فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
217 - 243
حوزههای تخصصی:
The incentive behind conducting the present study was initially ignited by the curiosity to examine the extent of Iranian EFL teachers’ familiarity with the concept of “critical literacy”. This qualitative contribution was carried out in two phases. In the first phase, an open questionnaire was developed and compiled after reviewing the literature, analysing existing questionnaires and gathering feedback from academics in the field. Qualitative data was then collected from 29 EFL teachers and analysed using an open questionnaire followed by an interview. The obtained data allowed the development of 23 questions for the interview part, which was accompanied by observing the online courses of all teachers by the researchers throughout the semester. It was concluded that the participants displayed very low levels of knowledge of Critical Literacy along with little, if any, application or incorporation of it. These findings may assist stakeholders in education, including second/foreign language (L2) policy makers, teacher educators, teacher recruitment institutes and material developers. They need to take appropriate action to enhance the critical literacy of L2 teachers before and during employment, thus promoting the implementation of this key concept in the pedagogical context of the process.
Trauma and Treatment in Gillian Flynn’s Sharp Objects through Judith Herman’s Theories(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As an important event in the life of a person, childhood trauma demonstrates its aftermath through post-traumatic stress disorder symptoms, besides shaping a person’s self-perception and identity. The three main characters in Sharp Objects by Gillian Flynn suffer from multiple categories of trauma, including generational emotional abuse by female abusers. Therefore, it enables the possibility of having a psychoanalytical study of the novel concentrated on childhood trauma in three generations, with the help of trauma studies as elaborated by Judith Herman. This study aims at applying her trauma theory to Flynn’s work in order to unfold the traumatic childhood of its protagonist, Camille Preaker, and two other characters. The study illustrates that Preaker's relationship with her family is affected by memories of emotional neglect and self-harm, and how her identity and relationships have been influenced by trauma. Examining the initial traumatic events can aid in comprehending the characters' conduct, as it is the trauma that influences their social interactions and reactions to circumstances. The research indicates that childhood trauma, particularly emotional abuse from female abusers across generations, has enduring effects on mental health, such as changes in personality and loss of identity.
استعاره مفهومی عشق در غزلیات خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
235 - 254
حوزههای تخصصی:
در مطالعاتِ زبان شناختی معاصر، کارکردِ استعاره ادراک و شناخت مفاهیم است. استعاره مفهومی عبارت است از درک مفاهیم انتزاعی بر اساس تجربه موجود از مفاهیم عینی. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و در چهارچوب نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون به بررسی چگونگی و چرایی ادراک مفهومِ عشق در اندیشه خاقانی با تمرکز بر بخش غزلیات از دیوان وی می پردازد. طبق بررسی ها استعاره های هستی شناختی عشق در غزلیات خاقانی از بیشترین فراوانی برخوردار هستند و نمونه ای از استعاره جهتی در متن یاد شده وجود ندارد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد، طرح استعاره های هستی شناختی عموماً در پیوند با استعاره های ساختاری و ناظر بر جنبه دشواری آفرین عشق است. به طور کلّی تجربه عشق در نگاه خاقانی امری دشوار اما ارزشمند است. چنان که بیشتر استعارهای متن با تأکید بر ماهیتِ نابودگر و دشواری آفرین عشق و تمرکز بر جنبه ارزشمند و مقتدر آن شکل گرفته اند. نگارندگان معتقدند شرایط زندگی شخصی و اجتماعی شاعر، روحیات، تمنّیات و تجربیات وی زمینه خلق و پرداخت استعاره های متن را فراهم آورده اند.
امید و نا امیدی در اشعار فاضل نظری
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
159 - 171
حوزههای تخصصی:
فاضل نظری یکی از شاعران جوان معاصر است که به دلیل برخورداری از ذوق شاعری، مطالعات ادبی و خلاقیت های زبانی و مضمونی اشعارش با استقبال نسبتاً خوب مخاطبان روبرو شده است. شعر وی، اگرچه مقیدّ به قواعد ساختاری و انضباط سنّتی است، لیکن از حس زبانی و مضمون تر و ادامه گذشته است. در شعرش سنّتش نیز در وزن و قافیه دیده نمی شود امّا او در خلق مضامین نو و تصاویر بکر در ساختار کهن بسیار توانا است. تاکنون از این شاعر، پنج مجموعه شعر «گریه های امپراتور»، « اقلیت»، «آن ها»، «ضد»، «کتاب و اکنون»، به همت انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده که هر کدام از این مجموعه ها به دلیل استقبال فراوان تا سی نوبت، تجدید چاپ شده اند. اینک پنج اثر فاضل نظری که بنیاد این مقاله بر امید و ناامیدی در این آثار نهادشده است به اجمال معرفی می شود و بعد از معرفی آنها به بررسی امید و ناامیدی در شعرهای این مجموعه پرداخته می شود. شیوه ی این تحقیق براساس تحلیل محتوا و توصیف منطقی و عقلی با استفاده از متون مستند، در زمینه نقد ادبی و به صورت کتابخانه ای انجام شده است. بدین ترتیب که ابتدا تمام اشعار این شاعر به دقّت خوانده شده و سپس درون مایه های موجود در خصوص امید و ناامیدی در اشعار فاضل نظری استخراج و فیش برداری شده است. نتایج حاکی از آن است که فاضل نظری، عموماً غزل های خود را با امید و ناامیدی به پایان می برد و شعرهای او آکنده از آگاهی ها و خودآگاهی های زندگی انسانی است.
نقد و بررسی «فرزند زمان خود بودن» در سه قله شعر معاصر (سهراب سپهری، احمد شاملو و اخوان ثالث)
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
77 - 100
حوزههای تخصصی:
با توجه به دیگرگون بودن فضای شعر و شاعری قرن معاصر و دانایی و توانایی مردم زمانه، حرف از جنس زمان زدن و ... بخصوص برای شاعران با توجه به ترس و یأسی که بنا به خفقان و ... بر جامعه سایه افکنده بود، سخت بود اما چگونه گفتن با بی تفاوتی و نگفتن فاصله دارد.با نقدهای عالمانه یا مغرضانه ای که درباره ی سهراب سپهری و شاملو شده است و با فرض اینکه یکی با دهان آتشین و دیگری محو در سبزی و طراوت طبیعت در این پژوهش برانیم که مسأله اومانیسم و فرزند زمان خود بودن را با توجه به زیر مؤلفه های شاعر زمانه بررسی نماییم و از آنجایی که دو ضلع این پژوهش یکی افراط و دیگری تفریط می نمود در صدد پلی بینابین بودم که این ناهمگونی را کمی همگون نماید و ترجیح دادم ضلع سوم این پژوهش اخوان ثالث باشد.بنابراین در این پژوهش نقد و بررسی مؤلفه های زمان خود بودن ؛ سهراب،شاملو و اخوان را در سروده هایشان پی گرفته ایم و به نتیجه ای قیاسی در این باره رسیده ایم.
بررسی جادو، اوراد و اشعار در آیین های درمانی استان بوشهر براساس دیدگاه جیمز فریزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در زمینه آیین ها به دلیل اینکه هویت افراد هر جامعه در آن ها نهفته، بااهمیت و ضروری است. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به بررسی جادو، اشعار و اوراد در آیین های زار، عزایم نشینی، کُندو، نون پوش و تابه گرمک پرداخته خواهد شد. جادو یکی از عناصر برجسته ای است که در این آیین ها دیده می شود. بر این اساس، آیین ها از دیدگاه جرج جیمز فریزر بررسی می شود. نتایج نشان می دهد، فقط درمان آیین نون پوش با جادوی مجاورت انجام می شود، در سایر آیین ها جادوی مشابهت دیده می شود. علاوه بر این، اشعار و اورادی در آیین ها خوانده می شود که در درمان بیماری ها مؤثر است. کارکرد نهایی این آیین های درمانی دور کردن نیروهای اهریمنی یا شر، تسکین روح و شفای بیماران با کمک جادو، اوراد و اشعار است.
بازنمایی دین در ضرب المثل های گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۵۵
157 - 194
حوزههای تخصصی:
بسیاری از عقاید و باورهای جامعه در دین ریشه دارد. چگونگی بازتاب دین در جامعه و فرهنگ یکی از موضوعات جالب توجه در حوزه جامعه شناسی دین است. نظام باورها و ارزش های جامعه در ادبیات و فرهنگ شفاهی جامعه بازتاب پیدا می کند. ضرب المثل ها به عنوان یکی از مهم ترین عناصر ادبیات شفاهی می توانند بازتابی از باورها و نگرش های حاکم بر جامعه باشند. در این مطالعه تلاش شد تا با بررسی مثل های گیلکی تصویری نسبتاً روشن از چگونگی بازنمایی دین و ابعاد آن در ادبیات عامه گیلان ارائه شود. این مطالعه یک بررسی توصیفی تحلیلی است که در آن ضمن تحلیل محتوای تعداد 4562 ضرب المثل حوزه شرق و غرب و مرکز گیلان، تعداد 209 ضرب المثل مرتبط با موضوع دین برگزیده شده است. داده ها براساس محتوا و مفاهیم در قالب چند مقوله مورد دسته بندی قرار گرفت. با تکیه بر یافته های تحقیق می توان گفت بازتاب ابعاد چهارگانه اعتقادی (43%)، مناسکی و آیین ها و آداب و رسوم (24%)، اخلاقی (16%) و شریعتی (16%) در مثل ها نشان می دهد در فرهنگ عامه گیلان در کنار توجه به ظواهر دینی و شعائر و مناسک، بر جنبه های اعتقادی و نقش کارکردگرایانه دین در جامعه و نهادینه شدن روح دین داری و اخلاق دینی در جامعه توجه و تأکید می شود.
تحلیلی بر اخلاق گرایی عنوان نگار با تکیه بر شهنشاه نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
78 - 107
حوزههای تخصصی:
شاعران حماسه سُرا در ادبیات کشور ما از یک طرف، بار بخشی از تاریخ را به دوش کشیده و ازطرفی دیگر، رسالت ادبی خود را در ادبیات حماسی و تعلیمی به انجام رسانده اند. آنان ضمن روایت حماسی تاریخ، از گسترده ترین نوع ادبی ایران، یعنی ادبیات تعلیمی، غافل نمانده و به آن پرداخته اند. میرزا تقی خان نجم آبادی نیز در کتاب حماسی- تاریخی خود، شهنشاه نامه، که دربَرگیرنده تاریخ عصر قاجار است، از این مهم غافل نبوده و دیدگاه های اخلاقی خود را ضمن روایات حماسی- تاریخی بیان می کند. جُستار حاضر به دنبال بررسی اندیشه ها و ملاحظات اندرزی تقی خان عنوان نگار در کتاب شهنشاه نامه است. نتایج این پژوهش نشان می دهد نجم آبادی به عنوان یک شاعر و متفکر با تأسی به پیشینیان، در ملاحظاتِ اندرزی خود با تکیه بر مفاهیمی که مانع بُروز جنگ می شوند (همچون دنیاگریزی، بصیرت، عفو و بخشایش، صداقت و راستی) و نیز منع صفات و عواملی که باعث جنگ افروزی هستند (مانند غرور، نفاق و خیانت، دنیاگریزی و نکوهش نفس)، ضمن تأکید بر دفاع حماسی از وطن، نشان می دهد صلح طلب بوده و با جنگ افروزی و خودکامگی مخالف است. او همچنین به صداقت و عبرت آموزی بیش از سایر صفات اخلاق پرداخته و نبود آن ها را بیش از سایر صفات برجسته عامل خصومت و دشمنی دانسته است. این جُستار به بررسی نقش این آموزه ها و مفاهیم در اندیشه های عنوان نگار می پردازد. روش کار با مطالعه دقیق منابع اصلی، فرعی و مربوط به موضوع چون منابع ادبی و تاریخی، تحلیل و توصیف محتوای کیفی است.
مطالعه تطبیقی خویشاوندی روایات «اسکندر مقدونی» و «کوش پیل دندان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
25 - 56
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی، رویکردی پژوهشی در دوره معاصر است که به مقایسه، بررسی و تحلیل آثار ادبی و در مفهوم توسع یافته آن، آثار هنریِ ملل و فرهنگ های مختلف پرداخته و تشابهات و تفاوت های این آثار، همچنین تأثیرات و تبادلات ادبی و فرهنگی ملل را می کاود. این علم یا رشته بر آن است که «خودی» را در آینه «دیگری» ببیند و بشناسد. این مسئله، ناقدان ادبی را بر آن داشت تا با بررسی آثار ادبی در ارتباط با یکدیگر، به فهم تکاملی و تطبیقی از نشانه های متن دست یابند. از سوی دیگر «کوش نامه»، روایت «کوش پیل دندان»، قهرمانی شوم و اهریمنی در حماسه های ایرانی است که در بررسی تطبیقی آن، بسامد تشابهات و همسانی های روایت کوش با اسکندر مقدونی در روایات اساطیری- تاریخی با تباری غیر ایرانی، ذهن ناقدان را بر آن وامی دارد که به بررسی لایه ها و شاخص های خویشاوندی این دو روایت و سرفصل های اصلی و مبنایی آن بپردازد. از این رو این پژوهش تلاش کرده است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بررسی تطبیقی آنها، به کشف نظام دلالت های دو متن بپردازد. از نتایج این پژوهش برمی آید که این دو داستان به سبب هم سویی و هم پوشانی در ساحت هایی چون شخصیت پردازی، کنشگری، تبیین حالات و ورود به روایت های یکدیگر، بی شک در یک نظام تأثیر و تأثری واقع شده اند و این تأثیرپذیری از روایت اسکندر به کوش، بیشتر موضوعیت دارد و می توان در بخش های متعددی، شخصیت کوش به عنوان قهرمانی ایرانی را بازتابی استحاله شده از شخصیت اسکندر غیر ایرانی دانست و روایت آن را دگردیسی گزینشی از مجموعه ای از داده های منتشر در ادب عامه و روایات مکتوب اسکندر تلقی کرد.
تحلیل انتقادی استعاره های عشق در آثار مولوی، با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
270 - 314
حوزههای تخصصی:
عشق از مفاهیم اساسی عرفان اسلامی و اساس آفرینش در منظر عرفاست و شناخت عرفان اسلامی بی شناخت عشق ممکن نیست. سخن عرفا به دلیل این که اغلب در حالات بی خودی بیان می شود یا این که بیانگر معارفی است که در حالات بی خودی بدان دست یافته اند، لذا سراسر استعاری و نمادین است و برای دستیابی به بنیان تفکر و اندیشه عرفا لازم است تا سخنانشان تحلیل و تأویل شود. در این مقاله با یاری از نظریه مفهومی استعاره، تعابیر عشق در آثار مولوی را تحلیل کردیم و بدین نتیجه رسیدم که استعاره های «عشق معشوق است» و «عشق شاه است» و «عشق خداست»، سه کلید مفهومی عشق هستند و دو کلید مفهومی «عشق معشوق است» و «عشق شاه است» از کلان استعاره «عشق خداست» برآمده اند.زبان استعاری مولوی، زبان اساطیری است و ساختار ذهنی وی منطبق بر اندیشه های کهن است زیرا آثار زبانی و اندیشگانی روایات کهن درباره شاه و معشوق و خدا و عشق و آفرینش همچنان در متونی که مولوی خوانده بود و در باورهای عامه و فضای جامعه وی برجای بوده است و چه بسا مولوی بدون اراده به چنین شناختی از عشق رسیده بود و آن را دارای چنان ویژگیهایی می دانست.
بررسی تأثیر بلاغی بازتاب شخصیت های اساطیر یونانی رومی در شعر معاصر افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
37 - 56
حوزههای تخصصی:
اسطوره، توصیفِ شاعرانه مناظر سترگ طبیعت و گردانندگان مرموز پدیده های طبیعی و فراطبیعی است که خاستگاه عواطف آدمی را با بینش شاعرانه توجیه می کند و با کنش خیال انگیزی ارزش بلاغی دارد. به همین دلیل اسطوره با ماهیت بینامتنی همواره در آثار ادبی بازتولید شده و در توسعه معنایی، بلاغی و زیباشناختی آثار ادبی نقش بارز و برجسته داشته است. شاعران فارسی زبان از گذشته های دور تا کنون به انواع عناصر اسطوره ای ملل مختلف ازجمله به اساطیر یونانی- رومی توجه کرده و از کارکردهای متنوع این اسطوره ها در کاربست مفاهیم مختلف سود برده اند. شاعران معاصر افغانستان نیز باتوجه به بازتولید اساطیر یونانی- رومی، مفاهیم مختلف را بازتاب داده و از ظرفیتِ این گونه های اساطیری بهره برده اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر آرای بینامتنیت «ژرار ژنت»، تأثیر بلاغی بازتاب اساطیر یونانی- رومی را در شعر فارسی معاصر افغانستان بررسی و تحلیل می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شاعران معاصر افغانستان اساطیر یونانی -رومی را به صورت های تلمیحی و اشاری بینامتنیت ضمنی، در جملات خبری و امری با اغراض ثانوی هشدار، تحذیر، تأسف، توبیخ، ستایش، توصیف، ترحم، بزرگ نمایی و قباحت زدایی به واسطه آرایه های اغراق، تلمیح، اسلوب معادله، تشبیه و استعاره بازآفرینی کرده اند.
صوره الأنا والآخر فی کتاب الرحله إلی أمریکا لمحمد لبیب البَتَنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
65 - 85
حوزههای تخصصی:
تُعدّ الصورلوجیا أو الصوره الأدبیّه مبحثاً من مباحث الأدب المقارن التی تشتغل بتوضیح الصوره والبحث عن قیمتها الأدبیّه إلی جانب التعرّف الثقافی علی الآخر. وبهذا یساعد الأدب المقارن أن یعرف کل أمه مکانتها عند سائر الشعوب وأن تری صورتها فی مرآه غیرها. یهدف البحث إلی وصف صوره الآخر وکیفیه استحضاره فی کتاب الرحله إلی أمریکا للبتنونی وکذلک مقارنته بما عاشتْه الأنا بأنواعها المختلفه من خلال المنهج الوصفی التحلیلی المقارن، فیبحث عن مواقف الکاتب ورؤیته النقدیه تجاه الآخر الأجنبی. ومن أهم نتائج البحث هی أنّ صوره الأنا أو النحن أو الهویه العربیه تحضر کأداه للمقارنه بین الأنا العربیه والآخر الأمریکی. والآخر المقبول فی أثر الکاتب توزّع بین الانبهار والإعجاب بمنجزاته ورفض بعض سمات الآخر المختلف عنه دینیّاً وثقافیّاً وعلمیّاً وحضاریّاً. إنّه یری الواقع الثقافی الأجنبی متفوّقاً علی الثقافه الوطنیّه، وهذا لیس بمعنی التجاهل لمشاکل الآخر وعدم تبنی رؤیه نقدیه تجاهه. ویمکن القول أنّ صوره الأنا ترتبط بمفهوم الشعب المصری وما یشکّل تراثه وحضارته وقیمه، وصوره الآخر الأمریکی فی أثره تنطوی علی صوره سلبیّه کالتبعیض العنصری، وعدم العداله وصوره إیجابیه کالحریّه، وتفوّقه فی العناصر الثقافیه والاجتماعیه والاقتصادیه والسیاسیه.
صحبت جانکاه غوغایی زبان (اشارات و تأملات و اقتراحاتی در کتاب روشنفکران ایرانی و مسئله زبان )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
169 - 184
حوزههای تخصصی:
نویسنده در کتاب روشنفکران ایرانی و مسئله زبان؛ رویکردهای روشنفکران ایران از دوره قاجار تا عصر حاضر توانسته مسئله زبان فارسی را از روزگار مشروطه، کمی پیش تر از آن، در ۵ بخش با مقدمه و مؤخره ای یا به تعبیر خودش پیش گفتار و پی گفتاری از منظر روشنفکران در این بازه زمانی فراخ بکاود و نظرها و دیدگاه های متفاوت و گاه متضاد عمدتاً روشنگران را، نه روشنفکران، خیلی هوشمندانه و منتقدانه گردآوری و طبقه بندی کند و رویکردهای متفاوت روشنفکران را در مواجهه با مقوله زبان و زبان فارسی، طی بازه بیش از دویست ساله، ناظر به دوره های تاریخی و توجه عمده بر گفتمان مسلط، اپیستمه و صورت بندی دانایی و فضای معرفتی هر عصر، معرفی و تبیین کند. رعایت ترتیب زمانی موجب شده در هر رویکرد افرادی قرار بگیرند که اگر در گروه دیگری جای می گرفتند بایسته تر بود.
دامنه اطلاعات داستان در داستان کوتاه «ژاکت پشمی» و اقتباس تلویزیونی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
245 - 295
حوزههای تخصصی:
در روایت های کلامی و تلویزیونی، دامنه اطلاعات داستان نقش مهمی در حفظ توجه خواننده و بیننده دارد. نویسندگان این مقاله با شیوه تطبیقی، دامنه اطلاعات داستان و نحوه حفظ توجه خواننده و بیننده در داستان کوتاه «ژاکت پشمی»، نوشته هوشنگ مرادی کرمانی را با اقتباس تلویزیونی آن («ژاکت») به کارگردانی کیومرث پوراحمد براساس نظریه روایت شناسی رابرت مک کی، بررسی و مقایسه می کنند. نتایج پژوهش نشان می دهد که کانونی سازی داستان کوتاه «ژاکت پشمی» از نوع درونی یا دید همراه است که باعث غلبه عنصر تعلیق در آن می شود. این کانونی سازی برای تنوع دامنه اطلاعات داستان و جذابیت بیشتر روایت، از عنصر معما نیز استفاده می کند. این کار به کمک شگردهایی مانند پیشواز زمانی، روایت درونه ای، حذف و ... انجام شده است. در این فرایند، غافلگیری نیز به کمک معما می آید؛ چون با هربار غافلگیری کانونی سازی درونی و خواننده، به معماهای داستان افزوده می شود. اقتباس تلویزیونی داستان نیز از منظر یک کانونی ساز درونی غالب روایت می شود؛ با این تفاوت که دقایق زیادی از فیلم به کانونی سازی کنشگرهای دیگر نیز اختصاص دارد. این موضوع باعث افزایش کنشگرهای فیلم و درنتیجه، برجسته شدن آموزش توجه به حضور دیگری و گفتمان های متفاوت در آن می شود. این گفتمان ها اغلب با استفاده از شگرد روایت درونه ای وارد فیلم می شوند که این ورود نیز افزایش عنصر معما را درپی دارد. اگرچه روایت کلامی عنصر تعلیق را فقط می توانست با عنصر معما ترکیب کند، تعلیق فیلم با توجه به امکانات دوربین و خلاقیت کارگردان برای غنی تر کردن روایت با هردو عنصر معما و کنایه دراماتیک ترکیب می شود. همچنین، به دلیل همراهی رویدادها با موسیقی و به صورت چندبُعدی از زاویه های مختلف، تعلیق ها و غافلگیری های قدرتمندتری ایجاد می شود. در این شکل از روایت، ما با کانونی ساز درونی احساس همدلی و هم ذات پنداری بیشتری می کنیم. به این ترتیب، نتیجه می گیریم که اقتباس تلویزیونی داستان از امکانات و تکنیک های چندرسانه ای متنوع تر و پیچیده تری برای تقسیم اطلاعات داستان و حفظ توجه بیننده استفاده می کند.
وجوه اثرپذیری محمدعلی فروغی در مکاتبات از منشآت قائم مقام (از تقلید تا نوآوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد علی فروغی از رجال صاحب نام معاصر در حوزه سیاست، فرهنگ و حقوق به شمار می رود. دو وجهه سیاسی و فرهنگی او، انگیزه نگارش مکاتباتی مرتبط با این موضوع ها بوده است. به سبب آشنایی فروغی با ادبیات کهن و دلبستگی به فرهنگ ایران، نامه های او علاوه بر آثار کهن ادبی، از ساختار منشآت پیشینیان تأثیر پذیرفته است. با نگاهی به این مکاتبات می توان تأثیر منشآت قائم مقام فراهانی را به وضوح مشاهده کرد. او درعین تقلید از سبک قائم مقام، در نامه ها، نوآوری هایی نیز داشته است. با عنایت به این مسئله، در مقاله حاضر، با درنظرداشتن منشآت قائم مقام به منزله نمونه ای از سبک بازگشت، میزان نوآوری و تأثیرپذیری فروغی از مکاتبات قائم مقام بررسی شده است. به همین منظور، 11نامه از نامه های فروغی از کتاب سیاست نامه ذکاءالملک و 11 نامه از منشآت قائم مقام، در سه حوزه دوستانه، سیاسی و اجتماعی، واکاوی شده است. یافته ها نشان داد که اگرچه فروغی در ساختار نامه ها، شگرد های ادبی و ویژگی های زبانی از نامه های قائم مقام متأثر است، در حوزه محتوا و مفاهیم نوآوری هایی داشته است. نوآوری ذکاءالملک در تلفیق سبک بازگشت با مفاهیم اجتماعی سیاسیِ مدرن است. فروغی در نگارش نامه ها به اوضاع زمانه و فهم مردم توجه ویژه داشته است؛ ازاین رو، علاوه براینکه از سبک بازگشت (و به طور خاص منشآت) متأثر بوده، با برخی شگردها و ظرایف بیانی نقاط ضعف آن را برطرف کرده است. فروغی با استفاده از این شیوه نگارش، به دو هدفِ جلب نظر مخاطبان به ترویج فرهنگ و ادبیات فارسی و رساندن مفاهیم نوگرایانه، درکنار گزارش مسائل روز جامعه دست یافته است. در نامه های سیاسی و اجتماعی او شاهد تقلید از متون دشوار ادبی تاریخی هستیم، اما مکاتبات دوستانه او به سبب الگوبرداری از متون غنایی، لطافت و دل انگیزی خاصی دارد؛ به طوری که خواندن این نامه ها نسبت به نامه های اجتماعی التذاذ ادبی بیشتری به خواننده می بخشد.
تفسیر و تحلیل سبک نگارش اوصاف الاشراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار عرفانی در ادب فارسی چه پیش از قرن هفتم و چه در قرن هفتم و چه بعد از آن هر کدام متأثر از اوضاع و احوال اجتماعی و فراز و نشیب های متعددی است که نویسندگان آن خواسته و ناخواسته در گذر زمان از آن عبور کرده اند. یکی از این آثار ارزشمند عرفانی، اوصاف الاشراف خواجه نصیرالدین توسی است. او در این کتاب، یافته های سلوک مدارانه خود را در قالبی نو و با سبک وسیاقی روشن، مبتنی براستشهادات قرآنی ملهم از احادیث متعدد به شیوه ای ساده وروان ارایه کرده است. مقاصد عرفانی و مبانی معرفتی در اوصاف الاشراف بر اساس یک دسته بندی منظم و متوالی تدوین شده است. نثر این کتاب در عین سلاست و روانی و ایجاز و اختصار حاوی نکات اساسی و دقایق ظریف عرفانی است. همچنین خواجه سعی کرده پیوندی از شریعت و طریقت را در این کتاب نمایان سازد که در نوع خود هم از نظر سبک نگارش و هم از منظر محتوا روشی مستقل به شمارمی رود. روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر یافته های کتابخانه ای است و می توان به این نتیجه دست یافت که اوصاف الاشراف هم از دیدگاه عرفانی و هم از نظر سبک و روش نگارش و هم از نظرگاه مضمون و مفهوم و هم از منظر اتکا بر موازین شریعت و توجه به مبانی طریقت، به شیوه ای بدیع نگاشته شده است.
بررسی اسماء و صفات الهی در دیباچه مخزن الاسرار و هفت پیکر نظامی گنجوی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی «فرکلاف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
157 - 184
حوزههای تخصصی:
شاعران در دیباچه آثار خود به طرح مسائل گوناگون از جمله ستایش پروردگار و برشمردن اسماء و صفاتش می پردازند و آراء خود را درباره آن ها بیان می کنند. در این پژوهش، اسماء و صفات الهی در دیباچه مخزن الاسرار و هفت پیکر نظامی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادیِ «فرکلاف» نقد و تحلیل شده اند. الگوی سه بُعدی فرکلاف برای تحلیل متن ها عبارت است از: توصیف، تفسیر و تبیین. هدف نهایی فرکلاف از الگوی سه بعدی خود، روشن ساختن ارتباط میان متن، گفتمانی که متن در آن تولید می شود و مناسبات قدرت و ایدئولوژی و هژمونی است تا سرانجام مشخص شود که متن در جهت تحکیم و بازتولیدِ گفتمان ها و ایدئولوژی هایِ مسلط است، آن ها را به چالش می کشد یا تغییر می دهد. پرسش بنیادین این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی به انجام رسیده، این است که نظامی چگونه و چرا برخی از اسماء و صفات الهی را پررنگ و برخی دیگر را نفی کرده است؟ برای یافتن پاسخ، متن در دو سطح کلی واژگانی و دستور زبانی بررسی و نقد و تحلیل شد. سرانجام یافته ها نشان داد، بیشتر اسماء و صفات الهی مورد اشاره نظامی از مشترکات تمامی فرقه های کلامی اسلامی بوده است؛ البته گاهی هم به اسماء و صفاتی برمی خوریم که منطبق بر تفکر اشعری و ضد کلام معتزله و امامیه است.
چرایی تصویرکردن نقش حیوانات بر ساز دف براساسِ شعر خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
21 - 36
حوزههای تخصصی:
بروز نقش های گوناگون با مضامین متعدد از دیرباز تاکنون در هنرهای تجسمی امری آشکار بوده است. این جلوه هنری به منطقه ای خاص وابسته نبوده است و به فراخور اقلیم و فرهنگ متفاوت می نمود؛ ازاین رو، شیوه ها و بسترهای این صنعت گری فراوان است. سازهای موسیقی آراسته به نگاره های گوناگون در موسیقی شهری و نواحی ایران آلات خنیاگری را در زمره لوازم این هنرورزی ها قرار می دهد. در سده ششم هجری و در منطقه ارس کنار، که از پیشتر تحت حکمرانی سلسله شروان شاهان قرار داشت، خاقانی شروانی، که شاعری موسیقی شناس بود، از نقشی خاص بر ساز دف سخن می گوید که آن چنبره جانوران اهلی و وحشی در موقعیت شکار است. نگارندگان در این مقاله با رویکرد مطالعات تطبیقی میان موسیقی و ادبیات و کاربست روش تاریخی و تحلیلی درپیِ دستیابی به چرایی تصویرکردن نقش حیوانات بر ساز دف بوده اند. درپیِ این مقاله، دریافته شد که دلایل گوناگونی در این امر دخیل اند و دلیلی قطعی و یکتا برای کاربرد این شیوه نمی توان دانست؛ اما مسبوق به سابقه بودن چنین کاری نزد شمن های منطقه سیبری و قفقاز، که سازهای کوبه ای خود را در سفر خلسه آمیز شمن به نقوشی می آراستند و همچنین توجه خاقانی شروانی به اینکه دفِ مصور به اشکال جانوری شکارگاه پره شروان شاهان را تداعی می کند، از مجموع دلایلی که انگاشتنی است، روشن و گویاتر است.
واکاوی نظریه هنری فارابی در حوزه صنعت شعری برمبنای رویکرد صورت گرایی روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
1 - 22
حوزههای تخصصی:
فارابی ازجمله فیلسوفان و اندیشمندان مسلمان قرن چهارم هجری است که نظریاتی در حوزه فلسفه هنر به طور خاص درباره شعر دارد. آراء فارابی روایتی دیگر از بوطیقای ارسطوست. ارسطو در بوطیقای خویش از محاکاتی سخن می گوید که هدف از آن تقلید صرف نیست؛ بلکه باز آفرینی و لذت از اثر هنری جدید است و اثر ادبی را چون پدیده ای مستقل می بیند. حال مسئله این است که باوجود صورت گراخواندن ارسطو ازسوی برخی محققان و بدیهی بودن تأثیر پذیری فارابی از وی تا چه میزان می توان آراء فارابی را متمایل به صورت گرایی دانست. به این منظور در این مقاله دیدگاه هنری فارابی درباب شعر، به ویژه محاکات (باز نمایی) با استفاده از روش توصیفی تحلیلی محتوا برمبنای آراء صورت گرایان روس بررسی شده است. این بررسی با مراجعه به برخی آثار وی ازجمله «مقاله فی قوانین صناعه الشعراء»، «جوامع الشعر»، «رساله فی التناسب و التألیف»، گفتارهای شعری از إحصا العلوم ، آراء أهل المدینه الفاضله ، فصول منتزَعَه انجام شده است. با بررسی دیدگاه صاحب نظران درباره صورت گرادانستن ناقدان قدیم یونان از جمله ارسطو و ناقدان قدیم ادب عربی ازجمله فارابی همچنین با مروری بر دیدگاه های ارسطو که فارابی را بزرگ ترین شارح آثار وی می دانند و نیز با مراجعه به آثار و آراء خود فارابی و تبیین آنها این نتیجه حاصل شد که رویکرد غالب بر آراء فارابی درباره صنعت شعر صورت گرایی است.
جانشینی و همنشینی واژگان در ادبیات فارسی(مجابات): دیدگاه یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴۹
149 - 164
حوزههای تخصصی:
محور جانشینی و همنشینی دو محور در زبانشناسی است. از دید یاکوبسن این دو فرایند، در هنر کلامی به ترتیب در دو نقش استعاری و مجازی ظاهر می شوند و روشی برای تشخیص سبک های ادبی و هنری به شمار می روند. ادبیات فارسی چندین دوره ی مشخص ادبی دارد که بر اساس گرایش شعرا به این محورها می توان آن ها را سبک شناسی کرد. در ادوار زبان فارسی آثاری را مشاهده می کنیم که در جواب و استقبال از آثار مشهور و به همان قالب و سبک با محور همنشینی و جانشینی سروده شده اند که در اصطلاح به آن ها «مجابات» گفته می شود. ویژگی این دست اشعار، وجود نشانه هایی در کلام است که مخاطب را به سرمشق و سراینده آن هدایت می کند. اهمیت فن جواب که مختص ایرانیان است در این است که سبب گسترش و فراگیری شعر از لحاظ معنایی می شود و آن را در فضایی ناتمام و ادامه دار قرار می دهد. ازاین رو، به سبب اهمیت و جایگاه فن مجابات در ادبیات فارسی، در این مقاله با شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی نقش ادبی و نحوه ی کارکرد محورهای زبانی همنشینی و جانشینی در برخی از اشعار جوابی پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد شاعران در جوابگویی های خود مطابق محور مدنظر سرمشق و متناسب با آن به این امر اهتمام ورزیده اند.