مطالب مرتبط با کلیدواژه
    
        
            ۱۲۱.
        
                    
                                    
        
        
            	
                            
 
            ۱۲۲.
        
                    
                                    
 
            ۱۲۳.
        
                    
                                    
        
        
            	
                            
 
            ۱۲۴.
        
                    
                                    
 
            ۱۲۵.
        
                    
                                    
 
            ۱۲۶.
        
                    
                                    
 
            ۱۲۷.
        
                    
                                    
        
        
            	
                            
 
            ۱۲۸.
        
                    
                                    
 
            ۱۲۹.
        
                    
                                    
        
        
            	
                            
 
            ۱۳۰.
        
                    
                                    
 
            ۱۳۱.
        
                    
                                    
        
        
            	
                            
 
            ۱۳۲.
        
                    
                                    
 
            ۱۳۳.
        
                    
                                    
 
            ۱۳۴.
        
                    
                                    
 
            ۱۳۵.
        
                    
                                    
 
            ۱۳۶.
        
                    
                                    
 
            ۱۳۷.
        
                    
                                    
 
            ۱۳۸.
        
                    
                                    
 
        
    
            
            
        گراندد تئوری
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مقدمه: برندسازی بیمارستان در عصر دیجیتال موجب تقویت اعتماد، وفاداری و افزایش ارزش خدمات بیمارستانی می گردد. برندسازی دیجیتال از طریق پلتفورم های دیجیتال موجب افزایش تعامل با بیماران، ارتقای عملکرد مالی و تجاری و پاسخگویی بیشتر به نیازهای جامعه می گردد. با توجه به عدم وجود الگوی برندسازی بیمارستان ها در عصر دیجیتال، این مطالعه باهدف طراحی الگوی برندینگ بیمارستان ها در عصر دیجیتال در ایران با رویکرد داده بنیاد انجام شد. روش ها: این مطالعه کیفی با روش داده بنیاد در سال 1402 انجام شد. در انتخاب شرکت کنندگان، نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شد. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. حد اشباع در این مطالعه 15 نفر تعیین شد. گردآوری داده با استفاده از مصاحبه های کیفی عمیق انجام شد. بر اساس روش شناسی گراندد تئوری و بر روش اشتراووس و کوربین، تمامی مصاحبه های کیفی، پیاده سازی و مفهوم سازی شد، سپس با استفاده از تحلیل مقایسه ای ثابت در سه مرحله از فرآیند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شد. پس از تشکیل مقولات، با استفاده از کدگذاری محوری، پیشایندها، مداخلات و پیامدها طبقه بندی و درنهایت مقوله مرکزی انتخاب و الگوی نهایی ارائه گردید. داده ها با نرم افزار Atlas.tiنسخه 9 تحلیل گردید. یافته ها: تعداد 413 کد اولیه استخراج شد و در قالب 13 زیر مقوله اصلی و سه مقوله محوری گروه بندی گردید. الگوی نهایی در قالب پیشایندها، مداخلات تعاملات و پیامدها ارائه شد که عبارت اند از محور شرایط (پیشایندها) شامل مقوله های استفاده از پلتفورم های دیجیتال، حضور ثابت و مداوم در بسترهای آنلاین، حمایت و پذیرش فرهنگ بیمار بود. محور مداخلات و تعاملات شامل ارتباطات سلامت، تقویت کارکردهای درمانی، آموزش مداوم پزشکان و پرستاران، پاسخگویی به نیازهای غیر درمانی، آموزش سواد سلامت و ترویج مراقبت، بازاریابی محتوا، برندسازی شخصی با استفاده از سئو (SEO) بود و درنهایت محور پیامدها شامل بین المللی سازی بیمارستان، بیمارستان های مردم محور، پاسخگویی به نیازهای غیر درمانی، خلق ارزش برای ذینفعان، افزایش اعتماد، وفاداری و هواداری بود. نتیجه گیری: بازاریابی دیجیتال یکی از حیاتی ترین استراتژی های بازاریابی برای خدمات سلامت است و در عصر جدید استفاده از رسانه های اجتماعی، بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO) از الزامات اساسی است.            
            طراحی و تبیین الگوی مدیریت رابطه با مشتری در بستر رسانه های اجتماعی مجازی مبتنی بر بازاریابی سببی و با تاکید بر مدیریت سبز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
                منبع:
                مدیریت سبز دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴                                    
                        65 - 97                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                امروزه در حوزه ارایه خدمات (بانکی) با توجه به مشابهت ویژگی محصولات، رقابت بسیار زیادی وجود دارد، لذا سازمان ها برای ایجاد مزیت رقابتی به رویکرد جدید مدیریت ارتباط با مشتری اجتماعی که فلسفه آن استفاده از قابلیت رسانه های اجتماعی برای جذب و نگهداشت مشتریان می باشد، روی آورده اند. همچنین با کمک ابزارهای بازاریابی مرتبط با علت و با تاکید بر بازاریابی سبز در چارچوب مسئولیت های اجتماعی، بانک می تواند با بالا بردن اعتبار نام و نشان تجاری خود تعامل با مشتریان، با هدف افزایش وفاداری ایشان را به بهترین شکل ممکن ارتقا دهد. هدف این پژوهش تبیین و طراحی الگوی مدیریت ارتباط با مشتری در شبکه های اجتماعی مبتنی بر بازاریابی سببی با تاکید بر مدیریت سبز درچارچوب مسئولیت های اجتماعی بر رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. این پژوهش با استفاده از روش پژوهش کیفی و بر اساس نظریه داده بنیاد انجام گرفت. از روش گلوله برفی برای گزینش کارشناسان صاحب نظر استفاده شد. نتیجه تجزیه و تحلیل اطلاعات در قالب شش مقوله شرایط علّی، پدیده محوری، شرایط زمینه ای، راهبرد ها، شرایط مداخله گر و پیامد ها و در قالب ۱۹ زیر مقوله و ۷۷ شاخص به دست آمد. نتایج این مقاله می تواند برای بهره وری پویا در بانک سینا مفید بوده و زمینه خوبی را برای دیگر پژوهش گران به وجود آورد.            
            ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی برای روابط عمومی های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مسئولیت اجتماعی را می توان مجموعه ی وظایف و تعهداتی دانست که یک نهاد یا سازمان بایستی در راستای کمک و یاری و همین طور حفاظت، صیانت و مراقبت از جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد. هدف این پژوهش ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی برای روابط عمومی های ایران است. این پژوهش با روش کیفی و استفاده از روش گراندد تئوری سیستماتیک اشتراوس وکوربین استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختارمند عمیق و برای پردازش داده ها ازکدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش استادان، متخصصان، صاجب نظران و مدیران روابط عمومی های شهر تهران می باشد که به روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و نمونه گیری نظری انتخاب و با 13 نفر مصاحبه انجام شده است که پس از رسیدن به اشباع نظری از ادامه مصاحبه خودداری شد. با استخراج 107کد باز و 46 کد محوری در نهایت با گزینش کدهای نهایی، مدل بدست آمده در بخش پایانی ارائه شده است.یافته ها نشان داد که اجرای مسئولیت اجتماعی سازمانی در حوزه روابط عمومی با توجه به شرایط زمینه ای، علّی و مداخله گر، با تدوین استراتژی های تأمین اعتبار، هم فهمی با مخاطب، پایداری برنامه ها، اقناع مدیران برای اجرای مسئولیت اجتماعی، تخصصی شدن مسئولیت اجتماعی و برجسته سازی فعالیت های مرتبط با مسئولیت اجتماعی در افکار عمومی، پیامدها و نتایجی همچون «افزایش سرمایه نهادی»، «منفعت دوسویه و متقابل برای سازمان و مخاطب»، «توسعه و تعالی سازمانی در تولید»، «ایجاد اشتغال» و «حفاظت و صیانت از محیط زیست» را به همراه دارد.            
            تبیین ساختار اجتماعی فقر از منظر فقرای روستایی و گونه شناسی آن (مورد مطالعه: روستای گنبد پیرمحمد از توابع شهرستان ملکشاهی- استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲                                    
                        219 - 242                    
                            
        
        
            	
                            
                
                                            
                در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به مطالعیه پدیدیه فقر از دیدگاه کنشگران روستایی پرداخته شود. در این تحقیق بر لزوم توجه به عواملی علاوه بر عوامل اقتصادی در زمینیه تبیین فقر تأکید می شود. سؤال اصلی پژوهش این است که چه عواملی تبیین کنندیه فقر در روستای مورد مطالعه است؟ روش تحقیق حاضر کیفی است، شیویه گردآوری اطلاعات بر اساس تکنیک های مشاهده، تحلیل اسنادی، مصاحبیه نیمه ساختاریافتیه فردی و گروهی بوده و روش تجزیه و تحلیل گراندد تئوری است. ابتدا بر اساس نمونه گیری هدفمند، گروه های متمرکز از میان دو طایفه موجود در روستا انتخاب شد و با ادامیه روند تجزیه و تحلیل داده ها که مشخص شد در زمینیه تعریف، علل و راه حل های مبارزه با فقر بین دو نسل جوان و میانسال/کهنسال تفاوت وجود دارد، نمونه گیری نظری بین دو نسل ادامه پیدا کرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که برای تبیین فقر، نسل اول که دو سبک زندگی، عشایری و روستایی را تجربه کرده بودند، بیشتر بر عوامل فردی، تاریخی، فرهنگی و تقدیرگرایی تأکید داشته، در حالی که جوانان بیشتر بر عوامل ساختاری و فرهنگی اشاره داشتند. همچنین برخلاف نسل دوم، نسل اول دیدگاه خوشبینانه تری راجع به کاهش فقر داشتند. نتایج حاکی از آن است که علاوه بر عوامل اقتصادی، می توان به پررنگ بودن نقش عوامل فرهنگی و اجتماعی، همانند نزاع و درگیری های طایفه ای، وابستگی، تضعیف شبکه ها، بی سوادی و ... در تبیین فقر اشاره داشت. همچنین مبارزه با فقر نیازمند طی روندی بلندمدت با نگاه ویژه به رویکردهای قابلیتی و توانمندسازی است که دستیابی به این امر جز در ساییه مشارکت مردم امکان پذیر نیست.            
            مطالعه کیفی علل و زمینه های سرقت از منازل و تأثیر آن بر نظم و امنیت اجتماعی (مورد مطالعه: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۷ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱                                    
                        125 - 154                    
                            
        
        
            	
                            
                
                                            
                این مقاله برمبنای مطالعات انجام شده و مبانی نظری موجود، با طرح سؤالاتی باز جهت انجام مصاحبه اکتشافی و عمیق با سارقان منازل در سال 1394 شهر قم، انجام شده است.
برای کشف و تبیین مهمترین علل و زمینه های گرایش به سرقت از منازل، از روش استقراء کیفی و تکنیک نظریه زمینه ای بهره برده ایم. حجم نمونه بر مبنای اصل اشباع نظری و شیوه نمونه گیری هدفمند 21 نفر از سارقان حاضر در زندان مرکزی قم تعیین شده است. برحسب یافته ها، مجموعه ای از عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی، قضایی، انتظامی و فردی سوق دهنده افراد به سرقت بوده است و برای انجام سرقت از منازل زمینه هایی همچون بی احتیاطی بزه دیدگان، سهولت فروش لوازم سرقت شده، شرایط خاص محیطی و نیز طردشدگی دخیل بوده اند. در تحلیل پیامدهای مترتب بر سرقت، وقوع جرائم خشن حین سرقت، ایجاد ناامنی، تخریب وجهه شهر قم به عنوان مهمترین پیامدها قابل طرحند. در نهایت می توان گفت شرایط و زمینه های رخداد سرقت منزل با هزینه پایین و سود زیاد برای سارقان از سویی و داشتن پیامدهای مخرب برای جامعه از سوی دیگر وجود دارد.            
            ارائه الگوی پایداری مالی در صنعت بانکداری در شرایط عدم اطمینان اقتصادی با رویکرد گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                بورس اوراق بهادار سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸                                    
                        75 - 96                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                این مقاله با هدف ارائه الگوی پایداری مالی در صنعت بانکداری در شرایط عدم اطمینان اقتصادی انجام گرفت. مقاله حاضر از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها، یک پژوهش های پیمایشی-مقطعی است. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح آمیخته اکتشافی استفاده گردید. جامعه مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل مدیران و معاونین بانکی است. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری انجام شد و با 21 نفر به اشباع نظری دست پیدا شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد. مقوله های الگوی پایداری مالی با روش گراندد تئوری و با استفاده از نرم افزار Maxqda شناسایی شد. براساس الگوی پارادایمی پژوهش مشخص گردید شرایط علی شامل عوامل سازمانی، عوامل مشتری محوری و سیاست های مالی بر پدیده محوری شامل پایداری مالی بانکی تاثیر می گذارند. شرایط زمینه ای شامل مسئولیت اجتماعی صنعت بانکداری بستر لازم را فراهم آورده و به همراه شرایط مداخله گر شامل عدم اطمینان اقتصادی بر راهبردها و اقدامات شامل استراتژی پایداری بازاریابی تاثیر می گذارد. در نهایت استراتژی پایداری بازاریابی به پیامدهایی نظیر پایداری زیست محیطی، پایداری اقتصادی و پایداری اجتماعی منجر می شود.            
            طراحی الگوی بومی رهبری مبتنی بر قدرت نرم در فدراسیون های ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف از این پژوهش، طراحی الگوی بومی رهبری مبتنی بر قدرت نرم در فدراسیون های ورزشی ایران است. این پژوهش دارای رویکردی کیفی بوده و از روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، منابع کتابخانه ای، مشاهده میدانی، رسانه های صوتی و مصاحبه های عمیق و باز با 23 نفر از نخبگان آگاه از موضوع مورد بحث است. روایی این پژوهش توسط مصاحبه شوندگان و سپس استادان متخصص بررسی و تأیید شد. پایایی نیز با استفاده از روش مطالعه حسابرسی فرایند نتایج89 درصد به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. براساس آن، مدل کیفی پژوهش طراحی شد. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده استخراج بالغ ر 290 کد یا مفهوم اولیه و نیز احصای 77 مفهوم و 7 مقوله است که در قالب مدل پارادایمی شامل رهبری مبتنی بر قدرت نرم به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (منش ورزشی، تندرستی معنوی)، عوامل زمینه ای (منش اجتماعی، منش سیاسی)، شرایط مداخله گر (مهارت و تخصص ورزشی، ویژگی های منحصربه فرد ورزش)، راهبردها (فرهنگ ورزش) و پیامدها (مربوط به رهبر، مربوط به پیروان و سازمانی)، قرار گرفت. با توجه به نتایج این پژوهش به مدیران فدراسیون های ورزشی پیشنهاد می شود به منظور نفوذ بیشتر بر پیروان و کسب محبوبیت مدل ارائه شده در این پژوهش را سرلوحه کار خود قرار دهند.            
            شناسایی عوامل زمینه ای تاثیرگذار بر استقرار کارآفرینی استراتژیک در کسب و کارهای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مدیریت و توسعه ورزش سال ۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)                                    
                        70 - 87                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل زمینه ای تاثیرگذار بر استقرار کارآفرینی استراتژیک در کسب و کارهای ورزشی بود.روش شناسی: روش تحقیق حاضر از نوع کیفی (به روش گراندد تئوری) بوده و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه و بررسی پیشینه های تحقیق انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اعضای هیات علمی دانشکده های مدیریت کارآفرینی و دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی (با تخصص کارآفرینی و مدیریت کسب و کار) دانشگاه های دولتی سراسر کشور، اعضا و مدرسین ویژه و منتخب کارگروه اشتغال و کارآفرینی وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران و کارآفرینان منتخب ورزشی کشور بودند که نمونه تحقیق به صورت نظری تعیین و پس از انجام 21 مصاحبه، عوامل زمینه ای تاثیرگذار بر استقرار کارآفرینی استراتژیک در کسب و کارهای ورزشی شناسایی گردید. لازم به ذکر است که تحلیل داده ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید.یافته ها: بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، عوامل زمینه ای تاثیرگذار بر استقرار کارآفرینی استراتژیک در کسب و کارهای ورزشی در شش مولفه تحت عناوین سیاست های حمایتی دولت، عوامل قانونی و حقوقی، نظام آموزشی، عوامل فرهنگی، سیاست های تجاری و عوامل حاکمیتی شناسایی و استخراج گردید.بحث و نتیجه گیری: به منظور رونق کسب و کارهای مرتبط با ورزش، فراهم نمودن شرایط زمینه ای با هدف کمک به باروری نوآوری ها که نهایتا سبب ایجاد مزیت های رقابتی در کسب و کارها می گردد، ضروری می باشد. در همین راستا دولت ها می توانند با اجرای نقش حیاتی خود در رویکردهای تنظیمی، هنجاری و شناختی به عنوان یک تسهیل کننده عمل نموده و شرایط محیطی را برای صاحبان کسب و کارها جهت استقرار کارآفرینی استراتژیک آماده نمایند            
            شناسایی و رتبه بندی شاخص ساختار سرمایه موثر بر ارزیابی عملکرد مالی در بانک های خصوصی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                بانک ها مهمترین نهاد مالی در بازارهای مالی هستند که نقش حیاتی در رشد اقتصاد و حمایت از کسب و کارها ایفا می کنند و همواره عملکرد مالی آن ها به عنوان معیاری جهت سنجش سلامت و ثبات مالی بانک ها اهمیت دارد. از این رو ارزیابی عملکرد مالی در بانک های خصوصی از موضوعات مهم در صنعت بانکداری است و به دلیل اهمیت ارتباط اهرم مالی و عملکرد مالی، هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی شاخص ساختار سرمایه موثر بر ارزیابی عملکرد مالی در بانک های خصوصی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان بانک های خصوصی بوده که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. این مطالعه در دو فاز کیفی و کمی و در بازه زمانی 1401-1403 انجام شده است. در فاز کیفی به منظور شناسایی شاخص های ساختار سرمایه از تئوری داده بنیاد و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. در فاز کمی با تکنیک سلسله مراتبی فازی و پرسشنامه مقایسه زوجی شاخص های شناسایی شده رتبه بندی شدند. نتایج حاکی از آن است که 13 شاخص به عنوان شاخص های ساختار سرمایه تعیین شده که بر ارزیابی عملکرد مالی در بانک های خصوصی موثر می باشند که بعد از تعیین وزن آن ها با روش AHP فازی، شاخص نسبت پوشش بهره رتبه اول و شاخص پوشش بدهی رتبه آخر را دارند.            
            حکمرانی مطلوب در ساختار ورزش قهرمانی کشور با رویکرد گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳                                    
                        179 - 196                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی حکمرانی مطلوب در ساختار ورزش قهرمانی کشور انجام شده است. روش تحقیق  به شیوه کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته  استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها به روش استراس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل افراد دارای سابقه مدیریت در سطوح مدیریت کلان ورزش کشور، خبرگان و سیاست گذاران ورزش کشور و اساتید مدیریت ورزشی که در زمینه تحقیق مقاله یا تالیفاتی داشتند بود که نظرات 15 نفر از خبرگان تا رسیدن به حد اشباع نظری به شکل کاملاً غیراحتمالی و با بهره گیری از تکنیک های هدفمند نظری و گلوله برفی انتخاب شد. پایایی مصاحبه ها به روش مطالعه توافق درون موضوعی 82/0 به دست آمد. در مجموع 214 گزاره مفهومی از کد باز و 12 محور از فرایند ارتباط بین کدها و 10 کد انتخابی جهت توسعه پدیده اصلی ایجاد شد.
نتایج نشان داد ده عامل ساختار پایدار و با ثبات، ساختار عادلانه، ساختار دموکراتیک، ارتباطات شبکه ای، هم ریختی ساختار، تدوین مسیر راهبردی، تصمیم گیری مشارکتی، ارزیابی و نظارت، دیدگاه سیستمی و ساختار حامی گری بر ساختار ورزش قهرمانی کشور تاثیر دارد. از این رو پیشنهاد می شود تدوین اسناد ساختار حکمرانی بر اساس فرایند دموکراتیک، مشارکت کارکنان در تصمیم گیری، همسو بودن تصمیم گیری سه نهاد دولت، بخش خصوصی و مردم، مشارکت نهادهای غیردولتی در تصمیم گیری و تقویض اختیار بر اساس تفاوت های قدرت انجام پذیرد.            
            چهارمین رویکرد به گراندد تئوری؛ گراندد تئوری کوانتومی در عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف از توسعه گراندد تئوری ساخت نظریه بر اساس داده ها است سه رویکرد قبلی گراندد تئوری دارای ضعف های عملیاتی بارزی است. برای پوشش ضعف های عملیاتی رویکردهای قبلی و احصای شکاف های آن ها چهارمین رویکرد به گراندد تئوری تحت عنوان رویکرد کوانتومی ارائه شد. هدف این تحقیق این است نشان دهد رویکرد کوانتومی در عمل کارایی لازم را دارد و ضعف های رویکردهای پیشین را پوشش داده است. در نتیجه یک کیس مطالعاتی مدیریتی با رویکرد کوانتومی تست خواهد شد تا کارایی این رویکرد در عمل اثبات گردد. در رویکردهای قبلی ضعف های عملیاتی در جایگاه ادبیات تحقیق در نظریه پردازی، سردرگمی در کشف کدهای باز، بی توجهی به جامعه مورد مطالعه و بستر مطالعه وجود داشت که فقط از جنبه تئوریکی کارآمد به نظر می رسید اما در عمل محقق را سردرگم می ساخت. برای گذر از این ضعف، رویکرد کوانتومی به گراندد تئوری ارائه شد که مبتنی بر چهار مرحله کدگذاری و دوازده گام اساسی است که اساس این رویکرد نظریه درهم تنیدگی کوانتومی است که اشاره به این دارد که حول هسته اتم الکترون ها جدا از اثرگذاری بر هسته اتم دارای رفتار متضاد با یکدیگر هستند. یافته ها نشان داد که با عاریه گرفتن از این نظریه این نتیجه حاصل شد که مقوله محوری حاصل اثرگذاری عواملی است که دارای رفتار متضاد با یکدیگر هستند یعنی دودسته عوامل سازنده و عوامل بازدارنده. در نهایت الگویی براساس شکل کوانتومی اتم برای این رویکرد ارائه شد. همچنین یافته های کیس مطالعاتی نشان داد از جنبه مثبت 44 کلان داده اولیه، 98 داده خرد، 38 کلان داده ثانویه و 5 ابر داده شناسایی شد. همچنین از جنبه منفی 13 کلان داده اولیه، 32 داده خرد، 11 کلان داده ثانویه و 2 ابر داده شناسایی شد. نتایج نشان داد که مهارت مدیریتی، نگرش مدیریتی و هوش مدیریتی جزء عوامل تشکیل دهنده، تفکر مدیریتی و آگاهی مدیریتی جزء عوامل تسهیلگر، شخصی سازی جزء عوامل بازدارنده و مصلحت اندیشی جزء عوامل تعدیلگر قرار گرفت. همچنین راهبردها، موانع، پیامدهای شکل گیری و پیامدهای عدم شکل گیری شناسایی شدند.            
            الگوی توانمندسازی مالی خانواده کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مدیریت نظامی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۷                                    
                        118 - 150                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                توانمندسازی مالی مفهوم در دست گرفتن کنترل امور مالی و اتخاذ تصمیمات آگاهانه است که ثبات و امنیت مالی را به همراه دارد. توانایی مالی ترکیبی از نگرش، دانش، مهارت و خودکارآمدی است. این توانایی در تصمیم گیری و مدیریت پول با شرایط زندگی فرد سازگار است. پژوهش حاضر با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد، الگویی برای توانمندسازی مالی خانواده های نظامیان در ایران ارائه می کند. ازنظر پارادایم های پژوهشی غالب، این پژوهش در گروه تفسیر قرار می گیرد. به منظور جمع آوری داده های موردنیاز از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است. مصاحبه شوندگان این پژوهش کارشناسان، اساتید حسابداری و مالی، خانواده ها و کارکنان نظامی هستند . داده های پژوهش با استفاده از روش کدگذاری که مختص رویکرد زمینه ای است، تجزیه وتحلیل شد و مقوله های مفهومی، اصلی و کلان استخراج شد و درنهایت الگو توانمندسازی شامل عوامل علی، ساختاری، مداخله گر و نیز راهبردهایی برای توانمندسازی خانواده های کارکنان نظامی و پیامدهای آن و اجرای صحیح سامانه ارتقای توان مالی خانواده های نظامیان ارائه شده است. با توجه به نتایج تحقیق پیامدهای اصلی توانمندسازی مالی خانواده های نظامی کمک به مخارج زندگی (مسکن و آموزش)،کارآفرینی و توسعه نیروی کار، کاهش استرس مشاغل نظامی، کاهش گسست های خانوادگی ناشی از مسائل مالی، افزایش رفاه خانواده ها، بهبود کیفیت زندگی کاری، اعتمادبه نفس بیشتر، تقویت سیستم اقتصادی کشور، جلوگیری از کلاه برداری های مالی و کاهش مسائل اجتماعی و بحران های پس از بازنشستگی می باشد.            
            تحلیل جامعه شناختی ابعاد و مولفه های جنگ های آینده (با تاکید بر جنگ رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مدیریت نظامی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۷                                    
                        171 - 193                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                جنگ رسانه ای نوعی جنگ نرم و با رویکرد روانی است که در یک امر فرایندی و تدریجی از طریق دستکاری ذهنی افراد کشورِ هدف در جهت فروپاشی فرهنگی و اجتماعی آن ها برنامه ریزی و عملیاتی می شود؛ پژوهش حاضر با رویکردی جامعه شناختی و با هدف شناسایی عرصه ها و مولفه های مواجهه با جنگ رسانه ای و با روش گراندد تئوری انجام شده است. به این منظور از طریق مصاحبه با 17 نفر از اساتید حوزه رسانه و ارتباطات و اعضای شورای عالی مجازی کشور، عرصه ها و مولفه های جنگ رسانه ای با رویکردی فرهنگی و اجتماعی مشخص شده است. نتایج حاصل گویای آن است جنگ رسانه ای در واقع یک نوع جنگ ترکیبی است که از تکینک های روانشناختی و جامعه شناختی در عرصه های فرهنگی و روانی افراد جامعه هدف بهره می گیرد و لذا در مواجهه با این جنگ نیز باید رویکردی فرهنگی و اجتماعی داشت و در چهار عرصه سیاست گذاری، سخت افزار و نرم افزار، فرهنگی و آگاه سازی و آموزش فعالانه عمل نمود. رویکردی که مخاطب محور بوده تا در جنگ رسانه ای دشمن امنیت مخاطبان در سطح فردی و امنیت جامعه در سطح ملی تامین نمایند. در نهایت پیشنهاد می گردد در مواجهه هوشمندانه با جنگ رسانه ای دشمن باید مشارکت فعالانه در این حوزه را جایگزین مشاهده منفعلانه نمود.            
            شناسایی و تبیین سازوکار تسهیم دانش ضمنی کارکنان دانشگاه تهران در توسعه جانشینان(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۹                                    
                        105 - 133                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف: مقاله حاضر با هدف پیشنهادی شناسایی و تبیین سازوکار تسهیم دانش ضمنی کارکنان دانشگاه تهران در توسعه جانشینان انجام شد. این پژوهش، یک پژوهش کاربردی-توسعه ای است زیرا درصدد شناسایی و تبیین سازوکارهای تسهیم دانش ضمنی به کارکنان در حوزه توسعه جانشینان در دانشگاه تهران می باشد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع آمیخته متوالی اکتشافی می باشد. جامعه پژوهش در بخش کیفی مدیران و معاونین روسای ادارات و کارکنان دانشگاه تهران می باشد که با روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شدند و انجام مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی داده بنیاد یا گراندد تئوری بر مبنای رویکرد استراوس و کوربین و با استفاده از نرم افزار 2020 MAXQDA انجام شد. الگوی پارادایمی پژوهش با استفاده از نرم افزار PLS Smartاعتبارسنجی شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مدل پارادایمی مشتمل بر شرایط علی، پدیده محوری، عوامل پیشبرنده یا محرک، عوامل بازدارنده (مقاومت نرم در اشتراک گذاری دانش ضمنی و مقاومت سخت در اشتراک گذاری دانش ضمنی، راهبردها و پیامدها است. اعتبار الگوی پارادایمی پژوهش تایید شد و مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری: توجه و به کارگیری الگوی احصا شده در این پژوهش می تواند به سیاست گذاران، مدیران ارشد و میانی و تصمیم گیران کمک کند تا بتوانند تبادل دانش ضمنی بطور مستمر در محیط داخلی و خارجی سازمان را انجام دهند که باعث افزایش دانش کارکنان، استفاده بهینه از تکنولوژی و تغییر رویکرد فرهنگ سازمانی، عدالت محوری و نهایتا منجر به اثربخشی و کارآیی می گردد. اصالت/ارزش: به دلیل عدم استفاده مطالعات گذشته از روش نظریه داده بنیاد، اجزای کلی هیچ یک از مدلهای تسهیم دانش ضمنی به کارکنان دانشگاه تهران در حوزه توسعه جانشینان با اجزای این مدل تطبیق ندارد، ولی به لحاظ مفهومی می توان روابط و مقایسه هایی بین آنها انجام داد. استفاده از رویکرد آمیخته نظریه داده بنیاد در فاز اول و روشهای کمی در فاز دوم پژوهش، یکی از نوآوری های این پژوهش است.            
            طراحی مدل اکوسیستم کارآفرینی در صنایع رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۰                                    
                        17 - 32                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                ایجاد اکوسیستم کارآفرینی یکی از راهبردهای توسعه اقتصادی است که می تواند با ایجاد شرایط مناسب زمینه رشد و نوآوری کسب و کارها، اشتغال زایی، افزایش رقابت پذیری و توسعه پایدار را تسهیل کند. اکوسیستم ها مجموعه ای از دورنماهای فرهنگی متمرکز، شبکه های اجتماعی، حمایت مالی، دانشگاه ها و سیاست های اقتصادی فعالی هستند که محیط های حمایتی را خلق می کند. در صورتیکه اکوسیستم ها کارآمد باشند، شناسایی فرصت های کارآفرینانه و جهت گیری به سوی رقابت پذیری تسهیل می گردد. دلیل تاکید بر رقابت پذیری آنست که شرکت هایی که در بازارهای رقابتی فعالیت می کنند، محصولات آنها با کیفیت و کمیت بالاتر و ارزان تر تولید شده و به توسعه بازار و صادرات توجه بیشتری دارند. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل اکوسیستم کارآفرینی در صنایع رقابتی است. این مطالعه دارای رویکرد سیستماتیک و روش شناسی نظریه گراندد تئوری است . به منظور انتخاب صنایع رقابتی از شاخص هرفیندال هیرشمن استفاده گردید و در نهایت دو صنعت انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها 17 مصاحبه با کارآفرینان در صنایع رقابت پذیر شامل صنعت دارویی و مواد غذایی با استفاده از تکنیک های کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. در نهایت مدل پارادایمی پژوهش شامل شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، مقوله های کانونی، راهبردها و پیامدها ارائه شد. این مطالعه با شناسایی عوامل اصلی و تعاملات آنها به درک اکوسیستم کارآفرینی کمک می کند و بینش هایی را برای سیاست گذاران، کارآفرینان و ذینفعان فراهم می کند تا محیطی مساعد برای کارآفرینی و ترویج رقابت پذیری ایجاد کنند            
            واکاوی فرایندهای عاملیت زنان در عرصه مجالس مذهبی تک جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)                                    
                        103 - 130                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                فضاهای شهری زمانی به مکان های موفق تبدیل می شوند که بتوانند محصول کنش های جمعی مردم باشند و در شکل دهی به آن نقش ایفا کنند. مفهوم فضای سوم رویکرد نوینی است که با تأکید ویژه بر فضا، شکل گیری امر اجتماعی، تنوع بخشیدن به زندگی روزمره، ارتباط با هم نوعان و نگرش به جایگاه خود، تولید فضای شهری را نمایان می کند. زنان با شرکت در جلسات مذهبی نیاز به «در جمع بودن» را در مکانی فراهم می کنند که خودآگاه جمعی نسبت به «عمل به وظیفه دینی» وجود دارد و فضاهای ارتباطات اجتماعی خود را در سازگاری با عقاید رسمی و ارزش های تعریف شده در جامعه تولید می کنند. رویکرد این پژوهش کیفی و روش گراندد تئوری بوده است. جمعیت هدف این پژوهش 11 نفر از زنانی بوده اند که به عنوان مبلغ یا شرکت کننده در جلسات مذهبی حضور داشتند و به صورت هدفمند انتخاب شدند. هسته مرکزی پژوهش عاملیت زنان و استمرار کردارهای اعتقادی استخراج شد. مقولات مرتبط با علل و انگیزه های پاسخگویان از شرکت در جلسات مذهبی شامل احساس تعلق به فضا، تنوع بخشی به زیست روزمره، مشارکت مدنی، معرفت افزایی بوده است که با راهبردهای شخصی همچون استفاده از برنامه های جانبی، نمایش سبک زندگی، انعکاس گرایش های سیاسی محقق شده و پیامدهایی روان شناختی، اجتماعی، آموزشی و اقتصادی داشته است. مقولات مرتبط با زمینه ها در این فضای سوم شامل آشنایی با جلسات مذهبی از دوران کودکی، اعتقادات مذهبی، داشتن اوقات فراغت و بیکاری، وجود گروه های پیام رسان جلسات مذهبی و شرایطه مداخله گر نیز شامل کمبود فضای متناسب با اعتقادات، روزمرگی و مشگل گشایی بوده است. یافته ها نشان می دهد که زنان در برابر فضاهای شهر منفعل نیستند و به طور دائمی معناهای خود را خلق می کنند. آنها با قرار گرفتن در نوعی ساختار فضایی متناسب با نظام ارزش های رسمی به بازتولید باورهای مرسوم می پردازند و عاملیت خود را با انتخاب انواع متفاوتی از جلسات مذهبی نشان می دهند.            
            شناسایی چالش های محوری در صنایع پتروشیمی و ارائه راهکار بر اساس نظرات نخبگان هلدینگ خلیج فارس و سیاست های اقتصاد مقاومتی
                منبع:
                مطالعات بین رشته ای اقتصاد دوره ۱ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳                                    
                        95-114                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                صنعت پتروشیمی، به عنوان یکی از مزیت های راهبردی اقتصاد ایران، نقشی بنیادین در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی ایفا می کند. این پژوهش، به شناسایی چالش محوری صنعت پتروشیمی، با رویکردی کیفی و مبتنی بر روش گراندد تئوری پرداخته است. داده ها از طریق مصاحبه با خبرگان هلدینگ خلیج فارس گرد آوری و با استفاده از کد گذاری محوری و انتخابی تحلیل شده اند. نتایج پژوهش،  فرضیه ای مبنی بر «فقدان بهره وری استاندارد» را مطرح می کند. یافته ها نشان می دهد توسعه زنجیره ارزش از طریق به روزرسانی فناوری های فرآیندی و کاهش وابستگی به خام فروشی، می تواند به بهبود کارایی عملیاتی و تسهیل تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی منجر شود. این پژوهش بر ضرورت سرمایه گذاری در دانش و فناوری های نوین تأکید دارد و راهکارهایی برای توسعه پایدار صنعت پتروشیمی در شرایط تحریم و غیر تحریم ارائه می دهد.            
            الگوی ساختاری توسعه فرهنگی در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)                                    
                        423 - 454                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی ساختاری توسعه فرهنگی در کتابخانه های عمومی از دیدگاه متخصصین، کتابداران و مدیران کتابخانه های عمومی کشور است. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات اکتشافی- کاربردی است، که به صورت میدانی انجام شد. روش پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها با استفاده از روش تحقیق آمیخته می باشد که به صورت کیفی- کمّی اجرایی گردید. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل متخصصان حوزه علم اطلاعات دانش شناسی، جامعه شناسی و همچنین مدیران و صاحب نظران حوزه کتابخانه های عمومی و در بخش کمّی شامل مدیران و کتابداران کتابخانه های عمومی مراکز استان که تجربه و تخصص کافی در حوزه کتابخانه های عمومی داشتند، است. ابزار تحقیق شامل مصاحبه های نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته ای بود که با توجه به اهداف و روش پژوهش، طراحی گردید. جهت تهیه پرسشنامه، از مصاحبه های کیفی و همچنین بررسی مبانی نظری موجود در حوزه پژوهش استفاده گردید. پس از توزیع پرسشنامه ها، تعداد 319 پرسشنامه گردآوری شد و تمامی روند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در نرم افزارهای آماری SPSS و معادلات ساختاری PLS انجام گرفت. یافته ها: یافته ها در بخش کیفی پژوهش از طریق مصاحبه شامل 10 مقوله اصلی با عنوان مولفه های توسعه فرهنگی شامل: دسترسی به آموزش، آموزش مداوم، هویت فرهنگی، سوادآموزی آموزش های فرهنگی- هنری، سرانه مطالعه، بهداشت فرهنگی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و استقلال ملی، و 19 مقوله فرعی به عنوان زیرمجموعه های آن ها، طبقه بندی گردید. همچنین یافته های پژوهش نشان داد، که کتابخانه های عمومی بر شاخص های توسعه فرهنگی تاثیر مثبتی دارد، یعنی فعالیت ها و خدمات کتابخانه های عمومی می تواند منجر به افزایش توسعه فرهنگی در بین افراد جامعه گردد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد کتابخانه های عمومی این پتانسیل را دارند که بر تمامی شاخص های ذکر شده در توسعه فرهنگی جامعه به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم اثرگذار باشند. تقویت خدمات و فعالیت های کتابخانه های عمومی، از طریق تجهیزات و خدمات نوین و آموزش کتابداران می تواند کتابخانه های عمومی را به مکانی تبدیل کند که همه افراد جامعه برای برطرف کردن نیازهای اطلاعاتی و خدماتی و مشاوره ای خود ابتدا به کتابخانه مراجعه کنند؛ زیرا این دوستی و ارتباط به شکل چشمگیری در ارتقاء سطح کیفیت زندگی افراد جامعه موثر است. کتابخانه های عمومی در کشورهای توسعه یافته یکی از کانون های اصلی توسعه محسوب می شوند. از آنجا که اطلاعات عامل کلیدی توسعه می باشد، تقویت خدماتی همچون مجموعه سازی مناسب، در دسترس قرار دادن منابع و ارائه خدمات نوین به تناسب گروه های مختلف جامعه به شکل های متنوع چاپی، صوتی، تصویری و الکترونیکی و غیره برای تمام افراد بدون هیچ گونه محدودیتی، می تواند در توسعه فرهنگی جامعه تاثیرگذارتر باشند.