فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۴۶۱ تا ۹٬۴۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: بسیاری از افراد مبتلا به ام اس نارضایتی خود را از برنامه های مدیریت درد گزارش می کنند و نیاز مبرمی به شناسایی مداخلات روان شناختی مؤثری که تجربه درد را کاهش می دهند وجود دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خستگی و درد مزمن زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. مواد و روش کار: روش پژوهش از نوع مطالعات شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام بیماران زن مبتلا به بیماری ام اس بود که در انجمن ام اس شهر تهران عضویت دارند. از این میان 45 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه اول و دوم آزمایش به ترتیب 10 جلسه درمان شناختی-رفتاری و 8 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند. گردآوری داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه چندبعدی خستگی استمس (1996) و مقیاس رتبه بندی عددی درد ون کورف (1992) صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد دو مداخله درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش خستگی مزمن در زنان مبتلا به بیماری ام اس شدند (05/0>p)؛ در خصوص متغیر درد مزمن این اثر معنادار نبود (05/0<p). علاوه بر این، میان اثربخشی این دو مداخله تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<p). بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر می تواند به گسترش گزینه های درمانی موجود برای مبتلایان به ام اس در کاهش خستگی و درد مزمن کمک شایانی نمایند.
رابطه خود تعیین گری و اهداف پیشرفت با عملکرد تحصیلی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه خودتعیینگری و اهداف پیشرفت با عملکرد تحصیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دورهی دوم متوسطه در شهر زاهدان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که 210 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامههای نیازهای اساسی روانشناختی لاگاردیا و همکاران (2000) و اهداف پیشرفت میگلی و همکاران (1998) که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. همچنین برای اندازهگیری عملکرد تحصیلی از معدل کارنامهی ماهانهی نوبت اول سال تحصیلی 1401-1400 استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرمافزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین خودتعیینگری و عملکرد تحصیلی و بین اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی رابطه معنادار وجود دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود خودتعیینگری و اهداف پیشرفت، پیشبینیکنندهی عملکرد تحصیلی است.
پیش بینی اعتیاد به تلفن همراه بر اساس احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی با نقش تعدیلگر جنسیت در دانشجویان کارشناسی دانشگاه های آزاد اسلامی تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی اعتیاد به تلفن همراه بر اساس احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی با نقش تعدیلگر جنسیت در دانشجویان کارشناسی دانشگاههای آزاد اسلامی تهران انجام شد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاههای آزاد اسلامی شهر تهران در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه اعتیاد به گوشی هوشمند سواری (1392)، پرسشنامهی احساس تنهایی کالیفرنیا- ویرایش سوم (1996) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) انجام گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS 23 در دو بخش توصیفی (انحراف معیار، چولگی و کشیدگی) و استنباطی (همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) انجام پذیرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین اعتیاد به تلفن همراه و احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی، قادر به پیشبینی اعتیاد به تلفن همراه در دانشجویان میباشد. به علاوه اینکه جنسیت دانشجویان تفاوت قابل توجهی در نتایج حاصل از پژوهش ایجاد نکرده است.
بررسی رابطه رهبری اصیل و تسهیم دانش با خلاقیت معلمان در مدارس ابتدایی ناحیه یک شهر بندرعباس
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه سبک رهبری اصیل و تسهیم دانش با خلاقیت معلمان در مدارس ابتدایی شهر بندرعباس انجام شد. روش تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دبیران مقطع ابتدایی شهر بندرعباس بوده است و تعداد آن ها برابر با 400 نفر هست. برای انتخاب نمونه از جدول مورگان استفاده شد و نمونه نهایی به تعداد 196 نفر که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. در این پژوهش به منظور گرداوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد خلاقیت رندسیپ (1379) و پرسشنامه تسهیم دانش چانگ، لیائو، لی، لو (۲۰۱۳) و پرسشنامه رهبری اصیل که مبتنی بر چارچوب پیشنهادی شاین (2006) بود، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رهبری اصیل و تسهیم دانش با خلاقیت معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین رهبری اصیل و تسهیم دانش پیش بینی کننده های خلاقیت معلمان می باشند.
مروری بر پژوهش های قرآنی مرتبط با سلامت روان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
138-154
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بررسی وضعیت موجود پژوهش در هر کشوری به جهت هدایت و تعیین مسیر پژوهش های آتی از اهمیت زیادی برخوردار است. در پژوهش حاضر به بررسی وضعیت پژوهش های قرآن و سلامت روان پرداخته شده و اهداف جزئی این پژوهش به سه دسته موضوعی، روش شناسی و جامعه محققان تقسیم شده است. روش کار: این پژوهش از نوع مروری است که واحدهای آن را مقالات فارسی زبان منتشرشده در مجلات معتبر (با نشر الکترونیک) تشکیل می دهد. مقالات از طریق پایگاه های معتبر علمی و با جست وجوی کلیدواژه های تعیین شده انتخاب و پس از چند مرحله غربالگری گزینش شد. درمجموع، 141 مقاله جهت بررسی و تحلیل انتخاب شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج در سه بُعد موضوعی، روش شناسی و جامعه محققان تحلیل شد. در بُعد موضوعی مشخص شد که مقالات تفسیری (47/35 درصد) بیشترین فراوانی را داشت. در زمینه روش شناسی نیز تحقیقات کمّی، کیفی و آمیخته به ترتیب 35/50 درصد، 10/46 درصد و 55/3 درصد از حجم مقالات را دربرمی گرفت. همچنین در بررسی جامعه محققان مشخص شد که پژوهشگرانی که رشته هایی غیر از علوم قرآنی داشتند درصد بیشتری از مقالات حوزه قرآن و سلامت را منتشر کرده بودند (83/63 درصد). نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش تحلیل هایی درباره روند انتشار پژوهش ها و جهت دهی به پژوهش های آتی به سوی مسیر مطلوب تر ارائه شده است.
پیش بینی اضطراب کرونایی بر اساس معنای زندگی و صمیمیت اعضای خانواده در مادران خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
190 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با تعیین نقش معنای زندگی و صمیمیت اعضای خانواده در پیش بینی اضطراب کرونایی مادران خانه دار انجام پذیرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان خانه دار در شهرستان کرج در سال 1399 تشکیل میدادند که از این میان 192 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران (1398)، پرسشنامه معنای زندگی استگ، فریزر، اویشی و کالر (2006)، مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون (1983) استفاده شد. برای تعیین میزان نقش هر یک از متغیرها در پیش بینی اضطراب کرونا از رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد رابطه اضطراب کرونا با معنای زندگی و صمیمیت خانواده منفی و معنادار است؛ معنای زندگی و صمیمیت خانواده به صورت معنادار و اضطراب کرونا در زنان خانه دار را پیش بینی می کند. معنای زندگی و صمیمیت خانواده 5/35 درصد از واریانس اضطراب کرونا در زنان را تبیین نموده است. بررسی ضرایب رگرسیون نشان داد که معنای زندگی (01/0 p<،426/0-=β) و صمیمیت خانواده (01/0 p<،348/0-=β) به صورت منفی و در سطح معناداری 01/0 اضطراب کرونا در زنان خانه دار را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر به خوبی تعیین کرد که نقش یگانه معنای زندگی در پیش بینی اضطراب کرونا بیشتر از صمیمیت خانواده است.
بررسی رابطه بین دین داری، آخرت نگری و مسئولیت پذیری با سلامت روان دانش آموزان مقطع متوسطه دوم (شهر نیشابور)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پیش بینی کنندگی دین داری، آخرت نگری و مسئولیت پذیری بر سلامت روان دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم شهر نیشابور می باشد. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم شهر نیشابور در سال تحصیلی 1397-1396 بود که از میان آنها 122 دانش آموز به عنوان نمونه آماری به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دین داری گلاک و استارک، مقیاس آخرت نگری، پرسشنامه مسئولیت پذیری نوجوانان و پرسشنامه سلامت عمومی می باشند. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پیش بین با سلامت روان رابطه مثبت و معناداری (0۱/0 p <) وجود دارد که ضرایب همبستگی بین دین داری و سلامت روان 267/0، بین آخرت نگری و سلامت روان 337/0 و بین مسئولیت پذیری و سلامت روان 337/0 محاسبه شد. همچنین از بین متغیر های پیش بین، متغیر مسئولیت پذیری توانست به طور معناداری نقش پیش بینی کنندگی را برای سلامت روان ایفا کند (349/0 B =). در قسمت بحث و نتیجه گیری پژوهش حاضر، به تبیین این روابط پرداخته شده است.
Recognizing the ESP Course Challenges to Improve the Quality of ESP Program Counseling students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study examined the challenges, perceptions and expectations of students and instructors involving ESP courses which are seen to be significant in determining the effectiveness of ESP programs in Iran setting. It was conducted with 180 students as participants who were requested to answer two kinds of questionnaires. Along with these questionnaires, six ESP instructors attended in semi structures interviews on the challenges of the course and their attitudes and expectations of the course. Additionally, the ESP courses at this university were observed to see how the process of ESP classes is. After obtaining the data through the observation, questionnaires and interviews, they were analyzed to get outcomes. The findings indicate some challenges and expectations which should be regarded in designing the ESP course to improve its quality in Iranian Universities. They include the low language proficiency of students, inexperienced instructors, lack of communicative activities, lack of use of productive language skills, along with the receptive language skills, overcrowded classes and irrelevant and outdated materials in ESP programs. As current instruction is limited to training unique vocabulary and reading via translating texts to the Persian language, the ESP course does not reflect any active participation and motivation of the ESP students and so it turns to be an ineffective course. Based on the findings of this study, it is suggested that these factors are regarded in designing ESP courses to attain the objectives the courses.
مقایسه استرس والدگری و مهارت های خودنظم دهی خشم در والدین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و والدین کودکان مبتلا به اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و اتیسم از اختلالات عصبی-رشدی هستند که برای والدین و خانواده مشکلات متعددی در حوزه هایی چون فرزندپروری و سلامت روانی والدین ایجاد می کنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه استرس والدگری و مهارت های خودنظم دهی خشم در والدین کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ بیش فعالی و والدین کودکان مبتلا به اتیسم بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای بود . تعداد 60 والد (30 والد کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و 30 والد کودک مبتلا به اختلال اتیسم) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از شاخص استرس والدگری- فرم کوتاه ( آبیدین، 1983) و پرسشنامه صفت و حالت بیان خشم ( اسپیلبرگر، 1999) جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی برای دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد نمرات ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻭﺍﻟﺪﮔﺮی و مهارت های خودنظم دهی خشم در والدین کودکان مبتلا به اختلال اتیسم به طور معناداری بالاتر از والدین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود (05/0 P< ). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که والدین کودکان مبتلا به اتیسم در مقایسه با والدین کودکان بیش فعال استرس والدگری بیشتری را تجربه می کنند و والدین کودکان بیش فعال از مهارت های خود نظم دهی خشم کمتری برخوردارند، که می تواند ناشی از نیاز های خاص این کودکان باشد. بدین ترتیب طراحی و اجرای مداخلات مناسب روان شناختی و آموزشی برای والدین این کودکان می تواند تا حد زیادی راهگشا باشد.
بازنگری در نمره گذاری آزمون تصویری فرمA خلاقیت تورنس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
109-120
حوزههای تخصصی:
آزمون های سنجش خلاقیت تورنس به صورت گسترده و مداوم در محیط های آموزشی استفاده شده و جزو محبوب ترین آزمون های تفکر واگرا محسوب می شوند. این پژوهش به منظور تعیین نمره اصالت برای پاسخ های آزمون تصویری فرم A خلاقیت تورنس بر روی دانش آموزان ایران انجام شد. به این منظور این آزمون بر روی 585 دانش آموز ابتدایی شهرستان سبزوار انجام شد. بعد از کنارگذاشتن برگه هایی که شرایط نمره گذاری را نداشتند، تعداد 542 برگه آزمون مورد تحلیل قرار گرفت. پاسخ های همه دانش آموزان در هر تصویر گردآوری شد سپس فراوانی و درصد هر پاسخ به دست آمد. مطابق با شیوه ای که تورنس جهت نمره گذاری اصالت تعیین کرده بود، نمره اصالت هر پاسخ محاسبه گردید. برای هر پاسخ در خرده آزمون ساختن تصویر نمره اصالت از صفر تا پنج در نظر گرفته شد. در خرده آزمون تکمیل تصاویر هم دامنه نمرات اصالت از صفر تا دو، مشخص گردید. در خرده آزمون خطوط موازی هم پاسخ ها از صفر تا سه نمره گذاری شدند. سپس باتوجه به نوع و فراوانی پاسخ های آزمودنی ها، جدول های مربوط به هر ماده آزمون، برای استفاده آزمونگران، تدوین گردید. حال باتوجه به نتایج این پژوهش می توان انواع مختلف پاسخ های دانش آموزان ایرانی را در آزمون تصویری فرم A خلاقیت تورنس از لحاظ میزان اصالت، به طور دقیق تر نمره گذاری کرد.
بررسی رابطه شناخت هیجانات ( پایه و پیچیده) و رفتارهای نوع دوستانه بر اساس جنسیت در بین دوقلو ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
103 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه شناخت هیجانات (پایه و پیچیده) و رفتارهای نوع دوستانه در بین دوقلوها بر اساس جنسیت بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه پژوهش را کلیه دوقلوهای همسان و ناهمسان شهر تهران تشکیل دادند که از این جامعه 80 جفت ( 40 جفت همسان و 40 جفت ناهمسان) از طریق روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب گردیدند. این پژوهش با استفاده از مجموعه ذهن خوانی تصویری – صوتی کمبریج (CAM) گولن و همکاران (2015) و همچنین آزمون ذهن خوانی از روی چشم ها ( بار آن – کوهن، ویلیرایت، هیل، ریست و پلامپ، 2001) و مقیاس خودگزارشی نوع دوستی (SRA) روشتون و همکاران (1981) اجزا گردید. پس از جمع آوری اطلاعات داده ها از طریق روش همبستگی پیرسون و همچنین تحلیل واریانس چند راهه تحلیل گردیدند. یافته ها: بین رفتارهای نوع دوستانه و شناخت هیجانات پایه رابطه مثبت معناداری وجود دارد و همچنین بین رفتارهای نوع دوستانه و شناخت هیجانات پیچیده رابطه معناداری وجود ندارد، همچنین از لحاظ رفتارهای نوع دوستانه تفاوت معناداری بین دو جنس وجود ندارد و بین شناخت هیجانات پایه و پیچیده رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه گیری : رفتارهای نوع دوستانه و شناخت هیجانات هر دو شامل فهم حالات ذهنی دیگران است و بر همین اساس افراد با توانایی بالا در شناخت هیجانات بیشتر رفتارهای نوع دوستانه نشان می دهند.
اثر انگیزه تعلق بر رفتار جامعه پسند: نقش میانجی همدلی و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار جامعه پسند شامل رفتارهایی مانند همدلی، نوع دوستی و همکاری با هدف سود رساندن به دیگران است که ارتقاء سطح این رفتار باعث آسان تر شدن تعاملات و بهزیستی جامعه می شود، لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انگیزه تعلق و رفتار جامعه پسند با میانجی گری همدلی و خودکارآمدی بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان بود که با توجه به جدول مورگان، حجم نمونه 380 نفر برآورد شد که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس انگیزه تعلق کوادرادو و همکاران(2016)، مقیاس رفتار جامعه پسند، کاپرارا و همکاران (2005)، مقیاس همدلی آلبیرو و همکاران (2009) و خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، اثر انگیزه تعلق بر همدلی (01/0p< ،32/0β= ) و خودکارآمدی (01/0p< ،27/0β = ) معنادار است. اثر خودکارآمدی (01/0p< ،30/0β = ) و همدلی (01/0p< ،37/0β = ) بر رفتارهای جامعه پسند نیز معنادار است. همچنین اثرات غیرمستقیم انگیزه تعلق از طریق همدلی (01/0p< ،92/7Z= ) و خودکارآمدی (01/0p< ،27/5Z= ) بر رفتار جامعه پسند معنادار بودند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت، انگیزه تعلق، همدلی و خودکارآمدی اثر معناداری بر رفتارهای جامعه پسند دانشجویان دارند؛ بنابراین جهت افزایش این رفتارها می توان آموزش هایی جهت افزایش سطح خودکارآمدی، انگیزه تعلق و همدلی در محیط آموزشی مورد توجه قرار داد.
مقایسه اثربخشی درمان تلفیقی هیجان مدار مبتنی بر شفقت با درمان مبتنی بر شفقت بر کمال گرایی و عدم تحمل بلاتکلیفی بیماران مبتلا به علائم سردرد اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۳
114 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف : در مقیاس جهانی علائم سردرد اولیه کم توانی های روانشناختی بیشتری در مقایسه با سایر مشکلات نورولوژیک را سبب می شود. از شایع ترین کم توانی های روانشناختی در بیماران با علائم سردرد اولیه کمال گرایی و عدم تحمل بلاتکلیفی می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان تلفیقی هیجان مدار مبتنی بر شفقت با درمان مبتنی بر شفقت بر کمال گرایی و عدم تحمل بلاتکلیفی بیماران مبتلا به علائم سردرد اولیه انجام شد. روش : مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. نمونه پژوهش شامل 45 نفر از بیماران مبتلا به علایم سردرد اولیه مراجعه کننده به درمانگاه مغز و اعصاب بیمارستان خاتم الانبیاء تهران بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه15 نفر) قرار داده شدند. گروه های آزمایش تحت درمان تلفیقی هیجان مدارمبتنی بر شفقت(10 جلسه 60 دقیقه ای) و درمان مبتنی بر شفقت(8 جلسه 60 دقیقه ای) قرار گرفتند. از پرسشنامه های کمال گرایی و عدم تحمل بلاتکلیفی به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 24 و آزمون تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده تحلیل شدند. یافته ها : یافته های پژوهش نشان می دهد در متغیرکمال گرایی با توجه به عدم رعایت پیش فرض کرویت در بخش اثر درون گروهی و در عامل زمان(33/6=F، 001/1=df و 05/ 0 > p ) و تعامل عامل زمان و گروه(23/5=F، 003/2=df و 01/0> p ) و منغیر عدم تحمل بلاتکلیفی با توجه به عدم رعایت پیش فرض کرویت در بخش اثر درون گروهی و در عامل زمان(86/134=F، 08/1=df و 01/0> p ) و تعامل عامل زمان و گروه (72/30=F، 17/2=df و 01/0> p ) بین مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و تعامل زمان با گروه(سه گروه پژوهش) تفاوت معناداری (01/0 p < ) وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی برای مقایسه های جفتی نشان داد متغیر کمال گرایی در مرحله پس آزمون و پیگیری گروه درمان تلفیقی هیجان مدار مبتنی بر شفقت و گروه درمان مبتنی بر شفقت با گروه گواه دارای تفاوت معنادار می باشد(01/0> p )، اما بین دو گروه درمان با یکدیگر تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0< p ) . متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی در مرحله پس آزمون گروه درمان تلفیقی هیجان مدار مبتنی بر شفقت و گروه درمان مبتنی بر شفقت با یکدیگر و با گروه گواه دارای تفاوت معنادار می باشد(01/0> p ). در مرحله پیگیری نیز بین دو گروه درمان با گروه گواه تفاوت معنادار وجود دارد(01/0> p ) اما دو گروه درمان با یکدیگر تفاوت معناداری ندارد(05/0< p ). بر پایه نتایج به دست آمده، درمان تلفیقی هیجان مدار مبتنی بر شفقت، درمانی قابل استفاده برای کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی افراد مبتلا به سردرد اولیه و درمان تلفیقی هیجان مدار مبتنی بر شفقت و درمان مبتنی بر شفقت به یک اندازه جهت کاهش کمال گرایی بیماران مبتلا به علائم سردرد اولیه مناسب هستند.
الگوی معادلات ساختاری در رابطه بین گرایش به طلاق با مهارت های ارتباطی و سلامت خانواده اصلی با نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۳
131 - 143
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : جامعه ایران نیز در مسیر تحولات فزاینده ناشی از فروپاشی توافقی پیوندهای زناشویی و افزایش میزان طلاق های توافقی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی معادلات ساختاری در رابطه بین گرایش به طلاق با مهارت های ارتباطی و سلامت خانواده اصلی با نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی شهر کرمانشاه انجام شد. روش : جامعه آماری این پژوهش، کلیه زوجین شهر کرمانشاه می باشد. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای می باشد و از بین نواحی 8 گانه شهرداری، ناحیه 8 انتخاب و از بین زوجین 200 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون(1993)، سلامت خانواده اصلی هاوستات و همکاران (1985)، مقیاس مهارت های ارتباطی کویین دام (2001)، مقیاس گرایش به طلاق روزولت و همکاران(1986) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار IBM AMOS 24 استفاده شد. نتایج پس از برازش مدل ارائه گردید. یافته ها : یافته ها نشان داد سلامت خانواده اصلی از طریق صمیمیت زناشویی با گرایش به طلاق رابطه دارد. همچنین نتایج نشان داد مهارت های ارتباطی از طریق صمیمیت زناشویی با گرایش به طلاق رابطه دارد. همچنین صمیمیت زناشویی با گرایش به طلاق نیز به صورت مستقیم در ارتباط است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که توجه به متغیرهای زوجی و رضایت زناشویی از جهت سلامت فردی و سلامت عمومی جامعه در کاهش میزان طلاق بسیار حایز اهمیت می باشد.
گسستِ خود: وارسی پدیدارشناختی تجربه احساس خود در بازماندگان سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
77 - 94
حوزههای تخصصی:
افرادی که تشخیص سرطان دریافت می کنند نسبت به گذشته، حال و آینده خودشان دچار تردیدهایی می شوند، و روابط شان، کنترل شان بر امور زندگی و تجارب بدنی شان دچار چالش های جدی می گردد. این تجربیات می تواند احساس آنان از خودشان را تغییر دهد. بنابراین، این پژوهش برای کاوش تجربه "احساس خود" در بازماندگان سرطان صورت گرفت. پژوهش کیفی حاضر از تحلیل پدیدارشناسی تفسیری استفاده کرد. مصاحبه نیم ساختاریافته با 17 فرد مبتلا به سرطان انجام گرفت. از اجرای تحلیل پدیدارشناسی تفسیری بر روی متن مصاحبه ها مفهوم کلی "گسستِ خود" اکتشاف شد که شامل هفت خوشه مفهومی است: گسست زمان شناختی، برجستگی بدن، تداخل در عاملیت، گسستِ خودِ فردی، گسستِ خودِ ارتباطی، بیش تمایزیافتگی و تجارب هیجانی دردناک. با این نتایج، می توان نتیجه گرفت که در مواجهه با سرطان ابعاد مختلف احساسِ خود دچار آسیب و شکاف می شود، و شدت آن بر سازگاری بیماران تاثیر می گذارد. این یافته ها بیانگر نیاز بازماندگان سرطان به بازسازی احساس خود است و لازم است مورد توجه خدمات دهندگان حوزه سرطان قرار گیرد.
"ما ازدواج کرده ایم، اما زیر یک سقف زندگی نمی کنیم": تجارب زیسته افراد متاهل در دوران عقدبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
55 - 100
حوزههای تخصصی:
دوران عقد، از اولین مراحل چرخه زندگی خانواده های ایرانی به شمار می رود. ازآنجاکه دوران عقدبستگی، دورانی ست که افراد متأهل هستند اما هنوز زندگی مشترک در زیر یک سقف را آغاز نکرده اند، توجه به این دوران به عنوان اولین مرحله تأهل، امری ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش فوق، شناسایی تجارب زیسته زنان و مردان متأهل ایرانی در طول دوره عقد بود. پژوهش حاضر که در سال 1399 انجام شد، یک پژوهش کیفی بود که 13 شرکت کننده (بر اساس اصل اشباع داده ها) با روش نمونه گیری هدفمند، از میان جمعیت موردمطالعه که شامل افراد عقد کرده ساکن شهر تهران بودند انتخاب شده و با آن ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد تا تجارب زیسته آن ها شناسایی شود. درنهایت مصاحبه ها با روش تحلیل تماتیک مورد تحلیل قرار گرفتند و مضامینی تحت عنوان چالش ها و تکالیف تحولی استخراج شدند چالش ها، شامل چالش های مربوط به خانواده مبدأ و خانواده همسر و همچنین چالش های بین همسران بود. تکالیف تحولی نیز طبق گفته های مشارکت کنندگان به سه دسته تکالیف تحولی مربوط به زوج، تکالیف تحولی مربوط به خانواده ها در قبال زوج و تکالیف تحولی فردی تقسیم شد. درنهایت، می توان گفت که نتایج مربوط به این پژوهش و پژوهش های مشابه می تواند در طراحی بسته های آموزش پیش از ازدواج بر اساس چالش ها و تکالیف تحولی دوران عقد، مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی نقش میانجی گری هوش اجتماعی در رابطه بین مدیریت دانش و خرد سازمانی در کارکنان دانشگاههای پیام نور استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
65 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی نقش میانجیگری هوش اجتماعی در رابطه بین مدیریت دانش و خرد سازمانی در کارکنان دانشگاههای پیام نور استان فارس می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانشگاههای پیام نور استان فارس می باشند که تعداد کل آنها 620 نفر و نمونه آماری 240 نفر می باشد.روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد.به منظور گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه هوش اجتماعی ترومسو(2001)، مدیریت دانش همتی(1389) و خرد سازمانی آردلت(2003) استفاده می شود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مدیریت دانش بر هوش اجتماعی، پردازش اطلاعات اجتماعی، مهارت اجتماعی و آگاهی اجتماعی دارای اثر مستقیم می باشد . همچنین خرد سازمانی بر هوش اجتماعی اثری مستقیم دارد. پردازش اطلاعات اجتماعی بر خرد سازمانی دارای اثری مستقیم است. مهارت اجتماعی بر خرد سازمانی و آگاهی های اجتماعی بر خرد یازمانی نیز دارای اثری مستقیم است. اثرات غیرمستقیم مدیریت دانش بر خرد سازمانی با میانجی گری خرده مقیاس های هوش اجتماعی در سطح معناداری کمتر از 05/0 به لحاظ آماری معنادار است.
مقایسه مؤلفه های ERP در افراد ماهر و غیرماهر در بازی های کامپیوتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بازی های کامپیوتری با توجه به گسترش و محبوبیتی که دارند امروزه به یکی از موضوعات مورد علاقه پژوهشگرانی در زمینه مغز و عملکرد آن تحقیق می کنند بدل شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مهارت در پاسخ به بازی های کامپیوتری صورت گرفته و دو شبکه توجه قدامی و خلفی را مورد بررسی قرار می دهد. روش: پژوهش حاضر به شیوه شبه آزمایشی است و دو گروه از افراد ماهر و غیرماهر در بازی های کامپیوتری در آن شرکت دارند. افراد حاضر در هر دو گروه در حین ثبت EEG به تکلیف در خصوص بازی های مورد بررسی پاسخ دادند. مؤلفه های مورد بررسی در این پژوهش مؤلفه P1 در شبکه خلفی توجه و ناحیه پس سری و مؤلفه PP2 در شبکه توجه قدامی و ناحیه پیش پیشانی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد دو گروه ماهر و غیرماهر در پاسخ به بازی های کامپیوتری متفاوت هستند و گروه غیرماهر فعالیت بیشتری در مواجه با محرک از خود نشان دادند. در حالی که گروه ماهر عملکر بهتری داشتند و از هر دو شبکه توجه به طور همزمان استفاده می کردند. همچنین نتایج نشان داد دو شبکه توجه قدامی و خلفی در مواجه با محرک ها متفاوت عمل می کنند و شبکه قدامی فعالیت بیشتری در توجه متمرکز سوگرانه دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت بازی های کامپیوتری با فعالیت کمتر و عملکرد بهتر اما غیر تخصصی در مغز همراه است و این تفاوت در شبکه توجه قدامی به خوبی قابل مشاهده است.
اثربخشی مراقبه ذهن آگاهی بر ادراک زمان و امواج مغزی با کاربرد تکلیف دوقسمتی زمانی در جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ادراک زمان مقوله ای است که کنجکاوی هوشمندانه بشر را برای دستکاری علمی و شناخت به راه می اندازد. این مطالعه با هدف بررسی اثرات ذهن آگاهی بر ادراک زمان و امواج مغزی با به کار بردن تکلیف دوقستی زمانی انجام شد. روش کار: این پژوهش با روش آزمایشی با گروه کنترل انجام شد و از پاییز 1397 تا 1399 به طول انجامید. نمونه گیری از 143 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم تحقیقات، به شیوه تصادفی انجام شد. 31 دانشجوی کارشناسی از نظر سلامت روانی و بیماری های مغزی توسط مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-5-CV) ارزیابی شدند. توانمندی ذهن آگاهی شان بر مبنای پرسشنامه ذهن آگاهی Freiburg در حد متوسط بود، به دو گروه آزمایش 16 نفر و کنترل 15 نفر تقسیم شدند. برای گروه آزمایشی فایل صوتی 13 دقیقه ای ذهن آگاهی و کنترل فایل خنثی ارائه شد. تکلیف دو قسمتی زمان و ثبت توسط دستگاه آمپلی فایر Mitsar 19 کاناله، و توان امواج مغزی در باندهای فرکانسی مختلف قبل و بعد از ارائه متغیر مستقل در دو گروه در کانال های C3، C4، Cz، F3، F4، Fz و Pz محاسبه شد. یافته ها: نتایج نشانگر افزایش بتا، دلتا و تتا در کانال های مختلف بود. تغییرات آلفا به صورت متعارض به دست آمد. گاما و اندازه تتا به بتا کاهش معناداری در گروه آزمایش داشتند. یافته های رفتاری نشانگر افزایش تعداد پاسخ های طولانی (Percentage long response) و کاهش نقطه دوقسمتی زمان (Bisection point) بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که متغیر ذهن آگاهی با تغییر در اندازه های الکتروفیزیولوژیک فوق که نشانگر کاهش برانگیختگی، افزایش تمرکز به درون، افزایش مهار حرکتی و افزایش آگاهی بدنی و تنظیم هیجانی است در فرآیند پردازش شناختی ادراک زمان مؤثر بوده و موجب بیش تخمینی در ادراک زمان می شود.
اثربخشی آموزش ریاضی به روش مغز محور بر اهمال کاری تحصیلی، درک مطلب و سرعت یادگیری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش مبتنی بر مغز، مشارکت هدفمند راهبردهایی است که در زمینه عملکرد مغز در متن آموزش اعمال می شود و سبب اثرگذاری بر یادگیری می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ریاضی به روش مغز محور بر اهمال کاری تحصیلی، درک مطلب و سرعت یادگیری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انجام شد. روش : این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی شهر گرگان در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند که ۳۰ نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) جایگزین شدند. جمع آوری اطلاعات براساس مقیاس اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راث بلوم، ۱۹۸۴)، آزمون درک مطلب محقق ساخته و زمان سنج صورت گرفت و گروه آزمایش، آموزش مبتنی بر مغز را دریافت نمودند. داده ها از طریق آزمون کوواریانس چند متغیری (مانکووا) با نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که آموزش ریاضی به روش مغز محور موجب کاهش اهمال کاری تحصیلی (۰/۰۱>P، ۱۸۴/۹۲۴=F)؛ افزایش درک مطلب (۰/۰۱>P، ۸۰/۵۰۴=F) و سرعت یادگیری (۰/۰۱>P، ۱۶۵/۵۵۹=F) در دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می شود. نتیجه گیری: از آنجایی که آموزش ریاضی به روش مغز محور بر اهمال کاری تحصیلی، درک مطلب و سرعت یادگیری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی تأثیرگذار بود، پیشنهاد می گردد برای پیشرفت دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، آموزش مغز محور برای کلاس های عادی و کودکان دارای ناتوانی های یادگیری در برنامه های آموزشی گنجانده شود.