بر طلاق هیجانی از طریق ادراک رفتارهای فداکارانه همسر برابر 47/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت، تأثیر غیرمستقیم ارضا نیازهای بنیادی بر طلاق هیجانی از طریق ادراک رفتارهای فداکارانه همسر برابر 24/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت، همچنین تأثیرمستقیم ادراک رفتارهای فداکارانه بر طلاق هیجانی برابر 58/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت. ادراک رفتارهای فداکارانه همسر عامل مهم و تأثیرگذار در ارتقای سلامت روان است و با شناسایی عوامل همراه با برنامه ریزی صحیح می توان منجر طلاق هیجانی را کاهش داد و نیازهای بنیادین روانشناختی و باورهای فراشناختی را افزایش داد.
بررسی سبک های مقابله ای رشد پس از ضربه در بیماران مبتلا به کووید-19: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آ کووید- ۱۹ به عنوان عامل استرس زا موجب اختلالات روانشناختی و مشکلات جسمانی متعددی در سراسر جهان شده است، اما برخی افراد علی رغم این مشکلات، رشد پس از ضربه را تجربه می کنند. هدف از پژوهش حاضر، تبیین سبک های مقابله ای رشد پس از ضربه بر اساس تجربیات بیماران مبتلا به کووید ۱۹ است. مواد و روش ها: طرح پژوهش کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام شد. ۲۵ شرکت کننده با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق مورد مصاحبه قرار گرفتند. نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع داده ها مورد استفاده قرار گرفت. داده ها مطابق با فرآیند گام به گام تحلیل مضمون بروان و کلارک و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها منجر به ۹۶ کد اولیه، ۳۱ مضمون پایه، ۱۳ مضمون سازمان دهنده شد. مهمترین سبک های مقابله ای بیماران رشد یافته از کرونا عبارت بود از: «سبک ژرف اندیشانه»، «سبک نیاشی»، «سبک متوکلانه»، «سبک امیدوارانه»، «سبک الگوگیرانه»، «سبک نرمال سازی»، «سبک پذیرشی»، «سبک مساله مدار»، «سبک معنادهی»، «سبک تعویق آگاهانه»، «سبک برون ریزی هیجانی»، «سبک شوخ طبعانه»، و «سبک حمایت طلبانه». سرانجام، روایی و پایایی سبک های شناسایی شده با استفاده از روش لینکلن و گابا در ضمن چهار شاخص اعتمادپذیری، تاییدپذیری، اتکاپذیری و انتقال پذیری تایید شد. نتیجه گیری: افراد رشد یافته از شبکه وسیعی از سبک های مقابله ای برای مقابله با استرس بیماری کووید-۱۹ استفاده می کنند. نتایج این پژوهش می تواند به طراحی مقیاس سنجش، مداخلات آموزشی و درمانی سبک های مقابله ای تسهیل کننده رشد پس از ضربه در بیماران کووید-۱۹،کمک قابل توجهی کند.
چگونه توانستم افت تحصیلی دانش آموزانم را در درس عربی رفع کنم؟
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸
128 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه جایگاه تعلیم و تربیت بر هیچ کس پوشیده نیست؛ در تعالیم دینیِ ما مسلمانان بخصوص در قرآن و سنت، به اهمیتِ تزکیه نفس و فراگیری علم و دانش تاکید فراوان شده است. دین مبین اسلام هم پیروان خود را به فراگیری و کسبِ علم حتی در سخت ترین شرایط و دورترین نقاط سفارش کرده است. علاوه بر تاکید ادیان الهی به پیروان خود در کسب و فراگیری علم؛ هر کشوری که داعیه پیشرفت را در سر می پروراند باید در عرصه تعلیم و تربیت ورود کند و اولویت سرمایه گذاری خود را بر رشد و توسعه نهاد آموزش و پرورش بنیان نهد. با اهتمام دستیابی دست اندرکاران تعلیم و تربیت به این مهم، رشد یا افت تحصیلی دانش آموزان در دوره های مختلف تحصیلی یکی از دغدغه های دیرین نهاد آموزش و پرورش است که در این میان موفقیت یا افت تحصیلی دانش آموزان پایه دوازدهم در امتحانات نهایی یکی از دغدغه های اصلی مدیران کل، مناطق و مدارس است. در دبیرستان کوثر حسین آباد بعد از گذشت یک ماه از سال تحصیلی، با انجام ارزشیابی های تشخیصی و تکوینی، متوجه اختلال یادگیری دانش آموزان پایه دوازدهم تجربی این آموزشگاه در درس عربی شدم. بمنظور رفع این مشکل، بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزانم در قالب آموزش پژوهی در دستور کار قرار گرفت. بنده با بررسی های میدانی، مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه، پاره ای از مشکلات را شناسایی کرده و به رفع آنها اقدام کردم.
اضطراب دندانپزشکی: نقش پیش بین نشانگان شناختی- توجهی، درد ذهنی و هوشیاری درون بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۱۶۸-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی اضطراب دندانپزشکی بر اساس نشانگان شناختی- توجهی، درد ذهنی و هوشیاری درون بدنی بود. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه بزرگسالان مراجعه کننده به مطب های خصوصی منطقه 4 شهر تهران در سال 1399 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش شامل 213 مراجع بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نشانگان شناختی – توجهی CAS-1 (ولز ، 2009)، درد ذهنی MPS (اورباخ و میکولینسر، 2003)، هوشیاری درون بدنی IAQ (ملینگ، 2012) و اضطراب دندانپزشکیDAQ (کورا، 1996) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان داد، 33 درصد اضطراب دندانپزشکی مراجعان توسط نشانگان شناختی - توجهی (14/0=r)، درد ذهنی(40/0=r) و هوشیاری درون بدنی (21/0-=r) قابل پیش بینی است (01/0p=). یافته های پژوهش حاضر بر نقش نشانگان شناختی-توجهی و درد ذهنی در افزایش و هوشیاری درون بدنی در کاهش اضطراب دندانپزشکی صحه گذاشته اند و می توانند در طراحی مداخلات درمانی و یا پیشگیرانه در خصوص اضطراب دندانپزشکی، مدنظر قرار بگیرند
نقش حضورذهن و اضطراب کرونا در پیش بینی کیفیت زندگی حرفه ای زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۲۱۸-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش حضورذهن و اضطراب کرونا در پیش بینی کیفیت زندگی حرفه ای زنان شاغل بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهش را تمامی زنان شاغل مراجعه کننده به مراکز بهداشت و سلامت شهرستان ابهر در سه ماهه پایانی سال 1399 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 156 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی حرفه ای (ProQOL)(استام، 2010)، مقیاس ذهن آگاهی (FFMQ) (بائر و همکاران، 2006)، و پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس (CDAS) (علی پور و همکاران، 1398) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان بوسیله نرم افزار 25-SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین حضور ذهن با کیفیت زندگی حرفه ای رابطه مثبت معنادار و بین اضطراب کرونا با کیفیت زندگی حرفه ای رابطه منفی معناداری وجود دارد (01/0P<). همچنین یافته های به دست آمده نشان داد 40 درصد واریانس کیفیت زندگی حرفه ای براساس حضورذهن و اضطراب کرونا قابل پیش بینی است؛ و هر دو متغیر حضورذهن و اضطراب کرونا، کیفیت زندگی حرفه ای زنان شاغل را پیش بینی می کند. با توجه به یافته های پژوهش می توان دریافت یکی از اولویت های اصلی مدیران سازمان ها بویژه سازمان بهزیستی مداخلات در بحران و اتخاذ راهکارهای مناسب چون آموزش مهارتهای حضور ذهن، به منظور کاهش اضطراب در محیط کار و ارتقا کیفیت زندگی حرفه ای کارکنان باشد تا شرایط لازم جهت بهبود کیفیت ارائه خدمات فراهم گردد
اثربخشی مداخله کوتاه مدت کارکرد اجرایی مضاعف بر حل مسئله، تنظیم هیجان و توجه انتخابی در بیماران آسیب مغزی تروماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدعملکردی کارکرد اجرایی یکی از مشخصه های آسیب مغزی تروماتیک ( TBI ) است و با عوارض قابل توجهی همراه است. نقص در حل مسئله،تنظیم هیجان و توجه از متداول ترین پدیده های بعد از آسیب مغزی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله کوتاه مدت کارکرد اجرایی مضاعف بر حل مسله، تنظیم هیجان و توجه انتخابی در بیماران آسیب مغزی تروماتیک صورت گرفت. در یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون توام با گروه کنترل، و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند،20 آزمودنی دچار آسیب مغزی به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند (10نفر در گروه آزمایش و10نفر درگروه گواه). پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش مداخله کوتاه مدت کارکرد اجرایی مضاعف را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد در حالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. سنجش در دو مرحله ی پیش آزمون – پس آزمون و با استفاده از مجموعه آزمون های نرم افزاری برج لندن، استروپ و پرسشنامه تنظیم هیجان جان و گراس(2003) انجام شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش، نسبت به گروه گواه، تفاوت معناداری در میانگین نمرات، در پس آزمون در تمام متغیرها وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت مداخله کوتاه مدت کارکرد اجرایی مضاعف ، اثر بخشی چشمگیری بر بهبود توجه، تنظیم هیجان و حل مسئله افراد آسیب مغزی تروماتیک دارد.
اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر خودتعیین گری و مسئولیت پذیری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بسته ی آموزش فلسفه به کودکان بر خود تعیین گری و مسئولیت پذیری در دانش آموزان ابتدایی انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی استان اردبیل که در سال 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. 32 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 16 نفر) قرار گرفتند و به آزمون ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی (BNSQ) ریان، کاچمن و دسی (2000) و پرسشنامه مسئولیت پذیری دانش آموزان (SR-Q) کردلو (1389) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه ی 60 دقیقه ای و هفته ای دوبار بسته ی آموزش فلسفه به کودکان را دریافت کردند. داده ها بوسیله ی آزمون تحلیل کواریانس از طریق نرم افزار اس پی اس اس نسخه ی 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بسته ی آموزش فلسفه به کودکان موجب افزایش و بهبود خودتعیین گری و مسئولیت پذیری دانش آموزان گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شد (01/0p<). در مجموع نتایج نشان داد که بسته ی آموزشی فلسفه به کودکان بر خود تعیین گری و مسئولیت پذیری دانش آموزان ابتدایی تاثیر مثبت و معناداری دارد.
چالش ها و فرصت های مشاوران مدرسه در کار با دانش آموزان ناراضی جنسیتی: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
163-172
حوزههای تخصصی:
اصطلاح نارضایتی جنسیتی برای کسانی به کار می رود که ناهماهنگی بارزی بین تجربه جنسیتی و جنسیت تخصیص شده در بدو تولد آن ها وجود دارد. مطالعات اخیر نشان می دهد که دانش آموزان ناراضی جنسیتی در مدرسه شرایط نامطلوبی دارند که چالش هایی برای مشاوران مدرسه ایجاد کرده است. هدف این مطالعه ارائه تصویر روشنی از فرصت ها و چالش های مشاوران مدرسه در کار با دانش آموزان ناراضی جنسیتی است. در این مطالعه مروری، به منظور یافتن منابع و مطالعات مرتبط، از پایگاه های معتبر علمی مانند: Taylor & Francis, PubMed Elsevier, Magiran, Noormags, SID استفاده شده است. همچنین برای بررسی دقیق تر ازموتورهای جستجوی Google Scholar و ScienceDirect نیز کمک گرفته شده است. جستجو با استفاده از کلمات کلیدی مانند "مشاور مدرسه"، "دانش آموزان ناراضی جنسیتی"، "دانش آموزان ترنسکشوال" و "هویت جنسیتی" در مقالات فارسی و Gender dysphoria" " Transsexual students", ''Gender identity" ,"School counselor", در مقالات انگلیسی انجام شده است. از مجموع 60 مقاله مرتبط، 7مقاله شرایط ورود به پژوهش را داشته اند. نتایج تحقیقات، اهمیت آموزش مشاوران برای کار با دانش آموزان ناراضی جنسیتی، ضرورت بررسی های بیشتر و طراحی برنامه های مداخله ای اصولی را با توجه به نیازهای این افراد نشان می دهد.
نقش میانجی تنظیم هیجانی در رابطه تاب آوری و تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
292 - 308
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای تنظیم هیجانی در رابطه بین تاب آوری و تعارض زناشویی بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر کلیهی زنان متاهل دارای اختلاف خانوادگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه پژوهش 200 نفر از این زنان متاهل بودند که به صورت نمونه گیری دومرحلهای خوشهای و تصادفی ساده از نوع قرعهکشی انجام شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004)، پرسشنامه تاب آوری کونر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه تعارض زناشویی کانزاس (1985). اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش خی دو و تحلیل مسیر، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بین تابآوری و تنظیم هیجانی و بین تعارض زناشویی و تنظیم هیجانی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد (05/0=P)؛ همچنین نتایج حاکی از آن بود که تنظیم هیجانی در ارتباط بین تابآوری و تعارض زناشویی، نقش میانجی دارد (05/0=P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت با ارتقاء تاب آوری، توانایی تنظیم هیجان افزایش می یابد و به دنبال آن مشکلاتی همچون تعارضات زناشویی کاهش می یابد. از این یافته می توان استفاده از آموزش برنامه های ارتقای تاب آوری و تنظیم هیجان زوجین را پیشنهاد کرد.
رابطه صفات شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجی هوش هیجانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
88 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجی گری هوش هیجانی بود.روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل بزرگسالان ایرانی ساکن شهر مشهد در سال 2021 در دامنه سنی 18 تا 60 سال بودند که از این میان 407 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت نئو (Costa & McCrae, 1992)، پرسشنامه رگه هوش هیجانی - فرم کوتاه (Petrides & Furnham, 2006) و پرسشنامه رضایت از زندگی (Diener et al., 1985) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی به تجربه و وجدان گرایی بر رضایت از زندگی و هوش هیجانی اثر مستقیم معنادار داشتند. همچنین، مولفه های هوش هیجانی شامل درک و ارزیابی عواطف خود و دیگران، خوش بینی، خودآگاهی و مهارت های اجتماعی بر رضایت از زندگی اثر مستقیم معنادار داشتند. علاوه براین، نقش میانجی خوش بینی در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی و وجدان گرایی با رضایت از زندگی (05/0p<)، نقش میانجی خودآگاهی، درک و ارزیابی عواطف خود و دیگران در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی به تجربه و وجدان گرایی با رضایت از زندگی (001/0p<) و نقش میانجی مهارت های اجتماعی در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی و وجدان گرایی با رضایت از زندگی (001/0p<) تایید شدند. نتیجه گیری : بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که صفات شخصیتی از طریق هوش هیجانی بر رضایت از زندگی اثر می گذارد؛ درنتیجه یکی از راه های افزایش رضایت از زندگی بالا بردن هوش هیجانی افراد با توجه به صفات شخصیتی آن هاست.
شناسایی عوامل توانمندساز سرمایه انسانی در رابطه با ارتقای عملکرد سازمان های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکنان سازمان های فرهنگی دارای ویژگی هایی هستند که آن ها را از سایر کارکنان مجزا کرده لذا، بالندگی سرمایه انسانی در آن ها نیاز به مدل خاصی دارد. تحقیق حاضر با هدف شناسایی تم های کلیدی بالندگی سرمایه انسانی برای توانمندسازی کارکنان به منظور تعالی سازمان های فرهنگی، تعیین ارزش و اولویت هر تم انجام شد. این تحقیق به صورت آمیخته انجام گردید. مرحله کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی منابع و مقالات ارائه شده در سال های 2014 و 1393 به بعد انجام شد. مرحله کمی از روش دلفی فازی که جامعه آماری آن را تعداد 50 نفر از استادان، مدیران و کارشناسان فرهنگی تشکیل داده، و حجم نمونه برابر 12 نفر واجدین شرایط دلفی بودند، انجام شد. بخش کیفی بر اساس مراحل تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری و مقوله بندی داده ها انجام شد. در بخش کمی نتایج حاصل از تحلیل محتوا به صورت دلفی فازی در معرض نظرات خبرگان قرار داده شد، با تکنیک های فازیِ مثلثی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و اولویت بندی گردید. نتایج بیانگر این است که نگاه به توسعه سرمایه انسانی در سازمان های فرهنگی باید به سمت کارکنان فرهنگی تغییر جهت دهد. تم های به دست آمده برای توسعه سرمایه انسانی به ترتیب اولویت عبارت از شرایط عمومی کارکنان (انگیزشی) با مقدار قطعی 8 از 10، فرهنگ سازمانی با مقدار قطعی شده 92/7 از 10، هوش اخلاقی با امتیاز 56/7 از 10، هوش فرهنگی با 92/6 از 10 و هوش معنوی با مقدار 27/6 از 10 هستند. مقوله های شرایط عمومی عبارت است از: برنامه ریزی منابع انسانی، ویژگی های فردی، قابلیت های شغلی، شرایط سازمانی و فنون مدیریتی. فرهنگ سازمانی شامل مقوله های: رسالت، سازگاری، درگیر شدن، انطباق پذیری، فاصله قدرت، ابهام گریزی، آینده نگری، فردگرایی/ جمع گرایی، اجتناب از زیاده روی، زنانگی/ مردانگی و نمادسازی. مقوله های هوش اخلاقی؛ همدردی و هوشیاری، رفتار منصفانه و خودکنترلی، توجه و احترام، مهربانی و صبر و بردباری است. هوش فرهنگی شامل مقوله های؛ انگیزشی- احساسی، فراشناختی، شناختی و رفتاری است و مقوله های هوش معنوی عبارت از؛ خودآگاهی، خودانگیختگی، چشم انداز محوری، کل نگری، نوعدوستی، استقبال از تفاوت، استقلال رأی، تواضع و فروتنی، طرح چراهای بنیادی، توانایی تغییر چارچوب ذهنی و حس تعهد به رسالت سازمان است.
نقش میانجی تنظیم هیجانی در رابطه بین سلامت معنوی با وابستگی به شبکه های مجازی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
494 - 510
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف نقش میانجی تنظیم هیجانی در رابطه بین سلامت معنوی با وابستگی به شبکه های مجازی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه (دختر و پسر) شهر تهران در سال 1400-1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای وابستگی به فضای مجازی خواجه احمدی و همکاران (1395)، سلامت معنوی پولوتزین و الیسون (1982)، و تنظیم هیجانی گارنفسکی و کرایج (2006) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Amos-V8.8 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد بین سلامت معنوی با وابستگی به شبکه های مجازی در نوجوانان رابطه وجود دارد. سلامت معنوی اثر غیر مستقیم بر وابستگی به شبکه های مجازی به واسطه تنظیم هیجان مثبت و منفی داشته است (05/0>p). همچنین نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم سلامت معنوی بر وابستگی به شبکه های مجازی نوجوانان به واسطه تنظیم هیجان با 95 درصد اطمینان مورد تأیید بوده است. نتیجه گیری: بنابراین، می توان گفت با توجه به اهمیت استفاده از شبکه های مجازی در زندگی امروز و در نظر گرفتن سهم هر یک از متغیرهای سلامت معنوی و تنظیم هیجانی در پیش بینی وابستگی به شبکه های مجازی می توان برای استفاده مناسب از شبکه های مجازی، طرح ریزی های دقیق انجام داد
شناسایی دلایل شکل گیری تعارض زناشویی در دوران عقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره عقد ورود به مرحله جدیدی از زندگی است که تأثیر مهمی در زندگی فردی و اجتماعی هر شخصی دارد. براین اساس پژوهش حاضر باهدف شناسایی دلایل شکل گیری تعارضات زناشویی در دوره عقد انجام شد. این پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمونی (تماتیک) انجام شد. جمعیت موردمطالعه پژوهش برابر است با مشارکت کنندگان پژوهش که زوج های عقد کرده متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1399 که ملاک های ورود به پژوهش داشتند را شامل شد. مشارکت کنندگان بر مبنای منطق نمونه گیری هدفمند و به روش در دسترس از بین مراجعان واجد شرایط انتخاب شدند. فرایند نمونه گیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 16 مشارکت کننده از طریق مصاحبه موردمطالعه قرار گرفتند. تحلیل مضمونی اطلاعات نشان داد که نٌقصان در ابعاد فردی، تعاملی، خانواده اصلی و انطباق پذیری فرهنگی چهار دلیل اصلی تعارض در عقد محسوب می شود. زوج های متعارض در دوران عقد به دلیل این نقصان چندوجهی، به جای حرکت در مسیر الگوی مکملیت زن و شوهری، الگوی آسیب زا تعقیب-گریز و یا کنترل منفی را بر رابطه حاکم می کنند و در نتیجه دامنه تعارض گسترده می شود. براین اساس در فرایند مشاوره با زوج های متعارض دوره عقد تمرکز بر نقصان شناسایی شده اهمیت بیشتری دارد.
تبیین و اولویت سنجی عناصر برنامه درسی علوم تجربی مبتنی بر پرورش خلاقیت در دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خلاقیت و نوآوری یکی از عالی ترین و پیچیده ترین فعالیت های ذهن آدمی است که در تعلیم و تربیت باید به آن توجه نمود. پژوهش حاضر با هدف تبیین و اولویت سنجی عناصر برنامه درسی علوم تجربی مبتنی بر پرورش خلاقیت در دوره اول ابتدایی انجام یافته است. روش ها: پژوهش حاضر، با رویکرد کمی و به شیوه توصیفی- پیمایشی به رتبه بندی و اولویت سنجی مولفه ها در هریک از عناصر برنامه درسی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه متخصصان برنامه ریزی درسی و آموزش علوم تجربیِ دوره ابتدایی در شهر تهران تشکیل دادند که تعداد 100 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه 40 سوالی محقق ساخته بر اساس مقیاس لیکرت مربوط به برنامه درسی علوم تجربی مبتنی بر پرورش خلاقیت بود که روایی محتوایی آن توسط متخصصان تایید شد و پایایی براساس ضریب آلفای کرونباخ، 81/0 به دست آمد. یافته ها: تبیین و اولویت سنجی عناصر برنامه درسی علوم تجربی مبتنی بر پرورش خلاقیت در دوره ابتدایی انجام شد و میانگین واریانس بدست آمده در همه ابعاد بیشتر از 5/0 را نشان داد. بر اساس یافته ها، پایه و زیربنا بودن دوره ابتدایی در زمینه پرورش خلاقیت برای دوره های بعد به عنوان مهمترین اولویت در حیطه مفروضات، آموزش کاوشگری و حل مساله به عنوان مهمترین مولفه در حیطه اهداف، پرورش قوه تفکر خلاق به عنوان مولفه دارای اولویت در حیطه محتوا، اکتشافی بودن، به عنوان مهمترین مولفه در حیطه یاددهی-یادگیری، و در حیطه ارزشیابی مولفه استفاده از تشویق و تمجید به عنوان عامل دارای اولویت نخست شناخته شدند. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که برنامه درسی مبتنی بر پرورش خلاقیت دانش آموز محور بوده که شاخص های دانش آموز محوری در دستور کار قرار گرفته است.
رابطه بین اعتماد به نفس ورزشی با انگیزش و اجرای روان حالتی در فوتبالیست های دسته یک استان سمنان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف رابطه بین اعتماد به نفس ورزشی با انگیزش و اجرای روان حالتی در فوتبالیست های دسته یک استان سمنان، بر اساس هدف، تحقیقی کاربردی و کمی است. و بر اساس چگونگی جمع آوری داده های مورد نیاز توصیفی_تحلیلی است، جامعه آماری شامل کلیه ورزشکاران تیم های فوتبال دسته یک استان سمنان یعنی 135 نفر از فوتبالیستهای لیگ دسته اول استان سمنان مد نظر می باشد. با توجه به اینکه تعداد ورزشکاران دسته یک استان سمنان در سال 96-1395 برابر با 135 نفر است، حجم نمونه برابر است با 100 نفر ورزشکار حاضر در لیگ دسته اول استان سمنان می باشد که 100 بازیکن بصورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردیدند. برای تعیین پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون مقدماتی، 25 پرسشنامه در بین مخاطبان توزیع شد. پس از گردآوری پرسشنامه های یاد شده، پایایی پرسشنامه محاسبه و در نهایت پایایی با استفاده از محاسبه ضریب تتای ترتیبی (91/0- 75/0 Ɵ=) و پایایی مرکب (91/0-74/0CR=) انجام شد. بر این پایه ابزار تحقیق دارای پایایی لازم است. برای محاس به ضریبه ای روای ی و پایای ی پرسش نامه از ن رم اف زار Rو برای تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج مشخص نمود بین رهبری و انگیزش، همبستگی مثبت و معنا داری وجود دارد. توانایی در انجام دادن مهارت ها باانگیزش ورزشکاران ارتباط مستقیمی دارد. با توجه به فرضیه ارتباط بین حمایت وانگیزش، نتایج نشان داده است که حمایت ورزشکاران توان پیش بینی معناداری برای افزایش انگیزه ورزشی در آزمودنیها محسوب می شود. یکی دیگر از فرضیات پژوهش بررسی ارتباط بین آمادگی و انگیزش ورزشی ورزشکاران بوده است که طبق نتایج حاصل از پژوهش و تحلیل های آماری ، مشخص گردید که بین این دو متغیر ارتباط معنی دار ، با ضریب همبستگی 488/0 برقرار می باشد. بین خودادراکی ،تقلید و انگیزش ورزشکاران، و بترتیب با ضریب همبستگی 328/0 و 324/0 ارتباط مستقیم وجود داشته. بین توانایی ، آمادگی،آسایش و اجرای روان حرکتی ارتباط مستقیمی وجود دارد. بین متغیر های حمایت،خود ادراکی ، تقلید و رهبری با توجه به ضریب همبستگی بدست آمده و سطح آماری بدست آمده که بزرگتر از سطح 05/0 می باشد، هیچگونه ارتباط معنی داری وجود ندارد.
اثربخشی واقعیت درمانی با رویکرد اسلامی بر فشارهای روانی، سلامت معنوی و راهبردهای مقابله با استرس زنان سرپرست خانواده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی با رویکرد اسلامی بر فشارهای روانی، سلامت معنوی و راهبردهای مقابله با استرس زنان سرپرست خانواده صورت گرفت. طرح پژوهش به صورت نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و انتخاب تصادفی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانواده عضو مراکز بهزیستی شهر اهواز بود. نمونه گیری در این پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند صورت گرفت. بدین منظور ابتدا 30 نفر از زنان سرپرست خانواده انتخاب و پرسشنامه اضطراب کرونا را تکمیل نمودند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) تقسیم شدند. مداخله به صورت 10 جلسه و دو جلسه 45 دقیقه ای در هفته بر روی گروه آزمایش صورت گرفت. گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار spss-24 و روش های تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که واقعیت درمانی با رویکرد اسلامی بر کاهش فشارهای روانی، افزایش سلامت معنوی و بهبود راهبردهای مقابله با استرس زنان سرپرست خانواده تأثیر معنادار داشته است.
رابطه رهبری اخلاقی با رفتار اخلاقی: نقش میانجی گر فضیلت سازمانی ادراک شده و نقش تعدیل گر تناسب شخص-شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای اخلاقی به عنوان تنظیم کننده روابط میان انسان هاقادر هستند تا عملکردهای اخلاقی کارکنان را تعیین نمایند. در این راستا، رهبران در سطوح مختلف سازمان ها نقش مهمی در توس عه و ت داوم فرهن گ اخلاق ی و رفت ار اخلاقی اعضای سازمان ایفا می کنند.بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطهرهبریاخلاقی با رفتار اخلاقی کارکنان ادارات امور مالیاتی استان گیلان با توجه به نقش میانجی گر فضیلت سازمانی ادراک شده و نقش تعدیل گر تناسب فرد-شغل بود. این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی و با توجه به رویکرد، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان ادارات امور مالیاتی شهرهای رشت، لاهیجان و انزلی به عنوان خوشه های منتخب بودند و 285 نفر از آن ها به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، پرسش نامه های استاندارد رهبری اخلاقی براون، تروینو و هریسون، رفتار اخلاقی لو و لین، فضیلت سازمانی ادراک شده کامرون، برایت و کازا و تناسب فرد-شغل ساکس و اشفورث استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی و نرم افزارSPSS24 انجام شد.نتایج نشان داد رهبری اخلاقی بر رفتار اخلاقی کارکنان به صورت مستقیم و به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی فضیلت سازمانی ادراک شده تأثیرگذار است. اما مشخص شد تناسب فرد-شغل در رابطه بین فضیلت سازمانی ادراک شده و رفتار اخلاقی کارکنان نقش تعدیل گر ندارد. بنابراین رهبر یک سازمان به عنوان الگوی اخلاقی سازمان می تواند در ترغیب رفتار اخلاقی کارکنان مؤثر باشد و طبیعتا اخلاقیات آن ها به تکامل فضیلت سازمانی و رفتار اخلاقی کارکنان نیز کمک می کند.