فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۰۲۱ تا ۹٬۰۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین سازگاری با دانشگاه و ادراکات والدینی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه بیرجند در نیمسال دوم تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. از این رو، تعداد 286 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس ادراکات والدینی (رابینز، 1994) سیاهه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010) و پرسشنامه سازگاری با دانشگاه (بیکر و سریاک، 1984) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که ادراکات والدینی به طور غیرمستقیم و با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی بر سازگاری دانشجویان با دانشگاه اثر معنادار دارند (01/0 > P ). شاخص های برازش کلی مدل نیز نشان داد که مدل مذکور برازش مناسبی دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بهبود سازگاری تحصیلی دانشجویان، مستلزم شیوه های فرزندپروری حمایت کننده و نیز تقویت انعطاف پذیری شناختی است.
الگو یابی معادلات ساختاری اثر کیفیت زندگی بر مشکلات رفتاری-عاطفی دانشجویان خانواده شهدا با میانجی گری عمل به باورهای دینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه مطالعه دین و دین داری با رویکرد روان شناسانه به مسئله ویژه ای از مسائل بهداشت روان تبدیل شده است. باوجوداین، یافته های مطالعاتی در زمینه نقش دین داری در سلامت روانی در قشرهای مختلف جامعه متناقض می باشد. این پژوهش با هدف تبیین اثر کیفیت زندگی بر مشکلات رفتاری-عاطفی بر اساس نقش میانجی گر عمل به باورهای دینی در دانشجویان خانواده شهدا انجام شده است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع علّی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان خانواده های شهدای استان گلستان بود که تعداد 250 نفر از آنان با روش دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه کیفیت زندگی، فرم کوتاه چک لیست نشانه های اختلالات روانی و پرسش نامه عمل به باورهای دینی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از الگو یابی معادلات ساختاری انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، میزان عمل به باور دینی بیشتر دانشجویان در حد متوسط روبه بالا بود و الگوی پیشنهادی روابط علّی بین متغیّرهای پژوهش برازش قابل قبولی داشت. به طور کلی، در الگوی پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان داد که کیفیت زندگی به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق عمل به باورهای دینی در دانشجویان شاهد با مشکلات رفتاری-عاطفی، اضطراب، افسردگی، وسواس، حساسیت به روابط بین فردی، شکایات جسمانی و فوبیا رابطه داشت (05/0>P). این رابطه بین کیفیت زندگی با عمل به باورهای دینی مثبت و معنی دار بود (05/0>P). رابطه بین عمل به باورهای دینی با مشکلات رفتاری-عاطفی نیز منفی و معنی دار بود (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، آموزش و ارتقای کیفیت زندگی و نیز ترغیب دانشجویان به عمل به باورهای دینی به بهبود مهارت حل مسئله و کاهش مشکلات رفتاری-عاطفی منجر می شود.
اثربخشی تئوری انتخاب بر وسواس فکری - عملی و نشخوار ذهنی در دوره بیماری کرونا ویروس در زنان خانه دار شهر همدان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی تئوری انتخاب بر وسواس فکری - عملی و نشخوار ذهنی در دوره بیماری کرونا ویروس در زنان خانه دار شهر همدان انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، گروه برابر بود. جامعه آماری پژوهش را همه مبتلایان به وسواس فکری - عملی و نشخوار ذهنی در دوره بیماری کرونا ویروس تشکیل داد. روش نمونه گیری در دسترس بود. جهت انتخاب تعداد نفرات نمونه، پس از اجرای پرسشنامه وسواس فکری - عملی و نشخوار ذهنی در مورد زنان و غربال کردن 40 نفر از زنانی که در آزمون وسواس زیر 15 و در آزمون نشخوار نمره زیر 44 کسب کرده بودند به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل جایگزین، گروه آزمایش (هشت جلسه گروهی، به مدت 8 هفته و یک جلسه یک 90 دقیقه ای) تحت جلسه های آموزش گروهی تئوری انتخاب قرار گرفتند اما این آموزش برای گروه کنترل اجرا نشد. سپس از هر دو گروه به وسیله پرسشنامه های مذکور پس آزمون به عمل آمد. ابزار پژوهش شامل آموزش گروهی برنامه تئوری انتخاب و دو پرسشنامه استاندارد وسواس فکری هاجسون و راچمن (1997) و نشخوار ذهنی نولن هوکسما، مارو و فریدریکسون (1991) بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و بررسی فرضیه های پژوهش از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شد. تحلیل نتایج نشان داد مداخله آموزش تئوری انتخاب باعث می شود میانگین نشخوار ذهنی زنان خانه دار کاهش معناداری پیدا کند همچنین مداخله آموزش تئوری انتخاب تأثیری بر وسواس زنان خانه دار نداشته و تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل ایجاد نکرده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر تئوری انتخاب، می تواند به عنوان یک مداخله اثربخش بر کاهش نشخوار ذهنی به کار رود.
بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه انزوای اجتماعی و بیگانگی و نقص و شرم در مادران دارای فرزند نوجوان با اختلال سلوک و تعارض با مادر
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸
147 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ، تعیین اثربخشی طرح واره درمانی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه در مادران دارای فرزند نوجوان با اختلال سلوک و تعارض با مادر بود. این پژوهش در قالب یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و در چهارچوب یک طرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه اجرا شد. جامعه ی آماری شامل کلیه مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال سلوک و تعارض با والدین (مادر) ساکن شهر تهران در سال 1400 را تشکیل دادند .وحجم نمونه 32 نفر که روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (16 نفر ) و کنترل (16 نفر) جایگزین شدند.در این پژوهش از پرسشنامه طرحواره یانگ (1998) استفاده گردید و مداخله طرح واره درمانی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام گردید. داده های پژوهش با استفاده آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری(مآنکوا ) مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که طرح واره درمانی در سطح (01/0> P ، 848/1679F=) طرح واره های ناسازگار اولیه (انزوای اجتماعی و بیگانگی و نقص و شرم) در مادران دارای فرزند نوجوان با اختلال سلوک و تعارض با مادر در شهر تهران در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است . بنابراین با عنایت به معنی دارشدن فرضیه پژوهش می توان نتیجه گرفت که در این پژوهش، طرح واره درمانی توانسته است طرح واره های ناسازگار اولیه (انزوای اجتماعی و بیگانگی و نقص و شرم ) در مادران دارای فرزند نوجوان با اختلال سلوک و تعارض با مادر را تعدیل دهد.
مدل یابی ساختاری باورهای فراشناختی مختل و اضطراب کرونا: نقش واسطه ای سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
79 - 98
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در رابطه بین باورهای فراشناختی مختل و اضطراب کرونا صورت پذیرفت. روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر بود که در سال تحصیلی 400-1399 مشغول به تحصیل بودند. 230 دانشجو به صورت آنلاین در این مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامه های اضطراب کرونا ویروس (علی پور، قدمی، علی پور و عبداله زاده)، فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت (وﻟﺰ و ﮐﺎرﺗﺮاﯾﺖ ﻫﺎﺗﻮن) و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (والکر، اسچریست و پندر) پاسخ دادند. یافته های حاصل از تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری نشان داد که باورهای فراشناختی مختل دارای اثر مستقیم و مثبتی بر اضطراب کرونا بود؛ اما بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت اثر مستقیم نداشت. همچنین سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت دارای اثر منفی بر اضطراب کرونا بود. نتایج غیرمستقیم نشان داد که سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت نتوانست نقش میانجی گری در رابطه بین باورهای فراشناختی مختل و اضطراب کرونا ایفا کند. به منظور کاهش اضطراب کرونا در دانشجویان، شایسته است که متخصصان، ارتقای رشد شخصی و معنوی، ارتباط مثبت و سازنده با دیگران، مسئولیت پذیری در سلامت و همچنین کاهش باورهای فراشناختی مختل را مورد توجه قرار دهند.
طراحی و تدوین مدل پیامدهای ارتباطی و شغلی اضطراب ناشی از پاندمی کووید 19 با نقش میانجی گری خودشفقت ورزی در پرستاران بیمارستان های پذیرش کننده بیماران کرونایی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف " طراحی و تدوین مدل پیامدهای ارتباطی و شغلی اضطراب ناشی از پاندمی کووید 19 و شناسایی نقش میانجی گری خودشفقت ورزی در پرستاران بیمارستان های پذیرش کننده بیماران کرونایی در شهر تهران" به انجام رسید. این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی - همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر پرستاران شاغل در بیمارستان های پذیرش کننده بیماران کرونایی دولتی شهر تهران بود. نمونه آماری برابر با 384 نفر بود که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و تحلیل معادلات ساختاری در بخش استنباطی در نرم افزار SPSS23 و AMOS بهره گرفته شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودشفقت ورزی ریس و همکاران، اضطراب چندبعدی بیماری های اپیدمیک درتاج و همکاران، دلبستگی شغلی شوفلی و همکاران و روابط بین فردی پیرس و همکاران بود. پایایی ابزار پژوهش بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 89/0، 94/0، 96/0 و 89/0 مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها نشان داد که خودشفقت ورزی به صورت معنادار دارای نقش میانجی گری در رابطه علّی اضطراب پاندمی کروناویروس و متغیرهای ارتباط بین فردی و دلبستگی شغلی بود. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که خودشفقت ورزی متغیری است که می توان با تکیه بر آن به طراحی مداخلات کارآمد در جهت کاهش اثرات نامطلوب بحران هایی مانند اضطراب ناشی از گسترش پاندمی کروناویروس در فضای درمان و دیگر محیط های شغلی اقدام کرد.
تاثیر برنامه آموزش جایگزین پرخاشگری بر کنترل عواطف و خرده مقیاس های آن در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش جایگزین پرخاشگری بر کنترل عواطف و خرده مقیاس های آن در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران انجام شد. بدین منظور در یک طرح پژوهشی نیمه آزمایشی دو گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه از بین نوجوانان ساکن در کانون اصلاح و تربیت شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. شرکت کنندگان، قبل از شروع مداخله پرسشنامه کنترل عواطف را تکمیل نمودند. سپس گروه آزمایشی تحت 10 جلسه 90 الی 120 دقیقه ای آموزش جایگزین پرخاشگری قرار گرفت و گروه کنترل، آموزشی را دریافت نکرد. بعد از اتمام جلسات آموزشی و همچنین دو ماه بعد، مجدداً هر دو گروه پرسشنامه کنترل عواطف را تکمیل نمودند. بررسی تحلیل واریانس مختلط نشان داد که در خصوص نمره های کنترل عواطف و خرده مقیاس های آن (خشم، خلق افسرده، اضطراب و عاطفه مثبت) در نوجوانان بزهکار، با توجه به اثر اصلی مراحل زمانی و روش های آموزشی و همچنین اثر تعاملی مراحل زمانی با روش های آموزشی، تفاوت معناداری قابل مشاهده است. مطابق نتایج بدست آمده نمرات کنترل عواطف و خرده مقیاس های آن در شرکت کنندگان گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل و در طول مراحل مطالعه کاهش معناداری را نشان می دهد. با توجه به یافته های مطالعه می توان از روش آموزشی مورد استفاده در این مطالعه برای افزایش کنترل عواطف در نوجوانان بزهکار و پیشگیری از وقوع رفتارهای پرخاشگرانه در آن ها استفاده نمود.
نقش مولفه های هوش هیجانی در پیش بینی اختلالات خوشه ی B شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی نقش مولفه های هوش هیجانی در پیش بینی اختلالات خوشه ی B شخصیت بود. پژوهش حاضر براساس اهداف، از نوع بنیادی و بر اساس روش های جمع آوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل دادند. نمونه آماری در این پژوهش 150 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای تعیین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه چندمحوری میلون- 3 (MCMI-III) و پرسشنامه هوش هیجانی بارآن (EQ-i) استفاده شد. نتایج تحلیل مدل ساختاری نشان داد که مولفه های هوش هیجانی در قالب روابط ساختاری قادرند تغییرات نشانه های خوشه ی B شخصیت را در مسیرهای مختلف پیش بینی و تبیین کنند. بین نشانه های شخصیت ضد اجتماعی و کفایت درون فردی، کفایت میان فردی، سازگاری و مدیریت استرس رابطه معنی داری وجود دارد(05/0>P). بین نشانه های شخصیت مرزی و کفایت میان فردی رابطه معنی داری وجود دارد(05/0>P). بین نشانه های شخصیت نمایشی و سازگاری و مدیریت استرس رابطه معنی داری وجود دارد(05/0>P). بین نشانه های شخصیت خود شیفته و خلق عمومی رابطه معنی داری وجود دارد (05/0>P). ارتباطات مشاهده شده بین مولفه های هوش هیجانی و اختلالات خوشه ی B شخصیت تلویحات بالینی مهمی در بر دارد. از آن جمله می توان به کارگیری روش های ارتقای هوش هیجانی برای پیشگیری و درمان این خوشه از اختلالات را نام برد.
مقایسه بخشودگی و عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه بخشودگی و عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه بود. طرح پژوهش علی - مقایسه ای بود. نمونه آماری شامل 40 نفر از زنان فعال و 40 نفر از زنان غیرفعال در امور خیریه شهر اراک بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس بخشودگی خانواده و شیوه سنجش عملکرد خانواده پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان دادند مؤلفه های بخشودگی خانواده و ابعاد عملکرد خانواده در دو گروه زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه تفاوت معناداری داشتند؛ به طوری که گروه فعال در امور خیریه در مؤلفه های بخشودگی خانواده نمرات بالاتری و در ابعاد عملکرد خانواده نمرات پایین تری (عملکرد بهتری) را نسبت به گروه غیرفعال کسب کردند. می توان گفت فعالیت زنان در امور خیریه با افزایش بخشودگی خانواده و بهبود عملکرد خانواده مرتبط است و به عنوان یک فعالیت نوع دوستانه در ارتباط با این متغیرها مهم است.
مقایسه اثربخشی مصاحبه انگیزشی و تلفیق طرحواره درمانی با مصاحبه انگیزشی بر کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مصاحبه انگیزشی و طرحواره درمانی تلفیقی با مصاحبه انگیزشی و بر کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود. روش: روش پژوهش حاضر نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مراجعه کننده به بخش دیالیز بیمارستان بعثت همدان در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش 45 بیمار بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. بیماران گروه های آزمایش مداخلات مربوطه را به مدت 10 جلسه، به صورت فردی دریافت نمودند. داده های به دست آمده از مقیاس (HADS)، با آزمون های آماری تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده می شود (01/0 P< ). نتایج آزمون بن فرونی نشان داد بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده می شود (01/0 < P )؛ اما بین میانگین نمرات افسردگی و اضطراب گروه های آزمایش تفاوت معنی داری مشاهده نمی شود (01/0 P> ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، پیشنهاد می گردد روانشناسان و متخصصان سلامت از این دو روش درمانی برای کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه استفاده نمایند.
تأثیر تحریک فرا جمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی (tdcs) بر توانایی شناختی و حافظه کاری دانش آموزان دارای نارسایی توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۷)
37 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان مبتلا به کم توجّهی- بیش فعالی در برخی از کارکردهای شناختی دچار مشکل هستند. همچنین این کودکان نسبت به کودکان عادی به میزان بیشتری دچار افت تحصیلی می شوند. هدف: این پژوهش به دنبال بررسی تأثیر تحریک فرا جمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی (tdcs) بر توانایی شناختی و حافظه کاری دانش آموزان دارای نارسایی توجه و بیش فعالی بود. روش: این پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان 18-15 سال مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی شهر تهران در سال 1400-1399 بود. که از بین آن ها 32 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و گروه کنترل (16 نفر) جای داده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش به صورت انفرای 18 جلسه 30 دقیقه ای تحریک فرا جمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی را دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های توانایی های شناختی و حل مسئله استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: نتایج نشان داد که تحریک فرا جمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی باعث بهبود توانایی شناختی و حافظه کاری دانش آموزان دارای نارسایی توجه وبیش فعالی شده است.
طنین سکوت: پژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
508 - 527
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناخت و شناسایی دلایل رواج ازدواج زودهنگام کودکان در ایران و تحلیل اجتماعی و فرهنگی دقیق این آسیب اجتماعی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر تلفیقی (کیفی – کمّی) و از نظر هدف کاربردی بود. در بخش کیفی مشارکت کنندگان شامل کودکان و نوجوان دختری بودند که در سنین پایین به دلایل مختلف ازدواج کرده بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز مصاحبه بود و با 17 مشارکت کننده تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. برای اعتبار یافته ها نیز از روایی صوری و پایایی با روش کدگذاری مجدد توسط تیم کدگذار استفاده شد. در بخش کمّی پژوهش نیز مبنای تحلیل پیمایش های صورت گرفته از سال 1385 تا 1393 بود که در هفت استان (خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، خوزستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، هرمزگان و اصفهان) کشور انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مهم ترین عوامل مؤثر بر تداوم کودک همسری شامل فقر، تحصیلات پایین و کم سوادی، حمایت قانونی، فشارهای اجتماعی و نگاه مردسالارانه و باورهای سنتی و مذهبی است. از آثار ازدواج زودهنگام می توان به افزایش طلاق، کودک بیوه گی، رشد کودکان بی سرپرست و بد سرپرست، سوءاستفاده جنسی از دختران، تداوم چرخه فقر و فحشا، افزایش بیماری های جسمی و جنسی و روحی برای دختران است. نتیجه گیری: ازدواج زودهنگام کودکان و نوجوانان دختر در ایران به عنوان آسیبی اجتماعی و فرهنگی در برخی استان های کشور رواج دارد که با آسیب های مختلف همراه است؛ بنابراین، ضرورت جدی دارد که مسئولان و دست اندرکاران حوزه خانواده نسبت به پیشگیری و اقدامات مداخله گرایانه نسبت به این موضوع اقدام نمایند.
شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی درمان ارتباطی والد-کودک با درمان تعامل والد-کودک بر مهارت های ارتباطی و سازگاری اجتماعی کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف در مهارت های ارتباطی و سازگاری اجتماعی از مشکلات ثانویه نقص توجه/ بیش فعالی است که توجه به این مشکلات برای بهبود زندگی اجتماعی کودکان مبتلا حائز اهمیت است؛این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان ارتباطی والد-کودک و درمان تعامل والد-کودک بر مهارت های ارتباطی و سازگاری اجتماعی کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی ۶ تا ۱۲ سال، به روش نیمه تجربی با طرح تک آزمودنی انجام شد. در این پژوهش12 بار اندازه گیری (4 بار به عنوان خط پایه، 4 بار طی درمان و 4 بار در مرحله ی پیگیری) به عمل آمد. از مادران دارای کودک 6 تا 12 سال مبتلا به به نقص توجه/بیش فعالی شهر اصفهان به همراه کودکانشان، 6 مادر-کودک (12 نفر) شیوه هدفمند انتخاب و تصادفاً در دو گروه درمان ارتباطی والد-کودک و درمان تعاملی والد-کودک جایگزین شدند. سپس 11 جلسه درمان ارتباطی والد-کودک برای گروه اول و 12 جلسه درمان تعامل والد-کودک برای گروه دوم اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی جرابک (2004) و مقیاس سازگاری اجتماعی واینلند (1935) بود. نتایج نشان داد درمان ارتباطی والد-کودک و درمان تعامل والد-کودک بر مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی تاثیر داشته اند (05/0>p)؛ لیکن تنها درمان ارتباطی والد-کودک بر سازگاری اجتماعی کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی تاثیرات پایدار داشته است. بنابراین درمان ارتباطی والد-کودک نسبت به درمان تعامل والد-کودک نقش موثرتری در بهبود مهارت های ارتباطی و سازگاری اجتماعی کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی ایفا کند.
بررسی ارتباط شخصیت پویا و معنویت فردی و سازمانی با تعلق شغلی: نقش میانجی معنای کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ها به واسطه کار معنای وجودی خویش را می یابند و از این جهت کار می تواند بنیان و کانون زندگی بشر قلمداد شود. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع بود که چگونه شخصیت پویا و معنویت فردی و سازمانی پرستاران می تواند سبب بهبود ادراک معناداری کار و تعلق شغلی حاصل از آن شود. طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه پرستاران شاغل در دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در سال 1398 می باشد که از بین آنها 270 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. از پرسشنامه های معنویت فردی و سازمانی، شخصیت پویا، معناداری کار و تعلق شغلی برای گردآوردی داده استفاده شد. پس از اطمینان از پایایی و روایی ابزار پژوهش، تحلیل داده ها با نرم افزار Lisrel 8.8 و با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که هر چند معنویت فردی، تجارب پرستاران را از معناداری کارشان افزایش نمی دهد؛ اما این سازه همراه با متغیرهای معنویت سازمانی و شخصیت پویا می توانند به عنوان پیشایندهای تعلق شغلی مد نظر قرار گیرند. در نهایت، شواهد حاکی از تأیید نقش میانجی گری نسبی معناداری کار در ارتباط بین این سازه های سه گانه با تعلق شغلی در جامعه مورد مطالعه بود.
اثر آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت بر یادآوری واژه های با بار عاطفی در افراد با و بدون ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر اثر آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت را بر یادآوری واژه های با بار عاطفی در افراد با و بدون ناگویی هیجانی مورد بررسی قرار داد. روش پژوهش از نوع مداخله ا ی(نیمه آزمایشی) با طرح عاملی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در بازه ی سنی 15 تا 16 سال بود، که در سال تحصیلی 98-97 در پایه دهم در دبیرستان های شهر زنجان مشغول به تحصیل بودند. پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو(TAS-20) به منظور غربال گری در میان 150 نفر از دانش آموزان -به روش در دسترس- توزیع گردید. در مرحله ی بعد، به طور تصادفی 40 نفر از دانش آموزان(20 نفر با ناگویی هیجانی) و (20 نفر بدون ناگویی هیجانی) انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش بصورت همتا قرار داده شدند. پس از اجرای پیش آزمون واژه های با بار عاطفی برای هر دو گروه، گروه آزمایش 4 جلسه ی 45 دقیقه ای تحت آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت قرار گرفت و سپس، پس آزمون واژه های با بار عاطفی برای هر دو گروه اجرا شد. داده ها با آزمون های آماری توسط نسخه 22 نرم افزار SPSS تحلیل گردید. برای پاسخ به سوال های پژوهش از روش های آماری تحلیل واریانس چند متغییری و تحلیل کواریانس تک متغییری استفاده شد. نتایج نشان داد، بیشترین تفاوت معنی دار مربوط به یادآوری واژه های با بار منفی در گروهی است که آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت دریافت کرده بودند، دریافت آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت در یادآوری واژه های با بار عاطفی مثبت و خنثی در دو گروه با و بدون ناگویی هیجانی تفاوت معنی داری نداشت.
بررسی تأثیر آموزش های دوره مقدماتی رسته اداری بر انگیزه پیشرفت کارکنان (مطالعه موردی: یک مرکز نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
57 - 87
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باتوجه به اهمیت نیروی های انسانی در سازمان های نظامی و جایگاه آموزش در بهسازی نیروهای نظامی کشور و نقش مهم آن بر کارآمدی افسران و اهمیت انگیزه پیشرفت کارکنان در موفقیت این سازمان ها، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش های دوره مقدماتی رسته اداری بر انگیزه پیشرفت افسران در یک سازمان نظامی انجام شده است. روش: نوع پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، شبه تجربی یا نیمه آزمایشی از نوع آزمایش با استفاده از یک گروه آزمودنی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه افسران دوره مقدماتی رسته ای این مرکز در زمستان ۱۳۹۷ و بهار 1398 تشکیل می دهند که برابر با ۷۰ نفر است. در این پژوهش از پرسشنامه استاندارد هرمنس(1970) استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره به همراه پیش نیازهای آن و آزمون های اثر پیلای، اثر هتلینگ، لامبدای ویکلز و بزرگترین ریشه روی استفاده شده است. نتایج: نتایج تحلیل ها نشان داد که آموزش های دوره مقدماتی رسته ای، تأثیر مثبت و معنی داری بر انگیزه پیشرفت افسران دارد؛ بنابراین فرضیه اصلی و فرضیه های فرعی پژوهش شامل اثرگذاری بر سطح آرزوها، مقاومت، تنش انجام وظایف، ملاک انتخاب همکار، انگیزه تحرک به بالا، کارایی، آینده نگری و دریافت بازخورد تأیید شد، اما اثر آن بر ادراک زمان و رفتار ریسک پذیری معنی دار نبود. بحث: نتایج، حاکی از پایین بودن میانگین اثرگذاری این دوره آموزشی بر انگیزه پیشرفت کارکنان بوده و از مهم ترین دلایل آن می توان توجه کم به انگیزه کارکنان در نیازسنجی این دوره ها و همچنین کوتاه و غیرمستمر بودن دوره های آموزشی را نام برد.
A Corpus-driven Study on Identity Option Depicted in the Academic Essays Written by University Students: A Transformative Mixed-Method Design(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Authorial identity is a notion refers to the way an author expresses their sense of self, employs their agency, and develops their academic discourse. Following a transformative mixed-method design, and by adopting Fairclough's (1992) Discourse as Text, Interaction, and Context framework, authorial identity option was investigated among university students. To this end, 540 essays written by university students were examined in terms of identity-related factors, i.e. social factors", "agency", "knowledge & discourses", "gender", "group", "education", as well as "disciplinary group" and "presentation or non-presentation of authorial identity". The results of the study showed that authorial identity is a complex process restructured through the process of negotiation with various individual, discoursal, sociocultural, and demographic characteristics. It was concluded that those identity-related factors may develop individuals to consider self-legitimacy in employing authorial identity, though it is also rooted in epistemological preferences of their disciplines.
استخراج مدل روانشناختی شکل گیری افکار خودکشی به عنوان یک آسیب اجتماعی در دانشجویان: یک مطالعه گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : افکار خودکشی از مخربترین افکار در گروههای مختلف به ویژه دانشجویان است که زمینه خودکشی را فراهم می کنند. این پژوهش با هدف استخراج مدل روانشناختی شکل گیری افکار خودکشی در دانشجویان با روش کیفی از نوع گراندد تئوری انجام شد. روش : از میان دانشجویان دارای افکار خودکشی و اقدام به خودکشی 17 نفر را با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب و با آنها مصاحبه شد. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و در نهایت با روشِ اشتراوس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که مفهوم هسته ای مدل شکل گیری افکار خودکشی، ناکامی در بهبود وضعیت زندگی و تشدید ادراک تجارب ناخوشایند بود. بدبینی نسبت به زندگی و آینده، بی انگیزگی و درماندگی شدید سه عامل علی و زمینه ساز شناسایی شده بود. عوامل مداخله گر شناسایی شده خودتخریبی فکری و رفتاری، باور به کنترل ناپذیر بودن زندگی و همچنین تکانشگری هیجانی بود. واکنش ها به مفهوم هسته ای شناسایی شده بی معنی بودن زندگی، احساس تنهایی و انزوای عمیق و دلهره وجودی و همچنین پیامدهای نهایی مستخرج از پژوهش چهار کد محوری رهایی از زندگی، دلبستگی به مرگ، طرح ریزی شیوه مرگ و عملی کردن تصمیم به خودکشی بود. نتیجه گیری با شناخت و کسب بینش نسبت به چرخه شکل گیری افکار خودکشی به ویژه نسبت به عوامل مداخله گر و زمینه ساز در شکل گیری مفهوم هسته ای می توان، مقدماتی برای طراحی برنامه های آموزشی، پیشیگیرانه و درمانی در عدم گرایش به خودکشی، طراحی و اجرا کرد و از شیوع افکار خودکشی کاست.
مقایسه اثربخشی آموزش یوگا با آموزش تنظیم هیجان بر مدیریت خود وحافظه فعال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش یوگا باآموزش تنظیم هیجان بر مدیریت خود و حافظه فعال دانش آموزان بود. روش : روش پژوهش بر اساس طرح پیش آزمون- پس آزمون باگروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری 54 دانش آموز دختر دوم متوسطه شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و بطورتصادفی در سه گروه آزمایشی، آموزش یوگا (18نفر)، آموزش تنظیم هیجان (18نفر) و گروه کنترل (18نفر) قرار گرفتند. دو گروه آموزش تحت آموزش قرار گرفتند برای ارزیابی حافظه فعال از آزمون چند محرک پیشین و برای ارزیابی مدیریت خود از پرسشنامه خودمدیریتی استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس یک متغیره و چندمتغیره انجام شد. یافته ها : آموزش یوگا و آموزش تنظیم هیجان بر حافظه فعال و مدیریت خود در سطح 01/0 معنی دار مؤثر بود. تنها اثر آموزش تنظیم هیجان بر میزان نمرات تشخیص تفاوت معنی دار نبود. نتایج مقایسه اثرات دو روش آموزشی نشان داد که میزان اثربخشی آموزش یوگا بر مدیریت خود وحافظه فعال بیشتر از روش آموزش تنظیم هیجان بود. نتیجه گیری : هر دو روش آموزشی یوگا و تنظیم هیجان بردانش آموزان مؤثر می باشند، اما اثربخشی آموزش یوگا بیش تر از آموزش تنظیم هیجان بود.