فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۶۶۱ تا ۹٬۶۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
421 - 443
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی افسردگی بر اساس تفکر انتقادی و ادراک خویشتن در زنان و مردان شهر مشهد صورت گرفت. روش پژوهش: پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. به همین منظور از بین مردان و زنان شهر مشهد که در سال 1400-1399 ساکن این شهر بودند به صورت غیر تصادفی و در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و بر اساس جنسیت در دو گروه قرار گرفتند. سپس جهت بررسی ضمن اندازه گیری میزان افسردگی در بین مردان و زنان شهر مشهد، عوامل مرتبط با افسردگی (جنسیت، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال، میزان تحصیلات) شناسایی شده و همچنین ارتباط بین تفکر انتقادی و ادراک خویشتن بر میزان افسردگی در بین 200 نفر از مردان و زنان این شهر مطالعه شد. برای دستیابی به این هدف، برگه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه افسردگی (بک، 1961)، پرسشنامه تفکر انتقادی (واتسون-گلیزر، 1980) و پرسشنامه ادراک از خود (پورحسین، 1386) به عنوان ابزار پژوهش در مورد هر دو گروه مورد اجرا قرار گرفت. در پایان داده های به دست آمده با روش های آماری همبستگی و رگرسیون به وسیله نرم افزار SPSS، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که یک همبستگی قوی بین این دو متغیر افسردگی و ادراک خویشتن، بین تفکر انتقادی و افسردگی وجود دارد. همچنین تحلیل یافته ها نشان داد بین ادراک خویشتن و تفکر انتقادی با افسردگی رابطه معناداری وجود دارد (05/0=P)؛ نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ادراک خویشتن 24 درصد از واریانس را تبیین می کند و ادراک خویشتن و تفکر انتقادی 28 درصد از واریانس را تبیین می کند و فرضیه پژوهش معنادار است. نتیجه گیری: به طور کلی با توجه به نتایج به دست آمده از یافته های پژوهش می توان گفت بین دو متغیر این پژوهش، تفکر انتقادی و ادراک خویشتن با هم سهم بیشتری از هر کدام به تنهایی در پیش بینی افسردگی دارد.
بررسی نقش هوش هیجانی زنان تازه ازدواج کرده و پیش بینی پایداری ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
496 - 507
حوزههای تخصصی:
تصمیمات مربوط به ازدواج و طلاق از رویدادهای کلیدی زندگی برای افراد است. و بررسی عوامل تاثیرگذار بر آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش هوش فردی زنان برای ازدواج و پایدار ماندن آن بود. طرح پژوهش توصیفی- همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل شهر تهران در سال 1399 بودند که حداقل مدت یک سال از ازدواج آنها می گذشت. نمونه پژوهش ش هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش هوش هیجانی زنان تازه ازدواج کرده و پیش بینی پایداری ازدواج بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زنان منطقه 7 تهران بود که حداکثر یک سال از ازدواج آن ها گذشته است. با توجه به تعداد کل جامعه و جدول مورگان حجم نمونه 150 نفر برآورد شد و این تعداد به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کوتاه هوش هیجانی شاته و همکاران (1998) و پرسشنامه بی ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1987) استفاده شد. داده های جمع آوری شده از ابزار پژوهش از طریق نرم افزار SPSS-22 و به کارگیری ضریب پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد میان مؤلفه های هوش هیجانی و میزان بی ثباتی ازدواج همبستگی منفی وجود دارد و تحلیل رگرسیون (59/0 =R 2 ) بیان گر آن است که مؤلفه های هوش هیجانی توانایی پیش بینی میزان بی ثباتی ازدواج را دارا هستند (05/0>P). نتیجه گیری: از یافته های موجود می توان نتیجه گرفت که هوش هیجانی و مؤلفه های تنظیم هیجان، ارزیابی و بیان هیجان و بهره برداری از هیجانی می توانند میزان پایداری ازدواج را در زنان تازه ازدواج کرده پیش بینی کنند. امل 300 زن متأهل بود که براساس جدول مورگان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخنه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (شامل ضریب همبستگی ساده پیرسون و رگرسیون چندگانه) انجام شد. در مقاله حاضر، شواهد گسترده ای در مورد نقش هوش فردی در رفتار های ازدواج و طلاق با کنترل منابع ملموس مانند وضعیت درآمد و شرایط اجتماعی ارائه شده است. همچنین نتایج نشان داد که هوش افراد به صورت مستقیم بر ازدواج را بیش از اثر غیر مستقیم آن از طریق درآمد، وضعیت اجتماعی و سایر متغیرهای کنترلی تأیید می کند که هوش انسانی، به عنوان شاخص تناسب ناملموس، به طور مستقیم بر چشم اندازهای ازدواج ، نه فقط با نفوذ خود، بلکه از طریق منابع ملموس مانند وضعیت درآمد و موقعیت اجتماعی تاثیر می گذارد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی هیجان مدار و طرحواره درمانی هیجانی بر اجتناب تجربی زوجین دیوار سنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
424 - 440
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی هیجان مدار و طرحواره درمانی هیجانی بر اجتناب تجربی زوجین دیوار سنگی شهر تهران انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل بود. از جامعه زوجین دارای سبک ارتباطی دیوارسنگی شهر تهران در سال 1400، تعداد 60 نفر (30 زوج) به صورت نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ویک گروه کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه های آزمایش وکنترل درسه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس های چند بعدی اجتناب تجربی پاسخ دادند. سپس زوج درمانی گروهی هیجان مدار و طرحواره درمانی هیجانی برای گروه های آزمایش در 10 جلسه اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد، زوج درمانی های هیجان مدار و طرحواره درمانی هیجانی باعث کاهش اجتناب تجربی و مولفه های آنها در زوجین دارای سبک ارتباطی دیوارسنگی شدند (p<0/01) و بین اثربخشی دو روش تفاوت معنی دار نبود. نتیجهگیری: بر اساس نتایج، توجه به این رویکرد در برنامه های درمانی و مشاوره ای به عنوان یک روش مؤثر جهت کاهش اجتناب تجربی زوجین شهر تهران دارای سبک ارتباطی دیوار سنگی می تواند مفید باشد.
بررسی و تحلیل گسست روابط زناشویی و بزه های خانوادگی در داستان های مجتبی بزرگ علوی و نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
537 - 548
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی دیدگاه های مجتبی بزرگ علوی و نجیب محفوظ به عنوان دو داستان نویس نامدار، در ارتباط با جنبه های منفی گسست روابط زناشویی و بزه های خانوادگی در آثار داستانی خود انجام شد. روش پژوهش: در تحقیق حاضر با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه دو نویسنده در ارتباط با گسست روابط زناشویی و بزه های خانوادگی، بررسی و مقایسه می شود. یافته ها: خانواده یکی از اصلی ترین رکن ها در جامعه به حساب می آید و همه مردم شناسان و تحلیلگران جامعه بر لزوم حفظ و پایستگی آن تأکید کرده اند. با توجه به مهم بودن این مقوله، در گستره ادبیات داستانی هم شاهد بازتاب مسائل مرتبط با خانواده در دو وجه مطلوب و نامطلوب بوده ایم. بزرگ علوی و محفوظ با خلق شخصیت های گوناگون و برگزیدن شیوه-های متنوع روایی، به نقد و تبیین این مهم پرداخته اند. نتیجه گیری: به نظر می رسد فرهنگ مردسالار، کالا انگاری زنان، کاربست هژمونی خشن مردانه علیه زنان، نقش کلیشه ای زنان و وابستگی آنان به مردان، به عنوان دلایل اصلی گسست روابط زناشویی و بزه های خانوادگی در این داستان ها مطرح شده است.
اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش (ACT) در کاهش رفتارهای تکانشی، ناگویی خلقی و ناامیدی در بیماران افسرده مراکز مشاوره شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش رفتارهای تکانشی، ناگوئی خلقی و ناامیدی در بیماران افسرده می باشد. مواد و روش: طرح پژوهش حاضرمطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری کلیه بیماران افسرده مراکز مشاوره شهر اهواز بودند که تعداد 30 نفر بیمار با روش نمونه گیری در دسترس و به طور تصادفی به صورت یک گروه آزمایش و یک گروه گواه تخصیص یافتند. آزمودنی ها به مقیاس رفتارهای تکانشی بارت (1994)، آزمون ناگوئی خلقی تورنتو (1994) و آزمون نا امیدی میلر (1991) به عنوان پیش آزمون و سپس پس آزمون پاسخ دادند.سپس گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش رویکرد درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش دریافت کرد.. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کوواریانس (مانکوا و آنکوا) استفاده شد. یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش باعث کاهش رفتارهای تکانشی، ناگوئی خلقی و ناامیدی بیماران افسرده گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد و مشخص شد بین اثربخشی درمان مبتنی برتعهد و پذیرش بر کاهش رفتارهای تکانشی، ناگوئی خلقی و ناامیدی بیماران افسرده تفاوت معنادار وجود دارد و درمان مبتنی برتعهد و پذیرش بر کاهش رفتارهای تکانشی، ناگوئی خلقی و ناامیدی بیماران افسرده اثربخشی بیشتری داشت نتیجه گیری: بر اساس پژوهش حاضر می توان گفت که درمان مبتنی برپذیرش وتعهد می تواند به عنوان یک مداخله موثر برای کمک به بیماران افسرده جهت کاهش رفتارهای تکانشی، ناگوئی خلقی و ناامیدی مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر درمان یکپارچه شده متمرکز بر شفقت و هیجان، در تعارض زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل آسیب رسان به کیفیت زناشویی تعارض زوجین است. تعارض زناشویی سبب بروز مشکلاتی در ساختار خانواده، استحکام و عدم رضایت از زندگی و درنهایت اگر توجهی به این دو مقوله نشود سبب فروپاشی نظام خانواده می شود. ازاین جهت هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان یکپارچه شده متمرکز بر شفقت و هیجان بر تعارض زناشویی زنان شهر اصفهان قرار گرفت. بدین منظور در این پژوهش که از نوع منفرد A-B-A بود از بین زنان متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره (تماشا و رضوی) شهر اصفهان در سال 99 سه زن که شرایط شرکت در پژوهش را داشتند به صورت هدفمند انتخاب شد و توسط پرسشنامه تعارض (sanaii, barati & Bustani, 2009) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از احراز تعارض زناشویی بالا و دریافت رضایت جهت شرکت در پژوهش، ایشان در طی 3 ماه، هفته ای یک بار در جلسات درمانی مبتنی بر تلفیق درمان های متمرکز بر شفقت و هیجان (محقق ساخته) به مدت 60 دقیقه به صورت انفرادی شرکت نمودند. در اثنا این پژوهش، افراد شرکت کننده به منظور تعیین خط پایه و پیشرفت درمانی قبل، حین و بعد مداخله، 12 بار به پرسشنامه مذکور پاسخ دادند. برای تحلیل نتایج از شاخص توصیفی و آمار استنباطی تحلیل دیداری استفاده شد. درصد بهبودی تعارض زناشویی سه زن در مرحله مداخله به ترتیب 30-31-33 درصد به دست آمد که حکایت از تأثیر درمان یکپارچه شده مذکور بر تعارض زناشویی زنان شرکت کننده دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که درمان یکپارچه شده مبتنی بر شفقت و هیجان، منجر به تنظیم هیجان در یک بستر معنایی شده و کاهش تعارضات زناشویی را در پی داشته است. ازاین جهت می توان نتیجه گرفت که درمان یکپارچه شده مذکور برای کاهش تعارض زناشویی زنان متعارض مؤثر است. ازاین رو پیشنهاد می شود برای بهبود کیفیت زندگی و کاهش تعارضات زناشویی زنان متعارض از این درمان استفاده شود.
تأثیر مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن بر کیفیت زندگی مادران و تاب آوری کودکان
حوزههای تخصصی:
زمینه: ارتقای مهارت های فرزند پروری می تواند به واسطه افزایش اعتماد به خود، تراز کیفیت زندگی مادران را افزایش و درنتیجه مقابله با استرس فرزندان را بهبود بخشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن بر کیفیت زندگی مادران و تاب آوری کودکان انجام شد. روش: روش این پژوهش کاربردی آزمایشی و دارای طرح آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل مادران کودکان پیش دبستانی بود مراجعه کننده به مهدکودک گل ها در شهر تهران طی سال 1400 بود. از میان جامعه آماری، 30 نفر از مادران دارای کودک پیش دبستانی با به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی 15 نفری و گروه کنترل 15 نفری گمارش شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای مقیاس کیفیت زندگی سازمان سلامت جهانی (Nejat , Montazeri, Holakouie , Mohammad , Majdzadeh, 2007) و مقیاس اندازه گیری تاب آوری کودک و نوجوان Liebenberg, Ungar, & Vijver, 2012)) استفاده شد. گروه آزمایش در هشت جلسه 45 دقیقه ای مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن (Alipour , Aliakbari Dehkordi & Barghi Irani , 2018.) شرکت کردند و اعضای گروه کنترل در آن هنگام مداخله ای دریافت نکردند. جهت آزمون فرضیه های این پژوهش از تحلیل کوواریانس چندگانه برای بررسی تأثیر مداخله و از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر برای بررسی ثبات تأثیر مداخله در مرحله پیگیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن کیفیت زندگی مادران و تاب آوری کودکان گروه آزمایشی را در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون و آزمون پیگیری له طور معنی دار افزایش داد. نتیجه گیری: بر اساس این پژوهش می توان نتیجه گرفت مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن شایان به کارگیری در فضاهای آموزشی و پرورشی است.
تأثیر مداخله آموزش مهارت حل مسئله در پرخاشگری رابطه ای مادران دارای فرزند پسر پرخاشگر
حوزههای تخصصی:
افزایش توانایی والدین در مهارت حل مسئله در زمینه تعامل کارآمد بابا کودکان پرخاشگر سبب کاهش سطح پرخاشگری کودکان آن ها می شود. پژوهش حاضر با هدف آشکار ساختن تأثیر مداخله آموزش مهارت حل مسئله در پرخاشگری رابطه ای مادران دارای فرزند پسر پرخاشگر انجام شد. روش پژوهش حاضر، آزمایشی با طرح پژوهشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره ی پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل مادران کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1400 -1399 شهر کرمانشاه بود (90 هزار نفر). پس از غربالگری و تکمیل پرسشنامه توسط دانش آموزان با همکاری مادران و مربیان، از میان مادرانی که فرزندان آن ها ازنظر پرخاشگری یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بودند، تعداد 60 نفر به روش تصادفی انتخاب و در دو گروه 30 نفر آزمایش و 30 نفر کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه پرخاشگری رابطه ای و آشکار استفاده شد (Shahim,2007). مادران گروه آزمایش به مدت 5 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه هم تا پایان جلسات بدون مداخله بود، جهت تحلیل داده های آماری از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها حاکی از تأثیرگذاری مداخله بر مؤلفه های پرخاشگری رابطه ای در پس آزمون (30/16 F= و 01/0p< ) و پیگیری (24/11 F= و 01/0p< ) و پرخاشگری کلامی-واکنشی در پس آزمون (25/19 F= و 01/p< ) و پیگیری (95/9 F= و 01/0p< ) بود؛ اما در مؤلفه پرخاشگری جسمانی تأثیرگذاری مشهود نبود؛ پس آزمون (20/1 F= و 05/0 p> ) و پیگیری (75/1 F= و 05/0 p> ). با توجه به یافته های پژوهش می توان آموزش مهارت حل مسئله را به عنوان یک مداخله روان شناختی جهت کنترل و کاهش رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان به کاربرد.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) و تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه(TDSC) در بهبود شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) و تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه(tDCS) بر بهبود شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا می باشد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی- گروه آزمایش و شم با پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش را بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تشکیل داده اند. نمونه گیری به صورت موارد در دسترس صورت گرفت و تعداد ۳۶ نفر در این پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه MCBT، tDCS و شم قرار گرفتند. بیماران قرار گرفته در گروه های آزمایش و شم دو نوبت یعنی پیش از مداخله MBCT و tDCS(در دو گروه آزمایش) و پس از آن، دو پرسشنامه شدت درد مک گیل و پرسشنامه ۳۶ سوالی کیفیت زندگی را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که در مورد متغیر شدت درد، با اینکه هر دو درمان در مقایسه با گروه شم اثر بخش بودند، ولی اختلاف معناداری میان اثربخشی دو درمان با یکدیگر مشاهده نشد(p<0.05). در زمینه کیفیت زندگی، تاثیر معناداری در درمان tDCS مشاهده نشد، در حالی که درمان MBCTدر مقایسه با گروه شم و نیز در مقایسه با tDCS به طور معناداری تاثیر گذار بود(p<0.05) یافته های این پژوهش نتایج قابل توجهی را در زمینه تاثیرگذاری شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی و همچنین تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا نشان داد که می تواند در بهبود این بیماران و کاهش هزینه های درمانی آنها به درمانگران کمک کند.
بررسی مقدماتی ساختار عاملی نسخه فارسی مقیاس تنیدگی کووید-19 (CSS) در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه مدلی برای ایجاد قابلیت های پویا برای تحول دیجیتال مورد مطالعه: بنیاد بهره وری موقوفات آستان قدس رضوی
منبع:
دانشنامه تحول دیجیتال دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
60 - 79
حوزههای تخصصی:
تحول دیجیتال مفهوم جدیدی است که با محوریت استفاده از فن آوری های جدید دیجیتالی مانند فناوری های تلفن همراه، هوش مصنوعی، رایانش ابری، بلاکچین و اینترنت اشیا تعریف شده تا بتواند پیشرفت های عمده ای برای کسب و کارها در جهت بهبود تجربه مشتری، ساده سازی عملیات یا ایجاد مدل های جدید کسب و کار ایجاد کند. این تحقیق بررسی می کند که چگونه شرکت ها قابلیت های پویایی را برای تحول دیجیتالی ایجاد می کنند. این تحقیق با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری به ارائه مدلی برای ایجاد قابلیت های پویا برای تحول دیجیتال در بنیاد بهره وری موقوفات آستان قدس رضوی می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد ایجاد سه گروه از قابلیت های پویا زمینه را برای تحول دیجیتال سازمان فراهم می آورد. الف) قابلیت های پویش دیجیتال شامل: (1) پیش آهنگی دیجیتال، (2) برنامه ریزی سناریوی دیجیتال و (3) ایجاد تفکر دیجیتال. ب) قابلیت های اکتساب دیجیتال شامل: (1) چابکی استراتژیک، (2) نمونه سازی سریع و (3) ایجاد تعادل در پورتفوی دیجیتال و ج) قابلیت های تحول دیجیتال شامل: (1) حرکت در اکوسیستم های نوآوری، (2) طراحی مجدد ساختارهای داخلی و (3) بهبود بلوغ دیجیتالی کارکنان
اثربخشی سبک زندگی اسلامی ایرانی بر انسجام، رضایت زناشویی و سلامت روان خانواده کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در بحران کرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سبک زندگی اسلامی-ایرانی گونه ای از سبک زندگی است که بر پایه آمیختگی دو فرهنگ ایرانی-اسلامی میباشد و زیستن به خواست دیدگاه آنان از اسلام و ایرانی بودن است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی سبک زندگی اسلامی ایرانی بر انسجام، رضایت زناشویی و سلامت روان خانواده در بحران کرونا بوده است. روش : روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمانشاه بود. که بر روی 40 نفر کارکنان متاهل دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به روش هدفمند پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی-ایرانی لعلی و همکاران (1390)، انسجام روانی فلنسبرگ و همکارانش (2006)، رضایت زناشویی اینریچ و پرسشنامه گلدنبرگ اجرا گردید.شرکت کنندگان در دو گروه گروه آزمایش (تعداد 20 نفر) و گروه کنترل (تعداد 20 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه به صورت یک ساعته به صورت مجازی(آنلاین) تحت آموزش پروتکل آموزشی سبک زندگی اسلامی- ایرانی قرار گرفت، سپس از دو گروه ذکر شده پس آزمون به عمل آمد .نتایج: نتایج نشان داد بین سبک زندگی اسلامی- ایرانی با انسجام زناشویی، رضایت زناشویی و سلامت روان رابطه و معناداری وجود دارد و نتیجه گیری :سبک زندگی اسلامی- ایرانی بر انسجام زناشویی، رضایت زناشویی و سلامت روان موثر است.
اثربخشی پسخوراند زیستی بر بهبود عملکرد خواندن و ادراک دیداری- حرکتی کودکان با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی به عنوان اختلال عصبی تحولی رایج در دوران کودکی می تواند فرایند تحصیلی دانش آموزان را با آسیب جدی مواجه کند و بر اساس مطالعات انجام شده، پسخوراند زیستی می تواند به حل برخی از مشکلات این کودکان کمک کند. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی پسخوراند زیستی بر بهبود عملکرد خواندن و ادراک دیداری- حرکتی کودکان با نارساخوانی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر 8 تا 12 سال با اختلال نارساخوانی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری ناحیه سه شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه پژوهش شامل 24 نفر از جامعه آماری مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس و به شیوه داوطلبانه و بر حسب شرایط ورود و خروج ، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه (12 نفر در گروه آزمایش و 12 نفر در گروه گواه) جای دهی شدند. ابزارهای گردآوری داده های این پژوهش شامل آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی (نما) (کرمی نوری و مرادی، 1384) و آزمون ادراک دیداری- حرکتی بندرگشتالت (لورتا بندر، 1938) بود. گروه مداخله تحت 30 جلسه 45 دقیقه ای برنامه مداخله ای پسخوراند زیستی قرار گرفت، در حالی که گروه گواه فقط آموزش معمول مراکز اختلالات یادگیری را دریافت می کرد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-22 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که پسخوراند زیستی باعث بهبود عملکرد خواندن و کاهش خطای شکل، خطای ترکیب، خطای چرخش، خطای تداوم و در نتیجه بهبود ادراک دیداری حرکتی کودکان مبتلا به نارساخوانی شده است (0/01>p). نتیجه گیری: روش پسخوراند زیستی می تواند با استفاده از اصول یادگیری شرطی سازی عاملی به تغییر و بهبود امواج مغزی، تقویت مهارت خودنظم جویی، ارتقای عملکرد مغزی، و در نتیجه بهبود عملکرد خواندن و ادراک دیداری- حرکتی کودکان با نارساخوانی کمک کند.
بررسی اثربخشی و ایمنی افزودن پرگابالین به رژیم آنتی سایکوتیک در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن: یک مطالعه پایلوت شش هفته ای تصادفی دوسوکور با کنترل دارونما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف مطالعه حاضر عبارت است از بررسی اثربخشی و ایمنی افزودن پرگابالین به رژیم درمانی آنتی سایکوتیک در درمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن به مدت شش هفته. مواد و روش ها: از میان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن بستری با علائم بالینی پایدار، 48 بیمار به روش دردسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی، در دو گروه پرگابالین و دارونما قرار گرفتند (در هر گروه 24 نفر). بیماران در گروه مداخله، در سه هفته اول روزانه 75 میلی گرم، و از هفته چهارم روزانه 150 میلی گرم پرگابالین همراه با رژیم استاندار آنتی سایکوتیک دریافت کردند. در ابتدای مطالعه و در هفته های سوم و ششم پس از شروع آن، اثربخشی پرگابالین با سنجه ارزیابی علائم مثبت و منفی (PANSS) و عوارض حرکتی با سنجه های سیمپسون آنگوس کره-آتتوز (SAS) و رتبه بندی رفتاری بارنز آکاتیزیا(BARS) بررسی شد. از لحاظ آماری، P کمتر از 0/05 به عنوان معناداری در نظر گرفته شد. یافته ها: بر پایه خُرده سنجه های مثبت، منفی، سایکوپاتولوژی عمومی و امتیاز کلی ارزیابی علائم مثبت و منفی، در پای ان هفت ه ششم درم ان، تغییر آماری معناداری در شدت علائم بیماران در هر گروه و همچنین بین دو گروه وجود نداشت. بر اساس نمرات سنجه های سیمپسون آنگوس کره-آتتوز و رتبه بندی رفتاری بارنز آکاتیزیا و فراوانی عوارض جانبی، در پایان هفته ششم، تفاوت آماری معناداری بین دو گروه درمان مشاهده نشد. نتیجه گیری: افزودن روزانه 150 میلی گرم پرگابالین به رژیم استاندار آنتی سایکوتیک، در بهبود علائم سایکوتیک بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن مؤثر نیست، اما به خوبی تحمل می شود..
نقش واسطه گری نگرش به خواندن در رابطه راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی خواندن، نگرش به خواندن والدین با انگیزش خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای نگرش به خواندن در رابطه راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی خواندن، نگرش والدین به خواندن با انگیزش خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و به طور خاص مدل معادلات ساختاری بود. برای این منظور از جامعه آماری پژوهش، که شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند، تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های انگیزش خواندن(MRFQ) ویگفیلد و گاتری (1997)، زمینه یابی یادگیری خواندن (LTRS) انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (2001)، نگرش به خواندن (ARQ) مککنا و کی یر (1990)، راهبردهای آگاهی فراشناختی خواندن(MORASQ) مختاری و ریچارد (2002)، راهبردهای خودتنظیمی (MSFLQ) پینتریج و دی گروت (1990) پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری برای وارسی مدل علی بین متغیرهای پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که راهبرد شناختی با سطح معنی داری (001/0) و نگرش والدین به خواندن با سطح معنی داری (01/0) به صورت مستقیم با انگیزش خواندن رابطه دارند. رابطه مستقیم راهبردهای فراشناختی خواندن بر انگیزش خواندن تآیید نشد (35/0). راهبردهای شناختی به صورت غیرمستقیم و با واسطه نگرش به خواندن با انگیزش خواندن رابطه دارد (009/0). راهبردهای فراشناختی خواندن به صورت غیرمستقیم و با واسطه نگرش به خواندن با انگیزش خواندن رابطه دارد (001/0). همچنین نگرش والدین به خواندن به صورت غیرمستقیم و با واسطه نگرش به خواندن با انگیزش خواندن رابطه دارد (004/0). مدل پیشنهادی بر اساس شاخص های برازش از برازش مطلوبی برخوردار بوده است. نتایج این پژوهش می تواند اطلاعات ارزشمندی را در خصوص افزایش انگیزش خواندن ارائه دهد.
اثربخشی آموزش بخشایشگری بر افزایش بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان قربانیِ قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
591 - 565
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی برنامZ آموزش بخشایش گری بر افزایش بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان قربانیِ قلدری دوره اول متوسطه بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعه نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و دارای گروه کنترل بود. از جامعه دانش آموزان متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 98-99، نمونه ای متشکل از 32 دانش آموز قربانی قلدری، انتخاب شد و در دو گروه 16 نفری به صورت تصادفی قرار گرفت. گروه آزمایش ده جلسه مداخله آموزش بخشایش گری دریافت نمود. بعد از اتمام آموزش نمرات پس آزمون اخذ و با استفاده از روش کواریانس چند متغیره تحلیل شد. ابزارهای پژوهش شامل؛ پرسشنامه قربانی قلدری، مقیاس بهزیستی تحصیلی و بسته آموزش بخشایش گری بود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، آموزش بخشایش گری بر مؤلفه های ارزش مدرسه، رضایتمندی تحصیلی و درآمیزی با مدرسه تأثیر مثبت، و بر مؤلفه فرسودگی نسبت به مدرسه تأثیر منفی دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها پیشنهاد می شود، برنامه آموزش بخشایش گری در مدارس ارائه شود تا دانش آموزان بتوانند با ترمیم آسیب های ناشی از تجارب گذشته، تقویت روابط و ایجاد احساسات و نگرش مثبت نسبت به همسالان و مدرسه، بهزیستی تحصیلی را افزایش دهند.
معادل یابی و شناسایی مؤلفه ها و سازوکارهای خودمهارگری در منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف معادل یابی، مفهوم شناسی و شناسایی مؤلفه ها وسازوکارهای خودمهارگری در منابع اسلامی، و با روش تحلیل محتوا در دو مرحله انجام گرفته است: در مرحله اول، بعد از مفهوم پژوهی واژگانی، برای معادل یابی واژه خودمهارگری در منابع اسلامی، از نظر 25 کارشناس دینی بهره گرفته شد. در مرحله دوم، برای بررسی روایی محتوایی مستندات دینی، مؤلفه ها و سازوکارهای خودمهارگری، پس از تشکیل حوزه معنایی، واژه معادل و استخراج مؤلفه های مفهومی در متون اسلامی، از نظر 8 کارشناس علوم دینی استفاده گردید و در تحلیل داده ها از تحلیل محتوای متنی و آمار توصیفی مثل فراوانی و میانگین بهره گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که از میان 10 واژه مرتبط با خودمهارگری در منابع دینی، «تقوا» نزدیک ترین معادل برای خودمهارگری است. همچنین، می توان الف) مؤلفه شناختی با سازوکارهای هدف شناسی، خودنظارت گری، حزم، عبرت و تجربه؛ ب) مؤلفه عاطفی هیجانی، با سازوکار خوف، رجا، محبت، کرامت و حیا؛ ج) مؤلفه رفتاری، با سازوکار صبر و شکر را برای خودمهارگری با رویکرد دینی لحاظ کرد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس الگوهای ارتباطی زوجین با نگرش به منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس الگوهای ارتباطی زوجین، با نگرش به منابع اسلامی انجام شد. بدین منظور، با استفاده از روش ترکیبی کیفی و کمّی، ابتدا مضامین مرتبط با الگوهای ارتباطی زوجین استخراج و سپس، با استفاده از روایی، محتوایی و روایی سازه آن تدوین و اعتباریابی گردید. جامعه آماری پژوهش، عبارت بود از: زوجین شهر اصفهان که با روش نمونه گیری در دسترس از مراکز مشاوره و مراکز آموزشی انتخاب شدند. یافته های پژوهش حاکی از وجود دو فرم الگوهای ارتباطی زوجین برای مردان و زنان بود. فرم زنان، با 34 سؤال و فرم مردان با 38 سؤال ساخته شد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که برای هر دو فرم، هفت عامل قابل شناسایی است که به ترتیب، برای زنان 85 درصد و برای مردان در مجموع، 86 درصد واریانس نمره کل آزمون را تبیین نمود. ضریب آلفای کرونباخ برای هر دو فرم، بالای 90 درصد بود که حاکی از اعتبار بالای آن است. این مقیاس برای فعالیت های حرفه ای، و تشخیصی و پژوهشی کاربرد دارد.
پیش بینی صمیمیت زناشویی براساس طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
109-123
حوزههای تخصصی:
ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ روابط زناشویی، همواره ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻘﺎن برای ﺑﻬﺒﻮد ﮐﯿﻔﯿﺖ آن ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ. صمیمیت، ﯾﮑﯽ از ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﻣﻬﻢ روابط زﻧﺎﺷﻮیی اﺳﺖ و شناخت عواملی که آن را ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻣﯽکنند، نقش مهمی در افزایش کیفیت زندگی زناشویی و کاهش تعارضات دارد. این پژوهش، با هدف بررسی نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی، در پیش بینی صمیمیت زناشویی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور، 303 نفر از جامعه آماری دانشجویان و طلاب متأهل شهر قم، به طور تصادفی طبقه ای انتخاب و به پرسش نامه های صمیمیت زناشویی، طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه ها و تجزیه و تحلیل داده ها، از همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حوزه های طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی بیرونی، با صمیمیت زناشویی، رابطه منفی و معنادار و بین جهت گیری مذهبی درونی با صمیمیت زناشویی، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که حوزه بریدگی و طرد، جهت گیری مذهبی درونی و حوزه خودگردانی و عملکرد مختل، از مهم ترین پیش بین های صمیمیت زناشویی هستند. این یافته ها، به خوبی نقش مهم جهت گیری مذهبی و طرح واره های ناسازگار اولیه را در پیش بینی صمیمیت زناشویی نشان می دهند و می توانند اطلاعات مناسبی را به مشاوران و روان شناسان خانواده ارائه کنند.
شناسایی و بررسی ابعاد فردی و اجتماعی افزایش کیفیت زندگی سالمندی بر اساس آیات و روایات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
96-109
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه با توجه به افزایش شاخص طول عمر و امید به زندگی، مس ئله مهم تری با عنوان چگونگی گذران عمر و به عبارتی کیفیت زندگی مطرح شده که پرداختن به این موضوع ذهن صاحب نظران و محققان را در امور سالمندی به خود جلب نموده اس ت. ازاین رو، هدف از این مطالعه بررسی مفهوم کیفیت زندگی سالمندی بود. روش کار: این پژوهش از نوع کیفی است. در ابتدا با روش فراترکیب به بررسی و تحلیل منابع مرتبط با کیفیت زندگی سالمندی پرداخته شد و سپس با استفاده از فن الگوسازی ساختاری-تفسیری به مرحله اجرا درآمد. به منظور خوشه بندی ابعاد کیفیت زندگی سالمندی از روش میک مک استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که خبرگان پنج بُعد را شناسایی کردند و درنهایت ابعاد شناسایی شده در پنج سطح طبقه بندی شد. در بالاترین سطح (سطح اول) تعاملات اجتماعی قرار گرفت که کمترین نفوذ را به عوامل دیگر دارد و در پایین ترین سطح (سطح پنجم) عوامل فردی-درونی قرار گرفت که همانند سنگ زیربنایی الگو عمل می کند. بنابراین، افزایش کیفیت زندگی سالمندی از این متغیّر شروع شده است و به متغیّرهای دیگر سرایت می کند. نتایج تحلیل میک مک نیز نشان می دهد که عوامل فردی-درونی بیشترین نفوذ و تعاملات اجتماعی بیشترین وابستگی را داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان چنین استنباط کرد که عوامل فردی-درونی و تجارب خانوادگی کیفیت زندگی سالمندان را تحت تأثیر قرار می دهد و می تواند درنهایت با اثر عوامل محیطی موجب افزایش سلامت سالمندان گردد. شناسایی و ارتقای دقیق هر یک از این ابعاد نیز می تواند به افزایش کیفیت زندگی سالمندی منجر شود.