فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۴۴۱ تا ۹٬۴۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی عوامل زمینه ای موثر بر بازاریابی آموزش عالی مراکز علمی کاربردی و ارتباط و تاثیری که شخصیت برند می تواند بر این عوامل داشته باشد ، است تا بر مبنای آن ، مدلی برای بازاریابی آموزش عالی در این مراکز ارائه شود.روش پژوهش کیفی است که با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. محقق با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با مدیران مراکز علمی- کاربردی، صاحبنظران بازاریابی و دانشجویان مراکز علمی – کاربردی به صورت هدفمند، به اشباع نظری جهت جمع آوری داده ها دست یافت. پس ازآن جهت تحلیل داده ها، گزاره های استخراج شده کدگذاری، ترکیب و مقوله بندی شدند.یافته های پژوهش نشان داد؛ از آن جا که انتخاب دانشگاه علمی- کاربردی و فرایند تصمیم گیری مقوله حائز اهمیتی است که بسیار تحت تاثیر شخصیت برند دانشگاه می باشد ، مصاحبه شوندگان 2 مقوله را به عنوان زمینه سازها معرفی کردند که شامل عوامل موثر بر انتخاب و منابع اطلاعاتی برای تصمیم گیری است.
اثربخشی آموزش سبک زندگی متناسب با دوران covid-19 بر سلامت روان و رعایت پروتکل های بهداشتی: کاربرد مدل بزنف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
109-122
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش سبک زندگی متناسب با دوران کووید-19 (مبتنی بر مدل بزنف) بر سلامت روان و رعایت پروتکل های بهداشتی دانش آموزان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه نهم دبیرستان ابن سینا در شهرستان بوکان در سال تحصیلی 1399-1400 بود. از میان آنها، 30 نفر به شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس وارد پژوهش شدند و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلر (1979) و پرسشنامه محقق ساخته رعایت پروتکل های بهداشتی گردآوری شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چند متغیره، تفاوت معنادار میان گروه آزمایش و کنترل را در متغیر سلامت روان و زیرمؤلفه های آن و متغیر رعایت پروتکل های بهداشتی نشان داد (05/0 P< ). بر اساس یافته های پژوهش می توان از آموزش گروهی سبک زندگی مبتنی بر مدل بزنف برای افزایش سلامت روان و رعایت پروتکل های بهداشتی دانش آموزان در دوران همه گیری کووید-19 استفاده کرد.
اختلال بدشکلی بدنی: مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
181-196
حوزههای تخصصی:
اختلال بدشکلی بدنی ( BDD ) در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی به عنوان یک اختلال مشخص در طیف وسواس های فکری-عملی و اختلال های مرتبط معرفی شده است. وجه غالب این اختلال نسبتاً شایع، نقص در ادراک تصویر بدنی و شرم از بدن است که منجر به بروز رفتارهای وسواسی جهت رفع این نقایص می شود. در این مطالعه مروری، ضمن معرفی اختلال بدشکلی بدنی، مفهوم شناسی، همه گیری شناسی، علت شناسی، همبودی ها، نظریه ها و رویکردهای درمانی اختلال بدشکلی بدنی بررسی می شود. در زمینه درمان اختلال بدشکلی بدنی، روش های رایج دارودرمانی و مداخله های شناختی-رفتاری مورد بررسی قرار می گیرند و روان درمانی پارادوکسی، به عنوان یک مدل جدید روان درمانی به منظور درمان اختلال بدشکلی بدنی معرفی می شود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میل جنسی و برانگیختگی جنسی در زنان با سوء مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
251-274
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میل جنسی و برانگیختگی جنسی در زنان با سوء مصرف مواد مخدر بود. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان با سوء مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز درمانی اعتیاد مخصوص زنان شهر تهران در سال 1394 بود. از بین آن ها، 28 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) قرار گرفتند . ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه جمعیت شناختی، پرسش نامه عملکرد جنسی زنان و مصاحبه تشخیصی تمایل جنسی زنان بود. بسته آموزشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت یک ماه و طی 8 جلسه 90 دقیقه ای (دوبار در هفته) به گروه آزمایش آموزش داده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثرات معناداری بر بهبود میل جنسی و برانگیختگی جنسی زنان با سوء مصرف مواد مخدر داشت و این تاثیرات در مرحله پیگیری نیز پایدار بودند. نتیجه گیری: به نظر می رسد که ذهن آگاهی می تواند در کنار سایر مداخلات مثل دارودرمانی و مداخلات پزشکی، در بهبود میل و تحریک جنسی زنان با سوء مصرف مواد مخدر موثر باشد.
بررسی نقش میانجی رضایتمندی جنسی در ارتباط بین تعارضات دوپاره و کیفیت رابطه ی زناشویی در افراد متأهل ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعارضات دوپاره نقش کلیدی در کیفیت رابطه ی زناشویی دارند. هدف این مطالعه، بررسی نقش میانجی، رضایتمندی جنسی در ارتباط بین تعارضات دوپاره و کیفیت رابطه ی زناشویی است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد متأهل ساکن شهر تهران بود. تعداد 308 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس با استفاده از لینک آنلاین پاسخگویی به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه رضایت زناشویی، شاخص رضایت جنسی و پرسشنامه خود انتقادی بود. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم اقزار Amos تحلیل گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که رضایتمندی جنسی و خود مطمئن با تمامی مؤلفه های رضایت زناشویی و نمره کل آن رابطه مثبت معنادار و خود ناکافی و خود متنفر با تمامی مؤلفه های رضایت زناشویی رابطه منفی معنادار دارد. خود ناکافی و خود متنفر نیز با رضایتمندی جنسی رابطه منفی معنادار دارد. همچنین که خود مطمئن با رضایتمندی جنسی رابطه مثبت معنادار دارد. تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که خود متنفر و خود مطمئن فاقد اثر معنادار است. برای خود ناکافی اثر مستقیم و غیرمستقیم به ترتیب با اندازه بتا 22/0- و 12/0- بعد از اصلاح مدل معنادار است (05/0 p <). با این تفاسیر، تعارضات دوپاره می تواند یک متغیر مهم و مرتبط با کیفیت رضایت زناشویی باشد، چرا که علاوه بر ارتباط با آن، به واسطه اثرگذاری بر رضایتمندی جنسی می تواند تبیین کننده تغییرات کیفیت رابطه ی زناشویی باشد.
اثربخشی یک دوره تمرینات ادراکی- حرکتی بر مهارت های عصب- روان شناختی کودکان کم توان هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۷)
21 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف: کودکان دارای کم توانی هوشی، به شدت در معرض خطر اختلالات هوشی هستند اما اختلالات رفتاری مخرب شایع تر بنظر می رسد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرینات منتخب ادراکی حرکتی بر مهارت های عصب روانشناختی کودکان کم-توان هوشی بود. روش: در این مطالعه از طرح تحقیق تجربی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. 30 کودک کم توان هوشی (12-7 سال) با ضریب هوشی 70-50 در دو گروه تمرین و کنترل هر گروه 15 نفر بصورت جداگانه قرار گرفتند. تمامی شرکت کنندگان بوسیله مقیاس عصب روانشناختی کانرز نسخه معلم ارزیابی شدند. برنامه تمرینی شامل فعالیت های ادراکی حرکتی منتخب، 8 هفته، هفته ای سه بار به مدت 60 دقیقه بود. یافته ها: نتایج نشان داد در پیش آزمون تفاوت معنی-داری بین دو گروه وجود ندارد، درحالی که بعد از مداخله، بهبودی معناداری در گروه تمرین در عملکرد توجه، حسی حرکتی، حافظه، کارکرداجرایی، توانایی شناختی، عملکرد دیداری فضایی و عملکرد تحصیلی خواندن و ریاضیات مشاهده شد. نتیجه گیری: یافته های حاکی از این است که برنامه تمرینی برای تونیک بر کارکردهای شناختی کودکان کم توان هوشی تأثیر مثبت دارد. بنابراین، این تأثیر مثبت از نقش و اهمیت فعالیت-های ادراکی حرکتی بر بهبود کارکرد حرکتی و شناختی مرتبط با بهزیستی در کودکان کم توان هوشی حمایت می-کند.
A Critical Micro Evaluation of the English Language Program Reforms in State Schools: A Language-in-Education Policy and Planning Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه مهارت زندگی و سازگاری زناشویی بر احساس تنهایی متأهلین تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مهارت زندگی و سازگاری زناشویی بر احساس تنهایی از طریق روش کمی و از نوع همبستگی انجام شد. برای انجام آن حجم نمونه 107 نفری به صورت در دسترس انتخاب شد. برای ابزار این پژوهش از پرسشنامه های احساس تنهایی راسل و همکاران، مهارت های زندگی ساعتچی و همکاران و سازگاری زناشویی اسپانیر استفاده شده است. از روش آماری تحلیل واریانس (ANOVA) برای فرضیه اصلی و روش آماری همبستگی پیرسون برای فرضیه های فرعی مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به مقادیر به دست آمده نمره Sig های حاصل برای فرضیه اصلی، که برابر با 024/0 و 003/0 بود، نشان داده شد با احتساب احتمال 95% بین هر سه متغییر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مقادیر Sig برای فرضیه های فرعی برابر 00/0 است که هر سه فرضیه فرعی با احتمال 95% معنادار شده اند.
رابطه بین کیفیت زندگی و سرسختی والدین با خودکارآمدی فرزندان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و سرسختی والدین با خودکارآمدی فرزندان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات بررسی پیمایشی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره سوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹4 بود که با استفاده از فرمول کوکران ۳۵۰ نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی از بین مناطق تهران، منطقه ۱۳ از شرق، منطقه ۵ از غرب و منطقه ۱ از شمال، منطقه ۲۰ از جنوب تهران انتخاب شدند. بمنظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مقیاس خودکارآمدی شرر و مادوکس (۱۹۸۲)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه سرسختی والدین کیامرثی و همکاران (۱۳۷۷) تنظیم شده است، استفاده شد. به منظور تجزیه تحلیل داده ها از شاخصهای مرکزی و پراکندگی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه ۱۹ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای کیفیت زندگی والدین و سرسختی روان شناختی با خودکارآمدی فرزندان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0 P<). همچنین بین دو متغیر سرسختی روان شناختی و کیفیت زندگی والدین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0 P<). نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که کیفیت زندگی و سرسختی والدین به میزان ۹ درصد خودکارآمدی فرزندان را تبیین می کنند، که البته درصد کمی می باشد. به طور کلی، آموزش سرسختی روان شناختی و بهبود کیفیت زندگی والدین می تواند در خودکارآمدی و موفقیت فرزندان موثر بوده باشد.
بررسی رابطه سلامت روان، خودپنداره جنسی و نقش الگوهای ارتباطی با بی ثباتی ازدواج در زوجین
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، "بررسی رابطه سلامت روان، خودپنداره جنسی و نقش الگوهای ارتباطی با بی ثباتی در ازدواج " بود. روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و تحکیم خانواده در شهر تهران بود. بدین منظور 260 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج ادواردز، الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (CPQ)، سلامت روان گلدنبرگ (GHQ)و خودپنداره جنسی اسنل (MSSCQ) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و از مدل معادلات ساختاری ( تحلیل عاملی و تحلیل مسیر ) استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، سلامت روان، خودپنداره جنسی و نقش میانجی الگوهای ارتباطی پیش بینی کننده بی ثباتی ازدواج می باشند. و سلامت روان بصورت غیر مستقیم از طریق الگوی ارتباطی سازنده، پیش بینی کننده ی معناداری برای بی ثباتی در ازدواج می باشد و از بین مؤلفه های آن، اضطراب و بی خوابی همبستگی مثبت و معناداری با متغیر ملاک دارد. و همچنین الگوهای ارتباطی متوقع / کناره گیر و اجتنابی (ناکارآمد) همبستگی مثبت و معنادار دارند و الگوی ارتباطی سازنده همبستگی منفی با بی ثباتی ازدواج داشته اند. متغیر خودپنداره جنسی از طریق ضریب کل مسیرمی تواند پیش بینی کننده بی ثباتی ازدواج باشد و مؤلفه های آن با بی ثباتی ازدواج همبستگی منفی دارند.
اثربخشی درمان تلفیقی شناختی رفتاری - ذهن آگاهی بر تعارض زناشویی و اضطراب زنان دارای حسادت بیمارگون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
249-228
حوزههای تخصصی:
هدف: حسادت بیمارگون نسبت به همسر، یکی از شایع ترین شکایات زوج های مراجعه کننده برای زوج درمانی است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان تلفیقی شناختی رفتاری- ذهن آگاهی بر کاهش تعارض زناشویی و اضطراب زنان دارای حسادت بیمارگون انجام گرفت. روش: بدین منظور از روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 34 زن دارای حسادت بیمارگون بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند از بین زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره اصفهان انتخاب شد. روش مداخله شامل 10 جلسه ی گروهی درمان تلفیقی شناختی رفتاری-ذهن آگاهی بود که برای گروه آزمایش اجرا شد. به منظور سنجش متغیرها از پرسشنامه تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، ۱۳۷۹) و اضطراب حالت-صفت (اشپیلبرگر و همکاران، 1983) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری با کنترل پیش آزمون انجام گرفت. یافته ها: نتایج کاهش معناداری را در میانگین نمرات گروه آزمایش در هر دو متغیر اضطراب و تعارض زناشویی در مراحل پس آزمون و پیگیری نشان داد، لیکن در نمرات گروه گواه تغییر محسوسی مشاهده نشد. ( 0005 /0 p < ) نتیجه گیری: بنابراین درمان تلفیقی شناختی رفتاری- ذهن آگاهی در کاهش اضطراب و تعارض زناشویی زنان دارای حسادت بیمارگون مؤثر بوده و می تواند مورد استفاده ی متخصصان زوج درمانی و روان درمانگران قرار گیرد.
بهروزی پایدار: ارتباط مستقیم و غیرمستقیم منابع برای مقابله با سازش یابی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1311-1295
حوزههای تخصصی:
زمینه: با وجودی که تحقیقات نشان داده است به طور سنتی تنوع منابع بهترین راهبرد برای افزایش بهزیستی یا بهروزی قلمداد می شود اما هنوز مکانیسم سازش یابی ذهنی و پایدارسازی بهزیستی یا بهروزی در سطحی بالا چالش جدی در میان محققان است و هنوز روش های رسیدن به آن به خوبی شناسایی نشده است. هدف: هدف کلی از این پژوهش شناسایی روش های پایدار سازی بهزیستی شغلی از طریق شناسایی منابعی که بطور مستقیم و یا غیرمستقیم بهزیستی یا بهروزی شغلی را افزایش می دهند و به طور مؤثری مانع از عادت کردن به محرک های سازمانی می شوند. روش: جامعه آماری کارکنان و مدیران شرکت ملی گاز ایران در تهران است. پرسشنامه محقق ساخته ای که اعتبار و پایایی آن با بررسی ادبیات (هامفری و همکاران، 2007؛ لوتانز و همکاران، 2007؛ کاظمی 2017؛ هاکمن و اولدهام 1980) به تأیید رسید از طریق شبکه داخلی سازمان ارسال گردید و 396 نفر آن را تکمیل نمودند. تجزیه وتحلیل مدل های چندگانه برای شناسایی روابط بین متغیرها / منابع و بهزیستی یا بهروزی شغلی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی آزمون گردید. مدل بهینه در بین مدل های چندگانه با استفاده از معیارهای روش معادلات ساختاری انتخاب گردید. یافته ها: بررسی مدل های مختلف نشان داد که عوامل فردی/سرمایه روانشناختی (ضریب مسیر = 358/ و تی = 3/606) و فعالیت های ارادی / فضیلت های حرفه ای (ضریب مسیر = 458/ و تی = 5/452) به طور مستقیم با بهزیستی یا بهروزی ارتباط دارند ولی عوامل محیطی از طریق میانجی فضیلت های حرفه ای (فعالیت های ارادی) به طور غیرمستقیم با آن ارتباط دارند. می توان گفت که برخلاف عوامل فردی و فعالیت های ارادی، تنوع در منابع محیطی کار (فضیلت های اجتماعی کار) تأثیر مستقیم برای بهبود بهزیستی سازمانی ندارد. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که کارکنان به عوامل محیطی کار (فضیلت های اجتماعی کار) عادت می کنند بنابراین تنوع منابع از طریق فضیلت های حرفه ای استراتژی بهتری برای پایدارسازی بهزیستی شغلی کارکنان است.
تبیین پدیدارشناسانه اصول برنامه درسی انفرادی شده با تاکید بر تجربه یادگیری شرکت کنندگان در کنکور سراسری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه درسی انفرادی شده، بعد مهم و اساسی در هدایت تجارب یادگیری و کسب نتایج موفق در اررزشیابی های آموزشی است. مطالعه حاضر با هدف شناسایی اصول این برنامه انجام شد، بدین منظور تجارب یادگیری دانش آموختگانی که آزمون ورودی دانشگاه(کنکور سراسری) را تجربه کرده اند، مورد بررسی قرار گرفت. روش ها: در این مطالعه از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. شرکت کنندگان این مطالعه، دانش آموختگان دوره متوسطه دوم که در کنکور ۱۳۹۷ شرکت کرده اند، بودند؛ و با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا زمان رسیدن به مرحله اشباع، ادامه یافت و در نهایت به 18 نفر رسید. اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودا و بر اساس روش 7 مرحله ای کلایزی انجام گردید. یافته ها: از نتایج این مطالعه اصول برنامه درسی انفرادی شده استخراج شد. این اصول در قالب سه کد مفهومی اصلی: منابع شناختی، منابع روان شناختی و منابع حمایتی؛ و 16 کد مفهومی فرعی دسته بندی شدند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، آن چه از تجربه یادگیری دانش آموزانی که در کنکور سراسری شرکت کرده اند، درک می شود؛ این است که منابع شناختی، منابع روان شناختی و منابع حمایتی به عنوان اصول برنامه درسی انفرادی شده، نتایج کنکور سراسری را تحت تأثیر قرار می دهند.
نقش الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی در پیش بینی رفتارهای آسیب به خود در مصرف کنندگان مواد مخدر صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
184-175
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی در پیش بینی رفتارهای آسیب به خود در مصرف کنندگان موادمخدر صنعتی بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مصرف کننده موادمخدر صنعتی مراجعه کننده به مراکز گذری کاهش آسیب ( DIC ) منطقه 12 شهر تهران در 6 ماهه دوم سال 1399 بودند که از میان آنها به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 90 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آسیب به خود (سانسون و همکاران، 1998)، مقیاس الکسی تایمی (باگبی و همکاران، 1994)، پرسشنامه نشخوار فکری (قربانی و همکاران، 2008) و پرسشنامه خودانتقادی (گیلبرت و همکاران، 2004) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی با رفتارهای آسیب به خود رابطه مثبت و معنادار داشتند (05/0 P< ). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی توانستند 45/0 رفتارهای آسیب به خود را در مصرف کنندگان موادمخدر صنعتی پیش بینی کنند (05/0 P< ). با توجه به اینکه رفتارهای آسیب به خود در مصرف کنندگان مواد مخدر از الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی تأثیر می پذیرد، برگزاری کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در این دسته از افراد ضروری به نظر می رسد.
Comparing The Efficacy of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) and Dialectical Behavior Therapy Skills Training (DBT-ST) on Cognitive Emotion Regulation in Patients with Type II Diabetes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objectives: <span class="fontstyle2">Diabetes is a chronic, multifaceted and threatening disease which has significant psychological complications. The purpose of this study was comparing the efficacy of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) and Dialectical Behavioral Therapy Skills Training (DBT-ST) on cognitive emotion regulation in patients with type II diabetes. Method: <span class="fontstyle2">The design of this quasi-experimental research was a pretest-posttest with a control group. The statistical population of the study included all patients with type II diabetes referred to Baghban (Touba) Medical Clinic in Sari in 2019, among whom 45 patients were selected through the convenience sampling method and then randomly assigned into three groups. The first group received ACT, the second group received DBT-ST, and the third group was considered as a control group. Data were collected using a 36-item Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (Garnefsky et al., 2001) in three stages of pre-test, post-test, and follow-up, and were analyzed by repeated measurement variance analysis. Results: <span class="fontstyle2">The results showed that ACT and DBT-ST were significantly more effective on cognitive emotion regulation for the experimental groups compared to the control group (effect sizes 0.911 & 0.967, respectively). The effectiveness of DBT-ST compared to ACT was more significant on cognitive emotion regulation scores (effect sizes 0.967) at (P>0.01). Conclusion: <span class="fontstyle2">Based on the results of this study, it can be concluded that ACT improved psychological indexes and mental health of patients with type II diabetes due to acceptance of unfavorable emotions and thoughts, commitment, and DBT-ST for emotion regulation and mindfulness components
cognitive-behavioral therapy on the anxiety, stress and despair of MS patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۳ - Serial Number ۹, September ۲۰۲۱
67 - 76
حوزههای تخصصی:
objective: The aim of this study was to determine the effect of group therapy in cognitive-behavioral manner on anxiety, stress and despair of Multiple sclerosis patients in Tehran. Method: This study was a quasi-experimental study with pre-test-post-test with control group. Twenty patients referred to the available medical centers were selected as a sample and randomly assigned to two experimental and control groups. In this study, Kalmogorov-Smirnov, Levene and Covarians tests were evaluated with Spss software. also, Beck Anxiety Inventory Questionnaire, Cohen's Perceived Stress Questionnaire (PSQ) and Beck's Hopelessness Scale questionnaire were applied to collect data. Results: The results of the present study showed that there is a significant difference between the experimental and control group of anxiety, stress and despair with 95% confidence level. Therefore, all three main hypotheses were confirmed and the null hypothesis was rejected. In reducing anxiety, stress, and despair in MS patients, group therapy is effective in a cognitive-behavioral manner. Conclusion: Cognitive-behavioral group therapy reduced stress, anxiety and despair in patients with MS and improved mental health of these patients. Therefore, this treatment method can be considered a treatment in clinics.
اثر القای خلق مثبت و منفی بر تصمیم گیری پرخطر نوجوانان با تعدیل گری سیستم های مغزی رفتاری بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخذ تصمیمات پرخطر در نوجوانان به یک نگرانی اصلی برای بهداشت عمومی تبدیل شده است و فهم همبسته های مؤثر بر این فرایند امکان عملی کردن طرح هایی برای پیشگیری را فراهم می کند، ازاین رو مطالعه ی حاضر باهدف بررسی اثر القای خلق مثبت و منفی بر تصمیم گیری پرخطر نوجوانان با تعدیلگری سیستم های مغزی رفتاری بالا صورت گرفت. ابتدا 327 نوجوان 13-18 سال شهر اصفهان به صورت در دسترس انتخاب و از طریق پرسشنامه ی سیستم های مغزی رفتاری BAS/BIS غربالگری شدند، از میان آن ها و براساس نمره ی استاندارد دو گروه 24 نفری شامل BAS/BIS و بالا انتخاب شدند، اعضای هر گروه به صورت تصادفی به دو زیرگروه 12 نفر تقسیم گشته و از طریق قطعه فیلم های هیجانی نیمی در معرض خلق مثبت و نیمی در معرض خلق منفی قرار گرفتند و آزمون خطرپذیری بادکنکی BART و مقیاس عاطفه ی مثبت و منفی PANAS را پیش و پس از القای خلق تکمیل کردند. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس عاملی تک متغیره نشان داد که بین القای خلق مثبت و منفی بر تصمیم گیری پرخطر تفاوت معناداری وجود دارد 0/05≥P و خلق مثبت منجر به افزایش تصمیمات پرخطر می شود. همچنین یافته ها حاکی از این بود که سیستم های مغزی رفتاری به عنوان خصایص زیستی شخصیت، اثر القای خلق بر تصمیم گیری پرخطر را به طور معناداری تعدیل می کنند0/05 ≥p. بدین معنا که افراد با سیستم فعال ساز رفتاری بالا هنگام مواجه با خلق مثبت فزون کنشی بیشتری داشته و نسبت به افراد با سیستم بازداری رفتاری بیشتر درگیر خطر می شوند درحالی که افراد با سیستم بازداری رفتاری به خلق منفی و نشانه های تنبیه حساسیت بیشتری نشان داده و محتاط ترند.
اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر حافظه ی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
۱۳۶-۱۲۲
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر حافظه ی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه بود. روش: بدین منظور از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران تعداد 30 نفر انتخاب گردید. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل هر گروه 15 نفر به صورت تصادفی گمارده شدند تعداد و مدت زمان هر جلسه مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای در گروه آزمایش به ترتیب 16 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه بود، گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون حافظه ی کاری N-Back و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین بود. داده های حاصل از پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) و با استفاده از نرم افزار SPSS 26 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. با توجه به یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای بر حافظه ی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه مؤثر است.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان غیرخودکشی گرا در نوجوانان دختر
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان غیرخودکشی گرا در نوجوانان دختر بود. ایﻦ پژوهش از ﻧﻮع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-ﭘﺲآزﻣﻮن با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اردبیل در سال 1400 بودند. ابتدا به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل). گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای رفتاردرمانی دیالکتیکی به شیوه آنلاین قرار گرفت. از سیاهه رفتارهای خودآسیب رسان (ISAS) کلونسکی و گلین (2009) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) انجام پذیرفت. نتایج بیانگر این بود که رفتاردرمانی دیالکتیکی توانسته است رفتارهای خودآسیب رسان غیرخودکشی گرا در نوجوانان دختر به طور معناداری بهبود بخشد. می توان نتیجه گیری کرد که رفتاردرمانی دیالکتیکی می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر برای بهبود رفتارهای خودآسیب رسان غیرخودکشی گرا در نوجوانان دختر مورداستفاده قرار گیرد.
اثربخشی سنجش پویا بر پایه کامپیوتر روی یادگیری واژگان و درگیری تحصیلی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی سنجش پویا بر پایه کامپیوتر روی یادگیری واژگان و درگیری تحصیلی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه، همراه با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از این پسران در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایابی شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون پت و مقیاس اشتیاق به مدرسه (SESS) وانگ و همکاران (2011) استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش تحت سنجش پویا بر پایه کامپیوتر قرار گرفتند و در پایان و نیز پس از گذشت دو ماه در مرحله پیگیری، مجدداً هر دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. گروه گواه در طی این مدت هیچ گونه مداخله ای از آموزش سنجش پویا بر پایه کامپیوتر دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که سنجش پویا بر پایه کامپیوتر باعث افزایش یادگیری واژگان و درگیری تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش شده و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد سنجش پویا بر پایه کامپیوتر در افزایش یادگیری واژگان و درگیری تحصیلی دانش آموزان در طول زمان مؤثر بود؛ بنابراین می تواند جزء برنامه های مداخلاتی مراکز مشاوره ی وابسته به آموزش وپرورش در نظر گرفته شود.