فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۶۲۱ تا ۹٬۶۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی در دختران نوجوان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 دختر نوجوان 14 تا 18 ساله تحت سرپرستی سازمان بهزیستی شهر کرمان بود که با نمونه گیری دردسترس، انتخاب و در گروههای مداخله و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش، مداخله مبتنی بر شفقت را دریافت کرد (8 جلسه 90 دقیقه ای)؛ در حالی که به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. پس از پایان جلسات، پس آزمون و 2 ماه بعد از آن، پیگیری اجرا شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان کنلی، پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر و سطوح خودانتقادی تامسون و زاروف استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش مبتنی بر شفقت تأثیر معناداری بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی داشته است؛ این تأثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت. با توجه به یافته ها آموزش مبتنی بر شفقت یک گزینه مناسب برای بهبود خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و کاهش خودانتقادی است.
درمان شناختی افسردگی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای مختلفی برای درمان افسردگی وجود دارد که در بین آنها شواهد پژوهشی بسیاری از اثربخشی رویکرد شناختی حمایت می کند. افسردگی به واسطه تحریف و تخریب شناخت فرد، عملکرد او را مختل می کند. مسئله شناخت صحیح از واقعیات و اصلاح افکار منفی، مورد تاکید منابع اسلامی است. در متون اسلامی برای بهبود عملکرد فردی، اجتماعی و الهی افراد توصیه به اصلاح شناخت واقعیت ها، تفکر، تعقل و وارسی افکار شده است. هدف پژوهش حاضر دستیابی به راهکارهای شناختی درمان افسردگی بر اساس منابع اسلامی بود. بدین منظور آیات و روایات مرتبط با درمان شناختی جمع آوری و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که برخی راهکارهای شناختی درمان افسردگی از منظر منابع اسلامی عبارت اند از وارسی اعتقادات و افکار خود، جداسازی افکار درست از نادرست، آگاهی از رابطه افکار نادرست با افسردگی، اجتناب از پرداختن به افکار ناصحیح. پیشنهاد می شود بر اساس راهکارهای ارائه شده در این پژوهش پروتکل درمان افسردگی طراحی و اثربخشی آن در مقایسه با درمان شناختی سنّتی مقایسه شود.
اثربخشی ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
65 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، پیش رونده و خود ایمنی سیستم عصبی مرکزی با علت نامعلوم می باشد که بر کیفیت زندگی حوزه های مختلف از جمله حوزه سلامتی و اشتغال، اقتصادی، اجتماعی، روحی، خانوادگی افراد اثر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه ی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام. اس ایران بودند که 30 نفر از بیماران دارای شرط ورود به پژوهش(دامنه سنی بین 25-55 سال، نداشتن بیماری های روانپزشکی و اختلال حاد، نداشتن بیماری پزشکی جدی و اختلالات جسمانی دیگر، در 6 ماه گذشته فقدان شخص مهمی را در زندگیشان نداشتند) انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه( 15 نفره) گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 است و از پروتکل درمانی ذهن آگاهی در گروه آزمایش استفاده شده است و نتایج درنرم افزار SPSS-19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تاثیر معنادار دارد(P<0/005). نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر است ازاین رو برای افزایش کیفیت زندگی بیماران پیشنهاد می شود از این درمان در مراکز سلامت روان بهزیستی، کلینیک های مشاوره و روان درمانی و همینطور بیمارستان ها استفاده گردد.
پیش بینی شادکامی براساس تمایز یافتگی خود با میانجیگری سبک های مقابله ای در زنان و مردان فربه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
460 - 479
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی شادکامی براساس تمایز یافتگی خویشتن در افراد فربه با میانجی گری سبک های مقابله ای در زنان و مردان فربه بود. روش پژوهش : روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل افراد مبتلا به چاقی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی منطقه 1 شهر تهران در سال 1400 بود. پژوهش شامل 210 نفر از جامعه مذکور بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرگایل و لو، 1990)، پرسشنامه تمایزیافتگی خود (اسکورون و فریدلندر، 1998)، پرسشنامه سبک های مقابله ای ( اندلر و پارکر، 1990) به دست آمد. داده های جمع اوری شده با استفاده از روش الگوی معادلات ساختاری و نرم افزارهای آموس نسخه 22 داده ها تحلیل شد. یافته ها : سبک های مقابله ا ی (02/0=B؛ 001/0>P) در رابطه بین شادکامی و تمایزیافتگی خویشتن در افراد فربه نقش میانجی دارند ضرایب به دست آمده حاصل از تحلیل مسیر حاکی از معناداری روابط بود (05/0P<). نتیجه گیری : الگو شادکامی براساس تمایز یافتگی خویشتن در افراد فربه با میانجی گری سبک های مقابله ا ی دارای برازش بود. پیشنهاد می شود نسبت به تربیت متخصص توسط سازمان های مربوطه در زمینه بهبود شادکامی، تمایزیافتگی، و سبک های مقابله ا ی در افراد فربه برنامه ریزی صورت گیرد.
تاثیر آموزش خلاقیت نمایشی بر حافظه کاری و درگیری با تکالیف دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
442 - 457
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش خلاقیت نمایشی برحافظه کاری و درگیری با تکالیف دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه یک شهر ساوه بودند که از بین آنها 50 دانش آموز پایه دوم با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی در یک دوره 12 جلسه ای خلاقیت نمایشی مبتنی بر تحریکات شنیداری و دیداری حافظه فعال و ایجاد هیجانات مثبت و انگیزش برای انجام تکالیف مدرسه شرکت کردند. برای گرد آوری داده ها از مقیاس درگیری تحصیلی و نرم افزار رایانه ای«شاخص پردازش اطلاعات حافظه کاری» استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری با اندازه-گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش خلاقیت نمایشی منجر به افزایش معنادار ظرفیت پردازش حافظه کاری و میزان در گیری با تکالیف مدرسه دانش آموزان شد. این یافته ها در پیگیری دوماهه نیز پایداری خود را نشان دادند. از این رو می توان نتیجه گرفت که کاربست بازی های نمایشی خلاقانه در فرایند آموزش، موجب افزایش ظرفیت پردازش حافظه فعال و ایجاد انگیزه برای درگیری بیشتر با تکالیف مدرسه در دانش آموزان می شود.
تحلیل محتوای کتاب های «هدیه های آسمان» دوره ابتدایی و میزان انطباق آنها با ویژگی های متقین در خطبه همام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کتاب های «هدیه های آسمان دوره ابتدایی» (سال تحصیلی1401-1400) و میزان انطباق آنها با ویژگی های متقین در خطبه همام بود. روش این پژوهش تحلیل محتوا و برای گردآوری داده ها از روش سندکاوی (کتاب های درسی) استفاده شد. برای محاسبه فراوانی، بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت روش آنتروپی شانون به کار رفت. با بررسی 1409 جمله به عنوان واحد تحلیل، این نتایج حاصل شد که مؤلفه های نماز شبانه، انفاق در راه خدا، راستگویی، صبر و شکیبایی، ایمان و یقین و خضوع و فروتنی به ترتیب 276، 245، 244، 234 ، 212 و 198 فراوانی را داشتند. در این کتاب ها به ترتیب بیشترین و کمترین ضریب اهمیت در پایه دوم، مؤلفه راستگویی 331/0 و خضوع و فروتنی 108/0؛ پایه سوم، ایمان و یقین 446/0 و صبر و شکیبایی231/0؛ پایه چهارم، انفاق در راه خدا 498/0 و صبر و شکیبایی 331/0؛ پایه پنجم، ایمان و یقین 498/0 و خضوع و فروتنی 398/0 و پایه ششم، انفاق در راه خدا 702/0 و صبر و شکیبایی 403/0 به دست آمد. این پژوهش نشان داد که توزیع بعضی ویژگی های متقین در محتوای کتاب ها و واحدهای تحلیل، تعادل و انطباق کمی دارند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر اشتیاق شغلی دبیران (مورد مطالعه: مدارس متوسطه دوم شهر بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر اشتیاق شغلی دبیران متوسطه دوم شهر بهبهان می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع پژوهش های آمیخته می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل کلیه افراد متخصص و خبره مرتبط با مفهوم مورد مطالعه است که به صورت هدفمند و با استفاده از راهبرد نمونه گیری نظری تعداد 15 نفر انتخاب گردید. در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل تمامی معلمان دوره دوم متوسطه شهر بهبهان به تعداد 1450 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 306 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته ای که دارای 4 مولفه فردی، مدیریتی، سازمانی و شغلی بود، استفاده شده است. یافته ها نشان داد از بین متغیرهای فردی، انگیزه شغلی و مهارت های ارتباطی و خودکنترلی، بالاترین نمره را از بین ۱۱ متغیر فردی موثر بر اشتیاق شغلی، از بین متغیرهای سازمانی، عدالت سازمانی ادارک شده و انضباط سازمانی بالاترین نمره، از بین متغیرهای مدیریتی، ارتباط مستمر مدیران با معلمان و احترام به تخصص و برخورد حرفه ای با معلمان بالاترین نمره و از بین متغیرهای شغلی، بهداشت روانی محیط کار و امکانات و تجهیزات مورد نیاز بالاترین نمره موثر بر اشتیاق شغلی معلمان در بین پاسخ دهندگان دریافت نمودند.
پیچیده سازی استعاری و الگوهای شبکه ای در منتخبی از اشعار معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به ارزیابی ویژگی های کیفی نظریه آمیختگی مفهومی جهت پرداختن به جنبه ای از خلاقیت شاعرانه که در نظریه استعاره مفهومی پیچیده سازی استعاره های متعارف نامیده می شود، پرداخته است. روش کار: جامعه آماری شامل 54 قطعه شعری بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده با نسبتی برابر از اشعار سیمین بهبهانی، فریدون مشیری و فروغ فرخزاد انتخاب شد و سپس از رهگذر مقایسه ای توصیفی_تحلیلی به استخراج الگوهای شبکه ای و تعمیم امکان کاربست آنها جهت تحلیل روشن تر پیچیده سازی استعاری در شعر معاصر پرداخته شد. یافته ها: دو خرده الگوی شبکه ای استخراج شد. الگوی اول نمایان گر بازتاب یک فضای ذهنی ساده یا فضایی آمیخته برآمده از شبکه ای در پس زمینه به داخل شبکه دیگری است که دروندادهای آن نقش فضاهای پیش زمینه را ایفا می کنند و برخی اطلاعات متجانس بین این فضاها سبب برانگیختگی جنبه هایی از فضای پس زمینه در قالب فضاهای پیش زمینه به صورت هم زمان می شود. در الگوی دوم، دو شبکه آمیخته وجود دارد که برخی از عناصر مفهومی درونداد نخست شبکه دوم، پیش تر توسط فضای آمیخته برآمده از شبکه اول مفهوم پردازی شده است و سپس به صورت مرحله ای در جریان تلفیق دروندادهای شبکه دوم جزئیات بیشتری به آن افزوده می شود. خرده الگوهای مذکور می توانند با یکدیگر تلفیق شوند و الگوی بزرگتری بسازند. نتیجه گیری: نظریه آمیختگی مفهومی بر مبنای تبیین چگونگی تعامل فضاهای ذهنی و ارتباط شبکه های آمیخته ، شرح روشنی از انگیزه های مبتنی بر تجربیات فردی و برداشت های منظری، انسجام مفاهیم در ذهن و متن جهت پیچیده سازی استعارها به دست می دهد که نظریه استعاره مفهومی قادر به توصیف جامع تمام ابعاد آن نیست.
رشد پس از سانحه در زنان بهبودیافته از کوید19:یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۰۸-۹۷
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی پدیده رشد پس از سانحه در زنان بهبودیافته از بیماری کووید-19 بود. روش تحقیق در این مطالعه روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بود بدین منظور 14 زن بهبودیافته از بیماری کووید-19 بالای 18 سال از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های به دست آمده، داده های ثبت شده با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از کدگذاری اولیه با شکل گیری واحدهای معنایی همراه بود که با توجه به اشتراکات و سیر منطقی موجود در 18 زیرمضمون دسته بندی شدند و در نهایت تحلیل تجارب مشارکت کنندگان منجر به شکل گیری 7 مضمون اصلی شامل: 1- مغتنم شماری زندگی، 2- تغییر در فلسفه ی زندگی، 3- افزایش توانمندی فردی، 4- بهبود روابط بین فردی، 5- رشد معنوی، 6- اهداف و اولویت های جدید و 7- راهبردهای مقابله ای سازگارانه شد. نتایج به دست آمده تأکید بر لزوم بررسی و پرداختن به پدیده ی رشد پس از سانحه توسط مشاوران و روانشناسان، جهت ارتقا و تسهیل این پدیده در افراد بهبودیافته از بیماری کووید-19 و همچنین تدوین جلسات مشاوره ای، مراقبتی و روان شناختی برای بهبود سلامت روان و تسهیل پدیده ی رشد پس از سانحه در این افراد دارد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای رفتارهای خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۹۶-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای رفتارهای خودآسیب رسان بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر که در سال تحصیلی 99-98 در مدارس دولتی منطقه 1 شهر تهران مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند، که از میان آنها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی در سه گروه مساوی (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (گارنفسکی و همکاران، 2006) بود که در سه مرحله قبل، بعد و 2 ماه پس از جلسات اجرا شد. مداخلات درمانی برای گرو ه های آزمایش به مدت 8 جلسه برگزار شد، گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. یافته های به دست آمده از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که هر دو روش مداخله بر بهبود تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آن مؤثر بوده و میزان اثربخشی در طی زمان دارای ماندگاری اثر است (01/0P<). همچنین نتایج آزمون t نشان داد بین میزان اثربخشی دو روش بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دارای رفتارهای خودآسیب رسان تفاوت معناداری وجود ندارد، اما اثربخشی ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی بیشتر است (0001/0=P).
پریشانی رابطه زناشویی : نقش پیش بین فراهیجان مثبت و ماکیاول گرایی در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش فراهیجان مثبت و ماکیاول گرایی در پیش بینی پریشانی رابطه زناشویی در افراد متأهل شهر رشت انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه متأهلین شهر رشت در تابستان 1398 تشکیل دادند که تعداد 200 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از سنجه خودگزارش دهی وضعیت زناشویی تاکسون ویزمن و همکاران (MTSRM) (2009)، مقیاس فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران (MES) (2009) و فرم کوتاه مقیاس سه صفت تاریک شخصیت جانسون و وبستر (SDTPM) (2010) استفاده شد. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به وسیله نرم افزار23spss تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که فراهیجان مثبت با پریشانی رابطه زناشویی، رابطه منفی و ماکیاول گرایی با پریشانی رابطه زناشویی رابطه مثبت و معنی دار دارد (01/0>P). همچنین مجموع فراهیجان مثبت و ماکیاول گرایی 8/60 درصد واریانس پریشانی رابطه زناشویی را تبیین می کنند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که عدم آگاهی زوجین نسبت به ویژگی های شخصیتی و هیجانی خود می توانند عامل خطری برای پریشانی زناشویی باشد، بنابراین با برگزاری کارگاه های آموزشی برای زوجین می توان از شدت پریشانی زناشویی کاست.
پیش بینی عاطفه مثبت و منفی بر اساس شفقت به خود با نقش واسطه ای تیپ های شخصیتی A و B در مراقبین بیماران آلزایمر
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: استرس ناشی از مراقبت از بیمار آلزایمری بر سلامت جسمانی، روانی و عاطفی مراقبین تاثیر می گذارد. تجربه عواطف مثبت و منفی به ویژگی شفقت به خود و تیپ های شخصیتی مراقبین بستگی دارد. از این رو مطالعه حاضر با هدف پیش بینی عاطفه مثبت و منفی بر اساس شفقت به خود با نقش واسطه ای تیپ های شخصیتی A و B در مراقبین بیماران آلزایمر انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان، مراقبین بیماران آلزایمر در سال 1397 در شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 202 شرکت کننده انتخاب شدند و در زمان مناسبی پرسشنامه های شفقت خود نف (2003)، عاطفه مثبت و منفی واتسن، کلارک، و تلگن ( 1988) و تیپ شخصیتی A و B راتوس (1996) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که شفقت به خود با عاطفه مثبت همبستگی مستقیم و با عاطفه منفی همبستگی معکوس و معنادار دارد (01/0P<). نتایج تحلیل مسیر نشان داد که تیپ های شخصیتی A و B در پیش بینی عاطفه مثبت و منفی بر اساس شفقت به خود در مراقبین بیماران آلزایمر نقش واسطه ای معناداری دارد (01/0P<). نتیجه گیری: به منظور کاهش عاطفه منفی و تقویت عاطفه مثبت در مراقبین بیماران آلزایمر شایسته است انجمن بیماران آلزایمری به مهارت شفقت ورزی به خود در پرستاران حوزه درمان و مراقبین بیماران آلزایمری توجه کنند و با بکارگیری مداخلات مشاوره ای و آموزشی، تیپ های شخصیتی ناکارآمد و نامناسب مراقبین تعدیل سازی شود.
Predicting Anxiety level for COVID 19 based on Mindfulness and Resilience
حوزههای تخصصی:
Coronavirus pandemic has caused people a lot of anxiety in the past two years. The present study aims at predicting Coronavirus anxiety level based on mindfulness and resilience. It is applied research in terms of the goal; and methodologically, it is descriptive correlational research. Corona Disease Anxiety Scale (CDAS), Five Facet Mindfulness Questionnaire (FFMQ) as well as The Connor-Davidson Resilience Scale (CD-RISD) are employed to gather the data. The participants of the study include all Rahman Institute of Higher Education students in the academic year 2020-2021. A total of 260 (147 male and 113 female) students are chosen based on convenience sampling for whom the questionnaires are administered on-line. Statistical data analysis is based on regression analysis. The results of the multiple liner regression show that 12 percent of variance in COVID 19 anxiety is related to two of the mindfulness facets as observing and acting with awareness (p<0.01). Additionally, 19.6 percent of variance in COVID 19 anxiety is determined by mindfulness. Therefore, it is concluded that the facet of observing and resilience are related to less COVID 19 anxiety and acting with awareness is in connection with more COVID 19 anxiety in people
مقایسه اثربخشی دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک (CBT) و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر راهبردهای تنظیم هیجان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان پرداخته اند. اما پیرامون مقایسه اثربخشی دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک ( CBT ) و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBSR ) بر راهبردهای تنظیم هیجان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: مقایسه اثربخشی دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر شیراز بود. روش: پژوهش از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران دیابتی نوع دو حاضر در مراکز درمانی و بیمارستانی شهر شیراز در سال 1397 بود. 36 نفر از بیماران دیابتی به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان توسط گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (۲۰۰۱)، جلسات درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (موس و همکاران، 2015) و درمان شناختی رفتاری (مولودی و فتاحی، 1390؛ به نقل از صمدزاده و همکاران، 1397). تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معنی داری بر راهبردهای تنظیم هیجان بیماران داشت (0/001 > P ). بین دو درمان از لحاظ تأثیر بر راهبردهای تنظیم هیجان تفاوت معناداری وجود نداشت (0/001 > P ). نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات درمان شناختی رفتاری و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند راهبردهای تنظیم هیجان مثبت بیستر و راهبر تنظیم هیجان منفی کمتر را تجربه کردند.
تحلیل و بررسی پیامدهای تربیتی گسترش فضای مجازی در وضعیت کرونایی و پسا کرونایی بر دانش آموزان کشور
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل و بررسی پیامدهای تربیتی گسترش فضای مجازی در وضعیت کرونایی و پسا کرونایی بر دانش آموزان است که به شیوه ی توصیفی با بهره گیری از مقالات مرتبط با موضوع انجام گرفت. 18 مقاله فارسی و انگلیسی مرتبط با بیماری های حاد تنفسی و شرایط تربیتی در فضای مجازی از بانکهای اطلاعاتی PubMed ،Scopus،SID ،Google Scholar ،Direct Science ،Civilica جستجو شد. نتایج نشان داد نفوذ ابعاد مختلف فضای مجازی بر تعلیم و تربیت تأثیرات مختلفی از جمله پیشرفت در حوزه های آموزشی و افزایش کیفیت سیستم های آموزشی را به همراه داشته است. از طرفی دیگر می تواند با آسیب هایی همچون به خطر افتادن امنیت داده های شخصی، قلدری و تهدید در فضای مجازی، دسترسی به اطلاعات نامناسب، دیدار و گفتگو با مخاطبین مجازی، رفتارهای غیراخلاقی، مشکلات ایجاد شده در تعاملات خانوادگی و عدم مشارکت برخی خانواده ها در آموزشهای مجازی همراه باشد. می توان نتیجه گرفت که لازم است به مسأله ی فضای مجازی به عنوان یک فرصت در دوران کرونا و پسا کرونا نگریست و به دانش آموزان و خانواده ها چگونگی استفاده ی درست از این فضا را یاد داد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن و تکانشگری در زنان مبتلا به اختلال پرخوری افراطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
285 - 309
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن و تکانشگری در زنان مبتلا به پرخوری افراطی بود. روش پژوهش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس-آزمون و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پرخوری افراطی بود که در سال 1397 به کلینیک های تغذیه در شهر قم مراجعه نموده و ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند. حجم نمونه 45 نفر زن مبتلا به اختلال پرخوری بود که به روش هدفمند انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بسته باخ و موردان، 2012؛ و گروه آزمایشی طرحواره درمانی بسته یانگ و همکاران، 1394؛ را در 12 جلسه 2 ساعته به صورت گروهی دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تشخیص اختلالات خوردن (استیک، تلچ و ریزوی، 2000)، انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن (ساندوز، ویلسون، مروین و کیت-کلوم، 2013) و تکانشگری (بارت، 2014) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر نمره انعطاف پذیری تصویر ذهنی (31/4=F، 020/0 =P) و تکانشگری (73/6=F، 020/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود؛ همچنین نتایج مقایسه دو به دو و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین تأثیر دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به طرحواره درمانی در انعطاف پذیری روان شناختی تصویر ذهنی از بدن، اضطراب و تکانشگری حرکتی دارد.
مدل یابی ساختارى قدرت ایگو با موفقیت شغلی و میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
213 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ساختارى پیشبینی موفقیت شغلی براساس قدرت ایگو با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل شاغلین مرد و زن متاهل در فرمانداریهای فیروزکوه، دماوند و پردیس در سال 1397 بود. با توجه به این که برای مطالعات مدل سازی معادله ساختاری200 تا 400 نفر نمونه توصیه شده (شوماخر و لومکس، 1388)، حجم نمونه مورد نظر 300 نفر در نظر گرفته شد و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. افراد نمونه، پرسش نامههای موفقیت شغلی نبی، رضایت زناشویی اینریچ، قدرت ایگو مارک استروم و همکاران و عزت نفس آیزنک را تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه ها، از معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها حاکی از این بود: قدرت ایگو به صورت مثبت و معنادار موفقیت شغلی را پیش بینی می کند. عزت نفس رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند. رضایت زناشویی رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری میکند. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت توانمندی ایگو هم به طور مستقیم و هم با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس میتواند بر میزان موفقیت شغلی نقش داشته باشد.
مقایسه میزان هوش معنوی و شادکامی افرادی که در پیاده روی اربعین شرکت کرده اند با افرادی که شرکت نکرده اند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از سنت های قدیمی شیعیان مراسم پیاده روی اربعین است. با توجه به اهمیت آن و اینکه افزایش نشاط و شادکامی، همواره یکی از دغدغه های اساسی انسان ها بوده است و هوش معنوی (از مهم ترین نوع هوش ) مختص انسان هاست؛ هدف پژوهش عبارت است از: تعیین تفاوت شادکامی و هوش معنوی در افرادی که در پیاده روی اربعین شرکت کرده اند با افرادی که شرکت نکرده اند. هدف این پژوهش، با توجه به هدف بنیادی و روش آن توصیفی از نوع علّی−مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افرادی است که از شهر کرج در کاروان «نذر اربعین» در پیاده روی اربعین سال 1396 شرکت کرده بودند و نیز افرادی که در شهر کرج، هرگز تجربه پیاده روی اربعین را نداشته اند. نمونه پژوهش شامل 120 نفر بود که به شیوه هدفمند انتخاب شدند؛ابزارهای پژوهش، پرسشنامه شادکامی اکسفورد و پرسشنامه هوش معنوی کینگ بود. داده های به دست آمده از پژوهش با استفاده از آزمون آماری تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند؛ نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که میزان شادکامی و هوش معنوی افرادی که در پیاده روی اربعین شرکت کرده اند، به صورت معناداری بیشتر از افرادی است که هرگز در پیاده روی اربعین شرکت نکرده اند؛ بنابراین گسترش فرهنگ پیاده روی اربعین با توجه به تأثیرات گسترده و عمیق آن سفارش می شود.
مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال بر اضطراب و افسردگی دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال بر اضطراب و افسردگی در دختران مجرد 25 تا 35 سال بود. روش کار: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دختران مراجعه کننده به مراکز روان شناختی و مشاوره شهرستان سبزوار در سال 1398 بودند که از این مراجعان 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و با تصادفی سازی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر برای پیش آزمون_پس آزمون، پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند و به پرسشنامه چهار سامانه ای اضطراب و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. شرکت کنندگان دو گروه مداخله تحت 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و 10 جلسه توان بخشی شناختی حافظه فعال قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر نشان داد هر دو مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال نسبت به گروه کنترل بر متغیر اضطراب (001/0=P) و متغیر افسردگی (001/0=P) اثر کاهنده داشته است. در مقایسه میان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال در تأثیر بر متغیر اضطراب مشاهده شد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به توان بخشی شناختی حافظه فعال بر کاهش اضطراب دختران داشته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد هر دو مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال بر کاهش اضطراب و افسردگی دختران مؤثر هستند و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به توان بخشی شناختی حافظه فعال بر کاهش اضطراب دختران داشته است.
مقایسه تأثیر آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر برنامۀ درسی پنهان و آموزش ترکیبی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی مناطق محروم: مطالعه موردی شهرستان قلعه گنج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1055-1076
حوزههای تخصصی:
زمینه: احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان مدارس مناطق محروم، تحت تأثیر رابط اجتماعی و برنامه درسی پنهان مشکلی است که نه تنها باعث کاهش سطح بازده های شناختی دانش آموزان می شود، بلکه با پیام های دلسرد کننده معلمان تشدید شده و حتی ترک تحصیل را به دنبال دارد. تحقیقات نشان داده است که کادر مدرسه از طریق یادگیری اجتماعی - هیجانی باعث افزایش پیوند دانش آموزان با محیط مدرسه شوند. آموزش ترغیبی و آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر برنامه درسی پنهان، حوزه ای است که در سراسر جهان مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، با این همه در ایران در زمینه اثربخشی این دو شیوه آموزشی بر احساس تعلق به مدرسه در مناطق محروم شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی و ترکیب این دو شیوه آموزشی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر مناطق محروم انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان دختر دوره ابتدایی مناطق محروم شهرستان قلعه گنج (استان کرمان) در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از بین آنها، 3 مدرسه به طور تصادفی به عنوان گروه آزمایش و یک مدرسه به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. جهت کنترل پیش زمینه های شناختی اولیه در دانش آموزان، از آزمون هوش ریون و پیش آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (برو، بتی و وات، 2004) جمع آوری شد. بسته های آموزش ترغیبی و روابط اجتماعی مدرسه و شیوه ترکیبی برای عوامل اجرایی مدرسه اجرا و اثرات آن بر دانش آموزان با استفاده از تحلیل کوواریانس تک و چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی و شیوه ترکیبی، اثرات مثبتی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دارند. این اثرات در سطح معناداری 0/05 p< متفاوت و از بیشتر به کمتر به ترتیب شامل آموزش ترغیبی، آموزش ترکیبی و آموزش روابط اجتماعی بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد در صورتی که شرایط لازم برای ترغیب و رشد روابط اجتماعی دانش آموزان دختر مناطق محروم توسط کارکنان مدرسه به ویژه معلمان فراهم شود، احساس تعلق به مدرسه آنان بهبود خواهد خواهد یافت