فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیقات در مورد منابع و توانایی های فناوری اطلاعات که شرکت ها را قادر می سازد، در بازار با تغییر سریع، چابک باشند، نوپاست. ایجاد چابکی از طریق فناوری اطلاعات، یک فرآیند طولانی مدت و کار دشواری برای هر بنگاهی است. پژوهش حاضر با هدف، تعیین تاثیر مکانیسم های حاکمیت فناوری اطلاعات بر چابکی سازمانی با نقش دوسوتوانی فناوری اطلاعات انجام شد. روش شناسی: این تحقیق از نظر نوع کاربردی و به صورت کمّی بوده و از نظر روش تحقیق نیز یک تحقیق توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، مدیران و کارشناسان شرکت هلدینگ تدبیر به تعداد 215 نفر می باشد که با استفاده جدول کوکران تعداد 138 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه دوسوتوانی فناوری اطلاعات، چابکی سازمانی و مکانیسم های حاکمیت فناوری اطلاعات ژن و همکاران (2021) بود. روایی پرسشنامه به صورت صوری و محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و تایید شد. داده های به دست آمده با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: نتایج نشان داد که ابعاد مختلف مکانیسم های حاکمیت فناوری اطلاعات (حاکمیت ساختاری، حاکمیت فرآیندها و حاکمیت رابطه ای) بر اکتشاف و بهره برداری از فناوری اطلاعات در هلدینگ تدبیر تاثیر داشته و از سوی دیگر، اکتشاف و بهره برداری از فناوری اطلاعات بر چابکی هلدینگ تدبیر تاثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان استنباط نمود که فراهم نمودن چابکی هلدینگ تدبیر نیازمند آن است که ابعاد مختلف مکانیسم های حاکمیت فناوری اطلاعات همراه با مولفه های دوسوتوانی فناوری اطلاعات مورد توجه قرار گیرد.
نسخه نفیس و قدیمی از تذکرهالشعرا در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران (دولتشاه سمرقندی، کتابت 7 رجب 893ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تذکره الشعرا، تذکره ای عمومی است که در شرحال شاعران ایرانی و عرب نوشته شده است. نسخ زیادی از این کتاب در ایران و جهان وجود دارد که از نظر کارشناسان نسخه مشهد کتابت مؤلف است؛ اما با توجه به پختگی خط نستعلیق آن به نظر می رسد که نسخه شماره ۱۵۰۳۹ کتابخانه ملی قدمت بیشتری دارد. پژوهش های کمی که شاید بتوان گفت تنها یک تصحیح و چند مقاله مختصر درباره تذکره الشعرا انجام شده است. یک نسخه از تذکره به کتابت 7 رجب 893 ه.ق. در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. مقاله حاضر، این نسخه قدیمی را معرفی کرده و با تعدادی از نسخ دیگر همین کتابخانه مقایسه کوتاهی انجام می دهد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر بر اساس بررسی کیفی و تحلیل نگارش و زبان نسخه تذکره الشعراست که با روش کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته ها: این مقاله ساختار زبانی، واژگان و شیوه کتابت در نسخه 2468را معرفی و بررسی می کند. کتابت نسخه رسم حروف و کلمه در قرن ۹ را نشان می دهد. نسخه بدون افتادگی و نیمه مشکول بوده و اصالت و امانت متن بر اساس قدیمی ترین متن موجود حفظ شده و احتمال تصرف زبانی در این نسخه بسیار کم است. دولتشاه در تذکره شاعران را براساس دوران زندگی آنها تقسیم بندی کرده است. در شرح حال بعضی از آنها به توصیف مختصری بسنده کرده و بعضی را مفصل شرح داده است. نتیجه گیری: متن نسخه تقریبا یکدست و رسم حروف و کلمات در طول یک نسخه ثابت و به پختگی رسیده است. نگارش و محتوای متن به قدیمی ترین نسخه موجود که احتمالاً خط مؤلف است بسیار نزدیک است.
Organizational ambidexterity model for digital innovation in the banking industry(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
153 - 175
حوزههای تخصصی:
This article examined the organizational ambidexterity model for digital innovation in the banking industry and explained the dimensions of the ambidexterity model in this organization. Regarding intense competition and rapid changes and variations in products, processes, and technologies in today's world, organizations and managers must be ambidextrous to remain successful over time; Ambidexterity means the ability to simultaneously succeed in two contradictory abilities, for example, ambidexterity such as taking advantage of present opportunities, and discovering and creating new opportunities for the future, adaptation, alignment, flexibility, and efficiency. But the key questions are “what are the dimensions and components of organizational ambiguity?”, and “What is the current and favorable situation of Saderat Bank of Iran in this regard? Orienting an organization as an integrated set in order to reach ambidexterity and sustain it requires a set of causal, contextual, interventional, and strategic factors which ultimately lead to the consequences of organizational ambiguity. This study identified the dimensions and components of organizational ambidexterity through reviewing the literature on organizational ambidexterity as well as interviewing an expert group and analyzing their viewpoints. Then, by distributing a researcher-made questionnaire and statistical analysis, it examined the research pattern in the current and desirable situation of the organization.
واسپاری قانونی در ایران: تحلیل محتوای اسناد حاکمیتی براساس چهارچوب پیشنهادی ایفلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: براساس پژوهش های انجام شده، واسپاری قانونی منابع در ایران کامل اجرا نمی شود و ضعف قانون ازجمله دلایل آن است. در این پژوهش، نقاط قوت و ضعف متون قانونی واسپاری منابع براساس چهارچوب واسپاری پیشنهادی ایفلا تحلیل و پیشنهادهایی برای اصلاح آن ها ارائه می شود. روش شناسی: برای بررسی متون قانونی از روش تحلیل محتوای کیفی و از رویکرد قیاسی استفاده شد. جامعه آماری را متون قانونیِ مصوب از 1284 (1323 ق) تا 1395ش تشکیل می دهد.20 مدرک قانونی (واحد تحلیل) با استفاده از اجزای «چهارچوب واسپاری قانونی» ایفلا مقوله بندی و در نرم افزار مکس.کیو.دی.ای کدگذاری شد. برای سنجش روایی دو نفر از اعضای هیئت علمی و نیز دو دانشجوی آشنا به موضوع کدها را مرور کردند و نظراتشان اعمال شد. برای سنجش پایایی از روش درصد توافق استفاده شد. یافته ها: مفهوم واسپاری طی سال ها در قالب قانون، آیین نامه، مصوبه و بخشنامه در ایران مطرح شده است. واژه «واسپاری» فقط در یک مدرک به کار برده شده است. مؤلفه های «جامعیت» و «مؤسسه واسپاری» در همه مدارک، مؤلفه های «اصالت آثار»، «واسپارنده» و «تعداد نسخه ها» در 19 مدرک ذکر شده است. مؤسسه واسپاری در 13 مدرک کتابخانه ملی است. در 16 مدرک واسپاریِ حداقل دو نسخه ذکر شده است. ذکر زمان واسپاری در 9 مدرک با عباراتی مانند «بلافاصله» و «بعد از صحافی» ابهام دارد و لازم است به وضوح ذکر شود. رایگان بودن واسپاری، که فقط در 4 مدرک ذکر شده، نیز مسئله مهمی است که باید به صراحت در متن قانون ذکر شود. نت های موسیقی، شمایل ها، انتشارات برخط و منابع دیداری شنیداری در متون واسپاری قانونی ایران ذکر نشده اند. همچنین منابع ضمیمه مناسب انتشارات الکترونیک برخط و غیربرخط، ازجمله نرم افزاری بازخوانی آن ها، نیز باید همراه این منابع واسپاری شود. این مسئله در مصوبه واسپاری انتشارات الکترونیک نادیده گرفته شده است. نتیجه گیری: وجود مصوبه های مرتبط با واسپاری برای انواع منابع در طول زمان نشان می دهد که مسئولان فرهنگی و کتابداران از اهمیت گردآوری میراث مکتوب و غیرمکتوب و واسپاری منابع آگاه بوده اند و در زمان های مختلف برای تصویب قوانین تلاش کرده اند. درحال حاضر نیز تصویب مصوبه ای برای واسپاری انتشارات برخط ضروری است. قانون واسپاری باید ضمانت اجرا داشته باشد و برای ناقضان باید جریمه درنظرگرفته شود؛ در نوزده مدرک بررسی شده چنین شرطی برای ناقضان مطرح نشده است. همچنین مشخص نبودن چگونگی دسترسی به منابعی که واسپاری می شوند و حق مؤلف آن ها در متن قوانین ازجمله کاستی های این مدارک است. هدف اصلی واسپاری حفاظت و نگه داری از میراث فرهنگی و ملی هر کشور و دسترس پذیرکردن آن برای استفاده در زمان حال و آینده است؛ بنابراین باید علاوه بر توصیف مکان نگه داری و امکانات حفاظتی و امنیتی آن در متن قانون، اطلاعات لازم درباره تهیه نسخه کپی از منابع به ویژه منابع الکترونیک برای حفاظت و یا مهاجرت منابع و رابطه آن با حق مؤلف ذکر شود.
مؤلفه های رابط کاربر و اثر آن بر استفاده کاربران از وبگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر سعی دارد تا مؤلفه هایی از رابط کاربر را شناسایی کند که به منزله اجزاء کاربردی و دیداری آشنا و یا عناصر جدید، مورد توجه کاربر قرار گرفته اند. انتظار می رود که نتایج این پژوهش به طراحان رابط کاربر، متخصصان تعامل انسان- رایانه و انسان- اطلاعات کمک کند تا بر پایه یافته های به دست آمده از این پژوهش، مؤلفه هایی را در طراحی رابط کاربر به کار گیرند که ویژگی های لازم برای تمرکز چشم کاربران و در نهایت جلب توجه آن ها داشته باشند. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی و به روش اکتشافی است؛ جامعه آماری را دانشجویان تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکتری) تمامی رشته های تحصیلی دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل دادند. از نمونه گیری تصادفی برای گردآوری داده ها استفاده شد و فناوری ردیاب چشمی به کار گرفته شد. صفحات ویکی پدیا به عنوان تکلیف ها (محرک در آزمون ردیاب چشمی) استفاده شدند. یافته ها: تعداد خیره شدن ها در مؤلفه محتوا از گرافیک و مسیریابی به طور معنی داری کمتر، در مؤلفه گرافیک به طور معنی داری از مسیریابی کمتر و از ساختار بیشتر و برای مؤلفه مسیریابی بیشتر از ساختار است. در مجموع، بیشترین و کمترین میانگین تعداد خیره شدن ها، به ترتیب برای مؤلفه مسیریابی (0/87) و ساختار (0/34) بود. مدت خیره شدن ها در مؤلفه محتوا از گرافیک و مسیریابی به طور معنی داری کمتر، در مؤلفه گرافیک به طور معنی داری کمتر از مسیریابی و در نهایت برای مؤلفه مسیریابی بیشتر از ساختار است. در مجموع، بیشترین و کمترین میانگین مدت خیره شدن ها، به ترتیب برای مؤلفه مسیریابی (0/81) و محتوا (0/42) بود. نتیجه گیری: تغییر الگوهای طراحی باعث شده که کاربران توجه کمتری به عناصر محتوایی یک وبگاه داشته باشند و در عمل سایر مؤلفه های داخل یک وبگاه، توجه دیداری آن ها را به خود جلب می کند.
نگرش مبتنی بر تسهیم دانش و واکاوی عوامل مرتبط با آن در بین اعضای هیات علمی دانشگاه یزد در سال 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
119 - 137
حوزههای تخصصی:
تسهیم دانش یکی از فرایندهای دانشی است که چرخه حیات دانش درون سازمان به ویژه توزیع دانش را در سراسر دانشگاه شکل می دهد. هدف از این پژوهش بررسی نگرش اعضای هیئت علمی دانشگاه یزد پیرامون تسهیم دانش و واکاوی عوامل مرتبط با آن است. در این پژوهش از روش توصیفی و پیمایشی بهره برده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه یزد بود. که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 115 نفر تعیین گردید. در تبیین عوامل مرتبط با نگرش اعضای هیئت علمی پیرامون تسهیم دانش، ویژگی های فردی شامل جنسیت، سن، سابقه کاری و مرتبه علمی موردتوجه قرار گرفت. همچنین رابطه نگرش با آگاهی، رفتار، ابزارها، ترغیب کننده ها، و موانع تسهیم دانش در بین پاسخگویان بررسی شد. در تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 21 استفاده شد. یافته ها نشان داد رابطه معناداری (05/0p˃) بین جنسیت، مرتبه علمی، سابقه کاری و سن پاسخگویان از نظر سه متغیر رفتار، نگرش و آگاهی وجود ندارد. اما، رابطه بین نگرش اعضای هیئت علمی و متغیرهای رفتار، آگاهی، ابزارها و عوامل ترغیب کننده و محدودکننده (001/0P˂) معنادار بود. با توجه به وجود رابطه مثبت و معنی دار بین عوامل مؤثر بر تسهیم دانش و نگرش پیرامون تسهیم دانش، می توان گفت که وجود فرهنگ سازمانی قوی منجر به افزایش تمایل به تسهیم دانش در افراد و موفقیت هر چه بیشتر آن ها در انجام این مهم با همکاران می شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر عدم مراجعه زنان به کتابخانه های عمومی روستایی: مطالعه موردی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر مراجعه زنان ناکاربر به کتابخانه های عمومی روستایی شهرستان کرمانشاه انجام گرفت. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شد. جامعه ی آماری زنان ناکاربر در ۸ کتابخانه روستایی شهرستان کرمانشاه می باشند. روش نمونه گیری پژوهش به صورت گلوله برفی است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. متن پیاده شده مصاحبه ها با سه روش کمی، ساختاری و تفسیری، تجزیه وتحلیل و در این راستا از نرم افزار مکس کیودا ۲۰۱۸ استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد ۴ بعد تأثیرگذار بر میزان و کیفیت مراجعه زنان ناکاربر به کتابخانه های روستایی عوامل محیطی، عوامل فردی، عوامل کتابخانه ای و عوامل فرهنگی و اجتماعی است. با توجه به فراوانی مفاهیم تکرار شده «عوامل تخصصی کتابخانه ای» بیشترین تأثیر بر عدم مراجعه زنان به کتابخانه های روستایی دارد و عامل «محیط» کمترین نقش در عدم مراجعه زنان به کتابخانه ها دارد. نتیجه گیری: جذب زنان ناکاربر به کتابخانه های روستایی می تواند منجر به ارتقاء دانش و معلومات این قشر به تبع آن تأثیر مستقیم در کانون خانواده و بهبود جایگاه کتابخانه در اذهان جامعه شود، لذا کتابخانه های روستایی باید نسبت به این مهم اهتمام ورزند و زمینه لازم برای خدمات دهی به این قشر را فراهم آورند. اصالت اثر: پژوهش حاضر با یک زاویه متفاوت به مقوله دسترسی زنان به اطلاعات نگاه کرده و زنان ناکاربر را مورد توجه قرار داده و عوامل مؤثر بر عدم مراجعه زنان به کتابخانه های روستایی را از دیدگاه این جامعه آماری بررسی می کند.
Analyzing Social Engineering Research through Co-authorship Networks Using Scopus Database during 1926-2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
7 - 38
حوزههای تخصصی:
Purpose: Hacking the human brain and manipulating human trust to obtain information and get monetary gains is called social engineering. This study aims to visualize and analyze the co-authorship networks in the Scopus citation database's social engineering research from 1926 to 2020. Method: The present quantitative study used the bibliometric method and social network analysis. The study collected data from the Scopus database. A total number of 1994 records were taken as the sample of the study. Researchers used descriptive and inferential statistics and social network analysis to obtain results; to do this, different software types were used in the study (SPSS, Microsoft Excel, Text Statistics Analyzer, ISI.exe, Pajek, and VOSviewer). Findings: The findings indicate the top three sources of publishing and the related subject areas. Furthermore, the top three core authors and countries were identified. Also, the authors with high centrality measures in the co-authorship networks were identified. A large majority of papers had only one author. The Collaborative Coefficient among researchers was 0.36. Based on the results of Spearman's test, there was a significant association between the number of documents, the number of citations, and the rate of total link strength of the countries. Likewise, there was a positive and high significant association between degree and closeness centralities. Conclusion: The researchers' frequently used keywords in this area were social engineering, phishing, and information security; in addition, the frequency of keywords was not compatible with Zipf’s Law. A small sample of keywords will not properly follow Zipf’s distribution.
بررسی تاثیر مدیریت دانش و سرمایه های فکری در کسب مزیت رقابتی و اولویت بندی آن به روش AHP (مورد مطالعه: شرکت بیمه ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق بررسی تاثیر مدیریت دانش و سرمایه های فکری در کسب مزیت رقابتی و اولویت بندی آن به روش AHP در شرکت بیمه ایران می باشد. روش شناسی: روش ﺗﺤﻘﯿﻖ حاضر از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ اﺳﺖ. برای جمع آوری داده ها، از روش کتابخانه ای (مطالعه اسناد و مدارک) و روش میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق از کارکنان شرکت بیمه ایران به تعداد 3000 نفر انتخاب شدند. برای تعیین اندازه نمونه آماری از جدول مورگان استفاده گردید که با توجه به حجم جامعه آماری، تعداد نمونه آماری 341 نفر برآورد شد. مقدار آلفای کرونباخ برای متغیرهای مدیریت دانش، سرمایه فکری و مزیت رقابتی به ترتیب 956/0، 926/۰ و 250/1 بدست آمد که بیانگر قابلیت اعتماد بالای پرسشنامه ها است. فرضیه های پژوهش نیز با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای lisrel و Spss مورد بررسی قرار گرفته و همه فرضیه ها تأیید شدند. نتایج: ﻧﺘﺎﯾﺞ بدست آمده از ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎی آﻣﺎری در ﺳﻄﺢ ﻣﻌﻨﯽ داری 05/0، ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ وﺟﻮد تاثیر مدیریت دانش و سرمایه های فکری در کسب مزیت رقابتی می باشد. نتیجه اولویت بندی نیز بیانگر این است که توزیع دانش با وزن 0.246 بیشترین تاثیر را در بین ابعاد مدیریت دانش دارد و نگهداری دانش با وزن 0.119 کم ترین تاثیر را دارد. همچنین سرمایه رابطه ای با وزن 0.210 بیشترین تاثیر را در بین ابعاد سرمایه فکری و سرمایه سازمانی با وزن 0.130 کم ترین تاثیر را دارد. ابعاد سرمایه فکری با اشتراک دانش ارتباط مستقیم و معناداری داشته و سرمایه فکری ارتباط معناداری با اشتراک دانش دارد. به علاوه، سرمایه فکری منجر به بهبود اشتراک دانش کارکنان می شود. ﻧﺘﺎیﺞ آزﻣﻮن فرضیه ها ﺣﺎکی از ﺗﺎییﺪ راﺑﻄﻪ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﺎدارى ﺑیﻦ ﺳﺮﻣﺎیﻪ ﻓکﺮى و ﻣﺰیﺖ رﻗﺎﺑﺘی ﻣی ﺑﺎﺷﺪ؛ بدین معنی که متغیر مدیریت داﻧﺶ ﺑﺮ کﺴﺐ ﻣﺰیﺖ رﻗﺎﺑﺘﻰ در شرکت بیمه ایران تاثیر مثبت و معنی داری می گذارد. نتیجه گیری: سازمان های برخوردار از مدیریت سرمایه فکری اصولاً عملکرد بهتری نیز دارند.لذا، سازمان ها باید تلاش بیشترى در جهت ایجاد تمایل و توانمند ساختن کارکنان خود براى به اشتراک گذارى دانش و کسب مزایای رقابتی انجام دهند. توسعه و بهبود سرمایه اجتماعی، سرمایه فکری و مدیریت دانش در سازمان، نه تنها مستلزم بهبود ارتباطات و تعاملات مبتنی بر اعتماد میان اعضای سازمان بوده، بلکه نیازمند ساختار و فناوری مطلوب و مناسب هر سازمان است. بنابراین، سرمایه اجتماعی می تواند به عنوان یکی از قابلیت های سازمان به شمار آید و در خلق و تسهیم دانش موجود در سرمایه های فکری و مدیریت دانش سازمان کمک بسیار نماید.
بررسی قابلیت های شرکت های داخلی دارای محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی با قابلیت استفاده در حوزه فعالیت های کتابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به قابلیت های رو به گسترش فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی، هدف اصلی این پژوهش بررسی قابلیت استفاده از محصولات/ نرم افزارهای ایرانی مبتنی بر هوش مصنوعی در کتابخانه ها و نرم افزارهای کتابخانه ای می باشد. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش کمّی است که به روش تحلیلی و توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش، کلیه شرکت های ثبت شده رسمی در ایران بوده که نمونه پژوهش شامل 21 شرکت فعال در زمینه تولیدات نرم افزاری هوش مصنوعی هستند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش چک لیست محقق ساخته است که شامل دو بخش، اطلاعات دموگرافی شرکت ها و سوالات پژوهش بوده و پایایی آن با آلفای کرونباخ 84/0، تایید گردید. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد که بیشترین حوزه های فعالیت شرکت های مورد بررسی پردازش متن، تصویر و صوت بوده است و محصولات این شرکت ها قابلیت کاربرد در نرم افزارهای کتابخانه ای را دارند. شرکت های عصر گویش پرداز و سرزمین هوشمند، از قدیمی ترین شرکت ها در این حوزه هستند که از سال 1384تاکنون مشغول فعالیت می باشند. شرکت عامر اندیش هوشمند با داشتن 30 کارمند، دارای بیشترین تعداد کادر متخصص می باشد. نتیجه گیری: بهره گیری از هوش مصنوعی در نرم افزارهای کتابخانه ای در ایران علمی نوپا است و شرکت های مرتبط با این حوزه برای طراحی و تولید نرم افزارهای بومی سازگار با زبان رسمی کشور، در حال طی مسیرهای پیشرفت و توسعه هستند. کتابخانه ها و کتابداران نیز به استفاده از فناوری های جدید در کتابخانه ها علاقمند بوده، هرچند که نیازمند آموزش هایی برای استفاده از آن ها باشند.
توسعه الگوریتم درخت تصمیم برای تشخیص سریع بیماری کووید 19 برپایه اینترنت اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
387 - 422
حوزههای تخصصی:
هدف: چالش های بهداشتی بدون شک مهم ترین موانع توسعه پایدار جهانی است و با مشکلات اجتماعی و اقتصادی مختلف و ناکافی بودن منابع رشد می کند. در مقابل سلامت جامعه به توسعه اقتصاد ملی و جهانی کمک کرده و بنابراین در شکل گیری ثبات و رفاه یک ملت یا منطقه، نقش زیادی دارد. امروزه با توجه به مهم بودن مسئله سلامت در حوزه بیماری های واگیر، وجود سیستمی به منظور پیش بینی و کنترل همه گیری ها لازم است؛ زیرا با پیشگیری از شیوع همه گیری، می تواند علاوه بر ارزش بالای انسانی در جوامع، سودآوری اقتصادی نیز برای نظام های سلامت داشته باشد. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف توسعه الگوریتم هوش مصنوعی بر پایه ویژگی های بدست آمده از اینترنت اشیاء برای تشخیص سریع کووید19 انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر از نظر پارادایم، تفسیری و از لحاظ استراتژی اکتشافی است. همچنین براساس نوع گردآوری داده ها از نوع پژوهش های کیفی بوده و با توجه به توسعه الگوریتم، روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر علم طراحی است. رویکرد تحقیق آینده نگر است، به طوری که مکانیزم انتقال بیماری و ویژگی های تاثیرگذار آن، ما را قادر به پیش بینی هایی در مورد بیماری و در نتیجه طرح استراتژی های کنترل بیماری و مراقبت های بهداشتی می نماید. این پژوهش در یک فرآیند 7 مرحله ای انجام شد. ویژگی های اینترنت اشیاء در پژوهش حاضر با نظر خبرگان استخراج گردید و ویژگی های بدست آمده در آزمایش الگوریتم «درخت تصمیم» بر روی داده ها، برای تعیین بهترین مدل ایجاد شد. یافته ها: نتایج مرور سیستماتیک رشد سریع مستندات از سال 2015 را نشان داد که می تواند نشان دهنده کاربردی شدن حوزه های مختلف فناوری اطلاعات مانند اینترنت اشیاء و یادگیری ماشین در زمینه سلامت عمومی و پیش گیری از بیماری های واگیر باشد. در الگوریتم مقادیر K از 1 تا 20 همسایگی محاسبه شد و بهترین دقت در K برابر 2 بدست آمد. بنابراین، برای پیش بینی بیماری کووید19، دقت الگوریتم بالاتر از 98 درصد است. پس از محاسبه دقت، تحلیل ماتریس ابهام نشان داد در K برابر 2، حساسیت 99 درصد و ویژگی 92 درصد است. نتیجه گیری: مقایسه نتایج الگوریتم نشان می دهد که علاوه بر دقت، حساسیت و ویژگی بدست آمده، بالاتر از روش های سنّتی تشخیص بیماری های واگیردار است. همچنین به دلیل نداشتن ویژگی های پیچیده غیرضروری که صرفاً زمان پیاده سازی مدل را افزایش می دهند، الگوریتم در چند دقیقه ران شده و بنابراین سرعت تشخیص بسیار بالا است. حساسیت بالای 99 درصد که نشان دهنده کم ترین موارد منفی کاذب است، در این پژوهش بدست آمد و بنابراین الگوریتم پیشنهادی برای شناسایی حداکثر افراد مبتلاء به کووید19 بسیار مناسب و کاربردی است.
شناسایی و اولویت بندی ابعاد توسعه فناوری اطلاعات در مدیریت منابع انسانی با رویکرد چابکی سازمانی: یک رهیافت فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
329 - 358
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش و مطالعه در مورد منابع و توانایی های فناوری اطلاعات که سازمان ها را قادر می سازد در مقابل تغییرات چابک باشند، نوظهور است. ایجاد چابکی در یک سازمان از طریق فناوری اطلاعات، یک فرآیند طولانی مدت و کار دشواری برای هر سازمانی محسوب می شود. در همین راستا، قابلیت های فناوری اطلاعات از چابکی سازمان پشتیبانی نموده و نقش اساسی و محوری در درک و واکنش نسبت به محیط دارند. امروزه استفاده از فناوری اطلاعات در سازمان ها تأثیر شگرفی بر مدیریت منابع انسانی داشته، با اِعمال روش های مختلف، باعث افزایش بهره وری مدیریت منابع انسانی شده است. بر همین اساس پژوهش حاضر نیز برای اولین بار و با هدف شناسایی ابعاد توسعه فناوری اطلاعات در مدیریت منابع انسانی با رویکرد چابکی سازمانی در ستاد فرماندهی انتظامی استان اردبیل انجام گرفته است.
روش: این تحقیق ترکیبی از نوع توصیفی- اکتشافی است. جامعه آماری این پژوهش 20 نفر از کارکنان ستادی فرماندهی انتظامی استان اردبیل بودند که در قسمت انفورماتیک و فناوری اشتغال داشته و به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری ارجاع زنجیره ای (روش گلوله برفی) انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان بوده که با استفاده از روش دلفی و در دو دُور انجام شده است. همچنین برای بررسی پایایی پرسشنامه مورد استفاده، از شاخص آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی آن از روش فورنل و لاکر استفاده گردید. در این پژوهش و بعد از مشخص شدن ابعاد، با بهره گیری از رویکرد سلسله مراتبی و با اسفاده از نرم افزار Expert Choice اولویت ها تعیین شد. همچنین از ضریب هماهنگی کندال نیز برای تعیین میزان هماهنگی نظرات خبرگان استفاده گردید. تحقیق حاضر در فاصله زمانی بهمن ماه 1400 تا مرداد ماه 1401 انجام شده است.
یافته ها: هوشمندی و سرعت نیروی انسانی، شایستگی فناوری و نیروی انسانی، اشتراک دانش و مسئولیت پذیری و انعطاف پذیری در فناوری اطلاعات به عنوان ابعاد توسعه فناوری اطلاعات با رویکرد چابکی سازمانی در ستاد فرماندهی انتظامی استان اردبیل شناسایی شدند.
نتیجه گیری: شایستگی فناوری و نیروی انسانی با ارزش 319/0 به عنوان مهم ترین بُعد، در رتبه اول ابعاد توسعه فناوری اطلاعات با رویکرد چابکی سازمانی قرار گرفت. هوشمندی و سرعت نیروی انسانی با ارزش 255/0، اشتراک دانش و مسئولیت پذیری با ارزش 236/0 و انعطاف پذیری در فناوری اطلاعات با ارزش 186/0 به ترتیب به عنوان اثرگذارترین ابعاد توسعه فناوری اطلاعات با رویکرد چابکی سازمانی در ستاد فرماندهی انتظامی استان اردبیل قرار گرفتند. در نهایت نرخ سازگاری نیز در این پژوهش 004/0 بدست آمد.
بررسی میزان اثر بخشی قصه گویی بر کاهش ترس های دوران کودکی و کمرویی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر بررسی میزان اثربخشی قصه گویی بر کاهش ترس های دوران کودکی و کمرویی در کودکان است.
روش شناسی: روش پژوهش به شیوه پیش آزمون- پس آزمون است. جامعه این پژوهش شامل کودکان 3 تا 8 سال شهرستان اردکان است. نمونه مورد نظر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد و افراد به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. حجم نمونه بر اساس جدول کوهن برای هر گروه، 25 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس های سنجش ترس کودکان و مقیاس کمرویی چک و بریگز بودند. ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید؛ سپس مداخله آزمایشی قصه درمانی، به شیوه گروهی به اجرا درآمد و پس از اتمام برنامه درمانی، پس آزمون اجرا شد .
یافته ها: در این پژوهش پس از گردآوری داده ها به وسیله پرسشنامه های استاندارد شده، جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیریه استفاده شد.
نتایج: بر اساس یافته های پژوهش درمان قصه گویی بر کاهش ترس های دوران کودکی و کمرویی در کودکان 3 تا 8 ساله تأثیر مثبتی دارد؛ به طوری که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بعد از شنیدن داستان های کودکانه در قالب درمان، ترس و کمرویی کمتری نشان دادند. از این رو، توصیه می شود این نوع درمان به دلیل هماهنگی و همپوشی با نیازها و ویژگی های ذاتی کودکان، محدودیت های کارکردهای شناختی، هیجانی و رفتاری آن ها، از طریق معرفی به والدین، مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی مهدکودک ها و مدارس مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل انگیزشی معنوی موثر در استقرار مدیریت دانش (با استفاده از تکنیک دیمتل فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
185 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت ایجاد انگیزش معنوی در کارکنان به عنوان عامل موفقیت اجرای مدیریت دانش، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل انگیزشی معنوی موثر در استقرار مدیریت دانش و همچنین میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری این عوامل نسبت به هم از دیدگاه متخصصان این حوزه انجام شده است. روش : این تحقیق از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر روش آمیخته است. ابتدا با بررسی متون، عوامل انگیزشی معنوی موثر در استقرار مدیریت دانش شناسایی و در ادامه از روش نظرسنجی دلفی برای تأیید عوامل شناسایی شده و رسیدن به اجماع کلی استفاده شد. به همین منظور پرسشنامه ای مشتمل بر عوامل شناسایی شده، تهیه و در بین اعضای تیم خبره توزیع گردید. سپس با تهیه پرسشنامه دیگری، موسوم به پرسشنامه روش دیمتل، از اعضای تیم خبره خواسته شد تا شدت اثرگذاری هر کدام از عوامل را به صورت زوجی مشخص کنند. در این تحقیق، از روش دیمتل به منظور اولویت بندی و شناسایی عوامل علّی و معلولی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 12 نفر از خبرگان فعال و آشنا در هر دو حوزه مدیریت دانش و مدیریت منابع انسانی هستند. یافته ها: از مجموع 27 عامل انگیزشی شناسایی شده، 17 عامل انگیزشی معنوی موثر در استقرار مدیریت دانش به تأیید خبرگان رسید. پس از تعیین شدت روابط موجود بین متغیرها، براساس نظر خبرگان و انجام مراحل روش دیمتل فازی مشخص شد سبک رهبری و اقدامات مدیریتی، فرهنگ سازمانی و عدالت سازمانی سه اولویتی هستند که بیشترین تاثیرگذاری را بر سایر عوامل انگیزشی معنوی در استقرار مدیریت دانش دارند و مشارکت کارکنان در امور، ایجاد حس ارج نهاده شدن و پیشرفت و ارتقاء شغلی تاثیرپذیرترین عوامل انگیزشی معنوی در استقرار مدیریت دانش می باشند. همچنین شرایط محیط کار (شرایط فیزیکی، تجهیزات و...) مستقل است و هیچ گونه تاثیرگذاری و تاثیر پذیری با سایر عوامل ندارد. نتیجه گیری: منابع انسانی با انگیزه به طور مستقیم و غیرمستقیم بر پیاده سازی مدیریت دانش تاثیر می گذارد. در این میان انگیزه های معنوی سنگینی مسئولیت را سبک و راه را هموارتر می سازد. از این رو یکی از وظایف مهم مدیران سازمان هایی که ابتکارات مدیریت دانش را در سازمان خود ایجاد نموده یا در مراحل اولیه پیاده سازی مدیریت دانش هستند، شناخت راه های ایجاد و تقویت انگیزش معنوی در کارکنان است. سرمایه گذاری بیشتر روی عوامل تاثیرگذار علاوه بر تأثیر مستقیم بر روی خود عامل می تواند بر روی سایر عوامل نیز تأثیرگذار باشد و مقداری از بار اجرایی سایر عوامل را به صورت غیرمستقیم پاسخ دهد.
تحلیل مسائل و چالش های حق مؤلف منابع دیجیتالی متنی از دیدگاه مدیران کتابخانه های دیجیتالی دانشگاهی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی، تعیین و اولویت بندی مسائل و چالش های حق مؤلف منابع دیجیتالی متنی از دیدگاه مدیران کتابخانه های دیجیتالی دانشگاه های شهر تهران بود. روش شناسی: پژوهش از نوع کاربردی و با روش پیمایشی-تحلیلی انجام شد و جامعه آماری این پژوهش، 31 نفر از مدیران کتابخانه های دیجیتالی دانشگاه های شهر تهران است. به منظور گردآوری داده ها از دو روش مطالعه اسنادی (کتابخانه ای) و پیمایشی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و از نرم افزارهای «اس پی اس اس» و «اسمارت پی ال اس» برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: مسائل و چالش های حق مؤلف منابع دیجیتالی متنی از دیدگاه مدیران کتابخانه های دیجیتالی دانشگاهی شهر تهران به ترتیب اهمیت و اولویت عبارتند از: کاستی های قانونی، استثنائات و استفاده منصفانه، ماهیت فضای دیجیتالی، فعالیت کتابخانه ها، فناوری های حفاظتی، سیستمی و شبکه ای، اقتصاد، قراردادها و مجوزها و ملاحظات اخلاقی. نتیجه گیری: مسائل و چالش های متعددی در حوزه حق مؤلف منابع دیجیتالی متنی وجود دارد؛ اما در این میان کاستی های قانونی تأثیرگذارترین مؤلفه بر حق مؤلف منابع دیجیتالی متنی است. در حالی که امروزه با گسترش استفاده از آثار دیجیتالی، نیاز مبرمی به حل مسائل و چالش های مربوط به کاستی های قانونی وجود دارد. بنابراین، نیاز است قانون حق مؤلف مورد توجه بیشتری قرار بگیرد. همچنین، توجه به شاخص های این بعد از جمله محدودیت های حقوق کتابخانه به علت مسائل حقوقی، مستعد تغییر بودن حق مؤلف آثار در قالب های متفاوت و در طول زمان، ابهام در نحوه و اجرای قوانین و پیگیری آن ها در محیط دیجیتالی، فقدان قرارداد نشر بین ناشر و پدیدآورندگان و عدم تنظیم قرارداد نشر یا عرضه اثر مطابق عرف حقوقی ایران به صورت شفاف، نبود ماده واحده ای در خصوص آثار دیجیتالی در قانون حق مؤلف و آئین نامه ها، برای رفع چالش ها ضروری است.
کاوش تجربیات اعضای هیأت علمی پیشکسوت دانشگاه شیراز درباره مستندسازی ایده های پژوهشی: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش، فهم تجربیات اعضای هیئت علمی پیشکسوت دانشگاه شیراز و طراحی و تبیین مدل مستندسازی ایده های پژوهشی میان آن هاست. روش : در این پژوهش، از رویکرد کیفی و طرح نظام مند نظریه داده بنیاد استفاده شد. به این منظور، با 25 عضو هیئت علمی پیشکسوت دانشگاه شیراز مصاحبه انجام شد. روش نمونه گیری این پژوهش، روش متوالی گلوله برفی (ارجاع زنجیره ای) است؛ پژوهشگر در یک مصاحبه ابتدایی با یک نمونه کلیدی از اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز که در رابطه با موضوع پژوهش دارای اطلاعات غنی بودند، مصاحبه را آغاز نمود؛ سپس، با توجه به ارجاع زنجیره ای، از مشارکت کننده درخواست می کرد تا عضو هیئت علمی دیگری که برای مصاحبه مناسب بودند، معرفی کند. جمع آوری و تحلیل داده ها همزمان انجام و داده ها، به روش تحلیل مقایسه ای مداوم و مطابق مدل استراوس و کوربین (1998) طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل داده ها انجام شد. در مجموع، 1050 کد باز از عبارات و جملات مشارکت کنندگان تهیه شد که پس از طی مرحله حذف تکراری ها و کدهای غیرمرتبط، 106 مفهوم، 21 زیر مقوله و 9 مقوله اصلی دسته بندی و استخراج شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مستندسازی ایده های پژوهشی با داشتن چهار مقوله ایده پژوهشی، نظم دهی ایده ها، ذخیره سازی ایده ها و مستندسازی ایده ها، پدیده کانونی این پژوهش شناخته شد. اعضای هیئت علمی سه مؤلفه ترس از فراموشی، ضرورت ماندگاری ایده، تسهیل بهره برداری از ایده (انگیزه های درونی ثبت) و مؤلفه شهره شدن (انگیزه بیرونی ثبت) را از عوامل و انگیزه های مستندسازی ایده های پژوهشی تشخیص دادند که موجب ایجاد انگیزه در اعضای هیئت علمی برای ثبت ایده های پژوهشی می شود. همچنین دو مؤلفه ثبت دستی و الکترونیکی به عنوان راهبردها و تعاملات در قوام بخشیدن ایده های پژوهشی به آن ها کمک می کند. به عقیده مشارکت کنندگان دو مقوله رعایت اخلاق علمی و تضمین امنیت ایده ها (تدابیر و ملاحظات فردی)؛ و چهار مقوله مشوق ها و حمایت های مالی، امکانات ثبت درون دانشگاهی، آموزش و بهسازی و سیستم ارزیابی عملکرد (تدابیر و ملاحظات سازمانی) از شرایط بسترساز خاص در مستندسازی ایده های پژوهشی بود. طبق دیدگاه های موجود مشارکت کنندگان در پژوهش، قوانین و الزامات ثبت ایده ها و دو زیرمقوله آن یعنی رعایت حقوق مالکیت معنوی و نهادسازی و ساختارسازی، از جمله شرایط عام (مداخله گر) ثبت ایده های پژوهشی اعضای هیئت علمی است. دو ره آورد فردی و فرافردی از جمله نتایج و پیامدهای فرایند مستند سازی ایده ها است. نتیجه گیری: با توجه به پدیده محوری حاصل از یافته های به دست آمده، می توان گفت نیل و دستیابی به اهداف سازمانی، مستلزم وجود فرهنگ سازمانی قوی و اساسی است. دانشگاه ها به عنوان مراکز علمی به واقع نیازمند به فرهنگ غنی اند. بنابراین، از فرهنگ های مورد نیاز دانشگاه ها، فرهنگ مستند سازی ایده های پژوهشی است و آن ها باید فرهنگ مستند سازی ایده های پژوهشی را نهادینه کنند. همچنین به منظور افزایش تمایل اعضای هیئت علمی به مستندسازی ایده های پژوهشی، فراهم آوری بسترهای لازم از جمله ایجاد مرکز مجزا برای مستند سازی ایده های پژوهشی، تربیت و آموزش نیروی انسانی آگاه و خبره و نیز، در نظر گرفتن ابزارهای مناسب جهت مستند سازی ایده ها ضروری است.
شناسایی و اولویت بندی ذی نفعان کتابخانه های عمومی ایران با استفاده از ماتریس علاقه/قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ذی نفعان سازمان به عنوان کسانی که بر آن اثر می گذارند و از آن اثر می پذیرند نقش مهمی در خط مشی گذاری ها و برنامه ریزی های سازمان دارند. با وجود این، همه ذی نفعان به لحاظ علاقه و قدرتی که در ارتباط با سازمان دارند در یک سطح نیستند و لازم است آن ها را با توجه به این دو عامل دسته بندی کرد و اولویت سازمان در تعامل با آن ها را مشخص نمود. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی ذی نفعان کتابخانه های عمومی ایران و تعیین نوع تعامل متناسب با آن هاست.روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ رویکرد کمی و اکتشافی است. از دو روش اسنادی و پیمایشی برای انجام پژوهش استفاده شده است. جامعه پژوهش، خبرگان حوزه کتابخانه عمومی بودند که از میان 50 خبره شناسایی شده، 41 نفر پرسش نامه میزان علاقه/قدرت ذی نفعان کتابخانه های عمومی را تکمیل کردند. پایایی این ابزار توسط آزمون آلفای کرونباخ به میزان 926/0 به تأیید رسید. پس از گردآوری پرسش نامه ها، یافته ها با استفاده از آمار توصیفی تحلیل شدند و در نهایت نتیجه گیری به عمل آمد. یافته ها: از میان 24 ذی نفع شناسایی شده، هیئت امنای نهاد کتابخانه های عمومی، مدیران ستادی و استانی، کتابداران، کارشناسان ستادی، خیرین و انجمن های کتابخانه های عمومی به عنوان ذی نفعان کلیدی دارای بیشترین قدرت و علاقه تعیین شدند. اعضاء، ساکنان محدوده خدمت، انجمن های علمی و فروشندگان تجهیزات کتابخانه ای به عنوان ذی نفعانی دارای علاقه زیاد و قدرت کم تعیین شدند. دولت و دستگاه قانون گذار، شهرداری ها، رسانه های عمومی و فضای مجازی به عنوان ذی نفعانی که دارای بیشترین قدرت و علاقه کمتر هستند شناسایی شدند. بقیه ذی نفعان نیز در دسته چهارم که از قدرت و علاقه کمتری برخوردارند جای گرفتند. نتیجه گیری: نهاد کتابخانه های عمومی کشور به عنوان متولی کتابخانه های عمومی در ایران، می تواند متناسب با جایگاه گروه های ذی نفع در ماتریس علاقه/قدرت، به تعامل با هر یک از آن ها بپردازد، بدین ترتیب که گروه اول را در تصمیم گیری ها مشارکت دهد، به گروه دوم اطلاع رسانی کند، گروه سوم را راضی نگه دارد و برای ذی نفعان گروه چهارم کمترین تلاش را صرف کند.
واکاوی کارکرد هوشمندی کسب وکار درکتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر هوشمندی کسب وکار بر فعالیت های کلیدی کتابخانه های دانشگاهی انجام شده است. روش: پژوهش از نوع کاربردی با ماهیت اکتشافی به روش آمیخته است. رویکرد آن جزء به کل، و استقرائی است. ابتدا، فعالیت های کلیدی با روش مطالعه اسنادی، شناسایی و از طریق روش کیفی دلفی فازی، طی دو مرحله اعتبارسنجی شدند. سپس، با روش کمی پیمایش تأثیر هوشمندی کسب وکار بر فعالیت های شناسایی شده بررسی شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ساختاریافته بود. پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ محاسبه شد. جامعه آماری با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها: 43 فعالیت کلیدی در 11 حیطه عملکردی شناسایی شدند: 1) مدیریت راهبردی، 2) برنامه ریزی، 3) مدیریت منابع انسانی، 4) مدیریت دانش، 5 ) مدیریت فضای فیزیکی، 6) ارزیابی، 7) ارتباطات برون سازمانی 8) مجموعه سازی 9) مشارکت و همکاری، 10) مدیریت اطلاعات و ساماندهی، و 11) خدمات مرجع و اطلاع رسانی. هوشمندی کسب وکار در حیطه های عملکردی برنامه ریزی، بیشترین تأثیر و در مدیریت فضای فیزیکی کمترین تأثیر را داشته است. بیشترین تأثیر در فعالیت کلیدی مدیریت تغییر و کمترین، در چابک سازی در سازگاری با تغییرات محیطی مشاهده شد. نتیجه گیری: کتابخانه های دانشگاهی با همسو کردن فعالیت های خود با پیشرفت های فناورانه به ویژه هوشمندی کسب وکار، می توانند خدمات نوآورانه و خلاقانه با استفاده از داده ها و روش های تحلیلی ارائه داده و به طور مؤثر کارایی را در کتابخانه ها افزایش دهند. پیشنهاد می شود که با افزایش گاهی در سطوح مدیریتی در مورد اهمیت هوشمندی کسب وکار در کتابخانه ها و فرهنگ سازی جزء برنامه های با اولویت بالای مدیران ارشد کتابخانه های دانشگاهی قرار گیرد.
درباره «موضوع» و «تحلیل موضوعی»: نکته ها و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت بازیابی موضوعات منابع اطلاعاتی و جستجوی موضوعی کاربران ، در این پژوهش چیستی«موضوع» و چگونگی تحلیل و استخراج موضوعات در فرایند تعیین کلیدواژه های موضوعی، و مسائل و راه حل های ممکن مورد بحث قرار می گیرند. روش پژوهش: این مقاله پژوهشی مفهومی است که با روش کتابخانه ای- سندی مفاهیم «موضوع» و «تحلیل موضوعی» را در گزیده ای از متون شاخص علم اطلاعات و دانش شناسی با نگاهی بر مفاهیم متناظر در حوزه پردازش زبان طبیعی بررسی می کند. یافته ها: «موضوع» یا «دربارگی» منابع و تحلیل موضوعی عبارت است از شناسایی موضوعات و مفاهیم مندرج در منبع اطلاعاتی با قوای فکری نیروی انسانی، با الگوریتم های کامپیوتری، یا ترکیب این دو. تعدد ابزارهای تحلیل موضوعی و انتساب کلیدواژه ها، میزان پایین کاربرد طرح های استاندارد توصیف، عدم همگونی در تحلیل موضوعی، عدم همخوانی عبارت های جستجوی کاربران با کلیدواژه های انتساب داده شده، و روزآمد نبودن توصیف منابع از نقاط ضعف رویکرد تحلیل موضوعی توسط انسان است. روش های خودکار هوش مصنوعی و پردازش زبان طبیعی توان افزایش سرعت و یکدستی در فرایندهای مختلف توصیف و سازماندهی اطلاعات و از جمله استخراج کلیدواژه های موضوعی را دارند، اما ارزیابی کارآمدی خروجی این روش ها، به تنهایی، یا در مقایسه با کلیدواژه های تولید انسان، و از دیدگاه های مختلف ضروری است. نتیجه گیری: کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی می توانند به دور از شتابزدگی، از روش های پردازش زبان طبیعی و هوش مصنوعی در تحلیل موضوعی و انتساب یا استخراج کلیدواژه-های موضوعی استفاده کنند و نیروی انسان را در ارتقاء کیفیت خدمات و فرایندها به کارگیرند.
معیارهای ارزیابی و رتبه بندی محتوایی کتاب های تخصصی در حوزه علوم انسانی از نظر متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در نظر دارد تا با تبیین معیارهای سنجش کتابهای تخصصی، معیارهایی برای رتبه بندی کتاب ارائه دهد که متخصصان بتوانند با بهره گیری از معیارهای ارائه شده، به ارزیابی و رتبه بندی کتاب بپردازند. روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش، در چهارچوب پژوهش های توصیفی-پیمایشی دسته بندی می شود. جامعه آماری پژوهش حاضر، 2449 نفر از صاحب نظران حوزه های علوم انسانی و رفتاری دانشگاه های جامع بزرگ کشور می باشد. اطلاعات گردآوری شده از طریق پرسشنامه با نرم افزار اس.پی.اس اس تجزیه وتحلیل شدند. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی و میانگین) و آزمون های استنباطی (فریدمن) بهره گرفته شد. یافته ها: پژوهش حاضر نشان داد که از دیدگاه صاحب نظران حوزه علوم انسانی دانشگاه های بزرگ کشور، معیارهای نشر و ناشر، پدیدآور، مترجم، محتوای تألیفی، محتوای ترجمه ای، ساختار و ظاهر در ارزیابی و رتبه بندی کتابهای تخصصی حوزه علوم انسانی نقش اساسی می تواند داشته باشد. بحث و نتیجه گیری: حاصل مطالعه پژوهش حاضر ارائه معیارهای ارزیابی است که هم برای متخصصان و نیز برای کتابداران جهت مجموعه سازی منابع می تواند بسیار حائز اهمیت باشد، معیارهای رتبه بندی منابع می تواند برای ناشران نیز جهت تولید منابع باکیفیت، مفید واقع شود. با استفاده از دیدگاه صاحب نظران در پژوهش حاضر، رتبه بندی کیفی آثار با اولویت بندی معیارها توسط صاحب نظران در هر حوزه ی دانشی، ممکن می شود. این رتبه ها می تواند به خوانندگان و پژوهشگران جهت یافتن منابع باکیفیت تر و به کتابداران نیز البته درصورتی که سازمانی بزرگ به انجام رتبه بندی پرداخته باشد، در گزینش و خرید منابع باکیفیت تر کمک کند.