فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف تعریف خردمندی از دیدگاه زنان و مردان میانسال که تجارب سختی را در زندگی خود تجربه کرده بودند انجام شد. روش پژوهش کیفی و از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد. محیط پژوهش شامل تمام زنان و مردان میانسال شهر اصفهان بود که در طول زندگی خود یک یا چند تجربه سخت و نامطلوب را پشت سر گذاشته بودند. مشارکت کنندگان بر اساس نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند؛ مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع ادامه یافت و نهایتاً تعداد 13 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها 60 مفهوم، 10 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی (عقلانیت، حس رضایتمندی، تواضع و فروتنی، معرفت و شناخت نسبت به خود، خدا و جهان) استخراج شد. نتایج نشان داد خردمندی، مفهومی گسترده است که از معانی و تعاریف مختلفی برخوردار است و نقش تجارب زندگی و به ویژه تجارب سخت در نیل به ویژگی خردمندی بسیار پررنگ بوده و هر فرد می تواند این مفهوم را با در نظر گرفتن تجارب مختلف خود در طول زندگی معنا کند.
رابطه نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی با قلدری سایبری: نقش میانجی گر همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
161 - 176
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن نقش زیادی در توانایی درک و تفسیر رفتار دیگران دارند و می توانند با بهبود همدلی به کاهش قلدری سایبری کمک کنند. لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی همدلی در رابطه کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن با قلدری سایبری انجام شد.
روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1401بود که از بین آن ها تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. از مقیاس بهره همدلی بارون–کوهن (2003)،مقیاس نقایص کارکردهای اجرایی بارکلی (2012)، مقیاس تجربه قلدری و قربانی سایبری آنتونیادو و همکاران (۲۰۱۶) و آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم بارون-کوهن و همکاران (2001) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: مطابق نتایج بین نظریه ذهن و قلدری سایبری(01/0 ≥p)، بین نقص کارکردهای اجرایی و همدلی(01/0 ≥p) و بین همدلی و قلدری سایبری(01/0 ≥p) رابطه منفی معناداری وجود داشت. همچنین بین نقص کارکردهای اجرایی و قلدری سایبری(01/0 ≥p) و نیز بین نظریه ذهن و همدلی(01/0 ≥p) رابطه مثبت معناداری وجود داشت. همچنین نقش میانجی گر نسبی همدلی در رابطه بین نظریه ذهن و قلدری سایبری و در رابطه بین کارکرد اجرایی و قلدری سایبری تأیید شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد کودکانی که نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی ضعیفی دارند به احتمال بیشتر به سمت قلدری کشیده می شوند؛ زی را مه ارت های نظری ه ی ذهن و کارکردهای اجرایی تعاملات متقابل اجتماعی را سازماندهی می کنند. درک ضعیف نیات و هیجانات دیگران و نقص در کارکردهای اجرایی ممکن است توانایی کودکان در زمینه ی تشخیص علائم و سرنخ های اجتماعی که بیانگر روابط دوجانبه است، را به خطر بیندازد و آن ها را در معرض قربانی یا قلدربودن قرار دهد.
همبسته های بدنی و روان شناختی خودزنی غیر خودکشی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
35 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودزنی غیرخودکشی به آسیب عمدی سطح بدن بدون نیت خودکشی اشاره دارد. این رفتار یکی از نگرانی عمده متخصصان حوزه سلامت روان در جهان است و همچنین یکی از اختلال هایی است که نیاز به مطالعه بیشتر دارد؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی همبسته های بدنی و روان شناختی خودزنی غیرخودکشی در دانشجویان بود.
روش: پژوهش ازنظر هدف بنیادی و به لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور در سال تحصیلی 1402 بود. تعداد 200 نفر از دانشجویانی که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، نمونه آماری را تشکیل دادند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خود آسیب رسانی آگاهانه و تعمدی (گراتز، 2001)، شاخص توده بدنی، پرسشنامه نگرانی در مورد بدشکلی (اوستوزین، لمبرت و کاسل، 1998) و پرسشنامه شرم از تصویر بدن (دوارت، پینتو گوویا، فریرا و همکاران، 2015) استفاده شد. داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و همچنین در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین نگرانی درباره بدشکلی و شرم از بدن و مؤلفه های آن (شرم برونی شده و درونی شده) با خودزنی غیرخودکشی رابطه مثبت وجود دارد (01/0 >p). باوجوداین رابطه ای بین وزن و شاخص توده بدنی با خودزنی غیرخودکشی وجود ندارد (05/0 <p). نتایج نشان داد که از بین این متغیرها شرم برونی شده پیش بینی کننده خودزنی غیرخودکشی است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده نقش و اهمیت عوامل روان شناختی ازجمله نگرانی درباره بدشکلی و شرم از بدن در خودزنی غیرخودکشی است. دراین بین شرم برونی شده نقش مهم تری در پیش بینی این رفتار دارد. توجه به شرم برونی می تواند در تدوین مدل های آسیب شناختی، آموزشی و درمانی مهم باشد
مدل یابی معادلات ساختاری رضایت جنسی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی باورهای غیرمنطقی در زنان دارای تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
274 - 287
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی معادلات ساختاری رضایت جنسی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی باورهای غیرمنطقی در زنان دارای تعارضات زناشویی بود. مطالعه حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روانشناختی شهر تهران در سال 1401 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین(2023) و با روش نمونه گیری در دسترس(شیوه آنلاین) 431 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) ثنایی ذاکر و همکاران(1387)، پرسشنامه رضایت جنسی(SSQ) لارسون و همکاران(1998)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ نسخه سوم(YSQ-S3) یانگ(2005) و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی(IBQ) جونز (1968) بود. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 28 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه(0/82- =β و 0/001=sig)، بر رضایت جنسی اثر مستقیم و معنادار دارد. در نهایت باورهای غیرمنطقی(0/75- =β و 0/001=sig) بر رضایت جنسی دارای اثر مستقیم و معنادار بود و توانست در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه با رضایت جنسی نقش میانجی معنادار ایفا کند. همچنین مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/041=RMSEA و 0/05>p) و 93 درصد رضایت جنسی تبیین می شود. می توان نتیجه گیری کرد که با توجه به نقش معنادار طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی، می توان با به کارگیری زوج درمانی طرحواره ای از بروز نارضایتی جنسی در زنان دارای تعارضات زناشویی جلوگیری کرد.
مدل مفهومی رشد پس از ضربه با تأکید بر مفهوم ضربه روانی بر اساس قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجه شدن با ضربه های روانی و پیامدهای حاصل از آن افراد زیادی را در زندگی درگیر می کند. در چند دهه اخیر، پژوهش ها در زمینه مطالعات تروما، بر نتایج مثبت و رشد متمرکز شده اند. این موضوع از نگاه دین اسلام نیز مغفول نمانده است و شواهدی در رابطه با رشد پس از ضربه در آیات قرآن کریم یافت می شود؛ لذا این پژوهش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ترکیب روش معناشناسی و تحلیل شبکه مضامین در بخش کیفی و روش توصیفی زمینه یابی در بخش کمی، به تدوین مدل مفهومی رشد پس از ضربه با تمرکز بر مفهوم ضربه بر اساس قرآن کریم پرداخته است. در یافته های پژوهش سه مضمون عوامل زمینه ای، رشد فرایندی و رشد عمیق برای مفهوم رشد پس از ضربه شناسایی شده است. عوامل زمینه ای از سه مضمون سازمان دهنده ارتباط سالم با خداوند، ارتباط سالم با خود و ارتباط سالم با واقعیت اخذ شده اند. مضمون رشد فرایندی نیز از سه مضمون شناخت واقع بینانه، عاطفه مثبت و رفتار فعالانه انتزاع می شود. در نهایت مضمون رشد عمیق شامل چهار خرده مضمون رشد معنوی، رشد شناختی، رشد عاطفی و رشد رفتاری می گردد. همچنین شاخص روایی محتوا برای مضامین به دست آمد و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت. در نهایت تعریف رشد پس از ضربه با تأکید بر مفهوم ضربه روانی بر اساس قرآن کریم بدین شکل به دست آمد: رشد پس از ضربه در دو سطح فرایندی و عمیق در مواجهه با یک ضربه روانی پدید می آید؛ در سطح فرایندی مجموعه ای از ویژگی های شناختی واقع بینانه، عاطفی مثبت و رفتاری فعالانه در فرد اتفاق می افتد و در سطح عمیق، رشد معنوی، رشد شناختی، رشد عاطفی و رشد رفتاری صورت می گیرد، همچنین عوامل ارتباط سالم با خداوند، ارتباط سالم با خود و ارتباط سالم با واقعیت زمینه ایجاد آن را فراهم می نمایند.
رابطه بین عملکردهای شناختی و سواد خواندن در دانشآموزان پایه چهارم دبستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش بررسی رابطه بین عملکردهای شناختی و سواد خواندن در دانشآموزان پایه چهارم دبستان است. مواد و روشها: روش مطالعه توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر تهران است که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ در حال تحصیل بودند که تعداد ۱۷۴ نفر از آنها به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازهگیری از آزمونهای پیشرفت سواد خواندن ( پرلز، 2016) و خرده آزمونهای از نسخه پنجم آزمون هوش وکسلر کودکان (WISC-5) و آزمون توجه و تمرکز IVA-2 استفاده شد. یافتهها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، بین مؤلفههای عملکرد شناختی و سواد خواندن ادبی و اطلاعاتی دانش آموزان پایه چهارم دبستان رابطه مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تفکر مفهومی با ضریب بتای استاندارد (۴۵۱/۰) بالاترین تأثیر رگرسیونی را بر سواد خواندن ادبی دانش آموزان داشته است. همچنین تفکر مفهومی با ضریب بتای استاندارد (۴۵۶/۰) بالاترین تأثیر رگرسیونی را بر سواد خواندن اطلاعاتی دانش آموزان داشته است و سرعت پردازش، حافظه فعال و توجه بعد از تفکر مفهومی بالاترین تأثیر رگرسیونی را بر سواد خواندن اطلاعاتی دانش آموزان داشتهاند. نتیجهگیری: با افزایش تواناییهای شناختی در دانشآموزان، امکان اجرای مهارتهای متعدد به طور همزمان فراهم میشود و همچنین دانشآموزان دارای سواد خواندن اطلاعاتی، ارزش اطلاعات را در متون تشخیص میدهند و توانایی پیدا کردن و تحلیل اطلاعات را هنگام خواندن مطالب دارند و قادرند محتوای اطلاعات را با دید انتقادی ارزیابی کنند
الگوی ساختاری خود مراقبتی بر اساس ادراک بیماری، حمایت اجتماعی وتصمیم گیری مشارکتی: نقش واسطه ای خودکارامدی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮرﺳﯽ الگوی ساختاری خود مراقبتی بر اساس ادراک بیماری، حمایت اجتماعی و تصمیمگیری مشارکتی با نقش واسطهای خودکارآمدی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم ﺑﻮد. مواد و روشها: در یﮏ زمینهیابی ﻣﻘﻄﻌﯽ ﺗﻌﺪاد 800 ﺑﯿﻤﺎر ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ دیﺎﺑﺖ ﻧﻮع دو (331 مرد و 469 زن) در بیمارستانهای استان قم ﺑﻪ ﺷﯿﻮه نمونهگیری تصادفی اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ. دادهها ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ و ادراک بیماری، پرسشنامه حمایت اجتماعی خانواده، خودکارآمدی در بیماران دیابتی، پرسشنامه خود مراقبتی دیابت و پرسشنامه تصمیمگیری مشارکت بیمار در درمان جمعآوری و ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺪل یﺎﺑﯽ ﻣﻌﺎدﻟﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎری (SEM) ﺑﺎ نرمافزار AMOS24 و SPSS26 ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺪﻧﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ، ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ، آزﻣﻮن t و ﺧﯽ دو در ﺳﻄﺢ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و ﺑﺮای ﻣﻘﺎیﺴﻪ دادهها ﺑﻪ ﮐﺎر رﻓﺖ. ﺑﻌﺪ از ارزیﺎﺑﯽ ﺑﺮازش ﻣﺪل، ﺿﺮایﺐ ﺑﯿﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎ ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪﻧﺪ. اﻏﻠﺐ ﻣﺴﯿﺮﻫﺎی دارای ﺿﺮایﺐ ﻣﻌﻨﺎدار در ﻣﺪل ﻧﻬﺎیﯽ ﺣﻔﻆ ﺷﺪﻧﺪ و ﻣﺴﯿﺮﻫﺎی دارای ﺿﺮایﺐ ﻏﯿﺮﻣﻌﻨﺎدار و یﺎ ﺑﺮﺧﯽ از ﺿﺮایﺐ ﻣﺴﯿﺮ دارای ﻣﻌﻨﺎداری ﺿﻌﯿﻒ ﺑﻪ دﻻیﻞ ﻧﻈﺮی از ﻣﺪل ﻧﻬﺎیﯽ ﺣﺬف ﺷدند. یافتهها: یافتهها به این شرح بود 1- مدل اندازهگیری متغیرهای پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. 2- ادراک بیماری بر خودمراقبتی بیماران دیابتی نوع دوم اثر مستقیم و غیرمستقیم دارد. 3- حمایت اجتماعی بر خودمراقبتی بیماران دیابتی نوع دوم اثر مستقیم و غیرمستقیم دارد. 4- تصمیمگیری مشارکتی بر خودمراقبتی بیماران دیابتی نوع دوم اثر مستقیم و غیرمستقیم دارد. نتیجهگیری: اﻏﻠﺐ رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ایﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎ در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﻤﺴﻮ ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻗﺒﻠﯽ و نظریههای ﻣﻮﺟﻮد ﺑﻮدﻧﺪ
اثربخشی درمان فرا تشخیص یکپارچه بر بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی در نوجوانان مقطع متوسطه با علائم نوموفوبیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نوموفوبیا یک اختلال اجتماعی روانی است که در جوامع در حال گسترش روی نسل نوجوان و جوان اثر چشمگیر داشته است و پیامدهای مهمی مانند آشفتگی هیجانی، عاطفی، روابط بین فردی نامطلوب و ... را به همراه داشته است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع طرح پیش آزمون – پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد بررسی شامل کلیه نوجوانان دختر دارای نشانههای نوموفوبیا در شهر اصفهان بود. قبل از اجرای برنامه مداخله دانشآموزان یک مدرسه پرسشنامه نوموفوبیا را تکمیل کرده و از بین آنها 30 نفر از کسانی که نمره نوموفوبیا آنها بالاتر از 35 بود به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرکتکنندگان در پژوهش مقیاسهای سنجش بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی را در مراحل پیشآزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش برنامه مداخله فراتشخیصی یکپارچه را 8 جلسه 90 دقیقهای دریافت کردند و گروه گواه در این مدت هیچگونه برنامه مداخلهای را دریافت نکردند و سپس دو گروه در مرحله پس آزمون دوباره پرسشنامههای مذکور را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-24 و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره با رعایت مفروضههای آماری انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد درمان فراتشخیصی یکپارچه در افزایش بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا مؤثر بوده و سبب بهبود بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا شد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که مداخله فراتشخیصی یکپارچه بر بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا تأثیرگذاراست و میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت بهبود بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانانی که به نوموفوبیا مبتلا هستند مورد استفاده قرار گیرد
مداخله در کاهش اضطراب امتحان: یک پژوهش مروری- سیستماتیک
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۵۵-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
اضطراب امتحان یک مشکل عمده در میان دانش آموزان و دانشجویان است؛ بنابراین این پژوهش با هدف بررسی سیستماتیک تأثیر درمان های مختلف بر اضطراب امتحان انجام گرفته است. روش مورداستفاده در این پژوهش سیستماتیک می باشد. جهت رسیدن به این هدف در پژوهش حاضر از یافته های کمی 39 پژوهش استفاده شد. پژوهش هایی که در این پژوهش سیستماتیک مورداستفاده قرار گرفتند از بانک های اطلاعاتی سایت خصوصی بانک مجلات ایران، پایگاه مجلات تخصصی نور، پایگاه جهاد دانشگاهی کشور جمع آوری شدند و بعد از بررسی ملاک های ورود و خروج مطالعات، اطلاعات پژوهش های جمع آوری شده با نرم افزار Excel مورد تحلیل قرار گرفت. همچنین در این پژوهش به کمک یافت شمارش فراوانی هرکدام از قسمت های پژوهش مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بیشترین آزمون مورداستفاده تحلیل کوواریانس، بیشترین نمونه مورداستفاده دانش آموزان و بیشترین شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای همراه با غربال کردن بود. این پژوهش بینشی را در این حیطه به وجود می آورد و برای کسانی که می خواهند در این زمینه پژوهش کنند می توانند مرور بسیار مفیدی در پیشینه تجربی داشته باشند.
بررسی اثربخشی روش تحریک Forbrainبر توجه شنیداری در کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه 11-6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی روش تحریک Forbrain بر توجه شنیداری در کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه 11-6 سال بود. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان 6 تا 11 ساله دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه مراجعه کننده به مرکز درمانی توانش در سال 1401 بودند. به منظور نمونه گیری تعداد 40 نفر (در هر گروه 20 نفر) از میان افرادی که توسط متخصص روان پزشکی تشخیص بیش فعالی داشته اند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه جای دهی شدند. گروه مداخله 10 جلسه 20 دقیقه ای Forbrain و گروه کنترل هیج مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: یافته ها نشان داد که پس از کنترل نمرات پیش آزمون، اثر گروه بر نمرات پس آزمون توجه شنیداری معنادار است. به عبارت دیگر، بین مشارکت کنندگان گروه تحریک Forbrain و کنترل در میانگین نمرات توجه شنیداری در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد و این روش اثربخش بوده است. نتیجه گیری: روش تحریک Forbrain بر توجه شنیداری در کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه مؤثر است و می تواند در محیط های آموزشی و درمانی به کار گرفته شود. پیشنهاد می گردد مطالعات تکمیلی جهت مقایسه این روش با دیگر روش ها صورت گیرد.
مدل یابی علی علائم اختلال شخصیت مرزی بر اساس ناکامی در ارضای نیازهای روان شناختی: نقش میانجی کنترل بازداری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناکامی در ارضای نیازهای روان شناختی یکی از علت های علائم اختلال شخصیت مرزی در نظر گرفته می شود و مکانیسم های این ارتباط چندان واضح نیست. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی علی علائم اختلال شخصیت مرزی بر اساس ناکامی در ارضای نیازهای روان شناختی با نقش میانجی کنترل بازداری انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضرتوصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند که از این جامعه نمونه ای به حجم ۱۵۳ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس شخصیت مرزی (جکسون و کلاریچ، 1991)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روان شناختی (گاردیا و همکاران، 2000) و آزمون برو/ نرو (هافمن، 1984) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS 28و Smartpls3 انجام شد. یافته ها: نتایج مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد ارضای نیازهای روان شاختی (001/0>P؛14/0-=β) و کنترل بازداری(001/0>P؛38/0-=β) اثر مستقیم و منفی بر علائم اختلال شخصیت مرزی دارد. ارضای نیازهای روان شناختی (001/0>P؛27/0=β) با اثر مثبت بر کنترل بازداری اثر غیر مستقیمی بر علائم اختلال شخصیت مرزی دارد. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که ناکامی در ارضای نیازهای روان شناختی علاوه بر اینکه یک عامل خطر مستقل برای اختلال شخصیت مرزی است می تواند با کاهش کنترل بازداری منجر به بروز این علائم شود.
Effectiveness of Solution-Focused Couples Therapy on Psychological Well-being and Distress Tolerance among Couples(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The current study aimed to investigate the effectiveness of solution-focused couples therapy on psychological well-being and distress tolerance. Methods: This was a quasi-experimental study using a pre-test and post-test design with a control group and a follow-up phase. The population consisted of all couples attending counseling centers in Tehran during the last two months of the year 2021. A sample of 30 couples was selected using convenience sampling and randomly assigned to an experimental group (15 couples) and a control group (15 couples). The research instruments included the Ryff Psychological Well-being Scale (1988) and the Simons and Gaher Distress Tolerance Scale (2005). The experimental group received eight sessions of McDonald's (2007) solution-focused training in a group setting, whereas the control group received no intervention. Data were analyzed using covariance analysis with SPSS software version 21. Findings: The results showed that solution-focused couples therapy had a significant effect on the dimensions of psychological well-being (F = 15.78, p = .001) and distress tolerance (F = 12.00, p = .001); these effects were maintained during the follow-up phase (p < .001). Conclusion: Given the results, therapists can employ solution-focused couples therapy to enhance psychological well-being and distress tolerance among couples, which significantly affects the stability and strength of families.
Effectiveness of Couples Coping Enhancement Training on Resilience and Marital Conflict During the Transition to Parenthood(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this study was to determine the effectiveness of Couples Coping Enhancement Training (CCET) on resilience and marital conflicts in couples during the transition to parenthood. Methods: This quasi-experimental research employed a pre-test, post-test, and follow-up design with experimental and control groups. The population consisted of couples attending counseling centers in Shiraz in 2022, from whom 12 couples were selected using a volunteer-available sampling method based on inclusion and exclusion criteria and randomly assigned to either the experimental group (6 couples with training) or the control group (6 couples without training). The CCET training sessions for the experimental group were conducted over nine weekly two-hour sessions. Data were collected using the Connor-Davidson Resilience Scale (Connor & Davidson, 2003) and the Sanaei Zaker and Barati Marital Conflict Questionnaire (2008). The data were analysed with analysis of variance with repeated measurements method using SPSS-25 software. Findings: Data were analyzed using repeated measures analysis of variance in SPSS26. The findings indicated that CCET significantly enhanced resilience and reduced marital conflicts in the experimental group compared to the control group in the post-test. Furthermore, the non-significant difference between post-test and follow-up scores in the experimental group suggests the lasting impact of CCET on resilience and marital conflicts in couples during the transition to parenthood. Conclusion: Therefore, CCET can be utilized to increase resilience among couples and aid in reducing marital conflicts post-childbirth.
بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار (ECBT) بر نگرانی و حساسیت اضطرابی کودکان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
150 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از رایجترین مشکلات بالینی در کودکان اختلالات اضطرابی است که با آسیب شناسی روانی قابل توجهی همراه است. پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار بر نگرانی و حساسیت اضطرابی در کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه طرح پژوهش از نوع پیش آزمون_ پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم دبستان بود که در سال تحصیلی 1400- 1401 در دبستانهای ابتدایی بخش کهریزک تحصیل می کردند. ابتدا از طریق نمونه گیری خوشه ای 672 نفر به ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر DSM -5 (2017)، و نگرانی (1997) پاسخ دادند، در مرحله دوم 30 نفر از بین دانش آموزانی که براساس مقیاس های پرسشنامه اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر DSM-5 (2017) و مصاحبه بالینی حداقل یکی از ملاک های اختلالات اضطرابی را برآورده کرده بودند، به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گماشته شدند. ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-25 استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار بر نگرانی و حساسیت اضطرابی در کودکان دارای اختلالات اضطرابی اثرگذار بود (سطح معناداری 05/0). براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار در بهبود نگرانی و حساسیت اضطرابی تاثیر دارد، با توجه به این شواهد استفاده از گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار برای اختلالات هیجانی در کار بالینی با کودکان مضطرب توصیه می گردد.
طراحی و توسعه نرم افزار جدول مشخصات آزمون تلفیقی (رویکرد "مارزانو و کندال" و "اندرسون و همکاران") برای درس علوم پایه ششم ابتدایی با چشم انداز معماری نرم افزار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
7 - 38
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و توسعه نرم افزار جدول مشخصات آزمون تلفیقی (رویکرد مارزانو و کندال و اندرسون و همکاران) برای درس علوم پایه ششم ابتدایی از رویکرد تحقیق و توسعه استفاده کرد. جامعه شامل ابزارها ی آزمون سازی تحت وب و متخصصان سنجش و اندازه گیری، نرم افزار و علوم بود. دو فاز از سه فاز رویکرد تحقیق و توسعه (با چشم انداز معماری) در این مقاله مورد نظر بوده است: فاز اول شامل تحلیل نیازها و زمینه و فاز دوم شامل طراحی، معماری و ارزیابی تکوینی بود. در فاز اول، ادبیات پژوهش و نرم افزارهای مرتبط با طراحی سوال مورد بررسی قرار گرفت. در فاز دوم، دو پروتوتایپ برای نرم افزار طراحی شد. در پروتوتایپ اول، شمای اولیه نرم افزار براساس رویکرد تلفیقی طراحی شد و با استفاده از هوش مصنوعی chatGPT-4، 406 فعل رفتاری و 5137 هدف رفتاری تولید شد که روایی آنها توسط متخصصان سنجش تأیید شد. در پروتوتایپ دوم، معماری نرم افزار بر اساس وب اپ با استفاده از زبان PHP، و فریم وورک لاراول برای بک اند، و زبان javascript، و فریم وورک react برای فرانت اند، و پایگاه داده MySQL و پروتکل REST جهت ارتباط با سرور طراحی و باگ ها و اشکالات نمونه اولیه برطرف شد. همچنین نظرات سایر متخصصان در طراحی نهایی لحاظ گردید
تدوین و اعتباریابی برنامه عصب روان شناختی اینترنتی و اثربخشی آن بر بازداری پاسخ و تکانشگری کودکان 5 و 6 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، اختلالی عصب شناختی است که اغلب در کودکان رخ می دهد.
هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی برنامه عصب روان شناختی اینترنتی و اثربخشی آن بر بازداری پاسخ و تکانشگری کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود.
روش: برنامه به روش فرا ترکیب از مقالات پایگاه های اطلاعاتی بازه زمانی 1982 تا 2021 تدوین و استادان روان شناسی بالینی و روانپزشکی آن را تائید کردند. سپس با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 21 کودک 5 و 6 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در سال 1402-1401 استان البرز به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برنامه عصب روان شناختی اینترنتی کودکان در16جلسه و والدین در 8 جلسه برگزار شد. جهت جمع آوری داده ها از آزمون های کانرز والدین(1978)، ماتریس های پیشرونده ریون رنگی کودکان(1938) و برو/ نرو(1984) استفاده شد. برنامه با روش تحلیل مضمون و داده ها با روش تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSSنسخه 20 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد شاخص اعتبار محتوایی برنامه والدین87/0 و برنامه کودکان 1 و نسبت اعتبار محتوایی برنامه والدین 1 و برنامه کودکان 75/0 بود. مقدارF اندازه گیری شده تغییرات معنادار بازداری پاسخ (01/0P<) و تکانشگری (00/0P<) را نشان داد.
نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشان داد برنامه عصب روان شناختی اینترنتی بر تکانشگری و بازداری پاسخ مؤثر بود؛ بنابراین می توان از این برنامه به عنوان برنامه ای مؤثر در بهبود بازداری پاسخ و تکانشگری کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی استفاده کرد.
رابطه سبک های فرزندپروری والدین با استرس ادراک شده دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
457 - 465
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه سبک های فرزندپروری والدین با استرس ادراک شده دانش آموزان دختر بود. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. بدین منظور از بین کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ناحیه یک شهر تبریز و والدین آنها، ۳۰۱ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه کوهن( ۱۹۸۳) و پرسشنامه بامریند(۱۹۶۷) مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که از میان سبک های فرزندپروری والدین بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با استرس ادراک شده در سطح معناداری( ۰۵/۰p<) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. و بین سبک فرزندپروری مستبدانه با استرس ادراک شده در سطح معنی داری(۰5/۰p<) رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. ولی بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه با استرس ادراک شده رابطه معنی داری وجود ندارد. با توجه به یافته های بدست آمده و اهمیت سبک های فرزندپروری والدین فراهم نمودن بستر مناسب برای آموزش سبک های فرزندپروری به خانواده ها پیشنهاد می شود.
مطالعه عرضی روند تغییرات مهارت های اجتماعی، انگیزه تحصیلی و ثبات قدم در دانشجویان سال اول تا سوم دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشگاه ها موظف اند زمینه عملکرد تحصیلی مطلوب و رفع تغییرات و چالش های گوناگون دانشجویان را فراهنم نمایند؛ بنابراین، هدف از این پژوهش، مطالعه عرضی روند تغییرات مهارت های اجتماعی، انگیزه تحصیلی و ثبات قدم در دانشجویان سال اول تا سوم دانشگاه بود.
روش: روش پژوهش، علی- مقایسه ای و جامعه آماری کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان در نیمسال دوم سال تحصیلی 1402-1403 بودند که در پژوهش حاضر، تعداد 310 نفر دانشجوی کارشناسی به عنوان نمونه در پژوهش شرکت کردند که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند؛ به گونه ای که حدود یک سوم نمونه ها، دانشجویان سال اولی، یک سوم دانشجویان سال دومی و یک سوم دیگر دانشجویان سال سومی بودند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990)، انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و استقامت و پایداری-فرم کوتاه داکورث و همکاران (2007) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین دانشجویان سال اول، دوم و سوم دانشگاه از نظر متغیرهای مهارت های اجتماعی و انگیزه تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0P<)؛ به این صورت که مهارت های اجتماعی و انگیزه تحصیلی در دانشجویان سال سوم بیشتر از دانشجویان سال اول و دوم و در دانشجویان سال اول کمتر از دانشجویان سال دوم و سوم بوده است. همچنین بین میانگین سه گروه دانشجویان در رابطه با مولفه ثبات قدم تفاوت معناداری مشاهده نشد (322/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، بهتر است در جهت افزایش انگیزش تحصیلی، بهبود مهارت های اجتماعی و تقویت ثبات قدم در بین دانشجویان ورودی های مختلف، به خصوص دانشجویان ورودی جدید، برنامه ریزی مناسبی توسط مراکز مشاوره دانشگاه ها و انجمن های دانشجویی صورت گیرد.
Validation of the Persian Version of the Student Individual Agency Scale(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of the present study was to introduce and validate a tool for measuring students' individual agency. Method: The research was descriptive-correlational. The statistical population included 1364 student-teachers at Farhangian University, Kurdistan Province. A sample of 271 students was selected using systematic random sampling. Data was collected using the Individual Resources subscale of the Student Agency Scale (Jääskelä et al., 2017). The subscale has 28 items spread across four dimensions: participation activity, interest and motivation, self-efficacy, and competence beliefs. The questionnaire was translated into Persian, and semantic consistency with the original version was confirmed using the back-translation method. Subsequently, the face validity of tool was verified based on expert evaluations. Data analysis involved first- and second-order confirmatory factor analysis, convergent validity, Cronbach's alpha, composite reliability, and a one-sample t-test. Data analysis software included SPSS19 and Amos23. Results: The first-order factor analysis results indicated that the questionnaire items (after removing three items) could appropriately describe the latent variables. The second-order factor analysis results also revealed that the questionnaire items could be reduced to four components: activity engagement, interest and motivation, self-efficacy, and competence beliefs (RMSEA: .047; CFI: .93). The average variance extracted was 0.55, confirming convergent validity. The overall Cronbach's alpha was 0.87, and the Cronbach's alpha coefficients for the subscales ranged from 0.64 to 0.82. The composite reliability was 0.82. Results also indicated a high level of individual agency among student-teachers at Farhangian University (p < .05).
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک (فرم کودک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب سازه ای مهم در دوران کودکی است که پیامدهای روانشناختی منفی زیادی دارد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس تداخل اضطراب در زندگی کودک بود. روش و مواد: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی بود. جامعه پژوهش کودکان 15-10 سال استان مازندران بودند که تعداد 370 نفر از آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک (لینهام و همکاران، 2013) و مقیاس اضطراب کودکان (اسپنس، 1997) و مقیاس تجدیدنظرشده اضطراب آشکار کودکان (رینولدز و ریچموند، 1978) بودند. داده های این مطالعه با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک دارای دو عامل تداخل در عملکرد خارج از خانه و تداخل در عملکرد داخل خانه بود. بار عاملی گویه های هر دو عامل بالاتر از 50/0 بود و پایایی عامل های مذکور در دختران و پسران و کل نمونه با روش آلفای کرونباخ در دامنه 70/0 تا 78/0 به دست آمد. علاوه بر آن، روایی همگرای مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک، عامل های تداخل در عملکرد خارج از خانه و تداخل در عملکرد داخل خانه با مقیاس اضطراب کودکان و مولفه های آن و مقیاس تجدیدنظرشده اضطراب آشکار کودکان معنی دار بود (001/0P<). همچنین، پایایی برای مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک، تداخل در عملکرد خارج از خانه و تداخل در عملکرد داخل خانه با روش بازآزمایی دو هفته ای به ترتیب 85/0، 81/0 و 77/0 محاسبه شد. نتیجه گیری: با توجه به شاخص های روان سنجی مناسب برای مقیاس تداخل اضطراب در زندگی کودک، متخصصان و درمانگران حوزه سلامت می توانند از این ابزار برای اندازه گیری تداخل زندگی در اضطراب کودکان استفاده نمایند.