فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the inherent duties of the Cultural and Social Affairs Department of Farhangian University is to extend the governance of cultural and social spheres across all dimensions of the university. In this regard, numerous and diverse plans and activities have been implemented in recent years. The aim of this article is to analyze the cultural and social activities conducted at the university level and to provide an optimal model in this context. Methodology: The Three-Branch Model was used as a theoretical framework. The method employed was mixed, comprising both qualitative and quantitative sections. The qualitative sample population included 30 cultural experts selected through purposive sampling. The quantitative sample population consisted of 194 active members of student organizations, chosen through stratified random sampling. Data collection techniques included in-depth interviews and questionnaires. Findings: The findings indicate that structural factors (0.195), behavioral factors (0.368), and contextual factors (0.312) play significant roles in the formation of issues and problems in cultural and social programs and activities. Additionally, the regression results show that 63% of the variance in the dependent variable is explained by these three variables: structural factors, contextual factors, and behavioral factors. Conclusion: The findings of this study indicate that the structural, behavioral, and contextual factors play significant roles in sha
راهبرد شهروندان جوان در عرصه مطالبات بی پاسخ: مطالعه کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهروندی، واقعیت اجتماعی عصر مدرن است که در قالب حقوق تعریف می شود و به شکل کنش های بهنجار و نابهنجار ظهور می یابد. هدف این پژوهش، علاوه بر درک مطالبات شهروندان جوان، شناسایی استراتژی جوانان در برابر مطالبات بی پاسخ است که با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون در بین شهروندان جوان (18-35 ساله) شهر یزد، انجام شده است. داده های این پژوهش، حاصل مصاحبه نیمه ساخت یافته از 30 نفر از جوانان طبقه بالا، پایین و متوسط است که به شناسایی مطالبات جوانان در قالب 4 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی و راهبرد جوانان در قالب 5 مضمون اصلی و 15 مضمون فرعی دست یافته است. راهبرد جوانان در قالب مضامین کنشگری مرزی، وادادگی مدنی، واسازی ساختاری، مهندسی اقتضایی و تله محرومیت کشف شده است. مطابق یافته ها و هزینه سنگین راهبردهای مخرب، پیشنهاد می شود تا با نزدیک کردن افق دید مدیران و سیاست گذاران به شهروندان و تحقق مطالبات و توزیع عادلانه منابع و فضای عمومی، در جهت حفظ نظم، ثبات و در عین حال توسعه جامعه، از فشار های ساختاری کاسته و گام مؤثری برداشته شود.
Investigating the Effectiveness of Developing a Pre-Marriage Educational Package Based on Film Using Sternberg's Theory on Attitudes About Romance and Mate Selection in Unmarried Girls(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
140 - 149
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims to investigate the effectiveness of a pre-marriage educational package based on Sternberg's theory on attitudes about romance and mate selection in single girls. Specifically, it examines the efficacy of a pre-marriage education program for single girls, using Sternberg's theory on love stories.
Methodology: This research is applied in purpose, quasi-experimental in method, and uses a pre-test-post-test control group design with a follow-up stage (one month). The statistical population comprised individuals who attended the Haft Sange Zendegi Educational Institute in Izeh city in 2023, selected through available sampling. Fifty single girls were selected and divided into two groups (experimental and control). Before the training classes, both groups were assessed using the Attitudes about Romance and Mate Selection Scale. The experimental group underwent a film therapy program based on Sternberg's concepts for 25 sessions of two hours each, while the control group received no intervention. Data analysis was performed using multivariate analysis of covariance and repeated measures analysis of variance with SPSS 27 software.
Findings: The findings indicated that implementing the pre-marriage educational protocol based on Sternberg's theory through film led to a significant shift in the attitudes of single females (P<0.001). There was a notable difference between the control and experimental groups in both the post-test and follow-up periods (P<0.001).
Conclusion: This research highlights the potential of premarital counseling centered on movies. The findings suggest that unmarried girls' viewpoints on love and partner selection improved following the program, emphasizing the benefits of such interventions before marriage. Various stakeholders, including parents, educators, and counselors, can employ these guidelines to address a range of concerns.
تاثیر فلات زدگی شغلی بر اهمال کاری سازمانی با میانجی رضایت شغلی در ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقق اهداف سازمانی مستلزم کارآمدیِ نیروی انسانی است اما اهمال کاری به عنوانِ شکل مخربِ تاخیر در انجام فعالیت ها، یک مانع بزرگ در اثربخشی نیروی انسانی در سازمان است. اهمال کاری به عنوان پدیده ای جهانی، در سازمان ها در حال گسترش است و این امر می تواند بهره وری سازمانی را تقلیل دهد. حسب شواهد، اهمال کاری در بین کارکنان ایرانی چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی وجود دارد و در حال افزایش است. این عارضه می تواند در سازمان هایی که با حجم عظیم مراجعات و تعاملات مواجه هستند مانند ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی، عوارض و پیامدهای منفی زیادی از خود به جا بگذارد. اهمال کاری در سازمان، متاثر از عوامل متعددی است اما این پژوهش به دنبال آن است که تأثیر فلات زدگی شغلی را بر اهمال کاری سازمانی با نقشِ میانجی رضایت شغلی، مورد بررسی قرار دهد.روش: این پژوهش در چارچوب روش شناسی کمی و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، کارکنان ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی در استان اصفهان هستند که 217 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب و اطلاعات مورد نیاز از آنان جمع آوری شد. جهت سنجش اهمال کاری و رضایت شغلی، به ترتیب از پرسش نامه های باران متین و همکاران (2020)، و پانیگراهی و الناشاش (2019) استفاده شد و برای سنجش فلات زدگی شغلی از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده گردید. جهت سنجش اعتبار ابزار تحقیق از اعتبار سازه ای و اعتبار صوری و برای سنجش پایایی آنها از همسانی درونی به روش ضریب آلفا کرانباخ استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید.یافته ها: نتایج آزمون اثرات مستقیم و غیرمستقیم مدل تحقیق نشان داد، رضایت شغلی به طور جزیی، میانجی گر رابطه بین فلات زدگی محتوایی، و اهمال کاری از نوع سرباز زدن از انجامِ به موقعِ وظایف سازمانی است. به علاوه، رضایت شغلی، میانجی گر کامل رابطه بین فلات زدگی ساختاری و ابعاد اهمال کاری سازمانی است. اما این متغیر نتوانست میانجی رابطه فلات زدگی فراگیر و ابعاد اهمال کاری سازمانی باشد. همچنین، تفاوت آماری معنادار بین میانگین میزان اهمال کاری سازمانی بر حسب نوع استخدام، تطابق حوزه فعالیت با پست سازمانی، محل خدمت، سطح تحصیلات، و پست سازمانی وجود ندارد. در حالی که میانگین میزان اهمال کاری سازمانی بر حسب جنسیت، وضعیت تأهل، تطابق تحصیلات با شغل، و حوزه فعالیت متفاوت است.نتیجه گیری: براساس یافته های به دست آمده، نتیجه گیری این پژوهش این است که با کنترل سطح فلات زدگی شغلی می توان میزان اهمال کاری سازمانی کارکنان را به حداقل رسانید. یک راهکار عمده برای تحقق این مهم، بالا بردن سطح رضایت شغلی کارکنان است.
ارائه مدل مطلوب آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
261 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه یک مدل مطلوب برای آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی در دوره ابتدایی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است. در مرحله اول، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختمند با 21 متخصص جمع آوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. در مرحله دوم، مدل تهیه شده به 97 متخصص ارائه و اعتبار آن با استفاده از پرسش نامه و روش دلفی تأیید شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های انتقال، کاربری و توانمندی دیجیتال، مبانی کامپیوتر، مهارت مبانی آنلاین، مهارت پردازش کلمه، مهارت صفحات گسترده، مهارت پایگاه داده، مهارت ارائه، مهارت امنیت، نرم افزارهای مخرب، امنیت شبکه، استفاده ایمن وب، ارتباطات و مدیریت ایمن داده ها از اهمیت بالایی برخوردارند. این مؤلفه ها با تأیید متخصصان، اعتبار بالایی دارند و نشان دهنده ضرورت ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی مدارس ابتدایی است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد که آموزش سواد دیجیتال در دوره ابتدایی نقش مهمی در توانمندسازی دانش آموزان و آماده سازی آن ها برای چالش های دنیای دیجیتال دارد. ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی و برگزاری دوره های آموزشی برای معلمان از جمله اقداماتی است که می تواند به بهبود کیفیت آموزش و یادگیری دانش آموزان کمک کند. این نتایج می تواند به تدوین سیاست های آموزشی مناسب در راستای تقویت سواد دیجیتال در مدارس کمک کند.
مرور نظام مند پژوهش های سرمایه اجتماعی پلیس با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
113 - 148
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه اجتماعی پلیس می تواند، تأثیر بسیاری بر بهبود و ارتقای عملکرد و انجام مطلوب ماموریت های پلیس داشته باشد، به ویژه در فرماندهی انتظامی ج.ا.ایران که رویکرد جامعه محوری را راهبرد خود قرار داده است موضوعیت بیشتری دارد. هدف این مقاله مرور نظام مند پژوهش های انجام شده در حوزه سرمایه اجتماعی پلیس با روش فراترکیب است تا تصویری از وضعیت سرمایه اجتماعی پلیس را مورد بررسی قرار دهد.
روش شناسی: پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، توصیفی تحلیلی و به لحاظ ماهیت از نوع مرور سیستماتیک یا نظام مند است و در آن از روش فراترکیب برای بررسی پژوهش های سرمایه اجتماعی پلیس از سال 1390 تا 1402 که در مجلات معتبر و مورد تایید وزارت علوم منتشر شده و حداقل درجه علمی آنان الف و ب هستند، استفاده شده است. برای جستجو و انتخاب مقاله های مناسب در ابتدا با جستجوهای انجام شده، تعداد 134 پژوهش یافت شد که 53 مورد آنها دارای نقص بوده و یا هم پوشانی داشتند. پس از حذف موارد گفته شده در کل، 81 پژوهش انتخاب شد که بسیاری از آنها به مقاله ها اختصاص داشت.
یافته ها: کلیه مقاله ها و گزارش ها با استفاده از فیلتر بر اساس عنوان، فیلتر بر اساس چکیده و فیلتر بر اساس کل متن غربالگری شدند. برای انجام این غربالگری از ابزار CASP استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی پلیس در سه سطح کلان، میانه وخرد مورد ارزیابی قرار گرفت که در این پژوهش ها بیشترین واژه ای که استفاده شده است واژه «اعتماد» است.
نتیجه گیری: با بررسی شاخص ها ومولفه های سرمایه اجتماعی پلیس در سطوح کلان، میانه و خرد به نظر می رسد در سطح کلان باید سیاستگذاری ها، رویکردها و جهت گیریهای کلان در راستای ارتقای سرمایه اجتماعی باعث پویا شدن سطح میانی شود و سطح میانی نیز با برنامه ریزی، هدایت، کنترل، تزریق امکانات و تجهیزات و آموزش لازم و کافی برای ارتقای سرمایه اجتماعی به سطح خرد، باعث عملکرد فردی بهتر شده و با ارتقای روحیه و انگیزه فردی در انجام وظایف، بیشترین همت خود را به کار می گیرند و این فرآیند باعث کارآمدی، توانمندی و حرفه ای شدن پلیس خواهد بود که زیر بنای اعتماد عمومی بوده و در پی اعتماد مردم به پلیس، مشارکت مردم افزایش یافته و این روند موجب افزایش سرمایه اجتماعی پلیس می شود.
تحلیل تطبیقی تصاویر اذان در تلویزیون ایران و عربستان (مطالعه موردی شبکه سحر آذری ایران و شبکه کی اس ای عربستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی نحوه ارائه دین در قالب تصویر است. برای پژوهش در این زمینه، از میان برنامه های مختلف دینی تلویزیون، «اذان» انتخاب شده است؛ چراکه اذان تماماً بر پایه «کلام» بنا شده است و لذا این سؤال مطرح می شود که در تلویزیون چه تصاویری با این صوت همراه می شوند تا بتوانند مفاهیم دینی آن را در قالب تصویر ارائه نمایند؟ همچنین مقایسه تحلیل تصویری اذان در دو کشور ایران و عربستان سعودی می تواند مشخص نماید که کدام یک از دو مذهب شیعه و سنی، بازنمایی تصویری متناسب تری از مفاهیم اسلامی در قالب اذان داشته اند؟ روش تحقیق در این پژوهش، «نشانه شناسی تصویری» است که به تحلیل و مقایسه اذان های پخش شده در تلویزیون برون مرزی سحر آذری از ایران و اذان شبکه کی اس ای از عربستان سعودی پرداخته است. از مقایسه تطبیقی در این مطالعه، چنین نتیجه می شود که نحوه بازنمایی دین در قالب اذان، تلویزیون سحر آذری ایران، به لحاظ شاخصه های تصویری همچون نمادها، رنگ ها و حرکت تصویری، موفق تر عمل کرده است. علت این تفاوت را می توان از یک سو سابقه هنرهای تصویری در ایرانِ باستان و دوره اسلامی و از سوی دیگر سابقه رویکرد عرفانی به دین در میان شیعیان ایران و پیوند عرفان با خیال و درنتیجه تصویر دانست.
تبیین شکل های اجتماعیِ فرم ستیزه در منتخبی از نمایشنامه های محمد یعقوبی بر پایه آرای گئورگ زیمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد تا با تمرکز بر آرای جامعه شناسی گئورک زیمل، سازوکار و شکل گیری فرم ستیزه در منتخبی از نمایشنامه های محمد یعقوبی را مورد مطالعه قرار دهد. ستیزه، به عنوان یک فرم تعامل اجتماعی، سنتز عناصری است که همواره هم برعلیه هم و هم برای هم کارکرد دارند. از این رو، این مقاله سعی دارد تا با تأکید بر فرم ستیزه از منظر زیمل به این پرسش پاسخ دهد که این مفهوم چگونه در روابط شخصیت های نمایشنامه های محمد یعقوبی شکل گرفته است؟ به نظر می رسد مفهوم ستیزه در این نمایشنامه ها در ساختاری دوگانه و تقابلیِ طبیعت/فرهنگ آشکار شده است و در ستیزه ای که میان روابط شخصیت ها بروز پیدا می کند، به مثابیه یک فرم ارتباطی نمود روشن تری پیدا می کند. این فرم تعاملی، شکلی از وحدت و تعادل در نوشتار را نیز برمی سازد. فرومی که در ساحت تقابل های زنانه/مردانه عینیت می یابد. از این رو، این مقاله، نخست مفهوم و کارکرد فرم ستیزه با تأکید بر آرای زیمل را می کاود، سپس با روش تحلیلی توصیفی به تحلیل و تطبیق این فرم در نمایشنامه های مورد نظر خواهد پرداخت.
The Linkage Between University Students’ Academic Engagement and Academic Support: The Mediating Role of Psychological Capital(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Despite the importance of university students' academic engagement and the role of academic support in facilitating their success, there appears to be a dearth of research investigating the mediating effect of psychological capital in this relationship, highlighting a significant gap in the existing literature.
Methodology: This research was quantitative on the basis of the natural and general features and employed a descriptive-correlational approach based on the structural equation model (SEM). The statistical population of the research included all undergraduate students of Farhangian University of Kerman, approximately 2100 students. Out of this statistical population, 677 participants responded to the online survey. The sampling method was convenience sampling and the data was collected in the first semester of the academic year 1401-1402 (From Aban to Azar). Sands and Plunkett’s (2005) academic support scale, Reeve and Tseng’s (2011) academic engagement scale, and Luthans and Avolio’s (2007) psychological capital scale were used to gather data. The statistical analyses were conducted with SPSS 23.0 and AMOS 23.0. Confirmatory factor analysis (CFA) supported the validity of the scales used in the Iranian tertiary context. Correlational results indicated that the relationships among main research variables were significant.
Findings: Structural equation modelling (SEM) indicated that psychological capital mediated the linkage between academic support and academic engagement (β = 0.58, p < 0.01). The results also revealed that academic support (β = 0.69, p < 0.01) and psychological capital (β = 0.39, p < 0.01) were predictive of university students’ academic engagement.
Conclusion: The findings of this study indicated that providing academic support has the potential to influence students' psychological capital, resulting in their active engagement and participation in educational and learning endeavors. The limitations of this study and the future directions will be discussed.
درآمدی بر بازنمایی قدرت زنانه در انیمیشن یخ زده ۱(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۷)
77 - 104
حوزههای تخصصی:
در دنیای مدرن، افزایش اطلاعات بصری در رسانه های جمعی به طرز باورنکردنی رشد داشته است، به طوری که هم زمان منابع نشانه شناختی مختلف ارتباطی و معنا را باهم، همگرا و نه تنها از طریق زبان، بلکه با سایر حالت های نشانه شناسی منتقل می کنند. اکثر پژوهش های ایرانی در تحلیل متون رسانه ای به ویژه رسانه های دیداری و شنیداری از رویکردهایی بهره گرفته اند که ارزش اطلاعات غیرزبانی را کم اهمیت دانسته و کمتر به بررسی هر دو جنبیه زبانی و غیرزبانی پرداخته اند. یک روش جدید و نظام مند برای بازنمایی پیام های رسانه ای، تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی است که علاوه بر مطالعیه زبان، به بررسی حالت های مختلف نشانه شناختی در یک متن رسانه ای می پردازد. این پژوهش با هدف پیشنهاد استفاده و کاربرد عملی تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی به عنوان روشی نظام مند، با رویکردی کیفی توصیفی به مطالعیه موردی بازنمایی قدرت زنانه در انیمیشن یخ زده ۱ (۲۰۱۳) پرداخته است تا با گنجاندن سایر منابع نشانه شناختی؛ نظرییه چندوجهی را در رابطه با زبان، تصاویر متحرک و مطالعات اجتماعی آزمایش کند. به منظور بررسی شیوه های گفتمانی و اجتماعی، مدل سه لایه ای فرکلاف (2001)، نیز مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحلیل نشان می دهد که معنا از طریق شیوه هایی غیر از زبان منتقل و از طریق روابط و زمینه های قدرت خاص ساخته می شود. حالت های کلامی و غیرکلامی به صورت یکپارچه برای ساختن شخصیت قهرمان زن ادغام می شوند و از حالت های غیرکلامی در انتقال معانی چندلایه پشتیبانی می کنند. تحلیل های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نشان می دهد که شخصیت زن این انیمیشن تنها به ظاهر تحول پیدا کرده و این تغییرها در خدمت نظام اقتصادی و سیاسی است.
فرصت ها و تهدیدهای رسانه های اجتماعی در گسترش ارتباطات میان فرهنگی با رویکرد دینی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۱
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به پیشرفت روزافزون فناوری، رسانه های اجتماعی در گسترش ارتباطات دینی میان فرهنگ ها نقش به سزایی داشته است. با این حال استفاده نادرست از رسانه های اجتماعی یا گزندهای احتمالی به ارتباطات میان فرهنگی در راستای دین، می تواند تأثیرات منفی بر ارتباطات میان فرهنگی داشته باشد، مانند ساخت و پخش محتوایی که باعث اختلاف فرهنگی و دینی مردم و ملت ها بشود. ذکر این نکته ضروری است که داشتن رسانه های اجتماعی بومی در این راستا می تواند بسیار مفید باشد.روش شناسی پژوهش : در این پژوهش با روش کیفی، به شیوه تحلیل مضمون و از طریق مطالعه کتابخانه ای میخواهیم فرصت ها و تهدیدهای رسانه های اجتماعی بررسی شده و به تاثیر این رسانه ها بر گسترش ارتباطات میان فرهنگی در راستای اهداف دینی پرداخته شده است.یافته ها: مدیریت بهتر رسانه های اجتماعی، به ویژه رسانه های اجتماعی بومی، در ابتدا باعث بهبود روابط میان فرهنگی شده و از این رهگذر می توان بهترین استفاده را از این ارتباطات داشت. همچنین می توان از تهدیدهای موجود در مسیر دین مانع شد. با دانستن فرصت ها و تهدید ها می توان مسیر درست برای ارتباط را یافته و تهدید را به فرصت تبدیل کرد.بحث و نتیجه گیری: رسانه های اجتماعی بستر خوبی برای گسترش ارتباطات میان فرهنگی است. باید توجه داشت علاوه بر انتشار مطالب در تمامی رسانه های اجتماعی غیربومی، باید رسانه های اجتماعی بومی را هم فعال کنیم و از این فرصت به درستی استفاده کنیم تا حقیقت به درستی بیان شود و ارتباطات میان فرهنگی به صورت صحیح شکل بگیرد.
ضرورت وجود صنایع خلاق رسانه ای در سازمان های رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد سازمانهای رسانه ای از کیفیت محتوایی که ایجاد می کنند تأثیر می پذیرد و عمل ایجاد محتوا که فعالیت اساسی در فرآیند تولید رسانه ای است ، شدیدا نیازمند خلاقیت است . به دلیل ماهیت استاندارد ناپذیری کالاهای رسانه ای در درازمدت و تقاضای بالای مصرفکنندگان برای کالاهای جدید، خلاقیت در سازمانهای رسانه ای منبع حیاتی استراتژیک محسوب می گردد. این پژوهش مدعی است یکی از کارآمدترین راهبردها در میدان این رقابت رسانه ای، استفاده از خلاقیت و نوآوری در حوزههای مختلف سازمانی ، مدیریتی ، تولیدی و محتوایی است . خلاقیت و نوآوری منبعی استراتژیک برای سازمان های رسانه ای در شرایط بحرانی است . به عبارتی دیگر امروزه خلاقیت و نوآوری و مدیریت آن، یک نیاز راهبردی برای سازمان های رسانه ای است . این سازمان ها نیازمند نوعی سازوکار ویژه هستند تا بتوانند خلاقیت را خلاقانه مدیریت کنند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش شبکه مضامین به روش تحلیل مضمون در ٣ مضمون فراگیر،16 مضمون سازمان دهنده و 127 مضمون پایه از میان 12 مصاحبه با خبرگان و مطلعین کلیدی استخراج شده است و براساس نظریه های صنایع خلاق رسانه ای، نوآوری در سازمان ها، مدیریت دانش،تولید محتوا،ارتباطات، توانمندی رسانه و اقتصاد خلاق و همچنین و مفاهیم خلاقیت و صنایع خلاق تجزیه تحلیل گردیده است.
فراتحلیل مطالعات دین داری و شادمانی در ایران (سالهای 1400- 1387)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳
87-133
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شادمانی چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی در تمام جوامع بشری جایگاهی ویژه دارد؛ زیرا یکی از عوامل اساسی است که بر رفتار، کردار، کارایی، سلامت جسمی و روانی و نیز توسعه و رفاه اجتماعی تأثیر می گذارد. دین داری یکی از مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر شادمانی است. هدف پژوهش حاضر تعیین اندازه اثر دین داری بر شادمانی است.
روش: پژوهش حاضر از نظر روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و از نظر روش تحقیق از نوع فراتحلیل است. جامعه آماری این پژوهش، همه تحقیقات علمی - پژوهشی انجام شده در ایران پیرامون رابطه دین داری و شادمانی در سالهای 1387 تا 1400 هستند که در یکی از پایگاههای اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور، پایگاه اطلاعات نشریات کشور و پایگاه مرکز اسناد و مدارک علمی ایران نمایه شده اند. از میان 29 سند پژوهشی یافت شده، 7 پژوهش، شرایط و ملاکهای انتخاب را داشته و وارد نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA) شده اند.
یافته ها: در گام نخست تجزیه وتحلیل، سوگیری انتشار و همگنی مطالعات موردبررسی قرار گرفت؛ آزمونهای آماری استفاده شده در این بخش، حکایت از عدم سوگیری انتشار و همچنین ناهمگنی مطالعات دارند. در گام بعدی، اندازه اثر دین داری بر شادمانی مورد ارزیابی قرار گرفت (277/0) که برحسب جدول کوهن، «در حد کوچک» ارزیابی می شود.
آزمون تحلیل حساسیت بیانگر آن است که با حذف تنها یکی از پژوهشها، مقدار اندازه اثر به (303/0) تغییر می یابد که بر اساس نظام تفسیری کوهن «در حد متوسط» ارزیابی می شود.
بحث: با توجه به یافته ها، گرچه دین داری (و ابعاد مختلف آن)، از طریق انسجام بخشی، امیدبخشی، معنابخشی و هدف بخشی به زندگی، سازگاری با ناکامیها، حمایت عاطفی، حمایت اجتماعی و... زمینه بسیار مناسبی را برای شادمانی فراهم می کند، اما رابطه دین داری و شادمانی، رابطه ای علی و خطی نیست و عوامل میانجی احتمالی متعددی روی آن تأثیر می گذارند که تأثیر این روابط نیز بایستی به طور جداگانه موردبررسی قرار گیرند.
بحران اسلام حجره ای در کردستان و بررسی ظهور گفتمان مدرن در شعر چهار تن از شعرای کرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
5 - 31
حوزههای تخصصی:
حجره ی مساجد و خانقاهها مهمترین نهاد تولید فرهنگ و اشاعه ی مذهب در دوران پیشامدرن کردستان اند. در این مقاله افول حجره ها و گفتمان متناظر با آن، «اسلام حجره ای»، را از خلال تحولات فکری چهار شاعر برجسته ی کرد بررسی کرده ایم. شعرای مذکور، که از میانه ی سده ی سیزدهم تا میانه ی سده ی چهاردهم شمسی زیسته اند، خود تحصیل کرده ی حجره ها هستند اما حجره را رها کرده و به توسعه ی نوعی گفتمان مدرن کمک کرده اند. از محورهای گفتمان آنها تاریخی اندیشی و نگاه انتقادی-اجتماعی است که به مرور در تقابل با ساختار الهیاتی «اسلام صوفیانه» قرار می گیرد. استدلال ما این است که تحول گفتمانی مذکور در بستر مجموعه ای از تحولات تاریخی-اجتماعی به وقوع می پیوندد که منجر به افول تدریجی مراجع سنتی اقتدار (شیوخ و خوانین) و جایگزینی آنها با جمعیتهای شهرنشین می شود. در این بررسی از دو نوع منبع استفاده کرده ایم: گروه نخست آثاری هستند که برای بازسازی رویدادهای زندگی و تحولات فکری شعرای موردنظر به خدمت گرفته شده اند و گروه دوم منابعی هستند که به ما در بازسازی تصویری کلی از دوره ی تاریخی شعرای مورد بحث کمک کرده اند. بر اساس این دو منبع تلاش کرده ایم تحولات فکری شخصیتها را در متن موقعیت تاریخی آنها قرار دهیم و با رفت و برگشت میان دو سطح فکری و تاریخی-اجتماعی به درکی از نسبت میان این دو دست یابیم.
اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی بر باورهای ضمنی هوش و حل مسأله دانش آموزان زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
222 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مطالعه بررسی اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی بر باورهای ضمنی هوش و مهارت های حل مسأله در میان دانش آموزان دبیرستانی زاهدان بود. این تحقیق به دنبال تعیین این بود که آیا استفاده از نقشه های مفهومی می تواند به طور معناداری توانایی های شناختی و تحلیلی دانش آموزان را بهبود بخشد یا خیر.
روش شناسی: این مطالعه از یک طرح کارآزمایی تصادفی کنترل شده استفاده کرد که شامل 30 دانش آموز دبیرستانی از زاهدان بود که به صورت تصادفی به گروه تجربی (n=15) و گروه کنترل (n=15) تخصیص داده شدند. گروه تجربی آموزش با استفاده از نقشه های مفهومی دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل به روش های تدریس سنتی ادامه داد. داده ها با استفاده از پرسشنامه باورهای ضمنی هوش (IBI) و پرسشنامه مهارت های حل مسأله (PSS) جمع آوری شد. این مطالعه به مدت پنج ماه ادامه داشت و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون های تعقیبی بنفرونی با نرم افزار SPSS-27 تحلیل شدند.
یافته ها: آمار توصیفی نشان داد که گروه تجربی افزایش قابل توجهی در باورهای ضمنی هوش و مهارت های حل مسأله از پیش آزمون به پس آزمون داشتند، با بهبود میانگین نمرات از 3.45 به 4.12 و از 3.68 به 4.33 به ترتیب. در مقابل، گروه کنترل تغییرات ناچیزی نشان داد. تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تفاوت های معناداری بین گروه ها و در طول زمان نشان داد (p < 0.05) و آزمون های تعقیبی بنفرونی تایید کرد که این بهبودها در گروه تجربی معنادار بودند.
بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند که روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی در بهبود باورهای ضمنی هوش و مهارت های حل مسأله در میان دانش آموزان دبیرستانی مؤثر است. این روش آموزشی نه تنها به درک عمیق تر مفاهیم کمک می کند بلکه تفکر انتقادی و مهارت های تحلیلی را نیز تقویت می کند. این مطالعه به مزایای بالقوه استفاده از نقشه های مفهومی در برنامه های آموزشی به منظور توسعه شناختی اشاره دارد.
بررسی و تحلیل وند /-ok/ در واژگان مختوم به آن در گویش یزدی
منبع:
فرهنگ یزد سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
157 - 176
حوزههای تخصصی:
گویش ها یکی از جنبه های مهم فرهنگی و بهترین نمودار چگونگی نظام اجتماعی یک کشور هستند، بررسی گویش ها با دیدی پژوهشی و زبان شناختی، افزون بر حفظ این میراث گران بها، ما را در شناخت کهن واژه های فراموش شده و احیای دوباره آنها به منظور توانمند سازی نظام واژگانی زبان فارسی یاری می رساند. هدف این جستار آَشنایی بیشتر با پسوند /-ok/ از نظام واژگان یزدی و بررسی و تحلیل این پسوند است. این وند با پیوستن به عناصر قاموسی مختلف، مجموعه ای متنوع از مفاهیم مختلف را پدید می آورد. امروزه، اگر چه به دلیل نفوذ گونه معیار، از میزان زایایی این پسوند کاسته شده است، ولی همچنان در گفتار گویشوران یزدی این پسوند به کار می رود. مفاهیمی که پسوند /-ok/ به عنصر پایه می دهد؛ عبارت اند از تصغیر، تحقیر، صمیمیت، فراوانی، تشبیه، توصیف و معرفگی و ... . در پژوهش حاضر، با تکیه بر انواع متون گفتاری، شفاهی و کتبی همچون مشاهده و ثبت گفتار گویشوران بومی منطقه و نیز گرد آوری داده های مرتبط از طریق متونی همچون واژه نامه ها، فرهنگستان و نمونه های گفتاری، در شناخت ساختار و نقش این عنصر واژه ساز از گونه یزدی کوشیده ایم.
نظریه ایران شناسی هانری کربن؛ خوانش تاریخ اندیشه ایران ذیل نظریه جهان معنوی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صورت بندی نظری از ایران یکی از خطوط مهم فکری در بیش از صد سال اخیر بوده که با فعالیت های تحقیقی شرق شناسان آغاز شده و بسیاری از پژوهشگران ایرانی را نیز به خود مشغول داشته است. در این میان هانری کربن جزو متقدمین این عرصه به شمار می رود. علاوه بر آنکه پژوهش های او در خصوص ایران دارای ویژگی ممتاز و منحصربه فردی است، همواره الهام بخش نسل های جوان بعد از خود نیز بوده است. کربن از بیان فهرست گزارش های میدانی در مورد ایران پا را فراتر می گذارد و به عمق چهارچوب برسازنده ایران دست پیدا می کند. این مسئله به او کمک می نماید تا مؤلفه های حاضر در هویت ایران که علی الظاهر متفاوت و بعضاً متناقض به نظر می رسد را در یک نظام متشکل و منسجم که در درونی ترین عناصر حیات خود پیوندهای ریشه داری با یکدیگر دارند، قرار دهد. کشف عالم معنوی ایران و شاخصه های اصلی آن همچون مسئله تأویل از نقاط برجسته تحقیقات اوست. کربن از این منظر قرائت تاریخ مدرن از فلسفه اسلامی را به بوته نقد می گذارد و در این راه موفق می شود سهروردی را در ادامه سنت فلسفی اسلامی به دنیای مدرن معرفی کند. در این مقاله چهارچوب اصلی نظریه او واکاوی شده و در نهایت ضمن مطالعه ای انتقادی، کاستی های این نظریه بحث وبررسی می شود.
نقش ارتباطات انسانی در ترسیم جایگاه اجتماعی زنان؛ به کمک مطالعه موردی ادبیات داستانی هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۸
38 - 1
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی فاخر برجای مانده از نویسندگان بنام جامعه که به نوعی نمایندگان جامعه و بازتاب دهندگان مناسبات موجود در آن هستند را می توان به عنوان گزارش ها و روایت های مهمی تلقی کرد که ماده ذهنی جامعه را تأمین می کنند و تحلیل آن می تواند در جهت تبیین مؤلفه های محوری جامعه همچون جایگاه اجتماعی و جنسیت کمک شایانی نماید. این در حالی است که هدایت به عنوان نویسنده ای صاحب سبک و تأثیرگذار در آثار شاخص و متعددی همچون بوف کور، علویه خانم، سه قطره خون، عروسک پشت پرده و زنی که مردش را گم کرد به مسائل و موضوعات پیرامون زنان در جامعه پرداخته و جنسیت زن در آثار مذکور دارای نقشی پررنگ و محوری است، ازاین رو در این پژوهش سعی شد با تحلیل گفتمان انتقادی به روش فرکلاف، داستان زنی که مردش را گم کرد به واکاوی جایگاه اجتماعی جنسیت زن در جامعه پرداخته و نقش ارتباطات انسانی در شکل گیری جایگاه مذکور بررسی شود که درنهایت مشخص شد هدایت با پررنگ نشان دادن نقش ارتباطات انسانی در شکل گیری جایگاه زنان، مسائل و مشکلات پیرامون آنان را به خوبی به تصویر کشیده است که در جامعه حال حاضر نیز همچنان مصداق دارد و وی نشان داده است تا مادامی که جامعه مشکلات مذکور را حل نکند زنان قربانی بی سروصدای تراژدی حضور در جامعه هستند و در آخر نیز تلاش شد با ارائه جداول و نمودارهای متعدد در قالب آمار توصیفی از یافته های تحقیق، نتایج آن ملموس و محسوس تر نشان داده شود.
بازنمایی امید اجتماعی در آثار سینمایی جنبش موج نو ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی بازنمایی امید اجتماعی در آثار شاخص جنبش موج نو سینما در ایران می پردازد. پژوهش پیش رو به این دو پرسش پاسخ می دهد: بازنمایی امید اجتماعی در آثار سینمای موج نو ایران چگونه است؟ و این بازنمایی چه ارتباطی با زمینه اجتماعی تولید آثار دارد؟ برای پاسخ به این سؤالات، از صورت بندی سه گانه اشنایدر شامل «عاملیت»، «هدفمندی» و «امکان پذیری» به عنوان شاخص های بنیانی برای سنجش امید اجتماعی بهره گرفته شد. تحلیل محتوای کیفی بر 15 اثر معرف پنج کارگردان شاخص جنبش موج نو ایران شامل داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، بهرام بیضایی و امیر نادری از بین کل 21 اثر ایشان طی سال های 1347 تا 1357 انجام شده است. با نمونه گیری طبقه ای هدفمند، از هر کارگردان سه اثر همسو با هدف پژوهش انتخاب شده است. این روش، انتخاب آثاری را که بیشترین همسویی را با هدف مطالعه دارند تضمین می کند. صرف نظر از وجود طیف گسترده رویکردها از باور قوی به امید اجتماعی تا ناباوری مطلق، درمجموع اغلب آثار سینمایی موج نو از طریق بازنمایی ابژه هایی که از نظر شاخص عاملیت «غیرعامل»، از نظر شاخص هدفمندی «فاقد هدف» و از نظر شاخص امکان پذیری «ناتوان سازی شده» هستند، بر ناامیدی اجتماعی شدید تأکید دارند. با ادغام نظریه جامعه شناختی هنر زیمل و صورت بندی اشنایدر از امید اجتماعی می توان نتیجه گرفت جنبش موج نو با شورش علیه گفتمان رسمی خوش بینانه، مبارزات اجتماعی را در میان آشفتگی های سیاسی منعکس می کند. این جنبش، ناخودآگاه فرهنگی جمعی را از طریق بیان هنری فردی متجلی می سازد، روایت های غالب را به چالش می کشد و ناامیدی اجتماعی فراگیر زمان خود را با رئالیسمی موشکافانه به نمایش می گذارد.
الزامات تغییرات فرهنگی از طریق شهرت در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت تغییرات اجتناب ناپذیر فرهنگی در فضای مجازی محل نزاع جریان های قدرت به ویژه نظام شهرت است. دستیابی به تغییرات فرهنگی مطلوب و پایدار نیازمند توجه به الزامات تغییرپذیری است. کم توجهی به این الزامات می تواند فرایند و محتوای تغییرات را تحت تأثیر قرار دهد. بر این اساس هدف مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که تغییرات فرهنگی از طریق شهرت سلبریتی ها در فضای مجازی چه الزاماتی دارد؟ روش مطالعه، پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی و مبتنی بر روش کولایزی است و جامعه پژوهش چهره های فعال در عرصه های مختلف علمی، هنر، ورزش و فعالان فضای مجازی هستند. از این میان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار تا سطح اشباع داده ها با 16 نفر به عنوان نمونه پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق صورت گرفت. اعتبار پ ژوهش از طریق ممیزان بیرونی، بازگشت به مصاحبه شوندگان و توصیف عمیق انجام شد. یافته ها نشان داد الزامات تغییرات فرهنگی از طریق سلبریتی ها در فضای مجازی را می توان در دو سطح کلی ساختاری و محتوایی و در ابعاد شبکه سازی بهینه، کنترل مقاومت ساختاری، تحولات خانواده، سرمایه سازی اجتماعی در قالب الزامات ساختاری و ابعاد جریان سازی فرهنگی، رهبری فرهنگی و توجه به منزلت اجتماعی در قالب الزامات محتوایی قرار داد. نتایج این مطالعه علاوه بر اینکه نقش سلبریتی ها را در تغییرات فرهنگی نشان می دهد، به عوامل تسهیل کننده نفوذ فرهنگ شهرت در جامعه ایران تأکید می کند.