سجاد رضایی

سجاد رضایی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۸۹ مورد از کل ۸۹ مورد.
۸۱.

بررسی صحت، سوگیری و شدت بازشناسی هیجان چهره ای مرتبط با جنسیت در دختران نوجوان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازشناسی هیجان بازشناسی هیجان چهره ای جنسیت دختران نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی صحت، سوگیری و شدت بازشناسی هیجان چهره ای مرتبط با جنسیت در دختران نوجوان بهنجار انجام شد. روش پژوهش، مقطعی-تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، دختران نوجوان مقطع متوسطه دوم شهرستان لاهیجان در سال تحصیلی 1403-1402 و حجم نمونه 243 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و براساس ملاک های ورود و خروج از میان دانش آموزان مدارس دولتی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، آزمون بازشناسی/ادراک هیجانِ طراحی شده با استفاده از مجموعه حالت های چهره نیم استیم (2009) بود. داده ها با استفاده از آزمون های آماری t استیودنت همبسته، مجذور خی پیرسون و نیکویی برازش مجذور خی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که دختران نوجوان صحت و دقت بیشتری در بازشناسی هیجان های چهره ای زنان داشتند و خطای بیشتری هنگام بازشناسی هیجان های مردان از خود نشان دادند. علاوه بر این، شادی و انزجار در مردان و غم، ترس و خشم در زنان صحیح تر (با میزان خطای کمتر) بازشناسی شدند. همچنین دختران نوجوان هنگام بازشناسی هیجان های چهره ای زنان و مردان، از خود سوگیری نشان دادند. این سوگیری به صورت انتخابِ بیشترِ انزجار در چهره های مردان و انتخابِ بیشترِ تعجب و ترس در چهره های زنان مربوط بود. درنهایت، دختران نوجوان هیجان های چهره ای زنان را با شدت بیشتری نسبت به هیجان های چهره ای مردان ادراک می کردند. علاوه بر این، دختران نوجوان، شادی، غم و انزجار را در مردان، و ترس و خشم را در زنان شدیدتر ادراک می کردند. بنابراین جنسیت ابرازگران هیجان، بر ادراک و بازشناسی هیجان چهره ای در دختران نوجوان اثرگذار است.
۸۲.

نقش میانجی خطاهای شناختی در رابطه بین فشار فرهنگی- اجتماعی و ترس از تصویر بدنی در زنان چاق بدون سابقه کاهش وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترس از تصویر بدنی چاقی خطاهای شناختی فشار فرهنگی - اجتماعی کاهش وزن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۹
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خطاهای شناختی در رابطه بین فشار اجتماعی- فرهنگی و ترس از تصویر بدنی در زنان چاق بدون سابقه کاهش وزن انجام شد. روش: طرح پژوهش توصیفی- مقطعی از نوع همبستگی بود که با  200 زن 30 تا 55 ساله چاق بدون سابقه کاهش وزن، به روش نمونه گیری در دسترس از شهرهای تهران، رشت و کاشان،  در نیمه دوم 1402، اجرا شد. جهت سنجش، از شاخص توده بدنی (BMI) استفاده شد و آزمودنی ها به پرسش نامه های جمعیت شناختی، ترس از تصویربدن لیتلتون (BICI)، فشار فرهنگی- اجتماعی ادراک شده (PSPS) و خطاهای شناختی الیس (CDQ) داوطلبانه پاسخ دادند. تحلیل داده ها با نسخه 22 نرم افزار SPSS و Amos انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین فشار فرهنگی- اجتماعی و ترس از تصویر بدنی (P<0.05, r=0.38)، خطاهای شناختی و ترس از تصویربدنی (p<0.05, r=0.50) و فشار فرهنگی- اجتماعی و خطاهای شناختی (p<0.05, r=0. 65 ) رابطه معنادار وجود دارد؛ یک واحد تغییر فشار فرهنگی- اجتماعی منجر به 36/0 تغییرات در ترس از تصویربدنی، یک واحد تغییر خطاهای شناختی منجر به 55/0 تغییرات در تصویربدنی و یک واحد تغییر فشار فرهنگی- اجتماعی منجر به 66/0 تغییرات در خطاهای شناختی می شود. الگوی میانجی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی برخوردار بود و مدل ترسیم شده 63 درصد از نمرات متغیر مکنون ترس از تصویر بدنی را تبیین می نماید (χ2/df=2.503, RMSEA= 0.088, CFI= 0.609, PCFI= 0.695, IFI=0.730, GFI=0.609). تحلیل بوت استراپ نشان داد خطاهای شناختی به طور معنی داری در رابطه بین نمرات فشارفرهنگی- اجتماعی و ترس از تصویر بدنی میانجیگری می کند (95% CI: 0.172 to 0.154). نتیجه گیری: خطاهای شناختی تفکر دوقطبی و سوگیری توجه اثر مخرب فشار فرهنگی- اجتماعی را برای ایجاد ترس بیشتر از تصویربدنی در زنان چاق شدت می بخشد. در این رابطه پیشنهاد می شود درمانگران جهت تدوین برنامه چاقی برای اقناع سازی برای کاهش وزن بر روی تاثیر خطاهای شناختی توجه ویژه ای داشته باشند.
۸۳.

تأثیر تدریس فارسی با الگوی طراحی آموزشی گانیه بر آگاهی واج شناختی و عملکرد حل مسئله دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی واج شناختی الگوی طراحی آموزشی گانیه حل مسئله دانش آموزان کم توان ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۶
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر الگوی آموزشی گانیه بر آگاهی وا ج شناختی و حل مسئله دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه اول و دوم کم توان ذهنی شهر خمام در سال تحصیلی 1401-1402 بودند. نمونه این پژوهش متشکل از 30 دانش آموز بوده که با توجه به ملاک های پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل، جای دهی شدند. جمع آوری داده ها در مرحله پیش- پس آزمون با استفاده از آزمون آگاهی واج شناختی سلیمانی و دستجردی (1382) و آزمون برج لندن (1982) انجام شد. الگوی طراحی آموزشی گانیه طی 10 جلسه به مدت 45 دقیقه برای گروه آزمایش برگزار شد و گروه کنترل آموزش مرسوم از سوی معلمان خود را دریافت کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و با استفاده از روش کوواریانس تک و چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد نمرات پس آزمون آگاهی واج شناختی به شکل معناداری در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل است (05/0>P). همچنین دانش آموزان گروه آزمایش در عملکرد حل مسئله نمرات بهتری نسبت به گروه کنترل به دست آوردند (05/0>P). بر اساس یافته ها می توان گفت که الگوی آموزشی گانیه با توجه به گام های مؤثر و منسجمی که در طراحی آموزشی ارائه می دهد، با بهره گیری از توانایی ها و فراخواندن حافظه دانش آموزان کم توان ذهنی، موجب بهبود مهارت حل مسئله و آگاهی واج شناختی آن ها می شود.
۸۴.

The mediating role of positive and negative religious coping strategies in the relationship between psychological capital and the ability of forgiveness on family strengths(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Psychological Capital Forgiveness ability family strength Positive religious coping strategies Negative religious coping strategies

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۲
Aim: The family is the most basic and durable social-emotional unit that plays an important role in the entire development of a person and establishes her personality. The purpose of the present study was to investigate the mediating role of religious coping strategies in the relationship between psychological capital and the ability to forgive with family strength. Method: The research method is descriptive and correlation type, which was done using structural equation modeling. The statistical population of the research was all married employees with children in the executive bodies of Rasht; 400 people (200 men and 200 women) were randomly selected. To collect data, Pargament et al.'s religious coping strategies, Luthans' psychological capital, Ray's forgiveness, colleagues' questionnaires, and Sham et al.'s family strength scale were used. SPSS26 and AMOS24 software were used for data analysis and model fitting, and the bootstrap method in the MACRO program was used by Preacher and Hayes to investigate the role of mediating variables. Results: The research results showed that the proposed research model has a favorable fit. Psychological capital(P=0.001, β=0.155)  and the ability to forgive(P=0.003, β=0.139) have a direct effect on family strength, and Psychological capital(P=0.001, β=0.0745) and the ability to forgive(P=0.006, β=0.0655)  have an indirect effect on family empowerment through positive religious coping strategy. Also, a negative religious coping strategy does not mediate the relationship between psychological capital(P=0.210, β=0.0169) and the ability to forgive(P=0.0144, β=0.396) with family empowerment. Conclusion: Therefore, this conceptual model can be used in the process of family counseling interventions and couple therapy to improve the quality of life as well as the strength of the family
۸۵.

سنجش گروهی میزان و انگیزه های عدم صداقت و مقایسه آن در مردان و زنان: یک مطالعه آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدم صداقت جنسیت انسان اقتصادی تصویر من صادق دروغ زیان بخش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه: عدم صداقت، رفتار فراگیری است که همراه با منفعت شخصی و زیان رساندن به فرد، گروه دیگر یا جامعه است. بنابراین هدف این پژوهش سنجش گروهی میزان و انگیزه های عدم صداقت و مقایسه آن در مردان و زنان است. روش: پژوهش حاضر به صورت طرح پس آزمون با دو گروه مردان و زنان (مطالعه تک ضربه ای) انجام می شود. جامعه آماری متشکل از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه گیلان است. نمونه پژوهش حاضر شامل 189 دانشجو است که به روش نمونه گیری هدفمند و براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شده و در دو گروه مردان (92 نفر) و زنان ( 97نفر) قرار گرفتند و از روش پرتاپ تاس (فیشباخر، 2013) برای سنجش میزان و انگیزه های عدم صداقت استفاده شد و داده های حاصل با کمک آزمون دوجمله ای تحلیل شد. به منظور مقایسه ی میزان و انگیزه های عدم صداقت در دو جنس به ترتیب از آزمون t مستقل و آزمون خی دو استقلال استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که بخش قابل توجهی از مردان (z=4.78, df=91, p<0.001)، زنان (z=1.71, df=96, p<0.05) و کل شرکت کنندگان (z=4.66, df=188, p<0.001) با انگیزه «انسان اقتصادی» دست به رفتار عدم صداقت زده اند. انگیزه «تصویر منِ صادق» در مردان (z=1.15, df=91, p<0.045)و رفتار محافظه کارانه در زنان (z=1.71, df=96, p<0.05) در مواجهه با رفتار عدم صداقت مشاهده شد. همچنین مردان و زنان در میزان رفتار عدم صداقت (t=1.15, df=187, p<0.175) و انگیزه انسان اقتصادی (χ²=2.805, df = ... ,p<0.093) تفاوت معناداری نداشتند. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها، دستیابی به سود حداکثر، در افراد برانگیزاننده ی رفتار عدم صداقت است و هچنین در مردان و زنان به ترتیب ارائه تصویر صادقانه از خویشتن و رفتار محافظه کارانه نمود بیشتری دارد.
۸۶.

تجربۀ زیستۀ استادیاران نو استخدام از قلدری در دانشگاه: تحلیل پیامدها و راهبردهای مقابله ای

کلیدواژه‌ها: قلدری سازمانی پدیدارشناسی راهبردهای مقابله ای پیامدها دانشگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۲
زمینه: امروزه قلدری سازمانی یکی از معضلات جدی در محیط های آموزشی است و می تواند پیامدهای روانی، جسمانی و سازمانی متعددی برای قربانیان به همراه داشته باشد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی پیامدهای قلدری سازمانی برای استادیاران نواستخدام و راهبردهای مقابله ای آنان در محیط دانشگاهی انجام شده است. این پژوهش به دنبال شناسایی و تحلیل این پیامدها و راهکارهای اتخاذی اعضاء هیئت علمی برای مقابله با این پدیده است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. شرکت کنندگان پژوهش را استادیاران نواستخدام دانشگاه گیلان که به باور خود مورد قلدری واقع شده بودند، در سال 1401 تشکیل دادند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر هدفمند و گلوله برفی بود و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 مرد و 8 زن، جمع آوری شد و نمونه گیری تا اشباع نظری ادامه داشت. داده ها به روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. یافته ها: از تحلیل داده ها، 15 کد باز، 4 مقوله فرعی و 2 مضمون اصلی به دست آمد. مضامین اصلی برای پیامدهای قلدری سازمانی شامل پیامدهای فردی و پیامدهای سازمانی بودند. مقولات مربوط به پیامدهای فردی، شامل پیامدهای جسمی و پیامدهای روان شناختی و مقولات مربوط به پیامدهای سازمانی، شامل کاهش بهره وری و تضعیف فرهنگ سازمانی بود. همچنین، 13 کد باز، 4 مقوله فرعی و 2 مضمون اصلی از راهبردهای مقابله ای با قلدری سازمانی به دست آمد که مضامین اصلی شامل راهبردهای مقابله ای فردی با مقولات پذیرش و کناره گیری و دریافت حمایت اجتماعی با مقولات جستجوی حمایت از همتایان و جستجوی حمایت در خانواده بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که قلدری سازمانی تأثیرات منفی عمیقی بر سلامت جسمانی و روانی اعضاء هیئت علمی دانشگاه دارد. این پیامدها شامل سردرد، حملات میگرنی و غیره می باشد. از سوی دیگر تجربه مورد قلدری واقع شدن، منجر به پیامدهای سازمانی از جمله کاهش بهره وری افراد و تضعیف فرهنگ سازمانی در دانشگاه می شود. مقابله مؤثر با این پدیده نیازمند ایجاد محیط های حمایتی و آموزشی، تقویت مدیریت تعارض و افزایش آگاهی نسبت به پیامدهای قلدری است تا افراد قادر به واکنش مؤثرتر و مثبت تری باشند. همچنین نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی همکاران و خانواده نقش کلیدی در کاهش اثرات منفی این پدیده ایفا می کند.
۸۷.

Psychometrics and Standardization of the Extended Persian Version of the Knowledge of Parenting Strategies Scale(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Child behavior Effective parenting Parenting knowledge Reliability Validity

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۵
Objective: This study seeks to validate and standardize the extended version of the knowledge of parenting strategies scale (KOPSS) among Iranian citizens. Methods:  This paper is a descriptive measure validation study, which falls in the category of quantitative research. The statistical population consisted of Iranian parents with children aged 3-12, living together. Thirty parents were selected through convenience sampling and were tested using the Persian KOPSS in order to estimate the standard deviation of the total KOPSS score and obtain the sample size for validation and standardization (n=725). Then, thirty parents were studied at an interval of three weeks to calculate the test-retest reliability. Furthermore, 330 other parents were selected through convenience sampling to measure internal consistency reliability and concurrent criterion validity. To calculate concurrent criterion validity, the Persian KOPSS scores were correlated with the scores of Robinson’s Parenting Styles and Dimensions Questionnaire (PSDQ). To obtain the standardized scores and percentile ranks of the raw Persian KOPSS scores, an online survey was conducted on 725 eligible parents (including 532 mothers and 193 fathers). Results: The correlation of the total Persian KOPSS-20 score with the PSDQ sub-scales was found to be larger than 0.40 (0.417-0.508). The standardized KOPSS-20 was obtained by converting the raw scores into normed z and T-scores and calculating the percentile ranks of the entire group (n=725). Conclusion: KOPSS-20 was found to yield reproducible and reliable results with satisfactory validity coefficients.
۸۸.

تعویق در رضامندی دانشجویان دارای رفتارهای خودشکن: شواهدی از مقایسۀ اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش خودتعیین گری آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد تعویق در رضامندی رفتارهای خودشکن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۶
تعویق در رضامندی دانشجویان دارای رفتارهای خودشکن: شواهدی از مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی شواهدی از مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعویق در رضامندی دانشجویان دارای رفتارهای خودشکن انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه گیلان به روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای از میان دانشکده ها، رشته ها، کلاس های دایر در هریک از دانشکده های دانشگاه گیلان بود که تعداد 15 نفر در هر سه گروه (آزمایش، کنترل و گواه) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تعویق در رضامندی تحصیلی بیمبنتی وهمکاران (1998) و مقیاس شناخت رفتار خودشکن کانینگهام (2007) بود. برنامه مداخلاتی این مطالعه، آموزش خودتعیین گری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس نمرات افتراقی و پیگیری سه ماهه نشان داد که هر دو برنامه مداخلاتی، تأثیر مثبت و معناداری بر تعویق در رضامندی دانشجویان دارد. البته برنامه مداخله ای خودتعیین گری تأثیر بیشتری بر رضامندی دانشجویان دارای رفتارهای خودشکن داشت. براین اساس، هر دو برنامه مداخلاتی به عنوان برنامه هدف در کلینیک ها و دانشگاه ها پیشنهاد می شود. کلیدواژه ها: آموزش خودتعیین گری، آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد، تعویق در رضامندی، رفتارهای خودشکن دانشجویان
۸۹.

سنخ شناسی مشارکت مادران کودکان دارای اختلال رشد عقلانی در آموزش فرزندان

کلیدواژه‌ها: مشارکت والدین کودکان دارای اختلال رشد عقلانی مادران آموزش تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
زمینه: مشارکت مادران در آموزش کودکان دارای اختلال رشدِ عقلانی گونه های متنوعی دارد. این تنوع روش ها، نشان دهنده دغدغه مادران نسبت به تکمیل وظایف مادری است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی گونه های مشارکت مادران کودکان دارای اختلال رشد عقلانی در آموزش فرزندان بود. روش: در این پژوهش از روش کیفی از نوع تحلیل مضمون و کدگذاری مضمونی برای تحلیل و سنخ شناسی داده های پژوهش استفاده شد. جامعه آماری مادرانِ کودکان دارای اختلال رشد عقلانی در مدرسه کودکان با نیاز ویژه (آموزشگاه دکتر خزائلی) شهر رشت در سال تحصیلی 1401-1402 بود. شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با در نظر گرفتن معیار اشباع نظری برای تعیین حجم نمونه، مصاحبه های نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع ادامه یافت و در پایان تعداد شرکت کنندگان به 20 نفر رسید. در پایان مصاحبه، برای اعتبار پژوهش، موافقت مصاحبه شوندگان از محتویات اظهاراتشان دریافت شد. یافته ها: نتایج مصاحبه ها پس از استخراج، در 5 مضمون اصلی و 11 مضمون فرعی طبقه بندی شد. مضامین اصلی، پیرامون انواع مشارکت مادران شامل رجوع به مدرسه، تمسک به مؤسسات خصوصی، تسکین توسط جادو، مقابله های مذهبی تفویضی و انفعال بود. هر یک از این مضامین، از طریق تحلیل و ترکیب چند زیرمضمون حاصل شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که مادران از روش های گوناگون و گاهی ترکیبی برای جبران کاستی های آموزشیِ فرزندان خود استفاده می کنند. این یافته ها می تواند پیامدهای کاربردیِ مهمی برای کارگزارانِ آموزشِ کودکان با نیاز ویژه، متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان و مشاوران داشته باشد؛ از جمله به کارگیریِ مؤثر مشارکت والدین به منظورِ ارتقای آموزش کودکان دارای اختلال رشد عقلانی.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان