فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
73 - 104
حوزههای تخصصی:
ابهام یکی از عناصر مهم در ادبیّت متون به حساب می آید و نقش مهمی در ارزیابی آثار ادبی مختلف ایفاء می کند. با توجّه به همین موضوع و اهمّیتی که ابهام در ادبیّات دارد، در این جستار تلاش شده تا به بررسی سیر ابهام در بلاغت اسلامی و همچنین تحلیل انواع آن و مصادیق و عوامل جمال شناسانه آن ها پرداخته شود. این پژوهش بر آن است تا با ارائه آراء و نظرات اهل بلاغت راجع به ابهام، به نحوه نگاه و تعریف آن ها از ابهام هنری و تمایزی که بین آن و ابهام غیرهنری قائل شده اند، دست پیدا کند و همچنین به شناسایی مصادیق انواع ابهام هنری و جنبه های زیبایی شناسانه آن ها اقدام نماید. نتایج این تحقیق نشان می دهد که علمای بلاغت هرچند با تعقید، پیچیدگی و اغلاق مخالفت داشته و آن را مورد نکوهش قرار می داده اند، امّا برخی از آنان همچون عبدالقاهر جرجانی با پیش کشیدن بحث هایی در مورد نقش ابهام در انگیزش مخاطب در خوانش متن ادبی و حظّ و لذّت مخاطب از آن، به درک و دریافت دقیقی از ابهام هنری و ابهام غیرهنری رسیده بودند که بعدها کمتر مورد توجّه بلاغیون متأخّر واقع گشته است. بررسی وجوه ابهام و مصادیق آن در شعر حافظ نیز نشان می دهد که وجه موسیقیایی، زبانی و وجه تصویری ابهام، تأثیر بسیاری در جلب مخاطب و همچنین افزایش زیبایی شناختی اثر ادبی دارد و شاعر بزرگی چون حافظ توانسته است با استفاده از نبوغ و خلاقیّتی که دارد، با کاربرد انواع ابهام هنری، شعر خود را در متعالی ترین شکل، به مخاطبان عرضه کند.
تحلیل ِ کاربردِ ساز بربط در شعر فارسی بر اساس سبک شناسی پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
167 - 209
حوزههای تخصصی:
پیوند موسیقی و شعر از دو منظر درخور توجّه است: نخست مبحث آهنگ و توازن های مختلف کلام است که ساحت موسیقایی شعر را می سازد؛ دیگر کاربرد آلات و اصطلاحات موسیقی در شعر است. شاعرانِ ادوار مختلف با استفاده از نام سازها و اصطلاحات موسیقایی، تصاویر و معانی گوناگونی را خلق کرده اند. ساز بربط از جمله آلات موسیقی است که شعرای فارسی گو از عصر رودکی تاکنون به انحای مختلف آن را در سروده هایشان به کار گرفته اند و تصاویر و معانی و پیوندهای واژگانی بسیاری را عرضه کرده اند که تحلیل تطّور آن از منظر سبک شناسی، می تواند خلاقیت یا تقلید سرایندگان مختلف را نشان دهد. از این رو، در پژوهش حاضر، پیکره ای از 79 شاعر مشتمل بر پنج بخش و 360 بیت را تشکیل داده ایم و به روش ساختاری و تحلیل محتوا به توصیف و تحلیل تصاویر ساز بربط پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد قرن ششم تا هشتم هجری قمری نقطه اوج تصویرسازی و معنا آفرینی با این ساز کهن است. بیشترین کاربرد این ساز در دستگاه بلاغی است. پیوندهای واژگانی در مرتبه دوم قرار دارد. هم چنین تأویلات معنایی و مضمون پردازی با بربط در ادوار مختلف شعر فارسی دیده می شود. در میان شاعران همه ادوار، خاقانی هم از نظر بسامد ابیات مشتمل بر بربط و هم از نظر کاربردهای خاص، بیشترین کاربرد متنوّع را داراست.
بررسی ابعاد خوانش سیاسی ناسیونالیستی از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
60-79
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی از هنگام سرایش آن در قرن چهارم تا روزگار ما، همواره در کانون توجه نحله ها و گرایش های مختلف فکری و سیاسی قرار داشته است. در گذر تاریخ هر جریان فکری و سیاسی متناسب با گرایش، علایق و مقاصد خاص خود از عناصر و روایت های اسطوره ای آن بهره برده، از این رهگذر به اثبات دعوی، القای اندیشه و بسط آموزه های خود پرداخته است. در مقاله حاضر پس از اشاره به خوانش های اخلاقی و عرفانی آموزگاران اخلاق و منادیان عرفان و تصوّف از شاهنامه در دوره پیشاتجدد، به این پرسش پاسخ می دهیم که چگونه خوانش شاهنامه پس از طلیعه نهضت تجددخواهی دستخوش دگرگونی شده و شاعران عصر مشروطه با چه انگیزه و تمهیداتی روایت ها، عناصر و شخصیت های اساطیری و تاریخی شاهنامه را به خدمت آموزه ها و مقاصد گفتمانی خود درآورده اند؟ نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که در این دوره تحت تأثیر بسط اندیشه ترقی و تجددخواهی، خوانش های پیشاتجدد به محاق رفته، متناسب با اقتضای تحولات و رخدادهای فکری و سیاسی عصر، قرائت نوینی از شاهنامه عرضه شده است که علاوه بر خلق ترکیبات، استعاره ها و تشبیهات بدیع و غنای درونمایه آثار حوزه گفتمان میهنی و ناسیونالیستی، زمینه تحکیم مبانی وطن خواهی و استمرار هویت ملی ایران را فراهم آورده است.
تحلیل آثار سعدی بر اساس نظریۀ اخلاق غمخواری از دیدگاه نل نادینگز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
163 - 194
حوزههای تخصصی:
مصلح الدین سعدی شیرازی(606 – 690ه.ق) از شاعران و نویسندگان ایرانی است که در باب آموزش مباحث اخلاقی سخن گفته و از جمله مربیان بزرگ اجتماعی است که تعلیم را اساس نیکبختی و سعادت افراد می داند، به همین سبب حکمت عملی و اندرزهای تربیتی را در اشعار وحکایت های خویش گنجانده است. این بررسی نشان می دهد که برخی اشعار و حکایت های سعدی با مصادیق و مبانی نظری و مفاهیم اخلاق مراقبت و غمخواری و نظریه های تربیتی نل نادینگز(متولد 1929م.) فیلسوف تعلیم و تربیت امریکایی مطابقت و مشابهت دارد. نادینگز، محور تربیت اخلاقی را انسان می داند و اعتقاد دارد که شخص در غمخواری، در حالتی از رنج و اضطراب قرار می گیرد. این حالت او را بیدار می سازد تا از خود فراتر برود. بر اثر همین بیداری است که نیازهای دیگران را مانند نیازهای خود می داند و در جهت رفع آن کوشش می کند، تاجایی که نیاز دیگری را برخود فرض می داند. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی می کوشد تا به این سوال اصلی پاسخ دهد که کدام مؤلفه اخلاقِ غمخواری از دیدگاه سعدی با نظریه اخلاق غمخواری نادینگز همسانی دارد؟ براساس نتایج تحقیق، دلمشغولی عاطفی برای دیگران و غمخواری برای عامه مردم در سطح جهانی در آثار سعدی نمود گسترده ای دارد. توجه به ارزش های انسانی و دلمشغولی عاطفی از اهمّ رویکرد سعدی در اخلاق ارتباطی است.
کارکرد جمله های استفهامی در شعر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
209 - 224
حوزههای تخصصی:
یکی از پایه های اساسی علم معانی، بررسی چگونگی القای سخن به مخاطب است و هر نویسنده و شاعری سعی می کند از ابزار مختلف همچون امر، نهی و پرسش برای بیان مقصود بهره بگیرد. با توجه به اینکه هدف از پرسش در زبان خبر، طلب آگاهی است و ارائه پیام به طورمستقیم، چندان هنری و تأثیرگذار نیست؛ بنابراین مسلّم است که پرسش در ادبیات به ویژه شعر، در مفهوم اصلی خود به کار نرود و دارای اغراض ثانوی باشد. با توجه به اهمیت این موضوع، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، با هدف بررسی استفهام انکاری در آثار فروغ فرخزاد و در پی پاسخ دهی به این سؤال اساسی است که استفهام انکاری در شعر فروغ در کدام معانی ثانوی و با چه مفاهیمی مطرح شده که باعث دو معنایی یا چندمعنایی جملات شده است؟ به همین سبب، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ دهی به این سؤال اصلی است که جملات پرسشی شعر فروغ چه معانی ثانوی دارد و در چه مفاهیم مختلفی به کار رفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هشت معنای ثانوی برای استفهام انکاری در شعر فروغ فرخزاد وجود دارد و به این نتیجه دست یافتیم که بالاترین معنای ثانوی استفهام انکاری در معنای تعجب و کم بسامدترین آن در معنای پشیمانی بوده است که 9 مورد در معنای تعجب، 3 مورد در معنای حسرت، 2 مورد در معنای هشدار و تذکر، 4 مورد در معنای دردمندی، 2 مورد در معنای اندوه، 1 مورد در معنای پشیمانی، 2 مورد در معنای جرأت و 3 مورد هم در معنای تمنّاست.
بازنمایی بیماری و معلولیت در هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخه ای از مطالعات معلولیت، بیش از آنکه ناظر به وجه زیستی بدن، بیماری و معلولیت باشد، با نحوه بازنمایی معلولیت، سیاست های مراقبتی و نظارتی بدن، قرائت سمپتوماتیک (درک و تفسیر و ارزیابی) و الگوهای پزشکی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی آن ها سروکار دارد. در گفتمان توانمند سالارانه، معلولیت اغلب با کلیشه های منفی نشان دار می شود. بخش عمده ای از ضرب المثل ها، کنایه ها، فولکلور و داستان ها دربردارنده طرحواره ها و استعاره های منفی در باب معلولیت هستند. در نظم های گفتمانی توانمند سالارانه، معلولیت، تحت تأثیر الگوهای اخلاقی و دینی (کیفر، گناه)، سیاسی، فرهنگی و ایدئولوژیک قرار می گیرد و با مفهوم هایی چون داغِ ننگ، اقلیت سازی، طَرد و آلوده انگاری، شرّ و زشتی و گناه همراه می شود. در حکایت های هزارویک شب، هویت معلولان به طور عام با مفهوم هایی چون شرارت، ترس، ننگ، ترحم، تحقیر، تمسخر و شوم انگاری، لمس تابو و دچاربودن به طلسم و جادو پیوند یافته است. در این اثر پیوسته با بدن های نشان دار و گروتسک مواجه می شویم. در اکثر قصه ها، شخصیت های مثبت و قهرمانان، از زیبایی و سلامت جسمی برخوردارند و درمقابل، شخصیت های منفی و ضدقهرمان ها و عفریت ها و اجنّه با نقص های ظاهری توصیف می شوند. روش پژوهش این مقاله، تحلیل گفتمان است، گرچه به اقتضای متن و مسئله از نظریه های معطوف به بدن، بیماری و معلولیت هم بهره گرفته شده است.
آثار اِبنِ اَبِی الدُّنیا، کهن ترین منابعِ برخی از اقوال و حکایاتِ صوفیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۲۴
103 - 77
حوزههای تخصصی:
ابن ابی الدُّنیا از محدّثان و نویسندگان معروف قرن سوم هجری و صاحب آثار و تصانیف پُرشماری است، با وجود این، تا کنون، چنان که باید، مورد توجّه محقّقان ایرانی واقع نشده است و درباره آثارِ وی تقریباً هیچ پژوهشی به زبان فارسی در دست نیست. شمار فراوانی از رسائل ابن ابی الدُّنیا در زمینه زهد و تصوّف است و دستمایه و مأخذِ نویسندگانِ صوفی مشربِ پس از او قرار گرفته است؛ از این رو تألیفات ابن ابی الدُّنیا کهن ترین یا نخستین منبعِ بعضی از اقوال و حکایاتِ صوفیّان به شمار می آید. گواهی ما بر این مدّعا، شناساییِ اقوال و حکایاتِ فراوانی از او در بُستانُ العارفین و تُحْفَهُ الْمُریدین است که کهن ترین یا نخستین منبعِ شناخته شده از آنها آثارِ ابن ابی الدُّنیاست. تألیفاتِ ابن ابی الدُّنیا که بیشتر مورد توجّهِ مترجمانِ احوالِ صوفیان واقع شده است، عبارت اند از: الرِّقَّهُ وَ البُکاء ، مُجابِی الدَّعوه ، المَنامات ، التَّهَجُّد و قیامُ اللَّیل ، ذَمُّ الدُّنیا ، الزُّهد.
Le Langage Figuré : de ses fondements épistémologiques aux sciences du langage(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Notre objectif est de proposer des pistes de connaissances sur l’origine du langage figuré. Si son existence, sa présence et son usage ne font l’ombre d’aucun doute dans l’esprit de la communauté l’on s’interroge moins ou presque pas sur sa provenance, sur son introduction dans le langage humain et dans les interactions verbales quotidiennes de celui-ci. C’est la tâche que s’assigne cette réflexion. Bien plus que pédagogique, cette analyse se veut surtout épistémologique, car, elle vise à mettre en relief ses origines naturelles. Dans ce sens, elle interroge la genèse de l’Homme, l’imputation de la pauvreté du langage originel en expressions, la disposition du psychisme humain à énoncer par figuration. Elle questionne aussi la rhétorique, son berceau émanation, et certaines disciplines linguistiques qui furent son terreau de plénitude. Ces différents points constitutifs des axes focaux de l’étude exhument les principes fondateurs du langage figuré, son corpus d’exploration, son fonctionnement et les attentes subséquentes à son emploi.
بررسی تطبیقی نشانگان دوستی حق در آثار منثور و منظوم عرفانی (مستملی بخاری و مولوی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
170 - 206
حوزههای تخصصی:
مبحث دوستی حضرت حق یکی از مهمترین و زیباترین مباحث عرفان اسلامی است. به اعتقاد عرفا اساس عرفان بر پایه دوستی خداوند است و کتاب شرح التعرف، یکی از امهات متون منثور و مثنوی معنوی از مهمترین آثار منظوم عرفانی، مشحون از مفاهیم مربوط به دوستی حضرت حق هستند. مستملی بخاری، صاحب کتاب شرح التعرف، هر عملی را با ترازوی محبت می سنجد و آگاهی از لوازم محبت را برای سالک طریق لازم می داند. مولوی نیز محبت خداوند را از اصلی ترین مبانی سیر و سلوک به حق قلمداد می کند. لذا هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی نشانگان دوستی حق در آثار منثور و منظوم عرفانی (مستملی بخاری و مولوی) است. یافته های پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای نشان داد از نظر مستملی و مولوی دم زدن از محبت الهی چندان ساده نیست و رسیدن به این مقام به مقدمات و تمهید لوازمی نیاز دارد. برخی از این ابزار و تمهیدات عبارتند از: خودشناسی و شناخت مقام والای انسان، مبارزه با نفس، صفای قلب، شرم و حیا. مستملی و مولوی در ادامه معتقدند با چنین نشانه هایی می توان به شناخت دوستان حقیقی خداوند نایل گردید. دوستانی که دارای شاخص هایی همچون: ذکر، توکّل، نرنجیدن از بلا، خوف و رجا و لقای محبوب هستند.
مقایسه و تحلیل شیوه های شخصیت پردازی در گرشاسب نامه اسدی طوسی و حمله حیدری باذل مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت وشخصیت پردازی از عناصر اصلی داستان است. انتخاب شیوه های شخصیت پردازی و چگونگی به کارگیری آن ها بر کیفیت انتقال پیام ِ مؤلف و دریافت مخاطب داستان تأثیر دارد. پژوهش حاضر به منظور مقایسه و تحلیل شیوه شخصیت پردازی حماسه های دینی با حماسه های طبیعی صورت گرفته است اما به سبب رعایت مقتضیات نشر، دو منظومه گرشاسب نامه اسدی طوسی و حمله حیدری باذل مشهدی را انتخاب کرده ایم. راوی منظومه حمله حیدری رویدادها را گزارش می کند؛ برای شخصیت پردازی از روش توصیف مستقیم شخصیت، بیشتر از زبان خود راوی استفاده کرده است. در حمله حیدری کارکرد توصیف ها جهت ادای احترام و بزرگداشت شخصیت های دینی است و اعمال شگفت انگیز قهرمانان منظومه های حماسی در آن وجودندارد. شخصیت پردازی در گرشاسب نامه بیشتر با استفاده از روش توصیف مستقیم شخصیت از زبان راوی انجام می شود، برخی از این توصیف ها، طولانی و اغراق آمیز است. روش معرفی اشخاص از زبان دیگر شخصیت ها نیز در این منظومه استفاده شده است البته، هر دو حماسه، از این لحاظ به هم شباهت دارند، اما توصیف های حمله حیدری برای شخصیت پردازی اشخاص ِ مسلمان ِ داستان، بیشتر بر توصیف ویژگی های اخلاقی، معنوی و صفات پسندیده انسانی و دلاوری های آنان متکی است. در توصیف دشمنان نیز اوصاف ِ تعیین شده بر گمراهی، فریبکاری و تیره رایی آنان تأکیددارد. در حمله حیدری از شخصیت ها، اعمال خرق عادت سرنمی زند و تعداد رویدادهای غیرعادیِ روایت بسیار کم است. تأثیرِ محیط، بافت فرهنگی و باورهای مصنّفانِ هر دو حماسه، در شخصیت پردازی اشخاص دیده می شود. داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای گرد آمده و با روش توصیفی- تحلیلی پردازش شده است.
مقایسه طبقات نویسی و تذکره نویسی و امکان در نظر گرفتن آن ها به عنوان دو گونه متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژانر یا نوع ادبی را الگوها، فرم ها، سبک ها و ساختارهایی تعریف کرده اند که از چهارچوب محصولات هنری منفرد فراتر می روند و بر خوانش مخاطبان تأثیر می گذارند. نخستین بار در روم و یونان باستان انواع ادبی را بر سه نوع دانسته اند؛ اما امروزه اغلب پژوهشگران برآن اند که تعداد بیشتری از انواع در ادبیات هر فرهنگی دیده می شود. در این مقاله دو نوع از زندگی نامه ها، طبقات و تذکره، و امکان اینکه آیا می توان عنوان ژانر را بر آن ها اطلاق کرد یا خیر، بررسی شده است. نتیجه این مطالعه که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد با توجه به اختلافاتی که در شکل، انگیزه نگارش، وجه، مخاطبان احتمالی، کارکرد و هدف آثار طبقات و تذکره دیده می شود، می توان گفت دو ژانر مختلف هستند. بدین ترتیب فروکاستن انواع به تعداد محدود و مطالعه نکردن آن ها به طور جزئی باعث می شود تا جوهره انواع ادبی در آثار به درستی شناخته نشود. همچنین آثار طبقات در قرن های نخستین اسلامی و بنا بر مقتضیات زمان به وجود آمده اند. پس از آن کتب تذکره رواج یافته اند و نگارش آثار در این ژانر هنوز به شیوه های مختلف و در مناطق مختلف ادامه دارد. واژگان کلیدی: طبقات، تذکره، ژانر، شاخص ها.
میزان زایایی ضمایر زبان فارسی در ساخت واژگان مشتق مرکب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر کدام از مقوله های هفتگانه زبان فارسی، این ظرفیّت و توانایی را دارند که در ترکیب با اجزای دیگر، واژگان ترکیبی جدیدی بسازند. در این رهگذر، ضمیر، جزو مقوله هایی از زبان فارسی است که سهم چندانی در مطالعات زبانشناسی و دستوری نداشته است. به خصوص بررسی ساختمان ضمایر زبان فارسی و میزان زایایی و گسترش آنها در زبان فارسی، تاکنون مورد پژوهش و مطالعات تحقیقاتی قرار نگرفته است. واژه-سازی از راه ترکیب معمول ترین و اصلی ترین راه در زایایی و گسترش واژگان در زبان فارسی است. تمام مقوله های هفت گانه ی زبان فارسی، ظرفیت ترکیب سازی را دارند. درباره ی ساختمان واژگان ترکیبی مقوله-های فعل، اسم، صفت، قید، حرف و شبه جمله پژوهش های فراوانی صورت گرفته است اما ضمیر تنها مقوله ای است که به آن هیچ اشاره ای نشده است. در این مقاله سعی برآن است که ظرفیت ترکیب پذیری همه ی ضمایر زبان فارسی و میزان زایایی آنها از دیرباز تاکنون، در حیطه ی اسم مشتق مرکب، صفت مشتق مرکب، قید مشتق مرکب و حرف مشتق مرکب مورد بررسی قرار بگیرد. با ذکر شاهد مثال هایی از نظم و نثر فارسی.
نقد روشنفکری ایرانی؛ خوانش وانوسازانه داستان «وداع» جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، از خلال بررسی و خوانش وانوسازانه1 داستان «وداع» به قلم جلال آل احمد، از مجموعه داستان سه تار، به نقد نخبه گرایی در اندیشه روشنفکران ایرانی دهه های ۳۰ و ۴۰ شمسی پرداخته خواهد شد. این خوانش وانوسازانه با تأکید بر نگاه فیلسوف فرانسوی، ژاک دریدا، انجام می شود و ازحیث روش شناختی مبتنی ا ست بر روش هشت مرحله ای دیوید بوژه، که به عنوان نوعی استراتژی تحلیل انتقادی پسا مدرن در مواجهه با روایتْ مورد استفاده قرار می گیرد. روش بوژه این گام ها را دربرمی گیرد: جست وجوی دوگانگی، بازتفسیر سلسله مراتب، کشف صداهای یاغی، برملاسازی سویه دیگر روایت، نفی پی رنگ، یافتن استثناء، ردگیری بین خطوط، و سازمان دهی مجدد روایت. به نظر می رسد بتوان با بهره گیری از این روش و اتخاذ منظری وانوسازانه در خوانش داستان موردنظر از جلال آل احمد، دست آخر به روایت نوپدیدی دست یافت و ازخلال آن به نقد دیدگاه نخبه گرایانه سوژه روشنفکر ایرانی در این دو دهه پرداخت. کوشش محققان درجهت فراتررفتن از فردی به نام آل احمد و نزدیک شدن به سوژه آل احمد در مقام یک روشنفکر است، سوژه ای که در زمانه و زمینه خاصی به عرصه برکشیده شده و آثاری را تولید کرده است. یافته ها نشان داد که این سوژه روشنفکر، با بازتولید روابط فرادست/فرودست، خود را در جایگاه فرادست نشانده و با تکیه بر خرد مدرن، و بدون درک روابط وجودی فرودستان، به نمایندگی ایشان پرداخته و تلاش کرده است به آنچه رسالت روشنفکرانه خویش می نامد جامه عمل بپوشاند.
خوانش ترامتنی نقاشی بقاع متبرکه گیلان و نقاشی پشت شیشه (زند و قاجار) با تأکید بر رابطه فورژی و جای گشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
133 - 172
حوزههای تخصصی:
نقاشی های بقاع متبرکه گیلان همانند نقاشی های مذهبی پشت شیشه از هنرهای مذهبی دوره قاجار است که برای عامه مردم با تشویق حکومت ها در جهت هدایت افکار عمومی رشد کرده است. میان این نقاشی ها از حیث اعتقادات مذهبی شیعه و خاستگاه اجتماعی هنرمندان، وحدت سبک در روایت و تصویرگری قابل مشاهده است. ترامتنیت یکی از نظریه های مهم در زمینه های ادبی و هنری است که توسط ژرار ژنت مطرح شده است. ژنت در ترامتنیت به روش های گوناگونی پرداخته است که یک متن توسط آن مخاطبش را به یادآوردی متن پیشین دیگری هدایت می کند. پرسش اصلی تحقیق این است که کدام مؤلفه های به کار رفته در نقاشی پشت شیشه و نقاشی بقاع متبرکه از رابطه همان گونگی و تراگونگی برخوردارند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و روش گردآوری مطالب کتابخانه ای از طریق یادداشت برداری و تصویرخوانی است. تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. یافته ها حاکی از این است که میان نقاشی های بقاع متبرکه و نقاشی های پشت شیشه رابطه همان گونگی و تراگونگی هم زمان برقرار است. همان گونگی در کاربست عناصر بصری و دلالت های معنایی، از نوع فورژی با کارکرد جدی و تقلید از فرم و محتوای پیش متن و تراگونگی از نوع جای گشت در ساختار بصری و دلالت های معنایی دارای کارکردی جدی در بیش متن است. در نقاشی های بقاع متبرکه گیلان، نقاش با حذف عناصر، افزایش عناصر و تغییر مضمون، سبب آفرینش مفاهیم تازه شده است.
بررسی دلالت های ایدئولوژیک زیبایی شناسی شعر فولکلوریک کودکانه شاملو با رویکرد مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
111 - 145
حوزههای تخصصی:
ادبیات عامه؛ اعم از قصه های شفاهی و شعر فولکلور، روایت هایی باز هستند که هر گوینده ای به فراخور قصد خویش از آن بهره می جوید. این گونه ادبی اما به دلایلی چندان محل اعتنا نبوده است. شاملو، پس از نیما و شاید بیش از او، برجسته ترین شاعری است که قلمرو شعر را به گونه های مختلف، به عرصه عمومی کشانده؛ بی آنکه از وجه فاخر شعر غفلت ورزیده باشد. این رویکرد البته برآیند نظریه او نسبت به ادبیات است که برای آن وظیفه تعهد و التزام به عدالت و بیدارگری توده مردم و نسل سازی کودکان علیه ستم و بی عدالتی قائل است؛ از همین رو با استفاده از رمزگان ویژه مردم عامه و افسانه های کودکانه؛ چه به صورت شعر فولکلور که مبتنی بر قصه ها و افسانه های مردم است و چه واژگان عامیانه و حتی تدوین کتاب کوچه، به تثبیت این ایدئولوژی مبادرت ورزیده است. این مقاله با رهیافت مطالعات فرهنگی که ایدئولوژی، دال مرکزی آن است، دو سوی متناقض بهره گیری استعاری از زبان و شعر فولکلوریک او را مورد تأمل قرار داده است: 1. واسازی رویکرد نخبه گرا به ادبیات از طریق آشنایی زدایی با زبان عامیانه و شعر فولکلور؛ 2. بهره گیری ایدئولوژیک شاملو از زبان و گفتمان کودکانه در شعر فولکلوریک؛ که بر همسانی توده و کودک دلالت دارد و لزوم هدایت و رهبری توسط یک منجی، و به این نتیجه رسیده است که این رویکرد ایدئولوژیک به شعر، درنهایت به تقویت و تثبیت همان ایدئولوژی مورد انتقاد او؛ یعنی فرادستی شاعر(در اینجا به عنوان نجات بخش) و فرودستی توده مردم منجر می شود.
بازشناسی آیین نمایشی سروگ حجله قاسم در بوشهر از دیدگاه کارکردگرایی مالینوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
147 - 181
حوزههای تخصصی:
سروگ1 «حجله قاسم»، یکی از آیین های نمایشیِ مذهبی بوشهر است که هرساله به شکل باشکوهی در یکی از روزهای دهه اول ماه محرم برگزار می شود. یکی از شاخصه های به چشم آمدنی در این آیین نمایشیِ مذهبی، آن است که برگزارکنندگانش زنان هستند. با توجه به اهمیتی که این آیین در میان مردمان بوشهر داشته است، شایسته می نمود که به شیوه علمی، مبتنی بر مشاهدات میدانی و منابع کتابخانه ای درباره آن بررسی شود. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و اطلاعات به دست آمده از طریق گردآوری اسناد و مشاهده مشارکتی2، با بهره گیری از نظریه کارکردگرایی برانیسلاو مالینوفسکی 3 تحلیل محتوایی کیفی شده است. هدف از نگارش این پژوهش آن بوده که به این آیین دیرساله بر بنیاد نظریه های نوین انسان شناسی و با تأکید بر اصل ضرورت کارکردی نگریسته شود و بدین ترتیب عناصر تشکیل دهنده آن مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد. این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش ها بوده که آیین نمایشی مذکور بنا بر نظریه ضرورتِ نیازهای عاطفی و روانی، چگونه پاسخ گوی عواطف و احساسات اجراکنندگان است. یا عناصر نمادین این آیین مذهبی نمایشی با توجه به آرا و ایده های چهارگانه مالینوفسکی چه تأثیری بر مخاطب دارد.
بررسی مقایسه ای قصه شاه سیاه پوش از هفت پیکر نظامی و قصه دقوقی از مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۲
253 - 282
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از جمله دانش هایی است که ما را توانمند می کند تا راز و رمز و مشترکات آثار ادبی را بهتر درک کنیم. نظامی از شاعران بزرگی است که بر ذهن و زبان بسیاری از شاعران پارسی گو تأثیر مستقیم و غیرمستقیم داشته است. قصه شاه سیاه پوش از منظومه هفت پیکر نظامی از روایت های رازآلودی است که شباهت های زیادی با قصه دقوقی در مثنوی معنوی دارد. در این مقاله هدف آن بود که با روش تحلیل مقایسه ای کیفی عناصر مشترک این دو داستان مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. بعد از بررسی و مقایسه دو داستان، این نتایج به دست آمد که شخصیت های شاه سیاه پوش و دقوقی و نیز ترکتاز و هفت مردان بسیار به هم شباهت دارند که در هشت عنصر مشترک آن ها را تطبیق دادیم و تحلیل کردیم: 1- درست کاری قهرمان، 2- دنبال چیزی بودن، 3- مکان اسرارآمیز شهود، 4- رازآمیزی رسیدن به هدف، 5- ترک ادب، 6- خوش رفتاری با قهرمان، 7- کار ممنوع و 8- غیب شدن. در این عناصر شباهت های زیادی میان شخصیت های دو داستان وجود دارد.
نقد تطبیقی اشعار میرزاده عشقی و حافظ ابرهیم براساس نظریه تاریخ گرایی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
129 - 149
حوزههای تخصصی:
بازخوانی تاریخ ایران و مصر در قرن نوزدهم ، روایتگر وقایع سیاسی و اجتماعی مشابهی در این دو سرزمین است که در برخی از آثار ادبی این دوره از جمله در اشعار میرزاده عشقی و حافظ ابراهیم، بازتاب پیدا کرده است. عشقی در اشعارش به روایت انقلاب مشروطه در ایران می پردازد و حافظ ابراهیم نیز تاریخ طولانی مصر و مبارزات مصریان علیه ظلم و استعمار در جهان عرب را روایت می کند. در این پژوهش، آثار این دو شاعر بر مبنای نظریه نقد تاریخ گرایی نوین، بررسی و جنبه های اجتماعی و سیاسی رویدادها به شیوه توصیفی -تحلیلی پرداخته شده است و چنانکه شیوه منتقدان تاریخ گرایی جدید است، مضامین اشعار میرزاده عشقی و حافظ ابراهیم به صورت تطبیقی و برمبنای محورهای مهم نقد تاریخ گرایی نوین بررسی شده است تا انگیزه های سیاسی و ایدئولوژیک فرهنگیِ دخیل در تولید متن، کشف شود، زیرا خوانش این اشعار از منظر نقد تاریخ گرای نوین فراتر از وقایع تاریخی اشعار، ذهن را به موضوعات مهمتری معطوف می کند و آن اینکه این اشعار با بازنمایی رخدادهای تاریخی ایران و مصر درصدد شناساندن کدام یک از گفتمان های عصر شاعر هستند و یا اینکه این گفتمان ها در تعامل و کشمکش با یکدیگر چگونه به بازتفسیر تاریخ منجر می شوند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که تاریخ به طرز شگفت آور و معناداری، در زمان ها و مکان های مختلف، تکرار می شود. آنچه در ایران و مصر، پس از سالها تلاش و مبارزه توسط گروهی از آزادی خواهان و عدالت طلبان به ثمر رسیده است،
مؤلفه های تراژدی ارسطویی در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
1 - 24
حوزههای تخصصی:
تراژدی به عنوان شاخه ای از ژانر ادب نمایشی، یکی از مهم ترین اجزای اندیشه ارسطو در فلسفه هنر و در کتاب «فن شعر» اوست. از نظر ارسطو تراژدی دارای مؤلفه های متعددی است که به فهم هرچه بهتر پدیده ادبی- هنری کمک می کند و دارای ویژگی هایی است که با ایجاد تعادل و توازن روحی در بیننده، آن را در جایگاهی برتر از حماسه قرار می دهد. شاهنامه فردوسی دارای داستان هایی است که ویژگی های تراژدی ارسطویی را در آن می توان دید و می توان گفت همسویی هایی با تراژدی های یونان باستان دارد که به ریشه و خاستگاه اسطوره ای مشترک برآمده از فرهنگ باستانی مشترک ملت ها بازمی گردد. این پژوهش با هدف تبیین مؤلفه های تراژدی ارسطویی در شاهنامه و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و نشان داده است که بسیاری از این اجزا در شاهنامه وجود دارد. این نتیجه همسو با نظرهای ارسطو در بوطیقاست و نوعی اشتراک با ادب یونانی را تأیید می نماید؛ هرچند برخی تفاوت های جزئی دیده می شود که ریشه در اختلافات اساسی همچون تفاوت در نوع ادبی و تفاوت های اقلیمی، مذهبی و... دارد.
تحلیل جایگاه فرش در برخی عناصر معنوی فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۵۶
1 - 41
حوزههای تخصصی:
فرش از مهم ترین اسباب خانه ایرانی است و بسامد فراوان واژه هایی مانند «قالی» و «فرش» در مثل ها، چیستان ها، آیین ها، افسانه ها و ترانه ها نشان دهنده اهمیت آن در فرهنگ مردم است. در این پژوهش، با روش گردآوری اطلاعات از منابع مختلف و تحلیل محتوای آن ها، جایگاه فرش در برخی عناصر معنوی فرهنگ عامه بررسی شده است. نتایج گویای آن است که در فرهنگ عامه، فلسفه پیدایش و ماهیت باورهای قالی بافان و قالی بافی ایران، به ترتیب عبارت اند از: فرافکنانه، تدافعی، ذوقی و تسکینی؛ و تحلیل آیین هایی چون «می بچکلسن» آلاشت از کاریاری مرتبط با تهیه پشم بافندگی حکایت دارد و پیوند آیین های کهن باران خواهی ایرانی با اعتقادات مذهبی در قالی شویان مشهد اردهال دیده می شود. در ادبیات عامه، در مثل ها با اشاره به مهم ترین مناطق قالی بافی ایران، نکاتی درباره نگه داری قالی و رنج قالی بافان آمده و با اشاره به نکات اقتصادی درباره فرش، از اصطلاحات تخصصی قالی، مضامین متنوعی ساخته شده و برخی آداب و رسوم در آن ها منعکس شده است. عمده ترین درون مایه ترانه های قالی بافان ایران را عشق، دوری از معشوق، غم غربت، رنج و سختی قالی بافان، توصیف زیبایی های قالی و استمداد از امام رضا (ع) در کار و آرزوی اتمام کار قالی و زیارت امام رضا(ع) تشکیل می دهد. در افسانه های شکل گرفته در موضوع قالی و بافته ها، در افسانه قالیچه سلیمان، قهرمانی با شخصیت واقعی، بر عناصر طبیعی غلبه می کند و قالیچه نیز در این میان عنصری خیالی است که عامه به افسانه افزوده اند؛ در افسانه «نمد و پسر سلیمان» نیز عنصر تصادف، به کشف چگونگی ساخت کرباس منجر می شود. همه این موارد جایگاه انکارناپذیر فرش را در فرهنگ و ادبیات عامه نشان می دهد. عامه خود این باورها، مثل ها، ترانه ها و افسانه ها را ساخته اند و زمزمه می کنند و خود مجری آیین های قالی بافی اند.