ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
۳۰۱.

پیش بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس مهارت های کوانتومی معلمان در فرآیند یاددهی-یادگیری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه چهار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتیاق تحصیلی مهارت های کوانتومی معلمان یاددهی-یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۴
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس مهارت های کوانتومی معلمان در فرآیند یاددهی- یادگیری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه چهار شهر تهران بود. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه چهار شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که از بین آنها با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه تعیین و با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های اشتیاق تحصیلی پنتریچ و همکاران (1991) و مهارت های کوانتومی عظیمی ثانوی (۱۳۹۰) بود. روایی پرسش نامه ها تأیید و پایایی آنها نیز با استفاده از آلفای کرونباخ برای پرسش نامه اشتیاق تحصیلی 928/0 و پرسش نامه مهارت های کوانتومی 87/0 برآورد شد. جهت تجزیه وتحلیل دادها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مهارت های کوانتومی معلم 4/40 درصد واریانس اشتیاق تحصیلی دانش آموزان را تبیین می کنند که در بین دانش آموزان رشته علوم تجربی مقدار تبیین 4/48 % و در بین دانش آموزان رشته علوم انسانی 52%  بوده است. همچنین بین کلیه ابعاد مهارت های کوانتومی دیدن، تفکر، احساس، شناخت، عمل، اعتماد و وجود با اشتیاق تحصیلی دانش آموزان رابطه معنادار بوده است. نتیجه نهایی آنکه، اشتیاق تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه چهار شهر تهران بر اساس مهارت های کوانتومی معلمان در فرآیند یاددهی- یادگیری قابلیت پیش بینی دارد.
۳۰۲.

Mediating Role of Problematic Social Media Use in the Relationship Between Perceived Social Support and Academic Procrastination

کلیدواژه‌ها: Academic procrastination I-PACE model Problematic Social Media Use Social support

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۱۵
This study investigated the direct and indirect relationships between perceived social support and academic procrastination, mediated by Problematic Social Media Use (PSMU), based on the Interaction of Person-Affect-Cognition-Execution (I-PACE) model. The sample comprised 354 Iranian high school students (60% female), who completed the Multidimensional Scale of Perceived Social Support (MSPSS), the Bergen Social Media Addiction Scale (BSMAS), and the Procrastination Assessment Scale-Students (PASS). The instruments' validity was confirmed using Confirmatory Factor Analysis (CFA), while reliability was assessed with Cronbach's alpha coefficient. The results of Structural Equation Modeling (SEM) indicated that perceived social support has a significant negative effect on both academic procrastination and PSMU. Moreover, PSMU was found to play a significant mediating role in the link between perceived social support and academic procrastination. Overall, a decline in perceived social support from family, friends, and significant others prompts individuals to seek support through unregulated social media use, which subsequently contributes to academic procrastination.
۳۰۳.

Exploring the Psychological Impact of Virtual Learning on Students with Special Educational Needs(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Virtual Learning special educational needs psychological impact Online education emotional challenges cognitive difficulties Social Adaptation

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۵۱
This study aims to explore the psychological impact of virtual learning on students with special educational needs (SEN). This qualitative study utilized semi-structured interviews with 24 students with SEN recruited through online platforms. Theoretical saturation was reached, and data were analyzed using NVivo software following a thematic analysis approach. The interviews explored students’ experiences with virtual learning, including emotional responses, cognitive struggles, and social adaptation. Themes were identified through an iterative coding process, ensuring reliability and depth in capturing the psychological effects of digital education on this population. The results indicate that virtual learning has led to heightened emotional distress, including anxiety, stress, and reduced motivation, largely due to isolation and the absence of structured classroom environments. Participants reported significant cognitive challenges, such as attention difficulties, cognitive overload from digital tools, and struggles with learning retention. Socially, students experienced decreased peer interaction, communication barriers, and difficulty adapting to digital learning norms. However, some students developed coping mechanisms such as parental support and self-regulation strategies. The findings align with previous research highlighting the adverse effects of digital learning on students with disabilities, emphasizing the need for targeted interventions. The psychological impact of virtual learning on students with SEN is profound, affecting their emotional well-being, cognitive engagement, and social adaptation. While some students benefit from digital learning’s flexibility, most require additional support to mitigate stress, cognitive overload, and social isolation. Educators and policymakers must prioritize inclusive digital education strategies, enhance accessibility, and provide structured support systems to improve learning experiences for students with SEN.
۳۰۴.

واکاوی موضع گیری دیدگاه های فلسفی پیرامون مفهوم صدای دانش آموز در برنامه درسی و استخراج دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صدای دانش آموز فلسفه تعلیم و تربیت نظریه عاملیت برنامه درسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۳
پژوهش حاضر به تحلیل مفهوم صدای دانش آموز از منظر دیدگاه های مختلف فلسفه تربیت می پردازد و در پی آن است که موضع گیری آنها را با مفروضه های مفهوم صدای دانش آموز سنجیده و دیدگاهی منطبق با مفروضه های صدای دانش آموز انتخاب نماید. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نقد فلسفی انجام شد. یافته ها نشان می دهد که هر یک از رویکردهای فلسفی (اگزیستانسیالیسم، پراگماتیسم، کنش ارتباطی هابرماس، پداگوژی انتقادی، پست مدرنیسم و کنش متقابل نمادین، عاملیت) به جنبه ای از مفهوم صدای دانش آموز بیشتر توجه دارند و آن را به عنوان ابزاری برای تقویت استقلال، قدرت و مشارکت آن ها در محیط آموزشی تفسیر می کنند. بررسی این دیدگاه ها نشان می دهد که موضع گیری هر یک با مفروضه های صدای دانش آموز چگونه بوده و چطور می توانند به ارتقاء نقش صدای دانش آموز در برنامه های درسی کمک کنند. تحلیل مقایسه ای نشان داد که نظریه عاملیت به دلیل تأکید بر نقش فعال و تعاملی دانش آموز، توجه به بافت فرهنگی- اجتماعی، پویایی قدرت و اصالت فردی در بهبود یادگیری، بیشترین همخوانی با مفروضه های صدای دانش آموز را داراست. این نظریه بر توانمندسازی دانش آموزان، مشارکت دموکراتیک و ایجاد فرصت هایی برای بیان نظرات و اثرگذاری آن ها در فرآیند آموزشی تمرکز می کند.
۳۰۵.

شناسایی و تبیین شاخصه های رویکرد یادگیری تأملی بر روند اجرای برنامه درسی پژوهش محور در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری تاملی دانشجو- معلمان برنامه درسی پژوهش محور دانشگاه فرهنگیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۱
مقاله حاضر با هدف شناسایی و تبیین مولفه های یادگیری تأملی بر روند اجرای برنامه درسی پژوهش محور در دانشگاه فرهنگیان صورت گرفت. رویکرد تحقیق کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان اساتید و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بودند که 19 نفر از آنان به صورت نمونه گیری هدفمند از نوع شاخص مورد مصاحبه قرار گرفتند. از روش خود بازبینی محقق، توصیف غنی داده ها در راستای روایی داده ها و از روش تحلیل موازی و فرایند منظم در ثبت و نوشتن داده ها برای تعیین پایایی داده ها استفاده شد. یافته ها بیانگر این بود که یادگیری تأملیشاخصه های ر وایت گری، یکپارچه سازی تفکر، نقدگرایی، درون نگری، بازآفرینی، گفتمان تحول مدار، عقلانیت گرایی و فرهنگ محیطی، بستری برای تبیین فکورانه برنامه درسی پژوهش محور و معناسازی مطلوب آن فراهم می آورد. نتایج نشان می دهد که در آموزش و اجرای برنامه های درسی پژوهش محور در دانشگاه فرهنگیان رویکرد یادگیری تأملی در توسعه مهارت های کاوشگرانه دانشجویان قرار گیرد تا بتوان معلمانی را پرورش داد که با تحلیل فکورانه مسائل درسی، راهکارهای جدیدی برای بهبود و رفع موانع آموزشی ارائه نمایند.
۳۰۶.

نقد ساخت گرایانه بر ساخت کتاب «شیوۀ طراحی و تألیف کتاب درسی دانشگاهی»

کلیدواژه‌ها: ساخت گرایی نقد کتاب زبان اثر دستور زبان نگارش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۶
ساخت گرایی یکی از شاخه های مهم نقد ادبی، متأثر از زبان شناسی و نظریه نشانه شناسی سوسور است. الگوهای م وجود در درون متن زبان، ساخت زبان را نشان می دهد. هدف پژوهش، بررسی ساخت واژگان، تکواژها، تقابل های دوگانه، ساخت افعال و ساخت جمله های کتاب است. روش پژوهش مقاله برپایه روش تحلیلی توصیفی است که براساس رویکرد اسنادی، مواد، مؤلفّه ها و مبانی ساختارشناسی بررسی شده است. روش نقد ساخت گرا، ساخت کتاب را به خوبی تجزیه و تحلیل می کند. بدین جهت ابتدا مبانی نظری ساخت گرایی که به موضوع مقاله مربوط می شود بررسی شده، سپس اجزای درونی (روساخت) و اجزای بیرونی (ژرف ساخت) کتاب نقد و بررسی شده است. یافته های مهمی در بررسی ساختارگرایانه کتاب به دست آمده است. افعال و ساخت آنها؛ واژگان و ساختی که در ترکیب واژگان، تکواژها، واژه بست ها و صورت واژه ها وجود دارد؛ ساخت صرفی واژگان و نوع جمله هایی که نویسندگان در موقعیت های مختلف بحث و استدلال به کار برده اند و جایگاه نثر پارسی در کتاب-های دانشگاهی و مواردی دیگر بررسی شده است.
۳۰۷.

بررسی تجربی اثر پداگوژی خود راهبر در آموزش مبتنی بر مکان جغرافیایی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خودراهبری مطالعات اجتماعی دانش آموزان مکان محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۰
پیشینه و اهداف: خود راهبری الگویی از آموزش تسهیلگرانه است که در آن فرد باتکیه بر توانایی اکتشافی فردی و گروهی، با تسهیلگری نظام آموزش در فرایند یادگیری قرار می گیرد. این پژوهش باهدف ارزیابی تطبیقی دو روش یادگیری خود راهبر (فردی و گروهی) در دروس مکان محور پرداخته است. روش: روش پژوهش از نوع مقایسه ای پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش مبتنی بر تعداد 22 دانش آموز چهارم ابتدایی یکی از مدراس شهر زنجان در غالب دو گروه همسان بوده است. شیوه خود راهبری فردی و گروهی برای دو درس مکان محور مطالعات اجتماعی پیاده سازی و نتایج به صورت تفسیری و آزمون تراکمی ارزیابی شد. یافتهها: یافته ها نشان می دهد شیوه خود راهبر فردی برای درس های با ماهیت مکانی کوچک مقیاس (محله) و شیوه خودراهبرگروهی برای درس های با ماهیت مکانی گسترده (مانند کشور) مؤثر عمل نموده است. طوری که علرغم مؤثر بودن هر دو روش در یادگیری دانش آموز شیوه خود راهبر فردی نیازمند حضور در میدان جغرافیایی و شیوه خود راهبردی گروهی نیازمند بررسی کتابخانه ای (کتب، مقالات، وبگاه ها، اطلس ها وغیره) بیشتر کاربردی بوده است. آزمون تراکمی نشان می دهد میانگین نمرات دانش آموزان در روش خود راهبری فردی 75/19(از بیست) و در روش خود راهبری گروهی 89/18(از بیست) می باشد. این نسبت برای درس های مکان محور غیر میدانی با پهنه سرزمینی گسترده در روش خود راهبری فردی 80/17 و در روش خود راهبری گروهی 80/19(از بیست) می باشد.          نتیجه گیری: در نتیجه ماهیت محتوایی درس های مکان محور تعیین کننده در بکارگیری نوع و الگوی روش های آموزش و یادگیری مانند خود راهبری می باشد. 
۳۰۸.

مدلیابی الگوی صلاحیت های حرفه ای معلمان برای آموزش در فضای مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اعتباریابی صلاحیت های حرفه ای آموزش مجازی معلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۵۷
مقدمه: در دنیای پیچیده و پرشتاب امروز، روش های سنتی آموزشی کند هستند و نیاز به استفاده از فناوری های نوین در آموزش وجود دارد. همچنین، انتشار ویروس کرونا، آموزش به اجباری شدن آموزش در فضای مجازی کمک کرد. هدف پژوهش حاضر، اعتباریابی الگوی صلاحیت های حرفه ای معلمان برای آموزش در فضای مجازی دوره متوسطه اول بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل شامل تمام معلمان دوره متوسطه اول استان گلستان بود که تعداد آنها حدود 750 نفر بود. نمونه بر اساس جدول رجسی و مورگان 148 نفر برآورد گردید که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس نتایج مرحله کیفی، تهیه شده بود. دادهها با استفاده از نرم افزار smart PLS و با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بنابر یافته های تحقیق، 89 مفهوم، 18 زیرمقوله و 7 مقوله اصلی مورد تأیید قرار گرفت که مقوله های اصلی شامل مهارت های فنی، مدیریت کلاس مجازی، اخلاق آموزش مجازی، مهارت های عمومی، فعالیت های تدریس و یادگیری، مهارت های شناختی و منش معلمی معتبر بود. نتیجه گیری: بنابراین، باید در گزینش معلمان این صلاحیت ها در نظر گرفته شود و تلاش شود تا معلمانی که در حال تدریس هستند این صلاحیت ها را در خود به وجود بیاورند.
۳۰۹.

رابطه بین منبع کنترل، میزان تحصیلات، سرمایه اجتماعی، سنوات خدمت و رضایت شغلی معلمان دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منبع کنترل سرمایه اجتماعی رضایت شغلی سنوات خدمت معلمان مدارس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
معلمان می توانند تأثیرگذارترین افراد جامعه باشند و رضایت شغلی می تواند در زندگی شخصی آنها تأثیرگذار بوده و کیفیت کاری شان را بالا ببرد. هدف این پژوهش مطالعه رابطه بین منبع کنترل، میزان تحصیلات، سرمایه اجتماعی و سنوات خدمت  بر رضایت شغلی بوده است. روش تحقیق توصیفی و از نوع  هم بستگی بود. جامعه آماری تحقیق، 340 نفر از معلمان دبیرستان شهرستان آران و بیدگل بود. نمونه آماری بر اساس نرم افزار G*power 85 نفر در نظر گرفته شد. استراتژی نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. پرسش نامه استاندارد سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال، پرسش نامه منبع کنترل راتر و پرسش نامه رضایت شغلی ساتور استفاده شد. به منظور جمع آوری داده ها آلفای کرونباخ پرسش نامه ها که به روش مطالعه آزمایشی، روی 30 نفر اجرا شد به این ترتیب به دست آمد: پرسش نامه استاندارد سرمایه اجتماعی 944/0، پرسش نامه منبع کنترل 846/0 پرسش نامه رضایت شغلی 885/0. نتایج آزمون تی تک متغیره نشان داد که میانگین منبع کنترل درونی 44/12 بوده است که از عدد 9 نقطه برش پرسش نامه، بالاتر بوده که نشان دهنده منبع کنترل بیرونی معلمان در مدارس بود.  همچنین میزان سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی،  بیشتر از نقطه برش 3 در پرسش نامه بوده که نشان دهنده وضعیت مطلوب سرمایه اجتماعی و میزان رضایت شغلی در بین معلمان بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که تنها سرمایه اجتماعی بر متغیر رضایت شغلی اثرگذار بوده و 4/24 درصد از تغییرات رضایت شغلی توسط سرمایه اجتماعی در مدل توجیه می شود. در نتیجه معلمانی که دارای ارتباطات اجتماعی قوی در جوامع حرفه ای خود هستند  به دلیل افزایش حمایت، همکاری و منابع مشترک، سطوح بالاتری از رضایت شغلی را تجربه می کنند.
۳۱۰.

Barriers and Facilitators to Using VR-Based Therapy for Emotional Regulation in Youth with Exceptional Needs(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: virtual reality therapy emotional regulation exceptional needs Qualitative Research Implementation Barriers therapeutic facilitators

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۴۰
This study aimed to explore the barriers and facilitators influencing the implementation of virtual reality (VR)-based therapy for emotional regulation in youth with exceptional needs. A qualitative research design was employed using semi-structured interviews with 23 purposefully selected participants, including special education teachers, therapists, caregivers, and VR developers, all based in Minnesota, USA. Participants were selected based on their direct involvement with VR therapy programs for youth with neurodevelopmental or emotional regulation challenges. Interviews were conducted until theoretical saturation was reached. Data were transcribed verbatim and analyzed using thematic analysis in NVivo 14, following Braun and Clarke’s six-phase framework. The analysis revealed two main thematic categories: facilitators and barriers. Facilitators included seven subthemes: technological appeal, personalization, therapist control, motivation and engagement, institutional support, caregiver involvement, and observable emotional gains. Barriers were categorized into seven subthemes as well: accessibility and equity issues, sensory limitations, stakeholder resistance, cultural irrelevance, technical difficulties, ethical and privacy concerns, and lack of standardized guidelines. Participants reported that immersive features, real-time therapist adjustments, and family buy-in enhanced VR’s therapeutic effectiveness. Conversely, cost constraints, lack of culturally appropriate content, and technical or ethical challenges hindered adoption. Quotes from stakeholders enriched the thematic interpretation and contextualized the results. VR-based therapy shows promising potential in enhancing emotional regulation among youth with exceptional needs due to its immersive, customizable, and engaging design. However, successful implementation depends on addressing contextual challenges, including accessibility, technical infrastructure, and cultural inclusivity. Stakeholder collaboration and the development of standardized protocols are essential to scale VR interventions in educational and clinical contexts.
۳۱۱.

آسیب شناسی عدم گرایش دانش آموزان به مهارت تفکر خلاق و ارائه راهکارهایی جهت تقویت و توسعه استفاده از آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تفکر خلاق دانش آموزان آموزش معلم مهارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۵۰
تفکر خلاق به معنای توانایی تولید ایده ها، راه حل ها یا مفاهیم جدید و نوآورانه است. گرایش دانش آموزان به مهارت تفکر خلاق از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا این مهارت می تواند تأثیرات مثبتی بر رشد فکری، اجتماعی و حتی حرفه ای آنها بگذارد و آنها را برای مواجهه با چالش های آینده آماده می سازد. پژوهش حاضر با هدف کاوش در بررسی عوامل زمینه ساز عدم گرایش دانش آموزان به مهارت تفکر خلاق و ارائه راهکارهایی جهت تقویت و توسعه استفاده از آن صورت گرفته است. پژوهش از نوع کیفی-توصیفی می باشد؛ و به روش فرا مطالعه از نوع فراترکیب و با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی اسناد مکتوب و متون علمی به روش مرور سیستماتیک بر اساس قاعده اشباع نظری و جهت تجزیه و تحلیل داده ها با راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد و به روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی انجام شده است. نتایج نشان داد که عوامل زمینه ساز عدم گرایش دانش آموزان به مهارت تفکر خلاق عبارتند از: شاکله وجودی، خانوادگی، آموزشی، بوم شناختی، ضمیر ناخوداگاه، اختلالات و عوامل هیجانی. همچنین پیامدهای عدم گرایش به این مهارت منازعه هویتی، تحصیلی، وفاق و همبستگی، انگیزشی و تمرکز، عملکردهای روان شناختی و ساختار محوری مدیریت رفتاری را در بر خواهد داشت. در نهایت، جهت تقویت و توسعه این مهارت؛ راهکارهای خانوادگی، مدیریت فردی، تعلیم و تربیت، حمایت عاطفی، توسعه مهارت ها و توانایی ها و فعالیت های فرهنگی به دست آمد.
۳۱۲.

رابطه بین تعامل معلم- دانش آموز و اضطراب در دانش آموزان: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب کودکان تعامل معلم - دانش آموز تنظیم هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۳
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین تعامل معلم- دانش آموز و اضطراب دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر بانه در سال تحصیلی 1402-1401 بود، که از بین آن ها 336 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد اضطراب اسپنس (SCAS) نسخه کودکان، تنظیم هیجان کودکان و نوجوانان ((ERQ-CA و تعامل معلم- دانش آموز وبلز و همکاران (QTI) استفاده شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. همچنین اثر مستقیم تعامل معلم- دانش آموز بر اضطراب دانش آموزان و تنظیم هیجان معنادار بود (001/0P<) و اثر مستقیم تنظیم هیجان بر اضطراب نیز معنادار بود (001/0P<). همچنین نتایج دیگر نشان داد که تنظیم هیجان بین تعامل معلم- دانش آموز و اضطراب نقش میانجی داشت (001/0P<). در مجموع می توان نتیجه گرفت که تعامل معلم- دانش آموز به طور مستقیم و غیرمستقیم با نقش واسطه ای تنظیم هیجان بر میزان اضطراب دانش آموزان اثر دارد
۳۱۳.

استراتژی تلفیق در مدیریت و برنامه ریزی کلاس های چندپایه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی تلفیقی کلاس های چندپایه گروه های نا همگن یادگیری معنادار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۸
مقدمه و هدف: باتوجه به تاکیداتی که به وسیله ی روان شناسان یادگیری و مکاتب روان شناسی؛ به ویژه مکتب گشتالت ونظریه ها ودیدگاه های فلسفی؛ مثل نظریه ی ماورای فردی، روی کل شده است؛ طراحی برنامه ها به صورت تلفیقی را ضروری می سازد؛ براین اساس، هدف این پژوهش، تبیین استرتژی تلفیق درمدیریت و برنامه ریزی کلاس های چندپایه بودده است. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر، به روش کتابخانه ای بارویکرد توصیفی- تحلیلی است؛ دراین تحقیق کیفی، با مطالعه ی کتب و منابع معتبرداخلی وخارجی، مضامین را کشف وبا بهره گیری ازسایت ها و مقالات پژوهشی، یادداشت هایی را به صورت فیش استخراج وبا طبقه بندی موضوعی فیش ها، به نگارش در آمده است. یافته ها: سازماندهی برنامه درسی به شیوه ی تلفیقی، زمینه لازم را برای دست یابی دانش آموزان به وحدت ویکپارچگی درتجربه های یادگیری فراهم می آورد وبا یادگیری عمیق تر ومعنادارتر، میان موضوع های درسی، پیوند منطقی ایجادمی نماید که این رویکرد موجب افزایش رشد مهارت های اجتماعی وپژوهشی در دانش آموزان می شود. نتیجه گیری: دربرنامه درسی با رویکرد تلفیقی، میان معلم وشاگرد در کلاس های چندپایه، فرصت ارزشیابی سطح ادراک دانش آموز، فراهم می گرددومعلم، باطرح مسأله های مناسب ومعنی دار درکلاس، می کوشد تا با تلفیق اطلاعات وادراک، میان تفکر شهودی وتفکر تحلیلی، موازنه های منطقی، ایجادکندودرمقام تسهیل کننده ی یادگیری، مسؤول طرح مسائلی باشدکه تا حد امکان برای درک مطلب جدید ازآموخته هاوتجارب قبلی دانش آموزان استفاده شود.
۳۱۴.

اثر بخشی آموزش مبتنی بر الگوی مفهوم محور بر یادگیری دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان مرند در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثر بخشی آموزش الگوی مفهوم محور دانش آموزان دوره ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی مفهوم محور بر یادگیری دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان مرند در درس ریاضی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش های تحلیلی بود. این پژوهش به صورت یک آزمایش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با 60 دانش آموز در دو گروه آزمایشی و کنترل انجام شد. گروه آزمایشی آموزش مفهوم محور دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل آموزش سنتی را دریافت کردند در این پژوهش از آزمون های استاندارد ریاضی پایه ششم استفاده شد و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مفهوم محور بهبود معناداری در درک دانش آموزان از مفاهیم ریاضیاتی نسبت به آموزش سنتی داشته است. همچنین نتایج نشان دادند که دانش آموزان در گروه آموزش مفهوم محور نتایج بهتری در آزمون های مفاهیمی ریاضیاتی داشتند.نتیجه گیری: آموزش مبتنی بر الگوی مفهوم محور می تواند به عنوان یک روش موثر برای بهبود درک دانش آموزان از مفاهیم ریاضیاتی در پایه ابتدایی شناخته شود. این روش به دلیل تمرکز بر مفاهیم و ارتباط آنها با واقعیات جهان واقعی، می تواند اثربخشی بالاتری نسبت به روش های سنتی داشته باشد.
۳۱۵.

رابطه سواد دیجیتالی، توسعه ی فردی و تعهد شغلی با صلاحیت حرفه ای فردی در معلمان پیش دبستانی: نقش میانجی گری اشتیاق شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد دیجیتالی توسعه ی فردی تعهد شغلی صلاحیت حرفه ای فردی اشتیاق شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸
هدف: این پژوهش با هدف تعیین رابطه سواد دیجیتالی، توسعه ی فردی و تعهد شغلی با صلاحیت حرفه ای فردی در معلمان پیش دبستانی با نقش میانجی گری اشتیاق شغلی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه معلمان پیش دبستانی شهر بغداد در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بودند که از بین آنها 200 نفر به روش نمونه گیری دردسترس و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های سواد دیجیتالی (توحیدی اصل و نیک اقبال زاده ،1394)، توسعه ی فردی (پرالت، 2008)، تعهد شغلی (بلاو و همکاران، ۱۹۹۳)، صلاحیت حرفهای فردی (ملایی نژاد، 1391) و اشتیاق شغلی (اوترخت و همکاران،2004) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss نسخه 26 و Pls استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است؛ نتایج حاکی از اثر مستقیم توسعه فردی بر صلاحیت حرفه ای فردی و تعهد شغلی بر صلاحیت حرفه ای فردی می باشد. اما اثر مستقیم سواد دیجیتالی بر صلاحیت حرفه ای فردی معلمان معنادار نبود. هم چنین اشتیاق شغلی در رابطه بین سواد دیجیتالی، توسعه فردی و تعهد شغلی با صلاحیت حرفه ای فردی از نقش میانجی گری برخوردار است(071/0=β) و (903/2t=). نتیجه گیری: با توجه به نقش میانجی اشتیاق شغلی می توان با به کارگیری مداخلات مناسب برای ارتقا اشتیاق شغلی، صلاحیت حرفه ای معلمان را افزایش داد.
۳۱۶.

طراحی مدل مفهومی برنامه ریزی آموزشی کوتاه مدت انعطاف پذیر در سازمان آموزش فنی و حرفه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی آموزشی انعطاف پذیری برنامه ریزی آموزش آموزش مهارتی سازمان آموزش فنی و حرفه ای برنامه های آموزشی کوتاه مدت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۲
هدف : با توجه به تغییرات شتابان بازار کار و نقش کلیدی سازمان آموزش فنی و حرفه ای ایران در تأمین نیروی انسانی مهارت محور، ضروری است ساختارها و فرایندهای آموزشی متناسب با تحولات فناورانه و تقاضاهای شغلی جدید بازنگری شوند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بومی برنامه ریزی آموزشی کوتاه مدت انعطاف پذیر در سازمان آموزش فنی و حرفه ای ایران انجام شده است تا با شناسایی و تبیین مؤلفه های کلیدی، الگویی منسجم و کارآمد برای واکنش سریع به نیازهای مهارتی ارائه دهد. روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته (کیفی–کمی) و طرح اکتشافی متوالی انجام شد. در بخش کیفی، با روش پدیدارشناسی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۸ خبره آموزش فنی و حرفه ای (گزینش شده به صورت هدفمند) داده ها گردآوری و با تحلیل پدیدارشناختی طبقه بندی شد. در بخش کمی، پژوهش به روش توصیفی–پیمایشی انجام و پرسشنامه ای محقق ساخته میان ۲۵۱ مربی و کارشناس (انتخاب شده به روش تصادفی) توزیع گردید. روایی و پایایی ابزارها از طریق روش های معتبر تأیید شد و برازش مدل پیشنهادی با تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری سنجیده شد. این رویکرد آمیخته، درکی عمیق و امکان تعمیم نتایج را فراهم ساخت. یاقته ها: در بخش کیفی تحلیل مصاحبه هاشان داد که سه بعد ساختاری، فرایندی و اجرایی مهم ترین عوامل مؤثر بر انعطاف پذیری برنامه ریزی آموزشی هستند. نتایج تحلیل عاملی نیز (با بارهای عاملی ۰.۷۲، ۰.۶۸ و ۰.۶۵) جایگاه کلیدی این سه بعد را تأیید کرد و شاخص های برازش مدل بیانگر اعتبار مطلوب الگوی پیشنهادی می باشد.همچنین، یافته ها نشان می دهد که پیاده سازی موفق این الگو مستلزم بازطراحی ساختارهای سازمانی، تقویت فرایندهای پایش و ارزشیابی و توسعه زیرساخت های اجرایی است. نتیجه گیری و پیشنهادات: پژوهش حاضر نشان می دهد که سازمان آموزش فنی و حرفه ای، برای همگامی با تحولات فناوری و پاسخگویی به نیازهای بازار کار، ناگزیر است ساختارها و فرایندهای برنامه ریزی آموزشی خود را به صورت جامع بازطراحی کند. در این راستا، مدل پیشنهادی با ارائه چارچوبی عملیاتی، می تواند انعطاف پذیری و اثربخشی برنامه ریزی آموزشی را به طور چشمگیری ارتقا دهد. نوآوری و اصالت: پژوهش، علاوه بر ارائه مدل بومی مبتنی بر شرایط خاص ایران، معیارهای سنجش عملیاتی جدیدی را برای ارزیابی انعطاف پذیری معرفی کرده است. این دستاوردها، به غنای ادبیات علمی در حوزه برنامه ریزی آموزشی انعطاف پذیر کمک می کنند.
۳۱۷.

بررسی رابطه فلات زدگی شغلی و پنهان سازی دانش از دیدگاه اخلاقی: نقش واسطه ای بی اعتمادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلات زدگی شغلی پنهان سازی دانش بی اعتمادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۰
مقدمه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه فلات زدگی شغلی و پنهان سازی دانش از دیدگاه اخلاقی: با نقش واسطه ای بی اعتمادی بود. روش شناسی پژوهش : روش انجام پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد که از آزمون مدل معادلات ساختاری و برآوردهای بیشینه درست نمایی با تعدیل چولگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه حکیم سبزواری در نظر گرفته شد که در نیمسال اول سال تحصیلی 1404-1403 مشغول به خدمت بودند. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش تصادفی طبقه ای و طبق جدول مورگان، تعداد 232 نفر تخمین زده شد. برای برآورد اعتبار مقدماتی پرسشنامه های فلات زدگی شغلی، پنهان سازی دانش و بی اعتمادی، یک نمونه اولیه شامل 40 نفر مورد آزمون قرار گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه ها از نظر اساتید و کارشناسان مثبت ارزیابی گردید؛ همچنین، میزان پایایی به واسطه ی ضریب آلفای کرونباخ برای سوالات متغیر ها به ترتیب، 95/0 برای فلات زدگی شغلی، 97/0 برای پنهان سازی دانش و 95/0 برای بی اعتمادی بدست آمد. یافته ها : مطابق با یافته های این پژوهش، فلات زدگی شغلی هم به شکل مستقیم و هم به شکل غیر مستقیم، به واسطه بی اعتمادی در سطح معناداری 001/0 نقش ویژه ای در میزان پنهان سازی دانش کارکنان دانشگاه حکیم سبزواری دارد. بحث و نتیجه گیری: مدیران و برنامه ریزان موسسات آموزش عالی می توانند از نتایج پژوهش حاضر در به کار گیری برنامه ها و راهبرد های ویژه در جهت کاهش پنهان سازی دانش و ابعاد و عوامل موثر بر آن، نهادینه کردن اشتراک دانش در فرهنگ های سازمانی دانشگاه ها و کاهش بی اعتمادی و فلات زدگی در بین کارکنان استفاده نمایند.
۳۱۸.

رویکرد پدیدارشناسانه به چالش های معلمان ابتدایی فارس از تدریس مبتنی بر بسترهای الکترونیک به منظور ارائه الگوی تدریس اثربخش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بستر الکترونیک الگوی تدریس اثربخش معلم ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۶
هدف اصلی پژوهش حاضر واکاوی چالش های معلمان ابتدایی فارس از تدریس مبتنی بر بسترهای الکترونیک به منظور ارائه الگوی تدریس اثربخش بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختمند بود. بر این اساس، از بین خبرگان علمی، مدیران و معلمان دوره ابتدایی 12 نفر بر اساس معیارهای هدفمند ملاکی ورود به پژوهش انتخاب شدند. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی هفت مرحله ای کلایزی (1978) و روش پدیدارشناسی انجام شد. اعتبار داده های با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری، اعتمادپذیری و همسوسازی پژوهشگران تأیید شد. پس از تحلیل شواهد کیفی مقوله های سازمان دهنده در 5 دسته ارائه شد. 7 مقوله در دسته «تولید زمان، هزینه و ایده اثربخش دنباله دار»،7 مقوله پایه در دسته «درون سپاری یادگیری با نقش بار شناختی»، 5 مقوله پایه در دسته «مدیریت طرح ریزی برنامه»،3 مقوله پایه در دسته «مدیریت یادگیری پیمایش از دور»، 6 مقوله پایه در دسته «تشخیص و تعیین هم نیاز آموزش و هم فاصله فرکانسی با آموزش تازه». شناسایی چالش ها و نکات تدریس اثربخش در بستر الکترونیکی به معلم این امکان را می دهد که چالش ها و دام های طراحی و توسعه تدریس الکترونیکی را دور بزند تا بتواند در مسیر موفقیت پیش برود.
۳۱۹.

دنیای نوین یادگیری با سرفصل های خلاقانه: راهکارها و نتایج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرفصل خلاقیت نسل جدید آموزش مهندسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۰
در دنیای پُرشتاب آموزش مهندسی مدرن، نیاز به روش های نوآورانه برای جلب توجه و ارتقای یادگیری دانشجویان بیش از همیشه احساس می شود. مقاله حاضر به معرفی سرفصل های خلاقانه ای می پردازد که با هدف ایجاد تجربه تعاملی و جذاب برای دانشجویان طراحی شده اند. به کمک روش هایی، مانند داستان سرایی، فعالیت های تعاملی و ابزارهای دیجیتال، نمونه هایی از سرفصل های جذاب ارائه و راهکارهای اجرای موفق و مقابله با چالش های احتمالی بررسی شده است. تجربه های حاصل از اجرای این سرفصل ها طی چندین سال در دانشگاه شهیدبهشتی، در رشته های مهندسی، تحلیل و جمع آوری شده است. دیدگاه های دانشجویان با تحلیل مضمون دسته بندی و بازخوردهای کمّی آنان ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد روش های خلاقانه به افزایش تعامل دانشجویان، بهبود درک مطالب و انگیزه بیشتر در یادگیری کمک می کنند. همچنین فضای دوستانه و کاهش نگرانی دیگر دستاوردهای این سرفصل ها هستند. مطالعه حاضر برای مدرسان و طراحان دوره هایی که به دنبال نوآوری در آموزش هستند مفید خواهد بود. روش های خلاقانه معرفی شده در سرفصل ها در رشته ها و مقاطع آموزشی قابل اجرا و بهره برداری خواهند بود.
۳۲۰.

عوامل مؤثّر بر کارآمدی آموزشی و پژوهشی مبتنی بر فنّاوری معلّمان ابتدایی با تأکید بر توسعه مهارت های حرفه ای

کلیدواژه‌ها: کارآمدی آموزشی و پژوهشی فناوری معلمان ابتدایی مهارت های حرفه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۹
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثّر بر کارآمدی آموزشی و پژوهشی مبتنی بر فنّاوری معلّمان ابتدایی، با تأکید بر توسعه مهارت های حرفه ای است. روش : پژوهش از نوع کاربردی و روش آن آمیخته(کمّی و کیفی) است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی خبرگان، متخصّصان و استادان دانشگاه فرهنگیان است. نمونه گیری در بخش کیفی، از روش گلوله برفی با شناسایی خبرگان از 30 خبره و استاد مصاحبه به عمل آمد و در بخش کمّی، با استفاده از روش نمونه گیری سرشماری، تعداد 300 معلّم ابتدایی و 25 استاد به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، در بخش کیفی شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقّق ساخته بود. جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، در بخش کیفی از تحلیل آمیخته و در بخش کمّی از تحلیل تأییدی، استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، در بخش کیفی 6 عامل عوامل فرهنگی_اجتماعی، مهارت های مبتنی بر فنّاوری، رویکردها و راهبردهای آموزشی، دانش و آگاهی، ویژگی های روانی_شخصیّتی و زیرساخت ها و برنامه ریزی آموزشی بر کارآمدی آموزشی و پژوهشیِ مبتنی بر فنّاوری معلّمان ابتدایی با تأکید بر توسعه مهارت های حرفه ای، تأثیرگذار بودند و در بخش کمّی از دیدگاه خبرگان، متخصّصان و استادان دانشگاه فرهنگیان، وضعیّت مؤلفه های مؤثّر بر کارآمدی آموزشی و پژوهشیِ مبتنی بر فنّاوری معلّمان ابتدایی با تأکید بر توسعه مهارت های حرفه ای، در سطح مطلوبی قرار دارد.  نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که از نظر خبرگان، متخصصان و اساتید دانشگاه فرهنگیان، مهارت های مبتنی بر فناوری در وضعیت موجود از بالاترین کیفیت برخوردار است، در حالی که ویژگی های روانی-شخصیتی کمترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان