فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۸۹ مورد.
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
110 - 128
حوزههای تخصصی:
حدفاصل انسانی- طبیعی (WAI) منطقه ای است که در آن پوشش گیاهی طبیعی توسعه نیافته و ساختارهای انسان ساز در هم می آمیزند. تهیه نقشه مناطق WAI در مقیاس های دقیق برای ارزیابی قرار گرفتن در معرض آتش سوزی و تعریف راهبردهای مناسب کاهش ریسک آتش سوزی در این مناطق بسیار مهم است. هدف این تحقیق توسعه یک روش برای تهیه نقشه کلاس های مختلف WAI در استان گیلان، با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور (RS) است. از شیپ فایل های ساختمانی نقشه لایه باز خیابان و کوچه ها (OSM) مربوط به سال 2022، برای تهیه داده های مکانی ساختمان ها شامل نقشه های موقعیت ساختمان ها و تراکم ساختمان انسانی به همراه درصد مساحت تحت پوشش بلوک های انسانی، استفاده شد. همچنین، نقشه پوشش زمین (در 18 کلاس اولیه) تهیه شده بر اساس طبقه بندی تصاویر ماهواره لندست (Landsat-8 OLI/TIRS L1TP) در سال 2021، استفاده شد که با طبقه بندی مجدد به نقشه چهار کلاس اصلی پوشش زمین (روستایی، جنگلی، بدون پوشش گیاهی و مناطق آبی) در منطقه مورد مطالعه تبدیل شد. علاوه بر این، مناطق با ریسک آتش سوزی زیاد (با توجه به آتش سوزی های تاریخی ثبت شده بین سال های 1992 و 2022) با تعیین حائل/بافر 2 کیلومتری از مناطق جنگلی متراکم و پیوسته (با وسعت بیش از 5 کیلومتر مربع) شناسایی شدند. این داده های مکانی با هم ادغام شدند و نقشه رستری 100 متری WAI در چهار کلاس انسانی، انسانی-طبیعی، انسانی پراکنده و غیرانسانی بدست آمد.کل مساحت و توزیع فضایی کلاس های WAI در استان گیلان بدست آمد و تفاوت های بین شهرستان های مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که 6/6 درصد از استان درکلاس انسانی با حضور انسانی متوسط و زیاد پوشیده شده است. 8/10 درصد از مساحت گیلان به عنوان کلاس انسانی-طبیعی (WA) معرفی شده است که 6 درصد آن به عنوان WA-حدفاصل و 8/4 درصد آن به عنوان WA-آمیخته توزیع شده است. حدود 53 درصد از منطقه مورد مطالعه با کلاس انسانی پراکنده (DA) مشخص شده است که در مناطق بدون پوشش گیاهی، جنگلی و روستایی توزیع شده است. در مقابل، 29 درصد از منطقه مورد مطالعه به عنوان کلاس غیرانسانی (شامل مناطق جنگلی، روستایی، بدون پوشش گیاهی و آبی) طبقه بندی شده است. تهیه نقشه مناطق WAI برای سیاست گذاری و مدیریت زمین و آتش سوزی مهم است، اما معمولاً بر اساس روابط مکانی بین توسعه مسکن و پوشش گیاهی طبیعی، بدون در نظر گرفتن ریسک آتش سوزی، تعریف می شود. در این مطالعه، یک رویکرد روش شناختی جدید برای تعریف مناطق WAI بر اساس ارزیابی ریسک آتش سوزی ارائه شد که به هدایت تصمیمات مدیریت زمین و راهبردهای پیشگیری از آتش سوزی کمک می کند. این تحقیق، بررسی روندها و بزرگی تغییرات مناطق WAI در نواحی هیرکانی شمال ایران را پیشنهاد می کند و بر ضرورت شناسایی اقداماتی که می توان برای مقابله با رشد WAI و کاهش ریسک آتش سوزی های مرتبط با آن انجام داد، تأکید دارد.
نقش کیفیت محیط مرکز خرید اپال شهر تهران بر جذب گردشگران شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
27 - 40
حوزههای تخصصی:
ساختار گردشگری شهری یک مکان شهری، دربرگیرنده عواملی است که می تواند انگیزه بیشتری برای تقاضای گردشگری آن مکان فراهم آورد. مراکز خرید یکی از مهمترین عامل مؤثر بر رشد و رونق گردشگری شهری است. کیفیت محیط مراکز خرید شهری عبارت است از شرایط کالبدی فضایی محیط،که نشان دهنده از شرایط کالبدی فضایی محیط،که نشان دهنده میزان رضایت و یا عدم رضایت شهروندان از محیط شهری میباشد هدف پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل شاخص های کیفیت محیط در مرکز خرید اپال برای جذب گردشگر است این مکان بزرگ ترین مرکز خرید شمال غرب تهران محسوب می شود.در این پژوهش نه مولفه کیفیت محیط مورد ارزیابی قرارگرفت. در این پژوهش نه مولفه کیفیت محیط مورد ارزیابی قرارگرفت.جامعه آماری این پژوهش براساس فرمول کوکران، 385 نفر از بازدیدکنندگان این مرکزخرید را تشکیل می دهد. برای جمع آوری داده ها از روش میدانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آمار ناپارامتری و نرم افزار spss انجام شد. نتایج نشان می دهد که که در بین شاخص های کیفیت محیط تنوع کاربری های مرکز خرید و نیز شاخص کیفیت بصری و زیبایی منظر بیشتریت تاثیر را بر روی جذب گردشگران شهری داشته است. به عبارتی دیگر 3/60 درصد از تغییرات جذب گردشگران شهری توسط کاربری های موجود در مرکز خرید و نیز کیفیت بصری و زیبایی منظر پیش بینی می شود و در سطح اطمینان 95 درصد معنا دار است.cزیرا سطح معنا داری مسیر کمتر از 50/0 است (05/0 >0001/0 =P) است و می توان نتیجه گرفت که تنوع کاربری ها موجود در مرکز خرید به طور مستقیم بر جذب گردشگران شهری تاثیر معنا داری دارد.
بررسی تطبیقی تکنیک های شخصیت پردازی در دو رمان «پیرمرد و دریا» ارنست همینگوی و «تنگسیر» صادق چوبک براساس نظریه لئونارد بیشاپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان، شخصیت در کنش است. هرچه شخصیت ها قوام بیش تری می یابند، نشانه های تازه تری از ویژگی های آن ها آشکار گشته، و همین امر باعث بروز واکنش هایی از آن ها نسبت به یکد یگر می شود که با آن چه پیش تر در ذهن وجود داشته کاملا متفاوت است. لذا شخصیت برآیند دو تکانه است. تکانه فردیت بخشی و تکانه نوعی یا تیپ سازی. ارنست همینگوی در رمان پیرمرد و دریا و صادق چوبک در رمان تنگسیر از شیوه های مشترک و گوناگونی در شخصیت پردازی رمان خود استفاده کرده اند که عبارتند از ارائه شخصیت های باورکردنی، کاربرد اندک نام ها در فصل آغازین داستان، اشخاص با انگیزه نامشخص، توصیف فیزکی و روانی شخصیت، دادن اطلاعات از طریق شخصیت های فرعی، بیان سابقه روانی شخصیت، شخصیت پردازی مختصر و مفید، شخصیت های تصادفی، شخصیت های واسطه، ویژگی های همیشگی شخصیت. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی تکنیکهای شخصیت پردازی در دو رمان پیر مرد و دریا و تنگسیر صادق چوبک است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد از میان تکنیک های مختلف، حقیقت مانندی و باورپذیری شخصیت، توصیف شخصیت، آوردن اشخاص با انگیزه نامشخص بسامد بالایی در این دو رمان دارند.
المرأه وحلیتها فی العصر الأموی کمظهر حضاریّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعددت السمات الحضاریه المادیه فی العصر الأموی، والتی تعطی انطباعاً عن الحیاه والبیئه التی عاش الناس فیها، فعلى الرغم من حیاه البادیه فی أکثر البلاد العربیه إلا أنه یظهر فی شعر هذا العصر الکثیر من السمات الحضاریه، وتعدد هذه السمات یدل على وجود الحضاره فی البیئات العربیه. جاء هذا العصر فی أعقاب مرحله انتقالیه اتسمت بتحول فی منظومه القیم القدیمه، وإعاده النظر فی الثابت والمألوف وفی الأمور التی تقع فی النفس موقع البدهیات، واعترى الشخصیه العربیه قدر غیر قلیل من القلق والتساؤل والتوزّع، وبذلک أصبحت الذات الفردیه والذات الاجتماعیه موضوعاً للتأمل والنظر والفحص والمراجعه ، وکانت المرأه عنصراً أساسیاً فی هذه الذات، فأصابها ما أصاب الذات من القلق والتساؤل وإعاده النظر. فتبرز صوره المرأه المعطره دلاله عل ى اهتم ام الم رأه بنف سها ورقیه ا الحضاری باستخدامها للعطر کمظهر جمالی، ویظهرالشاعر أیضاً الرقی الذی ب دا واضحاً فی تعامل الرجل مع المرأه الإنسانه. یشیر نتائج البحث إلی ما یتعلق بانعکاس تأثیر الحضاره على المرأه والمتمثل فی زینتها فیتمثل فی رغبه النساء العربیات فی اقتناء الحلی واللآلئ والفضه والدرّ وإلخ... یتزین بها. والسؤال الذی یطرح هنا: کیف یتجلی المظهر الحضاری فی العصر الأموی فی المرأه وحلیتها وکیف انعکس هذا الأمر فی الشعر. للإجابه علی هذا السؤال اعتمدنا علی منهج الوصفی التحلیلی.
تأثیر خودشیفتگی مدیران بر رفتار نامتقارن هزینه ها
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۰ (جلد ۱)
110 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر رفتار نامتقارن هزینه ها است. به همین منظور، داده های مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی ده ساله بین سال های 1393 الی 1402 برای 100 شرکت استخراج و با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز 8 استفاده گردید. پژوهش حاضر از بعد هدف، از نوع توصیفی و تحلیلی؛ از بعد فرآیند نوع پژوهش، کمی؛ از بعد منطق، یک پژوهش استقرایی و از بعد نتیجه پژوهش، یک پژوهش کاربردی است. خصوصیات شخصیتی افراد (مانند مغز و هورمون ها) حاکی از آن است که رفتار افراد به منشأها و خصوصیات شخصیتی آنان بستگی دارد. ویژگی های شخصیتی افراد، زمینه ساز رفتارهای آنان است. رهبری سازمانی یکی از موضوع هایی است که به نحوی گسترده در روانشناسی سازمانی مورد بحث قرار گرفته است. لذا پس از تجزیه و تحلیل های آماری، نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر رفتار نامتقارن هزینه ها تاثیر مثبت و معناداری دارد.
Comprehension and Processing Strategies: A Profile of Male and Female Graduate Learner’s in Foreign Language Learning (FLL)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The following paper was designed to focus on how learners’ process different communication inputs (Listening, Speaking, Reading and Writing) and secondly, how gender differences play a significant role in this process. However, materials and instruction methods must also affect individual responses to given tasks. A study on these issues will necessitate the development of gender sensitive instructional materials with a special focus on improving individual comprehension strategies. First year graduate students with English as a compulsory subject of the two selected institutions were taken for our study. In this paper we have reported the differences between the male and female attitudes of the learners and their beliefs in acquiring LSRW skills for learning English as a foreign language (EFL). Survey questionnaires (through Google forms) and interview questions were designed. One sample T-test and paired sample test were taken whereas, interview question responses were analysed to validate the data. The findings revealed that average responses regarding the difficulty of listening skills are statistically significant and correlation between male students learning listening skills are better in the collaborative learning environment whereas the female students depict a positive and moderate correlation for the same. However, it is also found that there is no significant difference between the overall performance of female and male students and the implications have been discussed in the paper.
برنامه ریزی راهبردی فضاهای همگانی به منظور ارتقاء و بهره گیری از تعاملات اجتماعی، نمونه مطالعاتی: منطقه 10 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۲۸۳-۲۶۲
حوزههای تخصصی:
فضاهای همگانی و تعاملات اجتماعی دارای رابطه دو سویه می باشند. درحالی که رشد متراکم شهرها، کمبود زمین و عدم توجه به این فضاها در برنامه های توسعه شهری منجر به کمبود سرانه فضای سبز و باز و کاهش تعاملات اجتماعی شده است. منطقه 10 شهر تهران به عنوان پرتراکم ترین منطقه در این کلان شهر، دارای کمبود کمی و کیفی در فضاهای همگانی و باز می باشد؛ و مسائل دیگر همانند فرسودگی کالبدی، آشفتگی در منظر شهری، بالا بودن میزان اجاره نشینی، امنیت اجتماعی پایین و شناور بودن جمعیت ساکن، موجب کاهش کیفیت فضاهای همگانی موجود و سطح تعاملات اجتماعی شده است. در این راستا هدف این پژوهش بررسی امکان تحول فضاهای همگانی به منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی در منطقه 10 می باشد و استراتژی آن توصیفی- پیمایشی است. داده ها با روش مطالعات اسنادی و میدانی جمع آوری و جهت تجزیه وتحلیل از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که تنوع پذیری فعالیت ها ، اختلاط کاربری ، همه شمولی اجتماعی، دسترسی به حمل و نقل عمومی، امنیت اجتماعی، خاطره انگیزی، ایمنی، بهره گیری از تمام حواس، خوانایی، دید و منظر مناسب، انعطاف پذیری، مبلمان شهری، نوع بدنه و کف، آسایش اقلیمی و بهداشت محیط مؤلفه های اثرگذار در ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای همگانی می باشند و شرایط و فعالیت های مناسب برای حضور کودکان و سالمندان منجر به افزایش نظارت و امنیت اجتماعی می شود. سناریوی برتر شامل راهبردهای تهاجمی (SO1: ارتقاء امنیت اجتماعی در فضاهای همگانی موجود، SO2: ارتقاء سرانه فضای سبز و باز، SO4: توسعه پاتوق های محلی و ریزفضاها جهت تجمع اهالی، SO5: تخصیص فضاهای چندمنظوره فرهنگی، هنری، ورزشی و...) و محافظه کارانه (ST1: استفاده مجدد از فضاهای غیرفعال در تملک شهرداری، ST2: افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان) می باشند و در نهایت جهت تحقق پذیری آن ها 18 سیاست و 31 برنامه اقدام تدوین شده است.
تأثیر تمرین هوازی با مکمل عصاره هیدروالکلی میوه قره قات بر شاخص های گلایسمیک و بیان miR-195 در بافت قلب موش های صحرایی دیابتی شده نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: میکرو RNAها و مکمل های آنتی اکسیدانی به عنوان اهداف درمانی بالقوه برای عوارض قلبی عروقی و هایپرگلیسمی ناشی از دیابت مطرح شده اند. این مطالعه به بررسی اثر تمرین هوازی همراه با عصاره هیدروالکلی میوه قره قات بر شاخص های گلایسمیک و بیان miR-195 در بافت قلبی رت های مبتلا به دیابت نوع دو پرداخته است. روش تحقیق: تعداد 24 موش های صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزنی 20±200 گرم و سن هشت هفته) به طور تصادفی به چهار گروه کنترل دیابتی، دیابتی+مکمل، دیابتی+تمرین، و دیابتی+مکمل+تمرین تقسیم شدند. دیابت نوع دو با تغذیه رژیم پرچرب و تزریق استرپتوزوتوسین القا شد. گروه های دریافت کننده مکمل، روزانه ۲۵۰ میلی گرم بر کیلوگرم از وزن بدن عصاره قره قات دریافت کردند. پروتکل تمرینی شامل دویدن روی نوارگردان با سرعت ۱۸ تا ۲۴ متر در دقیقه، به مدت ۳۰ تا ۶۰ دقیقه به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته اجرا شد. پس از پایان مداخله، گلوکز، انسولین، مقاومت به انسولین و miR-195 بافت قلبی اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری آنالیز واریانس یک راهه با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد. یافته ها: پس از هشت هفته مداخله، گلوکز خون ناشتا و مقاومت به انسولین در تمامی گروه های مداخله نسبت به گروه کنترل دیابتی کاهش معنی داری نشان داد (p=0/001). سطح انسولین در گروه های دریافت کننده مکمل نسبت به گروه های دیابتی و تمرین به تنهایی، به طور معنی داری کاهش یافت (به ترتیب با p=0/002، p=0/001). بیان miR-195 در تمامی گروه های دیابتی+مکمل، دیابتی+تمرین و دیابتی+مکمل+تمرین؛ نسبت به گروه کنترل دیابتی، کاهش معنی داری داشت ( به ترتیب با p=0/001، p=0/001 ،p=0/01). نتیجه گیری: هر دو مداخله تمرین هوازی و مکمل دهی قره قات باعث بهبود شاخص های گلایسمیک و بیان miR-195 می شوند؛ و ترکیب مکمل دهی قره قات با تمرین هوازی اثرات مطلوب تری بر بیان miR-195 بافت قلبی موش های صحرایی دیابتی نوع دو دارد.
ارزیابی حساسیت زمین لغزش و تعیین عوامل مؤثر در وقوع آن با استفاده از الگوریتم جنگل تصادفی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز گلندرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
247 - 274
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران بسیاری سعی نموده اند که مدل هایی برای ارزیابی حساسیت خطر زمین لغزش ارائه داده و به عبارت دیگر، به نقشه پهنه بندی لغزش ها برسند که بیش تر بر اساس روش استقرایی و مدل سازی های کمی و آماری بوده است. به این صورت که عوامل مختلف مؤثر در وقوع زمین لغزش را بررسی نموده و سپس چگونگی تأثیر آن ها را در پراکندگی لغزش ها تحلیل کرده اند. حوضه آبخیز گلندرود با توجه به ویژگی های زمین شناسی، تکتونیکی، شرایط اقلیمی، هیدرولوژیکی، توپوگرافی و پوشش گیاهی فقیر، دارای پتانسیل لغزشی بوده و دخالت غیراصولی انسان در آن باعث وقوع و تشدید حرکات توده ای می شود. در پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی، به منظور تهیه نقشه حساسیت به ناپایداری دامنه ای و لغزش های حوضه مطالعاتی از 11 فاکتور مؤثر در ناپایداری دامنه ای و الگوریتم جنگل تصادفی استفاده شده است. این فاکتور ها عبارت است از: شیب، جهت دامنه، ارتفاع، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، مجموع بارندگی سالانه، میانگین دمای سالانه، کاربری زمین، زمین شناسی و انحناء دامنه ها. تعداد 352 نقطه لغزشی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی مشخص شدند که از این تعداد، 70 درصد برای آموزش مدل و 30 درصد باقیمانده آن برای اعتبارسنجی مورد استفاده قرار گرفت. در ادامه، از کدنویسی الگوریتم جنگل تصادفی در محیط MATLAB R2020a برای شناسایی پهنه های مستعد به حرکات لغزشی استفاده شد. با توجه به نقشه خطرپذیری زمین لغزش در حوضه آبخیز گلندرود، بیش از 30 درصد منطقه در کلاس خطر بسیار زیاد، 19 درصد در کلاس خطر زیاد، 13 درصد در کلاس خطر متوسط، 19 درصد در کلاس خطر کم و 16 درصد از حوضه مطالعاتی نیز در کلاس خطر زمین لغزش خیلی کم قرار دارد. اولویت بندی متغیرهای مؤثر بیان گر آن است که بیش ترین وزن با رتبه معیار ۹۸/۰ مربوط به ارتفاع می باشد. تحلیل مفهوم کاتنا که بیان گر ارتباط میان الگو و چشم انداز خاک روی شیب دامنه با توپوگرافی است و منجر به تغییرپذیری خصوصیات خاک و به دنبال آن تغییر در پوشش گیاهی می شود، می تواند توجیه ارتباط یا اثرگذاری عامل ارتفاع بر حرکات لغزشی منطقه مطالعاتی باشد. مطالعه دقیق موضوع دلایل وقوع حرکت توده ای در منطقه گلندرود و راه های پیش گیری از خسارات ناشی از آن توسط متخصصین ذی ربط، مهم ترین اقدام برای کاهش خسارت های ناشی از آن است.
پیش بینی جریان بار معلق رسوب با استفاده از برنامه ریزی بیان ژن (مطالعه موردی: حوضه آبریز ناورود گیلان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
316 - 337
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به منظور بررسی کارآیی و دقت روش برنامه ریزی بیان ژن در پیش بینی رسوب بار معلق رودخانه ناورود در استان گیلان با استفاده از نرم افزار (GEP)، از داده های متوسط بارندگی، میانگین دبی رواناب، متوسط دمای حداکثر، متوسط دمای حداقل و میانگین دمای سالانه حوضه، به عنوان متغیرهای ورودی و همچنین داده های رسوب بار معلق مشاهده ای در ایستگاه هیدرومتری خرجگیل اسالم، به عنوان متغیر خروجی در دوره آماری مشترک 20 ساله (از سال آبی 75-74 لغایت 94-93) استفاده گردید. برای این کار، مقادیر رسوبات بار معلق حوضه از روش منحنی سنجه، مقادیر متوسط بارندگی از روش منحنی های هم باران با استفاده از مدل Kriging در محیط نرم افزار GIS و مقادیر سه شاخص درجه حرارت سالانه از طریق روابط گرادیان حرارتی منطقه برای سال های آماری مختلف برآورد گردید. جهت دست یابی به ساختار مناسب بین ورودی ها و خروجی مدل، اطلاعات 13 سال اول آماری برای آموزش برنامه و 7 سال باقی مانده برای صحت سنجی آن به کار گرفته شد و به منظور شناسایی ورودی های مؤثر، تعداد 6 الگوی مختلف بر اساس ترکیب داده های ورودی طراحی گردید. در نهایت، برای تعیین مناسب ترین رابطه جهت پیش بینی رسوبات حوضه، از دو شاخص معتبر جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب همبستگی (2R) استفاده گردید. نتایج نشان داد، با ساختار متوسط بارندگی، میانگین دبی رواناب، متوسط حداکثر و میانگین دمای سالانه حوضه، ضریب همبستگی (2R) بین داده های محاسباتی و مشاهد ه ای در دوره صحت سنجی به بیشترین مقدار خود (84%) و مقدار شاخص RMSE به کمترین مقدار خود (1.06) -می رسد. در نتیجه ساختار فوق به عنوان مناسب ترین الگوی ورودی جهت تخمین رسوبات سالانه حوضه پذیرفته شده و بر این اساس و با استفاده از زبان برنامه نویسی MATLAB و به کارگیری چهار عملگر اصلی حسابی، رابطه نهایی برای تخمین رسوب حوضه استخراج گردید.
بررسی میزان تأکید بر شیوه های اندیشه ورزی در پرسش های خود ارزیابی کتاب فارسی پایه نهم، بر اساس سیاست های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۷
241 - 267
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، سنجش میزان توجه مؤلفین کتب درسی به ارتقاء انواع اندیشه ورزی دانش آموزان و تأکید بر شیوه های آن، متناسب با سن آن ها مبتنی برجزء دو، سه و هفت بند چهارم سیاست های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری در زمینه ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور می باشد. در این پژوهش درس های اصلی کتاب فارسی پایه نهم و بخش خود ارزیابی آنها طبق مؤلفه های تفکر خلاق، تفکراستدلالی، حل مسأله، اصلاح تفکر نادرست، تفکر انتقادی و فراشناخت موردبررسی قرار گرفته است. روش پژوهش از نظر هدف تحقیق؛ کاربردی، از نظر رویکرد؛کیفی، از نظر جمع آوری داده ها؛ اسنادی- کتابخانه ای و شیوه بررسی مطالب توصیفی- تحلیلی است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که کتاب فارسی پایه نهم در حد قابل قبولی توانسته است در گسترش و آموزش فرهنگ تفکر مطابق با سند یاد شده مؤثر واقع شود. متن درس ها با مفاد سند در زمینه کاربرد روش های یاددهی، یادگیری متنوع و مطلوب، انطباق دارد. بالاترین میزان کاربرد شیوه های تفکر در محتوای دروس، تفکر استدلال تمثیلی با 71/25% و پایین ترین میزان کاربرد آن، تفکر اصلاح باورهای نادرست با 85/2% می باشد. از شیوه تفکر فراشناخت نیز استفاده ای نشده است. در بخش خود ارزیابی نیز از تفکر استدلالی بیشترین استفاده با فراوانی 6/26%، و ازتفکر اصلاح باورهای نادرست با 2/2%، کمترین بهره برده شده است.
استراتژی شبه ترقی غرب گرایی در دوران پهلوی دوم
حوزههای تخصصی:
احساس حقارت در برابر پیشرفت های مادی تمدن غربی و دغدغه ی رفع عقب ماندگی ایران از جمله مباحث مهمی بود که به دنبال تأثیر امواج مدرنیته در ایران از دوره ی قاجار شروع شده بود که منجر به شکل-گیری گفتمانی تحت عنوان «شبه ترقی غرب گرایی» در کشور گردید. این پژوهش با هدف شناخت بهتر دوران پهلوی دوم و با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی با نگاه تاریخی به دنبال بررسی الگوی «شبه ترقی غرب گرایی» در دوران پهلوی دوم می باشد. براساس یافته های این پژوهش از ابتدای دهه ی 1340ه.ش. تا یکسال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی گفتمان شبه مدرنیسم تبدیل به گفتمان غالب سلطنت مطلقه پهلوی گردید. بر اساس این گفتمان، همه ی سنت ها، نهادها و ارزش های ایرانی – اسلامی عقب مانده و سرچشمه ی حقارت های ملی و تقلید از ظواهر تمدن غرب نوعی پیشرفت و مزیت محسوب می شد. این وضعیت، نوعى دو گانگى فرهنگى و ارزشى در جامعه ایجاد نموده که از مهم ترین پیامدهای آن شکل گیری شکاف های دین و دولت، شکاف طبقاتی و شکاف قومی در جامعه می باشد. در نتیجه این گفتمان منجر به نارضایتی های عمیق در سطح جامعه، کاهش مشروعیت رژیم، پیدایش انقلاب اسلامی و سقوط سلطنت پهلوی در بهمن 1357 گردید.
ارزیابی و اولویت بندی صنایع دستی جهت توسعه گردشگری استان سیستان و بلوچستان
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی از مهمترین مؤلفه های فرهنگ بومی و تولید ملی کشورها می باشند که می تواند در کنار گردشگری بیشترین اشتغال را با کمترین سرمایه گذاری ایجاد کند. صنعت گردشگری به عنوان مکمل صنایع دستی است که می تواند در جهت ایجاد و رونق بازار صنایع دستی، نقش مهمی ایفا کند. با توجه به پتانسیل های بالای صنایع دستی استان سیستان و بلوچستان، شناسایی و اولویت بندی این صنایع به منظور برجسته کردن اهمیت گردشگری برای سیاست گذاران و برنامه ریزان، امری مهم و اجتناب ناپذیر است. هدف پژوهش شناخت و اولویت بندی صنایع دستی استان سیستان و بلوچستان با توجه به شاخص های مورد مطالعه می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به شناخت هنرهای دستی، با استفاده از شاخص هایی مانند: تهیه مواد اولیه، قابلیت رقابت، راندمان تولید، جذابیت و سطح تبلیغات در چارچوب مدل تصمیم گیری چند معیاره الکتره و فرایند تحلیل شبکه ای فازی به اولویت بندی صنایع دستی پرداخته است. جامعه آماری تحقیق، 5 هنر دستی مهم می باشد که بر اساس شاخص های: تهیه مواد اولیه، قابلیت رقابت، راندمان تولید، جذابیت و سطح تبلیغات با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره الکتره سطح بندی شده اند. در تکمیل پرسشنامه ها، 75 نفر از کارشناسان اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در ۱۹ شهرستان استان مشارکت داشته اند. بر اساس نتایج پژوهش، هنر سوزن دوزی با تعداد 4 برد و بدون باخت در رتبه نخست قرار گرفت. سکه دوزی با 2 برد و 2 باخت در رتبه دوم، سفال گری با 1 برد و 3 باخت در رتبه سوم و در نهایت گلیم بافی و حصیربافی با 4 باخت و بدون برد به طور مشترک در رتبه چهارم قرار گرفتند. نتایج نشان داد که توجه به هنر سوزن دوزی توانسته است میزان اشتغال بین جامعه روستایی و شهری افزایش دهد و در آمد حاصل از فروش این محصول اثر نسبتاً چشمگیری در اقتصاد خانوارها داشته است.
بررسی دیدگاه ساکنان محلی از مؤلفه های مؤثر بر سیاست گذاری مدیریت پسماند مناطق روستایی منتخب شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش تولید پسماند و دل نگرانی های حاصل از خسارات اکولوژیکی ناشی از آنها سیاست گذاری مدیریت پسماند اهمیت فوق العاده ای برخوردار شده است. پسماند، محصول جانبی فعالیت های انسانی و شامل انواع پسماندهای خانگی، پزشکی، کشاورزی، صنعتی، تجاری، ویژه و خطرناک است. در سیاست گذاری و مدیریت جامع پسماند جمع آوری و روش های پردازش و دفع پسماند در تعامل با یکدیگر به نحوی مدیریت می گردندکه اهداف سه گانه محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی مطلوب منطقه به دست می آید. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر سیاست گذاری مدیریت پسماندها از دیدگاه مردم محلی در مناطق روستایی منتخب شهرستان کرمانشاه است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی-توسعه ای و از نوع استراتژیک و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی می باشد که در آن از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوارهای روستاهای منتخب می باشدکه شامل 8 روستای برگزیده از 4 دهستان بخش مرکزی کرمانشاه می باشدکه با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 275 نفر تعیین گردید. بر اساس یافته ها برخی از شاخص های مدیریت پسماند ساکنان محلی با ویژگی های فردی آنان همبستگی معنادار دارد. برپایه یافته های به دست آمده از این پژوهش لزوم توجه به آموزش در زمینه مدیریت پسماند به ساکنان محلی مناطق هدف احساس شد. در نتیجه اجرای سیاست های مبتنی بر مدیریت پسماند موجب بهبود در شرایط مناطق هدف شد که این ضرورت تداوم و توسعه آنها را نشان می دهد. نتایج تحقیق بیانگر این است که پژوهش حاضر سیاست مدیریتی ضعیفی در خصوص پسماندهای منطقه دارد که روستای تکیه سرابله از دهستان میان دربند وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر روستاهای منتخب دارد و روستای عمه از دهستان قره سو وضعیت ضعیف تری نسبت به سایر روستاهای منتخب دارد.
ارزیابی شاخص های بهینه آسایش اقلیمی و آینده نگری تنش های گرمایی در شهر زاهدان؛ (راهبردی جهت سازگاری با تغییر اقلیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنش های گرمایی در فصول گرم سال، افراد بسیاری را در معرض خطر گرمازدگی و سایر عوارض ناشی از گرما قرار می دهند. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی جامع شاخص های تنش گرمایی و مدل سازی تغییرات اقلیمی در شهر زاهدان است تا بتوان با درک بهتر تأثیرات متقابل عوامل اقلیمی و شهری، راهکارهای مؤثری برای افزایش تاب آوری شهری ارائه نمود. برای این منظور، فراسنج های اقلیمی مورد نیاز محاسبه شاخص ها برای دوره مشاهداتی (1985-2014) از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. برونداد روزانه دمای کمینه و بیشینه سه مدل «CNRM-CM6-1»، «CNRM-ESM2-1» و «MIROC6» نیز جهت شبیه سازی های آینده (2099-2015) تحت دو سناریوی «SSP2-4.5» و «SSP5-8.5» از وبسایت «ESGF» دریافت شد. برای انتخاب نمایه بهینه تنش دمایی، نخست مقادیر شاخص های مختلف محاسبه و سپس براساس معیار اهمیت وزن نسبی، شاخص مناسب تعیین گردید. در ادامه میزان دقت و کارایی خروجی خام GCMهای منتخب، در قالب دیاگرام تیلور مورد ارزیابی قرارگرفت و اٌریبی مدل ها نیز با کاربرد روش مقیاس گذاری واریانس تصحیح شد. نتایج نشان داد اگرچه شاخص های زیست اقلیمی شرایط نسبتاً مشابهی از وضعیت تنش های گرمایی زاهدان ارائه می دهند اما برمبنای معیار اهمیت نسبی دو فراسنج دمای هوا و رطوبت نسبی به ترتیب با وزن نسبی 568/0 و 409/0 تفاوت چشمگیری با دیگر پارامترها دارند؛ بنابراین شاخص های DI «Thom»، «DI Mistry» و «MDI» که مبتنی بر این دو پارامتر محاسبه می شوند به دلیل انحراف معیار کمتر و وزن نسبی بالاتر، به عنوان شاخص های مطلوب تعیین تنش های دمایی در منطقه انتخاب شدند. برونداد حاصل از اجرای گروهی مدل ها نیز نشان داد که روند افزایشی دما تا انتهای سال 2099 تحت هر دو سناریوی «SSP2-4.5» و «SSP5-8.5» به ترتیب با مقدار Z من-کندال 68/9 و 21/12 (دمای بیشینه) و 3/8 و 47/11 (دمای کمینه) در سطح اطمینان 99/0 معنی دار است. بدین ترتیب با توجه به آینده نگری شاخص DI، ماه های آبان، آذر و اسفند پیشتاز روند صعودی این نمایه هستند که در بازه زمانی 2099-2066 مقادیر آن طی ماه های ذکرشده به ترتیب 4/4، 1/4 و 5/3 درجه سلسیوس نسبت به دوره پایه افزایش خواهد یافت. یافته های این پژوهش می تواند در تدوین برنامه های آمایش شهری و طراحی فضاهای شهری سازگار با اقلیم، به منظور کاهش اثرات سوء گرمایش جهانی بر آسایش ساکنان زاهدان، مورد استفاده قرارگیرد.
محدودیت های روش شناسی عقلانیت محدود در اقتصاد متعارف؛ درآمدی بر نظریه عقلانیت دینی در اقتصاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه عقلانیت محدود در اقتصاد متعارف با توجه به دو مولفه ی «بیشینه سازی نفع شخصی» و «سازگاری درونی انتخاب ها» شناخته می شود. این نظریه توسط برخی از اقتصادانان اقتصاد متعارف و اکثر اقتصادانان اسلامی مورد تردید قرار گرفته و نقدهای متعددی به آن وارد شده است. در این میان اقتصاددانان مسلمان در برخی از کتب و مقالات به صورت پراکنده سعی کرده اند تا جایگزینی برای نظریه عقلانیت محدود ارائه کنند. در این ارتباط هدف پژوهش حاضر بررسی نظریه عقلانیت محدود و نقدهای وارد شده بر آن و ارائه تعریفی نظام مند و منسجم از عقلانیت در چارچوب اسلامی است، که با عنوان «عقلانیت دینی» مورد بررسی قرار گرفته و مولفه های آن مشخص شده است. پژوهش حاضر با کمک گرفتن از روش تحلیل متون اسلامی و روش عقلی و با استفاده از تکنیک پژوهش کتابخانه ای انجام شده است. بنابر فرضیه مقاله، نظام اسلامی در ارتباط با رویکرد عقلانیت دینی علاوه بر توسعه در مبانی روش شناسی عقلانیت، معیارهای «نفع گرایی فراگیر»، «عدالت اسلامی» و «تبعیت از تکالیف الهی» را نیز در بردارد. یافته های پژوهش نشان می دهد نظریه عقلانیت دینی، از سه محور «شکلی»، «روشی» و «محتوایی» با رویکرد عقلانیت محدود در اقتصاد متعارف تفاوت دارد.
ارزیابی دیدگاه های پولی اسلامی با هدف دستیابی به مشخصه های حکمرانی پولی تمدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵
67 - 106
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین الزامات تعریف نظام اقتصادی با نگاه تمدنی، تعریف نظام پولی درخور است. از مجموع مطالعات انجام شده در حیطه ترتیبات پولی بایسته، به ویژه مطالعات اندیشمندان مسلمان، چنین برمی آید که بانکداری ذخیره جزئی از منظر تأمین کارآمدی و ثبات، تخصیص بهینه منابع، صیانت از حقوق مالکیت و آزادی افراد و تأمین عدالت اجتماعی و انسانی، با اشکالات و انتقادات عدیده مواجه است و ارائه ترتیبات پولی جایگزین، امری اجتناب ناپذیر می نماید. بر اساس نتایج مطالعه حاضر که به ارزیابی و نقد دیدگاه های موجود در حیطه ترتیبات پولی اسلامی و احصا و تبیین مشخصه های الگوی تمدنی حکمرانی پولی پرداخته است، تحقق مقاصدی چون «ثبات پایدار در اقتصاد و قیمت ها»، «کارآمدی اقتصادی»، «حفظ حقوق مالکیت و آزادی افراد» و «عدم ایجاد آثار توزیعی» در الگوی مطلوب حکمرانی پولی، مستلزم تغییر از نظام پولی دولایه [پول درونی- پول بیرونی] به سمت نظام پولی یکپارچه و تمرکززدایی و حذف دخالت های دستوری در انتشار پول است. تحقق این مقصود نیازمند طراحی سازوکار و رویه های خودتنظیم گری است که بتواند «تناسب درون زای بین تغییرات بخش پولی و بخش واقعی اقتصاد را در همه ادوار» تأمین سازد تا در بلندمدت، قیمت ها و نرخ های تعادلی در اقتصاد ثبات پیدا کند و با «جلوگیری از انباشت ریسک/بدهی در اقتصاد» از طریق «بازار سرمایه محور شدن تأمین مالی» به مقصود تأمین مالی اصولی، حداکثری و پایدار برای تولید دست یابد. ضمن آنکه می توان عواید حاصل از سرمایه گذاری پول جدید را به آحاد جامعه، به ویژه اقشار فاقد تمکن کافی اختصاص داد
واکاوی جایگاه میراث فرهنگی و تاریخی در توسعه دیپلماسی فرهنگی نوین ایران: با تاکید بر نقش موزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
95 - 119
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تبلیغات منفی «اسلام هراسی» و «ایران هراسی» به طور فزاینده ای در سطح جهانی گسترش یافته است و این روند باعث شکل گیری تصورات نادرست درباره ایران و جهان اسلام شده است. برای مقابله با این تصویرسازی های و معرفی ایران به عنوان یکی از قطب های کلیدی در حوزه فرهنگ و تمدن، سیاست گذاری های فرهنگی راهبردی ضروری است. این پژوهش به بررسی نقش میراث فرهنگی و تاریخی ایران و جایگاه موزه ها در توسعه دیپلماسی فرهنگی معاصر می پردازد. برای این منظور، ابتدا با رویکرد توصیفی-تحلیلی، به تعریف دیپلماسی فرهنگی و کارکردهای آن پرداخته و سپس، اهمیت میراث فرهنگی ایران در این زمینه ارزیابی می شود. در نهایت، نقش موزه ها در بازنمایی میراث فرهنگی و تقویت دیپلماسی فرهنگی تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که بین عملکرد موزه ها در دو رویکرد دیپلماسی فرهنگی سنتی و نوین تمایز وجود دارد. در رویکرد سنتی، سیاست موزه ها بر تفاوت ها، انگیزه های استعماری، روابط نامتقارن قدرت و نمایش برتری خود نسبت به دیگری استوار بود؛ اما در رویکرد نوین، موزه ها به مثابه میانجی به نقاط تلاقی و تعامل بین فرهنگ ها تمایل نشان می دهند و بر مشابهت ها و پیوستگی های فرهنگی تمرکز دارند. نتایج این تحقیق می تواند به بهبود سیاست های فرهنگی و دیپلماتیک از طریق استفاده مؤثر از ظرفیت های میراث فرهنگی ایران و موزه ها کمک کند.
انیمه در فضای سوم؛ تحلیل روایت برجسته ترین انیمه های ژاپنی از منظر دورگه شدن فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴شماره ۷۰
143 - 184
حوزههای تخصصی:
امروزه، انیمه یا همان انیمیشن ژاپنی موفقیت اقتصادی- فرهنگی قابل توجهی به دست آورده و در یک کلام، جهانی شده است. با این حال آنچه سبب شده تا انیمه به چنین موقعیتی دست پیدا کند، غربی شدن یا هویت زدایی نبوده است. انیمیشن ژاپنی به واسطه فرهنگ دورگه یا ترکیبی خود توانسته تا مخاطبانی از سراسر جهان را به خود جذب کند. از همین رو، مطالعه حاضر درصدد بوده است تا پشتوانه ای تجربی برای این ادعا ارائه داده و بنابراین به مطالعه چگونگی ترکیب فرهنگی در متن انیمه بپردازد. هایائو میازاکی و ماکاتو شینکای که آثار ایشان در میان پرفروش ترین انیمه های تاریخ قرار دارد، انتخاب شده و دو انیمه از هر یک- شهر اشباح و پسر و مرغ ماهی خوار از میازاکی و اسم تو و سوزومه از شینکای-تحلیل روایت شده است. بر اساس نتایج، ترکیب امر محلی و غیرمحلی در سطوح روایی مختلف این چهار انیمه؛ از جزئیات کاتالیزوری چون غذا گرفته تا مکان های به تصویرکشیده شده و شخصیت ها رخ داده و شیوه خلاقانه در اعمال آن، سبب خلق فضایی سوم شده است. برای نمونه باید به معماری هیبریدی اشاره کرد یا از کاراکتری با مبنای اسطوره ای اما یک ظاهر آشنا و معمولی یا غربی نام برد. همچنین مقایسه این دو کارگردان؛ به عنوان دو انیماتور صاحب سبک ژاپنی، گویای آن است که قالب و سطح کلان روایت های میازاکی نیز به طرز درهم تنیده ای، دورگه شده است؛ حال آن که شینکای، از قالب شرقی روایت بهره برده و از وجه کلان، امر محلی را به مبنا و جهت اصلی روایت خود بدل کرده است.
Impact of Interactive Meta-Linguistic Feedback on Learning and Retention of Grammatical Structures in an Iraqi EFL Context(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۴, Autumn ۲۰۲۵
47 - 60
حوزههای تخصصی:
This study compared the impact of interactive meta-linguistic feedback on the learning and retention of grammatical structures among Iraqi EFL learners. The study used a quasi-experimental design with 62 intermediate-level male students separated into three groups: one receiving interactive meta-linguistic feedback, another receiving traditional meta-linguistic feedback, and a control group that received no feedback. Pre-tests, immediate post-tests, and delayed post-tests were used to assess participants' knowledge of the following grammatical structures: present perfect, present perfect continuous, future, and future perfect. The results showed that interactive meta-linguistic feedback greatly improved both grammatical structure learning and retention when compared to other types of input. This study emphasizes the significance of feedback in language acquisition and proposes that interactive approaches may be more effective in promoting grammatical accuracy among EFL learners. This study compared the impact of interactive meta-linguistic feedback on the learning and retention of grammatical structures among Iraqi EFL learners. The study used a quasi-experimental design with 62 intermediate-level male students separated into three groups: one receiving interactive meta-linguistic feedback, another receiving traditional meta-linguistic feedback, and a control group that received no feedback. Pre-tests, immediate post-tests, and delayed post-tests were used to assess participants' knowledge of the following grammatical structures: present perfect, present perfect continuous, future, and future perfect.