مطالعات کاربردی علم سنجی
مطالعات کاربردی علم سنجی دوره 1 تابستان 1403 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف: کتاب درمانی یکی از روش های حل مشکلات روحی و روانی است که در شش مرحله شناسایی، انتخاب نوشتار، تهیه مطالب خواندنی، شبیه سازی، پالایش و کسب بینش به درمانگر کمک می کند. ازجمله مزیت های کتاب درمانی نسبت به سایر روش ها می توان به فراگیر بودن، فنی در اختیار سایر تکنیک ها، اقتصادی بودن، ارائه اطلاعات در زمان محدود، استفاده از حواس چندگانه و... اشاره کرد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر ترسیم و تحلیل موضوعی مقالات حوزه کتاب درمانی نمایه شده در پایگاه اسکوپوس است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی بوده و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مقالات نمایه شده در پایگاه اسکوپوس بین سال های 1990-2021 می باشد. داده ها از این پایگاه استخراج و در نرم افزار وی. او. اس. ویور و اکس تجزیه و تحلیل شدند. در حین جستجو، از روش جستجوی پیشرفته پایگاه اسکوپوس استفاده شد و کلیدواژه های "bibliotherapy" و "book therapy" و "reading therapy" و "literature therapy" و "reading as therapy" از عنوان، چکیده و کلمات کلیدی متون و مقالات تخصصی در زمینه کتاب درمانی استخراج شدند. تعداد اسناد بازیابی شده 1376 مورد بود. با محدودیت های زمانی و نوع سند، 985 مقاله انتخاب و درنهایت 109کلیدواژه باقی ماند که بعد از بررسی در نرم افزار وی.او.اس.ویور، وارد نرم افزار اکسل شده و داده ها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: در این پژوهش شبکه هم واژگانی مقالات حوزه کتاب درمانی ترسیم شده و موثرترین موضوعات این حوزه و موضوعات جدید و مهم آن مشخص شدند. رایج ترین کلمه در این شبکه هم واژگانی، کتاب درمانی است که با توجه به حوزه موضوعی انتخابی، تکرار و اهمیت این واژه در شبکه دور از ذهن نیست. به موثرترین موضوعات این حوزه از تعداد استنادات مقالات در این زمینه می توان به آن پی برد که «افسردگی» و «اختلال اضطراب کودکان» دو مورد از موثرترین موضوعات این حوزه هستند. رشد مقالات نیز در این حوزه رو به افزایش بوده، اما این روند به کندی و نامنظم صورت گرفته است. همچنین موضوعاتی که اخیراً بر روی آن در حوزه کتاب درمانی کار شده شامل تاب آوری و کتاب درمانی خلاق است. برای نشان دادن مهم ترین موضوعات موجود در این زمینه، می توان از دو روش میزان ارتباط موضوع با سایر موضوعات و تعیین پرکاربردترین کلمات استفاده کرد که نتایج یکسانی در هر دو روش به دست آمد و شامل کتاب درمانی و خودیاری بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که بین کتاب درمانی و خودیاری و افسردگی ارتباط قوی وجود دارد. همچنین با توجه به نتاج بدست آمده از این پژوهش می توان گفت که کتاب درمانی با حوزه روانشناسی ارتباط و نزدیکی زیادی دارد و نتایج مثبت کتاب درمانی در حوزه روانشناسی قابل مشاهده است. در نتیجه پژوهشگران و متخصصین حوزه روانشناسی می توانند از کتاب درمانی به عنوان یک روش درمانی و یا به صورت مکمّل استفاده کنند تا شاهد پژوهش های بهتر و قوی تری در پیوند بین این دو حوزه باشیم.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر تبادلات علمی اعضای هیئت علمی (مورد مطالعه دانشگاه ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش شبکه ها ی اجتماعی در تبادلات علمی بین اعضای هیئت علمی دانشگاه ایلام ب ود.
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی بوده، و براساس ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی- پیمایشی است. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بوده و نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 127نفر بدست آمد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه میرزایی و همکاران (1395) استفاده شد. برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی صوری و برای تعیین پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و نمره پایایی پرسشنامه برابر با 925% بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس. و برای آزمون فرضیه ها از آزمون تی تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شده است.
یافته ها: همه اعضای هیئت علمی از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند و اساتید بیش از سه ساعت در روز از این شبکه ها استفاده می نمایند. از میان شبکه های اجتماعی، ریسرچ گیت بیشتر ین استفاده را دارد. لپ تاپ مهم ترین ابزار استفاده از شبکه های اجتماعی بود. اکثریت پاسخ گویا ن بر ای دستر سی به شبکه ها ی اجتماعی از هر دو زبان یعنی فارسی و انگلیسی استفاده می کنند. مقایسه میانگین رتبه ها نشان می دهد که اهمیت و رتبه مولفه های تبادلات علمی، ارتقای دانش، مزایای استفاده از شبکه های اجتماعی، موانع استفاده از شبکه های اجتماعی مطرح شده با 95% اطمینان با یکدیگر متفاوت است (05/0>P). استفاده از شبکه های اجتماعی می تواند در ارتقا ی دانش اساتید تأثیرگذار باشد. مهم تر ین مزیت استفاده از شبکه ها ی اجتماعی ایجاد انگیزه برای انجام فعالیت های علمی بوده و نگرانی از حریم خصوصی، اصلی تر ین مانع در استفاده از شبکه های اجتماعی از نظر اساتید بود.
نتیجه گیر ی: استفاده از شبکه ها ی اجتماعی در بین اساتید رایج است و استفاده از این شبکه ها می تواند در ارتقای دانش آنان تأثیر بگذار د. باتوجه به اهمیت و نقش شبکه ها ی اجتماعی در برقراری ارتباط و تبادلات علمی بین پژوهشگرا ن، لازم است که این شبکه ها به درستی معرفی بشو ند تا به ارتقاء و افزایش بهره وری مؤثر از این شبکه ها کمک کند. مؤلفه تأثیر شبکه های اجتماعی در تبادل های علمی نشان داد که استفاده از شبکه های اجتماعی در تبادل های علمی میان اعضای هیئت علمی دانشگاه ایلام از حد متوسط بالاتر است.
تجزیه و تحلیل وضعیت انتشار تولیدات علمی دانشگاه گلستان در پایگاه اسکوپوس: مطالعه علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی وضعیت تولیدات علمی دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی یکی از جنبه های ارزیابی عملکرد دانشگاه ها برای نظارت بر بهره وری و اطمینان از دستیابی به اهداف دانشگاه و حرکت در مسیر درست برای حل مسائل کشور است. مطالعات علم سنجی ابزاری گسترده برای ارزیابی انتشارات پژوهشی و سنجش بهره وری دانشگاه ها فراهم کرده است. از رایج ترین و کارآمدترین روش های سنجش علم، تحلیل منابع علمی، به ویژه مقالات نمایه شده اعضای هیأت علمی و پژوهشگران در پایگاه های اطلاعاتی معتبر و پایگاه های استنادی جهان، روند توزیع و نرخ رشد آنها، شناسایی پژوهشگران فعال، تعیین شبکه همکاری علمی و خوشه های موضوعی است. با ترسیم نقشه های تولیدات علمی و شناسایی و تحلیل نقاط قوت و ضعف دانشگاه در حوزه تولیدات علمی، می توان راهکارهایی را با هدف ارتقاء کیفی و کمّی تولیدات علمی ارائه کرد و برنامه ریزی لازم برای ارتقای شاخص های رتبه بندی دانشگاه در سطح ملی و بین المللی اتخاذ گردد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، سنجش وضعیت تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه گلستان با استفاده از داده های پایگاه استنادی اسکوپوس به روش علم سنجی است.
روش: پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی-مقطعی با رویکرد کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه بروندادهای علمی دانشگاه گلستان، از اولین مدرک نمایه شده در پایگاه اسکوپوس تا 29 جولای 2024 تعیین شد. تحلیل داده ها و ترسیم نقشه های علمی با استفاده از نرم افزار اکسل، بیب اکسل و ووس ویور انجام شد.
یافته ها: 2165 تولید علمی دانشگاه گلستان از سال 2007 در پایگاه اسکوپوس نمایه شده است و براساس نتایج تحلیل داده ها، روند رشد تولیدات علمی در طول دوره مطالعه، روند سینوسی دارد. بالاترین تعداد تولیدات علمی در سال 2022، و بیشترین تعداد تولیدات علمی به صورت مقاله علمی- پژوهشی (1999 مدرک) منتشر شده است. حوزه های موضوعی شیمی، علم مواد، فیزیک و نجوم، بیشترین تعداد تولیدات علمی را دارند. قاسم بهلکه، علی اکبر دهنوخلجی و علی درخشان حصاری نویسندگانی با بیشترین سهم تولیدات علمی شناسایی شدند. بیشترین همکاری بین المللی با کشورهای چک، انگلیس، و آمریکا بوده است. این دانشگاه با پژوهشگاه، دانشگاه تهران، و دانشگاه علوم پزشکی گلستان بیشترین همکاری های علمی ملی را داشته است. نتایج تحلیل شبکه هم رخدادی واژگان و خوشه های موضوعی تولیدات علمی دانشگاه گلستان، نشان دهنده تمرکز بر موضوعات تحقیقاتی داغ، متشکل از 6 خوشه است. این خوشه ها به ترتیب عبارتند از: «سنتز و تحلیل ساختاری مواد پیشرفته»، «نانومواد و شبیه سازی های محیطی»، «خوردگی الکتروشیمیایی و روش های محافظت از فلزات»، «مطالعات بالینی و تأثیرات دارویی بر انسان ها»، «جغرافیای زیستی و مورفولوژی در دوره های زمین شناسی»، و «مواد و نانومواد پیشرفته».
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نقاط قوت و ضعف تولیدات علمی دانشگاه گلستان را برجسته می نماید که با تحلیل آن ها، و ارائه راهکارهایی برای تقویت نقاط قوت و کاهش و رفع نقاط ضعف می توان برای بهبود جایگاه دانشگاه گلستان و افزایش رتبه آن در نظام های رتبه بندی برنامه ریزی لازم صورت گیرد. انجام پژوهش های مشابه در سایر پایگاه های استنادی و تکرار چنین پژوهش هایی به صورت دوره چندساله می تواند برای بهبود برنامه ریزی ها و خط مشی گذاری صحیح علمی در راستای توسعه پایدار دانشگاه گلستان در سطح ملی و بین المللی مؤثر باشد.
ارزیابی، تحلیل و مصورسازی شبکه هم نویسندگی پژوهشگران دانشگاه های علوم پزشکی حوزه قلب و عروق در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی، ارزیابی و تحلیل شبکه هم نویسندگی پژوهشگران حوزه قلب و عروق دانشگاه های علوم پزشکی در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس تا سال 2020 میلادی است.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده که با رویکرد علم سنجی و تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل همه پژوهشگران حوزه بیماری های قلب و عروق بوده که در پایگاه اسکوپوس طی سال های 1999 تا 14 جولای 2020 مقاله داشته اند و حداقل یکی از نویسندگان آنها وابستگی سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی را داشتند. ترسیم و تحلیل ساختار منتج از تحلیل هم نویسندگی با استفاده از نرم افزارهای BibeExcle, Ucinet انجام شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که از نظر تعداد مقالات، کاظم رحیمی از دانشگاه آکسفورد با 1143 مقاله، مازیار مرادی لاکه از دانشگاه علوم پزشکی ایران با 1142 مقاله و علی کیادلیری از فیلادلفیای آمریکا با 1072 مقاله به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار دارند و پژوهشگران برتر این حوزه از نظر تعداد مقاله (بهره وری) به حساب می آیند. همچنین از نظر تعداد استناد مصطفی قربانی با دریافت 100 استناد در جایگاه نخست، حمید آسایش با دریافت 99 استناد در جایگاه دوم، و امیرکساییان از دانشگاه علوم پزشکی تهران با دریافت مجموع 88 استناد در جایگاه سوم قرار دارند. امیرحسین صاحبکار و رضا ملک زاده و نضال صراف زادگان، با مرکزیت رتبه 105 و 96 و92 به ترتیب بالاترین مرکزیت رتبه را دارند. از نظر مرکزیت نزدیکی، رضا ملک زاده، و نضال صراف زادگان بالاترین نمره و فرید نجفی، امیرحسین صاحبکار و حسین پوستچی بالاترین نمره مرکزیت بینابینی را کسب کرده اند.
نتیجه گیری: پژوهشگرانی که دارای شاخص های مرکزیت درجه، بینابینی و نزدیکی بالایی بودند، به لحاظ کارایی (تعداد استناد دریافتی) در وضعیت خوبی قرار دارند. نویسندگان مقالات از این طریق می توانند از تشابهات و تمایزهای مختلف موجود، همراه با شاخص های گوناگون هم نویسندگی سایر کشورها مطلع گردند. همچنین علل ضعف و قوت محققان در حوزه های مختلف در انتشار تولیدات علمی در مجلات انگلیسی زبان و غیره مشخص خواهد شد.
بررسی نقش هوش مصنوعی در آموزش با استفاده از رویکرد ره نگاشت فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توسعه سریع علم و فناوری، به ویژه هوش مصنوعی، استفاده از این فناوری در زمینه های مختلف ازجمله آموزش به سرعت افزایش یافته است. هوش مصنوعی توانایی بهبود و بهینه سازی فرآیندهای یادگیری و تدریس را دارد و می تواند مدیریت کلاس را کارآمدتر کند. همچنین، حق ثبت اختراع در توسعه هوش مصنوعی در آموزش مهم است؛ زیرا از حقوق مالکیت فکری مخترعان محافظت می کند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش هوش مصنوعی در آموزش با تمرکز بر تحلیل ثبت اختراعات است.
روش: این تحقیق یک مطالعه علم سنجی است که از روش تحلیل استنادی استفاده کرده است. برای جمع آوری داده ها، تمامی اختراعات ثبت شده در موضوع کاربرد هوش مصنوعی در آموزش بدون محدودیت زمانی از پایگاه داده لنز جمع آوری شدند. در مجموع 1267 اختراع ثبت شده مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان می دهند که تعداد ثبت اختراعات مرتبط با هوش مصنوعی در آموزش، به ویژه در سال های اخیر، به طور پیوسته در حال افزایش است. میزان استناد به این اختراعات نیز افزایش یافته و نشان دهنده تأثیرگذاری بیشتر آنها در تحقیقات مرتبط است. همچنین بخش قابل توجهی از این اختراعات به منابع علمی ارجاع داده اند که نشان دهنده ارتباط قوی بین تحقیقات دانشگاهی و پیشرفت های تکنولوژیکی در این حوزه است. شاخص های پیوند با علم و فناوری و قدرت فنی نیز نشان دهنده سطح بالایی از نوآوری و تازگی در این زمینه است.
نتیجه گیری: تعداد ثبت اختراعات هوش مصنوعی در آموزش به طور مداوم در حال افزایش است و این اختراعات به طور فزاینده ای مورد استناد قرار می گیرند، که نشان دهنده تأثیر آنها بر تحقیقات و توسعه های بیشتر است. ثبت اختراعات، ارتباطات قوی بین تحقیقات علمی و پیشرفت های تکنولوژیکی را نشان می دهند و سطح بالایی از نوآوری و تازگی فنی در این حوزه به چشم می خورد. هوش مصنوعی نقش مهمی در تغییر چشم انداز آموزشی دارد، به ویژه در زمینه هایی مانند یادگیری شخصی سازی شده، ارزیابی تطبیقی و سیستم های آموزشی هوشمند. ادغام هوش مصنوعی در آموزش می تواند فرآیندهای یاددهی و یادگیری را دگرگون کند، مشارکت دانش آموزان را افزایش دهد و تجربیات آموزشی شخصی سازی شده را بهبود بخشد. با این حال، برای استفاده بهینه و کاهش خطرات بالقوه، ضروری است که ملاحظات اخلاقی مانند حفظ حریم خصوصی داده ها و جلوگیری از سوگیری رعایت شود. در نتیجه، هوش مصنوعی پتانسیل بسیار بالایی برای متحول کردن آموزش به روشی مؤثرتر و شخصی تر دارد و باید از آن به شکلی مسئولانه و اخلاقی استفاده شود تا به توانمندسازی دانش آموزان و تقویت یادگیری مادام العمر کمک کند.
مشارکت اساتید دانشگاه در وبلاگ ها و صفحه های عمومی وب: مطالعه مقایسه ای گروه علوم اجتماعی و علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تمایل اشتراک دانش در صفحات عمومی وب در بین اساتید دانشگاه در گروه علوم پزشکی و علوم اجتماعی است. روش: این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی بوده و به روش پیمایشی انجام گرفته و برای تحلیل داده ها از روش مقایسه ای استفاده شده است. برای گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته طراحی شده، و روایی آن توسط چهار نفر از متخصصان علم اطلاعات تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز توسط نرم افزار اس.پس.اس.اس محاسبه و مقدار آن ۰.۷۱ بدست آمد که میزان مناسبی است. اساتید دانشگاه تهران در گروه علوم پزشکی و علوم اجتماعی به عنوان واحدهای مقایسه انتخاب شدند. یافته ها: هر دو گروه علوم پزشکی و علوم اجتماعی نسبت به اشتراک دانش در وب سایت های عمومی، تمایل زیادی نشان دادند. هر دو گروه برای انتشار مطالب علمی فاکتورهای ساختاری رشته ای ازجمله الزام بیان مطالب در قالب مقالات نقد و داوری شده را ضروری نمی دانند. این موضوع نشان می دهد که اعضای دو گروه نسبت به انتشار عمومی مطالب رویکرد مثبت دارند، با این حال گروه علوم پزشکی 20 درصد بیشتر از گروه علوم اجتماعی تمایل به انتشار مطالب علمی دارند. این در حالی است که تنها 2 درصد از گروه علوم پزشکی در عمل اقدام به انتشار مطلبی در صفحه های عمومی وب نموده اند و در مقابل، سهم مشارکت گروه علوم اجتماعی بیشتر بوده است. نتیجه گیری: در هر دو گروه علوم اجتماعی و علوم پزشکی، گرچه انگیزه زیاد و نگرش مثبت نسبت به اشتراک دانش وجود دارد، موانعی مثل عوامل تکنولوژیکی، ترس از سرقت علمی (علوم اجتماعی) و کمبود زمان (علوم پزشکی) مانع ایجاد رفتار اشتراک دانش می گردد؛ ولی نکته مهم و قابل توجه، مسأله ساده نویسی مطالب علمی است. در مورد تفاوت بین دو گروه برای اشتراک اطلاعات علمی در وبلاگ و وب سایت های عمومی مشخص شد که از نظر گروه علوم پزشکی، نگارش به زبان ساده و قابل فهم برای عموم مردم به مراتب دشوارتر است، در حالی که این موضوع برای گروه علوم اجتماعی کمتر نشان داده شد. این تفاوت می تواند ناشی از حساس بودن مطالب پزشکی و دشواری تبیین مفاهیم به زبان ساده و قابل فهم برای عموم باشد. بنابراین، دشواری تبیین مطالب به زبان ساده و قابل فهم برای گروه علوم پزشکی یکی از مهم ترین موانعی است که بر سرراه انتشار مطالب علوم پزشکی وجود دارد. با معطوف داشتن توجه به سمت این عوامل و موانع می توان رفتارهای اشتراک دانش را بهبود بخشید.