فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۵۶۱ تا ۹٬۵۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر مقایسه همدلی و نظریه ذهن در سالمندان عضو مؤسسات خیریه و عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علّی مقایسه ای بود. در این پژوهش تعداد 120 نفر از سالمندان عضو موسسات خیریه و 120 نفر از سالمندان عادی به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مواد و روش ها: برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های واکنشهای بین فردی و ذهن خوانی از طریق تصویر چشم استفاده شد و در انتها برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از روش تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین سالمندان عضو مؤسسات خیریه و سالمندان عادی از نظر همدلی و نظریه ذهن تفاوت معنی دار وجود دارد، بدین معنی که سالمندان خیر نسبت به سالمندان عادی از همدلی و نظریه ذهن بالایی برخوردارند. نتیجه گیری: رفتار نوع دوستانه به عنوان رفتارهایی تعریف می شود که پاسخ مثبتی برای نیازها و رفاه دیگران با هدف کمک و منفعت رساندن به دیگران به دست می دهد. بنابراین همدلی، محرک مهمی در پدیدآیی رفتارهای نوع دوستانه به حساب می آید. از سویی توانایی درک حالات ذهنی خود، دیگران، ارتباط بین خود و دیگران بخشی از شناخت اجتماعی است که موجب تسهیل و یا فهم تعاملات اجتماعی گردیده و زمینه را برای رفتارهای نوع دوستانه مهیا می کند.
تحلیل محتوای کیفی مقایسه ساختار خانواده از منظر اسلام و رویکرد ساختاری مینوچین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
113 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده نخستین و مهم ترین نهاد اجتماعی بشمار می رود. در بیش تر جوامع، متاثر از تحولات گوناگون مشکلات متعددی در بسیاری از خانواده ها پدید آمده است. از این رو خانواده ها نیازمند توصیه های تربیتی و روانشناختی برای رویارویی با این مشکلات می باشند. هدف از این پژوهش یافتن اشتراکات رویکرد ساختاری خانواده از دیدگاه مینوچین و اسلام جهت غنی نمودن ساختار خانواده متناسب با فرهنگ بومی اسلامی ایرانی می باشد. روش: طرح پژوهش، کیفی و بر پایه تحلیل محتوا است. محتوای مورد پژوهش جهت مشخص شدن اشتراکات دو دیدگاه اسلام و مینوچین از راه جستجوی الکترونیکی در پایگاههای منتخب و با بررسی اولیه کتاب ها و مقالات متناسب با موضوع بالا بدست آمد. یافته ها: کدگذاری لازم صورت گرفت که منجر به ایجاد سه مفهوم اصلی با عنوان مرزها، زیر منظومه ها و سلسله مراتب و 12 طبقه مبتنی بر اشتراکات موجود بین دو رویکرد بالا شد. نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت مشاوران و روان شناسان خانواده می توانند در برنامه ها و کاربست های بومی مشاوره و روان درمانی ساختاری از مفاهیم ذکر شده استفاده کنند.
تجربه زیسته معلمان مدارس غیرانتفاعی شهر اصفهان از مشکلات دانش آموزان مقطع ابتدایی در کلاس های بر خط در دوره شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل ادراک معلمان مدارس غیرانتفاعی شهر اصفهان از مشکلات دانش آموزان مقطع ابتدایی در کلاس های بر خط در دوره شیوع ویروس کرونا بود. این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و طرح نظریه مبنایی صورت گرفت. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، پس از انجام 35 مصاحبه اشباع داده ها حاصل شد. تحلیل عمیق دیدگاه های معلمان، موجب شناسایی و دسته بندی 23 کد باز در قالب 4 مشکل آموزشی (3 کد باز)، اقتصادی (2 کد باز)، فیزیولوژیکی (2 کد باز)، روانشناختی و رفتاری (16 کد باز) گردید. از بین کدهای شناسایی شده عدم ارتباط چهره به چهره با معلم و خستگی ذهنی دانش آموز در مشکلات روانشناختی و رفتاری، افت شدید یادگیری دانش آموزان فعال در مشکلات آموزشی، نداشتن اینترنت و بسته در مشکلات اقتصادی و آسیب های ناشی از اتصال زیاد به اینترنت از دیدگاه معلمان جدی ترین مشکلات دانش آموزان در طول آموزش بر خط بوده است.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان دارای تعارض کار و خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان دارای تعارض کار و خانواده انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان با تعارض کار و خانواده در شرکت ایران خودرو (شهر تهران) در شش ماهه دوم سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 کارمندان با تعارض کار-خانواده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (در هر گروه 15 کارمند). گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک (لینهان، 2004) قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه های تعارض کار- خانواده (کارلسون و همکاران، 2000)، خودشفقتی (نف، 2003) و انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری 23SPSSتجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودشفقتی(001/0p<) و انعطاف پذیری روان شناختی(001/0p<) کارکنان دارای تعارض کار و خانواده تاثیر معنادار داشته است. بدین صورت که این درمان توانسته منجر به بهبود خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان شود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که رفتاردرمانی دیالکتیک با بهره گیری از تکنیک های تحمل پریشانی، پذیرش و خودنظم جویی هیجانی می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان دارای تعارض کار و خانواده مورد استفاده گیرد.
مقایسه اثربخشی تنظیم هیجان مدل گروس با توانبخشی شناختی بر رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دانش آموزان نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مدل تنظیم هیجان گروس با توانبخشی شناختی بر رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دانش آموزان نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی انجام شد. روش ها: طرح پژوهشی از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان نوجوانان 14 تا 18 ساله که توسط کارشناسان مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهر کرمانشاه مبتلا به اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی تشخیص داده شده بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 36 نفر از آنها انتخاب شد و به طور تصادفی در سه گروه درمان تنظیم هیجان گروس، درمان توانبخشی شناختی و گروه کنترل قرار گرفتند. به یک گروه آزمایش درمان تنظیم هیجان به مدت 8 جلسه (هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای) و دیگر گره آزمایش درمان توانبخشی شناختی به مدت 12 جلسه (هفته ای دو جلسه 60 دقیقه ای) و گروه کنترل هیچ کدام از دو درمان را دریافت نکردند. برای سنجش سطح رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس بازخورد خوردن ویلیامسون استفاده شد. نهایتا داده های حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و به کمک تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبیLSD تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان در پس آزمون نسبت به گروه کنترل اثر بخشی معناداری بر کاهش رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دانش آموزان نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی داشتند (P< 0/001). جالب اینکه بین اثربخشی دو درمان مذکور تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته های مذکور نشانگر سودمندی درمان های تنظیم هیجان گروس و توانبخشی شناختی بر کاهش رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دانش آموزان نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی است.
پیش بینی نشانگان وسواس براساس ناگویی هیجانی و باورهای غیرمنطقی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۱۶۸-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانگان وسواس براساس ناگویی هیجانی و باورهای غیرمنطقی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری انجام شد. مطالعه حاضر توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین کرج در سه ماهه (مهر، آبان و آذر) سال 1399 بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 270 نفر انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی MOCI (1980)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو TAS (1994) و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز IBT (1969) بود. پس از گردآوری، داده ها به وسیله روش های آماری ، همبستگی و تحلیل رگرسیون و به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه ی یافته ها حاکی از آن بود که مولفه های ناگویی با نشانگان وسواسی 13/0 ارتباط دارند و این ارتباط در سطح (005/0) معنادار بود. همچنین بین مولفه های باورهای غیر منطقی با وسواس ارتباط معناداری 14/0 وجود دارد که در اینجا نیز در سطح (005/0) معنی دار بود یافته های پژوهش خاکی از آن است که متغیر ناگویی هیجانی و باورهای غیر منطقی در محوع می توانند 34/0 از واریانس نشانگان وسواس را تبیین کنند. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که ناگویی هیجانی و باورهای غیر منطقی هر دو با هم توان پیش بینی وسواس فکری- عملی را دارند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و امید به زندگی بیماران پیوند کبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
109 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و امید به زندگی در بیماران کبدی بود. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پژوهشی پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل تمامی بیمارانی بودند که بنا به تشخیص پزشکی، عمل جراحی پیوند کبد را تجربه کرده و در طی یک سال گذشته، کبد دریافت کرده باشند. 30 بیمار پیوندی براساس ملاکهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس افسردگی بک و پرسشنامه امید به زندگی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 و جهت از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه آزمایش از لحاظ سطح افسردگی به طور معنادار پائینتر از گروه کنترل قرار داشتند (001/0>p ) همچنین سطح امید به زندگی در گروه آزمایش به طور معنادار افزایش یافته است (001/0>p ).بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که درمان پذیرش و تعهد باعث کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در بیماران پیوند کبدی شده است.
اثر قلدری سازمانی بر احساس تنهایی کارکنان: نقش میانجی سرپرستی استثمارگر و باج گیری عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر قلدری سازمانی بر تنهایی کارکنان با نقش میانجی سرپرستی استثمارگر و باج گیری عاطفی انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. اعضای نمونه در این مطالعه 212 نفر از کارکنان سازمان های ورزشی سمنان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS 2 مورد استفاده قرار گرفت. جهت سنجش روایی از روایی همگرا بهره گرفته شد و به منظور محاسبه پایایی، آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت و ضریب آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 7/0 گزارش شد. نتایج نشان دادکه قلدری سازمانی با ضریب مسیر 44/0 اثر مثبت و معنی داری بر احساس تنهایی کارکنان در سازمان دارد. همچنین، اثر مثبت و معنی داری میان متغیر های قلدری سازمانی با سرپرستی استثمارگرایانه با ضریب مسیر 64/0 و باج گیری عاطفی با ضریب مسیر 50/0 وجود داشت. علاوه بر این، سرپرستی استثمارگر و باج گیری عاطفی به ترتیب با ضریب مسیر 42/0 و 38/0 اثر مثبت و معنی داری بر احساس تنهایی در سازمان داشتند. هم چنین، سرپرستی استثمارگرایانه و باج گیری عاطفی نقش میانجی گر را بین قلدری سازمانی و احساس تنهایی در سازمان ایفا کردند (01/0p<). در صورتی که در یک سازمان قلدری رواج داشته باشد، سرپرستی استثمارگر و باج گیری عاطفی بیشتری از سوی مدیران مشاهده خواهد شد و این امر به نوبه خود منجر به احساس تنهایی کارکنان در سازمان های ورزشی می گردد. از سوی دیگر چنانچه مدیران در سازمان های ورزشی رفتارهای مبتنی بر اعتماد و احترام نسبت به کارکنان داشته باشند، به دنبال باج گیری عاطفی از زیردستان خود نخواهند بود و سرپرستی سازمانی در جهت بهبود عملکرد و بهره وری کارکنان خواهد بود و بدین ترتیب ارتباطات مؤثرتری میان کارکنان شکل می گیرد که این امر به نوبه خود می تواند از احساس تنهایی کارکنان در سازمان های ورزشی بکاهد.
مدل ساختاری رابطه بین نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی با مدیریت بدن در افراد متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش با هدف تعیین رابطه بین نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی با مدیریت بدن انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه متقاضیان عمل جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک ها و بیمارستان های زیبایی شهر مشهد در سال 1398 می باشند و 212 نفر نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در ادامه، داده ها با استفاده از سه پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن، مقیاس اصلاح شده وسواس فکری عملی یل- براون برای اختلال بدشکلی بدن و مدیریت بدن گردآوری و از طریق مدل یابی معادله های ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل و Spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها : نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد، متغیرهای نگرانی از تصویر بدن و مدیریت بدن به ترتیب پیش بینی کننده های قوی احتمال اقدام به جراحی زیبایی افراد بود. همچنین تحلیل داده ها نشان دهنده مناسب بودن شاخص ها بوده و در سطح معناداری حاکی از برازش بسیار مطلوب مدل داشت؛ یافته های مدل ساختاری نشان داد که مسیر متغیر وسواس فکری با نگرانی از تصویر بدن به طور مستقیم و با مدیریت بدن با میانجی گری نگرانی از تصویر بدن معنادار می باشد. نتیجه گیری: طبق یافته های بدست آمده، به منظور بهبود مدیریت بدن متقاضیان جراحی زیبایی می بایست به مؤلفه های نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی آن ها توجه بیشتری مبذول گردد.
مقایسه ویژگی شخصیتی و سبک دلبستگی و رفتار پرخطردرنوجوانان عادی و دارای اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
178 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، مقایسه ویژگی های شخصیتی، سبک دلبستگی و رفتارهای پرخطر نوجوانان دارای اختلال سلوک و عادی بود. روش: مطالعه توصیفی از نوع پس رویدادی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام نوجوانان پسر دارای اختلال سلوک و عادی در کانون اصلاح و تربیت شهر قم در نیمه دوم سال 1399 بود، که از میان آن ها 70 نفر(35 نفر نوجوان اختلال سلوک و 35 نفر نوجوان عادی) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در مطالعه حاضر داده ها از طریق پرسشنامه ویژگی های شخصیتی فرم کوتاه 60 سوالی(NEO-FFI)، پرسشنامه سبک های دلبستگی 18ماده ای کولینز و رید (1990) و پرسشنامه رفتارهای پرخطر 11سؤالی شجاعی باغینی (1387) جمع آوری و با استفاده از واریانس آزمون تحلیل چند متغیره و آزمون تی دو نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و به وسیله نسخه 24 نرم افزار SPSS انجام گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که از منابع با استفاده از فن آماری تحلیل واریانس چند متغیرنشان می دهد که 5مولفه ویژگی شخصیتی در نوجوانان سلوک و عادی با یکدیگر متفاوت است؛ دست کم در مولفه دلبستگی ناایمن بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد. و همچنین نتایج تحلیل آزمون تی زوجی نشان داد که در شرایط پیش فرض برابری واریانس ها در نوجوانان دارای اختلال سلوک و عادی در متغیر رفتارهای پرخطر تفاوت معناداری با یکدیگر دارند . نتیجه گیری: بر این اساس نتایج پژوهش حاضر را می توان در افراد دارای اختلال سلوک و بزهکاران به کار برد و به کاهش بروز رفتارهای پر خطر در آنان کمک کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دلزدگی زناشویی، ناگویی خلقی و کیفیت زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی، دلزدگی زناشویی و کیفیت زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه و جامعه آماری زنان خیانت دیده و مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد بود که از این بین 20 زن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 زن) و گواه (10 زن) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های ناگویی خلقی تورنتو بگبی و همکاران (1994)، دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و کیفیت زندگی وار و همکاران (1993) بود. گروه آزمایش تحت مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ایفرت و همکاران (2009) به مدت دوازده جلسه قرار گرفت؛ داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی (74/7=F، 012/0=P)، دلزدگی زناشویی (32/9=F، 007/0=P) و کیفیت زندگی (93/10=F، 004/0=P) زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مؤثر است؛ و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان از این درمان به جهت افزایش انعطاف پذیری روانی و تأکیدی که بر جنبه های انگیزشی و شناختی دارد برای کمک به زنان مواجه شده با خیانتی که به دنبال بهبودی هستند، استفاده نمود.
بررسی نقش میانجی اکتشاف مسیر شغلی در رابطه هوش هیجانی و یقین مسیر شغلی در دانش آموزان کلاس نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب شغل یکی از مهم ترین تصمیمات هر فردی می باشد، از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر اکتشاف مسیر شغلی در رابطه بین هوش هیجانی و یقین مسیر شغلی دانش آموزان پایه نهم بود. روش تحقیق مورد استفاده روش همبستگی بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی دانش آموزان پایه نهم شهر مشهد در سال تحصیلی 97-1396 که از این جامعه تعداد 352 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه 1. سیاهه هوش هیجانی (بار-آن، 2006)، 2. مقیاس اکتشاف مسیر شغلی (هیرسچی، 2010) و 3. مقیاس یقین مسیر شغلی (دور وتریسی، 2009) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارAMOS نسخه 22 انجام شد. نتایج نشان داد رابطه بین هوش هیجانی با یقین مسیر شغلی، هوش هیجانی با اکتشاف مسیر شغلی و اکتشاف مسیر شغلی با یقین مسیر شغلی معنی دار است. همچنین نتایج، نقش میانجی گر اکتشاف مسیر شغلی در رابطه بین هوش هیجانی و یقین مسیر شغلی را تأیید کرد. بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که مسئولان و مشاوران مدارس عوامل اثرگذار بر یقین مسیر شغلی دانش آموزان را مد نظر قرار دهند.
آرایش افراطی یا سادگی: بنیان های اخلاقی، ارزش های شخصی و معنای زندگی در زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه بنیان های اخلاقی، ارزش های شخصی و معنای زندگی در زنان متقاضی آرایش های افراطی و زنان با آرایش عادی شهر گرگان بود. روش تحقیق به صورت کمّی، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و از نوع علّی−مقایسه ای بود. از جامعه آماری تعداد 40 نفر (20 زن با آرایش افراطی و 20 زن با آرایش عادی) به روش هدفمند و داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب و زمینه یاب ارزشی شوارتز، پرسشنامه بنیان های اخلاقی، فرم مصاحبه معنای زندگی و چک لیست تشخیصی آرایش افراطی محقق ساخته اجرا و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مانوا و نرم افزار 18SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد بین خرده مقیاس های ارزش های شخصی شامل سنت گرایی (682/4F-، 037/0p-)، لذت جویی (818/11F-، 001/0p-)، قدرت (174/6F-، 017/0p-) و ایمنی (101/9F-، 005/0p-) و خرده مقیاس های بنیان های اخلاقی شامل مراقبت و آسیب (062/69F-، 001/0p-)، وفاداری به گروه (892/13F-، 001/0p-)، احترام به مرجعیت (515/4F-، 04/0p)، اخلاق و پاکی (141/8F-، 007/0p-) در دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع زنان با آرایش افراطی در بنیان های اخلاقی، ارزش های شخصی نمرات پایین تری نسبت به زنان با آرایش عادی به دست آوردند. ضمن اینکه در مبانی اساسی معنای زندگی، زنان با آرایش افراطی به مؤلفه های کمبود اعتماد به نفس و عدم رضایت از خود و در مقابل، زنان با آرایش عادی بیشتر به مؤلفه های هدفمندی زندگی، رضایت و آرامش اشاره داشتند.
رابطه ساختاری پیامدهای روان شناختی کرونا فوبیا و درون گرایی-برونگرایی با واسطه گری خستگی هیجانی ناشی از قرنظینه
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری پیامدهای روان شناختی کرونا فوبیا و درون گرایی-برونگرایی باواسطه گری خستگی هیجانی ناشی از قرنطینه است. ازنظر هدف، پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. طرح پژوهش توصیفی بوده و از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی افرادی بودند که در خلال بیماری کرونا دچار کرونا فوبیا شده بودند. تعداد 120 نفر از اعضا به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. این افراد به وسیله پرسشنامه اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398) تشخیص گذاری شدند. سپس این افراد به پرسشنامه های پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ)، پرسشنامه ی شخصیت آیزنگ و پرسشنامه خستگی هیجانی مزلج و همکاران (2001) که به سبب شرایط پاندمیک کرونا به صورت لینک اینترنتی تهیه شد پاسخ دادند. سپس نتایج به وسیله نرم افزارهای spss و ایموس تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد بین پیامدهای روان شناختی کرونا فوبیا و درون گرایی-برونگرایی باواسطه گری خستگی هیجانی ناشی از قرنطینه ارتباط معنادار وجود داشت. (0/194= Fو 0/002=p). درنتیجه احساسات منفی متناقض، ناکامی، اضطراب، افسردگی، اختلالات خواب و دانش ناکافی از پیامدهای روان شناختی هستند که در بروز یک بیماری همه گیر و ناشناخته در افراد تحت قرنطینه بروز می کند که می توانند منجر به خستگی هیجانی شده و این پیامدها در افراد برون گرا و درون گرا با نتایج متفاوتی بروز پیدا می کند.
رابطه بین اضطراب مرگ و نگرانی: بررسی نقش واسطه ای کمال گرایی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای کمال گرایی در رابطه بین اضطراب مرگ با نگرانی بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد ارومیه در سال تحصیلی 98-97 و نمونه آماری این پژوهش 373 نفر از دانشجویان دانشگاه بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. برای سنجش آزمودنی ها از پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا (1990)، اضطراب مرگ تمپلر (1970) و کمال گرایی هیل و همکاران (2004) استفاده گردید. جهت تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحلیل نشان داد اثر مستقیم اضطراب مرگ بر نگرانی و کمال گرایی مثبت و معنادار است. همچنین، اثر غیرمستقیم اضطراب مرگ بر نگرانی به واسطه کمال گرایی مثبت و معنادار بود. نتایج این پژوهش شواهدی فراهم کرد که اضطراب مرگ باواسطه گری کمال گرایی قادر به پیش بینی نگرانی در دانشجویان بوده است و این یافته می تواند گامی در جهت شناخت بیشتر ماهیت نگرانی باشد.
بررسی اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی و هیجان مدار بر شادکامی و تاب آوری زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
89-121
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی با رویکرد هیجان مدار بر شادکامی و تاب آوری زوجین می باشد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه همزمان بود. جامعه آماری، زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مرکز زوج درمانی طلیعه مهر در شهر تهران (149 زوج) بود، که با روش نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه 6 زوج به عنوان نمونه انتخاب شد. سپس رویکردهای زوج درمانی در دوگروه واقعیت درمانی و هیجان مدار برای هر زوج به همراه پیگیری دو ماهه انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس شادکامی آکسفورد آرگایل، مارتین و کراس لند (1989) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تاب آوری زوج ها شده (۰۶/%۶۱ و 31/49% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۰۵/%۶۰ و 88/51% بهبودی). همچنین زوج درمانی هیجان مدار به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تاب آوری زوج ها شده (۰۶/%۲۸ و 87/28% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۸۱/۲۶% و 73/29% بهبودی). شاخص تغییر پایای آنها هم حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود (05/0> p ). نتیجه گیری: نتایج گویای اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی و هیجان مدار در افزایش شادکامی و تاب آوری زوجین ناسازگار بود و رویکردهای یاد شده می تواند میزان مطلوبی از تغییر پذیری شادکامی و تاب آوری زوجین را در شرایط ناسازگاری زوج ها تبیین نماید.
آموزه های قرآنی جهت مدیریت روابط و نقش های زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
283-312
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین آموزه های قرآنی جهت مدیریت روابط و نقش های زوجین بود . روش: روش این پژوهش کیفی و جامعه پژوهش کلیه آیات قران مربوط به مرحله زوجیت بود. برای تحلیل داده های کیفی از تحلیل مضمون استفاده شد . یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش، مضامین اصلی شناسایی شده برای مرحله زوجیت، روابط عاطفی، نقش های زوجین، مرزهای زوجی، توزیع مدیریت خانواده، روابط مالی، روابط جنسی، حل تعارضات و ناسازگاری زوجین می باشد . نتیجه گیری: بر مبنای آموزه های قرآن، نگرش مذهبی می تواند به عنوان ابزاری نیرومند در جهت کاهش تعارضات زناشویی و در نهایت رضایت مندی زناشویی باشد .
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعدیل طرحواره های ناسازگار در دختران 14 الی 18 ساله دارای گرایش به خودکشی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعدیل طرحواره های ناسازگار در دختران 14 الی 18 ساله دارای گرایش به خودکشی بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش از نوع پژوهش های مداخله ای با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری حاضر شامل کلیه دختران 14 الی 18 ساله مراجعه کننده به کلینیک مشاوره و روان درمانی نوید مهر در منطقه 18 شهر تهران در طی دوره ی زمانی خرداد 1398 لغایت مرداد 1398 با افکار گرایش به خودکشی بر اساس پرسشنامه افکار خودکشی بک بود. برای انتخاب نمونه مورد مطالعه از روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس با گمارش تصادفی در گروه ها استفاده شد. بدین منظور آزمودنی ها به صورت هدفمند انتخاب و با همین روش در گروه های آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش در یک دوره طرحواره درمانی که طی 8 جلسه 5/1 ساعته هفتگی به صورت گروهی برگزار شد، شرکت کردند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه ی افکار خودکشی بک و فرم کوتاه مقیاس طرحواره های ناسازگار یانگ بود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد طرحواره درمانی در تعدیل طرحواره های محرومیت هیجانی، نقص / شرم، وابستگی / بی کفایتی، آسیب پذیری به ضرر و بیماری، گرفتار / خودتحول نیافته، اطاعت، ایثار، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه، استحقاق و خویشتن داری / خودانضباطی دختران 14 الی 18 ساله دارای گرایش به خودکشی اثربخش می باشد.
اثر بخشی طرحواره درمانی شناختی بر نشانگان ترکیبی اضطراب و افسردگی در بیماران سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی شناختی بر کاهش اضطراب و افسردگی در زنان مبتلا به سرطان پستان در تهران انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود جامعه مورد مطالعه عبارت بود از کلیه ی زنان با تشخیص سرطان پستان مراجعه کننده به یکی از بیمارستان های شهر تهران که از بین 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس یا داوطلبانه انتخاب شدند . سپس در دو گروه 30 نفره آزمایشی و کنترل به صورت گمارش تصادفی قرار گرفتند . پروتکل دوازده جلسه ای طرحواره درمانی یانگ بر روی گروه آزمایشی اجرا گردید . هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979) را تکمیل کردند . نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که طرحواره درمانی بر کاهش اضطراب و افسردگی معنادار بود (001/0 p< ). بر این اساس میتوان گفت : طرحواره درمانی شناختی می تواند سبب کاهش اضطراب و افسردگی در زنان مبتلا به سرطان پستان شود. که برای تحقیقات آتی می توان این درمان را عاملی مؤثر در بهبود وضعیت بیماران مبتلا به سرطان پستان و افزایش سلامت روانی آنان دانست.
فرایند انتقال مولفه های اخلاقی از والدین به فرزندان نوجوان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۷ (پیاپی ۶۴)
140-127
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نحوه انتقال مؤلفه های اخلاقی از والدین به فرزندان نوجوان در فرایند تربیت اخلاق محور بود. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. بدین منظور 15 نفر از والدین دارای فرزندان نوجوان 13-17 ساله به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. تجارب والدین در انتقال مؤلفه های اخلاقی به فرزندان از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفت. داده ها جمع آوری، ثبت و سپس کدگذاری شد و در قالب مقوله های اصلی طبقه بندی گردید. تحلیل تجارب شرکت کنندگان منجر به شناسایی 103 گزاره اولیه، 33 مضمون فرعی و 8 مضمون اصلی شد. مضامین اصلی عبارت بودند از راهبردهای پرورش شناخت و استدلال اخلاقی ، راهبردهای پرورش گرایش و بازدارندگی عاطفی اخلاقی ، راهبردهای پرورش اراده اخلاقی ، بسترسازی محیطی اخلاقی ، مؤلفه های انضباطی در تربیت اخلاق محور ، مؤلفه های ارتباطی در تربیت اخلاق محور ، روش های فعال ایجاد عملکرد اخلاقی ، روش های القایی ایجاد عملکرد اخلاقی. راهبردهای پرورش شناخت و استدلال اخلاقی، راهبردهای پرورش گرایش و بازدارندگی عاطفی اخلاقی و راهبردهای پرورش اراده اخلاقی اولین عامل زمینه ساز و بسترسازی محیطی اخلاقی به عنوان دومین عامل زمینه ساز در تربیت اخلاق محور مشخص شدند. والدین از روش های القایی و فعال برای انتقال مؤلفه های اخلاقی در تربیت اخلاق محور استفاده می کنند که این راهبردها و روش ها زمانی مؤثرتر واقع می شوند که والدین سبک فرزندپروری مسئولانه را در پیش گیرند.