فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
منبع:
فلسفه دین سال بیستم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
311 - 321
حوزههای تخصصی:
رابطه ایمان با عمل از مسائلی است که مورد بحث و اختلاف نظر میان فیلسوفان و متکلمان اسلامی و غربی بوده است. در همه ادیان از پیروان خواسته شده که علاوه بر ایمان در مرحله عمل نیز به دین پایبند باشند. در این میان کانت در آثار خویش عقل انسان را قادر به ترسیم برنامه ای جامع برای سعادت خود می داند و معتقد به خودآیینی اخلاقی است. مطهری با تکیه بر قدرت عقل در تشخیص اصول و کلیات معتقد است که عقل بشری توانایی ترسیم چنین نقشه راه جامعی را ندارد و به نقد دیدگاه های کانت دراین باره پرداخته است. در این مقاله، با استفاده از روش های توصیفی و تطبیقی و بالاخص انتقادی، آسیب های وارده بر مبانی کانت در رابطه ایمان با عمل عبادی بررسی می شود. آسیب هایی که می توان از منظر مطهری به این ایده کانت وارد دانست عبارت اند از: تقلیل مفاهیم دینی به دریافت های عقلانی، عدم توجه به تفاوت بین حسن فعلی و فاعلی، بشری انگاشتن قوانین الهی، سرگردانی، گرفتاری در تناقض ایده و عمل، غفلت از ریشه و مبدأ افعال عبادی و اخلاقی، عدم تفکیک بین هدف و وسیله، عدم تفکیک بین انواع روابط.
تحلیل رویکرد ارتباطات امام رضا (علیه السلام) با سران فرقه واقفیه ( با الگو گیری از روش گفتمان روایی پدام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
118 - 146
حوزههای تخصصی:
امام رضا (علیه السلام) در دوران امامت خود با فرقه ها و نحله های مختلفی مواجه بود. یکی از تاثیر گذارترین آن ها - در میان شیعه - فرقه انحرافی"واقفیه" است. گروهی از خواص که در واقع وکیل و نائبان امام موسی کاظم (علیه السلام) پدر بزرگوار امام هشتم بودند. آن ها به انگیزه های مختلف فتنه "وقف" بر امامت امام موسی کاظم (علیه السلام) را ایجاد نمودند. جایگاه اجتماعی آن ها باعث شد؛ جمع زیادی از خواص و عوام به سوی "واقفیه"متمایل شوند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی با الگو گیری از روش تحلیل گفتمان پدام و تکمیل آن، رویکرد شناسی ارتباطات امام رضا (علیه السلام) در مواجهه با این گروه انحرافی را بیان نموده است. تحلیل "فضای ساختاری و فضای معنایی" گفتمان امام رضا (علیه السلام) با سران واقفیه به روشنی حکایت از موضع قاطع امام هشتم در مواجهه با این جریان انحرافی دارد. امام در برخورد با سران وقف، بیشتر رویکر تهاجمی- دفعی را در پیش می گیرند. این رویکرد با 58 درصد بیشترین بسامد را به خود اختصاص می دهد.در مقابل، رویکرد تدافعی و جذبی با 9 و 10 درصد کمترین بسامد را دارا هستند. رویکرد ارتباطی امام در مواجهه با پیروان واقفیه - که با اهدافی سوء به این فرقه پیوسته بودند - عموما رویکرد جذبی- دفعی، تهاجمی و دفعی است.. اما این امام همام در برخورد با عامه ی گمراه یا دچار فتنه شدگان و شک کنندگان در امر وفات امام کاظم( علیه السلام)، با رویکرد جذبی و جذبی-تدافعی، برخورد کرده اند.
تحلیل گفتمان خطبه توحیدیه امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
56 - 96
حوزههای تخصصی:
این تحقیق درصدد است خطبه توحیدیه امام رضا (ع) را به صورت تحلیلی توصیفی، مبتنی بر رویکرد روش عملیاتی تحلیل گفتمان (پدام) در پنج فضای گفتمانی «فضای نظری ساختاری»، «فضای معنایی ارزشی»، «فضای ارتباطی هویتی»، «فضای گفتمانی»، و «فضای فراگفتمانی» مورد تحلیل قرار دهد. هدف این پژهش، رمزگشایی سبک بیانی امام در ارائه مفاهیم عمیق فلسفی توحید و کشف لایه های زیرین معنایی خطبه و ناگفته های غایب آن، سپس استخراج گفتمان حاکم بر آن و فرایندهای مؤثر بر شکل گیری آن است. نتیجه پژوهش حاکی است که پیوستگی و انسجام عبارت ها، گزینش واژگان مأنوس و رایج، دقت در نظم و چینش آن ها و موسیقی برآمده از واژگان و عبارت های آهنگین و سجع و قافیه، موجب شده، سبک بیان خطبه شیواترین و رساترین سبک برای ادای معانی عمیق فلسفی شود و متنی را به وجود آورد که سرتاسر عبارت های آن، واحد منسجمی را تشکیل می دهد که غیرقابل تفکیک هستند. در تحلیل این خطبه همچنین شاهد نمونه هایی از بینامتنیت ها هستیم، امام رضا (ع) آیات قرآن را محور اصلی بحث خود قرار می دهند، برخی از فرازهای خطبه تداعی کننده تضمین های قرآنی و برخی تداعی کننده فرمایش های حضرت امام علی (ع) هستند که در کشف فضای گفتمانی خطبه تاثیرگذار است. دال های اساسی، فراگفتمانی و نقشه معنایی به دست آمده از تحلیل این خطبه نشان دهنده عمق معنایی آن درباره شناخت خداوند متعال است که به طور اختصار شامل موارد ذیل است: 1. ایمان کامل به خداوند، 2. تفاوت نداشتن ذات با صفات خدا، 3. خدا معلول نیست.
خصوصیات عالم برزخ از نظر علامه طباطبایی( ره) با تأکید بر تفسیر المیزان
منبع:
کلام حکمت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
91 - 111
حوزههای تخصصی:
این نوشتار بر آن است با مراجعه به نظرات علامه طباطبایی (ره) و کتاب المیزان، با ویژگی های عالم برزخ و زوایای مبهم آن آشنا شده و تصویری روشن از خصوصیات برزخ ارائه نماید. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در این تحقیق، به صورت توصیفی – تحلیلی و نوع گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بوده است. از نظر علامه طباطبایی (ره)، عالم برزخ دارای خصوصیاتی همچون: باز بودن پرونده تبعات اعمال انسان در برزخ ، محل اگاه شدن انسان به حقانیت خداوند و آغاز آن از زمان مرگ و امتداد آن تا روز قیامت می باشد. استمرار سیر تکاملی ارواح انسان ها در این عالم به صورت تکامل علمی به این معناست که افزایش معرفت انسان نسبت به خداوند و بسیاری از معارف دینی امکان پذیر می باشد. بنابراین هم اکنون عالم «برزخ» وجود دارد وآنانی که مرده اند دراین عالم به سر می برند؛ زیرا روح، «گوهر مستقلی» است مجرد از بدن، که بدون جسم عنصری نیز به بقای خود ادامه می دهد. نتیجه اینکه تمامی ادیان الهی مبدأ و مقصد را پذیرفته اند و نقطه بحث برخی اندیشمندان، کیفیت رستاخیز و چگونگی معاد است.
وجودشناسی صفات الاهی از مدرسه بغداد تا مدرسه حله
منبع:
کلام اهل بیت سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
58 - 79
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اختلاف برانگیز در بین متکلمان مسلمان، وجودشناسی صفات الاهی و به طور خاص، رابطه ذات و صفات الاهی است. امامیه و معتزله در مقابل اهل حدیث و اشاعره به دلیل باور به توحید صفاتی، صفات زائد بر ذات را انکار کردند. بیشتر معتزله به نظریه نیابت باور داشتند و ذات الاهی را نائب مناب صفات در تحقق احکام صفات می دانستند. عالمان امامیه در دوره نخست مدرسه کلامی حله( مانند حمصی رازی و محقق حلی) نیز با پیروی از روش شناسی معتزله متأخر به نقد نظریه احوال پرداخته، دیدگاه نیابت را پذیرفتند. متکلمان دوره دوم مدرسه حله مانند خواجه طوسی، ابن میثم بحرانی، علامه حلی و فاضل مقداد نه تنها همچنان منتقد نظریه احوال بودند، بلکه برخی از اصطلاحات و ادله فلسفی را در تبیین دیدگاه خود استفاده کردند. البته این استفاده گزینشی بود و متکلمان حله در موارد مهمی نیز سخنان ابن سینا را در این بحث نقد و رد کردند. عباراتی از برخی متکلمان موجود است که در ظاهر با نظریه عینیت فلسفی شباهت دارد. با این حال، بررسی دقیق تر نشان می دهد که نظریه رسمی متکلمان امامیه در دوره دوم مدرسه حله نیز همان نظریه نیابت است.
ارزیابی تقریرهای «برهان تمانع» و لوازم آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«برهان تمانع» برهانی است که با الهام از قرآن، به ویژه آیه «لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا» (انبیاء: 21) مطرح و با تقریرهای گوناگون ارائه، و توحید در خالقیت و ربوبیت، اعم از ربوبیت تکوینی و تشریعی با آن اثبات می شود. «برهان تمانع» به فرض اختلاف آلهه متعدد اختصاص ندارد و فرض توافق آلهه در خلق و تدبیر و حتی تباین کلی دو واجب را نیز شامل می شود. ازاین رو برهان را براساس تعدد قدرت ها و اراده های متوافق و تمانع اراده ها و قدرت ها تبیین نموده اند. توالی فاسد فرض دو واجب در برخی از تقریرها عدم تکون عالم، و در برخی ناهماهنگی موجودات، و در برخی لزوم ترکب ذاتین مفروضین، و در برخی فروض، تضاد یا تناقض است. هدف این پژوهش که با روش کتابخانه ای تهیه و به روش تحلیلی تبیینی ارائه شده، بررسی فروض گوناگون و تقریرها و اشکالات مطرح شده درباره «برهان تمانع» و میزان کاربری آن در اثبات ابعاد گوناگون توحید ذاتی و افعالی است. حاصل اینکه یکی از پیش فرض های قطعی این برهان وحدت عالم و از اهمّ مبانی دفع شبهات و شقوق آن، «صرف الوجود و بسیط الحقیقه بودن واجب» است. با این بیان می توان از این برهان، «توحید ذانی» را نیز نتیجه گرفت؛ زیرا صفات و افعال واجب، جلوه و تجلی ذاتیات اوست.
بررسی انتقادی استدلال های متکلمان اسلامی در اثبات اعاده معدوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش بررسی ادله ایجابی متکلمان در اثبات «اعاده معدوم» به روش توصیفی تحلیلی و هدف آن نشان دادنِ ناکارآمدی این ادّه در اثبات مدعای مذکور است. متکلمان طرفدارِ این دیدگاه، آفرینش مجددِ موجودات در برابر آفرینش نخستین بار آنها را که «ابتدا» نامیده می شود، «اعاده» می نامند و معتقدند: آفریده نُوین یعنی مٌعاد عین آفریده نخستین بار، یعنی مُبتدی است. جستار نویسندگان این پژوهش نشان می دهد مدافعان این دیدگاه در آثار کلامی خود، ده استدلال در اثبات مدعای خویش اقامه کرده اند. این استدلال ها در یک تقسیم بندی کلی به دو قِسم «قیاسی» و «تمثیلی» تقسیم می شوند که در این پژوهش صرف نظر از ادله ممتنع بودن اعاده معدوم، نقد و بررسی شده اند. تحلیل منطقی از طریق بررسی مادی و صوری این استدلال ها، نشان می دهد هیچ یک از آنها در اثبات مدعا تام نیست.
تحلیل و بررسی راه کارهای مواجهه با مهدی نمایی
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
38 - 80
حوزههای تخصصی:
باور به ظهور حضرت مهدی عج از مهم ترین عقاید جامعه ی شیعی است که زمینه ی رهایی از ناامیدی و ناکامی ها را فراهم می کند؛ بااین حال، همواره ظهور جریان های مهدی نما، تهدیدی برای این باور معنابخش بوده اند. از همان روزهای نخستین عصر غیبت تا کنون، افراد و گروه هایی در این زمینه ادّعاهایی از نوع: نیابت، سفارت، بابیّت، ارتباط، وکالت، یا حتّی مهدی بودگی داشته اند. ظهور این جریان ها در ابتدا ممکن است چالش نهاد دین به نظر بیاید، ولی در روزگار مدرن می تواند به یک چالش اجتماعی تبدیل شده و زمینه ی پیدایش فرقه های جدید و نیز شکاف اجتماعی میان شیعیان را فراهم کند و حتّی تهدیدی برای بقای جامعه باشد. به همین دلیل سالیانی ا ست که مواجهه و مبارزه با مهدی نمایی علاوه بر اینکه مورد توجه متکّلمان و الهی دانان است، در علوم اجتماعی نیز مورد توجّه و تدقیق قرار گرفته است؛ بااین حال هنوز توافق چندانی بر مناسب ترین راه کار این مواجهه در دست نیست. این پژوهش، کوشیده است تا با استفاده از روش مصاحبه ی نخبگانی با کارشناسانی از حوزه ی جامعه شناسی که بر این موضوع تمرکز داشته اند، و تحلیل محتوای آن، به مناسب ترین راه کارهای مواجهه با پدیده ی مهدی نمایی دست یابد. این راه کارها گاه به شیوه ی تعلیم مهدویّت اشاره دارد و گاه به روّیه های درمانی می پردازد. برخی از کارشناسان بر تغییر گفتمان مهدویّت و کاستن از سویه های عاطفی آن تأکید دارند و برخی دیگر بر تأکید بر رویّه های قانونی و قضایی. بااین حال ، همه کارشناسان، مهدی نمایان را یک مسئله اجتماعی می دانند و نه کلامی.
الهیات طبیعی و فلسفه اسلامی (تبیین، تحلیل و بررسی طرح ریچارد سوئین برن)
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
109 - 127
حوزههای تخصصی:
الهیات طبیعی در یک اصطلاح آن، به معنای استفاده از مقدمات تجربی و یافته های علوم طبیعی در خداشناسی و به طور خاص، براهین اثبات خدا به کار می رود. این پروژه، قدمتی طولانی دارد و در فضای معاصر نیز از یک سو با توجه به اقبال به علوم طبیعی و ازسوی دیگر برخی یافته های خاص این علوم یا برخی تنگناهای تبیینی آن ها، رونق پیدا کرده است. به صورتی که پروژه الهیات طبیعی، به اصطلاح فوق، در نوک پیکان مقابله با الحاد علمی جدید قرار گرفته است. ریچارد سویین برن، به عنوان یکی از مشهورترین فیلسوفان دین معاصر، از برجسته ترین متفکرین این پروژه به حساب می آید؛ به گونه ای که پژوهش در حیطه الهیات طبیعی، بدون ارجاع به آرای او معمولاً، ناقص تلقی می شود. او به تصریح خودش، به دنبال این است که فرضیه وجود خدا را به عنوان یک فرضیه تجربی، با شواهد علمی تأیید و درنتیجه وجود خدا را به عنوان بهترین تبیین برای برخی یافته های تجربی به کرسی بنشاند؛ اما به نظر می رسد در فلسفه اسلامی، ضوابطی وجود دارد که امکان چنین طرحی را محدود می کند. در این مقاله پس از مروری کوتاه بر طرح الهیات طبیعی سویین برن و تحلیل آن، به واکاوی انگیزه و دلایل او برای این طرح، مبادی الهیاتی و معرفت شناسانه آن و نقدهای وارد بر آن خواهیم پرداخت. در گام دوم، علاوه بر نقدها و تحلیل های اصیل این مقاله، تمامی نقدهای موجود در اهم آثار فارسی درباره برهان سویین برن، تقریر و ارزیابی شده و در دودسته نقدهای وارد و ناوارد دسته بندی شده اند.
نقش موضوعیتی جابر جعفی در نشر آموزۀ رجعت (نقدی بر دعاوی ناصر القفاری)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
51 - 68
حوزههای تخصصی:
ناصر القفاری اندیشمند وهابی معاصر، ضمن متهم انگاشتنِ جابربن یزیدجعفی، او را جاعل و ناشر روایات رجعت خوانده، و با ادعای نقشِ موضوعیتی وی در گسترش این آموزه، در صدد انکار اصالت آن برآمده است. این امر در حالی است که افزون بر مخدوش بودن مقدماتِ دعاوی قفاری، و ناتوانی وی در تمییز جابر بن یزید با جابر بن عبد الله صحابی، احادیثِ باب رجعت، با طرق متعدد و مستقل از جابر ین یزید، به نحو متواتر گزارش شده و صرف نظر از آیاتِ مثبت رجعت، گزارش های متعلق به سده نخست نیز از وجود آموزه ی رجعت در میان اصحاب امیرالمؤمنین حکایت دارد. هم چنین مطالعه میراث مکتوب امامیه نشان می دهد که اولا گزارش های جابر در باب رجعت فراوان نیست و از راویان هم طبقه با وی چون ابوبصیر اسدی، روایات بیشتری در باب رجعت گزارش شده، و ثانیاً گزارش گریِ جابرجعفی به عنوان یک راویِ ممدوح و بهره مند از توثیقات خاص و عام، مورد قبول امامیان است. در نتیجه نه تنها جابر بن یزید، نقشِ موضوعیتی در نشر آموزه ی رجعت ندارد، بلکه نقش طریقیتی او نیز آنچنان که قفاری ادعا کرده، پر رنگ و انحصاری نیست.
اخلاق صلح در فرهنگ رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
29 - 53
حوزههای تخصصی:
«صلح» جوهره اصلی همه ادیان و صلح گرایی غایتی است که تمامی ادیان به ارائه راهکارهایی درباره آن پرداخته اند. در فرهنگ رضوی به پشتوانه اصولی چون عدالت، رشد فکری و اجتماعی، مدارا و عفو، صلح از بنیادی ترین اصول در مناسبات بین المللی منظور شده و ایجاد صلح پیش از آنکه عملی مادی باشد، امری معنوی است که به تکریم حقوق واقعی بشر متکی بوده و برخلاف ادبیات حقوقی بین المللی معادل یک مفهوم سلبی؛ یعنی محدود به نبود جنگ نیست، بلکه فراتر از آن، مفهومی ایجابی و به معنای همزیستی مسالمت آمیز با حفظ کرامت انسانی است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته حاکی از آن است که در فرهنگ رضوی برخلاف دیدگاه غیرواقع بینانه و قوم محورانه برخی مستشرقان غربی چون برنارد لوئیس، هانتینگتون و ... که اسلام را دین ناسازگار با صلح و دموکراسی و منبع خشونت و تروریسم معرفی می کنند، اسلام پیام آور صلح و دوستی است و این قابلیت را دارد که نسبت ب ه دیگر تئوری و پارادایم های تئوریک موجود در عرصه روابط بین الملل، ارائه دهن ده ی ک تئوری جدید و جامع باشد؛ چراکه قلمرو اجرای صلح در فرهنگ رضوی علاوه بر صلح در مفهوم خاص، صلح در معنای عام را نیز در برمی گیرد؛ در این فرهنگ، برخلاف آنچه در ادبیات حقوق مخاصمات مسلحانه اشاره می شود، دفاعِ مشروعِ پیش دستانه وجود ندارد، چراکه صلح امری مقدس و جهاد اقدامی انسان دوستانه و در راستای گسترش صلح و امنیت در پرتو حاکمیت الهی، نفی حاکمیت طاغوت و دفاع از مظلوم و مبارزه با بی عدالتی است.
معیارهای تشخیص ناروا بودن فرهنگ عمومی از نگاه نهج البلاغه در بعد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بایسته های جامعه امروزی توجه به فرهنگ عمومی است. وضعیت فرهنگ جامعه حکایت گر وضعیت عمومی آن جامعه از میزان پای بندی و عدم پای بندی افراد آن به هنجارهاست. هنجارهای فرهنگی از منظر جامعه شناختی، شامل ارزشها، آداب و رسوم یا عرف و قوانین می شود. با توجه به اینکه سخنان امیرالمؤمنین علیه السلامبه بعدارزشی فرهنگ عمومی بیشتر توجه دارد، در این تحقیق درصددیم در بعداجتماعی و از جنبه ارزشی آن، با مراجعه به نهج البلاغه و استخراج و تحلیل گزاره های مرتبط مورد بررسی قرار دهیم. در پاسخ به این سوال که چه معیارهایی را برای تشخیص ناروایی فرهنگ در بعد اجتماعی می توان از نهج البلاغه بدست آورد، به معیارهایی همانند ظلم پیشگی، عیب جویی، شایعه پردازی، عقب گرد فرهنگی، قطع ارتباط با دیگران، منت گذاری در یاری دیگران، خلف وعده، سوءظن، چاپلوسی و سخن چینی، بعنوان معیارهای ناروایی و عدم مطلوبیت آن در جامعه دینی بر مبنای مبانی اسلامی با استفاده از یانهادیین کار موجب پرهیز از زادهظلم پیشگی عیب جویی شایعه پردازی قعب گرد فرهنگی قطع ارتباط با دیگران خلف وعده سوء ظن وبه مبانی انروش تحلیل کیفی محتوای گزاره ها به نتیجه رسیده ایم که برخی از رفتارهای مردم در قالب فرهنگ عمومی طبق گزاره های نهج البلاغه نارواست که باید اصلاح شوند.
رنج در زندگی و تأثیر منجی بر کاهش آن از چشم انداز نهج البلاغه
منبع:
موعودپژوهی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
65 - 88
حوزههای تخصصی:
وجود رنج در زندگی انسان واقعیتی بدیهی و ناخوشایند است. موضوع رنج کشیدن انسان همواره مورد بحث علما و دانشمندان بزرگ بوده تا میزان رنج کشیدن انسان و احتمال برخورد وی با تجربه های تلخ کاهش یابد. از گذشته تا به حال تحقیقات علمی گوناگونی در حوزه های مختلف دین، روان شناسی و جامعه شناسی صورت گرفته است. برای تسکین و تسهیل رنج ابتدا باید شناخت صحیحی از عوامل ایجادکننده آن داشت. نوشتار حاضر با مبنا قراردادن اعتقاد به اشتراک برخی از مسائل مانند رنج در تمام انسان ها و در تمام اعصار و نیز خطاناپذیر بودن علم ائمه اطهار (ع) عوامل رنج در نهج البلاغه را بررسی و نقش منجی در تسکین برخی از این عوامل از نگاه نهج البلاغه را تبیین می کند. مقاله حاضر باروش توصیفی-تحلیلی، علل و عوامل رنج در دو دسته عوامل رنج های انتخابی و غیرانتخابی را بیان می کند. با جست وجو در نهج البلاغه مشخص شد که بیشترین عوامل رنج انسان دررابطه با انتخاب های اوست. از عوامل رنج های انتخابی مواردی مانند حرص و طمع، کوتاهی در ادای حقوق دیگران، حسد، فقر، اختلاف و تفرقه و از عوامل رنج های غیرانتخابی، عواملی مانند فقدان عزیزان، فتنه، آزمایش و... را می توان نام برد.
بررسی روند دگردیسی مبانی راهنماشناسی صوفیه از مفهوم «صدق» به «ولایت»
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
111 - 143
حوزههای تخصصی:
مسئله راهنماشناسی در تصوف از مباحث زیربنایی و محوری در بینش صوفیان بوده که عمدتاً ذیل مفاهیمی نظیر «انسان کامل» و «ولایت» بررسی می شود. مطالعه تاریخچه مباحث راهنماشناسی، از دگرگونی مبانی و مفاهیم این مسئله در ادوار مختلف حکایت دارد. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی ازطریق جمع آوری گزارش های کتابخانه ای، سعی در کندوکاو درباره پیشینه راهنماشناسی صوفیه داشته و در پی آن است که ابتدا به مفهوم صدق و جایگاه و تاریخچه آن در منظومه مباحث راهنماشناسی صوفیان نخستین بپردازد و به دنبال آن، سیر گذار از مفهوم «صدیق» به «ولی» را با نظر به عوامل مهم در این تبدّل رأی، بررسی کند. یافته های این تحقیق نشان می دهد، صوفیان نخستین، بحث از مقام و جایگاه انسان کامل را غالباً ذیل عنوان «صدق و صدیق» تعریف می کردند، نه «ولی و ولایت». علت این مسئله نیز غلبه گرایش های مذهبی و کلامی بر رویکرد های عرفانی آن ها بود، چه اینکه قاطبه مشایخ تصوف تا حوالی قرن ششم ق، در زمره پیروان مذاهب اهل سنت به شمار می رفتند و در نگاه مسلمان سنی مذهب، مفهوم «صدق» و «صدیق» که در شخصیت «ابوبکر بن ابی قحافه» مصداق می یافت، نشانِ بالاترین مرتبه ای بود که یک مسلمان می توانست به چنگ آورد؛ اما با گذشت تاریخ و هم زمان با گرایش صوفیان به تعالیم شیعی، بحث از صدق و صدیق نیز به محاق رفته و عنوان ولی و ولایت جایگزین آن شده و در نهایت شالوده تمام مباحث راهنماشناسی و انسان شناسی در تصوف قرار گرفت.
مقایسه تطبیقی ادعای مهدویت محمد بن تومرت و سید محمد فلاح براساس رسائل اعزما یطلب و کلام المهدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۸
157 - 178
حوزههای تخصصی:
مهدویت و مبانی آن، در تحولات نقاط مختلف تاریخ اسلام تأثیر بسیار زیادی داشته است. دو جریان مدعی مهدویت با نگاشتن رساله های مهدوی برای دست یابی به اهداف سیاسی خود، نهضت خویش را آغاز کرده و برای مشروعیت بخشیدن به حرکت خویش، آن را در قالب منجی گرایانه و اصلاح طلبانه مطرح کردند. محمدبن تومرت و سیدمحمد فلاح، از مدعیان مهدویت هستند که در غرب و شرق جهان اسلام ادعای فعالیت سیاسی و فکری داشتند. بر این اساس آنچه مهم به نظر می رسد؛ بررسی ادعای مهدویت محمدبن تومرت و سیدمحمد فلاح با استفاده از رسائل اعزمایطلب و کلام المهدی می باشد. این پژوهش با رویکردی مقایسه ای و تحلیلی و با تاکید بر رسائل سیاسی آنها، تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که گفتمان مهدویت چگونه توانست جنبش فکری آنها را تبدیل به حرکتی سیاسی کند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که طرح مسائل فکری مهدویت در رساله ها، تأثیر زیادی در مشروعیت بخشیدن جنبش های آنها داشته و با استمداد مهدویت موفق شدند در ابتدا جنبش خود را تبدیل به قدرت سیاسی کنند. اما با توجه به برداشت های سیاسی و تحریف این گفتمان و تبدیل آن به ابزاری برای کسب قدرت، در ادامه هر دو جریان دچار افول گشتند.
دستاوردهای مهدوی انقلاب اسلامی مبتنی بر دیدگاه های امامین انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
53 - 74
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران یکی از بزرگ ترین اتفاقات قرن حاضر است که با رهبری مقتدرانه امام خمینی؟ره؟ و همراهی بی نظیر مردم با ایشان، به پیروزی رسید و توانست علیرغم بحران های متعدد در پرتو اندیشه های امامین انقلاب که ریشه در آموزه های اسلام ناب محمدی داشت، دستاوردهای کلانی در سطح داخلی و بین المللی کسب کند از جمله این مهم، دستاوردهایی است که در عرصه مهدویت کسب نموده است. از این رو این پژوهش با هدف تبیین دستاورد های انقلاب اسلامی در عرصه مهدویت با روش توصیفی _ تحلیلی و از طریق کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است: دستاوردهای مهدوی انقلاب اسلامی در دیدگاه امامین انقلاب چیست؟ در پی پاسخ به این سوال پس از جستجو در نقطه نظرات امامین انقلاب این نتیجه حاصل شد که دستاورد های مهدوی انقلاب اسلامی که در ابعاد فرهنگی، اعتقادی و بین المللی است، عبارتند از: افزایش برنامه ها و مکان های مهدوی، افزایش امید در جامعه، تربیت مبلغان مهدوی، تغییر نگرش در آموزه های مهدوی، بیدارسازی و آگاهی بخشی شیعیان جهان.
بررسی روایات جرجیر درباره عدم خلود در جهنم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ادله نقلی که برخی به آن استناد کرده و بر اساس معتقدند عذاب جهنم، حتی برای کفار معاند هم ابدی نیست، روایتی است که با نام «روایت جرجیر» مشهور است. این گروه معتقدند: با روییدن گیاهی به نام «جرجیر» (شاهی) در جهنم عذاب از جهنمیان برداشته می شود. در مقابل این دیدگاه، موافقان جاودانگی عذاب جهنم، روایات مذکور را توجیه می کنند و به جاودانگی کفار معاند در جهنم اعتقاد دارند. در منابع روایی، روایات جرجیر به دو بخش قابل تقسیم است: بخش اول، روایاتی است که قائلان بر عدم خلود، آنها را در کتاب های خود ذکر کرده اند، اما عین الفاظ آن در منابع روایی وجود ندارد. بخش دوم، روایاتی است که در کتب معتبر حدیثی ذکر شده است. با توجه به تعارضی که در ظاهر روایات این باب دیده می شود، درباره جمع یا طرح این روایات، سه دیدگاه مطرح است: 1. انکار روایات جرجیر؛ 2. اثبات و جمع روایات؛ 3. تفصیل (بین معاد مثالی و معاد جسمانی). با توجه به تعارض آشکاری که در بین روایات باب جرجیر دیده می شود و طبق قاعده اصولی باب تعارض و عدم ترجیح برخی از روایات متعارض بر برخی دیگر، نتیجه این قاعده تساقط روایات این باب است. علاوه بر آن استناد به اخبار آحاد در اصول دین و مسائل مربوط به آن، قابل پذیرش نیست. این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی دیدگاه های ناظر به حدیث جرجیر را نقد و بررسی کرده و راه درست برای اثبات یا انکار جاودانگی عذاب جهنم را تمسک به ادله عقلی و نقلی دیگر دانسته است.
بررسی شبهه طول عمر حضرت مهدی (عج) براساس ادله عقلی و نقلی
منبع:
موعودپژوهی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
23 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد پاسخ به شبهه بسیار مهم امکان طول عمر حضرت حجت (عج) براساس نگاه عقل و دین است. بسیاری از مستشکلان درون دینی و برون دینی به دلیل اهمیت منجی در ادیان و فطرت بشر به چیستی و چگونگی حیات موعود مورد انتظار توجه و سؤال های متعددی در این باره مطرح کرده اند. این گونه سؤال ها در خاستگاه بین المللی اهمیت و ضرورت بیشتری دارد که می طلبد هر دانش پژوهی در شیوه احتجاج و پاسخ دهی به این شبهات توانمندی لازم را به دست آورد. مقاله حاضر با ادله عقلی ثابت می کند که جهان پهنه بی نهایت ها و ممکن هاست. طول عمر زیاد با پیشرفت های بشری درمقابله با بیماری ها و کنترل سلامتی، امر محال عقلی یا متناقض نیست که قابل توجیه نباشد. نمونه های افراد با طول عمر زیاد در تاریخ بشر نیز مؤید این مطلب است. ازنظر قرآن نیز آیات مربوط به داستان اصحاب کهف، یونس پیامبر (ع)، عزیر نبی (ع) و نوح نبی (ع) نشان دهنده امکان طول عمر بیشتر است. ازنظر روایات، بحث قدرت و اراده الهی که محیط بر تمام کائنات است و بحث اعجاز و خرق عادت بودن حیات امام مهدی (عج) بیشتر به چشم می خورد.
واژگان کلیدی: امام زمان (عج)، پاسخ به شبهات، طول عمر، ادله عقلی، ادله نقلی.
تأثیر الگوپذیری از امام زمان (عج) در رفع اضطراب جوانان
منبع:
موعودپژوهی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
33 - 41
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از جوانان در دنیا درگیر مسائل و مشکلات اعتقادی و اجتماعی هستند. این مسئله مردم را با چالش بزرگی روبه رو کرده است که جوانان مسلمان نیز از این موضوع مستثنی نیستند. اضطراب های ناشی از فقر معنویت و روزمرگی زندگی مدرن بشری ارمغانی جز افسردگی، پوچی و ناامیدی برای بشر ندارد. هر روز اخباری از خودکشی و افزایش بیماری های روحی-روانی جوانان و پناه بردن به افیون های خانمان برانداز شنیده می شود. یکی از راه های پیشگیرانه، ارائه الگوی مناسب به جوانان است. هرچه این الگو مناسب و قدرتمند باشد در ایجاد حس قدرت و هم ذات پنداری جوانان مؤثرتر است. تحقیق پیش رو درصدد است تأثیر الگوپذیری از منجی موعود در رفع تشویش های زندگی مدرن را بررسی کند. اعتقاد به منجی با تکیه بر خصوصیات ذکر شده در روایات، باور به وجود امام حی و آگاه به اعمال انسان و تأکید بر حفظ روحیه انتظار، زمینه ساز بروز نوعی انتظار فعال در بشر می شود. این انتظار فعال و سازنده علاوه بر حرکت و جوشش، باعث ایجاد نشاط، امید، خوش بینی و اصلاح نفس می شود. هرچه فرد منتظر ارتباط قلبی خود را با الگوی خود قوی تر کند و در تبعیت از ویژگی های منحصربه فرد او بیشتر تلاش کند بهره بیشتری از این حالات می برد.
کاوشی نو درباره روایات تفسیری آیه(فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ) با تأکید بر روایت حضرت مهدی(عج) و با روش (تحلیل اسناد _ متن)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۸
125 - 156
حوزههای تخصصی:
حدیث و تفسیر قرآن پیوندی دیرین دارند و تفسیر روایی از کهن ترین گونه های تفسیری می باشد که برای توضیح و تبیین آیات الهی شکل گرفته است. از جمله آیاتی که در تفاسیر روایی محل بحث جدی و اختلاف در میان مفسرین بوده، آیهG...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًىF است. خطاب امری خداوند در آیه، موجب برداشت های گوناگون میان مفسرین شده است و از این رو اهمیت بررسی موضوع به خوبی نمایان می شود. چرایی صدور این دستور از سوی خداوند متعال مسأله اصلی پژوهش بوده و با بررسی روایات تفسیری در تفاسیر و متون روایی عامه و خاصه مشخص گردید هفت دیدگاه وجود دارد که محوریت حکمت این امرِ الهی را بیان نموده است. پردامنه ترین این دیدگاه ها مربوط به جنس نعلین حضرت موسی که از «پوست میته» بوده می باشد. دیدگاه دیگر روایتی از حضرت ولی عصر؟عج؟ است که با رد دیدگاه قبل، علت این فرمان الهی را «خارج نمودن حب اهل بیت ایشان» بیان نموده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی و با بررسی رجالی و متنی روایات دو دیدگاه مذکور، انجام گرفته است. مهمترین دستادورد پژوهش آن است که مشخص گردید اولاً قاطبه روایاتِ مربوط به پوست میته در منابع تفسیری روایی اهل سنت بوده است؛ ثانیاً از حیث تکرار، فراوانی روایات اصحاب، بیش از روایات رسول الله؟ص؟ می باشد؛ ثالثاً عمده ی احادیث اصحاب، از نظر سندی متنی دارای ضعف و جعل می باشد. همچنین در منابع تفسیری روایی شیعه، احادیث دال بر پوست میته علی رغم آنکه سندی صحیح دارد، ولی به سبب تعارض با قرآن، عدم موافقت با خانواده ی حدیث و مبنای فقهی شیعه، مشخص گردید که بر مبنای تقیه صادر گردیده و قولِ صحیح، همان روایتِ صادرشده از ناحیه مقدسه حضرت ولی عصر؟عج؟ می باشد. این حدیث به سبب دارا بودن سندی معتبر، پذیرش توسط اندیشمندان شیعه، سازگاری با قرآن کریم و دیگر احادیث هم خانواده، قول ارجح در تفسیر این آیه می باشد که حکمت دستورِ خداوند را خارج نمودن حب خانواده از دل بیان می نماید.