فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
جهان پیچیده است و ابزارهای ما باید با این پیچیدگی تطابق داشته باشند، چیزهایی که به نظر خیلی پیچیده هستند، می توانند بسیار ساده به نظر برسند و چیزهایی به نظر ساده، میتوانند بسیار پیچیده باشند. این نشان دهنده موقعیت ذهن دربرابرپیچیدگی است ونقش تفکرطراحی واسطه گری دراین موقعیت است. پیچیدگی کیفیت یا حالتی بغرنج و دشوار ازنظر فهمیدن، انجام دادن، یا ساختن است و شناخت، فعالیتی عملی و تعاملی است و کل سامانه ی شناختی شامل ذهن، عمل و دنیا، ترکیبی از تفکر و عمل در محیط فیزیکی می باشد و روش کار طبیعی طراح، کل سامانه ی شناختی را از طریق تعامل با مدل های موقتی موقعیتی که برای آن طراحی می کند، در برمی گیرد بنابراین تفکر طراحی شامل بازه ای از فرآیندهای شناختی، استراتژیک و عملی است که به طراح مجموعه ای از راهبردهای موقعیت بخش می دهد. این مفاهیم این نکته را آشکارمی کند که تفکرطراحی دارای موقعیت وقابلیت های خاصی درمواجهه با پیچیدگی می باشد، دراین پژوهش ابتدا با بررسی پیشینه پژوهش درباره مفاهیم پیچیدگی ازدیدگاه علوم طبیعی، فلسفه، مدیریت و طراحی، مفاهیم وساختارهای بنیادی مربوط به پیچیدگی درچهاربخش سادگی، بغرنجی، پیچیدگی و آشفتگی استخراج می گردد، سپس قابلیت های تفکرطراحی درمواجهه با این مفاهیم وساختارها مورد بررسی قرارمی گیرد.
تسخیرشدگان: دیالکتیک زایایی و میرایی تصاویر سینمایی و کلانشهری در سرخپوست ها (1357)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
77-89
حوزههای تخصصی:
سرخپوست ها (1357)، روایت شور و اشتیاق جوانانی سرسپرده به سینماست که به خاطر دستیابی به رویایشان از همه چیز در زندگی گذشته اند. به نظر می رسد که شخصیت های فیلم به تسخیرشدگان تصاویر سینمایی تبدیل شده اند، و از سحر و جادوی این تصاویر گریزی ندارند. از این رو می توان فیلم را اثری درباره قدرت تاثیرگذاری تصاویر بر زندگی، هویت و روابط سوژه های مدرن در نظر گرفت. فیلم سرخپوست ها از لحاظ روایی و تکنیکی به برخی از مباحث نظری مهم پیرامون ماهیت تصویر سینمایی و تصویر عکاسانه دلالت های فراوانی دارد. مباحثی که خصوصا در سال های اخیر مورد توجه نظریه پردازان حیطه های عکاسی و فیلم قرار گرفته است. مضامینی همچون نقش تصاویر سینمایی در شکل دهی به جهان رویاییِ جایگزین برای سوژه های مدرن، رابطه سینما و کلانشهر، ارتباط تصویر متحرک سینمایی و تصویر ایستای عکاسانه، ماهیت استنادی تصویر عکاسانه و اصالت ارجاع دهی اش به رویداد گذشته، نقش رسانه هایی همچون فیلم و عکاسی به مثابه پروتزهای ادراکی و عملکرد آن ها در ایجاد خاطره ها و تجربه های مصنوعی در فیلم نمودهای شاخصی می یابند. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، با بهره گیری از آرای متفکرانی همچون سوزان سونتاگ، لورا مالوی، آلیسون لندسبرگ و الیسا ماردر می کوشد این جنبه ها و دلالت های فیلم را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. این پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از آرای نظریه پردازان معاصر در بازخوانی آثار سینمای ایران، می تواند آشکار کننده برخی ظرفیت های پنهان و مغفول این آثار باشد، و از این منظر ضرورت چنین پژوهش هایی را مورد تاکید قرار می دهد. یافته های این پژوهش آشکار می سازد که فیلم سرخپوست ها با بهره گیری از تمهیدات مختلف سینمایی و اتخاذ استراتژی های روایی و تکنیکی متمایز، به مثابه کنکاشی خلاقانه در ماهیت تصاویر سینمایی و عکاسانه، و قدرت تاثیرگذاری این تصاویر بر روی سوژه های مدرن عمل می کند.
فیلم ناصرالدین شاه اکتور سینما(1370) بازنمایی کننده تجربه نظاره گری جسمانی و از میان رفتن مرز میان ناظر و منظر سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم ناصرالدین شاه اکتور سینما مبتنی بر وقایع ورود سینما به ایران و با مروری بر تاریخ سینمای ایران، داستانی تخیلی ارائه می کند، و از این مدخل به معضلات ساخت فیلم و ممیزی می پردازد و نقش قدرت حاکم در این فرایند را مورد اشاره قرار می دهد. در طول روایت، دایما مرزهای میان فضای واقعی مفروض جهان داستان و فضای سینمایی درون روایت محو می شود؛ گاه شخصیت فیلمی وارد فضای واقعی می شود و فاصله پرسپکتیوی و جایگاه امن نظاره گری را از بین می برد، و گاه تماشاگر وارد محیط فیلم می شود و با شخصیت فیلمی به تعامل می پردازد. از این منظر این اثر را می توان به مثابه کنکاشی خلاقانه در رابطه با تجربه نظاره گری سینمایی در نظر گرفت. با شکافته شدن پرده و شکسته شدن مرز میان ناظر و منظر سینمایی، این فیلم الگوی نظاره گری مبتنی بر تماس لامسه ای و ارتباط بدنی را بازنمایی می کند. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، این بحث را مطرح می سازد که این اثر، با ادای دین به تاریخ سینمای ایران سعی کرده است درک سنتی از مفهوم نظاره گری سینمایی را مورد پرسش قرار دهد و بر جنبه های تنانی و ادراک جسمانی در تماشای فیلم تاکید کند.
تولید استعاره های تصویری و مفهومی براساس میزانسن های نمایش با تمرکز بر نمایشنامه هشتمین سفر سندباد نوشته بهرام بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ هنر، مطالعه درباره ی استعاره یکی از بحث های مهم رشته های گوناگون هنری بوده است. از جمله رویکردهای جدید به استعاره، نظریه «استعاره های مفهومی» جورج لیکاف و مارک جانسون است که منشأ بسیاری از استعاره ها را جسم انسان و جنبه های مادی آن می داند. امروزه در هنر تئاتر میزانسن نه تنها چیدمان و حرکت بازیگران روی صحنه، که شامل همراهی عناصر میزانسن مانند ترکیب بندی، تصویرسازی و حرکت با تمام عوامل اجرایی مانند دکور و لباس و موسیقی و نورپردازی است. از آنجا که در تئاتر جنبه های تصویری نمود فراوان دارند، مقاله ی حاضر می کوشد تا نشان دهد که استعاره های تصویری روی صحنه، چگونه به وسیله ی میزانسن و ترکیب صحنه تولید می شوند. رویکرد تحلیلیِ پژوهش حاضر به میزانسن و رابطه ی آن با استعاره های تصویری، براساس نظریه استعاره های مفهومی بنا شده است. به منظورِ بررسی مسئله ی مطرح شده، این رویکرد روی نمایشنامه ی هشتمین سفر سندباد اثر بهرام بیضایی اجرا شده تا درستی آن آزموده شود. براساس نتایج این پژوهش، می توان استعاره های تصویری را با استفاده از میزانسن و عناصر آن، و نیز عوامل دیداری و شنیداری نمایش مانند دکور و لباس و نورپردازی، روی صحنه خلق کرد و استعاره های درون متن نمایشی را به شکل استعاره های مفهومی و تصویری در اجرا به نمایش گذاشت.
کارکردهای جامعه شناختی اسطوره در نقاشی معاصر ایران با تمرکز بر آرای کلود لوی استروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان با زبان، نماد و اسطوره ها می اندیشد و با پیرامون خود در تعامل است. اسطوره در هنر کارکردهای متعددی می یابد که از جمله ی آنها کارکردهای جامعه شناختی است.کلود لوی استروس، معتقد است که انسان به واسطه ی تقابل های دوگانه که از ویژگی های بارز اسطوره است، به حل تعارض های زندگی می پردازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تقابل های دوگانه ی ساختاری با کارکرد جامعه شناختی اسطوره براساس آرای لوی استروس، در نقاشی معاصر ایران صورت گرفته است. سوالات پژوهش عبارتند از: 1. عوامل مؤثر در شکل گیری کارکرد جامعه شناختی اسطوره در نقاشی معاصر ایران چیست؟ 2. اسطوره براساس آرای لوی استروس چگونه در نقاشی معاصر ایران کارکرد جامعه شناسانه یافته است؟ این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهده آثار به سرانجام رسیده است. آثار مورد بررسی به روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شده اند. نتایج حاصل نشان می دهد، هنرمندان معاصر ایرانی با تکیه بر اسطوره های ایرانی به کنکاش و جست وجوی یافتن راهی برای دنیای آرمانی خود توسل جسته اند. تاحدی که در راه جست وجو برای رسیدن به ارزش های انسانی و انتقاد به خوی و منش غیرانسانی به اسطوره های غربی نیز وجوهی ایرانی بخشیده اند که با شیوه های نمادپردازانه ی گونه گونی در آثار نقاشی آنان بروز یافته است.
دگردیسی عناصر سنتی ژاپنی منتخب موجود در انیمه افسانه پرنسس کاگویا در چارچوب الزامات تصویری مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انیمه های ژاپنی از جمله آثاری هستندکه علاوه بر مخاطب داخلی، مخاطبان بسیاری با گروه های سنی مختلف از ملیت های متفاوت دارند، این دسته آثار به واسطه ی حضور عنصر تصویر در خود، بخصوص انیمه هایی همچون افسانه پرنسس کاگویا که مضامین سنتی، افسانه ای و فولکلور دارند، در مراحل ساخت آن ها از پیش متن های سنتی بهره گرفته شده و این پیش متن ها مطابق با نوع سلیقه مخاطبان امروزی بواسطه کارگردان دستخوش تغییر و در نهایت بروزرسانی می شوند، از این جهت مقصود از نگارش مقاله حاضر بررسی عناصر تصویری منتخب و سنتی ژاپنی موجود در انیمه افسانه پرنسس کاگویا است که در راستای ارائه به مخاطبان امروزی دچار تغییراتی شده و به دنیای مدرن تصاویر انیمه راه یافته اند. نوشتار حاضر در پی یافتن پاسخ برای این پرسش است که، در انیمه افسانه پرنسس کاگویا چگونه عناصر و مفاهیم سنتی ژاپنی منتخب در قالب تصاویر مدرن شکل گرفته و در انیمه مورد نظر گنجانده شده اند؟ این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و براساس مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی به انجام رسیده است. نتیجه ی نهایی پژوهش حاضر بیانگر، به کارگیری پیش متن های سنتی منتخب در تولید انیمه افسانه پرنسس کاگویا توسط کارگردان آن یعنی ایسائوتاکاهاتا است که در برگیرنده نوع پوشش و آرایش، شخصیت، سبک زندگی و آیین است که ریشه در فرهنگ، سنت و زادگاه او دارد و هم چنین بهره گیری از این پیش متن ها نیز گویای اقتباس از داده های سنتی ازجمله تصویرسازی و نقاشی ها از نوع صریح و ضمنیِ آن است، همان گونه که ژرار ژنت در نظریه بینامتنیت خود اذعان می دارد.
هنر و ارتباطات دراندیشه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت هنر و ارتباطات در جامعه اسلامی و ضرورت تدوین نظریه هایی که بتواند راه کار مناسب را برای هنرمندان و ارتباطگران را ارائه نماید وازاختلاف نظرها جلوگیری کند، بازخوانی اندیشه امام خمینی (ره) نظریه پرداز و بنیانگذارانقلاب اسلامی را ضروری می نماید.این تحقیق باهدف شناخت اندیشه امام درباره هنر و ارتباطات در جامعه اسلامی انجام شده است. به همین منظور کلیه آثار مکتوب امام با روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی بررسی شد و با انتخاب هدفمند بیانات ایشان و کدگذاری آن ها با استفاده از نرم افزار اِن ویوو 10دریافت که بر اساس هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی امام،در اندیشه امام خمینی که مبتنی بر فقه سیاسی ایشان است، حمایت از هنر و رسانه با دفاع از آزادی رسانه هاواستقلال هنرمندان، اعتراض به سانسور با حمایت از آزادی انتقاد، تبلیغات در جامعه، مانند تبلیغ در مساجد، استقبال ازهنرحلال بابیان هنر موردقبول در عرفان اسلامی ،متعهد و معترض، و هنر زیبا در قالب احکام شرعی و پرهیز از هنر حرام مانند:موسیقی حرام، مجسمه غیر صاحبان روح، لهو ولعب به دلیل اشکال شرعی احصاء شده است که در هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی امام در قالب دو مقوله فراگیر اهمیت هنر و آزادی و حرمت اشاعه فساد تبیین می شوند. ازاین رو پیشنهادمی شود با توجه به فقه سیاسی امام، هنرمندان مسلمان در خلق آثار خود به قوانین و احکام شرعی پایبندباشند تا در اجرای مسئولیت هنری شان، بر اندیشه امام در هنر و ارتباطات وفادار بمانند و پاسخگوی معترضان به آثارشان باشند.
واکاوی نظریه انتقادی در گفتمان هنر اجتماعی-سیاسی پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
5 - 16
حوزههای تخصصی:
طرح مواضع پست مدرنیسم و نظریه انتقادی در جامعه قرن بیستمی، ابعاد جدیدی در رویکرد تفکر انتقادی به وجود آورد. تأثیری که نظریه انتقادی بر اندیشه سیاسی، فرهنگی و جامعه شناسی در نقد و دگرگون ساختن جامعه مطرح کرد، موضعی مقابل شرایط سلطه و سرکوب بود. از سویی پست مدرن، نگرش انتقادی به مدرن در همه ابعاد است؛ این دو جریان، حرکتی به سوی نوع جدیدی از جامعه عقلانی را ایجاد کردند. از آنجایی که هنر نمود روح دوران در جوامع است، در دوران معاصر با نگرشی نقادانه، شیوه بازتولید هنری را در عصر پسامدرن معرفی می نماید که معرف سیر تحولات جوامع در کنش اجتماعی تحت عنوان هنر متعهد است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای در تلاش است تا با این فرض که نمونه های هنرِانتقادی که با ایجاد آگاهی و بیداری اجتماعی در پی عدالت اجتماعی در برابر نظام سلطه در جوامع معاصر است، هنر متعهد را با درنظرداشتن شیوه انتقادی هنر پست مدرن و نظریه انتقادی (قرائت هورکهایمر و آدورنو) مطالعه کند. بنابراین می توان نتایج را براساس تحلیل نمونه های هنر در حیطه بیان اجتماعی و سیاسی بدین صورت تبیین نمود: هنرِانتقادی در نگرش اجتماعی-سیاسی نمود بیان اعتراضی- اجتماعی هنر با ویژگی های پست مدرن است که با مطرح شدن صدای مخالف و زیر سئوال بردن ساختار قدرت، بیانگر شکل تحقق یافته نظریه انتقادی است.
هویت یابی میوه های فولادی قاجاری، موجود در موزه ملی ایران (به استناد متون ادب فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
55 - 62
حوزههای تخصصی:
تعداد شش میوه فولادی از عصر قاجاریه، در موزه ملی ایران وجود دارد که تا حال معرفی نگردیده اند و فرض مقاله بر این است که می توان به استناد متون ادب فارسی این میوه ها را هویت یابی نمود؛ از این رو هدف پژوهش پیش رو یافتن هویت این میوه ها به استناد متون ادب فارسی است. روش اتخاذ شده برای نیل به این هدف، ابتدا بررسی ویژگیهای ظاهری این میوه ها و سپس یافتن پیشینه میوه های فلزی در متون ادب فارسی، بعد طبقه بندی و انطباق آنها با مورد مطالعاتی می باشد؛ نتیجه اخذ این روش نشان داد، میوه های فولادی موزه ملی «به» و «ترنج» هستند و سابقه ساختن این میوه ها به دو صورت بویا و غیربویا، به ایران قبل از اسلام می رسد؛ و دلیل ساخت این میوه ها را با توجه به اینکه بر روی دو عدد از آنها نام ناصرالدین شاه نگاشته شده، می توان باستانگرایی پادشاهان قاجاری دانست. بنابراین نتایج این پژوهش علاوه بر اینکه موجب دمیدن روح حیات به تعدادی اشیاء خاموش موزه ای گردید؛ حتی در گامی فراتر موجب تکمیل اسناد تاریخی و فرهنگی این مرز و بوم شد؛ زیرا علیرغم اشارات فراوان به میوه های فلزی در متون ادب فارسی، میوه های فولادی موجود از عصر قاجاریه، تنها نمونه متجسد از یک سنت باستانی در ایران می باشد.
ارتباط ساختاری موسیقی کردستان و موسیقی دستگاهی ایران (مطالعه موردی آواز بیات کرد و خرده بندِ بهاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات موسیقی شناسی ایرانی، نسبت میان موسیقی قومی و موسیقی دستگاهی است. اعتقاد بر این است که میان این دو موسیقی، ارتباط وجود دارد. یکی از نمودهای این ارتباط، نسبت میان آواز بیات کرد موسیقی دستگاهی ایران و موسیقی قوم کرد است. موسیقی شناسان حوزه موسیقی دستگاهی بر ارتباط این دو تأکید دارند، در حالی که درون فرهنگ موسیقی کردی زمزمه های نفی چنین ارتباطی وجود دارد. با این وجود، هیچکدام از اینان نتوانسته اند شواهد قانع کننده ای بر مدعای خود بیاورند. در این پژوهش به چرایی ارتباط بیات کرد و موسیقی کردستان پرداخته می شود و با تکیه بر مطالعه تطبیقی بیات کرد و یکی از گونه های موسیقی کردستان به نام خرده بندِ «بهاره»، وجود نسبت خانوادگی و شباهت های ساختاری مُدال در بیات کرد و موسیقی کردستان تبیین می شود. این پژوهش با تأثیرگیری از شیوه تحلیل مُدال معرفی شده توسط استاد داریوش طلایی، ویژگی های مُدال بهاره را تحلیل کرده، و سپس به مقایسه بهاره و بیات کرد، بر اساس سه محور اشل صوتی، نقش و فونکسیون درجات، و الگوهای رفتاری گردش نغمات و سیر ملودی، با استفاده از سنجه های مربوطه می پردازد. مطالعه تطبیقی نشان می دهد که این دو در واحدهای ساختاری فواصل و اشل صوتی، دانگ بندی، درجات دارای نقش و جاذبه، و الگوهای گردش نغمات مرتبط با پرورش جاذبه مدال، شباهت بنیادین و کلان دارند.
تقابل نور و ظلمت در مضامین نقوش سفال های دوره سلجوقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفال ها در طول تاریخ پر فراز و نشیب ایران، همواره هنری جاودان و ماندگار بوده اند و در هر دوره باورها و افکار حاکم بر جوامع را در نقوش خود انعکاس داده اند. در این میان سفال های دوره سلجوقی بسیار حائز اهمیت هستند. نقوش این سفال ها اغلب در فضایی اسطوره ای حماسی ترسیم شده اند. برخی از این نقوش حاوی مضامینی هستند با بن مایه تقابل نور و ظلمت، که اصل بنیادین حکمت ایران باستان است. در این مقاله، که به روش کیفی است، به بررسی تأثیر این بن مایه کهن ایرانی بر نقوش سفال های دوره سلجوقی اشاره می شود. در نتیجه پژوهش مشخص می شود که تداوم بنیان های حکمت ایران باستان که در آن نور، قطب خیر و مثبت و ظلمت، قطب شر و منفی است، در سفال های دوره سلجوقی به خصوص در نقوشی که تحت تأثیر شاهنامه فردوسی ترسیم شده اند، دیده می شود. سفال ها دارای نقوشی هستند که یا به طور مستقیم نمادهای نور و ظلمت یا خیر و شر در آن ها ترسیم شده و یا محتوا و درون مایه نقوش نشان از تقابل این دو قطب دارد. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی عهده دار بررسی تداوم این بن مایه کهن ایران باستان بر نقوش سفال سلجوقی است.
شرح نسبت میان کمال و زیبایی د ر مشارق الد َراری سعید الد ین فَرغانی (تأملی د ر زیبایی شناسی عرفانی حکما و عرفای مسلمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اند یشمند ان مسلمان بد ون ترد ید د ر حوزه زیباشناسی و زیبایی شناسی تأملات جد ی و مهمی د اشته اند ؛ هم د ر حوزه مباحثات فلسفی، هم کلامی، هم عرفانی و هم حتی قرآنی و روایی. د ر این میان، حوزه عرفان به د لیل برجسته بود ن مفاهیمی چون عشق و کمال، د امنه فراخ تری برای ظهور مباحث علم الجمال یا زیبایی شناسی د اشته است. رساله تائیه معروف به نظم السلوک یا نظم الد ُرّ اثر ابن فارض یکی از شورانگیزترین و د ر عین حال عالی ترین منظومه های عرفانی د ر تمد ّن اسلامی است. ابن فارض د ر این قصید ه هفت صد وپنجاه بیتی، زیباترین و عمیق ترین مباحث عرفانی را د ر پرتو عشق شرح د اد ه است. ازجمله کسانی که به شرح مشارق پرد اخته صد رالد ین قونوی است که شاگرد نامد اری چون سعید الد ین فرغانی د ارد . شاگرد بلند مرتبه ای که صد رالد ین د ر مقد مه خود برمشارق الد راری، او را افتخارالمشایخ خواند . این کتاب شرح فارسی قصید ه تائیه ابن فارض است. فرغانی د ر شرح ابیات قصید ه، آنگاه که ابن فارض به بیان حُسن و جمال می پرد ازد نکات نغز و ارزشمند ی د ر باب زیبایی ارائه می د هد . این مقاله شرح جامع نقطه نظرات سه بزرگ حکمت اسلامی است از یک سو ابن فارض و از سوی د یگر صد رالد ین قونوی و نهایت سعید الد ین فرغانی. زیرا ترد ید ی نیست فرغانی صرفاً یک ناقل نیست و د ر موارد ی کاملاً رأی خود را شفاف ارائه کرد ه است.
منابع و سرچشمه های سازنده حرکت در تئاتر گارجنیدزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ولادیمیر استانیوسکی از کارگردانان سرشناس سالهای اخیر، مؤسس و کارگردان هنری کمپانی تئاتر گارجنیدزه لهستان است که اجراهای وی مورد توجه بسیاری ازهنرمندان و پژوهشگران سراسر جهان قرار گرفته است . بزعم بسیاری از نظریه پردازان و پژوهشگران حوزه تئاتر از جمله پال آلین ، اهمیت آثار استانیوسکی بیش ازهرچیز در حرکات بازیگران و فرم های حرکتی آن نهفته است . شناخت عوامل سازنده و ریشه ها و سرچشمه های شکل دهنده حرکات بازیگران گارجنیدزه می تواند به دانش بازیگران و کارگردانان و طراحان حرکات نمایشی بیفزاید و منجر به افزایش کیفیت آثار نمایشی گردد. براساس بررسی انجام شده، درزمینه موضوع این مقاله ، هیچ پژوهشی ثبت نشده است. سوال مقاله حاضر عبارت است از: تئاتر گارجنیدزه مواد خام و اولیه حرکات خود را از کجا و چه چیزهایی تهیه می کند ؟ روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و پایگاه های معتبراینترنتی جمع آوری شده است. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش می توان به " هیرونومیا " و " ژستیکولیت" یونانی ، " ساماودا"ی هندی ، رفتار سرخپوستان " تاراموهارا"ی مکزیکی و زبان بدن کولی های لهستانی بعنوان بخشی ازسرچشمه های سازنده حرکات تئاتراستانیوسکی اشاره نمود . کلید واژه ها : بدن ، حرکت ، هیرونومیا ، تئاتر استانیوسکی ، گارجنیدزه ، لمس فاصله
عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری هنر انتزاعی ناب نئوپلاستیک پیت موندریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی عوامل تاثیرگذار بر پیدایش هنر انتزاعی ناب نئوپلاستیک نقاش هلندی پیت موندریان (1944-1872) می پردازد. علیرغم اهمیت و نقش موندریان در به کمال رساندن نقاشی انتزاعی، محققان رغبت کمتری برای کاوش عوامل مختلف در شکل گیری نقاشی و تئوری نئوپلاستیک در قیاس با دیگر هنرمندان نشان داده اند. از این جهت، هدف این مقاله در قدم اول ارائه تفحصی برعوامل اصلی (سبک گرایانه، تئوریک، فلسفی) در شکل گیری تئوری هنر نئوپلاستیک موندریان که در اواخر دهه دوم قرن بیستم تبلور یافت، می باشد. علاوه بر این، در این مقاله واژه نئوپلاستیک و مفاهیم هارمونی و زیبایی هنر نئوپلاستیک بر اساس تحلیل نوشته های تئوریک موندریان و منابع انگلیسی تبیین شده اند. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد، بدینگونه که تحقیق محصول تحلیل نظرات مولفان خارجی و تفسیر نوشته ها و نقاشیهای نئوپلاستیک موندریان می باشد. در این مقاله خواهیم دید که پایه های اصلی تئوری و نقاشی نئوپلاستیک عمدتا حاصل تحلیل شخصی موندریان از تعالیم فیلسوفان و اندیشمندان (بخصوص هگل و تئوزوفی) و تاثیرات تئوریک و سبکی (بویژه کوبیسم و د استایل) هنرمندانی است که موندریان از آنها تاثیر پذیرفت. در این نوشتار در می یابیم که بسیاری از مفاهیم جدیدی - هارمونی جدید (تعادل)، عناصر سازنده نقاشی و حتی واژه نئوپلاستیک - که موندریان در نوشته ها و نقاشیهای انتزاعی ناب هندسی خود بکار برده است، برگرفته از تعالیم فلسفی، تئوریک-هنری فیلسوفان و هنرمندان در دو دهه اول قرن بیستم (بویژه بین سالهای 1919-1909) بر این نقاش هلندی می باشد.
تحلیل روش دوسونشان (آمبیگرام) و قابلیت آن در طراحی نشانه با نگاهی به آثار نیکیتا پروخروف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
117 - 124
حوزههای تخصصی:
دوسونشان (آمبیگرام) یک معمانویسی و یک سخن واژگون است که مخاطب را با ابهام روبرو می کند و یک پیچ وتاپ پنهان به نشانه نوشته می دهد. در واقع، دوسونشان روش نشانه نوشته ای است که در جهات و زوایای مختلف به معانی مشابه یا مختلف دیده و خوانده می شود. یک ساختار تایپوگرافی است که زمانی که آن را می چرخانیم یک کلمه ی کاملا متفاوت بوجود می آید. تقارن خاص در طراحی دوسونشان ها و فریب چشمی که آن ها در نگاه نخست در بیننده بوجود می آورند، بسیار خیره کننده و اثرگذار است. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر مطالعه و معرفی دوسونشان به عنوان روشی متفاوت با رویکردی خلاقانه از طراحی نشانه نوشته و بررسی و قابلیت اجرای این روش در حروف الفبای فارسی است. نیکیتا پروخروف طراح گرافیک اهل روسیه است که به طراحی روش دوسونشان در طراحی نشانه و در دنیای طراحی امروزی توجه بیش تری نشان داده و به تاثیر و جذابیت آن برای مخاطب پرداخته است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، توصیفی _ تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی است. نتایج پژوهش حاضر بیان گر آن است که این روش طراحی نشانه می تواند در ایران بیش تر مورد توجه و طراحی قرار گیرد، چون حروف الفبای فارسی این قابلیت را دارند که مانند حروف لاتین به صورت دوسونشان طراحی و در تبلیغات گرافیک دیده شوند.
بررسی سازوکار نظریه لحظه قطعی هنری کارتیه برسون با تأکید بر تأثیر سوررئالیسم بر نگاه هنری او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی سازوکار «لحظه قطعی» هنری کارتیه برسون بر پایه دو المان «آنیت» و «مواجهه تصادفی» می پردازد. این دو المان دو مفهوم سوررئالیستی بوده که اولی بیان می دارد راه اکتشاف برای هنرمند از طریق ارتباط با ناخودآگاه او میسر می شود و دومی مطرح می کند که مواجهات روزمره انسان با پیرامونش بی معنی و اتفاقی نبوده، بلکه بر اساس خواست و نیاز درونی هر کس روی می دهد و به موجب آن اشیا اطراف هر فرد می توانند سطحی از اکشتاف و یا آشکارسازی را برای او به همراه داشته باشند. این تحقیق، پژوهشی کیفی بوده و با رویکرد تحلیلی-توصیفی بر اساس گردآوری کتابخانه ای اطلاعات تلاش کرده با بررسی مؤلفه های «هندسه» و«اصول گشتالت» در کنار «آنیت» و «مواجهه تصادفی» سازوکار این شیوه عکاسی را به طور واضح تبیین کند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد لحظه قطعی برخلاف برخی تفاسیر نامفهوم پیرامون آن شکلی از کاربرد سوررئالیسم در عکاسی مبتنی بر ساختاری هندسی و هدفمند در راستای ارتباط میان ناخودآگاه و درونیات عکاس با جهان پیرامون و مواجهات او می باشد که عالی ترین سطح آن در هماهنگی میان هندسه و شکلی از تجلی درونیات عکاس در جهان بیرون روی خواهد داد.
الگویی کاربردی برای تفسیر در نوازندگی موسیقی کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر نوازندگی همواره در طول تاریخ با چالشی بزرگ روبرو بوده است. بیان یک قطعه ی موسیقی چگونه شکل میگیرد و آیا مفاهیم مشخصی برای تفسیر موسیقی وجود دارد؟ این نوشتار به ارائه ی الگویی کاربردی برای تفسیر موسیقی می پردازد و با معرفی رویکردی کاربردی در استفاده از مصالح موجود در قطعات، روشی تازه را برای درک و دریافت موسیقی و تشویق نوازندگان به یافتن معانی پنهان در لابلای نت ها ارائه میکند. این الگو طی مطالعه آرای اندیشمندان اثرگزار در حوزه ی موزیکولوژی و روانشناسی موسیقی، و با تبدیل و انطباق یافته های فلسفی و نظری آنان با مفاهیم کاربردی در موسیقی، و با استفاده از تجربیات شخصی، به تبیین ارکان شکل دهنده در تفسیر موسیقی پرداخته و سه لایه ی موسیقیایی تحت عناوین لایه ی ساختار، لایه ی زیبایی شناسی و لایه ی حرک و پویایی را معرفی کرده و عناصر شکل دهنده ی هریک را با مثال هایی از قطعات رپرتوار فلوت توضیح داده است. با استفاده از این الگو، نوازندگان میتوانند شناخت خود را از قطعات موسیقی تقویت کرده و با درک بهتر از مصالحی که قالب قطعه در اختیار دارند، از آزمون و خطا در فراگیری قطعات پرهیز و تمرینات خود را با آگاهی بیشتر به سمت اجراهای معنی دار با بیانی شیوا هدایت کنند.
دستکاری های دلالان آثار هنری در نسخه پراکنده مجمع التواریخ- جامع التواریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
125 - 134
حوزههای تخصصی:
نسخه پراکنده مجمع التواریخ یکی از هشت کتاب مصوّر شناخته شده ای است که برای شاهرخ پادشاه تیموری کتابت شده است. در حقیقت، بخش تاریخ پیش از اسلامِ آن، مجمع التواریخ حافظ ابرو و سایر بخش های آن جامع التواریخ رشیدالدین را تشکیل می-دهد. این کتاب در اوایل قرن بیستم به دنیای غرب راه یافته و در سال 1926 به صورت کامل در نمایشگاه بین المللی هنر ایران در موزه پنسیلوانیا به نمایش در آمده است. شواهد نشان می دهد که بلافاصله پس از آن نمایشگاه، نسخه مُثله شده و روند فروش برگ های مصوّر آن آغاز شده است. پراکندگی اوراق این کتاب در بیش از پنجاه مجموعه خصوصی و عمومی در سراسر جهان اگرچه سبب شهرت آن شده، اما مجال بررسی دقیق متن و تصاویر آن را از محققان گرفته بوده است. پس از هفت سال جست و جو، 146 برگ از 150 برگ مصوّر نسخه شناسایی شده است. از طریق مقایسه متن و تصاویر این نسخه با کتاب دیگری که به دست خطِ حافظ ابرو برای شاهرخ تولید شده، سه سبک متمایز را می توان در نقاشی های نسخه پراکنده تشخیص داد. این نوشتار با بررسی سبک شناختی این نقاشی ها نشان می دهد که حدود نیمی از صفحات مصوّرِ آن توسط دلالان طمع کار آثار هنری خلق و یا دست کاری شده اند.
مطالعه عناصر شکار در دوره ساسانی با تأکید بر ظروف سیمین و صحنه شکارگاه طاق بستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع شکار به روش های گوناگون در بیشتر آثار و در تمامی ادوار تاریخی بروز یافته و تنها، مفهوم آن است که به واسطه زمان تغییر یافته است. این مفهوم در دوره ساسانی فراتر از شکار صرف است. از دوران ساسانی بخش قابل توجهی از ظروف سیمین باقی مانده است. از آنجایی که هنر ساسانی عمدتاً درباری و نمایانگر شکوه ایزدیِ پادشاهان ساسانی است، بنابراین اغلب آثار، دربردارنده موضوعاتی مرتبط با پادشاه و از جمله شکار شاهانه است. بطوری که صحنه های شکار در اغلب آثار هنری این دوره از جمله ظروف سیمین و نقش برجسته ها نیز به نمایش درآمده است . از مهمترین این نقش برجسته ها صحنه شکارگاه طاق بستان می باشد سوال این است که: چه ارتباطی بین ظروف سیمین با صحنه شکار شاهی و نقش برجسته شکارگاه طاق بستان به لحاظ عناصر صحنه و ترکیب بندی وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ، به شیوه توصیفی – تطبیقی، به بررسی تعداد شش ظرف سیمین با مضمون شکار و مقایسه عناصر شکار بین آنها و صحنه شکارگاه طاق بستان پرداخته شده است. با مقایسه آنها می توان گفت که این عناصر تقریباً در تمام آثار مشترک اند.در طاق بستان صحنه شکار برگرفته از ترکیب بندی هایی مشابه است، با این تفاوت که عناصر مکمل صحنه زیادتر و هم زمانی نیز در آن دیده می شود.
مفهوم خشونت در گفتمان با نگاهی به فیلم "پنهان" اثر میشائل هانکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود گستردگی طیف معانی گفتمان در نظریه های مختلف ادبی و فرهنگی، منظور مورد نظر این مقاله، گفتمان از منظر میشل فوکو است که به مجموعه قواعد و ارزش های حاکم بر هر عصر که طی فرایند طرد و حذف حاکمیت یافته و حقیقی تلقی می شود، اطلاق می گردد. گفتمان در این مفهوم دربردارنده ی حذف ها و خشونت هایی است که از سوی ساختارهای قدرت اعمال شده و آن را مرزبندی می کنند. سینما به عنوان یکی از ابزراهای قدرت در القای گفتمان حاکم و روند انقیادسازی افراد نقش مؤثری داشته و با استفاده از مفاهیم خشونت آمیزی چون مونتاژ، نگاه خیره، مفهوم دوخت و به ویژه خاصیت آپاراتوسی، بیننده را به واقعی پنداشتن توهمات سینمایی وامی دارد. هدف از این پژوهش، بررسی چگونگی کاستن ابعاد مختلف خشونت در فیلم پنهان با استفاده از کمترین تکنیک های خشونت آمیز سینمایی است. از این رو با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای این نکته محرز شده است که فیلم پنهان، در پرداخت به خشونت روندی معکوس در پیش گرفته و این فرضیه را به اثبات رسانیده که با پرهیز از به کارگیری مفاهیم خشونت آمیز سینمایی تنها به نقد خشونت پرداخته است و خود حتی با نمایش صحنه های مختلف خشونت، فیلمی خشن محسوب نمی شود.