فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر کیفیت ارتباط و تصویر برند بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی رضایت مشتریان است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی و از نوع علّی است. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان بانک اسلامی افغانستان تشکیل داده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین و نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت ارتباط چین و همکاران (2014)، تصویر برند باین موتینهو (2011)، وفاداری مشتریان امین و همکاران (2011) و رضایت مشتریان جمال ناصر (2002) استفاده گردید که روایی آن ها توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی آن ها نیر از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Smrat PLS و نیز نرم افزار SPSS استفاده شد و همچنین برای بررسی تعیین شدت اثر غیر مستقیم از طریق متغیر میانجی از آماره ای به نام VAF استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که کیفیت ارتباطات تأثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان بانک اسلامی افغانستان داشت و تصویر برند بر وفاداری مشتریان تأثیرگذارد. همچنین کیفیت ارتباط بر رضایت مشتریان مورد تأیید قرار گرفت. تصویر برند تأثیر بیشتری نسبت بر دیگر مولفه ها بر رضایت مشتریان بانک اسلامی افغانستان داشت و همچنین رضایت مشتری تأثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان داشت. نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت ارتباط و تصویر برند با نقش میانجی رضایت مشتری بر وفادری مشتریان بانک اسلامی افغانستان تأثیر معناداری دارد.
طراحی مدل گردشگری هوشمند با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی و فرهنگی برای هر جامعه پیشرو محسوب می شود. از آنجا که گردشگری به یک نیروی اقتصادی تبدیل شده است، فن آوری های اطلاعات و ارتباطات مرتبط با آن توسعه یافته اند و در حال حاضر در حال تبدیل شدن به بخش مهمی از این صنعت هستند. گردشگری هوشمند یک مفهوم جدید گردشگری است که در آن از فن آوری اطلاعات و ارتباطات برای برآورده کردن کامل نیازهای گردشگران و در نتیجه ایجاد ارزش اساسی برای آن ها استفاده می شود. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل گردشگری هوشمند با رویکرد فراترکیب است. پژوهش حاضر با بکارگیری روش فراترکیب، 128 مقاله و منبع را در حوزه گردشگری هوشمند مورد ارزیابی قرار داده است. طی مراحل 34 منبع و مقاله با معیارهای مورد پذیرش، منطبق بود. در نتیجه ی ترکیب یافته ها، 8 مقوله فرعی که در برگیرنده ی بهبود مدیریت هزینه در گردشگری، ارائه سرویس های هوشمند گردشگری، خدمات هوشمند ابری ، سیستم خدمات اینترنتی به گردشگران، کیفیت خدمات و تسهیلات ، اینترنت اشیا، تشخیص نیاز مشتری به روش هوشمندو قیمت گذاری پویا استخراج گردید. در نهایت برای توسعه گردشگری هوشمند در ایران، اتخاذ یک چشم انداز جامع با توجه به هر دو سطح خرد و کلان پیشنهاد می شود. در سطح کلان، باید به بالا بردن اولویت توسعه گردشگری هوشمند در دراز مدت، سیاست های توسعه ملی، توجه بیشتر به برنامه ریزی، هماهنگی و نظارت و بهبود زیرساخت های مورد نیاز برای توسعه گردشگری هوشمند توجه بیشتری شود
طراحی مدل نقش رسانه های اجتماعی در مدیریت بحران و تاب آوری زنجیره تأمین دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۳
203 - 251
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل نقش رسانه های اجتماعی در تاب آوری زنجیره تأمین دیجیتال در شرایط بحرانی است. در پژوهش حاضر جامعه بخش کیفی 10 نفر از خبرگان بوده و انتخاب نمونه آن تمام شماری، جامعه کمی پژوهش شامل کارکنان شرکت مپنا به تعداد 500 نفر بوده اند که از طریق جدول کوهن 189 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین شده است. روش این پژوهش از نوع بنیادی-کاربردی، برحسب نوع داده آمیخته از نوع اکتشافی و روش گردآوری داده ها پژوهش پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه بود که روایی آن توسط استادان و کارشناسان به صورت محتوایی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مناسب محاسبه شده است. در طراحی مدل نقش رسانه های اجتماعی در تاب آوری زنجیره تأمین دیجیتال در شرایط بحرانی در بخش کیفی از روش فراترکیب و سپس داده بنیاد استفاده شده است. در نهایت 118 کد باز، 43 کد محوری و 13 کد انتخابی استخراج شده است. 13 کد انتخابی پژوهش در قالب پنج دسته کلی: شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها قرار گرفته اند. شرایط علی شامل 2 کد انتخابی، 8 مفهوم و 21 کد باز، شرایط زمینه ای شامل 3 کد انتخابی، 10 مفهوم و 25 کد باز، شرایط مداخله گر شامل 2 کد انتخابی، 7 مفهوم و 21 کد باز، راهبردها شامل 2 کد انتخابی، 7 مفهوم و 19 کد باز، پیامدها شامل 4 کد انتخابی، 11 مفهوم و 32 کد باز می باشد که اجزای مدل پارادایمی نقش رسانه های اجتماعی در تاب آوری زنجیره تأمین دیجیتال در شرایط بحرانی می باشند. بر اساس خروجی معادلات ساختاری، مدل اولیه پژوهش تأیید و اعتبار آن اثبات و اولویت بندی های مربوط به مؤلفه های مدل مذکور بوسیله نموداری راداری مدل پژوهش مشخص گردیده است. مقوله «ریسک پذیری فناوری» در رتبه اول، مقوله «چرخه نقدینگی» در رتبه دوم، مقوله «همکاری و برون سپاری» در رتبه سوم اهمیت قرار گرفتند.
بررسی عملکرد صادرات و شناسایی عوامل کلیدی تعیین عملکرد صادراتی بخش تجهیزات پزشکی در حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
235 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله با هدف بررسی عملکرد صادرات تجهیزات پزشکی به کشورهای حوزه خلیج فارس و شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر موفقیت این صادرات انجام شده است. صنعت تجهیزات پزشکی با توجه به نقش آن در ارتقای کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی و رشد سریع بازار جهانی آن، به ویژه در کشورهای خلیج فارس، مورد توجه ویژه قرار گرفته است. روش: تحقیق حاضر از روش های ترکیبی کمی-کیفی بهره گرفته و داده ها از طریق پرسشنامه ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و منابع ثانویه جمع آوری شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل صادرکنندگان و واردکنندگان تجهیزات پزشکی، مقامات دولتی، و متخصصان صنعت در کشورهای خلیج فارس است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که صادرات تجهیزات پزشکی به منطقه خلیج فارس، به ویژه به عربستان سعودی و امارات متحده عربی، روند رو به رشدی دارد. عوامل اقتصادی همچون نرخ ارز و هزینه های تولید، و عوامل غیر اقتصادی نظیر قوانین و مقررات بهداشتی و حساسیت های فرهنگی، نقش تعیین کننده ای در موفقیت صادرات دارند. نقاط قوت شامل زیرساخت های بهداشتی توسعه یافته و افزایش تقاضا برای تجهیزات پزشکی پیشرفته است، در حالی که تهدیدها عمدتاً به رقابت شدید و تغییرات در مقررات مربوط می شود.نتیجه گیری: این مقاله با ارائه یک دیدگاه جامع از چالش ها و فرصت های موجود در بازار خلیج فارس، به تولیدکنندگان و صادرکنندگان کمک می کند تا استراتژی های بهینه تری برای توسعه و بهبود عملکرد صادراتی خود اتخاذ کنند. همچنین، تحلیل رگرسیون نشان می دهد که مدیریت بهینه هزینه ها، نرخ ارز، قوانین تجاری و بهبود کیفیت محصولات می تواند عملکرد صادراتی را در این منطقه بهبود بخشد.
طراحی مدل تأمین مالی جمعی در بستر سکوهای بازاریابی و فروش با رویکرد تحلیل سیستم های پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم زمان با رشد چشمگیر تعداد شرکت های نوپا و به ویژه دانش بنیان در ایران در طی سال های اخیر، اهمیت پرداختن به مسئله تأمین مالی این شرکت ها دوچندان شده است. در این میان، ابزار تأمین مالی جمعی با تکیه بر مدل های کمک مالی، بدهی، پاداش و صاحب سهم فرصت های مناسبی را برای پاسخگویی به این نیاز شرکت های نوپا فراهم ساخته است. در این راستا سکو هایی باهدف معرفی، بازاریابی و انتخاب روش تأمین منابع مالی جمعی با حضور سرمایه خواه و سرمایه گذار توسعه یافته است. ازاین رو، هدف از این پژوهش عبارت است از طراحی مدل جامع برای تأمین مالی جمعی برای حمایت از شرکت های نوپا در بستر سکوهای آنلاین بازاریابی و فروش مبتنی بر رویکرد تحلیل سیستم های پویا. سپس با استفاده از رویکرد تحلیل سیستم های پویا، اقدام به معرفی نمودار جریان شده است. درنهایت، با تدوین سناریوهای برنامه ریزی اقدام به تحلیل نتایج شبیه سازی پیوسته پیشامد و ارزیابی سناریوها پرداخته شده است. با توجه به حضور عوامل متعدد تأثیرگذار در حلقه های علی و معلولی پیچیده، اثرات بازخوردی و علی متنوع و بازیگران مختلف، نتایج حاکی از کارایی رویکرد تحلیل سیستم های پویا برای تحلیل مسئله تحت بررسی است. نتایج حاکی از آن است که هر یک از انواع مدل های کمک مالی، بدهی، پاداش و صاحب سهم در یک شرایط خاص تحت تأثیر حوزه کاری کسب وکار نوپا، ضریب نفوذ رویکرد تأمین مالی جمعی و ویژگی های طرح و محیط تصمیم گیری دارای عملکرد متفاوتی خواهند بود. ازاین رو انتخاب مدل مناسب تأثیر معناداری بر موفقیت کمپین های تدوین شده برای تأمین مالی در سطح هدف مدنظر بر بستر سکوهای بازاریابی و فروش آنلاین توسعه یافته خواهد داشت.
بررسی تأثیر ساختار سازمانی بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر ساختار سازمانی بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش است که به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران اجرایی و مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و بر اساس جامعه در دسترس و فرمول کوکران 317 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسش نامه نووتنی (۲۰۲۳) است که دارای ۴ مؤلفه و ۱۵ گویه می باشد. پس از بررسی نرمال بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنف، از نرم افزار SmartPLS 3 برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که متمایزسازی عمودی بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش تأثیر منفی و معنی داری دارد (052/ 4- t=). متمرکزسازی و رسمی سازی بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش تأثیر مثبت و معنی داری دارد (108/ 9 t=). همچنین ادغام افقی نیز بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش تأثیر مثبت و معنی داری دارد (67/ 8 t=). رسمی سازی نیز بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش تأثیر مثبت و معنی داری دارد (25/ 7 t=). به طورکلی می توان گفت که ساختار سازمانی بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش مؤثر است؛ بنابراین فرایند پیچیده خلق ارزش در بستر صورت بندی مناسب مولفه های ساختار سازمانی همراه با بکارگیری و توسعه نوآوری های حسابداری مدیریت راهبُردی، تحقق و توسعه می یابد.
بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر رضایت مشتریان در خرید کالاهای مصرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
87 - 120
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر که دوره اقتصاد دیجیتال است، فناوری های نوین موجب تغییرات بسیاری در مفاهیم و اجرای گام های مدیریت بازار شده است. هوش مصنوعی به عنوان یکی از این فناوری ها با کمک ابزارهای خود رفتار خرید مصرف کنندگان و در پی آن، میزان رضایت آنها را تحت تأثیر قرار داده است؛ از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر رضایت مشتریان در خرید کالاهای مصرفی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است و رویکرد کمّی دارد. در این مطالعه برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته آنلاین با بهره گیری از پرسشنامه های استاندارد و بهره گیری از پیشینه مرتبط استفاده شد. روایی پرسشنامه با پنل متخصصان و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ برای پرسشنامه (89/0) تأیید شد. همچنین، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون همبستگی و مدل سازی معادله های ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS و LISER استفاده شد. آزمون فرضیه ها با استفاده از SEM تأیید کرد که هوش مصنوعی رضایت مشتری را به طور معنادار افزایش می دهد (β = 0.912) که این یافته ها ارتباط نظری میان هوش مصنوعی و رضایت مشتری را تأیید کرده است و پیامدهای عملی را برای بهینه سازی استراتژی های خرده فروشی آنلاین ارائه می دهد. در تبیین این فرضیه می توان گفت هوش مصنوعی قادر است فرآیند خرید را با ارائه توصیه های شخصی سازی شده و تحلیل داده های مشتریان بهبود دهد. ابزارهای هوش مصنوعی می توانند پاسخگویی به سؤال ها و مشکلات مشتریان را سریع تر و کارآمدتر کنند. این ویژگی ها نه تنها باعث کاهش زمان انتظار مشتریان می شود، به افزایش تجربه مثبت خرید کمک می کند.
نقش استراتژیک دانش مشتریان درتصمیمات بازاریابی شرکت های تجاری اقلیم کردستان عراق (مورد مطالعه: شرکت تجاری دیوان لاند اربیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه دانش مشتریان و تصمیمات استراتژیک بازاریابی در شرکت تجاری دیوان لاند اربیل کردستان عراق است. پژوهش، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر راهبرد، جزو تحقیقات کمی است. با توجه به بررسی رابطه دو متغیر، تحقیق را می توان جزو تحقیقات همبستگی دسته بندی نمود. با توجه به نحوه جمع آوری داده ها، پژوهش از نوع توصیفی–پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران ارشد، مدیران میانی، مدیران بازاریابی و کارمندان ارشد شرکت تجاری دیوان لاند اربیل کردستان عراق بود که تعداد کارمندان، 250 نفر بود و براین اساس، با استفاده از فرمول کوکران، 151 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، در بین جامعه موردمطالعه توزیع و جمع آوری شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد بود که بعد از انجام روایی صوری با کمک اساتید گروه مدیریت، به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس، روایی سازه آن موردتائید قرار گرفت. پایایی به کمک آلفای کرونباخ محاسبه و تائید شد. برای بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش، از مدل ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش تائید کننده رابطه معنی دار و تأثیرگذاری دانش مشتریان بر تصمیمات استراتژیک بازاریابی است و به ترتیب توزیع دانش، پاسخگویی به دانش و اکتساب دانش بیشترین اثر را بر روی تصمیمات استراتژیک بازاریابی در شرکت تجاری دیوان لاند اربیل کردستان عراق داشته اند.
مدلی برای پیاده سازی تحول دیجیتال در بانک های غیر دولتی تجاری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۵۳
77 - 113
حوزههای تخصصی:
تحول دیجیتال در صنعت بانکداری به عنوان یکی از الزامات اساسی برای بقا و رقابت پذیری در عصر دیجیتال شناخته می شود. این تحقیق با هدف تبیین مدل پیاده سازی تحول دیجیتال در بانک های غیردولتی تجاری ایران انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر جهت گیری، یک پژوهش بنیادی و از منظر روش تحقیق، جزء تحقیقات کیفی است. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح اکتشافی استفاده گردید. جامعه مشارکت کنندگان شامل مدیران، مشاوران، متخصصان و کارشناسانی است که در بانک های غیردولتی تجاری نسبت به طراحی و اجرای سفر دیجیتال خویش، اقداماتی انجام داده اند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و با 17 نفر به اشباع نظری دست پیدا شد. مقوله های تحقیق با روش تحلیل داده بنیاد شناسایی و تحلیل داده های کیفی با نرم افزار Maxqda انجام شد. براساس مدل پارادایمی پژوهش مشخص گردید عوامل علی مانند نیازها و فشارهای رقابتی، انتظارات و رفتار مشتریان و عوامل بازار و کسب کار بر تحول دیجیتال بانکی تاثیر می گذارند. شرایط زمینه ای مانند عوامل محیطی، اقتصادی، تجربه کارکنان و فرهنگ سازمانی بستر لازم جهت پیاده سازی تحول دیجیتال را فراهم می آورند و وضعیت رقابتی و مسائل قانونی و مقرراتی نقش مداخله گر را ایفا می کند. مولفه های مذکور بر راهبردها و اقدامات مانند استراتژی های مشتری محور، عملیاتی و اکوسیستم و شبکه اثرگذارند که در نهایت به پیاده سازی تحول دیجیتال با پیامدهایی مانند بهبود تجربه مشتری، رشد درآمد و سودآوری و بهبود مدل کسب و کار منجر می شوند. . مدل ارائه شده در این پژوهش، با توجه به چالش های داخلی و ساختار خاص صنعت بانکداری در ایران، امکان اجرایی سازی مدل های تحول دیجیتال را با انعطاف پذیری بیشتری فراهم می کند.
تأملی بر چشم انداز پداگوژی گردشگری پایدار در آموزش عالی: یک مطالعه ی سنتزپژوهی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف و درک ابعاد و مولفه های چشم انداز خبرگی عناصر ساختار آفرینی و صلاحیت پروری برنامه درسی گردشگری پایدار در آموزش با استفاده از روش سنتزپژوهی انجام گرفته است. جامعه تحقیق کیفی پژوهش شامل کلیه آثار منتشر شده در این حوزه از سال های 2000 تا 2024 در پایگاه اطلاعاتی معتبر و نمونه مورد بررسی با توجه به بررسی های انجام شده و فرم امتیازدهی CASP شامل 22 سند می باشد. که با استفاده از نرم افزار MAXQDA20 دسته بندی و سازماندهی شدند. از روش کنترل اعضاء و ضریب توافق که برابر با 71% شد، برای اعتبارداده ها استفاده گردید. یافته ها به دست آمده حاوی این است که رویکرد توسعه پایدار در عرصه ساختار آفرینی و صلاحیت پروری برنامه درسی متضمن طیفی از خبرگی های فراگشته ای در آموزش گردشگری است، خلاقیت و ارائه مواد گردشگری پایدار توسط دانشگاهیان آموزش عالی گردشگری طیف گسترده ای از دانش و آگاهی را می طلبد که در چهارچوب آموزش فعلی به سادگی قابل انطباق و سازواری نیستند. نتایج حاصل آمده، هدایت گر این است که خبرگی و آگاهی لازم که در فرایند آموزش رشته گردشگری کشف و درک شد، ستون های تحکم یادگیری در این حوزه را تشکیل می دهد که تکمیل کننده و هدایتگر مسیر توسعه جامع پایداری می باشند و زیر بنای آن را پرورش و ارتقاء خبرگی انسان گرایانه تشکیل می دهد، توسعه گردشگری پایدار نیازمند پرورش تفکر و یادگیری فلسفی در حوزه های متعددی است و درک چرایی آن بر پایه پرورش درک روابط انسانی و نشاط معنوی استوار است.
ارتقای رفتار مالی مشتریان از طریق تجارب کاربردی بانکی در متاورس
حوزههای تخصصی:
در این مقاله چارچوب مفهومی «تجارب کاربردی بانکی در متاورس» ارائه شد که با تلفیق فناوری های VR/AR، بازاریابی تجربی و نظریه های رفتار پولی، سازوکار تأثیر متاورس بر تصمیم گیری مالی مشتریان را تشریح می کند. یافته ها نشان می دهد غوطه وری عمیق و تعامل چندحسی تمرکز بر سناریوهای مالی را تقویت و عدم قطعیت ادراکی را کاهش می دهد. شبیه سازی مالی با داده های واقعی، پیش آگاهی از پیامدهای اقتصادی را ممکن و خودکارآمدی مالی را ارتقا می دهد. طراحی سفر مشتری با گیمیفیکیشن تطبیقی و روایت های شخصی شده زمان تصمیم گیری را کاهش و نرخ نگهداری را افزایش می دهد. اگرچه مطالعه بر داده های ثانویه متکی است، اما مسیر آزمون های کنترل شده و تحلیل بازگشت سرمایه را برای تحقیقات آتی باز می گذارد. این مدل می تواند نقشه راه استراتژیک مدیران بانکی و سیاست گذاران پولی باشد.
طراحی مدل جذب سرمایه گذاران ورزشی با رویکرد امنیت اقتصادی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی جذب سرمایه گذاران ورزشی با رویکرد امنیت اقتصادی- اجتماعی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش اعضای هیئت علمی مدیریت ورزشی و اقتصاد صاحب نظر در زمینه امنیت اقتصادی اجتماعی و خبرگان و متخصصان حوزه اقتصاد ورزش می باشد و نمونه گیری به صورت هدفمند و به تعداد 16 برابر سؤالات متغیر دارای بیشترین تعداد سؤال (9 سؤال در متغیر عوامل زمینه ای) 144 نفر برآورد شد. جهت اطمینان از دریافت تعداد پاسخ های مناسب 160 پرسشنامه توزیع شد که از بین 154 پرسشنامه دریافتی، 150 پرسشنامه که به طور کامل پاسخ داده شده، وارد فرایند تحلیل گردید. روش گرد آوری داده ها پرسشنامه می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارSPSS و PLS استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی هریک از شش متغیر اصلی (عوامل علی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها، پیامدها) نشان داد که تمامی مؤلفه ها به صورت معناداری نقش تبیین کننده ای دارند. تحلیل مسیر هم نشان داد که روابط بین شش متغیر اصلی به توالی پنج سطح (شرایط علی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها، پیامدها) از متغیرهای مستقل به سمت متغیرهای وابسته معنادار است و مدل مفهومی برازش مطلوبی دارد. براساس یافته های پژوهش می توان گفت که اگر سرمایه گذاران نسبت به امنیت در سرمایه گذاری خود اطمینان حاصل کنند مشتاق تر به سمت سرمایه گذاری در حوزه ورزش خواهند آمد و جهت انجام سرمایه گذاری باید به راهبردهایی مانند ارائه پشتوانه های حقوقی لازم را برای سرمایه گذاری، مجاز شدن امنیت سرمایه گذاری تجارت الکترونیک برای سرمایه گذاران توجه کنند.
واکاوی عوامل تعیین کننده انتخاب مقاصد گردشگری ورزشی: شواهدی از جزیره کیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری ورزشی به عنوان یکی از محرک های کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی، نقش فزاینده ای در جذب گردشگر و تضمین پایداری مقاصد گردشگری ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب مقاصد گردشگری ورزشی جزیره کیش بود. روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی و با رویکرد کیفی انجام شد. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل متخصصان مدیریت ورزشی و گردشگری، مدیران و کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، مدیران اداره ورزش و جوانان، مدیران آژانس های گردشگری، مدیران و معاونان بخش گردشگری سازمان منطقه آزاد کیش و راهنمایان تورهای گردشگری و گردشگران سفرکننده به مقصد کیش بودند که به صورت هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند جمع آوری و با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند تا عوامل کلیدی مؤثر بر انتخاب مقاصد گردشگری ورزشی به صورت نظام مند شناسایی و دسته بندی شوند. یافته ها: پس از انجام ۱۶ مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. داده ها به صورت نظام مند و با روش تحلیل تماتیک در نرم افزار Nvivo 12 Plus تحلیل گردید. در نهایت، ۶۶ مؤلفه شناسایی شد که براساس اهمیت و فراوانی در ۹ تم اصلی دسته بندی شدند: دلایل و انگیزه های شخصی، فعالیت ها و رویدادهای مقصد، تبلیغات و اطلاع رسانی، عوامل جغرافیایی و جاذبه های طبیعی و تاریخی، عوامل اقتصادی و مالی، زیرساخت ها و امکانات فیزیکی، عوامل فرهنگی و اجتماعی، کیفیت خدمات و محصولات و مدیریت مقصد و سیاست های دولتی و حاکمیتی. نتیجه گیری و پیشنهادات : با توجه به نتایج به دست آمده، مدیریت مقصد گردشگری جزیره کیش و سایر نهادها و مسؤولان ذی ربط می توانند با بهره گیری از عوامل شناسایی شده، سیاست گذاری و برنامه ریزی مؤثرتری جهت افزایش جذابیت مقصد برای گردشگران ورزشی انجام دهند. استفاده هدفمند از این عوامل می تواند زمینه ساز بهبود تجربه گردشگران، ارتقاء تصویر مقصد و درنهایت افزایش تمایل به انتخاب کیش به عنوان یک مقصد گردشگری ورزشی شود. نوآوری و اصالت: این پژوهش ازجمله نخستین مطالعاتی است که به شناسایی جامع عوامل مؤثر بر انتخاب مقاصد گردشگری ورزشی با تمرکز بر جزیره می پردازد. یافته های تحقیق علاوه بر پرکردن خلأ پژوهشی موجود، ابزاری کاربردی برای سیاست گذاران جهت بهینه سازی استراتژی های جذب گردشگران ورزشی محسوب می شود.
تبیین ویژگی های دانشگاه دیجیتال: مرور نظام مند مبانی نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
173 - 215
حوزههای تخصصی:
ظهور فن آوری های پیشرفته همگام با انقلاب صنعتی 4.0 در آموزش عالی، به تدریج مفاهیم جدیدی ازجمله تحول دیجیتال، آموزش دیجیتال و نهایتاً دانشگاه دیجیتال را پدیده آورده است. دانشگاه دیجیتال مفهومی نوظهور و نیازمند تعریف است که می توان از طریق شناسایی ویژگی های آن به شفاف سازی این مفهوم دست یافت؛ بنابراین پژوهش حاضر، باهدف مطالعه و بررسی جامع مبانی نظری دانشگاه دیجیتال از طریق تبیین ویژگی های آن انجام گرفته تا بتوان به فهم و ادراک به مراتب دقیق تری دست یافت و به توسعه مطالعات هم از منظر تئوریک و هم کاربردی پرداخت. به منظور تجزیه وتحلیل جامع مبانی نظری ویژگی های دانشگاه دیجیتال، از روش مرور نظام مند بهره گرفته شد و پس از تعیین سؤال پژوهش و استراتژی جست وجو و غربالگری موارد شناسایی شده، 43 مقاله علمی این حوزه در فاصله سال های 2000 تا 2022 در مبانی نظری مرتبط شناسایی شدند و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. با مرور نظام مند مبانی نظری و از طریق به کارگیری روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و مقوله بندی آن ها، هشت ویژگی اکوسیستم و جامعیت، برنامه درسی دیجیتالی، جامعه پذیری، استراتژی های دیجیتالی، تجربه دیجیتالی، پلتفرم محوری، داده محوری، نوآوری و چابکی شناسایی شد که هر بعد شامل مؤلفه های مختلف می باشد که نمایان گر تشابهات و تفاوت های دانشگاه سنتی و دیجیتال است که مورد تأیید خبرگان قرار گرفت. نتایج این پژوهش می تواند راهنمایی برای مؤسسات آموزش عالی باشد تا با ارزیابی و مطابقت ویژگی ها، جایگاه خود را درحرکت به سوی دیجیتالی شدن تعیین کنند و این ویژگی ها را در استراتژی ها و رویکرد کلی مدیریت دانشگاه مدنظر قرار دهند تا امکان رقابت پذیری در شرایط تغییر خواسته های جامعه مدرن فراهم گردد.
بررسی نظام مند شبکه های علمی و روندهای پژوهشی در موضوع معرکه بودن برند با رویکرد بیبلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
198 - 218
حوزههای تخصصی:
معرکه بودن برند، به عنوان یک مفهوم نوظهور در حوزه بازاریابی و مدیریت برند، در سال های اخیر به دلیل تأثیرات قابل توجه آن بر رفتار مصرف کننده، ایجاد پیوندهای عاطفی و تقویت مزیت رقابتی برندها مورد توجه پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است. این مفهوم با تمرکز بر اصالت، نوآوری و ارزش های اجتماعی و فرهنگی، برندها را از دیدگاه مصرف کنندگان متمایز و جذاب می سازد. این مطالعه با هدف بررسی نظام مند شبکه های علمی و روندهای پژوهشی مرتبط با معرکه بودن برند، به دنبال شناسایی روندهای کلیدی، خوشه های موضوعی اصلی، شبکه های همکاری علمی و شکاف های موجود در این حوزه است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت داده ها رویکردی کیفی دارد و با استفاده از روش بیبلیومتریک، ۲۹۳ مقاله منتشرشده بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۵ را از پایگاه داده Scopus استخراج کرده و با بهره گیری از نرم افزارهای VOSviewer و بسته Bibliometrix در RStudio تحلیل نموده است.نتایج تحلیل نشان داد که تولید علمی در این حوزه از سال ۲۰۱۹ به بعد با نرخ رشد سالانه ۲۵.۱۷ درصد افزایش چشمگیری داشته است. پژوهش ها در ۹ خوشه موضوعی اصلی از جمله برند و رفتار مصرف کننده، رسانه های اجتماعی و تعامل دیجیتال، گردشگری و صنعت مهمان داری، و پایداری و توسعه فناوری سازمان یافته اند. کشورهای ایالات متحده، هند و چین به عنوان پیشگامان همکاری های علمی شناخته شدند و موضوعات نوظهوری نظیر هوش مصنوعی و توسعه پایدار در سال های اخیر برجسته شده اند.این مطالعه نشان داد که معرکه بودن برند از یک مفهوم صرفاً احساسی و زیبایی شناختی به یک راهبرد چندوجهی با ابعاد فناورانه، اجتماعی و اقتصادی تکامل یافته است.
بررسی تأثیر دست کاری تمرکز تنظیمی و استراتژی خرید بر توجه دیداری مصرف کننده به برچسب تغذیه: مطالعه آزمایشگاهی با استفاده از روش ردیابی چشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
234 - 265
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی و انتخاب محصولات غذایی سالم، یکی از چالش های پیش روی مصرف کنندگان هنگام خرید این نوع محصولات است. در سال های اخیر، بیماری های چاقی و اضافه وزن و بیماری های قلبی – عروقی در جوامع مختلف رواج یافته است. انتخاب درست و مصرف محصولات غذایی سالم، در پیشگیری از این نوع بیماری ها نقش مؤثری دارد. برچسب های تغذیه، یکی از ابزارهای دیداری است که به مصرف کنندگان کمک می کند تا محصولات غذایی سالم را شناسایی و انتخاب کنند و سطح سلامتی خود را افزایش دهند. مطالعات پیشین نشان می دهد که عوامل انگیزشی روی توجه به برچسب های تغذیه تأثیر دارند. یکی از این عوامل، تناسب تنظیمی بین نوع تمرکز تنظیمی و نوع استراتژی خرید افراد است. بر اساس نظریه تمرکز تنظیمی، افراد دو نوع تمرکز تنظیمی دارند: تمرکز تنظیمی پیش برنده (دستیابی به رخدادهای مثبت) و تمرکز تنظیمی بازدارنده (دوری از رخدادهای منفی). بر اساس نظریه تناسب تنظیمی، ایجاد تناسب بین نوع تمرکز تنظیمی و استراتژی افراد در دستیابی به هدفی خاص، می تواند به افزایش انگیزه و سوق دادن افراد به سمت هدف مدنظر کمک کند. این پژوهش به بررسی تأثیر تناسب بین تمرکز تنظیمی و استراتژی خرید روی توجه دیداری مصرف کننده به برچسب تغذیه می پردازد. به بیان دیگر، این پژوهش با هم راستاسازی نوع تمرکز تنظیمی با هدف خرید محصولات غذایی سالم، به دنبال آن است که تأثیر هم زمان این دو متغیر را روی رفتار افراد، هنگام خرید محصولات غذایی بررسی کند. این پژوهش نوآورانه است؛ زیرا تاکنون مطالعه ای در خصوص اثر تناسب بین تمرکز تنظیمی و استراتژی خرید روی میزان توجه دیداری به برچسب تغذیه انجام نشده است. در پژوهش حاضر، این موضوع برای اولین بار، به صورت آزمایشگاهی و با استفاده از ابزار ردیاب چشم بررسی می شود.
روش: این پژوهش از نوع کمی و آزمایشگاهی است که با طرح دو عاملی ۲×۲ با دو متغیر مستقل شامل تمرکز تنظیمی (پیش برنده و بازدارنده) و استراتژی خرید (تلاش برای خرید محصولات غذایی سالم و دوری از خرید محصولات غذایی ناسالم) اجرا شده است. در مجموع، ۶۷ نفر در مطالعه شرکت کردند. در ابتدا، فرم رضایت آگاهانه در اختیار آن ها قرار داده شد و این افراد آن را مطالعه و امضا کردند. پس از آن، به صورت کاملاً تصادفی به یکی از چهار گروه آزمایشی، شامل دو گروه تناسب و دو گروه بدون تناسب تخصیص داده شدند. در ادامه، نوع تمرکز تنظیمی و استراتژی خرید افراد با استفاده از روش های استاندارد موجود در ادبیات دست کاری شد. بعد از آن، شرکت کنندگان یک خرید آنلاین انجام دادند. آن ها می بایست محصولاتی را بر اساس نوع استراتژی خرید محصولات غذایی سالم (تلاش برای خرید محصولات غذایی سالم یا دوری از خرید محصولات غذایی ناسالم) انتخاب می کردند. در طول زمان خرید آنلاین، مسیر حرکت چشم آن ها با استفاده از ابزار ردیاب چشم ثابت ثبت می شد. در انتهای پژوهش، شرکت کنندگان به چند سؤال جمعیت شناختی پاسخ دادند. جمع آوری داده ها در آزمایشگاه پژوهش های کسب وکار دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران انجام شد و داده ها با آزمون تحلیل واریانس تک عاملی، در نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شد. توجه دیداری با پنج سنجه اندازه گیری شد که عبارت بودند از: زمان اولین تثبیت، مدت تثبیت، دفعات تثبیت، مدت بازدید و دفعات بازدید.
یافته ها: در حالت تناسب تنظیمی بین هر دو گروه بازدارنده – دوری از خرید محصولات غذایی ناسالم و پیش برنده – تلاش برای خرید محصولات غذایی سالم، توجه دیداری افراد به برچسب تغذیه بیشتر شد. تناسب تنظیمی در میزان توجه دیداری افراد تأثیرگذار است و توجه دیداری افراد به برچسب های تغذیه را افزایش می دهد.
نتیجه گیری: با ایجاد تناسب بین نوع تمرکز تنظیمی و هدف خرید، می توان توجه دیداری به برچسب تغذیه و در نتیجه میزان خرید سالم را تقویت کرد.
طراحی مدل توانمندسازی مدیران مدارس کارآفرین با بهره گیری از هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
71 - 92
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات پُر شتاب فناوری و ضرورت ارتقای کیفیت آموزش کارآفرینی، توانمندسازی مدیران مدارس کارآفرین از طریق بهره گیری از ظرفیت های هوش مصنوعی به یک راهبرد نوین و اساسی تبدیل شده است. هدف این پژوهش، ارائه الگویی برای توانمندسازی مدیران مدارس کارآفرین با رویکرد هوش مصنوعی است. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام پذیرفت. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مدیران با سابقه مدارس کارآفرین در سطح کشور بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری، تعداد ۲۱ مصاحبه عمیق انجام شد. ملاک انتخاب مدارس کارآفرین شامل ارائه برنامه های آموزش مهارتی و کارآفرینی برای دانش آموزان به طور هم زمان با برنامه های آموزش رسمی وزارت آموزش و پرورش بود. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. بر اساس یافته های پژوهش مدلی پارادایمیک برای توانمندسازی مدیران مدارس کارآفرین با بهره گیری از هوش مصنوعی ارائه گردید که ابعاد آن شامل شرایط علّی (از قبیل بهینه سازی تصمیم گیری ها، تحلیل رفتار یادگیری دانش آموزان، برنامه ریزی استراتژیک، ایجاد محیط آموزشی پویا، بهره گیری از آموزش های متناسب و یادگیری مهارت های آینده)، پدیده محوری (از قبیل توانمندسازی مدیران مدارس کارآفرین با رویکرد هوش مصنوعی)، شرایط زمینه ای (از قبیل سه محور شامل آشنایی با رهبری شبکه ای، بسترهای آموزشی و زمینه های نوآوری)، شرایط مداخله گر (از قبیل ضعف زیرساخت ها، عدم تسلط کافی مدیران بر ابزارهای هوش مصنوعی، کمبود داده های سازمانی، مقاومت نسبت به تغییرات فناورانه و نبود منابع کافی)، راهبردها (از قبیل فراهم بودن ابزارهای هوش مصنوعی، تقویت مهارت استفاده از آن، نهادینه سازی فرهنگ همکاری های نوآورانه، آموزش برنامه ریزی با فناوری هوشمند و آشنایی با شیوه های نوین بازخورددهی) و پیامدها (از قبیل بهره وری آموزش کارآفرینانه، تعالی عملکرد مدارس، برند شدن مدارس کارآفرین و ارتقای اثربخشی فرآیندهای آموزشی) بود. بر اساس مدل نهایی چنین می توان بیان کرد که بهره گیری هدفمند از هوش مصنوعی می تواند به عنوان یک اهرم کلیدی در تحول رهبری آموزشی و توسعه مدارس کارآفرین عمل کند. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برنامه ریزان و سیاست گذاران در زمینه موضوع مورد مطالعه به همراه دارد.
پیش بینی زمان مناسب طبیعت گردی در جنگل های مانگرو منطقه حفاظت شده حرا با تأکید بر شرایط آب و هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
169 - 204
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر از شاخص ترجونگ برای تعیین زمان مطلوب گردشگری (از سال 1996تا 2021) در جنگل های مانگرو منطقه حفاظت شده حرا پرداخته شد. سپس با بهره گیری از مدل های ACCESS-CM2 و CNRM-CM6-1 به پیش بینی زمان های مناسب توسعه طبیعت گردی تحت سناریوهای SSP2-4.5 و SSP5-8.5 در آینده ای نزدیک (2070-2050) و دور (2100-2080) اقدام شد. نتایج شاخص ترجونگ نشان داد که بهترین زمان برای طبیعت گردی در این منطقه، در طی روز در ماه های دی، بهمن و اسفند و در طی شب در ماه های فروردین و آبان ماه می باشد. همچنین نتایج پیش بینی مدل های مورد مطالعه حاکی از آن است که مقادیر دمای کمینه تحت هر دو سناریوی SSP2-4.5 و SSP5-8.5 در مقایسه با دوره پایه (2014-1996) افزایش یافته است و این وضعیت در دمای بیشینه نیز قابل مشاهده است به طوری که روند دمای بیشینه از نیمه دوم دهه 2050 سرعت گرفته و میانگین آن تحت سناریوی SSP5-8.5 در بازه زمانی 2090-2099 افزایش یافته است.
نقش ارزش ویژه برند و ارزش منصفانه در ارتباط بین بازاریابی رسانه های اجتماعی و وفاداری به برند
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
80 - 88
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، نقش ارزش ویژه برند و ارزش منصفانه به عنوان متغیرهای میانجی در تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر وفاداری مشتریان به برند بررسی شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مشتریان برند ایکس ویژن در اینستاگرام بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان، نمونه ای به حجم ۳۸۴ نفر انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بوده که روایی آن از طریق روایی محتوایی و تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزارهای SPSS و SmartPLS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی از طریق ارزش ویژه برند و ارزش منصفانه، تأثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان به برند دارد (β = 0.48, p < 0.001). همچنین، ارزش منصفانه تأثیر بیشتری نسبت به ارزش ویژه برند در افزایش وفاداری مشتریان داشته است. این یافته ها می تواند راهنمایی برای مدیران بازاریابی در جهت تدوین استراتژی های مؤثر برای افزایش وفاداری مشتریان باشد.
بهره گیری از توموگرافی مقاومت الکتریکی در باستان شناسی: مطالعه ای با رویکرد مدل سازی عددی در نرم افزار COMSOL(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۲
151 - 164
حوزههای تخصصی:
باستان شناسی به عنوان دانشی میان رشته ای، همواره به دنبال روش هایی نوین برای کاوش غیرمخرب و دقیق در لایه های زیرزمینی بوده است. یکی از روش های نوظهور و بسیار کارآمد در این حوزه، توموگرافی مقاومت الکتریکی (ERT) است که با بهره گیری از تغییرات مقاومت الکتریکی در زیرسطح، امکان شناسایی ساختارهای مدفون، قبرها، زیرساخت ها و دیگر شواهد فرهنگی را فراهم می سازد. این مقاله با تمرکز بر کاربرد باستان شناختی ERT، به تحلیل عددی این روش در محیط شبیه سازی پیشرفتهٔ نرم افزار COMSOL می پردازد. در چارچوب این پژوهش، یک مدل سه بعدی استوانه ای با قطر ۴۰ متر و ارتفاع ۲۰ متر طراحی شد که در آن ۲۵ الکترود به صورت خطی در سطح قرار گرفتند. شبیه سازی عددی انجام شده، امکان بررسی دقیق توزیع پتانسیل الکتریکی و مقاومت ویژه زیرسطح را فراهم کرده و با مقایسه نتایج با حل تحلیلی در محیط همگن، صحت عملکرد مدل ارزیابی شد. افزون بر این، تأثیر پارامترهایی همچون آرایش الکترودها، فاصله آن ها و ویژگی های فیزیکی مواد زیرسطحی بر نتایج تصویربرداری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ترکیب روش ERT با شبیه سازی عددی، رویکردی مؤثر، غیرویرانگر و دقیق برای شناسایی ساختارهای باستانی فراهم می سازد و می تواند جایگزینی علمی و پایدار برای روش های سنتی حفاری باشد.