فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
239 - 277
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ضرورت، امکان و موانع توسعه کتابخانه های عمومی در مراکز تجاری بزرگ شهر تهران است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد، آمیخته است. در رویکرد کیفی پژوهش از روش پدیدارشناسی و تحلیل محتوا با مدل کلایزی و در رویکرد کمی پژوهش نیز از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه 10 مال چندمنظوره بزرگ شهر تهران است که با معیارهای مختلفی سنجیده و انتخاب شده است. از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته با سنجش روایی و پایایی آن برای پاسخ به سوالات فرعی پژوهش استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد تعداد کتابخانه های پیرامون مراکزتجاری مورد مطالعه نسبت به جمعیت ساکن، ناکافی است. با وجود جمعیت ساکن در محله پیرامون مراکز تجاری، تعداد بالای مراجعه کنندگان روزانه و افراد شاغل در این مراکز تجاری، هیچ یک از مراکز تجاری مورد مطالعه آمادگی تخصیص فضا برای ایجاد کتابخانه را ندارند. تنها برخی از مراکز تجاری می توانند در اندکی از هزینه های ایجاد و فعالیت کتابخانه های عمومی کمک کنند. ایجاد کتابخانه عمومی در مراکزتجاری بزرگ و چندمنظوره (مال های چندمنظوره) شهر تهران می تواند تا حدی کمبود سرانه کتابخانه در این شهر را جبران کند. با توجه به جمعیت محله های پیرامون مراکزتجاری مورد مطالعه و کمبود کتابخانه در این محله ها از یک سو و تعداد بالای مراجعه کنندگان و کارکنان این مراکز از سوی دیگر، ایجاد کتابخانه عمومی در این مراکز ضروری است، همچنین ،کتابخانه های عمومی مراکزتجاری از نظر ساختمان و تجهیزات، جمعیت خدمت گیرنده، مجموعه سازی، خدمات و اداره کتابخانه دارای برخی ویژگی های خاص خود هستند
بررسی میزان آشنایی کتابداران دانشگاه های علوم پزشکی با مهارت های فردی و سازمانی مدیریت زمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
37 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت زمان از جمله اصول مدیریت اثربخش است که نیازمند برخى مهارت هاست. می توان آن را به دو مقوله کلی مهارت فردی و سازمانی تقسیم کرد. این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی رابطه بین مقوله های مهارت فردی، سازمانی در مدیریت زمان و میزان آشنایی کتابداران شاغل درکتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی مستقردر شهر تهران با این مولفه ها می باشد.روش پژوهش: در این پژوهش روش تحقیق توصیفی و از نوع کاربردی بود. جامعه آماری شامل تمامی کتابداران کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی تهران که با روش نمونه گیری تمام شمار در دسترس135 نفر از آنها انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ی پژوهشگرساخت دو قسمتی جمعیت شناختی و سنجش مهارت فردی و سازمانی مدیریت زمان استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از شاخص های آماری توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون و t تک نمونه در نرم افزار SPSS19 تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: رابطه بین مهارت فردی با رفتار سازمانی با ضریب همبستگی192/0 مثبت می باشد (05/0>p) میزان آشنایی کتابداران با مهارت فردی مدیریت زمان در وضعیت خوب و مهارت سازمانی بسیار خوب بود. از نظر جنسیت و نوع دانشگاه کاربرد مهار ت های مدیریت زمان تفاوتی نداشت و تقریباً برابر بود.نتیجه گیرى: آشنایی کتابداران با مولفه های مهارت های سازمانی بیش از مهارتهای فردی بود و بین مهارت های فردی مدیریت زمان با ابعاد ششگانه مهارت های سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و در مولفه هدف گذاری، بیشترین رابطه و تفویض اختیار کمترین ارتباط دیده شد.
طراحی پلتفرم دیجیتالی سازی شرکت های پیش رو در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
149 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: پلتفرم دیجیتالی سازی با تغییر بافت استراتژیک، ساختار رقابتی و رفتار شرکت، عاملی جهت بهره برداری از فرصت ها و مبنای موفقیت و رقابت پذیری شرکت ها می باشد. ازآنجایی که دگرگونی اقتصاد جهانی نیز فرصت های زیادی را در اختیار شرکت ها قرار داده و اکثر آن ها نیازمند توسعه و تغییر فرایندهای خود جهت انطباق سریع و مؤثر با تحولات هستند، پژوهش حاضر با هدف ارائه پلتفرم دیجیتالی سازی شرکت ها انجام شده و آنچه برای درک و اجرای دیجیتالی سازی لازم است را به صورت یکپارچه در کنار هم مورد مطالعه قرار داده است، تا بتوان با شناخت آن ها، اجرا و پیاده سازی این فرایند را تسهیل نمود.
روش: پژوهش کیفی حاضر با استفاده از روش فراترکیب تدوین شده است. در این راستا، کلیدواژه های تخصصی پژوهش شامل تحول دیجیتال، پلتفرم دیجیتال، دیجیتالی سازی و کسب وکار دیجیتال در پایگاه های خارجی Emerald، ProQuest، Tylor & Francis، Science Direct و Wiley و پایگاه های داخلی مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور و بانک اطلاعات نشریات کشور در بازه زمانی 2000 تا 2022 میلادی و 1380 تا 1400 جستجو شدند. نتیجه جستجو شامل 673 مطالعه بود. مطالعات طی چندین مرحله ارزیابی گردید و مقالات غیرمرتبط از نظر عنوان، چکیده، محتوا و کیفیت روش پژوهش، از تحلیل کنار گذاشته شدند. جهت بررسی اعتبار مطالعات مورد استفاده و کیفیت روش پژوهش نیز از ابزار حیاتی «CASP» استفاده گردید و در نهایت 52 مطالعه به تحلیل نهایی راه یافت. برای فراترکیب ساندولسکی و باروسو، روش 7 مرحله ای را معرفی می کنند که در این پژوهش از این روش استفاده شده است.
یافته ها: باتوجه به پژوهش های انجام شده در حوزه موضوع پژوهش و استخراج 97 کد، یافته ها نشان می دهد که 16 مفهوم در قالب 4 مقوله، پلتفرم دیجیتالی سازی شرکت ها را تشکیل داده که در چهار دسته رقابت پذیری مبتنی بر دیجیتالی سازی، ظرفیت سازی دیجیتالی، تسهیل گران دیجیتالی سازی و قابلیت های دیجیتالی سازی قرار گرفتند.
نتیجه گیری: با افزایش روز افزون دیجیتالی سازی در فعالیت های اقتصادی و توسعه ابزارها در ارائه خدمات بازاریابی و افزایش سهم بازار، عنصر رقابت، چالشی جدی در شرکت های فناوری محور شده است. جهت دستیابی به رهبری بازار و پیشرو شدن در بازار نیاز است که استراتژی های شرکت با تغییرات تکنولوژیکی هم راستا شود. پلتفرم دیجیتالی سازی بستری جهت همسو نمودن استراتژی ها با تغییرات است که سرعت تغییرات دیجیتال شرکت ها را افزایش خواهد داد. در پژوهش حاضر مفاهیم مدیریت هزینه ، افزایش کارایی نوآورانه، فشار شرکت های رقیب، افزایش سهم بازار، رهبری مبتنی بر تحول دیجیتال، زیرساخت های سازمانی، کانال ها و شبکه های ارتباطی، بلوغ دیجیتال، پیوستن به رقابت جهانی و افزایش تعاملات بین المللی، اثربخشی سرمایه گذاری، استانداردسازی و اصلاح فرایندهای کسب وکار، بهره وری منابع انسانی، جستجوی روندهای دیجیتال، ایجاد ذهنیت دیجیتال، تصمیم گیری اثربخش و نوسازی استراتژیک دیجیتال، این پلتفرم را تشکیل داده است.
ارائه و ارزیابی الگوی مدیریت دانش در واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
359 - 384
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه و اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی مدیریت دانش و همچنین بررسی وضعیت مدیریت دانش در واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی کشور است. آگاهی از اینکه دانش چگونه خلق و اداره می شود، مؤلفه های مدیریت دانش در این واحدها کدام است، چه الگوی مدیریت دانشی برای واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی مناسب است، آیا الگوی پیشنهادی از اعتبار لازم برخوردار است؟ و اینکه وضعیت واحدهای علم سنجی در مدیریت دانش و مولفه های آن چگونه است، ضروری به نظر می رسد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با روش توصیفی پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که براساس الگوی پیشنهادی در سوال اول پژوهش، 5 مولفه مدیریت دانش شامل مؤلفه های شناسایی (18 گویه)، کسب (11 گویه)، کاربرد (9 گویه)، ثبت (6 گویه) و ارائه (8 گویه) در طیف لیکرت تنظیم شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه مدیران و کارکنان مرتبط با واحد علم سنجی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود. با بررسی وب سایت واحدهای فعال علم سنجی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور، تعداد 164 نفر مشغول به کار شناسایی شدند. براساس جدول مورگان، تعداد نمونه مورد نیاز 115 نفر تعیین شد، که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. تعداد 84 پرسشنامه تکمیل شده، دریافت گردید. نظر به اینکه نرخ بازگشت پرسشنامه ها بالای 70 درصد بود، تحلیل داده ها بر روی 84 پرسشنامه انجام شد. به منظور سنجش اعتبار پرسشنامه، از روش اعتبار محتوا استفاده شده است. در پژوهش حاضر پس از تدوین پرسشنامه، به منظور اعتباریابی آن از نظرات هفت نفر از متخصصان شامل: چهار عضو هیأت علمی و سه نفر متخصصان و نویسندگان مقالات در این حوزه، استفاده شد. در بخش اعتباریابی نیز روایی از طریق تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید. همچنین پایایی این پژوهش از روش محاسبه همبستگی درونی (آلفای کرونباخ) با کمک نرم افزار اس. پی. اس. اس. محاسبه شد و مقدار آن برای کل پرسشنامه 949/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار پی. ال. اس. برای اعتباریابی مدل و نیز از آزمون های تی تک نمونه ای و دوجمله ای برای بررسی وضعیت مؤلفه های مدیریت دانش استفاده شد.
یافته ها: الگوی پیشنهادی مدیریت دانش در واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی شامل پنج مؤلفه شناسایی (12 گویه)، کسب (10 گویه)، کاربرد (هشت گویه)، ثبت (پنج گویه) و ارائه (هفت گویه) تدوین شد. آزمون مدل اندازه گیری شامل آزمون پایایی (پایایی متغیرهای مشاهده پذیر، پایایی مرکب، و آلفای کرونباخ)؛ آزمون روایی (شامل روایی همگرا، و روایی واگرا)؛ و آزمون کیفیت مدل اندازه گیری دارای اعتبار بود و تأیید شد. برای متغیر مدیریت دانش و دو مؤلفه شناسایی و کسب دانش، سطح معناداری آزمون کولموگروف اسمیرنوف بزرگ تر از 05/0 بود، بنابراین، کجی داده ها معنادار نبوده و داده ها نرمال بودند؛ لذا، از آزمون تی تک متغیره برای بررسی وضعیت آنها استفاده شد. برای مؤلفه های کاربرد، ثبت و ارائه دانش، داده ها نرمال نبوده و از آزمون دو جمله ای استفاده گردید. نتایج آزمون تی تک متغیره و آزمون دو جمله ای نشان داد که از نظر آماری وضعیت متغیر مدیریت دانش و مؤلفه های شناسایی دانش، کسب دانش و کاربرد دانش بیشتر از حد متوسط (عدد 3) است و برای دو مؤلفه ثبت و ارائه دانش، آزمون معنادار نیست و در حد متوسط (عدد 3) است. با توجه به اینکه مدیریت دانش در سازمان های ایرانی سابقه چندانی ندارد، اکثر پژوهش ها وضعیت مدیریت دانش و مؤلفه های آن در سازمان های ایرانی را در وضعیت متوسط و نامناسب گزارش کرده اند. با این حال، نتیجه ای که در این پژوهش به دست آمد نشان داد که وضعیت مؤلفه های مدیریت دانش شامل شناسایی دانش، کسب دانش و کاربرد دانش در حوزه علم سنجی، متوسط به بالا است، اما در مؤلفه ثبت و ارائه دانش میزان آنها کمتر بوده است.
نتیجه گیری: مدل پیشنهادی مدیریت دانش در واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی کشور شامل 5 مولفه شناسایی، کسب، ثبت، کاربرد و ارائه دانش است که به عنوان مرجع و الگویی می تواند در سایر دانشگاه ها نیز پیاده سازی شود.
A Mixed Methods Approach to Social Control of Cybercultural Transgressions: An Iranian Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
1 - 30
حوزههای تخصصی:
Cyber transgressions (non-normative behaviors, attitudes and conditions) are growing, hence we employed a three-study exploratory sequential mixed method designed to make a taxonomy of Instagram cybercultural transgressions, and cyber social control means; to examine the effects of low self-control, depression, negative interpersonal relationships, computer/ Internet self-efficacy, netiquette, and normative beliefs, and also sociodemographic factors, and media use habits on cybercultural transgressions; and to explore the effectiveness of jurisdiction, non-anonymity, filtering, and forced user migration to domestic social media platforms as cyber social control means. The quantitative findings from 989 participants showed that nondepressed, older, married, middle-income, university educated, non-student users (especially women) with high self-control, more positive interpersonal relationships, moderate levels of computer/ Internet self-efficacy, normative beliefs, and with more years of Internet use experience, and less daily Internet use, who are knowledgeable about netiquette, are parents, have a job (also retired individuals and housewives), do not use VPNs, psychotropic medications, and alcoholic beverages and/ or recreational drugs, do not have previous experience of online victimization, do not associate with online transgressors, and do not feel being in minority, are less likely than others to commit online transgressive behaviors, or consume transgressive content. The importance of jurisdiction and non-anonymity as social control means, and the failure of filtering and forced user migration to Iranian social media platforms are discussed. These findings can be useful in devising new non-coercive policies and initiatives to socially control cybercultural transgressions.
ارائه چارچوب پیشنهادی الزامات فنی حمایت از کپی رایت منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران (با تکنیک دلفی فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الزامات فنی حفاظت از کپی رایت منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و سپس ارزیابی آنها انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است به این دلیل که شناسایی الزامات فنی می تواند به بهبود حفاظت از حقوق پدیدآورندگان در سامانه ها کمک کند. برای گردآوری داده ها از رویکرد کیفی استفاده شده و روش تحلیل اسنادی، تحلیل مضمون و فن دلفی فازی به کار رفته است. جامعه پژوهش شامل سامانه های سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و تعداد 21 نفر (10 نفر در مصاحبه و 11 نفر در پنل دلفی) از متخصصان حوزه کتابخانه های دیجیتال، فناوری اطلاعات و سامانه های اطلاعاتی برای شرکت در مصاحبه و پنل دلفی هستند. سامانه های موردمطالعه عبارتند از: سامانه منابع دیجیتال، شبکه کتابخانه های کشور، شبکه مراکز اسناد کشور، بانک نشریات ایران، فهرستگان نسخ خطی، سنا (سامانه نشریات ایران)، سامانه نشریات علمی ایران. برای تحلیل داده ها از کدگذاری و مقوله بندی مفاهیم در قالب کدگذاری باز برای تحلیل اسنادی و تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل کیفی داده ها با روش تحلیل مضمون به صورت دستی و با استفاده از نسخه 2020 نرم افزار مکس.کیو.دی.ای انجام شد. همچنین برای تحلیل شاخص ها در روش دلفی فازی، از پیمایش توصیفی استفاده شد و محاسبات با استفاده از اکسل صورت گرفت. برای نمایش و ترسیم بهتر شاخص ها، نرم افزار Tableau نسخه 2018 به کار رفته است. یافته ها با استفاده از روش تحلیل مضمون بیانگر شناسایی 70 شاخص الزامات فنی پیشگیرانه است. این شاخص ها در اختیار 11 خبره قرار گرفت و پس از دو دور انجام پنل دلفی فازی، توافق بر روی 69 شاخص که شامل 12 مولفه بودند، صورت گرفت. در نهایت شاخص "استفاده از آدوب ریدر و سایر ابزارها" از سیاهه وارسی حذف شد. استفاده از رویکرد مثلث سازی روش شناختی تاییدی بر اعتبار پژوهش است. یافته ها نشان می دهد، در سامانه های موردبررسی، اغلب شاخص های فنی مربوط به الزامات فنی پیشگیرانه استفاده نمی شود. امنیت شبکه؛ استانداردها و چارچوب ها؛ احراز هویت؛ ابزارهای خوانش دیجیتال؛ حفاظت دیجیتال؛ سیستم های پرداخت؛ فراداده حقوقی؛ کنترل دسترسی؛ کنترل کپی؛ مجوز؛ مخزن دیجیتال و نقل و انتقال، 12 مولفه الزامات فنی پیشگیرانه را شکل داده اند. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن است که سامانه های دیجیتالی و کتابشناختی از نظر بهره گیری از الزامات فنی پیشگیرانه برای رعایت کپی رایت نیز در سطح ضعیفی قرار دارند. نتایج این پژوهش استفاده از الزامات فنی از جمله: ریزدانگی، تدوین سیاست کپی رایت و استفاده از فراداده حقوقی، توسعه و روزآمدنگه داشتن سامانه ها و ارتباط و تعامل با شرکت پشتیبان نرم افزار، استاندارد متس و بهره گیری از مخزن دیجیتالی را در سامانه-های مورد مطالعه به منظور حفاظت از حقوق پدیدآورندگان و ذینفعان آثار پیشنهاد می دهد.
امکان سنجی ارائه خدمات مرجع دیجیتالی مشارکتی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی ارائه خدمات مرجع دیجیتالی مشارکتی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک ایران انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی پیمایشی است. جامعه پژوهش شامل مدیران (13 مدیر از 13 کتابخانه مرکزی) و کتابداران مرجع (42 کتابدار مرجع از 13 کتابخانه مرکزی)، کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور (13 کتابخانه) بود. ابزار گردآوری داده ها نیز دو پرسشنامه محقق ساخته برای مدیران و کتابداران بود. در پژوهش حاضر به منظور بررسی روایی، پرسشنامه آماده شده در اختیار 9 نفر از اساتید و متخصصان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی قرار گرفت. همچنین برای روایی پرسشنامه از شاخص کا.ام.اُ استفاده شد که مقدار آن برای پرسشنامه مدیران 93/0 و برای پرسشنامه کتابداران 90/0 به دست آمد، درنتیجه هر دو پرسشنامه از روایی مناسب برخوردار بود. برای اندازه گیری پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیران 76/0 و برای پرسشنامه کتابداران 79/0 برآورد گردید. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از نرم افزار آماری اس پی اس اس استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین کلی به دست آمده برای میزان آشنایی کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور با مهارت های موردنیاز برای ارائه خدمات مرجع دیجیتالی 53/3 بود که این مقدار از حد متوسط کمی بیشتر است. همچنین این کتابخانه ها برخی از تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری لازم جهت ارائه خدمات مرجع دیجیتالی مشارکتی را در اختیار ندارند. میزان پوشش منابع اطلاعاتی الکترونیکی نیز در شرایط مطلوبی قرار داشت. همچنین بررسی های انجام شده نشان داد کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور ازلحاظ بودجه مشکلاتی در حد متوسط دارند.
نتیجه: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد توانایی های کنونی کتابخانه های موردمطالعه برای ارائه خدمات مرجع دیجیتالی مشارکتی در حد متوسط است.
شبکه معنایی الزامات تربیتی در واکاوی انسان شناسانه آثار مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
223 - 261
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی انسان شناسی استاد مطهری و ترسیم شبکه معنایی الزامات تربیتی آن است. روش به کاررفته در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و استنباطی است که از طریق مراجعه مستقیم به آثار و اسناد دست اول به انجام رسیده است. این پژوهش نشان می دهد شهید مطهری در آثار خود ابتدا با بیان تمایزهای موجود میان انسان و سایر حیوانات، نتیجه می گیرد که امتیاز انسان بر حیوان در گرایش های ویژه انسانی است که در سرشت و طبیعت انسان نهاده شده است. سپس در مرحله بعد با تمایز نهادن میان افراد نیک و بد تاریخ و نشان دادن علت امتیاز گروه اول بر گروه دوم، ملاک انسانیت انسان را ارزش های انسانی معرفی می کند و درنهایت استدلال می کند که ارزش های انسانی همان گرایش های ویژه انسانی است که ریشه در سرشت و فطرت انسانی او دارد. این ارزش ها که به صورت بالقوه در نوع انسان هست همان استعدادهای ویژه انسان است که شهید مطهری آن ها را فطریات انسان می نامد. شهید مطهری اعتقاد دارد در تربیت، شناخت انسان، استعدادهای انسان، شناخت دقایق ذهن و عواطف و مشاعر انسان و حتی ریشه ماوراءالطبیعه وجود انسان لازم و ضروری است.
دیدگاه متخصصان علم اطلاعات درباره تحولات آتی کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
199 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف: نام های زیادی برای اشاره به رشته ای که آینده های جایگزین را بررسی می کند وجود دارد: آینده پژوهی، آینده نگری، سواد آینده، آینده اندیشی، پیش بینی، آینده گرایی، آینده شناسی و بسیاری موارد دیگر. آینده پژوهی که می توان آن را علم آینده نیز نامگذاری کرد، درصدد است تا منابع، الگوها و دلایل تغییر یا ثبات یک مسئله را به منظور توسعه آینده نگری و گسترش دامنه دوراندیشی بررسی کند و انتخاب ها و احتمالات مختلف را در نظر بگیرد. همچنین، آینده پژوهی به مقوله فرض آینده های ممکن، محتمل و ترجیحی و جهان بینی های زیربنایی آن ها می پردازد. می توان آن را شاخه ای از علوم اجتماعی و به موازات حوزه تاریخ دانست. آینده پژوهی مطالعه روشمند، بین رشته ای و کل نگر پیشرفت اجتماعی، فناوری و دیگر روندهای محیطی است. این پژوهش با هدف آینده پژوهی در کتابخانه های عمومی و نقش آن در توسعه و پیشرفت آن ها با تأکید بر کتابخانه های تحت پوشش نهاد کتابخانه های عمومی است .
روش پژوهش: از زمره روش های آینده پژوهشی، برنامه ریزی سناریو، نقشه راه، چشم انداز، مدل سازی، شبیه سازی و دلفی است. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی و توصیفی با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه به شیوه دلفی است. برای جمع آوری داده ها ابتدا از پرسشنامه استفاده شد و سپس در خصوص برخی از مسائل و تکمیل نظرها از روش مصاحبه حضوری از 11 نفر بهره گرفته شد. پرسشنامه مورد نظر در سه دوره میان جامعه آماری پژوهش توزیع شد. در خصوص تعیین روایی ابزار پژوهش با بهره گیری از نظر تعدادی از صاحب نظران در حوزه علم اطلاعات مشکلات موجود در پرسشنامه شناسایی و مرتفع شد. شیوه نمونه گیری با تکیه بر ساختار روش دلفی به انجام رسید و تحلیل داده ها انجام گرفت. پایایی ابزار پژوهش با آزمون آلفای کرونباخ در حد 810/0 تعیین شد.
یافته ها: با استفاده از نتایج به دست آمده از یافته های مصاحبه شوندگان، تعدادی از مؤلفه ها که بر توسعه کتابخانه تأثیر گذار هستند استخراج شدند. از جمله اینترنت، دیجیتال سازی، به روز بودن سیستم کتابخانه ها، استفاده از کتابداران و متخصصان، اوضاع اقتصادی، خدمات مرجع مجازی، پیایندها و دسترسی آزاد، رسانه های گروهی و شبکه های اجتماعی و فناوری تلفن همراه. خبرگان معتقد بودند که کتابداران چه در حال و چه در آینده حضورشان پررنگ و مهم است و همچنین باید از کتابداران متخصص استفاده شود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با بررسی تحولات فناوری در کتابخانه ها مشخص می شود که در کتابخانه های آینده مواد و محمل های اطلاعاتی کتابخانه در مسیر کاهش حجم و وزن پیش خواهند رفت. از برآیند نظرات مصاحبه شوندگان و همچنین روند دگرگونی در نوع منابع کتابخانه ها می توان پیش بینی کرد که منابع کاغذی در کنار منابع الکترونیکی ماندگار خواهد بود و هر یک از منابع، استفاده کنندگان خاص خود را حفظ خواهند کرد. در این دوره بیشتر منابع چاپی یا منابع دیجیتالی در کنار هم خواهند بود و کتابخانه ها به صورت ترکیبی اداره خواهند شد. برای توسعه همه جانبه در کتابخانه های عمومی ضروری است تا به تمامی مؤلفه های نامبرده توجه شود.
بررسی رابطه هوش سازمانی و توانمندی مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
167 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه میان هوش سازمانی با توانمندی مدیریتی مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمان است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. ابزار گرآوری اطلاعات پرسشنامه هوش سازمانی (حاوی 37 پرسش) و پرسشنامه توانمندی های مدیریتی مدیران و کارکنان (حاوی 31 پرسش) است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمان تشکیل می دهد. با توجه به محدود بودن آن از روش سرشماری استفاده شد و تمامی جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش می توان اظهار کرد که رابطه معنی داری بین توانمندی های مدیریتی مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمان، با هوش سازمانی وجود دارد. یعنی با افزایش و یا کاهش هوش سازمانی، توانمندی های مدیریتی مدیران و کارکنان افزایش یا کاهش می یابد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که ارتباط معنی داری بین توانمندی های مدیریتی مدیران و هوش سازمانی وجود دارد. علاوه بر آن، مشخص شد که بین توانمندی های رفتاری مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمان، با هوش سازمانی، ارتباط معنی داری برقرار است.نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که از نظر مدیران و کارکنان این کتابخانه ها، مدیریت، تأثیر مناسبی در فعالیت حرفه ای آن ها داشته است. رعایت مؤلفه های اثرگذار در برنامه ریزی، اجرا و بازخوردهای مؤثر، تا حد زیادی موجب بهبود فعالیت کتابخانه ها می شود. کارکنان کتابخانه ها نسبت به سازمان خود حس مطلوبی دارند و محیط کاری را دارای شرایط مناسب ارزیابی کرد ه اند. آنان همچنین احساس نسبتاً مناسبی در فعالیت حرفه ای خویش دارند.
بررسی تجربۀ کاربران در تعامل با پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) بر پایۀ مؤلفه های مدل لانه زنبوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نحوه تعامل کاربران (دانشجویان دکتری دانشگاه خوارزمی) با پایگاه گنج است تا عملکرد این پایگاه را با توجه به مدل لانه زنبوری تجربه کاربری مورد ارزیابی قرار دهد. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش 210 نفر از دانشجویان دکتری دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، 132 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که طراحی آن با استفاده از 7 مؤلفه مدل لانه زنبوری مورویل یعنی سودمندی، دسترس پذیری، کاربردپذیری، جست وجوپذیری، اعتبار، مطلوبیت و ارزشمندی پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار اس پی اس اس و همچنین نرم افزار ایموس برای تأیید مدل پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که میان دسترس پذیری و کاربردپذیری، سودمندی و دسترس پذیری، مطلوبیت و اعتبار پایگاه گنج تأثیر مثبت زیادی وجود داشته است؛ یعنی با افزایش میزان متغیر دسترس پذیری، میزان متغیر کاربردپذیری و با افزایش میزان متغیر سودمندی، میزان متغیر دسترس پذیری و بالعکس افزایش پیدا می کند. درنتیجه در صورت عدم دسترسی به پایگاه گنج از کاربردپذیری و سودمندی این پایگاه که هدف آن نشر اطلاعات برای پژوهشگران است و همچنین سودمندی خدمات ارائه شده برای محققان توسط این پایگاه کاسته می شود. با افزایش میزان متغیر مطلوبیت، میزان متغیر اعتبار و بالعکس افزایش پیدا می کند. درنتیجه، در صورت نارضایتی دانشجویان از ویژگی های مطلوبیت (طراحی ظاهری، طراحی قابلیت های اجزای جست وجو ...)، اعتمادشان نسبت به پایگاه اطلاعاتی از دست خواهد رفت و اعتبار پایگاه گنج در ارائه خدمات بهتر کاسته می شود. از یافته های این پژوهش این گونه می توان نتیجه گرفت که متغیر «ارزشمندی» به عنوان یک متغیر قوی و نیرومند بر روی سایر متغیرهای پژوهش هم تأثیر مثبت مستقیم و هم تأثیر غیر مستقیم مثبت می گذارد. این یافته نشان می دهد اگر یک پایگاه اطلاعاتی همانند گنج برای کاربران ایجاد ارزش نکند سایر مؤلفه های مرتبط با تجربه کاربری نیز وضعیت مناسبی نخواهند داشت و عکس آن نیز صادق است. در این میان، متغیر دسترس پذیری نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است که سایر متغیرهای پایگاه اطلاعاتی گنج را تحت تأثیر قرار می دهد. در نتیجه عدم دسترسی به پایگاه اطلاعاتی گنج از کاربردپذیری آن کاسته می شود. اگر قابلیت های استفاده از پایگاه اطلاعاتی گنج دچار مشکل گردد از اعتبار و سودمندی آن نیز کاسته می شود و بنابراین کاربران اعتماد خود را نسبت به آن از دست می دهند و کار با این پایگاه برای کاربرانش رضایت بخش و سودمند نخواهد بود.
بررسی کاربردپذیری وب سایت های نشریات تخصصی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس مدل نیلسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وب سایت ها بستری هستند که از طریق آنها نویسندگان و ناشران، منابع اطلاعاتی علمی و غیرعلمی را به خوانندگان و مشتریان ارائه می دهند. بنابراین در عصر دیجیتال و در دنیای اطلاعات الکترونیکی مکان و نقطه اتصال میان پدیدآورندگان و خوانندگان بیشتر اوقات وب سایت ها هستند. هدف پژوهش حاضر آن است تا بر اساس اصول ده گانه نیلسن وضعیت کاربردپذیری وب سایت های نشریات علمی فارسی زبان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی را که در نتایج رتبه بندی سال 1400 درجه الف را کسب نموده اند، موردبررسی و ارزیابی قرار دهد.روش شناسی: مطالعه حاضر کیفی و از نوع کاربردی است که با استفاده از روش ارزیابی مکاشفه ای، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها سیاهه وارسی محقق ساخته ای بود که مطابق با اصول ده گانه نیلسن، تهیه شد. جهت انجام ارزیابی از چهار نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی که در این زمینه تجربه و دانش لازم را دارا بودند، استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد در مؤلفه های «تطبیق بین وب سایت و جهان واقعی» (میانگین بالاتر از 4)، «ثبات و یک دستی»(میانگین حدود 4)، «جنبه های زیباشناختی و طراحی کمینه» (میانگین بالاتر از 66/3) وضعیت این وب سایت ها مطلوب، در مؤلفه های «رؤیت پذیری وب سایت» (اعداد بین 3 تا 66/3)، «وضعیت کنترل پایگاه توسط کاربر و آزادی عمل وی» (اعداد میانگین در محدوده میان 33/2 تا 66/3)، «وضعیت شناسایی و بازیابی اطلاعات» و «قابلیت انعطاف و کارایی» (همه اعداد میانگین بالاتر از 50/2) وضعیت این وب سایت ها به نسبت مطلوب و در مؤلفه های «وضعیت جلوگیری از خطا/ اصلاح خطا» (اعداد میانگین پایین تر از 2) و «امکانات کمک و راهنمایی» (اعداد میانگین پایین تر از 33/2) وضعیت این وب سایت ها نامطلوب، است. درباره شدت مشکلات نیز یافته ها بیانگر آن است که در اغلب مؤلفه ها و در میان همه وب سایت ها، میزان شدت مشکل جزئی گزارش شده است. به عبارت دیگر، تمام اعداد در حدود 5/2 و کمتر از آن است و ازاین روی شدت مشکلات حداکثر در حد مشکلی جزئی ارزیابی شده است. در این میان شدت مشکلات در مؤلفه «قابلیت انعطاف و کارایی» در وب سایت نشریه کتابداری و اطلاع رسانی به عنوان مشکل اساسی ارزیابی شده است.نتیجه گیری: میزان کاربردپذیری تمام وب سایت های موردبررسی در پژوهش حاضر بسیار نزدیک به هم و به نسبت مطلوب ارزیابی شدند؛ به طوری که یافته ها نشان داد به لحاظ رعایت مؤلفه های ده گانه نیلسن در این وب سایت ها تفاوت ها بسیار اندک و نامحسوس است و همه آنها کم و بیش در یک رتبه قرار می گیرند. به نظر می رسد بسیاری از این وب سایت ها از پلت فرمی مشترک و مشابه استفاده می کنند و به این سبب تفاوت های مشاهده شده بسیار اندک بود. پیشنهاد می شود تدابیر دقیقی برای افزودن امکانات کمک و راهنمایی در قسمت های مختلف وب سایت ها جهت جلوگیری از امکان وقوع خطا صورت پذیرد.
مدل کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
350 - 319
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از ویژگی های بارز دانشگاه های موفق امروزی برخورداری از ویژگی های کارآفرینی است که خلاء موجود در این زمینه در نظام آموزش عالی ایران کاملاً محسوس و ملموس است. دانشگاه های کشور در حال حاضر با مشکلات عدیده ای همچون عدم اشتغال دانش آموختگان، فرار مغزها، مهارت آموزی کم دانشجویان، بی انگیزه شدن دانشجویان، افزایش کمّی دانشجو بدون توجه به کیفیت، و تعامل ضعیف بین صنعت و دانشگاه مواجه هستند، که می توان ریشه این مسائل را در پایین بودن میزان سرمایه گذاری و عدم توجه به ابعاد مختلف کارآفرینی، تمرکز بر آموختن دانش نظری به جای دانش علمی،کاربردی، عدم توجه به خلاقیت و توان ابتکاری یادگیرندگان جستجو کرد. نگاهی به سیاست های کلان کشور نیز نشان می دهد که مسئله کارآفرینی در نظام های آموزشی، همواره به عنوان یک دغدغه مورد توجه بوده است، اما در عمل شاهد کم توجهی دانشگاه ها به این مسئله بوده ایم. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر مدل کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران و ارائه یک مدل مفهومی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر داده ها، کیفی بر مبنای نظریه داده بنیاد نظام مند، و از نظر نحوه اجرا، اکتشافی بر مبنای رویکرد استقرایی می باشد. جامعه آماری متشکل از کارآفرینان آموزشی، سیاست گذاران کارآفرینی آموزشی و اساتید حوزه کارآفرینی از7 دانشگاه برتر کشور (دانشگاه های تربیت مدرس، تهران، صنعتی شریف، شهید بهشتی، فردوسی مشهد، صنعتی امیرکبیر، اهواز) بودند. به منظور انتخاب نمونه، از رویکرد آگاهانه هدفمند استفاده گردید و به شیوه گلوله برفی اقدام به نمونه گیری شد. انجام مصاحبه براساس مفاد شیوه نامه به مدت 30 تا 60 دقیقه انجام شد. نمونه گیری تا حد اشباع نظری انجام شده و نهایتاً با 15 نفر مصاحبه صورت گرفت. برای جمع آوی داده ها از روش کتابخانه ای (سندکاوی) و روش میدانی (مصاحبه) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از سه روش کثرت گرایی شامل بازآزمون روش انجام کار، آزمون قابلیت اطمینان بین کدگذاران و استفاده از مصاحبه شوندگان جدید، برای آزمون قابلیت اطمینان مدل استفاده شد. در نهایت برای تحلیل داده ها از فن کدگذاری نظری طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. یافته ها: مدل کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران دارای 108 مقوله فرعی (مفهوم) و 17 مقوله اصلی می باشد که مقوله محوری مدل، کارآفرینی آموزشی در دانشگاه های ایران است. عوامل زمینه ساز شامل آموزش، اعضای هیأت علمی و فرهنگ سازی؛ عوامل علّی شامل ویژگی های فردی، حمایت دولت و ساختار اقتصادی؛ عوامل مداخله گر شامل نظام آموزش عالی و کاربرد فناوری های نوین؛ راهبردها شامل بازتعریف رشته آموزش در دانشگاه، تجاری سازی آموزش، رهبری و مشاوره کارآفرینانه و سیاست گذاری پرورش دانشجو، و نهایتاً پیامدها شامل رشد و توسعه کشور، تحقق اهداف نظام آموزش عالی، رفاه اجتماعی، وپویایی اجتماعی بودند. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده بیانگر آن است که برای کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها، بایستی با یک دید کلان به موضوع نگریست و کل مدل بدست آمده را مدنظر داشت. نمی توان انتظار داشت کارآفرینی در دانشجویان افزایش یابد، ولی همه جنبه های بدست آمده را مورد مداقه قرار نداد. برخی عوامل تشکیل دهنده مدل مناسب کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها، زمینه ساز حادث شدن کارآفرینی آموزشی هستند، برخی بوجود آورنده آن بوده، و در این بین عواملی نیز مخل هستند، برای تحقق این موضوع باید راهبردهای اساسی شناسایی و پیاده سازی شوند تا نهایتاً با توجه به عوامل مختلف و اجرای راهبردها، پیامدها و نتایج مثبت کارآفرینی آموزشی بدست آید.
چگونگی ارائه خدمات در راستای برندسازی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی پزشکی ایران (مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
229 - 252
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه با توجه به رقابتی شدن فضای اطلاعات و اطلاع رسانی، ضرورت دارد کتابخانه ها به منظور همگامی با نیازهای اطلاعاتی کاربران بالقوه و بالفعل خود و پرهیز از واگذاری عرصه رقابت به دیگر بازیگران عرصه اطلاعات، در رویکردهای سنتی خود تجدیدنظر نمایند. در این میان، پی گیری و کاربست راهبردهای مبتنی بر بازاریابی و برندسازی اطلاعات در محیط کتابخانه می تواند به عنوان راه کاری اثربخش در راستای رسیدن به جایگاه واقعی کتابخانه ها در نظر گرفته شود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی خدمات مورد نیاز برای برند شدن در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی پزشکی ایران انجام شد. روش: این پژوهش کاربردی و با روش تحلیل محتوای کیفی، به روش قیاسی یا جهت دار انجام شد. داده ها از طریق صاحبه نیمه ساختاریافته با نمونه های هدف مند شامل 14 نفر از مدیران کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی پزشکی ایران گردآوری شد. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش، 2 مفهوم اصلی خدمات تخصصی (دربرگیرنده خدمات اطلاعاتی، پژوهشی و علم سنجی، آموزشی) و خدمات عمومی (دربرگیرنده خدمات رفاهی ، سلامت عمومی کاربران، پشتیبانی و فرهنگی) با 7 مؤلفه و 33 کد فرعی در ارتباط با ارائه و تنوع خدمات در برندسازی کتابخانه های دانشگاهی پزشکی شناسایی شد. نتیجه گیری: ارائه خدمات تخصصی نوین و عمومی باکیفیت و مورد نیاز کاربران امروزی باعث می شود دیدگاه جامعه و کاربران نسبت به کتابخانه تغییر کرده و این ذی نفعان ادراک قوی تری از کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های علوم پزشکی پیدا کنند. بنابراین، مدیران این مراکز اطلاع رسانی باید در ارائه خدمات در راستای برندسازی کتابخانه های تحت مدیریت خود تمهیدات لازم را در نظر بگیرند.
علم سنجی و تجزیه و تحلیل روند پژوهش ها در حوزه انقلاب صنعتی چهارم و کیفیت0/4(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر درصدد بررسی تغییرات صورت گرفته در انقلاب صنعتی چهارم، و در بخش تخصصی تر کیفیت 0/4، در سطح جهان و سازمان ها است. در واقع می توان گفت در این پژوهش، پژوهشگران به دنبال بررسی این موضوع هستند که فناوری های هوشمند چه تاثیری در سطح جامعه و محصولات داشته و کشورهای پیشرفته و در حال پیشرفت چگونه به سمت هوشمندسازی حرکت کرده اند. همچنین چه کشورهایی در چه زمینه هایی با یکدیگر همکاری داشته و پژوهشگران و صنعتگران در کشورهای توسعه یافته تا چه اندازه توانسته اند با کمک فناوری های هوشمند، سطح خود را ارتقاء دهند. روش: در این پژوهش از روش علم سنجی برای دستیابی به اهداف و پاسخ به سوالات پژوهش استفاده شده است. در این راستا، ابتدا داده های مورد نیاز (مقلات، کتاب ها، دستنوشته ها، مقالات در حال چاپ، مقالات کنفرانسی و...) از پایگاه وب آو ساینس، بین سال های 2012 تا 2020، در حوزه صنعت0/4، فناوری های هوشمند، کیفیت 0/4 و مفاهیم مرتبط استخراج شد. تعداد این پژوهش ها 4926 مورد بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار سایت اسپیس استفاده شد. در این نرم افزار گره ها نشان دهنده نام نویسنده، مجله، کشور، کلمات کلیدی و... است و پیوندها استناد یا همبستگی بین گره ها را نشان می دهد. خروجی موردنظر از این نرم افزار، به صورت شکل ها و جدول ها ارائه گردید. یافته ها: اگرچه کشورهای آلمان و آمریکا، اولین کشورهایی بودند که درپی هوشمندسازی و استفاده از فناوری های هوشمند در سیستم های تولیدی و کلیه بخش های کشور خود هستند، اما هم اکنون بسیاری از کشورهای در حال توسعه مانند هند، این فناوری ها را بیشتر مورد استفاده قرار داده اند. انتظار می رود در آینده ای نزدیک این کشور بتواند خود را از نظر پیشرفت تکنولوژی در سطح بالایی قرار دهد. از سوی دیگر، با توجه به بررسی موضوعات داغ، در سال های اخیر توجه بیشتر پژوهشگران به سمت استفاده از تکنولوژی های هوشمند در کاهش آلودگی محیط زیست از طریق کاهش استفاده از منابع طبیعی بوده است که این امر نشان دهنده توجه جهان به مسائل محیط زیستی است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد، که در سال های اخیر، تولید به سمت هوشمند شدن حرکت کرده است و کنترل کیفیت باید اتوماتیک و با کمک ربات ها انجام شود، این امر باید در سطحی گسترش یابد که بتوان تمامی بخش های سازمان را با کمک فناوری های هوشمند، بهبود بخشید، که دستیابی به این امر منجر به کیفیت هوشمند یا کیفیت 0/4 می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، درپی تحولات صورت گرفته در انقلاب صنعتی چهارم، فناوری ها به طور کلی دستخوش تغییر شدند و فناوری هایی مانند سیستم های سایبر- فیزیکال، چاپ سه بُعدی، بلاکچین، داده های بزرگ و... فرایندهای تولید و ارائه خدمات را متحول ساخته اند. همچنین در سال های اخیر بسیاری از سازمان ها در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته سعی کرده اند مفاهیم کیفیت0/4 را در بخش های مختلفی مانند رهبری، فرهنگ، تدوین استراتژی و... بکار گیرند و از فناوری های هوشمند، جهت کنترل کیفیت هوشمند سازمان استفاده نمایند. بنابراین، می توان افق دید پژوهش های آتی در حوزه صنعت0/4 و کیفیت0/4 را ورود به مباحثی مانند رهبری دیجیتال، فرهنگ دیجیتال، ساختار سازمانی دیجیتال و... در نظر گرفت.
ارائه مدل تعیین آمادگی دیجیتالی سازمان های دولتی (مورد مطالعه: دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آمادگی دیجیتالی ابزار ارزیابی به روز بودن سازمان، مبتنی بر اهداف است. این ابزار ساختاری برای مدیریت کسب وکار و چارچوبی مرجع برای اهداف تحول دیجیتالی می باشد. نخستین اقدام اساسی برای تعیین مدل و سنجش آمادگی دیجیتالی سازمان، شناسایی معیارهایی است که با ساختار و فرهنگ حاکم بر آن سازمان متناسب باشند، در این راستا، در پژوهش حاضر در چارچوب مطالعه موردی به این موضوع پرداخته شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی با رویکرد پژوهش کیفی و کمّی است. در بخش کیفی، با مرور پیشینه، معیارهای اولیه موثر بر آمادگی دیجیتالی شناسایی شدند و سپس با استفاده از روش دلفی فازی توسط خبرگان مشخصی غربال گردیدند. در بخش کمّی با پژوهشی پیمایشی، و با نظرخواهی از خبرگان و روش های سلسله مراتبی فازی، دیمتل فازی و سطح بلوغ، به توصیف و تفسیر روابط موجود بین معیارها و عوامل تأثیرگذار پرداخته شد و وزن معیارها، میزان اثرگذاری معیارها جهت ارائه مدل و همچنین سطح آمادگی دیجیتالی دانشگاه تعیین شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارشناسان ارشد با تجربه و آگاه در بخش فناوری اطلاعات دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین به تعداد 12 نفر بود.
یافته ها: یافته ها نشان داد 15 معیار در چارچوب 5 عامل اصلی بر آمادگی دیجیتالی سازمان در دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین موثر هستند. این معیارها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی رتبه بندی شدند و در نهایت یک مدل آمادگی دیجیتالی برای دانشگاه ایجاد شد. سپس سطح آمادگی دیجیتالی تعیین گردید.
نتیجه گیری: معیار حمایت مدیریت عالی از پروژه های دیجیتال سازی از بالاترین وزن برخوردار است. با استفاده از دیمتل فازی مدل جامع علت و معلولی پژوهش ترسیم گردید. معیار آمادگی مدیریتی در دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین از وضعیت مناسبی برخوردار است؛ اما معیار آمادگی زیرساخت های فنی در این دانشگاه وضعیت مناسبی ندارد.
بررسی وضعیت بهره مندی مراجعان از خدمات مرجع و آینده آن مطالعه موردی: کتابخانه های عمومی شهر اراک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
1 - 10
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش و مشاوره در چگونگی بازیابی منابع اطلاعاتی از وظایف بخش مرجع در راستای برقراری تعامل بین مراجعان و کتابخانه ها است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خدمات مرجع در بهره مندی مراجعان و آینده آن در کتابخانه های عمومی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش اعضای کتابخانه های عمومی بودند که تعداد 224 نفر از آنها در پژوهش مشارکت نمودند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی فراوانی، میانگین، انحراف معیار، انحراف از میانگین و آزمون آنووا فریدمن تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مراجعان کتابخانه های عمومی در خصوص خدمات مرجع به ترتیب از کمترین تا بیشترین میزان بهره مندی را از اطلاع رسانی جاری، خدمات ارجاعی، مشاوره، میز مرجع، آموزش کاربران، تهیه منابع و کتابدار مرجع دارند. همچنین در خصوص منابع مرجع به ترتیب از کمترین تا بیشترین میزان بهره مندی را از منابع جغرافیایی، سالنامه ها، نمایه ها، چکیده ها، دایره المعارف ها، کتاب شناسی ها و زندگی نامه ها دارند. نتیجه گیری: بخش مرجع اعم از فیزیکی یا مجازی یکی از اساسی ترین خدمات در کتابخانه است که با هدف پاسخ گویی مستند و مستدل به نیازهای اطلاعاتی مراجعان در سریع ترین زمان شکل گرفته است. بنابراین، روزآمد نگهداشتن آن نه تنها باعث ارتقای کیفیت خدمات می شود بلکه به بهره مندی از خدمات و افزایش نقش کتابخانه ها در ترویج دانش و آگاهی در جامعه کمک شایان خواهد بود.
بررسی تطبیقی نرم افزارهای مدیریت محتوایی موسیقی ازنظر ویژگی های بازیابی اطلاعات در محیط وب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تطبیقی نرم افزارهای شناسایی موسیقی ازنظر قابلیت های بازیابی اطلاعات موسیقیایی انجام پذیرفت.روش: این پژوهش ازنظر نوع توصیفی کاربردی و ازنظر روش انجام پژوهش پیمایشی- ارزشیابی است که با سیاهه وارسی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 180 قطعه موسیقی در دو بخش موسیقی ایرانی و موسیقی بین الملل بود. موسیقی ایرانی در چهار قالب سنتی، پاپ، ارکسترال و محلی و هرکدام از این چهار قالب از دو جهت با کلام و بی کلام. موسیقی بین الملل در چهار قالب کلاسیک، پاپ، الکترونیک و نیوایج بررسی شد. ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه وارسی محقّق ساخته بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی ویلکاکسون و فریدمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش نرم افزار شازم در 5 مؤلفه مورد بررسی (سرعت پاسخگویی، دقت در بازیابی قطعات موسیقی، عنوان، گزینه مشابه و عکس آلبوم) در انواع قالب های موسیقی ایرانی و بین الملل با کسب 36 امتیاز به همراه نرم افزار سوندهوند در رتبه اول قرار گرفتند و نرم افزار نواهنگ با 26 امتیاز در رتبه آخر قرار گرفت. ازنظر امکانات و قابلیت جست وجو و استانداردهای بازیابی اطلاعات، هر پنج نرم افزار عملکرد یکسانی داشتند. نرم افزار شازم در هر دو نوع موسیقی ایرانی و بین الملل و در اکثر قالب های موسیقی با کلام و بی کلام نسبت به سایر نرم افزارها عملکرد بهتری داشته است. همچنین نتایج نشان داد موسیقی بی کلام در مقایسه با موسیقی با کلام ضعیف تر بوده است.نتیجه گیری: به دلیل بالا رفتن حجم تولیدات موسیقی، اعم از با کلام و بی کلام و نبود اطلاعات کتابشناختی و محتوایی درست و دقیق، لزوم توجه به نرم افزارهای این حوزه امری ضروری است. همچنین استفاده از نرم افزارهای شناسایی و بازیابی اطلاعات موسیقیایی مبتنی بر محتوای فارسی و توجه به آن ها، نیازمند توجّه جدی است.
راهکارهای توسعه و جذب مخاطب (عوامل بیرونی و درونی) در کتابخانه های عمومی شهرستان تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
1 - 10
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی راهکارهای توسعه و جذب مخاطب (عوامل بیرونی و درونی) در کتابخانه های عمومی شهرستان تبریز می باشد.روش پژوهش: روش پژوهش، پیمایشی و نیز مطالعات کتابخانه ای بوده و به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته انجام گرفت. روش نمونه گیری جامعه آماری، نمونه گیری طبقه ای سهمیه ای بود که نهایتاً کار به انتخاب نمونه ای از اعضاء به روش تصادفی ساده ختم شد و تعداد ۳۸۰ پرسشنامه بین آن ها توزیع گردید. پیرسون و آزمون T و ... از جمله آزمون های آماری مورد استفاده در پژوهش بود که در نهایت داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر این است که رابطه ی مؤلفه ی برون سازمانی (عوامل محیطی و خانوادگی) و مؤلفه های درون سازمانی (میزان اطلاع رسانی خدمات، مجموعه سازی مناسب و وجود منابع روزآمد، نوع برخورد و رفتار کتابداران، میزان تجهیزات و امکانات کتابخانه ها) با میزان جذب و توسعه مخاطب به کتابخانه ها در سطح اطمینان بالایی تأیید می شود و رابطه مؤلفه ی برون سازمانی (میزان تحصیلات مخاطبان) و میزان جذب مخاطب به کتابخانه ها مورد تأیید واقع نمی شود.نتیجه گیری: بر طبق نظرسنجی از مخاطبان مورد پژوهش میزان جذب مخاطبان به کتابخانه ها در ارتباط با ۵ مؤلفه موردمطالعه پژوهش (عوامل محیطی و خانوادگی، میزان اطلاع رسانی خدمات، مجموعه سازی مناسب و وجود منابع روزآمد، نوع برخورد و رفتار کتابداران، میزان تجهیزات و امکانات کتابخانه ها) در سطح قابل قبولی است اما میزان تحصیلات مخاطبان تأثیر چندانی بر میزان مراجعه افراد به کتابخانه ها ندارد.
تحلیل تولیدات علمی نمایه شده مرتبط با حیطه موضوعی نانو مواد در پایگاه استنادی وب آوساینس و ترسیم نقشه علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
459 - 478
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ترسیم نقشه علمی و تحلیل مقالات منتشر شده در حوزه موضوعی نانو مواد با استفاده از مقالات نمایه شده در پایگاه wos است.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. جهت استخراج داده ها از قسمت جستجوی پیشرفته wos استفاده شد، و کلیدواژه به شکل "nano materials" جستجو شد و 4637 رکورد بازیابی گردید. داده ها پس از پالایش و یکسان سازی وارد نرم افزارهای علم سنجی شده و نقشه های مورد نظر ترسیم شد. در نهایت جهت ترسیم نقشه ها از نرم افزار بیبلیومتریکس در نرم افزار R استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که در مجموع 4637 رکورد اطلاعاتی در حیطه موضوعی مورد نظر در این پایگاه نمایه شده است. کشور چین با تولید 3459 رکورد اطلاعاتی در رتبه اول قرار دارد و کشورهای هند و آمریکا با تولید 1370 و 884 رکورد اطلاعاتی در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. ایران نیز با تولید 589 رکورد اطلاعاتی در رتبه چهارم قرار دارد. بیش از 95 درصد تولیدات علمی به زبان انگلیسی بوده و زبان چینی با 166 رکورد اطلاعاتی در رتبه دوم قرار دارد. دانشگاه آزاد اسلامی از کشور ایران با تولید 105 رکورد اطلاعاتی رتبه اول را به خود اختصاص داده است. پرتکرارترین کلیدواژه مربوط به nanomaterial با بسامد 847 است.در بین کلیدواژه های رکوردهای علمی نمایه شده، کلیدواژه nanoparticles و nanomaterials با 14 تکرار، دارای بیشترین هم رخدادی هستند. رکوردهای علمی نمایه شده در 5 خوشه مواد نانو، نانولوله کربنی، ویژگی های مکانیکی، فوتوکاتالیز و نانومواد کربنی تقسیم بندی شد که خوشه نانومواد کربنی به بلوغ رسیده است. خوشه های فوتوکاتالیست و ویژگی های مکانیکی، توسعه یافته، اما مجزا هستند. نانولوله های کربنی در بخش خوشه های حاشیه ای (رو به ظهور یا زوال) و در نهایت خوشه مواد نانو در بخش خوشه های مرکزی اما توسعه نیافته، قرار دارند. بنابراین، این حوزه از تکنولوژی با وجود سابقه بیش از 30 سال، هنوز جای کار بسیاری دارد.