فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوع چاقی در سطح جهانی در حال افزایش است. از میان عوامل مختلف تاثیر گذار، حساسیت به پاداش به عنوان یک ویژگی شخصیتی روان- بیولوژیکی که ریشه در مسیرهای دوپامینی دارد، می تواند عامل مهمی در زمینه عادات غذایی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی حساسیت به پاداش با اضافه وزن و چاقی و بررسی نقش واسطه گری غذاخوردن هیجانی در این میان می باشد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه ی دبیرستان های غیر انتفاعی شهر رشت بودند. اعضای نمونه شامل 650 دانش آموز دختر و پسر ( 400 نفر دختر و 250 نفر پسر) بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده در این پژوهش، ترازوی اندازه گیری وزن، مقیاس حساسیت به پاداش و مقیاس غذاخوردن هیجانی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد حساسیت بالا به پاداش با اضافه وزن رابطه ی مثبت و معنادار دارد و غذا خوردن هیجانی نقش میانجیگری در رابطه ی آن دو دارد. همچنین حساسیت پایین به پاداش رابطه ی مثبت و معناداری با چاقی داشت. نتیجه گیری: پژوهش تایید کننده ی نقش نظام پاداش مغز در میزان وزن می باشد.
مقایسه ی مرگ زودهنگام والدین، سابقه ی ابتلا به اختلال بیش فعالی-کمبود توجه و شغل مخاطره آمیز در بزرگسالان با و بدون سابقه ی اقدام برای خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی مرگ زودهنگام والدین، سابقه ی ابتلا به اختلال بیش فعالی -کمبودتوجه و شغل مخاطره آمیز در بزرگسالان با و بدون سابقه ی تلاش برای خودکشی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علّی مقایسه ای است و جامعه ی آماری آن را تمامی افراد دارای سابقه ی خودکشی که در بهار سال 95 به بیمارستان های استان گیلان مراجعه کرده بودند، تشکیل می دهند. از میان این بیماران 30 بیمار با سابقه ی خودکشی، به روش کل شماری انتخاب شده و با 30 بیمار بدون سابقه خودکشی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودگزارشی اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی بزرگسالان آدلر و همکاران و پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شده است. داده ها توسط آزمون های خی دو و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که افراد دارای سابقه ی خودکشی، شغل مخاطره آمیز و سابقه ی ابتلا به اختلال بیش فعالی-کمبود توجه بیشتری دارند؛ اما بین دو گروه، در مرگ زود هنگام والدین تفاوت معناداری وجود نداشت با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که به احتمال زیاد سابقه ی ابتلا به اختلال بیش فعالی-کمبود توجه و داشتن شغل مخاطره آمیز، عامل خطر مهمی در اقدام به خودکشی است؛ بنابراین، درمان به موقع این اختلال و بهبود وضعیت شغلی افراد می تواند خطر اقدام به خودکشی را در افراد جامعه کاهش دهد.
مطالعه پدیدار شناسانه تجارب هیجانی و ذهنی فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق، یک واقعیت در زندگی بسیاری از افراد در سرتاسر دنیاست. این پدیده به طرق گوناگون، زندگی افراد را تحت تأثیر خود قرار می دهد و سرمنشأ تحولات پیچیده ی عاطفی، شناختی و فیزیکی در نظام خانواده و به ویژه نزد فرزندان است. در این راستا این تحقیق با هدف بررسی تجربه ی زیسته ی فرزندان طلاق در زمینه ی تجارب هیجانی آنان انجام گرفته است. پژوهش حاضر کیفی بوده و طرح آن از نوع پدیدارشناسی است. به همین منظور 17 نفر از نوجوانان پسر و دختر 12-18ساله ای که جدایی والدینشان را تجربه کرده بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و اکتشافی مورد مطالعه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها ادامه یافته است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، ابتدا داده ها ثبت و کدگذاری شده و سپس با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه به وسیله ی سه زیرمضمون که نشان دهنده ی تجارب زیسته ی مشارکت کنندگان بود، به نمایش گذاشته شد. این زیرمضمون ها به ترتیب شامل خشم و تنفر، ترس و احساس بی پناهی بوده و هریک به صورت مجزا، مؤلفه ها و واحدهای معنایی حمایت کننده دارند. آنچه از نتایج این تحقیق برمی آید این است که فرزندان طلاق هیجاناتی را تجربه می کنند که در مواردی می تواند بهزیستی و سلامت روانشان را تحت الشعاع قرار دهد. نتایج به دست آمده بر لزوم تبیین عمیق تر تجارب زیسته ی این افراد توسط روان شناسان و مددکاران و ارائه ی مداخلات درمانی مبتنی بر مضامینِ برآمده از مطالعه ی حاضر، با تمرکز بر بهبود وضعیت هیجانی آنان تأکید دارد.
تحلیل محتوای مقالات «دوفصلنامه مطالعات اسلام و روان شناسی» (1386−1395)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای 134 مقاله منتشر شده در 19 شماره از «دوفصلنامه مطالعات اسلام و روان شناسی» در سال های 1386−1395 انجام شد؛ داده ها با ابزار «سیاهه دادرسی» گردآوری و در نرم افزار Exell تجزیه و تحلیل شدند. صاحب نظران روایی چک لیست را تأیید کردند. براساس یافته ها: 76% از نویسندگان مرد بوده اند؛ 84/36% از مقالات، حاصل کار تیم سه نفره بوده است؛ 35% از نویسندگان، همزمان دارای مدرک «کارشناسی ارشد» و «سطح سه حوزوی» بوده اند؛ بیشترین وابستگیِ نویسندگان به «حوزه علمیه» (76/24%) و بعد به «دانشگاه اصفهان» (82/21%)؛ بیشترین مقالات (72/56%) از نوع پژوهش کمی؛ بیشترین گرایش موضوعی (17 مورد) «کاربردهای روان شناسی در خدمت جامعه اسلامی»؛ بیشترین ربته علمی (71 مورد) استادیاری؛ بیشترین منابع مربوط به مقالات خارجی (1838 مورد)؛ فراوان ترین شیوه بررسی در مقالات (88 مورد) ساخت یا اجرای پرسشنامه بوده است؛ 440 نظریه به کار رفته که 333 مورد از آنها تنها یک بار مطرح شده اند
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر خودکارآمدی مسیر شغلی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر افزایش خودکارآمدی مسیر شغلی (اطمینان به مهارت ها) دانشجویان بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه بجنورد بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دانشجویان بودند که به طور هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه خودکارآمدی مسیر شغلی (اطمینان به مهارت ها) بتز و همکاران بود که قبل و بعد از مداخله توسط هر دو گروه تکمیل گردید. گروه آزمایش در 10 جلسه برنامه واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل کواریانس و با کمک نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند جلسات واقعیت درمانی گروهی به طور معنی داری بر افزایش حیطه های خودکارآمدی مسیر شغلی (واقع گرایی، جستجوگری، هنری، اجتماعی، تهوری و قراردادی) تأثیر دارد.
بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه اضطراب سلامت در مراقبان بیماران سرطانی شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
121 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نگرانی های منطبق با سلامت با اطمینان بخشی های معمول از طرف دیگران و حتی پزشک از بین نمی رود، بلکه در طی زمان از یک بیماری به بیماری دیگر منتقل می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه اضطراب سلامت در مراقبان بیماران سرطانی انجام شد. روش: در یک مطالعه توصیفی، ۲۵۵ نفر (۱۵۳ زن و ۱۰۲ مرد) از مراقبان بیماران سرطانی به صورت در دسترس به عنوان نمونه ی این پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: پایایی پرسشنامه با روش همسانی درونی، دونیمه سازی و بازآزمایی به ترتیب، 95/0، 86/0 و 63/0 محاسبه گردید. همچنین روایی همگرا پرسشنامه با افسردگی بک 74/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل دو عاملی از برازش متوسط و مدل سه عاملی پیشنهادی توسط مؤلفان آزمون، از برازش خوبی برخوردار است، نتیجه گیری: نتایج نشان داد که پرسشنامه اضطراب سلامت از ویژگی های روان سنجی مناسبی در مراقبان بیماران سرطانی برخوردار است.
رابطه بین ناهمخوانی بدن با راهبردهای مقابله ای غیر انطباقی تصویر بدن در دانشجویان دختر: نقش میانجی شفقت به خود و شرم از بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک ناهمخوانی بین بدن واقعی و بدن آرمانی در افراد باعث می شود آنها راهبردهای مقابله ای را برای مدیریت تجارب پریشان کننده تصویر بدن شان به کار برند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ناهمخوانی بدن با راهبردهای مقابله ای غیر انطباقی تصویر بدن (اجتناب تجربه ای و ترمیم ظاهر) با میانجیگری شفقت به خود و شرم از بدن در دانشجویان دختر انجام گرفت . اعضای نمونه را ۳۰۰ دانشجوی دختر دانشگاه شهید چمران اهواز که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند، تشکیل می دادند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ایده آل های تصویر بدن ، مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته ، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای تصویر بدن و مقیاس شفقت به خود (فرم کوتاه) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد مسیر مستقیم ناهمخوانی بدن به اجتناب تجربه ای معنی دار نبود در حالیکه مسیر مستقیم ناهمخوانی بدن به ترمیم ظاهر معنی دار بود. علاوه بر این، مسیر شفقت به خود به شرم از بدن معنی دار بود. همچنین مسیر غیر مستقیم ناهمخوانی بدن به راهبردهای مقابله ای غیر انطباقی تصویر بدن از طریق شفقت به خود و شرم از بدن معنی دار بود. این مطالعه همسو با مدل درمان مبتنی بر شفقت نشان میدهد، شرم و شفقت، ابعاد هیجانی نارضایتی از تصویر بدنی محسوب می شوند.
تبیین ارتباط نفس و بدن بر اساس منابع اسلامی (با تأکید بر نظر ملاصدرا)؛ بیان رویکردها و تحلیل روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تبیین ارتباط نفس و بدن بر اساس منابع اسلامی، با تأکید بر نظر ملاصدرا به همراه تحلیلی روان شناختی انجام شد. بدین منظور، به منابع روان شناسی و اسلامی، به ویژه نظر ملاصدرا مراجعه گردید. یافته ها به روش توصیفی تحلیلی تجزیه وتحلیل گردید. نتایج نشان داد که رابطه از طرف نفس با بدن، از سنخ رابطه سببی مسببی می باشد. اما تغییرات در بدن، به نحو سببیت، صرفاً نظام منسجم بدن را تغییر می دهد، ولی سبب برای تغییرات روانی، ماهیت تعلقی نفس به بدن است، نه خود دگرگون سازی های بدنی. دو سنخ رابطه وجود دارد: 1. رابطه سببی مسببی که از طرف نفس به بدن اعمال می شود؛ 2. رابطه از نوع همراهی و همبستگی که از طرف بدن با نفس بر قرار است. بنابراین، رابطه نفس و بدن بر اساس منابع اسلامی، به ویژه از نظر ملاصدرا، تعاملی نیست، بلکه سببی مسببی از طرف نفس به بدن و همبستگی از طرف بدن با نفس می باشد.
طراحی و ارزیابی اثربخشی آموزش آموزه های دینی روان شناختی بر روابط سالم و مهارت های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به هدف شناسایی اثربخشی بسته آموزشی طراحی شده مبتنی بر آموزه های دینی – روان شناختی بر روابط سالم و مهارت های ارتباطی طراحی و اجرا گردید. جامعه آماری شامل زنان متأهل ساکن منطقه یازده و دوازده تهرانی است که حداقل، یک سال و حداکثر پانزده سال از زمان ازدواج آنان گذشته است. نمونه آماری، شامل 36 زن متأهل در منطقه 11 و 12 تهران است که با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. از مقیاس مناسبات سالم و مقیاس مهارت های ارتباطی استفاده شد. ابتدا، از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد، آنگاه، گروه آزمایش طی هفت جلسه دو ساعته، تحت آموزش بسته آموزشی طراحی شده قرار گرفت. پس از پایان آموزش، مجدداً از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای مقایسه نتایج از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که آموزش بسته آموزشی بر روابط سالم و ابعاد روابط سالم و مهارت های ارتباطی، تأثیر مثبت دارد.
حکم فقهی اتانازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
104-117
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه در برخی از مراکز درمانی به جای حفظ سلامتی و حیات افراد به بهانه ی ترحم، به بیماران صعب العلاج پیشنهاد تسریع مرگ انتخابی داده می شود. پیشینه ی اتانازی به روم باستان بازمی گردد و در سال های اخیر از جمله مباحث جنجالی است که در محافل علمی از جهات مختلف از جمله از منظر حقوقی و فقهی درباره ی آن بحث می شود. در این مقاله با انگیزه ی تبیین حکم فقهی اتانازی ضمن طرح برخی از مباحث مقدماتی تلاش شده است بر خلاف تقسیمات رایج در محافل علمی، تقسیمی نو بر اساس ملاک و معیاری مؤثر در احکام فقهی معرفی شود. روش کار: این پژوهش کتابخانه یی از نوع توصیفی - تحلیلی است که برای انجام آن مقاله های بین سال های 75-76 مطالعه و بررسی شد. روش کار بدین صورت بود که جستجو بر اساس کلیدواژه های اتانازی، قتل نفس، قصاص، خودکشی، حفظ نفس، حکم تکلیفی و وضعی صورت گرفت و در ادامه از قرآن کریم و همچنین کتاب هایی با مضامین فقهی - استدلالی مثل فقه و حقوق تحفظی آیت الله سیستانی، وسائل الشیعه و مستدرک بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده پس از تجزیه و تحلیل در کلاس های حوزوی طی 10 جلسه تدریس؛ و مطالب آن به بحث گذاشته شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : مجموع اقسام هشت گانه ی اتانازی و زیرشاخه های آن تحت عنوان سه کبرای کلی قرار می گیرد: الف) سه مورد مصداق قتل عمد است و افزون بر حکم تکلیفی حرمت، حکم وضعی قصاص نیز بر آن مترتب می شود؛ ب) یک مورد مصداق کبرای کلی خودکشی است که فقط محکوم به حرمت تکلیفی است و ج) چهار مورد مصداق کبرای کلی وجوب حفظ نفس است که ترک آن محکوم به حرمت تکلیفی است و به جهت عدم قتل نفس حکم وضعی بر آن مترتب نمی شود. نتیجه گیری: تمام اقسام هشت گانه ی اتانازی حرام است و توصیه می شود به جای آن تلاش به احیاگری شود و پژوهش های لازم برای یافتن درمان بیماری های صعب العلاج صورت گیرد.
جنون در آموزه های طبی اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
118-133
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: آموزه های طبی اسلام توصیه های فراوانی درباره ی سلامت جسم و جان دربردارد. بخشی از این آموزه ها درباره ی بیماری های روانی از قبیل جنون است. اسلام دستور های فراوانی درباره ی مقابله با جنون دارد. سامان دهی توصیه های مزبور از یک سو و تبیین آنها از سوی دیگر از اهداف این پژوهش است. روش کار: این پژوهش از نوع کتابخانه یی است که با جستجوی واژگانی نظیر مجنون، جنون، جن و مسّ در متون دینی و با جستجوی عناوین پیش گفته در پایگاه های معرفی مقالات، به بررسی آن پرداخته شده است. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسنده ی مقاله تضاد منافعی درباره ی آن گزارش نکرده است. یافته ها : جنون در آموزه های طبی اسلام در دو بُعد پیشگیری و درمان اشاره شده است. در این آموزه ها روش های مادی و معنوی فراوانی معرفی شده است که مقاله ی حاضر آنها را بررسی؛ و در نهایت بیش از بیست روش معرفی کرده است. یافته ها در حوزه ی جستجوی مقالات حاکی از آن است که موضوع جنون در تحقیقات پژوهشگران تنها با صبغه ی فقهی، حقوقی، پزشکی و ادبی بررسی شده؛ و هیچ تحقیق جامعی تاکنون جنون را با رویکرد آموزه های اسلامی بررسی نکرده است. نتیجه گیری: از نظر آموزه های اسلامی جنون بیماری صعب العلاج و سهل التدارکی است. راه های پیشنهادی اسلام برای پیشگیری و درمان بیماری ها به طور عام و جنون به طور خاص بسیار ساده، کم هزینه و طبیعی است. ادعیه و راز و نیاز با پروردگار در کنار تدبیرهای عملی برای درمان و پیشگیری، مؤید تجربیات روان شناسان است. در نهایت اینکه اسلام همه ی ابعاد وجودی انسان را مد نظر داشته؛ و در مقابله با بیماری ها به کرامت انسان اهمیت ویژه یی داده است. Sajedi A. Insanity in Medical Teachings of Islam. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 118- 133.DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.20661
نقش ویژگی های شخصیت در پیش بینی هوش معنوی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی دوم شهرستان بستان آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
67-76
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه دانشمندان حوزه های مختلف علوم به معنویت که جنبه ی متعالی از زندگی هر شخص محسوب می شود، توجه ویژه یی دارند. پژوهش های متعدد نشان داده است که ویژگی های شخصیتی و هوش معنوی دو سازه ی اثرگذار در یکدیگرند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی هوش معنوی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی دوم شهرستان بستان آباد از روی ویژگی های شخصیتی است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی - مقطعی است. جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی دوم شهرستان بستان آباد در سال تحصیلی 95-96 است که 180 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه یی چندمرحله یی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه ی هوش معنوی کینگ و پرسش نامه ی شخصیتی نئو استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد چهار عامل برون گرایی، گشودگی به تجربه، خوشایندی و وجدانی بودن با هوش معنوی همبستگی مثبت و معنادار؛ و عامل روان رنجورخویی با هوش معنوی همبستگی منفی و معنادار داشت (001/0p < ). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد وجدانی بودن، گشودگی به تجربه و خوشایندی به طور معناداری می توانند هوش معنوی دانش آموزان را پیش بینی کنند (001/0p < ). نتیجه گیری: نتایج پژوهش ارتباط تنگاتنگ بین شخصیت و هوش معنوی را نشان می دهد. بر این اساس مسئولان آموزش و پرورش، روان شناسان و مشاوران می توانند از این نتایج برای تعالی بهتر شخصیتی و معنوی دانش آموزان استفاده کنند.
پیش بینی مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان براساس میزان سازگاری با دانشگاه، سلامت روان و انگیزه های مصرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگویی برای پیش بینی مصرف سیگار و قلیان در دانشگاه براساس نقش سازگاری با دانشگاه، سلامت روان و انگیزه های مصرف در دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش همبستگی و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری انجام شد. نمونه پژوهش، 634 دانشجویان دانشگاه های شهر کاشان بودند. روش نمونه گیری خوشه ای که به پرسشنامه های سازگاری با دانشگاه، انگیزه های مصرف، رفتارهای پرخطر و سلامت عمومی پاسخ دادند. هیچ کدام از ابعاد سازگاری با دانشگاه دارای اثر علّی معناداری بر مصرف سیگار و یا قلیان نبودند و برخی ابعاد (سازگاری فردی-هیجانی و دلبستگی به دانشگاه) به واسطه ی نقش میانجی گر سلامت روان و انگیزه های مصرف اثرات معنادار غیرمستقمی بر مصرف سیگار و یا قلیان داشتند. همچنین، اثر سلامت روان و انگیزه مقابله ای با مصرف سیگار، و اثر سلامت روان و انگیزه افزایشی با مصرف قلیان نیز مستقیم و معناداربود. در مجموع کاهش سازگاری با دانشگاه در دو بُعد سازگاری هیجانی – فردی و دلبستگی با دانشگاه منجر به مشکلاتی در سلامت روان می شود و در صورت وجود انگیزه های مقابله ای برای مصرف سیگار و انگیزه های افزایشی برای مصرف قلیان، احتمال مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان افزایش می یابد. باتوجه به یافته ها، تدوین برنامه های پیشگیرانه متفاوت برای سیگار و قلیان، غربال گری مشکلات سلامت روان دانشجویان در سالهای تحصیل خصوصا برای دانشجویان آسیب پذیر توصیه می شود.
بررسی کیفی واکنش به فقدان در جوانان ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه ی برخورد با فقدان، گستره ی وسیعی از واکنش های جسمی، هیجانی، شناختی و وجودی را در برمی گیرد و شدت آن می تواند از یک هیجان زودگذر و خفیف تا واکنشی شدید که تمام تاریخچه ی زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد، متغیر باشد. در این پژوهش به کمک سه شیوه ی مختلفِ جمع آوری کیفی داده ها، شامل گروه های متمرکز، مصاحبه ی نیمه ساختمند درباره ی تجربیات فقدان و اخذ روایت زندگی به شیوه ی مک آدامز که درمجموع روی 21 شرکت کننده صورت پذیرفت، ساخت ها و فرایندهای مؤثر بر چگونگی واکنش های این افراد به فقدان، از طریق بررسی پدیدارشناختی و تحلیل کیفی داده ها روی متن آوانویسی شده ی مصاحبه ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده، سه خوشه ی اصلی بستر رخداد، ماهیت فقدان و ویژگی ها و تجربه ی زیسته ی کنشگر را به عنوان فرایندهای تأثیرگذار بر واکنش به فقدان معرفی کرد. بستر رخداد دو مضمون زمان و مقایسه با هنجارهای فرهنگی و اجتماعی، ماهیت فقدان سه مضمون نوع فقدان، جبری یا اختیاری بودن و دفعی یا پیش بینی پذیر بودن آن و درنهایت ویژگی های کنشگر، سه مضمون شخصیت، میزان آگاهی و تجربیات زیسته ی پیشین افراد را در برمی گرفت؛ درنتیجه به نظر می رسد که تعاملی از واقعیت های بیرونی و زیست جهان ذهنی کنشگر است که به طیف گسترده ی واکنش ها به فقدان منجر می گردد.
پیامدهای روانشناختی و غیر روانشناختی تاب آوری سازمانی: ترغیب کننده هایی برای حرکت به سمت تاب آورشدن سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری سازمانی، جزئی از سرمایه روانشناختی است و مفهومی است که برای مقابله سازمان با مخاطرات محیطی و موقعیت های چالشی مفهوم سازی می شود. این مفهوم می تواند باعث تقویت نگرش ها و رفتارهای سازنده شود. در این راستا هدف این پژوهش، آگاهی مدیران از پیامدهای تاب آوری سازمانی است. در این پژوهش از فلسفه تفسیری، رویکرد کیفی و روش داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده یا گلیزری، استفاده و پیامدهای فردی و غیرفردیِ تاب آوری بررسی شد. در این راستا، از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی با خبرگان صنعت مورد مطالعه، مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام شد. روش تحلیل هم براساس رویکرد کدگذاری گلیزر انجام شد. در پایانِ کدگذاری نظری، با توجه به خانواده های کدگذاری گلیزر، از خانواده کدگذاری «پیامدهای پیش بینی شده» که زیرمجموعه خانواده گدکذاری «نتیجه - هدف» است، پیامدهای تاب آوری کدگذاری شدند. این پیامدها شامل استحکام بخشی نگرش ها و رفتارهای سازنده (افزایش حمایت از سازمان، افزایش خوش بینی، افزایش سخت کوشی، زمینه سازی سلامت روان، کمک به بهبود دلبستگی سازمانی، حفظ یا افزایش تخصص پرسنل در سازمان)، حفظ و بهبود توانایی های سازمان (تقویت تاب آوری، فرصت بیشتر برای کارهای با اولویت بالاتر، افزایش قدرت محصول و تبلیغاتی، بهبود رشد، افزایش آمادگی سازمان، مقاومت بهتر) و ارزش آفرینی در سطح کلان جامعه (بهبود در اقتصاد و بهبود در اجتماع) است. نتایج نشان دادند تاب آوری سازمانی باعث بهبود در مفاهیم روانشناختی و غیر روانشناختی در سازمان ها می شود.
نقش هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی در پیش بینی دین داری دانش آموزان دبیرستانی قزوین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی با دین داری و تعیین نقش پیش بینی هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی در دین داری بین دانش آموزان شهرستان قزوین می باشد. روش این پژوهش، توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری، همه دانش آموزان دبیرستان ناحیه دو شهرستان قزوین می باشد. نمونه پژوهش 100 نفر دانش آموز پسر بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از: مقیاس هوش هیجانی، مقیاس مهارت های اجتماعی و مقیاس دین داری. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری صورت گرفت. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین هوش هیجانی، مهارت های اجتماعی و دین داری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد هر یک از متغیرهای هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی می تواند به عنوان متغیر پیش بین، متغیر دین داری را به عنوان متغیر ملاک پیش بینی کند.
تأثیر سبک رهبری بر خوش بینی سازمانی با توجه به نقش میانجیگری جو روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه تأثیر سبک رهبری مدت ها پیش شایان توجه قرار گرفته است، امروزه درک رابطه آن با خوش بینی سازمانی، ضرورت محسوب می شود. در این پژوهش، تأثیر سبک رهبری ادراک شده بر خوش بینی سازمانی با توجه به نقش میانجی گری جو روانشناختی مطالعه شد. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها، کمی و مبتنی بر رویکرد همبستگی است. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 145 نفر از کارکنان و استادان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی به عنوان نمونه آماری، انتخاب و داده ها ازطریق پرسشنامه سبک رهبری (لوتانز)؛ جو روانشناختی (کویز و دکوتیز) و خوش بینی سازمانی (اسمیت، کاپوتی و کریتن دند) جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان دادند رابطه مستقیم سبک رهبری رابطه مدار با خوش بینی سازمانی معنی دار نیست؛ در حالی که بین جو روانشناختی و خوش بینی سازمان رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. همچنین فرضیه اصلی تأیید شد و نتایج نشان دادند (53/. ) اثر کل سبک رهبری رابطه مدار، غیرمستقیم و ازطریق جو روانشناختی تبیین می شود؛ بنابراین براساس نتایج حاصل از این پژوهش، می توان از سبک رهبری رابطه محور برای بهبود جو روانشناختی و خوش بینی سازمانی کارکنان و استادان دانشگاه استفاده کرد.
تأثیر آموزش امید به شیوه گروهی بر نگرش به زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ، بررسی تأثیر آموزش امید به روش گروهی بر نگرش به زمان بود. روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دوم شهر دهگلان در سال تحصیلی 1396-1395 دو کلاس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ازمایش و گواه ( هر گروه 25 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از نسخه فارسی پرسشنامه نگرش به زمان میللو و ورل استفاده شد. بسته آموزشی امید اشنایدر برای گروه آزمایش طی 12 جلسه اجرا شد و گروه گواه هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد و نتایج نشان داد که آموزش امید بر نگرش به زمان دانش آموزان اثر معناداری داشته است. براساس این یافته ها می توان گفت که آموزش امید به روش گروهی در بهبود نگرش به زمان دانش آموزان اثرگذار است و با آموزش امید می توان افزایش نگرش مثبت به زمان و کاهش نگرش منفی به زمان را انتظار داشت.
پیش بینی احساس تنهایی در مردان سالمند شهر کرمانشاه بر اساس شفقت به خود، معنویت و سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲
69-80
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به رشد سریع جمعیت سالمندان در قرن 21 به ویژه در کشورهای در حال توسعه، توجه به برآورده کردن نیازهای جسمانی و روانی سالمندان ضروری است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی احساس تنهایی بر اساس شفقت به خود، معنویت و سبک زندگی اسلامی صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش مطالعه یی توصیفی - مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی سالمندان مرد شهر کرمانشاه است که 280 نفر از آنان (280 = n) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسش نامه های احساس تنهایی، شفقت به خود (SCS)، بهزیستی معنوی (SWBS) و سبک زندگی اسلامی (ILST) را تکمیل کردند. داده ها با روش های آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته ها، قدر مطلق ضرایب همبستگی در دامنه یی بین 56/0- تا 70/0- قرار داشت و احساس تنهایی با شفقت به خود، معنویت و سبک زندگی اسلامی رابطه ی منفی و معنادار نشان داد (05/0>P). همچنین، تحلیل داده ها با روش رگرسیون هم زمان نشان داد که متغیّرهای پیش بین با هم، 59 درصد از واریانس احساس تنهایی را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت کسانی که شفقت به خود، سبک زندگی اسلامی و گرایش معنوی بالاتری دارند، از شاخص های سلامت بهتری برخوردارند.
Effectiveness of Cognitive Therapy on Emotional Distress and Stress Coping Strategies in Patients with Multiple Sclerosis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to evaluate the effectiveness of cognitive therapy on emotional distress and stress coping strategies in patients with Multiple Sclerosis. The design of study was semi-experimental with pre and post-test, with a control group. The participants were 30 patients with Multiple Sclerosis living in Tehran who were randomly assigned in the experimental and control groups. The data was gathered by Stress Coping Strategies Questionnaire, and Depression, Anxiety, and Stress Scale. The experimental group participated in 12 sessions of cognitive therapy, while the control group received no help. Results of Multivariate Covariance Analysis confirmed the effectiveness of cognitive therapy on improvement of anxiety, depression, and stress coping strategies in patients suffering MS (P