ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
۱۹۶۱.

نگرش مذهبی و اضطراب: نقش میانجی دشواری در نظم جویی هیجانی

کلیدواژه‌ها: نگرش مذهبی اضطراب دشواری در نظم جویی هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۱۰۷
با توجه به نقش مذهب به عنوان یکی از متغیرهای مؤثر بر اضطراب، پژوهش حاضر به منظور بررسی ابعاد نگرش مذهبی در اضطراب و دشواری در نظم جویی هیجان انجام گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی ۹۴ ۹۵ است که بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، ۲۰۱ نفر از این افراد (۹۱ دختر و ۱۱۰ پسر) از دانشکده های مختلف انتخاب شدند و پرسش نامه های نگرش سنجمذهبی(RAS-R)، دشواری در نظم جویی هیجان (DERS-۱۶) و اضطراب بک (BAI) را تکمیل کردند. سپس داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین ابعاد نگرش مذهبی با دشواری در نظم جویی هیجانی و اضطراب رابطه معناداری وجود دارد. ابعاد جهان بینی مذهبی، اخلاقیات و ارزش ها و معنویت درونی به طور غیرمستقیم و از طریق دشواری در نظم جویی هیجان با اضطراب ارتباط دارد. بعد عبادات با دشواری های نظم جویی هیجانی ارتباطی ندارد اما با اضطراب رابطه منفی و مستقیم دارد.  بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان استنباط کرد که ابعاد نگرش مذهبی می تواند مستقیم و غیرمستقیم بر اضطراب تأثیرگذار باشد. بنابراین، توجه به نگرش مذهبی در پروتکل های درمانی و آسیب شناسی اختلالات اضطرابی ضروری به نظر می رسد.
۱۹۶۲.

زیرساخت های تحوّل شخصیت فرزند از چشم انداز آموزه های اسلامی و روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۱
عوامل زیستی و محیطی از مهم ترین عناصر شکل گیری و تحوّل شخصیت فرزند است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبیین مهم ترین عناصر و عوامل تأثیرگذار در شکل گیری زیرساخت های تحوّل شخصیت از چشم انداز آموزه های اسلامی و روان شناسی است. در پژوهش حاضر از روش توصیفی - تحلیلی و اجتهادی بهره گرفته شد و آموزه های اسلامی و روان شناختی مرتبط با فرایند فرزندپروری با تأکید بر دوره قبل از تولد، بررسی شد. عناصر مرتبط با تحوّل شخصیت فرزندان که از آموزه های اسلامی و روان شناختی استخراج شد، عبارت اند از: 1. ویژگی های زیستی و شخصیتی همسر؛ 2. مراقبت های اخلاقی و روان شناختی والدین در دوره های قبل از بارداری؛ 3. رعایت بهداشت تغذیه در دوره بارداری؛ ۴. ورزش و فعالیت های جسمانی مادر در دوره بارداری؛ ۵. بهداشت روانی مادر در دوره بارداری و نوزادی؛ ۶. پرهیز از داروهای غیرمجاز و روان گردان در دوره بارداری و شیردهی؛ 7. رعایت سنت های اسلامی درباره نوزاد؛ 8. رعایت بهداشت تغذیه و بهداشت روانِ کودک و مادر
۱۹۶۴.

فرآیندهای تغییر مثبت و مراحل آن: تدوین مدلی مفهومی بر اساس متون اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تغییر مثبت شادکامی فرآیندهای تغییر مدل مفهومی متون اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۷
شناسایی روان درمانی های متمایز، ازجمله کارهای محققان بوده است و همواره این سؤال مطرح بوده که کدام درمان یا نظریه مؤثرتر است. در این راستا، این سؤال که تغییر بالینی چگونه رخ می دهد پژوهش های بسیاری را به سوی کشف فرآیندهای اساسی تغییر و مراحل آن هدایت کرده است. با توجه به این که ادبیات متون اسلامی شامل گزاره هایی درباره تغییر روان شناختی است، پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی مفهومی برای فرآیندهای تغییر مثبت و مراحل آن بر اساس متون اسلامی انجام شده است. بدین منظور، مراحل و فرآیندهای تغییر مثبت از گزاره های توصیفی و تبیینی موجود در متون اسلامی (قرآن و حدیث) با روش تحلیل محتوا کیفی استخراج شد. روایی محتوای استخراج شده درباره فرآیندها و مراحل تغییر مثبت، با استفاده ازنظر کارشناسان خبره به شیوه زمینه یابی جمع آوری و تحلیل شد. نتایج نشان داد فرآیندهای تغییر مثبت شامل فعالیت های آشکار و پنهانی که افراد برای تغییر شناخت، عواطف و رفتار خود انجام می دهند در فرآیندهای 1) انگیزه سازی؛ 2) توانمندسازی عقلانی؛ 3) توفیق خواهی معنوی و ۴) اقدام، عمل صحیح فرد را به سعادت و شادکامی رهنمون می شود.
۱۹۶۵.

پدیدارنگاری ادراک و تصورات دبیران متوسطه اول از مفهوم «هویت دینی» دانش آموزان (مطالعه دبیران شاغل در آموزش و پرورش شهر میناب)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تصورات و ادراکات تجربه زیسته پدیدارنگاری هویت دینی متوسطه اول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۷
هدف این پژوهش، مطالعه ادراک و فهم دبیران متوسطه اول شهر میناب از مفهوم «هویت دینی» با استفاده از روش «پدیدارنگاری» است. جامعه آماری پژوهش شامل دبیران متوسطه اول مشغول به کار (دارای سابقه خدمت 15 تا 25 سال) در مقطع متوسطه اول شهرستان میناب استان هرمزگان بود. براساس روش «نمونه گیری هدفمند»، مشارکت کنندگانی انتخاب شدند و فرایند گردآوری داده ها ادامه یافت تا در نهایت، براساس الگوی اشباع نظری، 16 تن از معلمان مشغول به فعالیت با استفاده از روش «مصاحبه نیمه ساختارمند» مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با روش «آنالیز موضوعی» برای شناسایی دسته ها و زمینه های اساسی بررسی شد و پس از مشخص شدن رمزهای اصلی و مضامین برجسته آنها، افق های درونی و بیرونی ترسیم گردید و فضای نتیجه پژوهش طراحی شد. در بخش نتیجه گیری، با بهره گیری از روش «تحلیل» تصورات و تجربه دبیران شاغل مطالعه و مشخص شد. نتایج تحقیق ادراکات دبیران را در چهار مضمون اصلی دسته بندی کرده است: «اسوه دینی بودن» ، «بسترسازی هویتی» ، «توانایی تعامل و ارتباط مثبت با دیگران»، «توانایی تأثیر گذاشتن بر محیط و ذی نفعان»، «ظاهر شدن در نقش های چندگانه و رعایت اصول حرفه ای» دسته بندی کردند.
۱۹۶۶.

تبیین الگوی برنامه روی آوری و بازداری (تشویق و تنبیه) بر اساس منابع اسلامی برای والدگری معنوی خداسو(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: روی آوری تشویق بازداری تنبیه والدگری معنوی خداسو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۹۷
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگوی برنامه روی آوری و بازداری (تشویق و تنبیه) بر اساس منابع اسلامی برای والدگری معنوی خداسو صورت گرفته است. این پژوهش از نوع کیفی و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. برای رسیدن به این هدف حوزه معنایی والدگری بر اساس کتب لغت و متون دینی استخراج شد و علاوه بر آن از کتب حدیثی استفاده شد. با استفاده از واژگان و منابع حدیثی این حوزه واحدهای تحلیل مرتبط با موضوع مشخص شد. به منظور بررسی روایی محتوایی مؤلفه ها و مستندات مربوطه در اختیار 3 نفر از کارشناسان قرار گرفت و نظر کارشناسان نیز بررسی و یافته ها نسبت به میزان مطابقت با مستندات و همچنین نسبت به میزان ضروری بودن مقوله ها با 100% تأیید شد. طبق نتایج به دست آمده الگوی برنامه روی آوری و بازداری در چهار قسم تقسیم بندی شدند. برنامه روی آوری، دو قسم تقویت تصریحی و تقویت تلویحی و برنامه بازداری، دو قسم تأدیب تلویحی و تأدیب تصریحی را تشکیل می دهد. همچنین نتایج نشان داد که برنامه نهفته از روی آوری (ترغیب) جلب خشنودی خداوند و برنامه نهفته از بازداری (ترهیب) دفع غضب الهی است که می توان در تمام حوزه های ادراکی مبدأ، خود، هستی عینی و غایت به کار برد.
۱۹۶۷.

مدل انعطاف پذیری خانواده بر اساس آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری انعطاف پذیری خانواده مدل قطب روان شناسی اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۶۴
پژوهش کنونی با هدف طراحی مدل انعطاف پذیری خانواده بر اساس آیات و روایات انجام شد. روش پژوهش تحلیل کیفی محتوای متون دینی بود. منابع پژوهش قرآن کریم، تفاسیر، روایات و نمونه پژوهش، شامل گزاره های توصیفی و تبیینی مرتبط با حوزه معنایی انعطاف پذیری خانواده در آیات و روایات بود، که به شکل هدفمند انتخاب شد. پس از استخراج محتوای مرتبط با انعطاف پذیری خانواده در فرایند تحلیل داده ها، در قالب چهار مؤلفه، چهار حیطه، دو قطب و دو بعد کدگذاری و در نهایت در قالب یک مدل صورت بندی شد؛ سپس برای بررسی روایی محتوایی مدل انعطاف پذیری خانواده، از شاخص روایی محتوایی (CVI) و ضریب نسبی روایی محتوایی (CVR) استفاده شد و به 25 کارشناس ارجاع گردید. یافته ها نشان داد مدل انعطاف پذیری خانواده: الف) انعطاف پذیری خانواده بر اساس آیات و روایات، دارای چهار مؤلفه، دو بعد، دو قطب و چهار حیطه می باشد و قدرت تشخیص چهار نوع سیستم خانوادگی را دارد؛ ب) مؤلفه ها عبارت اند از: نرمی، آسان گیری، همراهی و موافقت؛ ج) دو بعد عبارت اند از: 1. بعد امور عرفی و شرعی غیرالزامی و 2. بعد شرعی الزامی؛ د) دو قطب عبارت اند از: 1. خانواده انعطاف پذیر انعطاف ناپذیر و 2. خانواده مقاوم سازش کار؛ ه .) حیطه ها عبارت اند از: 1. مدیریت و رهبری؛ 2. نقش ها؛ 3. قوانین؛ 4. گفت وگوها و مذاکرات؛ ه .) چهار نوع سیستم خانوادگی عبارت اند از: 1. خانواده انعطاف پذیر مقاوم؛ 2. خانواده انعطاف پذیر سازش کار؛ 3. خانواده انعطاف ناپذیر مقاوم؛ 4. خانواده انعطاف ناپذیر سازش کار.
۱۹۶۸.

بررسی نقش دلبستگی به خدا در نشانه های افسردگی، اضطراب و استرس بیماران فشار خون(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به خدا افسردگی اضطراب استرس فشار خون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۵۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش دلبستگی به خدا در نشانه های افسردگی، اضطراب و استرس بیماران فشار خون انجام گرفته است. این پژوهش زیردسته تحقیقات کمّی است که از نظر هدف بنیادی و از نظر روش گردآوری یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل تمام بیماران فشار خون شهرستان خوی در بهار سال 1401 که توسط پزشک متخصص تشخیص این بیماری را گرفته بودند، می باشد. حجم نمونه شامل 150 نفر می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس از افرادی که به مطب پزشکان متخصص مراجعه می کنند و تشخیص این بیماری را دارند، انتخاب شدند و افراد به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه دلبستگی به خدا رووات و کرک پاتریک و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین دلبستگی به خدا با افسردگی، اضطراب و استرس بیماران فشار خون ارتباط معناداری وجود دارد (05/p <0). دلبستگی به خدا با ایجاد امید و هدفمندی و کاهش تنش باعث می شود فرد اضطراب و استرس کمتری را تجربه کرده و احتمال ایجاد افسردگی در افراد کمتر گردد.
۱۹۶۹.

نقش میانجیگر دلبستگی به خدا در رابطه پریشانی روان شناختی و سلامت روان شناختی با بخشش(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به خدا پریشانی روان شناختی بهزیستی روان شناختی بخشش سلامت روانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۶۶
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگر دلبستگی به خدا در رابطه پریشانی روان شناختی و سلامت روان شناختی با بخشش انجام شد. جامعه آماری را بزرگسالان شهر تهران تشکیل دادند. نمونه شامل ۴۰۷ نفر (339 خانم و 68 آقا) در دامنه سنی ۱۸ ۵۷ سال بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسش نامه اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه دلبستگی به خدا (AGS)، مقیاس سلامت روانی (MHI-28)، پرسش نامه اضطراب، افسردگی، استرس (Dass-14) و مقیاس بخشش هارتلند (HFS) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون سوبل استفاده شد. یافته ها نشان داد که بخشش بر روی سلامت روانی و دلبستگی به خدا و همچنین دلبستگی به خدا بر سلامت روانی اثر مثبت و معنی داری دارند؛ همچنین همبستگی معکوس و معنی دار بین سلامت روانی و افسردگی، اضطراب و استرس نیز دیده شد. بررسی اثر میانجی دلبستگی به خدا بر رابطه بخشش و سلامت روانی نشان داد که دلبستگی به خدا می تواند اثر میانجی معنی داری داشته باشد. شاخص های ارزیابی مدل نیز نشان داد که مدل ساختاری برازش لازم برای هدف تعیین میانجیگری و پیش بینی را داراست و می توان با تقویت دلبستگی به خداوند، رابطه بین بهزیستی روان شناختی و بخشش را تحکیم کرد.
۱۹۷۰.

اصول تحول روان شناختی بر اساس حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اصل تحول روان شناختی حمکت متعالیه تحلیل محتوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۶
هدف از این پژوهش، دستیابی به اصول تحول روان شناختی بر اساس حکمت متعالیه است. پژوهش حاضر با روش کیفی از نوع تحلیل محتوا می باشد؛ همچنین داده ها از طریق مطالعه و فیش برداری از کتب، مقالات و نیز استفاده از کتابخانه های الکترونیک جمع آوری و طبقه بندی گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که بر اساس حکمت متعالیه می توان به سه دسته از اصول تحول روان شناختی دست یافت: دسته اول اصول حاکم بر روند تحول روان شناختی شامل تدریجی بودن، مراتبی بودن، سیر از ساده به پیچیده، پیوستگی، تفاوت در آغاز و امتداد، وابستگی به بدن، نقش مخاطرات، الگومندی و قابل پیش بینی، دارای ابعاد متنوع؛ دسته دوم اصول حاکم بر جهات تحول روان شناختی شامل مبدأ و مقصدی الهی، کمال محوری و همبستگی منفی با تحول بدنی؛ دسته سوم اصول حاکم بر میزان تحول روان شناختی شامل وجود تفاوت های فردی و اختلاف سرعت میزان تحول در مراتب مختلف. پذیرش اصول تحول روان شناختی مبتنی بر حکمت متعالیه، علاوه بر تغیی ر در نوع نگاه پژوهشگر به تحول انسانی، روش و من ابع مطالع اتی وی را در پ ژوهش ه ای تحولی دگرگون ساخته به تبع آن گستره، اهداف و روش دانش روان شناسی تحولی نیز در قلمروه ای گون اگون مت أثر خواهد کرد.
۱۹۷۱.

اثربخشی پروتکل مداخله ای مبتنی بر درمان چند بعدی معنوی در کاهش نشانگان خودشیفتگی و بهبود کارکردهای شخصیت اختلال شخصیت خودشیفته: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت خودشیفته معنوی درمانی چند بعدی عملکرد شخصیت هویت معنوی مطالعه موردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۴۱
مقدمه و اهداف: اختلال شخصیت خودشیفته الگوی فراگیر خودبزرگ بینی، نیاز به تحسین و عدم همدلی است که در اوایل بزرگسالی ایجاد می شود و در زمینه های مختلف وجود دارد. وجود ویژگی هایی چون حرمت خود متغیر و آسیب پذیر همراه با تلاش برای تنظیم آن از راه تأییدخواهی و بزرگ منشی، رفتارها و نگرش های متکبرانه و تحقیرکننده، نیاز بیش از حد به تحسین، احساس محق بودن و حساسیت زیاد به انتقاد، باعث اختلال در کارکردهای شخصیت آنها یعنی هویت، خودراهبری، همدلی و صمیمیت می شود. هدف آنها در تعامل با دیگران محافظت از حرمت خود شکننده است؛ ازاین رو کارهایی انجام می دهند که سردی و بیزاری دیگران را به دنبال خواهد داشت. اختلال شخصیت خودشیفته ماهیتی مزمن و مقاوم به درمان دارد و با ایجاد آسیب های عملکردی فردی - اجتماعی و آشفتگی ارتباط های عاطفی و خانوادگی و کیفیت نامناسب زندگی، هزینه های نامحسوسی به سیستم درمانی تحمیل می کند که برای رفع آنها دستیابی به روش های کارآمد ضروری است. با توجه به اهمیت سهم معنویت در درمان این اختلال، و ماهیت متأثر از فرهنگ آن، توجه به مسائل فرهنگی - مذهبی در درمان لازم است. مداخله های معنوی با ایجاد شناخت واقعی فرد از خود، خدا و دیگران و تبدیل خودخداپنداری به خداپنداشت باعث احساس ارزشمندی فرد و فاصله گرفتن از ویژگی های خودشیفتگی می شوند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی پروتکل مداخله ای مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی که یک شیوه مداخله مطابق با فرهنگ و توجه به بعد اصیل معنوی انسان است، بر کاهش نشانگان خودشیفتگی و بهبود کارکردهای شخصیت افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته انجام شد. روش: در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی تک آزمودنی کلاسیک A−B−C با خط پایه چندگانه  با استفاده از آزمودنی های متفاوت و سنجش پیوسته با دوره های پیگیری استفاده شد. تعداد سه نفر از زنان مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته که در سال 1402 توسط همکاران روان درمانگر و مراکز روان درمانی ارجاع داده شده بودند، با روش نمونه گیری هدفمند براساس میارهای ورود و خروج وارد فرایند درمان شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های خودشیفتگی مرضی پینکاس (2009) (PNI) و کارکرد شخصیت جان بزرگی (1399) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل دیداری در دو سطح درون موقعیّتی و بین موقعیّتی انجام شد. در سطح درون موقعیّتی، شاخص های مرکزی میانه و میانگین طی مراحل خط پایه، مداخله و پیگیری به واسطه الگوهای ترسیم دیداری تغییر در سطح، ثبات و روند  برای هر مراجع در مورد نمرات خودشیفتگی و کارکردهای شخصیت بررسی گردید. در سطح بین موقعیّتی درصد داده های غیرهمپوش (PND) و همپوش (POD) محاسبه شد. در تحلیل نتایج از شاخص تغییر پایا، اندازه اثر یا درصد بهبودی نیز استفاده گردید. در مرحله اول، متغیرهای وابسته در چند جلسه تا رسیدن به ثبات اندازه گیری شدند. پس از ترسیم خط پایه متغیرها، روند درمان در بیست جلسه انفرادی 60-45 دقیقه ای اجرا شد و متغیرها در طول مداخله چهار بار اندازه گیری و ثبت شدند. در مرحله سوم، به منظور ثبات و پایداری اثر مداخله، هر سه مراجع در جلسات پیگیری دو هفته، یک ماهه و سه ماهه سنجش شدند. نتایج: نمرات خودشیفتگی مراجعان در مرحله مداخله و پیگیری کاهش یافت که نشان دهنده تأثیر مداخله بر نشانه های خودشیفتگی بود. شاخص درصد بهبودی کلی در پایان جلسات مداخله (50%) و پس از پیگیری (56%) و میزان شاخص تغییر پایا (بالاتر از 96/1) حاکی از آن بود که تغییر و کاهش به وجودآمده در نشانگان خودشیفتگی مراجعان از نظر آماری (در سطح 05/0) معنی دار است. درصد داده های غیرهمپوش (100%)، تأثیر بالای مداخله در کاهش نشانگان خودشیفتگی را نشان داد. در نمودار 1 تغییرات نمرات خودشیفتگی مراجعان در هر سه مرحله نشان داده شده است. نمودار 1: نمرات خودشیفتگی مراجعان در مقیاس خودشیفتگی مرضی (PNI) در مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری در مرحله مداخله کارکردهای شخصیت در هر سه مراجع به جز صمیمیت در مراجع سوم بهبود یافت و نوع روند از خط پایه به مداخله منفی و کاهشی شد. درصد بهبودی کلی در پایان جلسات مداخله (6/50%) و پس از پیگیری (5/54%) نشان دهنده تأثیر مداخله بر کارکردهای شخصیت مراجعان بود. شاخص تغییر پایا بالاتر از 96/1 ، گویای این بود که تغییر و بهبودی به وجودآمده در روند و کارکردهای شخصیت مراجعان از نظر آماری (در سطح 05/0) معنادار است. تغییر کارکردهای شخصیت مراجعان در هر سه مرحله در نمودار 2 نشان داده شده است. درصد داده های غیرهمپوش، نشان دهنده اثربخشی بالای جلسات مداخله بر هویت و همدلی مراجع اول (100%) و اثربخشی متوسط آن بر خودراهبری و صمیمیت او (50%)، اثربخشی بالا بر همه کارکردهای شخصیت مراجع دوم (خودراهبری 75% و بقیه 100%)، و هویت، خودراهبری و همدلی (100%) مراجع سوم بود. نمودار 2: نمرات کارکردهای شخصیت مراجعان در پرسشنامه کارکرد شخصیت جان بزرگی در مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری بحث و نتیجه گیری: نتایج مداخله نشان داد که مداخله مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی، بر کاهش نشانگان خودشیفتگی و بهبود کارکردهای شخصیت افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته اثربخش بود. در این مداخله، مقابله با نیروهای ضد عقل و رفع موانع کنش وری آن، زمینه برای فاصله گرفتن از نشانگان خودشیفتگی فراهم شد. دریافت تعریفی از خداوند به عنوان حقیقت ازلی و ابدی جهان و خود به عنوان موجودی وابسته به او، سبب شکل گیری هویت معنوی در مراجعان شد که بقیه روابط و اعمال آن ها را منسجم کرد و توانستند از بی ثباتی هویت به انسجام هویت دست یابند. انسجام هویت باعث آرامش، مسئولیت پذیری و هدفمندی شد و زمینه را برای خودراهبری فراهم کرد. هشیاری به ربوبیت، با ایجاد احساس وجود یک تکیه گاه قابل اعتماد و حمایتگر، نیاز افراطی به جلب توجه و حمایت دیگران را تعدیل کرد. بهبود کارکردهای همدلی و صمیمیت را می توان به سازمان یابی هویت معنوی و ادراک واقعی دیگران (دیگری پنداشت) و درک نقاط مشترک مربوط دانست که احساس برتری را به احساس تساوی و اشتراک، تبدیل و همدلی را تقویت کرد. توجه به غایت زندگی، معناداری زندگی را پررنگ نمود و فرد به جای پرداختن به خیال پردازی های غیرواقع بینانه یا نشخوارهای فکری، توانست به زندگی واقعی فعلی بپردازد. با توجه به نتایج بدست آمده، می توان گفت روش مداخله معنوی در کاهش نشانگان خودشیفتگی و بهبود کارکردهای شخصیت افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته از کارآمدی و اثربخشی لازم برخوردار است؛ درنتیجه می توان از مداخله معنوی برای مهار نشانگان خودشیفتگی استفاده کرد.
۱۹۷۲.

مفهوم سازی خودآگاهی هیجانی در عرفان اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: خودآگاهی خودآگاهی هیجانی عرفان اسلامی روانشناسی مثبت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۵
این پژوهش با هدف مفهوم سازی خودآگاهی هیجانی در عرفان اسلامی انجام شده است. روش پژوهش تحلیل کیفی محتوای متون دینی (شجاعی، 1399) بود؛ بدین منظور، نخست واژه ها و مفاهیم مرتبط با خودآگاهی هیجانی در عرفان اسلامی گردآوری شد. در مرحله بعد واژه ها و مفاهیم گردآوری شده با به کارگیری اصول پیش پردازش متن بررسی شد و محتواهای استنباطی مربوط به هر مفهوم و گزاره، کنار آنها روی فرم ثبت و با تحلیل و طبقه بندی محتواهای استنباطی مؤلفه های خودآگاهی هیجانی به دست آمد. سپس مؤلفه ها برای روایی سنجی در اختیار کارشناسان قرار گرفت و پس از محاسبه cvi و cvr و اعمال نظر کارشناسان درنهایت یازده مؤلفه شامل شناخت خود واقعی، شناخت باورهای خود، آگاهی از ارزش های خود، تشخیص هیجان مثبت، تشخیص هیجان های منفی، شناخت احساس های خود، آگاهی نسبت به پیامد هیجان ها، توانایی کنترل هیجان ها، آگاهی نسبت به عوامل پدیدآورنده هیجان ها، احساس آمادگی برای تغییر مثبت، گرایش به استفاده بهینه و مطلوب از هیجان ها برای خودآگاهی هیجانی در عرفان اسلامی به دست آمد. سپس مدل مفهومی خودآگاهی هیجانی براساس مؤلفه های به دست آمده ترسیم شد. یافته های این پژوهش زمینه ساخت مقیاس و تدوین بسته آموزشی برای خودآگاهی هیجانی عرفانی را فراهم می کند.
۱۹۷۳.

آسیب شناسی تأمین نیازهای معنوی همسران در چارچوب سلامت معنوی قرآن بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت معنوی قرآن بنیاد معنویت نیاز نیازهای معنوی نیاز معنوی همسران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۳۷
مقدمه و اهداف : نیازهای معنوی از جمله نیازهایی هستند که در منظومه سلامت معنوی خانواده جایگاه ویژه ای دارند، به ویژه آنکه به تازگی سازمان جهانی بهداشت، بُعد معنوی را در کنار ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی سلامت قرار داده است که این امر نشان از تأثیر انکارناپذیر نیازهای معنوی در چارچوب بخشی به سلامت معنوی می باشد. تشکیل خانواده از دیدگاه اسلام می تواند فضای مناسبی را برای تأمین نیازهای معنوی همسران فراهم کند. بااین وجود، بیشتر همسران نسبت به نیازهای معنوی خود آگاهی لازم نداشته، و درنتیجه انگیزه و برنامه ای هدفمند برای تحقق آنها را هم ندارند. برخی مطالعات داخلی ثابت می کنند عدم تأمین نیازهای معنوی همسران زمینه آسیب به امنیت روانی آنان را فراهم می کند و خانواده از کارکرد حقیقی خود دور می شود. با این وصف، تاکنون پژوهشی به شناسایی نیازهای معنوی و مکانیسم اثرگذاری آنها بر سلامت معنوی خانواده و ثبات آن نپرداخته است. سلامت معنوی قرآن بنیاد، رویکردی نوین در مطالعات سلامت معنوی است که با ابتناء بر آیات قرآن در قالب مصادیقی مانند تزکیه، حیات طیبه، تقوا و سلام تجلی یافته است و گستره آن تا عالم آخرت و عوالم غیب و شهود و نیز روح، عقل، قلب و سرّ انسان را دربرمی گیرد. یکی از الزامات تحقق این رویکرد، توجه به تأمین نیازهای معنوی همسران و آسیب شناسی موانع پیش روی آن است. هدف از این پژوهش، بررسی آسیب شناسانه تأمین نیازهای معنوی همسران در بستر رویکرد سلامت معنوی قرآن بنیاد است. روش: پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش پژوهش مروری و تحلیلی و از جهت شیوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای صورت گرفت. پژوهش مروری نوعی از تحقیقات است که هدف آن، مطالعه مستقل و روشمند پیشینه پژوهش برای اکتشاف، توصیف، تلفیق، تبیین و یا نقد الگوها، روابط و روند های قابل مشاهده در پیکره دانش می باشد که با انجام پژوهش ها و منابع مرتبه اول، به راحتی امکان بررسی آن وجود ندارد. ابتدا با مرور پیشینه پژوهش های داخلی انجام شده در این زمینه، عوامل مؤثر بر تأمین نیازهای معنوی همسران استخراج و دسته بندی شد و در مرحله بعد، شواهد و مصادیق قرآنی مرتبط با هر یک از عوامل، ارائه و آسیب شناسی شدند. نتایج: بررسی پیشینه مرتبط و آیات قرآنی متناظر به دسته بندی سه گانه از عوامل مؤثر بر تأمین نیازهای معنوی همسران انجامید که عدم تأمین هر یک می تواند آسیبی در حوزه سلامت معنوی همسران به شمار رود و خانواده را دچار بی ثباتی کند. این عوامل عبارت اند از: کاستی های اعتقادی، کاستی های حوزه اخلاق و ارزش ها، و کاستی ها در زمینه فرهنگ و مناسبات اجتماعی. ضعف بینشی همسران از راه مکانیسم تأثیرگزاری بر سه حوزه مبدأ ادراک شده، معادباوری، و ضعف ادراک خود و دیگران به عدم تأمین نیاز اعتقادی همسران می انجامد. قرآن کریم همواره می کوشد تصاویری از رحمت، حکمت و عدالت الهی را در ذهن انسان ها تقویت کند. با شکل گیری این تصور در ذهن، دلهره و نگرانی از انسان زدوده می شود و انسان با مجهز شدن به امیدواری، به کار و کوشش بیشتر در زندگی تشویق می شود. همچنین آیات قرآن با اصلاح باورهای یقینی درباره معناداری مرگ، زندگی پس از مرگ و رسیدگی به اعمال انسان در حیاتی دیگر می توانند زمینه تعادل و اعتلای معنوی فرد را فراهم کنند. در حوزه ارزش ها، کاستی های اخلاقی، عیب جویی متقابل، ناآگاهی از حق و یاری گری معنوی و ضعف پنداره های ذهنی از ارزش های جنسیتی به عنوان موانعی در برابر تحقق نیازهای معنوی همسران و درنتیجه سلامت معنوی خانواده دانسته می شوند. ضعف تربیت دینی فراگیر (رسمی و غیررسمی)، عدم اشاعه فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر، ضعف حیثیت اجتماعی، عدم تنظیم سطح عواطف و احساسات درون خانوادگی و ضعف ارتباط معنوی نیایش محور، آسیب های اجتماعی فرهنگی هستند که موجب بروز کشمکش های معنوی در همسران می شوند و برآورده شدن نیازهای معنوی همسران را با اختلال یا توقف روبه رو می کنند. قرآن کریم با بیان نمونه هایی از استکبار انسان بر وی زمین و فریب شیطان و ایجاد حسد در دل مومنان، تاکید می کند نعمت های مادی دنیا زودگذر و فانی هستند و به جای تمرکز همسران بر مواهب ناچیز دنیوی و افتادن در دام مقایسه های بی جا، باید به رزق خداوند چشم دوخت که برای انسان بسیار بهتر و پاینده تر است. عیب جویی، ناسپساسی، خشم و قهر، بدبینی و تهمت از جلمه کاستی های اخلاقی هستند که موجب عدم تأمین نیازهای معنوی یکدیگر و درنتیجه بی ثباتی خانواده می شوند. معارف قرآن کریم با توصیف همسران به عنوان لباس برای یکدیگر، ضمن فراهم کردن زمینه برای بخشش و ایجاد فضای صمیمی، از بروز بسیاری آسیب های اخلاقی دیگر در محیط خانه جلوگیری می کنند. همسران با بهره گیری از ارتباط معنوی مبتنی بر نیایش و دعا، می توانند در یاری دیکدیگر برای اشاعه دین الهی سهیم باشند و  با رغبت به فرزندآوری، از یک سو دین الهی را گشترش دهند و از سویی دیگر حیثیت اجتماعی خویش را بهبود بخشند. بحث و نتیجه گیری : یافته های نظری این پژوهش  با برخی یافته های مبتنی بر کارآزمایی بالینی بعد از مداخله معنوی همسویی دارند. پژوهش های اخیر در این زمینه مؤید اهمیت آموزش معنویت به زوجین و اثرات مثبت آن بر سلامت معنوی و ثبات زندگی زناشویی بوده اند. این تحقیقات حاکی از آن هستند که آموزش معنویت و توجه به نیازهای معنوی در زندگی زناشویی نه تنها بر سلامت روانی و روحی زوجین تأثیرگذار است، بلکه نقش مؤثری در تثبیت و تقویت بنیاد خانواده نیز ایفا می کند. این تحقیقات همچنین نشان می دهند که توجه به معنویت می تواند از عوامل اصلی در کاهش مشکلات روان شناختی مانند اضطراب و افسردگی در زوجین باشد. به طور خاص، مطالعات نشان داده اند مداخلات معنوی و تمرکز بر ارزش های مشترک مذهبی و معنوی، باعث افزایش همدلی، درک و حمایت متقابل بین همسران می شود که از عوامل مهم در پایداری رابطه زناشویی هستند. بخش مهمی از ثبات خانواده منوط به تلاش برای جلوگیری از بازگشت آسیب هایی است که در حوزه نیازهای معنوی همسران، سلامت معنوی خانواده را با اختلال روبه رو می سازد. با توجه به اینکه پیشگیری همواره مقدم بر درمان است، برنامه های پیشگیرانه و مراقبتی سلامت معنوی خانواده باید از سال ها قبل از تشکیل خانواده با جدیت پیگیری شوند؛ چنانچه آمادگی های لازم در جوانان برای تشکیل خانواده و سپس فرزندآوری تأمین شود، اما از مسئله مهم معنویت و توانمندی معنوی غفلت شود، منظومه سلامت انسان، ناقص و حرکت خانواده در مسیر هدایت الهی با اختلال روبه رو خواهد شد. تعارض منافع: نویسندگان اعلام می کنند که هیچ گونه تضاد منافعی مرتبط با تحقیق حاضر ندارند.
۱۹۷۴.

تدوین مدل تعهد دینی بر اساس سبک دلبستگی به خدا با نقش میانجی تصویر ذهنی از خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر ذهنی از خدا تعهد مذهبی سبک دلبستگی به خدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۷
تعهد مذهبی بیان می کند یک فرد تا چه اندازه درگیر با امور و مفاهیم مذهبی است یا به عبارت دیگر فردی با تعهد مذهبی بالا در زندگی و امور روزمره خود به دین پایبند است. یکی از مهم ترین مواردی که می توان بر ارتباط های انسان همچون با خدا اثر بگذارد، سبک دلبستگی است. دلبستگی از نظر بالبی ، پیوند عاطفی پایداری می باشد که ویژگی آن گرایش به جستجو و حفظ مجاورت به شخص خاص به ویژهبه ویژه در زمان استرس می باشد، پاتریک با مفهوم سبک دلبستگی به خدا بر این باور بود که تفاوت های فردی سبک های دلبستگی بزرگسال و تاریخچه دلبستگی دوران کودکی در یک نقطه زمانی با تفاوت های فردی عقاید مذهبی و الگوهای روان شناختی از خدا هماهنگ هستند؛ از این رو بین ادراک دلبستگی دوران کودکی و اعتقادات انسان به خدا نیز رابطه وجود دارد. از نظر پاتریک زمانی که شخص درمانده است، همان ارتباطی را با خدا برقرار می کند که در خلال کودکی با والدین خود داشته است و سبک های دلبستگی به والد احتمالاً پایه شکل گیری ارتباط با خدا می شود، انواع سبک های دلبستگی به خدا عبارت اند از: دلبستگی ایمن به خدا، دلبستگی اضطرابی به خدا و دلبستگی اجتنابی به خدا. لارنس تصور از خدا را مفهومی شناختی از خداوند تعریف می کند که برداشتی شهودی از خدا است و از راه مجموعه ای از یادآوری ها، تداعی های مرتبط با آن و تجربه ها مشخص می شود. بر اساس پیشینه نظری و عملی پژوهش تصویر خدا متغیری شناخته می شود که هم با تعهد دینی و هم با سبک دلبستگی به خدا در ارتباط است و می توان آن را به عنوان یک متعیر میانجی در نظر گرفت نظر به این آنکه این روابط در قالب یک مدل ساختاری بررسی نشده اند، هدف این پژوهش تدوین مدل تعهد دینی بر سبک دلبستگی به خدا با نقش میانجی تصویر ذهنی خدا. روش: پژوهش حاضر نظری و از نوع بنیادی و داده های مورداستفاده کمّی است. طرح پژوهش مطالعه توصیفی از نوع همبستگی مدل معادلات ساختاری است، می باشد. جامعه این پژوهش شامل دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی نیم سال دوم 1403-1402 دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام بود که انتخاب نمونه به روش تصادفی خوشه ای انجام شد و داده ها با استفاده از مقیاس مقیاس تعهد مذهبی، مقیاس سبک دلبستگی به خدا و مقیاس تصویر ذهنی از خدا جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-29 انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد که مدل از شاخصه های برازش مطلوب برخوردار است و پس از برازش مدل نتایج نشان داد سبک دلبستگی اجتنابی به خدا با تعهد دینی رابطه مستقیم و منفی دارد، دلبستگی ایمن به خدا با تصویر مثبت رابطه مستقیم و مثبت دارد. دلبستگی اجتنابی به خدا با تصویر مثبت رابطه مستقیم و منفی دارد، دلبستگی دوسوگرا به خدا با تصویر مثبت از خدا رابطه مستقیم و منفی دارد، سبک دلبستگی ایمن با نقش میانجی تصویر مثبت از خدا با تعهد دینی رابطه غیرمستقیم و مثبت دارد. سبک دلبستگی دوسوگرا به خدا با نقش میانجی تصویر مثبت از خدا با تعهد دینی رابطه غیرمستقیم و منفی دارد، سبک دلبستگی اجتنابی با نقش میانجی تصویر منفی از خدا با تعهد دینی رابطه غیرمستقیم و منفی دارد. بحث: افراد ایمن در پرتو ایمنی و آرامش کسب شده از وجود خداوند فرصتی برای پرداختن به سطوح عالی نیازها می یابند؛ یعنی آنچه مازلو آن را خود شکوفایی می نامد ؛ مردم تمایل ذاتی به تبدیل شدن به خود واقعی شان دارند، یعنی تمام آنچه که می توانند باشندبرای دستیابی به این اهداف نهایی، تعدادی از نیازهای اساسی دیگر مانند نیاز به غذا، ایمنی، عشق و عزت نفس باید برآورده شود که خلاصه و عصاره آن در معنویت براساس علم وحی است که و ابزار مهم ایستادگی در مسیر سخت و پرچالش زندگی (انشقاق، 6) را مفهوم ایمان (عصر، 3) می داند که ایمان از معنای لغوی تصدیق و اعتقاد قلبی به کسی یاچیزی است و از معنای اصطلاحی آن، اعتقاد و تصدیق قلبی به خدا است. افرادی با دلبستگی اجتنابی به خدا دلیل نگاه منفی به خود و خدا، با ترس از صمیمیت در پی ردّ ارتباطات نزدیک می باشند این افراد گاها نگاه خرافی به مذهب دارند و آن را مانع زندگی و آزادی خود می دانند،؛ بنابراین با دیدی منفی از خود و خدا، رابطه ای سرد و فاصله فاصله دار ایجاد می کنند که در نتیجه منجر به اجتناب از خدا می شود. پیلاگ و همکاران (2016) نیز توضیح می دهند که در افراد نا ایمن مضطرب در جست و جوی مداوم صمیمت در رابطه با خدا همراه با اضطراب زیاد و تنش های فراوانی است؛ از این رو لذا افراد مضطرب برای این که از علاقه خدا اطمینان داشته باشند و نیز به علت ترس از طرد شدن، دوست دارند در روابط نزدیک کنترل شوند و کنترل را نشانه دوست داشتن می دانند که البته این احساس با خشم و اضطراب همراه است،. این افراد اعمال مذهبی را در جهت ترس از دست دادن خدا و یا ترس از مجازات الهی انجام می دهند. یکی از مهم ترین محدودیت های پژوهش ها با موضوع دینداری در ایران نبودن ابزارهای بومی مطابق با فرهنگ ایران و اسلامی است. منحصر بودن نمونه حاضر به دانشجویان ساکن تهران و میانگین سنی جوانی از محدودیت های این پژوهش است که نتایج حاصله را بایستی با احتیاط به گروه های مختلف و شهرهای دیگر تعمیم داد.  در پایان پیشنهاد می شود مطالعات بیشتری با مقیاس های متنوع و نمونه های مختلف انجام پذیرد تا بتوان به چنین یافته هایی عمومیت بخشید. تقدیر و مشارکت نویسندگان: نویسندگان ابتدا شکرگزار خداوند و سپس تمام افرادی که در این پژوهش همراه بوده اند کمال قدردانی و تشکر را دارم. نویسنده اول مسئولیت طراحی، جمع آوری داده ها و تحلیل را انجام داده است و دارند نویسنده دوم مسئولیت هدایت فرایند کلی پژوهش را برعهده داشت و نویسنده سوم مسئولیت نظارت بر ابعاد مذهبی پژوهش را داشته است.  تضاد منافع و تأمین مالی: نویسندگان اعلام کرده اند که هیچ تضاد منافع در این مقاله وجود ندارد و کلیه هزینه های پژوهش توسط نویسندگان تأمین شده است.
۱۹۷۵.

بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی بر کاهش اضطراب و نگرانی دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروه درمانی معنویت اضطراب نگرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۸
مقدمه و هدف: اختلال اضطراب فراگیر از شایع ترین اختلالات اضطرابی و فرایندهای اصلی آن انعکاس فرایندهای بنیادین همه اختلالات اضطرابی است (ولز،  2013). اضطراب، نگرانی یا علائم فیزیکی سبب اختلال در عملکرد اجتماعی یا شغلی می شود، رنج و عذاب درون ذهنی برای فرد ایجاد و حوزه های مهم زندگی فرد را مختل می کند. نتایج تحقیقات بیانگر این است که در دانشجویان، شیوع اختلال اضطراب فراگیر بیش از سایر اختلالات اضطرابی است و دانشجویان دختر نسبت به دانشجویان پسر به احتمال بیشتری این اختلال را نشان خواهند داد (رشتبری و همکاران، 1398). از بین همه اختلالات اضطرابی، اضطراب فراگیر اختلالی است که اثربخشی درمانی کمتری دارد (نیومن و فیشر،  2013). یکی از مهم ترین دلایل در عدم توفیق رویکردهای درمانی، توجه نداشتن به زمینه های فرهنگی، باورها و ارزش های درون فرهنگی است؛ بدین علت که روان درمانی و کارآیی آن به میزان هماهنگی با زمینه های فرهنگی و اعتقادی افراد تحت درمان بستگی دارد (لوونتال،  2006). امروزه موج تازه ای از مطالعات، متوجه بررسی تأثیر درمان های معنوی بر کاهش فشارهای روانی شده است (کوئینگ،  2012). تحقیقات فراوانی درباره اثربخشی درمان های معنوی در حیطه سلامت روان و کاهش فشارهای روانی انجام شده است؛ اما تحقیقات اندکی در مورد تأثیر مداخلات مبتنی بر معنویت بر اختلال اضطراب فراگیر انجام شده است. با توجه به نقش گسترده معنویت و مذهب بر سلامت روان و کاهش اضطراب و همچنین نقش پررنگ مذهب در کشور ما پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی بر کاهش علائم اضطراب و نگرانی در دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش: این پژوهش از نوع طرح های آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 1395-1394 بود. در این پژوهش به شیوه نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای 712 نفر از دانشجویان دانشگاه لرستان پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر را تکمیل کردند، سپس با توجه به نقطه برش پرسشنامه و  مصاحبه بالینی 34 نفر دانشجو مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انتخاب شدند. از پرسشنامه های اضطراب بک و نگرانی پنسیلوانیا برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روش اجرا نیز به این صورت بود که پس از مراحل تشخیص و نمونه گیری برای دانشجویان دارای شرایط لازم، جلسه معارفه ای برگزار و رضایت آنها برای شرکت در جلسات مداخله و همکاری در پژوهش جلب شد. سپس اعضای منتخب به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و پیش آزمون بر روی آنها اجرا شد. در مرحله بعدی دانشجویان گروه آزمایش در برنامه گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی کوپانی (1393) شرکت کردند. این برنامه از راه مشورت با اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی و منابع معتبر به منظور کاربرد برای اختلالات اضطرابی تهیه شده بود که در هشت جلسه دوساعته به صورت هفتگی و مدت دوماه در روزهای تعیین شده برگزار شد. در جلسات آموزشی از شیوه هایی چون بحث گروهی، ارائه الگو یا سرمشق در قالب داستان هایی برخاسته از قرآن، متون دینی و ادبی و تکالیف خانگی استفاده به عمل آمد. گفتنی است پس از اجرای پس آزمون، یک دوره فشرده گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی در سه جلسه برای گروه کنترل اجرا شد. نتایج: شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس یک متغیره) با استفاده از نسخه 23 نرم افزار SPSS، مورد بررسی قرار گرفتند. پیش فرض های توزیع نرمال نمرات و همسانی واریانس-های متغیرهای وابسته که از پیش فرض های آماری استفاده از آزمون های پارامتریک است، به وسیله آزمون های کولموگروف - اسمیرنوف، لوین و آزمون M باکس با مقادیر (p > 0/05) تأیید و مفروضه همگنی رگرسیون به وسیله آزمون فرض همگنی شیب ها بررسی شد که نتایج نشان دهنده عدم معناداری اثر متقابل بود (p > 0/05)؛ ازاین رو می توان از تحلیل کوواریانس استفاده کرد. نتایج کوواریانس تک متغیری نشان داد که بین گروه ها در نمرات اضطراب در پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده شده است (F(1,31) = 31/27 , P < 0/001)؛ به این معنا که نمرات اضطراب در پس آزمون در گروه آزمایش به طور معناداری با گروه کنترل متفاوت است که با نگاهی به میانگین ها مشخص شد که نمرات اضطراب در پس آزمون در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته است پس گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی به طور معناداری اضطراب را در گروه آزمایش (در مقایسه با گروه کنترل) کاهش داده است. میزان اثربخشی درمان 50 درصد بوده است. همچنین نتایج کوواریانس تک متغیری روی نمرات پس آزمون نگرانی با کنترل نمودن پیش آزمون نشان داد که بین گروه ها در نمرات نگرانی در پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده می شود (F(1,31) = 56/97 , P < 0/001). با نگاهی به میانگین ها مشخص شد که نمرات نگرانی در پس آزمون در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته است؛ بنابراین گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی به طور معناداری نگرانی را در گروه آزمایش (در مقایسه با گروه کنترل)، کاهش داده است. میزان اثربخشی درمان 64 درصد بوده است.  بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که گروه درمانی معنوی به طور معناداری میانگین نمرات اضطراب و نگرانی این گروه از دانشجویان را کاهش داده است. در تبیین اثربخشی این شیوه درمانی می توان گفت که نخستین و شاید مهم ترین عامل، مربوط به تأثیر ویژه معنویت درمانی در بهبود نگرش و تفسیر فرد نسبت به زندگی است؛ در واقع معنویت با هدف قرار دادن باورهای فرد، ارزیابی های شناختی مهم را در فرایند مقابله تحت تأثیر قرار می دهد و به فرد کمک می کند تا وقایع منفی را به شیوه متفاوتی ارزیابی و حس قوی تری از کنترل را ایجاد کند و موجب آرامش و اطمینان خاطر وی در زندگی شود (فلاح و همکاران، 1390). از سوی دیگر، ایمان به خداوند سبب ایجاد احساس ایمنی در فرد مضطربی می-شود که برداشت منفی از تهدید و ارزیابی خطر، به ویژه در موقعیت هایی دارد که غیرقابل کنترل و پیش بینی هستند؛ زیرا فرد حوادث جهان را در تصرف مدبری فعال و حکیم می داند. عامل دیگر که می تواند اثربخشی این پژوهش را تسهیل کند مربوط به برخی از ویژگی های بومی و فرهنگی جامعه ماست. مردم ایران براساس شرایط فرهنگی، مردمی مذهبی هستند و برای سازگاری با شرایط بحرانی و استرس زا بیشتر به مذهب روی می آورند (رضایی، سیدفاطمی و حسینی، 1387). در جامعه ما مذهب از مؤثرترین تکیه گاه های روانی به شمار می رود که می تواند معنای زندگی را در تمامی عمر فراهم سازد و فرد را از بی معنایی نجات دهد؛ به ویژه در مواقع سخت و بحرانی می تواند کمک مهمی برای فرد باشد. بر این اساس برخی از تجارب و شواهد نشان می دهند که در کشور ما درمان بسیاری از اختلالات روانی عاطفی در تعامل با مسائل معنوی قرار دارند و بدون توجه به آنها، تشخیص و درمان موفقیت آمیز نخواهد بود (قدم پور، رحیمی پور و سلیمی، 1394).
۱۹۷۶.

پیش بینی کارآمدی خانواده از طریق مسئولیت پذیری با نقش میانجی خودمهارگری(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: خانواده کارآمدی مسئولیت پذیری خودمهارگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۳
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کارآمدی خانواده براساس مسئولیت پذیری و نقش میانجی خودمهارگری انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را زنان و مردان متأهل استان چهارمحال و بختیاری تشکیل می دادند. اعضای نمونه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. تعداد 150 نفر نمونه انتخاب شده برای گردآوری داده های پژوهش به پرسشنامه های کارآمدی خانواده صفورایی (1388)، مسئولیت پذیری گاف (1984) و خودمهارگری رفیعی هنر (1395) پاسخ دادند و نتایج به دست آمده با کمک روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون خطی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد: الف) بین کارآمدی خانواده و ابعاد سه گانه آن با مسئولیت پذیری و خودمهارگری رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ ب) بین کارآمدی خانواده و مسئولیت پذیری رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ ج) بین خودمهارگری و مسئولیت پذیری رابطه مثبت معنادار وجود دارد.
۱۹۷۷.

دریافت تاریخچه در روان درمانی و تعارض با تجسس از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشاوره اسلامی روان درمانگری اسلامی تجسّس روان شناسی اسلامی روش اجتهادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۳
مشاوره و روان درمانگری شامل مراحلِ آغازین، میانی و پایانی است؛ مرحله آغازین، خود شامل ارزیابی اولیه، ارزیابی مسئله مراجع، ارزیابی چندبعدی، مصاحبه، آزمون، تشخیص و مفهوم سازی یا فرمول بندی می باشد. اطلاع همه جانبه از مشکل مراجع و نحوه پدیدآیی و تحول آن، اطلاع از تأثیر دوران تحول و عوامل اجتماعی، خانوادگی و پزشکی و نیز علائم بالینی وضعیت روانی در مرحله اولیه نشان می دهد که نقطه شروع در این فرایند عبارت است از کسب اطلاعات مربوط به پیشینه مراجع و این کسب اطلاعات در تمام فرایند درمان نیز حضور دارد. بنابراین یکی از موضوعات شایسته پژوهش در عرصه مشاوره و روان درمانی گرفتن تاریخچه اختلال در اتاق مشاوره است که از فرایندهای مهم و مشترک در همه رویکردهای مشاوره و روان درمانی بوده و هست. دریافت «تاریخچه اختلال» در اتاق مشاوره به شیوه های مختلف صورت می پذیرد که در بعضی موارد یادآور عنوان «تجسس» خواهد بود؛ «تجسس» یکی از مفاهیم و رفتارهای منفی از دیدگاه اسلامی به حساب می آید. در جامعه اسلامی و در تعامل مشاور و مراجعِ مسلمان، باید آداب اسلامی رعایت شود و از رفتارهای منفی، کاملا اجتناب شود. درمان یک اختلال از طریق انجام رفتارهای منفی، قابل پذیرش نیست. برای مثال «تداعی آزاد» که یکی از تکنیک هایی درمانی مورد تأکید فروید بود، از این مقوله است؛ فروید معتقد بود و اینگونه عمل می کرد که آزمودنی روی تخت به صورت ریلکس دراز می کشید و با جهت دهیِ درمانگر از طریق ارائه یک سوال، یا حتی ارائه یک کلمه، مراجع هر آنچه به ذهنش خطور می کرد، با صدای بلند برزبان جاری می کرد، بنابراین بر اساس این تکنیک، مراجع ممکن است بسیاری از کلمات، مفاهیم، جریانات و رفتارهای زشت گذشته به ذهنش خطور کند و آنها را بر زبان جاری کند. این گونه رفتار کردن از دیدگاه اسلامی ممنوع است. سؤال پژوهش این بود که این دو رویکرد چگونه با هم جمع می شوند؟ از یک سو، اطلاع از تاریخچه اختلال، ضرورت دارد و بدون آن امکان درمان نیست؛ از سوی دیگر اسلام به مشاور گفته است که در مسائل خصوصیِ مُراجِع جستجو نکن! و نیز به مراجع گفته است که خطاهای گذشته ات را فقط با خداوند به منظور توبه کردن، درمیان بگذار و دیگران را از خطاهای خودت مطلع نساز! آیا این دو رویکرد در اتاق مشاوره قابل جمع هستند؟ آیا اتاق مشاوره یک استثناء به حساب می آید؟ آیا روش پژوهش در متون دینی که با نام «روش اجتهادی» شناخته می شود، راه حلی برای این موقعیت ارائه می کند؟ اگر راه حلی ارائه شده است، آن راه حل کدام است؟ این تحقیق با رویکرد، «علمی - دینی» انجام شده و به لحاظ روشی، مبتنی بر روش «اجتهادی» است. منظور از روش اجتهادی عبارت است از: «پژوهش، سنجش، استدلال و اکتشاف گزاره های دینی براساس کتاب، سنت و بر پایه ادله کتاب، سنت، عقل و اجماع» و دارای مراحل متعددی است از جمله: «طرح مسئله» و «تبیین موضوع»، «گردآوری داده های متنی: آیات، روایات و قواعد فقهی و اصولی»، «بررسی سند و دلالت داده ها»، «تحلیل داده ها بر اساس سند و دلالت»، «تحلیل داده ها بنابر سازگاری درونی»، «تحلیل داده ها بر پایه سازگاری بیرونی»، «حل مسئله و نتیجه گیری». بر این اساس، این پژوهش به لحاظ روشی، از دو مقدمه و یک تحلیل نهایی برخوردار است؛ اثبات مقدمات، با استفاده روشمند از منابع و ادله روانشناختی و منابع دینی حاصل شده است و تحلیل نهائی که محصول درهم کرد آن دو مقدمه است، از بررسی آن دو مقدمه به دست آمده است؛ مقدمه اول این است که «در مشاوره و روان درمانگری از نظر صاحب نظران، کسب اطلاعات از سوابق بیماری و گذشته مراجع ضرورت تام دارد. روش اثبات این مقدمه عبارت است از گردآوری و مرور بر اطلاعات تخصصی و مؤلفه های دخیل؛ این مطالعات بیشتر مربوط است به منابع روانشناختی، اما مقدمه دوم که ناظر به «حکم تجسس» از نظر اسلام است، با روش اجتهادی براساس مؤلفه های سابق انجام گرفت؛ از این روی، با بررسیِ کامل روایات، پنجاه روایت در این مورد به دست آمد که از چند بُعد مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها پژوهش بیانگر چند نکته است:  الف. رویکردهای مختلف مشاوره و روان درمانگری تأکید دارند که تلاش برای فراهم سازی اطلاعات مختلف، باید با رضایت مراجع باشد و خود مراجع باید در این مسیر همراهی کند. تعبیرهایی مانند «یادآوری بدون سانسور» (شارف، 1399، ص47 و 48)، «بیان آزادانه»، «باور به رهایی بخشی رهنمود روان کاو»، «اتحاد با روان کاو»، «ابراز به صورت هیجانی»، «تشریح با وجود تکانه آوربودن»، «جرئت مندی بازگشت از واقعیت به عقب» و «بازگشت به واقعیت» (پروچاسکا و نورکراس، 1399، ص55 و 56)؛ «بازگویی موبه مو»؛ «بیان صادقانه» (پروچاسکا و نورکراس، ص274) و «افزایش جرئت و جسارت مندی و پذیرش خطر خودفاش سازی» (زهراکار و جعفری، 1400، ص190)، که در سخنان صاحب نظران آمده، گویا این مطلب است؛ ب. «موضوعات مورد خودافشائی» نیز متعدد است و موارد سخت و ناراحت کننده را نیز شامل می شود؛ تعابیری همچون «همه خاطرات حتی واپس رانده شده و دردناک»، «همه خطورات ذهنی»، «وقایع فراموش شده» و «مواد ناهوشیار» (شارف، 1399، ص47-52)؛ «مطالب زننده و زشت»، «مطالب پیش پا افتاده و بی اهمیت» (پروچاسکا و نورکراس، 1399، ص55 و56)؛ «حداکثر جزئیات» (زهراکار و جعفری، 1400، ص156)؛ «رازهای بسیار ناراحت کننده» (شارف، 1399، ص124) گویای این مطلب است؛ ج. تجسس در امور دیگران» از نظر اسلام، قابل تأیید و جایز نیست؛ قرآن می فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! از بیشتر گمان ها بپرهیزید که پاره اى از آنها گناه است و تجسّس مکنید...» در استفاده «حرمت تجسس» از این آیه شریفه، بین فقیهان اختلافی نیست. علتی که در جمله «أَیُحِبُّ أَحَدُکُم أَنْ یَأکُلَ لَحمَ أَخیهِ» برای حرمت غیبت ذکر شده، برای حرمت تجسس نیز هست (طباطبایی، 1417، ج18، ص323). د. بر اساس آنچه در روایات آمده است، اصل تجسس استثناءپذیر است؛ «ضرورت درمان» از دیدگاه اسلام موجب می شود که «تجسس در حد ضرورت برای درمان» با شرایط خاص خودش استثناء دانسته شده، و مجاز شمرده شود؛ لکن باید به قید «در حد ضرورت» توجه کامل داشت. اذن به درمان، مستلزم اذن به لوازم آن نیز هست؛
۱۹۷۸.

پیش بینی سرسختی روانشناختی براساس شادکامی و پایبندی مذهبی(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سرسختی روانشناختی شادکامی پایبندی مذهبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۸
این پژوهش با هدف پیش بینی سرسختی روان شناختی براساس شادکامی و پایبندی مذهبی اجرا شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود؛ بدین منظور 114نفر از جوانان 18 تا 34سال استان قم با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های سرسختی روان شناختی اهوازی، جهات شادکامی آکسفورد و پایبندی مذهبی جان بزرگی پاسخ دادند. برای تحلیل داه های مرتبط با فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد: الف) بین سرسختی روان شناختی و شادکامی همبستگی مثبت و معنا داری وجود دارد؛ ب) بین سرسختی روان شناختی و پایبندی مذهبی همبستگی مثبت و معنا داری وجود دارد؛ ج) بین شادکامی و پایبندی مذهبی همبستگی مثبت و معنا داری وجود دارد؛ د) نتایج تحلیل مسیر نشان داد پیش بینی سرسختی روان شناختی براساس پایبندی مذهبی و شادکامی معنادار است و دو متغیر پیش بین مدل در مجموع 4/46 درصد از سرسختی روان شناختی پاسخ گویان را پیش بینی می کنند. درنتیجه تقویت شادکامی و پایبندی مذهبی از سوی متولیان این حوزه ها در خانواده و مراکز آموزشی، دینی و مشاوره ای سبب ارتقای بیشتر سرسختی روان شناختی افراد می شود.
۱۹۷۹.

نقش ابعاد سلامت معنوی در پیش بینی اختلالات خلقی (افسردگی، اضطراب، استرس) و احساس انسجام روانی(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سلامت معنوی اختلالات خلقی احساس انسجام روانی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ابعاد سلامت معنوی در پیش بینی اختلالات خلقی و احساس انسجام روانی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر قاین ﺍﻧﺠﺎﻡ ﭘﺬیﺮﻓﺖ. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی به شمار می آید. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر قاین بودند. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 285 نفر به عنوان نمونه پژوهش بررسی شدند. روش نمونه گیری استفاده شده نمونه گیری خوشه ای بود. با استفاده از پرسشنامه های سلامت معنوی پالوتزین و الیسون (1982)، افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) لاویبوند و لاویبوند (1995)، احساس انسجام روانی آنتونوسکی (1987)، اطلاعات لازم جمع آوری و نتایج به کمک نرم افزار Spss 23   و با استفاده از همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین ابعاد سلامت معنوی با اختلالات خلقی رابطه منفی و معناداری وجود دارد و سلامت وجودی توان پیش بینی اختلالات خلقی را دارد؛ همچنین یافته های پژوهش نشان داد بین ابعاد سلامت معنوی با احساس انسجام روانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و سلامت وجودی توان پیش بینی احساس انسجام روانی را دارد. سلامت معنوی بعدی از سلامت است که در نظام آموزش و پرورش توجه کمتری بدان شده است و نتایج این مطالعه می تواند در اعتلای سلامت معنوی دانش آموزان به عنوان قشری آسیب پذیر مؤثر واقع شود.
۱۹۸۰.

عوامل آسیب زای امنیت روانی خانواده؛ یک مرور سیستماتیک(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: امنیت روانی امنیت روانی خانواده خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۱
امنیت روانی خانواده یکی از مفاهیم اساسی در حوزه مطالعات خانواده است که در سال های گذشته مورد توجه بسیاری از پژوهشگران این حوزه بوده است. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل آسیب زای امنیت روانی خانواده است. روش مطالعه مروری نظام مند بود و منابع و پژوهش های مرتبط از سال 1390 تا 1403 از پایگاه های گوگل اسکالر، نورمگز، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پورتال جامع علوم انسانی استخراج شد. از 457 منبع، آن دسته از منابع که منطبق با معیارهای پژوهش و کلیدواژه های اصلی آن بودند (امنیت روانی، امنیت خانواده و امنیت روانی در خانواده) و منابع بررسی کننده این رابطه وارد مطالعه شدند و پس از کنارگذاشتن منابع نامرتبط، دوازده منبع مرتبط شناخته شد. نتایج پژوهش ها نشان می دهد عواملی مانند «تجارب سوء دوران کودکی»، «احساس تنهایی اعضای خانواده»، «انجام ندادن اعمال مذهبی و نبود معنویت در فضای خانواده»، «ساختارهای نادرست در خانواده»، «بحران های طبیعی و اجتماعی»، «فقدان معنای زندگی»، «وابستگی بیمارگون و عدم استقلال فردی اعضای خانواده»، «نارضایتی زناشویی» و «نبود مهارت های ارتباطی در بین اعضای خانواده» به امنیت روانی خانواده آسیب می رساند. نتایج این مطالعه نیز برای مدیران مدارس، مسئولان سلامت و بهداشت و سیاست گذاران آموزشی کشور قابل توجه خواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان