فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هویت جماعت گرایانه مذهبی در جامعه ایرانی از طریق سبک های زندگی و سیاست های مصرف درصدد بازنمایی هویت متمایز خود با دیگران می باشد.در این نوشته تاکید اصلی بر مکتب قرآن است که خود شاخه ای از مذهبیون اهل تسنن است و امروزه در شهرهای کردنشین اهل تسنن ساکن هستند.این مقاله کیفی بوده و با رویکرد تاریخ شفاهی و با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق انجام گرفته است.بر این اساس تعداد 32 نفر از اعضای مکتب قرآن که در شهرهای مختلفی سکونت داشتند،به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مصاحبه درباره سبک زندگی آنها در مدت سه ماه انجام گرفته است و جهت تحلیل داده های جمع آوری شده از کدگذاری سه مرحله ای استفاده شده است.یافته های این تحقیق حاکی از آن است که در میان افراد عضو این جماعت مذهبی، بحث از نوعی هراس نسبت به جهان بیرون از جماعت و ترس از رخنه هویت جماعت گرایانه مذهبی در جامعه ایرانی از طریق سبک های زندگی و مصرف درصدد بازنمایی هویت متمایز خود با دیگران می باشد.تاکید اصلی این مقاله بر مکتب قرآن است که خود شاخه ای از مذهبیون اهل تسنن است و امروزه در شهرهای کردنشین اهل تسنن ساکن هستند.مقاله کیفی بوده و با رویکرد تاریخ شفاهی واستفاده از تکنیک مصاحبه عمیق انجام گرفته است.بر این اساس تعداد 32 نفر از اعضای مکتب قرآن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مصاحبه درباره سبک زندگی آنها در مدت سه ماه انجام گرفته است و جهت تحلیل داده های جمع آوری شده از نظریه زمینه ای استفاده شده است.یافته های این تحقیق حاکی از آن است که در میان افراد عضو این جماعت مذهبی،بحث از نوعی هراس نسبت به جهان بیرون از جماعت و ترس از رخنه کردن این جهان به درون روابط زیسته آنان به شکلی وسواس گرایانه در قالب امر و نهی هایشان نسبت به سیاستهای مصرف به درستی دیده می شود.افراد عضو این جماعت مذهبی در پناه گفتمان حاکم بر جماعت،در واقع در برابر گفتمان حاکم بر جامعه و سلسله مراتب اجتماعی ای که بنیان های قدرت و اقتصاد بدان دامن می زنند، مقاوت کرده اند و همین الگوهای ارزشی و گزینشی موجبات یکدست بودگی این اعضاء را فراهم آورده است. این جهان به درون روابط زیسته آنان به شکلی وسواس گرایانه در قالب امر و نهی هایشان نسبت به سیاستهای مصرف دیده می شود.افراد عضو این جماعت مذهبی در پناه گفتمان حاکم بر جماعت، در واقع در برابر گفتمان حاکم بر جامعه مقاوت کرده وهمین الگوهای ارزشی و گزینشی موجبات یکدست بودگی و همسطحی این اعضاء را فراهم آورده است.
Structural Explanation of Social Competence Based on Teacher-Student Interaction Styles with the Mediation of Basic Psychological Needs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims to examine the structural relationships between teacher-student interaction styles, the fulfillment of basic psychological needs, and students' social competence among female middle school students in Lahijan city. Methods and Materials: A descriptive-correlational research design was employed, involving 203 female middle school students selected through cluster random sampling from two schools in Lahijan city during the 2023-2024 academic year. Data were collected using standard questionnaires: the Teacher-Student Interaction Questionnaire by Murray and Zvoch (2011), the Basic Psychological Needs Scale by Guardia, Deci, and Ryan (2000), and the Social Competence Questionnaire by Parandin (2006). Structural equation modeling (SEM) using Smart PLS software was utilized for data analysis to explore the hypothesized relationships. Findings: The study revealed significant positive relationships between teacher-student interaction styles and the fulfillment of students' basic psychological needs. Additionally, the fulfillment of these needs significantly mediated the relationship between teacher-student interactions and students' social competence. Positive interaction styles characterized by effective communication and trust were found to directly enhance students' social competence. The structural model fit indices indicated that the proposed model adequately explained the data, highlighting the critical role of supportive teacher-student interactions in promoting social competence. Conclusion: The findings underscore the importance of teacher-student interaction styles in fulfilling students' basic psychological needs, which in turn, enhances their social competence. Effective communication, trust, and support for autonomy are pivotal in creating a
بررسی رابطه بین مولفه های اعتماد بین فردی و گرایش به طلاق؛ پژوهشی جامعه شناختی در حوزه نظم و انتظام خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
27 - 52
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه یکی از مسائل اجتماعی حوزه خانواده، مسئله گرایش به طلاق است که در جامعه ریشه دوانده و سیر صعودی داشته است و تعداد کثیری از خانواده ها را گریبان گیر خود ساخته است. بر این اساس، پژوهش حاضر نیز با هدف مطالعه جامعه شناختی مدل معادلات ساختاری رابطه مولفه های اعتماد بین فردی و گرایش به طلاق در بین زنان متاهل شهر قزوین انجام شده است. روش: روش تحقیق در این پژوهش از نوع همبستگی بوده و به لحاظ هدف، از نوع کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل شهر قزوین به تعداد 355448 نفر می باشد که از این تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه نهایی براساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، جهت گردآوری اطلاعات لازم به وسیله پرسشنامه محقق ساخته انتخاب شدند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از آزمون همبستگی r پیرسون و تحلیل رگرسیونی چندمتغیره و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نرم افزار مورداستفاده جهت تجزیه و تحلیل کلیه اطلاعات بدست آمده از طریق پرسشنامه SPSS و Smart PLS بوده است.یافته ها: نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که بین متغیر اعتماد بین فردی و مولفه های آن شامل اعتماد عاطفی، اعتماد جنسی، اعتماد اقتصادی با متغیر گرایش به طلاق در بین زنان متاهل رابطه معناداری وجود داشته و نوع روابط نیز معکوس بوده است. براساس نتایج تحلیل رگرسیونی چندمتغیره، متغیرهای حاضر در مدل توانسته اند 44 درصد از تغییرات متغیر گرایش به طلاق را تبیین نمایند. همچنین، نتایج مدل معادلات ساختاری حاکی از آن است که متغیرهای اعتماد عاطفی، اعتماد اقتصادی و اعتماد جنسی به ترتیب بیشترین تاثیر را بر متغیر گرایش به طلاق را داشته و این متغیرها براساس مدل معادلات ساختاری 3/45 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند.نتایج: باتوجه به یافته های نظری و تجربی پژوهش، زوجین جهت خلق و تداوم روابط زناشویی پایدار، ملزم به تعهد، به رسمیت شناختن حقوق، احترام متقابل و صمیمیت جنسی و عاطفی نسبت به یکدیگرند و پیش شرط و کلید تمامی موارد مذکور در درجه نخست اعتماد بین زوجین است، لذا تقویت این نوع اعتماد در محیط خانواده جهت پیشگیری از آسیب های اجتماعی به ویژه تمایل طلاق بیش از پیش ضروری می نماید.
راهبردهای پلیس امنیت اقتصادی در فرایند جرم یابی اختلاس کارکنان بانک های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانش تکنیک ها و دانش بومی معماری پل های تاریخی لرستان در دوران شکوفایی آل حَسْنویه (دوران بدر ابن حسنویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
251 - 291
حوزههای تخصصی:
پل ها در سرزمین کوهستانی ایران به عنوان بناهایی با معماری بومی از دوران پیش از تاریخ وجود داشته اند. پل ها با تغییرات زندگی بشر و فن آوری های جدید دست خوش تغییر و تحول گردیده و در هر زمان با توجه به نیاز های آن دوران ساخته می شده است. عبور از رودخانه های دائمی و پرآب لرستان که در میان دره های عمیق جریان دارند بدون استفاده از پل آسان نبوده است. چندکتیبه باقی مانده در محل چند پل تاریخی لرستان گواه این ادعا است که بدرابن حسنویه در قرن چهارم هجری پل های عظیمی را بر روی رودخانه های لرستان، به خصوص رودخانه کشکان، بنا نهاده بود. از این رو هدف این پژوهش معرفی یکی از سازه های آبی مهم در حوزه زاگرس و خوانش و فهم تکنیک ها و دانش بومی رایج پل سازی در این دوران با استناد به مدارک و شواهد تاریخی، از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از رویکرد تفسیری و راهبرد کیفی است. پژوهش با تمرکز بر روی 4 نمونه مطالعاتی ضمن دستیابی به شاکله اصلی ساختار کالبدی مشترک پل های مذکور، خوانش تکنیک و دانش بومی آن ها را که شامل بستر سازی و پی سازی، فن آوری ساخت پایه ها، تشابه سطح گذر و راه-گذر و تکنیک بومی تاق های وسیع در دهانه های عریض بود، مشخص نمود.
تحلیل پدیده خشونت ورزی نوجوانان در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
171 - 211
حوزههای تخصصی:
کنش های خشونت آمیز دانش آموزان در سطح مدارس، طی سال های اخیر به یکی از مسئله های اصلی نظام آموزش و پرورش تبدیل شده است، بگونه ای که هر روزه شاهد اتفاق های تلخ و خشونت آمیزی در سطح مدارس هستیم. این تحقیق با هدف تحلیل و دستیابی به شناختی از پدیده ی خشونت ورزی نوجوانان در مدرسه به روش کیفی و گرندد تئوری در سال تحصیلی 1401-1400 اجرا شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش 32 نفر از دانش آموزان دارای رفتارهای خشونت آمیز و 4 دانش آموز مطلع از این رفتارها بوده و در مجموع با 36 دانش آموز پسر مقطع متوسطه دوم شهر کرج مصاحبه صورت گرفته است. نمونه گیری بصورت هدفمند و با حداکثر تنوع بوده و مصاحبه ها بصورت فردی و بر اساس فرمت مصاحبه نیمه ساختار یافته، با توجه به تجارب مشارکت کنندگان انجام و با استفاده از نرم افزار MAXQDA 20 تحلیل گردیده است. بر مبنای مدل اشتراوس و کوربین، متغیرهای «سبک مستبدانه فرزندپروری»، «مشکلات اقتصادی»، «نمایش هویت قلدرمآبانه»، و «نابسامانی خانوادگی» به عنوان شرایط علی و مقوله های «قلدری های مجازی» و «تعصب ورزی» به عنوان شرایط زمینه ای، «ناکارآمدی مدارس» و «کاهش سطح تاب آوری» به عنوان شرایط مداخله گر تعیین شدند. راهبرد نوجوانان دارای رفتارهای خشونت آمیز شامل قلدرنمایی، انکار خشونت ورزی و گفتگو (بحث و جدل به منظور حل تعارض) بوده است، که با پیامدهایی نظیر «آسیب های روانی»، «تنبیه»، و «پشیمانی و حسرت» مواجه شده اند. مقوله ی مرکزی پژوهش تحت عنوان «خشونت به مثابه واکنش فرد به برانگیختگی عصبیت» نام گذاری گردیده است.
ظرفیت ها و چالش های شبکه اجتماعی بومی در تبلیغ دین
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش درصدد شناسایی ظرفیت ها و چالش های شبکه اجتماعی بومی در تبلیغ دین است.روش شناسی پژوهش: پژوهش از نوع کیفی و روش مورداستفاده در آن تحلیل مضمون است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان خبره و صاحب نظران دانشگاهی در حوزه شبکه اجتماعی و تبلیغات دینی هستند که از بین آن ها 18 نفر به روش غیراحتمالی گلوله برفی انتخاب شدند. مصاحبه تا اشباع نظری ادامه پیدا کرد. ملاک انتخاب مشارکت کنندگان در بخش دانشگاهی، تدریس و تالیف در حوزه تخصصی شبکه های اجتماعی و حوزه تبلیغ دین، و در بخش کارشناسان فعالیت مرتبط با تبلیغ دین در شبکه های اجتماعی بود. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود، به گونه ای که به طور میانگین 90 دقیقه با مشارکت کنندگان مصاحبه شد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ظرفیت شبکه اجتماعی بومی برای تبلیغ دین، برخورداری از سامانه ای برای رصد محتوای مذهبی برای جلوگیری از انتشار شبهات و خرافات دینی، تامین محتوای بومی با توجه به فرهنگ ایرانی-اسلامی، ارسال پیام های دینی به شکلی معتبر همراه با ارائه منبع معتبر، آشنایی با گرایش های عقیدتی و دینی کاربران، عدم محدودیت زمانی و مکانی برای مبلغ، تهیه محتوای مرتبط فرهنگ عفاف و حجاب در شبکه محیط پاک و امن شبکه برای حضور کاربران و ایجاد رقابت و الگو بودن برای شبکه های بومی در راه تبلیغ دین و ارزش های دینی است. همچنین چالش ها عبارتند از عدم ارائه خلاقیت و نوآوری برای جذاب سازی مطالب دینی، عدم ارائه سرویس خوب و پایدار برای کاربران، پشتیبانی ضعیف شبکه از کاربران، عدم تبلیغات مناسب برای معرفی شبکه بومی به شهروندان ایرانی.بحث و نتیجه گیری: با توجه به ساختار و ویژگی فنی شبکه های اجتماعی مجازی در مقایسه با رسانه های سنتی، این شبکه ها توانایی و ظرفیت بالایی برای تبلیغ دین دارند و مبلغان باید با شیوه استفاده از این شبکه های اجتماعی در تبلیغ دین آشنا شوند.
اثربخشی درمان پردازش شناختی بر اعتماد بین فردی، بخشش بین فردی و صمیمیت زنان آسیب دیده از ترومای پیمان شکنی همسر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
89 - 103
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان پردازش شناختی بر اعتماد بین فردی، بخشش بین فردی و صمیمیت زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر بود. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری 2 ماهه همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری را زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر شهر اصفهان که در سال 1399 به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند، تشکیل داده است. پس از غربالگری با مقیاس سنجش اختلال پس از آسیب ویدرز و همکاران (۱۹۹۴)، ۳۰ نفر به صورت نمونه گیری هدفمند غیر تصادفی، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های اعتماد بین فردی رمپل و هولمز، (1986)، بخشش بین فردی احتشام زاده و همکاران، (2011 )، و صمیمیت واکر و تامپسون، (1983) بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان پردازش شناختی (رسیک و همکاران، 2016) قرار گرفت، سپس هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد درمان پردازش شناختی به طور معنی داری موجب افزایش اعتماد بین فردی، بخشش بین فردی و صمیمیت در زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر شده است(001/۰P<). میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش در متغیر اعتماد بین فردی (063/6 F=،۰۰۱/۰P<) ، بخشش بین فردی (051/۰F=، ۰۰۱/۰P<) و صمیمیت( 934/۰F=، ۰۰۱/۰P<) بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، بکارگیری درمان پردازش شناختی در بهبود اعتماد بین فردی، بخشش بین فردی و صمیمیت در زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر پیشنهاد می شود.
مروری بر انواع تبلیغات در شهرها
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶
109-118
حوزههای تخصصی:
در دنیانی امروز تبلیغات شهری نقش ویژه ای در پیشبرد اهداف مدیران و متولیان سازمان ها و نهادهای عمومی و خصوصی به ویژه در حوزه مدیریت شهری ایفا بر عهده دارد. این نوع تبلیغات با هدف آموزش، فرهنگ سازی و اقناع شهروندان، در تلاش است تا رفتار و فرهنگ شهروندی را متناسب با نیازهای شهری توسعه و بهبود دهد. در یک دسته بندی می توان تبلیغات را بر اساس هدف به انواع تبلیغات خدمات عمومی، تبلیغات سیاسی، تبلیغات تجاری و تبلیغات مجازی تقسیم بندی نمود. همچنین از مهمترین تبلیغات مورد استفاده در شهرها و کلان شهرها می توان به تبلیغات محیطی اشاره کرد. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده مثبت از تبلیغات محیطی می تواند به رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال شهری، افزایش درآمد، ارتقای استانداردها، ایجاد رقابت در تولید و خدمات، افزایش روحیه مشارکت و همکاری شهروندان، ارتقای فرهنگ شهروندی، تغییر و ایجاد الگوهای رفتاری شهروندان، ایجاد تنوع و سرزندگی در محیط های شهری، تقویت حس رضایت مندی و حس تعلق به مکان در میان شهروندان و... منجر شود. در این راستا بهره گیری موثر از تبلیغات کلان شهرها می تواند با برجسته کردن اثرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن، فرصتی مهم برای توسعه پایدار شهرها به حساب آید.
تبیین عوامل و ویژگی های اقناع کننده گویندگان خبر در رسانه ملی ( ارائه الگویی برای انتخاب مناسب گویندگان خبر در بخش های مختلف خبری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویندگان خبر به عنوان یکی از عناصر مهم رسانه ای، می توانند بسترهای جذب، اعتماد، اعتبار و اقناع مخاطب را فراهم آورند و این مهم تاثیر بسزایی در جلوگیری از خطرات احتمالی رسانه های معاند خواهد داشت. پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی تاثیر ویژگی های فردی گویندگان خبر بر جلب اعتماد و اقناع مخاطب، مدلی برای انتخاب گویندگان شبکه های خبری ارائه نماید. روش پژوهش از نوع ترکیبی کمی و کیفی می باشد. جامعه مورد مطالعه مرحله اول پژوهش شامل 30 نفر از خبرگان حوزه اقناع و خبر برای شناسایی عوامل موثر بر اقناع کنندگی است و جامعه مرحله دوم نیز 384 نفر از مخاطبان برای سنجش و مقایسه میزان اقناع کنندگی گویندگان متفاوت هستند. از نظر پاسخ دهندگان در خصوص وضعیت موجود گویندگی، می توان به کاستی هایی همچون عدم یا کمبود جذابیت، تخصص، مهارت، علاقه به گویندگی، اهمیت دادن به ظاهر، آزادی عمل گوینده، ترس از انتقاد و شکست، همکاری و تعامل گروهی، اهمیت دادن به نظر و پیشنهاد دیگران، قبول انتقاد و پیشنهاد دیگران اشاره کرد. بر اساس آنچه از نظر پاسخ دهندگان و صاحبنظران اخذ شد گویندگی خلاق بهترین الگو برای فعالیت گویندگان در رسانه ملی است. دو محور اصلی فرایند گویندگی خلاق در رسانه ملی، خلاقیت گویندگان و اقناع مخاطبان هستند.
شناسایی مولفه های مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تربیت اقتصادی یکی از نیازهای روز برای همه افراد از جمله دانش آموزان می باشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی مولفه های مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول بود.روش شناسی: پژوهش حاضر دارای رویکردی کیفی و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی بود. جامعه آماری این مطالعه همه اسناد 15 سال اخیر مرتبط با حیطه پژوهش حاضر شامل مقاله ها، پایان نامه های کارشناسی ارشد، رساله های دکتری و کتاب ها بودند. جامعه این مطالعه شامل 179 مقاله، 22 پایان نامه کارشناسی ارشد، 5 رساله دکتری و 11 کتاب بود که 23 مورد از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های این مطالعه با روش یادداشت برداری گردآوری و با روش کدگذاری طبق رویکرد سنتزپژوهی تحلیل شدند.یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول 30 مولفه فرعی و 13 مولفه اصلی داشت. مولفه های اصلی مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول شامل سواد مالی (با 3 مولفه فرعی)، بینش اقتصادی (با 1 مولفه فرعی)، حفظ و توسعه منابع اقتصادی و مالی (با 2 مولفه فرعی)، الگوی صحیح مصرف (با 2 مولفه فرعی)، رابطه پس انداز و سرمایه گذاری (با 3 مولفه فرعی)، مدیریت بودجه (با 3 مولفه فرعی)، مسئولیت پذیری و تعهد اجتماعی (با 1 مولفه فرعی)، تخصص گرایی و نوآوری (با 2 مولفه فرعی)، رعایت حقوق دیگران (با 2 مولفه فرعی)، اخلاق محوری (با 3 مولفه فرعی)، ارزشمند دانستن کار (با 5 مولفه فرعی)، فرصت شناسی (با 2 مولفه فرعی) و مدارا (با 1 مولفه فرعی) بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، برای تربیت اقتصادی دانش آموزان متوسطه اول می توان مولفه های اصلی و فرعی شناسایی شده را به آنها آموزش داد.
بررسی جامعه شناختی پیامدهای نابرابری اجتماعی- اقتصادی بر آموزش و تعلیم و تربیت در استان های غرب کشور (ایلام ،کردستان و کرمانشاه) یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
224 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف: ه دف اصلی این مقاله بررسی پیامدهای نابرابری آموزشی درمنطقه غرب کشور استان های کردستان، کرمانشاه و ایلام است.
روش شناسی: پدیدار شناسی بر پارادایم تفسیری است لذا در این حالت نگاه به پدیده ها نگاهی معنانگر و موشکافانه است. دنبال کردن این وجهه تفسیری، طریقی برای اکتساب آگاهی عمیق، ازطریق کشف معانی، اهداف، دیدگاه ها ومنطق نهفته است پژوهش با روش کیفی صورت گرفته است. مصاحبه ها به صورت هدفمند و هر مصاحبه به صورت تقریبی 45 دقیقه طول کشید با توجه به شیوع ویروس کرونا در کشور و قرنطینه بودن افراد مصاحبه ها تلفنی انجام شد. متن مصاحبه هر فرد نوشته شده و دوباره برای مصاحبه شونده فرستاده شد که ایشان میزان سقم و درستی متن را تأیید کند. با این روش اعتبار مصاحبه ها بدست آمده است جمع بندی اطلاعات مصاحبه به تحلیل محتوای مُضونی تبیین پدیده نابرابری اجتماعی واقتصادی و آموزشی در استان های هدف پرداخته شد. نمونه گیری هدفمند حجم نمونه مصاحبه با بیست نفر از افراد مطلع و صاحبنظران در منطقه مورد پژوهش تا رسیدن به اشباع نظری است. مشارکت کنندگان درپژوهش حاضر شامل بیست نفر از افراد شاغل در، سه استان کردستان، کرمانشاه و ایلام که 11 نفر مرد و 9 نفر زن بودند مشارکت کنندگان اساتید دانشگاه و دبیران آموزش و پرورش همچنین کارکنان بهداشت و درمان بودند.
یافته ها: کاهش عوامل موثر بر ایجاد نابرابری اجتماعی در آموزش می تواند زمینه ساز رشد شاخص های مختلف در یک جامعه باشد. نابرابری آموزشی تاثیرات منفی بر وضعیت های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی یک کشور دارد. برداشتن عوامل موثر در ایجاد نابرابری اجتماعی درآموزش ازجمله، فاصله طبقاتی، نگاه جنسیتی، عدم وجود نیروی کارآمد انسانی و منابع و تجهیزات کافی منجر به ایجاد روند رو به رشد و شکوفایی در جامعه می گردد.
بحث و نتیجه گیری: آموزش و پرورش رکن اساسی توسعه است، علاوه برآنکه فرصتی فراهم می آورد تا افراد توانایی ها و استعدادهای خویش را پرورش دهند، دارای آثار و فواید اجتماعی واقتصادی می باشد.
بررسی و تحلیل «ماهیت جنسیّتی» در ضرب المثل های فارسی با تأکید بر رویکرد فمینیسم اگزیستانسیالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
83 - 105
حوزههای تخصصی:
«جنسیت» به عنوان یکی از مهم ترین دوگانه های موجود در نظام اجتماعی و ساختار فرهنگ عامّه، موضوع و مرکز توجه جامعه شناسان و فرهنگ شناسان بوده است. فمینیسم به عنوان یکی از شاخه های جامعه شناسی، بیش از هر رویکرد دیگری به دوگانه «زن» و «مرد» و تأثیر آن بر ساخت فرهنگی جوامع پرداخته است. فمینیست های اگزیستانسیالیست معتقدند که جهان بینی های مردانه از طریق ابزار فرهنگی و تشدید جامعه پذیری، به دنبال تحمیل «ماهیت جنسیتی» بر زنان هستند. این «ماهیت جنسیتی»، موجب می شود تا جامعه، رفتارهایی قالبی و هنجارهایی ساختگی و خاص را بر زنان تکلیف کند. ضرب المثل های فارسی به عنوان یک ابزار فرهنگی مؤثر و کاربردی در فرهنگ عامّه، به خوبی توانسته است استانداردهای جنسیتی را بازتاب دهد. با تأکید بر نظریهٔ فمینیسم اگزیستانسیالیت و با روش توصیف و تحلیل کیفی ضرب المثل های موجود و شایع در زبان فارسی می توان گفت که فرهنگ عامّه توانسته است تقدم اصالت وجودی زنان را نادیده بگیرد. همچنین آزادی، گزینش و انتخاب زنان را کم و زیاد کرده است و وضعیت هایی بنیادین و رفتارهایی قالبی و ثابت را برای کنترل آنان، اعمال کرده است. فرهنگ عامّه می تواند مسئولیت پذیری و فعالیت اجتماعی زنان را از طریق ابزارهای فرهنگی، محدود و وابستگی و حس تعلق پذیری را نیز بر آنان تحمیل کند. فرهنگ عامّه، نظارت پذیری، کنترل و وابستگی عاطفی و اقتصادی زنان را تنظیم می کند. در این مقاله کوشش می شود تا یافته های فوق، در ارتباط با موضوع «ماهیت جنسیتی»، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد.
مطالعه تطبیقی عناصر داستانی منظومه خسرو و شیرین نظامی و خورشید خاوه ر لطفی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲ و ۸۳
111 - 136
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی با بهره گیری از روش مقایسه، به مطالعه و بررسی موضوعات متنوع ادبی در زبان های گوناگون و زمان های مختلف می پردازد. داستان های غنایی منظومی به زبان کردی وجود دارد که گاه متأثر از خسرو و شیرین نظامی به وجود آمده اند و تاکنون پژوهش درخور توجهی در مورد آنها انجام نگرفته است. بررسی این منظومه ها و مقایسه آنها با خسرو و شیرین نظامی، به دریافت برخی پیوندها و تعاملات ادبی میان آنها می انجامد. این تحقیق که با روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده، در پی پاسخ به این پرسش بوده است که: مقایسه عناصر داستان در منظومه های «خسرو و شیرین» نظامی با «خورشید خاوه ر» لطفی کار، چه شباهت ها و تفاوت هایی را به دست می دهد؟
نتایج این پژوهش نشان می دهد که منظومه خورشید خاوه ر لطفی کار که به گویش کُردی ایلامی سروده شده است، ضمن اثرپذیری از خسرو و شیرین، به دلیل برخی نوآوری های ادبی و داستانی، با منظومه نظامی تفاوت بسیاری دارد؛ اما از منظر درون مایه، لحن، کشمکش، شخصیت پردازی، مکان و گفت وگو، با هم اشتراکاتی دارند.
زندگی در حاشیه: ویژگی های محلات حاشیه نشین کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۷۶-۳۹
حوزههای تخصصی:
«زیست در حاشیه»، برساخته شرایط و اقتضائات و فرجام پیامدهای عوامل ساختاری بر افراد جامانده از مدار توجه است. یکی از مسائل مهم دربارهٔ محلات پیرامونی شهرها، شناسایی ویژگی های گوناگون این محلات است. اهمیت این جستار ازآن روست که محلات یادشده ویژگی های یکسانی ندارند و هرگونه سیاست گذاری و مداخله در این مناطق بدون درنظرگرفتن این ویژگی ها نتایج مثبتی در پی نخواهد داشت. بر همین پایه، پژوهش کیفی پیش رو از راه مصاحبه با افراد آگاه به موضوع می کوشد ویژگی های این سکونت گاه را شناسایی کند. قلمرو مکانی پژوهش، محلات حاشیه نشین استان خوزستان بود و نمونه های پژوهش با رسیدن به اشباع نظری متوقف و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون با روش آترید-استرلینگ تحلیل شد. یافته ها منجر به برساخت یازده مضمون سازمان دهنده با نام های انباشتگی مشکلات کالبدی، ناتوانی اقتصادی، سرمایه اجتماعی درون گروهی بر پایه قومیت، محرومیت نسبی مضاعف، طردشدگی، واگرایی های اجتماعی-فرهنگی، هبیتاس دوگانه، فعالیت گروه های ذینفع، دولت محوربودن انتظارات و توقعات، بی اعتمادی نهادی و ناامیدی نسبت به تغییر شرایط؛ و چهار مضمون فراگیر با نام های فقر چندگانه، آشفتگی محیطی، نابسامانی اجتماعی و ناکارآمدی نهادی (دولت) شد. نتایج تحقیق نمایانگر اهمیت تأثیر متقابل جامعه و فرهنگ و سیاست بر مسئله حاشیه نشینی استان خوزستان بود؛ دو نکته ای که این استان را به یکی از مهاجرفرست ترین استان های کشور تبدیل کرده است. بر این پایه، تدوین سیاست ها و برنامه ها برای مداخله در این مناطق تنها در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که بتوان ویژگی های مختلف حاشیه نشینی را مشخص کرد.
بررسی جامعه شناختی ادراک فساد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۱۱۱-۷۹
حوزههای تخصصی:
فساد پدیده ای فراگیر و مسئله ای جهانی است که با درجات متفاوتی از نوع، شدت و عمومیت در تمامی کشورهای جهان دیده می شود. موضوع فساد به دلیل هزینه های اقتصادی و اثرات ویرانگر آن بر روندهای توسعه و کیفیت حکمرانی، بسیار موردتحقیق قرار گرفته است. باوجوداین به دلیل دشواری های «واقعیت سنجی فساد»، روش رایج در مطالعه این پدیده اندازه گیری «ادراک فساد» است. در این راستا مقاله حاضر با هدف سنجش ادراک فساد در ایران و تحلیل علل و پیامدهای آن به اجرا درآمد. ازنظر روشی این مطالعه به شیوه اسنادی و با تحلیل ثانویه داده های موج هفتم (2022-2017) پیمایش ارزش های جهانی به انجام رسید که آمارهای آن در 64 کشور جهان ازجمله ایران در سال 2020 گردآوری شد. یافته های تحقیق برحسب شاخص ادراک فساد، بیانگر رواج زیاد فساد مالی و اداری در کشور بود. یافته های تبیینی نشان داد که ادراک ایرانیان از فساد برحسب متغیرهای «تحصیلات»، «اندازه جمعیت»، «میزان پس انداز» و شاخص های «فقر معیشتی»، «عضویت در نهادهای مذهبی»، «دین باوری» و «گرایش رسانه ای» متفاوت است. نتایج همچنین گویای این بود که پیامدهای ادراک فساد علاوه بر آسیب های اجتماعی مانند «نارضایتی اجتماعی» و «احساس ناامنی»، عمدتاً معطوف به پیامدهایی است که نظام سیاسی را هدف قرار می دهد.
ویژگی های دراماتیک شخصیت در برنامه های تلویزیونی عروسکی پیش دبستانی (با تأکید بر الگوی یادگیری غیر دستوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
183 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین ویژگی های مؤثر شخصیت عروسکی در برنامه های تلویزیونی عروسکی پیش دبستانی، از طریق استخراج مقوله ها و زیرمقوله های مشترک بین شاخصه های دراماتیک شخصیت و الگوی یادگیری غیردستوری است. روش تحقیق، از نوع کیفی و توصیفی- تحلیلی (مطالعه موردی) با مقوله بندی و رویکرد استقرایی است. به این منظور، شخصیت «بارنی» از مجموعه «بارنی و دوستان»- به عنوان موردمطالعه- به روش نمونه گیری هدفمند از جامعه موردبررسی انتخاب شده است. سپس شش مقوله اصلی افشای ماهیت شخصیت از دیدگاه آلن آرمر و تأثیر الگوی یادگیری غیردستوری، بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد ویژگی های مورد مطالعاتی (شخصیت بارنی)، تا حد زیادی به ویژگی های دراماتیک با تأکید بر الگوی یادگیری غیردستوری نزدیک است. بنابراین، زیرمقوله های استخراج شده با تأکید بر الگوی آموزشی غیردستوری، ارتباط مستقیمی با خلق شخصیت های عروسکی مناسب برای مجموعه های آموزشی دارند. لذا می توان براساس ماهیت و موقعیت آموزشی برنامه از این الگوی آموزشی در طراحی شخصیت عروسکی بهره برد.
تربیت رسانه ای یا رسانه تربیتی: چالش گفتمانی سیاستگذاری در نظام تربیتی ایران
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
68 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تدوین این مقاله، تبیین، توصیف و تحلیل مفاهیم متناظر با دو گفتمان «تربیت رسانه ای» و «رسانه تربیتی» به مثابه دو گفتمان مرتبط با سیاست گذاری در نظام تربیتی از یک سو واستنتاج دلالت های هر یک از این دوگفتمان در پداگوژی از سوی دیگر، و درنهایت تبیین نقش تکنولوژی به عنوان میانجی، و نقش آن در کاربست و همگرایی و همسویی دو گفتمان مذکور در سیاست گذاری های تربیتی است.روش شناسی پژوهش: در تدوین این مقاله از روش تحلیل مفهوم، نوسازی مفهومی، تحلیل انتقادی دو گفتمان و استنتاج دلالت ها بهره گرفته شده است.یافته ها: یافته ها بیانگر این واقعیت هستند که فناوری به مثابه میانجی با کارکردی چون تلفیق می تواند بین دو گفتمان تربیت رسانه ای و رسانه تربیتی نوعی همگرایی و همسویی ایجاد نماید؛ به گونه ای که سیاست گذاران تربیتی بتوانند همزمان اقتضائات و ملزومات هر دو گفتمان را در عمل سیاست گذاری خود در نظر گیرند. همچنین سیاست گذاران تربیتی نباید از نقش حیاتی فناوری به عنوان میانجی در سیاست گذاری های تربیتی غفلت نمایند.
"In the Presence of the Other": Mobile Phone Technology and Insecurity in Marital Life; An Iranian Narrative Unfolding Gender Differences(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۸, Issue ۲, July ۲۰۲۴
239 - 264
حوزههای تخصصی:
This paper aims to explore how mobile phone technology shapes interactions between couples and creates a controversial atmosphere in marital life. To achieve this, we conducted 30 in-depth interviews with married individuals in Isfahan, Iran. After coding and categorizing the data using the grounded theory method, we identified "insecurity" as a core category. Feeling insecure is largely influenced by one's interpretation of their partner's "mobile phone etiquette" and "social media behavior". Insecurity manifests in four main dimensions: “emotional insecurity”, “relationship insecurity”, “individual insecurity”, and “domestic insecurity”. We noted that the marital life context, including trust and sexual satisfaction plays a crucial role in how couples perceive and interpret each other's use of mobile phones. However, gender is the most significant factor affecting individuals' perception of mobile phone, their interpretation of their spouse’s use, and their experience of insecurity as a result. This research utilizes social analysis to examine the effects of technology on family life. The research findings hold both academic and practical implications. Professionals involved in the field of family and couples' relationships can benefit from this paper to deepen their understanding of the role and significance of mobile phones in contributing to conflicts within marital life.
مدل کارکردی رسانه های اجتماعی در جذب کاربر برای رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
35 - 70
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، حضور اشکال نوظهور رسانه و ویژگی های آن چون انعطاف پذیری، محتوای متنوع، درگیرسازی، تعامل و گفتمان وسیع تر کاربران که مشخصه استفاده از پلتفرم های رسانه ای جدید است از دغدغه های اساسی دست اندرکاران رسانه ها محسوب می شود و ازآنجاکه رسانه ها در تمامی اشکال خود به دنبال، جلب توجه و جذب مخاطبان هستند، جذب و نگهداشت مخاطب برای رسانه ای چون رسانه ملی نیز امری حیاتی است، لذا برای نیل به این هدف شناسایی عواملی که باعث افزایش و نگهداری مخاطب می شود ضرورت دارد، یکی از روش های مؤثر برای جذب مخاطب استفاده از ظرفیت های موجود در رسانه های اجتماعی است، در پژوهش حاضر نقشی که رسانه های اجتماعی می توانند در جذب مخاطب رسانه ملی داشته باشند بررسی و در قالب یک مدل ارائه می شود. روش این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد است، داده ها با روش نمونه گیری نظری از طریق مصاحبه عمیق با ۱۶ نفر از صاحب نظران شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، مدیران و کارشناسان سازمان صداوسیما، برنامه سازان و سلبریتی ها انجام گردید.یافته های این پژوهش بیان می کند که رسانه های اجتماعی بر جذب مخاطب رسانه ملی نقش مؤثری داشته و رسانه ملی با اتخاذ راهبردهایی چون بازنگری فرآیندها و سیاست ها در مواجهه با رسانه های اجتماعی، ارتقای سواد رسانه ای مخاطبان در استفاده از محتوای رسانه های اجتماعی، استراتژی بازاریابی محتوا در رسانه های اجتماعی و استفاده از رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای شکل گیری حوزه عمومی برای گفتمان سازی و بازتاب مسائل عمومی مبتلابه جامعه که در همیه رسانه ها مطرح است می تواند به نتایجی چون تعهد، اعتماد، وفاداری، جذب مخاطب حداکثری، رضامندی، نوآوری و انگیزش درونی مخاطب دست یابد.