فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تنظیم هیجانی در رابطه دلبستگی و رفتارهای خوردن کودکان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی_ همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را کودکان مراجعه کننده به کلینیک های تغذیه شهر تبریز در سال 1401 تشکیل دادند. تعداد 240 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رفتار خوردن کودکان (CEBQ) واردل و همکاران (2001)، سیاهه تنظیم هیجان (ERC) شیلدز و چیکتی (1998) و پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA) آرمسدن و گرینبرگ (1989) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که اثر مستقیم معنادار دلبستگی بر بی ثباتی و تنظیم هیجان انطباقی (001/0=P) و عدم اثر مستقیم معنادار بر رفتارهای خوردن کودکان بود (08/0=P). همچنین اثرمستقیم تنظیم هیجان انطباقی بر رفتارهای خوردن کودکان معنادار نبود (21/0=P) ولی اثر مستقیم بی ثباتی بر رفتارهای خوردن معنادار بود (001/0=p). دلبستگی اثر غیر مستقیم معناداری بر رفتارهای خوردن کودکان با میانجی گری بی ثباتی نشان داد (05/0>P)، اما تنظیم هیجان انطباقی نقش میانجی معناداری را در رابطه دلبستگی و رفتارهای خوردن کودکان نشان نداد (05/0<P). این نتایج نشان می دهد که بی ثباتی در تنظیم هیجان نقش میانجی معناداری در رابطه دلبستگی و رفتارهای خوردن کودکان دارد.
مقایسه آزمون استروپ در سالمندان با و بدون مشکلات کیفیت خواب در شهر مراغه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف این مطالعه با هدف مقایسه آزمون استروپ در سالمندان شهر مراغه با و بدون مشکلات کیفیت خواب در سال 1402 انجام شد. مواد و روش ها این مطالعه توصیفی از نوع مقطعی بود. روش نمونه گیری در دسترس بود و 100 نفر از سالمندان 58 سال به بالا از مراجعین مراکز روزانه سالمندان در شهر مراغه وارد مطالعه شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه کیفیت خواب پیتزبورگ و آزمون استروپ جمع آوری شدند. شرکت کنندگان به دو گروه سالمندان بدون مشکل کیفیت خواب (n=42) و سالمندان با مشکل کیفیت خواب (n=58) تقسیم شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها میانگین سنی سالمندان بدون مشکل کیفیت خواب 67±5 سال و سالمندان با مشکل کیفیت خواب 66±5 سال بود. اختلاف میانگین درصد پاسخ های خطا در آزمون استروپ بین دو گروه سالمندان دارای مشکل کیفیت خواب و در سالمندان بدون مشکل کیفیت خواب معنی دار بود (028/P=0). همچنین اختلاف میانگین زمان آزمایش آزمون استروپ نیز بین دو گروه سالمندان دارای مشکل کیفیت خواب و سالمندان بدون مشکل کیفیت خواب معنی دار بود (004/P=0)، اما اختلاف میانگین در درصد پاسخ های صحیح آزمون استروپ معنی دار نبود (08/P=0). نتیجه گیری این مطالعه مطرح می کند وضعیت مهارگری شناختی و توجه در سالمندان بدون مشکل کیفیت خواب بهتر از سالمندان دارای مشکل کیفیت خواب می تواند باشد. ۸۲۲,۵
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی در افراد مبتلا به بیماری مزمن در ایران: مرور نظامند و فرا تحلیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، درد مزمن به عنوان یکی از چالشهای اصلی درمان است که بسیاری از فعالیتهای روزمره فرد را تحتتأثیر قرار میدهد. روشهای مختلفی برای افزایش کیفیت زندگی در این بیماران مورد بررسی قرار گرفته است. درمان پذیرش و تعهد (ACT) به عنوان یکی از مداخلات امیدوارکننده برای بهبود کیفیت زندگی در اینگونه بیماران است. هدف از این مطالعه، بررسی سیستماتیک و فراتحلیل اثربخشی درمانهای مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماری مزمن در ایران بود. مواد و روشها: در این مطالعه از مطالعات انجام شده به زبان فارسی در دهه گذشته از سال 1390 تا 1402 از پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، پایگاه مجلات تخصصی نور، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پرتال جامع علوم انسانی، مگیران و پایاننامهها استفاده شد. نتایج برحسب اندازه اثر هجز و فاصله اطمینان 95% مربوطه بیان شد. یافتهها: از 482 مطالعه بررسی شده، 33 مقاله برای انجام فراتحلیل اثربخشی پسآزمون نسبت به کنترل و 11 مطالعه برای بررسی اثربخشی در پیگیری نسبت به پسآزمون مورد استفاده قرار گرفت. در اثربخشی پسآزمون، برآورد اندازه اثر(165/1 - 556/2) 585/1 =g، برای اثربخشی در پیگیری، اندازه اثر، (785/0-181/1)983/0=g تخمین زده شد. نتیجهگیری: در مجموع نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 158 درصد کیفیت زندگی در بیماران دارای بیماری مزمن در پسآزمون و 3/98 درصد در زمان پیگیری را بهبود بخشید. بر این اساس میتوان گفت این درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد روش مناسبی برای بهبود کیفیت زندگی در این بیماران است.
سازوکارهای توسعه عدالت آموزشی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عدالت آموزشی یکی از اساسی ترین جنبه های عدالت در سطح جامه است که همه حوزه های آموزشی بالاتر را دچار تحول کرده و زمینه بروز استعدادها و توانمندی ها را در سطح جامعه فراهم می کند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه عدالت آموزشی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و دارای رویکرد کیفی، در قالب پارادایم تفسیری است. برای تحلیل داده های به دست آمده، از راهبرد تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه پژوهش، جامعه آماری تحقیق حاضر نیز شامل 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران آموزش و پرورش و مدیران مدارس بود که به صورت هدفمند مبتنی بر اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود. برای اعتبارسنجی مدل پژوهش از دو راهبرد بازبینی خارجی و تکثرگرایی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که پنج مضمون اصلی و پانزده مضمون سازمان دهنده و هفتاد و چهار مضمون پایه بر توسعه عدالت آموزشی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش موثر است. نتیجه گیری: توسعه عدالت آموزشی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بر اساس نتایج به دست آمده دارای پنج مضمون توزیع مناسب تجهیزات و منابع(تجهیزات فیزیکی، تخصیص و تجهیزات آموزشی، توزیع منابع انسانی باکیفیت و ماهر، منابع مالی)؛ شفافیت در عملکرد(وضوح اطلاعات، صحت اطلاعات)؛ توانمندسازی معلمان(انگیزش کارکنان/معلمان، موثر بودن، آموزش معلمان)؛ حرفه ای گرایی معلمان(ویژگی های فردی، تنوع مهارت، مهارت ارتباطی معلمان)؛ رفتار عادلانه در کلاس(ادراک عدالت از سوی دانش آموزان، برابری) است.
اثربخشی بازی درمانی بر مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی منطقه 8 تهران
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۳۵۵-۳۴۳
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی بازی درمانی بر مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی منطقه 8 تهران در سال تحصیلی 1402-1401 انجام گرفت. این پژوهش با توجه به هدف در زمره پژوهش های کاربردی، با توجه به نوع داده ها کمی و با توجه به ماهیت و نوع مطالعه در ردیف پژوهش های نیمه آزمایشی و بر اساس طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه آزمایشی جامعه آماری را کلیه دانش آموزان پیش دبستانی منطقه 8 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه به صورت در دسترس (هدفمند) بر اساس ملاک های ورود و خروج 30 دانش آموز پیش دبستانی انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل ازلحاظ پس آزمون متغیرهای مهارت ارتباط و هوش هیجانی با کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. بر این اساس می توان گفت که تفاوت معناداری حداقل دریکی از متغیرهای وابسته ایجادشده است و ضریب تأثیر نشان می دهد که 0/948 درصد تفاوت دو گروه مربوط به مداخله (بازی درمانی) است. نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه مراکز آموزش وپرورش، مربیان، معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.
آزمون مدل شادکامی بر اساس هوش معنوی و کیفیت روابط بین فردی با میانجیگری ذهن آگاهی و خود شفقت ورزی دانشجویان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۶۵۵-۶۴۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آزمون مدل شادکامی بر اساس هوش معنوی و کیفیت روابط بین فردی با میانجی گری ذهن آگاهی و خود شفقت ورزی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه ش امل تمامی دانشجویان مجرد (١٨-30 سال) دانشگاه آزاد اسلامی واحد جیرفت در نیمسال دوم سال تحصیلی 1403-1402 بود. در این پژوهش 290 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHI؛ آرگایل، 2002)، پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI؛ کینگ، 2009)، پرسشنامه کیفیت روابط (QRI، پیرس و همکاران، 1991)، پرسشنامه 5 عاملی ذهن آگاهی )FFMQ، بائر و همکاران، 2006)، پرسشنامه استاندارد شفقت ورزی به خود (SCS، نف، 2003) استفاده شد. یافته ها نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است و هوش معنوی، کیفیت روابط بین فردی، ذهن آگاهی و خود شفقت ورزی با شادکامی رابطه مثبت و مستقیم دارند. نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که ذهن آگاهی و خود شفقت ورزی نقش میانجی بین رابطه هوش معنوی و کیفیت روابط بین فردی با شادکامی را داشتند. نتایج این مطالعه دلالت بر این دارد که شادکامی دانشجویان نه تنها به عوامل بیرونی مانند موفقیت تحصیلی یا شرایط زندگی بستگی ندارد، بلکه به طور عمیقی با ویژگی های درونی مانند هوش معنوی، کیفیت روابط، ذهن آگاهی و خود شفقت ورزی مرتبط است.
پیش بینی مطلوبیت اجتماعی و احساس امنیت و لذت اجتماعی بر اساس سبک های فرزند پروری ادراک شده در فرزندان ازدواج مجدد و مقایسه آن با گروه عادی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف پیش بینی مطلوبیت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی بر اساس سبک های فرزند پروری ادراک شده در فرزندان ازدواج مجدد و مقایسه آن با گروه عادی بود. روش پژوهش پیش بین _ مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی پایه های دهم، یازدهم، دوازدهم شهرستان شهرضا در سال تحصیلی 1401- 1402بود. نمونه پژوهش شامل106 دانش آموز، 53 نفر دانش آموز" فرزندان ازدواج مجدد" و 53 نفر" دانش آموز عادی" بود که به صورت نمونه گیری تصادفی، خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های؛ مطلوبیت اجتماعی کروان و مارلو (SAS) پرسشنامه احساس امنیت اجتماعی گیلبرت و همکاران (SSPS) و پرسشنامه سبک های فرزند پروری ادراک شده بامریند استفاده شد. داده های با نرم افزارspss25 در قالب آزمون توصیفی ( میانگین و انحراف معیار) و استنباط آماری(تی دو نمونه مستقل و تحلیل واریانس و رگرسیون) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد سبک های فرزند پروری ادراک شده در فرزندان ازدواج مجدد و عادی با متغیر مطلوبیت اجتماعی، رابطه معنادار دارد ولی تفاوت معنادار بین دو گروه وجود ندارد. همچنین سبک های فرزند پروری ادراک شده در فرزندان ازدواج مجدد و عادی با متغیر احساس امنیت اجتماعی، رابطه معنادار ندارد و تفاوت معنادار بین دو گروه وجود ندارد. به بیانی واضح تر سبک فرزند پروری ارتباطی به ازدواج مجدد و عادی ندارد، فرزندان ازدواج مجدد و عادی از مطلوبیت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی یکسانی در خانه و جامعه برخوردار هستند، همچنین سبک های فرزند پروری ادراک شده در پیش بینی مطلوبیت اجتماعی نقش دارد ( 001/0> p) ولی در پیش بینی احساس امنیت اجتماعی نقش ندارد( p>./136). نتایج حاصل از پژوهش حاضر می تواند مبنای طراحی برنامه های آموزشی و درمانی باشد که اجرایی شدن آن بر روی زوجینی که ازدواج مجدد کرده اند، خواهد توانست زمینه را برای تقویت مطلوبیت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در فرزندانشان را فراهم کند.
نقش میانجی نیاز به تعلق در ارتباط بین کیفیت خانواده مبدأ و پریشانی روان شناختی زنان و مردان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
78 - 67
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش قابل توجه میزان طلاق، پژوهشگران را برآن داشته تا برای پیدا کردن عوامل تاثیرگذار و راه حل های مناسب جهت مقابله با این آشفتگی ها و پریشانی های ناشی از آن اقدام کنند. کاهش پریشانی روانشناختی زوجین هم به بهبود روابط آن ها و هم به استحکام بنیان خانواده و به طبع آن سلامت جامعه منجر خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی نیاز به تعلق در ارتباط بین کیفیت خانواده مبدأ و پریشانی روانشناختی زنان و مردان در آستانه طلاق انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر، از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن کلیه متقاضیان طلاق در نیم سال اول (بهار و تابستان) 1402 شهرستان مشهد تشکیل می دادند که برای طی کردن مراحل طلاق به مراکز مشاوره مورد تایید دادگستری مراجعه کرده بودند. از بین جامعه، 300 نفر به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مقیاس خانواده اصلی، پرسشنامه پریشانی روانشناختی کسلر و مقیاس نیاز به تعلق بود. برای تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد کیفیت خانواده مبدأ و پریشانی روانشناختی زنان و مردان در آستانه طلاق با یکدیگر رابطه مثبت دارند. همچنین نیاز به تعلق در ارتباط بین کیفیت خانواده مبدأ و پریشانی روانشناختی زنان و مردان در آستانه طلاق، نقش میانجی دارد.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که جهت کاهش پریشانی روانشناختی زوجین در آستانه طلاق، می توان از مداخلات مبتنی بر دلبستگی و تغییر نگرش افراد نسبت به روابط خانواده مبدأ خویش و تخلیه هیجانی نسبت به آن ها استفاده کرد.
تجارب زیسته فرزندان از روابط فرازناشویی والدین؛ یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
33 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب زیسته فرزندان از روابط فرازناشویی والدین انجام شد. روش: روش پژوهش، کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه مورد مطالعه، کلیه فرزندان 22-18 سالی بودند که یکی از والدین شان سابقه رابطه فرازناشویی داشته است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، تا زمان اشباع داده ها، 10 نفر از این فرزندان انتخاب شدند. از شرکت کنندگان مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد، سپس کلمه به کلمه پیاده سازی شده و به روش اسمیت و اسبورن (2015) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: در این مطالعه 6 مضمون اصلی: 1) مواجهه فرزند با روابط فرازناشویی والدین؛ 2) تعبیر فرزند از روابط فرازناشویی والدین ؛ 3) تغییرات ایجاد شده برای فرزند در خانواده؛ 4) آسیب های فردی وارد شده به فرزند؛ 5) آسیب های بین فردی وارد شده به فرزند و 6) رشد پس از ضربه روابط فرازناشویی والدین، استخراج شد. جوهره تجربه فرزندان "آرزوی ترمیم خانواده و بازگشت به شرایط پیش از وقوع رابطه فرازناشویی، در عین آگاهی به عدم امکان پذیری آن" بود. نتیجه گیری: مطابق یافته های پژوهش، به نظر می رسد زندگی فرزندان از چندین جنبه تحت تأثیر روابط فرازناشویی والدین قرار گرفته و لازم است به تناسب شرایط شان برای این خانواده ها، سیستم های حمایتی فراهم شود.
بررسی نقش میانجی تحمل پریشانی در رابطه بین شیوه های حل تعارض با سازگاری زناشویی در زنان متأهل
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
51 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش میانجی تحمل پریشانی در رابطه بین شیوه های حل تعارض با سازگاری زناشویی در زنان متأهل شهر شاهین شهر بوده است. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متأهل ساکن در شهر شاهین شهر بوده که از بین آنها تعداد ۲۰۰ نفر به صورت در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینر (۱۹۷۶پرسشنامه سبک های حل تعارض رحیم (۱۹۸۳)و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز گاهر (۲۰۰۵) بوده است. محاسبات آماری این پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS، نسخه 24 و نرم افزار آماری AMOS، نسخه24 انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که شیوه های حل تعارض توان پیش بینی کنندگی سازگاری زناشویی را دارند.نتایج تحقیق نشان داد که از بین سبک های حل تعارض که شامل سبک یکپارچگی، سبک مصالحه، سبک مسلط، سبک ملزم شده و سبک اجتناب کننده بوده است، سبک های یکپارچگی و مصالحه با سازگاری ارتباط معنادار نشان داده اند. با افزایش تحمل پریشانی، سازگاری زناشویی نیز افزایش می یابد. ضریب مسیر بین سبک ملزم شده و سبک مصالحه با تحمل پریشانی از لحاظ آماری معنادار است و سبک های یکپارچگی، مسلط و اجتناب کننده با تحمل پریشانی ارتباط معنادار نشان نداده اند .ضریب غیر مستقیم رابطه سبک حل تعارض ملزم شده و سبک مصالحه با سازگاری زناشویی با میانجی گری تحمل پریشانی از لحاظ آماری معنی دار است . با کاهش سبک حل تعارض ملزم شده، تحمل پریشانی در زنان متأهل افزایش یافته و در نتیجه سازگاری زناشویی بیشتر می شود. با افزایش سبک حل تعارض مصالحه هم به طور مستقیم سازگاری زناشویی در زنان متأهل افزایش می یابد و هم به طور غیر مستقیم تحمل پریشانی در آن ها افزایش یافته و در نتیجه سازگاری زناشویی بیشتر می شود.
بررسی رابطه صفات شخصیت با سکوت سازمانی و مدیریت تعارض در محیط کار بین مدیران مدارس ناحیه سه اصفهان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
53 - 64
حوزههای تخصصی:
سازمانهای آموزشی به دلیل بر عهده گرفتن نقشهای کلیدی و خطیر خود، در زمره حساس ترین و کلیدی ترین سازمانها قرار دارند. بی تردید مهم ترین عنصری که میتواند این سازمان ها را در راه تحقق اهدافش یاری نموده، آنها را به سر منزل مقصود برساند و رشد ، پیشرفت و سربلندی جامعه را تضمین نماید، آموزشگران هستند. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیت با مدیریت تعارض و سکوت سازمانی است، جامع آماری این تحقیق ، کلیه مدیران و معاونان مدارس و همچنین کارکنان آموزش و پرورش ناحیه سه اصفهان هستند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 248 نفر به دست آمد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه سکوت سازمانی، مدیریت تعارض و صفات شخصیت بود.روایی پرسش نامه توسط اساتید به صورت صوری و پایایی با استفاده از ضریب آهفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته شد. نمونه گیری به صورت تصادفی انجام گرفت. آنچه در این مطالعه بدست آمده، حاکی از این است که رابطه صفات شخصیتی با مدیریت تعارض مثبت و معنا دار است و وجود صفات شخصیتی مثبت باعث بهبود مدیریت تعارض خواهد شد ، حال آنکه رابطه بین صفات شخصیتی و سکوت سازمانی منفی و معنا دار است و با بهبود صفات شخصیتی فرد، سکوت سازمانی نیز کاهش خواهد یافت.
مقایسه خلق، عاطفه، خستگی و عملکرد خلبانی دوره های زیست آهنگ دانشجویان خلبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
11 - 25
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ی خلق، عاطفه، خستگی، حافظه، توانایی های شناختی و عملکرد خلبانی دوره های اوج و حضیض زیست آهنگ گروه خلبانان بود. روش پژوهش تحقیق علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل کلیه دانشجویان خلبانی مرکز آموزش شهید وطن پور اصفهان در بهار 1400 بودند که 60 نفربه روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های تحقیق شامل پرسشنامه افسردگی ، اضطراب ، استرس لاویبوند (۱۹۹۵) ˛ پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی واتسن، کلارک و تلگن ( 1988)˛ پرسشنامه شدت خستگی کراپ و همکارانش ( 1989)˛ پرسشنامه حافظه آینده نگر و گذشته نگر کرافورد و همکاران (2003)˛ پرسشنامه توانایی های شناختی برادبنت (1982) ، ارزیابی عملکرد خلبانی ونرم افزار ( 3.04 Natural Biorhythms) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری و به کارگیری نرم افزار (spss25) با تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری بود. نتایج تحلیل واریانس تکراری یک گروهی، نشان داد که میانگین های نمرات خلق، عاطفه، خستگی، حافظه، توانایی شناختی و عملکرد خلبانی در دوره اوج و دوره حضیض زیست آهنگ دانشجویان خلبانی ، با یکدیگر تفاوت معناداری دارند (01/0p< ).
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان وابسته به فضای مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
125 - 136
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش روزافزون فضای مجازی زندگی افراد را تحت تأثیر قرار داده است. نسل جدیدی که در این فضا متولد شده اند، روزبه روز، بیشتر از فضای مجازی استفاده می کنند و سبک زندگی مجازی را شکل داده اند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان وابسته به فضای مجازی است. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور در سال ۰۱- ۱۴۰۰ بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ دانش آموز وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، ۱۹۹۸)، مقیاس انعطاف پذیری شناختی (مارتین و روبین، ۱۹۹۵)، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی (کیز، ۱۹۹۸) بود. برنامه آموزشی مهارت های زندگی برگرفته از پژوهش زارع و همکاران (۱۳۹۹) بود که در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که برنامه آموزشی مهارت های زندگی توانسته است انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی را در بین دانش آموزان وابسته به فضای مجازی بهبود بخشد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی با بهبود توانایی های شناختی، هیجانی و مهارتی سبب افزایش ادراک هیجان ها و ارائه پاسخ های سازگارانه می شود که انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان را بهبود می بخشد.
رابطه ی سوءرفتارهای دوره کودکی با نگرانی از تصویر بدنی در دانش آموزان دختر: نقش میانجی سبک های دلبستگی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
34 - 51
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سوءرفتارهای دوره کودکی بر سلامت روان و جسم افراد تأثیر گذار است و موجب مشکلات جسمی، روانی، و بین فردی می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سوءرفتارهای دوره کودکی و اختلال در تصویر بدنی با میانجی گری سبک های دلبستگی و افسردگی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. نمونه آماری این مطالعه را 452 دانش آموز دختر در پایه های نهم، دهم، و یازدهم در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل می داد که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین دانش آموزان مدارس دوره متوسطه شهر رشت انتخاب شدند. در این مطالعه به منظور سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون(2005)، پرسشنامه ترومای دوره کودکی برنستاین(2003)، مقیاس تجدید نظر شده دلبستگی بزرگسال کولینز و رید(1990) و پرسشنامه افسردگی کودکان کواکس(1992) استفاده شد. جهت طبقه بندی، پردازش، و تحلیل داده های آماری از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل اندازه گیری شده اصلاح شده با مدل فرضی به طور نسبی برازش مطلوب دارد. سبک های دلبستگی و افسردگی قادرند روابط بین سوءرفتارهای دوره کودکی با تصویر بدنی منفی را بطور معنادار میانجی گری کنند (05/0>p). سبک های دلبستگی ناایمن و افسردگی با تصویر بدنی منفی رابطه مستقیم دارند (05/0>p). رابطه مستقیم معناداری بین سوءرفتارهای دوره کودکی و تصویر بدنی مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می شود گفت که تصویر بدنی منفی می تواند پیامد تعامل سبک های دلبستگی و افسردگی با سوءرفتارهای دوره کودکی باشد. توجه به این نتایج می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی اختلال در تصویر بدنی مؤثر باشد.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس باور خودکارآمدی و هوش هیجانی در بین دانش آموزان دختر
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
73 - 83
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی بهزیستی روانشناختی براساس باور خودکارآمدی و هوش هیجانی در دانش آموزان دختر انجام شد. پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم مدارس دولتی نظرآباد-البرز بود، که با نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 340 دانش آموز دختر انتخاب شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی-فرم کوتاه (ریف و همکاران، 2006)، خودکارآمدی عمومی (شرر و مادوکس، 1982) و هوش هیجانی (گلمن، 1995) گردآوری شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه با نرم افزار SPSS-v26 انجام شد. نتایج نشان داد که بین نمره کل باور خودکارآمدی و هر یک از مؤلفه های آن با بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دختر، همبستگی مثبت و معناداری (615/0=r و 019/0>P)وجود دارد . بین نمره کل هوش هیجانی و هر یک از مؤلفه های آن با بهزیستی روانشناختی از نظر آماری، رابطه مثبت و معناداری (677/0=r و 015/0>P) بود.در تحلیل رگرسیون با روش همزمان نشان داد که متغیرهای پیش بین توان تبیین 34 درصدی واریانس نمره بهزیستی روانشناختی را داشته اند.
طراحی و بررسی اثربخشی بسته ی آموزشی تئوری انتخاب بر روی انسجام تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه: مطالعه موردی شهر کرمان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
94 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر نظریه انتخاب بر انسجام تحصیلی دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه ناحیه دو شهر کرمان انجام شد.روش ها: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون دارای گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره ی دوم دبیرستان ناحیه ی دو شهر کرمان بود (450n=). روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای در نظر گرفته شد و 60 شرکت کننده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انسجام تحصیلی پاسکارلا (2004) استفاده شد. در این مطالعه از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد و داده ها به کمک نرم افزار SPSS ورژن 23 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بسته های آموزشی مبتنی بر نظریه انتخاب ابزار مؤثری برای ارتقای انسجام تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه بود. داده های کمی حاکی از افزایش معنی دار آماری در عملکرد تحصیلی و کاهش رفتار مخرب در بین دانش آموزان بود (01/0p<). داده های کیفی حاصل از بحث های گروه متمرکز از این یافته ها پشتیبانی کرد و دانشجویان احساس مسئولیت شخصی و انگیزه بیشتری برای موفقیت در تلاش های تحصیلی خود گزارش دادند.نتیجه گیری: این یافته ها برای مربیان و سیاست گذارانی که به دنبال افزایش نتایج آموزشی برای دانش آموزان پسر از طریق تمرکز بر اصول تئوری انتخاب هستند، پیامدهایی دارد.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ی ذهن آگاهی در رابطه زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
77 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در حیطه روابط زناشویی، ذهن آگاهی به عنوان یک مفهوم مهم در افزایش کیفیت ارتباط و بهبود رابطه زوج مطرح است اما پژوهش های انجام شده نشان می دهند که ابزار های معتبر اندکی در این حیطه وجود دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس ذهن آگاهی در روابط زوجین (MCRS) در جامعه ایرانی بود که می تواند به پرکردن این شکاف کمک کند.روش: پژوهش حاضر از نوع روان سنجی بود. نمونه پژوهش متشکل از 720 نفر از زنان و مردان ایرانی با میانگین سنی 35 سال بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان ساکنان شهر تهران در سال 1402 انتخاب شدند. نسخه فارسی مقیاس همراه با پرسشنامه های ثبات تعاملات زناشویی، سرخوردگی زناشویی و حساسیت به طرد، اجرا گردید. برای بررسی روایی مقیاس از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای روش اعتبار (همسانی درونی) آن نیز از روش محاسبه آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. جهت بررسی اعتبار (پایایی) نیز از روش بازآزمایی استفاده شد.یافته ها: تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS 21 و AMOS 24 انجام شد که حاکی از برازش و مطلوب بودن مدل هشت عاملی ذهن آگاهی در رابطه زوجین است. اعتبار این مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای عدم قضاوت 0/87، صبر 0/07، ذهن مبتدی 0/89، اعتماد به خود 0/83، عدم تلاش 0/64، پذیرش 0/76، رها کردن 0/69، توجه کردن0/74 و برای کل مقیاس برابر با 0/92 در سطح معناداری 0/01به دست آمد. همچنین یافته ها نشان دادند که میان عوامل ذهن آگاهی روبط بین زوج ها و ثبات تعاملات زناشویی رابطه مستقیم معنادار و با حساسیت به طرد و نارضایتی زناشویی رابطه معنادار منفی دارد که نشانگر روایی همگرا واگرا مقیاس ذهن آگاهی در روابط زوجین است.نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش نسخه فارسی پرسشنامه ذهن آگاهی در روابط زوجین از روایی و پایایی کافی برخوردار است و می تواند ابزار مفیدی جهت مداخلات زوج درمانی و اهداف پژوهشی باشد.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری شناختی افراد دارای ملال جنسیتی (ترنسکشوال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
206 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری شناختی افراد دارای ملال جنسیتی (ترنسکشوال) بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد دارای ملال جنسیتی مراجعه کننده به انجمن مهتا شهر تهران در سال 1401 بود که با استفاده از روش های نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندر وال بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته در نرم افزار SPSS-26 انجام گرفت. یافته ها نشان داد که با توجه F در ادراک گزینه های مختلف (4/342)، ادراک کنترل پذیری (9/706) و ادراک توجیه رفتار (4/914) بزرگ تر از F0/05 بود، لذا واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و طرحواره درمانی بر ابعاد انعطاف پذیری شناختی اثربخش بوده است .همچنین با توجه به قدرمطلق شاخص t محاسبه شده [ادراک گزینه های مختلف (1/079)، ادراک کنترل پذیری (0/564)، و ادراک توجیه رفتار (1/293)] کوچک تر از t0/05 B تفاوت معناداری در میانگین نمرات افراد در مرحله پس آزمون و پیگیری وجود نداشته و نیز اثربخشی مداخلات در مرحله پیگیری نیز تثبیت گردیده است. نتایج نشان داد واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری شناختی افراد دارای ملال جنسیتی اثربخش است و می تواند این مولفه را بهبود بخشد.
ارزیابی روانی گفتار آزمون دهندگان فارسی آموز خارجی: نقش تکرار و خطای شروع در سطوح مختلف بسندگی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
69 - 102
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از دادههای شفاهی آزمونگر-آزموندهنده، یکی از سه وجه کلان روانی در انگاره اسکهان (2003؛ 2009)، یعنی روانی اصلاح، را در سطوح مختلف بسندگی اندازهگیری کردهاست. در این انگاره، روانی سه وجه دارد که عبارتند از: روانی سرعت، روانی شکست، و روانی اصلاح. تاکنون هیچ پژوهشی با هدف اندازهگیری روانی گفتار آزموندهندگان فارسیآموز خارجی انجام نشدهاست. لذا انجام چنین پژوهشی مخصوصاً برای رسیدن به مقیاسی مناسب برای ارزیابی روانی گفتار لازم است. این پژوهش بخشی از سازه روانی اصلاح در انگاره پیشگفته، یعنی تکرار و خطای شروع را مورد بررسی قرار داد و به دنبال پاسخگویی به این پرسش بود که خطای شروع و تکرار تا چه اندازه در سطوح مختلف فارسیآموزی تغییر میکند. بدین منظور، گفتار 23 فارسیآموز خارجی، که در شرایط آزمونی جمعآوری شدهبود، پیادهسازی، ارزیابی (=تعیینسطح)، و برچسبزنی شد. مجموع مدتزمان گفتارها، که بر اساس چارچوب مرجع بنیاد سعدی (صحرایی و مرصوص، 1395)، از چهار سطح بسندگی پیشمیانی، میانی، فوقمیانی، و پیشرفته بودند، 44 دقیقه (هر سطح 11 دقیقه) بود. نتایج با استفاده از آزمون کراسکال-والیس تحلیل شد و مشخص شد خطای شروع و تکرار هیچکدام سطوح بسندگی فارسی را از یکدیگر متمایز نمیکنند. بنابراین ارزیابان و طراحان مقیاسهای ارزیابی، هنگام تشخیص یا توصیف سطوح بسندگی، نیازی به لحاظکردن دو مؤلفه تکرار و خطای شروع ندارند.
اثربخشی درمان تک جلسه راه حل محور بر میزان شفقت به خود، بخشایشگری و تعارض زناشویی زنان متأهل: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: شفقت به خود به میزان احساس دلسوزی نسبت به خود در مواجهه با نقص ها اشاره دارد و با کاهش اضطراب و افزایش رضایت از زندگی مرتبط است. مطالعات نشان داده اند که درمان های مختلف روانشناختی می توانند بر میزان شفقت به خود، بخشایشگری و تعارض زناشویی زنان متأهل مؤثر باشند. اما خلاء پژوهشی در حوزه ی درمان تک جلسه راه حل محور و همچنین مسائل روانشناختی زنان متأهل وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان تک جلسه ای راه حل محور روی میزان شفقت به خود، بخشایشگری و تعارض زناشویی زنان متأهل انجام شد. روش: روش پژوهش کاربردی و به روش طرح آزمایشی تک آزمودنی و از نوع خط پایه چندگانه (ABA) انجام شد. جامعه پژوهش را تمام زنان متأهل دارای تعارض زناشویی شهر تهران در سال 1402 تشکیل دادند. نمونه گیری پژوهش از طریق فراخوان و به صورت داوطلبانه انجام شد. پس از بررسی ملاک های ورود به پژوهش، در نهایت پنج نفر انتخاب و وارد مراحل خط پایه، مداخله و پیگیری شدند. شرکت کنندگان در این مراحل پرسشنامه شفقت به خود (نف، ۲۰۰۳) و پرسشنامه بخشش رنجش خاطر زناشویی (پالیری و همکاران، 2009) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (ثنایی و همکاران، 1387) را تکمیل کردند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که درمان تک جلسه راه حل محور بر افزایش میانگین شاخص درصد بهبودی شفقت به خود و بخشایشگری، همچنین کاهش میانگین شاخص درصد بهبودی تعارض زناشویی زنان متأهل در سطح معناداری 05/0 مؤثر بوده است. نتیجه گیری: تغییرات میانگین درصد بهبودی برای مداخله درمان تک جلسه راه حل محور بیانگر آن بود که این درمان می تواند منجر به تغییر ات فوری در میزان شفقت به خود، بخشایشگری و تعارض زناشویی زنان متأهل شود. از نظر کاربردی، این یافته ها می توانند به مشاوران و روانشناسان کمک کنند تا از روش های کارآمدتر و مؤثرتری برای مداخله در مشکلات زناشویی استفاده کنند.