مطالب مرتبط با کلیدواژه

حقیقت


۲۲۱.

مبانی معرفت شناختی معنویت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معنویت دینی مبانی معرفت شناختی منابع معرفت تعبد حقیقت عقلانیت شهود فطرت وحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۳
بی تردید، وقتی می توان به درکی عمیق و همه جانبه از معنویت دینی رسید و بر آن اساس، جایگاه و وزن آن را در مصاف با معنویت غیردینی (سکولار) تعیین نمود که مبانی این معنویت کاملاً تبیین شده باشد. این مبانی در ابعاد پنج گانه هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی، غایت شناختی و ارزش شناختی قابل بررسی است. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی با تمرکز بر یکی از این مبانی، یعنی مبانی معرفت شناختی معنویت، کوشیده است نقش و وزن منابع شناختی درون زای انسان، یعنی شهود، فطرت و عقل و نیز منبع برون زای وحی در شکل گیری و جهت دهی به معنویت را تبیین کند و در ادامه با توجه به چالش های اساسی که در فضای معنویت غیردینی با عقلانیت وجود دارد، نقش عقلانیت و واقع گرایی را در معنویت دینی و اصیل و سازوکار ارتباطی و تأثیر عقلانیت در ابعاد بینشی، گرایشی و کنشی معنویت بررسی کند. در نهایت، با توجه به نگاه روشنفکران دینی و معنوی که میان تعبد و تعقل فاصله انداخته، جمع میان آن دو را ناممکن تلقی نموده اند، به برخی از شبهات این عرصه پاسخ داده است.
۲۲۲.

ردپای استعاره "نیمروز" در گفتمان وجودی- سوسیولوژیک علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حقیقت شریعتی نیچه نیمروز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۷۷
یکی از مفاهیم اصلی تفکرنیچه، مفهوم نیمروز است. حقیقت به نزد نیچه، در نیمروز رخ می دهد. نیمروز ، در خاموش ترین ساعت روز اتفاق می افتد و در این لحظه، هر چیزی، اندک تفاوتی با خودش پیدا می کند؛ این تفاوت، تفاوت حداکثری یا بی تفاوتی نیست؛ بلکه تفاوتی اندک است. نیمروز، لحظه انقطاع از روزمرگیها و عادتواره ها و همچنین لحظه خلق و تولد امر یگانه، تکین و شگفتی ساز و همچنین لحظه دریدن پرده نمادین است. در این لحظه تکین و رخدادگونه است که عدم، می عدمد و بدین سان، پدیدارها، خود را بی واسطه بر ما آشکار می کنند. علی شریعتی نیز به مثابه جامعه شناسی وجوداندیش، همچون نیچه، خواستار گسست از جهان بینی انسانهای میانمایه است و درست از این روست که او بر ضرورت نقد روزمرگی و میانمایگی انگشت تأکید می گذارد. گفتنی است اگر چه شریعتی به صورت مستقیم به استعاره نیمروز در آثار خویش اشاره ای نکرده است؛ اما با اندکی غور در آثار او، به این نکته تفطن پیدا خواهیم کرد که شریعتی خواسته یا ناخواسته تحت تأثیر استعاره نیمروز نیچه در صورتبندی نظام اندیشگی خویش که همانا گسست از روزمرگی است بوده است.
۲۲۳.

تبیین هستی شناسانه نسبت هنرِگرافیک معاصر و حقیقت بر مبنای تأملات هیدگر در باب اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر گرافیک حقیقت هیدگر اثر هنری اثر گرافیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۷۸
هیدگر با واکاوی منشأ اثر هنری، بحث تازه ای درباره نسبت میان اثر هنری و وجود مطرح کرده و هنر را از مصادیق تحقق حقیقت می داند. این تلقی هستی شناختی هیدگر بسیار جای دارد که در صورت های مختلف هنر بسط و تفصیل یابد و با اتکا به این دیدگاه می توان برای رسیدن به وجه معرفتی و شناخت ماهیت شاخه های مختلف هنر بهره گرفت. هنری مبتنی بر فناوری چون طراحی گرافیک می توانند موضوع مناسبی برای ارائه یک نظریه تحلیلی از تفسیر هیدگر در فهم چیستی مصادیق هنر و نسبت آن با حقیقت باشد. این پژوهش برآن است با مطالعه آراء هیدگر در مسیر یافتن رابطه میان اثر هنری و حقیقت، ضمن واکاوی ماهیت طراحی گرافیک با عنایت به ویژگی های هنری و زیباشناسانه و وجه ابزاری و تکنولوژیک آن، نسبت این هنر- صنعت را با ظهور و انکشافِ حقیقت تبیین کند. در خوانش هنر گرافیک براساس تفسیر هیدگر، شناخت رابطه عالم خلق اثر و هستی نقشی اساسی دارد. حقیقت به مثابه پیام در یک اثر گرافیکی با وجود جلوه های نوین بصری، از جهان و ساحت اندیشه هنرمند عبور کرده و به ظهور می رسد. گرچه این هنر به حاکمیت تمدنی متعلق است که تحت سیطره علم و فناوری است، اما با تجلی روح هنرمندانه، آشکارگی حقیقتی را سبب می شود که از لایه های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی یک ملت برآمده است.اهداف پژوهش:تبیین نسبت حقیقت در اثر گرافیکی و جلوه تکنولوژیک آن.بیان وجه معرفتی هنر گرافیک با نگاه فلسفی.سؤالات پژوهش:حقیقت چگونه در اثر گرافیکی به انکشاف می رسد؟آیا بیانگری تکنولوژیک هنرگرافیک باعث از دست رفتن حقیقت هنری آن می شود؟
۲۲۴.

بازشناسی آراء و رویکرد یحیی بن حمزه علوی صاحب "الطراز؛ المتضمن لأسرار البلاغه وعلوم حقائق الإعجاز" در تعریف حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علوی الطراز واضع حقیقت رویکرد عقلگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۸۵
دانش بلاغت به عنوان یکی از پر نظریه ترین علوم، در معرضِ توجه متفکرانِ اسلامیِ حوزه های مختلف قرار گرفته تا جایی که مباحث این علم را با جریان های فکری متفاوت خود، در آمیختند. از طرفی، تاریخ این علم، مبیّنِ مطالعات فراوانی پیرامون دیدگاه های متفکران در رابطه با مباحثِ دانش بلاغت است. چیستی "حقیقت" واژه، به عنوان یکی از مقوله های اصلی در بلاغت کلاسیک همواره در کانونِ توجه بلاغیان بوده و در مباحث نظری که ارتباط مستقیمی با اندیشه متفکران داشته به یکی از بحث های جدلی تبدیل شده است. اختلافِ نظرها پیرامون این مفهوم، بیشتر متوجه رویکردهای فکری بلاغت پژوهان در ارتباط با دایره شمول مفهوم حقیقت و مجاز بوده که در علم بلاغت با اصطلاح "حدّ الحقیقه" و "حدّ المجاز" بیان می شود. تقسیم بندی و قید زدن بر مفهوم "حقیقتْ"، توسط عده ای از نظریه پردازان، منشأ اصلیِ پیدایش این اختلاف ها شد. از طرفی، حقیقت به مثابه ابزاری برای شناخت واقعیتِ اندیشه متفکران جزئی ضروری است.از این رو؛ لازمه این نوع شناخت، فهم دقیق و تصور آنها از چیستی حقیقت است که این تصور می تواند به عنوان زیر ساخت فکری متفکران در رویکرد کلیشان، تلقی شود. از این رو، چگونگی تبیینِ مفهوم "حقیقت" به عنوان یکی از مباحث کلیدی در بلاغت، مورد توجه متفکران اسلامی بوده و پژوهش های فراوانی پیرامون آن صورت گرفته است؛ اما اغلبِ این مطالعات به نقلِ دیدگاه های بلاغت پژوهان پیرامون این مقوله، بسنده کرده اند، نقد و بازکاوی آراء متفکران، محور اصلی پژوهش ها نبوده است. علوی (۷۴۹ه )، نظریه پرداز کلاسیک در کتاب بلاغیِ "الطراز؛ المتضمن لأسرار البلاغه وعلوم حقائق الإعجاز" ضمن اشکال گیری بر آراء اغلب بلاغت پژوهان، به تبیین مفهوم "حقیقت" می پردازد. پژوهش گرانی که به بررسی آراء علوی پرداخته اند، باور به رویکردِ تکاملی یا میانه وی، دارند و این باور را خلاف اصلِ اندیشه وی، در پیش گرفتند. از این رو؛ مقاله حاضر با هدفِ شناختِ منظومه فکری علوی با تکیه بر مباحث نظری وی در مبحث "حقیقت" می کوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی، و تمرکز بر تضادهای موجود در آراء علوی، دوگانکی حاکم بر اندیشه وی را نشان دهد و به نفیِ انتسابِ رویکرد تکاملی او بپردازدMethodologyپژوهش حاضر، با تکیه بر رویکردهای حاکم بر بلاغت و شناخت اندیشه علوی، و با این هدف اصلی که مفهوم حقیقت می تواند به عنوان عنصری تعیین کننده برای شناختِ منظومه فکری علوی باشد، در تلاش است تا به نفیِ رویکرد تکاملی وی، بپردازد. شایان ذکر است که تمرکز جستار کنونی بر مباحث نظری بوده که زیر بنای فکری بلاغت پژوهان محسوب می شود، و از طرفی، تکیه اصلی بر استنباط آراء علوی از بطنِ اعتراض های وی بر دیگر متفکران کلاسیک بوده که در ضمن بحث، تا حدودی این اعتراض ها بررسی می شوند. Results and Discussionمفهوم "حقیقت" و چگونگی تبیین آن، یکی از مضامین اساسی در علم بلاغت است که توجه بسیاری از متفکران میراث عربی – اسلامی را به خود جلب کرده است. از آنجاکه مقوله حقیقت به مثابه ابزاری برای شناخت واقعیت اندیشه متفکری است؛ بنابراین لازمه فهم اندیشه وی، فهم دقیقِ تصور او از چیستی حقیقت است که این تصور می تواند به عنوان تکیه گاه فکری متفکر در رویکرد کلی وی، تلقی شود. از جمله نظریه- پردازانی که در این زمینه، آراء مهمی داشته یحیی بن حمزه علوی به عنوان یکی از متفکران منتسب به رویکرد تکاملی و صاحب کتاب "الطراز" است واکاوی آراء وی در این خصوص، با تکیه بر محورهای اصلی همچون "الوضع الأول"، "الوضع بالأصاله"، "الحقیقه اللغویه"، "الوضع اللغوی"، "المواضعه"، "استعمال فی الموضوع الأصلی"، و "معناه الأصلی" که به منزله سنگ بنای آراء علوی قرار گرفته و اندیشه متعارض وی را برجسته کرده، بر این مهم دلالت دارند که علوی مفهوم حقیقت را در دو مرحله بررسی می کند: الف: به اعتبار وضع واضع که از آن با عنوان دلالت تطابقی نوع اول یاد می شود. وی نخست بر بی اعتباری این مقوله به عنوان معیاری برای تعیین حقیقت واژه، تاکید داشته و آن را از دایره شمول حقیقت خارج کرده- است، و این بی اعتباری را حتی در اندیشه جرجانی و ابن جنی، نیز رقم زده است. به نوعی وی در این مرحله، بر این باور است که واژه قبل از استعمال، حقیقت بر آن صدق نکرده و نقل معنایی در آن صورت نمی گیرد. ب: به اعتبار اصطلاح تخاطب که از آن با عنوان دلالت تطابقی نوع دوم یاد می شود. وی این مقوله را ملاکی برای تعیین حقیقت واژه دانسته؛ یعنی واژه بعد از استعمال مشمول مفهوم حقیقت می شود؛ زیرا در این مرحله است که نقل معنا صورت می گیرد هر چند که در مبحثی دیگر، با اعتبار بخشی به وضع واضع (دلالت تطابقی نوع اول) ملزم به نقض چنین دیدگاهی می شود. جدال علوی میان اعتباربخشی به وضع واضع یا اصطلاح تخاطب، منجر شده نوعی دوگانگی و تعارض- گویی، آراء وی را پیرامون مفهوم حقیقت احاطه کند. با مشروط کردن وضع واضع به قید استعمال، به گونه ای میان دلالت تطابقی نوع اول و دوم تفکیک قائل شده، و سعی دارد قید استعمال را در اصطلاح تخاطب؛ یعنی استعمال واژه در بافت های لغوی، عرفی و شرعی پیش ببرد. از طرفی، علوی وضع اولیه واژه یا همان دلالت تطابقی نوع اول را مقدمه اصطلاح تخاطب قرار داده؛ اما در تعریف نوعی از حقیقت (شرعی) با تکیه بر محورهایی، این دیدگاه را نفی کرده و دلالت تطابقی نوع اول و دوم را در یک راستا پیش می برد؛ بنابراین با چنین رویکردی، ملزم به نقض قید استعمال، بی اعتباری وضع واضع، عدم نقل معنا در دلالت تطابقی نوع اول و حتی ایراد بر جرجانی و ابن جنی می شود. با توجه به دیدگاه های فوق، در مباحث نظری که ارتباط تنگاتنگی با اندیشه علوی داشته گویا جریان عقل گرایی بر ابعاد فکری وی، قابل تطبیق بوده و مجموع این موارد، در نفیِ رویکرد تکاملی وی بوده است. Conclusionیافته های پژوهش نشان می دهد؛ جدالِ میان اعتباربخشی به وضع واضع یا اصطلاح تخاطب، سبب شده نوعی دوگانگی بر آراء علوی پیرامون حقیقت سایه افکند و دو تعریف متعارض از حقیقت ارائه دهد. وی بر بی اعتباری وضع واضع و عدم انتقال معنا تاکید داشته و آن را، مشروط به قید استعمال می داند؛ یعنی وضع واضع را به عنوان معیار تعیین کننده نقل معنا از حقیقت به مجاز قبول ندارد؛ اما در جایی دیگر، با اعتباربخشی به وضع واضع، ملزم به پذیرش انتقال معنا و نفیِ قید استعمال در آن، و برابری وضع واضع با اصطلاح تخاطب می شود. بر این اساس، جریان عقل گرایی بر ابعاد فکری علوی غلبه دارد.
۲۲۵.

مناقشه فوکو با هایدگر و دریدا در فهم و تفسیر فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فوکو افلاطون هایدگر دریدا حقیقت لوگوس نوشتار پایدیا هنر زیستن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
این نوشتار با تمرکز بر تفسیر هایدگر از آموزه حقیقت افلاطون و تفسیر دریدا از فارماکون افلاطون، خط تفسیری ای را برجسته می کند که در آن افلاطون آغاز فهمی فلسفی است که وجه غیاب و پوشیدگی هستی و حقیقت را طرد می کند. در برابر این خط تفسیری، تفسیر فوکو از افلاطون و کردارهای فلسفی یونان طرح و بسط داده می شود. از قِبل این تفسیر روشن می شود که با دو شرح متمایز از کردارهای فلسفی یونان و نسبت آن با سربرآوردن و ظهور مدرنیته روبرو هستیم؛ شرحی که مدرنیته را بسط ژرف ترین معنای نمودارشده در متافیزیک یونانی می داند و شرحی که بنیاد فلسفه مدرن را در رویارویی با بنیاد اندیشه افلاطونی تفسیر می کند و افلاطون و جریان های فلسفی اثرپذیرفته از وی را چونان افقی برای ایستادگی در برابر سیطره مدرن می انگارد. بااینکه می توان طرح هنر زیستن فوکو را وامدارِ طرح پروای خود و کار هنری هایدگر دانست، این طرح به فوکو امکان می دهد تا تفسیر متفاوتی از افلاطون فراپیش نهد. نشان می دهیم که چه ملاحظات روش شناسانه ای به فوکو کمک می کند تا این تفسیر متفاوت را درمیان گذارد. فوکو برای به دست دادن چنین تفسیر متفاوتی به کارکرد نوشتار، لوگوس و حقیقت چونان پارسیا در اندیشه افلاطون و فلسفه یونانی توجه می کند. در ادامه مسیرِ فوکو، واکاوی و تحلیلی از ایده ها، آگاثون و دیالوگ مطرح می شود که وجوه زیستی، درگیرانه، هنری و سیاسی آن ها را برجسته می کند. این جعبه ابزار مفهومی و روشی کمک می کند تا خط تفسیری متفاوتی از اندیشه افلاطون را طرح کنیم و بسط دهیم.
۲۲۶.

سوژه در وضعیت های تفریقی (تأملی در مفهوم سوژه در ادوار اندیشۀ آلن بدیو با تأکید بر هستی شناسی تفریقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه حقیقت رخداد هستی شناسی تفریقی وضعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۰
مفهوم سوژه برای فیلسوف فرانسوی معاصر، آلن بدیو، بسیار بااهمیت بوده و در آثاری چون نظریه سوژه، اخلاق، هستی و رخداد و منطق جهان ها بدان پرداخته می شود. با توجه به سیر اندیشه بدیو و بروز تحولات در کلیتِ نگره وی، تبیین او در باب سوژه نیز دستخوش تفاوت هایی آشکار بوده است. نظریه سوژه اثری مربوط به دوران تأثیرپذیریِ مستقیم بدیو از آلتوسر و مائو است لذا توصیف سوژه نیز در این اثر متأثر از سویه های مارکسیستی اندیشه او و در نسبت با کردارهای اجتماعی و کارکرد سیاسی است، اما در هستی و رخداد که می توان آن را مانیفست هستی شناختی بدیو با شاکله های ریاضیاتی دانست، ویژگی های سوژه از منظری متفاوت مورد توجه قرار گرفته و نخستین بار در نسبت با حقیقت طرح می شود؛ روالی که بعدها با موضعی متفاوت در منطق جهان ها نیز دنبال شده است و ما را برآن داشت تا به تفحص در این سیر تطور بپردازیم. در این مقاله نشان دادیم که سوژه چگونه از هیبتی کاملاً انسانی و سیاسی در آغازه های نگاه بدیو به جزئی متناهی و مادی از حقیقت در بستر وضعیت های تفریقی تبدیل می شود که علی رغم کلیه تلاش های این فیلسوف محل انتقادات و ابهاماتی است و به دلیل نسبت مستقیمش با حقیقت باید بدان ها پاسخ داد و نمی توان تبیین بدیو از آن را به طور کامل پذیرفت.
۲۲۷.

حقیقت تمثیل در دنیا، الفاظ و قصه های قرآنی با رویکرد تجسم اعمال

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم بلاغت تمثیل تجسم حقیقت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۶۲
تمثیل ازجمله باشکوه ترین جلوه های ادبی و هنری قرآن است که به واسطه آن حقایق حق و ثابت الهی به قالب آن ریخته می شود تا هر کسی را بنا به ظرفیت خودش سیراب کند. تمثیل فقط از منظر ادبیاتی و از جنبه های بلاغی آن مورد توجه قرار گرفته و تنها به جنبه ظاهری ادبیاتی آن نگریسته شده است. بررسی ابعاد تربیتی منحصربه فرد مثال های قرآنی در هدایت انسان ها و ابعاد روش های تمثیل مغفول مانده و قصه های قرآن و تمام الفاظ قرآن که مثلی اعلاتر از تمثیل های رایج و شایع در قرآن است نادیده گرفته شده است، درحالی که باید دانست که شنونده در مواجهه با تمثیل های قرآن به هیچ وجه به جنبه ادبیاتی آن توجه نمی کند، بلکه اهداف و آثار تربیتی آن را تعقیب می کند، اما ادبیات می تواند کلیدی باشد که قفل های ناگشوده آن را می گشاید. باید اعتراف کرد آنچه درباره تمثیلات قرآن پژوهش شده هنوز نمی از لم بیکران قرآن است. جا دارد با نگاهی دقیق تر و عمیق تر به بحث تمثیل بنگریم و از زوایای مختلف بررسی نماییم تا به اسرار آن، که حقایق بلند معارف الهی است، دست یابیم. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی تلاش شده دایره آن را از امثال های رایج آن، به قصه ها و کل الفاظ قرآن گسترش دهیم و با نمونه هایی از تمثیل های رایج قرآن اندکی از حقایق تجسم یافته اعمال انسان، که در قالب تمثیل آمده است، را بررسی کنیم. این مقاله نگاهی اجمالی به روش های تمثیل در قرآن دارد. در آن تلاش شده تا کلیاتی از تعاریف، انواع و فواید مثل، حقیقت تمثیل در عالم، حقیقت تمثیل در قرآن، بیان کارکردهای آن و نمونه هایی از تمثیل های قرآنی پرداخته شود و تصویری که خداوند از تجسم و تمثیل اعمال انسان ها در قرآن عرضه کرده، تبیین گردد
۲۲۸.

معرفت و حقیقت؛ مقایسۀ روش شناسی شناخت در فلسفۀ ابن عربی و سورن کیر کگور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه معرفت حقیقت روش شناسی شناخت ابن عربی کیرکگور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۸۰
این مقاله به بررسی تطبیقی روش شناسی شناخت در فلسفه ابن عربی و سورن کیرکگور می پردازد. ابن عربی در چارچوب عرفان اسلامی، معرفت حقیقی را از طریق تجربه های شهودی و کشف باطنی می داند، در حالی که کیرکگور در الهیات مسیحی، حقیقت را امری شخصی و ذهنی معرفی کرده و بر جهش ایمانی تأکید دارد. این پژوهش با روش تحلیل تطبیقی، وجوه اشتراک و افتراق این دو فیلسوف را بررسی کرده است. نتایج نشان می دهد که هر دو فیلسوف بر تجربه شخصی و فراتر رفتن از عقل برای شناخت حقیقت تأکید دارند. ابن عربی فرآیند معرفت را تدریجی و مبتنی بر سلوک عرفانی می بیند، در حالی که کیرکگور آن را تجربه ای ناگهانی و مبتنی بر ایمان می داند. ابن عربی حقیقت را با وحدت وجود و کیرکگور آن را به عنوان تجربه ای فردی و رابطه ای شخصی با خداوند مطرح می کند. با وجود تفاوت های فرهنگی و دینی، هر دو فیلسوف به نقش تجربه فردی و محدودیت عقل در شناخت حقیقت تأکید دارند. این پژوهش نشان می دهد که ایمان و تجربه های معنوی از ارکان مشترک در هر دو سیستم فکری هستند.
۲۲۹.

تحلیل تحقق رخداد در نمایشنامه های فعل و فرشته تاریخ، از منظر «آلن بدیو»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلن بدیو توهم حقیقت خیال رخداد سوژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۷
آلن بدیو به عنوان یکی از اصلی ترین مباحثش به موضوع رخداد محال پرداخته و شرایطی برای تحققش برشمرده است؛ ازجمله: مکان رخدادی، سوژه و عملکردش که منجر به تبدیل رخداد به حقیقت یا توهم  می شود. از نظر او سوژه از قبل وجود ندارد یا به بیان دیگر، این هویت زمانی به شخص داده می شود که رخدادهای به وقوع پیوسته را به مثابه حقیقت بپذیرد و باورش کند. در این پژوهش با رویکردی توصیفی - تحلیلی و جمع آوری داده های کتابخانه ای ابتدا جنبه های مختلف نظریه آلن بدیو در ارتباط با مفهوم رخداد و تحقق رخداد بررسی می شود در ارتباط با مفهوم رخداد و تحقق رخداد بررسی می شود و سپس در تحلیل متن نمایشنامه های فعل و فرشته تاریخ ، برای پی بردن به چگونگی روند وقوع رخداد از ابتدا تا انتها، به این سؤالات پاسخ داده شده است که رخداد محال با استفاده از چه عناصر و امکاناتی به وقوع پیوسته و چه تأثیری بر شخصیت ها گذاشته است؟ از نتیجه این مقاله چنین برمی آید که علاوه بر بازی با زمان و مکان، درگیرکردن خیال، دگرگو ن کردن چارچوب روایت برای تحقق این رخدادها، رویکرد بدیو نسبت به رخداد می تواند با معرفی نگاهی تازه به موقعیتی تکراری و خلق ایده هایی ناب به نویسندگان، بر ادبیات نمایشی و پیشرفتش کمک کند.
۲۳۰.

مطالعات آینده بر اساس فلسفه افلاطون، کانت و نیچه؛ پساآینده پژوهی و جایگاه آینده پژوهی در ساختارهای سازمانی و سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آینده پژوهی آینده اندیشی هرمنوتیک حقیقت فلسفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۵۸
موضوع پژوهش، محورهای سه گانه آینده پژوهی (ابعاد زمانی، اجزا و ارکان) است. در ابتدا بر مبنای «هرمنوتیک»، به تاریخ فلسفه غرب پرداخته می شود که در آن «حقیقت» سه مرحله را طی کرده است؛ حقیقت افلاطونی، کانتی و نیچه ای. این سه، طیفی با دو کرانه مطلق و یک ناحیه میانی را تشکیل می دهند. در سه ناحیه آینده «ذهنی، بِینی و عینی» و سه رویکرد «نظری، نظری-عملی و عملی» ماتریسی 3*3 شکل گرفته و چینش پانزده حوزه مطالعات آینده، که همگی به عنوان زیرمجموعه «آینده اندیشی» به شمار می آیند، سامان می یابند. هدف؛ معرفت شناسی حوزه های مطالعات آینده است. در ادامه، با تبیین ارتباط آینده اندیشی با مدیریت و رهبری، جایگاه آینده اندیشی در ساختارهای سازمانی و سیاسی تعیین می شود. دو نقش آینده اندیشی (حلقه مفقوده مدیریت و رهبری)؛ نقش همگرا ساز و نقش هم راستاساز است. جایگاه آینده اندیشی در ساختارهای سازمانی و سیاسی، ماورای مدیریت و قوای سه گانه (مجریه، مقننه و قضاییه) و مادون رهبری است. درنهایت با تمایز «آینده آینده پژوهی» و «پساآینده پژوهی»؛ سیر روند برنامه ریزی، آینده پژوهی و پساآینده پژوهی طرح می شود. برنامه ریزی، ماهیتی مدیریتی و سیاسی؛ آینده پژوهی، ماهیتی اجتماعی و جامعه شناسی و پساآینده پژوهی، از ماهیتی حاکمیتی و سیاسی برخوردار است. هدف غایی آینده پژوهی، آینده آینده پژوهی (حلقه واسط مابین آینده پژوهی و پساآینده پژوهی) و پساآینده پژوهی به ترتیب عبارت است از ساختن جامعه آرمانی، جهانی ساختن آن و ساختن حکومت آرمانی جهانی.
۲۳۱.

تمایز انتولوژیکال در اندیشه هایدگر: راه حلی برای معمای رابطه میان وجود، موجود و دازاین در کتاب وجود و زمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود موجود دازاین حقیقت تمایز انتولوژیکال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۴۷
این مقاله به بررسی سه گزاره ظاهراً متعارض در کتاب وجود و زمان می پردازد که به ارتباط میان موجودات، وجود و دازاین اشاره دارند. این تعارض از آنجا ناشی می شود که هایدگر از یک سو موجودات را مستقل از دازاین می داند و از سوی دیگر وجود را وابسته به فهم دازاین می پندارد. در این مقاله تلاش شده است تا با معرفی و تحلیل تمایز انتولوژیکال میان وجود و موجود که یکی از مفاهیم کلیدی در فلسفه هایدگر است، به رفع این تعارض ظاهری پرداخته شود. از طریق بررسی نقدهای هایدگر به رویکردهای رئالیستی و ایدئالیستی سنتی و با تکیه بر تحلیل فلسفی او از مفهوم دازاین، نشان داده می شود که این سه گزاره در چارچوب فلسفه وجودشناسانه هایدگر کاملاً سازگار هستند. از آنجا که نحوه وجودِ دازاین به مثابه فرارویِ بنیاد تمایز انتولوژیکال است، فهم همه انحاء وجودِ موجودات (و نه خودِ موجودات) من جمله مستقل بودن و وابسته بودن در دازاین ریشه دارد.
۲۳۲.

گفتمان، حقیقت و قدرت در باب اول مرزبان نامه بر مبنای آرای میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان حقیقت قدرت اثر تمثیلی مرزبان نامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۹
در باب اول مرزبانامه گفتمانی تنش زا میان ملک زاده و دستور با هدف کشف حقیقت و به پشتوانه نوعی قدرت با ماهیت متفاوت صورت می گیرد. هر یک از آن دو، در صدد است که با فشار بر دیگری او را از میدان به درکند و با تحت تأثیر قراردادن ملک، جایگاه خود را تثبیت کند. دستور از موضع قدرت سیاسی، با بیانی صریح و سوفسطایی وار، با بهره بردن از سخنوری و معطوف به قدرت، وارد گفتمان شده، به دفاع از وضع موجود می پردازد. ملک زاده، با اتکا به پشتیبانی یک طبقه اجتماعی خاص با زبانی کنایی و بهره گیری از تمثیل، مشکلات و تنگناهای موجود را که سبب بحران در جامعه شده، مطرح می کند و سعی در برانگیزاندن ملک نسبت به تغییر آن ها دارد. در نتیجه دو گفتمان در این باب شکل می گیرد که هر یک سویه ای از حقیقت و قدرت را در خود بازتاب می دهند. این باب به شیوه سندکاوی و کتابخانه ای با بهره بردن از رویکرد میشل فوکو که در آثار مختلف خود پیوندی محکم و منسجم بین گفتمان، حقیقت و قدرت برقرار ساخته، توصیف و تحلیل شده است. سبک سخن پردازی، نوع استدلال و موضع گفتمانی هر یک از طرفین به گونه ای است که مخاطب را تحت تأثیر قرارداده، عواطف او را برمی انگیزاند و نظر او را نسبت به موضع آن ها جلب می کند. استراتژی ملک زاده در شیوه سخن گفتن و موضع گفتمانی او سبب می شود که مخاطب نسبت به او متمایل شود و او را در سویه حقیقت و در نتیجه صاحب قدرت حقیقی ببیند.
۲۳۳.

از این افسانه در باب حقیقت و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایهام حقیقت دروغ فرض قانونی فرض قضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۵
آیا دو رکن مهم حقوق، یعنی قانون و رأی دادگاه، باید همیشه صریح و مطابقِ حقیقت باشند؟ به نظر می رسد همه جا صراحت کلام برای قانون مطلوب نباشد و آنجا که قانونگذار می داند که نمی تواند قانونی عادلانه بنگارد، باید حکم کلیِ خود را به ابهام و ایهام برگزار کند تا قاضیان بتوانند دست کم در هر مورد جزئی به حُکمی منصفانه دست یابند. باوجوداین، در صورتی که قانون حکم ناعادلانه خود را بی پروا انشا کرده است، راهِ دستیابیِ دادرسان به حق اجرای فرض های قضایی است؛ احراز نکردنِ امر موضوعی به نیّتِ اجرا نکردنِ امر حُکمی. شرطِ انصاف امّا اینجا آن است که فرض های قضایی برای بازیابی عدالتِ گمشده قانون به کار رَوَند نه برای تحمیل ظلمی مضاعف بر شهروندان؛ معیارِ این تشخیص نیز دو طرف دعوا، دادرسانِ دادگاه های عالی، و داوریِ فهم عرفی خواهد بود
۲۳۴.

کفر و ایمان از دیدگاه عین القضات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عین القضات کفر ایمان حقیقت مجاز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۳
عین القضات یکی از شجاع ترین عارفانی بود که اندیشه های عرفانی، کلامی و ... او گویای این روحیه وصف ناپذیرش است. وی با علاقه وافری که به مفاهیم دیالکتیکی چون: پیامبر و ابلیس، خیر و شر و ... دارد، کفر و ایمان را نیز به گونه ای خاص و بحث برانگیز در اندیشه های ناب عرفانی خود، طرح کرده است. پرسش اصلی این مقاله چیستی دیدگاه قاضی درباره کفر و ایمان است، که انگیزه ای شد بر بنانهادن این پژوهش به شیوه تحلیلی- توصیفی و کتابخانه ای. در این مقاله نخست دو واژه کفر و ایمان در لغت، شرع و اصطلاح درج شده است، سپس دیدگاه دیگر عارفان یا عرفان پژوهان در کتب عرفانی قدیم واکاوی شده است. در پایان نظر عین القضات درباره این اندیشه به ظاهر کفرآمیز، در دو اثر وی: نامه ها و تمهیدات بررسی شده است. دستاورد ما در این تحقیق این است که قاضی با تأثر از آرای حلاج در این باب و عقیده وحدت وجودی خود و به یاری عبارات شطح گونه بزرگان و با گذر از ایمان مجازی و کشف کفر حقیقی و رسیدن به مقام فنا و مشاهده به اثبات مقام اتحاد کفر و ایمان همت گمارده است. واژه های کلیدی: عین القضات، کفر، ایمان، حقیقت، مجاز.
۲۳۵.

بررسی چالش های محمدتقی مجلسی و ملا محمدطاهر قمی در شریعت، طریقت و حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محمدتقی مجلسی محمدطاهر قمی شریعت طریقت حقیقت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۴
اسلام یکی از ادیانی است که قرآن کریم در آن دارای ظاهر و باطن است و هریک از دانشمندان اسلامی مانند فقها و عرفا و متکلمان و فیلسوفان به یکی از ابعاد آن پرداخته اند و برخی نظر خود را تنها درست دانسته و نظر دانشمندان دیگر را باطل شمرده اند که این عمل موجب اختلاف نظر برخی از دانشمندان گردیده و عالم اسلام را از بهره مندی از دیدگاه های آنان محروم ساخته است و یکی از بارزترین دیدگاه های اختلافی، دیدگاه فقها و عرفا بوده است. در طول تاریخ خسارت بزرگی به حوزه اسلام وارد ساخته است و از بین آن ها دو شخصیت مهم وجود دارد که هر یک در حوزه خود از اهمیت خاصی برخوردارند. محمدتقی مجلسی در دفاع از عرفان آثار متعددی داشته و از جهت آنکه پدر محمدباقر مجلسی صاحب بحارالانوار می باشد و محمدباقر مجلسی نیز از او دفاع نموده، دارای اهمیت خاصی است و در مقابل او ملامحمدطاهر قمی که کتابی علیه تصوف نوشته و جواب محمدتقی مجلسی را باز پاسخ داده دارای اهمیت است و مسئله این مقاله است که چرا جامعه اسلامی قبل از صفویه نیز درگیر آن بوده است و موجب حکم اعدام بزرگانی همچون حلاج و عین القضاه و شیخ اشراق گردیده و هدف این مقاله نیز این است که با روش کتابخانه ای و توصیفی ، دلایل اختلاف آن ها را بررسی نموده و همچنین نقاط اشتراک این دو دانشمند را جستجو نماید برای آنکه ملامحمدطاهر قمی که کتاب علیه تصوف نوشته ولی بااین حال خود را عارف می داند. بانگاه ظاهرگرایانه و اخباری به تصوف پرداخته و روش نقد او برداشت ظاهری از مبانی و مفاهیم دینی بوده است ولی محمدتقی مجلسی به مباحث باطنی و تأویلی توجه داشته است و تصوف را منافی با اشتغال به فقه و اخبار و حدیث نمی داند. کلیدواژه ها: محمدتقی مجلسی، محمدطاهر قمی، شریعت، طریقت، حقیقت،
۲۳۶.

تحلیل رابطه شریعت، طریقت و حقیقت در آثار عرفانی با رویکرد پاسخ به اشکالات منتقدین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شریعت طریقت حقیقت باطن دین رابطه دین و عرفان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۹
یکی از مباحث چالشی میان عرفا و فقها میزان توجه به باطن و حقیقتِ شریعت است. عرفا با طراحی یک نظام متشکل از شریعت، طریقت و حقیقت، نگاهی جامع به احکام، آداب و معارف دین داشته اند؛ اما همین دیدگاه مورد انتقادات قرار گرفته است. برای شناخت و قضاوت دقیق تر دیدگاه عرفا لازم است ابتدا مفهوم این سه واژه و رابطه آن ها با یکدیگر مورد بازنگری قرار گیرد. ازاین رو هدف از این تحقیق بررسی مفهوم و رابطه شریعت، طریقت و حقیقت در دیدگاه عارفان و پاسخ به اشکالات منتقدین با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به ادله نقلی، عقلی و شهودی است. نتیجه اینکه شریعت شامل احکام فقهی و بُعد ظاهری اخلاق، طریقت شامل سیر باطنی انسان و بُعد باطنی اخلاق و حقیقت مربوط به شهود باطنی حق تعالی، اسماء و صفات او می شود. رابطه شریعت، طریقت و حقیقت نه عرضی، بلکه طولی است و هرکدام باطن مورد قبلی است. بنابراین تعبیر از قشر به شریعت به معنای بی توجهی به آن نیست و شریعت علت در وصول به حقیقت و بقا در آن است؛ لذا هیچ گاه انسان از شریعت بی نیاز نیست. حقیقت چیزی بر شریعت نمی افزاید و شهود منافی عقل و وحی نیست و معیار شهود نیز شریعت است.
۲۳۷.

پژوهشی دربایسته های راهبردی زندگی ایمانی، با تأکید بر حدیث «لایستکمل العبد حقیقه الایمان حتی...»

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: راهبرد زندگی ایمانی حقیقت شناخت برنامه شکیبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۱
زندگی ایمانی نوعی کنش انتخابی، آگاهانه، حساب شده و شکیبانه ای است که بر اندیشه توحید استوار است. زندگی مذکور، دارای قواعد و آموزه های عملی- اخلاقی فراوانی است و به لحاظ اهمیت و ضرورت، هر یک دارای مراتب گوناگونند. مقاله تحلیلی پیش رو، که مبتنی بر منابع کتابخانه ای است، پژوهشی در بایسته های راهبردی زندگی ایمانی در منابع روایی با تأکید بر روایت «لایستکمل العبد حقیقه الایمان...» است. بازکاوی مفاهیم موجود در روایت مذکور و تبیین روزآمد فرازهای آن، نشان می دهد که شناختِ بنیادین، اولین بایسته راهبردی زندگی ایمانی است که هدایت طلبی و عمل، نتیجه آن است. ساماندهی زمان، ابزار و امکانات زندگی و داشتن برنامه زیست مادی و معنوی، دومین ضرورت راهبردی زندگی ایمانی در کلام نورانی معصومان‰ است. شکیبایی در زندگی دنیا در برابر انواع ناملایمات و حرکت به سوی هدف، سومین عنصر راهبردی زندگی ایمانی است. خلإ هر یک از موارد سه گانه، مانع بزرگی در رسیدن به زندگی مطلوب در پژوهش نگارنده است.
۲۳۸.

تحلیل سندی و محتوایی حدیث شریعت و طریقت و حقیقت

کلیدواژه‌ها: پیامبر شریعت طریقت حقیقت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۷
شناخت منابع دینی جهت دریافت دیدگاه صحیح دینی نیازمند دقت ویژه ای است. در این میان درک صحیح کلام نبوی پس از قرآن کریم اهمیت خاصی دارد. برخی از تعابیر از قول پیامبر اعظمˆ مطرح می شود، در حالی که صدور آن از ایشان در هاله ای از ابهام است. از جمله آن گفتارها جمله "الشَّریعَهُ اَقْوَالی و الطَّریقَهُ أفعالی و الحقیقَهُ أحوَالِی" است که در میان محدثین و عرفای متأخر سید حیدر آملی عارف قرن هشتم شهرت یافته است. با بررسی سند روایت و تحلیل محتوای آن به همراه سیر تاریخی حدیث در آثار عرفانی می یابیم که این کلام از تعابیر عرفا است، نه از پیامبر اسلامˆ. و عزیز الدین نسفی برای اولین بار این کلام را از قول پیامبرˆ مطرح کرده است. بعد از او سید حیدر آملی آن را به پیامبرˆ نسبت داده و به طور گسترده در آثارش آورده است. در حالی که اصطلاحات شریعت، طریقت و حقیقت قرنها پس از رحلت پیامبر عظیم الشأن در میان مسلمین رایج گردیده است.
۲۳۹.

مقایسه و نقد مفهوم مجاز از دیدگاه طباطبایی و شنقیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مجاز حقیقت روح معنا طباطبایی شنقیطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
استعمال مجاز، کنایه، استعاره و دیگر محسنات بدیعی در قرآن، از بارزترین جنبه های اعجاز بیانی قرآن شناخته شده است. اغلب اهل بلاغت و ادب، بر آن اتفاق نظر دارند؛ اما در میان مفسران اختلاف دیدگاه در به کارگیری آن در قرآن است. علامه طباطبایی، مفسر شیعی از موافقان و شنقیطی، مفسر سلفی معاصر منکر استفاده از آن در قرآن است؛ هرچند هردو بر اصل بودن استعمال حقیقی الفاظ قرآن توافق دارند و حتی الامکان مجاز و استعاره لفظی را بر نمی تابند؛ اما طباطبایی درصورتی که ظاهرلفظ منافی با معنای عقلی و ناسازگار با بافت کلمه باشد، قائل به مجازاست و با نظریه های متفاوت سعی بر توجیه استعمال الفاظ قرآن در ما وضع له و به نحو حقیقت دارند. به نظر می رسد، نظریه "روح معنا" از طباطبایی و نظریه "نفی مجاز" شنقیطی در لایه رویین با یکدیگر تلاقی می کنند؛ ولی تفاوت های اساسی دارند. در این مقاله این دو نظریه بررسی و مقایسه می شود. طباطبایی مجاز را به طورکلی انکار نکرده است؛ اما با توسل به نظریه «وضع الفاظ برای ارواح معانی» دایره کاربرد مجاز را در قرآن محدود کرده است و تنها درجایی که قرینه ای برخلاف ظاهر باشد، پای مجاز و استعاره را به میان کشیده است؛ اما شنقیطی با رویکرد کلامی اساساً آن را انکار کرده است.
۲۴۰.

بازخوانی آراء تفسیری مفسران در آیه خطاب (فصلت: 11) با رویکرد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خطاب تمثیل حقیقت طوع کره فصّلت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۰
قرآنی یکی از مباحث اختلاف برانگیز بین مفسران، حمل آیات خطاب بر زبان تمثیل (نمادین) یا زبان حقیقت است. از این موارد می توان به آیه «ثُمَّ استوى اِلىَ السَّماءِ و هى دُخانٌ فقالَ لَها و لِلارضِ أئْتیا طَوعاً اَوکَرها قَالتا اَتینا طائِعینَ» (فصلت:11) اشاره نمود که برخی از مفسران آن را بر زبان حقیقی، و بسیارى از ایشان اعم از مفسران متقدم و معاصر، با ذکر دلایلی آن را بر زبان نمادین حمل کرده اند. این پژوهش ضمن تبیین زبان تمثیلی و نمادین، دلایل طرفداران خطاب حقیقی و تمثیلی را بررسی کرده و با تکیه بر پذیرش تسری آگاهی و هوشمندی در موجودات هستی اما در مراتب گوناگون، آیه را داراى دو سطح معنایی یافته است؛ نخست، سطحی که مخاطبِ آن دارای فهم ساده عرفى است و دیگر، سطحی که مخاطب قادر به فهم حقیقت معناى آیه است. به استناد مرتبه نخست، آیه تمثیل و از مصادیق زبان نمادین و به استناد مرتبه دوم، آیه بر معناى حقیقى که سرایت علم و شعور در موجودات است، دلالت دارد.