فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۶۱ تا ۴٬۷۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از هیجانات شایع در مبتلایان به اختلالات خلقی و اضطرابی، نشانگان خشم است. نگرانی اصلی در مورد مبتلایان به اختلالات اضطرابی که عملکردشان در کُنش های مختلف مختل است، خشم خودآزارگرانه و بعضاً خودکشی است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. تمامی مبتلایان به اختلالات اضطرابی مراجعه کننده به مراکز تخصصی روا ن شناختی در سطح شهر تهران در سال 1401 جمعیت آماری پژوهش را تشکیل دادند. با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و به شیوه انتصاب تصادفی در سه گروه مساوی 15 نفری جایگزین شدند. به ترتیب درمان شناختی-رفتاری (لیهی و همکاران، 2009) و درمان فراشناختی (ولز و فیشر، 2015) طی 10 جلسه، به صورت 1 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 1 ساعت در آزمودنی های گروه های آزمایش اعمال شد، اما گروه کنترل مداخله درمانی دریافت نکرد. گردآوری اطلاعات علاوه بر چک لیست اطلاعات دموگرافیک-فرم محقق ساخته با پرسش نامه پرخاشگری حالت- صفت (اشپیلبرگر، 1972) انجام شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، آنالیز واریانس مختلط و آزمون تعقیبی بن فرونی با نرم افزار آماری SPSS شماره 26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی در کاهش نشانه های خشم حالت، خشم صفت و بروز خشم و افزایش نشانه های کنترل خشم در پایان درمان و بعد از پیگیری سه ماهه مؤثر واقع شدند. نتایج پیگیری سه ماهه مداخلات نیز نشان دهنده ثبات درمان بود. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر بهبود نمرات شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی نسبت به درمان فراشناختی اثربخش تر عمل کرده است (05/0>P). نتیجه گیری: براین اساس می توان بیان کرد که هر دو روش شناختی-رفتاری و فراشناختی بر بهبود شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی سودمند هستند. همچنین، وجود جلسه فعال سازی رفتاری می تواند علت برتری درمان شناختی-رفتاری باشد. تازه های تحقیق نسترن شریفی: Google Scholar, Pubmed
روابط ساختاری سبک های دلبستگی و نشانه های افسردگی اساسی نوجوانان با واسطه گری تحمل پریشانی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
134 - 143
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین روابط ساختاری سبک های دلبستگی و نشانه های افسردگی اساسی نوجوانان با واسطه گری انعطاف پذیری شناختی و تحمل پریشانی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بوده که از طریق الگویابی معادلات ساختاری بر روی 352 نفر نوجوان 13-18 ساله که به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه نوجوانان منطقه 1 شهر تبریز انتخاب شدند، انجام گرفت. داده ها با استفاده از مقیاس سبک دلبستگی کولینز و رید، مقیاس افسردگی کوتچر، سیاهه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر گردآوری شدند. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش بیانگر برازش مطلوب مدل فرضی پژوهش بود. به علاوه، نتایج نشان داد تحمل پریشانی می تواند به عنوان عامل میانجی در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن اجتنابی با نشانه های افسردگی نوجوانان در نظر گرفته شود. از طرفی نتایج نشان داد انعطاف پذیری شناختی می تواند رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و ناایمن اضطرابی با نشانه های افسردگی نوجوانان را میانجی گری نماید. نتایج این پژوهش نشان داد که تحمل پریشانی و انعطاف پذیری شناختی می توانند رابطه بین سبک های دلبستگی و نشانه افسردگی اساسی نوجوانان را میانجی گری کنند. از نتایج این پژوهش، می توان در جهت شناسایی علل افسردگی نوجوانان و تدوین مداخلات درمانی آنان استفاده کرد از جمله مؤلفه های تحمل پریشانی و انعطاف پذیری شناختی را به نوجوانان آموزش داد.
اثربخشی آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر تحمل پریشانی و امید به زندگی در نوجوانان مبتلا به سرطان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان در نوجوانی می تواند تاثیر بلندمدتی بر زندگی جسمی، روانی و اجتماعی افراد در بزرگسالی داشته باشد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر تحمل پریشانی و امید به زندگی در نوجوانان مبتلا به سرطان انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه گروه کنترل بود. جامعه پژوهش نوجوانان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی شهر بابل در فصل زمستان سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 30 نفر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی با کمک قرعه کشی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای با روش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت آموزش دید و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و مقیاس امید به زندگی اسنایدر و همکاران (1991) بودند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-19 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که 8 جلسه آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت باعث افزایش تحمل پریشانی و امید به زندگی در نوجوانان مبتلا به سرطان شد (001/0>P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثربخشی آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر افزایش تحمل پریشانی و امید به زندگی در نوجوانان مبتلا به سرطان بود. در نتیجه، مشاوران و روانشناسان می توانند از روش مذکور جهت بهبود ویژگی های روانشناختی گروه های مختلف به ویژه نوجوانان مبتلا به سرطان استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و مواجهه مبتنی بر واقعیت مجازی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۳۷۴-۲۳۵۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی است. ترس از ارزیابی منفی دیگران یکی از مهم ترین مشخصه های اختلال اضطراب اجتماعی است. در مطالعات مختلف، اثربخشی درمان های شناختی - رفتاری و مواجهه مبتنی بر واقعیت مجازی بر علائم اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب اجتماعی بررسی و تأیید شده است، اما تا کنون مطالعه ای در مورد مقایسه اثربخشی این دو نوع روش درمانی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل در مدارس شهر قائم شهر در سال تحصیلی 1402-1401 بود ند . 51 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 17 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 12 و 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله شناختی - رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه هراس اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (لری، 1983) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو مداخله درمان شناختی - رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث کاهش ترس از ارزیابی منفی شدند ( 01/0 P<) و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری یک ماهه حفظ شد. همچنین یافته ها حاکی از این بود که درمان شناختی - رفتاری در مقایسه با درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی دارای اثربخشی بیشتری بود (01/0 <P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران حوزه کودک و نوجوان و همچنین مشاوران مدارس از دو روش مداخله ای درمان شناختی - رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی با اولویت درمان شناختی - رفتاری به طور خاص در جهت کاهش ترس از ارزیابی منفی و به طورکلی در کاهش علائم اضطراب اجتماعی دانش آموزان استفاده کنند.
بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری با واسطه مثبت اندیشی؛ مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه فاطمیه
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی با تاب آوری با واسطه ای مثبت اندیشی؛مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه فاطمیه طراحی و اجرا گردید. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع مطالعات تحلیلی بود که جمع آوری اطلاعات آن به صورت میدانی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فاطمیه شیراز در سال تحصیلی 1402-1403؛ که تعداد آن ها بالغ بر 1362 نفر بود. که تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه برابر 300 نفر از دانشجویان دانشگاه فاطمیه شیراز بود. ابزار گردآوری تحقیق حاضر، پرسشنامه استاندارد بود. که برای سنجش جهت گیری مذهبی از پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت و راس(1950)، برای سنجش تاب آوری، مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون(2003) به کاربرده شد. و برای سنجش مثبت اندیشی از پرسش نامه مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی (1998) استفاده شد. برای تحلیل آن نیز از نرم افزارSPSS و AMOS نسخه 23 استفاده کردیم؛ که در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. از آمار توصیفی نظیر میانگین و واریانس و انحراف معیار و... برای توصیف داده ها و برای تعیین رابطه بین متغیرها داده ها از تعیین رابطه آزمون پیرسون و تحیلیل مسیر و آزمون سوبل استفاده شد. نتایج نشان می دهد که جهت گیری مذهبی بر تاب آوری با مقدار 58/0 اثرگذار می باشد. همچنین مثبت اندیشی بر تاب آوری با مقدار 49/0 اثرگذار می باشد. استفاده از سامانه های آنلاین، آماره سوبل محاسبه شده است که مقدار 89/2 از قدر مطلق 96/1 بزرگ تر بوده و بر اساس P-Value گزارش شده، در سطح کمتر از 05/0 معنی دار است. و مشخص گردید که مثبت اندیشی با نقش میانجی گری در بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری قرار دارد. مشخص گردید که خودارزیابی مثبت با نقش میانجی گری در بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری است. مشخص گردید که ارزیابی دیگران با نقش میانجی گری در بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری قرار دارد. مشخص گردید که انتظارات مثبت آینده با نقش میانجی گری در بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری است. مشخص گردید که خود اعتمادی با نقش میانجی گری در بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری قرار دارد.
The role of self-compassion, patience and optimism with an attitude towards Islamic sources in predicting the tendency of couples to divorce(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Divorce is one of the social and family problems that all sections of society are affected in some way. This study was conducted to investigate the effect of self-compassion, patience and Islamic optimism on the tendency to divorce couples in Rasht. Methods: The method of this research was correlational and the method of data analysis was practical in terms of purpose. This study was performed on 200 married men and women in Rasht in 2020. The respondents were selected by available random sampling. For data collection, Roosevelt, Johnson & Moro Divorce Tendency Scale, Nef Self-Compassion Questionnaire, Date Patience Scale and Nouri Islamic Optimism Questionnaire were used and then the data were analyzed by SPSS26 software. Results: Findings showed a significant and negative correlation between self-compassion (r = -0.43), patience (r = -0.17) and Islamic optimism (r = -0.32) with a tendency to divorce. Also, there was a significant negative relationship with confidence (P <0.05). The results of regression analysis showed that these three variables predict 23% of the variance of the tendency to divorce (P <0.05). Conclusion: According the results of this study, the couples experience less tendency to divorce with more compassion, patience and Islamic optimism. The study of the degree of self-compassion in couples and also the study of patience and optimism in them, provides a more complete understanding of the factors involved in the phenomenon of the tendency to divorce in couples. It can be concluded that self-compassion and religiosity have an effect on improving the strategies for maintaining the couple's relationship.
اثربخشی فراشناخت درمانی بر بهبود عملکرد فیزیولوژیکی (فشار خون سیستولیک و دیاستولیک) و روان شناختی (افسردگی، استرس، اضطراب) در مبتلایان به فشار خون اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
153 - 161
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی بر بهبود عملکرد فیزیولوژیکی (فشار خون سیستولیک و دیاستولیک) و روان شناختی (افسردگی، استرس، اضطراب) در مبتلایان به فشار خون اولیه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی مردان مبتلا به فشارخون اولیه بود که در نیمه اول سال 1400 به کلنیک شمس شهر بناب مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 40 نفر بود که به صورت داوطلبانه انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در 2 گروه 20 نفری (گروه آزمایش و گروه کنترل) گمارده شدند. برای گروه آزمایش فراشناخت درمانی در 9 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت هفته ای یک جلسه برگزار شد. به منظور گردآوری داده ها از مقی اس افس ردگی، اض طراب و اس ترس از دستگاه اندازه گیری فشارخون استفاده شد. از روش تحلیل کواریانش چندمتغیره (مانکوا) به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که فراشناخت درمانی منجر به تفاوت معنی دار بین گروه ها در اضطراب، استرس، فشار سیستولیک و فشار دیاستولیک شد(01/0P<). به عبارتی، فراشناخت درمانی منجر به کاهش اضطراب و استرس و بهبود عملکرد فیزیولوژیکی (فشار خون سیستولیک و دیاستولیک) در آزمودنی های گروه آزمایش نسبت گروه کنترل شد (01/0P<). اما تفاوت بین میانگین نمرات دو گروه در مولفه افسردگی معنی دار نبود (05/0P>). براساس نتایج بهره گیری از این روش درمانی به منظور بهبود شرایط روانشناختی و به تبع آن کاهش مشکلات جسمانی افراد مبتلا به فشار خون اولیه پیشنهاد می گردد.
اثربخشی درمان گروهی روان شناسی مثبت نگر بر تاب آوری و اضطراب مرگ در بین افراد مبتلابه بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
93 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر درمان گروهی روان شناسی مثبت نگر بر تاب آوری و اضطراب مرگ در بین افراد مبتلابه بیماری کرونا بود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی از نوع پژوهش های نیمه از مایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران بستری در بیمارستان قائم واقع در شهر مشهد در سال ۱۴۰۰ بود. با توجه به جامعه آماری تعداد ۳۰ نفر (هر گروه ۱۵ نفر) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند. جهت سنجش متغیرها از ابزار پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (۱۹۷۰) و تاب آوری کو نور و دیوید سون (۲۰۰۳) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر مثبت نگری بر تاب آوری با ۷۹۹/۳۱=F(1,37) و اضطراب مرگ با ۴۶۷/۴۶=F(1,37) افراد تأثیر داشته است که این مقادیر (۰٫۰۱α≤) معنادار بوده است.بحث و نتیجه گیری: با توجه به این نتایج می توان گفت درمان روان شناسی مثبت نگر برافزایش تاب آوری و کاهش اضطراب مرگ مؤثر بوده و می توان از این درمان در جهت افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب مرگ در افراد مبتلابه بیماری کرونا استفاده کرد.
اثربخشی طرحواره درمانی بروابستگی بین فردی و نارسایی هیجانی در زنان با اختلال شخصیت وابسته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
88-102
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر وابستگی بین فردی و نارسایی هیجانی زنان دارای شخصیت وابسته انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مبتلا به اختلال شخصیت وابسته مراجعه کننده به مراکز روان شناسی و مشاوره منطقه 2 تهران بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند (درهر گروه 15 نفر). گروه آزمایش مداخله طرحواره درمانی را در طی 8 جلسه 70 دقیقه ای دریافت کردند. جهت جمع آوری اطلاعات از مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCI)، مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو (20-TAS) و پرسشنامه های تجدیدنظر شده اختلال شخصیت وابسته (DPI-R) و پرسشنامه وابستگی بین فردی (IDI) استفاده شد و داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر کاهش وابستگی فردی و نارسایی هیجانی افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته اثربخشی معناداری دارد (01/0>P). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که طرحواره درمانی با استفاده از تکنیک هایی مانند آموزش سبک مقابله ای و برقراری ارتباط بین مشکلات فعلی و طرحواره ها و اولویت بندی و مشخص کردن مشکل سازترین رفتار و ارائه شیوه های مناسب جهت بهبود وابستگی بین فردی و کاهش نارسایی هیجانی در زنان با اختلال شخصیت وابسته مورد استفاده قرار بگیرد.
مدل ارتباطی جهت گیری مذهبی، هوش اخلاقی، مسئولیت پذیری، همدلی، نوع دوستی و بخشودگی بین فردی دانش آموزان مجازی در مناطق نظامی نشین تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
51 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ارتباطی جهت گیری مذهبی، هوش اخلاقی، مسئولیت پذیری، همدلی، نوع دوستی و بخشودگی بین فردی دانش آموزان آموزش از راه دور در مناطق نظامی نشین تهران انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان آموزش از راه دور (آموزش مجازی) در محلات نظامی نشین شهر تهران در سال تحصیلی 1400 تشکیل داد و دامنه ی سنی آزمودنی ها از 15 تا 17 است. نمونه پژوهش تعداد 264 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های جهت گیری مذهبی، هوش اخلاقی، مسئولیت پذیری، همدلی، نوع دوستی و بخشودگی بود. دادهها پس از جمع آوری با روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و با نرم افزار SPSS25 و AMOS24 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد اثرمستقیم مذهب درونی(31/0=β)، هوش اخلاقی(23/0=β)، نوع دوستی(11/0=β) و همدلی(14/0=β) بر بخشودگی مورد تأیید قرار گرفت(01/0P< )، اما این جهت گیری مذهبی بیرونی و مسئولیت پذیری بر بخشودگی اثر مستقیمی نداشت. (05/0P<).همچنین همچنین نقش میانجیگری همدلی، مسئولیت پذیری و نوع دوستی در رابطه ی بین مؤلفه جهت گیری مذهبی و هوش اخلاقی بر بخشودگی معنی دار است.(01/0P< ). نتایج: مدل پژوهش حاضر مبنی بر بررسی نقش همدلی، مسئولیت پذیری و نوع دوستی در رابطه ی بین مؤلفه جهت گیری مذهبی و هوش اخلاقی بر بخشودگی از برازش مطلوب برخوردار است و جهت گیری مذهبی و هوش اخلاقی بر بخشودگی اثر مستقیم و غیرمستقیم دارند.
ملاحظاتی روش شناختی در آزمایش های علوم شناختی: موردکاویِ تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی از کارکرد هیجانی ترس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در مسیر شکل گیری علوم، همواره نقش کلیدی و تضمین کننده معرفتی برای اتکای دانشمندان به تجربه یا مشاهده در نظر گرفته شده است. دانشمندان تجربی همواره ادعا داشته اند که برای نظریه های خود شواهد قابل اعتمادی دارند. از آن رو که روان شناسی شناختی مدعی است می تواند با استفاده از روش های نوینِ تصویربرداریِ مبتنی بر روش های فیزیک و ریاضی به مسئله شناخت بپردازد، این پژوهش سعی دارد تا نشان دهد ثبت تصویرهای عصبی و فعالیت های کمّی و آماری به تنهایی نمی تواند منجر به استنتاج های قابل اعتماد شود. روش کار: در این پژوهش از تحلیل مفهومی و استدلال فلسفی جهت بررسی نظریه بار بودن استنتاج های حاصل از تصویربرداری استفاده شد. یافته ها: در این مقاله نشان داده شده است که پیش فرض های نظری برای تفسیر تصاویر تصویربرداری ِتشدیدِ مغناطیسیِ کارکردی (fMRI) Functional magnetic resonance imaging) می تواند نقشی سرنوشت ساز برای پیشرفت و گسترش عمیق تر روان شناسی شناختی فراهم نماید، زیرا قابلیت اطمینان استنتاج های حاصل از تصویربرداری با چالشی جدی مواجه است. نتیجه گیری: به عنوان یکی از مصادیق، مطالعه موردی روی تفسیر تصاویر fMRI ترس صورت گرفته و نشان داده شده است که استنتاج های دانشمندان از تصویرهای مغز به شدت نظریه بار است و تفسیرهای موجود یگانه راه نگریستن به این تصویرها نیستند. بنابراین، وجود سؤال های بی پاسخ روش شناختی، جایگاه معرفتی و درجه اطمینان به تفسیر داده های حاصل از این تصویربرداری را متزلزل می سازد.
شناخت و فهم اثر شباهت با خود در گزینش و مصاحبه شغلی؛ شناسایی دلایل و پیامدها (مورد مطالعه: سازمان های دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
95 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه در سازمان ها و نظام اداری کشور یکی از مهم ترین مشکلاتی که مانع انتخاب صحیح کارکنان می شود و به طور فزاینده ای در گزینش و مصاحبه های شغلی نمود یافته، پدیده ای تحت عنوان اثر شباهت با خود است. با توجه به اینکه اثر شباهت با خود به عنوان یک سوگیری در فرایند انتخاب و استخدام کارکنان شناخته می شود و تبعاتی منفی در سطح سازمان و در سطح ملی دارد، از این رو پژوهش حاضر با هدف شناخت و فهم اثر شباهت با خود و پیامدهای آن در فرایند گزینش و مصاحبه های شغلی در سازمان های دولتی انجام پذیرفت. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی از حیث گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های اکتشافی است. همچنین این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته به صورت کیفی و کمی و بر مبنای فلسفه قیاسی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که با روش نمونه-گیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوایی و روایی نظری و روش پایایی سنجی درون کدگذار و میان کدگذار تایید شد. همچنین ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوایی و پایایی بازآزمون تایید شد. داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و داده های کمی با روش نقشه شناختی فازی تحلیل گردید.
نقش والدین در ارضای نیازهای اساسی روان شناختی فرزندان: مرور نظام مند
حوزههای تخصصی:
زمینه: نظریه خودتعیین گری بیان می دارد که ارضاء سه نیاز اساسی و جهان شمول خودمختاری، شایستگی و ارتباط، باعث انگیزش درونی در کودکان و نوجوانان شده و نقش محوری در بهزیستی و سازگاری ایشان دارد. این نظریه تأکید می کند که والدین، در تعامل با سایر افراد تأثیرگذار در زندگی فرزندان، نقشی اساسی در اجتماعی کردن فرزندان دارند و شیوه رفتار آنان به طور عمده ای می تواند بر ارضا یا بازداری نیازهای روان شناختی مؤثر باشد.هدف: پژوهش حاضر با هدف مرور نظامند پژوهش های (داخلی و خارجی) برای دستیابی به اقدامات و رفتارهای والدینی که بر ارضای نیازهای اساسی روان شناختی فرزندان تأثیر می گذارند، انجام شد.روش: پژوهش حاضر کیفی و با روش مرور سیستماتیک (مرور نظام مند) انجام شده است. پایگاه های اطلاعاتی ScienceDirect،ERIC ، Google Scholar، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران (ایرانداک)، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (سید)، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز) و پایگاه مجلات و نشریات ایران (مگ ایران) برای یافتن مقالات مرتبط با معیارهای ورود و خروج مشخص جستجو شدند.یافته ها: پس از طی مراحل شناسایی، غربال گری، ارزیابی و شمول، تعداد 23 مطالعه انتخاب شد و اقدامات والدینی در راستای ارضای نیازهای اساسی روان شناختی فرزندان از آنها استخراج شد. تعداد این اقدامات افزون بر 90 عنوان رفتار یا اقدام والدینی بود که به تفکیک سه نیاز خودمختاری، شایستگی و ارتباط ارائه و بر اساس شباهت، مقوله بندی شدند.نتیجه گیری: از نتایج ای مرور می توان برای تهیه بسته های آموزشی معتبر و به کارگیری آن در راستای آموزش اقدامات والدینی مؤثر به والدین، برای ارتقای توانایی آنها برای ارضای نیازهای اساسی فرزندان شان استفاده شود.
رابطه ساختاری پریشانی روانشناختی و معنای زندگی در مردان با واسطه گری احساس تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه مطالعات ارتباط دوطرفه ای را از داشتن معنا در زندگی و پریشانی روانشناختی گزارش کرده اند، عوامل مختلفی وجود دارند که می توانند در روند پریشانی و داشتن معنا در زندگی مردان تأثیر بگذارند؛ به همین سبب، شناسایی این عامل ها برای کاهش پریشانی روانشناختی و جلوگیری از پدیده خودکشی در مردان بسیار مهم است؛ از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه ساختاری پریشانی روانشناختی و معنای زندگی با واسطه گری احساس تنهایی در مردان انجام شد. طرح پژوهشی توصیفی همبستگی و به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل مردان در شهر تبریز بودند که ۲۳۶ نفر از مردان براساس نظر کلاین و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه های احساس تنهایی اجتماعی عاطفی برای بزرگسالان، معنای زندگی و پریشانی روانشناختی است. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج الگوسازی معادلات ساختاری نشان دادند پریشانی روانشناختی به طور معنادار اثر مستقیم بر داشتن معنا در زندگی و احساس تنهایی دارند. همچنین، تنهایی هم به صورت مستقیم برداشتن معنا در زندگی و هم به صورت غیرمستقیم بر رابطه پریشانی روانشناختی و معنا در زندگی مردان تأثیر می گذارد. به طور کلی، نتایج پژوهش حاکی از آن است که تنهایی می تواند بر پریشانی روانشناختی و داشتن معنا در زندگی مردان تأثیر بگذارند. می توان بیان کرد روان درمانی وجودی و افزایش تعاملات اجتماعی موجب کاهش پریشانی روانشناختی و تنهایی و افزایش معنا در زندگی مردان می شود.
اثربخشی روش تدریس مشارکتی بر کاهش اضطراب ریاضی دانش آموزان ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
81 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش تدریس مشارکتی بر کاهش اضطراب ریاضی دانش آموزان ابتدایی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان ابتدایی شهر چالوس در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت روش تدریس مشارکتی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای از روش تدریس مشارکتی دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس تجدیدنظر شده اضطراب ریاضی (MARS-R) پلیک و پارکر (1982) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد روش تدریس مشارکتی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش اضطراب ریاضی دانش آموزان داشته است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روش تدریس مشارکتی می تواند به عنوان یک شیوه آموزشی مناسب برای کاهش اضطراب ریاضی دانش آموزان در مدارس ابتدایی به کاربرده شود.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه روان شناختی و شایستگی اجتماعی زنان متاهل فاقد فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
119 - 127
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه روان شناختی و شایستگی اجتماعی زنان متاهل فاقد فرزند انجام گرفت. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز در این پژوهش دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متاهل فاقد فرزند شهر اصفهان در سه ماهه بهار سال 1401 بود. در این پژوهش تعداد 35 زن متاهل فاقد فرزند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (18 زن در گروه آزمایش و 17 زن در گروه گواه). زنان حاضر در گروه آزمایش روان درمانی مثبت نگر را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و اولیو، 2007) و پرسشنامه شایستگی اجتماعی (فلنر و همکاران، ۱۹۹۰) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه روان شناختی (0001>P؛ 64/0=Eta؛ 96/58=F) و شایستگی اجتماعی (0001>P؛ 51/0=Eta؛ 39/34=F) زنان متاهل فاقد فرزند تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که روان درمانی مثبت نگر با بهره گیری از فنونی همانند چشم انداز مثبت به زندگی، آموزش خوش بینی و امید به آینده به عنوان یک روش کارآمد می تواند جهت بهبود سرمایه روان شناختی و شایستگی اجتماعی زنان متاهل فاقد فرزند مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه عوامل مرتبط با بازگشت به اعتیاد در بین دو گروه افراد با ترک قطعی و عود مجدد به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۳۷۷-۳۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه عوامل مرتبط با بازگشت به اعتیاد در بین دو گروه افراد با ترک قطعی و عود مجدد به مصرف مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه افراد دارای تجریه ترک موفق و ناموفق مراجعه کننده به کمپ های زیر نظر سازمان بهزیستی شهر مشهد بود. نمونه پژوهش شامل 100 نفر با عود مجدد (50 نفر) و ترک قطعی (50 نفر) بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه از حیث متغیرهایی چون حمایت خانوادگی، کنترل خانوادگی، تجربه برچسب و طرد اجتماعی، پیوند با دوستان وابسته به مواد مخدر، و امکانات و خدمات مرکز درمانی تفاوت معناداری به نفع گروه ترک قطعی وجود داشت. به علاوه، از حیث متغیرهای دسترسی آسان به مواد مخدر و دریافت پاداش از مصرف مواد بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در زمینه بازگشت به اعتیاد عوامل اجتماعی نقش کلیدی دارند، داشتن دیدگاهی جامعه شناسی نسبت به نقش اساسی عوامل اجتماعی در کنار خدمات مراکز درمانی جهت اثربخش کردن برنامه ها و خدمات ارائه شده توسط مراکز سازمان بهزیستی و جلوگیری از عود مجدد لازم و ضروری است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر یادگیری پژوهش محور و ارائه الگوی مطلوب از دیدگاه اساتید و دانشجویان رشته ی پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش به عنوان یکی از مهمترین منابع شناخت و آگاهی انسانها از دیرباز نقش مهمی در توسعه جوامع و سازمان ها داشته است. هدف کلی تحقیق حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر یادگیری پژوهش محور و ارائه الگوی مطلوب از دیدگاه اساتید و دانشجویان رشته ی پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب در سال تحصیلی 96-97 است. روش کار: در این پژوهش، جامعه آماری تحقیق حاضر اساتید و دانشجویان رشته ی پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب می باشد که تعداد آنها 421 نفر است. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 201 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در تحلیل این پژوهش از نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده گردیده است. نتایج حاصل از پایایی مقیاس و تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد که از 36 عامل اولیه شناسایی شده 34 عامل به عنوان عوامل مؤثر بر یادگیری پژوهش محور مشخص و در 4 دسته (روش تدریس، جو و فرهنگ محیط، محتوای درسی و تجهیزات و امکانات) دسته بندی گردیده است.عوامل موثر بر یادگیری پژوهش محور، شامل چهار دسته: عوامل مربوط به روش تدریس، عوامل مربوط به جو و فرهنگ محیط، عوامل مربوط به محتوای درسی، عوامل مربوط به تجهیزات و امکانات می باشد که هر دسته از عوامل مختلف تشکیل شده است. پس از شناسایی عوامل در نهایت الگوی مطلوب برای یادگیری پژوهش محور از دیدگاه اساتید و دانشجویان رشته ی پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب ارائه گردید.
Effects of Attentional Focus on Learning a Balance Task among Children with DCD
حوزههای تخصصی:
Motor learning studies on adults have shown that directing the learners’ attention to external cues is more effectual than internal cues. In this study, we investigated if this could be applied to children with developmental coordination disorder (DCD). 45 boys with developmental coordination disorder were selected using motor observation questionnaire for teachers. The task was static balance test that was measured in two experimental conditions including internal (focus on body limb) and external (focus on rex marker) focus of attention. For data analysis, ANOVA and Tukey’s post hoc were used at the significant level of P < 0.05. Results showed that external focus could improve motor learning. However, there was no significant difference between internal focus and control groups. Thus children with DCD benefit from the external focus of attention to learning a static balance skill. According to the results of this study, therapists and coaches should adjust their rehabilitation methods and instructions based on external focus of attention.
The Role of Mindfulness on Problem Solving in Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate mindfulness's effectiveness on the problem-solving styles of secondary school students of Garmsar city. The statistical population of this research was all second-year high school students of Garmsar city in the academic year 2022-2023. The sample included 341 students who were selected by random cluster sampling. The research tools included a standard questionnaire on mindfulness and a questionnaire on problem-solving styles. The data was analyzed by Lisrel and SPSS software. Considering that the effect of the mediator variable is considered, structural equation modeling was used for data analysis. The results showed that the five components of observation, description, action, awareness, non-judgment, and non-reaction affected the problem-solving styles of secondary school students of Garmsar city. Based on the obtained results, mindfulness can affect problem-solving techniques. Based on the obtained results, mindfulness can influence problem-solving styles. Therefore, the results of this study can have important implications in the field of education, such as the effectiveness of mindfulness on problem-solving for educational professionals.