فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
رفتارهای ضد تولید از دیدگاه سرپرستان و مدیران صنایع و سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزشهای اخلاقی به عنوان نیرومندترین عوامل بازدارنده در مقابل رفتارهای انحرافی در محیطهای مختلف و به ویژه در محیطهای کاری عمل می کنند. به معنای دیگر با حاکمیت درونی ارزشهای اخلاقی، انسانها به خود اجازه رفتارهای انحرافی در محیط کار نظیر رفتارهای ضدتولید را نمی دهند. بر همین مبنا پژوهش حاضر با هدف رتبه بندی رفتارهای ضدتولید از دیدگاه سرپرستان و مدیران سازمانها و صنایع در شهر اصفهان به مرحله اجرا درآمد.روش کار: در راستای دستیابی به هدف پژوهش، از بین مدیران و سرپرستان برخی سازمانها و صنایع داخلی شهر اصفهان تعداد 55 سرپرست و مدیر به شیوه تصادفی برای پاسخگویی به پرسشنامه پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده یک پرسشنامه رتبه بندی سی گویه ای بوده که برای این پژوهش ساخت و آماده اجرا شده است. گویه های مطرح در این پرسشنامه، شامل مجموعه رفتارهای ضدتولید بوده که از بیشینه تحقیقات استخراج شده است. مدیران و سرپرستان بایستی سی گویه را برحسب اهمیت تاثیر بازدارنده بر عملکرد و اهداف سازمان از رتبه یک تا سی رتبه بندی می نمودند. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از آزمون خی دو، جدول رتبه درصدی و تحلیل خوشه ای مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های حاصل، حاکی از آن بود که مهمترین رفتارهای ضدتولید از نظر اولویت بندی برای اولویت یکم تا دهم بدین شرح هستند: (1 افشای اطلاعات محرمانه (مشترک با دزدی پولهای متعلق به سازمان و همکاران)، (2 انجام رفتارهای شبه جنسی یا جنسی نسبت به همکاران (به ویژه جنس مخالف)، (3 برداشتن اموال و داراییهای سازمان، (4 مصرف مواد مخدر در طول حضور در سازمان، (5 خرابکاری در تولید محصولات و ارایه خدمات و کالاها، (6 حاضرشدن در سر کار در حالت مستی ناشی از مصرف مشروبات الکلی، (7 خرید و فروش مواد مخدر در سازمان، (8 استفاده از مشروبات الکلی در حین کار، (9 بی توجهی نسبت به اموال و داراییها، (10 همراه داشتن مواد مخدر در زمان حضور در سازمان.نتیجه گیری: شواهد حاصل از این پژوهش، گویای آن است که مدیران وسرپرستان سازمانها در درجه اول برای رفتارهای معطوف به تخریب و دزدی اموال، انحراف در روابط و مسایل مربوط به مواد مخدر نسبت به دیگر رفتارهای انحرافی اهمیت بیشتری قائل هستند.
کتابهای درسی و تاریخ علم
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر گزارشی است درباره مجمع مسئولانی که دغدغه تهیه و تدوین کتاب درسی را داشته اند. متن از سه عنوان ترکیب یافته است که شامل متن اصلی، جواب آن و سپس پاسخ به نقدِ مطرح شده است. سخنرانی ایان مایکل در تاریخ 10 ژانویه 1998 در دانشگاه لیدز قسمت اصلی متن حاضر را تشکیل میدهد. وی با طرح سؤالی کلیدی اهمیت موضوع برجسته و مهمی را به چالش میکشاند. پرسش وی این است که چرا علاقه ای تا این حد اندک به کتابهای درسی معاصر داشته ایم؟ آیا اکنون عدم تعادلی را تشخیص میدهیم که باید درصدد رفع آن برآییم؟ وی در آن سخنرانی اعتقاد داشت که اهمیت تاریخی مباحث از اصول مسلم کتابهای درسی است. نکته قابل تامل درباره متن حاضر، اختلاف نسبی سخنران اصلی در باب کتاب درسی با یکی دیگر از استادان همتراز خود (بروک) در همان جلسه بود که میتوان گفت تا حدی به جلسه مناظره میان دو نویسنده جهت تدوین کتاب درسی بدل شده بود. افتراق و اشتراک آرای ایشان در دو واژه «تاریخ» و «علم» خلاصه میشد. اصرار مایکل بر اصالت و اهمیت تاریخی کتابهای درسی بود، در حالی که بروک با تاکید بر نقل قولی اعتقاد داشت که کتابهای درسی، علم را تا حد داستانهای قهرمانان و تبهکاران تنزل داده اند. واکنش فعال جان هدلی بروک از دانشگاه لنکاستر به عقاید مایکل از دانشگاه لندن و اظهار نظر مایکل راجع به عقاید بروک در راستای ارتباط کتابهای درسی و تاریخ علم، متنی خواندنی و پر شور را برای علاقه مندان پدید آورده است.
چارچوبی برای آموزش دروس دانشگاهی اخلاق در فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از گذشت نیم قرن از زمان شروع ارایه دروسی در زمینه اخلاق و آداب کاری، حرفه ای و فناوری در دانشگاههای جهان، با گسترش به کارگیری فناوری اطلاعات در ایران و ضرورت تدوین چارچوبی برای دروس آموزش دانشگاهی آداب فناوری اطلاعات، دلیل نگارش این مقاله است.روش کار: در این مقاله ابعاد گوناگون مضامین اخلاقی مرتبط با فناوری اطلاعات بررسی شده است.نتیجه گیری: با الگوی نوآورانه از طریق تعمیم چارچوب راهبردی زکمن، حوزه های مفهومی آموزشی برای همه گروه های ذینفع پیشنهاد شده است. سپس، به عنوان نمونه با بهره گیری از الگوی تدوین محتوای درس دانش پایه (بر پایه حوزه ها و واحدهای دانشی)، طرح درسی برای آموزش دانشگاهی آداب فناوری اطلاعات برای تدریس در دوره های کارشناسی مهندسی رایانه و فناوری اطلاعات ارایه گردیده است.
اخلاق حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسابداری در دنیای پیشرفته اقتصادی امروز حرفه ای است حیاتی، زیرا سامانه اقتصادی جاری بدون آن نمی تواند، وجود داشته باشد. برجستگی متمایز کننده حرفه حسابداری پذیرش مسوولیت نسبت به عموم است. جامعه انتظارات فراوانی از اهل این حرفه دارد و مردم باید به کیفیت خدمات پیچیده ارایه شده توسط حرفه حسابداری اعتماد داشته باشند. از این رو اطلاعات ارایه شده توسط حسابداران باید به طور قابل توجهی کارآمد، قابل اتکا، واقعی و بی غرضانه باشد، پس حسابداران نه تنها باید واجد شرایط و صلاحیت حرفه ای باشند، بلکه باید از درجه بالایی از صداقت و درستکاری حرفه ای نیز برخوردار و آبرو و حیثیت حرفه ای از مهم ترین دارایی های آنها باشد. در نتیجه اخلاق حسابداری برای حسابداران حرفه ای و افرادی که به خدمات حسابداری تکیه دارند اهمیت زیادی دارد. با وجود این به نظر می رسد در ایران، از لحاظ نظری، به این مهم پرداخته نشده است.روش کار: در این پژوهش، به روش کتابخانه ای و با بررسی پایگاه های الکترونیکی، آیین رفتار حرفه ای حسابداران و اصول بنیادی اخلاق حسابداری تبیین شده و مهم ترین مسایل اخلاقی حسابداری در حال حاضر و راه کارهای حل آنها و تجدید حیات حیثیت حرفه ای حسابداری ارایه می گردد.نتیجه گیری: نتیجه این که آینده حرفه حسابداری به رهبری اخلاقی توسط حسابداران حرفه ای و رهبران این حرفه بستگی دارد. لازم است تا آنها با تبیین اهمیت معیارهای اخلاقی والا و آموزش ضرورت درستکاری فردی، حسابداران فعلی و آتی را به سوی شرافتمندی سوق دهند. بدیهی است با انجام این کار این اطمینان محقق خواهد شد که در آتیه حرفه حسابداری بتواند به نقش تاریخی خود در رشد عادلانه اقتصادی و موفقیت و رفاه ملت ها ادامه دهد.
درآمدی روش شناسانه بر تبیین کارکردی در جامعه شناسی دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه کارکردگرایی یکی از چند نظریه کلاسیک در جامعه شناسی است که چارچوب روش شناختی آن را امیل دورکیم پایه گذاری کرده و گستره آن از فرانسه، به کل اروپا و آمریکا بسط یافته است. این مقاله ابتدا به بازسازی، نقد و بررسی ساختار منطقی تبیین کارکردی پرداخته، سپس تفاوت این نظریه را با تبیین غایت شناسانه، فایده گرایی و پراگماتیسم بیان می کند. ابهام در واژگان کلیدی این نظریه (وضعیت بهنجار، کارکرد و نظام اجتماعی)، نقدناپذیری، ماهیت غیرتاریخی و ناتوانی آن در تبیین مناسب برخی از پدیده های اجتماعی از جمله نقدهای وارد شده بر این دیدگاه هستند که در این مقاله بحث و بررسی شده اند. در پایان پیشنهاد شده است که در هنگام استفاده از تبیین کارکردی، به مشکلات روش شناختی آن و چگونگی تاثیرپذیری مطالعات اجتماعی از این مشکلات توجه شود.
روش شناسی نظریه بنیادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه بنیادی یکی از روش هایی است که در تحقیقات کیفی استفاده می شود و مبتنی بر رویکرد استقرایی است. این روش شناسی مستقل برای پدیده های غیر قابل اندازه گیری و فرایندی استفاده شده، ظرف تحلیل داده های کیفی نیز تلقی می شود. در این روش، پس از نمونه گیری نظری، جمع آوری داده ها و هم زمان با آنها، کدگذاری و تحلیل داده ها آغاز می شود. تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام می شود و تا اشباع نظری ادامه می یابد. در مرحله اشباع نظری، نظریه متکی بر داده ها ساخته می شود. معرفی این روش شناسی - که در روان شناسی اجتماعی، مدیریت، بهداشت و جامعه شناسی کاربرد فراوان دارد - و بیان قابلیت ها و مراحل انجام آن، از اهداف این مقاله است.
علوم انسانی - اجتماعی از بحران تا بومی سازی: انتقادات و راه کارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی آسیب شناسی علوم انسانی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی بومی سازی(تعریف، مولفه ها) و تاریخچه آن در ایران و دیگر کشورها
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی روش شناسی بومی سازی علوم انسانی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی نقد و بومی سازی
علوم انسانی در حیطه موضوعی خود، فهم معمای انسانی، تشخیص مسایل و ارایه طرحی برای رفع گرفتاری انسان را بر عهده دارند. علم شناسی معاصر نشان می دهد که علم، پدیده ای فرهنگی و انسانی و حاوی پیام های ارزشی است.در این مقاله پس از طرح مساله بحران در علوم انسانی و اجتماعی معاصر، به ضرورت سامان بخشیدن به حرکتی جدید در این عرصه پرداخته و گسترش راه مطالعات انتقادی را نقطه عزیمت مطلوبی برای بومی سازی علوم اجتماعی معرفی کرده است. این مقاله، به طرح برخی نکات عمده انتقادی از دیدگاه های مختلف در مبانی و مبادی علم مدرن پرداخته، از لزوم نظریه پردازی و تولید علوم انسانی و اجتماعی بومی یاد کرده، لوازم و خطوط عمده چنین ضرورتی را ترسیم کرده و در انتها، در دو سطح سخت افزاری و نرم افزاری به ارایه پیشنهادات در دو حوزه صف و ستاد دانشگاه ها و وزارت علوم، تحقیقات، فناوری پرداخته است.
تاریخچه، چیستی و فلسفه پیدایی علوم میان رشته ای
حوزههای تخصصی:
مطالعات میان رشته ای گونه ای از علوم است که بعد از آشکارشدن ضعف ها و کاستی های تخصصی شدن و شعبه شعبه شدن علم به رشته های تخصصی ریز، ضرورت یافته است. این اندیشه و طرح بر وحدت و یکپارچگی علوم در حوزه های فلسفه، علوم طبیعی، علوم ریاضی، و علوم انسانی تاکید می ورزد. فلسفه پیدایش علوم میان رشته ای از سویی، در واقعیات عینی و ظهور پدیده های منفرد، اما چند وجهی و پدیده هایی ریشه دارد که تبیین همزمانی، مشکل شناسی میان رشته ای، راه حل شناسی میان رشته ای، و اقدام همگانی و فراگیر را می طلبید. از سوی دیگر، در مجادلات نظری و نقد روش شناسی تجزیه و ترکیب و علوم پوزیتیویسمی ریشه دارد. این گونه مطالعات هم محدودیت ها و کاستی های روش تجزیه گرایی و تخصصی محوری را برطرف می کند، هم ظرفیت ها و امکانات پژوهشی جدیدی برای حوزه های مختلف علوم فراهم می آورد.
پسامدرنیسم و روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
- حوزههای تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی روش شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی روش شناسی در علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روشهای تحقیق(ابزارها و فنون) در علوم انسانی و علوم طبیعی
سیاست های کلان کشور بستری برای تحلیل های فلسفی و روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری فلسفه علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی روش شناسی در علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی تعامل علوم انسانی با حوزه فرهنگ ساختار قدرت سیاسی و علوم انسانی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی علوم انسانی و مفاهیم مرتبط علوم انسانی و دستگاه های اجرایی
راه و روش در پژوهش کیفی
ارزیابی اخلاقی دانشگاه مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش از راه دور، در دانشگاه مجازی، امکان یادگیری خارج از محیط کلاس و دانشگاه را به دانشجو می دهد، محدودیت های جغرافیایی را از بین می برد و فرصت یادگیری را برای تمام اشخاصی که در غیر این صورت، موقعیت استفاده از سیستم آموزش عالی را نداشتند، فراهم می آورد. در این مقاله، بر اساس روش کتابخانه ای-تحلیلی، به بررسی میزان همگامی دانشگاه مجازی با دانشگاه سنتی، در اجرای وظایف آموزش عالی، روش های نوین برای رسیدن بدین مقصود و مشکلات اخلاقی جدید این حوزه، پرداخته شده است. سازگاری یا ناسازگاری عملکرد این نوع دانشگاه با اهداف آموزش عالی، از راه بررسی انتقال ارزش های علمی، آزادی بیان افکار، امکان استفاده از روش های مختلف تدریس، نحوه انتقال ارزش های اجتماعی و رعایت مساوات و برابری و استفاده از امکانات مورد بررسی قرار گرفته است. همنوایی با دانشگاه سنتی در هر بخش، توسعه مباحث جدیدی مانند بلاگ، ویکی، اجتماعات شبکه ای، شبیه سازی محیط دانشگاه، بازی های آموزشی و آموزش سیار را می طلبد. در این سبک یادگیری، محتویات به روش متمایزی ساخته و پخش می شوند که مسایل اخلاقی جدیدی را به وجود می آورند.نتیجه گیری: در نهایت، پس از تحلیل مشکلات اخلاقی، سه رویکرد فضیلت، ممانعت و توسعه فناوری های جدید، برای کاهش ناهنجاری های اخلاقی در فضای مجازی پیشنهاد شده است.
ساختار و فرایند انتخاب و انتصاب رؤسای دانشگاه: بررسی تجارب جهانی و ارائه سناریویی برای ایران
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ بهار ۱۳۸۷ شماره ۱
65 - 93
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با توجه به لزوم بازنگری در ساختار و فرایند انتخاب و انتصاب رؤسای دانشگاه، و براساس تصویب ماده 49 قانون برنامه چهارم توسعه و حرکت در جهت استقلال دانشگاه ها، نوع شناسی تجارب 21 دانشگاه جهان در ساختار و فرایند انتخاب و انتصاب رؤسای آنها صورت گرفته است؛ و براساس آن و با استفاده از تکنیک سناریوسازی و نظرخواهی از صاحب نظران آموزش عالی درباره سناریوهای پیشنهادی، در نهایت دو سناریو: 1. عدم تمرکز 2. همکاری ذی نفعان داخلی و بیرونی برای ساختار و فرایند انتخاب و انتصاب رئیس دانشگاه در ایران پیشنهاد شده است.
نظام مناسب ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی (ملاک ها و رویه ها)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
93 - 111
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و دامنه این اهمیت تا آنجا پیش می رود که خود به عنوان زیر نظامی از نظام کلان ارزیابی، اعتبارسنجی و تضمین کیفیت در آموزش عالی محسوب می شود، اما به رغم اهمیت ارزیابی اعضای هیئت علمی و وجود سیستمی جامع در نظام های دانشگاهی جهان، در نظام آموزش عالی ایران تمرکز این فرایند بر نظرخواهی از دانشجویان درباره کیفیت تدریس اعضای هیئت علمی استوار است که بنابر نتایج تحقیقات انجام شده از اعتبار لازم و کافی برخوردار نیست و نیازمند بازنگری است؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، نظام ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی در دانشگاه های جهان برای تبیین ملاک ها و رویه های مناسب ارزیابی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در نتیجه، این تحقیق ملاک های مناسب ارزیابی بر اساس وظایف اصلی اعضای هیئت علمی در نظام دانشگاهی یعنی آموزش، پژوهش و عرضه خدمات تخصصی مشخص شده و تلفیق روش های خود ارزیابی، ارزیابی به وسیله مدیر گروه، ارزیابی همکاران و ارزیابی از طریق دانشجویان (با تعیین اینکه هر روش مناسب قضاوت درباره کدام ملاک است) به عنوان روش مناسب ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی تعیین شده است.