فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
34 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی و مقایسه رفتاردرمانی عقلانی هیجانی (REBT) و درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی (SIT) بر سبک های تصمیم گیری و مهارت های اجتماعی در کودکان با ضرب شناختی کند (SCT) انجام شد. روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه شامل 15 کودک 11 تا 14 ساله از ناحیه 2 استان قم در سال 2022 بود که با SCT تشخیص داده شده بودند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: REBT (n=5)، SIT (n=5)، و کنترل (n=5). ابزارهای پژوهش شامل مقیاس کندگامی شناختی پنی و همکاران (2009)، پرسشنامه سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس (1995)، و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1986) بود. مداخلات شامل 9 جلسه REBT و 12 جلسه SIT بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS 24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه های REBT و SIT نسبت به گروه کنترل، بهبود معناداری در تصمیم گیری عقلانی (F(2, 12) = 13.05, p = .002, η² = .72)، تصمیم گیری آنی (F(2, 12) = 15.01, p = .001, η² = .75)، تصمیم گیری اجتنابی (F(2, 12) = 11.12, p = .003, η² = .69)، و مهارت های اجتماعی (F(2, 12) = 24.36, p = .000, η² = .83) مشاهده شد. آزمون های تعقیبی نشان داد که REBT در کاهش سبک های تصمیم گیری آنی و اجتنابی و افزایش مهارت های اجتماعی نسبت به SIT مؤثرتر بود. نتیجه گیری: هر دو روش REBT و SIT در بهبود تصمیم گیری عقلانی و مهارت های اجتماعی کودکان با SCT مؤثر هستند. با این حال، REBT در کاهش سبک های تصمیم گیری آنی و اجتنابی و افزایش مهارت های اجتماعی نسبت به SIT مؤثرتر است.
تحلیل جامعه شناختی تأثیر استیگمای (انگ) اجتماعی بر کیفیت روابط زنان و مردان نابارور تحت درمان IVF اهدایی با تأکید بر تعدیل گری استقلال اقتصادی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
101 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل جامعه شناختی تأثیر استیگمای اجتماعی بر کیفیت روابط زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی با تأکید بر نقش تعدیل گری استقلال اقتصادی زن بود. روش پژوهش، کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی زوج های نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر اصفهان در بازه زمانی تیر تا اسفند 1402 بود. حجم نمونه برای سطح اطمینان 95% و توان آزمون حداقل 80%، برابر با 147 نفر تعیین شد. کیفیت روابط خانوادگی، کیفیت روابط اجتماعی و استیگمای اجتماعی ناشی از ناباروری به ترتیب، با استفاده از پرسش نامه های راست و گلومبوک[1] (1985)، پیرس و همکاران[2] (1991)، یونسی و همکاران (1384) سنجش شد. همچنین، استقلال اقتصادی زن براساس سطح تقریبی درآمد زن سنجش شد. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری، با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS4 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد استیگمای اجتماعی بر روابط خانوادگی و همچنین، روابط اجتماعی زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی، تأثیر منفی دارد. همچنین براساس نتایج، نقش تعدیل گری استقلال اقتصادی زن تأیید نشد. نتایج بر ارائه راهکارهای کاهش استیگمای اجتماعی، که مستلزم اقدامات هماهنگ و گسترده در سطوح مختلف جامعه است، تأکید می کند. [1] Rust & Golombok[2] Pierce et al.
بررسی نقش فرهنگ با تأکید بر معنویت و باورها در تقویت انسجام اجتماعی (مطالعه موردی: مناطق روستایی دهستان چلوند شهرستان آستارا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
103 - 126
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرهنگ به عنوان یکی از پایه های اساسی شکل دهنده به انسجام اجتماعی هر جامعه در مناطق روستایی نقش حیاتی و منحصر به فردی ایفا می کند بررسی نحوه کارکرد این مؤلفه ها و چالش هایی که در این زمینه وجود دارد ضروری است. هدف از این پژوهش بررسی نقش فرهنگ: با تأکید بر معنویت و باورها در تقویت انسجام اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان آستارا می باشد.روش: این تحقیق از نوع کاربردی و روش تحلیلی- تبیینی بوده و اطلاعات با ابزار پرسش نامه به صورت میدانی جمع آوری شد جامعه آماری کل روستاییان (5317) نفر بود حجم نمونه با فرمول کوکران به تعداد (358) نفر تعیین گردید روایی صوری پرسش نامه توسط پنل دانشگاهی تأیید شد آزمون پایایی با آلفای کرونباخ به میزان 799/0 تا 875/0 محاسبه شد. یافته ها: میانگین مولفه ی معنویت 49/3 و باورها 36/3 و انسجام اجتماعی 05/3 بود و آزمون همبستگی پیرسون بین مؤلفه های فرهنگ: معنویت و باورها با متغیر انسجام اجتماعی رابطه ی مثبت و معنا داری را به ترتیب میزان 614/0 و 610/0 با سطح معنی داری 99/0 و خطای 01/0 را نشان داد در ادامه آزمون رگرسیون چندگانه میزان پیش بینی هر یک از مؤلفه های متغیر مستقل را بر ارتقای متغیر وابسته انسجام اجتماعی به ترتیب معنویت 6/30 %درصد و باورها 8/29 % تبیین کرد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد توجه به معنویت و باورها در مناطق روستایی می تواند به ایجاد جوامع پایدار و همبسته روستایی کمک کند. لذا پیشنهاد می شود که برنامه ریزی های اجتماعی و فرهنگی با مشارکت جامعه محلی و با تأکید بر مؤلفه های فرهنگی و معنوی صورت گیرد.
گفتمان کاوی موسیقی از مشروطه تا انقلاب 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
27 - 49
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی مقایسه گفتمانی موسیقی دوره مشروطه با انقلاب 1357 است. تحولات گفتمانی موسیقی در این دو دوره می تواند تحولات گفتمانی دو دوره تاریخی ایران به ویژه در شرایط انقلابی را به نمایش بگذارد. در دوره مشروطه تصنیف های عارف قزوینی و سپس محمدتقی بهار (اواخر قاجار و اوایل پهلوی اول) به عنوان نمونه انتخاب شده اند؛ عارف مشهورترین تصنیف ساز این دوره است که آثارش همچنان در تاریخ اجتماعی و موسیقی ایران باقی مانده است. «کانون موسیقی چاووش» نیز به عنوان نمونه ای برای تصنیف های دوره انقلاب 1357 برگزیده شده است.تفاوت های اجتماعی دو دوره، تولید محتوایی متفاوت داشته است؛ اشعار دوره مشروطه کمتر حالتی حماسی دارند و بیشتر با غم و اندوه روایتگر اوضاع اجتماعی اند. اشعار در دوره انقلاب 1357 به ویژه تصنیف های ساخته شده توسط کانون چاووش، بیشتر حالتی حماسی داشته و در پی تهییج جامعه نیز برمی آیند. این وضعیت به لحاظ فرم نیز قابل مشاهده است؛ موسیقی دوره انقلاب 1357 مارش گونه و مهیج و به طور کلی «رزمی» است برخلاف موسیقی مشروطه که حزن انگیز و شِکوه گر است و هردوی این ها نشان از وضعیت اجتماعی و گفتمان اجتماعی هر دوره دارند. این مقایسه نشان می دهد که جامعه در دوره مشروطه با شکست هایی که مواجه شده است به یأس اجتماعی دچار شده است این در حالی است که گفتمان انقلاب 1357 گفتمانی است که جامعه را به مبارزه مداوم و رسیدن به پیروزی تشویق می کرده است.
تحلیل عناصر مفهومی گفتمان «صنعت مهاجرت» در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر مبنای مسئله افزایش میل به مهاجرت در ایران حول مفهوم «رسانه ای شدن مهاجرت» به مطالعه مهاجرت در فضای مجازی پرداخته و سوال اصلی مبتنی بر این پرسش بوده که گفتمان صنعت مهاجرت چگونه در اینستاگرام مفهوم سازی، معناپردازی و برساخت می شود؟ روش تحقیق، کیفی اینترنتی و تکنیک مورد استفاده، تحلیل گفتمان بوده است. چهارچوب مفهومی شامل نظریه صنعت مهاجرت هانسن- سورنسن و نظریه انتقادی بوده و یافته ها نشان می دهد عاملان گفتمان صنعت مهاجرت در فضای مجازی -که شامل بلاگرها و موسسات مهاجرتی هستند-، با استفاده از مکانیزم هایی مانند «بازنمایی مهاجرت به مثابه موفقیت»، «برساخت دوگانه خارج و وطن» و در نهایت «تأکید بر راهکارهای ادغام در فرهنگ مقاصد مهاجرتی»، موجبات مهاجرت ذهنیِ بازماندگان از مهاجرت فیزیکی در یک سپهر خیالی را فراهم نموده، گفتمان صنعت مهاجرت را مفصل بندی کرده و به تولید سوژه آرزومند مهاجرت می پردازند. هژمونیک شدن گفتمان صنعت مهاجرت و تشدید سودای مهاجرت در بلندمدت، هر گونه امید و تلاش برای توسعه را در جامعه، ممتنع کرده و موجی از احساس انسداد و ناکامی فردی و جمعی رقم خواهد زد.
تحلیل نقش حضور نخبگان ورزشی در رسانه ها بر فرهنگ رسانه ای ورزش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۰)
153 - 176
حوزههای تخصصی:
رسانه ها با تأثیرگذاری گسترده خود بر فرهنگ و هویت اجتماعی، نقش مهمی در توسعه و ترویج ورزش ایفا می کنند و به ویژه، حضور نخبگان ورزشی در این فضا اثرات زیادی بر فرهنگ رسانه ای ورزش دارد از این رو در پژوهش حاضر به تحلیل نقش حضور نخبگان ورزشی در رسانه ها و تأثیر آن بر فرهنگ رسانه ای ورزش کشور پرداخته شده است. پژوهش از نوع کیفی بوده و با رویکرد تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری استادان مدیریت ورزشی فعال در زمینه موضوع پژوهش، استادان حوزه رسانه، مدیران رسانه ملی، مجریان حال حاضر و قدیمی صداوسیما و مجریان ورزشی را دربر می گیرد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند (17 نفر). ابزار پژوهش شامل مصاحبه اکتشافی (نیمه ساختارمند) بوده و روایی ابزار بر اساس اعتبار نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تأیید شده است. همچنین به منظور تحلیل یافته ها از روش تحلیل مضمون با روش پیشنهادی اترید-استرلینگ (2001) و نرم افزار MaxQDA نسخه Pro استفاده شده و نتایج تحلیل مضمون فراگیر و ترسیم شبکه مضامین نشان داده است که 4 مضمون فراگیر مهارت های ارتباطی، الگوی تربیتی، مصرف رسانه و جامعه شناسی و 11 مضمون سازمان دهنده، از جمله ابعاد تشکیل دهنده نقش حضور نخبگان ورزشی در رسانه ها بر فرهنگ رسانه ای ورزش کشور بوده اند. براساس نتایج حضور نخبگان ورزشی در رسانه ها و تأثیر آن نه تنها بر توسعه مهارت های ارتباطی و ترویج الگوهای تربیتی مؤثر است، بلکه می تواند به تغییر نگرش ها و تقویت هویت فرهنگی ورزش در جامعه کمک کند. علاوه بر این، مصرف رسانه ای ورزشی و تأثیرات جامعه شناختی آن، به عنوان عوامل کلیدی در شکل دهی به فرهنگ ورزش، نقش مهمی ایفا می کنند. این یافته ها تأکید می کند که رسانه ها با استفاده از ظرفیت نخبگان ورزشی می توانند به گسترش و ارتقاء فرهنگ ورزش در سطح جامعه کمک نمایند. پیشنهاد می شود رسانه ها با بهره گیری بیشتر از نخبگان ورزشی، فرهنگ ورزش را در جامعه تقویت کرده و مشارکت عمومی را افزایش دهند.
Comparing the Effectiveness of Instructional Mental Imagery and Tolerance of Ambiguity Training on Students' Academic Procrastination(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Academic procrastination detrimentally affects students' other academic performances. Consequently, this study aimed to compare the effectiveness of instructional mental imagery and tolerance of ambiguity training on students' academic procrastination.
Methodology: This quasi-experimental research involved two experimental groups and one control group, with a pre-test, post-test, and two-month follow-up design. The study population consisted of all female twelfth-grade students in both public and private schools in Bojnurd during the 2023-2024 academic year. The sample included 45 students selected through purposive sampling and randomly assigned into three equal groups (each group containing 15 students). The first experimental group underwent twelve 90-minute sessions of instructional mental imagery training, and the second experimental group received nine 90-minute sessions of tolerance of ambiguity training based on the cognitive-behavioral approach, while the control group received no training. Data were collected using the Solomon and Rothblum (1984) Academic Procrastination Questionnaire and analyzed using repeated measures ANOVA and Bonferroni post-hoc test in SPSS-25.
Findings: The findings indicated significant differences between groups in terms of reducing students' academic procrastination. Both the instructional mental imagery and tolerance of ambiguity training methods significantly reduced academic procrastination in the post-test and follow-up stages compared to the control group (P<0.05). Moreover, there was no significant difference between the instructional mental imagery and tolerance of ambiguity training methods in reducing students' academic procrastination (P>0.05).
Conclusion: Given the effectiveness of both instructional mental imagery and tolerance of ambiguity training methods in reducing students' academic procrastination, school counselors and psychologists can utilize these methods alongside other educational approaches to reduce academic procrastination.
تاملی بر نظریه سرمایه فرهنگی پیر بوردیو در باب آموزش موسیقی به کودک (مطالعه موردی هنرجویان ساز پیانو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
123-147
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر کوشیده است در ایران تاثیر و اهمیت سرمایه فرهنگی را در شکل گیری روند یادگیری موسیقی در هنرجوی کودک نشان دهد. ساز مورد مطالعه این پژوهش پیانو بوده و با تکیه بر نظریه سرمایه فرهنگی پیر بوردیو جامعه شناس فرانسوی جلو رفته است. از دیدگاه بوردیو سرمایه فرهنگی شامل درک و شناخت فرهنگ، زیبایی، هنرهای متعالی، داشتن معلومات عمومی، سلیقه ی خوب و شیوه های رفتاری متناسب است که از بستر خانوادگی و نوع طبقه فرد سرچشمه می گیرد. بوردیو معتقد است وجود سرمایه فرهنگی بالا در فرد می تواند تاثیر جدی بر پیشرفت و پیشبرد فعالیت های هنری وی داشته باشد. بر این اساس این پژوهش سعی دارد چگونگی این نظریه و اهمیت سرمایه فرهنگی کودک را در رابطه با آموزش موسیقی مورد سنجش قرار دهد. تا ذیل نشان دادن تاثیر سرمایه فرهنگی در یادگیری نشان دهیم که تنها هوش موسیقیایی کودک نیست که می تواند بر یادگیری وی موثر باشد، بلکه میزان سرمایه فرهنگی خانوادگی کودک می تواند تاثیر کلیدی بر روند یادگیری وی داشته باشد. در این پژوهش از روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. در این روش داده ها از قبل وجود داشته و پژوهشگر از طریق مصاحبه با کودک و تکیه بر نظریه بوردیو به تحلیل آن ها می پردازد.
شکل گیری از خودبیگانگی شغلی و وابسته های آن در بین معلمان؛ مطالعه جامعه شناختی تجربه زیسته معلمان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
271-303
حوزههای تخصصی:
تحقیقات میدانی اندکی از منظر جامعه شناسی سازمانی به بررسی تجربه زیسته معلمان در سازمان آموزش و پرورش بعنوان یک سازمان مدرن پرداخته است. تحقیق حاضر با هدف وضعیت شناسی شکل گیری ازخودبیگانگی در میان معلمان و به منظور تقلیل وابسته های آن با رویکرد کیفی انجام شده است.در این راستا مصاحبه هایی با 13 معلم مشغول به خدمت در مقاطع ابتدایی و متوسطه تهران بعمل آمد در این رابطه از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری استفاده گردید. تحلیل داده های مطالعه و «مدل نظریه ای» ساخته شده نشان می دهد که : شرایط علی« عدم امکان مشارکت سازمانی»،« فقدان تخصص گرایی حرفه ای»، « عدم حمایت اجتماعی / سازمانی»،« عدم احساس توانمندی حرفه ای»و«نارضایتی مالی»منجر به پدیده «بیگانگی شغلی» در بین معلمان شده است. در این وضعیت به نظر می رسد معلمان با اتخاذ راهبردهای « اجرای قوانین کارآمد»، «کنشگری پراگماتیستی»،«گفتمان رضایت»باپدیده بیگانگی شغلی مقابله می کنند. پیامدهای این راهبردها برای معلمان مورد مطالعه،«تهی شدن فعالیت علمی معلم»و«بی تفاوتی آموخته شده» و« اتکا به تعاملات همکاران» بوده است.
تبیین جامعه شناختی ترس از در حاشیه ماندن و ارتباط آن با گرایش به ارتکاب جرم و قانون گریزی در میان کاربران رسانه های اجتماعی (مورد مطالعه نوجوانان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
159 - 188
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بحث در مورد ترس از در حاشیه ماندن با ظهور فناوری جدید یعنی رسانه های اجتماعی در حال افزایش است . هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان ترس از در حاشیه ماندن، احساس محرومیت نسبی با گرایش به ارتکاب جرم و قانون گریزی در میان نوجوانان بوده است.
روش: روش اجرای تحقیق پیمایشی است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. جمعیت آماری در این تحقیق ،دانش آموزان ساکن اهواز و مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم می باشد ، از نرم افزار sample power جهت تعیین حجم نمونه استفاده شد که در نهایت 459 نفر انتخاب شدند . داده ها با استفاده از نرم افزار spss و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند .
یافته ها: نتایج نشان داد که میان ترس از در حاشیه ماندن و بعد عاطفی گرایش به ارتکاب جرم با ضریب همبستگی65/0 و میان ترس از در حاشیه ماندن و بعد شناحتی گرایش به ارتکاب جرم با ضریب همبستگی52/0 و میان ترس از در حاشیه ماندن و بعد رفتاری گرایش به ارتکاب جرم با ضریب همبستگی51/0رابطه ی معناداری وجود دارد .علاوه بر این، میان ترس از در حاشیه ماندن و گرایش به قانون گریزی(بعد رفتاری) با ضریب همبستگی48/0 میان ترس از در حاشیه ماندن و گرایش به قانون گریزی(بعد شناختی) با ضریب همبستگی57/0رابطه ی معناداری وجود دارد . بخش ساختاری مدل حاکی از آن است که ترس از در حاشیه ماندن با قانون گریزی(بعد رفتاری) با دارا بودن ضریب 84/0 دارای همبستگی بیشتری است و ترس از در حاشیه ماندن با گرایش به ارتکاب جرم(بعد شناختی) با دارا بودن ضریب 28/0 دارای همبستگی کمتری می باشد .
نتیجه گیری: معنادار شدن ارتباط میان ترس از در حاشیه ماندن با گرایش به ارتکاب جرم و قانون گریزی در این پژوهش نشان می دهد که نوجوانانی که ترس از در حاشیه ماندن بیشتری دارند، برای اینکه تجربه مفیدتری از همسالان خود تجربه کنند گرایش به انجام جرائمی با خطرات بالا خواهند داشت و در این بین گسترش روز افزون استفاده از رسانه های اجتماعی سبب افزایش ترس از در حاشیه ماندن و در نتیجه افزایش گرایش نوجوانان به ارتکاب جرم و قانون گریزی می شود.
جامعه شناسی برنامه درسی سایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
51 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است تا ضمن بررسی آثار و ادبیات پژوهشی، مهم ترین نظریه های جامعه شناسی در ارتباط با برنامه درسی سایه را شناسایی و بررسی کند و ماهیت آن در چشم انداز نظریه های جامعه شناسی بررسی شود. چارچوب نظری این مقاله بر نظریه انتقادی مبتنی است و از نظر روش شناختی یک پژوهش کیفی است که در آن داده ها به شیوه اسنادی گرداوری و بررسی شده اند.، برنامه درسی سایه از یک طرف به عنوان ابزاری است برای رسیدن اهدافی که از طریق برنامه درسی رسمی قابل تحقق نیست و طراحان و سیاست گذاران به واسطه آن به این اهداف دست می یابند. از طرف دیگر، زبانی است که دانش اموزان و معلمان از آن برای شکستن تابوها، برای بیان معضلات زندگی مدرسه ای و اجتماعی بهره می گیرند. آنها می خواهند دغدغه های زندگی خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی را برجسته سازند. برنامه درسی سایه از زبان، ذهن، فکر و دل دانش آموزان و معلمان نشات می گیرد. بر اساس نتایج این پژوهش، مهم ترین نظریه های جامعه شناسی که برنامه درسی سایه را تبیین کرده اند عبارتند از: مارکسیسم، نظریه انتقادی، نظریه مقاومت، نظریه نیچه و روانکاوی.
تحلیل تاریخی تطبیقی مدرنیته سیاسی در ایران (1320-1285)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه تاریخی تطبیقی مدرنیته سیاسی در ایران از 1906 تا 1941 است. مسئله این پژوهش آن است که مدرنیته سیاسی در ایران در مرحله تثبیت پرابلماتیک شده و در دوره های مختلف تاریخی با وجود تلاش های متعدد از سوی آزادیخواهان، ساختار دولت مطلقه بازتولید شده است. با توجه به شواهد تجربی استدلال شده است که ایران، عدم تثبیت مدرنیته سیاسی و درنتیجه بازگشت اقتدارگرایی و بازتولید دولت مطلقه را در 1908 و 1925 تجربه کرده است. مدل نظری پژوهش برمبنای رویکرد ترکیب گرایانه است. ساختار منطقی این دستگاه نظری دلالت بر آن دارد که مدرنیته سیاسی نتیجه ارتباط چهار شرط علی یعنی نهادمندی نظام سیاسی، جدایی جامعه مدنی از دولت سیاسی، به رسمیت شناخته شدن حقوق فردی و حقوق شهروندی در قانون اساسی و نقش مثبت کنشگر خارجی است.موضوع این پژوهش تاریخی و روش تحقیق تاریخی-تطبیقی است.شواهد تجربی دلالت بر آن دارد که عدم تثبیت مدرنیته سیاسی در ایران تحت شرایط ترکیب شروط علی ضعیف بودن میزان نهادمندی سیاسی، عدم جدایی جامعه مدنی از دولت سیاسی، ضعیف بودن حضور حقوق فردی و حقوق شهروندی در قانون اساسی و نقش منفی کنشگر خارجی در تحولات سیاسی داخلی رخ داده است.
طراحی الگوی مدیریت جرم یابی زمین خواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در مسئله جرم یابی زمین خواری، نیاز به طراحیِ یک الگوی مدیریتی جهت یکپارچه نمودن اجرای دستورالعمل های مصوب و البته متفرقه سازمان های ذی ربط می باشد. تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت جرم یابی زمین خواری نگارش شده است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، ازحیث ماهیت توصیفی-تحلیلی و از نظر روش آمیخته می باشد. جامعه موردمطالعه در مرحله کیفی تحلیل مضمونی، خبرگان مطلع از موضوع و حجم نمونه در حد اشباع نظری به تعداد 11 نفر از سازمان امور اراضی، حفاظت محیط زیست، وزارت راه و شهرسازی، فرماندهی انتظامی و دادستانی عمومی و انقلاب و در بخش کمی از کارشناسانِ جرم یابِ زمین خواریِ پلیس امنیت اقتصادی هر استان جمعاً به تعداد 32 نفر درنظرگرفته شده که باتوجه به کل شمار بودن، حجم نمونه معنا نداشت. در بخش کیفی، ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل مضمونی و کدگذاری باز و انتخابی استفاده گردید. در بخش کمی پیمایشی ضمن استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی، برای اولویت بندی از آزمون فریدمن و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS بهره گیری شد.یافته ها: در این پژوهش، 4 بعد شامل: 1- بعد مدیریت با 3 مؤلفه مدیریت و فرماندهی، آموزش و انتصاب، 2-بعد عوامل ساختاری با 2 مؤلفه ساختار سازمانی و مقررات سازمانی، 3- بعد طرح ریزی و برنامه ریزی با 3 مؤلفه هدف گذاری، سیاست گذاری و آمار جرایم و 4- بعد توسعه و اصلاح با 2 مؤلفه ادامه فرآیند و تبدیل و اصلاح با مجموعاً 22 شاخص برای مؤلفه های ده گانه مذکور به دست آمد.نتیجه گیری: در اولویت بندی صورت گرفته، به ترتیب بعد عوامل ساختاری، طرح ریزی و برنامه ریزی، توسعه و اصلاح و مدیریت، دارای اولویت در طراحی الگوی مدیریت جرم یابی زمین خواری می باشند.
تحلیل مضمون الگوی راهبردی هویت زبانی در اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1187 - 1210
حوزههای تخصصی:
هویت زبانی به مثابه یکی از شاهکله های همبستگی و اتحاد ملی، نیازمند گزینش سیاست گذاری مناسب برای پاسداشت از هویت زبان محلی و قومی در کنار زبان رسمی می باشد. (موضوع) ازآنجایی که اصل پانزدهم قانون اساسی به مسائل زبانی اشاره می کند، این مقاله برای شناسایی و بررسی الگوی هویت زبانی در ایران تلاش می کند تا به بررسی سیاست هویتی در این اصل قانونی بپردازد. (هدف) تلاش بر این است به سؤال زیر پاسخ داده شود: بر اساس اصل پانزدهم قانون اساسی ایران، در خصوص زبان رسمی و هویت های زبانی چه سیاستی اتخاذ شده است؟ برای پاسخگویی به سؤال های مقاله از مطالعات اسنادی کتابخانه ایی و روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شده است. (روش) تجزیه وتحلیل اصل پانزدهم نشان می دهد الگوی مطلوب هویت زبانی در جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون اساسی، «وحدت گرایی در عین پذیرش تکثر زبانی» می باشد و دولت موظف است مانعی در راستای سیاستِ آموزش زبان های محلی و قومی ایجاد نکند. بر اساس الگوی سیاست زبانی در اصل پانزدهم قانون اساسی نباید زبان های محلی و قومی به حاشیه رانده شوند.
طراحی مدل پایداری اجتماعی- فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
271 - 312
حوزههای تخصصی:
استراتژی های توسعه، بدون در نظر داشتن ابعاد انسانی، اجتماعی و زیست محیطی آن، پویایی هایی را ایجاد می کند که به موجب آن عوامل اصلی توسعه یافتگی به جای آن که به عنوان پیش رو برای فرآیند توسعه عمل کنند، با تأخیرهای زمانی در مقابل توسعه قرار می گیرند. هدف این پژوهش طراحی مدل پایداری اجتماعی-فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران مبتنی بر روش کیفی داده بنیاد است. نمونه آماری این پژوهش شامل 18 نفر از خبرگانی است که در حوزه پایداری اجتماعی- فرهنگی دارای دانش کافی و تجربه عملی هستند. نمونه گیری ابتدا به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در نتیجه مقوله هسته ای با عنوان توسعه اجتماع محور مشارکتی ظاهر گردید. یافته های پژوهش بر اساس مدل پارادایمی در پنج محور (شرایط علی، شرایط مداخله گر و شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها) قرار گرفت. نتایج نشان می دهد همراهی نکردن جامعه محلی با توسعه، شرایط نامناسب اشتغال و درآمد، فقر و معیشت نامطلوب جامعه محلی، محرومیت جامعه محلی از امکانات مناسب، بازنمایی منفی رسانه ها از هویت بلوچ، نقش آفرینی گروه های مرجع محلی در منفی سازی نگرش جامعه محلی نسبت به اهداف توسعه و بی اعتمادی جامعه محلی نسبت به اهداف توسعه از عوامل مؤثر بر پایداری اجتماعی-فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران است. در ضمن پایداری اجتماعی-فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران موجب پیامدهایی مانند توسعه اجتماعی منطقه، کاهش فقر و محرومیت منطقه، ارتقای سطح اعتماد در جامعه محلی، ارتقای هوش فرهنگی در جامعه محلی است.
نهاد دین؛ تحلیل داده بنیاد جامعه پذیری دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این نوشتار، تحلیل چگونگی تحقق جامعه پذیری دینی در دعا به عنوان یک کنش اجتماعی و ارائیه یک الگوی بومی جامعه پذیری دینی مبتنی بر نقش دعا و نیایش است. روش مطالعه: در این پژوهش رویکرد روشی، کیفی و با استفاده از روش نظرییه زمینه ای با 23 نفر از شهروندان شهرستان بندر امام خمینی(ره) که روزانه دعا می خوانند، از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع، مصاحبه های عمیق و ساختاریافته انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهند «جامعه پذیری دینی» تحت تأثیر شرایط علّی (مکان مندی، زمان مندی، شرایط روحی)، شرایط زمینه ای (شرایط فردی، دعاگرایی خانواده، دعاگرایی دوستان، رویکرد مناسبتی رسانه) و شرایط مداخله گر (ظرفیت وجودی، فشار محیط، عملکرد ساختاری، معنویت متغیر، دسترسی پذیری محتوای جانبی) می باشد. به این منظور شهروندان راهبرد «دعاگرایی» را اتخاذ کرده اند که پیامدهای (اصالت مطلوب ها، خود ملکوتی، نیت مندی، تفکر توحیدی، الگو پروری) را به دنبال داشته است. نتیجه گیری؛ دعا به عنوان کنش اجتماعی و فردی، بستری مناسب برای جامعه پذیری دینی کنشگران در جامعه است. جامعه پذیری دینی مبتنی بر دعا، یک فرآیند تعاملی است. به این صورت که راهبرد دعاگرایی خود تحت تأثیر دو دسته از عوامل است که همان شرایط زمینه ای (شرایط فردی، دعاگرایی خانواده، دعاگرایی دوستان، رویکرد مناسبتی رسانه) و مداخله گر (ظرفیت وجودی، فشار محیط، عملکرد ساختاری، معنویت متغیر، دسترسی پذیری محتوای جانبی) هستند. بنابراین به منظور تسهیل روند جامعه پذیری دینی لازم است شرایط تحدیدکننده، حذف یا حداقل تعدیل و شرایط تسهیل کننده، ایجاد یا تقویت شوند.
تعیین کننده های مدت زمان ماندگاری در زندگی زناشویی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
223 - 257
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه شانس ترک زندگی زناشویی با استفاده از مدل های آماری کاکس با مخاطرات متناسب و اثرات تصادفی، بررسی و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی مانند سن در ازدواج، جنس، محل سکونت و استان، بر مدت زمان آن برآورد شد. رخداد وقایع ازدواج و طلاق سازمان ثبت احوال در بازه 01 / 01 / 1401 تا 29 / 12 / 1401 بوده است. در مجموع 412918 رکورد داده در تحلیل بقاء وارد شد. رکوردهای دارای خطا یا بی پاسخ، حذف شدند. نتایج نشان داد، شانس ترک زندگی زناشویی در مردان 1.54 برابر زنان و معنی دار است. اما شانس ترک زندگی زناشویی در ازدواج های سنین پایین تر، بیشتر از ازدواج هایی است که در سنین بالاتر رخ می دهد. به طوری که، شانس ترک زندگی زناشویی برای گروه های 20-10، 30-20، 40-30 و 50-40 ساله و بیشتر به ترتیب 31.3، 11.7، 3.9، 1.3 برابر افراد در گروه سنی 50+ ساله است. متغیر استان نیز دارای تأثیر معنی دار بر طول مدت زناشویی است. بررسی عوامل موثر بر مدت زندگی زناشویی، امکان مداخله به موقع در جهت افزایش بقای ازدواج، برای زوجین، خانواده، روانشناسان و مددکاران اجتماعی در سطح خرد و برای جامعه شناسان و سیاست گذاران در سطح کلان را فراهم می کند.
Providing a Model for the Development of Adjunct Faculty Collaboration in the Islamic Azad University(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The primary objective of this study was to develop a comprehensive model to enhance adjunct faculty collaboration at Islamic Azad University. The research focused on identifying key factors influencing adjunct faculty collaboration by exploring professional, organizational, and individual competencies. Methods and Materials: This study used a quantitative, descriptive-survey research design. The statistical population comprised all adjunct faculty members at Islamic Azad University, with a sample of 404 participants selected using multi-stage cluster random sampling, calculated through Cochran's formula. A researcher-made questionnaire with 95 items across three dimensions—professional competencies, organizational competencies, and individual competencies—was used for data collection. The reliability of the questionnaire was confirmed with a Cronbach’s alpha of 0.7. Data were analyzed using exploratory factor analysis (EFA) and confirmatory factor analysis (CFA) to validate the proposed model. Findings: The results from EFA identified 12 key factors across the three dimensions, including service delivery skills, job commitment, teaching technology, scientific production, educational innovation, self-efficacy, job identity, foresight, service to society, organizational ethics, participation in scientific development, and support and backing. The CFA confirmed these findings, with self-efficacy and teaching technology emerging as the most significant factors within individual and professional competencies, respectively. The R² values indicated strong correlations between the identified factors and adjunct faculty collaboration. Conclusion: The
بسترهای تشدید فاصله بین پیروان ادیان و مذاهب در استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
35 - 63
حوزههای تخصصی:
در بستر متنوع قومی و مذهبی ایران زمین، دائما مسئله نحوه و کیفیت تعامل بین اقوام و پیروان مذاهب مورد بحث بوده است. این تعامل می تواند متأثر از عوامل واگرا باشد. نظر به اهمیت دوچندان همسویی و وحدت ملی در شرایط تاریخی کنونی، در این مقاله سعی شده است تا زمینه ها و دلایل تشدید اختلاف و فاصله افتادن بین ادیان و مذاهب در استان سیستان و بلوچستان، که میزبان پیروان اقوام و مذاهب متعددی است، مطالعه شود. در این مقاله ذیل چارچوب مطالعه کیفی و بر اساس نظریه زمینه ای با 25 نفر از ساکنین استان سیستان و بلوچستان طی بازه زمانی 6 ماهه مصاحبه انجام شده است. روش نمونه گیری بر اساس نمونه گیری نظری بوده و با مشارکت کنندگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. یافته ها بر اساس روش اشتراوس و کوربین کدگذاری و تحلیل شده اند. در کدگذاری باز، متن مصاحبه ها چندین بار خوانده و حدود 95 مفهوم از جملات معنی دار استخراج شد. مفاهیم در کدگذاری محوری در 16 مقولهٔ فرعی و 7 مقولهٔ اصلی و انتزاعی تر تلفیق شدند. در نهایت یک مقولهٔ هسته ای نهایی «نیروهای واگرا و ازهم گسیختگی تعاملات بین ادیان و مذاهب» که جامع و چکیده ای از تمامی مقولات اصلی و تحلیل داستانی از فرایند داده هاست، استخراج شد. این مطالعه ثابت می کند که عواملی تحت عنوان تبعیض، عدم پذیرش دیگری، نابخردی برخی علمای دینی و فقدان گفت وگوی آزاد و در بستری که بنا به مشکلات اقتصادی و تحت تأثیر جغرافیای فرهنگی شکل گرفته و با مداخله عواملی مانند تعصبات شدید قومی و دینی منجر به شکل گیری شبکه تعاملی متعصب و منافع داخلی و خارجی شده است که در راستای منع تعامل بین ادیان و مذاهب فعالیت می کنند. پیامد این فرایند هم روی آوردن به کنش تحقیرآمیز و توهین آمیز افراد و همچنین تغییر تصور آن ها نسبت به دین است.
بررسی وضعیت خانواده ایرانی در فضای مجازی: مطالعه صفحات اینستاگرامی با رویکرد روابط والدین با فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
325-374
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی امروزه یک جهان زیست قطعی و همگانی شده است و دامنه حدود و ثغور بهره برداری از فضای مجازی کاملا وابسته به سبک زندگی و تعلقات فردی افراد شده است. مدیریت این فضای عظیم و پیچیده ابتدا نیازمند وضعیت سنجی و شناسایی درست این فضا و سپس وضع سیاست های دقیق، برنامه ریزی و نظارت همه جانبه است. در این میان موضوع مهم خانواده و روابط درون خانوادگی در این فضا به فراخور ویژگی های مهم و منحصر به فرد آن، باعث بروز مواضع متفاوتی شده است. این مقاله به بررسی وضعیت خانواده ایرانی در صفحات اینستاگرامی با رویکرد روابط والدین با فرزندان پرداخته است. پژوهش حاضر یک پژوهش اکتشافی و نتایج بررسی با استفاده از روش کیفی تحلیل مضمون و نرم افزار «NVivo» تحلیل شد و پایایی کدگذاریتوسط ضریب موضوعی کاپا مورد تأیید قرار گرفت. در نتیجه تحلیل داده ها، 5 مضمون، 23 زیر مضمون در رابطه با رویکرد روابط والدین با فرزندان در محیط خانواده در پلتفرم اینستاگرام مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفت. که «گفتار»، «روابط»، «نوع تفکر و اندیشه»، «سبک زندگی» و «رفتار» والدین با فرزندان به عنوان 5 مضمون اصلی احصاء شد و زیرمضمون های «تصویرسازی نامناسب از پدر و مادر ایرانی»، «ترویج بی عفتی و بی حیایی در روابط درون خانوادگی»، «همطراز کردن فرزند با حیوان خانگی»، و« تبلیغ دردسرهای مادرشدن» هر کدام فراوانی قابل توجهی در صفحات اینستاگرامی پرمخاطب به خود اختصاص دادند.