فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۶۱ تا ۷٬۶۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۲۷۸-۲۶۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش روش فنوگرافیکس بر آگاهی واج شناختی و نگرش به خواندن در دانش آ ّموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به طریق تصادفی انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه های آگاهی واج شناختی دستجردی و سلیمانی (PAT) (1389) و نگرش به خواندن مک کنا و کی یر (ATQ)(1990) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش روش فنوگرافیکس باعث افزایش آگاهی واج شناختی و بهبود نگرش به خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن شد (001/0>P). بنابراین می توان گفت از آنجایی که خواندن یکی از مهارت های اصلی است، شناسایی دانش آموزان پایه های پایین تر دوره ابتدایی که دارای مشکلات خواندن هستند، برای حل مشکل آنها بسیار ضروری است.
تدوین و آزمون مدل علّی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبستانی بر اساس انگیزه های والدین برای مشارکت با نقش واسطه ای مشارکت والدین در امور مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
211 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه یک مدل علّی را به منظور واکاوی رابطه بین انگیزه های والدین برای مشارکت و پیشرفت تحصیلی از طریق نقش واسطه ای مشارکت والدین در امور مدارس مورد آزمون قرار داد. روش: جامعه آماری این پژوهش تمامی والدین و دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مدارس دولتی استان لرستان بود که در سال تحصیلی 99-1398 به تحصیل اشتغال داشتند. از این جامعه تعداد 768 نفر شامل 384 والد (69 نفر مرد، 315 نفر زن) و 384 دانش آموز (200 نفر پسر، 184 نفر دختر) با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای به عنوان نمونه مورد هدف انتخاب شدند. داده ها با استفاده از ابزارهای مشارکت والدین (استریکلند، 2015)، مشارکت والدین مدرسه-محور (پارک و هالووی، 2017) و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته جمع آوری و به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از نقش مثبت و معنی دار انگیزه های والدین برای مشارکت در پیش بینی مشارکت والدین در امور مدارس و پیشرفت تحصیلی بود. افزون بر این، یافته ها بیانگر آن بود که مشارکت والدین در امور مدارس به طور مستقیم و مثبت پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کرد. همچنین، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل غیرمستقیم نشان داد که مشارکت والدین در امور مدارس نقش واسطه ای مثبتی در ارتباط بین انگیزه های والدین برای مشارکت و پیشرفت تحصیلی ایفا نمود. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج نشان می دهد که تأثیر واسطه ای مشارکت والدین در امور مدارس در رابطه بین انگیزه های والدین برای مشارکت و پیشرفت تحصیلی وجود دارد و مدل پیشنهادی یک الگوی مناسب برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان دبستانی است. مفاهیم کاربردی این یافته ها و پیشنهادات بالقوه برای تحقیقات بیشتر مورد بحث قرار گرفته است.
تأثیر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود کنترل شناختی در افراد دارای باورهای فراطبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
317-326
حوزههای تخصصی:
زمینه: کنترل شناختی که به معنای توانایی کنترل رفتارها یا پاسخ های نامناسب است و یکی از مؤلفه های اصلی کارکرد اجرایی است، در افراد دارای باورهای فرا طبیعی دچار نقص است، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا تحریک آنودال tDCS ناحیه rDLPFC بر عملکرد کنترل شناختی افراد دارای باورهای فراطبیعی مؤثر است یا خیر؟ هدف: هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه ( tDCS ) بر بهبود توانایی کنترل شناختی و بازداری در افراد دارای باورهای فرا طبیعی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح شبه آزمایشی پس آزمون با گروه گواه بود که جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در سال 1398 بودند که ازاین بین 38 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس و با استفاده از مقیاس تجدیدنظرشده باورهای فراطبیعی توبیسیک (2004) که میزان باورهای فراطبیعی در افراد را می سنجد، غربالگری شدند و آنهایی که نمرات بالاتر از میانگین داشتند به طور تصادفی در گروه ها (آزمایش و شم) گمارش شدند. گروه آزمایش (19 نفر) تحریک آند بر روی ناحیه F4 و همچنین تحریک کاتد در ناحیه FP1 (یک جلسه 10 دقیقه ای تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای 2 میلی آمپر) دریافت کردند و گروه شم (19 نفر) تحریک ساختگی دریافت کردند. آزمودنی ها در موقعیت تحریک آند و شرایط شبه تحریک از طریق آزمون برو / نرو که برای سنجش کنترل شناختی و بازداری است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات مربوط به خطای ارتکاب (6/621 = 1،36 f ، 0/01 p= ) و سرعت واکنش (5/468 = 1،36 f ، 0/02 p= ) در گروه های rDLPFC و شم تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که برای آزمودنی های گروه rDLPFC خطای ارتکاب و سرعت واکنش نسبت به گروه شم، به طور معناداری کمتر می باشد. نتیجه گیری: تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر روی rDLPFC افراد دارای باورهای فراطبیعی، می تواند در عملکرد مربوط به کنترل شناختی مؤثر باشد.
تجربه زیسته زنان مطلقه با طلاق های غیرمنتظره: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
192 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین تجربه زیسته زنان مطلقه با طلاق های غیرمنتظره بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه پدیدارشناسی و تکنیک مصاحبه های نیمه ساختار یافته و مسئله محور، به بررسی و شناخت فرآیند بروز طلاق های غیرمنتظره پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش را زنان با طلاق غیرمنتظره و یک جانبه ساکن شهر تهران تعداد 7 زن که تجربه طلاق غیرمنتظره داشتند با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاری به صورت عمیق مورد بررسی قرار گرفتند؛ برای تبیین و تحلیل داده ها از رویکرد داده بنیاد استفاده شد. یافته ها: پس از مصاحبه با زنان مطلقه و تحلیل و استخراج داده ها، 162 کد اولیه، 11 مضمون فرعی و 4 مضمون اصلی شد. مضمون اصلی ازدواج یک تعهد مادام العمر دو مضمون فرعی باور به تداوم و ثبات ازدواج و باور به داشتن یک زندگی خوب اما مواجه شدن با بدترین اتفاقات را در برگرفت. دومین مضمون اصلی یعنی تغییرات رابطه از بهترین دوست تا غریبه کامل نیز دارای پنج مضمون فرعی پایان ناگهانی و غیرمنتظره، دوگانگی پیام ها و بازی های روانی، شکسته شدن فرضیات، خیانت و نقش مسائل و طلاق خانواده اصلی در طلاق شرکت کنندگان را شامل شد. فرایندهای عاطفی شرکت کنندگان به طلاق غیرمنتظره نیز به عنوان سومین مضمون اصلی خود دارای دو مضمون فرعی واکنش های عاطفی به ترک شدن و آسیب های طلاق غیرمنتظره بود و چهارمین و آخرین مضمون اصلی بازسازی زندگی و سازگاری با طلاق بود که دو مضمون فرعی روش های کارآمد سازگاری با طلاق و روش های ناکارآمد سازگاری با طلاق را شامل شد. نتیجه گیری: تجربه طلاق در زنان به معنای قرارگیری در چتری از آسیب پذیری های فردی، اجتماعی و بروز پیامدهای مختلفی است که آنان را به بهره گیری از مکانیسم های حفاظتی همانند مذهب، پنهان کاری و تلاش برای سازگاری با شرایط جدید و کاهش آسیب های روانی، اجتماعی و جنسی سوق می دهد.
تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی و خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهرستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
165 - 182
حوزههای تخصصی:
مقدمه : همه انسان ها برای دست یابی به زندگی بهتر به آموختن مهارت های ارتباطی نیاز دارند. هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی و خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران می باشد.
روش : روش پژوهش کاربردی، شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران بود. تعداد 16 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 8 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. برای گروه آزمایش آموزش مهارت های ارتباطی در 9 جلسه ی نود دقیقه ای برگزار گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های اضطراب اجتماعی لاجرکا (1999) و خشم اسپیلبرگر (1999) بود. پس از تحلیل داده ها و نمرات، برای آزمون فرضیه ها از تحلیل کواریانس استفاده گردید.
یافته ها : نتایج نشان داد، آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی (F<0.05) و خشم نوجوانان (02/0) با توجه به سطح معناداری(05/0) تأثیر گذار بوده است.
نتیجه گیری : فقدان مهارت های ارتباطی باعث افزایش اضطراب اجتماعی و خشم بین نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست می گردد و مشکلات اجتماعی زیادی به بار می آورد، توصیه می شود؛ مهارت های ارتباطی در مراکز نگهداری شبانه روزی و نیمه متمرکز کودکان و نوجوانان دارای آسیب های اجتماعی استفاده شود تا آن ها مهمترین اصل زیستن، یعنی باور داشتن خودشان را بیاموزند.
اعتبارسنجی مقیاس خودکارآمدی پدر بین پدران دارای دختر دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
143 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی مقیاس خودکارآمدی پدر مورد بررسی قرار داده شده است. روش: روش این پژوهش توصیفی مقطعی و از نوع اعتبار سنجی بود.جامعه آماری پژوهش، کلیه پدران دارای دانش آموزان دختر ابتدایی در سال تحصیلی 1398-1399 در شهر شاهرود بودند که از بین آن ها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 346 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مؤلفه های اصلی و از روش آلفای کرانباخ برای بررسی میزان پایایی استفاده شد. سپس برای عوامل منتخب، شاخص های تحلیل عاملی تأییدی و ضرایب پایایی همسانی درونی بررسی شدند. کلیه تحلیل های آماری توسط نرم افزارهای SPSS نسخه 25 انجام پذیرفت. یافته ها: یافته های بخش تحلیل عاملی نشان داد که با تحلیل عاملی سؤالات و چرخش نتایج با روش واریماکس چهار مؤلفه آشکار می شود که تعداد این مؤلفه-های به دست آمده و نیز سؤالاتی که با این مؤلفه ها بار عاملی بالایی داشتند تا حد زیادی با یافته های مؤلفین پرسشنامه همخوان است. همچنین مشخص شد که هم کل پرسشنامه و هم تمام آزمون های فرعی از ضریب پایایی بالایی برخوردار هستند .نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت از این پرسشنامه جهت سنجش خودکارآمدی پدر در جامعه پدران ایرانی می توان استفاده نمود.
اثربخشی رویکرد اسلامی مبتنی بر انتخاب تعادل بر میزان کیفیت زندگی، شادکامی و رضایت مندی از زندگی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
109 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رویکرد اسلامی مبتنی بر انتخاب تعادل بر میزان کیفیت زندگی، شادکامی و رضایت مندی از زندگی زنان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره سازمان نظام روانشناسی در سال 1397 بود که در این پژوهش 28 زن متأهل به روش هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 14 نفر آزمایش و گواه کاربندی شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رضایت مندی از زندگی داینر و همکاران (1985)، فرم کوتاه زمینه یابی سلامت ویر و شربورن (1992) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرگایل و همکاران (1989) بود. گروه آزمایش با رویکرد اسلامی مبتنی بر انتخاب تعادل محقق ساخته در دوازده جلسه مورد آموزش قرار گرفت و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد رویکرد اسلامی مبتنی بر انتخاب تعادل بر کیفیت زندگی (20/6=F، 014/0 =P)، نمره شادکامی (72/7=F، 002/0 =P) و بر نمره رضایت مندی از زندگی (15/3=F، 047/0 =P) در زنان متأهل مؤثر بود و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد روان درمانی رویکرد اسلامی مبتنی بر انتخاب تعادل دارای پایداری اثر درمان بر میزان کیفیت زندگی، شادکامی و رضایت مندی زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره سازمان نظام شهر تهران است؛ بنا بر این می توان از این روش به عنوان روش مداخله ای مؤثر برای افزایش کیفیت زندگی، شادکامی و رضایت مندی افراد، به ویژه زنان متأهل استفاده کرد
تأثیر باور خودکارآمدی و شادکامی بر ابعاد سلامت جسمانی و روانی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان آبادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
36-51
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: زنان سرپرست خانوار بیش از زنان دیگر در معرض آسیب های فردی و اجتماعی قرار دارند که این شرایط می تواند بر سلامت و احساس شادی آنان تأثیر بگذارد. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر باور خودکارآمدی و شادکامی بر ابعاد سلامت جسمانی و روانی زنان سرپرست خانوار انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان آبادان بود که از میان آنان با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 195 نفر انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه مشخصات فردی و جمعیت شناختی، خودکارآمدی، کیفیت زندگی و شادکامی بود. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین سنی شرکت کنندگان 11/97±19/42 و مهم ترین علت سرپرستی، داشتن همسر بیمار و ازکارافتاده (9/63 درصد: 82 نفر) بود. بیشتر زنان (4/57 درصد: 112 نفر) کم سواد بودند و ارزیابی متوسطی از میزان خودکارآمدی (9/75 درصد: 148 نفر) و شادکامی (6/42 درصد: 83 نفر) گزارش کردند. زنان از جنبه سلامت جسمانی در سطح متوسط و از جنبه سلامت روانی در سطح ضعیف قرار داشتند. با تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیّرهای خودکارآمدی و شادکامی قادر به پیش بینی متغیّرهای سلامت جسمانی و روانی (000/0P=) بودند و سطح تحصیلات مهم ترین متغیّر پیش بینی کننده و تأثیرگذار بر سلامت جسمانی در زنان (004/0P=) بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که با اجرای مداخلات مؤثر می توان به ارتقای باور خودکارآمدی و شادکامی که به افزایش سطح سلامت جسمی و روانی در زنان منجر می شود، دست یافت.
مدل ارتباطی هوش هیجانی و اشتیاق شغلی با نقش واسطه گری کمال گرایی مثبت ومنفی در بین معلمان دبیرستان های شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بر اساس پژوهش های گذشته، با وجود این که اشتیاق شغلی معلمان یکی از موارد با اهمیت در نظام تعلیم و تربیت می باشد، ولی در ایران کم تر به این موضوع پرداخته شده است. از سوی دیگر، هوش هیجانی معلم، تأثیر بسزایی در تعامل معلم با دانش آموزان و اثربخشی آموزش دارد. به همین دلیل، این پژوهش با هدف بررسی مدل ارتباطی بین هوش هیجانی و اشتیاق شغلی و نقش واسطه ای کمال گرایی مثبت و منفی در بین معلمان متوسطه دوم شیراز انجام شد. روش: این پژوهش، یک پژوهش کاربردی به روش پژوهش همبستگی است و به گونه خاص از نوع مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. در این پژوهش، جامعه آماری، معلمان دبیرستان های متوسطه دوم چهار ناحیه شیراز در سال تحصیلی 99-1398 است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای و با استفاده از فرمول کوکران و خطای 5 درصد حجم تقریبی نمونه مورد نیاز مشخص شد و 128 نفر زن و 103 نفر مرد به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسش نامه های هوش هیجانی شات (1998)، اشتیاق شغلی شاوفلی (2002) و کما ل گرایی تری شورت (1995) استفاده و روایی و پایایی آن ها نیز بررسی شد. به منظور ارزیابی مدل های مفروض از روش معادلات ساختاری نرم افزار SPSSوAMOS استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که کمال گرایی مثبت و منفی، هر دو نقش واسطه ای معناداری میان هوش هیجانی و اشتیاق شغلی دارند. افزایش کمال گرایی مثبت و کاهش کمال گرایی منفی، به طور غیر مستقیم، باعث افزایش اثر هوش هیجانی بر اشتیاق شغلی می شود. نتیجه گیری: بر اساس مدل ذکر شده در پژوهش، با تدوین برنامه هایی به منظور افزایش مهارت هوش هیجانی معلمان، افزایش کمال گرایی مثبت و کاهش کمال گرایی منفی می توان اشتیاق شغلی را افزایش داد و از آنجا که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با اشتیاق شغلی معلمان رابطه مستقیم معنادار دارد، بنابراین، برنامه تدوین شده، موجب اثربخشی بیش تر معلم در کلاس درس می گردد.
اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر مدیریت تعارضات بین فردی و راهبردهای مسئله گشایی در میان زنان دارای مشکلات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
271 - 249
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی خودکنترلی هیجانی بر مدیریت تعارضات بین فردی و راهبردهای مسئله گشایی زنان دارای مشکلات زناشویی بود. روش : پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را 300 نفر از مادران دانش آموزان ناحیه 1 شهر قزوین تشکیل دادند که 34 نفر باتوجه به کسب نمره بالا در پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ) و نمره پایین در مقیاس خودکنترلی هیجانی به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی همگن و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17n=) وکنترل (17n=) قرارگرفتند. گروه آزمایش بر اساس پروتکل تنظیم هیجان گروس در8 جلسه 75 دقیقه ای تحت آموزش خودکنترلی هیجانی قرارگرفت و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها از طریق پرسشنامه های سبک های مدیریت تعارضات بین فردی (ROCI- II)و راهبردهای مسئله گشایی (PSS) جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندگانه (MANCOVA) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که با کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت گروه های آزمایش وکنترل در پس آزمون سبک های حل تعارض به غیر از سبک حل تعارض ملزم شده درسطح (05/0p <) و درسبک های حل مسئله درسطح (01/0p <) معنادار بود. نتایج مربوط به تأثیر خودکنترلی هیجانی بر سبک های حل تعارض و شیوه های حل مسئله در بررسی های مربوط به پیگیری همچنان برقرار بود. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش خودکنترلی هیجانی بر استفاده از روش های کارآمدتر مدیریت تعارض تأثیرگذار است و همچنین منجر به استفاده از سبک حل مسئله سازنده در مواجه با تعارضات می شود.
مقایسه تمایلات حرکتی در کودکان ۶ تا ۹ ساله با سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه تمایلات حرکتی در کودکان 6 تا 9 سال با سبک دلبستگی ایمن و ناایمن بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و علی مقایسه ای بود و نمونه ها شامل ۲۴ کودک ۶ تا ۹ سال دختر و پسر (۸ کودک دلبسته ایمن، ۸ کودک دلبسته ناایمن اضطرابی و ۸ کودک دلبسته ناایمن اجتنابی) بودند که با استفاده از مقیاس دلبستگی کودکی میانه (رونقی، دلاور و مظاهری، ۱۳۹۱) به روش دردسترس و با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج انتخاب و رفتار حرکتی هر کودک در حین انجام فعالیت تصویربرداری و در پایان، فیلم ها با نظارت ارزیاب متخصص و با استفاده از چک لیست مشاهده ای کیفیت های حرکتی محقق ساخته و چک لیست مشاهده ای ابعاد حرکتی (اساسه، ۱۳۹۳) نمره گذاری و داده ها با استفاده از آزمون های خی دو و تحلیل واریانس چندمتغیری بررسی شد. نتایج این پژوهش تفاوت معنادار در کیفیت های حرکات سه گروه را نشان داد. این کودکان در استفاده از ابعاد فضایی نیز تفاوت هایی داشتند؛ بدن کودکان اضطرابی بیش تر در بعد افقی و بدن کودکان اجتنابی در بعد عمودی شکل گرفته بود. این یافته ها نشان داد که تفاوت های فردی مشاهده شده در الگوهای حرکتی به گونه ای معنادار با جهت گیری های دلبستگی مرتبط است.
اثربخشی آموزش برنامه ارتقای هوش سازمانی بر مؤلفه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پ ژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش سازمانی بر مؤلفه های آن در کارکنان ستادی یکی از صنایع وزارت دفاع انجام شد. پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. بدین منظور از بین کارکنان ستادی یکی از صنایع وزارت دفاع با روش نمونه گیری در دسترس 32 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و گواه (16 نفر) قرار گرفتند. بسته محقق ساخته آموزش هوش سازمانی طی 11 جلسه دو ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. در طول این مدت گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه مقیاس محقق ساخته هوش سازمانی را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه در کلیه مؤلفه های هوش سازمانی به جز مدیریت دانش تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین نمرات گروه آزمایش در این مؤلفه ها در مرحله پس آزمون از گروه گواه بیشتر بود (001/0≥p). هوش سازمانی از جمله عواملی است که بر افزایش بهره ورى سازمان ها و عملکرد مطلوب کارکنان تأثیر دارد، بنابراین انجام اقداماتی برای ارتقای سطح این متغیر توصیه می شود.
اثر استراتژی خودرهبری بر موفقیت کارراهه با نقش میانجی کارراهه پروتیین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد و توسعه سازمان ها، حرکت به سمت ساختارهای غیرمتمرکز و افقی ، نظارت مستقیم بر عملکرد کارکنان توسط مدیران به امری دشوار و تا حد زیادی غیرممکن مبدل شد. خود رهبری اثرات قابل توجهی بر سازمان ها می گذارد؛ از جمله اثرات خود رهبری می تواند به خشنودی شغلی، خلاقیت و نوآوری اشاره کرد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر استراتژی خودرهبری بر موفقیت مسیر شغلی با نقش میانجی مسیر شغلی پروتیین می باشد. پژوهش حاضر، برحسب هدف از نوع تحقیقات کاربردی، از نظر روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و از نظر نوع داده ها توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان شعب سازمان امور مالیاتی استان لرستان می باشد، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، و طبق جدول مورگان، 72 نفر انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های استاندارد خودرهبری، موفقیت مسیر شغلی و مسیر شغلی پروتئین جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و با نرم افزار Smart PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم استراتژی خودرهبری به موفقیت کارراهه، استراتژی خودرهبری به کارراهه پروتیین و کارراهه پروتیین به موفقیت کارراهه مثبت و معنی دار می باشد. هم چنین، نقش میانجی کارراهه پروتیین در رابطه بین استراتژی خودرهبری و موفقیت کارراهه تأیید شد. در مجموع، با توجه به نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می گردد که جهت ارتقای استراتژی خودرهبری و هم چنین ارتقای سطح مهارت کارکنان سازمان ها، کارگاه های آموزشی مرتبط طراحی و برگزار گردد.
The Role of Health Hardiness and Anxiety on Immune System and Quality of Life Patients with HIV
حوزههای تخصصی:
The pattern of change in HIV from fatal diseases to chronic diseases due to improvement of treatment made a new challenge for diagnosis and care for the needs of people who live with HIV. This study reviews the role of health hardiness and anxiety on the immune system and quality of life in HIV patients. 125 men with HIV infected through injection participated in this study. They were asked to complete the revised health hardiness inventory, Spielberg state-trait anxiety inventory, and WHOQOL-brief. Data from four times of cd4 experiment with three-month intervals was obtained from the dossier. Data analysis was conducted using Pearson correlation, dependent t-test, multiple regression, and logistic regression. Results of this study show no statistically significant relationship between health hardiness, anxiety, and the immune system. The regression analysis indicates that the total score of quality of life with health hardiness and anxiety was statistically significant (0.0001). Subscales of perceived health (β=0.302), state anxiety (β=-0.305) and trait anxiety (β=-0.449) in equation relative to prediction quality of life were statistically significant (0.0001). Health hardiness and anxiety are not associated with a lowered immune system. The patients with higher anxiety had lower quality of life and those with higher health hardiness had higher quality of life
برنامه های غنی سازی ارتباطی ازدواج با برنامه پایش ازدواج: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۶۳)
185-198
حوزههای تخصصی:
برنامه های غنی سازی ازدواج، نتایج مثبت بسیاری نظیر سلامت جسمانی، سلامت روانی و رشد و ارتقاء اعضای خانواده را به همراه دارد . این مطالعه با هدف مرور نظام مند برنامه های غنی سازی ارتباطی و پایش ازدواج انجام شد. روش پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به لحاظ طرحی از نوع اسنادی بود. از آنجاکه مرحله ابتدایی هر مرور نظام مندی شامل جستجوی کامل و منظم پیشینۀ موجود و مرتبط است، بدین منظور میدان مورد مطالعه پژوهش، مجموعه آثار منتشرشده در قالب مقالات و پایان نامه های فارسی و انگلیسی بود. کلید واژه های پایش ازدواج، برنامه های غنی سازی ارتباطی ازدواج، بازبینی روابط همسران، برنامه ازدواج و کار با زوج در پایگاه های گوگل اسکولار، ساینس دایرکت، اسکوپوس، پروکوئست، سیج، وایلی، سایک اینفو، سیویلیکا، نورمگز، مگ ایران، پایگاه مرکزعلمی جهاد دانشگاهی و ایران داک در بازه زمان 1398-1385 (2019-2000) جستجو شد . در مجموع 45 مطالعه فارسی و انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات مورد بررسی برآمده از ترکیب مجموعه تحقیقات کیفی و کمی بودند. یافته ها نشان دهنده سه متغیر مهم تنظیم روابط، ایجاد صمیمیت و بهبود سلامت در برنامه های غنی سازی ارتباطی و پایش ازدواج بود. همچنین چهارده موضوع اشتراک و یازده موضوع افتراق از این برنامه ها استخراج شد. نتایج بدست آمده از پژوهش ها مشخص شد برنامه های توانمندسازی زوجین از جمله برنامه پایش ازدواج و غنی سازی ارتباط ضمن داشتن اشتراکات و افتراقات بسیار حائز اهمیت، بر متغیرهای های مختلفی نیز اثرگذار هستند.
بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس کنجکاوی درون فردی در بین دانشجویان
حوزههای تخصصی:
کنجکاوی درون فردی، به تمایل افراد برای سیر کنجکاوی درون نگرایانه اشاره دارد. این مطالعه باهدف بررسی روایی و پایایی مقیاس کنجکاوی درون فردی در جمعیت دانشجویان انجام گرفت. 365 نفر از دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی استان مازندران در این مطالعه حضور داشتند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. مشارکت کنندگان نسخه ی ترجمه شده ی مقیاس کنجکاوی درون فردی را تکمیل کردند تا شواهد روایی سازه بررسی گردد. با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و با روش تحلیل مؤلفه های اصلی سه عامل یافت شد که بر گویه ها بار عاملی مناسبی داشتند (0/41 تا 0/84). سپس مدل سه عاملی پیشنهادی (درک احساسات و انگیزه های خود، تأمل در مورد گذشته ی فرد، تأمل در مورد گذشته ی فرد و کاوش در هویت و اهداف فرد) با 12 گویه مورد تحلیل عاملی تأییدی قرار گرفت. نتایج این مرحله از پژوهش تائید کرد که مدل تدوین شده از برازش نسبی برخورد است؛ اما به دلیل پایین بودن ضریب مسیر گویه 9 این گویه حذف گردید و برازش مدل بهینه شده مجدداً ارزیابی شد. درنهایت شاخص های برازندگی مدل نشان دادند که مقیاس کنجکاوی درون فردی از روایی سازه ی مطلوبی برخوردار است. پایایی مقیاس نیز با استفاده از روش همسانی درونی ارزیابی شد که ضرایب آلفای کرونباخ مقیاس برابر با 0/85 به دست آمد. یافته ها نشان دادند که مقیاس کنجکاوی درون فردی در جمعیت دانشجویان روا و پایا بوده و می تواند مورداستفاده محققین قرار گیرد.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودفرمانی، تعاون و خودفراروی زنان شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر خودفرمانی، تعاون و خودفراروی زنان شهر اصفهان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان شهر اصفهان در سال 1398 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 42 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (21 نفر) و کنترل (21 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای رفتاردرمانی دیالکتیکی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای از رفتاردرمانی دیالکتیکی دریافت نکرد. از سیاهه سرشت و مَنِش (TCI-125) کلونینجر و همکاران (1994) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیکی به کاررفته در این پژوهش می تواند خودفرمانی، تعاون و خودفراروی زنان را بهبود بخشد؛ بنابراین با توجه به اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در محیط های مشاوره و روان درمانی خانواده برای بهبود مشکلات شخصیتی زنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
ارتباط فرزندپروری هلیکوپتری با بهزیستی روان شناختی و سلامت روان در بزرگسالی در حال ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
428 - 441
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط فرزندپروری هلیکوپتری با عملکرد تحصیلی، بهزیستی روان شناختی و سلامت روان در بزرگسالی در حال ظهور بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تربت حیدریه تشکیل داده بود که از بین آن ها ۲۱۹ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه فرزندپروری هلیکوپتری، بهزیستی روان شناختی و سلامت روان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین فرزندپروری هلیکوپتری با بهزیستی روان شناختی و سلامت روان دانشجویان رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0p<). نتیجه گیری: به نظر می رسد که فرزندپروری هلیکوپتری با ایجاد خلل در فرایند طبیعی رشد در اوایل بزرگسالی، بهزیستی روان شناختی و سلامت روان دانشجویان را تحت تأثیر قرار می دهد.
الگوی ساختاری عملکرد خانواده، سرمایه روان شناختی ، نیازهای روان شناختی با نشاط ذهنی: نقش میانجی مسئولیت پذیری نوجوانان در دوران بلوغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1147-1170
حوزههای تخصصی:
زمینه: رفتار مسئولانه از شاخص های انسان سالم است که تقویت و رشد آن جز با شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار مسئولانه امکان پذیر نخواهد بود. به همین منظور، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا عملکرد خانواده، سرمایه روانشناختی و ارضاء نیازهای روانشناختی نوجوانان تأثیری بر میزان مسئولیت پذیری و نشاط ذهنی آنان دارد یا خیر؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف عملکرد خانواده، سرمایه روانشناختی نیازهای روانشناختی با نشاط ذهنی: نقش میانجی مسئولیت پذیری نوجوانان در دوران بلوغ انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش، را کلیۀ نوجوانان 14 تا 18 ساله شهر تهران در سال 1399 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 400 نفر از نوجوان مناطق 1 و 2 شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های خودگزارشی عملکرد خانواده کیم و کیم (2007) نیازهای روانشناختی لاگواردیا و همکاران (2002)، سرمایه روانشناختی مک گی (2011)، مسئولیت پذیری سروش (1391) و نشاط ذهنی کی یز و همکاران (2003) گردآوری شد. داده های با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد، عملکرد خانواده، نیازهای روانشناختی و سرمایه روانشناختی اثر مثبت مستقیم و غیرمستقیم بر مسئولیت پذیری و نشاط ذهنی دانش آموزان دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که 39 درصد از واریانس مسئولیت پذیری و 48 درصد از واریانس نشاط ذهنی توسط عملکرد خانواده، نیازهای روانشناختی و سرمایه روانشناختی و مسئولیت پذیری تبیین می شود . نتیجه گیری: شناخت عوامل مؤثر بر مسئولیت پذیری و نشاط ذهنی دانش آموزان امک ان پیش بینی و برنامه ریزی جهت کمک به تأمین بهداشت روانی آنان را فراهم می کند و می توان با ایجاد بستر سازی مناسب در مدارس جهت افزایش نشاط اجتماعی، هیجانی و روانشناختی گام برداشت.
امکان سنجی آموزش مجازی شناختی، هیجانی ورفتاری متمرکز بر کمال گرایی بر کیفیت ارتباط بین فردی، عزت نفس و بهزیستی روانی دانش آموزان تیزهوش دارای کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۲۹۴-۲۸۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی آموزش مجازی شناختی، هیجانی و رفتاری متمرکز بر کمال گرایی بر کیفیت روابط بین فردی، عزت نفس و بهزیستی روانی دانش آموزان تیزهوش مقطع متوسطه دوم به انجام رسید. این پژوهش از نظر هدف؛ کاربردی و از حیث روش گرد آوری داده ها تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان کمال گرای مدارس متوسطه دوم تیزهوش استان لرستان در سال تحصیلی 1400-1399 که از میان آن ها 30 شرکت کننده به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایشی (15نفر) و گواه (15نفر) به صورت تصادفی جایگذاری شدند ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی فراست و همکاران (1390) (MPS)، کیفیت روابط پیرس و همکاران (1991) (QRI)، عزت نفس روزنبرگ (1965) RSE)) و بهزیستی روان شناختی ریف (1989) (SPWB) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که مداخله شناختی، هیجانی و رفتاری طراحی شده دارای تاثیری معنادار بر بهبود روابط بین فردی، عزت نفس و بهزیستی روانی افراد بود (001/0). نتایج حاصل نشان داد که مداخله تدوین شده در این مطالعه که مبتنی بر ویژگی های افراد کمال گرا بود، قابلیت کاربرد توسط روان شناسان و مشاوران مدارس را دارد.