فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اصلی هر سازمان ،جلب رضایت مشتریان و ارباب رجوع از طریق ارائه خدمات با کیفیت مطلوب است. هدف تحقیق حاضر، ارائه الگوی تکریم ارباب رجوع در دادگستری اصفهان بود، که از روش تحقیق آمیخته ( کیفی و کمی) استفاده شده است .روش کیفی شامل گراندد تئوری (داده بنیاد) و روش کمی شامل روش پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان آگاه در حوزه جرم و جرائم دادگستری، قضات، وکلا و کارکنان تشکیل می دهند. در این پژوهش 33 مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته انجام شد که با این تعداد مصاحبه، پژوهش به اشباع اطلاعاتی رسید، و هم چنین از نمونه گیری نظری و در ادامه روش گلوله برفی بهره گرفته شد. به منظور ارزیابی پایایی، مصاحبه های انجام شده، برای آنها بازگردانده شد و مورد تأیید قرار گرفت. مصاحبه ها طی هماهنگی قبلی با افراد منتخب، در محیطی آرام و امن به مدت 60 الی 120 دقیقه به طور کامل ضبط شد. هم چنین به منظور بررسی روایی سازه، از تحلیل عامل تأییدی به کمک نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان می دهد، که بارهای عاملی به دست آمده همگی از 6/0 بالاتر است،که این مطلب نشان دهنده روایی سازه پرسش نامه مذکور است. شرایط علی شامل حسن برخورد، ساختار سازمانی و ویژگی های کارکنان، شرایط زمینه ای شامل عوامل محیطی و فرهنگی، شرایط مداخله گر شامل سرعت در روند و تکریم کارکنان، راهبرد ها شامل تقویت زیرساخت های تسهیلی، سیستم ارزیابی کارکنان، توانمندسازی، اِعمال صحیح قانون، مدیریت بهینه مراجعات، آموزش و فرهنگ سازی و پیامد های حاصل شامل آرامش اجتماعی، اعتماد اجتماعی، پیشبرد امور به دست آمد. با توجه به پژوهش حاضر می توان چنین اعلام داشت که توجه به تمامی عوامل مؤثر بر تکریم ارباب رجوع شامل زیرساخت های فنی، ویژگی های کارکنان و مدیران، قوانین و مقررات محیطی، فرهنگ سازی، انگیزش، توانمندسازی و اعتماد اجتماعی مسیر را جهت توسعه تکریم ارباب رجوع در دادگستری هموار نماید.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری در ابرازگری هیجان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
149 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری دیابت از جمله بیماری های مزمن می باشد که مشکلات هیجانی می تواند در روند درمان آن تداخل ایجاد کند. این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مذهب محور (RCBT) و آموزش تاب آوری در ابرازگری هیجان بیماران دیابت نوع دو انجام شده است . روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل می باشد که از میان بیماران دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی ساده در سه گروه 15 نفر شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. یک گروه آزمایشی 10 جلسه 60 دقیقه ای RCBT و گروه دیگر 9 جلسه 60 دقیقه آموزش تاب آوری دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون بنفرونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون ابرازگری هیجان با کنترل پیش آزمون در سطح اطمینان 95 درصد تفاوت وجود دارد (05/p < ). همچنین بین دو گروه درمان شناختی - رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری نیز در سطح 95 درصد اطمینان تفاوت وجود ندارد (05/ 0 P < ) . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان شناختی - رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری در افزایش ابرازگری هیجان بیماران دیابتی موثر است و می تواند به عنوان یک درمان کمکی برای بیماران دیابتی مفید واقع شود.
آیا محیط آموزشی بهزیستی روانشناختی کودکان پیش دبستانی را متأثر می سازد؟ تحلیل نقش انضباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قوانین و اقدامات انضباطی رایج در محیط آموزشی عاملی مهم در شکل گیری عواطف و رفتار دانش آموزان است که می تواند از این مسیر، بهزیستی آنان را متأثر سازد؛ ازاین رو، هدف این پژوهش، شناسایی نقش فرآیند انضباط بر بهزیستی روانشناختی کودکان در مراکز پیش دبستانی بود که دستیابی به آن به واسطه روش پیمایش کیفی حاصل شد. شرکت کنندگان در پژوهش، به روش هدفمند، از بین مربیان مشغول به فعالیت در مراکز پیش دبستانی انتخاب شدند و پس از مصاحبه با 16 نفر، اشباع نظری حاصل شد. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای دست یابی به یافته ها از روش تحلیل کیفی با فن کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بعضی از اقدامات انضباطی بر بهزیستی روانشناختی کودکان، نقش مثبت و برخی دیگر نقش منفی دارند. فرآیند انضباط به واسطه راهبردهای انضباطی خوشایند و مقررات توسعه دهنده روابط بین فردی، بر بهزیستی روانشناختی کودکان نقش مثبت داشت و ازطریق راهبردهای تضعیف کننده خودپنداره مثبت و همچنین، راهبردها و مقررات انضباطی تهدیدکننده خودمختاری و استقلال، تأثیر منفی بر بهزیستی روانشناختی به جای گذاشت. بر اساس این، برقراری انضباط مشارکتی مبتنی بر توسعه روابط و احساس مثبت به منظور ارتقای بهزیستی روانشناختی کودکان در مراکز پیش دبستانی به مربیان توصیه می شود.
مرور نظام مند و متاسنتز مطالعات مربوط به چرایی مکتب روان شناسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسلمانان همخوان با زمینه های اعتقادی−فرهنگی، خدمات روان شناختی ویژه ای را طلب می کنند؛ همچنین تفاوت مبانی اسلامی با مبانی روان شناسی لزوم تأسیس «مکتب روان شناسی اسلامی» را قطعی می کند. بررسی چرایی مکتب به تسهیل نقد و بررسی با یکپارچه شدن ضرورت ها، مشخص شدن جهتِ حرکت و نیز انصراف یا اطمینان علاقه مندان از ادامه این مسیر کمک می کند؛ همچنین کثرتِ داده ها در این موضوع، پژوهشی با روش مرور نظام مند و متاسنتز را ضروری می سازد. «مرور نظام مند» روش قاعده مندی برای یافتن همه اطلاعات موجود در یک موضوع خاص می باشد. «متاسنتز» روشی است که با تلفیقِ نتایجِ پژوهش های کیفی، تفاوت ها و شباهت های آنها با هم مقایسه می شود. نتیجه مرور نظام مند این پژوهش شناساییِ 37 نشریه و 33 استاد بود که از بررسی آرشیو و آثار ایشان 60 کتاب، 700مقاله، 18میزگرد استخراج شد؛ پس از حذف اسناد نامرتبط؛ 3کتاب، 14مقاله، 7مصاحبه و 14میزگرد با روش فراترکیب؛ تلخیص، کدگذاری، دسته بندی، یکپارچه سازی و بازنویسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که به چرایی دو دسته پاسخ داده شده است: «کاستی های روان شناسی» و «درونداشت های مکتب روان شناسی اسلامی». کاستی های روان شناسی در شش سرفصلِ «وجود سوگیری»، «خطای مبانی»، «ناسازگاریِ فرهنگی اعتقادی»، «محدودیت و انحصارِ روشمندی»، «ناکارآمدی»، «ارزش مداری» قرار می گیرد. درونداشت ها نیز در پنج سرفصلِ «فرصت های روان شناسی موجود»، «وجود معارف روان شناختی دینی»، «لزوم تحقق رویکرد جامع و واحد»، «جامعه سازی اسلامی» و «منافع بومی سازی» است.
بازنمایی ادراک دانشجویان دختر از مصادیق رفتاری «معاشرت نیکو با همسر»: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
115-132
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مصادیق «معاشرت نیکو با همسر» از نگاه دانشجویان دختر دانشگاه بجنورد است. بدین منظور از پژوهش کیفی و روش «پدیدارشناسی توصیفی» استفاده شده است. شرکت کنندگان در این پژوهش، تعداد 29 تن از دانشجویان دختر دانشگاه بجنورد در سال تحصیلی 1397 1398 بودند که به روش «نمونه گیری هدفمند» انتخاب شدند. گذراندن درس «خانواده در اسلام و آشنایی با مفاهیم آن» نیز ملاک ورود به پژوهش در نظر گرفته شد. جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. رمزنگاری (کدبرداری) و تحلیل داده ها با روش کولایزی انجام شد و 150 جمله مهم استخراج شده از مصاحبه ها براساس شباهت معنایی در 29 زیرمضمون (خوشه معنایی) جای گرفت و در نهایت نیز معانی مرتبط با یکدیگر تحت عنوان 9 مضمون (درون مایه) دسته بندی شد که عبارتند از: پذیرش بدون قید و شرط همسر به عنوان یک انسان آزاد، القای احساس امنیت به همسر در طول زندگی مشترک، مسئولیت پذیری در قبال تأمین آرامش و آسایش خانواده، پاسخ گویی به نیاز همسر درخصوص عشق و تعلق در عمل و رفتار، تلاش برای تقویت رابطه صمیمانه با خانواده همسر، پختگی شخصیتی، احترام به همسر و قدردانی از زحمات او، برخورداری از روحیه گذشت و فداکاری، و خوش خلقی. مردان با استفاده از این خصوصیات می توانند به دستور قرآن مبنی بر «معاشرت نیکو با همسر» عمل کرده، زندگی رضایت بخشی برای خود و همسرشان رقم بزنند.
تبیین الگوی ارتباط بین فردی براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نیاز به رابطه، نیازی ذاتی در انسان هاست که زمینه ساز شکل گیری مجموعه ای از روابط در زندگی آنها می باشد. تنظیم این روابط نقش مؤثری در سلامت روانی فردی و اجتماعی انسان ها دارد و دین اسلام در این زمینه دارای نگاه ویژه ای است. هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی ارتباط بین فردی براساس منابع اسلامی برای سازمان دهی ارتباطات بین فردی است. در این پژوهش، از روش «تحلیل مفهومی محتوایی» استفاده شد. همچنین از شاخص «روایی محتوا» (CVI) به منظور تأیید روایی استنباط به عمل آمده مبتنی بر نظر ده کارشناس خبره استفاده گردید. یافته ها نشان داد الگوی ارتباط بین فردی اسلامی مبتنی بر عقل ورزی ارتباطی است؛ به این معنا که در آن، مؤلفه های ساختی «احسان » و «پرهیز از اسائه»، مؤلفه های نگهداری «استبشار» و «شکر» و مؤلفه های بازساختی ارتباط «استغفار» و «بردباری غفران» به صورت مجموعه ای و باهم به کار گرفته می شوند. هرکدام از CVI و CVR به دست آمده نیز 1 (یک) بود که نشان دهنده صحت استنباط چهار موقعیت ارتباطی از روایت مبنا در حد کاملاً مطلوب است.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی (ORTO-15)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر آماده سازی نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی و ارزیابی ویژگی های روانسنجی آن بود. روش: در پژوهش همبستگی حاضر، 639 نفر از افراد 18 تا 65ساله ساکن شهر تهران که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، مورد آزمون قرار گرفتند. نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی پس از طی مراحل ترجمه - بازترجمه، تنظیم و همراه با پرسشنامه های آزمون نگرش به خوردن و بهزیستی روان شناختی اجرا شد. روایی مقیاس از طریق روایی سازه، روایی همگرا و واگرا بررسی شد و برای سنجش اعتبار آن از روش محاسبه آلفای کرونباخ و اعتبار مرکب استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عامل اکتشافی حاکی از وجود سه عامل شناختی، هیجانی و بالینی بود و نتایج تحلیل عامل تاییدی دلالت بر نیکویی برازش و مطلوب بودن مدل به دست آمده داشت. همبستگی های معنادار بین عوامل به دست آمده با مقیاس های نگرش به خوردن و بهزیستی روانشناختی نیز روایی همگرا و واگرای مقیاس سالم خواری عصبی را تأیید کرد. اعتبار مقیاس با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 81/0 و عامل های آن در دامنه 69/0 تا 73/0، اعتبار مرکب عوامل در دامنه 78/0 تا 82/0 به دست آمد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی ساختاری سه عاملی داشته و از روایی و اعتبار لازم برای کاربرد در پژوهش های روانشناختی با نمونه ایرانی برخوردار است.
ارزیابی سلامت روان براساس سبک های فرزندپروری و مذهبی بودن والدین با نقش میانجی دینداری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
167-181
حوزههای تخصصی:
مشکلات بهداشت روانی کودکان و نوجوانان سراسر جهان را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر ارزیابی الگوی سلامت روان براساس سبک های فرزندپروری و مذهبی بودن والدین با نقش میانجی دینداری است. روش پژوهش «توصیفی» از نوع تحلیل مسیر است. برای انجام پژوهش 374 تن از دانش آموزان متوسطه شهر کرج در سال 1397 1398 به روش «خوشه ای» انتخاب و پرسشنامه های «دینداری»، «سلامت روان»، «مذهبی بودن والدین» و «سبک های فرزند پروری» را تکمیل کردند. نتایج ضریب همبستگی نشان داد: بین مذهبی بودن والدین، دینداری و سبک فرزندپروری «مقتدرانه» با سلامت روانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما دو سبک فرزندپروری «سهل گیرانه» و «مستبدانه» با سلامت روان ارتباط منفی داشتند. بالاترین همبستگی نیز بین مذهبی بودن والدین و سلامت روان گزارش شد. همچنین نقش واسطه ای دینداری در رابطه متغیرهای مذهبی بودن والدین و سبک فرزندپروری مقتدرانه با سلامت روان معنا دار بود. با توجه به نتایج می توان گفت: انتخاب سبک مناسب تربیت فرزندان، مذهبی بودن والدین و دینداری می تواند در سلامت روانی افراد تأثیرگذار باشد.
رابطه ساختاری ابراز هیجان در خانواده، پذیرش روانشناختی و احساس حقارت با امید به زندگی در نوجوانان خانواده های کم درآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه ساختاری بین ابراز هیجان، پذیرش روان شناختی، احساس حقارت و امید به زندگی در نوجوانان خانواده های کم درآمد بود. مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که با روش تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. نمونه شامل 280 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه 18-12 ساله خانواده های کم درآمد تحت پوشش بهزیستی کمیته امداد شهرستان زارچ، استان یزد، در سال 1398 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه های امید به زندگی، پذیرش و عمل، احساس حقارت و ابراز هیجان در خانواده بودند. نتایج نشان داد ابراز هیجان نامطلوب در خانواده بر پذیرش روان شناختی نوجوانان تأثیر منفی معنی داری داشت، پذیرش روان شناختی نیز بر امید به زندگی تأثیر مثبت معنی دار داشت. ضریب مسیر غیرمستقیم نیز نشان داد ابراز هیجان نامطلوب در خانواده از طریق کاهش پذیرش روان شناختی می تواند تأثیر منفی بر امید به زندگی نوجوانان خانواده های کم درآمد داشته باشد. پذیرش روان شناختی نیز از طریق تأثیر بر احساس حقارت بر امید به زندگی نوجوانان خانواده های کم درآمد تأثیر غیرمستقیم داشت. پذیرش روان شناختی در ارتباط بین ابراز هیجان در خانواده و امید به زندگی نقش میانجی معنی داری داشت. این یافته ها نشان می دهد که اگر ابراز هیجان در خانواده به درستی انجام شود، پذیرش روان شناختی و افزایش امید به زندگی و کاهش احساس حقارت در نوجوانان خانواده های کم درآمد را در پی دارد.
تدوین پروتکل درمانی با طراحی «معنوی -مذهبی» برای زوجین متقاضی طلاق و اثربخشی آن بر بهبود راهبردهای مقابله ای و صمیمیت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طلاق معتبرترین شاخص آشفتگی زناشویی است. آموزش الگوهای ارتباطی صمیمانه و راهبردهای مقابله ای کارآمد، به ویژه با رویکرد معنوی مذهبی، می تواند سطح تعارضات زناشویی را کاهش داده و از طلاق پیشگیری کند. هدف این پژوهش، تدوین پروتکل درمانی «معنوی- مذهبی» و بررسی کارآمدی آن، در بهبود راهبردهای مقابله ای و صمیمیت زناشویی جهت کاهش احتمال وقوع طلاق بود. نمونه 16 زوج متقاضی طلاق بودند که برای حل تعارضات زناشویی خود به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند. ابزارهای پژوهش مقیاس راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن و مقیاس صمیمیت زناشویی اولیا و همکاران و پروتکل درمانی معنوی مذهبی بود. گروه آزمایش 16 جلسه 120 دقیقه ای دو بار در هفته، تحت درمان «معنوی مذهبی» قرار گرفتند. یافته ها تفاوت معناداری بین نمرات دو گروه در سطح P<0.05 را نشان داد. اندازه اثر برای تفاوت های گروهی بزرگ و قابل توجه بود. نتایج نشان داد که رویکرد درمانی «معنوی مذهبی» راهبردی کارآمد، در بهبود شیوه های مقابله و صمیمیت زناشویی در زوجین متعارض می باشد و می توان از آن به عنوان روش درمانی کارآمد در کاهش احتمال طلاق بهره برد.
تدوین بسته آموزشی هوش معنوی با رویکرد اسلامی در مواجهه با بیماری های فراگیر مانند کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
114-128
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: کرونا تغییرات مهمی در زندگی افراد ایجاد کرده و آسیب پذیری آنان را نسبت به افسردگی و اضطراب افزایش داده است. هوش معنوی مهارت به کارگیری منابع معنوی در جهت سازگاری با شرایط است و آسیب پذیری افراد را کاهش می دهد. هدف پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی هوش معنوی با توجه به آموزه های اسلامی و روان شناسی در مواجهه با بیماری های فراگیر بود.
تأثیر ایمان به معارف سوره حمد در مواجهه با ویروس کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
148-161
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: وظیفه دستگاه ایمنی مبارزه با ویروس ها، سرطان ها، عفونت ها و بیماری کرونا است. عوامل بسیاری مانند وراثت، تغذیه، آلودگی هوا، گازهای سمی، بیماری های قلبی و عروقی، دیابت، سرطان و فشار خون در تقویت و تضعیف دستگاه ایمنی بدن تأثیر گذار است. یکی از عوامل تأثیر گذار در دستگاه ایمنی بدن آرامش و فشار های روانی، مغزی و عصبی مانند ترس، غم، افسردگی، اضطراب و خشم است. ایمان، اعتقادات و رفتارهای آرام بخش و شادی آفرین از عوامل مؤثر در تقویت دستگاه ایمنی در مواجهه با سرطان ها، عفونت ها و کرونا است و یکی از راه های تقویت دستگاه ایمنی در مقابل ویروس کرونا، ایمان به معارف سوره حمد است. البته، انسان ها حتی با ایمان قوی، اگر شیوه های بهداشتی دستگاه ایمنی را رعایت نکنند، بدنشان در مقابل ویروس ها ضعیف می شود و احتمالاً به مرگ آنان منجر شود. ازآنجایی که تاکنون پژوهشی درباره تأثیر ایمان به معارف سوره حمد در مواجهه با کرونا، صورت نگرفته است، هدف این پژوهش بیان و اثبات چگونگی تأثیر ایمان به معارف سوره حمد در تقویت دستگاه ایمنی در مواجهه با ویروس کرونا بود.
اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر بهزیستی روانی، هیجانی و اجتماعی زنان خانواده شهدای مبتلا به اختلال سوگ پیچیده مداوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
147 - 165
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش طرح واره درمانی هیجانی بر بهزیستی روانی، هیجانی و اجتماعی بین زنان خانواده شهدای مبتلا به اختلال سوگ پیچیده مداوم انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه گواه و گمارش تصادفی و جامعه آماری مطالعه، شامل تمامی همسران، مادران و فزندان دختر شهدای مراجعه کننده به بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر ساری در سال 1400 بود که از این میان، 30 نفر از زنان که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 10 جلسه آموزش طرح واره درمانی هیجانی را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان با مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) ارزیابی و داده ها، با استفاده تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله نسخه 23 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مداخله در تغییر نمرات بهزیستی روانشناختی، هیجانی و اجتماعی مؤثر عمل کرده است. تفاوت ها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0<P)؛ به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند بنابراین، می توان نتیجه گرفت اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر بهزیستی روانی، هیجانی و اجتماعی زنان خانواده شهدای مبتلا به اختلال سوگ پیچیده مداوم، اثربخش بوده است و در طول زمان ثبات دارد.
دینداری و تاب آوری؛ نقش واسطه ای امیدواری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
131-148
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین نقش واسطه ای امیدواری، در رابطه دینداری با تاب آوری انجام گردید. برای دستیابی به این هدف، در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 375 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (CD-RIS-25)، پرسش نامه امیدواری اسنایدر و سنجش نگرش های مذهبی گلاک و استارک استفاده شد و داده های پژوهش، با استفاده از نرم افزار 22 SPSS و22 AMOS، از طریق آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها، نقش واسطه ای امیدواری را در ارتباط دینداری با تاب آوری تأیید کرد. همچنین نشان داد که بین امیدواری و تاب آوری، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. از سوی دیگر، دینداری و امیدواری و تمام ابعاد آن، رابطه مثبت و معناداری با هم دارند و براساس نتایج این پژوهش بین تاب آوری و دینداری و تمام ابعاد آن، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ یعنی با افزایش میزان دینداری در افراد، تاب آوری در آنها افزایش پیدا می کند. بر این اساس برای افزایش تاب آوری افراد از طریق دینداری، بهتر است از مؤلفه امیدواری، که در محتواهای دینی وجود دارد، بهره برد.
اثربخشی کرامت درمانی به شیوه آنلاین در کاهش پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
91 - 106
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کرامت درمانیِ آنلاین بر کاهش پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک طراحی و اجرا شد . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و در قالب بلوک بندی بود. جامعه آماری را زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک مراجعه کننده به مؤسسه کنترل سرطان ایرانیان (مکسا) تهران، در تابستان و پاییز 1399، تشکیل می دادند که از میان آنها 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارش شدند. همچنین شرکت کنندگان بر اساس عملکرد تسکینی در سه سطح قرار گرفتند و پریشانی روان شناختی هر شرکت کننده پیش و پس از مداخله با استفاده از مقیاس افسردگی-اضطراب-استرس، مورد سنجش قرار گرفت. گروه آزمایش در سه جلسه انفرادی 40-60 دقیقه ای کرامت درمانی آنلاین شرکت کرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و در 23-SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که کرامت درمانی در کاهش پریشانی روان شناختی گروه آزمایش اثربخش بوده است (01/0>P). همچنین کرامت درمانی در سطوح پایین تر عملکرد تسکینی مفیدتر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می شود روان سرطان شناسان و متخصصان در حوزه مراقبت تسکینی از کرامت درمانی آنلاین برای بهبود پریشانی روان شناختی بیماران مبتلا به سرطان های متاستاتیک استفاده کنند.
تدوین و تعیین اثربخشی بسته آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
167 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژهش حاضر، تدوین و تعیین اثربخشی بسته آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان ایرانی مقیم شهر دوحه قطر بود. روش: به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش کاربردی و برای اجرای آن از روش سه مطالعه متوالی استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر دوحه است که در سال تحصیلی 99 - 98 مشغول به تحصیل بودند. برای این منظور ابتدا براساس نمره کسب شده در پیش آزمون به روش همتاسازی، دانش آموزان را به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم نموده، سپس بسته آموزشی تهیه شده توسط محقق طی یک نیم سال تحصیلی در کلاس های موردنظر اجرا و تأثیر این آموزش در محدوده پیش آزمون و پس آزمون ارزش یابی و گزارش گردید. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سواد رسانه استفاده و روایی و پایایی آن ها تأیید شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام و در سطح آمار استنباطی، از آزمون های تحلیل واریانس تک متغیره با گروه کنترل ( Ancova) استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که تأثیر مداخله بسته آموزشی سواد رسانه بر سواد رسانه ای دانش آموزان تأیید شده است. هم چنین نتایج نشان داد که آموزش سواد رسانه ای به طور معناداری بر کاهش قلدری- قربانی سایبری اثربخش است. نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان گران، مشاوران، معلمان و سازمان ها می توانند از نتایج پژوهش حاضر برای کاهش آسیب های ناشی از فضای مجازی در نوجوان استفاده کنند.
نقش صفات پنج گانه تاریک شخصیت در پیش بینی رفتارهای شغلی مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در زمینه تفاوت کارکنان از نظر گرایش به رفتارهای شغلی مخرب، بحث صفات شخصیتی است. عملکرد فردی و سازمانی با رفتارها و ویژگی های شخصیتی کارکنان رابطه مستقیم دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش صفات پنج گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، خودشیفتگی، دیگرآزاری و کینه توزی) در پیش بینی رفتارهای شغلی مخرب (سوءاستفاده، اخلال در تولید، خرابکاری، سرقت، ترک شغل) بود. برای این منظور تعداد 200 نفر از کارکنان ادارات و سازمان های دولتی و غیردولتی شهر خوی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های صفات پنج گانه تاریک شخصیت و فهرست رفتارهای شغلی مخرب مورد آزمون قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون گام به گام و به وسیله نرم افزار SPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که صفات تاریک شخصیت که شامل ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، خودشیفتگی، دیگرآزاری و کینه توزی بود با رفتارهای شغلی مخرب یعنی، سوءاستفاده، اخلال در تولید، خرابکاری، سرقت، ترک شغل رابطه معنی دار دارند و در این میان جامعه ستیزی با همه رفتارهای شغلی مخرب مرتبط بود. تحلیل رگرسیون نشان داد که سوءاستفاده (0/22=R2) به وسیله ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و خودشیفتگی؛ اخلال در تولید (24/0=R2) به وسیله جامعه ستیزی، دیگرآزاری و کینه توزی؛ خرابکاری (0/12=R2) از طریق جامعه ستیزی و دیگرآزاری؛ سرقت (0/80=R2) از طریق جامعه ستیزی؛ و درنهایت ترک شغل (0/13=R2) به وسیله جامعه ستیزی و خودشیفتگی پیش ینی شد. ویژگی های شخصیتی و به ویژه ویژگی های شخصیتی نابهنجار، در ردیف اول عوامل تأثیرگذار در رفتارهای شغلی مخرب قرار دارند. به این ترتیب می توان آن ها را پیش بینی کننده قوی برای انواع مختلف رفتار مخرب در محیط کار در نظر گرفت. می توان نتیجه گرفت که صفات شخصیتی یکی از مهم ترین پیش بینی کننده های رفتارهای شغلی مخرب هستند. یکی از کاربردهای مهم یافته ها این است که از طریق این تحلیل های شخصیتی، می توان الگوهای شخصیتی مؤثر در رفتارهای شغلی مخرب را که هزینه های مادی و اجتماعی برای سازمان ها و صنایع به همراه دارد، شناسایی کرد.
اثربخشی ماساژ بازتابی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
67 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بروز بیماری های مزمن جسمی همچون آسیب مغزی تروماتیک سبب آسیب های هیجانی و روان شناختی در بیماران می شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ماساژ بازتابی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران دارای آسیب تروماتیک مغزی مراجعه کننده به بیمارستان آیت الله کاشانی اصفهان در سه ماهه پاییز 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 بیمار دارای آسیب تروماتیک مغزی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 بیمار). گروه آزمایش ماساژ بازتابی را طی یک ماه در 8 جلسه دریافت نمودند. پس از شروع مداخله 3 بیمار در گروه آزمایش و 2 بیمار در گروه گواه از پژوهش انصراف دادند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل اضطراب (بک و همکاران، 1988) و ادراک درد (ملزاک، 1997) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که ماساژ بازتابی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک تأثیر معنادار دارد (p <0/001 ). بدین صورت که این روش توانسته منجر به کاهش اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک شود . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان بیان کرد که ماساژ بازتابی می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک مورد استفاده گیرد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس استیگمای عموم کووید-19 در جمعیت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
151 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ابزارهای اندازه گیری انگ زنی اجتماعی برای بیماری های واگیردار و تهدیدکننده سلامتی مانند ایدز ساخته شده است. در زمینه اندازه گیری انگ زنی اجتماعی عموم کووید-19 ابزار مشخص اندازه گیری وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی انگ زنی اجتماعی عموم کووید-19 بر روی جمعیت ایرانی بود . روش: پژوهش حاضر کمی از نوع هنجاریابی بود. تعداد 322 نفر از افراد بالای 18 سال ساکن در شهر اصفهان که تمایل به شرکت در پژوهش داشتند، از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. برای ساخت مقیاس، ابتدا با 40 نفر از افراد (20 نفر بدون سابقه ابتلا به کرونا و 20 نفر با سابقه ابتلا به کرونا)، مصاحبه های عمیقی انجام شد. بر اساس تحلیل محتوای مصاحبه ها و نظریه فلان و لینک (2013) پرسشنامه اولیه با 20 گویه طرح ریزی شد. برای بررسی روایی از روایی صوری، شاخص روایی محتوا و روایی سازه استفاده شد. برای بررسی پایایی از ضریب همسانی درونی آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: فرم نهایی پرسشنامه با 12 گویه و 3 عامل تصورات قالبی، احساس های منفی و رفتارهای اجتنابی از روایی صوری، شاخص روایی محتوا و روایی سازه مناسب برخوردار است. ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.7 نشان دهنده ی پایا بودن این پرسشنامه است . نتیجه گیری: پرسشنامه انگ زنی اجتماعی عموم کووید-19 از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار علمی و معتبر در سنجش انگ زنی اجتماعی کرونا استفاده نمود.
Effectiveness of Problem Solving Training on Happiness and Rational Coping Style of Addicts to Methamphetamine(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
27 - 36
حوزههای تخصصی:
A B S T R A C T Objective: Depressive mood along with boredom and unhappiness is one of the main consequences of addiction treatment and investigating the reduction strategies is of absolute and sheer necessity. The present research aims to investigate the effectiveness of problem solving training program in happiness and coping style of individuals suffering from drug abuse. Methods: Therefore, in a semi-experimental study, the addicted individuals having low rate of happiness (N=36) were selected through random cluster multi-stratified sampling and assigned into the experimental and control groups. Both groups were measured by Oxford Happiness Inventory and Coping Styles Questionnaire and the experimental group underwent problem solving skills training. Results: the results of covariance analysis, Pearson correlation coefficient, variance analysis with repeated measure and t-test indicated that, happiness level (Eta square=.24) and coping style (Eta square=.31) of the experimental group has increased and there is between-group difference in three stages of intervention at 99% of significant level. It can also be concluded that, there is significant relationship between rational coping style (.57), detached coping style (.47) and the increase of happiness in subjects. Moreover, there is significant and negative relationship between emotional coping style (-.41), avoidance coping style (-.35) and the decrease of happiness among the subjects. Increased rate of happiness and rational coping skills were observed in the experimental group. The more the individual uses rational and detached styles, the more his/her happiness is and the more s/he uses emotional and avoidance coping styles, the less her/his happiness is.