فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
125 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل محتوای بروندادهای علمی حوزه موضوعی رهبری اخلاقی در پایگاه اطلاعاتی وب آو ساینس است. روش پژوهش: روش پژوهش تحلیل محتوای متون علمی است؛ و با رویکرد علم سنجی و با استفاده از نرم افزارها و پایگاه اطلاعاتی علم سنجی وب آو ساینس انجام شده است. بازه زمانی مورد مطالعه، متون منتشر شده در این پایگاه اطلاعاتی را ازسال 1998 تا 2023 میلادی در بر می گیرد. برای تحلیل داده های از نرم افزارهای اکسل، راورپریمپ، ووسویوور، یوسینت و نت دراو استفاده شد. همچنین خوشه بندی مفاهیم بر پایه ماتریس همایندی واژگان توسط نرم افزار اس پی اس اس انجام شده است. یافته ها: یافته های مطالعه نشان می دهد رهبری اخلاقی در قالب 3047 اثر در وبگاه علم مورد مطالعه قرار گرفته است. بیشترین مدارک منتشرشده وبگاه علم در زمینه رهبری اخلاقی را مقالات مجلات با 2028 مدرک تشکیل می دهند. بیشترین آثار توسط پژوهشگران کشور آمریکا است. بیشترین همکاری علمی با آمریکا، چین، کانادا و هلند بود. 39 اثر علمی توسط نویسندگان ایرانی در حوزه رهبری اخلاقی منتشر شده و بیشترین همکاری بین المللی ایرانیان با کشورهای آمریکا، چین، کانادا، ترکیه و پرتغال بوده است. مطالعه روند رشد تولیدهای علمی در حوزه رهبری اخلاقی نشان دهنده رشد چشمگیر مطالعات در ده سال گذشته است. به طوری که بیشترین بروندادهای این حوزه در سال 2023 منتشر شده است. واژگان «رهبری اخلاقی»، «عملکرد «، «مدیریت»، «تعهد»، ، «اعتماد»، «مشارکت ومسئولیت اجتماعی» «شخصیت» دستاورد» و «نقش میانجی و واسطه ای»، دارای بیشترین درجه مرکزیت در شبکه ترسیم شده واژگان و بیشترین تراکم مربوط به خوشه 6 «استانداردهای رهبری اخلاقی» بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد مطالعات رهبری اخلاقی در بعد جهانی در پایگاه اطلاعاتی وب او ساینس شامل ۲۲ خوشه: انواع سبک های رهبری، رهبری اخلاقی، ابعاد رهبری، روان شناسی و خلاقیت، رهبری کارآمد، استانداردهای رهبری اخلاقی، ویژگی های رهبری اخلاقی، رهبری معنوی و فرهنگ، تسهیم دانش و انجام وظایف، اعتمادسازمانی، مدیریت اخلاقی، رهبری پاسخ گو، رهبری و شهروندی سازمانی، سازوکار پاداش و تنبیه، رهبری مشوق و توانمندساز، عدالت سازمانی، هویت اخلاقی، رضایت شغلی، مراقبت اخلاقی، یادگیری و تغییر سازمانی و عملکرد کارکنان است
سنجش سطح سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی بر اساس مدل هشت توانمندساز (مطالعۀ موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی و سنجش سطح سواد اطلاعاتی کاربران، پتانسیل بهبود و اثربخشی عملکرد آموزشی کتابخانه های عمومی را نمایان می سازد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر سنجش سطح سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی بر اساس مدل هشت توانمندساز بود. این ارزیابی ممکن است به منظور برنامه ریزی هدفمند کتابخانه های عمومی برای ارتقاء سطح دانش و اطلاعات کاربران سودمند باشد.روش: این پژوهش از نوع کمّی و ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش پیمایشی بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقّق ساخته برگرفته از مدل هشت توانمندساز شامل 40 سؤال با طیف لیکرت بود. روایی محتوایی پرسشنامه به تأیید 20 نفر از استادان دانشگاه و کارشناسان و کتابداران متخصص در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی رسیده است. با توزیع تصادفی تعداد 40 پرسشنامه میان کاربران و گردآوری آن ها، با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه به میزان 92/0 محاسبه شد. روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، به میزان 66/0 محاسبه شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 45582 نفر از کاربران فعّال کتابخانه های عمومی استان خوزستان در سال 1399 بود. برای برآورد نمونه، ابتدا با استفاده از فرمول کوکران 497 کاربر انتخاب شد. سپس با روش انتساب بهینه، متناسب با جمعیت کاربران 21 شهرستان استان خوزستان، انتساب نمونه مناسب انجام گرفت. برای برآورد نمرات و درصدها و تعیین سطح سواد اطلاعاتی کاربران از محاسبه نمره لیکرت استفاده شد. ابزار تجزیه وتحلیل داده ها نیز نرم افزار SPSS نسخه 20 بود.یافته ها: برآورد هشت مؤلفه سواد اطلاعاتی نشان داد که مهارت و توانایی کاربران کتابخانه های عمومی استان خوزستان در مؤلفه های «شناسایی دانش و اطلاعات»، «کاوش و جست وجوی اطلاعات»، «سازمان دهی اطلاعات» و «ارائه و اشتراک گذاری دانش» بیشتر از حد متوسط است. در مؤلفه های «انتخاب و گزینش اطلاعات»، «خلق و ایجاد دانش»، «ارزیابی دانش و اطلاعات» و «به کارگیری دانش و اطلاعات» کمتر از حد متوسط است. درمجموع، سطح سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی استان خوزستان بیشتر از حد متوسط بوده است.نتیجه گیری: تحلیل یافته ها نشان داد که سطح سواد اطلاعاتی کاربران در پژوهش حاضر بالاتر از حد متوسط (57/54) است. بااین حال، این سطح، بازتاب وضعیت بسیار مطلوب سواد اطلاعاتی کاربران نیست بلکه حاکی از آن است که به میزان 43/45 درصد تا رسیدن به بهترین وضعیت فاصله وجود دارد. ازاین رو، کتابخانه های عمومی برای دستیابی به مهم ترین هدف وجودی خود یعنی توسعه قابلیت های دانشی و سواد اطلاعاتی افراد جامعه، نیازمند تدوین و طراحی و برنامه ریزی توسعه، در دو بُعد کاربران و کتابداران هستند. برای تحقق این هدف، نیازمند استفاده از ابزارهای کارآمدتر و البته در دسترس، استفاده از زیرساخت های فنّاوری اطلاعات و ارتباطات، استقرار شبکه آموزش الکترونیک بدون مرز با تأکید بر یادگیری آنلاین و یادگیری ترکیبی و یادگیری مجازی هستند. لازم است ابتدا به بازتعریف نقش های سنتی خود و روزآمد کردن عملکردها همسو با انتظارات جدید بپردازند.
الزامات توسعه شهرهای دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
241 - 268
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از علل ناکامی در خصوص توسعه شهرهای دانش بنیان، درک ناقص از ابعاد و عوامل این نوع توسعه، همراه با ضعف اساسی در تعیین اولویت های راهبردی برنامه ها و تصمیمات تخصیص منابع می باشد. معرفی و تبیین الگوی توسعه دانش بنیان برای شهرها به صورت پویا و یکپارچه، یکی از دستاوردهای اصلی موضوع پژوهش حاضر می باشد که در آن ارکان توسعه دانش بنیان با رویکردی اثربخش و تاثیرگذار، با اتکاء بر اندیشه های متخصصان این حوزه تشریح و تبیین شده است. کاربرد دانش یکی از منابع کلیدی پایدار نمودن رشد و توسعه است و در مباحث رشد و توسعه کشورها، دانش به عنوان مزیت رقابتی برای مباحث اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به شمار می آید. بنابراین، توسعه شهرهای دانش بنیان، رویکردی است که کاربرد دانش و اطلاعات در آن اهمیت بالایی داشته و اقتصاد، تولید، اشتغال و رشد همه جانبه مبتنی بر آن شکل گرفته و سرمایه گذاری در حوزه های مرتبط با دانش، مورد توجه کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است. این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های توسعه شهرهای دانش بنیان انجام شده است.
روش : واحد مطالعه این پژوهش شامل: متخصصین و کارشناسان مطلع نسبت به موضوع پژوهش می باشند که با روش نمونه گیری گلوله برفی یا زنجیره ای که یک روش نمونه گیری غیراحتمالی بوده، و برای مواقعی است که واحدهای مورد مطالعه به راحتی قابل شناسایی نباشند، انجام شده است. دلیل استفاده از این روش آن بود که واحدهای مورد مطالعه بسیار کمیاب بوده و بخش کوچکی از جامعه آماری را تشکیل می دادند. حجم نمونه با استفاده از نمونه گیری اشباعی یا قضاوتی (هدفمند) انتخاب شدند و محققین بعد از مصاحبه با 32 نفر، به اشباع نظری دست یافتند، اما برای اطمینان، مصاحبه را تا 38 نفر ادامه دادند. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد.
یافته ها: داده های به دست آمده از مصاحبه، در خصوص سوال اصلی پژوهش مبنی بر شناسایی ابعاد و مولفه های توسعه شهرهای دانش بنیان، بعد از مقوله بندی و کدگذاری، تحلیل مضمون شده و تعداد پنج مقوله برای توسعه شهرهای دانش بنیان استخراج شد که عبارتند از: اقتصاد دانش بنیان با پنج مولفه شامل: توسعه صنایع پیشرفته؛ نظام تشویقی و حمایتی؛ ایجاد بازار سرمایه دانشی؛ اقتصاد هوشمند؛ کسب وکارهای هوشمند؛ حکمرانی هوشمند با چهار مولفه شامل: ایجاد دولت توسعه گرا؛ آزادی های اطلاعاتی؛ توسعه دولت الکترونیکی؛ توسعه زیرساخت فناوری؛ جامعه دانش بنیان با چهار مولفه شامل: آگاهی های مدنی؛ مردم هوشمند؛ آموزش دانش بنیان؛ جامعه اطلاعاتی؛ ارتقای دانش مدیریت توسعه با چهار مولفه شامل: سازمان های دانش بنیان؛ توسعه شهرهای دانشی؛ توسعه پایدار؛ توسعه نظام فنی و اجرایی و سیاستگذاری دانش و فناوری با پنح مولفه شامل: تجاری سازی دانش؛ مراکز تحقیق و توسعه؛ ترویج علم و فناوری؛ نظام ملی نوآوری؛ توسعه مدیریت دانش. عوامل کلیدی موفقیت در ایجاد و توسعه شهرهای دانش بنیان شامل: توسعه مراکز تحقیق و توسعه و پارک های علم و فناوری؛ توجه به صنایع های تک؛ توجه به مدیریت دانش؛ تقویت سرمایه های انسانی دانشی؛ توسعه زیرساخت های فناوری؛ ایجاد الگوی ملی نوآوری؛ توسعه اقتصادهای هوشمند و دانش بنیان؛ توسعه زیرساخت حکمرانی هوشمند؛ توسعه کسب وکارهای شبکه ای می باشد. پیشنهاد می شود مدیران نسبت به، ایجاد قطب های دانش و فناوری؛ توسعه زیرساخت های فناوری؛ توسعه نظام های حمایتی؛ ایجاد و توسعه کارآفرینی دانش بنیان و مدیریت دانش بنیان، اقدامات لازم را انجام دهند. عوامل کلیدی موفقیت در ایجاد و توسعه شهرهای دانش بنیان شامل: توسعه مراکز تحقیق و توسعه؛ توسعه پارک های علم و فناوری؛ توجه به صنایع های تک (تکنولوژی بالا)؛ گسترش مدیریت دانش در امور مختلف؛ تقویت سرمایه های انسانی دانشی؛ گسترش و توسعه زیرساخت های فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی؛ ایجاد الگوی ملی نوآوری؛ توسعه شبکه های فنی و علمی ملی؛ توجه به توسعه زیرساخت لازم برای کسب وکارهای شبکه ای و هوشمند و موارد دیگر می باشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برای توسعه شهرهای دانش بنیان، توجه به مولفه های: مولفه های حکمرانی دانش و مدیریت آن، کارکنان متخصص دانشی، کسب وکارهای هوشمند؛ حکمرانی هوشمند و توسعه دولت توسعه گرا و ارتقای آزادی های اطلاعاتی؛ ایجاد جامعه دانش بنیان؛ ارتقای دانش مدیریت توسعه؛ تجاری سازی دانش؛ توسعه مدیریت دانش و ترویج علم و فناوری؛ و ایجاد بازارهای سرمایه دانشی، ضروری است.
اثرات سرپرستی توهین آمیز بر اشتراک گذاری و پنهان سازی دانش در دانشگاه: مطالعه ای درباره ارتباط اخلاق کار اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
469 - 503
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثرات سرپرستی توهین آمیز بر اشتراک گذاری و پنهان سازی دانش با نقش میانجی اخلاق کار اسلامی است، پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه های استان چهارمحال و بختیاری بودند، که تعداد آن ها 2255 نفر است، با توجه به حجم هر منطقه با استفاده از فرمول کوکران 660 نفر حجم نمونه انتخاب گردید و افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه نتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفتو تجزیه و تحلیل داده ها به کمک معادلات ساختاری در نرم افزار وارپ انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد سرپرستی توهین آمیز از طریق اخلاق کار اسلامی بر اشتراک گذاری دانش تاثیر منفی و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 22/0 -است و سرپرستی توهین آمیز از طریق اخلاق کار اسلامی بر پنهان سازی دانش تاثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 11/0 استهدف پژوهش حاضر تعیین اثرات سرپرستی توهین آمیز بر اشتراک گذاری و پنهان سازی دانش با نقش میانجی اخلاق کار اسلامی است، پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه های استان چهارمحال و بختیاری بودند، که تعداد آن ها 2255 نفر است، با توجه به حجم هر منطقه با استفاده از فرمول کوکران 660 نفر حجم نمونه انتخاب گردید و افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه نتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفتو تجزیه و تحلیل داده ها به کمک معادلات ساختاری در نرم افزار وارپ انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد سرپرستی توهین آمیز از طریق اخلاق کار اسلامی بر اشتراک گذاری دانش تاثیر منفی و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 22/0 -است و سرپرستی توهین آمیز از طریق اخلاق کار اسلامی بر پنهان سازی دانش تاثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 11/0 استهدف پژوهش حاضر تعیین اثرات سرپرستی توهین آمیز بر اشتراک گذاری و پنهان سازی دانش با نقش میانجی اخلاق کار اسلامی است، پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه های استان چهارمحال و بختیاری بودند، که تعداد آن ها 2255 نفر است، با توجه به حجم هر منطقه با استفاده از فرمول کوکران 660 نفر حجم نمونه انتخاب گردید و افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه نتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفتو تجزیه و تحلیل داده ها به کمک معادلات ساختاری در نرم افزار وارپ انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد سرپرستی توهین آمیز از طریق اخلاق کار اسلامی بر اشتراک گذاری دانش تاثیر منفی و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 22/0 -است و سرپرستی توهین آمیز از طریق اخلاق کار اسلامی بر پنهان سازی دانش تاثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 11/0 است
بررسی عوامل مؤثر ارتباط با خیرین کتابخانه های عمومی خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر ارتباط با خیرین و موانع آن از دیدگاه مدیران کتابخانه های عمومی استان خراسان رضوی است.
روش شناسی: جامعه آماری پژوهش، شامل 28 نفر از مدیران کتابخانه های عمومی استان خراسان رضوی است که با استفاده از روش پیمایش و رویکرد توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. برای گردآوری داده از پرسش محقق ساخته بر مبنای مطالعات کتابخانه ای استفاده شد. در این پژوهش، عواملی همچون: عوامل فرهنگ سازی، عوامل شناسایی و جذب و عوامل حفظ و وفاداری مورد بررسی قرار گرفته است. اعتبار صوری و محتوایی پرسشنامه توسط کارشناسان مشارکت های مردمی اداره کل کتابخانه های عمومی خراسان رضوی و استادان آشنا به موضوع تأیید شد و پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ، 0.91 به دست آمد. ضریب پایایی مؤلفه های ارتباط سازمانی شامل: عامل فرهنگ سازی، عامل شناسایی و جذب و عامل حفظ و وفاداری به ترتیب معادل 0.92، 0.95،0.78 به دست آمد که پایایی قابل قبولی را نشان می دهد. داده های تحقیق در سطح توصیفی تحلیل شد و جدول های توزیع فراوانی و شاخص های مرکزی (میانگین) و انحراف معیار به کار گرفته شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که عوامل حفظ و وفاداری بر اساس شاخص عملکرد با 39.73 درصد و بر اساس شاخص اهمیت 40.41 درصد رتبه اول را کسب کرده اند و عوامل شناسایی و جذب بر اساس شاخص عملکرد با 38.43 درصد و بر اساس شاخص اهمیت 39.02 درصد رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. عوامل فرهنگ سازی بر اساس شاخص عملکرد با 21.82 درصد و بر اساس شاخص اهمیت با 20.55 درصد رتبه سوم را دریافت کرده است.
نتیجه گیری: همان طور که یافته ها نشان داد بالاترین عامل در شاخص عملکرد و اهمیت، عامل حفظ وفاداری است که انتظار نیز همین است. ارتباطات هدفمند در سازمان سبب راهبردهای درون سازمانی، نظیر ایجاد ساختار مناسب برای ارتباطات سازمانی با خیرین می شود و راهبردهای برون سازمانی، نظیر ارتباط با سازمان های مرتبط با مقوله وقف و نیکوکاری، جذب خیرین کتابخانه و افزایش هدایا و کمک های نقدی و غیرنقدی آن ها را در پی دارد.
مطالعه علم سنجی اعضاء هیئت تحریریه و سردبیران مجلات نمایه شده ISC علوم بهداشت، علوم زیستی و هنر و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه علم سنجی اعضاء هیئت تحریریه و سردبیران مجلات نمایه شده ISC علوم بهداشت، علوم زیستی و علوم انسانی و هنر هدف اصلی پژوهش حاضر است.روش پژوهش: نوع پژوهش حاضر کاربردی است و با شاخص های علم سنجی از جمله شاخص «درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه» و نیز تحلیل شبکه اجتماعی انجام شده است. برای اجرای این پژوهش از شاخص های مرکزیت و از نرم افزارهای اکسل، پایتون، اس پی اس اس، نت درا و یوسی آی نت استفاده شد. جامعه پژوهش 200 مجله و 2813 عضو هیئت تحریریه و سردبیر است.یافته ها: 08/13 درصد از اعضاء هیئت تحریریه و 5/81 درصد از مجلات مورد مطالعه در این مقاله دارای «پدیده درهم تنیدگی» هستند. مرتبه علمی اغلب اعضاء هیئت تحریریه در مجلات مورد بررسی «استاد» هست و مردان تقریباً شش برابر زنان با مجلات جامعه پژوهش همکاری دارند. دانشگاه های تهران، فردوسی مشهد و شهید بهشتی و استان های تهران، قم و خراسان رضوی بیشترین سهم را در انتشار مجلات دارند. تفاوت آماری معنی داری بین «درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه» و جنسیت مشاهده نگردید. با این وجود بین مرتبه علمی و «درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه» رابطه معنی دار آماری وجود دارد.نتیجه گیری: درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه در مجلات فارسی مورد مطالعه وجود دارد. هر اندازه میزان این پدیده در مجله ای افزایش یابد به این معنی است که افراد دارای درهم تنیدگی در سیاستگذاری های کلان و برنامه ریزی راهبردی در مجلات از جمله انتشار مقالات، انتخاب داوران و بسیاری از موارد کلیدی دیگر نقش مهمی دارند.
اعتبارسنجی الگوی مؤلفه های مدیریت راهبردی کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش اعتبارسنجی الگوی مؤلفه های شناسایی شده مدیریت راهبردی کتابخانه های عمومی ایران است. روش: رویکرد پژوهش حاضر کمّی بوده و با استفاده از روش دلفی در سال 1399 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را 20 نفر از خبرگان گروه مدیریت راهبردی و علم اطلاعات و دانش شناسی که از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها هستند تشکیل می دهند. نمونه پژوهش به روشِ هدفمند انتخاب شد. مؤلفه های پژوهش حاضر براساس مقاله کهزادی طهنه و همکاران (1400) بوده است. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و مدل سازی حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) تحلیل شده اند. یافته ها: نتایج حاصل از اعتباریابی الگوی راهبردی حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که در تدوین راهبردها، «مشخص شدن نوع خدمات و منابع» با بار عاملی 847/0، «توجه به عوامل سیاسی، قانونی و دولتی» با بار عاملی801/0، «هم سو بودن فرهنگ سازمانی با راهبردهای تدوین شده» با بار عاملی870/0 و برای متغیر انتخاب راهبردها، گویه «حمایت راهبردها از محصولات فرهنگی خاص جامعه» با بار عاملی 875/0 بالاترین بار عاملی را داشته و از اهمیت بالایی برخوردارند. برای شاخص اجرای راهبرد، گویه «اجرای راهبرد های ویژه برای تبلیغات محصولات/خدمات کتابخانه برای جذب کاربران جدید» با بار عاملی 878/0، برای متغیر مسائل مدیریت، گویه « پاداش ها و افزایش حقوق با توجه به عملکرد کارکنان کتابخانه» با بار عاملی 794/0 بالاترین بار عاملی را دارد. در مؤلفه های کنترل و ارزیابی برنامه های راهبردی نیز گویه «هماهنگی برنامه های راهبردی تعیین و اجراشده با محیط عملیاتی کتابخانه» با بارعاملی 754/0، بالاترین بار عاملی را داشته و در بالاترین سطح تأثیر از سایر مؤلفه هاست. این موارد در مدیریت راهبردی کتابخانه ها در مرحله تدوین، اجرا و ارزیابی راهبرد، اهمیت بالایی دارند. با توجه به مقدار به دست آمده از برازش مدل که برابر با 514/0 است، برازش کلی مدل بسیار قوی است. اصالت/ارزش: نتایج حاصل از این پژوهش می تواند مدیران را در شناسایی شکاف راهبردی در فرایند مدیریت راهبردی (تدوین، اجرا، ارزیابی) و اولویت بندی مسائل برای دستیابی به اهداف، بهبود کیفیت خدمات، رضایت کاربران و کارکنان و ماندگاری کتابخانه های عمومی یاری دهد. لازم است مدیران ارشد با توجه بیشتر به نیازهای جامعه، تدابیر متفاوت تری در حوزه مدیریت راهبردی به ویژه در فرایند تدوین و اجرای راهبردها داشته باشند.
چگونگی پردازش داده ی شخصی خاص در حقوق اتحادیه اروپا و بررسی آن در نظام حقوقی ایران (پردازش داده شخصی خاص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای حمایت جامع از داده های شخصی و اشخاص موضوع داده، مقررات اروپایی مربوط به حفاظت از داده (GDPR) جنبه های مختلفی را موردتوجه قرار داده است. یکی از این حمایت ها، توجه ویژه به داده های شخصی است که به دلیل ماهیت حساسشان، نیازمند حفاظت بیشتری هستند (داده های شخصی خاص). این مقررات برای پردازش داده های شخصی خاص که شامل داده های شخصی حساس، داده ی شخصی مرتبط با امور کیفری و داده ی شخصی کودکان است، الزامات مختلفی را مقرر نموده است. این الزامات ازجمله اصل ممنوعیت پردازش داده های شخصی حساس است مگر اینکه استثنائی قانونی وجود داشته باشد. الزام دیگر، ضرورت وجود نظارت مرجع رسمی و جواز قانونی برای پردازش داده های شخصی مرتبط با امور کیفری است. هم چنین تعیین سن معین برای رضایت به پردازش نیز از الزامات پیش گفته برای حمایت از داده های شخصی کودکان است. این پژوهش با تبیین تفصیلی الزامات پیش گفته و شفاف سازی چگونگی پردازش داده ی شخصی خاص در حقوق اتحادیه اروپا؛ حمایت از داده ی شخصی خاص در حقوق ایران را نیز مورد بررسی قرار داده است. بررسی های انجام شده حکایت از این دارد که گرچه حقوق ایران در خصوص داده های شخصی قانونی مستقل ندارد تا برای حمایت از داده های شخصی خاص به آن استناد شود؛ لیکن می توان با توجه به قوانین و مقررات موجود، نظریات دکترین، مبانی حقوق ایران، بسیاری از الزاماتِ پردازش داده ی شخصی خاص موجود در مقررات اروپایی را در حقوق ایران نیز جاری دانست.
ممیزی دانش در کتابخانه های دانشگاهی ایران با رویکرد تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
149 - 177
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که منجر به موفقیت مدیریت دانش در سازمان می شود، ممیزی دانش است. در تحقیق حاضر هدف ارائه الگوی تحلیل عاملی ممیزی دانش در کتابخانه های دانشگاهی ایران بود.روش اجرای پژوهش حاضر پیمایشی-توصیفی بود و جهت بررسی روابط بین متغیرها از الگوی معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق در بخش کمی شامل مدیران نهایی و مدیران بخش های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وابسته به وزارت علوم تحقیقات و فناوری بود. روش نمونه گیری کتابخانه ها، با توجه به پراکندگی آن ها در کل کشور ابتدا به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و سپس به روش هدفمند کتابخانه مرکزی بزرگترین دانشگاه مرکز استان انتخاب شدند. تعداد 300 پرسشنامه در بین آنان توزیع شد که از این تعداد به 279 پرسشنامه پاسخ داده شد. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای به منظور جمع آوری ادبیات نظری و پژوهشی استفاده گردید و همچنین به منظور جمع آوری داده های آماری از روش میدانی با ابزار پرسشنامه استفاده گردید.براساس یافته ها بیشترین درصد به متغیر تحلیل جریان دانش (83/47) و کمترین درصد به ترسیم نقشه دانش (57/18) اختصاص دارد.استفاده از ممیزی دانش در کتابخانه های دانشگاهی منجر به جریان دانش می شود و مدل مناسب برای این سازمان ها شامل ابعاد و مولفه های ممیزی دانش است که باید راهنمای عمل مدیران کتابخانه های دانشگاهی قرار گیرد.
امکان سنجی توسعه هستی شناسی به روش نیمه خودکار مبتنی بر تحلیل بسامد واژگان: مطالعه موردی بیماری «گلوکوم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر رویکرد نظام های اطلاعاتی از پردازش واژه به پردازش مفهوم، موجب توجه به هستی شناسی ها شده است. در علوم پزشکی و بیماری های انسان، به لحاظ وجود تنوع در اصطلاحات و لزوم اشتراک اطلاعات از طریق نرم افزارهای مختلف مانند پرونده های پزشکی، سامانه های ثبت سوابق بهداشتی و... بکارگیری هستی شناسی ها ضروری به نظر می رسد. در پژوهش حاضر، رویکردی نیمه خودکار برای توسعه هستی شناسی پیشنهاد شده است که می تواند با استفاده از ابزارهای متن کاوی، شناسایی مولفه های ساختاری هستی شناسی و تعیین نسبی روابط را از متون علمی تسهیل کند. مدل پیشنهادی در قالب کد نرم افزاری با نام اختصاری «TmbOnt_Alfa[1]» ارائه شده است. این کد با استفاده از رابط کاربر، فایل متنی ورودی را فراخوانی کرده و پس از پردازش بر اساس تنظیمات، اصطلاحات کلیدی برای توسعه هستی شناسی را استخراج می کند. به منظور ارزیابی کارایی روش پیشنهادی، مطالعه موردی در حوزه بیماری «گلوکوم» با داده های متنی مشتمل بر10،000 چکیده مقاله از «PubMed[2]» برمبنای جستجوی واژگانی تهیه گردید. پس از مراحل پردازش، مفاهیم و ساختار سلسله مراتبی هستی شناسی حاصل در پروتژ وارد شد. سرانجام، سنجش قیاسی هستی شناسی توسعه یافته با سرعنوان پزشکی «MESH[3]»، «اصطلاح نامه وتوصیفگرهای پزشکی فارسی» و «هستی شناسی بیماری ها» و «هستی شناسی BAO[4]» نشان داد که میانگین دقت مفاهیم و میانگین دقت مکانی مفاهیم بیش از 70 درصد با هستی شناسی های بازنمایی شده در پایگاه های معتبر هستی شناسی بیماری های انسانی «Bio-Ontologies» انطباق داشته و به طور میانگین بیش از 30 درصد واژگان جدید برای افزودن به دامنه را فراهم کرده است. [1] Text miner for base ontology development, Alfa version[2] https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/[3] https://www.ncbi.nlm.nih.gov/mesh/[4] https://bioportal.bioontology.org/ontologies/BAO
شناسایی و اولویت بندی معیارهای مدیریت دانش در موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
111 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف: مأموریت سازمان های پژوهشی و آموزشی، آن ها را به سازمانی دانش بنیان تبدیل کرده است که جهت عملکرد مؤثر و دستیابی به چشم انداز، نیازمند برخورداری از راهبرد مناسب و شفاف در این زمینه هستند. لذا، هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی نیازمندی های مدیریت دانش در موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی است. نیازمندی های مدیریت دانش مبتنی بر ادبیات پژوهش، از پیشینه های پژوهش و پرسشنامه های استاندارد و طوفان فکری، براساس دیدگاه خبرگان و مدیران موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی با روش دلفی فازی و کاربست تکنیک فاصله ای اولویت بندی شدند. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش پژوهش و گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی، از نظر مبنای نوع داده های گردآوری شده از نوع کمّی بوده و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. خبرگان مطالعه حاضر، مدیران موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی و متخصصان مدیریت دانش در سال 1400 هستند. شیوه نمونه گیری جامعه پژوهش قضاوتی بوده و نمونه ها براساس خبرگی بوده است. معیارهای پژوهش از بررسی مطالعات مدیریت دانش در مؤسسات استخراج شد. برای تحلیل معیارهای پژوهش، دو پرسشنامه خبره سنجی فازی و اولویت سنجی کداس بین خبرگان توزیع شد. پرسشنامه های خبره سنجی با تکنیک دلفی فازی، و پرسشنامه های اولویت سنجی با تکنیک کداس ارزیابی شدند. به دلیل اینکه مقوله های پرسشنامه از مرور پیشینه مقالات بین المللی و داخلی معتبر حوزه های مدیریت دانش در مؤسسات به دست آمد، هر دو پرسشنامه خبره سنجی و اولویت سنجی، از روایی مطلوبی برخوردار بودند. همچنین به دلیل انتخاب حجم مناسب نمونه (15 نفر) و غربال معیارها، پرسشنامه اولویت سنجی از پایایی برخوردار بود. حجم نمونه در این پژوهش برابر 15 نفر بود که برای روش های خبره محور دارای ماهیت قضاوتی، عدد مطلوبی است. یافته ها: بر مبنای تحلیل کداس، اولویت اول عوامل هم راستا کردن فعالیت های مدیریت دانش با چشم انداز و مأموریت سازمان، اولویت دوم فراهم بودن زمینه ارتباطی افراد سازمان از طریق تکنولوژی های ارتباطی (اینترنت، اینترانت، چت روم، وبینار و...)، اولویت سوم حمایت مدیران اجرایی سطح بالا از فعالیت های دانشی، اولویت چهارم وجود سیستم هایی برای جذب و انتقال ایده ها و تجارب جدید، اولویت پنجم پایگاهی برای آرشیو اطلاعات پروژه های انجام شده، اولویت ششم روزآمدسازی مداوم دانش تخصصی سازمان، اولویت هفتم ارتقای آگاهی کارکنان در زمینه مزایای به کارگیری دانش، اولویت هشتم زمینه وجود فرایند دریافت نیازهای بهره برداران از طریق واحدهای اجرایی و نیز مشارکت مستقیم آنها در اجرای طرح ها، به ترتیب 8 اولویت را در نیازمندی های مدیریت دانش در سازمان دارند. پیشنهاد های کاربردی پژوهش به این شرح است: انتصاب مدیر برنامه های دانشی برای توسعه دارایی های دانش سازمان؛ ایجاد تیم های کسب وکار مبتنی بر فناوری اطلاعات؛ توسعه و گسترش علت و هدف مدیریت دانش با کمک و حمایت مدیران ارشد جهت استقرار مدیریت دانش در موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی؛ موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی به جای اینکه مدیریت دانش را سیستمی برای نگهداری و ذخیره دانش خود تلقی کند، بایستی با ایجاد نقشه دانش، بانک های اطلاعاتی ایجاد نماید، تا تمامی پرسنل سازمان را شناسایی نموده و برحسب تخصص و دانش خاص، اطلاعات آن ها ذخیره گردد، تا در مواقع مورد نیاز جهت رفع نیاز سازمان به آن اطلاعات دسترسی داشته باشد. نتیجه گیری: شناسایی و اولویت بندی نیازمندی های مدیریت دانش در سازمان، به مدیران کمک می کند تا با توجه به حوزه گسترده و متنوع مباحث و موضوعات موجود در این حوزه، منابع محدود مالی، زمانی و انسانی خود را جهت پیاده سازی مدیریت دانش به موارد ارجح و اولویت دار اختصاص دهند.
Nothing's for Free: Identifying the Most Important Content Monetization Mechanics in Mobile Games(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
85 - 112
حوزههای تخصصی:
Mobile games are getting a lot of attention as a content-based sector of the digital economy. Especially considering "Free with In-App Purchase" as the mainstream business model of these games, designing the right economic structure to monetize the content of mobile games is crucial. However, there is limited knowledge about the mechanisms of persuading users to pay for in-game content and most of the studies are merely focused on the revenue models. Due to this knowledge gap, this study attempts to aggregate the game monetization methods into a multi-level classification and focus on identifying the main content monetization mechanics of five genres: Arcade, Sport, Puzzle, Racing, and Platformer/ Runner. For this purpose, interviews were conducted by game design and economics experts about successful mobile games. As a result, a new multi-level classification for mobile games revenue models is proposed which includes monetization via selling core items, selling performance items, and providing supplementary services in addition to retailing and in-game advertising. It also became clear that monetization mechanics for each of these methods vary in different genres and change depending on the type of game. The results of this study can be useful for digital game researchers, designers, and marketeers to structure a better revenue stream.
Providing a Conceptual Framework for Electronic Education System of Higher Education Institutions in the Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
335 - 365
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to provide a conceptual framework for the e-learning system of higher education institutions in the Iran, based on the views of experts related to the field of e-learning at the level of higher education institutions and prioritizing factors over each other. The present study is applied in terms of purpose; It is descriptive-exploratory in terms of how data is collected and qualitative in terms of the nature of the data. Accordingly, in order to collect qualitative data, after reviewing the literature related to the research topic, a framework was developed to ask questions of interviews with experts. Then, using purposive sampling method (snowball), the opinions of 15 experts up to the theoretical saturation stage were used. The interviews were coded using Clark and Brown six-step inductive theme analysis. Accordingly, the identified speech evidence from the interview text was labeled in the form of 53 initial codes. Then, the initial codes were drawn in the form of 12 sub-themes and then, three main themes including specialized requirements of e-education system, general requirements of e-education system, results and consequences of e-education system, classification and conceptual conceptual framework of e-education system of higher education institutions. Then, in order to validate the results of the interviews and confirm the components of the research conceptual framework, the fuzzy Delphi questionnaire and method were used and in order to prioritize the components of the research conceptual framework, the fuzzy hierarchy questionnaire and process (FAHP) were used. Based on the results of the research in the Delphi section, all 12 sub-themes or questions of the Delphi questionnaire were approved by the research experts. The results of fuzzy hierarchical analysis also showed that the technical requirements of e-learning have the highest priority among the specialized requirements, followed by the quality requirements of the education system, support requirements, requirements related to professors, requirements for educational quality and related requirements. With students, they are in the next ranks. Also, achieving effectiveness is the highest priority among the general requirements of the e-learning system, followed by satisfaction, optimal use and utilization, in the next ranks. In addition, saving time and money is the highest priority. Among the factors and then the development of learning and integration of education, are in the next ranks.
بررسی نقش نگرش مدیران به تغییر و توسعه منابع انسانی با مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
319 - 340
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه، دانشجویان و جامعه علمی در انتظار افزایش دسترسی و پشتیبانی از خدمات اطلاعاتی هستند. کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی در حال ایجاد تغییرات قابل توجهی برای همگام شدن با این پدیده می باشند. در دنیای متحول دانش و دانایی، نقش متخصصان اطلاعات نیز تغییر یافته است. برخی پژوهشگران بر این باورند که تنها راه حل موجود برای متخصصان اطلاعات برای غلبه بر همه مشکلات ناشی از محیط دائماً در حال تغییر در عصر دیجیتال، مدیریت تغییر است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نگرش مدیران به تغییر و توسعه منابع انسانی با مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت و هدف، کاربردی توصیفی و از نظر گردآوردی داده ها و رویکرد پیمایشی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش 49 نفر از مدیران کتابخانه های دانشگاهی استان فارس در سال 1401-1400 بوده که به روش سرشماری مشخص شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های تغییر سازمانی مدل ادکار (هیات[1]، 2006) شامل ۶ بعد (مشارکت در تغییر، پشتیبانی از تغییر، مقاومت نکردن، آمادگی برای تغییر، اطلاع رسانی و درک ضرورت تغییر)، توسعه منابع انسانی شای[2] (2006) در 4 بعد (آموزش کارکنان، توسعه شایستگی ها، تسهیم اطلاعات و توانمندسازی) و مدیریت دانش لاوسون[3] (2003) در 6 مؤلفه (به کارگیری دانش، انتشار دانش، سازمان دهی دانش، ذخیره دانش، دانش آفرینی، جذب دانش)، در طیف لیکرت استفاده شد. روایی پرسشنامه ها، با سنجش روایی صوری و محتوایی، مورد تأیید قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 74/0، 81/0، 78/0 به دست آمد و مورد تأیید قرار گرفت. به منظور سنجش توزیع طبیعی داده ها، از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و جهت آزمون فرضیه های پژوهش، از ضریب بتای رگرسیونی (ضریب مسیر)، آماره t و ضریب همبستگی پیرسون، و از نرم افزار PLS استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که تأثیر نگرش به تغییر، بر توسعه منابع انسانی کتابخانه های دانشگاهی با ضریب مسیر 733/0 و مقدار تی 016/7، با احتمال 95 درصد معنادار است؛ به این معنی که با افزایش یک انحراف استاندارد در نگرش به تغییر، توسعه منابع انسانی کتابخانه های دانشگاهی به اندازه 733/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر، تأثیر نگرش به تغییر بر مدیریت دانش با ضریب مسیر 0/746 و مقدار آماره تی 8/254 تأیید شد. مقدار ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر ذکر شده، برابر با 0/735 بوده و با توجه به سطح معناداری 0/00 می توان نتیجه گرفت که همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. مدیریت دانش همچنین تأثیر معناداری بر توسعه منابع انسانی با ضریب مسیر 0/483 و مقدار آماره تی 2/397 در کتابخانه های مورد بررسی داشت. با تایید تأثیر مستقیم نگرش به تغییر بر توسعه منابع انسانی، مشخص شد که متغیر مدیریت دانش، به صورت یک متغیر میانجی، در تأثیرگذاری مستقیم نگرش به تغییر بر توسعه منابع انسانی عمل می نماید. با توجه به داده های به دست آمده، با احتمال 95 درصد تمامی اثرگذاری نگرش به تغییر بر توسعه منابع انسانی (0/746*0/483=0/360) از طریق میانجی گری مدیریت دانش صورت گرفته است.
نتیجه گیری: این مطالعه چشم انداز جدیدی برای ایجاد تغییر پیش روی کتابخانه های دانشگاهی مورد بررسی قرار داد. کشف اثر واسطه ای مدیریت دانش و نگرش به تغییر و تأثیر مثبت و مستقیمی که بر توسعه منابع انسانی دارد، می تواند راهبرد مناسبی برای توسعه کتابخانه های دانشگاهی که شیوه های جدید ارائه خدمات به مشتریان خود را همسو با استانداردهای ملی و بین المللی مدنظر قرار داده اند، در اختیار قرار دهد. بنابر نتایج به دست آمده و تایید همه فرضیه های پژوهش، توصیه می شود که مدیران کتابخانه های دانشگاهی بر مزایای ایجاد تغییر در جهت توسعه منابع انسانی و افزایش قابلیت ها و مهارت های کارکنان تأکید داشته باشند. ایجاد استراتژی برای اجرای تغییر، به گونه ای که اقدامی مثبت در جهت دستیابی به اهداف و مقاصد سازمانی باشد، نیازمند آموزش و توسعه مهارت های جدید و قابلیت های ارتقاء دانش فردی و سازمانی کلیه کارکنان کتابخانه براساس اهداف جدید و کاهش چالش های تغییر است، تا بتوانند به طور مؤثر در اجرای آن مشارکت داشته باشند.
مجاورت و همکاری علمی: کاربرد مدل جاذبه در شناسایی تأثیر ابعاد مجاورت بر همکاری علمی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشورها در ابعاد فیزیکی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی مجاور یا مخالف هم هستند. مجاورت یا فاصله بین کشورها از حیث ابعاد شش گانه مذکور می تواند باعث یا مانع همکاری علمی قوی بین آن ها شود. اهداف پژوهش حاضر در درجه اول شناسایی ابعادی است که شدت همکاری های علمی بین المللی را بهتر تبیین می کنند و در درجه دوم، بررسی نوسانات شدت تأثیر هر بعد در خلال زمان است. در راستای اهداف پژوهش و برمبنای تلفیق ادبیات مجاورت با چهارچوب فاصله CAGE، عوامل تعیین کننده همکاری علمی بین المللی استخراج شدند. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از 167 کشور مستقل در فاصله سال های 2017-2002. در این پژوهش، شبکه روابط هم تألیفی بین کشورها به عنوان شاخص همکاری علمی بین المللی درنظرگرفته شد. به منظور تبیین شدت روابط هم تألیفی براساس ابعاد شش گانه مجاورت از مدل جاذبه پانل استفاده شد. مدل جاذبه قادر به شناسایی عواملی است که کشورها را به سمت همکاری علمی قوی با هم جذب می کنند. کاربرد این مدل نشان داد که شدت همکاری های علمی بین المللی رابطه مستقیم با مجاورت و رابطه معکوس با فاصله بین کشورها در ابعاد مختلف دارد. یافته های حاصل از مقایسه قدرت تبیین ابعاد شش گانه مجاورت حاکی از قدرت تبیین بالای بعد مجاورت اجتماعی نسبت به سایر ابعاد بود. با این وجود، یافته های بهبود مدل نشان داد که حضور هم زمان ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مجاورت نیز قدرت تبیینی نزدیک به قدرت تبیین بعد مجاورت اجتماعی دارند. بررسی نوسانات شدت تأثیر ابعاد مجاورت بر همکاری های علمی بین المللی در طول زمان نشان دهنده افزایش معنادار تأثیر مجاورت در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و علمی، زبان مشترک در بعد فرهنگی و همکاری های درون منطقه ای و همکاری بین کشورهای همسایه در بعد فیزیکی است. این در حالی است که تأثیر فاصله جغرافیایی در بعد فیزیکی، روابط استعماری در بعد سیاسی و اشتراکات دینی و قومی در بعد فرهنگی کاهش معناداری یافته است. تنها در بعد سیاسی مجاورت است که تأثیر اکثر عوامل مقطعی (مانند: اختلاف بین طرفین همکاری از حیث درجه تحقق حکومت لیبرال دموکراسی، فاصله از حیث میزان کارایی حکومت های طرفین همکاری و اعمال تحریم علیه طرف مقابل) و بعضاً ثابت است (مانند: عضویت طرفین همکاری در پیمان های بین المللی مشترک).
شناساییِ ابعاد فرهنگ سازمانی مطلوب و تأثیر آن بر مدیریت دانش، با توجه به نقش میانجیِ انعطاف پذیریِ منابع انسانی در مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های پیام نور سراسر کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مراکز اطلاع رسانی در دانشگاه ها باید جایگاه خود را ارتقا و آن ها را با منافع و خواسته های ذی نفعانشان انطباق دهند. به این منظور، باید ظرفیت انطباقی خود را از طریق ترویج مدیریت دانش ارتقا دهند. هدف این پژوهش شناسایی ابعاد فرهنگ سازمانی مطلوب و تأثیر آن بر مدیریت دانش، باتوجه به نقش میانجیِ انعطاف پذیریِ منابع انسانی در مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های پیام نور سراسر کشور است.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی، از لحاظ روش گردآوری داده ها از نوع آمیخته (کیفی و کمّی)، و از منظر فلسفی مبتنی بر فلسفه اثبات گرایانه است و با رویکرد قیاسی- استقرایی انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، در بخش کیفی، شامل 15 نفر از استادان و خبرگان بودند که به صورت غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدند؛ در بخش کمّی شامل کلیه کارکنان مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های پیام نور کشور در سال تحصیلی 1400-1401 به تعداد 1300 نفر بودند که از این تعداد، طبق فرمول کوکران در سطح اطمینان 95 درصد و خطای 5 درصد، 297 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش لاوسون (2003)، پرسشنامه استاندارد انعطاف پذیری منابع انسانی باتاچاریا (2005)، و پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ سازمانی به دست آمد. به منظور تأیید پایایی یا قابلیت اطمینان پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از 7/0، برای تمامی پرسشنامه ها، پایایی آن ها را تأیید کرد. برای تحلیل داده ها، در بخش کیفی، از رویکرد تحلیل تفسیری و روش تحلیل مضمون استفاده شد. در بخش کمّی نیز تحلیل توصیفی داده ها (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شده است. برای پاسخ به سؤالات پژوهش از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار SMART PLS استفاده شده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد فرهنگ سازمانی شامل فرهنگ تعاملی، فرهنگ قانون محور، فرهنگ انسان محور و فرهنگ زیبایی شناسی می شود. عامل زیبایی شناسی با بیشترین ضریب تأثیر (0/959) در رده نخست و عامل های قانون محور، تعاملی، و انسان محور به ترتیب در رده های بعدی قرار دارند. نتایج نشان داد که فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش و انعطاف پذیری منابع انسانی، و ازسوی دیگر، انعطاف پذیری منابع انسانی بر مدیریت دانش تأثیر مثبت و معناداری دارد. انعطاف پذیری منابع انسانی رابطه بین فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش را میانجیگری می کند (0/05>p). نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نتایج به دست آمده می توان گفت توجّه به فرهنگ سازمانی در محیط کاری مؤلفه ای تأثیرگذار بر ارتقای مدیریت دانش و انعطاف پذیری منابع انسانی است، لذا پیشنهاد می شود مدیران مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های پیام نور کشور با فراهم آوردن زمینه فرهنگی مناسب، از انعطاف پذیری نیروی انسانی به عنوان دروازه ورود به مدیریت دانش، با هدف ایجاد سازگاری سازمانی، استفاده کنند.
مرور نظام مند پژوهش ها در حوزۀ سواد مدیریت داده های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت داده های پژوهشی مجموعه ای از فعّالیت های مربوط به ذخیره سازی، دسترسی و حفظ داده های تولید شده است که مزایایی همچون حفظ یکپارچگی و تکرار تحقیق، افزایش امنیت داده ها و کاهش خطر از دست دادن داده ها و اجرای تحقیقات باکیفیت را تقویت می کند. کسب دانش و مهارت های مربوط به مدیریت داده های پژوهشی باعث ایجاد فرصت های شغلی بسیاری برای متخصصان اطّلاعات می شود و پژوهشگران را در اجرای خواسته های خود یاری می رساند. در همین راستا این پژوهش با هدف شناسایی وضعیت پژوهش ها در حوزه سواد مدیریت داده های پژوهشی صورت گرفته است.روش : پژوهش حاضر از نوع مروری نظام مند با رویکرد کیفی بود که به جمع آوری مطالعات انجام شده در موضوعی خاص پرداخته است و اطّلاعات حاصل را طبق اصول معین و نظام یافته ای بررسی و بازنگری شده و نتایج حاصل از آن را مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است، به طور ملموس تر نمای جامعی از مطالعات مرتبط در یک حوزه موضوعی خاص را در اختیار محقّقان قرار داده است. بدین منظور، پژوهش های مرتبط با چند مرحله جست وجو در پایگاه های اطّلاعاتی بین المللی و داخلی با در نظر گرفتن محدوده زمانی، آثار لاتین بین سال های 2012 تا 2022 میلادی و آثار فارسی بین سال های 1391 تا 1401 شمسی مورد جستجو قرار گرفته است. درمجموع، 50 اثر مرتبط با موضوع سواد مدیریت داده های پژوهشی، اعم از مقاله پژوهشی نشریات، اجلاس ها و پایان نامه ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: مدیریت داده های پژوهشی یکی از شاخه های نوظهور در علم است و هدف اصلی این حوزه نوین کمک به پژوهشگران، اساتید و دانشجویان در فرآیند تدوین پژوهش از آغاز تا پایان است. مروری بر مطالعات نشان داد که تعداد 50 پژوهش داخلی و خارجی به مسئله سواد مدیریت داده های پژوهشی و عناصر مرتبط به آن پرداخته اند. پژوهش ها در 5 محور اصلی بوده اند که شامل: 1. زیرساخت های مدیریت داده های پژوهشی، 2. اشتراک گذاری داده های پژوهشی 3. سواد داده و سواد مدیریت داده های پژوهشی، 4. آموزش مدیریت داده های پژوهشی و 5. مهارت های مدیریت داده پژوهشی در این حوزه موضوعی است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد پژوهش ها درزمینه اشتراک گذاری داده های پژوهشی نسبت به سایر موضوعات مرتبط بیشتر موردبررسی قرار گرفته است. پژوهش های مربوط به سواد مدیریت داده های پژوهشی به خصوص در ایران بسیار محدود است و جهت افزایش سطح سواد مدیریت داده های پژوهشی نیازمند تلاش بسیار از طرف دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی است. همچنین با توجه به پژوهش های صورت گرفته در خارج از ایران، کسب مهارت های مرتبط با سواد مدیریت داده های پژوهشی، به افراد کمک می کند تا در پیشبرد اهداف این حوزه موضوعی باارزش تلاش بیشتر کرده و شروع به تحول در سازو کار مدیریت داده های خود داشته باشند. همچنین توصیه می شود از آموزش و ارتقا سواد دانشجویان از ابتدای شروع تحصیل در برنامه های درسی مقاطع مختلف بهره مند شوند.
ویژگی ها و نقش منبع مرجع راهنماهای گردشگری چاپی و الکترونیکی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: راهنمای گردشگری، مرجع مسافرت گردشگری برای گردشگران و مسافران است. این راهنما شامل اطلاعاتی درباره نقاط گردشگری، مکان های تاریخی، فرهنگی و جذاب برای مسافران است. همچنین دارای فهرست انجمن ها، سازمان ها و خدمات در سفر و گردشگری است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های راهنماهای گردشگری چاپی و الکترونیکی، طراحی و سازماندهی آن در ایران است.
روش شناسی : این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، پیمایشی توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی کارکنان معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی تهران هستند که تعداد آنها 143 نفر است. به دلیل محدود بودن جامعه، نمونه گیری انجام نشد. ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر، پرسشنامه محقق ساخته است. برای سنجش روایی پرسشنامه از روش روایی صوری بهره گرفته شد. محاسبه پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ موردسنجش قرار گرفت که میزان 879/0 تعیین شد. اطلاعات حاصل از پرسشنامه، با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 19 تحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر از آزمون فرضیه های توصیفی نشان داد از دیدگاه پاسخگویان، راهنماهای مکتوب گردشگری در ایران در دریافت اطلاعات مناسب و استفاده مطلوب بر اساس نیاز کاربران مؤثر است. افزون بر این، به باور پاسخگویان راهنماهای گردشگری مکتوب ایران، ازنظر شکل و استفاده مطلوب و ازنظر فناوری های روز و استفاده مطلوب از استانداردهای گرافیکی مطلوب هستند. همچنین دیدگاه پاسخگویان درباره راهنماهای الکترونیکی گردشگری ایران نیز نشان داد پاسخگویان این راهنماها را در دریافت اطلاعات و استفاده مطلوب از راهنماهای گردشگری مؤثر و ازنظر شکل و فناوری های روز و استفاده از استانداردهای گرافیکی مطلوب می دانند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از راهنماهای گردشگری در ایران برای دریافت اطلاعات و بهره گیری مناسب از آنها در ترغیب گردشگران و شناخت بهتر فضاهای فرهنگی و تاریخی نقش مهمی دارد. همچنین پیشرفت های فناوری، سبب بهره گیری از ابزارهایی چون شبکه های اجتماعی، فضای وب، نرم افزارهای تخصصی گردشگری شده که تأثیر بسزایی در جذب مخاطب دارد. برنامه های منطبق با گوشی های هوشمند می تواند فعالیت گردشگری را افزایش دهد. علاوه بر آن، اشترک گذاری اطلاعات گردشگری در میان مسافران یکی از راهکارهای مهم آگاهی یافتن از مقاصد گردشگری است. همچنین مشخص شد که اشتراک گذاری اطلاعات در محیط برخط می تواند عاملی برای تقویت بهره گیری از راهنماهای الکترونیکی باشد.
بررسی تأثیر جو سازمانی بر اشتراک دانش و رفتار کار نوآورانه (موردمطالعه: شرکت های دانش بنیان استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جو سازمانی بر اشتراک دانش و رفتار کار نوآورانه کارکنان شرکت های دانش بنیان و انجام شده است.
روش شناسی: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر روش گردآوری اطلاعات، آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان رسمی شرکت های دانش بنیان استان فارس در سال 1400 است. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه آماری 190 نفر است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد جو سازمانی جین و همکاران (2015)، پرسشنامه اشتراک دانش جین و همکاران (2015) و پرسشنامه رفتار کار نوآورانه جانسن (2004) استفاده شد. برای تحلیل داده از آزمون های تحلیل عامل تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. مقدار پایایی پرسشنامه به کمک آلفای کرونباخ محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد جو سازمانی بر رفتار کار نوآورانه تأثیر مستقیم و مثبت دارد (160/4t=). همچنین جو سازمانی بر اشتراک گذاری دانش تأثیر مستقیم و مثبت دارد (522/9t=). از طرفی اشتراک گذاری دانش نیز به صورت مستقیم تأثیر معنادار و مثبتی بر رفتار کار نوآورانه دارد (575/2t=). جو سازمانی به واسطه اشتراک گذاری دانش بر رفتار نوآورانه تأثیر غیرمستقیم دارد (516/3z=). تأثیر مثبت غیرمستقیم جو سازمانی بر رفتار کار نوآورانه به واسطه اشتراک دانش افزایش یافته است.
نتیجه گیری: نقش مثبت اشتراک دانش در ارتباط بین جو سازمانی و رفتار کار نوآورانه نشان دهنده جایگاه و اهمیت فرایند به اشتراک گذاری دانش در شرکت های دانش بنیان است. بر این اساس شرکت های دانش بنیان، به منظور استفاده بیشینه از رفتار کار نوآورانه کارکنان خود می بایست جو سازمانی مناسبی را جهت اشتراک گذاری دانش در بین کارکنان خود فراهم نمایند.
ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش در صنعت توسعه نرم افزار با استفاده از روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت نرم افزار نمودی از مهارت های نرم و تفکر انتزاعی انسانی. این پژوهش به منظور ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش به عنوان یکی از مهم ترین زیرساخت های بهبوددهنده عملکرد در شرکت های نرم افزاری، بر مبنای رویکرد فراترکیب شده انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی و با روش اسنادی و فراترکیب انجام شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل سازمانی (فرهنگ، حمایت مدیریت ارشد، استراتژی سازمان، ساختار سازمانی)، عوامل فردی (آموزش، مشارکت کارکنان، دانش و آگاهی نسبت به سیستم های مدیریت دانش، مقاومت در برابر تغییر)؛ عوامل زیرساخت فناوری (کاربرپسند بودن، امنیت داده و اطلاعات، روش های ارتباط و همکاری، میزان یکپارچگی سیستم های سازمانی، کیفیت دانش)؛ فرایند مدیریت دانش (اکتساب دانش، انتقال دانش، خلق دانش)؛ فواید اقتصادی / هزینه (هزینه سرمایه، هزینه عملیاتی) بر روی اریابی عملکرد مدیریت دانش در صنعت توسعه نرم افزار تأثیر می گذارند.