فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۰
125 - 170
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری با چالش های زیادی از جمله تغییرات سریع اقتصادی و اجتماعی مواجه است و با ورود به اقتصاد تجربه، گردشگران به دنبال تجربه های عمیق و معنادار می باشند. در این میان، استفاده از نوآوری هایی همچون بازی وارسازی به عنوان ابزاری برای پاسخ به این چالش ها و ایجاد تجربه ماندگار گردشگری اهمیت ویژه ای یافته است. این پژوهش به بررسی امکان استفاده از بازی وارسازی در مجموعه سعدآباد تهران برای افزایش ماندگاری تجربه گردشگری پرداخته است. با بهره گیری از مفاهیم مدل تجربه ماندگار ( MED)، یک بازی طراحی شد که هدف آن افزایش تعامل و مشارکت بازدیدکنندگان بود. سپس تاثیر بازی بر تجربه بازدیدکنندگان از طریق پرسشنامه طراحی شده بر اساس مدل MED، در دو مرحله پیش و پس از بازی به روش درون گروهی سنجیده شد. در پایان، نتایج پژوهش نشان داد که بازی وارسازی می تواند به افزایش ماندگاری تجربه گردشگری کمک کند.
Potentials of Historical Houses in Arid Areas for Tourism Development Case Study: Kashan City(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Historic houses are among the key tourist attractions in arid regions. Kashan, a city located in the arid zones of Iran, is home to numerous historic houses. This study aims to assess the potential of Kashan’s historic houses to attract tourists using the Pralong model. The tourism grade for each house was determined based on several indicators, including physical beauty, scientific value, historical-cultural significance, and socio-economic impact. Data collection involved library research, documentary analysis, and surveys. The results indicate that, in terms of tourism standards, Borujerdi House ranks first. According to statistics from the Ministry of Cultural Heritage, Handicrafts, and Tourism, as well as the Pralong model, Borujerdi House holds the top position in attracting tourists, followed by Sharifian House, Ameri House, Tabatabaei House, and Abbasian House. Borujerdi House received the highest score in aesthetic value, while Ameri House ranked first in scientific value.
بررسی تأثیر دست کاری تمرکز تنظیمی و استراتژی خرید بر توجه دیداری مصرف کننده به برچسب تغذیه: مطالعه آزمایشگاهی با استفاده از روش ردیابی چشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
234 - 265
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی و انتخاب محصولات غذایی سالم، یکی از چالش های پیش روی مصرف کنندگان هنگام خرید این نوع محصولات است. در سال های اخیر، بیماری های چاقی و اضافه وزن و بیماری های قلبی – عروقی در جوامع مختلف رواج یافته است. انتخاب درست و مصرف محصولات غذایی سالم، در پیشگیری از این نوع بیماری ها نقش مؤثری دارد. برچسب های تغذیه، یکی از ابزارهای دیداری است که به مصرف کنندگان کمک می کند تا محصولات غذایی سالم را شناسایی و انتخاب کنند و سطح سلامتی خود را افزایش دهند. مطالعات پیشین نشان می دهد که عوامل انگیزشی روی توجه به برچسب های تغذیه تأثیر دارند. یکی از این عوامل، تناسب تنظیمی بین نوع تمرکز تنظیمی و نوع استراتژی خرید افراد است. بر اساس نظریه تمرکز تنظیمی، افراد دو نوع تمرکز تنظیمی دارند: تمرکز تنظیمی پیش برنده (دستیابی به رخدادهای مثبت) و تمرکز تنظیمی بازدارنده (دوری از رخدادهای منفی). بر اساس نظریه تناسب تنظیمی، ایجاد تناسب بین نوع تمرکز تنظیمی و استراتژی افراد در دستیابی به هدفی خاص، می تواند به افزایش انگیزه و سوق دادن افراد به سمت هدف مدنظر کمک کند. این پژوهش به بررسی تأثیر تناسب بین تمرکز تنظیمی و استراتژی خرید روی توجه دیداری مصرف کننده به برچسب تغذیه می پردازد. به بیان دیگر، این پژوهش با هم راستاسازی نوع تمرکز تنظیمی با هدف خرید محصولات غذایی سالم، به دنبال آن است که تأثیر هم زمان این دو متغیر را روی رفتار افراد، هنگام خرید محصولات غذایی بررسی کند. این پژوهش نوآورانه است؛ زیرا تاکنون مطالعه ای در خصوص اثر تناسب بین تمرکز تنظیمی و استراتژی خرید روی میزان توجه دیداری به برچسب تغذیه انجام نشده است. در پژوهش حاضر، این موضوع برای اولین بار، به صورت آزمایشگاهی و با استفاده از ابزار ردیاب چشم بررسی می شود.
روش: این پژوهش از نوع کمی و آزمایشگاهی است که با طرح دو عاملی ۲×۲ با دو متغیر مستقل شامل تمرکز تنظیمی (پیش برنده و بازدارنده) و استراتژی خرید (تلاش برای خرید محصولات غذایی سالم و دوری از خرید محصولات غذایی ناسالم) اجرا شده است. در مجموع، ۶۷ نفر در مطالعه شرکت کردند. در ابتدا، فرم رضایت آگاهانه در اختیار آن ها قرار داده شد و این افراد آن را مطالعه و امضا کردند. پس از آن، به صورت کاملاً تصادفی به یکی از چهار گروه آزمایشی، شامل دو گروه تناسب و دو گروه بدون تناسب تخصیص داده شدند. در ادامه، نوع تمرکز تنظیمی و استراتژی خرید افراد با استفاده از روش های استاندارد موجود در ادبیات دست کاری شد. بعد از آن، شرکت کنندگان یک خرید آنلاین انجام دادند. آن ها می بایست محصولاتی را بر اساس نوع استراتژی خرید محصولات غذایی سالم (تلاش برای خرید محصولات غذایی سالم یا دوری از خرید محصولات غذایی ناسالم) انتخاب می کردند. در طول زمان خرید آنلاین، مسیر حرکت چشم آن ها با استفاده از ابزار ردیاب چشم ثابت ثبت می شد. در انتهای پژوهش، شرکت کنندگان به چند سؤال جمعیت شناختی پاسخ دادند. جمع آوری داده ها در آزمایشگاه پژوهش های کسب وکار دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران انجام شد و داده ها با آزمون تحلیل واریانس تک عاملی، در نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شد. توجه دیداری با پنج سنجه اندازه گیری شد که عبارت بودند از: زمان اولین تثبیت، مدت تثبیت، دفعات تثبیت، مدت بازدید و دفعات بازدید.
یافته ها: در حالت تناسب تنظیمی بین هر دو گروه بازدارنده – دوری از خرید محصولات غذایی ناسالم و پیش برنده – تلاش برای خرید محصولات غذایی سالم، توجه دیداری افراد به برچسب تغذیه بیشتر شد. تناسب تنظیمی در میزان توجه دیداری افراد تأثیرگذار است و توجه دیداری افراد به برچسب های تغذیه را افزایش می دهد.
نتیجه گیری: با ایجاد تناسب بین نوع تمرکز تنظیمی و هدف خرید، می توان توجه دیداری به برچسب تغذیه و در نتیجه میزان خرید سالم را تقویت کرد.
تأثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر وفاداری مشتریان به برند
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
70 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر وفاداری مشتریان به برند با تأکید بر مطالعه موردی برند ایکس ویژن در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را مشتریان برند ایکس ویژن در اینستاگرام تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان، نمونه ای به حجم ۳۸۴ نفر انتخاب شد. داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد گردآوری و با استفاده از مدل معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزارهای SPSS و SmartPLS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان به برند دارد. همچنین، تعاملات مشتریان در رسانه های اجتماعی نقش مهمی در ایجاد ارزش ادراک شده و اعتماد به برند دارد که به نوبه خود، منجر به افزایش وفاداری مشتریان می شود. یافته های این تحقیق می تواند به مدیران بازاریابی و برندها در تدوین استراتژی های مؤثر در حوزه بازاریابی دیجیتال کمک کند.
Bridging Expert Frameworks and Local Perceptions: Evaluation of Pro-Poor Tourism in Ahwaz, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Pro-Poor Tourism (PPT) shifts the focus of tourism development by centering poverty alleviation within inclusive growth, empowerment, and sustainability, aiming to generate economic opportunities, enhancing skills, and uplifting marginalized communities, particularly in rural and underserved areas. This study evaluates PPT's effectiveness using a mixed-methods approach, combining a literature review with empirical data collected from Ameri neighborhood in Ahwaz city, Iran. Drawing on global PPT frameworks, the research identifies and assesses four key criteria: Economic Benefits, Social/Governance, Social/ Cultural, and Environmental Sustainability. Using the Analytic Hierarchy Process (AHP), Technical experts prioritized Economic Benefits as the most critical criterion, emphasizing on Income Generation and Employment Opportunities. This aligns with literature highlighting economic empowerment’s role in poverty alleviation. However, local community responses indicated only moderate alignment with expert priorities, suggesting a potential gap between expert models and community needs. In contrast, local residents prioritized Governance Structures and Stakeholder Engagement, indicating the importance of participatory governance. They also rated Sustainable Resource Use and Eco-Friendly Practices highly, although receiving less emphasis from experts. Notable discrepancies emerged in perceptions regarding Community Well-Being, Social Equity, and Cultural Preservation, with significant variation among local responses, indicating uncertainty or dissatisfaction in these aspects. The findings supports a multidimensional PPT approach that balances economic gains with inclusive governance, cultural values, and environmental stewardship. By aligning expert insights with local realities, this study provides practical guidance for achieving equitable and sustainable tourism development, especially in ecologically and culturally sensitive regions like Ameri.
طراحی مدل جذب سرمایه گذاران ورزشی با رویکرد امنیت اقتصادی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی جذب سرمایه گذاران ورزشی با رویکرد امنیت اقتصادی- اجتماعی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش اعضای هیئت علمی مدیریت ورزشی و اقتصاد صاحب نظر در زمینه امنیت اقتصادی اجتماعی و خبرگان و متخصصان حوزه اقتصاد ورزش می باشد و نمونه گیری به صورت هدفمند و به تعداد 16 برابر سؤالات متغیر دارای بیشترین تعداد سؤال (9 سؤال در متغیر عوامل زمینه ای) 144 نفر برآورد شد. جهت اطمینان از دریافت تعداد پاسخ های مناسب 160 پرسشنامه توزیع شد که از بین 154 پرسشنامه دریافتی، 150 پرسشنامه که به طور کامل پاسخ داده شده، وارد فرایند تحلیل گردید. روش گرد آوری داده ها پرسشنامه می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارSPSS و PLS استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی هریک از شش متغیر اصلی (عوامل علی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها، پیامدها) نشان داد که تمامی مؤلفه ها به صورت معناداری نقش تبیین کننده ای دارند. تحلیل مسیر هم نشان داد که روابط بین شش متغیر اصلی به توالی پنج سطح (شرایط علی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها، پیامدها) از متغیرهای مستقل به سمت متغیرهای وابسته معنادار است و مدل مفهومی برازش مطلوبی دارد. براساس یافته های پژوهش می توان گفت که اگر سرمایه گذاران نسبت به امنیت در سرمایه گذاری خود اطمینان حاصل کنند مشتاق تر به سمت سرمایه گذاری در حوزه ورزش خواهند آمد و جهت انجام سرمایه گذاری باید به راهبردهایی مانند ارائه پشتوانه های حقوقی لازم را برای سرمایه گذاری، مجاز شدن امنیت سرمایه گذاری تجارت الکترونیک برای سرمایه گذاران توجه کنند.
نقش استراتژیک دانش مشتریان درتصمیمات بازاریابی شرکت های تجاری اقلیم کردستان عراق (مورد مطالعه: شرکت تجاری دیوان لاند اربیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه دانش مشتریان و تصمیمات استراتژیک بازاریابی در شرکت تجاری دیوان لاند اربیل کردستان عراق است. پژوهش، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر راهبرد، جزو تحقیقات کمی است. با توجه به بررسی رابطه دو متغیر، تحقیق را می توان جزو تحقیقات همبستگی دسته بندی نمود. با توجه به نحوه جمع آوری داده ها، پژوهش از نوع توصیفی–پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران ارشد، مدیران میانی، مدیران بازاریابی و کارمندان ارشد شرکت تجاری دیوان لاند اربیل کردستان عراق بود که تعداد کارمندان، 250 نفر بود و براین اساس، با استفاده از فرمول کوکران، 151 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، در بین جامعه موردمطالعه توزیع و جمع آوری شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد بود که بعد از انجام روایی صوری با کمک اساتید گروه مدیریت، به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس، روایی سازه آن موردتائید قرار گرفت. پایایی به کمک آلفای کرونباخ محاسبه و تائید شد. برای بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش، از مدل ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش تائید کننده رابطه معنی دار و تأثیرگذاری دانش مشتریان بر تصمیمات استراتژیک بازاریابی است و به ترتیب توزیع دانش، پاسخگویی به دانش و اکتساب دانش بیشترین اثر را بر روی تصمیمات استراتژیک بازاریابی در شرکت تجاری دیوان لاند اربیل کردستان عراق داشته اند.
تجزیه و تحلیل روند جهانی پژوهش های حوزه ی بازاریابی محاوره ای: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی محاوره ای یکی از موضوعات است که باتوجه به پیشرفت های فناورانه و رشد روزافزون هوش مصنوعی بر عملکرد سازمان ها و گسترش فعالیت ها در فضای بین المللی تاثیر زیادی می گذارد؛ هدف پژوهش حاضر ابتدا شناسایی تولیدکننده ترین کشورها، نویسندگان، مجلات، هم نویسندگی، کلیدواژه های پرتکرار و روند زمانی انتشار آن ها در زمینه بازاریابی محاوره ای با استفاده از تحلیل کتاب سنجی بود. همچنین شناسایی مفاهیم اصلی حیطه موضوعی براساس روش مرور نظام مند است. این پژوهش از روش آمیخته (کمی- کیفی) استفاده کرده است. در بخش کمی، یک تجزیه وتحلیل کتاب سنجی با تولیدکننده ترین داده های مرتبط با بازاریابی محاوره ای انجام شده است. این داده های از پایگاه اسکوپوس از سال 2000-2024 جمع آوری و با کمک نرم افزار VOSviewer تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان دهنده روند صعودی انتشار متون مخصوصاً در دهه ی اخیر می باشد. بیشترین انتشارات این حوزه به زبان انگلیسی، بیشترین اسناد مربوط به مقالات، پراستنادترین سند، پژوهشگران با بیشترین فعالیت، کشورها با بیشترین تولیدات علمی، هم نویسندگی و در نهایت روند جهانی کلیدواژه های پرتکرار براساس بازه زمانی 2014 تا 2024 ارائه شدند. جدیدترین کلیدواژهای پرتکرار شامل هوش مصنوعی، آموزش، هوش مصنوعی محاوره ای، خدمات مشتری، یادگیری ماشینی، آنتروپومرفیسم، چت بات (ها)، چت چی پی تی، کووید 19، تجربه کاربر، اعتماد، تحلیل احساسات هستند. در بخش کیفی، براساس مرور نظام مند مفاهیم اصلی و نوآور از جمله ادراکات حضور اجتماعی، تعاملات هوشمندانه، توانمندسازی نوآورانه و مسئولیت اجتماعی در فناوری شناسایی شد. نتایج به پژوهشگران در شناسایی روندهای نوظهور، انجام پژوهش در این حیطه و انتخاب عناوین و موضوعات جدیدی یاری می رساند.
بررسی ارتباط بین عدم قطعیت و انواع برنامه ریزی استراتژیک با میانجیگری گرایش استراتژیک (مورد مطالعه: شرکت های مستقر در پارک فناوری پردیس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
177 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه در جهانی که به طور شگرفی در حال تغییر و رویدادهای آینده با عدم قطعیت همراه است، دستیابی مدیران به راهبردهایی که بتوانند با برقراری توازن لازم بین تعهد و تغییر، سازمان را به مزیت رقابتی برسانند، دشوارتر می شود. یکی از مسیرهای تحقق چنین توازنی، برنامه ریزی انعطاف پذیر است. در این بین، مدیریت سازمان ها در نحوه ارتباط اجزای درونی با جهان بیرونی و در کل، عملکرد کلی سازمان متبوعش فوق العاده تأثیرگذار است. این نکته به ویژه در خصوص بنگاه های کوچک و متوسط که وزن عامل مدیریت بر عملکرد کلی بنگاه، به مراتب بیشتر است، بیش از پیش نمود می یابد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عدم قطعیت با انواع برنامه ریزی استراتژیک با نقش میانجی گرایش استراتژیک انجام گرفت. روش: جامعه آماری این پژوهش، مدیران عالی شرکت های مستقر در پارک فناوری پردیس تهران است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی پیمایشی است. روایی پرسش نامه از طریق مبانی نظری و نظر خبرگان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور بررسی روابط و تجزیه وتحلیل داده، از روش معادلات ساختاری و هم بستگی استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین عدم قطعیت با گرایش استراتژیک، رابطه معنادار و مثبت و بین میزان عدم قطعیت با برنامه ریزی استراتژیک رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین گرایش استراتژیک با انتخاب برنامه ریزی استراتژیک، رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و در نهایت، نقش گرایش استراتژیک به عنوان میانجی تأیید شد. نتیجه گیری: برنامه هایی که بیشترین هم بستگی را باعدم قطعیت دارند، به ترتیب عبارت اند از: استراتژی یادگیرنده و پدیدارشونده، استراتژی پابرجا، استراتژی موضوعات استراتژیک، برنامه ریزی شکل دهنده و رویکرد برنامه ریزی استراتژیک. در این میان، پنجمین نوع از برنامه ریزی، یعنی رویکرد برنامه ریزی استراتژیک، بیشترین میانگین را به دست آورد. دومین نتیجه گیری این است که چون گرایش استراتژیک، دید و ذهنیت مدیران را به استراتژی ها و آینده مشخص می کند، در ارتباط باعدم قطعیت و رویکردهای برنامه ریزی استراتژیک، نقش فوق العاده تأثیرگذاری دارد.
بررسی اثر ساختار سرمایه و ریسک سیستماتیک بر عملکرد سودآوری هتل ها (مورد مطالعه: هتل های منتخب شهر یزد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش حوزه جذاب ساختار سرمایه و رابطه آن با عملکرد مالی مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت و تأثیر صنعت گردشگری بر اقتصاد کشور، پژوهش حاضر بر شرکت های فعال در این صنعت؛ یعنی هتل ها متمرکز است. با بررسی ارتباط بین انتخاب های تأمین مالی و نتایج مالی، هدف این پژوهش کشف پیچیدگی های تصمیمات ساختار سرمایه در صنعت هتل داری است. سودآوری با استفاده از بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام به عنوان متغیرهای وابسته ارزیابی شده اند. هم چنین یازده متغیر مستقل به عنوان شاخص های ساختار سرمایه در نظر گرفته شدند. این مطالعه از طریق برازش مدل رگرسیون ناپارامتریک با داده های تابلویی به بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته 11 هتل شهر یزد در طول سال های 1394 تا 1399 پرداخته است. یافته ها حاکی از آن است که بین بازده دارایی و نسبت جاری، ضریب ثبات مالی، گردش کل دارایی ها و گردش حساب های دریافتنی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ به عبارتی افزایش این متغیرها می تواند منجر به بازده دارایی بالاتر و بهبود عملکرد سودآوری شود. در مقابل، بین بازده دارایی و نسبت نقدینگی، گردش دارایی جاری، نسبت پوشش، نسبت هزینه و حاشیه سود ناخالص رابطه معنادار و منفی مشاهده شد. بنابراین، باید به این متغیرها توجه دقیق داشت؛ زیرا کاهش آن ها ممکن است بر سودآوری تأثیر مثبت بگذارد. علاوه بر این، این مطالعه نشان داد که هیچ رابطه ای بین بازده دارایی و بحران وجود ندارد. نتایج این تحقیق بینش های ارزشمندی را برای مدیران هتل در هنگام تصمیم گیری درمورد ساختار سرمایه ارائه می دهد و به شرکت ها کمک می کند تا در مورد ترکیب بهینه ساختار سرمایه برای کاهش هزینه ها و به حداکثر رساندن سود تصمیم گیری کنند.
ارائه چارچوب قابلیت های رایزنی بازرگانی خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رایزنی بازرگانی خارجی به عنوان یک فعالیت کلیدی در توسعه تجارت بین المللی نیازمند مجموعه مشخصی از قابلیت ها در سطح های فردی و سازمانی است؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف ارائه یک چارچوب قابلیت استراتژیک رایزنی بازرگانی خارجی صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد با رویکرد گلیزری و نیز از نوع توسعه ای است. جامعه این پژوهش شامل متخصصان و خبرگان حوزه رایزنی بازرگانی از جمله رایزنان بازرگانی و سُفراست. مشارکت کنندگان شامل 12 نفر هستند که به روش قضاوتی هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در این مطالعه برای اعتبارسنجی یافته های پژوهش از ضریب کاپا بین کدگذاران استفاده شده که با توجه به مقدار آن که 73/0 بود، یافته های پژوهش اعتبار مطلوبی داشته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که قابلیت های لازم برای موفقیت در رایزنی بازرگانی خارجی در دو سطح فردی و سازمانی طبقه بندی می شود. در سطح فردی، قابلیت های دانش و تخصص، مهارت های ارتباطی و بین فردی، مهارت های فنی و مهارت های رهبری و مدیریتی اهمیت ویژه ای دارد. در سطح سازمانی، ساختار و منابع، فرهنگ سازمانی و فرآیندها و سیستم ها به عنوان عوامل کلیدی در موفقیت رایزنی بازرگانی خارجی شناسایی شده است. همچنین، ارائه ارزش و روابط خارجی به عنوان دو عامل مهم در سطح بین سازمانی مطرح شده است. این چارچوب می تواند به عنوان یک ابزار مدیریتی برای سازمان هایی که در حوزه بازرگانی بین المللی فعالیت می کنند، استفاده شود.
شبکه سازی و کسب دانش بین المللی در شرکت های کوچک و متوسط: نقش ذهنیت جهانی و میانجی گری گرایش کارآفرینی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً شرکت های کوچک و متوسط فعالیت های خود را در سطح بین المللی گسترش داده اند. با این حال فرآیند بین المللی سازی ساده نیست و با توجه به رقابت روزافزون بازارهای بین المللی، و از سویی کمبود منابع، دانش و تجربه این شرکت ها در بازارهای بین المللی، موفقیت در این بازارها، یک چالش بزرگ برای این شرکت ها محسوب می شود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ذهنیت جهانی بر شبکه سازی و کسب دانش بین المللی با نقش میانجی گرایش کارآفرینی بین المللی در شرکت های کوچک و متوسط صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها یک تحقیق توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه شرکت های صنایع غذایی صادراتی در شهرک های صنعتی در تهران بوده است. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول کوکران، 190 شرکت تعیین شد و نمونه ها با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بود که روایی آن توسط روایی صوری، روایی همگرا و واگرا تایید شد. نتایج تحلیل مسیر حاکی از آن است که ذهنیت جهانی دارای تاثیر مستقیم و معنی داری بر کسب دانش و شبکه سازی بین المللی و گرایش کارآفرینی بین المللی است. همچنین تاثیر گرایش کارآفرینی بین المللی بر کسب دانش و شبکه سازی بین المللی تایید شد. در نهایت مشخص شد ذهنیت جهانی تاثیر غیرمستقیم و معنی داری بر کسب دانش و شبکه سازی بین المللی از طریق گرایش کارآفرینی بین المللی دارد. این پژوهش، راهکارهایی را در راستای توسعه فعالیت های بین المللی شرکت های کوچک ومتوسط، به عنوان بازوان اصلی کشور در نظام نوآوری ملی و صنعتی در اختیار سیاست گذاران قرار می دهد.
شناسایی محرک های آنلاین و آفلاین ارزش ویژه برند مشتری محور در شرکت های مخابراتی کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
149 - 170
حوزههای تخصصی:
ارزش ویژه برند مشتری محور یکی از کلیدی ترین مفاهیم در بازاریابی است که در آن شرکت ها و سازمان های مختلف همواره به دنبال ارتقای ارزش ویژه برند خود هستند. پژوهش حاضر با هدف تشریح ارزش ویژه برند مشتری محور در شرکت های مخابراتی کشور عراق و شناسایی محرک های آفلاین و آنلاین مؤثر بر آن انجام شده است. این پژوهش با روش کیفی تکنیک تحلیل تم انجام شد که در آن 25 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی شرکت های مخابراتی مختلف در کشور عراق به شکل هدفمند مصاحبه شدند. در این مطالعه از الگوی پنج مرحله ای Castleberry & Nolen (2018) که شامل کامپایل کردن، جداسازی، گردآوری مجدد، تفسیر و نتیجه گیری برای تجزیه وتحلیل داده هاست، استفاده شد. مطابق نتایج 55 کد باز نهایی، 13 تم فرعی و 6 تم اصلی تولید شد که در دو طبقه ارزش ویژه برند مشتری محور و محرک های آن دسته بندی شدند. ارزش ویژه برند مشتری محور شامل مؤلفه های کیفیت ادراک شده، تداعی برند، آگاهی از برند و وفاداری به برند است که در آن مؤلفه کیفیت ادراک شده مفهوم کلیدی تری دارد. محرک های ارزش ویژه برند در دو بخش محرک های آفلاین و محرک های آنلاین دسته بندی شد. محرک های آفلاین شامل ارزش قیمتی، حفظ حریم خصوصی، ادراک امنیت، خدمات جانبی، خدمات سفارشی شده و ایجاد حس مشارکت مشتریان در امور شرکت بود. محرک های آنلاین نیز دو تم فرعی پشتیبانی اینترنتی و قابلیت های اینترنت پیشرفته را داشت. مجموع محرک های آفلاین و آنلاین می تواند موجبات ارتقای ارزش ویژه برند را در شرکت های مخابراتی عراق فراهم کند.
سنخ شناسی علمی / ذهنی عملکرد بازاریابی استارتاپ های حوزل فین تک با کاربست روش ذهن شناختی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
97 - 134
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها در زمینه استارتاپ های حوزه فین تک با توجه به رشد بازارهای رقابتی و شدت تحولات در زمینه رقابت اهمیت یافته است؛ ولی به دلیل عدم شناخت عملکرد بازاریابی در پژوهش ها که راهگشای محققان در این راه است، آنها نمی توانند از فرصت های موجود به درستی استفاده کنند؛ بنابراین ضرورت پژوهشی برای شناخت دقیق عملکرد بازاریابی استارتاپ های حوزه فین تک با کاربست روش کیو وجود دارد. چارچوب فلسفی پژوهش از نوع پارادایم تفسیری-اثبات گرایی است. روش پژوهش برحسب شیوه گردآوری داده ها کیفی، از لحاظ جهت گیری، توسعه ای، به لحاظ ماهیت، اکتشافی و از نوع پژوهش آمیخته (کیفی-کمّی) است. جامعه آماری تعداد 13 نفر از خبرگان و فعّالان در استارتاپ های حوزه فین تک است که به صورت نمونه گیری هدفمند و غیراحتمالی انتخاب شده اند. در این مطالعه برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-26 و از روش تحلیل عاملی استفاده شد. پس از بررسی های دقیق و سازمان دهی داده ها 119 گزاره یا عبارت به صورت مرور سیستماتیک شناسایی و درنهایت، 41 گزاره به عنوان نمونه کیو انتخاب شد و در پایان، مشارکت کنندگان گزاره ها را اولویت بندی کردند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی کیو نشان داد که 4 دیدگاه مختلف یا الگوی ذهنی به عملکرد بازاریابی استارتاپ های حوزه فین تک در میان خبرگان آگاه وجود دارد؛ ازجمله «شاخص های عملکرد مشتری در فین تک»، «توسعه و کارایی در ارتباط با مشتری»، «موفقیت فروش و وفاداری مشتری»، «استراتژی رشد و رضایت در فین تک». نظر به ضرورت ارتقای عملکرد بازاریابی شرکت های فعّال در صنعت فین تک در دنیای فرارقابتی امروز و لزوم یکپارچگی در سیستم های ارزیابی عملکرد بازاریابی نتایج پژوهش حاضر می تواند به تبیین پارادایم فکری خبرگان این صنعت و در نتیجه، رشد و بالندگی آن کمک کند.
بکارگیری رویکرد فراترکیب به منظور طراحی الگوی بومی توسعه محصول جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بکارگیری رویکرد فراترکیب به منظور طراحی الگوی بومی توسعه محصول جدید می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت یک تحقیق اکتشافی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، و به روش فراترکیب می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه منابع مرتبط با توسعه محصول جدید بومی طی سال های 2000 تا 2023 به تعداد 225 منبع می باشد. بدین منظور، با مرور سیستماتیک ادبیات موضوع، مقاله های نمایه شده در WOS، SCOPUS، Science Direct و Google Scholar گردآوری شد که تعداد 143 مقاله براساس چکیده انتخاب شدند؛ سپس 75 منبع براساس محتوا گزینش شد و در نهایت با بررسی اطلاعات نویسنده 67 منبع به عنوان منابع نهایی تحلیل و ترکیب یافته های منتخب آن انجام شد. منابع انتخاب شده با استفاده از نرم افزار maxqda 2020 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که تعداد 104 کد اولیه حاصل شد. در نهایت یافته های حاصل از فراترکیب منجر به شناسایی 15 مقوله در بومی سازی تحقیقات توسعه محصول جدید گردید.
تاثیر کاربرد کلان داده ها بر عملکرد مالی با تاکید بر مزیت رقابتی در صنعت شیر و فرآورده های لبنی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۲۷
47 - 62
حوزههای تخصصی:
کلان داده ها به عنوان یک منبع عظیم اطلاعاتی می توانند به صنابع کمک کنند تا عملیات، فرایندها و منابع خود را بهینه کنند. توسعه و گسترش کلان داده ها و فناوری های مبتنی بر آن، توجه بسیاری از محققان را به این موضوع جلب کرده است. با این وجود، شواهد تجربی بسیار کمی در مورد سهم استفاده از کلان داده ها بر عملکرد مالی کارخانه های تولیدی و مزیت رقابتی ارائه شده است. لذا این مطالعه به بررسی تاثیر کاربرد کلان داده ها از نظر فنی و فردی بر عملکرد مالی در صنعت شیر و فرآورده های لبنی استان کرمان با تاکید بر مزیت رقابتی در سال 1402 پرداخت. جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان در صنایع شیر و فراورده های لبنی استان کرمان به تعداد 490 نفر می باشند که درنهایت با استفاده از فرمول کوکران اوکان تعداد 215نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند برای بررسی موضوع از آزمون معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج نشان داد که کاربرد فنی و فردی کلان داده ها در صنایع بر عملکرد مالی با نقش واسطه ای مزیت رقابتی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مزیت رقابتی بر عملکرد مالی تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین می توان گفت، کارخانه هایی که از فناوری کلان داده ها در عملیات تولید خود استفاده می کنند، مزیت رقابتی را برای خود ایجاد کرده، که این امر منجر به افزایش عملکرد مالی برای آنها خواهد شد
مطالعه اثرگذاری مسئولیت اجتماعی کسب و کارها بر میزان وفاداری مشتریان
حوزههای تخصصی:
از جمله روش های کاربردی در فضای کسب و کار، توسعه مفهوم مسئولیت اجتماعی و نیز وفاداری مشتريان می باشد. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر وفاداری مشتریان با میانجی گری اعتماد مشتری، هویت مشتری با سازمان و رضایت مشتری می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری، مشتریان محصولات شرکت پارس خزر در شهر رشت می باشد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است مسئولیت اجتماعی شرکت به طور مستقیم بر اعتماد مشتری، و رضایت مشتری و هویت مشتری با شرکت تاثیر دارد و به طور غیر مستقیم می تواند بر وفاداری اثرگذار باشد.
بررسی تأثیر تجربه غرقگی آنلاین بر آمیخته شدن با برند و قصد بازدید مجدد وب سایت (موردمطالعه سایت دیجی کالا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
143 - 174
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تجربه غرقگی بر آمیخته شدن با برند و قصد بازدید مجدد وب سایت از طریق مطالعه سایت دیجی کالا، انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نوع پژوهش های کمی است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه افرادی که حداقل یک بار از وب سایت «دی جی کالا» بازدید و خرید آنلاین انجام داده اند، بود. حجم نمونه 384 نفر از این افراد انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده های استخراج شده نیز از نرم افزارهای آماری SPSS نسخه 25 و PLS نسخه 3 بهره برداری گردیده است. یافته حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که تمرکز توجه بر آمیخته شدن با برند بر قصد بازدید مجدد تأثیر داشت؛ کنترل ادراک شده بر آمیخته شدن با برند و بر قصد بازدید مجدد مؤثر بود؛ لذت ادراک شده بر آمیخته شدن با برند و بر قصد بازدید مجدد تأثیر گذاشت و آمیخته شدن با برند نیز بر قصد بازدید مجدد تأثیرگذار بود. تجربه غرقگی با سه مؤلفه (تمرکز توجه، کنترل ادراک شده و لذت ادراک شده) بر قصد بازدید مجدد سایت تأثیر مثبت و معنی داری دارد؛ بنابراین هرچه مشتریان غرقگی بیشتری را تجربه کند، خرید مطلوب تری را تجربه می کنند و به دنبال تکرار بازید از وب سایت خواهند بود. همچنین دیگر نتایج حاصله گویای این واقعیت می باشد که آمیخته شدن با برند بر قصد بازدید مجدد تأثیر می گذارد، بنابراین آمیخته شدن با برند بر قصد بازدید مجدد ازجمله مشتاق بودن مشتریان در استفاده از خدمات سایت دیجی کالا را فراهم می نماید.
شناسایی و تدوین معیارهای دخیل در الگوی رفتار خرید بر اساس ریسک های زنجیره تامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
29 - 70
حوزههای تخصصی:
شرایط زندگی امروز به دلیل تغییرات روزافزون جهان در قرن اخیر تغییر کرده است، شرایطی که زنجیره های تأمین با آن روبه رو هستند و از آن تأثیر می پذیرند نیز دچار تغییر شده است. مدیران با شرایط ناشناخته تر و ریسک های جدیدی روبه رو می شوند که لازم است خود را برای مدیریت فعال و مؤثر آن ها آماده سازند؛ درنتیجه امروزه مدیریت ریسک زنجیره تأمین توجه زیادی را به خود جلب کرده است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و تدوین معیارهای دخیل در الگوی رفتار خرید بر اساس ریسک های زنجیره تأمین بود. پژوهش حاضر از نوع رویکرد آمیخته و به صورت کیفی و کمی است. جامعه آماری در بخش اول پژوهش که دارای بخش های کیفی است، شامل مدیران شرکت های فعال در مجتمع فولاد مبارکه بود که به روش غیر تصادفی و هدفمند انتخاب شد. نمونه گیری در بخش کیفی نیز به صورت هدفمند بود که 12 نفر از مدیران شرکت فولاد مبارکه با توجه به اشباع نظری به عنوان نمونه نهایی بخش کیفی انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. بر اساس آن، مدل کیفی پژوهش طراحی شد. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده شناسایی تعداد 63 کدباز، 15 خرده مقوله یا مفهوم و 6 مقوله کلی بود که در قالب مدل پارادایمی شاملِ شرایط علی (قدرت تأمین، ریسک های لجستیک، امنیت اطلاعات)؛ مقوله محوری (انتقال دانش و تجربیات)؛ راهبردها (ارزیابی پایداری مالی، استفاده از فناوری، توسعه روابط مستمر)؛ شرایط مداخله ای (توانایی ارزیابی و مدیریت ریسک، انعطاف پذیری و راه کارهای جایگزین)؛ زمینه (ثبات سیاسی و اقتصادی، کیفیت و استانداردها، رعایت قوانین و مقررات، قدرت مذاکره و شرایط قراردادی)؛ پیامدها (بهبود کیفیت محصولات، مدیریت بهتر ریسک ها)؛ رفتار خرید شرکت های فعال در مجتمع فولاد مبارکه در انتخاب تأمین کنندگان خارجی بر اساس ریسک های زنجیره تأمین و روابط بین ابعاد مختلف و عناصرشان را انعکاس می دهند. در بخش کمی مدل حاصل از روش تئوری داده بنیاد، به منظور پیمایش مدل در سایر خوشه ها و اطمینان از تائید بودن، با روش معادلات ساختاریافته مورد آزمون قرار گرفت. برای ارزیابی مدل پژوهش، 80 نفر از کارکنان شرکت های فعال در مجتمع فولاد مبارکه مورد آزمون قرار گرفتند. در ارزیابی کمی مدل، از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده گردید. نتایج پیمایش، حکایت از تأیید کامل مدل حاصل از روش تئوری داده بنیاد داشت. نتایج حاصل از تحلیل داده های پیمایش نشان داد که شاخص های برازش مدل، بارهای عاملی و روایی همگرا و واگرا در سطح مطلوبی قرار دارند و داده های تجربی از ساختار مفهومی پیشنهاد شده حمایت می کنند.
بررسی ارتباط مولفه های تجربه مشتری بر تعهد و رفتارهای درگیری مشتری در صنعت خرده فروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق در مرحله اول بررسی نقش میانجی تعهد مشتری بر ارتباط بین تجربه و رفتارهای درگیری مشتری و در مرحله دوم بررسی ارتباط مولفه های تجربه مشتری بر تعهد و رفتارهای درگیری مشتری و تعهد بر رفتارهای درگیری مشتری بود. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه مشتریان فروشگاه های افق کوروش در شهر اصفهان بود که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برای جامعه نامحدود 384 نفر تعیین شد و برای اطمینان بیشتر تعداد 429 پرسشنامه جمع آوری و تحلیل گردید. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده و جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. همچنین، پایایی پژوهش از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت و تایید شد. به منظور آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS نسخه 3 و SPSS نسخه 19 استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین تجربه مشتری و رفتارهای درگیری مشتری با نقش میانجی تعهد مشتری ارتباط معناداری وجود دارد. بین مولفه های تجربه مشتری(شناختی، هیجانی، فیزیکی/حسی و اجتماعی) با تعهد مشتری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بعلاوه، بین تعهد مشتری با رفتارهای درگیری مشتری ارتباط مثبت وجود دارد. بین مولفه های تجربه مشتری (شناختی، هیجانی، فیزیک/حسی و اجتماعی) با رفتارهای درگیری مشتری (پذیرش، همکاری، بازخورد، کمک به دیگران و تبلیغات دهان به دهان مثبت) ارتباط معناداری وجود دارد. بنابراین، با تمرکز بر ارایه تجارب مثبت مشتری که تعهد را تقویت می کند، سازمان ها می توانند رفتارهای درگیری را پیش ببرند و یک پایگاه مشتری وفادار را پرورش دهند.