فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۶۰۱ تا ۸٬۶۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳(پیاپی ۶۰)
149-160
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های گفتمان امید در نوجوانانی با هویت موفق پس از عبور از بحران نوجوانی انجام شده است. روش پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی بوده است. جامعه آماری شامل نوجوانان در دسترسی بوده که مایل به شرکت در این تحقیق بوده اند، نمونه گیری به صورت هدفمند صورت گرفته و نمونه افرادی بوده اند که ملاک ورود را داشتند. ابزار گردآوری داده ها شامل؛ نسخه دوم پرسشنامه عینی گسترش یافته منزلت هویت من (بنیون و آدامز 1986)، و همچنین مصاحبه عمیق بوده است، جمع آوری داده ها تا حصول اشباع داده ها ادامه یافت، در پایان تعداد شرکت کنندگان در پژوهش به 12 نفر رسید و تجزیه تحلیل داده ها طی سه مرحله کد گذاری شد، که بر اساس آن مولفه های گفتمان امید شامل دو مولفه؛ شناسایی و شکوفایی هدف و همچنین پنج زیر مولفه شامل؛ پویایی، جهت دهی، توانمندی راهبرد، توانمندی عمل و نیک بینی بوده است. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد که گفتمان امید، مقدمه یا زمینه ساز هویت موفق است، چرا که نوجوانان با تجربه فضای گفتمانی امید، کاوشی پویا را آغاز می کنند و با تعهد نسبت به آن کاوش شکوفایی هدف را به عمل می رسانند.
اثربخشی طرحواره درمانی بر پایستگی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: دانشجویان پزشکی به دلیل دشواری درس ها و حساسیت شغلی آینده نیازمند پایستگی تحصیلی هستند و گاهی دچار فرسودگی تحصیلی می شوند. در نتیجه هدف این پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر پایستگی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی بود. روش بررسی: این پژوهش نیمه-تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش 40 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای با روش طرحواره درمانی آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پایستگی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای پایستگی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر طرحواره درمانی باعث افزایش پایستگی تحصیلی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی شد (001/0 P < ). نتیجه گیری : نتایج حاکی از اثربخشی طرحواره درمانی در بهبود پایستگی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی بود. بنابراین به مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت توصیه می شود که برای افزایش پایستگی تحصیلی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانشجویان به ویژه دانشجویان پزشکی از روش طرحواره درمانی استفاده کنند.
اثر ادراک از روابط والدینی، رابطه معلم- دانش آموز و بهترین اهداف شخصی بر سرزندگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
205 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون اثر ادراک از روابط والدینی، ادراک از رابطه معلم-دانش آموز و بهترین اهداف شخصی بر سرزندگی تحصیلی صورت گرفت. روش: ۶۰۰ دانش آموز دوره متوسطه پرسشنامه های بهترین اهداف شخصی مارتین (2006)، سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (۱۳۹۱)، ادراک از روابط والدینی گرونیک و همکاران (1997) و پرسشنامه معلم به عنوان بافت اجتماعی بیلمونت و همکاران (1992) را پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری چندسطحی (MSEM) استفاده شد. یافته ها: در سطح بین گروهی ادراک از روابط والدینی و ادراک از رابطه معلم- دانش آموز به طور مثبت قادر به پیش بینی بهترین اهداف شخصی دانش آموزان بودند که به نوبه خود بهترین اهداف شخصی به طور مثبت به سرزندگی تحصیلی مرتبط بود. هم چنین اثر غیرمستقیم بین خوشه ای ادراک از روابط والدینی و ادراک از رابطه معلم- دانش آموز معنادار بدست آمد. اثر مستقیم بین کلاسی ادراک از روابط والدین بر سرزندگی تحصیلی معنادار ولی این اثر برای ادراک از رابطه معلم- دانش آموز غیرمعنادار بدست آمد و حاکی از آن است که بهترین اهداف شخصی دانش آموزان به طور کامل رابطه بین کلاسی ادراک از رابطه معلم- دانش آموز با سرزندگی تحصیلی را میانجی گری می کند. 19/27 درصد از واریانس سرزندگی تحصیلی در سطح دانش آموز توسط متغیر سطح فردی و 67/78 درصد از واریانس آن در سطح کلاس توسط متغیر بافتی تبیین شد. نتیجه گیری: هدایت دانش آموزان به سوی جهت گیری هدفی بهترین اهداف شخصی توسط معلمان و ایجاد جو حمایتی در خانواده توسط والدین می تواند سرزندگی تحصیلی دانش آموزان را ارتقا بخشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون اثر ادراک از روابط والدینی، ادراک از رابطه معلم-دانش آموز و بهترین اهداف شخصی بر سرزندگی تحصیلی صورت گرفت. روش: ۶۰۰ دانش آموز دوره متوسطه پرسشنامه های بهترین اهداف شخصی مارتین (2006)، سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (۱۳۹۱)، ادراک از روابط والدینی گرونیک و همکاران (1997) و پرسشنامه معلم به عنوان بافت اجتماعی بیلمونت و همکاران (1992) را پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری چندسطحی (MSEM) استفاده شد. یافته ها: در سطح بین گروهی ادراک از روابط والدینی و ادراک از رابطه معلم- دانش آموز به طور مثبت قادر به پیش بینی بهترین اهداف شخصی دانش آموزان بودند که به نوبه خود بهترین اهداف شخصی به طور مثبت به سرزندگی تحصیلی مرتبط بود. هم چنین اثر غیرمستقیم بین خوشه ای ادراک از روابط والدینی و ادراک از رابطه معلم- دانش آموز معنادار بدست آمد. اثر مستقیم بین کلاسی ادراک از روابط والدین بر سرزندگی تحصیلی معنادار ولی این اثر برای ادراک از رابطه معلم- دانش آموز غیرمعنادار بدست آمد و حاکی از آن است که بهترین اهداف شخصی دانش آموزان به طور کامل رابطه بین کلاسی ادراک از رابطه معلم- دانش آموز با سرزندگی تحصیلی را میانجی گری می کند. 19/27 درصد از واریانس سرزندگی تحصیلی در سطح دانش آموز توسط متغیر سطح فردی و 67/78 درصد از واریانس آن در سطح کلاس توسط متغیر بافتی تبیین شد. نتیجه گیری: هدایت دانش آموزان به سوی جهت گیری هدفی بهترین اهداف شخصی توسط معلمان و ایجاد جو حمایتی در خانواده توسط والدین می تواند سرزندگی تحصیلی دانش آموزان را ارتقا بخشد.
اثربخشی گروه درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خود بیمارانگاری و اضطراب مردان مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی بر خودبیمارانگاری و اضطراب مردان مبتلا به درد مزمن انجام شد. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مرد مبتلا به درد مزمن عضلانی - اسکلتی مراجعه کنند به مراکز توان بخشی شهر شیراز در شش ماهه دوم سال 1398 بوده اند. با توجه به ارزیابی اولیه، تعداد 30 نفر از بیمارانی که نمره بالاتری در پرسشنامه شدت درد مزمن مک گیل کسب کردند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خودبیمارانگاری اهواز و اضطراب کتل در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای خودبیمارانگاری و اضطراب، تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: درمجموع، پیشنهاد می شود که مشاوران، روان شناسان و روان درمانگران، از نتایج گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی به عنوان مداخله ای سودمند، جهت کاهش خودبیمارانگاری و اضطراب افراد مبتلا به درد مزمن، بهره ببرند.
ترکیب مداخلات روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و روش دوازده قدم در کاهش مکانیسم دفاعی انکار در معتادان در حال بهبودی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی ترکیب مداخلات روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و روش دوازده قدم درکاهش مکانیسم دفاعی انکار در معتادان در حال بهبودی استان تهران صورت گرفته است. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معتادین در حال بهبودی استان تهران در سال 1399 تشکیل می دادند که از میان آن ها 58 نفر به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب و به دو گروه آزمایش (30نفر) و گروه گواه (28نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) (آندروز و همکاران، 1993) بود. گروه مداخله، روان درمانی را در طی 10جلسه به شیوه هفتگی 60 دقیقه ای درکنار برگزاری جلسات دوازده قدم دریافت کردند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که بین نمرات مکانیسم دفاعی انکار گروه آزمایش و گروه گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در مرحله پس آزمون نمرات بهتری را نسبت به گروه گواه کسب کردند. بر اساس یافته های این پژوهش، روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و روش دوازده قدم به عنوان گزینه مناسبی جهت کاهش مکانیسم دفاعی انکار معتادان در حال بهبودی باشد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی راه حل مدار با زوج درمانی هیجان مدار بر بخشودگی، عملکرد جنسی و باورهای ارتباطی زوجین دارای تجربه خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۶۰-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی راه حل مدار و هیجان مدار بر بخشودگی، عملکرد جنسی و باورهای ارتباطی زوج های دارای تجربه خیانت زناشویی شهر کرمانشاه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوج های در شُرف طلاق که دارای تجربه خیانت زناشویی شهر کرمانشاه در سال 1398 بودند را تشکیل می داد. نمونه پژوهش شامل 36 زوج بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر کدام 12 زوج) جایگزین شدند. شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله، پرسشنامه های بخشودگی (FFS) (احتشام زاده و همکاران، 1389)، عملکرد جنسی زنان (FSFI) (روزن و همکاران، 2000)، سلامت جنسی مردان (MSHQ) (روزن و همکاران، 2004) و باورهای ارتباطی (CBQ) (آیدلسون و اپستین، 1982) را تکمیل کردند. برنامه آموزش زوج درمانی راه حل مدار و زوج درمانی هیجان مدار به مدت 8 جلسه، هر جلسه به مدت 90 دقیقه و یک بار در هفته برای دو گروه آزمایش اجرا شد. گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس با آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایشی و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<)؛ به طور کُلی هر دو روش درمانی اثربخشی یکسانی داشتند. براین اساس، زوج درمانی راه حل مدار و هیجان مدار می تواند به عنوان روشی موثر و کارآمد در افزایش بخشودگی، عملکرد جنسی و کاهش باورهای ناکارآمد زوجین توسط درمانگران مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه به بهبود روابط زناشویی کمک نماید.
بررسی ارتباط دوزبانگی با توانایی انتخاب منظر فضایی و خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش ها نشان می دهد که دوزبانگی بر فرایندهای شناختی اثر دارند. با مطالعه دوزبانه های ترکی آذری/ فارسی زبان و تک زبانه های فارسی زبان، به بررسی شواهدی از مزیت های دوزبانگی در توانایی های انتخاب منظر فضایی و خودتنظیمی پرداختیم. روش کار: شرکت کنندگان در این پژوهش ۳۹ نفر از دانشجویان تک زبانه و دوزبانه فارسی و ترکی با میانگین سنی ۲۹ سال بودند. برای سنجش توانایی انتخاب منظر فضایی، از آزمون تصویری انتخاب منظر فضایی Hegarty استفاده شد که طی آن از شرکت کنندگان خواسته شد که خود را در موقعیت های فضایی متعددی تصور کنند و زاویه قرارگرفتن چند شیء را نسبت به موقعیت مجسم شده تشخیص دهند. برای سنجش توانایی خودتنظیمی، یک معمای حل نشدنی که به زبان فارسی طراحی شده بود به هر دو گروه ارائه شد و مدت زمان تلاش آنها برای حل معما به عنوان شاخص سنجش خودتنظیمی در نظر گرفته شد، به طوری که مدت زمان بیشتر منجر به کسب نمره بالاتری در توانایی خودتنظیمی بود. برای سنجش ارتباط های مورد نظر بین متغیرها از آزمون های ناپارامتری من_ویتنی و همبستگی کندال استفاده شد. یافته ها: تفاوت نمره خودتنظیمی افراد در دو گروه تک زبانه و دوزبانه معنا دار بود؛ به عبارتی، افراد تک زبانه نمره خودتنظیمی کمتری داشتند. همچنین، ارتباط بین توانایی انتخاب منظر فضایی و دوزبانگی معنا دار نبود، گرچه تفاوت های مشاهده شده در میانگین ها و پراکندگی ها بین این دو گروه قابل توجه بود. بین توانایی های خودتنظیمی و انتخاب منظر فضایی نیز تفاوت معنا داری در هیچ یک از دو گروه تک زبانه و دوزبانه مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین دوزبانگی و خودتنظیمی ارتباط معنا دار وجود دارد. گرچه آزمون های همبستگی به لحاظ آماری معنا دار نبودند، افراد دوزبانه به طور متوسط مدت زمان کمتری را صرف آزمون انتخاب منظر فضایی کرده بودند که حاکی از بالاتر بودن متوسط توانایی انتخاب منظر فضایی در ایشان است. احتمال دارد که با بررسی بیشتر، بتوان به شواهد بیشتری برای معنا دار بودن تفاوت بین این دو گروه دست یافت. واژه های کلیدی:
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا (گزارش موردی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع و دنیاگیری کووید-19 علاوه بر تعداد زیاد ابتلا و مرگ و میر فراوان، منجر به مشکلات روانشناختی از جمله اضطراب کرونا شده که زنان بیش از مردان در معرض این اضطراب قرار دارند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع گزارش موردی با خط پایه چندگانه و پیگیری دوماهه بود. سه بیمار زن به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های تعیین شده برای ورود به پژوهش از جامعه آماری مورد نظر انتخاب شدند و به مدت 15 جلسه بر اساس پروتکل درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی تحت درمان قرار گرفتند. شرکت کنندگان سه بار در مرحله خط پایه و در جلسات 3، 6، 9، 12 و 15 و همچنین در جلسات پیگیری ماهیانه به مدت دوماه با تکمیل مقیاس اضطراب بیماری کرونا، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا و پرسشنامه ابعاد نگرانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدل عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب کرونای زنان از نظر بالینی و به لحاظ آماری موثر بوده است (05/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی می تواند یک مداخله موثر برای کاهش نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا باشد.
نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین راهبردهای مقابله ای و رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۷۴-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین راهبردهای مقابله ای و رفتارهای پرخطر بود. پژوهش حاضر از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم که در سال تحصیلی 1400-99 در مدارس دولتی شهر تهران مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از بین آنها250 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های رفتارهای پرخطر (احمدپور ترکمان، ۱۳۹۰)، راهبردهای مقابله ای (WCQ) (لازاروس و فولکمن، 1984) و مقیاس دﺷﻮاری ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻫﯿﺠﺎنی (DERS) (گرتز و رومر، 2004) بود. یافته های به دست آمده از ارزیابی مدل پیشنهادی به روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار 25 SPSSو 3SmartPLS نشان داد که راهبردهای مقابله ای بصورت مستقیم و به شکل منفی پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر (01/0 P<) و به شکل مثبت پیش بینی کننده دشواری در تنظیم شناختی هیجان نوجوانان است (05/0 P<). اما نقش مستقیم دشواری در تنظیم هیجان و نقش واسطه ای آن در رابطه راهبردهای مقابله ای با رفتارهای پر خطر معنادار نیست. با توجه به نقش معنادار راهبردهای مقابله ای بر دشواری در تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر، معلمان و مشاوران می توانند با بررسی راهبردهای مقابله ای در جهت بهبود تنظیم هیجان و کاهش رفتارهای پرخطر نوجوانان اقدام کنند.
The Role of Positivism and Intolerance of Uncertainty in the Students’ Fear of Covid-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Fear of Covid-19, is one of the subjects experienced by the mankind in 2019 for the reason that it threatened the physical health and life of the individuals, increased their stress and caused the incitation of a vast spectrum of psychological problems like anxiety and depression. Present study tries investigating the role of positivism and uncertainty intolerance in fear of Covid-19. Method: The study population included all the boy and girl university students studying in psychology, educational sciences and counseling majors of Payam-e-Noor University, Khuzestan Branch. Among students, 269 students were voluntarily selected through the social network of Whatsapp. The study method is correlational. The data have been gathered by the assistance of positivism, uncertainty intolerance and fear of Covid-19 questionnaires. Use was made of SPSS for analyzing the data. Result: Regression analysis indicated that positivism and uncertainty intolerance are predictors of fear of Covid-19 and that they account for 16% of the variance of fear of Covid-19 (P<0.05). Conclusions:The present study suggests it to the responsible officials that the prerequisite for reducing the thoughts hence the fear of Covid-19 is the shift from negative to positive attitude and that it is necessary to bring about a change from uncertainty intolerance to uncertainty tolerance.
مقایسه اثر بخشی روش های زوج درمانی تئوری انتخاب و پذیرش و تعهد (ACT) در تعاملات زناشویی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۱
39 - 51
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روشهای زوج درمانی تئوری انتخاب و پذیرش و تعهد (ACT) در تعاملات زناشویی زوج ها اجراشد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه کلیه زوجین شهر اردبیل در سال 1396 بودند. روش نمونهگیری به شیوه در دسترس بود و تعداد 90 زوجی که به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر اردبیل مراجعه کردند انتخاب و از بین آنها تعداد 45 زوج که نمرات آنها در پرسشنامه تعاملات زناشویی پایین تر از میانگین بودند، به طور تصادفی در سه گروه، گروه آزمایش 1 (15 زوج)، گروه آزمایش 2(15 زوج) و گروه کنترل (15 زوج) جایگزین شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه سازگاری زناشویی گراهام بی اسپنیر استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که روشهای زوج درمانی تئوری انتخاب و پذیرش و تعهد (ACT) در تعاملات زناشویی زوجها مؤثر بود و در این میان،روش زوجدرمانی متمرکز بر پذیرش و تعهد (ACT) نسبت به روش زوجدرمانی متمرکز بر تئوری انتخاب در بهبود تعاملات زناشویی اثربخش تر است.
سیستم بازداری رفتاری و شدت نشانه های اضطراب اجتماعی: نقش واسطه ای کمال گرایی و عاطفه منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
209 - 223
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی کمالگرایی، عاطفه منفی در رابطه بین سیستم بازداری رفتاری و شدت نشانههای اختلال اضطراب اجتماعی انجام گرفت.طرح پژوهش حاضر به روش توصیفی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال 1398 بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس تعداد 333 نفر انتخاب شدند. پرسشنامههای اضطراب اجتماعی، سیستمهای مغزی بازداری و فعالسازی رفتاری (BIS/BAS) کارور و وایت، مقیاس چندبعدی کمالگرایی (MPS) و مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی (PANAS) بعنوان ابزارهای پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری مورد تجزیهو تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که کمال گرایی و عاطفه منفی میتواند رابطه بین سیستم بازداری رفتاری و نشانههای اختلال اضطراب اجتماعی را میانجیگری کنند.یافته ها نشان میدهد که کمالگرایی و عاطفه منفی می توانند تأثیر سیستم بازداری رفتاری را بر اختلال اضطراب اجتماعی افزایش دهند
ادراک از زنانگی در کشورهای مختلف: یک فراترکیب کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1015-1038
حوزههای تخصصی:
زمینه: زنانگی اصطلاحی پیچیده است زیرا معرف پدیده واحدی نیست. برداشت های گوناگون از زنانگی بسیار وابسته به پیشینه و دانش فرد از اعمال روزمره ای است که معنای زنانگی از طریق آنها فهمیده می شود. همچنین مفهوم زنانگی به مفهوم جنسیت نزدیک است که در تمامی جوامع یکی از سازه های اولیه شکل دهندۀ هویت و تجارب افراد است و اهمیت و نقش آن از جامعه ای به جامعۀ دیگر تغییر می کند. هدف: ازآنجایی که تعریف زنانگی بسته به فرهنگ و استانداردهای هر کشور متفاوت است، لذا بررسی ادراک زنان کشورهای مختلف از این مفهوم می تواند جنبه های مختلف زنانگی را روشن تر سازد. روش: در مطالعه حاضر با استفاده از روش فراترکیب کیفی نوبلیت و هار (1988)، مطالعات کیفی انجام شده پیرامون موضوع پژوهش در سه پایگاه اطلاعاتی Scopus ، Sciencedirect و PubMed در بازه های زمانی 2000 تا 2020 با استفاده از راهبرد جستجوی دقیق مورد بررسی قرار گرفتند. در نتیجه این جستجو 377 مقاله بازیابی و بر اساس دستورالعمل پریزما و ملاک های ورود و خروج، 19 مقاله برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: بر اساس پژوهش های مورد بررسی، شش عامل مختلف در زمینه ادراک از زنانگی بدست آمد: عاملیت جنسی، مادرانگی، ظاهر و بدن، مراقبت کننده یا خود مراقبتی، استقلال و احترام، و عامل فرهنگی. نتیجه گیری: شناسایی جنبه های مختلف زنانگی می تواند راهگشای پژوهشگران در تبیین و حل مسائل و دغدغه های مختلف زنان باشد.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر مولفه های هوش هیجانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سازگاری زوجین متقاضی طلاق
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طلاق به عنوان پدیده ایی که انسجام خانواده را نشانه می رود از مهمترین عوامل ایجاد تنش و فشار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر مولفه های هوش هیجانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سازگاری زوجین متقاضی طلاق شهرستان خرم آباد انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بود که از بین زوجین متقاضی طلاق شهرستان خرم آباد در سال ۱۳۹۷ تعداد ۱۸ زوج (۳۶ نفر) به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارش گردیدند. سپس زوج درمانی مبتنی بر مولفه های هوش هیجانی برای گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل از هیچ گونه درمانی برخوردار نشد. در این پژوهش از پرسشنامه های هوش هیجانی بار-آن (EQ-I)، پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و ثنایی و مقیاس سازگاری زوجی باسبی و همکاران (RDAS) استفاده گردید و داده های به دست آمده به شیوه تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر مولفه های هوش هیجانی بر کاهش تعارضات زناشویی (۷۲/۱۲۴=f، ۰/۰۰۱=P، ۰/۹۷۶=Eta)، افزایش سازگاری (۳۵/۷۴۱=f، ۰/۰۰۱=P، ۰/۸۱۶=Eta) زوجین متقاضی طلاق بود. به عبارت دیگر سازگاری زناشویی زوجینی که زوج درمانی مبتنی بر مولفه های هوش هیجانی را دریافت کرده بودند در مقایسه با گروه کنترل که هیچ گونه درمانی را دریافت نکرده بودند به طور معنی داری افزایش یافته و تعارضات زناشویی آنان نیز کاهش معنی داری پیدا کرده بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که کاربرد زوج درمانی مبتنی بر مولفه های هوش هیجانی در فضای کار با مراجعین طلاق می تواند در ارتقای مولفه های هوش هیجانی و همچنین افزایش آگاهی و درک متقابل مفید و در نهایت در کاهش آسیب طلاق و تعارضات زوجین اثربخش باشد.
تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر اضطراب، استرس و رضایت زناشویی افراد متاهل مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
114-103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر اضطراب، استرس و رضایت زناشویی افراد متاهل مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر، کارآزمایی بالینی از نوع پیش آزمون – پس آزمون، پیگیری و گروه در انتظار درمان بود. جامعه این پژوهش، شامل افراد مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان آیت الله یثربی و شهید بهشتی کاشان در سال 1397 بود. از این جامعه به روش نمونه گیری هدفمند 40 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مداخله (20 نفر) و گروه در انتظار درمان (20 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی. اضطراب. استرس لاویبوند و لاویبوند ( DASS-21 ) و رضایت زناشویی اولسون ( Enrich ) بودند. تجزیه و تحلیل دهده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان ACT میانگین نمرات اضطراب(30/31 = F ، 001/0> P ) و استرس(06/37= F ، 001/0> P ) را به طور معناداری در مقایسه با گروه در انتظار درمان کاهش داده است . همچنین میانگین نمرات رضایت زناشویی(92/24= F ، 01/0> P ) را در مقایسه با گروه در انتظار درمان به طور معناداری افزایش داده است. با توجه به نتایج ذکر شده می توان ACT را به عنوان یک رویکرد درمانی موثر برای کاهش اضطراب و استرس و افزایش رضایت زناشویی افراد مبتلا به سرطان پستان در نظر گرفت.
محور افقی و عمودی خط ذهنی زمان در گویشوران زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش جهت افقی و عمودی بودن خط زمان در ذهن گویشوران زبان فارسی از منظر استعارهای مفهومی لیکاف و جانسون مورد بررسی قرار می گیرد. خط ذهنی زمان به عنوان یک مفهوم انتزاعی با توجه به تجارب شناختی و ذهن بدنمند ما ممکن است به صورت استعاری تحت تاثیر مفاهیم عینی فضا در ذهن مفهوم سازی شود. در این تحقیق از یک نوع آزمایش تجربی به صورت مرتب سازی مکعب های رنگی زمان در ابعاد و جهات احتمالی مختلف در مفاهیم روزهای هفته شامل شنبه، یکشنبه، و دوشنبه؛ سه وعده اصلی شامل صبحانه، ناهار و شام؛ و مفهوم زمان شامل گذشته، حال و آینده استفاده شده است. تعداد 45 کارمند زن و مرد با محدوه سنی 27 تا 45 سال از دانشگاه آزاد اسلامی واحد بین المللی خرمشهر-خلیج فارس در این آزمون شرکت نمودند. درصد و میانگین بسامد وقوع مرتب سازی مکعب های رنگی در سه مفهوم زمان نشان داد که به ترتیب محورهای افقی جانبی راست به چپ برگرفته از جهت نوشتاری زبان فارسی با 45.6 درصد به عنوان اولین؛ محور افقی سهمی عقب به جلو برگرفته از جهت راه رفتن، استعاره های زبانی، و جهت نگاه با 25.7 درصد به عنوان دومین؛ و محور افقی جانبی چپ به راست برگرفته از جهت نوشتاری اعداد و ریاضیات با 14.6 درصد به عنوان سومین منابع اقتباسی مفاهیم انتزاعی زمان در زبان فارسی قلمداد می گردند. نتایج نشان می دهد که در ذهن فارسی زبانان تجربه شناختی جهت نوشتاری زبان بر اثر تکرار و تجربه حسی حرکتی همچنان به عنوان غالب ترین الگو بازنمایی دارد و بعد از این الگو جهت راه رفتن و نگاه که جهتی رو به جلو دارد به میران قابل ملاحظه ای بر بازنمایی جهت خط ذهنی زمان تاثیر دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه فردی مدیران شرکت های با فناوری برتر (مورد: شرکت مخابرات ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه فردی مدیران شرکت های با فناوری برتر در شرکت مخابرات ایران انجام شده است. روش پژوهش حاضر آمیخته اکتشافی بوده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، صاحبنظران دانشگاهی و خبرگان شرکت مخابرات بوده است که با تعداد 20 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند و تا اشباع نظری، مصاحبه انجام شد. جامعه در بخش کمی شامل کلیه مدیران شرکت مخابرات ایران به تعداد 220 نفر بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و با کمک جدول مورگان، 140 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته با پایایی(95/0=α) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها در بخش کیفی از تحلیل مضمون و در بخش کمی از معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل مؤثر بر توسعه فردی شامل عوامل فردی (دموگرافیک، شناختی، انگیزه درونی، توسعه طلبی و خودیادگیری)، عوامل سازمانی (جو، فناوری، ساختار، حمایت، منابع و فرهنگ سازمانی و عوامل راهبردی)، عوامل شغلی (پیچیدگی و ترغیب)، عوامل مدیریتی(باور، حمایت، مشارکت و شایستگی مدیران) و عوامل محیطی (محیط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) می باشند. برازش مدل با کمک مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. بر این اساس، عوامل مؤثر فردی با ضریب رگرسیون (76/0=γ)، عوامل مؤثر شغلی با ضریب رگرسیون (93/0=γ)، عوامل مؤثر مدیریتی با ضریب رگرسیون (94/0=γ)، عوامل مؤثر سازمانی با ضریب رگرسیون (93/0=γ) و عوامل مؤثر محیطی با با ضریب رگرسیون (78/0=γ)، عوامل مؤثر بر توسعه فردی مدیران شرکت مخابرات را تبیین کرده است.
الگوی ارتباطی تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی هیجانی با نقش واسطه ای تنظیم هیجان در بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
67 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری سرطان بر جنبه های مختلف کیفیت زندگی بیمار ازجمله وضعیت روحی، روانی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر دارد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی الگوی ارتباط ذهن آگاهی و تاب آوری با بهزیستی هیجانی با نقش واسطه ای تنظیم هیجان در بیماران سرطانی بود. روش: روش اجرای این پژوهش توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری در این پژوهش شامل بیماران سرطانی در سال 1399 بود که به شکل نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه پژوهش شامل 200 نفر (زن و مرد) از بیماران سرطانی در بیمارستان امام حسین (ع) شهر تهران بود. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه مقیاس ذهن آگاهی فرایبرگ سوئر و همکاران (2011)، فرم کوتاه مقیاس تاب آوری (واگنیلد و یانگ، 2009)، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان (2002) و مقیاس بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003) استفاده گردید. جهت تحلیل روابط واسطه ای از روش بوت استرپ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ذهن آگاهی و تاب آوری بر بهزیستی هیجانی اثر مستقیم و معنی دار دارد. اثر مستقیم ذهن آگاهی و تاب آوری بر تنظیم هیجان نیز معنادار بود. نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی و تاب آوری با بهزیستی هیجانی معنادار نبود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش برای متخصصان و روانشناسان حوزه سلامت تلویحات کاربردی داشته و می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی و تاب آوری بر بهزیستی هیجانی بیماران سرطانی اثر مستقیم دارند.
بررسی و مقایسه مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از بزرگترین مسائلی که این روزها تقریباً تمام جوامع بشری با آن سر و کار دارند و پیامدها و چالش های خاصی را به همراه دارد، طلاق است. هدف این پژوهش بررسی و مقایسه مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی شهر قزوین بود. روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق بود که در تابستان 1399 به مراکز مشاوره شهر قزوین مراجعه کرده بودند. شیوه نمونه گیری این پژوهش تصادفی ساده بود، به طوری که از میان کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره قزوین تعداد 30 زوج (زن و شوهر ) انتخاب شدند و با 30 زوج عادی که متقاضی طلاق نبودند مقایسه شدند. لازم به ذکر است که هر دو گروه ازنظر ویژگی هایی مثل سن، جنسیت و میزان تحصیلات همتاسازی شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده (PRQC) بود. داده های این پژوهش با استفاده از روش تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی از لحاظ تمامی مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی تفاوت معنی داری وجود دارد (0/05>=Ƥ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی پیش بینی قوی برای اقدام به طلاق و متقاضی بودن آن هستند.
The role of marital satisfaction and marital intimacy of mothers in predicting anxiety and depression in female student(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to investigate the role of marital satisfaction and marital intimacy of mothers in predicting anxiety and depression in female student in Zanjan city. This study is considered as a descriptive/correlational research. The statistical population studied in this study were all female high school students in the Zanjan city and their mothers. The sample size was calculated using Cochran's formula, 367 of 8160 people were selected by stratified cluster sampling. To collect data were used from ENRICH: Marital Satisfaction Scale (EMS) (Olson, 1989), Depression Anxiety Scale 21-Depression Scale, Marital Intimacy Scale, (Walker). Data were analyzed by regression analysis in SPSS 25 software. Inferential analysis was performed at a significance level of 0.05. According to the results, the average of marital satisfaction was at the moderate level, marital intimacy and depression and anxiety of children were at a low level. According to the results of stepwise regression, marital satisfaction and intimacy explain 0.42 of the variance of depression and 0.15 of the variance of adolescent anxiety. In general, according to the results of the study, as marital satisfaction and marital intimacy of mothers increase, depression and anxiety of girls decrease.