فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شخصی سازی خدمات از جمله روش های نوین ارائه خدمات در کتابخانه های دیجیتال و روندی مهم در توسعه این کتابخانه ها و جذب کاربران می باشند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر توسعه شخصی سازی خدمات در کتابخانه های دانشگاهی دیجیتال از دیدگاه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی است. روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی انجام شده است و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی در حیطه کتابخانه دیجیتال و آشنا با شخصی سازی خدمات بهره گرفته شد. نمونه گیری در این پژوهش به صورت نمونه گیری هدف مند بود و مصاحبه با 16 نفر شامل7 نفر کتابدار و9نفر عضو هیئت علمی به اشباع رسید. برای تحلیل مصاحبه ها از تحلیل محتوا کیفی با رویکرد استقرایی استفاده شد. برای روایی مصاحبه نیز ملاک های مطرح شده توسط لینکلن و گوبا (1985) مدنظر قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از دیدگاه متخصصان وضعیت ارائه شخصی سازی در کتابخانه های دانشگاهی دیجیتال در مراحل اولیه و ضعیف قرار دارد و6 مقوله، 4 زیرمقوله و 32 کد مرتبط با موانع اجرا شخصی سازی خدمات و 4مقوله، 4 زیرمقوله و 27کد مربوط به عوامل تسهیل کننده اجرای شخصی سازی خدمات در کتابخانه های دانشگاهی دیجیتال شناسایی شدند. نتیجه : این پژوهش نشان داد که شش عامل موثر بر توسعه شخصی سازی خدمات در کتابخانه های دانشگاهی دیجیتال ایران شامل مسائل فنی، مسائل حقوقی، عوامل انسانی، ساختار سازمانی و مدیریت، مسائل فرهنگی و اجتماعی و کارکردهای کتابخانه وجود دارد.
کاربرد یادگیری ماشینی مبتنی بر شبکه عصبی برای دسته بندی مستندات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دهه ۱۳۸۰ شمسی، نگارش و انتشار مقالات علمی در ایران شدت بسیار زیادی به خود گرفته و سبب شده است علاوه بر سازمان های دولتی مانند ایرانداک و سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، سامانه های برخط متعدد دیگری چون پرتال جامع علوم انسانی، نورمگز، مگ ایران، علم نت، سیویلیکا و غیره اقدام به مدیریت دانش و تهیه بایگانی های ساختارمند مستندات علمی کند. هرکدام از این بایگانی ها، امکاناتی را در اختیار کاربر قرار می دهد. یکی از این امکانات، قابلیت جستجو است و جستجوی دقیق می تواند بر کاربری این سامانه ها تأثیر به سزایی بگذارد. برای افزایش دقت جستجو نیاز است حوزه علمی مقالات مشخص شود. دسته بندی حجم زیاد منابع علمی در حوزه های مختلف بسیار زمانبر است که استفاده از روش های ماشینی به عنوان یک راه حل می تواند از این کار طاقت فرسا بکاهد. هدف اصلی این مقاله، ارائه یک مدل دسته بندی برای تعیین حوزه مقالات علمی است. اگرچه در پژوهش های پیشینِ دسته بندی به طور عمده از الگوریتم های دسته بندی متداول برای متن ساده به کار رفته است، در این پژوهش تلاش می شود علاوه بر استفاده از این دسته بندها، از دسته بندهای مبتنی بر شبکه عصبی، مانند شبکه عصبی پیچشی[۱] و پرسپترون[۲]، به همراه بازنمایی معنایی مبتنی بر بافت، مانند ParsBERT، استفاده گردد و نتایج آن با سایر روش های متداول در ساخت بردار مستندات، مانند Word2Vec، مقایسه گردد. برای این هدف، از داده های پرتال علوم انسانی که دربرگیرنده مقالات متنوع علوم انسانی استفاده می کنیم. ویژگی این داده مشخص بودن حوزه تخصصی هر مقاله است. یکی از ویژگی های شبکه عصبی این است که برایندی از ویژگی های نهفته از داده در فضای برداریِ ساخته شده شکل می گیرد و برای آموزش مدل استفاده می گردد. براساس نتایج عملی، دسته بند پرسپترون مبتنی بر ParsBERT بالاترین کارایی ۷۴/۷۱ درصدی براساس امتیاز F میکرو و کارایی ۷۲/۵۵ درصدی براساس امتیاز F ماکرو را به دست آورده است. [۱] convolutional neural network [۲] perceptron neural network
ارائه روشی نوین برای استخراج خودکار چهریزه ها در جستجوهای چهریزه ای (مورد مطالعه: حوزه زنان و زایمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ابداع و معرفی الگوریتمی نو برای استخراج چهریزه هاست که امکان شناسایی تجربی چهریزه ها را با کمک پشتوانه انتشاراتی فراهم می کند. الگوریتم پیشنهادی بر مبنای دو ایده شکل گرفته است: ایده اول اینکه چهریزه در بافت بروز پیدا می کند. بنابراین، برای تشخیص چهریزه در یک بدنه متنی بایستی بافت یا بستر آن مورد بررسی قرار گیرد و ایده دوم این است که چهریزه نقطه تمرکز در یک درخت واژگانی است که نه بسیار عام و نه بسیار خاص است. در حوزه پزشکی، دامنه زنان و زایمان به عنوان بستر آزمون انتخاب گردید. سه پیکره متنی از درون پشتوانه انتشاراتی انتخاب شد. پیکره بستر، از چکیده و عنوان مجموعه مقالات موجود در ۲۰ مجله برتر حوزه انتخاب شد که در برگیرنده ۱۶۷۰۷۱ سند بود. پیکره دوم، پیکره منشأ بود که ۲۰۰۰ مقاله به صورت تصادفی از پیکره بستر انتخاب شد. پیکره سوم، پیکره واژگانی است که با استفاده از یک سرویس تحت وب و معیار رتبه بندی واژگان LIDF-value استخراج گردید. خروجی حاصل دربرگیرنده ۵۱۴ واژه بود. واژگان تکراری حذف شدند و سرانجام، ۴۸۰ واژه مهم شناسایی شد. سپس، واژگان در پیکره بستر با کمک مجموعه راهنما یعنی «مش» بسط داده شد و پس از آن، بر اساس دو شرط انتقال مبتنی بر تکرار یعنی بیشتر بودن اسناد مرتبط با واژه در بستر نسبت به منشأ و انتقال مبتنی بر رتبه یعنی رشد رتبه موجود واژه در پیکره بستر نسبت به منشأ که نشان دهنده عام شدن واژه است، چهریزه های کاندید استخراج شدند. سرانجام، با استفاده از سه قاعده اخص بودن، جایگزنی و اعم بودن، چهریزه های شناسایی شده اصلاح و نام گذاری شدند. در نهایت، ۲۶ چهریزه به عنوان چهریزه های حوزه زنان و زایمان شناسایی شدند. با مقایسه الگوریتم پیشنهادی با دیگر الگوریتم ها مشخص شد که ایجاد سه افراز (افراز منشأ و بدنه متنی و افراز برای شناسایی واژگان مهم) و مقایسه رفتار واژه در آن ها و سپس، ایجاد درخت بر اساس چهریزه های کاندید، یعنی ترکیب رویکرد آماری و هرس درخت می تواند نتایج مناسب تری نسبت به رویکرد صرفاً آماری یا هرس درخت داشته است. همچنین، مقایسه چهریزه های خروجی از الگوریتم و چهریزه های سنتی در این زمینه نشان داد که چهریزه های خروجی الگوریتم، خرد تر و برای مرور در ابزارهای بازیابی اطلاعات مفید تر هستند. همچنین، در این پژوهش مشخص شد که چهریزه های دامنه تخصصی از چهریزه های عمومی در حوزه پزشکی متفاوت است و مستقل از آن ها قابل شناسایی و تعریف است، اما نمی توان نتایج را به تمامی دامنه های پزشکی تعمیم داد و نیاز است که پژوهش هایی در دیگر حوزه ها صورت گیرد.
بررسی و اولویت بندی مخاطره های تأثیرگذار در استفاده داده های بزرگ در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها روزانه حجم زیادی از داد ه های متفاوت و ارزشمند را تولید می کنند. شناسایی مخاطره های استفاده و پردازش کلان داده های سازمانی و یافتن راهکارهایی جهت مدیریت و کاهش این مخاطرات، راه را برای موفقیت سازمان ها و دست یافتن به مزیت رقابتی باز می کند. از سوی دیگر، در سازمان ها به دلیل پویایی محیط کسب وکار، عوامل اثرگذار بر کاهش مخاطرات بر روی یکدیگر تاثیرگذار هستند و تغییر در وضعیت یک عامل به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر عوامل دیگر تأثیرگذار خواهد بود. هدف از تحقیق پیش رو علاوه بر شناسایی عوامل مؤثر بر کاهش مخاطره های ناشی از استفاده کلان داده های سازمانی، تحلیل ارتباط بین عوامل و در نهایت اولویت بندی عوامل با در نظرگرفتن رابطه بین آنها است. به همین منظور، با بررسی مرور ادبیات موضوعی و نظرات خبرگان، چارچوبی متشکل از چهار حوزه تأثیرگذار و 44 عامل مؤثر تشکیل گردید. باتوجه به ماهیت کیفی عوامل تأثیرگذار از مفاهیم فازی جهت مدل سازی و تحلیل استفاده شده است و به منظور مدل سازی روابط میان عوامل و تعیین تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرین عامل در سازمان ها از تکنیک دیمتل فازی استفاده شده است. مدل سازی های انجام شده در این مقاله بر اساس نظر خبرگان است و متعاقباً نتایج مدل سازی و محاسبات با نظرات خبرگان ارزیابی گردیده است. سازمان ها با استفاده از دستاوردهای این پژوهش و روش مدل سازی اشاره شده در این تحقیق می توانند مدل سازی متناسب با شرایط خود را انجام داده و نسبت به برنامه ریزی جهت کاهش هرچه بیشتر مخاطرات استفاده از کلان داده های سازمانی خود اقدام نمایند.
امکان سنجی ایجاد جنبش حمایت از خلاقیت های محلی در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش امکان سنجی ایجاد جنبش حمایت از خلاقیت های محلی در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است. روش پژوهش: در این پژوهش از روش کتابخانه ای به منظور تهیه سیاهه وارسی و روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل رئیس کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران و همه کتابداران ( 15 مرد و 35 زن) این کتابخانه است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که وضعیت کتابخانه مرکزی از نظر منابع انسانی، منابع مالی و زیرساخت ها برای امکان سنجی ایجاد فضای ساخت خلاقانه در شرایط کنونی فراهم نیست. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که سطح تحصیلات و سابقه کار بالا در میزان آشنایی، مهارت و علاقه مندی کتابداران تأثیر مثبت دارد. از نظر کتابداران امکان تأمین اعتبار از سازمان مادر بیشتر از امکان تأمین اعتبار از بودجه کتابخانه و سایر منابع مالی است. کتابداران مرد علی رغم آشنایی بیشتر با فضای ساخت خلاقانه و مهارت در انجام فعالیت های مرتبط با فضای ساخت خلاقانه علاقه کمتری به امکان سنجی ایجاد جنبش حمایت از سازندگان خلاق دارند. بخش سازماندهی و فهرست نویسی علاقه بیشتری به ایجاد فضای ساخت خلاقانه دارند. سطح تحصیلات و سابقه کار بالا در میزان آشنایی، مهارت و علاقه مندی کتابداران با فعالیت های مرتبط به فضای ساخت خلاقانه تأثیر مثبتی دارد که می توان از آنها در زمینه هدایت، آموزش و کنترل فعالیت های مرتبط استفاده کرد. اکثر کتابداران اعتقاد دارند زمان و مکان کافی در کتابخانه مرکزی برای امکان سنجی ایجاد فضای ساخت خلاقانه وجود دارد. نامطلوب بودن تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری در کتابخانه و عدم اطلاع از تجهیزات آزمایشگاه پایش دیجیتالی بر میزان آشنایی کتابداران تأثیرگذار است.
نقش آموزش سواد بصری بر مهارت های یادگیری کودکان 10-7 ساله مراجعه کننده به کتابخانه عمومی محمد رسول الله جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
271 - 290
حوزههای تخصصی:
هدف: داشتن تمرکز، آشنایی با یادداشت برداری، بالا بردن قدرت خواندن متون، تجزیه و تحلیل و افزایش تفکر انتقادی، مقدمات یادگیری را فراهم می سازد و یکی از راه هایی که می تواند به کودکان در خصوص آشنایی با این مباحث یادگیری کمک کند، داشتن سواد بصری کودکان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش آموزش سواد بصری بر مهارت یادگیری کودکان 10-7 ساله مراجعه کننده به کتابخانه عمومی محمد رسول الله جوانرود و مؤلفه های آن (یادداشت برداری، تقویت حافظه ، آمادگی برای امتحان، افزایش تمرکز و مدیریت زمان) انجام شده است. روش: پژوهش با روش شبه تجربی و با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کودکان 10-7 ساله عضو کتابخانه عمومی محمد رسول الله شهر جوانرود در سال 98-1397 تشکیل داده است که از میان آن ها به روش نمونه گیری در دسترس دو گروه انتخاب شدند. یک گروه (15نفره) به عنوان گروه آزمایش برای آموزش سواد بصری و گروه دیگر (15نفره) به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. برای گردآوری داده ها در این پژوهش از دو پرسشنامه استفاده شده است، پرسشنامه مهار ت های یادگیری کانگاس (2009) و پرسشنامه سواد بصری لوپاتسکا و همکاران (2018). روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط 5 نفر از اساتید علم اطلاعات و دانش شناسی و روانشناسی مورد ﺗﺄیید قرار گرفت و جهت سنجش پایایی نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که میانگین نمرات مهارت های یادگیری و مؤلفه های آن (یادداشت برداری، تقویت حافظه، آمادگی برای امتحان، افزایش تمرکز و مدیریت زمان) در کودکانی که آموزش سواد بصری را دریافت کرده اند، با کودکانی که آموزشی را دریافت نکرده بودند، تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش سواد بصری منجر به افزایش مهارت یادگیری آن ها شده است. نتیجه گیری: نتایج نشاد داد که با استفاده از سواد بصری، مهارت یادگیری کودکان افزایش یافته است. با توجه به اهمیت آموزش سواد بصری در جهت ارتقای مهارت های یادگیری کودکان، آموزش این سواد می تواند به عنوان برنامه ای مؤثر در کتابخانه های عمومی و بخش کودکان آن مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، نیازمند برنامه ریزی دقیق و منسجم در این راستا است. سواد بصری در حال حاضر می تواند یکی از برنامه های لازم برای آموزش کودکان در کتابخانه های عمومی باشد و نیاز به کتابدارانی مجرب در این زمینه دارد که قادر به سازماندهی و استفاده از گرافیک برای یادگیری کودکان باشند.
نظام تیول داری در مازندران دوره قاجار (1344-1210ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۷)
110 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی سیاست، روش ها و تحول تیول داری در مازندران در دوره قاجار و نتایج آن. روش/ رویکرد پژوهش: با روش تاریخی و با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای نوشته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: دولت قاجار بر بنیاد الزامات سیاست خارجی و داخلی ولایت، در نیمه اول سده ۱۳ه.ق سیاست خالصه سازی اراضی مازندران را مد نظر داشت تا با واگذاری اراضی خالصه ها در قالب تیول به افراد، افزون بر نیروی نظامی ولایتی و نظایر آن،اهدافی چون تأمین امنیت در سرحدات شمالی کشور و نیز در داخل مازندران را به عنوان منطقه ای ویژه در شمال ایران محقق کند اما در نیمه دوم این قرن، به سبب کاهش توان دولت در اعمال نظارت بر تیول ها، اقتصاد روستایی در مازندران دچار آسیب شد. دولت برای رفع مشکلات مالی خود، سیاست اعاده و فروش خالصجات را درپیش گرفته بود و آن را در ابتدای کار به صاحبان تیول واگذار کرد که این امر در گسترش مالکیت خصوصی بسیار مؤثر بود اما خرابی اراضی خالصه هم چنان ادامه داشت تا زمان قانون برگشت تیول که می بایست اغلب قرای خالصه مازندران به ضبط دولت درآید. این مسئله به موقعیت خالصه و صاحبان تیول و عملکرد وزارت مالیه برمی گشت که در مازندان با پیامدهایی چون غصب اراضی خالصه با فرمان های جعلی و با تأخیر و درست اجرا نشدن قانون برگشت تیولات مواجه شد. بنابراین نبود نظارت و امنیت در این نوع از سیاست بهره برداری از زمین های زراعی سبب شد تا تأثیر مخربی در رشد اقتصاد روستایی بگذارد. یکی از مهم ترین نتایج این روند، گسترش مالکیت خصوصی و تغییر شرایط اجتماعی کشاورزان در مازندران قرن چهاردهم قمری بود.
طراحی مدل استقرار مدیریت منابع انسانی سبز در سازمان های دولتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به این که شیوه های مدیریت منابع انسانی یکی از اصلی ترین عوامل برای دستیابی به اهداف سازمانی سبز و عملکرد پایدار است، هدف پژوهش حاضر بررسی فعالیت های مدیریت منابع انسانی سبز، عوامل تأثیرگذار و پیامدهای آن در سازمان های دولتی کشور است. روش شناسی: برای نیل به هدف این پژوهش، یک طرح پژوهشی کیفی انتخاب گردید و ابعاد، مولفه ها و شاخص های مدل مدیریت منابع انسانی سبز با استفاده از روش فراترکیب و تحلیل تم، شناسایی شد. سپس ابعاد، مولفه ها و شاخص های شناسایی شده با استفاده از تکنیک دلفی فازی اعتبارسنجی گردیدند. نتایج: نتایج حاصل از فراترکیب، حاکی از شناسایی ابعاد رهبری، تکنولوژی، بودجه و فرهنگ به عنوان پیش نیازهای استقرار مدیریت منابع انسانی سبز؛ و ابعاد استخدام، آموزش، ارزیابی عملکرد و جبران خدمات سبز به عنوان فرایندهای اجرایی استقرار مدیریت منابع انسانی سبز و نیز ابعاد پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، سازمانی و زیست محیطی به عنوان پیامدهای استقرار مدیریت منابع انسانی سبز بود. نتیجه گیری: نظر به این که فعالیت های مدیریت منابع انسانی سبز می تواند پیامدهای مثبتی را در راستای پیشرفت و توسعه سازمان های دولتی ایران به همراه داشته باشد، پژوهش حاضر به منظور شناخت پیش نیازها، فرایندها و پیامدهای استقرار مدیریت منابع انسانی سبز در سازمان های دولتی کشور، انجام شده و مدلی در این زمینه طراحی گردد
مقایسه دیدگاه کتابداران و کاربران کتابخانه در مورد وضعیت مدیریت دانش مشتری: مطالعه موردی کتابخانه های عمومی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه دیدگاه کتابداران و کاربران از میزان بکارگیری مدیریت دانش مشتری در کتابخانه های عمومی استان همدان است. روش شناسی: این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش نیز مشتمل بر کلیه کاربران و کتابداران کتابخانه های عمومی استان همدان می باشد. در این پژوهش با توجه به اینکه تعداد کتابداران زیاد نبودند، کل آن ها با استفاده از روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. حجم نمونه نیز در میان کاربران با استفاده از فرمول کوکران برابر با 382 نفر به دست آمد. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته، هر کدام با 22 گویه استفاده شده است. روایی ابزار گردآوری داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای ابعاد مختلف هر دو پرسشنامه از 7/0 بزرگ تر بدست آمد و مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تی دو نمونه ای مستقل استفاده گردید. نتایج: یافته ها نشان داد که از نظر میزان بکارگیری مؤلفه دانش درباره مشتری و دانش از مشتری در کتابخانه های عمومی استان همدان، میان دو گروه کتابداران و کاربران تفاوت معنی داری وجود دارد. اما از نظر میزان بکارگیری مؤلفه دانش برای مشتری میان دو گروه کتابداران و کاربران تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین، بین نظرات کاربران در مورد میزان رعایت مدیریت دانش مشتری در سطوح مختلف متغیرهای جمعیت شناختی شامل جنسیت، وضعیت تأهل، سن و سابقه عضویت، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. اما بین نظرات آن ها در مورد میزان رعایت مدیریت دانش مشتری در سطوح مختلف متغیرهای سطح تحصیلات و میزان استفاده از خدمات کتابخانه تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، کتابداران معتقدند دو مؤلفه دانش برای مشتری و دانش از مشتری در کتابخانه های عمومی استان همدان رعایت شده، اما کاربران کم تر نشانی از رعایت این دو بعد در کتابخانه های عمومی می بینند که این قطعاً باید توسط مدیریت کتابخانه مورد توجه قرار گیرد، زیرا ممکن است کتابداران ابعاد مدیریت دانش مشتری را به درستی رعایت نکرده باشند و یا کاربران با این ابعاد آشنایی لازم را ندارند و براساس نظر شخصی و بدون در نظر گرفتن این ابعاد، نظر داده اند.
رفتار اطلاع یابی زندگی روزمره (الیس) با تأکید بر اقوام و اقلیت ها: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : شناسایی وضعیت پژوهش های انجام شده در زمینه رفتار اطلاع یابی زندگی روزمره، تعیین شکاف(های) پژوهشی، تعیین مؤلفه ها و مؤلفه های فرعی مورد توجه، روش شناسی پژوهش ها و توزیع مکانی پژوهش هاست. روش پژوهش : پژوهش از نظر هدف کاربردی، ومبتنی بر مرور نظام مند و براساس استاندارد پریزماست. پژوهش های مرتبط در ۱۱ پایگاه ملی و ۵ پایگاه اطلاعاتی خارجی بین سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۲۱ و در ایران ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۹ جست وجو و استخراج شد. با درنظرگرفتن معیار های ورودی وخروجی، ۲۵ منبع پژوهشی، اعم از مقاله پژوهشی نشریات و پایان نامه ها شناسایی و بررسی شدند. یافته ها : کانال های اطلاعاتی و ارتباطی، نیازهای اطلاعاتی، و چالش های دستیابی به اطلاعات مهم ترین مؤلفه ها بودند. زیرمؤلفه ها عبارت اند از: کتاب، مجله، روزنامه، رادیو، ماهواره، اینترنت، شبکه های اجتماعی مجازی، خانواده و اقوام، دوستان، بزرگان و شیوخ و ریش سفیدان و کتابخانه ها. مؤلفه های فرعی نیازهای اطلاعاتی عبارت اند از: آموزشی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی، بهداشتی و درمانی، آب وهوا، حمل ونقل، ورزش و تغذیه، وآداب ورسوم. چالش های دستیابی به اطلاعات عبارت اند از: صعب العبوربودن راه ها و حمل ونقل، زیرساخت های ارتباطی و اطلاعاتی، نداشتن دسترسی به مراکز بهداشت و درمان، مشکلات زبانی، و سایر چالش ها. روش پیمایشی در ایران (۵۷%) و جهان (۵۵%) بیشترین و روش های پدیدارشناسی و قوم نگاری کمترین کاربرد را داشته اند. ابزار پرکاربرد پژوهش در ایران پرسش نامه و در جهان مصاحبه بوده است. جامعه بررسی شده پژوهش ها در ایران عبارت اند از: اقوام و عشایر و ایل (۴۲%)، اقلیت (۱۴%)، معلمان، کارگران و سایر کارکنان (۲۸%) و بزرگ سالان (۱۴%)؛ اما پژوهشی درمورد کودکان، روحانیون، جوانان و نوجوانان، و سالمندان یافت نشد. جامعه بررسی شده پژوهش ها در جهان عبارت اند از: روحانیون (۵%)، اقلیت ها و مهاجران (۲۷%)، جوانان و نوجوانان (۱۶%)، سالمندان (۵%)، دانشجویان، معلمان، کارگران و سایر کارکنان (۲۸%) و بزرگ سالان (۲۷%) است. از نظر جغرافیایی بیشتر پژوهش ها در آمریکا و استرالیا انجام شده بود. نتیجه گیری : : توجه به رفتار اطلاع یابی زندگی روزمره در ادبیات پژوهشی سطح جهانی افزایش یافته است. هدف گستره وسیعی از مطالعات کانال های اطلاعاتی و ارتباطی مانند شبکه های اجتماعی مجازی، توجه به نیازهای اطلاعاتی اقلیت ها، گروه های قومی و تمرکز بیشتر بر متغیرهای فردی است. با این حال، تحقیقات کمی در مورد تأثیر سرمایه اجتماعی-اقتصادی، فرهنگی و مصرفی بر رفتار اطلاع یابی زندگی روزمره در عشایر، مهاجران و سایر گروه ها وجود دارد. در ایران منابع اطلاعاتی، ابزارها، فناوری ها و کتابخانه ها در رفع نیازهای اطلاعاتی ایلات و عشایر موفق نبوده اند. در سطح جهانی، بهره مندی از روش های تحقیق کیفی، نظریه پردازی در این حوزه را تسهیل کرده است، در حالی که در ایران تکیه بر تکنیک های کمی مانع از تولید نظریه ها شده است. همانطور که در تحقیقات خارج از ایران مشاهده می شود، با توجه به گستردگی، چندبعدی و پیچیدگی رفتار اطلاعاتی، لازم است کارشناسان رفتار اطلاع یابی به تحقیقات بیشتر ادامه دهند. زندگی روزمره در دوره کنونی منجر به انجام پروژه های تحقیقاتی کیفی و فردی با روش های ترکیبی می شود.
بررسی میزان بهره گیری دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از مهارت های مدیریت دانش شخصی براساس مدل چئونگ و تسوئی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان برخورداری دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از مهارت های مدیریت دانش شخصی بر اساس مدل چئونگ و تسوئی (2010) به منظور ارائه راهکارهایی برای بهبود و ارتقای مهارت های آنان است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی و روش آن پیمایشی است. از پرسشنامه پابخش (1395) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شهید چمران اهواز مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 97-1396 است. حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی و مورگان، 351 نفر تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی مبتنی بر نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که وضعیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از میزان مهارت های مدیریت دانش شخصی برابر با میانگین 50/3 است که در سطح نسبتاً مطلوب ارزیابی شده است. به این معنا که در انتقال دانش بین شخصی، خلق خرد شخصی، درونی سازی دانش شخصی و مدیریت اطلاعات شخصی در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارند. همچنین در بین مهارت های بررسی شده، دانشجویان تحصیلات تکمیلی در مهارت ارائه اطلاعات بیشترین و در بازیابی و تجزیه و تحلیل اطلاعات کمترین میانگین را به خود اختصاص دادند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه که سطح برخورداری مهارت های مدیریت دانش شخصی دانشجویان در سطح نسبتاً مطلوب مشخص شد، لازم است که مهارت ها به آنان آموزش داده شود. توانمند شدن آنان به چنین مهارت هایی، باعث کمک به آنان در تصمیم گیری ها، حل مسائل، افزایش کارایی و دستیابی به اهداف شخصی می شود.
ارائه یک متدولوژی بهبودیافته برای تحول دیجیتالِ مدل کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
393 - 426
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بهبود پنج مرحله متدولوژی شالمو برای تحول دیجیتال مدل کسب و کار با استفاده از مدل ارزیابی بلوغ دیجیتال شوماخر و رویکردهای سه گانه تحول مدل کسب و کار بر اساس توصیه های هایکیلا است. روش: این پژوهش از لحاظ روش شناسی یک رویکرد ترکیبی دارد که در آن ترکیبی از روش مطالعه مروریِ روایی و روش اقدام پژوهی استفاده شده است. این متدولوژی بهبودیافته در طرح ریزی راهبردی برای تحول دیجیتال مدل کسب وکار شرکت رسیس سازه آسیا که در زمینه تولید مصنوعات فلزی اپراتورهای مخابراتی فعال می باشد، استفاده شده است. نتایج: پس از بهبود چارچوب شالمو، چارچوب بهبودیافته برای ترسیم نقشه راه تحول دیجیتال شرکت هدف مورد استفاده قرار گرفت و وضع موجود، وضع مطلوب، تحلیل شکاف دیجیتال و نقشه راه تحول دیجیتال این شرکت تدوین گردید و مورد تأیید تیم کارشناسی و هیئت مدیره این شرکت برای اجرا قرار گرفت. همچنین به منظور آزمودن دستاوردها، بخشی از آن نیز در خط کسب و کار دیجیتالی سازی کارخانه ها اجرایی شد. از آنجایی که مالکان و ذی نفعان راهبردی این شرکت علاقه مند به سرمایه گذاری و ورود به حوزه کسب وکارهای داده محور بودند، ملاحظات مختلف درباره این موضوع مدنظر قرار گرفت. نتیجه گیری: از آنجایی که تحول دیجیتال یک تحول پیچیده و چندبعدی است، بنابراین، طراحان طرح های تحول دیجیتال باید به ابزارها و به روش های آزموده شده ای مجهز باشند که بتوانند در هنگام طرح ریزی به آن ها اعتماد کنند. از آنجایی که مدل پیشنهادی این پژوهش علاوه بر بهبود مدل شالمو، در یک شرکت واقعی اجرا شده است، به نظر می رسد قابلیت بکارگیری توسط معاونت های برنامه ریزی، طرح و برنامه و همچنین مشاوران فعال در زمینه تحول دیجیتال و برنامه ریزی راهبردی، به ویژه در شرکت های تولیدی را دارد.
ارائه مدلی مبتنی بر رفتار کاربران جهت پیشنهاددهی فیلم با بهره گیری از تحلیل شبکه های اجتماعی (مورد مطالعه: سینما مارکت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
451 - 484
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به افزایش سهم مصرف و تماشای ویدئو در سبد مصرفی خانواده های ایرانی، سامانه های متعددی جهت تسهیل دسترسی مردم به این ویدئوها راه اندازی و توسعه داده شده است. یکی از مهم ترین انواع این سامانه ها، سامانه های ویدئوی درخواستی می باشند که در سال های اخیر، روند رشد بی سابقه ای را در زمینه جذب مخاطب طی کرده اند. به همان اندازه که تعدد محتوا در این سامانه ها موجب تنوع و رضایت کاربران می شود، این تعدد می تواند موجب سردرگمی بیشتر برای یافتن محتواهای مورد علاقه کاربران شود. هدف این پژوهش ارائه روش کارآمد پیشنهاددهی فیلم بر مبنای داده های مشاهده کاربران در سامانه ویدئوی درخواستی است.
روش : در این پژوهش یک الگوریتم جدید پیشنهاددهی مبتنی بر سلایق کاربر و داده های تماشای فیلم کاربران در سامانه ویدئوهای درخواستی ارائه می گردد. این لگوریتم مبتنی بر مفاهیم و شاخص های تحلیل شبکه اجتماعی بوده و براساس داده های تماشای فیلم کاربران، به شناسایی و پیشنهاددهی فیلم های مورد علاقه کاربران می پردازد.
نتایج: عملکرد الگوریتم پیشنهادی این پژوهش بر روی داده های 50، 100 و 200 کاربر سایت سینما مارکت ارزیابی شده که نتایج آن، نشان دهنده عملکرد بهتر الگوریتم پیشنهادی این پژوهش در مقایسه با الگوریتم های Naive bayes، k-nearest neighbors و ID3 است.
نتیجه گیری: سیستم های پیشنهاد دهنده با در اختیار داشتن اطلاعات فراوان و متعددی از کاربران و سوابق رفتاری آنان به پیشنهاد محتوا می پردازند. الگوریتم پیشنهادی این پژوهش قادر است با حداقل اطلاعات ممکن یعنی اطلاعات مربوط به مشاهدات کاربران با عملکرد مطلوب و قابل قبولی وظیفه پیشنهاد محتوای مطلوب کاربران را انجام دهد.
خط فارسی در گنج: واکاوی تأثیر مسائل صرف، معنا و رسم الخط بر بازیابی اطلاعات در پایگاه اطلاعات علمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
193 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: خط فارسی دشواری هایی دارد که بی توجهی به آنها، بازیابی اطلاعات را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مشکلات خط فارسی در ابعاد صرفی، معنایی و رسم الخط بر بازیابی مدارک پایگاه گنج انجام شده است. روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده که به شیوه کیفی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا انجام شد. ابزار مورد استفاده، سیاهه وارسی محقق ساخته بود. جامعه پژوهش نیز تمامی مدارک ثبت شده در گنج تا زمان اجرای پژوهش می باشد. نمونه گیری به صورت نمونه گیری معیاری انجام شد. با توجه به داده های به دست آمده، توصیف و تحلیل انجام گرفت. نتایج: در دسته مشکلات صرفی، تأثیر مسائل و دشواری های مربوط به صرف یا ساخت واژه در بازیابی مدارک و در دسته مشکلات معنایی تأثیر دشواری هایی که از نظر معنا در واژه ابهام یا تفاوت معنایی ایجاد می کنند، بر بازیابی مدارک بررسی شد. در مشکلات رسم الخط، این بررسی برای دشواری های ناشی از ویژگی های ریخت شناسی و نوشتاری خط فارسی انجام شد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد مشکلات صرفی، معنایی و رسم الخط، نتایج بازیابی اطلاعات در گنج را تحت تأثیر قرار می دهند. همچنین در این پایگاه در گروه صرفی تنها برای تک واژ های صرفی صفت، و در گروه رسم الخط، برای مشکلات علامت تشدید، جابه جایی «ی» و همزه در کلمات فارسی، نگارش همزه میانی و پایانی با کرسی «الف»، نگارش همزه میانی و پایانی با کرسی «واو»، «حذف یا نوشتن علامت مد» و «نوشتن صامت «ی» بعد از «ه» غیرملفوظ، چاره اندیشی شده و در گروه معنایی به هیچ یک از دشواری ها توجهی نشده است.
رابطۀ بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در میان کتابداران کتابخانه های عمومی: مطالعۀ موردی کتابخانه های عمومی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به کشف رابطه بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در میان کتابداران کتابخانه های عمومی استان فارس پرداخته است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روشِ توصیفی-هم بستگی انجام شد. نمونه آماری شامل 175 نفر از کتابداران کتابخانه های عمومی استان فارس بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش بکوویتز و ویلیامز (1999) و پرسش نامه یادگیری سازمانی بر اساس نظریه نیفه (2001) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب هم بستگی نشان داد بین کلیه مؤلفه های مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در میان کتابداران کتابخانه های عمومی استان فارس رابطه ای معنا دار وجود دارد. در این میان، بیشترین هم بستگی را ایجاد/تجمیع و سپس تسهیم با یادگیری سازمانی داشته اند (به ترتیب با ضریب هم بستگی 900/0 و 898/0). همچنین، نتیجه آزمون رگرسیون خطی چندگانه نشان داد مؤلفه ایجاد/تجمیع قوی ترین پیش بینی کننده یادگیری سازمانی است (197/0=بتا). این پژوهش نشان داد ایجاد/و تجمیع دانش (کسب مهارت های موردنیازِ مطابق با اهداف سازمانی) و تسهیم دانش (انتقال و به اشتراک گذاشتن تجارب مؤثر فردی و سازمانی) بیشترین تأثیر را بر ارتقا و بهبود یادگیری سازمانی دارند. اصالت/ارزش: بررسی ها نشان داد در متون رابطه بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند راهگشای مدیران کتابخانه باشد تا با برنامه ریزی، سیاست گذاری های مناسب، و ارائه استانداردها درصدد ارتقای دانش و مدیریت دانش که موجب یادگیری سازمانی شده است داشته باشند.
شناسایی مؤلفه های انتصاب مدیران کتابخانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کتابخانه ها به عنوان یکی از مهم ترین مراکز علمی، آموزشی، پژوهشی، اجتماعی و فرهنگی نقش مؤثری را در توسعه اطلاعات، آگاهی و دانش بشری دارند که تحقق اهداف آن ها، نیازمند مدیران متخصص و باتجربه برای افزایش اثربخشی و کارایی کتابخانه ها است. اما تحقق اهداف کتابخانه ها بدون انتصاب مدیران توانمند برای مدیریت کارآمد آنها ممکن نخواهد بود. بنابراین هدف این پژوهش، شناسایی و معرفی مولفه های موثر بر انتصاب مدیران کتابخانه ها بر اساس تحقیقات پیشین در این زمینه است. روش/ رویکرد: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش توصیفی و رویکرد اسنادی و تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل مطالعه و تحلیل محتوای 62 عنوان مقاله ، 7 عنوان کتاب و 1 عنوان پایان نامه منتشر شده در حوزه مدیریت کتابخانه ها است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش یادداشت برداری از منابع منتشر شده در زمینه مدیریت کتابخانه ها و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار اکسل است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های اثرگذار جهت انتصاب مدیران کتابخانه ها شامل مؤلفه های شغلی/فردی مانند دانش و معلومات حرفه ای (سابقه کاری، سنوات خدمت، دوره های آموزشی گذرانده، مدرک تحصیلی مرتبط، قابلیت ارتقاء علمی و اداری و تخصص)، مهارت های مدیریتی (مهارت های ارتباطی، توانایی تصمیم گیری و پاسخگویی، مدیریت بحران، انجام کار گروهی، مدیریت تعارض، تفویض اختیار ، مدیریت زمان، مدیریت منابع و سرمایه، خلاقیت و نوآوری، شناسایی و تحلیل مسائل، درک تفاوت های فردی، روحیه تشویق پرسنل، آینده نگری، تعهدمداری و عدالت و انصاف) ویژگی های شخصیتی (مسئولیت پذیری، اعتماد به نفس، تحمل و سعه صدر، صداقت و درستی، روحیه مشارکت جویی، ظاهر آراسته و منظم، سن، انعطاف پذیری و شجاعت فردی)، نگرش و بینش (نگرش مذهبی، محترم شمردن زیردستان و تقدم ضابطه بر رابطه) ، اعتبار عمومی و حرفه ای (ارتباطات غیررسمی، حسن شهرت حرفه ای، جلب اعتماد کارکنان، جلب اعتماد مافوق و جلب اعتماد ارباب رجوع)؛ عوامل سازمانی / داخلی (بُعد ساختاری (پیچیدگی سازمان، رسمیت سازمان، سطح تمرکز سازمان و سیستم بودجه) و بُعد محتوایی (اندازه سازمانی، فرهنگ سازمانی، درک اهداف و استراتژی سازمانی، فناوری سازمانی و سبک رهبری مدیران عالی سازمانی) و عوامل محیطی/ خارجی (محیط عمومی (عوامل اجتماعی/ فرهنگی، جغرافیایی، اقتصادی، تکنولوژیکی، سیاسی/حقوقی) و محیط تخصصی (رقبای سازمانی، ارباب رجوع و عوامل قانونی) است. اصالت/ ارزش: انتصاب مدیران کتابخانه ها نقش بسیار مهمی در رشد و شکوفایی آنها دارد. این مقاله یکی از اولین مطالعات توصیفی و تحلیلی در زمینه مدیریت کتابخانه ها است که بر شناسایی و دسته بندی مؤلفه های موثر در انتصاب مدیران کتابخانه ها تمرکز دارد و می تواند به شناسایی و به کارگیری مدیران مستعد و توانمند در کتابخانه ها منجر شود و سبب افزایش کارآمدی و اثربخشی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی شود. همچنین این مؤلفه ها می توانند ابزاری برای سیاستگذاری درست در دست مدیران ارشد جهت انتصاب مدیران کتابخانه ها باشند و از سوی دیگر می توانند زمینه ای برای تحقیقات بعدی و مفصل تر در زمینه ابعاد مدیریتی، شخصیتی، فنی و اجتماعی مدیران کتابخانه ها و خدمات اطلاعاتی باشند.
Providing Digital Marketing Model for Online Business Branding(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
274 - 296
حوزههای تخصصی:
Purpose : Considering the competitive space of online businesses, branding would be the key element for achieving a competitive advantage. This study aimed at providing a digital marketing model for online business branding. Method : This was a fundamental study in terms of objective, which was conducted by using the mixed method based on deductive-inductive reasoning. Moreover, the identified indicators were validated by using the Fuzzy Delphi Method (FDM). Data analysis was done through MaxQDA and Matlab software within qualitative and quantitative phases, respectively. Findings : The main categories of the study included marketing strategy, personalization, website design, consumer interaction, product features. Digital branding is at the center of the analytical model with dynamic interaction with four categories mentioned above. The website should be designed flexibly to provide customers with a personalization option. Furthermore, the product/service mix must be based on innovation. Conclusion : The needs and expectations of customers should also be found through interaction with customers. Finally, business management was obtained through marketing strategies.
ارائه چارچوبی برای کاربردهای یادگیری ماشین در مدیریت دانش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوبی برای کاربردهای یادگیری ماشین در مدیریت دانش سازمانی در بانک کشاورزی، با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل شبکه فازی می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف تحقیق از نوع کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل کارشناسان فناوری اطلاعات و توسعه منابع انسانی و مدیران شعب بانک کشاورزی به عنوان خبرگان آشنا می باشد که از طریق روش نمونه گیری هدفمند 10 نفر انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات سه پرسشنامه دلفی، دیمتل و پرسشنامه مقایسه زوجی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. پس از گردآوری اطلاعات، ابتدا اطلاعات خام کدگذاری و طبقه بندی و طی تکنیک دلفی فازی به متغیرهای تحقیق تبدیل گردید. سپس با استفاده از آمار توصیفی شاخص های گرایش به مرکز و پراکندگی اعضای نمونه تحقیق محاسبه شد و به منظور بررسی معیارها از فرایند تحلیل شبکه ای فازی و دلفی فازی استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار اکسل و سوپر دسیژن استفاده شده است. یافته ها: معیارها و زیرمعیارهای مؤثر بر مدیریت دانش در سیستم بانکداری با رویکرد یادگیری ماشین در 4 معیار کلی و 17 زیرمعیار به این شرح شناسایی گردیدند: عوامل زیرساختی (حفاظت از اطلاعات شخصی، سخت افزار و نرم افزار، ارتباطات، حفاظت فیزیکی)؛ عوامل محیطی (فرهنگ و جو سازمانی، قوانین و مقررات سازمانی، زمان ارائه دانش، حمایت مدیریتی)؛ عوامل محتوایی (نوع دانش، نیروی انسانی متخصص و با دانش، موقعیت ارائه دانش، تدوین محتوا)؛ فرایند مدیریت دانش (خلق دانش، کسب دانش، تبدیل دانش، بکارگیری دانش، نیازسنجی دانش). به منظور اولویت بندی شاخص ها با تکنیک تحلیل شبکه فازی، پس از محاسبه سوپر ماتریس حدی، محاسبه نتایج ماتریس خوشه ها و نرمال سازی ضریب زیرمعیارها در ابر ماتریس حدی، توسط ضریب خوشه ها می باشد که بر اساس محاسبات صورت گرفته و سوپر ماتریس حد، اولویت نهایی عوامل زیرساختی با وزن حدی 43683/0 بیشترین تأثیر و عوامل محتوایی با وزن حدی 04817/0 کم ترین تأثیر را بر حفظ مدیریت دانش در سیستم بانکی با در نظر گرفتن رویکرد یادگیری ماشین دارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده عوامل زیرساختی دارای بیشترین تاثیر و عوامل محتوایی کم ترین تأثیر را در حفظ مدیریت دانش در سیستم بانکی با در نظر گرفتن رویکرد یادگیری ماشین دارند.
ارزیابی و تحلیل نرم افزار های پرکاربرد تولید هستی شناسی در بازنمون مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
147 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل نرم افزارهای پرکاربرد تولید هستی شناسی در بازنمون مفاهیم در جهت انتخاب مناسب ترین این نرم افزارها است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و با رویکرد کمّی انجام شد. روش انجام پژوهش از نوع تحقیقات ارزیابانه و با رویکرد توصیفی بود. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش را منتخبی از نرم افزارهای تولید هستی شناسی شامل: Apollo، Onto Studio، Protégé، Swoop و TopBraid Composer Free Edition تشکیل می دهد. بنابراین، جامعه آماری پژوهش حاضر را پنج نرم افزار هستی شناسی مذکور تشکیل می دهند. در این پژوهش با توجه به نبود سیاهه ارزیابی مناسب در زمینه موضوع تحقیق، از طریق مطالعه منابع لاتین نرم افزارهای هستی شناسی و راهنماها، نسبت به تهیه ابزار مناسب ارزیابی اقدام شد. ابزار گردآوری داده ها، سیاهه وارسی بود که روایی صوری آن به تأیید صاحب نظران علم اطلاعات رسید. این سیاهه در هفت بخش شامل مولفه های پراهمیت نرم افزار های هستی شناسی، مولفه فرمت ورودی و مولفه زبان بازنمون مفاهیم، معیار معماری و ساختار نرم افزار با زیرشاخص های مولفه های قابلیت تعامل، پایداری، دسترس پذیری، قابلیت نصب بر روی انواع پلتفرم، زبان پایه نرم افزار، و مولفه تعامل و میان کنش پذیری با نرم افزار های مرتبط هستی شناسی و قالب ذخیره سازی هستی شناسی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از فنون آماری توصیفی نظیر میانگین وزنی و درصد استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان داد که نرم افزار Protégé با کسب 177 امتیاز از کل امتیازات، به لحاظ مولفه های مورد مطالعه در این پژوهش در رتبه اول و نرم افزار Onto Studio نیز با کسب امتیاز 126 از کل امتیازات در رتبه بعدی قرار دارد. در نهایت نرم افزار Top Braid Composer Free Edition با کسب 87 امتیاز از کل امتیازات به لحاظ مولفه های مورد بررسی در این پژوهش در رتبه سوم قرار دارد. در بررسی مولفه میان کنش پذیری نرم افزار های هستی شناسی، دو نرم افزار هستی شناسی Protégé 5.2.0 و Onto Studio با 41.66% به یک نسبت با نرم افزارهای دیگر هستی شناسی دارای تعامل بودند که از نقاط قوت این دو نرم افزار است. دو نرم افزار Apollo و Swoop تعاملی با هیچ کدام از نرم افزار های هستی شناسی ندارند و می توان آن را از نقاط ضعف دو نرم افزار دانست. نتیجه گیری: پژوهش حاضر توانست براساس ارزیابی مولفه های بررسی شده در نرم افزار های هستی شناسی برخی از نقاط قوت و ضعف مربوط به آنها را نشان دهد، و اینکه نرم افزارهای مورد مطالعه از لحاظ ارتباط با سایر نرم افزارهای حوزه هستی شناسی دارای چه وضعیتی هستند و میان کنش پذیری میان آنها چگونه است. همچنین نتایج پژوهش به پژوهشگران این حوزه در انتخاب مناسب ترین نرم افزار هستی شناسی در تولید و بازنمون مفاهیم کمک خواهد کرد.
الگوی ساختاری توسعه فرهنگی در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
423 - 454
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی ساختاری توسعه فرهنگی در کتابخانه های عمومی از دیدگاه متخصصین، کتابداران و مدیران کتابخانه های عمومی کشور است. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات اکتشافی- کاربردی است، که به صورت میدانی انجام شد. روش پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها با استفاده از روش تحقیق آمیخته می باشد که به صورت کیفی- کمّی اجرایی گردید. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل متخصصان حوزه علم اطلاعات دانش شناسی، جامعه شناسی و همچنین مدیران و صاحب نظران حوزه کتابخانه های عمومی و در بخش کمّی شامل مدیران و کتابداران کتابخانه های عمومی مراکز استان که تجربه و تخصص کافی در حوزه کتابخانه های عمومی داشتند، است. ابزار تحقیق شامل مصاحبه های نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته ای بود که با توجه به اهداف و روش پژوهش، طراحی گردید. جهت تهیه پرسشنامه، از مصاحبه های کیفی و همچنین بررسی مبانی نظری موجود در حوزه پژوهش استفاده گردید. پس از توزیع پرسشنامه ها، تعداد 319 پرسشنامه گردآوری شد و تمامی روند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در نرم افزارهای آماری SPSS و معادلات ساختاری PLS انجام گرفت. یافته ها: یافته ها در بخش کیفی پژوهش از طریق مصاحبه شامل 10 مقوله اصلی با عنوان مولفه های توسعه فرهنگی شامل: دسترسی به آموزش، آموزش مداوم، هویت فرهنگی، سوادآموزی آموزش های فرهنگی- هنری، سرانه مطالعه، بهداشت فرهنگی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و استقلال ملی، و 19 مقوله فرعی به عنوان زیرمجموعه های آن ها، طبقه بندی گردید. همچنین یافته های پژوهش نشان داد، که کتابخانه های عمومی بر شاخص های توسعه فرهنگی تاثیر مثبتی دارد، یعنی فعالیت ها و خدمات کتابخانه های عمومی می تواند منجر به افزایش توسعه فرهنگی در بین افراد جامعه گردد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد کتابخانه های عمومی این پتانسیل را دارند که بر تمامی شاخص های ذکر شده در توسعه فرهنگی جامعه به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم اثرگذار باشند. تقویت خدمات و فعالیت های کتابخانه های عمومی، از طریق تجهیزات و خدمات نوین و آموزش کتابداران می تواند کتابخانه های عمومی را به مکانی تبدیل کند که همه افراد جامعه برای برطرف کردن نیازهای اطلاعاتی و خدماتی و مشاوره ای خود ابتدا به کتابخانه مراجعه کنند؛ زیرا این دوستی و ارتباط به شکل چشمگیری در ارتقاء سطح کیفیت زندگی افراد جامعه موثر است. کتابخانه های عمومی در کشورهای توسعه یافته یکی از کانون های اصلی توسعه محسوب می شوند. از آنجا که اطلاعات عامل کلیدی توسعه می باشد، تقویت خدماتی همچون مجموعه سازی مناسب، در دسترس قرار دادن منابع و ارائه خدمات نوین به تناسب گروه های مختلف جامعه به شکل های متنوع چاپی، صوتی، تصویری و الکترونیکی و غیره برای تمام افراد بدون هیچ گونه محدودیتی، می تواند در توسعه فرهنگی جامعه تاثیرگذارتر باشند.