مطالب مرتبط با کلیدواژه

خشونت خانگی


۱۴۱.

مقابله با آزار و خشونت علیه زنان باردار در پرتو سیاست جنایی ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت علیه زنان زن باردار همسرآزاری خشونت خانگی سلامت جنین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۸
اگرچه خشونت نسبت به زنان در هر شرایطی امکان تحقق دارد، ولی از آنجا که زنان در دوره بارداری آسیب پذیری بالایی دارند، بیشتر در معرض ابتلا به خشونت قرار می گیرند. در راستای مقابله با چنین آزارهای، فعالان سیاست جنایی ایران سیاست پیشگیرانه ناقصی را اتخاذ نموده اند. در این رابطه، مهم ترین نارسایی های موجود عبارت اند از کمبود قوانین حمایتی متناسب، حمایت کیفری ناقص از سلامت و امنیت زنان باردار، فقدان برنامه های آموزشی منسجم برای مقابله با خشونت خانگی، فقدان مکانیسم گزارش دهی اجباریِ آزار زنان باردار توأم با ضمانت اجراهای متناسب و کمبود خانه های امن. در سوی دیگر، سیاست گذاران پیشگیری در ایالات متحده آمریکا، با وضع قوانین حمایتی در سطوح فدرال و ایالات، رویکرد افتراقی و منسجمی را در مواجهه با آزار زنان باردار برگزیده اند. پرسشی که پیش می آید آن است که ابعاد سیاست پیشگیرانه مؤثر در عرصه مقابله با آزار و خشونت علیه زنان باردار چیست؟ در پاسخ، به عنوان فرضیه می توان گفت انشا و اجرای مقررات حمایتی در سطوح سه گانه پیشگیری، همراه با تقویت بازدارندگی مجازات ها، ابعاد راهبرد مناسب در حوزه مقابله با آزار و خشونت علیه زنان باردار هستند. با این مراتب، طی جستار حاضر هدف آن است که با اتکا به روش مطالعه توصیفی و تحلیلی، به ارزیابی و مقایسه راهبرد مقابله با آزارِ زنان باردار در ایران و ایالات متحده آمریکا پرداخته شود.
۱۴۲.

بزه دیدگی زنان در خانواده؛ راهکارها و مبانی حمایت کیفری از آنان

کلیدواژه‌ها: بزه دیدگی زنان حمایت کیفری افتراقی سیاست جنایی خشونت خانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۷۲
این پژوهش به بررسی بزه دیدگی زنان در خانواده و مبانی حمایت کیفری افتراقی از آنان می پردازد. با ظهور علم بزه دیده شناسی، توجه به پیشگیری از بزه دیدگی افراد آسیب پذیر، به ویژه زنان، در قالب سیاست جنایی افتراقی مطرح شد. زوجه به عنوان یکی از گروه های در معرض خشونت های جسمی، روانی، اقتصادی و دیجیتال نیازمند حمایت های ویژه قانونی است. قانون حمایت خانواده مصوب 1391، با وجود برخی جرم انگاری ها مانند ترک نفقه، همچنان با خلأهایی نظیر عدم جرم انگاری خشونت جنسی مواجه است. لایحه پیشگیری از آسیب دیدگی زنان نیز می تواند گامی مؤثر در این راستا باشد، مشروط بر تسریع در تصویب آن. پژوهش حاضر در سه بخش جایگاه والای زنان در اسلام و حقوق بشر، مبانی مداخله کیفری در خانواده (نظم عمومی، حفظ حقوق اعضاء و استحکام خانواده) و تحلیل بزه دیدگی زنان در ایران را بررسی کرده و راهکارهایی چون جرم انگاری رفتارهای نوظهور، تشدید مجازات، ایجاد خانه های امن، آموزش قضایی و فرهنگ سازی را پیشنهاد می دهد. حمایت کیفری افتراقی، با رعایت اصول احتیاط و کمینه گرایی، نه تنها به کاهش رقم سیاه جرایم علیه زنان کمک می کند، بلکه با تقویت نقش زنان، به توسعه اجتماعی منجر خواهد شد.
۱۴۳.

طراحی مدل گرایش به خشونت خانگی بر اساس عملکرد عصب شناختی با میانجی گری سرمایه روان شناختی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت خانگی عملکرد عصب شناختی سرمایه روان شناختی خیانت زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۵۰
زمینه: خشونت خانگی و خیانت زناشویی از جمله رویدادهایی است که ضمن متأثر کردن روابط زوجین به صورت منفی، می توانند موجب از هم گسیختگی خانواده و جدایی زوجین از یکدیگر شوند. مطالعات پیشین به بررسی روبط بین عملکرد عصب شناختی و سرمایه روانشناختی با خشونت خانگی و خیانت زناشویی پرداخته اند، اما تا کنون پژوهشی که گرایش به خشونت خانگی را بر اساس عملکرد عصب شناختی با میانجی گری سرمایه روانشناختی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بررسی کند، انجام نشده است. هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل گرایش به خشونت خانگی بر اساس عملکرد عصب شناختی با میانجی گری سرمایه روانشناختی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی-همبستگی بود که با روش تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زنان درگیر با مسئله خیانت زناشویی همسر بود که در سال 1401 به مراکز مشاوره منطقه 5 شهر تهران مراجعه کرده بودند. 323 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد و با روش در دسترس از بین زنان درگیر در خیانت زناشویی مراکز مذکور انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در پژوهش شامل چهار پرسشنامه خیانت زناشویی (ینیسری و کوکدمیر، 2006)، سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007) خشونت خانگی (محسنی تبریزی و همکاران، 1391) و توانایی شناختی (نجاتی، 1392) بود. هم چنین برای تحلیل داده های پژوهش از نسخه 26 نرم افزار SPSS و نسخه 3 نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین عملکرد عصب شناختی با گرایش به خشونت خانگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی رابطه مستقیم وجود دارد (05/0 P<). بین عملکرد عصب شناختی با گرایش به خشونت خانگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی با میانجی گری سرمایه روانشناختی رابطه غیرمستقیم وجود دارد (05/0 P<). هم چنین مدل گرایش به خشونت خانگی بر اساس عملکرد عصب شناختی با میانجی گری عامل سرمایه روانشناختی دارای برازش مطلوب است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود زوج درمانگران در جهت پیشگیری از خشونت خانگی و متعاقب آن خیانت زناشویی، از راهکارهای لازم جهت کاهش اثرات عملکرد عصب شناختی و تقویت سرمایه روانشناختی استفاده کنند.
۱۴۴.

اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی خلقی و سلامت معنوی در زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر شفقت ناگویی خلقی سلامت معنوی خشونت خانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۶۹
زمینه: با توجه به افزایش تعداد قربانیان خشونت خانگی و مشکلات عمده آن ها در زمینه سلامت معنوی و ناگویی خلقی، به نظر می رسد به کارگیری مداخله روانی مانند درمان مبتنی بر شفقت باهدف کاهش خشونت خانگی ضروری است. هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی خلقی و سلامت معنوی در زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان قربانی خشونت خانگی مراجعه کننده به مراکز اورژانس اجتماعی و کلینیک های مشاور خانواده شهر تهران در نیمه دوم سال 1402 بود. حجم نمونه 34 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر شفقت در طی 8 جلسه (90 دقیقه ای) قرار گرفتند، درحالی که گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های خشونت نسبت به زنان (حاج یحیی، 2001)، ناگویی خلقی (بگبی و همکاران، 1994) و سلامت معنوی (پولوتزین و الیسون، 1982) بود. اطلاعات به دست آمده بر اساس تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS-27 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش ناگویی خلقی و افزایش سلامت معنوی در گروه آزمایش شده است. بنابراین درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی خلقی و سلامت معنوی در زنان قربانی خشونت خانگی تأثیر دارد (05/0 >P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه برای بهبود معنویت و کاهش ناگویی خلقی در زنان قربانی خشونت خانگی، استفاده از درمان مبتنی بر شفقت مطلوب است و به روانشناسان و متخصصان حیطه خانواده پیشنهاد می گردد از چنین یافته هایی به منظور ارتقای سطح کیفی خانواده ها استفاده شود.
۱۴۵.

تحلیل جرم شناختی پرخاشگری منفعل در روابط زناشویی

کلیدواژه‌ها: خشونت روانی حقوق کیفری ایران جرم شناسی خانواده خشونت خانگی پرخاشگری منفعل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۵
این پژوهش به بررسی پرخاشگری منفعل به عنوان شکلی نهفته از خشونت روانی در بستر خشونت خانگی می پردازد، با تمرکز ویژه بر ابعاد جرم شناختی و آثار کیفری آن در روابط زناشویی. برخلاف نمودهای آشکار خشونت، رفتار پرخاشگرانه منفعلانه از طریق سازوکارهای غیرمستقیم، نظیر بی توجهی عاطفی، تعلل عامدانه، مقاومت منفعلانه و امتناع از همکاری، بروز می یابد و منجر به آسیب های روانی عمیق و انباشته بر بزه دیده می شود. با وجود پیامدهای مخرب آن، پرخاشگری منفعل همچنان در نظام عدالت کیفری ایران جایگاه روشنی ندارد. در این مقاله، با رویکردی میا ن رشته ای و از رهگذر تلفیق مبانی در. دلیل ماهیت غیرفیزیکی و ابهام در شناسایی، غالباً نادیده گرفته می شود. روانشناسی جنایی، بزه دیدهشناسی و نظریه های حقوق جزا، تلاش شده است تا پرخاشگری منفعل نه فقط به عنوان یک اختلال رفتاری بلکه به عنوان یک کنش بزه زا با الگوهای قابل شناسایی مورد تحلیل قرار گیرد. محدودیت های موجود در چارچوب حقوق کیفری ایران در مواجهه با اشکال غیرملموس خشونت خانگی نقد و بررسی شده و این کاستی ها با نظام های حقوقی پیشرو که مفاهیمی نظیر «کنترل قهری» و «سوءاستفاده روانی» را به رسمیت شناخته اند، مقایسه می شود. در ادامه، خاستگاه های پرخاشگری منفعل بر مبنای نظریه های جرم شناسی همچون نظریه فشار، رویکرد روان پویشی و نظریه های کنترل اجتماعی بررسی شده و نقش آن در تسهیل رفتارهای مجرمانه در محیط های صمیمی تبیین می گردد. همچنین پدیده بزه دیدگی ثانویه در اثر بی عملی نهادهای مسئول و وضعیت نامرئی بودن روانی قربانیان مورد واکاوی در نهایت، مقاله بر لزوم بازاندیشی در سیاست جنایی تقنینی در قبال خشونت خانگی تأکید دارد و پیشنهاد می کند که آسیب روانی به عنوان یک نوع مستقل از رفتار قابل تعقیب کیفری به رسمیت شناخته شود. همچنین، تقویت همکاری میان رشته ای و بهره گیری از ظرفیت روانشناسی قانونی در فرآیندهای کیفری، گامی ضروری در جهت تحقق عدالت کیفری برای قربانیان خشونت های پنهان نظیر پرخاشگری منفعل است.
۱۴۶.

مقایسه اثربخشی تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) و روایت درمانی بر پشیمانی از انتخاب همسر، دلزدگی زناشویی و تاب آوری در زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایماگوتراپی روایت درمانی پشیمانی از انتخاب همسر دلزدگی زناشویی تاب آوری خشونت خانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۴۱
هدف: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی ایماگوتراپی و روایت درمانی بر پشیمانی از انتخاب همسر، دلزدگی زناشویی و تاب آوری در زنان قربانی خشونت خانگی بود. روش شناسی: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه انجام شد. جامعه آماری شامل زنان قربانی خشونت خانگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در پاییز 1401 بود. نمونه ای به حجم 54 نفر به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه (ایماگوتراپی، روایت درمانی و کنترل) گمارده شدند. مداخلات طی 10 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه های آزمایش اجرا شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس پشیمانی از انتخاب همسر شوارتز، مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که اثرات اصلی زمان و گروه برای هر سه متغیر معنادار بود (p < 0.01). همچنین، اثر تعامل زمان و گروه برای پشیمانی از انتخاب همسر (F = 9.59, p < 0.01)، دلزدگی زناشویی (F = 5.61, p = 0.01) و تاب آوری (F = 10.11, p < 0.01) معنادار بود. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که ایماگوتراپی اثربخشی بیشتری نسبت به روایت درمانی در کاهش پشیمانی از انتخاب همسر (MD = -1.10, p = 0.04) و دلزدگی زناشویی (MD = -3.80, p = 0.02) و همچنین افزایش تاب آوری (MD = 2.90, p = 0.03) دارد. نتیجه گیری: ایماگوتراپی و روایت درمانی به عنوان مداخلات مؤثر در بهبود کیفیت روابط زناشویی و افزایش تاب آوری زنان قربانی خشونت خانگی توصیه می شوند. با این حال، اثربخشی ایماگوتراپی در مقایسه با روایت درمانی بیشتر است. طراحی برنامه های آموزشی مبتنی بر این رویکردها می تواند به بهبود شرایط روان شناختی این گروه کمک کند.
۱۴۷.

تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر بروز خشونت خانگی در بین زوجین ساکن در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت خانگی پایگاه اجتماعی-اقتصادی سرمایه فرهنگی فضای مجازی فرهنگ پذیری خشونت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۵
مقاله حاضر به تبیین جامعه شناختی بروز شیوه های خشونت خانگی در میان متاهلین ساکن کلانشهر تبریز پرداخته است. هدف این تحقیق شناسایی و تبیین شیوه های بروز و همچنین عوامل موثر بر بروز انواع خشونت خانگی است.در این مقاله با استفاده از روش پیمایش استفاده شد. حجم نمونه 650 نفری با استفاده از نرم افزار Sample power بدست آمد که با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای نمونه ها انتخاب شدند. با استفاده از آزمون های مختلف نرم افزار spss داده های جمع آوری شده مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین متغیرهای پایگاه اجتماعی-اقتصادی با ضریب همبستگی (0.131-)، اعتیاد (0.426)، سرمایه فرهنگی(0.358-)، اختلاف سنی (0.496)، فضای مجازی (0.197)، بیماری عصبی (0.505) و پنهانکاری ( 0.679) با شیوه های بروز خشونت خانگی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان که مدل رگرسیونی مرکب از 5 متغیر مستقل و شیوه دهگانه بروز خشونت خانگی مدل خطی مطلوبی است. مجموع متغیرهای پنهانکاری، فاصله سنی، اعتیاد، فضای مجازی و سرمایه اجتماعی نزدیک به 56 درصد تغییرات شیوه های بروز خشونت خانگی را پیش بینی می کند. با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت که متغیرهای مستقل تحقیق توانایی تبیین شیوه های بروز خشونت خانگی را داشته اند.
۱۴۸.

بررسی رابطه طرح واره ناکارآمد اولیه، افکار خودآیند منفی و خشونت خانگی با دل زدگی زناشویی زنان خانه دار شهر شیراز مبتنی بر دیدگاه اسلامی

کلیدواژه‌ها: طرح واره ناکارآمد اولیه افکار خودآیند منفی خشونت خانگی دل زدگی زناشویی دیدگاه اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۷
باتوجه به اهمیت تعاملات زناشویی در اسلام، هدف از این پژوهش بررسی رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه، افکار خودآیند منفی و خشونت خانگی با دل زدگی زناشویی زنان خانه دار شیراز مبتنی بر دیدگاه اسلامی انجام شد. روش تحقیق توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان خانه دار شیراز در سال ۱۴۰۱ بود که 3۸۴ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های طرح واره ناکارآمد اولیه (یانگ، 2005)، افکار خودآیند منفی (هالون و کندال، 1980)، خشونت خانگی (حاج یحیی، 1999) و دل زدگی زناشویی (پینیز و همکاران، 2016) جمع آوری شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که این سه متغیر 22٪ از واریانس دل زدگی زناشویی را تبیین می کنند. خشونت خانگی (32/0=B، 985/6=t) و طرح واره های ناسازگار اولیه (25/0=B، 437/5=t) و افکار خودآیند منفی (09/0=B، 141/2=t) به ترتیب بیشترین سهم را داشتند. همچنین، خشونت خانگی نقش میانجی کننده رابطه بین طرح واره ناکارآمد اولیه و افکار خودآیند منفی با دل زدگی زناشویی دارد (01/0>p). این پژوهش نشان می دهد که دل زدگی زناشویی ناشی از تجمع تعاملات نامناسب شناختی، هیجانی و رفتاری است و کاهش آن نیازمند توجه هم زمان به عوامل فردی (مانند طرح واره ها و افکار منفی) و عوامل بین فردی (مانند خشونت) با درنظر گرفتن اصول اسلامی است. خشونت خانگی در این چرخه، هم علت و هم معلول تعاملات شناختی-هیجانی است و یک چرخه معیوب ایجاد می کند. تأکید بر مداخلات چندسطحی (از درمان فردی تا تغییرات ساختاری) این مطالعه را به تحقیقی پیشرو در حوزه سلامت روان خانواده تبدیل کرده است.
۱۴۹.

بررسی تعیین تأثیر طلاق عاطفی و خشونت خانگی بر گرایش به روابط فرازناشویی با نقش میانجی گری پریشانی روان شناختی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طلاق عاطفی خشونت خانگی گرایش به روابط فرازناشویی پریشانی روانشناختی زنان متاهل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۳۳
هدف از این پژوهش، تعیین تأثیر طلاق عاطفی و خشونت خانگی برگرایش به روابط فرازناشویی با نقش میانجی پریشانی روان شناختی بود. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر تهران (470 نفر) که نمونه آماری 200 نفر از زن متأهل که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای حجم نمونه تعیین شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس های طلاق عاطفی جان گاتمن (2000)، نگرش به خیانت مارک واتلی (2006)، پریشانی روانی سیمونز و گاهر (2005) و پرسشنامه خشونت علیه زنان حاج یحیی (2001) بود و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری، تحلیل عامل اکتشافی، آزمون تی- استیودنت) به تناسب استفاده گردید. سطح معناداری 05/0 در ظر گرفته شد. جهت انجام تحلیل، از نرم افزار 20 -SPSS و24-AMOS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که خشونت خانگی اثر مثبت مستقیم بر پریشانی روان شناختی دارد.همچنین یافته های پژوهش نشان داد که طلاق عاطفی، پریشانی روان شناختی، خشونت خانگی و طلاق عاطفی اثر مثبت مستقیم بر پریشانی روان شناختی دارد و اثر مثبت مستقیم بر گرایش به روابط فرازناشویی دارد.
۱۵۰.

قتل های ناموسی و مطالعه تطبیقیِ بازنمایی آن در نظام های کیفری غربی، اسلامی و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ازدواج اجباری خشونت خانگی زنان بزه دیده قتل های ناموسی نظام های کیفری غربی و اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۹
قتل های ناموسی به قتل هایی گفته می شود که در بستر روابط خانوادگی ارتکاب می یابد. در اغلب موارد بزه دیدگان این قتل ها زنان و مرتکبان نیز مردانی هستند که با ادعای دفاع از ناموس و با پشتیبانی خانواده مرتکب قتل می شوند. باور مرتکبان مبنی بر اینکه ارتکاب قتل ناموسی پاسخ مناسبی به خطای بزه دیدگان است موجب شده مرتکبان این قتل ها احساس پشیمانی نکنند و قتل را در اشکال خشن و بدون توسل به پنهانکاری انجام دهند. رابطه مرتکب و بزه دیده، انگیزه و روش ارتکاب این قتل ها موجب شده است که در مقایسه با سایر جرائم بازنمایی رسانه ای بیشتری داشته باشد. از این رو در دو دهه گذشته و به ویژه با توسعه وسایل ارتباط جمعی و شبکه های اجتماعی، توجه افکار عمومی و سیاست گذاران را به خود معطوف کرده است. مطالعات تطبیقی نشان می دهد که در نظام های کیفری، تدابیر مختلفی برای کاهش آمار این قتل ها اتخاذ شده است: در حالی که در نظام های غربی مانند انگلستان، آمریکا و آلمان تمرکز بر کاهش دامنه پذیرش دفاع فرهنگی است، نظام های اسلامی مانند پاکستان و اردن بر حذف قوانین تسهیل گر و تشدید مجازات ها تأکید دارند. در ایران در فقدان تدابیر اختصاصی برای مقابله با اینگونه قتل ها که ناشی از به رسمیت نشناختن آن در دسته مجزایی از موارد عمومی قتل است، می توان قوانین موجود را در نقش های تجویزکننده و منفعلانه در وقوع این قتل ها بررسی کرد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد با نگاه جرم شناسانه و حقوقی ضمن پرداختن به جوانب مختلف قتل های ناموسی و ویژگی های آن ، رویکرد نظام های کیفری غربی، اسلامی و ایران نسبت به این قتل ها را بررسی نماید.