فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل نگرش و عملکرد معلمین ورزش مقطع ابتدایی در ارتباط با چاقی، با رویکرد نظریه گفتمان است. سوال این است که پیام ها، نشانه ها، گفتگوها و برخوردهای کلاسی با محوریت معلم، زمینه ایجاد چه دیدگاهی نسبت به چاقی فراهم می کند و چگونه باورهای چاقی را در تجربیات کلاسی تقویت یا تضعیف می کند؟ تاثیر یک گفتمان تولید و تقویت شده در فضای کلاس تربیت بدنی به احتمال زیاد بر مراحل زندگی ورزشی دانش آموزان چاق، حس مطلوب نسبت به جسم خود، باید ها و نبایدها، قصدهای کوتاه مدت و دراز مدت تمرین، تعریف از ورزش در زندگی روزمره و عادات ورزشی تاثیر گذار است. داده ها با استفاده از مشاهدات کلاسی و مصاحبه با معلمان جمع آوری گردید و تحلیل ها بر اساس توصیف مفاهیم به کار رفته در نظریه گفتمان لاکلا و موف(1985) انجام گردید. نتایج نشان داد که دو رویکرد ایجاد ترس از چاقی و رویکرد مسئولیت سلامت(هلسیزم)، در ارتباط با چاقی در کلاس های ورزش مدرسه وجود دارد که در هر دو رویکرد، چاق بودن مذمت میشود و توجه ویژه نسبت به دانش آموزان چاق برای معلم از اولویت برخوردار است و تفاوت عمده ی این دو رویکرد، ایجاد چشم انداز متفاوت نسبت به چاقی است. در گفتمان مسئولیت سلامت، نگرش و عملکرد معلم در کلاس های ورزشی توام با ایجاد یک حس مسئولیت پذیری فردی همراه با افزایش آگاهی است؛ اما گفتمان ایجاد ترس نسبت به چاقی به احساسات نامطلوب و حقارت آمیز نسبت به چاقی دامن میزند
رابطه ی بین کارایی خانواده و خودکنترلی با جهت گیری مذهبی در مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
21-33
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در ﻣﻨﺎﺑﻊ دینی خودکنترلی ﻧﻈﺎمی ﺟﺎﻣﻊ و ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد؛ و ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ از ﻧﻈﺎرت ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎل و همچنین نظارت ﻓﺮد ﺑﺮ اﻋﻤﺎل ﺧﻮد اﺳﺖ. از آﻧﺠﺎ کﻪ در آﻣﻮزهﻫﺎی اﺳﻼمی، ﺧﻮدکنترلی ﺟﺎیﮕﺎه ویژه یی در زندگی بشر دارد، ایﻦ پژوهش با هدف تبیین رابطه ی بین کارایی خانواده و خودکنترلی با جهت گیری مذهبی در مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم شهر تهران در سال ۹4-۹5 صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است. نمونه ی مورد پژوهش شامل ١٠٠ ﻣﺎدر دارای ﮐﻮدک مبتلا به اوﺗﯿﺴﻢ شهر تهران در سال ۹4-۹5 است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به ﭘﺮﺳش نامه های ﺟﻬﺖ ﮔﯿﺮی ﻣﺬهبی آلپورت، ﮐﺎراﯾﯽ ﺧﺎﻧﻮادﻩ ی ﻣﮏ ﻣﺴﺘﺮ و ﺧﻮدﮐﻨﺘﺮﻟﯽ ﺗﺎﻧﺠﯽ پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده بین خودکنترلی و جهت گیری مذهبی و نیز بین کارایی خانواده و خودکنترلی رابطه ی معناداری وجود داشت (05/0p<)؛ یعنی هر چقدر خودکنترلی بیشتر بود جهت گیری مذهبی افزایش می یافت و برعکس. همچنین با افزایش کارایی خانواده، خودکنترلی نیز بیشتر می شد و برعکس (05/0p<). بین کارایی خانواده و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی رابطه ی معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر رابطه ی بین جهت گیری مذهبی و خودکنترلی تأکید دارد. ازاین رو، پیشنهاد می شود که برنامه های پیشگیرانه، آموزش و مداخلات مذهبی و همچنین خودکنترلی بیشتر مد نظر قرار بگیرد.
ااستخراج نیمرخ های انطباق پذیری مسیر شغلی و پیش بینی عضویت در آنها براساس شاخص های انطباق خواهی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، استخراج نیمرخ های انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان و پیش بینی عضویت در آنها براساس شاخص های انطباق خواهی شامل خوش بینی مسیرشغلی، شخصیت پیشتاز و ارزیابی بنیادین خویشتن بود. مطالعه این پژوهش بنیادین، کمی و از نوع همبستگی بود. از جامعه پژوهش، نمونه ای با حجم 700 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم آن انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس های انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس و پورفلی، ارزیابی بنیادین خویشتن جاج، ایریز، بونو و تورسن، شخصیت پیشتاز سیبرت، کرنت و کریمر و خوش بینی مسیر شغلی روتینگهاس، دی و بورگن استفاده شد. نتایج نشان دادند نیمرخ های انطباق پذیری متفاوتی ازنظر کمی وجود دارند که انطباق پذیری بسیار پایین، پایین، متوسط و بالا نامیده شدند. یک نیمرخ کیفی متفاوت نیز استخراج شد که با سطوح بالای دغدغه، کنترل و کنجکاوی و سطح پایین اعتماد، نیمرخ بی اعتماد نامیده شد. همچنین یافته ها نشان دادند نیمرخ های متفاوت انطباق پذیری، سطوح متفاوتی از انطباق خواهی را نشان می دهند؛ به طوری که افزایش مقادیر انطباق خواهی در قالب سه شاخص آن، احتمال تمایل به عضویت در سطوح بالاتر نیمرخ ها را پیش بینی کرد؛ البته در نیمرخ بی اعتماد به گونه ای متفاوت، افزایش ارزیابی بنیادین خویشتن، احتمال تمایل به عضویت در نیمرخ پایین تر، یعنی انطباق پذیری بالا را پیش بینی کرد. درنهایت بخشی از مدل انطباق نیز تأیید شد. به طورکلی نتایج نشان دادند نیمرخ های انطباق پذیری متفاوتی در بین دانشجویان وجود دارد؛ همچنین سطوح متفاوتی از انطباق خواهی در قالب ارزیابی بنیادین خویشتن، شخصیت پیشتاز و خوش بینی مسیر شغلی، عضویت فرد در نیمرخ های متفاوت را پیش بینی کردند
The Mediation Role of Physical Activity Level on Quality of Working Life and Memory Self-Efficacy Beliefs in Staff with Different Circadian Rhythms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: This study aimed to compare quality of working life and memory self-efficacy beliefs in people with different circadian rhythms and physical activity levels. Materials and methods: The study took a causal-comparative method. Subjects consisted of 149 fixed and rotating shift employees, working in health enters and hospitals that were participated based on inclusion criteria. The subjects completed demographic, international physical activity, quality of working life and memory self-efficacy questionnaires. All data were analyzed using two-way ANOVA and Bonferroni post hoc test. Result:The results show that the quality of working life and memory self-efficacy are different in fixed and rotating shift employees at three levels of high, medium and low physical activity. Employees with fixed shift and high and medium physical activity level have higher quality of working life and memory self-efficacy than other employees. Moreover, quality of work life of fixed shift employees with medium and low physical activity is better than quality of working life of rotating shift employees with medium and low physical activity, and quality of working life of rotating shift employees with high physical activity levels were significantly better than quality of working life of rotating shift employees with medium and low levels of physical activity (PConclusion: Choosing active lifestyle is recommended to fixed and rotating hospital employees in order to avoid reduction of quality of working life and memory self-efficacy.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه انگیزه های اقدام به خودکشی (IMSA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
83 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی ویژگی های روانسجی پرسشنامه ای که انگیزه های اقدام به خودکشی را در همه نظریه های موردتوجه قرار داده باشد می تواند متناسب با نوع انگیزه بستری را برای ارزیابی، تشخیص و مداخله فراهم آورد. این پژوهش باهدف ویژگی های روان سنجی پرسشنامه انگیزه های اقدام به خودکشی (IMSA) انجام گرفت. روش: نمونه پژوهش شامل 250 نفر از افراد اقدام کننده به خودکشی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عامل اکتشافی 9 عامل را شناسایی کرد که درمجموع این 9 عامل 115/64 درصد از واریانس انگیزه برای اقدام به خودکشی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عامل تأییدی 43 گویه را در نه عامل تأیید کردند. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه انگیزه برای اقدام به خودکشی 94/0 و برای عامل ناامیدی 83/0، درد ذهنی 75/0، عامل فرار 76/0، عامل فشار ادراک شده 68/0، حس تعلق کم 68/0، بی پروایی و نترسیدن 74/0، تأثیر بین فردی 72/0، جستجوی کمک و حل مسئله 75/0، تکانشوری 73/0 به دست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسشنامه انگیزه برای اقدام به خودکشی در افراد اقدام کننده، از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر برای هر دو هدف پژوهشی و بالینی زمانی که یک ارزیابی جامع از انگیزه های اقدام به خودکشی لازم است استفاده کرد.
اثربخشی گروه درمانی به شیوه شناختی - رفتاری، بر شاخصه های مدل فرایند دوگانه کنار آمدن با فقدان؛ امیدواری و سلامت معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه اثربخشی گروه درمانی به شیوه شناختی رفتاری، بر شاخصه های مدل کنار آمدن با فقدان امیدواری و سلامت معنوی در دانشجویان سوگ دیده است. پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از دانشجویان سوگ دیده در دانشگاه محقق اردبیلی، 30 دانشجوی سوگ دیده، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه امیدواری اشنایدر و پرسش نامه سلامت معنوی، به عنوان پیش آزمون پس آزمون در این پژوهش استفاده شد. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درمان شناختی رفتاری گروهی بر افزایش امیدواری و سلامت معنوی افراد سوگ دیده سودمند می باشد و بین دو گروه مورد مطالعه، تفاوت معناداری حاصل شده است (P</001). براین اساس، می توان گفت: گروه درمانی به شیوه شناختی رفتاری، در بهبود شاخصه های مدل کنار آمدن با فقدان اثربخش است و با کمک به افراد سوگ دیده، در تخلیه هیجانی و پذیرش مرگ، امیدواری و سلامت معنوی آنان را می توان افزایش دهد.
اثربخشی آموزشی مبتنی بر مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی بر استرس، اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
62 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی بر استرس، اضطراب، افسردگی در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی دو گروهی (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) سه مرحله ای پیش آزمون-پس آزمون- پیگیری) بود. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به فیبرومیالژیا بودند که تعداد 30 نفر از میان آن ها در شهر اصفهان بر اساس معیارهای ورود به پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش(15=n: تحت برنامه آموزشی مبتنی بر مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی طی 12 جلسه گروهی ) و گروه کنترل(15=n: مداخله یی دریافت نکرد) گمارده شدند. کلیه شرکت کنندگان مقیاس سنجش افسردگی، اضطراب و استرس (21DASS ) را در سه مرحله خط پایه، پس از اجرای معنویت درمانی ایرانی-اسلامی و در مرحله پی گیری تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که برنامه مبتنی بر مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی پس از مداخله و پیگیری (45 روز پس از سنجش خط پایه) برکاهش استرس، اضطراب و افسردگی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنا داری داشته است (01/0>p). نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، آموزش مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی به شیوه گروهی روش موثری برای کاهش شدت استرس، اضطراب، افسردگی در زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا است.
تبیین الگوی فرزندپروری آسان بر اساس منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقدار، شرایط، موقعیت و حدود آسان گرفتن و مهلت دادن به کودکان از جمله مهم ترین مباحث اثرگذار در فرزندپروری است. هدف این پژوهش تدوین مدل آسان گیری در فرزندپروی بر اساس منابع اسلامی است. برای رسیدن به این هدف حوزه معنایی آسان گیری بر اساس کتب لغت و متون دینی استخراج شد. با استفاده از واژگان و اصطلاحات این حوزه متون دینی (قرآن و حدیث) جستجو و واحدهای تحلیل مرتبط با موضوع مشخص شد. با طبقه بندی و مرکزی سازی متون مشخص شده تحلیل گردید و مولفه های مفهومی استخراج و معین شد. مولفه های اصلی الگوی آسان گیری در متون اسلامی عبارت بودند از: امهال، رهاسازی، تناسب سنی و عقلانی در امر به آموزه های دینی، مانع نشدن از بازتاب های غیر ارادی بدنی، پذیرش کار کم، پرهیز از واداری به کار سخت، شفقت ورزی، سازگاری و مدارا، یاریگری و گذشت از خطا. تحلیل داده ها نسبت به مؤلفه های الگوی سهل گیری در فرزندپروی نشان داد کودک در هفت سال اول باید آزاد باشد تا به بازی بپردازد. تادیب کودک در هفت سال دوم، همواره باید با احترام و حفظ کرامت وی، بدون اجبار و توام با خطاپذیری و چشم پوشی از کاستی های کودک باشد. آموزه های دینی نیز به صورت محدود در سنین خاصی به کودک آموزش داده شود و سپس او را رها کرد تا رسیدن به سنین بالاتر. در تعامل با کودک، در عین توجه و محبت کافی و نظارت مسئولانه؛ اصل مسامحت، رحمت و شفقت ورزی باید مورد توجه قرار گیرد.
تبیین طبایع چهارگانه در احادیث طبی اهل بیت (ع) و مقایسه ی آن با طب اخلاطی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
118-128
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از مباحث مبنایی در طب اخلاطی طبایع چهارگانه است که شامل بلغم، سودا، صفرا و خون می شود. همین عناوین در احادیث طبی اهل بیت (علیهم السلام) نیز به چشم می خورد. حال این سؤال پیش می آید که آیا طبایع که در احادیث مطرح شده، همان طبایع طب سنتی است؟ این پژوهش برای پاسخ به همین سؤال سامان یافته است. روش کار: این پژوهش مطالعه یی تبیینی - تطبیقی، ازنوع تحلیل محتوا است که در آن «طبایع» از منظر احادیث اهل بیت (ع) تبیین؛ و با دیدگاه بقراط در مکتب طب اخلاطی مقایسه شده است. برای این منظور از کتب مرجع در حدیث و طب اخلاطی استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که در احادیث، واژه ی «طبایع» به معنای ترکیب های وجودی انسان به کار رفته است. طبق این احادیث، ترکیب های چهارگانه ی وجودی انسان عبارت است از: «ریح، مرّه، خون و بلغم». در احادیثی که طبایع انسان در آن بیان شده، عنوان صفراء و سوداء مشاهده نشده است؛ در عین حال، برخی از صاحب نظران سوداء و صفراء را زیر عنوان کلیِ «مرّه» جای می دهند. در طب اخلاطی با توجه به چهار عنصر اصلیِ خاک، آب، هوا و آتش؛ اخلاط چهارگانه ی سوداء، بلغم، خون و صفراء در بدن شکل می گیرد و ماده ی بسیار لطیف دیگری نیز با عنوانِ «روح بخاری» از اخلاط اربعه به وجود می آید. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، بین آنچه در طب اخلاطی با عنوانِ «اخلاط اربعه و روح بخاری» مطرح شده و آنچه در احادیث طبی با عنوان طبایع و ترکیب وجودی انسان ذکر شده است؛ مشابهت هایی مشاهده شد.
نقش میانجی انحرافات بین فردی در رابطه بی نزاکتی سازمانی با قصد تسهیم دانش
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انحرافات بین فردی در رابطه بی تمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش انجام گرفت. نمونه پژوهش 104 نفر از کارکنان اداره آب منطقه ای فارس در شهر شیراز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها از روش Smart PLS 2 استفاده شد. یافته ها نشان داد که بی تمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش رابطه منفی و معنی دار با انحرافات بین فردی رابطه مثبت دارد. نتایج همچنین رابطه منفی انحرافات بین فردی را با قصد تسهیم دانش تأیید کرد. نقش واسطه ای انحرافات بین فردی در رابطه بی تمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش مورد حمایت واقع نشد.
اثربخشی آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر کاهش افسردگی زنان خانه دار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر کاهش افسردگی زنان خانه دار بود. این مطالعه با رویکرد کمّی و به روش نیمه آزمایشی و با به کارگیری طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان خانه دار شهرستان کرمان بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ۱۵ نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد افسردگی بک، در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. آموزش شفقت با رویکرد یکپارچه توحیدی در 10 جلسه 90 دقیقه ای به اعضای گروه آزمایش ارائه شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را در طول مدت آزمایش دریافت نکرد. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر افسردگی زنان خانه دار مؤثر بوده و باعث کاهش افسردگی در زنان شده است.
سلامت معنوی از منظر دانشمندان مغرب زمین و اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سلامت معنوی [1] عنوانی جدید در حوزه ی سلامت است که در چند دهه ی اخیر ذهن بسیاری از پژوهشگران و محققان حوزه ی سلامت را به خود معطوف داشته است. این پدیده در دهه های اخیر در جوامع غربی مطرح شده و گسترش پیدا کرده است. پیرو آن، نظام سلامت جامعه ی ما نیز به این مقوله ورود پیدا کرده است.
رابطه تاب آوری و خودمهارگری با بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی همسران شهدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه تاب آوری و خودمهارگری با بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی همسران شهدای استان البرز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی به شیوه همبستگی و جامعه آماری آن کلیه همسران شهدای استان البرز در سال 139۶ - 139۵ به تعداد 2000 نفر بود. به همین منظور 120 نفر بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تاب آوری کونور و دیویدسون، خودمهارگری تانجنی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی به عنوان متغیرهای ملاک و تاب آوری و خودمهارگری به عنوان متغیر پیش بین وارد معادله رگرسیون و به صورت همزمان تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین تاب آوری و خودمهارگری با کیفیت زندگی و بخشودگی بین فردی همسران شهدا رابطه وجود دارد. نتایج نشان داد با آموزش تاب آوری و خودمهارگری، کیفیت زندگی و بخشودگی بین فردی همسران شهدا ارتقا می یابد.
مراقبت مذهبی روحانی بر بالین بیماران و تأثیر آن بر افسردگی و اضطراب بیمارستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
45-55
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بیماران بستری به علت ترس از عمل جراحی یا علائم ناتوان کننده ی بیماری و مرگ دچار اضطراب و افسردگی می شوند که می تواند عملکرد آنها را مختل کند. مراقبت مذهبی روحانیون با هدف برآوردن نیازهای مذهبی بیماران می تواند موجب افزایش توانایی آنان برای مقابله با بیماری شود. ازاین رو، پژوهشگران بر آن شدند برنامه ی مراقبت مذهبیی تدوین کنند که فرد روحانی آن را بر بالین بیمار اجرا کند، تا اثربخشی برنامه را در افسردگی و اضطراب بیماران بستری ارزیابی کنند. روش کار: در این مطالعه ی کارآزمایی بالینی با گروه کنترل، 142 بیمار بستری در بیمارستان نکویی شهر قم به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند و پرسش نامه های مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی و سطح افسردگی و اضطراب بیمارستانی را تکمیل کردند. پس از آن روحانی همکار برنامه ی مراقبت مذهبی را بر بالین بیماران گروه آزمون اجرا کرد و دو گروه پس از مداخله پیگیری شدند. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه بر این، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: آزمون آنکووا نشان داد که مداخله ی صورت گرفته مؤثر بود و دو گروه بعد از مداخله از نظر نمره ی کلی اضطراب و افسردگی بیمارستانی و حیطه های آن (اضطراب - افسردگی) (001/0p< و 75/35F=)، با هم تفاوت آماری معنی داری داشتند. آزمون تی زوجی نیز نشان داد که در گروه مداخله اضطراب و افسردگی بیمارستانی بعد از مداخله به طور معنی داری کاهش پیدا کرده بود (001/0p=)؛ درحالی که در گروه کنترل، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (10/0P= و 48/0P=). نتیجه گیری: حضور افرادی نظیر روحانی متعهد و آشنا به مسائل درمانی در کنار افراد دیگر؛ و دادن مراقبت مذهبی می تواند موجب کاهش اضطراب و افسردگی بیماران شود و نقش بسزایی در کاهش آلام و تقویت روحیه ی بیماران و بهبودی آنان داشته باشد.
رابطه ی نگرش مذهبی با علائم روان شناختی در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر ارومیه در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
45-56
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اعتقادات مذهبی یکی از عوامل بسیار مهم در زندگی انسان است و می تواند بر سلامت روانی او تأثیرگذار باشد. ازاین رو، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی نگرش مذهبی با علائم روان شناختی در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی شهر ارومیه در سال 1395 صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی - مقطعی و از نوع همبستگی است. در این مطالعه تعداد 350 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی روستایی شهر ارومیه در سه ماهه ی چهارم سال 1395 با روش نمونه گیری خوشه یی تصادفی دو مرحله یی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده ی پژوهش پرسش نامه یی دارای سه قسمت بود که بخش اول در مورد اطلاعات جمعیت شناختی با 8 سؤال، بخش دوم نگرش مذهبی دارای 25 سؤال و بخش سوم مربوط به سنجش افسردگی، اضطراب و استرس، دارای 21 سؤال بود. زنان باردار پس از توضیح اهداف پژوهش و رضایت نمونه ها پرسش نامه ها را تکمیل کردند. داده ها با آزمون های تی، کای دو، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: در پژوهش حاضر همبستگی معکوس و معناداری بین نگرش مذهبی با افسردگی، اضطراب و استرس مشاهد شد. بدین معنی که هر چه نگرش مذهبی افزایش یابد افسردگی، اضطراب و استرس زنان باردار کاهش پیدا می کند (001/0P<). همچنین بین سازه های افسردگی، اضطراب و استرس همبستگی مثبت و معنادار مشاهده شد؛ بدین صورت که با افزایش افسردگی، اضطراب و استرس نیز افزایش می یابد (001/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، نگرش های مذهبیِ قوی تر می تواند موجب ارتقای سلامت روان زنان باردار شود.
مقایسه بخشایشگری و پایبندی مذهبی در زوج های در آستانه طلاق و زوج های عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند روبه رشد طلاق در جامعه ایرانی نگران کننده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه بخشایشگری و پایبندی مذهبی در زوج های در آستانه طلاق و زوج های عادی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و علی - مقایسه ای بود. برای انتخاب گروه زوج های در آستانه طلاق ابتدا به واحدهای مشاوره دادگاهها و دفاتر وکالت شهرهای مختلف استان گیلان مراجعه شد. پرونده های زوج های دارای شرایط ورود به پژوهش، مطالعه و از این تعداد 173 نفر به صورت دسترس انتخاب شدند. سپس 143 نفر از زوج های عادی مراجعه کننده دادگاهها و دفاتر وکالت که علت مراجعه آنها چیزی غیر از تکمیل پرونده طلاق بود با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های پایبندی مذهبی گلاک و استارک و بخشایشگری ری و همکاران پاسخ دادند. داده های به دست آمده ازطریق آزمون مجذور خی پیرسون، آزمون t استیودنت مستقل، تحلیل واریانس چندمتغیری پردازش شدند. نتایج نشان دادند میانگین بخشایشگری و پایبندی مذهبی در زوج های در آستانه طلاق و زوج های عادی به طور معنی داری متفاوت است؛ یعنی زوج های در آستانه طلاق نسبت به زوج های عادی دارای سطوح بخشش کمتری بودند و در ابعاد اعتقادی و مناسکی پایبندی مذهبی نمرات کمتری نسبت به زوج های عادی به دست آوردند. تفاوت چشمگیری بین این دو گروه، اشارات زوج درمانی مهمی برای اجرای مداخلات روانشناختی بخشش محور و نیز ترویج اعتقادات مذهبی و مناسکی در میان زوج ها به منظور حفظ و تقویت پیمان زناشویی داشت.
رابطه سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی با سلامت روان دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی با سلامت روان دانشجویان بود. این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش 238 دانشجوی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های سلامت عمومی، سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی استفاده شد. این داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که سبک زندگی اسلامی و هوش هیجانی، با سلامت روان دانشجویان رابطه مثبت و معنادار دارد، اما بین معنای زندگی و سلامت روان دانشجویان رابطه معناداری به دست نیامد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 7/16 درصد از واریانس سلامت روان توسط متغیرهای سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی تبیین می شود. بنابراین، این متغیرها در پیش بینی سلامت روان دانشجویان نقش مهمی دارند و با برنامه ریزی و آموزش های لازم می توان در جهت ارتقای سلامت روان دانشجویان اقدام نمود.
نقش میانجی گر اندیشناکی خشم بر رابطه بین خشم و شدت درد در بیماران مبتلا به اختلال درد عضلانی- اسکلتی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه ی احساس خشم از شاخص های شرایط زندگی بیماران مبتلا به اختلالات درد مزمن عضلانی اسکلتی است. هدف اصلی از این مطالعه، بررسی نقش میانجی گر اندیشناکی خشم بر رابطه ی بین ابعاد خشم و شدت درد، در بیماران مبتلا به اختلال درد عضلانی اسکلتی مزمن بود. بدین منظور، نمونه ای 109 نفری از بیماران مبتلا به اختلال درد عضلانی اسکلتی مزمن، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها، مقیاس های شدت درد، خشم چندبعدی و اندیشناکی خشم اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی به روش بارون و کنی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که خشم و همه ی ابعاد آن، به استثنای موقعیت های خشم برانگیز و خشم بیرونی، شدت درد را پیش بینی می کنند. خشم و همه ی ابعاد آن، اندیشناکی خشم را نیز پیش بینی کردند؛ به علاوه، نتایج نشان داد اندیشناکی خشم در رابطه ی بین خشم و شدت درد، به طور کامل نقش میانجی ایفا می کند. این رابطه ی میانجی، برای برخی از ابعاد خشم نیز تأیید شد؛ همچنین، نقش میانجی اندیشناکی خشم تنها برای ابعاد خشمی که دارای ماهیت ذ اتی و درونی بودند و با شدت درد رابطه ی معنادار داشتند، مانند انگیختگی خشم، نگرش خصمانه و خشم درونی، تأیید شد؛ اما برای ابعادی با ماهیت بیرونی و بدون ارتباط معنادار با شدت درد، مانند موقعیت های خشم انگیز و خشم بیرونی تأیید نشد. به طورکلی، اندیشناکی خشم سبب تشدید و تداوم آثار منفی خشم و درد در بیماران مبتلا به اختلال درد مزمن اسکلتی عضلاتی می شود.
تاثیر مواجهه درمانی روایتی بر بهبود شاخص های فیزیولوژیک استرس در زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
133 - 145
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نشانه های فیزیولوژیک استرس می تواند با تضعیف سیستم ایمنی بدن عامل مزاحمی در درمان بیماران سرطانی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود شاخص های فیزیولوژیک استرس در زنان مبتلا به سرطان بود. روش: این مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه بیماران زن سرطانی تشکیل دادند که در تابستان 1395 در بخش خون و انکولوژی بیمارستان شهید مطهری فولاد شهر (اصفهان) تحت درمان بودند. 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از دستگاه بیوفیدبک استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه به صورت گروهی مواجهه درمانی روایتی (NET) را دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه درمتغیرهای میزان تعریق پوست (002/0 >P )، درجه حرارت پوست (01/0 >P) ضربان قلب (001/0 >P) وجود دارد. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که روش مواجهه درمانی روایتی می تواند درمان مفیدی برای کاهش علایم فیزیولوژیک استرس در بیماران سرطانی باشد.
رابطه خدا پنداره (تصویرپردازی ساختگی از خدا) و تحول روانی معنوی با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه خدا پنداره و سطح تحول روانی معنوی با میزان افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. تعداد ۳۷۷ نفر از دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب گروه نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان با چهار آزمون، مقیاس عوامل تنیدگی ((DASS21، تحول روانی معنوی، تصویر خدا و آزمون محقق ساخته خود پنداره - خدا پنداره مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین متغیر سطح تحول روانی معنوی با افسردگی، اضطراب، استرس و خدا پنداره رابطه منفی، معکوس و همچنین بین متغیر خدا پنداره(تصور خودساخته از خدا) با افسردگی، اضطراب و استرس رابطه مثبت و مستقیم معناداری وجود داشت. سطح تحول روانی معنوی سهم مهمی در پیش بینی افسردگی دارد. خدا پنداره سهم مهمی در پیش بینی افسردگی، اضطراب و استرس دارد. با احتمال بالا می توان نتیجه گرفت که در سطح تحول روانی معنوی پائین خداپنداره های منفی و ناکارآمد شکل می گیرند و جای امید و فعالیت، ترس و نومیدی در فرد ایجاد کرده ، زمینه افسردگی، اضطراب و تنیدگی را فراهم می کند.