فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
اصول حاکم بر پرورش فرهنگ اسلامی(به عنوان مهم ترین پیش نیاز مهندسی مجدد فرهنگی)
حوزههای تخصصی:
جامعه اسلامی به دلیل اهمیت ارزشهای فرهنگ اسلامی، مراکز فرهنگی فراوانی را تاسیس کرده و نیروی انسانی و امکانات قابل توجهی را در اختیار آنان قرار داده است. با گذشت سه دهه از فعالیت این مؤسسات فرهنگی، به نظر میرسد که این مراکز به موفقیت چندانی در جهت رشد و تعالی فرهنگ اسلامی نایل نیامدند. یکی از دلایل اصلی این ناکامیها، عدم توجه به اصول تربیت فرهنگی در مدیریت و برنامه ریزیهای فرهنگی است که مطالعه و تبیین این اصول از اهداف این پژوهش است.در این مقاله که یک تحقیق بنیادی است، سعی شده با روش کتابخانه ای ضمن ارائه تعریفی جامع از فرهنگ، به مهم ترین اصول حاکم بر پرورش فرهنگی با تاکید بر منابع اسلامی و روان شناسی و سخنان مقام معظم رهبری پرداخته و به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که علت اصلی بازدهی کم عملکرد متولیان فرهنگی چیست؟ فرهنگ هر جامعه شامل سه جزء اصلی اعتقادات، عادات و رفتارهای حاکم بر آن جامعه و راه انتقال یا کسب آن نیز از طریق تعلیم و تربیت است. بنابراین، در پرورش و انتقال ابعاد و اجزای فرهنگ نیز باید اصول دهگانه حاکم بر تعلیم و تربیت در نظر گرفته شود.
فرهنگ و ضد فرهنگ
درآمدى بر ضرورت، جایگاه و انواع مطالعات میان رشته اى در آموزش عالى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیاى پیچیده امروز، بشر براى حل مشکلات پیش رو، نیازمند دیدگاه هاى جامع است. در این میان، فقط مطالعات بین رشته اى است که موجب مى شود محیط پیرامون افراد، به خصوص محیط دانشگاهى و مطالعات متخصصان انسجامى خاص پیدا کند و باعث پویایى نظام آموزشى و در نتیجه، رشد و اصلاح فرهنگ شود. علاوه برآن، تداخل در محتوا، روش هاى پژوهش، اصول و نظریه ها، مرزبندى رایج علوم را از میان برده است. واقعیت این است که پیشرفت در هر رشته، علاوه بر تحقیقات دانشمندان خود، به میزان بسیارى به دیدگاه دیگر دانشمندان، به خصوص رشته هاى نزدیک به هم، نیازمند است. اندیشمندان میان رشته اى، واقعیت ها و نیازهاى دنیاى جدید را در فراسوى رشته هایى نکوهش مى کنند که ساختارى یکسویه، جزئى نگر، محدود و تخصصى دارند و آشنایى با رویکردهاى میان رشته اى و آگاهى از چرایى این مقوله را براى برنامه ریزان درسى ضرورى مى دانند و تخصص هاى میان رشته اى را براى دانشکده ها و مؤسساتى که در پى دستیابى به مرزهاى جدید و خلق بایسته هاى خاص در عرصه علوم، به ویژه علوم انسانى هستند، ضرورى مى دانند.
این مقاله در سه بخش تنظیم شده است: در بخش اول، مقدمه، اهمیت و ضرورت و تاریخچه اى از رویکرد میان رشته اى بیان شده است. در بخش دوم، میان رشته اى و انواع آن بحث شده است. در بخش سوم، اشاره اى به سیاست هاى آموزشى، متخصصان و کاربران این رویکرد شده است و در ادامه، چالش ها مربوط به آن واکاوى مى شود. در پایان بحث، نتیجه گیرى و پیشنهادهایى ارائه شده است که به طور خلاصه عبارت است از: 1.کاربرد همزمان رویکرد رشته اى و میان رشته اى در حوزه تحقیقات، یا به عبارت دیگر، قرارگرفتن ساختار منطقى در کنار سازماندهى مهارت هاى متنوع بدون غفلت از دیگرى؛ 2. توجیه فلسفه وجودى میان رشته اى در میان مسئولان و مجریان و درونى کردن ارزش هاى این مقوله براى افراد؛ 3.سرمایه گذارى در این حوزه به سبب نیاز به آموزش مناسب رشته ها، اجراى تحقیقات جامع و کاربردى، تسهیل روند رشد هر رشته با کمک رشته هاى دیگر
سیر تحول عقل گرایی و نقل گرایی در جهان اسلام و تاثیر تاریخی آن در شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در نگاه نخست به روند شکوفایی و تحول فرهنگ و تمدن اسلامی، تعارض عقل و نقل و عقلانیت و سنت به گونه ای جلوه می کند که در نظر کسی که در بررسی خود از سطح به عمق نمی رود تقابل تضاد گونه این دو فریبنده است. حال آن که کند و کاوی دقیق تر آشکار می سازد که آن چه اصحاب عقل و نقل را در پاره ای از مقاطع تاریخی در برابر یکدیگر قرار داده است تعارض در ماهیت مفاهیم عقلی و نقلی نیست، بلکه نوع تمسک به هر یک، به ویژه پای بندی شدید به نقل و سنت بوده که چنین نزاعی را سبب شده است. در این مقاله درصدد تبیین و تحلیل دو نکته برآمده ایم: نخست، از تاثیر تاریخی عقل و نقل در شکل گیری تمدن اسلامی، و سپس از فراز و نشیب روند واگرایی و همگرایی تفکر عقل گرا و نقل گرا سخن خواهیم گفت. حرکت تاریخی مزبور را در جریان نضج گرفتن تمدن و فرهنگ اسلامی از سه چشم انداز، مرحله تقابل و تعارض، مرحله همزیستی و تضارب، و مرحله همگرایی و تعاطی عقل و نقل، مورد بحث قرار داده ایم، هر چند، تحلیل آن ها در قالب مراحل تاریخی این حرکت دشوار می نماید چرا که به طور آشکار هم پوشی های فراوانی دارند.
جایگاه رئالیسم و ابزارگرایی در روش شناسی علم اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم علمی هدف تحقیق علمی را کشف حقیقت می داند؛ در مقابل، ابزارگرایی نظریه ها را صرفا ابزارهایی مفید می داند که برای نظم بخشیدن به داده ها و پیش بینی ساخته شده اند. مهم ترین چالش این دو، نزاع بر سر هویت های مشاهده ناپذیری است که نظریه ها جعل کرده اند. به نظر رئالیست های علمی، این هویت ها واقعا وجود دارند و همان گونه عمل می کنند که نظریه های جعل کننده آنها می گویند؛ اما از نظر ابزارگرایان، اظهار نظرهای دانشمندان در مورد هویت های مشاهده ناپذیر را نمی توان صادق یا کاذب دانست. در علم اقتصاد نیز مباحث ابزارگرایی و رئالیسم جریان دارند؛ اما بر خلاف فلسفه علم، رویکردها مقابل یکدیگر نبوده، به دوره های زمانی متفاوتی تعلق دارند؛ همچنین ابزارگرایی و رئالیسم اقتصاد متفاوت از ابزارگرایی و رئالیسم علمی در فلسفه علم هستند. رئالیسم علمی، برخلاف ابزارگرایی، تا دهه های اخیر، جایی در روش شناسی علم اقتصاد نداشت. از حدود دو دهه پیش، دو برنامه رئالیستی متفاوت با نوشته های دو پرچم دار اصلی آن، اوسکالی ماکی و تونی لاسن، وارد ادبیات روش شناسی اقتصاد شدند. در این مقاله چالش های موجود در این زمینه بررسی می شود.
روشن فکری: نمایندگی فرهنگی یا داوری فرهنگی؟
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط بین رضایت شغلی و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه های پیام نور؛ مطالعه موردی استان همدان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸
103 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی ارتباط بین رضایت شغلی و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه های پیام نور استان همدان می باشد. این تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. در این تحقیق روش نمونه گیری، تصادفی ساده بوده است. نتایج نشان می دهند که 60 درصد اعضای هیأت علمی کم یا خیلی کم، 25/26 درصد تاحدودی و 75/13 درصد زیاد از شغل خود رضایتمندی داشته اند. نتایج حاکی از آن است که دستیاران علمی نسبت به اعضای هیأت علمی دارای رضایتمندی خیلی کمتری از شغل خود بوده اند. میزان تولیدات علمی 25/81 درصد اعضای هیأت علمی کم یا خیلی کم، 75/3 درصد تاحدودی و 15 درصد زیاد یا خیلی زیاد می باشد. همچنین یافته های تحقیق بیانگر این هستند که دستیاران علمی نسبت به اعضای هیأت علمی دارای تولیدات علمی کمتری بوده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد بین متغیرهای مستقل رضایت از ماهیت کار، رضایت از مدیران دانشگاه، رضایت از همکاران، رضایت از شیوه تشویق و تنبیه، رضایت از امکان ارتقاء و ترفیع در شغل، رضایت از میزان حقوق، سن، رتبه علمی، رضایت شغلی و متغیر وابسته تولیدات علمی اعضای هیأت علمی رابطه معنادار وجود دارد. ولی بین متغیرهای مستقل جنسیت، رضایت از وضعیت بهداشتی و آموزشی دانشگاه، رضایت از نحوه ارزشیابی سالانه اعضای هیأت علمی و متغیر وابسته میزان تولیدات علمی اعضای هیأت علمی رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین نتایج نشان دادند که بین متغیرهای سن، رتبه علمی با رضایت شغلی رابطه معنادار وجود دارد، ولی بین جنسیت و رضایت شغلی رابطه معنادار وجود ندارد.
شناسایی چالش های سیاست گذاری در نظام ملی نوآوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی چالش های سیاست گذاری در نظام ملی نوآوری ایران بر اساس روش دلفی است. براساس یافته های این پژوهش، در مجموع 48 مؤلفه تأثیرگذار در ناکارامدی کارکرد سیاست گذاری نوآوری شناسایی شده است. لازم به ذکر است که به 30 فقره از این عوامل در پژوهش های پیشین اشاره شده و 18 مؤلفه دیگر نیز بر اساس پیشنهاد خبرگان درباره ایران شناسایی شده است. این مؤلفه ها در سه دسته اصلی و در چارچوب دو مدل ناکارامدی سیاست گذاری نوآوری ایران (مدل تفصیلی و مدل جامع) ارائه شده اند.
نقش دانشگاه در توسعه رفتار شهروندی سازمانی
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش می کند تا با بررسی عوامل مؤثر بر توسعه رفتار شهروندی سازمانی، این امکان را برای دانشگاهها ایجاد کند تا در برنامه های آموزشی و پرورشی نیروی انسانی، مطابق یک الگوی از پیش طراحی شده، مؤثرتر و کاراتر عمل کنند .نتایج حاصل از تحقیقات مختلف نشان می دهد عوامل ساختاری، رهبری، شخصیتی، فرهنگی و ارزشی از جمله عواملی هستند که بر توسعه رفتار شهروندی سازمانی تاثیر دارند. مطابق این یافته ها، هر چه ساختار سازمان یافته تر باشد، بروز رفتار شهروندی سازمانی بیشتر است. هر اندازه سبک رهبری مدیران به سمت ویژگی های رهبری تحول آفرین حرکت کند، بروز رفتار شهروندی سازمانی بیشتر خواهد بود. در مورد عوامل شخصیتی، نتایج حاصل از تحقیقات نشان می دهد ویژگی های سمت راست عوامل شخصیتی (Big five) بیشترین تاثیر را بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی دارند. در خصوص نقش عوامل فرهنگی، نتایج بیانگر این واقعیت است که سمت راست طیف ششگانه فرهنگ سازمانی هافستد، نقش مهمی بر بروز رفتار شهروندی سازمانی دارد. تحقیقات انجام شده در مورد عوامل ارزشی نیز نشان می دهد سرمایه اجتماعی و عدالت سازمانی، دو عامل مهم و کلیدی در بروز رفتارهای شهروندی سازمانی است. با اتکا به این عوامل، لازم است دانشگاه نسبت به آموزش و پرورش نیروی انسانی که واجد ویژگی های فوق باشند، با جدیت اهتمام ورزد.
علم در جامعه: از تک گویی تا گفت و گو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو روایتی است از تاریخ پژوهش ها و فعالیت های انجام شده پیرامون حوزهی مطالعاتی «علم، فناوری و جامعه». تاکید بنیادین مقاله این است که هم پای دیگر تحولات فکری و فلسفی که طی چند دهه گذشته، گفت و گو و درک متقابل را در کانون مباحث اجتماعی گذاشته اند، رابطه میان علم و جامعه نیز در متن مطالعات میان رشته ای «علم، فناوری و جامعه» به سوی گفت و گو راه سپرده است. طی تاریخ چند ده های این دسته مطالعات که نخست با هدف افزایش سواد علمی مردمان عادی و به تبع آن افزایش پشتیبانی آنان از فعالیت های علمی آغاز شده است، به مرور فهمیده می شود که انتزاع علم از دیگر فعالیت های فرهنگی حتی برای دستیابی به آن هدف اولیه نابسنده است و شایسته است علم شیوه ارتباطی بالا به پایین خود با شهروندان را به شیوه ای دموکراتیک تر تغییر دهد. بر این اساس، سوگیری اکنونی پژوهش های «علم، فناوری و جامعه» بر این است که علم و جامعه می توانند و باید، همچون طرف هایی هم سنگ به گفت و گو و یادگیری متقابل بپردازند. روش مقاله در به دست دادن این نتیجه، بررسی پژوهش ها و تک نگاشت هایی است که فعالیت های دست کم نیم سدهای «علم، فناوری و جامعه» را به شیوهای تاریخ نگارانه ثبت و تحلیل کرده اند.
نقش دانشگاه اسلامی در توسعه تفکر خلاق دانشجویان
حوزههای تخصصی:
در آستانه هزاره سوم میلادی، فرایند تغییر و تحول مستمر و پرشتاب، از عمده ترین جریانهای حاکم بر حیات بشری و از مهم ترین مشخصات بارز آن به شمار می رود؛ تا آنجا که عنصر پیچیدگی به عنوان بارزترین ویژگی جهان امروز، جایگاه خود را روز به روز مستحکم تر می کند. در این میان، تفکر خلاق و لزوم نوآوری که اساس و بستر ساز تغییر، تحول و دگرگونی است، نقش بنیادین و تعیین کننده ای دارد. لذا برای رویارویی با این شرایط پیچیده و نیز موقعیتها و فرصتهای ایجاد شده، نیازمند تقویت روح خلاقیت و نوآوری در بین دانشجویان کشور می باشیم. فرایند توسعه علمی به عنوان زیربنایی برای توسعه در سایر بخشها، نیازمند وجود بستری مناسب است و در این رابطه، تقویت تفکر خلاق می تواند از طریق تولید ایده های خام، چرخ تولید علم را به حرکت درآورد. مقاله حاضر در راستای توجه به پرورش و شکوفایی استعدادها، تشویق ایده های خلاق و نوآوری در کشور و با هدف بررسی چالشها و موانع فراروی بسط خلاقیت و نوآوری در جریان برنامه ها و چشم اندازهای توسعه کشور، به توصیف تفکر خلاق و نقش دانشگاه اسلامی در توسعه تفکر خلاق به عنوان بستری مناسب در زمینه ایجاد توسعه علمی در کشور پرداخته است. نتایج نشان می دهد که نوآوری و خلاقیت در دانشگاه از اهمیت والایی برخوردار است و یکی از اهداف مهم دانشگاه می باشد که دانشگاه اسلامی جهت تحقق آن، باید در زمینه اشاعه، نشر دانش و انتقال آن به جامعه و نسل جوان، بیش از پیش تلاش و کوشش کند. در واقع، چالش مهم دانشگاههای اسلامی ایران در این زمان، کسب و ارتقای هویت علمی و فرهنگی با توسعه استقلال سازمانی و آزادی علمی به منظور افزایش بهره وری و تحقق رسالتهای دانشگاه، افزایش اثربخشی اجتماعی است.
وضعیت آموزش عالی و تولید علم در کشورهای عضو کنفرانس اسلامی (OIC)
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی نقش اساسی و محوری در فرایند توسعه ملی و توازن بین ابعاد مختلف توسعه یافتگی کشورها دارد. لذا کشورهای اسلامی بایستی به صورتی جدی عملکرد آموزش عالی را مورد بررسی قرار دهند و نقاط قوت و ضعف آن را بررسی کنند تا بتوانند با برنامه ریزی جایگاه خود را در جهان بهبود بخشند. هدف:این مقاله با هدف بررسی و تبیین جایگاه نظام آموزش عالی و تولید علم در کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) نگاشته شده است. روش: در این تحقیق از روش تحقیق توصیفی استفاده شده-است. جامعه آماری شامل کلیه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی می باشد و تمامی کشورهای اسلامی برای بررسی انتخاب شدند. در این راستا، وضعیت آموزش عالی و تولید علم در 57 کشور مسلمان عضو کنفرانس اسلامی، در ابعاد مختلف و با استفاده از پایگاه اطلاعاتی یونسکو مورد تحلیل قرار گرفت.یافته: نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد وضعیت آموزش عالی و تولید علم در 57 کشور مسلمان در ابعاد مورد بررسی (تعداد دانشجویان، نسبت استاد به دانشجو، نسبت هزینه آموزش عالی به تولید ناخالص ملی، تعداد مقالات، تعداد محققان و نیروی متخصص) نسبت به شاخصهای جهانی، بسیار نامطلوب است.
مبانی معرفت شناسی زبان شناختی و تبیین علم تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای زبان شناسی نظریه های نقد زبان شناختی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تفسیر و ترجمه قرآن
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روش شناسی های حوزه علوم انسانی در مقایسه با دیگر منابع تولید داده
موضوع مقاله تبیین مبانی معرفت شناسی و بر آن اساس، بررسی نظام مند فرآیند فهمیدن و تفسیر متن است. تغییر مبانی معرفت شناسی دانشگاهی در قرن بیستم تحت عنوان چرخش زبان شناختی معرفی شده که به معنای دور شدن از معرفت شناسی سنتی فلسفی و شروع معرفت شناسی زبان شناختی است. در معرفت شناسی زبان شناختی، که با آثاری همچون هستی و زمان مارتین هایدگر و دوره زبان شناسی عمومی فردینان دو سوسور به صورت دانشگاهی شروع می شود، شناخته شدن نقش زبان همواره جنبه محوری داشته است. علاوه بر آن، مفهوم معنا نیز بررسی می شود و مسألة تعلق معنا به نویسنده، متن و یا خواننده مورد بحث قرار می گیرد و معنا منطقاً به زبان نسبت داده می شود. حوزه معنا و تفسیر حوزه ای کاملاً زبان شناختی است که تنها در حیطه شبکه زبان رخ می دهد. زمینه تحقیقاتی علم ارائه شده متد شناسی مطالعات ادبی است که خود تابعی از معرفت شناسی دانشگاهی دانسته میشود. آگاهی از این مباحث به فهم متدهای رایج مطالعات ادبی در چند دهه اخیر کمک می کند.
میان رشتگی و مسایل آن در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های میان رشته ای، مطلوبیت عام یافته است و در حوزه های نهادی «دانش» و اجتماعات سازمانی «آموزش»، گسترش یافته است و به مثابه مشخصه نوین شیوه تولید دانش و سیاست گذاری عرضه آموزش، از ارزش و اعتبار سیاست گذاری برخوردار شده است. به اعتباری، به رغم واکنش ها و مقاومت های پراکنده، «فعالیت های میان رشته ای» امروز جالب توجه و مطلوب نهادهای تولید و اشاعه دانش و نیز فضاهای سازمانی و اجتماعی آموزش است. با وجود این، آنها، به ویژه در عمل، با موانع پیچیده، چالش های جدی و انتقاداتی مواجه هستند.این مقاله توصیفی - تحلیلی، با تمرکز و تاکید بر علوم انسانی میان رشته ای، عمده ترین موانع و چالش هایی را که در سه دهه اخیر، فعالیت های میان رشته ای را با مساله اثربخشی و بهره وری مواجه کرده است، در قالب سه دسته اصلی موانع (چالش های) «سازمانی»، موانع «حرفه ای»، موانع «فرهنگی» بررسی و تبیین می کند. در پایان، تلاش خواهد شد موانع و چالش های خاصی تبیین شود که برنامه ها و فعالیت های میان رشته ای در حوزه علوم انسانی با آنها روبروست.
بررسی و مقایسه میزان موفقیت دوره های دکتری پیوسته در رشته های بیوتکنولوژی، فیزیک و ریاضی و ارائه راهکارهایی برای بهبود این دوره ها
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸
85 - 102
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای به کارگیری ظرفیت ها و تقویت افراد نخبه و مستعد در هر کشور، نهاد و سازمانی از وظایف مهمی است که بر عهده مدیران نهادها و سازمان ها می باشد. لذا برای زنده نگهداشتن و پرورش سالم آنان، لازم است در پرورش و حفظ متفکران و استعدادهای فکری درخشان، برنامه ریزی و سرمایه گذاری کنیم. هدف این پژوهش، علاوه بر بررسی میزان موفقیت طرح دوره های دکتری پیوسته، بر اساس شاخص هایی چون رضایتمندی از برنامه ریزی دوره عملکرد مسئولان و تجهیزات و امکانات، بررسی دلایل عدم ورود دانشجویانی که علی رغم دارا بودن شرایط ورود، وارد این دوره ها نشدند، این تحقیق از نوع ارزشیابی و به صورت توصیفی و پیمایشی انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه و مصاحبه استفاده گردیده است؛ جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره دکتری پیوسته (در دانشگاه های تهران؛ صنعتی امیرکبیر، تربیت معلم تهران و مرکز تحصیلات تکمیلی زنجان) و دانشجویان ممتازی که علی رغم داشتن شرایط ورود به دوره دکتری پیوسته، وارد دوره نشده اند، می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد، میزان موفقیت طرح دوره دکتری پیوسته بر اساس رضایتمندی دانشجویان شاغل به تحصیل در این دوره، به ترتیب در رشته های بیوتکنولوژی، فیزیک و ریاضی بوده است. همچنین بررسی های مربوط به دلایل دانشجویانی که علی رغم داشتن شرایط وارد دوره دکتری پیوسته نشده اند، به ترتیب حاکی از انتخاب دلایل محیطی و اجتماعی (مواردی چون نداشتن جایگاه اجتماعی علوم پایه، جامعه ما ارزشی برای علم قائل نیست)؛ دلایل فردی (مواردی چون شخصاً علاقه ای به تحصیل در دوره دکتری پیوسته ندارم، هیچ یک از رشته های دوره دکتری پیوسته را دوست ندارم) و بالاخره دلایل مدیریتی و برنامه ریزی (عدم اطلاع رسانی صحیح از سوی مسئولان مربوط، طولانی بودن طول دوره تحصیل در دوره دکتری پیوسته) می باشد.